شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حامی;826783 نوشت:
حكيم ابوعلي حامي

بنام خدا

در وصف حكيم ابوعلي حامي اسك دين آبادي :Nishkhand:

به ما ياران همراه و صميمي
بگو جانا تو

"حامي" يا حكيمي؟

كه بين قلب مـا با نــور حكمت
رسانايي قوي همچون لحيمي

براي آنكه گيري خفت شيطان
به نقش خنده در حال گريمي

به شغل آرموتور بندي به دلها
تو شاگرد همان اوستا كريمي

به هر جا تيم فوتبالي به پا شد
تو

"حامي" يك شبه كاپتان تيمي

همه از وقت كم در آه و ناله
تو اما صاحب وقتي عظيمي


خلايق ساعت ده خواب هستند
تو توي اسك دين تا پنج و نيمي

تمـام پرسنل تعويض گردند
تو تا روز جــزا اينجا مقيمي

رضا!! از تيغ اصلاحات هشدار
كه شعرت دارد انجامِ وخيمي :Nishkhand:

انجمن حمايت از مردان فلك زده
مادر بزرگم كوله باري از تجربه بود و حكايت شيرين. خدا رحمت كند اموات شما و ايشان را. بخش مهمي را با خود برد ولي يه چيزهايش را به ما هديه داده. مي گفت: احمدك نه دردي داشت نه بيماري. جولادوز ميزد به خودش و مي ناليد. خب، اين را زياد شنيده بودم كه در اختلافات فرزنداش و يا مشكلات زندگي مي گفت. الان مي فهمم كه اين سخن ريش در دانايي، خردورزي، روان شناسي و دين دارد. حالا كه اين طور شد اجازه بدهيد تو كوچه پس كوچه هاي زير با هم تفرجي كنيم شايد .. شايد دلمان كمي باز شد خدا را چه ديديد. هم سير هم پياز ببخشيد ...هم سير است هم تماشا.
خب ببخشيد من جلو مي روم با كوچه پس كوچه هاي اينجا آشنا تر هستم. موقع ديدن مناظر هم حواستان باشد سر نخوريد و توي جوي آب نيفتيد.
از نظر فقهي و حقوقي نفقه ( مسكن و لباس و خوراك و درمان متناسب با شأن زن) و مهريه بر «مرد» واجب است. زنان هم از دين خيلي چيزها به بركت رسانه جمهوري اسلامي ياد گرفته اند به عنوان مثال همه مي دانند كه زن مي تواند براي كاركردن در منزل و شيردادن بچه اجرت هم بگيرد. در سريال ها هم مرد و زن ياد مي گيرند گذشت و ايثار و... را هم بايد در نظامي گنجوي و داستان هاي شيرين مثنوي بخوانيم و لحظاتي لذت ببريم.
الان كه بازار چشم و هم چشمي و قانع نبودن و تجملات و مصرف گرايي داغ داغ است خود رسانه ملي به مردم رحم نمي كند
خب چيزي كه ما در مشاوره ها مي بينيم اين است كه خود مردان ما هم خام ناپخته هستند معمولابراي درامد خودش بي رحمانه در بالن مصرف گرايي و .... مي دمد
گفته بود روباه تو لونه اش نمي رفت يه جارو هم به دمش مي بست با اين تورم و مشكلات اقتصادي مردان ما كه هزينه زندگي به گردنشان است معمولا اين هزينه هاي اضافي را قبول مي كنند با وام با بهره بالا، با رو زدن براي قرض گرفتن حتي از بابا طاهر عريان و...
بعد حاصل چي مي شود؟
خانم ها معمولا در مشاجرات اولين چيزهايي كه مي گويند چي كار كرده برام؟ تو قصر زندگي مي كنم؟ ماشين اخرين سيستم دارم؟ برو ببين فلاني چه طوري زندگي مي كنه بدبخت؟ منت نذار وظيفته؟ همه مردها اين كارها را مي كنن.!!
مردان مي گويند آخه خانمم، گل من، عزيزكم، عسلم، من به خاطر زندگي مشتركمون مبلمان يا ماشين يا خانه عوض كردم تا خرخره تو بدهي رفتم. حالا طبيعي است كه بايد كمي از مخارج بزنيم كم توقعات را پايين بياوريم آن وقت خانم مي گويد اين كه بدهكاري مشكل خودت است.
اگر مرد اينجا خل شود كسي را ملامت نكند مگر خودش را
مولا علي فرمودند قناعت گنج بي پايان است
نيز وقتي ميوه فروشي به حضرت علي گفت از اين ميوه ها نوبر ببر امام فرمودند پول ندارم
او گفت:‌صبر من كم هر موقع داشتي بهم بده.
حضرت فرمود: به شكمم مي گويم صبر كن.
اين كه ما هزينه كنيد با وام با سود بالا تا رفاه و آسايش ما بالا رود و در عوض آرامش ما پايين آيد معقول نيست.
بله مرد بايد براي زندگي كم نگذارد تلاش كند. تنبل نباشد و خسيس نباشد و تا مي تواند براي اهل و عيالش توسعه در رفاه و روزي و مسكن بدهد ولي نه به قيمت آسفالت و سرويس شدن دهن خودش.
پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) می ‏فرماید: «إِيَّاكُمْ‏ وَ الدَّيْنَ‏ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَار؛ بپرهیز از قرض گرفتن، زیرا قرض گرفتن، غصه شب و ذلّت روز است.»[1]
طبيب عشق مداوا مي كند ولي وقتي خود مردان دردشان را مخفي مي كنند و دردهايي به درهاي خود اضافه مي كنند كه را درمان كند. به همين دليل مي بيينم كه نگران از آينده ( خوف) و حسرت گذشته( حزن ) زياد است.
«اَلا إنَّ أوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنوُن؛ بدانید که دوستان خدا را هراسی نیست و اندوهگین نمی‏ شوند.»[2] كسي كه خودش براي خودش غم مي تراشد و نبايد به غير از خود كسي را ملامت كند. امام کاظم(عليه السلام) می فرماید:
«مَنِ اغْتَمَّ کانَ لِلْغَمِّ اَهْلَاً؛ آن که غم خورد، شایسته غم و اندوه است»[3]

...............
1.محمد باقر مجلسي،‌ بحارالأنوار، ج78، ص239.
2. یونس(10)، آیه62.
3- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 68، ص 153.

..............
منبع: محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص122.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;826818 نوشت:
فلك زده

چون مي دونم برخي دست به نصيحتشون بدك نيست و درس اخلاق به من خواهند داد اين لغت را توضيح مي دهم

فلک زده: مفلس و تهی دست . سخت بدبخت . بداختر.[/]

Reza-D;826810 نوشت:
بنام خدا

در وصف حكيم ابوعلي حامي اسك دين آبادي

به ما ياران همراه و صميمي
بگو جانا تو "حامي" يا حكيمي؟

كه بين قلب مـا با نــور حكمت
رسانايي قوي همچون لحيمي

براي آنكه گيري خفت شيطان
به نقش خنده در حال گريمي

به شغل آرموتور بندي به دلها
تو شاگرد همان اوستا كريمي

به هر جا تيم فوتبالي به پا شد
تو "حامي" يك شبه كاپتان تيمي

همه از وقت كم در آه و ناله
تو اما صاحب وقتي عظيمي

خلايق ساعت ده خواب هستند
تو توي اسك دين تا پنج و نيمي

تمـام پرسنل تعويض گردند
تو تا روز جــزا اينجا مقيمي

رضا!! از تيغ اصلاحات هشدار
كه شعرت دارد انجامِ وخيمي

سلام
آفرين به كسي كه اين ذوق را ريخت تو كاسه احساست
واقعا
حيف، افسوس كه
اين همه ذوق اين جا هدر مي رود و امثال شما زياد هستند
اون وقت كل كشور نگران هستند كه چرا فلان كنسرو در فلان استان سرو نشده:sham:
اگر فرهنگ كشور صاحب داشت
زير بال و پر امثال شما گرفته مي شد
و مفاهيم عالي ديني و هنري و علمي از ابزار رساناي شعر گوارا به مردم داده مي شد
بله
بنده اعتقاد دارم
كه مردم ما حال و حوصله فكر كردن ندارند بايد مطالب دقيق را به ذهنشان در قالب شعر و طنز و تمثيل هديه كرد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;826823 نوشت:
بنده اعتقاد دارم
كه مردم ما حال و حوصله فكر كردن ندارند بايد مطالب دقيق را به ذهنشان در قالب شعر و طنز و تمثيل هديه كرد

برخي از روان شناسان در زندان با زندانيان معتاد و....شناخت درماني كار مي كردند
تلفني به يكي از اين عزيزان گفتم
مسيرتان اشتباه است شناخت درماني خوب است ولي با ابزار تمثيل درماني يا قصه درماني يا فيلم درماني
يك زنداني كه هزار گرفتاري دروني و بيروني دارد شناختش را تار عنكبوت تعطيل كرده است
بايد با ابزار هنر كار كنيد
و گرنه راه تان به تركستان است نه كعبه[/]

حامی;826823 نوشت:
اگر فرهنگ كشور صاحب داشت زير بال و پر امثال شما گرفته مي شد و مفاهيم عالي ديني و هنري و علمي از ابزار رساناي شعر گوارا به مردم داده مي شد
همين الان يك نفر اين كار را كرد :ok:

چند وقت پيش هم يكي از شاعران سايت چنين پيشنهادي داده بودند
حالا هم كه شما فرموديد

مي خواهم روي شعر طنز براي انتقال مفاهيم ارزشي استفاده كنم
ايده اي داريد كه كمك كند؟

حامی;826818 نوشت:
عسلم،

عسل شفابخش
هميشه زنم سركوفت به هم مي زد. برو از باباي من ياد بگير. يك عمر با مادرم داره زندگي مي كنه هيمشه صداش ميزنه عسلم.
بالاخره روزي از در محبت وارد قلب پدر خانمم شدم و گفتم: برام خيلي عجيبه چه طور ممكنه؟ شما هميشه به خانم تون مي گوييد عسلم. يعني شما با هم اصلا اختلافي نداريد. خنديد و گفت: اختلاف هم مي خواهد بشود با اين عبارت سفره اختلاف برچيده ميشه ديگه.
معما همچنان بدون حل مانده بود. بساط عيش را بيشتر براي پدر خانمم گستراندم و حسابي اياق و رفيق جكوزي و گلستان شديم.
تا اين كه روزي در حالي كه ماساژش مي دادم خواستم اين راز سر به مهر را برايم باز كند و با خود به نهانخانه گور نبرد. قسمم داد كه رازش در صندوقچه دلم نگه دارم. دست روي ديوان حافظ گذاشتم و گفتم به اين قرآن قسم مي خورم كه به كسي نگويم و يا براي كسي ننويسم.
با لبخند گفت: 50 سال است كه اسم همسرم را فراموش كرده ام. گاهي به شناسنامه رجوع مي كنم ولي باز يادم ميره.براي همين خيال خودم و او را راحت كردم صداش مي زنم عسلم.
...................
لبخندها و دلخندها، ص88.

حامی;826823 نوشت:
مردم ما حال و حوصله فكر كردن ندارند بايد مطالب دقيق را به ذهنشان در قالب شعر و طنز و تمثيل هديه كرد
به نظرم اين ماجرا مختص مردم ما نيست
(گر چه مردم ما جزء آنهايي هستند كه بيشتر مبتلا هستند)

كلاً هر چه رو به جلو ميرويم ، نوع تاثيرپذيري افراد ، خصوص جوانان تغيير مي كند:

1 - در دوران قديم بهترين راه ارتباط و درك مطلب ، مطالعه بود ================ غرب

"مجله" را استفاده كرد

2 - زماني مردم با گوششان مسائل را درك مي كردند براي همين پاي منبري زياد بود ==== غرب

"موسيقي" را به راه انداخت

3 - در دوره هاي بعد مردم علاقه پيدا كردند كه موضوع را با چشـم ببينند =========== غرب

"فيلم" را وارد مدار كرد

4 - در نسل هاي بعدي جوانان علاقه داشتند با كاراكتر داستان همراه بشوند ========= غرب

"بازي" را به خانه ها آورد

5 - در نسل گذشته طالب اين شدند كه خودشان نقش اصلـي را بازي كنند ========== عرب وسائلي مثل

"كينكت" و كنسول بازي "نينتندو" را به بازار فرستاد

6 - در دوران ما ديگر افراد خواهان اين هستند كه بطـن موضوع قرار بگيرند ========== غرب

"واقعيت مجازي" را اختراع كرد

آنها 6 مرحله براي جذب جوانان پيش رفتند ، ما هنوز در مرحله 1 مانده ايم. هنوز براي تبليغ حجاب ، تنها هنرمان اين است كه زني را بكشيم با چادر و زني را بي چادر ، و چندتا پسر كه مزاحم دومي ميشوند ولي مزاحم اولي نه!!! انتظار هم داريد فردا صبح كه از خواب بيدار ميشويم زنان خودمان كه هيچ ، حتي زنان كل اروپا و آمريكا هم با اين حركت فرهنگي ما محجبه شده باشند!!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;826826 نوشت:
مي خواهم روي شعر طنز براي انتقال مفاهيم ارزشي استفاده كنم
ايده اي داريد كه كمك كند؟

سلام
بله
شما بزرگوار هستيد
روحيه انتقادي خوبي داريد
ولي مراقب باشيد اين روحيه انتقاد نعمت شهر را به نقمت تبديل نكند
زياد مي شود بزرگوارني نقد مي كنند ولي سخنان دين را به شكل خوشه انگور نمي بينند سراغ منابع اصلي برويد مانند آيت الله سبحاني و جوادي و...اين بزرگواران مانند شب قدر بين مردم مخفي هستند
براي شبهات ما پاسخ دارند و خودشان شبهات را بهتر از خود مستشكل بيان مي كنند و با فراست و زيركي و علمي پاسخ مي دهند
علم دين را از روحانيون منبري كه خطابي سخنراني مي كنند و حرف مي زنند نگيريد
استاد چايچيان شعرهاي پخته ايد دارند زياد با علمان بزرگ حشر و نشر داشتند
آيت الله فاطمي نيا مي فرموند خانم پروين اعتصامي هم از بزرگان دين بهره علمي و اخلاقي برده اند و همين شعرشان را ماندگار كرده است
چند توصيه نقد دارم
ما فكر مي كنيم زرنگ هستيم ولي آدم هاي پاچه پاره و قالتاق زياد هستند به كسي اعتماد نكند به پرونده شخصيت لات جماعت را زودتر مي شه خواند
يعني ممكن است فردي از در دوستي و اسلام خواهي بيايد و زمين رسوايي بزندت
يعني اصل بر بدبيني نيست احتياط احتياط
زود با تعريف اين و آن خام نشو. بگو فكر مي كنم و...
در سياست بازيچه نشود ذوق و خودت را خرج افراد بي تقوا نكن
براي فرد شعر نگو چون دنيا بازي زياد دارد
شعر را زود رو نكن به خصوص در جرائد
بيش از اين كه عطش شعر گفتن داشته باشيد نگران باشيد كه با مفاهيم دين بازي نكنيد و جامع نگري را از دست ندهيد
ممكن است حالات هيجاني شادي و خشم بر نويسنده يا شعر اثر بگذارد و دلنوشته هايش را بيرون بريزد عادت كنيد شعرتان را براي افراد مختلف بفرستيد و نظر بشنويد و نقد.
فوق فوقش نظري را قبول نمي كنيد
فرشچيان استاد فرشچيان وقتي هنرش را خرج ائمه كرد كه پخته پخته شد بود بنابراين هنر خودتان را تا صيقلي نشده براي ائمه به كار نبريد
توسل به ائمه در اين كار مهم است
رهرو گر صد هنر دارد و توكل و توسل و ارادت ...بايدش[/]

حامی;826818 نوشت:
خانم ها معمولا در مشاجرات اولين چيزهايي كه مي گويند چي كار كرده برام؟ تو قصر زندگي مي كنم؟ ماشين اخرين سيستم دارم؟ برو ببين فلاني چه طوري زندگي مي كنه بدبخت؟ منت نذار وظيفته؟ همه مردها اين كارها را مي كنن.!!

گذشته ها نگذشته
گويند باز شاهي بر شانه چوپاني نشست. مسؤولين كشوري خدم و حشم به او پيشنهاد دادند كه به خاطر خوش يمني و بخت بلندش قبول كند كه شاه ممكلتشان شود. چوپان قبول كرد. هر وقت با مردم و مسؤولين ديدار داشت به حرم خود مي رفت و با كمي تأخير به ديدار آنها مي آمد. بعد حكيمانه قدم مي زند و نگاه مي كرد و منصافانه سخن مي گفت: بارها و بارها وزرا و وزير اعظم درباره اين راز شاه سؤال مي كرد.
روزي شاه به ايشان گفت: من چوپان بودم و روزگار سختي در بيابان با رمه ها گذرانده ام. مال ما را به بهانه عوارض و مخارج كشور به تارج مي برند و سنگ صبور غم هاي اقوام و پدرم بود. وقتي به قصر آمدم با خود ني و پوستين و عصايم را اوردم تا هر روز با ديدن آنها گذشته خودم را به ياد آورم.
***
واقعيت اين است كه بسياري از دختران ما بعد از اين كه خرشان از پل گذشت
فراموش مي كنند كه مي ترسيدند كه سنشان بالا رود و همسري صالح نصيبشان نشود.
فراموش مي كنند كه براي رفع مشكل دخيل ها مي بستند. صدقه ها مي دادند و نذر نياز و دعاها مي كردند.
فراموش مي كنند با خداوند عهد مي كردند كه همسري به او ارزاني كند تا زني قانع، با خدا و سازگار باشند و به سهم خود گامي در ازدواج جوانان و تقويت روابط همسران بردارند.
فراموش مي كنند كه همين الان زنان بيوه و دختراني با سن بالا هستند كه غبطه و يا حسرت و حسادت ايشان را مي خورند.
نمي دانم شايد اين خانم هاي مي ترسند شكر كند و خداوند زن ديگري را براي همسرشان زياد كند. اين خانم ها از اين جهت نبايد ترسند چون خداوندرحمان فرموده اگر شكرگزار باشيم نعمت ها و ظرف وجودتان را زياد مي كنم. ولي آيا اينان نمي ترسند نعمت شوهر يا آرامش يا كرامت انساني و بزرگ منشي و سعه وجودي از آنها گرفته شود؟!
لَئِنْ شَکرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ . [1]

1- ر.ك: محمدحسين قديري، مثل هاي روان ( تمثيل هاي روان شناختي و تربيتي)، ص 136

حامی;826830 نوشت:
بگو فكر مي كنم و...
دقيقاً به همين دليل برخي شبهاتم را هنوز جايي مطرح نكرده ام
بعضي از شبهات را هم بطور عمومي مطرح نميكنم چون من براي فهميدن مي پرسم ولي بعيد نيست كه افرادي براي تخريب آنها را پخش كنند

حامی;826830 نوشت:
ممكن است حالات هيجاني شادي و خشم بر نويسنده يا شعر اثر بگذارد و دلنوشته هايش را بيرون بريزد
در زمان نوجواني يك بار بخاطر مشكلات فراوان فشار زيادي به من آمده بود
آن زمان حدود 17 سال داشتم
رو به آسمان كردم و گفتم خدايا! با تمام امامات قهرم!!!
بعد يكي يكي اسم بردم
گفتم با امام علي قهرم
با امام حسن قهرم
با امام حسين قهرم
و........
اسم همه را بردم ، ولي جرات نكردم اسم حضرت زهرا(س) را ببرم
يادم بود اما الكي خودم را زدم به آن راه يعني يادم نيست!!

يكي توي گوشم ميگفت او را جا انداختي ، او را هم بگو ، بگو كه با حضرت زهرا هم قهري
برگشتم به آن صدا گفتم:
نميگم! حضرت زهرا هميشه خوبه ، هر كاري هم بكنه خوبه!
ميدونم هيچ وقت صدام رو نشنيده ولي من دوستش دارم و نمي تونم بهش بگم باهات قهرم
اصلاً زشته! بابا جان به حضرت زهرا بگم باهات قهرم؟!!! روم نميشه اصلاً

حالا كه سني از من گذشته هم نسبت به ايشان حجب و حيا و ارادت عجيبي دارم
ولي بعيد ميدانم ايشان.......

[="Tahoma"][="DarkGreen"]نظرتون درباره جملات زير چيه؟

[=&quot]گام های موفقیت
[=&quot]اولین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی.
[=&quot]دومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی.
[=&quot]سومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی.
[=&quot]آخرین گام موفقیت این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی.
[=&quot]ماه را نشانه بگيريد، اگر به هدف نزنيد، حتماً يكي از ستاره ها را خواهيد زد.[/]

حامی;826839 نوشت:
نظرتون درباره جملات زير چيه؟

گام های موفقیت
اولین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی.
دومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی.
سومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی.
آخرین گام موفقیت این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی


با اولي و دومي و سومي موافقم. ولي آخري دست ما نيست
خدا به هر كس بخواهد ميدهد. حالا شما جان بكن! اگر خدا نخواهد و شانس نداشته باشي امكان ندارد به جايي برسي

حامی;826839 نوشت:
ماه را نشانه بگيريد، اگر به هدف نزنيد، حتماً يكي از ستاره ها را خواهيد زد
والا استاد من ماه را نشانه گرفتم
به هدف نخورد ، خورد به كفتر همسايه!
الان يك عمر است دارم ديه اش را پرداخت مي كنم

هنر چاق نشدن
در سايتي ديدم پزشكي براي رژيم لاغري نوشته به مناسبت روز پزشك به مدت 24 ساعت.
ويزيت 200 هزارتومان با تخفيف 160 هزار تومان كاهش پيدا مي كند.
با خودم گفت: واقعا دو چيز عجيب است
يكي اين كه پزشكي اين همه پول بخورد و چاق نشود
دوم آنكه بيماري اين همه پول بدهد و لاغر نشود.
...............
لبخندها و دلخندها، ص116

حامی;826839 نوشت:
گام های موفقیت

مواد لازم براي تهيه كيك موفقيت (طنز)

1 - زبان چرب ====== يك عدد
2 - همسر پولدار ==== يك عدد
3 - شانس ======= به مقدار لازم
4 - پوستِ كلفت ==== به مقدار زياد
5 - دلِ سنگ ====== يك عدد

نكته:
مورد 5 اصلي ترين ابزار است و موفقيت را بسيار خوشمزه ميكند :Nishkhand:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]قسم به قلب لرزان مادر
در گزينش همسر دقت كنيد و حساب شده جلو برويد
آمار وحشتناك طلاق ما را از خواب بيدار نمي كند
كجا داريم مي رويم
وقتش نيست بيدار شويم
وقتش نيست از تاريكي به سمت نور برويم
خدا منتظر است
[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;826837 نوشت:

ولي بعيد ميدانم ايشان.......

منم هیچوقت محبتش رو حس نکردم و همیشه هم در مصیبت ها دلم برای امیرالمومنین کباب میشه تا ایشان.[/]

حامی;826839 نوشت:
نظرتون درباره جملات زير چيه؟

گام های موفقیت
اولین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی.
دومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی.
سومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی.
آخرین گام موفقیت این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی.
ماه را نشانه بگيريد، اگر به هدف نزنيد، حتماً يكي از ستاره ها را خواهيد زد.

اولی و دومی ضمانت موفقیت در همراه بودن با دیگران بدون تنگ نظری است.
سومی داشتن استاد و مراقب در موفقیت را تاکید می کند .
آخرین گام تاکید بر متفاوت عمل کردن دارد نه متفاوت بودن.

ماه را نشانه گرفتن و دست یافتن به ستاره ؟ فکر میکنم در موقعیت های مختلف می تونه خوب و بد باشه. .

بسمه القوّی

حامی;826839 نوشت:
نظرتون درباره جملات زير چيه؟

گام های موفقیت
اولین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی.
دومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی.
سومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی.
آخرین گام موفقیت این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی.
ماه را نشانه بگيريد، اگر به هدف نزنيد، حتماً يكي از ستاره ها را خواهيد زد.

عرض سلام و ادب

اولی خروج از تنگ نظری و حسادت است،تا زمانی که تنگ نظر و حسود باشیم

انرژی و وقتمان صرف زدن زیر آب دیگران می شود لذا گام مؤثری در مسیر موفقیت بر نخواهیم داشت.

دومی بلند نظری است که لازمۀ موفقیت در هر کاری است،همینطور باعث می شود انسان در راه

رسیدن به موفقیت همراهان و دوستان زیادی بیابد که معین و یاورش خواهند بود.

سومی شاید به نوعی کسب اندوخته و تجربه و به نحوی شاگردی باشد،البته تقلید هم سطح و دوره ای

دارد اگر دائمی شود(بحث احکام نیست)باعث رکود و جمود می گردد.

و چهارمی زمانی است که خودت استاد طریق شده ای،راه را از چاه تشخیص می دهی

توانائی هایت را شناخته و شکوفا کرده ای بنابراین می توانی صاحب فکر، نظر،روش و طریقۀ

خاص خودت باشی.

و چیزی که از بدایت تا نهایت مسیر موفقیت به انسان توان،انگیزه و امید می دهد هدفمندی است

رسیدن به مقصد=تیر مراد بر هدف زدن

ریحــانه الــنبی;826780 نوشت:
مادر بعد از فوت پسرش یک ششم از پسرش ارث می برد !
همسر همان آقای فوت شده یک هشتم!!!!

توجیه فقه و حقوق در این مورد چیست؟

خوب وقتی کارشناسای فقه و حقوق جوابی براش ندارن من نباید چیزی بگم اما به نظرم میرسه که:

مادر باید بیشتر بگیره چون:
1) مسن تره و اگر همسری هم نداشته باشه و تکیه اش به پسرش باشه ، چون امکان ازدواج در این سنم براش نیست باید یکی خرجشو بره دیگه. اما همسر میتونه بره دوباره ازدواج کنه و از این طریق یه سایه بالای سری پیدا کنه که دو قرون بذاره کف دستش. هر چند که این تفکر مربوط به همون 1400 پیشه و الان تقریبا خرج خونه با خانومهاست و اگر زنی سرکار نره تقریبا باید قید ازدواج رو بزنه.
2) به هر حال حق مادری خیلی بیشتر از حق همسری هست. همسر باید با بد و خوب شوهرش بسوزه و بسازه و اگر احتمالا مهریه ایی چیزی داره ببخشه تا به شوهر طفلکی فشار نیاد! اما مادر اگه یه نفرین کنه کل زندگی پسره سوت میشه میره هوا.
3) مادر عمر و زندگی و جوونیش رو گذاشته برای بچه اش اما همسر چی، از اول زندگی با غر زدن و اینو میخوام اونو میخوام و توقعات بالا و پایین دل پسر رو خون کرده. اگه از زیبایی یا مال دنیا هم بی بهره بوده باشه که دیگه بدتر، پسر بیچاره به هیچی توی دنیا نرسیده یه چیزی هم باید بده؟؟؟!!!!
4) همسر برای آرامش مرد در این دنیاست. مرد که رفت همه چی با هاش میره. قرار نیست که بعد از فوت شوهرش آرامش رو از سایر ورثه بگیره که.
5) احتمالا مرد بچه ایی چیزی داشته باشه که به اونم ارث میرسه. اگه بچه زیر سایه مادرش باشه خوب در حقیقت سهم اون بچه هم ازین جیب به اون جیبه و در اختیار مادر قرار میگیره. بگذریم از این که الان دیگه مادر بیچاره باید یه چیزی هم به خانواده همسر بده تا بذارن حضانت بچه دست خودش بمونه!!

خوب اینها به نظر من میرسه نمیدونم درسته یا خیر.

دارم از فرط بیکاری و در پی اون فشار خانواده برای کسب درامد ( بالای 1/5 ملیون در ماه!!!!) داغون میشم. چکار کنم به هر دری زدم نشد. خواهش میکنم برای این بنده هم دعا کنید

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

nobelist;826882 نوشت:
دارم از فرط بیکاری و در پی اون فشار خانواده برای کسب درامد ( بالای 1/5 ملیون در ماه!!!!) داغون میشم. چکار کنم به هر دری زدم نشد. خواهش میکنم برای این بنده هم دعا کنید

بسياري از كارمندان و دبيران رسمي اين حقوق را دارند[/]

بسمه الرزاق

nobelist;826882 نوشت:
دارم از فرط بیکاری و در پی اون فشار خانواده برای کسب درامد ( بالای 1/5 ملیون در ماه!!!!) داغون میشم. چکار کنم به هر دری زدم نشد. خواهش میکنم برای این بنده هم دعا کنید

عرض سلام و ادب خواهرم

اگر علایق شما(برنامه نویسی،خوشنویسی،و زبان انگلیسی)توانمندیهای شما باشند از طریق کار آموزشی

می توانید درآمد داشته باشید،بخصوص در شهرهای بزرگ اینطور نیست؟

فروش تابلو خط هم در آمد خوبی دارد.

Im_Masoud.Freeman;826850 نوشت:
منم هیچوقت محبتش رو حس نکردم و همیشه هم در مصیبت ها دلم برای امیرالمومنین کباب میشه تا ایشان.

دوستان شايد با من هم درد باشيد
زبان حال خودم است

خرما نتوان خورد از اين كار كه كرديم
ديبا نتوان بافت از اين پشم كه رشتم
بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم
افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم
پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت
شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم

بله
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

از سويي ديگر عنايت ائمه و صاحبان كرم به گونه هاي مختلفي تجلي مي كند
شايد رهيدن از يك دوست بد
شايد نجات از يك تصادف دلخراش
شايد درمان بيماري لاعلاج
شايد گرفتاري به مصيبت براي رهيدن از معصيت
و....

فرمودند ما شما را به حال خود رها نكرده ايم و مهمل
فرمودند دعاي شما را آمين گو هستيم
فرمودند در تب شما تب مي كنيم
مگه ميشه
ياد كنيم و يادمان نباشد يعني با بزرگواري و كرامتشان جور در نمياد
حالا چه رسد به حضرت زهرا سلام الله عليها كه معماي آفريبش و بهانه خلقت پيامبر و هستي و افلاك است

nobelist;826882 نوشت:
دارم از فرط بیکاری و در پی اون فشار خانواده برای کسب درامد ( بالای 1/5 ملیون در ماه!!!!) داغون میشم. چکار کنم به هر دری زدم نشد. خواهش میکنم برای این بنده هم دعا کنید

سلام
کار اداری رو رها کنین
بهترین درامد الان توی دست فروشی هست روزی دویست سیصد درامد داره (برای خانم ها حتی)

مثلا بازار روز می دونین چقدر ادم در روز میان خرید میکنن نیسان نیسان هم سبزی خوردن و پیاز و ترپچه و اینا بیارین بازم تموم میشه

پول تو اینا هست

ایران هیچ وقت یک کشور اداری صنعتی مکانیزاسیئون و الکترونیکی نبود و اشتباهه که بشه

ایرانی ها همیشه دامداری کشاورزی باغداری مرغداری داشتن هرکس کار اداری رو در کشور رسم کرد مردم و بیچاره کرد رفت

درس چه بدرد می خوره
الان این همه دانشجوی فوق لیسانس دکترا توی جامعه انباشته شدن اصلا کاری نیست برن سراغش هرچی هست بار هست که اونا رو دوششون نمیگیرن ببرن که میگن ما تحصیلات داریم نمیشه که

من اگه ریس جمهور بودم همه این تحصیل کرده ها رو کیپ تا کیپ بار یک تریلی میکردم همینطوری دست و لنگ شون باز نکرده میبردم کمپرس میکردم میریختم تو توی شالیزارای مردم زورشون میکردم بیل دست بگیرن تند تند کشاورزی کنن!

مملکت فقط اینطوری پیشرفت میکنه!

حامی;826900 نوشت:
بسياري از كارمندان و دبيران رسمي اين حقوق را دارند

سلام استاد . اینجا که جای پندهای حکیمانه شماست اما خوب انتظار دارن که بعد از 10 سال درس خوندن در دانشگاه و طی کردن تمام مراحل کاری گیرم بیاد که توی این مایه ها باشه.
خیلی گشتم نبود البته میتونم برم به آشناها "التماس" کنم که تراخدا منو هم قاطی این فوق دیپلم ها و حتی دیپلم ردی هایی که میفرستید سر کار ، در نظر بگیرید اما اگه اینکارو بکنم عزت نفسم رو فروختم که اصلا راضی نیستم. البته بنده به انواع مختلف شایستگی هایم را به برخی ادارات و افراد ثابت کرده ام اما چکنم که حرف غیر مستقیم را نمی گیرند و بسیار تمایل دارند که شما در چشمشان نگاه کرده و به ایشان التماس کنید تا شاید دلشان بسوزد.

حالا واقعا سر دو راهی ام که برم التماس (یعنی رزومه بلند بالای خودم رو بذارم کنار و برم تو فاز التماس) یا این که با درامد ماهی 200 تومن ( اونم شاید) با کارهای متفرقه بسازم و تحمل کنم.
خیلی جالبه که برای اینکه توی یه دانشگاه پیام نور شهرستان بخوام 1 واحد بگیرم باید کلی عز و جز و تقلا کنم ( که البته این کارو کردم و جواب نداد) اما برخی افراد در دانشگاه دولتی 4 واحد 4 واحد درس نظری برمیدارن و هنوز نمیدونن فیوز مولتی متر کجاست که وقتی سوخت دربیارن و تعویض کنن و دوباره از دستگاه استفاده کنن نه این که کل دستگاه رو بندازن سطل آشغال و بگن این دیگه بدرد نمیخوره چون بلد نیستیم درستش کنیم!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حبیبه;826908 نوشت:
عرض سلام و ادب خواهرم

اگر علایق شما(برنامه نویسی،خوشنویسی،و زبان انگلیسی)توانمندیهای شما باشند از طریق کار آموزشی

می توانید درآمد داشته باشید،بخصوص در شهرهای بزرگ اینطور نیست؟

فروش تابلو خط هم در آمد خوبی دارد.


ي موقعي اصفهان تو كوچه پس كوچه هاي قديمي دنبال يه آدرسي مي گشتم
رسيدم دم يك مغازه اي تاريك بود وقتي وارد شدم كارهاي قلمكاري خيلي زيبا و جذاب بود آقاي با دست و صورت سياه مشغول كار بود
خيلي محترمانه بلند شد اومد جلو و دقيق راهنمايي كرد
نيم ساعتي ايستادم با او صحبت كردم يك كاري كه مشغول بود يك حوض بسيار زيبا بر روي يك پايه بود
گفت شش ماه است شبانه روز روي اين كار مي كنم
بعد حاصلش چي ميشه
يك نفر مياد از من 5-6 ميليون مي خرد و حتي در نمايشگاه هاي خارج از كشور و داخل كشور تا 40 ميليون هم فروخته اند
هنر و هنرمند هم غريب هستند
خاتم كارهنرمندي مغازه اش را بست و مدتي سيب زميني مي فروخت مي گفت الان همين كارهاي من را با دستگاه مي زنند و با پرس مي چسانند اصلا ظرافت هاي كار هنري دستي در ان نيست و افرادي كه بي خبر هستند به عشق اين كه كار هنري است قيمت زيادي هم براي آن كار ها مي دهند
باز كارهاي دستي را هم خراب كرده اند[/]

حبیبه;826908 نوشت:
اگر علایق شما(برنامه نویسی،خوشنویسی،و زبان انگلیسی)توانمندیهای شما باشند از طریق کار آموزشی

می توانید درآمد داشته باشید،بخصوص در شهرهای بزرگ اینطور نیست؟

فروش تابلو خط هم در آمد خوبی دارد.


البته اینجا قلمرو استاد حامی است وبابت این پستها معذرت میخوام اما برنامه نویسی که هر جا رفتم برای وارد شدن به سیستم و دریافت سفارش آشنا میخواست و سابقه. خوشنویسی هم که اصلا فروش نداره ( کی میاد 100 هزار تومن بده برای خط) در به در دنبال مشتری بودم. حتی نمایشگاه هم در فرهنگسراها برگزار میکنم دریغ از این که یک نفر یک تابلو بخره. قیمت ها رو هم اونقدر پایین میزنم که خودم خجالت میکشم اما بازم کسی نمیخره. فقط میمونه زبان که اونهم اینقدر دست زیاد شده که ... . مشکل اینجاست که منم مثل عده قلیلی زبون چرب و نرمی ندارم و نمیتونم زبون بریزم و خودم رو جایی جا کنم یا از خودم تعریف کنم و تبلیغ کنم. سر به زیر بودن تو این دوره و زمونه هم خیلی بده.

البته خوبه که آدم در شهرهای بزرگ زندگی کنه اما بنده به همراه خانواده در شهرستان هستم و اونها به هیچ وجه از این جا دل نمیکنن. باز در تهران میشه کاری کرد اما اینجا ....

فشار پدر و مادر بر جوانان خیلی اذیت کننده است. استاد حامی ترا به خدا یه بحثی هم داشته باشید که والدین اینقدر در زمینه های مختلف به بچه ها فشار نیارن و اعصابشون رو خورد نکنن. درد مجرد بودن کم بود سر خوردگی مالی هم داره بهش اضافه میشه.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

nobelist;826918 نوشت:
البته اینجا قلمرو استاد حامی است وبابت این پستها معذرت میخوام اما برنامه نویسی که هر جا رفتم برای وارد شدن به سیستم و دریافت سفارش آشنا میخواست و سابقه. خوشنویسی هم که اصلا فروش نداره ( کی میاد 100 هزار تومن بده برای خط) در به در دنبال مشتری بودم. حتی نمایشگاه هم در فرهنگسراها برگزار میکنم دریغ از این که یک نفر یک تابلو بخره. قیمت ها رو هم اونقدر پایین میزنم که خودم خجالت میکشم اما بازم کسی نمیخره. فقط میمونه زبان که اونهم اینقدر دست زیاد شده که ... . مشکل اینجاست که منم مثل عده قلیلی زبون چرب و نرمی ندارم و نمیتونم زبون بریزم و خودم رو جایی جا کنم یا از خودم تعریف کنم و تبلیغ کنم. سر به زیر بودن تو این دوره و زمونه هم خیلی بده.

البته خوبه که آدم در شهرهای بزرگ زندگی کنه اما بنده به همراه خانواده در شهرستان هستم و اونها به هیچ وجه از این جا دل نمیکنن. باز در تهران میشه کاری کرد اما اینجا ....

سلام
برخي از دوستان در فضاي مجازي چند برنامه رايگان درست مي كنند
هم كار عملي كرده اند و هم به عنوان سابقه كار جايي ارائه مي دهند به اين كار هم فكر كنيد از بي كاري هم حرص و جوش نمي خوريد اين هم يك فايده ديگرش.
اين طوري كه مشخص است
خط شما بايد خيلي ديدني باشه ميشه لطف كنيد اگر مقدور است تصوير يكي دو موردش را اينجا بارگذاري كنيد
ببنيم
اين تاپيك قلمرو شما هم مي شود[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

nobelist;826925 نوشت:
فشار پدر و مادر بر جوانان خیلی اذیت کننده است. استاد حامی ترا به خدا یه بحثی هم داشته باشید که والدین اینقدر در زمینه های مختلف به بچه ها فشار نیارن و اعصابشون رو خورد نکنن. درد مجرد بودن کم بود سر خوردگی مالی هم داره بهش اضافه میشه.

بزرگي مي گفت: يكي از لات هاي نجف به مرحوم قاضي خيلي ارادت داشت از دم قهوه خانه رد مي شدند براي زيارت مي دويد عرض ادبي و سلامي مي كرد
روزي به شوخي گفت خدمت نمي رسيم
ايشان به مزاح گفتند خب كار ما حرم و مسجد است كه شما آنجا نمي اييد كار شما هم قهوه خانه است كه پاتوق امثال من نيست
اين مزاح بود
ولي مشكل اين است كه والدين عقل كل ( كُل بخوانيد نه كَل) هستند معمولا
ديروز از نماز خواندم خواستم جانمازمو جمع كنم تلفن داشتم براي مشكلاتي ادامه داشت تا اذان مغرب گفت ببخشيد من نماز بخوانم بعد از نماز در خدمت شما هستم بعد از نماز ادامه داشته تا 10-11 شب البته بيشترش مربوط به زندگي دو خانواده از آشنايان بود و تماس گيرندگان متفاوت بودند
يك ربع شام و ناهار را با هم ادغام كردم و باز تماس ها شروع شده تا نزديك يك شب
وقتي مي خواستم بخوابم انگاري تو گوشم صداي بوق قطار مي امد واقعا خيلي اذيت كننده بود
اي كاش مردم به تجربه و تخصص احترام مي گذاشتند به چندتا گفتم من نمي توانم مشاور باشم چون آشنا هستند معرفي مي كنم مي گويند مشاوره مربوط به سوسول هاست و اساتيد دانشگاه
دومي مي گويد به مرگ بايد بگوييم به تب راضي شوند
....
حتي متأسفانه
بسياري از متدينان دين غربال شده دارند
يعني فيلتر ذهني دارند كاري به تخصص مرجع تقليد ندارند تا جايي دين و كارشناس دين را قبول دارند كه با اميال آنها تطبيق داشته باشد

مباحثي براي والدين داريم مثل سخن مجردان به والدين و... داستان برخي از داستان هاي سايت مانند الاغ لاعر مردني خطاب به والدين است بيشتر[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

nobelist;826925 نوشت:
درد مجرد بودن کم بود سر خوردگی مالی هم داره بهش اضافه میشه.

درد مجرد بودن را بيشتر تحمل كنيد تا زماني كه گزينه مناسبي پيدا شود وگرنه ادراد ( جمع درد يعني دردها) متأهلاني كه تناسب ندارند خيلي داغون كننده است[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;826933 نوشت:
درد مجرد بودن را بيشتر تحمل كنيد تا زماني كه گزينه مناسبي پيدا شود وگرنه ادراد ( جمع درد يعني دردها) متأهلاني كه تناسب ندارند خيلي داغون كننده است

به آقايي ديروز مي گويم خانم شما درون گرا است بايد اين صفت را بشناسيد
خانم ها هيجاني تر هست هم زود شاد مي شوند و هم زود مضطرب و غمگين مثلا اگر ناراحت شوند ممكن است بگويند خانواده تو هيچ وقت به من احترام نگذاشتند تو اصلا قدر زحمانم را نمي داني ....اين جور مواقع نبايد با ذهن مردانه معنا كنيد ديكشنري زنان را بگردد
مي بيني كه اصلا و هيچ وقت زن در اين شرايط يعني گاهي وقت ها و....
گفت چرا مثل بچه آدم حرف نمي زنند؟ من تو كتم نميره بالاخره وقتي حرف مي زنند كلي مي گويند اثر خودش را مي گذارد
اين حرف ها را من نمي توانم بپذيرم چرا من بايد حرف كج انها را صاف بفهمم انها معوجي سخن خود را راست كنند.
گفتم به شما مي گويم تو انسان ها و حيوانات مرد سراغ زنش مي رود شما مي گويد من طبعم اين طور نيست او من را درك كند شما چيزي را كه برخلاف همه مردها است انتظار داري او درك كند
يا مي گويي وقتي من براي زندگي تلاش مي كنم يا به او مي گويم برويم منزل بابا بايد بفهمد كه دوستش دارم يا منظورم اينه كه بيا آشتي كنيم اينجا تو چرا مثل بچه ادم حرف نمي زني ؟
سخت است ولي از صد بار ده بارش را بگو
زن هم بايد يادبگيريد كمي هم او از كلي گويي دست بردارد
....
خب وقتي دو نفر تحصيل كرده خودشان را عقل كل مي دانند هر روز جنگ دارند

خب پدر و مادر پير اينها بايد خوشحال باشند نوه دارند داماد دارند و عروس دارند هر روز خون به جگر هستند كه اين ها هم ديگر را لجن مال نكنند مشاجره نكنند بچه ها اذيت نشوند طلاق نگيرندو....
به هر حال
دير رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است
ولي تا زمان رسيدن هم بايد مثل بركه جاري بود تا متعفن نباشيم و بو نگيريم و رنگ نبازيم يا رنگ گيريم[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;826914 نوشت:
ي موقعي اصفهان تو كوچه پس كوچه هاي قديمي دنبال يه آدرسي مي گشتم
رسيدم دم يك مغازه اي تاريك بود وقتي وارد شدم كارهاي قلمكاري خيلي زيبا و جذاب بود آقاي با دست و صورت سياه مشغول كار بود
خيلي محترمانه بلند شد اومد جلو و دقيق راهنمايي كرد
نيم ساعتي ايستادم با او صحبت كردم يك كاري كه مشغول بود يك حوض بسيار زيبا بر روي يك پايه بود
گفت شش ماه است شبانه روز روي اين كار مي كنم
بعد حاصلش چي ميشه
يك نفر مياد از من 5-6 ميليون مي خرد و حتي در نمايشگاه هاي خارج از كشور و داخل كشور تا 40 ميليون هم فروخته اند
هنر و هنرمند هم غريب هستند
خاتم كارهنرمندي مغازه اش را بست و مدتي سيب زميني مي فروخت مي گفت الان همين كارهاي من را با دستگاه مي زنند و با پرس مي چسانند اصلا ظرافت هاي كار هنري دستي در ان نيست و افرادي كه بي خبر هستند به عشق اين كه كار هنري است قيمت زيادي هم براي آن كار ها مي دهند
باز كارهاي دستي را هم خراب كرده اند

اين روزها سياسيون ما بيمارند اغلب
افراد سالم صالح كم داريم
مملكت ما بيشتر از بي آبي تشته امثال شهيد بهشتي هستند كه تشنه خدمت بود نه شيفته قدرت كه خودش يك ملت بود و براي بهشتي شدن بها مي داد

اصلا انسان شرم مي كند كانال هاي اين طرفي و آن طرفي را ببينيد
كارشان شده مچ گيري
البته وقتي برويد خودتان مي فهميد كدام وقاحتش بيشتر است كدام بيشتر لجن مال مي كنند
ولي
واقعا به فكر نيستند
مردم دارند در بدبختي فقر مادي و فرهنگي و معنوي مي سوزند اينها كارشان شبانه روز مچ گيري و مقايسه اين دوره با ان دوره و آن دوره با اين دوره است
پس كي وقت مي كنيد به درد مردم برسيد با اين همه صرف انرژي
هر كدام هم شعارش اين است كه ما ال كرديم و بل
به رجزخواني نيست
مردم حرف شهيد رجايي را خوب مي فهميدند[/]

nobelist;826913 نوشت:
سلام استاد . اینجا که جای پندهای حکیمانه شماست اما خوب انتظار دارن که بعد از 10 سال درس خوندن در دانشگاه و طی کردن تمام مراحل کاری گیرم بیاد که توی این مایه ها باشه.

كشور ما دردهاي زيادي داره
در بهترين موقع كه تلويزيون پر برنامه است يا بازيگر دعوت مي كنند يا فوتباليست يا خواننده ....
غالبا هم حقوق هاي خيلي بالا
بعد مي گويند اگر بخواهيم سخت ترين كارها را در دنيا رده بندي كنيم كارگردان مي گويد اول كارگرداني است فوتباليست مي گويد اول بازيكن فوتبال است و....

پليسي كه با جان خودش بازي مي كند و هر شب خانواده اش دلهره دارند كه تلفن زنگ مي خوره مي گويند كشته شده يا با چاقو زدندش
معدنچي
دانشمندي كه ساعت ها در پژوهشگاه يا آزمايشگاه كار مي كند
مرجع تقليدي كه در سن پيري هم روزي 13 ساعت تلاش علمي و تدريس و تأليف داره و...
اينها چه اينها تلاش نمي كنند
ولي در كل
خودتان بايد بيشتر براي يافتن كار تلاش كنيد
بي كار بودن هزينه اش از كار كم مزد هم بيشتر است ولي كار كم مزد ممكن است شما را در معرض كارهاي بهتر قرار دهد
توسل هم بكنيد
دعايي را كه آيت الله بهجت فرمودند بخوانيد

اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ

nobelist;826949 نوشت:
سلام . چشم. اما چند نکته: کارهای زیر هیچ یک نمایشگاهی نیستند و هنوز انها را ارائه نداده ام. و این که در زمان اعصاب خوردی و بی حوصلگی نوشته شده اند و لذا کمی افت کیفیت دارند. و اینکه برای رسیدن به این مرحله 15 سال تلاش بی وقفه شده است اما افسوس .....

سلام
ممنون زيبا بود
ان شاالله بازم هم ببينيم از هنر شما در سايت
اصلا چرا بيشتر كار نمي كنيد
تاپيكي بزنيد
براي خطاطي و و نكات آموزشي بيان كنيد
بالاخره
هنر خوبي است
و از نظر روان شناختي حتما آرام بخش هم هست اگر اين با خطاطي انس نداشتيد استرس ها و اضطراب ها بيشتر اذيتتان مي كردند
نوشتن و خطاطي و نقاشي يكي از راه هاي خودكاوي و دست يابي به ضميرناهشيار است و خود فرد مي تواند به خيلي از دقايق خودشناسي برسد به اضافه اين كه نوعي تخليه هيجان هاي سمي است

.....
يه موقع رفتم يكي از مدارس علميه خطي ديدم خيلي زيبا بود خو جوهرش خيلي جذاب بود
خطاطش يكي از طلاب افغاني بود يادم نيست جوهر را چگونه درست كرده بود ولي گويا از جوانه گندم و جوهري را با هم تركيب كرده بود
باز يكي مدرسه اي بوديم
يكي از طلاب افغاني با خط زيبايي تابلوها و بنرها را مي نوشت جالب بود اصلا كلاس خط نرفته بود مي گفت فقط با دقت به خطاطي ها مي توانم مانند آنها بنويسيم
يكي از روحانيون كه از سادات هم بود براي نماز خانه مدرسه روي يونوليت آيات قران را نوشت و گل كاري كرد طوري كه هر كس مي ديد ابتدا تصور مي كرد كاشي كاري است

............
خط تحريري هم كار مي كنيد؟

حامی;826952 نوشت:
خط تحريري هم كدار مي كني؟

بله استاد. خط تحریری که از مشقی بسیار آسانتر است. الحمدلله از دانگ قلم نی غبار ( حدود 1 میلی متر) تا دانگ قلم جلی ( حدود 2 سانت ) را می توانم به آسانی بنویسم. این کارها با قلم 2 سانت است.

nobelist;826953 نوشت:
بله استاد. خط تحریری که از مشقی بسیار آسانتر است. الحمدلله از دانگ قلم نی غبار ( حدود 1 میلی متر) تا دانگ قلم جلی ( حدود 2 سانت ) را می توانم به آسانی بنویسم. این کارها با قلم 2 سانت است.

با خودكار هم مي نويسيد؟
اگر امكانش هست اونا را هم ببينيم
كارهاي هنري شما با آي دي شما ارتباطي هم داره؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[=&quot]آیت الله جوادی آملی:

[=&quot]ملا صدرا می گوید: من می دیدم بعضی ها که حرف می زنند از دهان آنها آتش بیرون می آید.[=&quot]

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=&quot]
[=&quot]از وصایای پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به ابوذر این است که :
[=&quot]پنج چیز را پیش از آمدن پنج چیز غنیمت شمار
[=&quot]1[=&quot] جوانی قبل از پیری
[=&quot]2[=&quot] سلامتی قبل از مریضی
[=&quot]3[=&quot] دارایی قبل از فقر
[=&quot]4[=&quot] فراغت قبل از اشتغال
[=&quot]5[=&quot]زندگی پیش از مرگ

[=&quot]بحارالانوار، ج77، ص75

[/]

در زندگیِ هر کدام از ما



داشته ها و نعمت هایی هست



حتی اندک و کوچک



که دیگران ندارند



بیاييم برای همان اندک ها



به خاطر همان کوچک ها



لبخند بزنیم و شاكر باشیم



[=Times New Roman]

حامی;826937 نوشت:

به آقايي ديروز مي گويم خانم شما درون گرا است بايد اين صفت را بشناسيد
خانم ها هيجاني تر هست هم زود شاد مي شوند و هم زود مضطرب و غمگين مثلا اگر ناراحت شوند ممكن است بگويند خانواده تو هيچ وقت به من احترام نگذاشتند تو اصلا قدر زحمانم را نمي داني ....اين جور مواقع نبايد با ذهن مردانه معنا كنيد ديكشنري زنان را بگردد
مي بيني كه اصلا و هيچ وقت زن در اين شرايط يعني گاهي وقت ها و....
گفت چرا مثل بچه آدم حرف نمي زنند؟ من تو كتم نميره بالاخره وقتي حرف مي زنند كلي مي گويند
اثر خودش را مي گذارد
اين حرف ها را من نمي توانم بپذيرم چرا من بايد حرف كج انها را صاف بفهمم انها معوجي سخن خود را راست كنند.

سلام.

استاد عزیز وقتی زنی عادت کرده که با به کار بردن " اصلا و هیچوقت" نتیجه بگیره.

و خودش هم می دونه که حرفهاش اشتباه هستند ، ولی برای اینکه طرف مقابل رو وادار به کار مورد علاقه اش بکنه سعی میکنه حرف های غیر منطقی و بد بزنه تا طرف مقابل تسلیم بشه ، چاره چیه؟

مثلا مادربزرگم توی خونه ما که راه میره گاهی یه نیش هایی میزنه عجیب غریب.

وقتی هم میگم آخه ننه نوکرتم این چه حرفیه. ما اصلا همچین نیت و فکری نداریم.

می خنده و میگه "من اینجوری میگم که شماها غیرتی بشید"

حالا اگر زنی برای شوهرش همیشه از این تکنیک ( جار و جنجال ، حرف های بد ، قهر و .. ) برای نتیجه گرفتن استفاده کنه و نتیجه هم بگیره ، چاره چیه؟

حامی;826952 نوشت:

سلام
ممنون زيبا بود
ان شاالله بازم هم ببينيم از هنر شما در سايت
اصلا چرا بيشتر كار نمي كنيد
تاپيكي بزنيد
براي خطاطي و و نكات آموزشي بيان كنيد
بالاخره
هنر خوبي است
و از نظر روان شناختي حتما آرام بخش هم هست اگر اين با خطاطي انس نداشتيد استرس ها و اضطراب ها بيشتر اذيتتان مي كردند
نوشتن و خطاطي و نقاشي يكي از راه هاي خودكاوي و دست يابي به ضميرناهشيار است و خود فرد مي تواند به خيلي از دقايق خودشناسي برسد به اضافه اين كه نوعي تخليه هيجان هاي سمي است

.....
يه موقع رفتم يكي از مدارس علميه خطي ديدم خيلي زيبا بود خو جوهرش خيلي جذاب بود
خطاطش يكي از طلاب افغاني بود يادم نيست جوهر را چگونه درست كرده بود ولي گويا از جوانه گندم و جوهري را با هم تركيب كرده بود
باز يكي مدرسه اي بوديم
يكي از طلاب افغاني با خط زيبايي تابلوها و بنرها را مي نوشت جالب بود اصلا كلاس خط نرفته بود مي گفت فقط با دقت به خطاطي ها مي توانم مانند آنها بنويسيم
يكي از روحانيون كه از سادات هم بود براي نماز خانه مدرسه روي يونوليت آيات قران را نوشت و گل كاري كرد طوري كه هر كس مي ديد ابتدا تصور مي كرد كاشي كاري است

............
خط تحريري هم كدار مي كني؟

nobelist;826949 نوشت:
سلام . چشم. اما چند نکته: کارهای زیر هیچ یک نمایشگاهی نیستند و هنوز انها را ارائه نداده ام. و این که در زمان اعصاب خوردی و بی حوصلگی نوشته شده اند و لذا کمی افت کیفیت دارند. و اینکه برای رسیدن به این مرحله 15 سال تلاش بی وقفه شده است اما افسوس .....


باسلام
خداقوت
جهت اطلاع
http://www.askdin.com/group.php?discussionid=2141&do=discuss

رشته ی "مدیریت شیشلیکی" هم از سال آینده در دانشگاه های کشور به صورت حرفه ای تدریس می گردد...

چهار جمله كه حوا نمی تونسته به ادم بگه(فقط برای طنز);))

1- آدمت می کنم

2- از شوهر مردم یاد بگیر

3- من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم

4- میرم خونه مامانم

منبع

حامی;826962 نوشت:

در زندگیِ هر کدام از ما



داشته ها و نعمت هایی هست



حتی اندک و کوچک



که دیگران ندارند



بیاييم برای همان اندک ها



به خاطر همان کوچک ها



لبخند بزنیم و شاكر باشیم




جسارتا تو همه ی زندگی ها همین اندکش هم وجود نداره نمونش بیمارای روانی. اونا چه داشته و نعمتی دارن؟

[="Times New Roman"][="Black"]

عاشق امام خامنه ای;827062 نوشت:
جسارتا تو همه ی زندگی ها همین اندکش هم وجود نداره نمونش بیمارای روانی. اونا چه داشته و نعمتی دارن؟

آزمودم عقل دور اندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را.[/]

Im_Masoud.Freeman;827063 نوشت:
[=Times New Roman]
آزمودم عقل دور اندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را.


منظورم کسایی هستند که از لحاظ روحی مشکل دارن وقتی روح سالم نباشه حالا دنیا و ویژگی های ذاتی خوبی که نمیتونه ازش استفاده کنه رو هم اگه داشته باشه نعمت محسوب نمیشه
این دیوانه شدن منظورم نبود

[="Times New Roman"][="Black"]

عاشق امام خامنه ای;827065 نوشت:
منظورم کسایی هستند که از لحاظ روحی مشکل دارن وقتی روح سالم نباشه حالا دنیا و ویژگی های ذاتی خوبی که نمیتونه ازش استفاده کنه رو هم اگه داشته باشه نعمت محسوب نمیشه
این دیوانه شدن منظورم نبود

الان به نظر شما ماها خیلی آدم های سالمی هستیم؟ و روحمون خیلی سالمه؟

به نظرم اونهارو بستری کردند که از شر ما در امان باشند.[/]

Im_Masoud.Freeman;827067 نوشت:
[=Times New Roman]

الان به نظر شما ماها خیلی آدم های سالمی هستیم؟ و روحمون خیلی سالمه؟

به نظرم اونهارو بستری کردند که از شر ما در امان باشند.


من کلا قانع شدم
موضوع قفل شده است