توهینهای زیادی به من کردید.شما فرض میکنید من یکی از عوام هستم . حرمت رو حفظ کنید من نمیتونم بگم کی هستم و خانواده من کیا هستن.
نمی دونم چرا هر چی تلاش می کنم بیدارتون کنم شما باز آسمون و به ریسمون می بافید که خاص هستید ( حالا از علم و بحث علمی رسیده به خانوادتون؟؟؟؟؟، شما مال هر خانواده ای که می خواید باشید این برا شما فضیلت اثبات می کنه؟؟؟؟ ) بحث ما این جا تخیلات شما هست چه ربطی به خانوادتون داره؟؟؟؟؟؟ چرا برات سخته که جزئ یکی از عوام محسوبت کنیم......
حتما باید تو رو خاص بگیریم که به شما توهین نشه؟؟؟
ناشناخته;284451 نوشت:
اما تمام اون علومی که شما بهشون میگید علم من بهش میگم جهل.شما بازی خودتون رو بکنید. با عقلتون بازی کنید .هی ببافید وببافید و بعد از مرگ هست که میفهمید همه این علوم بازی بوده .
شما 400 تا پست متن گذاشتید که این رو بگید؟؟؟؟؟؟؟؟
من گفتم کسی دستش به عقل نرسیده شما نوشتید با عقلمون بازی کنیم؟؟؟؟؟ مگه میشه باهاش بازی کرد؟؟؟؟ شما انگار کل کلمات تو ذهنتون ریخته به هم؟؟؟؟؟؟
دوباره ما جاهل شدیم چون جواب شما رو دادیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما بهش بگو جهل یا بگو گیلاس یا بگو گلابی فکر میکنی می تونی از این هپروتی که توش گیر کردی بیرون بیای؟؟؟؟
فکر می کنی مرگ برا من هست برا تو نیست؟؟؟؟؟؟
انقدر که تو باید بترسی از مرگ من نمی ترسم حالا بحثت از منطق علمی کشیده شده به اینکه بعد از مرگ ما می فهمییم این علوم بازی بوده شما چی کار کردی؟؟؟؟ بازی نکردی؟؟؟؟؟ چند بار مردی که بفهمی ما داریم کار بازی می کنیم شما داری کار جدی انجام می دی؟؟؟؟
یه جوری ریلکس حرف میزنی انگار 3 ، 4 بار مردی رفتی اون بر و اومدی خیالت راحت شده که تو عالم هیچ خبری نیست تنها عالم دنیا هم خودتی.......
بلند شو .......
بیدار شووووووووووووو................
ناشناخته;284451 نوشت:
شما خودتون رو هم گیج کردید عقل و تفکر و ذهن و نفس و... رو جدا کردین من نفس رو هم رد کنم شما باز با همین عقلتون بازی با کلمات انجام میدید و یه کلمه جدید درمیارید.اما این عقل ساخت هرکی هست اونطور که دوست داشته خلقش کرده. و تو نمیتونی دربارش نظر بدی چون با همون عقل میخوای دربارش نظر بدی
گیج ماییم ؟؟؟؟؟؟؟؟ ما خودمون رو گیج کردیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که توضیح دادیم یا شمایید که دارید به قول خودتون رنج و عذاب می کشید ؟؟؟؟ تو 400 پست....
زورت نررسید جواب هام رو رد کنی داد و بیداد می کنی؟؟؟؟؟؟ (البته یه فنی بلدی هر وقت می خوای جواب رو رد کنی میگی تو جاهلی)
من نمی تونم نظر بدم شما می تونی راجع بهش نظر بدی؟؟؟؟؟؟
تو همه رو رد کن، خدا رو رد کن، خودت رو رد کن، قبر و قیامت رو رد کن فکر می کنی اگه ردش کنی رهات می کنن به حال خودت؟؟؟؟؟ افسوس ......
فکر می کنی چون اعتقاد نداری به وجودشون دیگه اثری روت ندارن؟؟؟؟؟؟؟؟
روزی که حسرتت شروع بشه کتابایی که خوندی یا خانواده ای که داری هیچ کدومش نمی تونه بهت کمک کنه .......
روزی که تو تنهایی و تاریکی رهات کنند ارزو میکنی کاش خاک بودی و اینجور روزی رو نمی دیدی...
ارزو می کنی کاش یه جور دیگه برخورد می کردیی.............
ارزو میکنی کاش بین خودت و این توهماتت و تخیلاتت 1000 سال فاصله بود....
می تونی هر روز بیای اینجا بگی تو جاهلی.... علم جهله.... عرفان جهله.... فلسفه جهله.....
دوست دارم ببینم این حرفات چند متر بعد از مرگ اونبر تر میاد؟؟؟؟؟
دوست دارم ببینم چند تا استدالالت که هیچ پایه ای جز توهمات نداره بهت بعد از مرگ کمک می کنه؟؟؟؟
جند تاش می مونه تو دستت؟؟؟؟
اونروز دهنت قفل میشه، حتی سرت رو نمی تونی بالا بگیری، هی بگو خدا نیست خدا نیست خدا نیست فکر می کنی تو انکارش کنی اون الان حکومتش به تذلل میفته هی بگو قبولش ندارم قبولش ندارم فکر می کنی می تونی از حکومتش خارج بشی چنان جلالش رو بهت نشون بده که بند بند بدنت به لرزه بیفته
حتما اونجا هم می تونی بگی من یه عوام نیستم با من خوب برخورد کن اونروز کتابات و خانوادات رو هم فدا کنی نمی تونی فرار کنی....
چنان جایی ببرنت که دست از هر امیدی پاک کنی....
می ترسونمت ازون روز اگه عاقلی....
مرتسونمت ازون روز.....
توهینهای زیادی به من کردید.شما فرض میکنید من یکی از عوام هستم . حرمت رو حفظ کنید من نمیتونم بگم کی هستم و خانواده من کیا هستن. اما تمام اون علومی که شما بهشون میگید علم من بهش میگم جهل.شما بازی خودتون رو بکنید. با عقلتون بازی کنید .هی ببافید وببافید و بعد از مرگ هست که میفهمید همه این علوم بازی بوده .
شما خودتون رو هم گیج کردید عقل و تفکر و ذهن و نفس و... رو جدا کردین من نفس رو هم رد کنم شما باز با همین عقلتون بازی با کلمات انجام میدید و یه کلمه جدید درمیارید.اما این عقل ساخت هرکی هست اونطور که دوست داشته خلقش کرده. و تو نمیتونی دربارش نظر بدی چون با همون عقل میخوای دربارش نظر بدی
نمی دونم چرا هر چی تلاش می کنم بیدارتون کنم شما باز آسمون و به ریسمون می بافید که خاص هستید ( حالا از علم و بحث علمی رسیده به خانوادتون؟؟؟؟؟، شما مال هر خانواده ای که می خواید باشید این برا شما فضیلت اثبات می کنه؟؟؟؟ ) بحث ما این جا تخیلات شما هست چه ربطی به خانوادتون داره؟؟؟؟؟؟ چرا برات سخته که جزئ یکی از عوام محسوبت کنیم......
حتما باید تو رو خاص بگیریم که به شما توهین نشه؟؟؟
شما 400 تا پست متن گذاشتید که این رو بگید؟؟؟؟؟؟؟؟
من گفتم کسی دستش به عقل نرسیده شما نوشتید با عقلمون بازی کنیم؟؟؟؟؟ مگه میشه باهاش بازی کرد؟؟؟؟ شما انگار کل کلمات تو ذهنتون ریخته به هم؟؟؟؟؟؟
دوباره ما جاهل شدیم چون جواب شما رو دادیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما بهش بگو جهل یا بگو گیلاس یا بگو گلابی فکر میکنی می تونی از این هپروتی که توش گیر کردی بیرون بیای؟؟؟؟
فکر می کنی مرگ برا من هست برا تو نیست؟؟؟؟؟؟
انقدر که تو باید بترسی از مرگ من نمی ترسم حالا بحثت از منطق علمی کشیده شده به اینکه بعد از مرگ ما می فهمییم این علوم بازی بوده شما چی کار کردی؟؟؟؟ بازی نکردی؟؟؟؟؟ چند بار مردی که بفهمی ما داریم کار بازی می کنیم شما داری کار جدی انجام می دی؟؟؟؟
یه جوری ریلکس حرف میزنی انگار 3 ، 4 بار مردی رفتی اون بر و اومدی خیالت راحت شده که تو عالم هیچ خبری نیست تنها عالم دنیا هم خودتی.......
بلند شو .......
بیدار شووووووووووووو................
گیج ماییم ؟؟؟؟؟؟؟؟ ما خودمون رو گیج کردیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که توضیح دادیم یا شمایید که دارید به قول خودتون رنج و عذاب می کشید ؟؟؟؟ تو 400 پست....
زورت نررسید جواب هام رو رد کنی داد و بیداد می کنی؟؟؟؟؟؟ (البته یه فنی بلدی هر وقت می خوای جواب رو رد کنی میگی تو جاهلی)
من نمی تونم نظر بدم شما می تونی راجع بهش نظر بدی؟؟؟؟؟؟
تو همه رو رد کن، خدا رو رد کن، خودت رو رد کن، قبر و قیامت رو رد کن فکر می کنی اگه ردش کنی رهات می کنن به حال خودت؟؟؟؟؟ افسوس ......
فکر می کنی چون اعتقاد نداری به وجودشون دیگه اثری روت ندارن؟؟؟؟؟؟؟؟
روزی که حسرتت شروع بشه کتابایی که خوندی یا خانواده ای که داری هیچ کدومش نمی تونه بهت کمک کنه .......
روزی که تو تنهایی و تاریکی رهات کنند ارزو میکنی کاش خاک بودی و اینجور روزی رو نمی دیدی...
ارزو می کنی کاش یه جور دیگه برخورد می کردیی.............
ارزو میکنی کاش بین خودت و این توهماتت و تخیلاتت 1000 سال فاصله بود....
می تونی هر روز بیای اینجا بگی تو جاهلی.... علم جهله.... عرفان جهله.... فلسفه جهله.....
دوست دارم ببینم این حرفات چند متر بعد از مرگ اونبر تر میاد؟؟؟؟؟
دوست دارم ببینم چند تا استدالالت که هیچ پایه ای جز توهمات نداره بهت بعد از مرگ کمک می کنه؟؟؟؟
جند تاش می مونه تو دستت؟؟؟؟
اونروز دهنت قفل میشه، حتی سرت رو نمی تونی بالا بگیری، هی بگو خدا نیست خدا نیست خدا نیست فکر می کنی تو انکارش کنی اون الان حکومتش به تذلل میفته هی بگو قبولش ندارم قبولش ندارم فکر می کنی می تونی از حکومتش خارج بشی چنان جلالش رو بهت نشون بده که بند بند بدنت به لرزه بیفته
حتما اونجا هم می تونی بگی من یه عوام نیستم با من خوب برخورد کن اونروز کتابات و خانوادات رو هم فدا کنی نمی تونی فرار کنی....
چنان جایی ببرنت که دست از هر امیدی پاک کنی....
می ترسونمت ازون روز اگه عاقلی....
مرتسونمت ازون روز.....
آقای محترم من فقط میخوام بگم این عقل نحیف وضعیف جواب این سوالا رو نمیتونه بده. وگرنه بر طبق همین عقل بهترین دین دین اسلامه. و مذهب شیعه.
شما فکر کردی من کافرم که داری من رو از قیامت میترسونی؟ این توهینه .لطفا به معنی حرفات بیشتر دقت کن.
من گفتم علم ما جهل هست خود من هم انسانم من هم مثل شما هستم. کلا انسان ضعیفه. فقط من متوجه این مطلب هستم ولی شما متوجه نیستید و فکر میکنید همه چیز عقل هست.وجواب همه چیز رو میشه باهاش داد.توهینی به کسی نکردم
خدا اگه من رو که اینقدر خواهان وجودشم بندازه جهنم مطمئنم نشناختیش:ok:اون این عقل رو داده به ما فکر میکنی مثل من و تو فکر میکنه؟ تو فکر میکنی فکر داری حتی کم مونده جای خدا تصمیم بگیری. برو بیشتر فکر کن دوست من
این درسته.درود بر تو.
ما بر طبق عقل عمل میکنیم و موظف به انجام نتایج عقل هستیم. حالا گاهی درست تصمیم میگیریم و به حکم واقعی میرسیم و گاهی با تمام تلاشمون به حکم واقعی نمیرسیم و حکم ظاهری رو انجام میدیم. در هر 2 صورت تکلیف از عهده ما خارج میشه.چون خدا تکلیف به ما لا یطاق نمیکنه و در حد انسان ازش انتظار داره.
بهر حال بعد از این مسایل انسان میفهمه عقل هم یه وسیله هست که تا یه جاهایی برای رسیدن به خدا همراهته.اما خدا رو با این عقل نمیشه درک کرد.قبل از مرگ آیا میشه به اون درک رسید؟...
راستی راجب خانواده.دوست من خانواده خیلی تاثیر داره. دلیل برتری پیامبرها و ائمه یکیش اینه که از خانواده خوبی بودن.
و نکته دیگه. خواهر و برادرهای من و بعضی از اقوام من از اساتید حوزه و دانشگاه هستند و باهاشون خیلی بحث کردم. برای همین گفتم شما خیلی ساده فکر میکنید که میتونید راحت جواب من رو بدید. حالا فهمیدید چرا بحث خانواده رو گفتم؟ امیدوارم فهمیده باشی.
من مثل اون آدم عامی نیستم که از امام علی پرسید خدا میتونه جهان رو در یک ظرف جای بده؟حضرت علی جواب داد بله.در کوچکتر از اون هم جای داده.در چشم تو.
خب جواب قشنگیه.اما خودتون میدونید برای عقل اون طرف همین بس بود. یک چیز بهش گفته بودن که گمراه بشه اومده بود بپرسه.که تا همین حد جواب قانعش کرد.
اما من با حرفهای قشنگ و مغلطه های رنگارنگ قانع نمیشم. فرق من با عوام اینه.امیدوارم حالا فهمیده باشی
با سلام
شما تمام حرفاتون متناقض هست، میگید عقل نیست بعد میگید هست بعد میگید دین اسلام و .... شناخت خدا با عقل ممکن نیست ( کی ادعا کرده که میشه به خدا احاطه علمی پیدا کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ) فکر کنم هر کس تو ایران متولد می شه روزی 5 مرتبه الله اکبر میشنوه می دونه به فرمایش امام(ع) که یعنی خدا بزرگ تر از این هست که وصف بشه ...
یا نوشتید همه چیز عقل نیست؟؟؟!!!!! تو کدوم پست ما همچین چیزی رو دیدید که ما ادعا کردیم عقل همه چیز هست، شما فقط حرفای خودتون رو می زنید اصلا گوش نمی دید به حرف طرف مقابل. ما میگیم عقل شما میگید جهله میگیم عرفان شما میگید جهله بعد خودتون میاید می گید عقل همه چیز نیست ؟!!!!!!!!
من هم تحصیلات دانشگاهی دارم (فوق لیسانس از امیر کبیر دکتری هم شریف قبول شدم) هم با حوزه در ارتباط بودم همه جور ادم رو هم دیدم تو تمام حوزه های علوم اسلامی..... اما بازم اعتقاد دارم که اینا فضیلت نیست؟!
اما برا اینکه خیال شما راحت بشه من تسلیمم شما جزء خواص الاخص هستید. فکرم میکنم دیگه بحث رو ادامه ندم اینجا بهتره.
یا علی
با سلام
شما تمام حرفاتون متناقض هست، میگید عقل نیست بعد میگید هست بعد میگید دین اسلام و .... شناخت خدا با عقل ممکن نیست ( کی ادعا کرده که میشه به خدا احاطه علمی پیدا کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ) فکر کنم هر کس تو ایران متولد می شه روزی 5 مرتبه الله اکبر میشنوه می دونه به فرمایش امام(ع) که یعنی خدا بزرگ تر از این هست که وصف بشه ...
یا نوشتید همه چیز عقل نیست؟؟؟!!!!! تو کدوم پست ما همچین چیزی رو دیدید که ما ادعا کردیم عقل همه چیز هست، شما فقط حرفای خودتون رو می زنید اصلا گوش نمی دید به حرف طرف مقابل. ما میگیم عقل شما میگید جهله میگیم عرفان شما میگید جهله بعد خودتون میاید می گید عقل همه چیز نیست ؟!!!!!!!!
من هم تحصیلات دانشگاهی دارم (فوق لیسانس از امیر کبیر دکتری هم شریف قبول شدم) هم با حوزه در ارتباط بودم همه جور ادم رو هم دیدم تو تمام حوزه های علوم اسلامی..... اما بازم اعتقاد دارم که اینا فضیلت نیست؟!
اما برا اینکه خیال شما راحت بشه من تسلیمم شما جزء خواص الاخص هستید. فکرم میکنم دیگه بحث رو ادامه ندم اینجا بهتره.
یا علی
ببینید.وقتی شما به این اذعان میکنید که عقل همه چیز نیست پس در حقیقت این رو قبول دارید که خیلی از نتایج عقلی ممکنه غلط باشه و اینطوره که من میگم عقل جزء مسیری هست که برای رسیدن به خدا به انسان کمک میکنه اما به جایی میرسی که دیگه توان درک یا تحلیل بعضی مسائل رو نداره و اونجا هست که به نیروی بالاتری نیازه.
من اگه خدا رو قبول نداشتم تا این حد سردرگم نمیشدم.بزرگی و عظمت خدا و درک کنه وجود خدا کار عقل نیست و من برای همین گیج شده بودم.
شما هم آدم خاصی هستید. نشستن با علما و افراد مختلف فضل هست .هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون. شما فروتنی پیشه میکنید اما توی بحث ما این تعارفات رو باید کنار میگذاشتیم چون با حقایق روبرو بودیم.(راجب مدارکتون تبریک میگم اما یکی از افراد خانواده من 3تا فوق لیسانس رو با هم داره میخونه(حوزه.دانشگاه و یک دانشکده مجازی) و به عمرش تا به حال رد که نشده هیچ همیشه جزء نفرات اول بوده.و یکی دیگه... دیگه نمیشه بگم حتی اگه ازش توضیح بدم میفهمی کی هست و گفتنش خوب نیست.اما همه به ضعف عقل اذعان کردند ولی شما ماشالا جواب همه چیز رو میخواستید بدید)
به خاطر همراهیتون و وظیفه شناسیتون برای دفاع از اعتقادات اسلامی از شما تشکر میکنم.
آرزو میکنم هر جا هستید موفق و پیروز باشید.من رو هم حلال کنید باعث ناراحتیتون شدم
شما میفرمایید در هیچ پستی نگفتید که عقل همه چیز هست.بله . در ظاهر همینطوره اما در باطن جواب سوالهایی رو که نمیشد با عقل پردازش کرد رو سعی میکردید هرجور شده بدید.
برای درک منظورم یک سوال میپرسم که دقیق منظورم رو بیان کنم.
شما میگید عقل همه چی نیست و جواب همه چیز رو نمیتونه بده. شما چندتا مثال بزنید که عقل جواب اونها رو نتونه بده.مسلما کلی میشه راجب اونها بحث کرد اما اگه واقعا جزء چیزهایی باشند که عقل جوابی براشون نداره تمام بحث کردن راجب اونها اشتباهه. وقتی تا این حد در بحث خدا عمیق شدیم خب ممکنه به سوالاتی برسیم که عقل توان جواب دادن به اون رو نداره.اما شما هیچ این رو نگفتید و هرجور شده سعی در جواب دادن داشتید.
بهرحال انما الدنیا لهو و لعب.فقط روح انسان هست که مهمه ما سعی میکنیم درست عمل کنیم.همین باعث آرامش دنیای ما میشه.وگرنه همه چیزمون رو از دست میدیم.چه مادی و چه معنوی
عالم بزرگ آیت الله مصباح یزدی برای اهمیت و پیگیری بحث دین حرف قشنگی زده که میشه به دین داشتن یا نداشتن هم عمومیتش داد .ایشون مطالبی میگن که مضمون مختصرش این میشه که احتمال ضرر دینداری بیشتره یا احتمال ضرر دین نداشتن؟و بعد توضیح میدن که اگه دین نداشته باشیم و همینطور آزاد زندگی کنیم نهایتا چند سال ممکنه خوش باشیم.اما اگر دین درست باشه و اون دنیا حقیقت باشه تا ابد عذاب میکشیم.اما اگر دین داشته باشیم نهایت چند سال سختی میکشیم و بعد اگر اون دنیا حقیقت بود تا ابد راحت و شاد خواهیم بود.اگر هم درست نبود و معادی وجود نداشت که حسرتی نمیخوریم چون دیگه وجود نداریم.
پس ضرر دین نداشتن بیشتر از دین داشتنه.پس پیگیری بحث دین فوق العاده مهمه.و عقل هر انسانی این رو درک میکنه.
بر اساس افکار من هم که به همه چیز شک دارم همین احتمالات دقیقا درست درمیاد و ضرر دین نداشتن خیلی بیشتر از دین داشتنه.پس به عقل عمل میکنیم و ظن رو کنار میگذاریم چون باعث نابودی ما میشه.
و دینی رو انتخاب میکنیم که کاملترین و بهترین دین هست.
ولی کاش راهی وجود داشت تا ما با یقین همه کارامون رو انجام میدادیم.اما فکر میکنم فقط پیامبران وائمه بودند که چنین درکی داشتند و به خاطر این درک قوه عصمت داشتند.کسی که خدا رو و دستوراتش رو یقینا و کاملا بدونه مسلما آتش رو برای خودش نمیخره و بدی اعمال و نتایجش براش مثل روز روشنه.پس گناه نمیکنه.
اما ما باید فعلا با این عقل ناقصمون پیش بریم.مثل اینترنت دیال آپ در مقابل امواج وایرلس
راستی من یک سوال هم راجب همین دارم.این اختلاف بین ما و معصومین رو هرجور فکر میکنم یکجور تبعیض میبینم. فقط میدونید که جوابهای اولیه رو شنیدم از جمله پاک بودن و برتری اجداد و روز الست و عالم ذر و قانون خداوند برای به وجود آوردن دنیا و ضرورت مختلف بودن اشیاء و تکلیف انسان در حدی که براش تعیین شده. همه اینها رو رد کردم دنبال جوابی هستم که واقعا قانع کننده باشه
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]سلام
اعیاد مبارک
با عرض شرمندگی بگم بدلیل ضیغ وقت، همه پست ها رو نخوندم فقط یه نکته ای راجع به تیتر بگم:
هربار نگام بهش می افته، یه جورایی تعجب می کنم.
آخه اصلاً موضوعیت اعتماد از بین می ره اگه به خدا هم نشه اعتماد کرد.
یعنی مگه غیر از خدا به چیز دیگه ای هم میشه اعتماد کرد؟:Gig:[/]
سلام و درود بر شما.اعیاد بر شما هم مبارک.:Rose: راجب نخوندن پستها که حق دارید. سرآغاز بحث از آقای هلمون بود و بعد بنده یک پست زدم در انتها و بعد این بحث راجب مسایل وجودی پیگیری شد. موضوع پست رو آقای هلمون نوشتند.
نکته فوق العاده زیبا و جواب قانع کننده ای دادید. واقعا لذت بردم .پر معنا و مختصر. درسته آدم یا خدا رو قبول داره یا قبول نداره. اگه قبول داره خب خدا واجد تمام صفات خوب هست و به قول شما یعنی مگه غیر از خدا به چیز دیگه ای هم میشه اعتماد کرد؟
دوست عزیز بحث از ابتدا رسیده به همین تایپکهای آخر و سوالات آخر رو پیگیری میکنیم و قدم به قدم پیش میریم.اگه فرصت همراهی داشته باشید خوشحال میشیم
با سلام خدمت ناشناخته عزیز فکر کنم بعد از کلی دعوا و تو سر و کله ای که باهم داشتیم زبان یکدیگر رو فهمیدیم. عید غدیر رو تبریک می گم بهتون و از خدا باز شدن اون دری که باعث یقین میشه رو براتون خواستارم
ناشناخته;285925 نوشت:
عقل همه چیز نیست پس در حقیقت این رو قبول دارید که خیلی از نتایج عقلی ممکنه غلط باشه
این نتیجه گیریتون ایراد داره ..... براتون یه مثال می زنم فرض کنید شما یه ابزار اندازه گیری دارید به اسم خط کش می دونیم خط کش طول رو بیان می کنه و طول رو اندازه گیری میکنه اما ما به جز طول کمیت های فیزیکی مثل دما فشار زمان داریم مسلما خط کش نمی تونه دما رو اندازه گیری کنه اما شما با این حرفی که زدید می گید پس حالا که نتونست دما رو اندازه گیری کنه پس همون طول هایی که با خط کش اندازه زدیم هم ایراد داره.... که استدلال غلطی هست. خط کش همه ی کمیت ها رو نمی فهمه اما اون کمیتی که مربوط به خودش میشه رو می فهمه عقل همین هست یه ابزار درک هست اما تمام حوزه های معرفتی رو نمی تونه طی کنه اینکه جبرئیل ( که نماد عقل کل هست) به حضرت رسول میگه شما برید بالاتر که من نمی تونم بیام بالهام می سوزه اشاره به همین قضیه داره اما حضرت رسول نگفت حالا که تو نمی تونی بیای بالا پس معلوم میشه هر چی گفته بودی دروغ بود؟؟؟؟؟!!!!!! متوجه شدید ایراد استدلالتون چی بود؟؟؟؟؟ اگه دوست داشتید ادامه بدیم اگه هم نه که هیچی :Cheshmak: یا علی
با سلام خدمت ناشناخته عزیز فکر کنم بعد از کلی دعوا و تو سر و کله ای که باهم داشتیم زبان یکدیگر رو فهمیدیم. عید غدیر رو تبریک می گم بهتون و از خدا باز شدن اون دری که باعث یقین میشه رو براتون خواستارم
این نتیجه گیریتون ایراد داره ..... براتون یه مثال می زنم فرض کنید شما یه ابزار اندازه گیری دارید به اسم خط کش می دونیم خط کش طول رو بیان می کنه و طول رو اندازه گیری میکنه اما ما به جز طول کمیت های فیزیکی مثل دما فشار زمان داریم مسلما خط کش نمی تونه دما رو اندازه گیری کنه اما شما با این حرفی که زدید می گید پس حالا که نتونست دما رو اندازه گیری کنه پس همون طول هایی که با خط کش اندازه زدیم هم ایراد داره.... که استدلال غلطی هست. خط کش همه ی کمیت ها رو نمی فهمه اما اون کمیتی که مربوط به خودش میشه رو می فهمه عقل همین هست یه ابزار درک هست اما تمام حوزه های معرفتی رو نمی تونه طی کنه اینکه جبرئیل ( که نماد عقل کل هست) به حضرت رسول میگه شما برید بالاتر که من نمی تونم بیام بالهام می سوزه اشاره به همین قضیه داره اما حضرت رسول نگفت حالا که تو نمی تونی بیای بالا پس معلوم میشه هر چی گفته بودی دروغ بود؟؟؟؟؟!!!!!! متوجه شدید ایراد استدلالتون چی بود؟؟؟؟؟ اگه دوست داشتید ادامه بدیم اگه هم نه که هیچی :cheshmak: یا علی
با سلام خدمت شما دوست عزیز
عید رو به شما تبریک میگم.
وقتی راجب درک واقعیتها و حقایق عالم توسط عقل بحث میکنیم به تمام دانسته هامون تا الان برمیگرده.یعنی ما بر سر همین بحث داریم که آیا این عقل واقعی هست و درک ما با واقعیت منطبق هست یا نه.در مورد خطکش این صدق نمیکنه خطکش یک وسیله قراردادی هست و اگه خطکش واقعا خطکش باشه اون اندازه ای رو که ما میخوایم دقیقا بهمون میده و غلط در اون راه نداره.در صورتی که عقل خودش درباره خودش نظر میده و میگه من درست میگم درباره فلان چیز.در مورد جبرئیل هم که ما میگیم از طرف خدا پیام آوره و خطا نداره.پس اون رو هم نمیتونیم با عقل خودمون مقایسه کنیم و شک به درستی یا غلط بودن کارهاش بکنیم.چون پیشفرض تصور جبرئیل اینه که از طرف خداواقعیتها رو میرسونه و مطمئنا درسته.
وقتی در صحت یا عدم صحت نتایج عقل شک کردیم نمیتونیم بگیم پس این مثل خطکش هست و قطعا درست میگه یا مثل جبرئیل درست میگه.و چون درک ما در وهله اول توسط عقل هست و تمام مقیاسهای مادی و ذهنی رو با عقل اندازه گیری میکنیم نمیتونیم اون رو با خطکش مقایسه کنیم چون خطکش فقط یک مقیاس رو مشخص میکنه و عقل تمام مقیاسها رو اصلا میسازه و بهشون از هر جهتی(مثل دما در مثال خودتون) اندازه ای میده.
تمام بحث بر سر این هست که برای اثبات درستی اندازه گیری خطکش عقل کفایت میکنه.اما برای اثبات درست بودن نتایج عقل چی میتونه نظر بده؟
البته جدیدا یک نتایجی گرفتم دارم امیدوار میشم.البته چون تازه این جرقه توی ذهنم زده شده با همفکری هم پیش میریم. توی پست بعد توضیح میدم
این درسته.درود بر تو.
ما بر طبق عقل عمل میکنیم و موظف به انجام نتایج عقل هستیم. حالا گاهی درست تصمیم میگیریم و به حکم واقعی میرسیم و گاهی با تمام تلاشمون به حکم واقعی نمیرسیم و حکم ظاهری رو انجام میدیم. در هر 2 صورت تکلیف از عهده ما خارج میشه.چون خدا تکلیف به ما لا یطاق نمیکنه و در حد انسان ازش انتظار داره.
بهر حال بعد از این مسایل انسان میفهمه عقل هم یه وسیله هست که تا یه جاهایی برای رسیدن به خدا همراهته.اما خدا رو با این عقل نمیشه درک کرد.قبل از مرگ آیا میشه به اون درک رسید؟...
جدیدا به گذشته ها نگاهی انداختم و دیدم به خاطر عظمت خدا و درک عجز انسان به جهت سوال خلق عقل توسط خدا و درک حقایق توسط اون کشیده شدم.و بعد از اون کلا عقل برای من چیزی بود که در ظاهر حقیقت داره اما حقایق اصلی چیز دیگری ممکنه باشه...و بعد به همه چیز شک کردم.حالا سوال من اینه که اگر قدرتی ماورای عقل(عقل نه تفکر) برای درک حقایق قائل نباشیم اصلا به وجود و حجیتش شک میکنیم یا نه؟ تصور من این هست که خیر......چون قدرتی هست که حقایق رو بر ما معلوم میکنه و حقایق در نظر فرد مادی گرا یعنی خصوصیات مواد همونطور که هستند.که این با ادراکات حسی انسان تایید میشه. و در نتیجه وجود عقل و درستی نتایجش برای ما تایید میشه.(تفکر ما گاهی غلط هست اما وقتی به اشتباهمون پی بردیم و راه درست رو انتخاب کردیم مشخص میشه که چیزی وجود داره که تفکر ما به دنبال اونه و اون درک صحیح از حقایق هست که بهش میگن عقل)
راهی برای فرد مادی گرا نمیبینم که بخواد با اون چیزی رو که باهاش حقیقت رو میخواد اثبات کنه(عقل)رو رد کنه.چون عقل رو با عقل نمیشه رد کرد.چون یک دور هست در حقیقت او عقل رو قبول داره و میخواد بر اساس اون همون قوانین عقلی که داره تایید میکنه و قبول داره , همون قوانین رو رد کنه.
فعلا از اینجا شروع میکنیم.
خب.مثل اینکه دوستان موافق بودن.
ادامه میدم.پس من که فردی مادی گرا نبودم به خاطر خدا به عقل و درستی نتایجش شک کردم. پس در حقیقت خدا رو قبول دارم.و این که میگفتم عقلی که ما باهاش نتیجه میگیریم باهاش نمیشه خدا رو اثبات کرد کاملا نتیجه غلطی بود.چون برای رد عقل به خلق عقل توسط خدا اشاره میکردم.و به خاطر نامیدی از خودم و عقلم به این دوری که درست کرده بودم توجه نکرده بودم. فکر میکردم به آخر خط رسیدم و عقل دیگه هیچ مفهوم حقیقی نداره. اما بعد.به سراغ این میریم که خدا که این عقل رو آفرید آیا این عقل ما رو به حقایق عالم میرسونه یا نه؟
این سوالی بود که موجب شد من راهی طولانی رو برم و به همه چیز شک کنم. اما یادم رفته بود که همه چیز رو میشه زیر سوال برد جز وجود خدا رو.
حالا به سراغ جواب میریم. خب اینکه آیا عقل ما رو به حقایق میرسونه یا نه.اصل طرح سوال طوری هست که باعث مغلطه میشه.اولا عقل رو چیزی تعریف کردیم که ما رو به حقایق میرسونه پس سوال ما مشکلاتی داره.مثل این میمونه که بگیم آیا نمک شور هست یا نه!!خب نمک اگر شور نباشد که نمک نیست.چون شور بودن ذاتی نمک هست. و در مثال ما حقایق جزء لاینفک عقل هستند. دوما مقدمات باید روشن بشه که منظور ما از حقایق چی هست؟
جواب:عقل در مثال ما منظور اوج تفکرات ما انسانها هست که درک میکنیم نه عقل به منظور اصلی. حقایق در سوال ما منظور حقایقی نیست که توسط تفکر و درک ما بدست میاد بلکه حقایق هستند به طور مطلق.
سوالی که در ذهنم بود جنبه گمراه کننده داشت.قبل از اینکه ثابت بشه اوج تفکرات ما از حقایق جدا هست من اون رو ثابت شده فرض کردم. اما الان که فکر میکنم میبینم اشتباه میکردم.چیزی که در ذهنم اوج تفکر میدیدم اوج تفکر نبود.چون هنوز من داشتم به نتیجه تفکرات ایراد میگرفتم و این یعنی اگر اون تفکر مطابق واقع بوده و من اشتباه میکردم پس عقل بوده و اگر اشتباه بوده باز من با فکر انسانی به حقیقت یا عقل رسیدم.پس اوج تفکرات انسان اون رو به حقایق میرسونه.
پس نتیجه تفکرات ما میتونه عقل باشه و میتونه نباشه چون هیچوقت نمیتونیم بگیم اوج تفکرات انسانی این بوده , و ممکنه اشتباه کرده باشیم.....
باز گیر افتادم:geristan:من اصلا نمیتونم روی نیروی تفکر حساب کنم. به همه دانسته هام شک کردم........
سرم درد میکنه از بس فکر کردم.اصلا فکر نکنم بهتره. همینطور ادامه بدم دیوونه میشم
کاربر مهمان خوش آمدید
با سلام
لا حول و لا قوه الا بالله علی العظیم
نمی دونم چرا هر چی تلاش می کنم بیدارتون کنم شما باز آسمون و به ریسمون می بافید که خاص هستید ( حالا از علم و بحث علمی رسیده به خانوادتون؟؟؟؟؟، شما مال هر خانواده ای که می خواید باشید این برا شما فضیلت اثبات می کنه؟؟؟؟ ) بحث ما این جا تخیلات شما هست چه ربطی به خانوادتون داره؟؟؟؟؟؟ چرا برات سخته که جزئ یکی از عوام محسوبت کنیم......
حتما باید تو رو خاص بگیریم که به شما توهین نشه؟؟؟
شما 400 تا پست متن گذاشتید که این رو بگید؟؟؟؟؟؟؟؟
من گفتم کسی دستش به عقل نرسیده شما نوشتید با عقلمون بازی کنیم؟؟؟؟؟ مگه میشه باهاش بازی کرد؟؟؟؟ شما انگار کل کلمات تو ذهنتون ریخته به هم؟؟؟؟؟؟
دوباره ما جاهل شدیم چون جواب شما رو دادیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما بهش بگو جهل یا بگو گیلاس یا بگو گلابی فکر میکنی می تونی از این هپروتی که توش گیر کردی بیرون بیای؟؟؟؟
فکر می کنی مرگ برا من هست برا تو نیست؟؟؟؟؟؟
انقدر که تو باید بترسی از مرگ من نمی ترسم حالا بحثت از منطق علمی کشیده شده به اینکه بعد از مرگ ما می فهمییم این علوم بازی بوده شما چی کار کردی؟؟؟؟ بازی نکردی؟؟؟؟؟ چند بار مردی که بفهمی ما داریم کار بازی می کنیم شما داری کار جدی انجام می دی؟؟؟؟
یه جوری ریلکس حرف میزنی انگار 3 ، 4 بار مردی رفتی اون بر و اومدی خیالت راحت شده که تو عالم هیچ خبری نیست تنها عالم دنیا هم خودتی.......
بلند شو .......
بیدار شووووووووووووو................
گیج ماییم ؟؟؟؟؟؟؟؟ ما خودمون رو گیج کردیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که توضیح دادیم یا شمایید که دارید به قول خودتون رنج و عذاب می کشید ؟؟؟؟ تو 400 پست....
زورت نررسید جواب هام رو رد کنی داد و بیداد می کنی؟؟؟؟؟؟ (البته یه فنی بلدی هر وقت می خوای جواب رو رد کنی میگی تو جاهلی)
من نمی تونم نظر بدم شما می تونی راجع بهش نظر بدی؟؟؟؟؟؟
تو همه رو رد کن، خدا رو رد کن، خودت رو رد کن، قبر و قیامت رو رد کن فکر می کنی اگه ردش کنی رهات می کنن به حال خودت؟؟؟؟؟ افسوس ......
فکر می کنی چون اعتقاد نداری به وجودشون دیگه اثری روت ندارن؟؟؟؟؟؟؟؟
روزی که حسرتت شروع بشه کتابایی که خوندی یا خانواده ای که داری هیچ کدومش نمی تونه بهت کمک کنه .......
روزی که تو تنهایی و تاریکی رهات کنند ارزو میکنی کاش خاک بودی و اینجور روزی رو نمی دیدی...
ارزو می کنی کاش یه جور دیگه برخورد می کردیی.............
ارزو میکنی کاش بین خودت و این توهماتت و تخیلاتت 1000 سال فاصله بود....
می تونی هر روز بیای اینجا بگی تو جاهلی.... علم جهله.... عرفان جهله.... فلسفه جهله.....
دوست دارم ببینم این حرفات چند متر بعد از مرگ اونبر تر میاد؟؟؟؟؟
دوست دارم ببینم چند تا استدالالت که هیچ پایه ای جز توهمات نداره بهت بعد از مرگ کمک می کنه؟؟؟؟
جند تاش می مونه تو دستت؟؟؟؟
اونروز دهنت قفل میشه، حتی سرت رو نمی تونی بالا بگیری، هی بگو خدا نیست خدا نیست خدا نیست فکر می کنی تو انکارش کنی اون الان حکومتش به تذلل میفته هی بگو قبولش ندارم قبولش ندارم فکر می کنی می تونی از حکومتش خارج بشی چنان جلالش رو بهت نشون بده که بند بند بدنت به لرزه بیفته
حتما اونجا هم می تونی بگی من یه عوام نیستم با من خوب برخورد کن اونروز کتابات و خانوادات رو هم فدا کنی نمی تونی فرار کنی....
چنان جایی ببرنت که دست از هر امیدی پاک کنی....
می ترسونمت ازون روز اگه عاقلی....
مرتسونمت ازون روز.....
همه کارها به دست خداوند است
قرآن کلام خداست
پیامبران را فرستاد
و هر کس را بخواهد هدایت می کند
هر کس که بخواهد هدایت شود
عقل انسان محدود است
در مورد مسایلی جوابی ندارد
آقای محترم من فقط میخوام بگم این عقل نحیف وضعیف جواب این سوالا رو نمیتونه بده. وگرنه بر طبق همین عقل بهترین دین دین اسلامه. و مذهب شیعه.
شما فکر کردی من کافرم که داری من رو از قیامت میترسونی؟ این توهینه .لطفا به معنی حرفات بیشتر دقت کن.
من گفتم علم ما جهل هست خود من هم انسانم من هم مثل شما هستم. کلا انسان ضعیفه. فقط من متوجه این مطلب هستم ولی شما متوجه نیستید و فکر میکنید همه چیز عقل هست.وجواب همه چیز رو میشه باهاش داد.توهینی به کسی نکردم
خدا اگه من رو که اینقدر خواهان وجودشم بندازه جهنم مطمئنم نشناختیش:ok:اون این عقل رو داده به ما فکر میکنی مثل من و تو فکر میکنه؟ تو فکر میکنی فکر داری حتی کم مونده جای خدا تصمیم بگیری. برو بیشتر فکر کن دوست من
این درسته.درود بر تو.
ما بر طبق عقل عمل میکنیم و موظف به انجام نتایج عقل هستیم. حالا گاهی درست تصمیم میگیریم و به حکم واقعی میرسیم و گاهی با تمام تلاشمون به حکم واقعی نمیرسیم و حکم ظاهری رو انجام میدیم. در هر 2 صورت تکلیف از عهده ما خارج میشه.چون خدا تکلیف به ما لا یطاق نمیکنه و در حد انسان ازش انتظار داره.
بهر حال بعد از این مسایل انسان میفهمه عقل هم یه وسیله هست که تا یه جاهایی برای رسیدن به خدا همراهته.اما خدا رو با این عقل نمیشه درک کرد.قبل از مرگ آیا میشه به اون درک رسید؟...
راستی راجب خانواده.دوست من خانواده خیلی تاثیر داره. دلیل برتری پیامبرها و ائمه یکیش اینه که از خانواده خوبی بودن.
و نکته دیگه. خواهر و برادرهای من و بعضی از اقوام من از اساتید حوزه و دانشگاه هستند و باهاشون خیلی بحث کردم. برای همین گفتم شما خیلی ساده فکر میکنید که میتونید راحت جواب من رو بدید. حالا فهمیدید چرا بحث خانواده رو گفتم؟ امیدوارم فهمیده باشی.
من مثل اون آدم عامی نیستم که از امام علی پرسید خدا میتونه جهان رو در یک ظرف جای بده؟حضرت علی جواب داد بله.در کوچکتر از اون هم جای داده.در چشم تو.
خب جواب قشنگیه.اما خودتون میدونید برای عقل اون طرف همین بس بود. یک چیز بهش گفته بودن که گمراه بشه اومده بود بپرسه.که تا همین حد جواب قانعش کرد.
اما من با حرفهای قشنگ و مغلطه های رنگارنگ قانع نمیشم. فرق من با عوام اینه.امیدوارم حالا فهمیده باشی
با سلام
شما تمام حرفاتون متناقض هست، میگید عقل نیست بعد میگید هست بعد میگید دین اسلام و .... شناخت خدا با عقل ممکن نیست ( کی ادعا کرده که میشه به خدا احاطه علمی پیدا کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ) فکر کنم هر کس تو ایران متولد می شه روزی 5 مرتبه الله اکبر میشنوه می دونه به فرمایش امام(ع) که یعنی خدا بزرگ تر از این هست که وصف بشه ...
یا نوشتید همه چیز عقل نیست؟؟؟!!!!! تو کدوم پست ما همچین چیزی رو دیدید که ما ادعا کردیم عقل همه چیز هست، شما فقط حرفای خودتون رو می زنید اصلا گوش نمی دید به حرف طرف مقابل. ما میگیم عقل شما میگید جهله میگیم عرفان شما میگید جهله بعد خودتون میاید می گید عقل همه چیز نیست ؟!!!!!!!!
من هم تحصیلات دانشگاهی دارم (فوق لیسانس از امیر کبیر دکتری هم شریف قبول شدم) هم با حوزه در ارتباط بودم همه جور ادم رو هم دیدم تو تمام حوزه های علوم اسلامی..... اما بازم اعتقاد دارم که اینا فضیلت نیست؟!
اما برا اینکه خیال شما راحت بشه من تسلیمم شما جزء خواص الاخص هستید. فکرم میکنم دیگه بحث رو ادامه ندم اینجا بهتره.
یا علی
ببینید.وقتی شما به این اذعان میکنید که عقل همه چیز نیست پس در حقیقت این رو قبول دارید که خیلی از نتایج عقلی ممکنه غلط باشه و اینطوره که من میگم عقل جزء مسیری هست که برای رسیدن به خدا به انسان کمک میکنه اما به جایی میرسی که دیگه توان درک یا تحلیل بعضی مسائل رو نداره و اونجا هست که به نیروی بالاتری نیازه.
من اگه خدا رو قبول نداشتم تا این حد سردرگم نمیشدم.بزرگی و عظمت خدا و درک کنه وجود خدا کار عقل نیست و من برای همین گیج شده بودم.
شما هم آدم خاصی هستید. نشستن با علما و افراد مختلف فضل هست .هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون. شما فروتنی پیشه میکنید اما توی بحث ما این تعارفات رو باید کنار میگذاشتیم چون با حقایق روبرو بودیم.(راجب مدارکتون تبریک میگم اما یکی از افراد خانواده من 3تا فوق لیسانس رو با هم داره میخونه(حوزه.دانشگاه و یک دانشکده مجازی) و به عمرش تا به حال رد که نشده هیچ همیشه جزء نفرات اول بوده.و یکی دیگه... دیگه نمیشه بگم حتی اگه ازش توضیح بدم میفهمی کی هست و گفتنش خوب نیست.اما همه به ضعف عقل اذعان کردند ولی شما ماشالا جواب همه چیز رو میخواستید بدید)
به خاطر همراهیتون و وظیفه شناسیتون برای دفاع از اعتقادات اسلامی از شما تشکر میکنم.
آرزو میکنم هر جا هستید موفق و پیروز باشید.من رو هم حلال کنید باعث ناراحتیتون شدم
شما میفرمایید در هیچ پستی نگفتید که عقل همه چیز هست.بله . در ظاهر همینطوره اما در باطن جواب سوالهایی رو که نمیشد با عقل پردازش کرد رو سعی میکردید هرجور شده بدید.
برای درک منظورم یک سوال میپرسم که دقیق منظورم رو بیان کنم.
شما میگید عقل همه چی نیست و جواب همه چیز رو نمیتونه بده. شما چندتا مثال بزنید که عقل جواب اونها رو نتونه بده.مسلما کلی میشه راجب اونها بحث کرد اما اگه واقعا جزء چیزهایی باشند که عقل جوابی براشون نداره تمام بحث کردن راجب اونها اشتباهه. وقتی تا این حد در بحث خدا عمیق شدیم خب ممکنه به سوالاتی برسیم که عقل توان جواب دادن به اون رو نداره.اما شما هیچ این رو نگفتید و هرجور شده سعی در جواب دادن داشتید.
بهرحال انما الدنیا لهو و لعب.فقط روح انسان هست که مهمه ما سعی میکنیم درست عمل کنیم.همین باعث آرامش دنیای ما میشه.وگرنه همه چیزمون رو از دست میدیم.چه مادی و چه معنوی
عالم بزرگ آیت الله مصباح یزدی برای اهمیت و پیگیری بحث دین حرف قشنگی زده که میشه به دین داشتن یا نداشتن هم عمومیتش داد .ایشون مطالبی میگن که مضمون مختصرش این میشه که احتمال ضرر دینداری بیشتره یا احتمال ضرر دین نداشتن؟و بعد توضیح میدن که اگه دین نداشته باشیم و همینطور آزاد زندگی کنیم نهایتا چند سال ممکنه خوش باشیم.اما اگر دین درست باشه و اون دنیا حقیقت باشه تا ابد عذاب میکشیم.اما اگر دین داشته باشیم نهایت چند سال سختی میکشیم و بعد اگر اون دنیا حقیقت بود تا ابد راحت و شاد خواهیم بود.اگر هم درست نبود و معادی وجود نداشت که حسرتی نمیخوریم چون دیگه وجود نداریم.
پس ضرر دین نداشتن بیشتر از دین داشتنه.پس پیگیری بحث دین فوق العاده مهمه.و عقل هر انسانی این رو درک میکنه.
بر اساس افکار من هم که به همه چیز شک دارم همین احتمالات دقیقا درست درمیاد و ضرر دین نداشتن خیلی بیشتر از دین داشتنه.پس به عقل عمل میکنیم و ظن رو کنار میگذاریم چون باعث نابودی ما میشه.
و دینی رو انتخاب میکنیم که کاملترین و بهترین دین هست.
ولی کاش راهی وجود داشت تا ما با یقین همه کارامون رو انجام میدادیم.اما فکر میکنم فقط پیامبران وائمه بودند که چنین درکی داشتند و به خاطر این درک قوه عصمت داشتند.کسی که خدا رو و دستوراتش رو یقینا و کاملا بدونه مسلما آتش رو برای خودش نمیخره و بدی اعمال و نتایجش براش مثل روز روشنه.پس گناه نمیکنه.
اما ما باید فعلا با این عقل ناقصمون پیش بریم.مثل اینترنت دیال آپ در مقابل امواج وایرلس
راستی من یک سوال هم راجب همین دارم.این اختلاف بین ما و معصومین رو هرجور فکر میکنم یکجور تبعیض میبینم. فقط میدونید که جوابهای اولیه رو شنیدم از جمله پاک بودن و برتری اجداد و روز الست و عالم ذر و قانون خداوند برای به وجود آوردن دنیا و ضرورت مختلف بودن اشیاء و تکلیف انسان در حدی که براش تعیین شده. همه اینها رو رد کردم دنبال جوابی هستم که واقعا قانع کننده باشه
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]سلام
اعیاد مبارک
با عرض شرمندگی بگم بدلیل ضیغ وقت، همه پست ها رو نخوندم فقط یه نکته ای راجع به تیتر بگم:
هربار نگام بهش می افته، یه جورایی تعجب می کنم.
آخه اصلاً موضوعیت اعتماد از بین می ره اگه به خدا هم نشه اعتماد کرد.
یعنی مگه غیر از خدا به چیز دیگه ای هم میشه اعتماد کرد؟:Gig:[/]
سلام و درود بر شما.اعیاد بر شما هم مبارک.:Rose: راجب نخوندن پستها که حق دارید. سرآغاز بحث از آقای هلمون بود و بعد بنده یک پست زدم در انتها و بعد این بحث راجب مسایل وجودی پیگیری شد. موضوع پست رو آقای هلمون نوشتند.
نکته فوق العاده زیبا و جواب قانع کننده ای دادید. واقعا لذت بردم .پر معنا و مختصر. درسته آدم یا خدا رو قبول داره یا قبول نداره. اگه قبول داره خب خدا واجد تمام صفات خوب هست و به قول شما یعنی مگه غیر از خدا به چیز دیگه ای هم میشه اعتماد کرد؟
دوست عزیز بحث از ابتدا رسیده به همین تایپکهای آخر و سوالات آخر رو پیگیری میکنیم و قدم به قدم پیش میریم.اگه فرصت همراهی داشته باشید خوشحال میشیم
با سلام خدمت ناشناخته عزیز
ناشناخته;285925 نوشت:
فکر کنم بعد از کلی دعوا و تو سر و کله ای که باهم داشتیم زبان یکدیگر رو فهمیدیم. عید غدیر رو تبریک می گم بهتون و از خدا باز شدن اون دری که باعث یقین میشه رو براتون خواستارم
این نتیجه گیریتون ایراد داره .....
براتون یه مثال می زنم فرض کنید شما یه ابزار اندازه گیری دارید به اسم خط کش می دونیم خط کش طول رو بیان می کنه و طول رو اندازه گیری میکنه اما ما به جز طول کمیت های فیزیکی مثل دما فشار زمان داریم
مسلما خط کش نمی تونه دما رو اندازه گیری کنه اما شما با این حرفی که زدید می گید پس حالا که نتونست دما رو اندازه گیری کنه پس همون طول هایی که با خط کش اندازه زدیم هم ایراد داره....
که استدلال غلطی هست. خط کش همه ی کمیت ها رو نمی فهمه اما اون کمیتی که مربوط به خودش میشه رو می فهمه
عقل همین هست یه ابزار درک هست اما تمام حوزه های معرفتی رو نمی تونه طی کنه اینکه جبرئیل ( که نماد عقل کل هست) به حضرت رسول میگه شما برید بالاتر که من نمی تونم بیام بالهام می سوزه اشاره به همین قضیه داره
اما حضرت رسول نگفت حالا که تو نمی تونی بیای بالا پس معلوم میشه هر چی گفته بودی دروغ بود؟؟؟؟؟!!!!!!
متوجه شدید ایراد استدلالتون چی بود؟؟؟؟؟
اگه دوست داشتید ادامه بدیم اگه هم نه که هیچی :Cheshmak:
یا علی
با سلام خدمت شما دوست عزیز
عید رو به شما تبریک میگم.
وقتی راجب درک واقعیتها و حقایق عالم توسط عقل بحث میکنیم به تمام دانسته هامون تا الان برمیگرده.یعنی ما بر سر همین بحث داریم که آیا این عقل واقعی هست و درک ما با واقعیت منطبق هست یا نه.در مورد خطکش این صدق نمیکنه خطکش یک وسیله قراردادی هست و اگه خطکش واقعا خطکش باشه اون اندازه ای رو که ما میخوایم دقیقا بهمون میده و غلط در اون راه نداره.در صورتی که عقل خودش درباره خودش نظر میده و میگه من درست میگم درباره فلان چیز.در مورد جبرئیل هم که ما میگیم از طرف خدا پیام آوره و خطا نداره.پس اون رو هم نمیتونیم با عقل خودمون مقایسه کنیم و شک به درستی یا غلط بودن کارهاش بکنیم.چون پیشفرض تصور جبرئیل اینه که از طرف خداواقعیتها رو میرسونه و مطمئنا درسته.
وقتی در صحت یا عدم صحت نتایج عقل شک کردیم نمیتونیم بگیم پس این مثل خطکش هست و قطعا درست میگه یا مثل جبرئیل درست میگه.و چون درک ما در وهله اول توسط عقل هست و تمام مقیاسهای مادی و ذهنی رو با عقل اندازه گیری میکنیم نمیتونیم اون رو با خطکش مقایسه کنیم چون خطکش فقط یک مقیاس رو مشخص میکنه و عقل تمام مقیاسها رو اصلا میسازه و بهشون از هر جهتی(مثل دما در مثال خودتون) اندازه ای میده.
تمام بحث بر سر این هست که برای اثبات درستی اندازه گیری خطکش عقل کفایت میکنه.اما برای اثبات درست بودن نتایج عقل چی میتونه نظر بده؟
البته جدیدا یک نتایجی گرفتم دارم امیدوار میشم.البته چون تازه این جرقه توی ذهنم زده شده با همفکری هم پیش میریم. توی پست بعد توضیح میدم
قبل از مرگ به کدام درک برسیم؟
درک از واقعیت ها و حقایق جهان هستی اونطور که حقیقت دارد نه اونطور که ما با تمام تلاش و تفکرمون بهش میرسیم دقیقا اونطور که حقیقت دارد
جدیدا به گذشته ها نگاهی انداختم و دیدم به خاطر عظمت خدا و درک عجز انسان به جهت سوال خلق عقل توسط خدا و درک حقایق توسط اون کشیده شدم.و بعد از اون کلا عقل برای من چیزی بود که در ظاهر حقیقت داره اما حقایق اصلی چیز دیگری ممکنه باشه...و بعد به همه چیز شک کردم.حالا سوال من اینه که اگر قدرتی ماورای عقل(عقل نه تفکر) برای درک حقایق قائل نباشیم اصلا به وجود و حجیتش شک میکنیم یا نه؟ تصور من این هست که خیر......چون قدرتی هست که حقایق رو بر ما معلوم میکنه و حقایق در نظر فرد مادی گرا یعنی خصوصیات مواد همونطور که هستند.که این با ادراکات حسی انسان تایید میشه. و در نتیجه وجود عقل و درستی نتایجش برای ما تایید میشه.(تفکر ما گاهی غلط هست اما وقتی به اشتباهمون پی بردیم و راه درست رو انتخاب کردیم مشخص میشه که چیزی وجود داره که تفکر ما به دنبال اونه و اون درک صحیح از حقایق هست که بهش میگن عقل)
راهی برای فرد مادی گرا نمیبینم که بخواد با اون چیزی رو که باهاش حقیقت رو میخواد اثبات کنه(عقل)رو رد کنه.چون عقل رو با عقل نمیشه رد کرد.چون یک دور هست در حقیقت او عقل رو قبول داره و میخواد بر اساس اون همون قوانین عقلی که داره تایید میکنه و قبول داره , همون قوانین رو رد کنه.
فعلا از اینجا شروع میکنیم.
خب.مثل اینکه دوستان موافق بودن.
ادامه میدم.پس من که فردی مادی گرا نبودم به خاطر خدا به عقل و درستی نتایجش شک کردم. پس در حقیقت خدا رو قبول دارم.و این که میگفتم عقلی که ما باهاش نتیجه میگیریم باهاش نمیشه خدا رو اثبات کرد کاملا نتیجه غلطی بود.چون برای رد عقل به خلق عقل توسط خدا اشاره میکردم.و به خاطر نامیدی از خودم و عقلم به این دوری که درست کرده بودم توجه نکرده بودم. فکر میکردم به آخر خط رسیدم و عقل دیگه هیچ مفهوم حقیقی نداره.
اما بعد.به سراغ این میریم که خدا که این عقل رو آفرید آیا این عقل ما رو به حقایق عالم میرسونه یا نه؟
این سوالی بود که موجب شد من راهی طولانی رو برم و به همه چیز شک کنم. اما یادم رفته بود که همه چیز رو میشه زیر سوال برد جز وجود خدا رو.
حالا به سراغ جواب میریم. خب اینکه آیا عقل ما رو به حقایق میرسونه یا نه.اصل طرح سوال طوری هست که باعث مغلطه میشه.اولا عقل رو چیزی تعریف کردیم که ما رو به حقایق میرسونه پس سوال ما مشکلاتی داره.مثل این میمونه که بگیم آیا نمک شور هست یا نه!!خب نمک اگر شور نباشد که نمک نیست.چون شور بودن ذاتی نمک هست. و در مثال ما حقایق جزء لاینفک عقل هستند. دوما مقدمات باید روشن بشه که منظور ما از حقایق چی هست؟
جواب:عقل در مثال ما منظور اوج تفکرات ما انسانها هست که درک میکنیم نه عقل به منظور اصلی. حقایق در سوال ما منظور حقایقی نیست که توسط تفکر و درک ما بدست میاد بلکه حقایق هستند به طور مطلق.
سوالی که در ذهنم بود جنبه گمراه کننده داشت.قبل از اینکه ثابت بشه اوج تفکرات ما از حقایق جدا هست من اون رو ثابت شده فرض کردم. اما الان که فکر میکنم میبینم اشتباه میکردم.چیزی که در ذهنم اوج تفکر میدیدم اوج تفکر نبود.چون هنوز من داشتم به نتیجه تفکرات ایراد میگرفتم و این یعنی اگر اون تفکر مطابق واقع بوده و من اشتباه میکردم پس عقل بوده و اگر اشتباه بوده باز من با فکر انسانی به حقیقت یا عقل رسیدم.پس اوج تفکرات انسان اون رو به حقایق میرسونه.
پس نتیجه تفکرات ما میتونه عقل باشه و میتونه نباشه چون هیچوقت نمیتونیم بگیم اوج تفکرات انسانی این بوده , و ممکنه اشتباه کرده باشیم.....
باز گیر افتادم:geristan:من اصلا نمیتونم روی نیروی تفکر حساب کنم. به همه دانسته هام شک کردم........
سرم درد میکنه از بس فکر کردم.اصلا فکر نکنم بهتره. همینطور ادامه بدم دیوونه میشم