آيا زنان طبق نظر اسلام مي توانند ولي فقيه يا رهبر جامعه باشند؟؟!!!

تب‌های اولیه

755 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بی نظیر;450952 نوشت:

جناب ملا صدرا

لطفا اگر می خواهید پستهای منو جواب بدید گزینشی جواب ندید
هرجارو که جواب داشتید جواب بدید بقیه رو نادیده بگیرید !!!!!!!!!!!

این قسمتی که شما انتخاب کردید و به زعم خودتان جواب دادید قسمتی از پست من به جناب میقات بود

لطفا به تمام ان پست جواب بدهید تا بعد من جواب شما رو بدهم

موفق باشید


اولا من به سخنان از این قبیل شما قبلا جواب دادم اما شما فقط پست های جناب میقات کارشناس سایت را دیدید و به گمان خودتان جوابی به پست های ایشان داده اید در حالی که برادران دیگری هم به جز بنده به پست های شما پاسخ دادند که از شما پاسخی داده نشد و بنده دیدیم که این قسمت از پست جدیدتان را قبلا جواب ندادم که به آن جوابی مختصر و در حد اشکال خودتان دادم پس نیازی ندیده و نمی بینم به قسمت های دیگر بار دیگر جواب دهم در حالی که توسط افراد مختلف با بیان های مختلف جواب داده شده.در ضمن نگران جواب هم نباشید! جناب میقات به شما جواب کامل را خواهند داد.هر چند که جواب های داده شده هم کامل و جامع بود و دیگر جای این پرسش ها نیست.

ثانیا من اصلا قبول می کنم و می گویم فرضا آیه ای هست که می گوید و ما ارسلنا قبلک الا رجالا و نساءً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون و مریم من النبیین و ذلک قول حق لاریب فیه و لکن الرجال بالنساء و نبوتهن لا یومنون!!!
خوب چه چیزی ثابت شد؟!! به زنانی وحی میشده و فرضا زنانی نبی بوده اند. خوب؟! مگر انبیا ولایت برای تشکیل حکومت دارد؟!! چه ارتباطی به تاپیک دارد؟؟!! مگر شما ثابت کرده اید امامی زن بوده؟!!

ملاصدرا;450953 نوشت:
ولا من به سخنان از این قبیل شما قبلا جواب دادم اما شما فقط پست های جناب میقات کارشناس سایت را دیدید و به گمان خودتان جوابی به پست های ایشان داده اید در حالی که برادران دیگری هم به جز بنده به پست های شما پاسخ دادند که از شما پاسخی داده نشد

سلام

نخیر شما به همه مطالب من جواب نداده اید نمونه اش را می اورم

بی نظیر;450919 نوشت:
بله هر انتخاب کردنی و برتری دادنی به معنای نبوت نیست ولی وقتی دراسامی انتخاب شده نام ادم و نوح امده باشد
بهترین راهنمایی برای این موضوع است که انتخاب در اینجا برای چه موضوعی می باشد
به نظر شما نام ادم و نوح اینجا برای چه امده ؟ایا از روی هوا و هوس و برای زیبایی امده ؟یا امده تا مطلبی را بیان کند ؟
لطفا طفره نروید و جواب دهید

من به همه پستهای شما و برادران دیگر جواب می دهم منتها چون طرف بحث من چندین نفر هستند من سرعت و وقت برای جواب دادن به
همه را با هم ندارم و سعی کرده ام پستهای که مربوط به ایات قران می شود را اول جواب بدهم
پستهای شما هم اگر تاپیک بسته نشه همه جواب داده خواهد شد
فعلا اگر جوابی دارید به همین پست موارد قرانی را جواب بدهید

ملاصدرا;450953 نوشت:
ثانیا من اصلا قبول می کنم و می گویم فرضا آیه ای هست که می گوید و ما ارسلنا قبلک الا رجالا و نساءً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون و مریم من النبیین و ذلک قول حق لاریب فیه و لکن الرجال بالنساء و نبوتهن لا یومنون!!!

نخیر لازم نیست ایه جدیدی بسازید
مغلطه نکنید شما ایاتی را که من درباره نبوت مریم دارم میارم اگر رد کنید دیگر نیازی به ساختن ایه جدید ندارید
پس به جای ساختن ایه جدید اگر می توانید با استدلال و منطقی ایات قرانی را که من درباره نبوت دارم ذکذ می کنم رد کنید

ملاصدرا;450953 نوشت:
خوب چه چیزی ثابت شد؟!! به زنانی وحی میشده و فرضا زنانی نبی بوده اند. خوب؟! مگر انبیا ولایت برای تشکیل حکومت دارد؟!! چه ارتباطی به تاپیک دارد؟؟!! مگر شما ثابت کرده اید امامی زن بوده؟!!

قدم اول اثبات نبوت زنان ست و به بقیه هم می رسیم

موفق باشید

میقات;450560 نوشت:

این حکم اسلام است و نمی توان حکم خدا را تغییر داد تا برخی از مردم راضی شوند.

به این نکته باید توجه داشته باشیم که خداوند قانون گذار است و از همه بیشتر به مصالح مخلوقات خود، آگاه است.


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

دوستان بزرگوار این بحث به طولانیت وقدمت تاریخ است وقطعا" با این همه نوشته نمیتوان به نتیجه رسید (این را تجربه ی مادرانه و محققانه ی بنده میگوید )

لذا از تمام دوستان دعوت وخواهش میکنم به عوض این همه قیل و قال تکراری (که غالبا" رسیدن به نتیجه را لوث میکند) به اصل ومنشاء ودلایل این حکم اسلامی بپردازیم .تا دراین باره موفق تر به نتیجه برسیم .

واما با تشکر از کارشناس محترم وپاسخ های ایشان :Gol:

وبا توجه به این مطلب که بنده با وجود این که از مشمولان این حکم میباشم با صداقت تمام این حکم را میپذیرم به چند دلیل :

اولا" حکم از سوی متخصصان امور شرعی صادر شده وبنده وتمام مسلمانان (شیعه)باید در مقابل آن مطیع باشند مگر این که خودشان صاحب اجتهاد ورأی شرعی باشند ( که با این وجود نیز چون حکم جنبه ی عمومی دارد هیچ تأثیری نمیتواند داشته باشد ) پس دراین مورد تا اعلام فقیهی جامع الشرایط( مسلم شیعه = مطیع )

ثانیا" هیچ قرینه ویا امتثالی برای اثبات این امر که در (شرع اسلام ) این مطلب (ولایت ورهبری بانوان)سابقه داشته باشد یافت نمیشود (دوستان توجه بفرمایند این مطلب از جانب بنده به طور دقیق تحقیق شده است )

ثالثا" اسلام دین برتر و آخرالزمان است و شکی در آن نیست که مصالح جامعه را با دقت وظرافت مورد سنجش قرار داده است .پس باید دلیل قانع کننده ومتقنی برای این امر وجود داشته باشد .

از کارشناس محترم تقاضا دارم برای قانع شدن جمعیت نسوان محترم دلایل را منطقی وقابل قبول ذکر بفرمایند .

(البته تا کنون چندین دلیل ذکر شده که تا حدودی هم قابل تامل و پذیرش میباشند لذا شنیدن این دلایل ویا هر دلیل مکملی از زبان کارشناس محترم برای اکثریت دوستان قابل هضم تر میباشد )

با تشکر منتظر پاسخ کارشناس بزرگوار هستیم

9

میقات;450560 نوشت:
این حکم اسلام است و نمی توان حکم خدا را تغییر داد تا برخی از مردم راضی شوند.

به این نکته باید توجه داشته باشیم که خداوند قانون گذار است و از همه بیشتر به مصالح مخلوقات خود، آگاه است.

با وجود احترامی که براتون قائلم نمیدونم چرا نمیشه حرفهاتون رو قبول کرد :Gol::Gol:

کارشناس محترم خداوند در هیچ یک از آیات خودش به اینکه زن نمی تواند رهبر باشد اشاره ایی نکرده پس از کجا فهمیدید دستور خداست ؟؟
در ضمن همیشه مفسرین ما مردان بودند قانونگذاران ما مردان بودند حس میکنم چیزی که به نفع خودشونه بوده رو نوشتند

در ضمن هرجا قانونگذاران خواستند قدمی به نفع زنان بردارند با دیوار بلند افراطیونی روبرو شدند همین مفسرین جدید خواستند برخی از آزادی های را به شخص زن دهند و کلمه حقوق شوهر رو از روی آنها بردارند که باز منصرفشان کردند من حس میکنم هر کی میخواد در دین ما کاری به نفع زنان انجام بده اولاً توهم گناه مانع میشه چرا که میترسید سخنی برخلاف علما بگید( خدایش اعتراف میکنم حتی خود منم بعضی اوقات دچار عذاب وجدان میشم نمیدونم توهم یا نه :Gig: ) و ثانیاً با وجود قدرت بی حد افراطیون کاری از پیش نمی برند :Gol:

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در ضمن :

نظر آیت اله صانعی هم در این زمینه خلاف حرف شما رو میرسونه نوشته های زیر بخشی از مصاحبه صورت گرفته ایشان بوده :
راجع به قضاوت هم از 25 تا 30 سال قبل بحث كرديم كه حقّ قضاوت براى زن نيز هست، حقّ ولايت هم براى زن هست، حقّ مرجعيت و رئيس جمهورى و ولايت فقيه و... براى زن است، اينها را نوشتيم و گفتيم و گروهى هم سر و صدايشان در آمد و اعتراض كردند كه اصلاً مهم نيست و ما توجهى نمى كنيم.

میقات;450544 نوشت:
ژاندارک بیش از این که یک شخصیت معنوی باشد شخصیت سیاسی است.

خوب خدا رو شکر همین که ثابت کردیم این شخصیت تخیلی و کذب نبوده بازهم یه موفقیت بزرگیه حالا سیاسی بودنش بماند
این نشان میده زنان هم اگه بخواهند میتوانند رهبر شوند
:khoshali::khoshali:

سلام

یه سوال : آیا موفقیت زنان در اداره جامعه و رهبری اون ، از دید شما نقض ادله شما نیست ؟

مثلا آنجلا مرکل در آلمان ، همین اخیرا انتخابات پارلمانی رو هم پیروز شد ، کارنامه سیاسی اون نشون می ده که یه مدیریت قوی و فوق العاده داشته . :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;448095 نوشت:
قرآن كریم ،كمالات علمی را ناظر به مقام انسانیت می داند و آن مقام، منزه از ذكورت و انوثت است. چه بسا مردانی كه سقوط نموده و مصداق آیه اولئك كالانعام بل هم اضل(5)

ما هم با این مطلب موافقیم.زن هم می تواند به درجات برتر کمال و معنویت برسد،مانند مرد.اما در مقابل می گوییم زن پیامبر نداشته ایم.ممکن است شما بگویید این دو حرف ما متناقض هستند.چون ابتدا می گوییم زبن می تواند به درجات برتر کمال و معنویت برسد که یکی از این درجات نبوت است،پس می تواند به نبوت برسد.در جای دیگر می گوییم که زن پیامبر نداشته ایم،یعنی زنان نتوانسته اند به نبوت برسند.پس دو گزاره متناقض داریم:زن می تواند به نبوت برسد و زن نتوانسته به نبوت برسد.
پاسخ این است که:صرف نظر از زمان افعالی که ما به کار برده ایم،گفته های ما هیچ تناقضی با هم ندارند.چون ما ابتدا گفته ایم زن (فرضاً،ممکن است بالقوه هم نتواند پیامبر شود زن) بالقوه می تواند پیامبر شود.در جای دیگری گفته ایم زن بالفعل می تواند پیامبر شود.پس هیچ تناقضی نیست.چون از نظر منطق،یکی از شروط تناقض وحدت قوه یا فعل است که در اینجا یک گزاره در مقام بالقوه گفته شده و دیگری به صورت بالفعل.لذا تناقضی نیست.مانند آن است که بگوییم همه انسان ها می توانند خوشبخت شوند و بعد بگوییم دزد نمی تواند خوشبخت شود.چون یکی طبق قوه است و دیگری طبق فعل و این ها منافاتی ندارند.

بی نظیر;448095 نوشت:
شوند و چه بسا زنانی كه مشمول «یا أیتها النفس المطمئنه إرجعی إلی ربك راضیه مرضیه شوند.»(6)

این آیه ارتباطی با نبوت (چه رسد به نبوت زن) و بحث ما ندارد.زن می تواند نبی نباشد و به او وحی نشود،ولی مومن باشد و هنگام قبض روح این چنین مورد خطاب قرار بگیرد.ملازمه ای بین این آیه و نبوت زنان نیست.

بی نظیر;448095 نوشت:
افراد زیادی در كتب خود، مواردی را ذكر كرده اند كه دال بر این است كه زنان نبی هم در طول تاریخ بشریت بوده اند، از جمله كتب آسمانی قبل از قرآن كه بیانگر نبوت زنانی چون: دبوره، حلده، حنا و مریم (ص).

کتبی که امروزه موجودند،مانند تورات و انجیل،هیچ کدام آن تورات و انجیل حقیقی و آن تورات و انجیلی که قرآن از آن ها حرف می زند نیستند.همگی کتبی هستند نوشته شده توسط بشر و با وجود این که نوشته بشرند،تحریف شده هستند.لذا این کتب هیچ گونه حجیت عقلی و شرعی و منطقی ندارند.متاسفانه این دلیلی بوده که بار ها در این تاپیک تکرار شده.همانطور که گفته شد شما تنها وقتی می توانید استناد به این کتب را قبول کنید،که مطالب مربوط به خداوند در این کتب را هم بپذیرید.یعنی جسمانیت خدا،قدم زدن خدا در بهشت و ... .لذا از نظر اسلامی به این کتب هیچ استنادی نمی شود کرد.از نظر منطقی هم فقط و فقط در یک صورت می توان از این کتب نتیجه گرفت که پیامبر زن هم داشته ایم،در صورتی که استدلال زیر را داشته باشیم:
1-هر چه که در تورات و انجیل فعلی (و اسمی،در حالی که این ها تورات و انجیل حقیقی نیستند) آمده است،درست است.
2-نبوت زنان در تورات و انجیل فعلی آمده.
نتیجه:زن نبی داشته ایم.
فقط و فقط با این مقدمات است که می توان فقط و فقط با استناد به این کتب (و نه با استناد به امور دیگر) نبوت زنان را ثابت کرد.حال آن که کسی که گزاره یک را قبول داشته باشد (یعنی بپذیرد هر آنچه در این کتاب ها هستند درست است) خود به خود پذیرفته که جسمانیت خدا هم درست است،تثلیث هم درست است و ... .گزاره یک به وضوح باطل است.
اگر هم بگویید "برخی از چیز هایی که در این تورات و انجیل آمده،درست است" نمی توانید نتیجه بگیرید که زن نبی داشته ایم.چون استدلال به صورت زیر می شود:
1-برخی از چیز هایی که در این تورات و انجیل آمده،درست است.
2-نبوت زنان در این تورات و انجیل آمده است.
نتیجه:زن نبی داشته ایم.
این استدلال از نظر منطقی همانند استدلال زیر است:
1-برخی گرد،گردو است.
2-توپ گرد است.
نتیجه:توپ گردو است!
از نظر منطقی هر دو این استدلال ها (درباره گردو و نبوت زنان) باطل هستند.چون از گزاره جزئیه نمی توان چنین نتیجه ای گرفت.یک نکته را هم بگویم لطفاً بر سر این ها با بنده بحث نکند کسی.اینجا کلاس منطق نیست که ما بخواهیم قیاس اقترانی را توضیح بدهیم.این مطلب از روشن ترین مطالب منطقی است و هیچ بحثی روی آن نمیشود کرد.هر کسی منطق را قبول داشته باشد،باید چیزی که بالا گفتیم را بپذیرد،در غیراینصورت منطق را قبول ندارد.پس این استدلال که از صرف آمدن این مطلب در این کتب(چه بسا با مقدمات دیگری بشود چنین نتیجه ای گرفت،ولی با صرف آمدن این مطلب نمی شود)،بخواهیم نبوت زنان را نتیجه بگیریم کاملاً باطل است.

بی نظیر;448095 نوشت:
ابن حزم 0348-456 ه.ق) در (الفصل فی الملل و الاهواء و النحل) معتقد است كه زن می تواند به مقام نبوت نایل آید.(7)

اولاً ابن حزم از اهل تسنن است و بحث ما بر روی عقیده شیعه است.ثانیاً این مهم است که دلیلش چیست.این که این عقیده را داشته مهم نیست.مهم دلیل و استدلالش است.عقیده داشته اینطور باشد،عقیده اش برای خودش.مهم دلیلش است.خیلی ها هم عقیده دارند سیگار خوب است،عقیدشان برای خودشان.مهم دلیلشان است و تا زمانی که دلیل مطرح نشود،نقد دلیل و تایید یا تکذیب کردن عقیده ممکن نیست.
بی نظیر;448095 نوشت:
نكته قابل ذكر این است كه بحث بر روی نبوت زن است و نه رسالت او و تفاوتش در این است كه بین نبوت و رسالت، عموم و خصوص مطلق وجود دارد، یعنی هر رسول، نبی هست ولی هر نبی ای رسول نمی باشد پس نبی، اعم از رسول است. نبی كسی است كه از طرف خداوند یكتا به یكی از طرق معروف به وحی، اطلاع بر امور غیب پیدا می كند. ولی رسول كسی است كه به عنوان نماینده و سفیر از سوی كسی مأمور به ابلاغ قول یا تنفیذ عملی بشود.

جناب "dead man" هم به استدلال ما درباره نبی نبودن زنان پاسخ مشابهی دادند و همین اشکال را گرفتند.حال آن که ما در جای خود ثابت کردیم وحی فقط و فقط به مرد می شود (طبق آیات قرآن).رابطه مفهوم نبی و کسی که به او وحی می شود هم عموم و خصوص مطلق و چه بسا تساوی است.لذا:
1-به هر نبی وحی می شود (طبق تعریف نبوت و وحی).
2-هر کس که به او وحی می شود،مرد است (طبق آیات قرآن؛ما در جای خود این مطلب را ثابت کردیم).
نتیجه:هر نبی،مرد است.
عکس نقیض:هر غیرمرد،غیرنبی است.هم ارز:هر زن،غیر نبی بوده و نبی نیست.

نقد سایر مطالب،در پست بعدی انشاء الله.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

(نگین);451046 نوشت:
خوب خدا رو شکر همین که ثابت کردیم این شخصیت تخیلی و کذب نبوده بازهم یه موفقیت بزرگیه حالا سیاسی بودنش بماند
این نشان میده زنان هم اگه بخواهند میتوانند رهبر شوند
:khoshali::khoshali:

دوست گرامی کسی ادعا نکرد رهبران زن در دنیا وجود نداشتند.

بحث سر این است که هیچ زنی از جانب خدا رهبر نشده است. وخداوند رهبری زن را قبول ندارد.
آیات و روایات نقل شد.اما هیچ کس نتوانست آنها را رد کند و فقط تکرار مکررات میکنند.[/]

[="Black"]

dead man;451057 نوشت:
سلام

یه سوال : آیا موفقیت زنان در اداره جامعه و رهبری اون ، از دید شما نقض ادله شما نیست ؟

مثلا آنجلا مرکل در آلمان ، همین اخیرا انتخابات پارلمانی رو هم پیروز شد ، کارنامه سیاسی اون نشون می ده که یه مدیریت قوی و فوق العاده داشته . :gol:

سلام خدمت شما دوست گرامی.

آنگلا مرکل حتی یک تصمیم رو هم نمیتونه بگیره. تمام سخنان آنگلا مرکل از سوی سازمان bnd به او دیکته میشود.
البته فرقی نمیکنه نخست وزیر زن باشه یا مرد.همه کاره آلمان bnd است.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

dead man;451057 نوشت:
یه سوال : آیا موفقیت زنان در اداره جامعه و رهبری اون ، از دید شما نقض ادله شما نیست ؟

دو چیز را نباید با هم خلط کرد.واقعیت و حقیقت.آن چه که هست،و آن چه که باید باشد.این که برخی زنان رهبر شده اند،یک واقعیت است.ولی از نظر دینی حق نیست.حق چیزی است که خداوند امر فرموده و خداوند امر فرموده که ولایت و رهبری به مرد سپرده شود،نه زن.هر کس غیر از این عمل کند،خلاف حرف خدا عمل کرده است،لذا طاغوت است و بر مسلمین است که او را برکنار کنند که انشاء الله در زمان ظهور امام زمان (عج) تمامی حکومت های این چنینی برچیده می شوند.
این مورد اول.مورد دوم این که تا موفقیت را چه معنی کنیم.موفقیت از نظر ما پیاده کردن دین و قوانین الهی در جامعه است که اتفاقاً زنان فعلی خلاف این دارند عمل می کنند.یعنی یا دین و قوانین الهی را در جامعه پیاده نمی کنند،یا اجازه نمی دهند که فرد دیگری پیاده کند این ها را در جامعه.پس با معیار های الهی و دینی (و نه معیار های طاغوتی که موفقیت را فقط در بهبود ظاهری (و نه واقعی) اقتصاد و کمک به ابلیس می داند) چنین زنانی نه تنها موفق نبوده اند،که بسیار شکست خورده اند.
مورد سوم این که بالفرض این زنان موفق باشند،اگر فرد شایسته تری باشد،عقلاً حکومت باید به او سپرده شود چون موفق تر خواهد شد.لذا اگر بین یک زن و مرد،زن موفق باشد،حرف ما این است که مرد موفق تر بوده و شایسته تر است.لذا عقلاً باید او را انتخاب کرد.
مورد چهارم بحث ما در چارچوب دین است و این که یکسری بی دین و سکولار در فلان جای دنیا فلان کار را می کنند،خارج از بحث ماست و انشاء الله تمامی حکومت های طاغوتی با ظهور حضرت ولی عصر (عج) با خاک یکسان خواهند شد.

dead man;451057 نوشت:
مثلا آنجلا مرکل در آلمان ، همین اخیرا انتخابات پارلمانی رو هم پیروز شد ،

در جمهوری اسلامی مقام ولایت فقیه و رهبری با مقام رییس جمهور تفاوت دارد.اگر اشتباه نکنم،طبق قانون اساسی کشور ما زنان می توانند رئیس جمهور شوند،اما رهبر خیر.بحث ما در رابطه با رهبری و ولایت است نه ریاست جمهوری.در مثال شما،مرکل در حکم رئیس جمهور در ایران است که از نظر قانون اساسی ما چنین چیزی ممکن است.ضمن این که حتی در روایات داریم که پنجاه تن از اصحاب خاص امام زمان (همان 313 نفر) زن هستند و چه بسا اداره برخی مناطق و برخی امور به آن ها سپرده شود.اما این به معنی ولایت داشتن آن ها نیست.بحث ما درباره ولایت داشتن زن است.نباید این ها را خلط کرد.مرکل به منزله رئیس جمهور است،نه رهبر که ما هم گفتیم زن می تواند به منزله رئیس جمهور باشد،ولی رهبر و ولی نمی تواند باشد.

dead man;451057 نوشت:
کارنامه سیاسی اون نشون می ده که یه مدیریت قوی و فوق العاده داشته .

این حرف شما از دو جهت اشتباه است.اول این که کشور آلمان هم مشکلات زیادی پیدا کرده در چند سال اخیر و خیلی از آلمانی ها منتقد مرکل هستند.دوم این که با فرض صحت حرف شما،همانطور که گفته شد مدیریت قوی و موفقیت از نظر ما پیاده کردن دین است.نه لزوماً بهبود اقتصاد و وضعیت معیشتی.این تفاوت دیدگاه باعث می شود که مدینه فاضله ما حکومت امام زمان (عج) باشد و مدینه فاضله کسی که فکر می کند موفقیت یعنی بهبود معیشت مردم،کشور های اروپایی و آمریکا می شود.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

امام عشق;451062 نوشت:
بحث سر این است که هیچ زنی از جانب خدا رهبر نشده است. وخداوند رهبری زن را قبول ندارد.

مشکل همینه ما از جانب خودمان میگیم خدا رهبر زن نمیفرسته اونا چیز دیگه ای میگن

[="Black"]

(نگین);451071 نوشت:
مشکل همینه ما از جانب خودمان میگیم خدا رهبر زن نمیفرسته اونا چیز دیگه ای میگن

دوست گرامی زمانی که خداوند در قرآن می فرماید هرچه رسول خدا(ص) بگوید سخن حق است.یعنی سخن رسول خدا(ص) همان سخن خداست.
و زمانی که رسول خدا(ص) می فرماید هر چه 12 امام(ع) بعدی بگویند درست است و سخن حق است. یعنی سخن امام معصوم(ع) سخن خداست.

زمانی که رسول خدا(ص) و امامان معصوم بگویند زن نباید رهبر شود یعنی این را خدا گفت.
اگر معصوم سخنی بگوبد مخالف امر و دستور خدا دیگر او معصوم نیست و فعل گناه انجام داده است.

هم از نبی مکرم اسلام(ص) و هم از امامان معصوم(ع) حدیث نقل شد زنان نمیتوانند رهبر وحاکم شوند.
و حتی آیاتی از قرآن هم نقل شده است.

نمیدانم شما و دیگر دوستان چه اصراری دارید که به ما بفهمانید از نبی خدا(ص) و امام معصوم بیشتر میفهمید.

شما که فکر میکنید از فرستادگان خدا بیشتر میفهمید سعی خود را بکنید تا رهبر شوید.البته نه در این کشور اسلامی.در کشورهای غیر اسلامی بروید و رهبر شوید.
موفق و موید باشید.

.[/]

[="Black"]خطااب به دوستان دیگری که فرموده بودند.
بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) زنان هم به آرزویشان میرسند و رهبر میشوند.

یک سوال بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) که ادعا میکنید زنان میتوانند رهبر شوند ، اون وقت خوده حضرت مهدی(عج) چیکار میکنه؟
یعنی به نفع زنان از حکومت کناره گیری میکنه.
لطفا قبل از سخن گفتن خوب روی جمله هایتان فکر کنید و بعد بیان بفرمایید[/]

بی نظیر;450979 نوشت:

نخیر شما به همه مطالب من جواب نداده اید نمونه اش را می اورم

من به سه آیه که شما مطرح کردید جواب دادم و به جواب هاب بنده این اشکالاتی که شما به جواب سایربن مطرح کردید وارد نیست پس نیازی نیست به آن اشکالات که ربطی به جواب من به آن سه آیه ندارد پاسخ دهم
بی نظیر;450979 نوشت:

نخیر لازم نیست ایه جدیدی بسازید
مغلطه نکنید شما ایاتی را که من درباره نبوت مریم دارم میارم اگر رد کنید دیگر نیازی به ساختن ایه جدید ندارید
پس به جای ساختن ایه جدید اگر می توانید با استدلال و منطقی ایات قرانی را که من درباره نبوت دارم ذکذ می کنم رد کنید

ما که هر چه آیه بود ثابت کردیم که دلالتی بر نبوت تشریعی زنان ندارد و گفتیم فرضا آیه ی صریحی هم باشد باز هم آنچه که مد نظر شماست ثابت نمی شود.
باز هم تکرار می کنم:من فرضا قبول می کنم که به برخی زنان وحی شده،خوب این موضوع چه ربطی به ولایت و تشکیل حکومت دارد؟!! به نبی وحی می شود اما نبی ولایت ندارد بلکه امام ولایت دارد.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;448095 نوشت:
نبی اخبار را دریافت می كند، ولی مأمور و مبعوث به تبشیر و انذار آن نیست، لكن رسول ،مأمور به تبلیغ و تبشیر و انذار است. در قرآن و روایات، هر كجا كلمه نبی آمده است منظور از آن این است كه آن شخص به لحاظ دریافت و تحمل انباء از سوی خدای متعال به این عزت و مكنت اختصاص یافته است و هر جا خداوند از پیامبر خواستار تبلیغ و یا ایجاد عملی بوده است، او را با یا ایها الرسول مخاطب كرده است مثل:«یا أیها الرسول بلغ ما أنزل ألیك»(8

امام صادق(ع) فرمود: پیغمبران و رسولان چهار طبقه اند:

1- پیغمبری كه تنها برای خودش پیغمبر است و به دیگران كاری ندارد.

2- پیغمبری كه در خواب می بیند و آواز و صدای گوینده را می شنود ولی خود او را در بیداری نمی بیند و بر هیچكس مبعوث نیست. بلكه خود او نیز امام و پیشوایی دارد، مانند ابراهیم(ع) كه بر لوط امام بود.

3- پیغمبری كه در خواب می بنید و صدا را می شنود و فرشته را هم می بیند و به سوی گروهی كم یا زیاد مبعوث شده است. مانند حضرت یونس، خدا درباره اش فرمود: ما او را به سوی صد هزار نفر، بلكه بیشتر از آن فرستادیم امام(ع) فرمود: مقدار بیشتر سی هزار نفر بود و یونس نیز امام داشت (امام حضرت یونس(ع)، حضرت موسی(ع) بود.)

4- كسی كه درخواب می بیند و صدا را می شنود و در بیداری هم او را می بیند و او خودش امام است. مانند پیغمبران اولوالعزم، ابراهیم مدتی پیغمبر بود و امام نبود، تا این كه خدا فرمود:

من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من هم؟ خداوند فرمود: پیمان من به ستمكاران نمی رسد كسی كه بت یا غیر خدا را می پرستد، امام نمی شود. (9)


ما هم مطالب بالا را قبول داریم (اصلاً چه کسی هستیم که حرف خداوند و معصومین را قبول نکنیم).هر چند درباره معنی نبی و رسول می شود بحث کرد.ولی این مطلب این که نبی زن داشته ایم را تایید نمی کند.چون گفتیم طبق قرآن،به زن وحی نشده است و لذا زن نبی نیست.رجوع شود به انتهای پست قبل.

بی نظیر;448096 نوشت:
قابل ذكر است كه روایت بالا كه در مقام بیان است، عنوانی از قید رجولیت نكرده است و تنها با كلماتی: پیغمبری كه ... و كسی كه ... ، از الفاظ عموم فراگیر بوده و نسبت به زن و مرد، یكسان اطلاق می شوند، بسنده كرده است.

این که عنوانی از قید رجولیت نکرده،دلیل بر این نمی شود که پیامبری منحصر به این قید نیست.عدم الوجدان،لایدل علی عدم الوجود.مغالطه توسل به جهل.شما دو حالت را بیان کردید،عبارت "پیغمبری که" به کار رفته باشد یا عبارت "کسی که".هر دو را بررسی می کنیم:
1-پیغمبری که:این دلیل بر عمومیت نمی شود.نمی توانید نتیجه بگیرید چون گفته پیمغبری که،منظورش هم مرد بوده هم زن.چون اصلاً بحث ما سر این است که وقتی می گوییم پیغمبر،آیا زن هم شامل می شود یا نه.به این کار شما گفته می شود مغالطه مصادره به مطلوب.
2-کسی که:باز هم دلیل بر عمومیت و اطلاق واژه بر زن نمی شود.برای مثال بنده می گویم:در کشور ایران،سرباز کسی است که از اسلام و کشورش دفاع کند.مطابق استدلال شما،چون "کسی که" به کار رفته و "کسی که" هم برای زن و هم برای مرد به کار می رود،تعریف بالا از سرباز برای زن هم صدق می کند!حال آن که در ایران،زن خدمت نظام وظیفه ندارد.

بی نظیر;448096 نوشت:
در این مقام، ما به اثبات نبوت حضرت مریم(ع) می پردازیم:

در قرآن كریم آیاتی وجود دارد كه ظاهر آنها دلالت بر نبوت مریم می كند. بعضی از آیات مزبور را در اینجا می آوریم:
1-«إن الله إصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم»(10)

خداوند، آدم و نوح، آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید (انتخاب و اختیار كرد) منظور ما در این آیه فعلا كلمه «آل عمران» است كه شامل مریم، مادر مریم و پسر مریم می شود.


اولاً گفته شده اصطفی،نگفته شده اصطفی در نبوت.پس ما نمی دانیم این اصطفی مربوط به چیست.چه بسا مربوط به نبوت باشد.ولی نمی توانید فقط با استناد به این آیه بگویید مربوط به نبوت است.در اینصورت دچار مغالطه توسل به جهل شده اید.
ثانیاً فرض می کنیم اصطفی در نبوت باشد.دو حالت است:
1-این اصطفی کلیه باشد.یعنی همه آل عمران برگزیده شده باشند.این حالت باطل است.چون می دانیم عده زیادی از آل عمران به پیامبری برگزیده نشده اند و این خلاف فرض است.
2-این اصطفی جزئیه باشد.یعنی فقط و فقط برخی از آل عمران برگزیده شده باشند.در اینصورت نمی توان از آیه (دقت کنید فقط با استناد قرار دادن آیه و صرف نظر کردن از آیات دیگر) نتیجه گرفت که حضرت مریم (س) یا مادرشان یا حتی حضرت عیسی (ع) و حتی حضرت محمد (ص) (چون آیه به آل ابراهیم هم اشاره می کند) پیامبر بوده اند.چون قیاس به این شکل می شود:
1-برخی از آل عمران (و آل ابراهیم) برگزیده شده اند به نبوت.
2-حضرت مریم (س)،مادرشان و حضرت عیسی (ع) از آل عمران و حضرت محمد (ص) از آل ابراهیم هستند.
نتیجه:حضرت مریم (س)،مادرشان و حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) پیامبر هستند.
چنین استنتاجی منطقاً غلط است.دقت کنید ما می گوییم استنتاج غلط است،نه این که نتیجه غلط است.در پست قبلی توضیح دادیم که این استدلال،مشابه استدلال زیر است:
1-برخی گرد،گردو است.
2-توپ گرد است.
نتیجه:توپ گردو است!
حال آن که همواره گفته شده هر گردی گردو نیست.پس اگر فقط این آیه را در نظر بگیریم و فقط بخواهیم از طریق این آیه مسئله را ثابت کنیم،چنین استنتاجی غلط است و به یک استدلال بی اعتبار بر می خوریم.

یک نکته را هم همین الان پاسخ بدهیم.این که ما گفته ایم با استفاده از این آیه نمی توانیم حتی پیامبری حضرت محمد (ص) و حضرت عیسی (ع) را هم ثابت کنیم،به هیچ وجه معنا نمی دهد که گفته باشیم پیامبری این بزرگواران کلاً اثبات ناپذیر است یا گفته باشیم که اصلاً ایشان پیامبر نیستند (اعوذ بالله).ما گفته ایم که "از این آیه،پیامبر بودن ایشان نتیجه نمی شود".نگفته ایم که "از این آیه،پیامبر نبودن ایشان نتیجه می شود".سرکار بی نظیر این دو گزاره با هم فرق می کنند.شما به برادر عزیزمان جناب "میقات" اشکال مشابهی گرفتید.از نظر منطقی این دو گزاره زمین تا آسمان فرق می کنند.لذا این اشکال از نظر منطقی اصلاً وارد نیست.

پس عدم نتیجه گیری نبوت،با نتیجه گیری عدم نبوت فرق می کند.

نکته بعدی این که ممکن است بگویید از کجا نبوت این بزرگواران را ثابت می کنید.پاسخ این است که مگر ما همین آیه را فقط در کل قرآن داریم؟علاوه بر این کلی روایت داریم.با استفاده از آیات و روایات دیگر،نبوت حضرت عیسی (ع) ثابت می شود.

بی نظیر;448097 نوشت:
2- و إذ قالت الملائكه یا مریم إن الله إصطفیك و طهرك و إصطفیك علی نساء العالمین.

(11)و زمانی كه ملائكه گفتند ای مریم! همانا خداوند ترا بر گزید و پاك گردانید و تو را بر زنان عالم، انتخاب كرد .


حال استنادمان را این آیه و آیه قبلی قرار می دهیم.ما در مطالب قبلی فرض کنیم استنادمان فقط به آیه قبل باشد و نشان دادیم فقط با در نظر گرفتن آن آیه و بدون در نظر گرفتن آیات دیگر،مدعای شما قابل اثبات نیست.
باز هم می گوییم اصطفی لزومی ندارد به معنای اصطفی در نبوت باشد.چه بسی اصطفی در باکره به دنیا آوردن باشد.چه بسا در باکره به دنیا آوردن یک پیامبر بزرگ باشد.لزومی ندارد معنای پیامبری و نبوت ایشان را بدهد.حال می رویم جلو:

بی نظیر;448097 نوشت:
در آیه فوق ملائكه با مریم سخن گفته اند و بلاواسطه و مستقیم علاوه بر آن، خبر اصطفاء و برگزیدنش را از طرف خداوند برایش آورده اند ،كه در مجموع می تواند مؤید نبوت وی باشد، چنانكه بسیاری از پیامبران الهی نیز به همین شكل برایشان وحی نازل می شده است.

سخن گفتن ملائکه با فرد،نشان دهنده وحی نیست.برای مثال روایات بسیاری داریم که حضرت فاطمه (س) با فرشتگان صحبت می کرده اند.اما می دانیم که ایشان نبی نیستند.از طرفی دیگر روایتی داریم که بنده آن را نقل به مضمون می کنم.در آن روایت گفته شده بود که:حضرت فاطمه (س) با فرشتگان صحبت می کرد،ولی نبی نبود بلکه محدثه بود،مانند حضرت مریم (س).یعنی دقیقاً روایت به این اشاره می کرد که حضرت فاطمه (س) از این جهت مانند حضرت مریم (س) بود.با فرشتگان صحبت می کرد،ولی این وحی نبود و به چنین افرادی محدثه گفته می شود.پس صرف صحبت کردن،به هیچ وجه دلیل بر وحی نمی شود.

بی نظیر;448097 نوشت:
و خصوصاً كه خداوند او را برگزیده است و این گزینش به علت ویژگی و خصیصه ای كه در او وجود دارد ،چنانكه آدم و نوح را به همین علت مورد اصطفاء قرار داده است.

گزینش این خاندان ها،می تواند در این باشد که انسان های مومنی از این خاندان ها متولد می شوند.نه لزوماً انسان های پیامبر.این احتمال هم مطرح است.ضمناً باید ثابت کنید اصطفی درباره حضرت مریم (س) و آدم (ع) و نوح (ع) به یک معنی به کار رفته باشد.از نظر زبانی اصطفی می تواند مربوط به امور مختلف باشد.می تواند مربوط به نبوت باشد،می تواند مربوط به ممتاز شدن یک دانش آموز در مدرسه باشد و ... .
---------------------------------------------
حال می رسیم به قسمت جالب قضیه.آیه می گوید ایشان بر زنان عالم برتری داده شده اند.اگر اصطفی در این آیه،مربوط به نبوت است،در اینصورت حضرت مریم (س) هم باید بر بسیاری از زنان برتری داشته باشند هم بر بسیاری از مردان.حال آن که آیه این اصطفا را فقط به زنان نسبت داده است.پس اگر فقط این آیه و آیه قبل را در نظر بگیریم،این نه تنها نشان دهنده نبوت ایشان نیست،که نشان دهنده عدم نبوت ایشان است.به اینصورت:
1-حضرت مریم (س) نبی هستند (فرض خلف).
2-حضرت مریم (س) بر زنان عالم برتری دارند (طبق آیه).
3-حضرت مریم (س) فقط بر زنان عالم برتری دارند (طبق آیه؛با فرض این که فقط و فقط این دو آیه ای که آوردید برای اثبات نبوت ایشان کافی باشد و آیات دیگر را رها کنیم).
4-حضرت مریم (س) نبی ای است که فقط بر زنان برتری دارد و بر مردان برتری ندارد (نتیجه از 1 و 2).
5-نبی هم بر بسیاری از مردان برتری دارد هم بر بسیاری از زنان (طبق تعریف نبی و این که انبیاء و ائمه و معصومین از همه انسان های عادی مقامشان بالاتر است).
6-گزاره های 4 و 5 در تناقض هستند.پس فرض خلف باطل و حکم ثابت است.
دقت کنید که ما این فرض شما که این دو آیه برای اثبات مسئله کافی هستند را در نظر گرفتیم.هر چند این فرض غلط است.چه بسا با استفاده از آیات و روایات دیگر دریابیم که ایشان بر مردان زیادی هم برتری داشته اند.منتهی بنا را بر صحت فرض شما در نظر می گیریم.می بینیم که با فرض کردن این که این فرض صحیح است،نه تنها به اثبات نبوت ایشان نمی رسیم،که به اثبات عدم نبوت ایشان می رسیم.

مورد بعدی این که در این آیه برتری ایشان بر زنان جهان مطرح شده.دو حالت است:
1-مقصود آیه برتری ایشان بر تمامی زنان جهان باشد.حال آن که حضرت زهرا (س) طبق عقیده شیعه از حضرت مریم (س) برتر هستند و در نتیجه چنین نیست که حضرت مریم (س)،برتر از حضرت زهرا (س) باشند،در نتیجه چنین نیست که حضرت مریم (س) بر تمام زنان برتری داشته باشند.لذا این حالت باطل است.
2-مقصود برتری جزئیه باشد.یعنی فقط بر برخی از زنان برتر باشند.در اینصورت باید مشخص شود زنانی که ایشان از آن ها برتر هستند که هستند و آن هایی که ایشان از آن ها برتر نیستند نیز چه افرادی هستند.پس در هر صورت باز هم این ادعای نبوت را ثابت نمی کند.

بی نظیر;448097 نوشت:
دلیل ما بر نبوت مریم(ع) این است كه در آیه شریفه 33 آل عمران، كلمه اصطفا در مورد حضرت آدم و نوح و آل ابراهیم، قطعاً به معنای اختیار برای نبوت است،

ما هم ثابت کردیم که این آیه دلیل بر نبوت ایشان نمی شود.رجوع کنید به مطالبی که در ابتدای همین پست درباره کلیه یا جزئیه بودن آمد.
بی نظیر;448097 نوشت:
وحدت سیاق ایجاب می كند كه در مورد آل عمران (مریم و مادر مریم و پسر مریم) نیز، همین معنا باشد، و گرنه باید مرتكب خلاف ظاهر آیه بشویم كه دلیل بر این كار نیست.

این که اصطفی را در نبوت نگیریم و برای مثال در مومن بودن بگیریم،وحدت سیاق را نقض نمی کند.برای مثال این احتمال مطرح است که در آیه 33 اصطفی در مومن بودن باشد نه در نبی بودن.لذا با در نظر گرفتن وحدت سیاق،در آیه 42 هم اصطفی مربوط به مومن بودن است،نه نبی بودن.و بعد این که در آخر گفتید دلیل بر این کار نیست.اگر بگویید دلیل بر این کار نیست،پس این کار را انجام نمی دهیم،مغالطه توسل به جهل کرده اید.شما دارید فرض می کنید اصطفی مربوط به نبوت است.باید ثابت کنید که اصطفی مربوط به نبوت است.این احتمال هست که اصطفی مربوط به مومن بودن یا امور دیگر باشد.

بی نظیر;448097 نوشت:
و از طرفی چون در آل عمران حضرت عیسی(ع) هم وجود دارد، نمی شود گفت اصطفاء حتی در باره خود آل عمران هم به یك معنا نیست، زیرا در این صورت در مورد حضرت عیسی(ع) كه یكی از آل عمران است حتماً باید به معنای دیگری باشد كه نزد اهل ادب به ویژه از خدای حكیم، بعید بلكه قبیح به نظر می آید.

ما هم می گوییم قبول،اصطفی در کل آل عمران به یک معناست.ولی چه بسا به معنای اصطفی در مومن بودن باشد.نه به معنی اصطفی در نبوت.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Navy"]

شبـنم;451035 نوشت:

کارشناس محترم خداوند در هیچ یک از آیات خودش به اینکه زن نمی تواند رهبر باشد اشاره ایی نکرده پس از کجا فهمیدید دستور خداست ؟؟

این همه دلیل از آیات و روایات آورده شد آنوقت می گویید از کجا می توان فهمید دستور خداست؟!!!!!
شبـنم;451035 نوشت:

در ضمن همیشه مفسرین ما مردان بودند قانونگذاران ما مردان بودند حس میکنم چیزی که به نفع خودشونه بوده رو نوشتند

ما یک قانون گذار بیشتر نداریم و آنهم خداست در ضمن مفسر نمی گوید که نظر من این است بلکه می گوید آیه قرآن چنین می گوید در ضمن کسی جلوی زنان را نگرفته که تفسیر قرآن ننویسند.
شبـنم;451035 نوشت:

در ضمن هرجا قانونگذاران خواستند قدمی به نفع زنان بردارند با دیوار بلند افراطیونی روبرو شدند
هر کسی که بگوید آنچه که خدا گفته حق است و نه آنچه که ما فکر می کنیم حق است سریعا برچسب افراطی گیر به او زده می شود!
شبـنم;451035 نوشت:
توهم گناه مانع میشه چرا که میترسید سخنی برخلاف علما بگید( خدایش اعتراف میکنم حتی خود منم بعضی اوقات دچار عذاب وجدان میشم نمیدونم توهم یا نه :Gig: )

توهم گناه نیست. کلام خدا و معصومین چنین چیز را بیان می کند و اگر کسی با داشتن آگاهی با این سخنان مخالفت کند قطعا گناه کار است.[/]

بن موسی;450883 نوشت:
ما هم منکر این نیستیم که زنان می توانند به مقام های بالا برسند.ولی در عین حال می گوییم تا کنون کسی نتوانسته به مقام نبوت برسد.اگر بگویید این دو حرف شما با هم تناقض دارند،باز می گوییم شما دارید بین قوه و فعل خلط می کنید.زنان بالقوه می توانند به درجات بالایی برسند،فرضاً (به قید فرضاً توجه کنید) نبوت هم یکی از این درجات باشد.تناقضی ندارد با این که زنان بالفعل نتوانسته اند به درجه نبوت برسند.در تناقض از نظر منطق دانان،یکی از شروط وحدت قوه و فعل است که چون در اینجا این وحدت را نداریم،لذا تناقضی نداریم.

سلام

مقام نبوت یعنی رسیدن به مقامی که شخص در اثر وحی خبر از اینده بدهد
و طبق صریح قران بر حضرت مریم یا چند زن دیگر وحی شده و حتی فرشته روح بر مریم نازل شده است
تولد حضرت مریم و بزرگ شدن او نازل شدن فرشته بر او و بارداری او و تغذیه از طعام بهشتی و سخن گفتن خداوند با او
و ادله دیگر که همه صریح قران می باشد
نشان از ارتباط حضرت مریم با جهان ماورا و خداوند می باشد مگر پیامبران دیگر جز این داشته اند که نبی بوده اند ؟

در ضمن دو ایه از قران در اثبات نبی بودن حضرت مریم اورده ام اگر باز هم منکر ان هستید
ان ایات را رد کنید

بن موسی;450883 نوشت:
کتبی از ادیان دیگر که امروزه در دست ماست و به آن ها می گوییم انجیل و تورات هیچ کدام آسمانی نیستند و همگی تحریف شده اند.لذا متن آن ها چه از نظر منطقی و چه از نظر شرعی هیچ حجیتی ندارد.لطف کنید دیگر تکرار مکررات نکنید.چندین پست در نقد استناد به این کتب نوشته ایم.شما زمانی می توانید این مطلب را از این کتب قبول کنید،که مطالب این کتب درباره جسمانیت خدا را هم قبول کنید.برای مسلمان،این تورات و انجیل اعتباری ندارد و آسمانی نیستند این دو.ولی تورات و انجیل حقیقی آسمانی هستند.

من فقط از ایات قران استفاده کردم و ثابت کردم و نیازی به این کتابها نیست فعلا
هرچند شما نمی توانید منکر دروغ بودن تمام این کتابها بشوید
علما هم فقط تحریف را قبول دارند نه اینکه کل کتاب دروغ و باطله

موفق باشید

امام عشق;451081 نوشت:
دوست گرامی زمانی که خداوند در قرآن می فرماید هرچه رسول خدا(ص) بگوید سخن حق است.یعنی سخن رسول خدا(ص) همان سخن خداست.
و زمانی که رسول خدا(ص) می فرماید هر چه 12 امام(ع) بعدی بگویند درست است و سخن حق است. یعنی سخن امام معصوم(ع) سخن خداست.

زمانی که رسول خدا(ص) و امامان معصوم بگویند زن نباید رهبر شود یعنی این را خدا گفت.
اگر معصوم سخنی بگوبد مخالف امر و دستور خدا دیگر او معصوم نیست و فعل گناه انجام داده است.

هم از نبی مکرم اسلام(ص) و هم از امامان معصوم(ع) حدیث نقل شد زنان نمیتوانند رهبر وحاکم شوند.
و حتی آیاتی از قرآن هم نقل شده است.

نمیدانم شما و دیگر دوستان چه اصراری دارید که به ما بفهمانید از نبی خدا(ص) و امام معصوم بیشتر میفهمید.

شما که فکر میکنید از فرستادگان خدا بیشتر میفهمید سعی خود را بکنید تا رهبر شوید.البته نه در این کشور اسلامی.در کشورهای غیر اسلامی بروید و رهبر شوید.
موفق و موید باشید.

ما هر جور صحبت کنیم شما یه جور دیگه برداشت میکنی ما کی با خدا مخالفت کردیم گفتیم همانطور که ادیان دیگه هم پیامبر زن داشتند این احتمال هست منظور از رجل فقط مرد نباشه
نگفتم وقتی امام زمان ظهور کرد رهبری رو به زنان بده شما از کجا مطمئنید ایشان حاکم زن تعیین نمیکنه؟؟؟؟
به نظرم ادامه این بحث صحیح نیست نه شما میتونید روی افکار من اثر بزارید نه من روی عقاید شما میتونم اثری بزارم پس این بحث ها نتیجه ای نداره
اگه عمرمون اجازه داد به چشم خودمون یه روز رهبری زنان رو هم میبینیم نداد هم اون دنیا متوجه میشیم کی راست میگه کی اشتباه میکنه

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;451123 نوشت:
مقام نبوت یعنی رسیدن به مقامی که شخص در اثر وحی خبر از اینده بدهد

به چه دلیل نبوت را اینطور تعریف می کنید؟
باید ثابت کنید بین نبوت و خبر از آینده ملازمه ای هست.به هر حال این تعریف از نبوت تغییری در بحث ما ایجاد نمی کند.

بی نظیر;451123 نوشت:
و طبق صریح قران بر حضرت مریم یا چند زن دیگر وحی شده و حتی فرشته روح بر مریم نازل شده است
تولد حضرت مریم و بزرگ شدن او نازل شدن فرشته بر او و بارداری او و تغذیه از طعام بهشتی و سخن گفتن خداوند با او
و ادله دیگر که همه صریح قران می باشد
نشان از ارتباط حضرت مریم با جهان ماورا و خداوند می باشد مگر پیامبران دیگر جز این داشته اند که نبی بوده اند ؟

تکلم ملائکه با افراد به معنی وحی نیست.حضرت زهرا (س) هم با ملائکه صحبت می کردند،ولی ایشان نبی نبوده اند.محدثه بوده اند.حضرت مریم (س) هم همینطور هستند.رجوع کنید به پست قبلی بنده در نقد پست هایتان.به طور مفصل توضیح داده ایم.

بی نظیر;451123 نوشت:
در ضمن دو ایه از قران در اثبات نبی بودن حضرت مریم اورده ام اگر باز هم منکر ان هستید
ان ایات را رد کنید

در پست های قبلی ثابت کردیم که استدلال های شما صحیح نیستند.رجوع کنید به پست قبلی که در نقد پست شما آوردیم،ظاهراً این پست را ندیده اید.
ضمناً ما آیات را رد نمی کنیم.برداشت شما از آیات را نقد می کنیم.

بی نظیر;451123 نوشت:
من فقط از ایات قران استفاده کردم و ثابت کردم و نیازی به این کتابها نیست فعلا

ما هم نشان دادیم که اثباتتان ایراد دارد.

بی نظیر;451123 نوشت:
هرچند شما نمی توانید منکر دروغ بودن تمام این کتابها بشوید

ظاهراً می خواستید بگویید "نمی توانید قائل به دروغ بودن تمام این کتاب های بشوید".چون "نمی توانید منکر دروغ بودن تمام این کتاب ها بشوید" یعنی این که تمامی این کتاب های دروغ هستند.حقیر هم معتقد نیستم که تمامی مطالب این کتب ناصحیح هستند.در عین حال معتقد نیستم همگی صحیح هستند.

بی نظیر;451123 نوشت:
علما هم فقط تحریف را قبول دارند نه اینکه کل کتاب دروغ و باطله

علما علاوه بر تحریف،الهی نبودن را هم قبول دارند.برای مثال انجیل های موجود ابتدا توسط بشر نوشته شده اند و بعد همان انجیل بشری هم تحریف شده است.نه این که آسمانی باشد آن انجیل و سپس تحریف شود.خیر.همان انجیل بشری هم حتی تحریف شده است.
ما هم معتقدیم چه بسا مطالب صحیح پیدا شود،ولی به هیچ دلیل نمی توانید برای اثبات مدعایتان از این کتب استفاده کنید،چون حجیتی ندارند.ما این مطلب را به وضوح نشان دادیم.رجوع شود به پست های قبلی.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

(نگین);451126 نوشت:
ما هر جور صحبت کنیم شما یه جور دیگه برداشت میکنی ما کی با خدا مخالفت کردیم گفتیم همانطور که ادیان دیگه هم پیامبر زن داشتند این احتمال هست منظور از رجل فقط مرد نباشه
نگفتم وقتی امام زمان ظهور کرد رهبری رو به زنان بده شما از کجا مطمئنید ایشان حاکم زن تعیین نمیکنه؟؟؟؟
به نظرم ادامه این بحث صحیح نیست نه شما میتونید روی افکار من اثر بزارید نه من روی عقاید شما میتونم اثری بزارم پس این بحث ها نتیجه ای نداره
اگه عمرمون اجازه داد به چشم خودمون یه روز رهبری زنان رو هم میبینیم نداد هم اون دنیا متوجه میشیم کی راست میگه کی اشتباه میکنه

دوستان هم با آیات و روایات ثابت کردند هیچ دینی پیغمبر زن نداشت.

پستها را از ابتدا بخوانید و ببینید که بعضی از دوستان فرمودند بعد از ظهور امام زمان زنان هم رهبر میشوند.

دقیقا حق با شماست ، کسی نمی تواند روی افکار شکا تاثیر بگذارد. زیرا شما فکر میکنید زمانی که امام معصوم(ع) میگوید زن نمیتواند رهبر شود اشتباه میکند.و یخن حق را نمیخواهید قبول کنید.

قطعا سخن معصومین که فرمودند زنان نباید عهده دار حکومت شوند درست است.نه سخنان دیگران.

به نظر بنده بروید از ابتدا تمام روایات ذکر شده را با دقت مطالعه بفرمایید و خوب رویشان فکر کنید.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

(نگین);451126 نوشت:
ما هر جور صحبت کنیم شما یه جور دیگه برداشت میکنی ما کی با خدا مخالفت کردیم

حرف های شما خلاف آیات صریح قرآن و روایات هستند.

(نگین);451126 نوشت:
گفتیم همانطور که ادیان دیگه هم پیامبر زن داشتند

ما هم گفتیم که این ادعایتان ثابت نشده است.چون متن تورات و انجیل تحریف شده است و چه بسا نبوت زنان به آن اضافه شده باشد.ضمن این که این تورات و انجیل بشری است نه الهی.پس نمی توان با مطالعه آن به حقیقت پی برد.ممکن است متن آن دروغ باشد.

(نگین);451126 نوشت:
این احتمال هست منظور از رجل فقط مرد نباشه

شما فقط بعضی از پست ها را مطالعه می کنید؟ما در اینجا ثابت کردیم نبی زن نداشته ایم.

(نگین);451126 نوشت:
نگفتم وقتی امام زمان ظهور کرد رهبری رو به زنان بده شما از کجا مطمئنید ایشان حاکم زن تعیین نمیکنه؟؟؟؟

بحث ما فعلاً درباره رهبری و ولایت است.این با حاکم بودن گاهی اوقات فرق می کند.مثلاً رئیس جمهور مانند یک حاکم است،ولی ولایتی ندارد.لطفاً بحث ها را قاطی نکنید.

(نگین);451126 نوشت:
به نظرم ادامه این بحث صحیح نیست نه شما میتونید روی افکار من اثر بزارید نه من روی عقاید شما میتونم اثری بزارم پس این بحث ها نتیجه ای نداره

ببینید،حرف های شما نه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی است،نه طبق نظر علما و فقها و مفسرین،نه طبق نظر روایات،نه طبق نظر قرآن.تا کنون هیچ کدام کاربرانی که همفکر شما هستند،یک دلیل درست برای اثبات مدعایشان نیاورده اند.برای مثال ادله سرکار بی نظیر،فقط و فقط در صورتی فرد را قانع می کند که فرد قبل از آن پذیرفته باشد زنان می توانند نبی باشند!به هیچ وجه کسی که بی طرف است یا عقیده اش خلاف این است را متقاعد نمی کند.
ضمناً شما نگاه کنید،در این تاپیک چه کسانی هستند می گویند زن می تواند نبی یا ولی یا رهبر شود؟خود زن ها.پس قبول کنید که بی طرف نیستید نسبت به مسئله.و الا دلایل ما بسیار واضح و روشن هستند و از نظر علوم اسلامی،بسیار متقن هستند.ولی متاسفانه دلایلی که شما و همفکرانتان می آورید از نظر علوم اسلامی اعتباری ندارند و نادرست هستند.

(نگین);451126 نوشت:
اگه عمرمون اجازه داد به چشم خودمون یه روز رهبری زنان رو هم میبینیم نداد هم اون دنیا متوجه میشیم کی راست میگه کی اشتباه میکنه

برای دیدن حقیقت این مسئله نیازی نیست حتماً بریم به آخرت.کافی است فقط چشم هایمان را باز کنیم.حقیقت مسئله را خواهیم فهمید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

ملاصدرا;451109 نوشت:
این همه دلیل از آیات و روایات آورده شد آنوقت می گویید از کجا می توان فهمید دستور خداست؟!!!!!

اولاً در قرآن اشاره ای نشده فقط یک کلمه رجل آورده شده که شماها اون رو به مرد تفسیر کردید و از آنجایی که خود شما حضرات هر زمان که خواستید گفتید تفسیرها وحی مطلق نیست ما هم می گوییم تفسیرها وحی مطلق نیست و واقعا هم نیست وگرنه این همه تفسیر جدید بر قرآن نوشته نمیشد
ثانیاً تنها به دو سه روایات متوسل می شوید که آن هم معلوم نیست به چه دلالت دارد مثل همون روایت وارده شده از حضرت علی در مورد عقل زنان !!!!!!!!!! جناب ملاصدرا واقعا با این همه هوش و ذکاوتی که داری من همیشه تعجب میکنم چرا و به چه قصدی سعی داری از روایت معصوم استفاده کنی و زنان رو ناقص العقل جلوه بدی هر چی به شما برادر محترم گفته میشه این روایت به چیز خاصی دلالت داره منظور حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در اینجا، عقل حسابگر یا عقل اجتماعی است، نه عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا و کسب مقامات معنوی می‌شود و در این عقل هیچ تفاوتی بین مردان و زنان نیست.

ملاصدرا;451109 نوشت:
هر کسی که بگوید آنچه که خدا گفته حق است و نه آنچه که ما فکر می کنیم حق است سریعا برچسب افراطی گیر به او زده می شود!

اوکی باهات موافقم هر آنچه که خدا میگه حقه، ببخشید ها حق رأی و حق تحصیل هم خدا گفته بود از زنان گرفته شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منکر این قضیه نیستید که تازه چند دهه هست به زنان حق رأی داده شده، تازه چند دهه است که زنان دارن مثل مردان در رشته های مورد علاقه خود تحصیل می کنند .

[="Navy"]

بی نظیر;451123 نوشت:

مقام نبوت یعنی رسیدن به مقامی که شخص در اثر وحی خبر از اینده بدهد

ادغام دلیل عقلی و نقلی بر غلط بودن این تعریف از نبی:
فرض اول:مقام نبوت یعنی رسیدن به مقامی که شخص در اثر وحی خبر از اینده بدهد

(1):طبق آیه قرآن حضرت محمد آخرین نبی است و بعد از او نبی نخواهد بود (مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ )
(2):طبق روایات متواتر به حضرت فاطمه پس از فوت رسول الله خبرات غیبی می آمده که آن را در مصحف فاطمه جمع کرده اند
طبق فرض اول و (2) حضرت فاطمه نبی است اما چون با (1) تناقض دارد پس فرض اول باطل است.

پس تعریف ارایه شده از نبی صحیح نیست.[/]

[="Black"]

شبـنم;451144 نوشت:
اوکی باهات موافقم هر آنچه که خدا میگه حقه، ببخشید ها حق رأی و حق تحصیل هم خدا گفته بود از زنان گرفته شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منکر این قضیه نیستید که تازه چند دهه هست به زنان حق رأی داده شده، تازه چند دهه است که زنان دارن مثل مردان در رشته های مورد علاقه خود تحصیل می کنند .

کی گفته خدا گفته زنان حق تحصیل ندارند و حق رای.

از زمانی که این حکومت اسلامی شد. 22 بهمن سال 1357 زنان هم حق تحصیل داشتند و هم حق رای.
اما حق رهبری و حاکمیت ندارند.[/]

بن موسی;451138 نوشت:
بحث ما فعلاً درباره رهبری و ولایت است.این با حاکم بودن گاهی اوقات فرق می کند.مثلاً رئیس جمهور مانند یک حاکم است،ولی ولایتی ندارد.لطفاً بحث ها را قاطی نکنید.

بن موسی;451138 نوشت:
حرف های شما نه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی است،نه طبق نظر علما و فقها و مفسرین،نه طبق نظر روایات،نه طبق نظر قرآن.ت

سلام
جناب بن موسی لطف کنید به تایپیک ملکه سبا مراجعه کنید ببینید دوستانتان چه اصراری دارند بگویند که حتی حاکم و به قول شما ریاست جمهوری هم مختص مردان است و حکم خداست :khandeh!:
ما فعلا به همین ریاست جمهوری هم راضی هستیم که همه مخالفند و میگن باید حتما مرد باشه رهبری حالا واسه بعد

بن موسی;451138 نوشت:
برای دیدن حقیقت این مسئله نیازی نیست حتماً بریم به آخرت.کافی است فقط چشم هایمان را باز کنیم.حقیقت مسئله را خواهیم فهمید.

آفرین خدا شاهده از اول تایپیک تا الان هی میگم به واقعیات نگاه کنید ببینید زنان موفق چطور خلاف حرف شما رو نشان دادند

بن موسی;451138 نوشت:
ما هم گفتیم که این ادعایتان ثابت نشده است.چون متن تورات و انجیل تحریف شده است و چه بسا نبوت زنان به آن اضافه شده باشد.ضمن این که این تورات و انجیل بشری است نه الهی.پس نمی توان با مطالعه آن به حقیقت پی برد.ممکن است متن آن دروغ باشد.

همانطور که خانم بی نظیر گفتند کسی نمیتونه با قاطعیت بگه تمام متن این کتب تحریف شده شما چطور با قاطعیت میگید این کتاب ها تحریف شده ؟؟

امام عشق;451148 نوشت:
کی گفته خدا گفته زنان حق تحصیل ندارند و حق رای.

از زمانی که این حکومت اسلامی شد. 22 بهمن سال 1357 زنان هم حق تحصیل داشتند و هم حق رای.
اما حق رهبری و حاکمیت ندارند.


اونم به دست میارن جناب امام عشق عجله نکن :Nishkhand: :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

شبـنم;451144 نوشت:
اولاً در قرآن اشاره ای نشده فقط یک کلمه رجل آورده شده که شماها اون رو به مرد تفسیر کردید و از آنجایی که خود شما حضرات هر زمان که خواستید گفتید تفسیرها وحی مطلق نیست ما هم می گوییم تفسیرها وحی مطلق نیست و واقعا هم نیست وگرنه این همه تفسیر جدید بر قرآن نوشته نمیشد

شما یا پاسخ ما را ندیده اید،یا از عمد نمی خواهید ببینید.جواب این که رجل به چه معناست را دو سه بار تکرار کردیم.منتهی شما و دوستانتان نمی بینید این جواب را.بنده نمی دانم این عمدی است یا سهوی.انشاء الله که سهوی است.به این پست مراجعه کنید.

شبـنم;451144 نوشت:
ثانیاً تنها به دو سه روایات متوسل می شوید که آن هم معلوم نیست به چه دلالت دارد مثل همون روایت وارده شده از حضرت علی در مورد عقل زنان !!!!!!!!!! جناب ملاصدرا واقعا با این همه هوش و ذکاوتی که داری من همیشه تعجب میکنم چرا و به چه قصدی سعی داری از روایت معصوم استفاده کنی و زنان رو ناقص العقل جلوه بدی هر چی به شما برادر محترم گفته میشه این روایت به چیز خاصی دلالت داره منظور حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در اینجا، عقل حسابگر یا عقل اجتماعی است، نه عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا و کسب مقامات معنوی می‌شود و در این عقل هیچ تفاوتی بین مردان و زنان نیست.

باشد فرض می کنیم تقسیم بندی شما از عقل درست باشد و واقعاً منظور امام علی (ع) از عقل این بوده.در پاسخ می گوییم برای حکومت و ولایت،عقل حسابگر و اجتماعی هم نیاز است.در نتیجه تغییری ایجاد نمی شود در استدلال ما و استدلالمان به قوت خودش باقی است.

شبـنم;451144 نوشت:
اوکی باهات موافقم هر آنچه که خدا میگه حقه، ببخشید ها حق رأی و حق تحصیل هم خدا گفته بود از زنان گرفته شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منکر این قضیه نیستید که تازه چند دهه هست به زنان حق رأی داده شده، تازه چند دهه است که زنان دارن مثل مردان در رشته های مورد علاقه خود تحصیل می کنند .

باز هم تکرار مکررات.ما کی گفتیم زنان حق ندارند خواندن و نوشتن بلد باشند و رای بدهند؟شما مدام این ادعاهایتان را تکرار می کنید.
اصولاً ادله شما و دوستانتان در بحث یکی از موارد زیر است:
1-ببینید در جهان زنان رهبر شده اند،پس رهبری حق زنان است.
2-همانطور که زنان پیش از این حق نوشتن و رای دادن نداشتند،ولی این حق را گرفتند،حق حکومت را خواهند گرفت.
3-تورات و انجیل گفته زن نبی داشته ایم،پس زنان حق رهبری و حکومت دارند.
هر چه استدلال بنده از شما سرکار نگین دیده ام از این سه حالت خارج نبوده است و بار ها جواب همه را داده ایم.
شما بروید معیارتان را حکومت های طاغوتی قرار دهید.چه اصراری دارید بگویید معیار من اروپاست،حکومت های طاغوتی است که در هر پستتان این را تکرار می کنید.باشد بروید معیارتان را این ها قرار دهید.خواهیم دید آن کس که معیارش را خودش یا طاغوت قرار می دهد بر حق است یا آن کس که معیارش را قرآن و معصومین (ع) و عقل و اجماع قرار می دهد.خواهیم دید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

شبـنم;451144 نوشت:
اولاً در قرآن اشاره ای نشده فقط یک کلمه رجل آورده شده که شماها اون رو به مرد تفسیر کردید و از آنجایی که خود شما حضرات هر زمان که خواستید گفتید تفسیرها وحی مطلق نیست ما هم می گوییم تفسیرها وحی مطلق نیست و واقعا هم نیست وگرنه این همه تفسیر جدید بر قرآن نوشته نمیشد

اولا ما نمی گوییم تفسیر وحی همواره مطلق نیست بلکه اگر ظاهر آیه و روایات وارده در این مورد به حد یقین باشد و ادله عقلی هم بر صحیح بودن تفسیر وجود دارد که در این مورد چنین است می گوییم این تفسیر قطعا صحیح است و قطعا هیچ زن نبی نداشته ایم
ثانیا منظور ما از آیات و روایات در مورد مسائلی بود که ولایت زنان را در مورد حکومت داری نفی می کند که به طور مفصل ارایه شد و جوابی به آنها داده نشده
شبـنم;451144 نوشت:

ثانیاً تنها به دو سه روایات متوسل می شوید که آن هم معلوم نیست به چه دلالت دارد مثل همون روایت وارده شده از حضرت علی در مورد عقل زنان !!!!!!!!!! جناب ملاصدرا واقعا با این همه هوش و ذکاوتی که داری من همیشه تعجب میکنم چرا و به چه قصدی سعی داری از روایت معصوم استفاده کنی و زنان رو ناقص العقل جلوه بدی هر چی به شما برادر محترم گفته میشه این روایت به چیز خاصی دلالت داره منظور حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در اینجا، عقل حسابگر یا عقل اجتماعی است، نه عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا و کسب مقامات معنوی می‌شود و در این عقل هیچ تفاوتی بین مردان و زنان نیست.

اولا دو سه روایت کجا بود؟! قریب به صد روایت در این مورد وجود دارد در صفحه های قبلی ما فقط سه دسته از این ده دسته روایات را قرار دادیم می توانید به آنها رجوع کنید.
ثانیا اگر نظرات ما در در این تاپیک را دیده باشید ما حرفی از ناقص العقل بودن زنان نزده ایم و یا حداقل به خاطر نداریم چنین حرفی زده باشیم بلکه تاکید هم کردیم که فلسفه عدم ولايت زن، نقصان ذاتي زن نيست، بلكه رعايت مصالح زن و مرد است.
ثالثا درباره آن خطبه نهج البلاغه بحث هایی هم وجود دارد که اگر وقت شد در یک تاپیک دیگر درباره آن مطالبی را بیان خواهم کرد.
شبـنم;451144 نوشت:

اوکی باهات موافقم هر آنچه که خدا میگه حقه، ببخشید ها حق رأی و حق تحصیل هم خدا گفته بود از زنان گرفته شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منکر این قضیه نیستید که تازه چند دهه هست به زنان حق رأی داده شده، تازه چند دهه است که زنان دارن مثل مردان در رشته های مورد علاقه خود تحصیل می کنند .

ما که بار ها گفتیم اسلام می گوید طلب علم بر زن و مرد واجب است حال چه کسی خلاف آیات و روایات فتوا داده به ما ربطی ندارد طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى‏ كُلِ‏ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة و همچنین درباره حق رای اما این دلیل نمی شود که بگوییم پس باید ارث زن و مرد را هم برابر کرد و برای زنان ولایت قایل شد و ...! چون این احکام قطعی الهی است.
چند بار است که این سخنان را تکرار می کنید؟!!!!!!!!!!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

(نگین);451149 نوشت:
جناب بن موسی لطف کنید به تایپیک ملکه سبا مراجعه کنید ببینید دوستانتان چه اصراری دارند بگویند که حتی حاکم و به قول شما ریاست جمهوری هم مختص مردان است و حکم خداست

عقیده بنده هم عقیده این بزرگواران است.منتهی فرض می کنیم شرعاً رئیس جمهور شدن زن جایز باشد.

(نگین);451149 نوشت:
ما فعلا به همین ریاست جمهوری هم راضی هستیم که همه مخالفند و میگن باید حتما مرد باشه رهبری حالا واسه بعد

رهبری را وقتی به دست خواهید آورد که ردی از اسلام در جامعه باقی نمانده باشد.ریاست جمهوری هم خدا آگاه است.

(نگین);451149 نوشت:
آفرین خدا شاهده از اول تایپیک تا الان هی میگم به واقعیات نگاه کنید ببینید زنان موفق چطور خلاف حرف شما رو نشان دادند

اولاً بنده گفتم حقیقت واضح است.نگفتم واقعیت.شما ابتدا باید متوجه فرق بین این دو شوید.ثانیاً در پست قبلم گفتم،ادله شما از این سه حالت خارج نبوده تا کنون:
1-ببینید در جهان زنان رهبر شده اند،پس رهبری حق زنان است.
2-همانطور که زنان پیش از این حق نوشتن و رای دادن نداشتند،ولی این حق را گرفتند،حق حکومت را خواهند گرفت.
3-تورات و انجیل گفته زن نبی داشته ایم،پس زنان حق رهبری و حکومت دارند.
شما بروید معیارتان را طاغوت قرار دهید.

ایها الناس،معیار این دو نفر،طاغوت است.معیار این دو نفر اروپا و غرب و آمریکاست.مدینه فاضله ایشان غرب و طاغوت است.حال آن که مسلمان باید به طاغوت کافر باشد.اگر این حرف های شما را یک کافر می زد برای من خیلی قابل هضم تر بود تا کسی که خودش را پیرو قرآن و معصومین (ع) می داند.

(نگین);451149 نوشت:
همانطور که خانم بی نظیر گفتند کسی نمیتونه با قاطعیت بگه تمام متن این کتب تحریف شده شما چطور با قاطعیت میگید این کتاب ها تحریف شده ؟؟

کافی است در این زمینه اندکی مطالعه تاریخی داشته باشید.چیزی که اکنون دست ماست حتی در ابتدا یک کتاب الهی نبوده.از همان ابتدا یک کتاب بشری بوده است.

شبـنم;451153 نوشت:
اونم به دست میارن جناب امام عشق عجله نکن

باز هم علاقه تان به طاغوت را نشان می دهید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بن موسی;451162 نوشت:
شما یا پاسخ ما را ندیده اید،یا از عمد نمی خواهید ببینید.جواب این که رجل به چه معناست را دو سه بار تکرار کردیم.منتهی شما و دوستانتان نمی بینید این جواب را.بنده نمی دانم این عمدی است یا سهوی.انشاء الله که سهوی است.به این پست مراجعه کنید.

بله دلایلتون رو خوندم ولی من دلایل شما رو قبول ندارم ببخشید ها، خواهرم نگین هم قبول نداره :Gol:

بن موسی;451162 نوشت:
-ببینید در جهان زنان رهبر شده اند،پس رهبری حق زنان است.

باز تکرار مکررات به قول شما
دوست عزیز وقتی به قول شما خداوند میگه زن نباید رهبر شود بنا به چه دلایلی، اگه این رهبری برای جامع مضر باشه
پس نباید رهبر زنی داشته باشیم که خلاف این حرف رو ثابت کنه در حالی که بوده زنانی که هم رهبر و حاکم بوده اند و هم موفق عمل کردند این با حرف خدا جور در نمیاد

بن موسی;451162 نوشت:
شما بروید معیارتان را حکومت های طاغوتی قرار دهید.چه اصراری دارید بگویید معیار من اروپاست،حکومت های طاغوتی است که در هر پستتان این را تکرار می کنید.باشد بروید معیارتان را این ها قرار دهید.خواهیم دید آن کس که معیارش را خودش یا طاغوت قرار می دهد بر حق است یا آن کس که معیارش را قرآن و معصومین (ع) و عقل و اجماع قرار می دهد.خواهیم دید.

ببخشید ها ولی شما هم اول و آخرش همین رو میگید

ملاصدرا;451166 نوشت:
ما که بار ها گفتیم اسلام می گوید طلب علم بر زن و مرد واجب است حال چه کسی خلاف آیات و روایات فتوا داده به ما ربطی ندارد طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى‏ كُلِ‏ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة و همچنین درباره حق رای اما این دلیا نیم شود که بگوییم پس باید ارث زن و مرد را هم برابر کرد و برای زنان ولایت قایل شد و ...! چون این احکام قطعی الهی است.

چطور ربط نداره یه زمانی اونا هم پای مصالح رو وسط کشیدند و مانع سوادآموزی زنان شدند پس ربط داره

شبـنم;451169 نوشت:
بله دلایلتون رو خوندم ولی من دللیل شما رو قبول ندارم ببخشید ها :Gol:

به چه دلیلی دلایل ایشان را قبول ندارید؟!!
شبـنم;451169 نوشت:
باز تکرار مکررات به قول شما
دوست عزیز وقتی به قول شما خداوند میگه زن نباید رهبر شود بنا به چه دلایلی، اگه این رهبری برای جامع مضر باشه
پس نباید رهبر زنی داشته باشیم که خلاف این حرف رو ثابت کنه در حالی که بوده زنانی که هم رهبر و حاکم بوده اند و هم موفق عمل کردند این با حرف خدا جور در نمیاد


چندین بار است داریم تکرار می کنیم و اینقدر به این سوال تکراری را جواب دادیم دیگر خسته شدیم!! اما ظاهرا کسی نمی بیند یا توجه نمی کند یا شاید نمی خواهد قبول کند....
شبـنم;451171 نوشت:
چطور ربط نداره یه زمانی اونا هم پای مصالح رو وسط کشیدند و مانع سوادآموزی زنان شدند پس ربط داره

چه ربطی داره؟!!
ما داریم می گیم آیات و روایات می گوید زنان باید تحصیل کنند اما همین آیات و روایات حکومت زنان را نفی می کنند.
اصلا این دو موضوع چه ربطی به هم دارند؟!!!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

شبـنم;451169 نوشت:
بله دلایلتون رو خوندم ولی من دللیل شما رو قبول ندارم ببخشید ها

ادعای بدون دلیل.شما نقضش کنید استدلال را.تا زمانی که نقضش نکرده باشید،حرفتان یک ادعا است که از نظر منطقی هیچ اعتباری ندارد.منتظر پاسخ شما هستم.

شبـنم;451169 نوشت:
باز تکرار مکررات به قول شما

تکرار مکررات در اینجا از سوی شما بوده نه بنده.

شبـنم;451169 نوشت:
دوست عزیز وقتی به قول شما خداوند میگه زن نباید رهبر شود بنا به چه دلایلی، اگه این رهبری برای جامع مضر باشه
پس نباید رهبر زنی داشته باشیم که خلاف این حرف رو ثابت کنه در حالی که بوده زنانی که هم رهبر و حاکم بوده اند و هم موفق عمل کردند این با حرف خدا جور در نمیاد

اولاً دین دار حقیقی بین حرفی که خدا می زند و گمان خودش،قطعاً حرف خدا را انتخاب می کند.پس ما هم در اینجا حرف خدا را صحیح می دانیم.ولی شما معیار را حرف خدا قرار نمی دهید.معیار را خودتان قرار می دهید.واضح است که ما نباید خودمان را معیار قرار دهیم.ولی شما مدام این کار را تکرار می کنید.لذا اگر اینجا تعارضی (یا بهتر است بگوییم گمان تعارض) بین وحی و عقل وجود دارد،باید به حرف وحی گوش دهیم.عقل واقعی را آن کس دارد که آنطور عمل می کند که خدا خواسته.
ثانیاً این حرفتان باز هم بر می گردد به تفسیر شما از موفقیت.موفقیت یعنی اجرای دین که کل طاغوت هدفشان ضربه زدن به دین است نه اجرای آن.ما در تاریخ جهان بجز در حکومت های طاغوتی رهبر زن نداشته ایم که همه طاغوتی هستند و ما باید ضدشان باشیم،منتهی شما طرفدارشان هستید.

شبـنم;451169 نوشت:
ببخشید ها ولی شما هم اول و آخرش همین رو میگید

علت این که بنده پاسخ تکراری می دهم،این است که شما حرف تکراری می زنید،لذا پاسخ تکراری می گیرید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بن موسی;451168 نوشت:
ایها الناس،معیار این دو نفر،طاغوت است.معیار این دو نفر اروپا و غرب و آمریکاست.مدینه فاضله ایشان غرب و طاغوت است.حال آن که مسلمان باید به طاغوت کافر باشد.اگر این حرف های شما را یک کافر می زد برای من خیلی قابل هضم تر بود تا کسی که خودش را پیرو قرآن و معصومین (ع) می داند.

بن موسی;451168 نوشت:
شما بروید معیارتان را طاغوت قرار دهید.

بن موسی;451168 نوشت:
رهبری را وقتی به دست خواهید آورد که ردی از اسلام در جامعه باقی نمانده باشد

هر وقت با شما صحبت کردم جز اینکه گفتی برو پیرو ادیان دیگه بشو معیارت طاغوته و ............................ چیز دیگه ای نگفتی فقط حرفات باعث ناراحتی میشه
فقط خدا هم میتونه قضاوت کنه کی کافره کی مسلمان ادعایی هم در این رابطه نکردم
دیگه هم علاقه ای به شرکت در این بحث ندارم و تمایلی به جواب دادن به صحبت های شما رو ندارم هر جور دوست داری فکر کن
خوش باش

آیات 7 و 8 از سوره انبیا:
" وَما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلّا رِجالًا نُّوحی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُواْ اَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاتَعْلَمُونَ " ، " وَما جَعَلْناهُمْ جَسَدًا لّا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَما کانُوا خالِدینَ "
ترجمه این آیات چنین است :
" ( اى پیامبر ! ) ما پیش از تو پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه ( آنها نیز ) مردانى بودند که به ایشان وحى مى ‏کردیم ، پس ( به آنان بگو : ) اگر خودتان نمى دانید از آگاهان ( و اهل کتاب ) بپرسید " ، " و آنها را پیکرهایى که غذا نخورند ، قرار ندادیم و آنان عمر جاودان نداشتند "

سلام

دلیل شما بر اینکه معنی رجل در این ایه مرد است نه انسان لغو است چون اشاره به این ایه کردین

بن موسی;450850 نوشت:
آیه 130 سوره الانعام می گوید:
«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ»
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏ اند.
آیه 130،سوره الانعام (سوره 6)

دقت فرمایید خطابات قرانی همیشه به یک گروه خاص نیست گاهی می گوید ای کسانی که ایمان اورده اید
گاهی می گوید ای مردم گاهی می گوید ای مسلمانان
شما نمی تو.انید همه اینها را یکی بگیرید

در ایه قرمز رنگ خطاب به جن و انس شده و در اول ایه کاملا مشخص است

حال به ایه ابی دقت کنید خطاب ایه به نوع انسان است نه جن و انس
چرا که می گوید ما قبل ازتو دقت کنید تو بر می گردد به انسان نه به جن

از طرف دیگر در اخر ایه خوب دقت کنید چه می گوید می گوید انها پیکرهایی نبودند که غذا نخورند
یا عمر جاودانه نداشتند
منظور از این جملات چیست ؟
ایا منظور این نیست که انها انسان بودند

طبیعی ترین مطلب در یک انشا نویسی و صحیح نوشتن این است که قسمت پایانی جمله نتیجه و تمام کننده قسمت اول ان باشد
و اینجا کاملا با توجه به قسمت پایانی مفهوم گوینده از قسمت اول مشخص می شود

والا بخدا مطلب اینقدر واضح و اشکار هست که به هرکسی که کلاس پنجم ابتدایی هم باشه
این نکته ادبی رو می فهمه و درک می کنه
مگر کسی که قصد عناد داشته باشه
تا واضحات ادبی رو هم قبول نکنه

موفق باشید


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

(نگین);451182 نوشت:
هر وقت با شما صحبت کردم جز اینکه گفتی برو پیرو ادیان دیگه بشو معیارت طاغوته و ............................ چیز دیگه ای نگفتی فقط حرفات باعث ناراحتی میشه

بنده نگفتم پیرو ادیان شوید،بلکه گفتم ادله شما،مبتنی است بر حجت بودن کتب آسمانی ادیان دیگر.ولی حقیقتاً بار ها گفتم که معیار شما طاغوت است،معیارتان خدا نیست.قصد بنده ایجاد ناراحتی نیست،قصد بنده بیان حقیقت است.ولی این عیناً حقیقت است.هیچ توهینی هم نیست.شما خودتان بار ها گفتید بروید کشور های دیگر را ببینید.یعنی خودتان بار ها بیان کردید که بنده طرفدار کشور های دیگر هستم.
اگر هم شما ناراحت شده باشید بنده باکی ندارم،چون قصدم ناراحتی شما نبوده،ولی در مسیر بیان و دفاع حق چه بسا بسیاری از افراد ناراحت شوند.چه بسا شهید در مسیر دفاع از حق زجر بکشد،مهم این است که اجرش نزد خدا محفوظ است و این درد برایش شیرین است.حال چه من ناراحت شوم چه شما،اگر بر حق باشیم نباید ناراحت شویم.مانند شهید.چون خداوند تلاشمان را می بیند.

(نگین);451182 نوشت:
فقط خدا هم میتونه قضاوت کنه کی کافره کی مسلمان ادعایی هم در این رابطه نکردم

باز هم یک گزاره غلط.معصومین (ع) هم می توانند قضاوت کنند.

(نگین);451182 نوشت:
دیگه هم علاقه ای به شرکت در این بحث ندارم و تمایلی به جواب دادن به صحبت های شما رو ندارم هر جور دوست داری فکر کن

بنده منتهی به بررسی صحبت های شما در این تاپیک ادامه خواهم داد.

(نگین);451182 نوشت:
خوش باش

در سایه عنایات الهی و حضرت ولی عصر (عج) پیروز و مستدام باشید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

ملاصدرا;451174 نوشت:
به چه دلیلی دلایل ایشان را قبول ندارید؟!!

بن موسی;451179 نوشت:
ادعای بدون دلیل.شما نقضش کنید استدلال را.تا زمانی که نقضش نکرده باشید،حرفتان یک ادعا است که از نظر منطقی هیچ اعتباری ندارد.منتظر پاسخ شما هستم.

بن موسی;451179 نوشت:
علت این که بنده پاسخ تکراری می دهم،این است که شما حرف تکراری می زنید،لذا پاسخ تکراری می گیرید.

باید اعتراف کنم تو این دو سه روزه به اندازه همه عمرم خسته شدم تنها کاری هم که کردم جر وبحث بیشی نبود که یا ناراحت شدم یا ناراحت کردم
دنیای واقعی یه چیز دیگه است هر کی توان و اراده داشته باشه میتونه به هر چی میخواد برسه نشد هم نداریم به نظر من زنان میتونن به هر چی میخوان برسن ریاست جمهوری در ایران هم چیزی نیست که به دست نیاد یه روز اونم به دست میارن و نه حرف من میتونه مانع شه و نه حرف شما و دولت هم میپذیره مثل خیلی از کشورها به زنهاش بیشتر از این بها بده

لطفا دیگه رو من نقل قول نزنید :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;451185 نوشت:
دقت فرمایید خطابات قرانی همیشه به یک گروه خاص نیست گاهی می گوید ای کسانی که ایمان اورده اید
گاهی می گوید ای مردم گاهی می گوید ای مسلمانان
شما نمی تو.انید همه اینها را یکی بگیرید

خطاب این آیه معلوم است.گروه جن و انس.خب که چه؟

بی نظیر;451185 نوشت:
حال به ایه ابی دقت کنید خطاب ایه به نوع انسان است نه جن و انس
چرا که می گوید ما قبل ازتو دقت کنید تو بر می گردد به انسان نه به جن

مگر بنده گفتم خطاب به نوع جن است؟چه ارتباطی دارد مطلب شما با مطلب ما؟
بنده هیچ ربطی نمی بینم.ما استدلالمان کجایش بر مبنای این بود که آن آیه خطاب به اجنه است؟اتفاقاً ما خودمان گفتیم که یکی از این دو حالت است:یا خطاب نوع بشر است یا خطاب فقط مردان است.یعنی به طور ضمنی گفته ایم که در هر صورت خطاب اجنه نیستند.

بی نظیر;451185 نوشت:
از طرف دیگر در اخر ایه خوب دقت کنید چه می گوید می گوید انها پیکرهایی نبودند که غذا نخورند
یا عمر جاودانه نداشتند
منظور از این جملات چیست ؟
ایا منظور این نیست که انها انسان بودند

اولاً چه کسی گفته که اجنه غذا نمی خورند یا جاودان هستند؟
ثانیاً چه ارتباطی دارد؟ما هم خطاب آیه را به انسان گرفتیم.ولی ثابت کردیم که خطاب به نوع انسان نیست،به مرد است.

بی نظیر;451185 نوشت:
طبیعی ترین مطلب در یک انشا نویسی و صحیح نوشتن این است که قسمت پایانی جمله نتیجه و تمام کننده قسمت اول ان باشد
و اینجا کاملا با توجه به قسمت پایانی مفهوم گوینده از قسمت اول مشخص می شود

والا بخدا مطلب اینقدر واضح و اشکار هست که به هرکسی که کلاس پنجم ابتدایی هم باشه
این نکته ادبی رو می فهمه و درک می کنه
مگر کسی که قصد عناد داشته باشه
تا واضحات ادبی رو هم قبول نکنه


خداوند قضاوت می کند چه کسی قصد عناد دارد.منتهی سرکار بی نظیر،بنده با وجود این که درس ها و متون زیادی را در رابطه با تفسیر قرآن خوانده ام،جرئت نمی کنم برای خودم به تفسیر قرآن بپردازم.جز در مواردی که ضروری می بینم و می دانم حرفم مطابق نظر معصومین (ع) است.ولی شما متاسفانه انواع و اقسام تفاسیر ها را از وحی انجام می دهید بدون آن که معیار صحیحی برای مشخص کردن صحت این تفاسیر داشته باشید.
در پایان این که مطلب شما استدلال ما را نقض نمی کند.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

شبـنم;451196 نوشت:
باید اعتراف کنم تو این دو سه روزه به اندازه همه عمرم خسته شدم تنها کاری هم که کردم جر وبحث بیشی نبود که یا ناراحت شدم یا ناراحت کردم

ما ناراحت نمی شویم.اگر هم ناراحت شویم علتش دلسوزی است و این که می خواهیم بقیه متوجه صلاح خود بشوند.

شبـنم;451196 نوشت:
دنیای واقعی یه چیز دیگه است هر کی توان و اراده داشته باشه میتونه به هر چی میخواد برسه نشد هم نداریم به نظر من زنان میتونن به هر چی میخوان برسن ریاست جمهوری در ایران هم چیزی نیست که به دست نیاد یه روز اونم به دست میارن و نه حرف من میتونه مانع شه و نه حرف شما و دولت هم میپذیره مثل خیلی از کشورها به زنهاش بیشتر از این بها بده

بله در دنیای واقعی هر کسی میتواند هر کاری کند.کافی است اراده کند:شراب بخورد،عریان به سواحل برود،بی حجاب باشد،نماز نخواند،روزه نگیرد،معصومین (ع) و مظلومین را شهید کند،کفر بگوید،شرک بگوید و ... .آیا این که می تواند به این ها برسد،بیانگر این است که این ها خوب هستند؟
حرف شما هم همینطور است.می گویید در این دنیا زن ها می توانند حاکم شوند.خب بتوانند،چه ربطی دارد؟مردم هم می تواند انواع و اقسام گناه های دیگر را انجام دهند.آیا این دلیل بر حقانیت این کار هاست؟چون می شود این کار ها را انجام داد،پس این کار ها درست هستند؟!
این هم باز مبتنی بر حرف قبلیتان است:ما زنان توانستیم حق تحصیل را بگیریم،پس می توانیم حق حکومت را بگیریم.خب بگیرید.مهم این است که بر حق نیستید و طاغوتید.بحثمان بر سر بر حق بودن است،نه بر سر این که آیا به عنوان یک واقعیت چنین چیزی ممکن است یا نه.به عنوان یک حقیقت،چنین چیزی مخالف فرمان صریح خداوند است.

دولت معیار چنین چیزی نیست.الحمد لله مملکت ولی فقیه و رهبر دارد،مملکت خبرگان دارد،مملکت روحانی و عالم دارد.این ها هستند که قانون اساسی را تعیین می کنند.وقتی می توانید حق حکومت و رهبری را به زنان بدهید که این بزرگواران در کشور نباشند.و ما هم نباشیم.

شبـنم;451196 نوشت:
لطفا دیگه رو من نقل قول نزنید

اگر لازم بود بنده نقل قول می زنم.

در آخر این که به همه خواهران گرامی توصیه می کنم این نکته را یادشان نرود که در دین،ابتدا معیار وحی است و سپس عقل.حرف وحی درست است نه حدس و گمان عقل.البته عقل حقیقی،همان را خواهد گفت که وحی می گوید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

شبـنم;451153 نوشت:
اونم به دست میارن جناب امام عشق عجله نکن :Nishkhand: :Gol:

در مثل جای مناقشه نیست.
شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گه لپ لپ خورد گه دانه دانه.

تواین کشور که عمرا به هدفتون برسید.
ولی میتونید به کشورهای همسایه بروید و اونجا رهبر یا رئیس جمهور بشید.[/]

بن موسی;451211 نوشت:
خطاب این آیه معلوم است.گروه جن و انس.خب که چه؟

سلام

معلوم میشه اصلا دقت نکردین وگرنه اینجوری جواب نمی دادین

منظورم اینه که خطاب یک ایه به گروه جن و انس هست

و ایه دیگر خطابش فقط انسانها هستند

پس شما نمی تونید این دو ایه رو مقایسه کنید و از قیاس انها نتیجه بگیرید رجل مرد می دهد
اساسا قیاس شما اینجا خطا و اشتباه هست
در صورتی قیاس شما درست بود که خطاب هر دو ایه یا به هردوگروه جن و انس بود یا هر دو به انسان

لطفا دقت کنید و تامل

بن موسی;451211 نوشت:
ما هم خطاب آیه را به انسان گرفتیم.ولی ثابت کردیم که خطاب به نوع انسان نیست،به مرد است.

شما اگر خطاب ایه را به انسان گرفتید پس چرا این ایه را با ایه ای مقایسه می کنید که خطاب ان به جن و انسان می باشد ؟؟؟!!!!

بن موسی;451211 نوشت:
خداوند قضاوت می کند چه کسی قصد عناد دارد.منتهی سرکار بی نظیر،بنده با وجود این که درس ها و متون زیادی را در رابطه با تفسیر قرآن خوانده ام،جرئت نمی کنم برای خودم به تفسیر قرآن بپردازم.جز در مواردی که ضروری می بینم و می دانم حرفم مطابق نظر معصومین (ع) است.ولی شما متاسفانه انواع و اقسام تفاسیر ها را از وحی انجام می دهید بدون آن که معیار صحیحی برای مشخص کردن صحت این تفاسیر داشته باشید.
در پایان این که مطلب شما استدلال ما را نقض نمی کند.

من قران رو تفسیر نمی کنم
بلکه انچه را عقلانی و درست می بینم بیان می کنم عقل بهترین حجت برای پذیرش امور می باشد

موفق باشید

بی نظیر;451509 نوشت:

من قران رو تفسیر نمی کنم
بلکه انچه را عقلانی و درست می بینم بیان می کنم عقل بهترین حجت برای پذیرش امور می باشد
موفق باشید

مشکل اینجاست که آنچه عقل شما درست می پندارد عقل هزاران مجتهد و عالم غلط می داند پس این عقل که خلاف نظر اکثریت می گوید آن عقلی نیست که حجت است و مصداق تفسیر برای است....
بگذریم...

جواب ما چی شد؟!!
ما گفتیم پیامبران زن بوده اند و آیه است که "ان مریم کانت من النبیین" و " و ما ارسلنا قبلک الا نساء نوحی الیهن"
چه چیزی را ثابت کردید؟!! آیا با این اثبات زنان ولایت پیدا کردند برای حکومت داری؟؟؟ گفتیم نبی ولایت برای حکومت ندارد بلکه آن امام است که چنین ولایتی دارد.
لطفا تاپیک را با این بحث به حاشیه نبرید چون فرضا که زنان پیامبر باشند چیزی هم ثابت نمی شود

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;451509 نوشت:
معلوم میشه اصلا دقت نکردین وگرنه اینجوری جواب نمی دادین

منظورم اینه که خطاب یک ایه به گروه جن و انس هست

و ایه دیگر خطابش فقط انسانها هستند

پس شما نمی تونید این دو ایه رو مقایسه کنید و از قیاس انها نتیجه بگیرید رجل مرد می دهد
اساسا قیاس شما اینجا خطا و اشتباه هست
در صورتی قیاس شما درست بود که خطاب هر دو ایه یا به هردوگروه جن و انس بود یا هر دو به انسان

لطفا دقت کنید و تامل


چه ارتباطی دارد؟بر چه مبنایی می گویید چون خطاب یک آیه انسان ها هستند و خطاب آیه دیگر اجنه،پس نمی شود این دو را مقایسه کرد؟
اتفاقاً پاسخ شما را اینطور می دهیم:در یک آیه خطاب به جن و انس است و در آیه دیگر خطاب به انس و این یعنی عموم و خصوص من وجه.لذا اشتراک دارند و کاملاً می شود این ها را با هم مقایسه کرد.از نظر منطقی هر دو مفهوم قابل قیاس هستند با هم.نسبتشان یا عموم و خصوص مطلق است،یا عموم و خصوص من وجه،یا تباین،یا تساوی.

بی نظیر;451509 نوشت:
شما اگر خطاب ایه را به انسان گرفتید پس چرا این ایه را با ایه ای مقایسه می کنید که خطاب ان به جن و انسان می باشد ؟؟؟!!!!

شما ظاهراً استدلال بنده را یا نخوانده اید یا متوجه نشده اید.از نظر منطقی هیچ اشکالی وجود ندارد در اینجا.اولاً که خودتان آمدید و در جای دیگری،اصطفی در آل عمران را با اصطفی حضرت مریم (س) مقایسه کردید.مثل خودتان بخواهیم فکر کنیم،نباید این کار را می کردید!خطاب فرق می کرد.یکی مربوط به آل عمران بود یکی مربوط به حضرت مریم (س)!حال نوبت به ما که رسید،این کار اشتباه است.ثانیاً چه ربطی دارد چه کسانی را خطاب کرده؟چه ارتباطی با بحث ما دارد؟
آیه گروه انس را خطاب کرده و مطلب x را راجع به آن ها گفته است.
آیه گروه انس و جن را خطاب کرده و مطلب y را راجع به آن ها گفته است.
حکمی که درباره هم گروه انس و هم گروه جن گفته شده است،درباره گروه انس به تنها هم باید صدق کند.نمودار ون دو مجموعه را در نظر بگیرید.یکی مجموعه انس،یکی مجموعه جن.حال این ها اشتراکی دارند با هم در قسمتی.آیه ای که هر دو گروه را خطاب کرده مربوط به قسمت اشتراکی این دو است.لذا هم برای جن صدق می کند هم برای انس.
پس:حکم y برای انس صدق می کند.
از طرفی حکم x که آیه گفته هم برای انس صدق می کند.
از ترکیب این دو،به استدلال ذکر شده می رسیم.

بی نظیر;451509 نوشت:
من قران رو تفسیر نمی کنم
بلکه انچه را عقلانی و درست می بینم بیان می کنم عقل بهترین حجت برای پذیرش امور می باشد

بله ولی آن عقلی که کامل باشد.نه عقل بنده کامل است نه عقل شما.معیارتان باید یک چیز کامل و بی نقص باشد.شما الان دارید یک اشکالی به استدلال بنده می گیرید که هیچ منطق دانی اشکال شما را قبول نخواهد کرد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]منظور بنده مخاطب خاصی نیست.

بعضی از خواهران گرامی که دایه دار دفاع از رهبری زنان هستند. زمانی که در این تاپیک و تاپیکهای دیگر ایرادی که در گفته هایشان بود به آنها تذکر داده می شد..و سخنانشان توسط دوستان مخالف نقض می شد.
بر نمیتافتند که سخناشان نقض شود و میگفتند دیگر حق ندارید پستهای بنده را نقل قول کنید.و شروع به بی احترامی میکردند.

یک سوال شما که میگویید زنان باید رهبر شوند اگر در کشور کسی با نوع کار شما مخالفت کند چکار می کنید؟؟
شما که در یک موضوع بسیار ساده اینگونه آشفته می شوید چگونه می خواهید یک مملکت را با تمام موضوعات خرد و کلان اداره کنید.

هرکس که با شما مخالفت کند را حذف می کنید.! و دیگر کسی برای کار کردن نمی ماند.

وقتی اسلام میگوید زن نباید رهبر و حاکم شود برای این است که تمام این اتفاقات و بعضا اتفاقاتی به مراتب بدتر هستند را پیش بینی کرده است.

نوع سخنان شما اثبات احادیث معصومین(ع) است که میگویند زن نباید رهبر شود.

شما که حدیث امام معصوم(ع) را قبول ندارید چگونه میخواهید در حکومت با مخالفانتان برخورد کنید.

و......................................................!

به پایان می رسد دفتر / حکایت همچنان باقیست.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

امام عشق;451612 نوشت:
منظور بنده مخاطب خاصی نیست.

بعضی از خواهران گرامی که دایه دار دفاع از رهبری زنان هستند. زمانی که در این تاپیک و تاپیکهای دیگر ایرادی که در گفته هایشان بود به آنها تذکر داده می شد..و سخنانشان توسط دوستان مخالف نقض می شد.
بر نمیتافتند که سخناشان نقض شود و میگفتند دیگر حق ندارید پستهای بنده را نقل قول کنید.و شروع به بی احترامی میکردند.

یک سوال شما که میگویید زنان باید رهبر شوند اگر در کشور کسی با نوع کار شما مخالفت کند چکار می کنید؟؟
شما که در یک موضوع بسیار ساده اینگونه آشفته می شوید چگونه می خواهید یک مملکت را با تمام موضوعات خرد و کلان اداره کنید.

هرکس که با شما مخالفت کند را حذف می کنید.! و دیگر کسی برای کار کردن نمی ماند.

وقتی اسلام میگوید زن نباید رهبر و حاکم شود برای این است که تمام این اتفاقات و بعضا اتفاقاتی به مراتب بدتر هستند را پیش بینی کرده است.

نوع سخنان شما اثبات احادیث معصومین(ع) است که میگویند زن نباید رهبر شود.

شما که حدیث امام معصوم(ع) را قبول ندارید چگونه میخواهید در حکومت با مخالفانتان برخورد کنید.

و................................................ ......!

به پایان می رسد دفتر / حکایت همچنان باقیست.


احسنت بر شما.همین بحث اصلاً نشان دهنده این است که زنان صلاحیت حکومت ندارند،چون مدام می گویند:دیگر جواب نمی دهم،دیگر به من جواب نده،نقل قول نزن از پست های من و ... .این یعنی تحمل حرف مخالف را ندارند،البته سخن ما کلیه نیست،راجع به افرادی است که در این تاپیک ادعا می کنند حکومت زنان بر حق است.وقتی کسی تحمل حرف مخالف را ندارد،چطور می تواند حاکم خوبی شود؟!آن هم حرف مخالفی که حرف حق است!

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام و عرض ادب.

امام عشق;451612 نوشت:
شما که میگویید زنان باید رهبر شوند اگر در کشور کسی با نوع کار شما مخالفت کند چکار می کنید؟؟
شما که در یک موضوع بسیار ساده اینگونه آشفته می شوید چگونه می خواهید یک مملکت را با تمام موضوعات خرد و کلان اداره کنید.

هرکس که با شما مخالفت کند را حذف می کنید.! و دیگر کسی برای کار کردن نمی ماند.

این نتیجه گیری صحیح نیست.
اگر زنی از این نظریه دفاع کند که زن میتواند رهبر باشد، صحیح نیست که وی را به کل تعمیم دهیم و بگوئیم به خاطر فلان و بهمان، نوع زن نمیتواند رهبر باشد.

عدم تحمل شنیدن انتقادات، مختص به جنسیت نیست.
همانگونه که در کلیه مراتب سرپرستی و مدیریتی در کل جهان، و حتی در این سایت اسک‌دین، بعضی مردان این آستانه تحمل را ندارند.

امام عشق;451612 نوشت:
منظور بنده مخاطب خاصی نیست.

بعضی از خواهران گرامی که دایه دار دفاع از رهبری زنان هستند. زمانی که در این تاپیک و تاپیکهای دیگر ایرادی که در گفته هایشان بود به آنها تذکر داده می شد..و سخنانشان توسط دوستان مخالف نقض می شد.
بر نمیتافتند که سخناشان نقض شود و میگفتند دیگر حق ندارید پستهای بنده را نقل قول کنید.و شروع به بی احترامی میکردند.

یک سوال شما که میگویید زنان باید رهبر شوند اگر در کشور کسی با نوع کار شما مخالفت کند چکار می کنید؟؟
شما که در یک موضوع بسیار ساده اینگونه آشفته می شوید چگونه می خواهید یک مملکت را با تمام موضوعات خرد و کلان اداره کنید.

هرکس که با شما مخالفت کند را حذف می کنید.! و دیگر کسی برای کار کردن نمی ماند.

وقتی اسلام میگوید زن نباید رهبر و حاکم شود برای این است که تمام این اتفاقات و بعضا اتفاقاتی به مراتب بدتر هستند را پیش بینی کرده است.

نوع سخنان شما اثبات احادیث معصومین(ع) است که میگویند زن نباید رهبر شود.

شما که حدیث امام معصوم(ع) را قبول ندارید چگونه میخواهید در حکومت با مخالفانتان برخورد کنید.

و................................................ ......!

به پایان می رسد دفتر / حکایت همچنان باقیست.

اتفاقا رفتار شما در بحث ها به مراتب بدتر است
شما کسی را که برداشت دیگری از دین دارد سریع متهم به مخالفت با اسلام و دفاع از اسراییل می کنید
و فقط و فقط نظر خودتون را وحی منزل می دونید
اگر کسانی مثل شما رهبر شوند
نصف بیشتر جامعه را به جرم دفاع از اسراییل یا مخالفت با اسلام
اعدام می کنید
اتفاقا کم نبودن مردانی که در جوامع مختلف دست به این کارها زده اند بخاطر تند روی و عدم تحمل نظرات مخالف
نظیر استالین که چند میلیون انسان و به همین دلایل کشت

یا رهبران بسیاری دیگر ....

بن موسی;451634 نوشت:
احسنت بر شما.همین بحث اصلاً نشان دهنده این است که زنان صلاحیت حکومت ندارند،چون مدام می گویند:دیگر جواب نمی دهم،دیگر به من جواب نده،نقل قول نزن از پست های من و ... .این یعنی تحمل حرف مخالف را ندارند،البته سخن ما کلیه نیست،راجع به افرادی است که در این تاپیک ادعا می کنند حکومت زنان بر حق است.وقتی کسی تحمل حرف مخالف را ندارد،چطور می تواند حاکم خوبی شود؟!آن هم حرف مخالفی که حرف حق است!

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

واقعا این پست شما نشان دهنده نگرش محدود شما به مسائل می باشد
شما که همیشه دم از منطق و اصول ان می زنید چطور ناگهان همه را فراموش کردید :Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

ایا این نتیجه گیری شما منطقی بود که رفتار یک نفر رو به تمام زنان نسبت دهید ؟؟؟؟!!!!
لطفا از گزاره های منطقی و فلسفی این رفتار خودتون را خواهشا نقد کنید و دلایل منطقی نبودن را نشان دهید ؟؟

مغالطه مقایسه یک یا چند نفر با تمام جمعیت و نتیجه گیری از ان انجام دادید :Moteajeb!::Moteajeb!::Gig:

ایا مردان اینگونه می خواهند رهبر شوند ؟؟؟!!!!
شاید هم همین رفتارهای مردان در رهبری دنیا باعث این همه فساد و خون ریزی و ظلم و جنایت در جهان شده است ؟؟

نظیرهیتلر یا استالین که هر فرد مخالف خودشو سریعا می کشت

واقعا تمام باورهای من و این پست شما بهم ریخت :Ghamgin:

سلام و عرض ادب.

بن موسی;451634 نوشت:
همین بحث اصلاً نشان دهنده این است که زنان صلاحیت حکومت ندارند،چون مدام می گویند:دیگر جواب نمی دهم،دیگر به من جواب نده،نقل قول نزن از پست های من و ... .این یعنی تحمل حرف مخالف را ندارند،البته سخن ما کلیه نیست،راجع به افرادی است که در این تاپیک ادعا می کنند حکومت زنان بر حق است. وقتی کسی تحمل حرف مخالف را ندارد،چطور می تواند حاکم خوبی شود؟! آن هم حرف مخالفی که حرف حق است!

بی نظیر;451698 نوشت:
ایا این نتیجه گیری شما منطقی بود که رفتار یک نفر رو به تمام زنان نسبت دهید ؟؟؟؟!!!!
لطفا از گزاره های منطقی و فلسفی این رفتار خودتون را خواهشا نقد کنید و دلایل منطقی نبودن را نشان دهید ؟؟
مغالطه مقایسه یک یا چند نفر با تمام جمعیت و نتیجه گیری از ان انجام دادید

البته سخن جناب بن موسی غیر منطقی نیست. بلکه جمله قرمز رنگ ایشان به صراحت مشخص کرده که منظور ایشان کلیت ندارد.
اما به هرحال جمله آبی رنگی که بیان فرمودند یک استقراء ناقص است.
به این مفهوم: بانوانی که در این تاپیک مدعی هستند که زنان میتوانند ولی فقیه و رهبر جامعه باشند، قطعا منظورشان شخص خودشان نیست. بلکه منظور ایشان مجتهد جامع الشرایط زن، به عنوان ولی فقیه میباشد.

البته حقیر به طور کامل استدلالات آقایان در این تاپیک را مطالعه ننموده‌ام. اما با گذر سطحی که بر مطالب داشتم، به نظر میرسد که دلیل متقن و محکم از قرآن و روایات برای عدم ولی فقیه بودن زنان، در دسترس نباشد.

[="Black"]

استوار;451717 نوشت:
بلکه منظور ایشان مجتهد جامع الشرایط زن، به عنوان ولی فقیه میباشد.

دوست گرامی مجتهد جامع الشرایط زن هم نمی رهبر یک حکومت اسلامی شود.

استوار;451717 نوشت:
البته حقیر به طور کامل استدلالات آقایان در این تاپیک را مطالعه ننموده‌ام. اما با گذر سطحی که بر مطالب داشتم، به نظر میرسد که دلیل متقن و محکم از قرآن و روایات برای عدم ولی فقیه بودن زنان، در دسترس نباشد.

روایات ذکر شده از سوی امامان معصوم (ع) به صراحت بیان کرده زن نباید رهبر شود.
حال نمی دانم شما با چه استدلالی میگویی روایات محکم نبود.[/]

موضوع قفل شده است