دستور قرآن است که همه باید زرتشتی شوند ؟

تب‌های اولیه

702 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

آشنای قریب;113322 نوشت:
آیا نامه در چاه انداختن عجیب است؟ توسل جستن به اهل بیت و خاندان پاک رسول الله عجیب است یا احکامی که در کتب دینی زرتشتیان آمده برای نمونه:
دركتاب اوستا كه كتاب ديني زرتشتيان به شمار مي‌آيد، احكامي بيان شده كه نه تنها غيرعقلايي است، بلكه گاهي انجام دادن آنها محال است و امكان وقوعي ندارد. به طور مثال درباره زني كه بچه مرده‌ به دنيا بياورد، چنين حكم داده شده كه آن زن بايد به نقطه‌اي دوردست برده شده و دور از آب و آتش نگهداري شود و تنها بعد از خوردن چندين جام ادرار گاو نر آميخته با خاكستر، مي‌تواند شير بنوشد، ولي باز حق نوشيدن آب را تا چندين روز ندارد! (دستخواه، جليل، اوستا، ج 2، ص 715 و 716، فرگرد پنجم ص 46 و 57، انتشارات مرواريد، چاپ اول، 1370)
هم‌چنين در ونديداد آمده است اگر كسي سگ آبي را بكشد بايد «ده هزار تازيانه با اسپهه ـ اشترا، ده هزار تازيانه با سرو شوچرن بدو بزنند و بايد اَشَوَنانه و پرهيزگارانه ده هزار بسته هيزم سخت و خشك و پاك را چون تاواني به روان سگ آبي به آتش اهورامزادا بياورد...» و البته حكم به اين جا ختم نمي‌شود بلكه بايد ده ‌هزار مار، ده‌ هزار سنگ پشت، ده‌ هزار قورباغه، ده هزار مورچه، ده هزار كرم خاكي، ده هزار مگس و... را بكشد و خانه و زميني را به روان سگ آبي داده هيجده استبل ويران شده را بازسازي و هيجده سگ را از ناپاكي‌ها پاك كرده، هيجده مرد را طعام دهد و ... ( اوستا، ج 2، ص 822 ونديداد فرگرد چهارم) لابد تا گناه او بخشيده شود.

برای اطلاعات بیشتر می توانید به آدرسهای زیر مراجعه نمایید
.
1 . خدمات متقابل اسلام و ايران، شهيد مطهري (مجموعه آثار، ج 14).
2 . تاريخ جامع اديان، جان بي ناس.
3 . آشنايي با اديان بزرگ، حسين توفيقي.

آشنای قریب
درود
یکم- شما ادعا دارید که نابترین اسلام را دارید. این بدان معناست که خودتان را پیرو قرآن میدانید. خب در کجای قرآن امامزاده پرستی، ضریح پرستی، چاه جمکران و ...... آمده است؟
خود امامانتان به پزشک مراجعه میکردند، نه به امامان و امامزادگان پیش از خود. شما برای شفا به امامان و امامزادگان مراجعه میکنید. و ....
دوم- مواردی که نوشته اید گرچه کاری درست و بهداشتی در زمان خود بود، ولی باز هم چه ربطی به دین زرتشتی دارد. دین زرتشتی یعنی گاتها. این چیزهایی که نوشته اید، از وندیداد است. اگر منابع شما پا روی حق نگذاشته بودند، به شما میگفتند که وندیداد باور مغان ماد است و هیچ ربطی به زرتشت و دین زرتشتی ندارد. شما میتوانید کتاب وندیداد- (دوره چهار جلدی) ترجمه و تفسیر سید هاشم رضی را بخوانید.
آیا درست است که من نیز نوشته های سلمان رشدی، یا اسلام اموی و زبیری و..... طالبانی و وهابی را سند اسلام بگیرم؟

موبدیار مهران;113414 نوشت:
پاسخ آتش به عنوان سرچشمه روشنایی که در دسترس مردم است، قبله نماز ماست. چه توقع دارید؟ آتشکده که مسجد و کلیسای ماست، نمیبایست باشد؟ در آتشکده نمیبایست آتش روشن باشد تا بتوان رو به روشنایی آن خداوند را نماز گزارد و ستایش کرد؟ شما با مهرنماز و سجاده و تسبیح خودتان چه میکنید؟ در باره قبله نمازتان چه میگویید و میکنید؟ شما گور یک انسان را مقدس میدانید، چرا ما آتش را مقدس ندانیم. شما که خود را اهل حق میدانید، این حق است که این گونه خار را در چشم خودتان نبینید و مو را در ماست ما ببینید؟

شما بر آتش سجده می کنید

موبدیار مهران;113419 نوشت:
یکم- شما ادعا دارید که نابترین اسلام را دارید. این بدان معناست که خودتان را پیرو قرآن میدانید. خب در کجای قرآن امامزاده پرستی، ضریح پرستی، چاه جمکران و ...... آمده است؟

سلام بر حق پزیزان که طبق وصیت پیامبران راستین

تفکر و اندیشیدن را سر لوحه کار خویش قرار می دهند

و در مورد حق یا باطل با سند سخن می گویند نه با دیدگاه دشمنان حق

شما هنوز بعد از کلی بحث و سخن راندن و سند از قران

متوجه نشده اید که قران خود فرمان داده که به راسخون در علم رجوع کنیم

و از رسول الله اطاعت کنید و به اولیا امر مراجعت نمایید

قران فرمان داده که به اهل قران مراجعه کنید

این حقیقت است

ما قران را کافی نمی دانیم

و ثقلین را در زندگی خود وارد می کنیم

و قران برای ما کافی نیست

زیرا که تمایلی به گمراه شدن نداریم

سلام حق بر کسانی که

چشمشان بینا است
گوششان شنوا است
زبانشان گویا است

و تعقل و اندیشه می کنند

موبدیار مهران;113419 نوشت:
خود امامانتان به پزشک مراجعه میکردند، نه به امامان و امامزادگان پیش از خود. شما برای شفا به امامان و امامزادگان مراجعه میکنید. و ....

سلام

خدا بر کسانی که به او دروغ نمی بندند

و هنگامی که حق با تمام به سویشان آمد آن را انکار نمی کنند و کتمانشان نمی

کنند

و سلام خدا بر کسانی که به حکمت خدا ایمان دارند

و تعقل را سرلوحه کارشان قرار داده اند

mkk1369;113418 نوشت:
سلام حق

برکسانی که حق می پزیرند

در پیشگاه خداوند متعال

از شما سند می خواهم تا اثبات کنید ما امام زاده ها را می پرستیم

اگر ارائه نکنید
شما به تمامی کسانی که به غیب ایمان دارند اتهام زده اید


محمد گرامی
درود
پرستیدن چیست؟ ما چکار برای آتش میکنیم که شما ما را آتش پرست میخوانید؟ همانگونه هم امامزاده پرستی خودتان را بررسی کنید.
شما از شرک پنهان آگاهید. خب اینکه بگویی یا امام.... به دادم برس، یا .... بچم رو به تو میسپارم..... یا .... خودت نجاتم بده و .....
اینها شرک پنهان نیست؟
شما ادعا دارید که امامان و امامزادگان در راستای خداوند هستند. نه در عرض خداوند، هنوز سندی قرآنی و یا سخنی ضبط صوتی از پیامبرتان (ص) برای این ادعا نیاورده اید.
این در حالی است که همه استدلالهای مرا برای اینکه آتش جایگاهی جز قبله بودن و نشانه بودن از راهنمایی خدایی، نمی پذیرید. اینکه این آتش در اندیشه و آنهم به خواست خداوند روشن است تا در پرتو آن بتوان راست را از ناراست شناخت، نمیپذیرید. آنگاه توقع دارید که آیه تطهیر که در باره زنان پیامبر است را من سند ادعای شما برای امامان و امامزادگان بپذیرم. شما آیه اطاعت را سند می آورید، از یک سوی برای امامان و امامزادگان و از یک سوی برای ولایت فقیه و .... از سوی دیگر هم پدر را ولی فرزندانش میدانیدو .......

موبدیار مهران;113419 نوشت:
آیا درست است که من نیز نوشته های سلمان رشدی، یا اسلام اموی و زبیری و..... طالبانی و وهابی را سند اسلام بگیرم؟

سلام بر راست پزیران که بعد از آگاهی آن را به بهایی نا چیز نمی فروشند

جناب مهران

چون دانی و پرسی خطا است

شما دم از این می زنید که خوب است سند قرار دهم

اما در عمل همان کار را انجام می دهید

این هم سند

موبدیار مهران;113419 نوشت:
امامزاده پرستی، ضریح پرستی، چاه جمکران و

شما که مسح کرد ضریح را ضریح پرستی می دانید

پس پیراهن یوسف را چه می گویید؟

mkk1369;113418 نوشت:
سلام حق

برکسانی که حق می پزیرند

در پیشگاه خداوند متعال

...اگر ارائه نکنید ...شما به تمامی کسانی که به غیب ایمان دارند اتهام زده اید


محمد گرامی
درود
شما هنوز سندی قرآنی یا ضبط صوتی از پیامبرتان (ص) ارایه نکرده اید که ادعای شما را ثابت کند.
حدیث کسا نیز در بهترین حالت نشان میدهد که آن پنج تن (ع) از دانش قرآنی برخوردارند. این در حالی است که خود پیامبر (ص) نیز از غیب تا آن اندازه آگاه هستند که خداوند خواسته است. از این روی برای آگاهی امامان از غیب، باید سندی ارایه کنید که اذن الله را برای این غیب دانی نشان دهد. سند یا باید قرآنی باشد، یا از پیامبرتان (ص). چون این را قرآن خواسته که هرگاه اختلافی بود به خدا و رسول او مراجعه کنید.

موبدیار مهران;113425 نوشت:
شما ادعا دارید که امامان و امامزادگان در راستای خداوند هستند. نه در عرض خداوند، هنوز سندی قرآنی و یا سخنی ضبط صوتی از پیامبرتان (ص) برای این ادعا نیاورده اید.

چرا آورده ایم

حدیث ثقلین را نخوانده اید؟

حدیث هارون را چه طور(برادری امام علی(ع) با رسول الله)

ایه ای که می گویید از خدا و رسول و اولیا امرش اطاعت کنید چه طور؟

مختار نامه را حتما دیده اید؟

ان هم سند

جوشیدن خون از زمین

پیشگویی های امامانمان

و...

شما که حرم امام رضا رفته اید؟

آیا ندیده اید که موقع نماز در قسمت ضریح بسته می شود

و حایلی بین سجده کنندگان و زائرین ایجاد می شود؟

mkk1369;113420 نوشت:
شما بر آتش سجده می کنید


محمد گرامی
درود
یکم- کجا بر آتش سجده کرده ایم. اگر هم کرنشی باشد، برای خداونداست، که در برابر آتش به عنوان قبله انجام میشود.
دوم- برو به حرمها ببینی که مردم در برابر ضریح ها چه میکنند.
سوم- مگر کاری که مردم انجام میدهند، سندی دینی است؟
اگر چنین است، خب اسلام اموی تا وهابی را هم بررسی کن.

موبدیار مهران;113431 نوشت:
. از این روی برای آگاهی امامان از غیب، باید سندی ارایه کنید که اذن الله را برای این غیب دانی نشان دهد. سند یا باید قرآنی باشد، یا از پیامبرتان (ص). چون این را قرآن خواسته که هرگاه اختلافی بود به خدا و رسول او مراجعه کنید.

سلام بر حق پزیران

مهران جان

بروید در نماز اهل سنت در شهادت به پیامبری رسول الله (تشهد) دقت کنید

انقدر پیامبر فرمان داده که حتی در نمازشان به آل پیامبر(امامان ما) سلام می

فرستند

آنقدر پیامبر گفته که بعد از من به خاندانم سلام بفرستید

حدیث 12 خلیفه چه طور؟

مگر بنا بر حدیث هارون(برادری امام علی(ع) و پیامبر(ص)) رسول الله نگفته

اند که تو مثل هارون هستی برای من؟

مگر هارون(ع) وزیر موسی(ع) نبود؟

مگر نبی خدا نبود؟

و...

موبدیار مهران;113436 نوشت:
دوم- برو به حرمها ببینی که مردم در برابر ضریح ها چه میکنند. سوم- مگر کاری که مردم انجام میدهند، سندی دینی است؟ اگر چنین است، خب اسلام اموی تا وهابی را هم بررسی کن.


سلام بر جویندگان حق

من خودم به آنشدت مخالفم

ولی اینکه اصلا رد شود تا اینکه دارای شاخ و برگ اضافه شده باشد فرق دارد

پیراهن یوسف را که می شناسید؟

فرزاد;113365 نوشت:
به نام الله، سلام جنات مهران، تورات و انجيل فعلي قطعا كلام خدا نيست، آيا واقعا شما اينچنين برداشت كردي كه بنده گفتم تورات و انجيل كتاب خدا است؟ بنده دقيق، كلمات شما را آوردم و از مطالب و گفته هايي كه شده يك تناقض آشكار مطرح كردم، البته هر كسي كه مطالب شما را خوانده باشد به جز جناب موبد مهران به روشني متوجه ميشود. شما در گفته هاي گذشته با دوستان استدلالي كه به واژه الذكر در آيه شريفه ( انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون)شد مخصوص قرآن ندانسته و شامل تمام كتابهاي الهي دانستيد، بحث درباره تحريف كتاب خدا بود، اين يك مطلب، مطلب ديگر اين بود كه به اسلام نسبت تحريف دادي، دليلي كه مطرح شد اين بود كه اين همه تفاسير متفاوت دليل بر تحريف است، اين مقدمه دوم( البته اگر از تناقض ديگر همين قسم چشم پوشي كنيم)، بنده از شما سوال كردم و تناقض آشكاري احساس كردم به شما گفتم، از يك طرف ميگويي كه خداوند تمام كتابهايش را از تحريف حفظ ميكند، كتابهاي آسماني موجود يكي تورات است، يكي انجيل، بنا بر تمامي گفته هايت بايد چنين نتيجه اي بگيري كه خداوند كتاب تورات و انجيل فعلي را از تحريف حفظ كرده است(اين نتيجه گفته هاي توست نه گفته هاي من) با تعجب بيشتري تناقضات خودت را در اين جواب بيشتر كردي، چرا؟ چون ميگويي تورات و انجيل آن كتاب خدا نيست، پس اگر تورات و انجيل كتاب تحريف نشده خدا نيست، چه كتابي است كه خداوند حفظ كرده است، فقط قرآن وگاتها؟ كتابهاي زبان اقوام ديگر چه ميشود؟ اگر تورات و انجيل نيست پس كتاب تحريف نشده ديگر كدام است؟ از شما خواهش ميكنم يك بار ديگر جملات خود را مرور كنيد، و جوابهاي پراكنده افاضه نفرماييد؟

فرزاد گرامی
درود
شما نوشته اید:
1-:" ... ... تورات و انجيل فعلي قطعا كلام خدا نيست، آيا واقعا شما اينچنين برداشت كردي كه بنده گفتم تورات و انجيل كتاب خدا است؟ بنده دقيق، كلمات شما را آوردم و از مطالب و گفته هايي كه شده يك تناقض آشكار مطرح كردم، ..."
پاسخ
آیا میخواهید بگوید که چون انجیل و تورات کنونی تحریف شده اند، خداوند کتابی به نام توارت و انجیل به موسی (ص) و عیسی (ص) نداده است؟
آیا میخواهید بگوید که در قرآن نیامده که نازل کردیم بر تو همانگونه که بر پیشنیان نازل کردیم؟ آیا میخواهید بگویید که در قرآن واژه الذکر برای کتابهای پیشینیان نیامده است؟ آیا در قرآن نفرموده که به موسی و عیسی تورات و انجیل نازل شد؟ تضادی که میفرمایید، در این است که انجیل و توراتی که در قرآن یاد شده کجا و انجیل و توراتی که امروزه ارایه میشود، کجاست.
به هر روی ما که چه به گواهی اوستا، چه به گواهی موبدان ساسانی، چه به گواهی آموزشهای امروزه، گاتها را کتاب آسمانی میدانیم. آن را بررسی کنید و اگر ایرادی دارد بفرمایید تا بررسی کنیم.

2-:" ... مطلب ديگر اين بود كه به اسلام نسبت تحريف دادي، دليلي كه مطرح شد اين بود كه اين همه تفاسير متفاوت دليل بر تحريف است، ..."
پاسخ
من نوشتم که تحریف تنها این نیست که کتاب آسمانی تحریف شد باشد، ترجمه و تفسیر هم میتواند ریشه تحریف باشد. همان چیزی که امروزه به چشم دیده میشود.
مگر از امویه تا وهابیان به اسلام و قرآن تکیه نکرده و به پشتوانه قرآن هرچه خواسته اند نکرده اند؟ مگر شما ادامه دین آناهیتاپرستی را در انداختن نامه در آب و یا چاه، یا ادامه باور به فروهرها را در حاجت خواهی از امامزادگان، اسلامی آن هم اسلام ناب محمدی (ص) اعلام نکرده اید؟ تحریف دیگر چیست؟
ما هم گاتهایمان تحریف نشده است، ولی در ترجمه و تفسیر آن تحریف شده است.

3-:"... از يك طرف ميگويي كه خداوند تمام كتابهايش را از تحريف حفظ ميكند، كتابهاي آسماني موجود يكي تورات است، يكي انجيل، بنا بر تمامي گفته هايت بايد چنين نتيجه اي بگيري كه خداوند كتاب تورات و انجيل فعلي را از تحريف حفظ كرده است(اين نتيجه گفته هاي توست نه گفته هاي من) با تعجب بيشتري تناقضات خودت را در اين جواب بيشتر كردي، چرا؟ چون ميگويي تورات و انجيل آن كتاب خدا نيست، پس اگر تورات و انجيل كتاب تحريف نشده خدا نيست، چه كتابي است كه خداوند حفظ كرده است، ..."
پاسخ
شما اگر دست از تفسیر به رای بردارید، خواهید دید که در قرآن هم کتاب خداوند و خواست خداوند برای حفظ کتابش، عام است نه خاص.

4-:" .... فقط قرآن وگاتها؟ كتابهاي زبان اقوام ديگر چه ميشود؟ اگر تورات و انجيل نيست پس كتاب تحريف نشده ديگر كدام است؟ از شما خواهش ميكنم يك بار ديگر جملات خود را مرور كنيد، و جوابهاي پراكنده افاضه نفرماييد؟..."
پاسخ:
من گناهکارم که خداوند در قرآن میفرماید که نفرستادیم رسولی مگر به زبان قومش؟
من گناهکارم که مسیحیان و یهودیان کتابشان را آمیخته اند؟
من هیچ دانش تخصصی ندارم. اگر داشتم، سخن خداوند را میتوانستیم از درون انجیل و تورات از سخن مردم جدا کنیم. آنگاه انجیل و توراتی را که خداوند حفظ کرده بیابیم.

موبدیار مهران;113448 نوشت:
باور به فروهرها را در حاجت خواهی از امامزادگان، اسلامی آن هم اسلام ناب محمدی (ص) اعلام نکرده اید؟ تحریف دیگر چیست؟

این فروهر ها کی اند؟

بدون پیشداوری به طور کامل توضیح دهید

سلام بر حق پزیران

موبدیار مهران;113448 نوشت:
شما اگر دست از تفسیر به رای بردارید، خواهید دید که در قرآن هم کتاب خداوند و خواست خداوند برای حفظ کتابش، عام است نه خاص.

موبدیار مهران;113448 نوشت:
مگر شما ادامه دین آناهیتاپرستی را در انداختن نامه در آب و یا چاه، یا ادامه باور به فروهرها را در حاجت خواهی از امامزادگان،

تناقض در سخن

سلام بر اندیشمندان و حق پزیران

فرزاد;113374 نوشت:
به نام الله تبارك و تعالي، دوست عزيزم جناب موبد مهران، شما تناقض آشكار خود در مسأله نپذيرفتن ديگران به دين زرتشت را با جواب دندانشكن هميشگي خود، پاسخ فرموديد، در اين بخش هم دوباره تناقض ديگري مرتكب شديد، اگر ميگوييد نوشته هاي ساساني درباره دين زرتشت اشتباه است طبق منطق خود، در دين زرتشتي هم تحريف صورت گرفته است (اين نوع تحريف دقيقا طبق معنايي است كه خودتان از تحريف داشتيد نه ما)چون نوشته هاي اشتباهي در اين دين در دوران ساساني وجود دارد، پس تحريف شده است، در حالي كه گفته هاي ديگر شما مبني بر اين است كه خداوند تمام كتابهاي خود و دينش را از تحريف حفظ ميكند.

فرزاد گرامی
درود
راستش نمیفهمم که چه میگویید.
دین ساسانی یک دین التقاطی است که مغان ماد برای ماندن در قدرت درست کردند. ایشان باورهای خودشان را، به رنگ زرتشتی در آوردند و در اوستا گنجاندند. این یک سخن.
سخن دیگر آن است که کتاب آسمانی زرتشتیان گاتهاست که بدون هیچ گونه تحریف و انحرافی به ما رسیده است. من کاری به مسیحیان و یهودیان ندارم که چه بخش از کتابشان را الهی میدانند و چه بخش را نوشته روحانیانشان.
ما چه به گواهی اوستا و چه به گواهی موبدان ساسانی و چه به گواهی خود گاتها، تنها گاتها را خدایی و وحیانی و ... میدانیم. این تناقضش کجاست. مگر من از دین ساسانیان پشتیبانی میکنم؟
از دیدگاه من به عنوان یک موبدیار زرتشتی، یک پژوهشگر و نویسنده زرتشتی، یک باورمند زرتشتی، تنها چیزی که اشو زرتشت از ما خواسته، باور به خداوند یگانه، باور به پاسخگو بودن در روز بزرگ (یوم الدین) بر سر پل چینوت، انجام کردار نیک (عمل صالح) است. در باور اشو زرتشت خداوند به کسی خرسندی میبخشد، که او برای خرسندی دیگران بکوشد. خب اگر شما اینها را داشته باشید، خود به خود زرتشتی هستید، اگر هم اینها را ندارید، بکوشید که به دست آورید تا رستگار دو هستی باشید. جز این چیزی از شما نمیخواهم.

موبدیار مهران;113425 نوشت:
محمد گرامی
درود
پرستیدن چیست؟ ما چکار برای آتش میکنیم که شما ما را آتش پرست میخوانید؟ همانگونه هم امامزاده پرستی خودتان را بررسی کنید.
شما از شرک پنهان آگاهید. خب اینکه بگویی یا امام.... به دادم برس، یا .... بچم رو به تو میسپارم..... یا .... خودت نجاتم بده و .....
اینها شرک پنهان نیست؟
شما ادعا دارید که امامان و امامزادگان در راستای خداوند هستند. نه در عرض خداوند، هنوز سندی قرآنی و یا سخنی ضبط صوتی از پیامبرتان (ص) برای این ادعا نیاورده اید.
این در حالی است که همه استدلالهای مرا برای اینکه آتش جایگاهی جز قبله بودن و نشانه بودن از راهنمایی خدایی، نمی پذیرید. اینکه این آتش در اندیشه و آنهم به خواست خداوند روشن است تا در پرتو آن بتوان راست را از ناراست شناخت، نمیپذیرید. آنگاه توقع دارید که آیه تطهیر که در باره زنان پیامبر است را من سند ادعای شما برای امامان و امامزادگان بپذیرم. شما آیه اطاعت را سند می آورید، از یک سوی برای امامان و امامزادگان و از یک سوی برای ولایت فقیه و .... از سوی دیگر هم پدر را ولی فرزندانش میدانیدو .......

سلام
چقدر این تاپیک طولانی هست! هر از گاهی وسطاش باید یه آنچه گذشت بذارید!

من متاسفانه آگاهی چندانی دین شما ندارم. متاسفانه از این جهت که ناآشنا بودن با این مذهبی ناآشنایی با قسمتی از تاریخ ایران هست و از این جهت که به درستی نمیتونم با شما تبادل نظر کنم. این که آیا نظراتی که شما میدین نظر شخصی و برداشت خودتون هست یا دقیقا منطبق با آموزه های بجا مونده از مذهب.

نکته اول در یه همچین بحث هایی اینه که قواعد و زبان مشترکی برای بحث پیدا بشه. درست مثل دو نفر که میخوان با هم بازی کنن مثلا شطرنج، اگر هردو تابع اصول مشترکی برای بازی نباشند میشه شطرنج برره ای!:Cheshmak:

بنابراین مهمترین چالش این بحث هم زبان نبودن هست! البته همدلی از هم زبانی بهتر است! و چه همدلی بهتر از میل به حقیقت. گرچه نمیشه زیاد به این جور چیزها در یه همچین بحثی تکیه کرد.
-----------------------------------------------------------------
با اجازتون برسیم به بحث!

اینکه شما از آتش چی میخواید برای من قطعی نیست. اما اینکه ما از ائمه چی میخوایم اندکی برای من روشن هست. پس اول به این برسیم

خدایی که ما (زبان ما) ازش حرف میزنه در این اصل خلاصه میشه که "لاموثر فی الوجود الا الله" یعنی هیچ اتفاقی در دنیا نمیوفته الا به اذن خدا. خوب و بد، زشت و زیبا، کوچک و بزرگ هرچه هست از خداست. بر اساس همین اصل حتی بدی ها و گمراهی ها هم به خواست و اراده خداست. یعنی توحید ما این هست که علت نهایی هرچیزی رو خدا میدونیم. همین رویه در قرآن هم هست.

هرآنچیزی هم که از منبع دیگه ای باشه، تا زمانی اعتبار داره با قرآن هماهنگی داشته باشه. پس وقتی در قرآن انتخاب غیر از خدا، برای پرستش، برای کمک، برای دوست داشتن، مطرود هست، اگر کسی همچین کاری بکنه کارش درست نیست.

اما مقایسه شما بین آتش و ائمه!
مسلمون ها، یک اشخاص با اراده ای رو که به بنا به دلائل مختلف انسان کامل، (مصداق کاملی از هدف آفرینش) میدونن، به عنوان "ولی" انتخاب میکنند. آن چیزی هم که برای این ائمه انجام میدن، نه تنها شرک نیست، بلکه آموزش توحید هست!
علامه جعفری جایی در سخنرانی همین مسئله رو توضیح دادن. شعری هست از یک شاعر عرب در مورد امام حسین که جایی در شعر میگه:

[=arial]یابن النبی المصطفی [=arial]یابن الولی المرتضی
[=arial]یابن البتون الزاکیه
[=arial]تبکیک عینی لا
[=arial]لاجل مثوبه
[=arial]لکنها عینی لاجلک باکیه

[=arial](ای فرزند مصطفی ای فرزند علی ای فرزند نسل پاک

[=arial]چشم من بر تو برای ثواب گریه نمی کند بلکه چشمم بخاطر تو گریه می کند)

علامه میگن که همین راه رو برای توحید باز میکنه، [=arial]همانطور که شاعر بالا از حسین آموخته است که "ایاک تبکیک"، راهش برای "ایاک نعبد" هم آسان می شود. همین که می آموزد نه به خاطر پاداش نه از ترس مجازات برای کسی انسان والا گریه کند راهش را برای بالاتر و توحید باز میکند.

خوب این در مورد ارتباط با ائمه هست. به عنوان افراد با اراده، منتخب که انسان های کاملی هستند.
با این اوصاف و با این دید و تعریف (من نمیدونم شما با چه دیدی به قضیه نگاه میکنید) این بجز توحید نیست. و فکر نمیکنم این رابطه با رابطه انسان و آتش یکی باشه. آتشی که اراده ندارد، برتری بر انسان ندارد و ...

----------------------------------------------------------------------------------------------------
اما در مورد چیزی که شما گفتید. به فرض که دیدگاه شما رو به عنوان دید واقعی مذهبتون بدونیم، سوالات زیادی مطرح میشه که چرا آتش؟ چرا آتش رو که اراده ای نداره؟ و ....
اما قبل از اون باید برای بهتر شناختن مذهب شما چندتا سوال هم بپرسیم.

مثلا:
این مطلب از ویکی پدیاست: (حرف شما برای من معتبر تر هست)
"آتش در مزدیسنا از بهترین داده های اهورامزدا است و میانجی میان خالق و مخلوق محسوب می شود.نیایش های مردم گاهی آمده که توسط آتش به بارگاه اهورامزدا می رسد(یسنا36.فقره1, فروردین یشت88) .در یسنا آتش بارها بمثابه پسر اهورامزدا خوانده شده است.دین زرتشت قوانینی را برای آتش منظور کرده است.دمیدن بر آتش و آلوده ساختن آن شایسته نیست و حتی آذربان برابر آتش باید نقاب مخصوصی بر جلوی دهان و بینی خود میگذاشته که آنرا پدام می گفتند.در اوستا بخش زامیاد یشت نیز درباره آتش و ایزدی که نماد مینوی آن است سخن بمیان رفته است."

این مطالب رو برای من میشه باز کنید؟

یا این مطلب درسته؟

"در سرود آتش یشت اوستای متاخر چنین می خوانیم : نماز به تو آتش ، ای بزرگترین آفریده اهورامزدا و سزاوار ستایش به خشنودی اهورامزدا ... برازنده نیایش و ستایش باشی تو در خانه مردمان ـ خوشبخت باد کسی که می ستاید تو را با هیزم در دست ؛ با شیر در دست و هاون در دست... بده بمن ای آذر عزیزِ اهورامزدا رامش آسوده ، روزی آسوده ، زندگی آسوده ، پارسایی کامل و پس از ان دانشی که بزرگ و پی گیر و فنا ناچذیر باشد."

(اگر سوالات تکراری هست. عذر من رو بپذیرید چون من تازه واردم. فقط لینک بدین هم کافیه)

موبدیار مهران;113448 نوشت:
به هر روی ما که چه به گواهی اوستا، چه به گواهی موبدان ساسانی، چه به گواهی آموزشهای امروزه، گاتها را کتاب آسمانی میدانیم. آن را بررسی کنید و اگر ایرادی دارد بفرمایید تا بررسی کنیم.


چه سندی دارید که مسیحیان نیز همچین باوری نداشته باشند؟

mkk1369;113439 نوشت:
سلام بر حق پزیران

مهران جان

بروید در نماز اهل سنت در شهادت به پیامبری رسول الله (تشهد) دقت کنید

انقدر پیامبر فرمان داده که حتی در نمازشان به آل پیامبر(امامان ما) سلام می

فرستند

آنقدر پیامبر گفته که بعد از من به خاندانم سلام بفرستید

حدیث 12 خلیفه چه طور؟

مگر بنا بر حدیث هارون(برادری امام علی(ع) و پیامبر(ص)) رسول الله نگفته

اند که تو مثل هارون هستی برای من؟

مگر هارون(ع) وزیر موسی(ع) نبود؟

مگر نبی خدا نبود؟

و...


محمد گرامی
همه اینها ناظر به آموزگار بودن امامان است، نه غیبدانی، نه حاجت روایی، نه مقدس بودن گورشان و .....................

mkk1369;113441 نوشت:

سلام بر جویندگان حق

من خودم به آنشدت مخالفم

ولی اینکه اصلا رد شود تا اینکه دارای شاخ و برگ اضافه شده باشد فرق دارد

پیراهن یوسف را که می شناسید؟


محمد گرامی
درود
مگر نه آنست که همه چیز به اذن الله است؟
خب باید سندی که امامان از این اذن الله برخوردارند، ارایه بکنید. این که پیراهن یوسف به اذن الله کاری کرده سند نمیشود که ....
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد (حافظ)

mkk1369;113450 نوشت:

این فروهر ها کی اند؟

بدون پیشداوری به طور کامل توضیح دهید

سلام بر حق پزیران

تناقض در سخن

سلام بر اندیشمندان و حق پزیران


محمد گرامی
درود
پذیران با دال ذال است نه با ر ز.
فروهر یعنی راهنما، گویش دیگر آن فروردین است. در اوستا هر کس از پنج نیرو برخوردار است. اهو (=جان)، بئوذ (=هوش)، دین (=بینش/وجدان)، روان (=گزینشگر) و فروهر.
اگر روانی به فروهرش گوش کند، با آن یکی خواهد شد. از این روی گفته میشود که روان فلان کس و فروهر فلان راستکار.
در فروردین یشت، کارهایی به این فروهرها نسبت داده شده است. اینکارها را شما به امامان و امامزادگان که نزد ایرانیان شیعه همان راستکاران هستند، نسبت میدهید.

mkk1369;113450 نوشت:

تناقض در سخن

سلام بر اندیشمندان و حق پزیران

محمد گرامی
درود
شما نوشته اید:"...

نقل نوشته اصلی توسط : موبدیار مهرانشما اگر دست از تفسیر به رای بردارید، خواهید دید که در قرآن هم کتاب خداوند و خواست خداوند برای حفظ کتابش، عام است نه خاص.

نقل نوشته اصلی توسط : موبدیار مهرانمگر شما ادامه دین آناهیتاپرستی را در انداختن نامه در آب و یا چاه، یا ادامه باور به فروهرها را در حاجت خواهی از امامزادگان،

تناقض در سخن...."

من نتوانستم مفهوم سخن شما از تناقض در سخن را بفهمم.

موبدیار مهران;113475 نوشت:
محمد گرامی همه اینها ناظر به آموزگار بودن امامان است، نه غیبدانی، نه حاجت روایی، نه مقدس بودن گورشان و .....................


مهران گرامی

پس این همه معجزه که ثبت شده چه طور؟

نا دیده می گیرید؟

موبدیار مهران;113477 نوشت:
مگر نه آنست که همه چیز به اذن الله است؟ خب باید سندی که امامان از این اذن الله برخوردارند، ارایه بکنید. این که پیراهن یوسف به اذن الله کاری کرده سند نمیشود که .... فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

زنده ترین سند

می توانید به حرم امام رضا (ع)
مراجعه نمایید

تا بیابید

mkk1369;113454 نوشت:

چه سندی دارید که مسیحیان نیز همچین باوری نداشته باشند؟

من با مسیحیان پیوندی ندارم.
چند کتاب خواندم و کتاب مقدس را که از روی یک نسخه انگلیسی دوران قاجار تهیه شده، خریداری و بخشی از آن را خوانده ام. به هر روی ایشان به چهار روایت از مرقس، یوحنا، لوقا و متی از پیامبرشان تکیه دارند. من از ایشان بخشی که مانند گاتها و یا قرآن ادعای ارسال مستقیم از خداوند داشته باشد، برخورد نکردم.

موبدیار مهران;113487 نوشت:
من نتوانستم مفهوم سخن شما از تناقض در سخن را بفهمم.

تناقض یعنی سخنی که در راساتی هم نباشد و هم دیگر را نقض کند

مثلا شما یک جا گفته اید که دین یکی است

و در جای دیگر بیان نموده اید که نذر و سفره انداختن و...

از ایین شما وارد دین ما شده است

غیر از این است؟

این تناقض نیست؟

موبدیار مهران;113495 نوشت:
من با مسیحیان پیوندی ندارم. چند کتاب خواندم و کتاب مقدس را که از روی یک نسخه انگلیسی دوران قاجار تهیه شده، خریداری و بخشی از آن را خوانده ام. به هر روی ایشان به چهار روایت از مرقس، یوحنا، لوقا و متی از پیامبرشان تکیه دارند. من از ایشان بخشی که مانند گاتها و یا قرآن ادعای ارسال مستقیم از خداوند داشته باشد، برخورد نکردم.

پس بهتر است بیشتر تحقیق کنید

خصوصا تثلیث (3 خدا)

تا ببینید قبول دارند یا خیر:Gol:

موبدیار مهران;113481 نوشت:
در فروردین یشت، کارهایی به این فروهرها نسبت داده شده است. اینکارها را شما به امامان و امامزادگان که نزد ایرانیان شیعه همان راستکاران هستند، نسبت میدهید.


سلام بر حقیقت پذیران

مهران جان

آیا به یاد دارید که گفته ام که نشانه های امامان ما در دیگر کتب آسمانی آمده است؟

منجم باشی;113453 نوشت:
سلام
چقدر این تاپیک طولانی هست! هر از گاهی وسطاش باید یه آنچه گذشت بذارید!

من متاسفانه آگاهی چندانی دین شما ندارم. متاسفانه از این جهت که ناآشنا بودن با این مذهبی ناآشنایی با قسمتی از تاریخ ایران هست و از این جهت که به درستی نمیتونم با شما تبادل نظر کنم. این که آیا نظراتی که شما میدین نظر شخصی و برداشت خودتون هست یا دقیقا منطبق با آموزه های بجا مونده از مذهب.

نکته اول در یه همچین بحث هایی اینه که قواعد و زبان مشترکی برای بحث پیدا بشه. درست مثل دو نفر که میخوان با هم بازی کنن مثلا شطرنج، اگر هردو تابع اصول مشترکی برای بازی نباشند میشه شطرنج برره ای!:cheshmak:

بنابراین مهمترین چالش این بحث هم زبان نبودن هست! البته همدلی از هم زبانی بهتر است! و چه همدلی بهتر از میل به حقیقت. گرچه نمیشه زیاد به این جور چیزها در یه همچین بحثی تکیه کرد.
-----------------------------------------------------------------
با اجازتون برسیم به بحث!

اینکه شما از آتش چی میخواید برای من قطعی نیست. اما اینکه ما از ائمه چی میخوایم اندکی برای من روشن هست. پس اول به این برسیم

خدایی که ما (زبان ما) ازش حرف میزنه در این اصل خلاصه میشه که "لاموثر فی الوجود الا الله" یعنی هیچ اتفاقی در دنیا نمیوفته الا به اذن خدا. خوب و بد، زشت و زیبا، کوچک و بزرگ هرچه هست از خداست. بر اساس همین اصل حتی بدی ها و گمراهی ها هم به خواست و اراده خداست. یعنی توحید ما این هست که علت نهایی هرچیزی رو خدا میدونیم. همین رویه در قرآن هم هست.

هرآنچیزی هم که از منبع دیگه ای باشه، تا زمانی اعتبار داره با قرآن هماهنگی داشته باشه. پس وقتی در قرآن انتخاب غیر از خدا، برای پرستش، برای کمک، برای دوست داشتن، مطرود هست، اگر کسی همچین کاری بکنه کارش درست نیست.

اما مقایسه شما بین آتش و ائمه!
مسلمون ها، یک اشخاص با اراده ای رو که به بنا به دلائل مختلف انسان کامل، (مصداق کاملی از هدف آفرینش) میدونن، به عنوان "ولی" انتخاب میکنند. آن چیزی هم که برای این ائمه انجام میدن، نه تنها شرک نیست، بلکه آموزش توحید هست!
علامه جعفری جایی در سخنرانی همین مسئله رو توضیح دادن. شعری هست از یک شاعر عرب در مورد امام حسین که جایی در شعر میگه:

یابن النبی المصطفی یابن الولی المرتضی
یابن البتون الزاکیه
تبکیک عینی لا
لاجل مثوبه
لکنها عینی لاجلک باکیه
(ای فرزند مصطفی ای فرزند علی ای فرزند نسل پاک

چشم من بر تو برای ثواب گریه نمی کند بلکه چشمم بخاطر تو گریه می کند)

علامه میگن که همین راه رو برای توحید باز میکنه، همانطور که شاعر بالا از حسین آموخته است که "ایاک تبکیک"، راهش برای "ایاک نعبد" هم آسان می شود. همین که می آموزد نه به خاطر پاداش نه از ترس مجازات برای کسی انسان والا گریه کند راهش را برای بالاتر و توحید باز میکند.

خوب این در مورد ارتباط با ائمه هست. به عنوان افراد با اراده، منتخب که انسان های کاملی هستند.
با این اوصاف و با این دید و تعریف (من نمیدونم شما با چه دیدی به قضیه نگاه میکنید) این بجز توحید نیست. و فکر نمیکنم این رابطه با رابطه انسان و آتش یکی باشه. آتشی که اراده ندارد، برتری بر انسان ندارد و ...


----------------------------------------------------------------------------------------------------
اما در مورد چیزی که شما گفتید. به فرض که دیدگاه شما رو به عنوان دید واقعی مذهبتون بدونیم، سوالات زیادی مطرح میشه که چرا آتش؟ چرا آتش رو که اراده ای نداره؟ و ....
اما قبل از اون باید برای بهتر شناختن مذهب شما چندتا سوال هم بپرسیم.

مثلا:
این مطلب از ویکی پدیاست: (حرف شما برای من معتبر تر هست)
"آتش در مزدیسنا از بهترین داده های اهورامزدا است و میانجی میان خالق و مخلوق محسوب می شود.نیایش های مردم گاهی آمده که توسط آتش به بارگاه اهورامزدا می رسد(یسنا36.فقره1, فروردین یشت88) .در یسنا آتش بارها بمثابه پسر اهورامزدا خوانده شده است.دین زرتشت قوانینی را برای آتش منظور کرده است.دمیدن بر آتش و آلوده ساختن آن شایسته نیست و حتی آذربان برابر آتش باید نقاب مخصوصی بر جلوی دهان و بینی خود میگذاشته که آنرا پدام می گفتند.در اوستا بخش زامیاد یشت نیز درباره آتش و ایزدی که نماد مینوی آن است سخن بمیان رفته است."

این مطالب رو برای من میشه باز کنید؟

یا این مطلب درسته؟

"در سرود آتش یشت اوستای متاخر چنین می خوانیم : نماز به تو آتش ، ای بزرگترین آفریده اهورامزدا و سزاوار ستایش به خشنودی اهورامزدا ... برازنده نیایش و ستایش باشی تو در خانه مردمان ـ خوشبخت باد کسی که می ستاید تو را با هیزم در دست ؛ با شیر در دست و هاون در دست... بده بمن ای آذر عزیزِ اهورامزدا رامش آسوده ، روزی آسوده ، زندگی آسوده ، پارسایی کامل و پس از ان دانشی که بزرگ و پی گیر و فنا ناچذیر باشد."

(اگر سوالات تکراری هست. عذر من رو بپذیرید چون من تازه واردم. فقط لینک بدین هم کافیه)

منجم باشی گرامی
درود
من در 24 عنوان (تاپیک) در آسکدین عضو هستم. شما اگر موبدیار مهران را جستجو کنید، باشد که بتوانید نوشته های مرا در این زمینه پیگیری کنید.
به هر روی در نوشته خود دو چیز را هم در باره امامان و هم در باره آتش نادیده گرفته اید.
1- دین (برای من گاتها و برای شما قرآن) چه میگوید.
2- مردم و روحانیان (برای من موبدان و برای شما آخوندها) چه میگویند.
آن چیزی که من در حرم ها میبینم، با آن چیزی که شما در نوشته خود نوشته اید تفاوت دارد. یا ... بچه ام را به تو سپردم. یا .... خودت شفاش بده.... . به این بیافزایید کبریایی، ربانی، قدسی، ملکوتی و ... خواندن گور امامزادگان.
شما میگویید که امامان {و مردم این را برای امامزادگان و سادات و علما و .... نیز گسترش (بسط) داده اند} انسانهایی کاملی بوده اند. برای این یا باور خودتان است که ربطی به اسلام ندارد، یا آن را نکته ای اسلامی ناب میدانید که باید برای آن سندی از قرآن یا از پیامبرتان (ص) داشته باشید. به دلیل ایرادهای روانشناختی در نقل قول این سند از پیامبرتان باید به روش ضبط صوتی به شما رسیده باشد. یعنی عین سخن پیامبرتان (ص) بدون هیچ گونه دخل و تصرفی حفظ (از بر) شده و دیگران نیز آن را عینا حفظ (از بر) کرده و ارایه کرده باشند. یا اینکه آن را در حضور خودشان بر روی کاغذ نوشته و ایشان گواهی کرده باشند. نقل قول آلوده به ضمیر ناخودآگاه نقل قول کننده است. این آلودگی از شنیدن سخن تا به یاد سپردن آن و تا فهمیدن آن و تا چگونگی نقل کردن برای دیگران تاثیر دارد. از این روی به زبان مردمی یک کلاغ چهل کلاغ میشود.

در باره آتش:
این آتش مادی، نمادی از آتش مینوی (غیر مادی) است که خداوند در اندیشه مردم افروخته است تا در پرتو روشنایی آن راست را از ناراست (حق را از ناحق) بازشناسایی کنند. اگر این روشنایی در زندگی مردم باشد، زندگیشان بهتر و گرنه بد خواهد شد. آن چیزی که از آتش خواسته شده، از این آتش مینوی= هدایت الهی خواسته شده است. در ترجمه و در تفسیر موبدان ساسانی میشود آن چیزی که شما نوشته اید.
ستودن آفریده، بیرون از ستایش آفریننده نیست. اگر آتش ستوده شده، آب و آسمان و زمین، گیاه، جانور، مردم ................. همه اجزای هستی هم ستایش شده است. این ستایش ویژه آتش به تنهایی نیست.
راستی از خود پرسیده اید که به کدام دستور قرآن یا سنت پیامبرتان (ص) شمع روشن میکنید؟ چرا ب سو (سوختن و روشنایی) چراغ سوگند میخورید؟
چرا هنگامی که خداوند را نور الانوار یا نور آسمانها و زمین میخوانید، برایتان سخت نیست ولی ما که میگوییم این آتش چوب نشان آتش مینوی اهورامزدا یعنی روشنایی راهنمای کننده اوست، برایتان سخت است؟
واژه پوثر در زبان اوستایی، پور در زبان فارسی امروزین شده است. این دلیل نمیشود که پوثر در زبان اوستایی هم معنای پسر امروزین را بدهد. برای نمونه در خود اوستا، به بچه شتر و اسب و گاو .... چه ماده و چه نر، پوثر گفته شده است. این سخن هست که به راستی پوثر در زبان اوستایی به معنای آفریده یا معلول است. واژه پدر نیز از مصدر پاییدن و به معنای نگهبان، پاسدار و پشتیبان است.
واژه پرستیدن به معنای پرستاری کردن، محافظت کردن و نگهداری کردن است. کاری که پرستار برای بیمار و یا سرپرست اداره برای اداره میکند.
این زبان ماست. خب در این آسکدین هیچ کس نمیخواهد زبان ما را بفهمد.

موبدیار مهران;113521 نوشت:
یا آن را نکته ای اسلامی ناب میدانید که باید برای آن سندی از قرآن یا از پیامبرتان (ص) داشته باشید.

سلام

بر جویندگان حق

یه سوال بالا ترین مصداق خلیفه الله چه کسانی هستند؟

فکر کنم بدانید جانشین خدا در زمین یعنی چه؟

آشنای قریب;112825 نوشت:

البته در این مباحثی که با هم داشته ایم بنده در یافته ام که دین برای شما چایگاه والایی ندارد و تنها ابزاری است در دست شما چون شما کسی را در دین زرتشت راه نمی دهید و احکام و عقایدتان را به روز می کنید و تنها کتاب گاتها و برخی از دستورات موبدان گذشته که در اوستا آمده را قبول دارید وبسیاری از دستورات آنان را رد می کنید و به خدشه هایی که در اوستا هست جواب نمی دهید و ...
در ضمن بنده درباره ازدواج با محارم و روابط جنسی آنان در دین شما نظر نمی دهم اما اینقدر بگویم که: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!
ادامه دارد...

آشنای قریب گرامی
درود
1- خدشه هایی را که میفرمایید، اگر مربوط به دین زرتشتی است، بفرمایید که پاسخ دهم. اگر دیدگاه موبد یا موبدانی است، خب به ما چه ربطی دارد. مگر کم هستند روحانیان مسلمانی که چیزی میگویند و شما آن را رد میکنید؟
2- اگر بخواهیم استدلال تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها را از شما بپذیریم، آنگاه باید سخن سلمان رشدی، سازمان حقوق بشر، یونسکو و غربیان را هم در باره شما و اسلام شما بپذیریم.

سلام دوباره.
و درود به همه انبیا و اولیا و صالحان بشری تاریخ

منم تجربه تالاری زیادی دارم. با مباحث تالاری، اعصاب خوردی هاش:Cheshmak: . منحرف شدن های الکی بحث و ... آشنا هستم. زیاد عجله ای برای رسوندن بحث به نتیجه نمیکنم.
اول از هم از اینکه با صبر و حوصله جواب دادید ممنون.
هنوز تاکید دارم بر همون حرفم که باید اصول مشترکی پیدا کنیم برای بحث کردن. حرف های شما چند ستون و اصل خوب داره که فکر کنم بتونیم بر همون اساس بحث کنیم.

موبدیار مهران;113521 نوشت:
یا ... بچه ام را به تو سپردم. یا .... خودت شفاش بده.... . به این بیافزایید کبریایی، ربانی، قدسی، ملکوتی و ... خواندن گور امامزادگان.

سلام بر اندیشمندان

فرض کنید شما توانایی این را نداشته باشید که فرزندتان را به بیمارستان (برای

درمان) ببرید و بخواهید فردی این کارا برای شما انجام دهد و او را وسیله ای برای

انجام این کار قرار دهید

چه می گویید؟

می گویید ای بیمارستان فرزندم را بگیر؟

یا می گویید ای فلانی بچه ام را به تو سپردم !!؟

تا ببریش؟

برای قرار دادن وسیله نباید؟ آن را نام برد و معرفی کرد؟

mkk1369;113531 نوشت:
سلام

بر جویندگان حق

یه سوال بالا ترین مصداق خلیفه الله چه کسانی هستند؟

فکر کنم بدانید جانشین خدا در زمین یعنی چه؟


محمد گرامی
درود
شما جز بازی با واژه ها کاری نمیکنید. سندی بیاورید که این خلیفه الله همان 12 نفری هستند که شما میگویید.
سندی بیاورید که این خلیفه الله همشان از غیب آگاهند و همگی حاجت روا میکنند و همگی شفا میبخشند و گور ایشان کبریایی و ملکوتی و ربانی و قدسی است.......................
سند، محمد گرامی سند، آنچه که تا کنون ارایه کرده اید، سند نبوده اند. شما با تفسیر به رای میخواهید بقبولانید. نمیشود. سند باید روشن و بدون نیاز به واژه پردازی باشد.

موبدیار مهران;113532 نوشت:
روحانیان مسلمانی که چیزی میگویند و شما آن را رد میکنید؟

اگر در این زمینه مثالی دارید بیان کنید تا دلیلی برای رد اش بیابیم

موبدیار مهران;113535 نوشت:
محمد گرامی درود شما جز بازی با واژه ها کاری نمیکنید. سندی بیاورید که این خلیفه الله همان 12 نفری هستند که شما میگویید.


سلام بر حق پذیران

بیایید با بررسی تاریخ ببینیم 12 جانشین رسول الله چه کسانی هستند؟

1.ابوبکر

قاتل دختر پیامبر

2. عمر قاتل دختر پیامبر(پاره ی تن رسول الله )

3.عثمان (چیزی به یاد ندارم ولی گویا بدعت آورده است)

4.امیرالمومنین علی(ع) خوب یک خلیفه که ما قبولشان داریم و امام اول ما

5.امام حسن(ع) امام دوم ما شیعه ها

6.معاویه(می دانید که به امام علی (ع) اتهام کفر زد؟
7.یزید(دیگه می شناسیدشان دیگر؟)
و...

اگر همین طور ادامه دهیم

سه ایراد است

1.در این سلسله چند خلیفه هست که به خیر دعوت نکردند

2. از نسل امام حسین (ع) نیستند

3. آخرشان به امام زمان (ع) نمی رسد

و اما خلفای ما شیعه ها البته در مورد عقیده ی اهل سنت در مورد اطلاع کافی ندارم فقط چیدم و از رضای گرامی و یا هر شخص عالم دیگری
تقضای کمک در این زمینه را دارم

1.امام علی (ع) متولد 13 رجب محل تولد کعبه قبله ی دوم مسلمانان
2.امام حسن(ع) فرزند فاطمه(س) دختر رسول خدا از قبیله ی قریش
3.امام حسین(ع)فرزند امام علی (ع) و فاطمه(س)
4.امام سجاد (ع) فرزند امام حسین (ع) و شهربانو دختر یزگرد سوم ساسانی
5.امام باقر(ع)
6امام جعفر صادق(ع)
7.امام موسی کاظم(ع)
8.امام علی ابن موسی الرضا(ع)
9.امام محمد تقی(ع)
10.امام علی النقی(ع)
11. امام حسن عسگری(ع)
12. امام مهدی(عج) امام دوازدهم و خلیفه ی آخر تنها فرزند امام حسن عسگری(ع) امامی که بعد از مدتی غیبت کبری کردند و زمانی که دنیا پر از ظلم و جور و ستم و... شود ظهور خواهند کرد

و بنا بر حدیث ثقلین قران و عترت جدا نشدنی هستند و هر کس بر این دو تمسک جوید بر راه راست قدم گذاشته است و

هرگز گمراه نمی شود

امامان ما فرزند حضرت فاطمه (س) ها هستند

و همگی بنا بر شهادت شما آموزگاران خوب قرانی بودند

و به خیر دعوت می کردند

موبدیار مهران;113535 نوشت:
محمد گرامی سند، آنچه که تا کنون ارایه کرده اید، سند نبوده اند. شما با تفسیر به رای میخواهید بقبولانید. نمیشود. سند باید روشن و بدون نیاز به واژه پردازی باشد.


سلام بر شنیده گوشان
گوینده زبان
و بیننده چشان

اگر سند نیست مستند رد اش کنید

عدم دادن جواب مستند از جانب شما دلیلی برحق بودن گفتار ما است

mkk1369;113537 نوشت:
اگر در این زمینه مثالی دارید بیان کنید تا دلیلی برای رد اش بیابیم

مگر من برای رد موبدان ساسانی دلیل نیاورده ام؟
سخن در درستی یا نادرسی و دلیل برای رد یا پذیرفتن که نیست. شما به چیزی استناد میکنید که نزد ما پذیرفته نیست. در حالی که من یکی با شما چنین نمیکنم.

mkk1369;113549 نوشت:

سلام بر شنیده گوشان
گوینده زبان
و بیننده چشان

اگر سند نیست مستند رد اش کنید

عدم دادن جواب مستند از جانب شما دلیلی برحق بودن گفتار ما است

قرآن می فرماید که هنگام اختلاف به خدا و رسول خدا مراجعه کنید. شما نه از قرآن و نه از رسول خدا (ص) هیچ سندی ارایه نکردید که افزون بر آموزگار بودن، توانایی دیگری برای ایشان قایل باشد.
من که از همان آغاز بارها گفتم که با آموزگاری ایشان هیچ سخنی ندارم. با ادعاهای دیگری که دارید و شرک است، سخن دارم. ادعاهای دیگر شما با ادعونی استجب لکم همخوانی ندارد. ادعای شما با ایاک نعبد و ایاک نستعین همخوانی ندارد. شما کارهایی را به امامان و امامزادگان و سیدان و .... نسبت میدهید که نیاز به اذن الله دارد. تا کنون سندی که گواه اذن الله برای اینکار باشد ارایه نکرده اید.

mkk1369;113537 نوشت:
اگر در این زمینه مثالی دارید بیان کنید تا دلیلی برای رد اش بیابیم

محمد گرامی
درود
شما کنون چند آیت الله را در سنین پیری، از آیت اللهی برکنار کردید؟
آیت الله خلخالی، آیت الله منتظری، حجت اسلام کروبی، و ..............

منجم باشی;113533 نوشت:
سلام دوباره.
و درود به همه انبیا و اولیا و صالحان بشری تاریخ

منم تجربه تالاری زیادی دارم. با مباحث تالاری، اعصاب خوردی هاش:Cheshmak: . منحرف شدن های الکی بحث و ... آشنا هستم. زیاد عجله ای برای رسوندن بحث به نتیجه نمیکنم.
اول از هم از اینکه با صبر و حوصله جواب دادید ممنون.
هنوز تاکید دارم بر همون حرفم که باید اصول مشترکی پیدا کنیم برای بحث کردن. حرف های شما چند ستون و اصل خوب داره که فکر کنم بتونیم بر همون اساس بحث کنیم.


منجم باشی گرامی
درود
منظور شما از تجربه تالاری را نفهمیدم.
شما در قرآن آیه ای دارید که میفرماید، هنگام اختلاف به خدا و رسول خدا (ص) مراجعه کنید. خب این چه اندازه سخت است؟
به شرط آن که نخواهید آیه تطهیر را به امامان و امامزادگان و ... ربط بدهید. چون این آیه در باره زنان پیامبر است. پیامبر (ص) هم تا زمان که خدیجه (س) زنده بود، زنی دیگر نداشت. و ............
باید بار دیگر بگویم و بنویسم که من هیچ سر ناسازگاری با آموزگار بودن امامان ندارم. سر ناسازگاری من با ادعاهایی دیگر است که ده ها بار برای محمد (mkk)، نوشته ام.

mkk1369;113491 نوشت:

مهران گرامی

پس این همه معجزه که ثبت شده چه طور؟

نا دیده می گیرید؟


محمد گرامی
درود
کدام ثبت؟
خودتان گواه خودتان هستید. این ثبت است؟
میدانید چند هزار معجزه به راهبان بودایی و برهمایی و مسیحی و .... نسبت داده شده است؟
میدانید که هم اکنون پیروان مهر بابا، سای بابا، ساتیا بابا، انکنکار، بهاییان و ... چه معجزاتی را برای بزرگان خودشان قایل هستند؟ همه شان هم سندهایی غیر قابل انکار برای خود قایل هستند. همه شان هم خودشان را جلوه خدا بر روی زمین میدانند و....؟
شما مسلمانید و ادعای ناب بودن مسلمانیتان را دارید. این یعنی سند شما قرآن است. سند شما پیامبرتان (ص) است. اگر از این دو سرچشمه، سندی دارید بفرمایید.
اگر محمد (ص) امی بود، علی، حسین و حسین (ع) که سواد داشتند. خب مینوشتند که فلان کس و .... تا فلان کس از این توانایی ها برخوردارند و شما مسلمانان ناب باید چنین و چنان بکنید. اگر چنین نوشته ای نیست، سند آن است که نمیبایستی چنین ادعاهایی بشود. . ....

mkk1369;113496 نوشت:


تناقض یعنی سخنی که در راساتی هم نباشد و هم دیگر را نقض کند

مثلا شما یک جا گفته اید که دین یکی است

و در جای دیگر بیان نموده اید که نذر و سفره انداختن و...

از ایین شما وارد دین ما شده است

غیر از این است؟

این تناقض نیست؟

محمد گرامی
درود
این سخن شما سندی است که نشان میدهد شما چگونه سخنان مرا بد میخوانید و بد میفهمید. این خود سندی است که نقل قول را بی اعتبار میکند.
آنچه که من گفته ام این است که در فرهنگ ایرانی زرتشتی (اوستا) و نه در دین زرتشتی، چنین است. دین زرتشتی یعنی گاتها و من از فروردین یشت و از پرستش آناهیتا و از باورهای ساسانی و .. نوشتم.
نذر و سفره انداختن از فرهنگ ایرانی است که زرتشتیان هم انجام داده و میدهند. این چه ربطی به دین زرتشتی دارد. دین زرتشتی یعنی گاتها. در گاتها آموزش داده شده که خداوند به کسی خرسندی میبخشد که او برای خرسندی دیگران بکوشد. خب زرتشتیان هم نذر و سفره انداختن و جشن (نماز جماعت) را در راستای این آموزش اشو زرتشت دیدند و آن را پذیرفته و بکار بستند.

اگر هم بخواهیم سخن را آنگونه که شما نوشته اید، بپذیریم، نشان از آن دارد که شما به چیزی باور دارید که از ماست، آنگاه ما را متهم به شرک و کفر میکنید.

mkk1369;113498 نوشت:

پس بهتر است بیشتر تحقیق کنید

خصوصا تثلیث (3 خدا)

تا ببینید قبول دارند یا خیر:gol:


محمد گرامی
درود
این تثلیث را مسیح (ص) گفته یا کشیشان در تحریف انجیل به آن افزوده اند؟
باید گاتهای ایشان را یافت و در آن جستجو کرد که آیا این تثلیث هست یا نه؟
تازه تثلیث را شما چماق کرده اید. آیا این که مسیح نمودی از خداوند و در راستای خواست خداوند است، همانند آن ادعایی که شما در باره امامان و در راستای خدابودن ایشان نیست؟

mkk1369;113505 نوشت:

سلام بر حقیقت پذیران

مهران جان

آیا به یاد دارید که گفته ام که نشانه های امامان ما در دیگر کتب آسمانی آمده است؟


ولی این فروهرها همگی زرتشتی و ایرانی هستند. آیا امامان شما هم زرتشتی و ایرانی هستند؟

موبدیار مهران;113587 نوشت:
ولی این فروهرها همگی زرتشتی و ایرانی هستند. آیا امامان شما هم زرتشتی و ایرانی هستند؟

پیامبر و امامان اسلام حتی عرب هم نبودن که اینا انقدر سنگ عرب هارو به سینه میزنن و زبان عربی و مثل بلبل یاد میگیرن و حرف میزنند در حالی که حاضرم شرط شرف ببندم که 1% از اینا که توی این خاک به دنیا اومدن حتی یکبار هم شاهنامه نخوندن چه برسه به بقیه مسائل

موبدیار مهران;113578 نوشت:
محمد گرامی درود شما کنون چند آیت الله را در سنین پیری، از آیت اللهی برکنار کردید؟ آیت الله خلخالی، آیت الله منتظری، حجت اسلام کروبی، و ..............


سلام بر جویندگان حق

در این زمینه به کارشناسان ارجائتان می دهم

اما چیزی که من متوجه شده ام

برای مراجع و این مقامات شرایطی لازم است که اگر نقض شود از این مقام برکنار

می شوند

لابد اسم مرجع جامع الشرایط را شنیده اید؟

موبدیار مهران;113448 نوشت:

فرزاد گرامی
درود
شما نوشته اید:
1-:" ... ... تورات و انجيل فعلي قطعا كلام خدا نيست، آيا واقعا شما اينچنين برداشت كردي كه بنده گفتم تورات و انجيل كتاب خدا است؟ بنده دقيق، كلمات شما را آوردم و از مطالب و گفته هايي كه شده يك تناقض آشكار مطرح كردم، ..."
پاسخ
آیا میخواهید بگوید که چون انجیل و تورات کنونی تحریف شده اند، خداوند کتابی به نام توارت و انجیل به موسی (ص) و عیسی (ص) نداده است؟
آیا میخواهید بگوید که در قرآن نیامده که نازل کردیم بر تو همانگونه که بر پیشنیان نازل کردیم؟ آیا میخواهید بگویید که در قرآن واژه الذکر برای کتابهای پیشینیان نیامده است؟ آیا در قرآن نفرموده که به موسی و عیسی تورات و انجیل نازل شد؟ تضادی که میفرمایید، در این است که انجیل و توراتی که در قرآن یاد شده کجا و انجیل و توراتی که امروزه ارایه میشود، کجاست.
به هر روی ما که چه به گواهی اوستا، چه به گواهی موبدان ساسانی، چه به گواهی آموزشهای امروزه، گاتها را کتاب آسمانی میدانیم. آن را بررسی کنید و اگر ایرادی دارد بفرمایید تا بررسی کنیم.

2-:" ... مطلب ديگر اين بود كه به اسلام نسبت تحريف دادي، دليلي كه مطرح شد اين بود كه اين همه تفاسير متفاوت دليل بر تحريف است، ..."
پاسخ
من نوشتم که تحریف تنها این نیست که کتاب آسمانی تحریف شد باشد، ترجمه و تفسیر هم میتواند ریشه تحریف باشد. همان چیزی که امروزه به چشم دیده میشود.
مگر از امویه تا وهابیان به اسلام و قرآن تکیه نکرده و به پشتوانه قرآن هرچه خواسته اند نکرده اند؟ مگر شما ادامه دین آناهیتاپرستی را در انداختن نامه در آب و یا چاه، یا ادامه باور به فروهرها را در حاجت خواهی از امامزادگان، اسلامی آن هم اسلام ناب محمدی (ص) اعلام نکرده اید؟ تحریف دیگر چیست؟
ما هم گاتهایمان تحریف نشده است، ولی در ترجمه و تفسیر آن تحریف شده است.

3-:"... از يك طرف ميگويي كه خداوند تمام كتابهايش را از تحريف حفظ ميكند، كتابهاي آسماني موجود يكي تورات است، يكي انجيل، بنا بر تمامي گفته هايت بايد چنين نتيجه اي بگيري كه خداوند كتاب تورات و انجيل فعلي را از تحريف حفظ كرده است(اين نتيجه گفته هاي توست نه گفته هاي من) با تعجب بيشتري تناقضات خودت را در اين جواب بيشتر كردي، چرا؟ چون ميگويي تورات و انجيل آن كتاب خدا نيست، پس اگر تورات و انجيل كتاب تحريف نشده خدا نيست، چه كتابي است كه خداوند حفظ كرده است، ..."
پاسخ
شما اگر دست از تفسیر به رای بردارید، خواهید دید که در قرآن هم کتاب خداوند و خواست خداوند برای حفظ کتابش، عام است نه خاص.

4-:" .... فقط قرآن وگاتها؟ كتابهاي زبان اقوام ديگر چه ميشود؟ اگر تورات و انجيل نيست پس كتاب تحريف نشده ديگر كدام است؟ از شما خواهش ميكنم يك بار ديگر جملات خود را مرور كنيد، و جوابهاي پراكنده افاضه نفرماييد؟..."
پاسخ:
من گناهکارم که خداوند در قرآن میفرماید که نفرستادیم رسولی مگر به زبان قومش؟
من گناهکارم که مسیحیان و یهودیان کتابشان را آمیخته اند؟
من هیچ دانش تخصصی ندارم. اگر داشتم، سخن خداوند را میتوانستیم از درون انجیل و تورات از سخن مردم جدا کنیم. آنگاه انجیل و توراتی را که خداوند حفظ کرده بیابیم.

به نام الله، سلام جناب موبد مهران، تورات وانجیل کنونی به هر صورتی که باشد، کلام شما دلالت بر آن داشت که خداوند تورات و انجیل هم در بین کتابهای الهی حفظ کرده، بنده به شما سفارشی کردم که مراجعه ای به کلمات خودتان داشته باشید، البته شما یقینا میدانید که چه گفته اید و لازمه کلامتان چیست، بنده تمام گفته هایم این بود که حرفهای ضدو نقیضی در گفته هایت به شکل آشکار و روشنی وجود دارد. یک بار دیگر تکرار میکنم، نمیدانم چرا گفته ها به این روشنی را اینگونه پاسخ میدهی، تویی که میگویی الذکر در آیه شریفه(نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) شامل قرآن نیست بلکه شامل تمامی کتابهای آسمانی است، و مدعای شما این است که خداوند به تمام زبانها کتابهای خودش را از خطر تحریف حفظ میکند(طبق بیاناتی که داشتید) من میخواهم بدانم که کتابهای آسمانی دیگری که در عالم غیر از قرآن و گاتها حفظ شده است(در همین زمان)، کدام است؟ در پاسخ میگویی مگر خداوند کتاب تورات و انجیل را نفرستاد؟ خوب فرستاد، این چه ربطی به مطالب من دارد، چرا این همه پراکنده حرف میزنی؟با تعجب بسیار زیاد میگویید که من نمیدانم بین کتاب تورات و انجیل فعلی کدام بخشش کلام خداس، این حرف دیگه خیلی خیلی جالبه، از یک طرف طبق مبنای خودت میگویی خداوند کتاب آسمانی به تمامی زبانها دارد، و تمامی کتابهای آسمانی را حفظ کرده و از طرف دیگر میگویی که تورات و انجیل دست نوشته و...، است.آخر جناب موبد خداوکیلی این طریقه بحث است؟ مگر نه این است که در مقام بحث انسان باید به مبانی خودش پایبند باشد.

موبدیار مهران;113414 نوشت:

1-:"... ....هر چند آيين زرتشت را مي‌توان اصالتاً ديني توحيدي ناميد، اما گويا بعد از مرگ زرتشت دو گانه‌پرستي بر اين آيين غلبه كرد و «انديشة توحيد كه زردشت تعليم مي‌داد نيز دست‌خوش تغييراتي گرديد». (بي‌ناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چاپ پنجم، 1370، ص 468. ) ..."
پاسخ
آیا یک دین را با پیروانش بررسی میکنند، یا با کتاب مقدسش؟

در حالت یکم، پس خودتان نیز اسلام اموی تا وهابی را نیز بررسی کنید.

در حالت دوم، چه گاتها، چه اوستا، چه باور موبدان ساسانی، چه باور مردمی و چه آموزشهای امروزین ما، گواه آنست که کتاب آسمانی ما گاتها است. اوستا را موبدان نوشته و قابل نقد است. قابل بررسی و پذیرفتن یا نپذیرفتن است. کاری که ما بارها کرده و بازهم میکنیم.

اگر شما در پی راستی (حق) بودید، نخست از باور ما میپرسیدید.

2-:"... و دو عنصر اهورامزدا و اهريمن، در اين آيين نمايان شد كه هر كدام به نوعي دعوي خالقيت داشتند. با استقلالي كه اهريمن در مقابل اهورامزدا داشت لفظ دوگانه‌ پرستي، شايسته مؤمنين زرتشت مي‌شد...."
پاسخ:
شما خودتان را پیرو علی (ع) میدانید که نماد راستی (حق) میدانیدش. بیایید کلاه خودتان داور (قاضی) کنید، وجدانتان را هم دادستان. با همین دیدگاه که اهورامزدا و اهریمن را بررسی میکنید، امامزاده پرستی خودتان را هم بررسی کنید و آن را با ایاک نعبد و ایاک نستعین بسنجید. یا به همان روش که امامزاده پرستی خودتان را توجیه میکنید، توجیه های مرا در باره این دوگانه پرستی بخوانید. میتوانید در این آسکدین به موضوع (تاپیک) چرا خدا خودش را احسن الخالقین نامیده است، مراجعه هم بکنید. در موضوع پرسشهایی از موبد مهران و خداشناسی زرتشتیان در اوستا هم نوشته های توجیهی من هست.

3-:"... همچنین يكي از نشانه‌هاي زرتشتيان، تقديس آتش است و در ايران قبل از اسلام آتشكده‌هاي فراواني وجود داشت كه آثار برخي از آنان تاكنون نيز باقي مانده است، هر چند زرتشتيان وجوهي را براي تقديس آتش ذكر مي‌كنند ولي دليلي عقلي و فلسفي براي اين تقديس وجود ندارد و اين افراط غيرعقلاني در تقديس آتش، باعث شده كه عده‌اي آنان را آتش‌پرست بنامند ( مطهري، مرتضي، مجموعه‌آثار، خدمات متقابل اسلام و ايران، انتشارات صدرا، چاپ سوم، 1419 ق، ج14، ص 219. )...."
پاسخ
آتش به عنوان سرچشمه روشنایی که در دسترس مردم است، قبله نماز ماست. چه توقع دارید؟ آتشکده که مسجد و کلیسای ماست، نمیبایست باشد؟ در آتشکده نمیبایست آتش روشن باشد تا بتوان رو به روشنایی آن خداوند را نماز گزارد و ستایش کرد؟
شما با مهرنماز و سجاده و تسبیح خودتان چه میکنید؟ در باره قبله نمازتان چه میگویید و میکنید؟ شما گور یک انسان را مقدس میدانید، چرا ما آتش را مقدس ندانیم.
شما که خود را اهل حق میدانید، این حق است که این گونه خار را در چشم خودتان نبینید و مو را در ماست ما ببینید؟
4-:"... آیه 62 بقره حرفی از مجوس نزده در ضمن مراد از این آیه پیروان ادیان گذشته در زمان گذشته است نه در زمان اسلام..."
پاسخ
مگر از اسلام دیگر پیامبران نام برده که از اسلام زرتشتی نام نبرده است؟

جواب 1: ادیان دو دسته اند: برخی از ادیان شاخه ها و مذاهب زیادی دارند برای اینکه اصل آن دین را بشناسی باید سراغ پیامبر آن دین و کتاب مقدسش + کتب تاریخی آن دین بروی و آن دین را نمی توان با پیروانش شناخت
اما برخی ادیان که تنها یک مذهب دارند و مذهب دومی ندارند را می توان هم از طریق پیروانش هم از طریق کتابهای آنان به خصوص کتاب الهی و پیامبرش شناخت و شما ادعا دارید که یک مذهب بیش نیستید و تنها در هر دوره و زمان به مقتضای زمان احکام دینی تان را تغییر داده اید البته یقینا یک چهارچوبی برای تغییر داشته اید که مربوط به بحث ما نیست
پس بنابر ادعای خودتان، برای شناخت دین زرتشت و اینکه آیا این دین به انحراف کشیده شده یا نه می توان به کتب موبدان و عقاید زرتشتیان و ... رجوع کرد
حرف ما هم همینه یعنی دین زرتشت یک دین الهی بوده اما پس از مدتی به انحراف کشیده شده و هنوز منحرف است
درضمن اسلام وهابی و اموی و طالبانی اسلام نیست بلکه اینها فرقه هایی هستند که برای تخریب چهره واقعی اسلام توسط دشمنان اسلام درست شدند ولی به اذن خدا و با وجود نمایندگان خدا بر روی زمین (امامان معصوم) اسلام باقی ماند
جواب 2: شما هم اسلام به معنای واقعی را نشناخته اید و اصرار دارید که تعریف اسلام همان است که وهابی ها می گویند شما هم کلاه خودتان را قاضی کنید ببینید واقعا ما امام پرست و امام زاده پرست و ضریح پرستیم؟ یا اینکه ما طبق قول قرآن این بزرگان را بعنوان خلیفه خدا بر روی زمین می شناسیم و تنها به آنها توسل می کنیم چون این بزرگواران نزد خدا قرب و منزلت بیشتری نسبت به ما دارند در ضمن درباره احسن الخالقین بودن خدا دوستان و کارشناسان جوابهای خوبی به ادعای شما دادند و جوابیه آنان قابل قبول تر است در ضمن احسن الخالقینی که مد نظر شماست با آیات پایانی سوره حشر و سوره توحید همخوانی ندارد که بنده نمی خواهم در این تاپیک در این باره با شما بحث کنم چرا که در جای خودش بحث شده
شما در شماره سه نوشته اید: شما گور یک انسان را مقدس میدانید، چرا ما آتش را مقدس ندانیم.
جواب 3: آیا انسان برتر و ارزشمند تر است یا آتش؟
اگر آتش ارزشمند تر است یعنی شما معتقدید که آتش خود خداست چون برتر از انسان به اعتراف همه عقلا کسی نیست مگر خالق هستی بخش
اما اگر انسان برتر است پس مسلما انسان های نیک چه زنده باشند چه مرده مقدسند
(تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)
جواب 4: در این آیه نامی از پیامبر نیاورده اما نام قوم مسیح و یهود و صائبین (که قوم نوح است بنا بر قولی) را آورده و آنها را مخاطب قرار داده
البته از این آیه هم فهمیده می شود که مجوس قوم منحرفی بوده و گرنه باید قرآن نامش را ذکر می کرد

موبدیار مهران;113416 نوشت:

سخن شما چه اندازه همانند سخن آقای رضا است.
شما و ایشان هنوز سندی دست نخورده و سالم ارایه نکرده اید که هدف از خوئتودث یعنی ازدواج با آمیزش جنسی. شما هنوز حقوقی برای فرزندان چنین ازدواجی شامل ارث و نفقه در ایران ساسانی ارایه نکرده اید.
سلمان رشدی هم از اسلام بسیار نوشته است. هر نوشته ای در باره هر دینی سند میتواند باشد؟

شما ادعا می کنید مراد از این کلمه ازدوج با آمیزش جنسی نیست!
الف: کلمه ازدواج در جایی به کار می برند که آمیزش جنسی هم به دنبال دارد یعنی هر وقت گفته شد که فلانی ازدواج کرد؛ ذهن انسان تبادر به ازدواج عرفی پیدا می کند پس اگر ازدواجی باشد که آمیزش جنسی در آن بی معنا باشد نیاز به دلیل دارد و لذا ادعای شما بدون دلیل محکم و مستدل بی ارزش است
ب: ازدواج ولو در حد آمیزش جنسی نباشد درباره محارم بسیار قبیح است ؛ حتی تصورش زشت و قبیح است که مثلا یک مرد با خواهرش معاشقه و ملامسه نماید ولو آمیزش نداشته باشند!
در ضمن به نوشته های سلمان رشدی جوابها ی محکم و مستدل داده شده اما به نوشته های مورد نظر جواب مستدل و محکمی داده نشده

موبدیار مهران;113419 نوشت:

یکم- شما ادعا دارید که نابترین اسلام را دارید. این بدان معناست که خودتان را پیرو قرآن میدانید. خب در کجای قرآن امامزاده پرستی، ضریح پرستی، چاه جمکران و ...... آمده است؟
خود امامانتان به پزشک مراجعه میکردند، نه به امامان و امامزادگان پیش از خود. شما برای شفا به امامان و امامزادگان مراجعه میکنید. و ...
دوم- مواردی که نوشته اید گرچه کاری درست و بهداشتی در زمان خود بود، ولی باز هم چه ربطی به دین زرتشتی دارد. دین زرتشتی یعنی گاتها. این چیزهایی که نوشته اید، از وندیداد است. اگر منابع شما پا روی حق نگذاشته بودند، به شما میگفتند که وندیداد باور مغان ماد است و هیچ ربطی به زرتشت و دین زرتشتی ندارد. شما میتوانید کتاب وندیداد- (دوره چهار جلدی) ترجمه و تفسیر سید هاشم رضی را بخوانید.
آیا درست است که من نیز نوشته های سلمان رشدی، یا اسلام اموی و زبیری و..... طالبانی و وهابی را سند اسلام بگیرم؟

جواب 1: ما ضریح پرست و امامزاده پرست نیستیم و در پست های قبلی جوابتان را دادم اما درباره توسل جستن در سوره مائده آیه 35 آمده یا ایها الذین آمنوا اتقو الله و ابتغوا الیه الوسیله (یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و برای تقرب به سوی خدا وسیله ای بجویید) در ضمن ما زمانی برای شفا سراغ امام زادگان و امامانمان می رویم که دکترها جوابمان کرده باشند نه زمانی که راهی برای درمان باشد
جواب 2:احکامی که از زرتشتیان نوشتم رعایت کردنش نه تنها سخت است بلکه غیر ممکن است و خدا به بندگان تکلیف ما لا یطاق نمی دهد پس از این طریق هم نتیجه می گیریم که انحراف در دین زرتشت وجود دارد چون یقینا این تکالیف بر گرفته از دستورات الهی نیستند، همانطور که خود شما معتقدید که وندیداد کتاب الهی نیست
در ضمن دوباره می گویم طالبان و وهابیت و امثال آنها اصلا مسلمان نیستند و فرقه های نو ظهورند که برای نابود نشدنشان و جلوه نمایی مجبور شده اند خودشان را جزو مسلمانان معرفی کنند

موبدیار مهران;113586 نوشت:
مسیح (ص)

سلام بر حق پذیران

ص برای رسول الله (ص) است نه حضرت مسیح (ع)

موبدیار مهران;113586 نوشت:
همانند آن ادعایی که شما در باره امامان و در راستای خدابودن ایشان نیست؟

آنان به سه خدا

خدا

مسیح(ع)

و روح القدس ایمان دارند

و حضرت مسیح (ع) را فرزند خدا می دانند

موضوع قفل شده است