@جن و شیطان ((لعنت الله علیه)) و تاثیر آنها بر زندگی انسان@

تب‌های اولیه

322 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

لینکی که قرار می دهم به نام رقعه شرعیه شهرت دارد

توصیه می کنم دوستان این ایات را که قرائت می شود را در هنگام غروب و هر وقت که می توانند در منزل بگذارند پخش شود

همه از ایات شریف قران هستند که با صدائی بسیار زیبا توسط استاد مشاری بن راشد قرائت می شوند و شامل ایات باطل السحر و دفع شیاطین هستند

حال اگر جنی باعث آزار شد سعی کنید سوره جن را با صدای بلند هر روز در منزل بخوانید

اگر جن مسلمان باشد با این ایات و سوره جن حیا می کند و دست از ازار بر می دارد

ولی اگر یهودی یا کافر باشد حکایت چیز دیگری است

ادامه دارد به اذن الله تعالی

فوائد رقعه الشرعیه

بنده عین متن عربی را قرار می دهم


ياعلي حيدر مددي

باتشكر

دوستان فقط مواظب باشيد توهم خود را باجن اشتباه نگيرد گاها آنقدر دراين باب بحث ميشود كه شخص تمام فكر وذهنش ميشود جن .

بعضي ها آنقدر فكر مي كنند به اين موضوع كه روان پريش ميشوند

بهترين راه اين است به اين موضوع فكر نكنيد 6بارسوره توحيد به 6 طرف را بخوانيد وخيالتان راحت باشد.

سلام

دقیقا

هر امری به جن منجر نمی شود

بسیاری از امور برخاسته از وهم شخص است


با سلام

نقل قول:
آب جوش و اجسام فلزی تیز می‌تواند به آن‌ها آسیب برساند .


اینجانب در این باره دو داستان شخصا شنیدم ؛ یکی از اقواممان پسر بچه ای بازیگوش داشت که هنگام غروب ، آب جوش بزیر درخت ریخته بود و بعد از آن این بچه دیوانه میشود ونزد هر دکتر میروند فایده ندارد تا اینکه شخص جن گیری را حاضر واین شخص هم با احضار اجنه موضوع را جویا میشود ؛ مادر این پسر برای اینجانب تعریف کرد که هنگام احضار اجنه صداهای بسیاری میشنیدم اما چیزی نمیدیدم .... بالاخره موفق به جلب رضایت ایشان شده وپسرش تندرستیش را باز می یابد.

داستان دیگری از یک راننده ماشین کپسول گاز رسانی که شب هنگام یک کپسول گاز را از بالای ماشین به روی زمین پرتاب میکند که ظاهرا به روی یک جن می خورد واین شخص هم تا سرحد مرگ پیش رفته اما با دعا وتوسل نجات پیدا کرده بود .

از این قبیل موارد زیاد است.

دوستان کلیه بحثهای اینجانب در این تاپیک و موارد اضافه را میتوانند بصورت یکجا وتحت ورد از این لینک در یافت کنند :



https://sites.google.com/site/hojjah/sheytan.zip

ياعلي حيدر مددي

درست است براي همين گفته اند آب جوش را از ارتفاع نريزيد وبسم الله بلند بگوئيد ..

موجودات لطيفه قالبا با اين موارد آسيب مي بينند

ويا اينكه بادهاني كه بوي سير و.. مي دهد قرآن نخوانيد علتش همين است موكلين آيه ها اكراه دارند از آن..

سلام
ممکن است این سوالاتی که می پرسم ، محال باشد یا مسخره باشد ولی باز دانستن و سوال کردن که عیب نیست.

نمی شود به طریقی این موجودات را از بین برد ؟ یعنی اینکه به دنیای آن ها ورود کرد و آن ها را از بین برد تا از شرشان در امان کامل بمانیم ؟ البته این اتفاق در زمان ظهور امام زمان و حضرت مسیح خواهد افتاد ولی معلوم نیست کی ؟ما باید حتما تا اون موقع بیکار باشیم و فقط از دست این موجودات لعنت شده فرار کنیم و به خدا پناه ببریم ..... مثلا ما درجه بالاتری نسبت به این موجودات داریم ...

یا سوال دوم : ممکن است خیلی سخت باشد .... خیلی خیلی سخت و یا محال ، نمی شه دشمنی ها را با شیاطین و .... کنار گذاشت یا به راهی با آنان ارتباط بر قرار کرد و این کینه ی بزرگ شیطان از انسان را از او خارج کرد و او را از این کاری که دارد می کند باز نگه داریم و به سوی خداوند مهربان با ایمانش کنیم ....
خودتان مگر نگفتید که شیطان نفرت و کینه ی بزرگی از انسان دارد و همین کینه باعث شده تا چشمانش را بر روی واقعیت ببندد .... و کار جهنمی خود را ادامه دهد ... خوب شاید اگر جلوی این کینه را بتوانیم بگیریم ، شاید بتونیم آیندگان خودمان را حداقل از یک نیروی بد در امان نگه داریم ...و ان موقع دیگر شیطانی نیست و تنها خدا و خوبی هست و در این صورت ارتباط با خدا کامل تر از همیشه خواهد شد ....

من دقیقا نمی دانم ، شاید اینکه شیطان دیگر بخشیده نمی شود و دیگر کور کور شده است ، ولی من یک سری روایت شنیده بودم که شیطان خواستار بخشایش از خدا بود ولی خدا قبول نکرد .... مگر خدا دوست دارد که انسان ها رو مورد عذاب قرار دهد و انسان ها رو به صورت خیلی ساده در کنار شیاطین و در معرض اون ها قرار دهد تا انسان ها را گلچین کند ؟ قطعا این شکل نیست ......خدا که با ما بازی نمی کند ...

فقط اینکه ایا گفتن این آیه ها مثلا هنگام ورود به سرویس بهداشتی یا شبیه اون و بیرون رفتن باید حتما با زبان عربی باشه ؟ ....مگه زبان ما فارسی نیست ؟ خو یکم ممکنه برای کسانیکه زیاد عربی آشنایی ندارن ، حفظ کردنش سخت باشه ..... فارسی که هست چرا بریم سراغ عربی .... این که دیگه نماز نیست ...خب زبان فرشتگان و خدا و .... که فقط عربی نیست ....

ممنون

یک چند وقتی است که در خانه فامیل ما سر و صدا زیاد است و خلاصه خوف برشان داشته

دوستان من یک حرز الشیعه دارم که آیات قرآن روش هست قبلا یک خانه ای سنگین بود با همین حرز اهل خانه آرامش پیدا کردند لذا مجرب هم هست.

آیا بهشان بدهم استفاده کنند ؟ مثلا سوره قدر

bina88;142027 نوشت:
یک چند وقتی است که در خانه فامیل ما سر و صدا زیاد است و خلاصه خوف برشان داشته

چه سر و صدائی؟
اهل نماز هستند؟
در خانه قران می خوانند؟

**عبدالله**;142047 نوشت:
چه سر و صدائی؟ اهل نماز هستند؟ در خانه قران می خوانند؟

خب مادر خانواده اهل نماز است و مابقی خیر
قرآن هم شاید نمیدانم
در مورد سر و صدا فقط گاهی صدای خوکی که جیغ بکشد از طبقه فوقانی یا صدای کوبیدن پاها

( طبقه فوقانی خانه اشان خالی است و صدای دویدن می آید )

در مورد این حرز چطور بهشان بدهم یا خیر

[

bina88;142027 نوشت:
دوستان من یک حرز الشیعه دارم که آیات قرآن روش هست قبلا یک خانه ای سنگین بود با همین حرز اهل خانه آرامش پیدا کردند لذا مجرب هم هست.
حرزتون همینه که عکسش را گذاشتید؟
خانه سنکین یعنی چی؟ یعنی چه جوری؟
این حرز را شما از کجا تهیه کردید؟

bina88;142138 نوشت:
خب مادر خانواده اهل نماز است و مابقی خیر

سلام

حرزی که گذاشتید کلماتی جز ایت قران توش هست ظاهرا

بفرمایید همه نماز بخوانند و هر از چند گاهی هم با صدای بلند سوره یس در خانه بخوانند و الرحمن
و سوره بقره را هم هفته ای یکبار در خانه بخوانند با صدای بلند یا نوار بگذارند که سوره بقره را با صدای بلند بخواند.
ازار شیاطین زمانی می تونه اشکار بشه که از حفظ الهی بیرون بیاد شخص
و شخص بیرون نمیاد الا به گناه و ترک واجب
حرز خوبه ولی نه زمانی که شخص مقید نباشه اگر مقید نباشه حرز هیچ اثری نداره

یا علی

**عبدالله**;142195 نوشت:
حرز خوبه ولی نه زمانی که شخص مقید نباشه اگر مقید نباشه حرز هیچ اثری نداره

[=Times New Roman]
سپاسگذارم از عبدالله گرامی
میدانم قصد و نیت حقیقی شما چیست و میدانم نیت کمک دارید ولی این موضوع را دو گروه خیلی خوب درک میکنند
1- خادمین شیاطین که این طلسمات را طراحی میکنند و مینویسند که از جمله آنها یهود است.
2- کسانیکه در بین مردم عالمانه اینها را توصیه میکنند که متاسفانه خود را یا سید معرفی مکنند و یا عارف

من قصد بدی را ندارم و نداشتم. ولی میخواستم مطلبی را ذکر کنم و توجه همه عزیزان را بدان مطلب معطوف کنم و آن این است که

آن کلمات سوره قدر نیست.
همانطوریکه در تصوری مشاهده میفرمائید نقشی از یک شیخ در طلسم کشیده شده که جهت صفحه را نشان میدهد ( این تصویر بخشی از طلسم الشیعه است که بنده حرز نوشتم تا اطمینان شما را جلب کنم):

[=Times New Roman]و آیه شریف و جلیل بسم الله الرحمن الرحیم در این مکتوب به شکل معکوس و وارونه آمده یعنی باید با توجه به جهت صفحه به این شکل می آمد :


(میدانید که شیطان پرستان با مقدسات ادیانی چون مسیحیت ( مانند صلیب ) چطور برخورد میکنند )

[=Times New Roman]مطلب بعدی لیله القدر است که در این نوشته به چند شکل لیله تغئیر نام داده که و البته کلمه القدر - انا انزلناه به انا آمن لناه ( بدرستیکه ایمان می آوریم برایش ) در لئله بزرگ و ارجمند ... که خودتان در ذیل میبینید.

[=Times New Roman]چون مقصود خود را تا تنزل الملائکه و الروح ذکر میکند ( البته اگر این عبارات باشند ) دیگر دلیلی برای ادامه سوره خودش نمیبیند .

وسط صفحه صلوات به این شکل نوشته شده

آمین یا رب العاملین و صلی لله اعلی محمد و اله
[=Times New Roman]
هیچ کلامی قدرتمندتر و شفا بخش تر از کلام خدا نیست این مطلب در تمام ادیان الهی آمده لذا دوستان به قرآن کریم همانطوریکه عبدالله گرامی توصیه کردند و حبل المتین توکل به خدای رحمان متوسل شوند پایگاه مطمئن و امنی است برایشان اگر اهل الایمان و اهل العباد باشند.

والله اعلم

بله بینای عزیز

یک نکته کلیدی و یک گنج به دوستان اموزش می دهم

یک راه اولیه برای شناخت اینها این است که احراز ایات قران را صاف می نویسند و پیچ و خم و شکلک در ان قرار نمی دهند

هرگاه به حرز یا متنی برخوردید که مثلا گرد نوشته بود یا پیچ در پیچ بود یا کلمات عجیب و غریب در ان بود ابدا استفاده نکنید ابتدا به اهل فن نشان دهید اگر تایید کردند استفاده کنید انهم به شروط بالا
اول از خودتان مایه بگذارید بعد از احراز

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم

سبحان من الجم الجان بکلماته

دوستان دقت کنند مطلب ذیل بسیار مهم است بسیار مهم

جن سراغ چه افراد و اماکنی می آید و دلیل آن چیست؟
1- مکانی که در آن واجبات انجام نشود.
2- مکانی که در آن صدای قرآن شنیده نشود.
3- مکانی که در آن صدای موسیقی برقرار باشد.
4- مکانی که در آن لهو و لعب انجام پذیرد.
5- مکانی که در آن قمار انجام می شود.
6- مکانی که بهداشت آن رعایت نشود.
7- مکانی که در آن شرب خمر و یا استعمال مواد مخدر انجام شود.
8- مکانی که در نزدیکی عوارض طبیعی مانند باغ، کوه، جنگل، بیابان، چشمه و رودخانه باشد.
9- مکانی که در نزدیکی درختان مرکبات، علی الخصوص نارنج قرار داشته باشد.
10- فردی که غسل واجب خود را انجام نمی دهد.
11- فردی که زنا می کند.
12- فردی که بدون اجازه اقدام به اعمال علوم غریبه، ختومات و اذکار خاص می نماید.
13- فردی که در انجام واجبات خود کاهل است.
14- فردی که لقمه اش شبهه ناک است.
15- فردی که اهل فالگیری است.
16- افرادی که با حیواناتی از قبیل سگ و گربه مانوسند.

علائم حضور جن در اماکن و به همراه انسان ها چیست؟
1- مفقود شدن اشیاء و دوباره پیدا شدن آن ها.
2- احساس قدرت بالای روحی.
3- بیماری صرع.
4- تشنج عصبی فاقد دلایل پزشکی.
5- جنون بی دلیل دائمی و یا موقت.
6- افسردگی.
7- تمایل به تاریکی و گریز از نور.((این یکی خیلی مهمه))
8- علاقه زیاد به خوردن پیاز و یا مرکبات.
9- پیچیده شدن بوی پیاز در فضای محل.
10- شنیده شدن صداهای فاقد منشاء و عجیب و غریب.
11- وجود آثار خراش، کبودی، زخم و کوفتگی در بدن پس از بیدار شدن از خواب.
12- توهم و استرس بسیار زیاد در تاریکی و یا تنهایی.((این هم خیلی مهمه))
13- تردد غیر عادی و شنیده شدن مداوم صدای سگ و یا گربه در محل.
14- دعوا و اختلافات شدید در بین ساکنین محل.((این خیلی مهمه))
15- احتلام (ارضاء جنسی) در خواب.
16- مشکلات در حالات عادات بانوان.
17- سقط جنین بدون علت پزشکی.
18- عدم دارا بودن خواستگار در بانوان و یا بر هم خوردن های بی دلیل عقد و عروسی.
19- اختلافات بی دلیل میان همسران.((این هم مهمه))
20- پرخاشگری و یا زود رنجی.

منبع سایت رمز و راز

دوستان علائم بالا دلیل قطعی نیست ولی علائم اولیه می تواند باشد

تشریح دقیق طلسمات شرف الشمس

12 حرف از کتب آسمانی به شرف الشمس مشهور شده اند. روز آن 19 فروردین است و معروف و لازم است که آن را بر روی طلا، نقره، عقیق زرد و کاغذ زرد تهیه کنید. برای حامل دارای خواص و منافع بیشمار است. زیرا این طلسم شامل اسماء الحسنی بوده و اسامی خواجه لولاک و اوصیآء عظام آن حضرت علیه السلام را در بر دارند.
از تورات حضرت موسی کلیم الله علیه السلام:

6 حرف دارد: هـ و ااا. با محاسبه دقیق با 19 باء بسم الله الرحمن الرحیم آغاز و تاویلش: هو الله الاحد الصمد الحی المحیی الوهاب (6-13-111-111-111-111-مجموع463).
از انجیل حضرت عیسی روح الله علیه السلام:
2حرف دارد. # م. دو تفسیر دارد(6-4-40). الهادی البدوح و دیگری (35-90). هوالعزیز الودود.
از قرآن مجید حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین محمد بن عبدالله (ص):
شامل: * آاا که ستاره 5 پر اول اشاره به وجود اقدس خمسه طیبه 623 است و سه الف اشاره است به احدیت و ازلیت. یعنی ازلی و ابدی و ما سه حرف دیگر را به قاموس عدد 330 بردیم و سمیعیت و علیمیت را استخراج کردیم. پس مجموع اعداد 12 حرف در کل راهنمای اسمآء الحسنی و 14 معصوم از حضرت خاتم تا حضرت امام مهدی علیه السلام می باشند که مجموع اسامی ایشان 1927 می باشد.
پس معنای 12 حرف شرف الشمس به این شرح است:
هو الله الاحد الحی المحیی الوهاب الهادی البدوح العزیز الودود السمیع العلیم محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین.

منبع سایت راز و رمز

با اجازه مدیران به دلیل اهمیت مطلب اینجا قید می کنم هدف بیان سحر و طلسم نیست بلکه یک انذار بسیار مهم است برای بانوان که اجتناب کنند از دعا نویسها

سحر دیو سلیمانی زنان چیست؟

متاسفانه یکی از سحرهای بسیار قوی که توسط افراد لامذهبی در پوشش دعانویس انجام می گیرد، سحر سیاهی نام دارد. عاملان این عمل غیر شرعی اغلب دعانویسان و دراویش هستند که با دریافت مبالغی این سحر را تهیه نموده و در اختیار افراد بخیل و کثیف قرار می دهند.
دیو سیاهی سلیمانی بر روی زنان انجام می شود و زنان متاهل بیشتر از دختران مجرد در معرض خطرات این سحر قرار دارند. سیاهی یعنی عملی که به موجب آن، فرد حالات طبیعی خود را از دست داده و خوی حیوانی بر او غالب می گردد و از نظر اجتماعی نیز در مرتبه ای پست به شمار می آید.
بارها دیده شده که بانوانی علیرغم سلامت ظاهری و عدم هرگونه عیبی، از نظر اطرافیان بسیار خوار به نظر آمده و یا حالات زنانه خود را از دست داده اند. اینگونه افراد تا زمان فوت خود، دائما حالات بیمارگونه داشته و جالب آن که بیماری ایشان فاقد هرگونه علت طبیعی و پزشکی است! سحر سیاهی از یک موکل دیو استفاده می برد. در حالات دیوان داریم که آن ها فاقد هرگونه احساسات و عواطف هستند. بنا بر این افراد مبتلا به این سحر اغلب از نظر عاطفی سر خورده و دارای افسردگی شدید می باشند. تصویر این سحر کثیف را در زیر می بینید:


جرا بنده این را اوردم؟

مشاهده شده بسیاری از دختران به نیت گشایش بخت به نزد دعا نویسها می روند و انها این طلسم پلید را به اسم باطل السحر به انها می دهند در حالیکه با این کار ریشه ان بیچاره ها را می زنند.

عزیزان به هیچ عنوان برای مشکلاتتان به دعا نویس مراجعه نکنید

فقط طلب کمک از صاحب الزمان علیه السلام کنید ما شیعیان که بی صاحب نیستیم مولا داریم اقا داریم چرا به نزد خادمان شیطان می روید؟

ما یه سوالاتی کردیم ، از شما در صفحه ی 26 اگه یه نگاهی کنید می بنید . الان دو صفحه گذشته ولی کسی چیزی نگفته ، ببینم سوال من بی خود بود یا اینکه کسی متوجه نشد ؟ یک اطلاعی به ما بدهید .

سلام

سئوال شما را دیدم صبر داشته باشید سئوالاتتان بی خود نبود
جواب خواهم داد

Kamran;142291 نوشت:
ما یه سوالاتی کردیم ، از شما در صفحه ی 26 اگه یه نگاهی کنید می بنید . الان دو صفحه گذشته ولی کسی چیزی نگفته ، ببینم سوال من بی خود بود یا اینکه کسی متوجه نشد ؟ یک اطلاعی به ما بدهید .

به نام خدا

با سلام

دوستی انسان و شیطان محاله یعنی اگه شما با اون دوست بشید فقط خودتون رو فریب دادید
خدا در قرآن صراحتا بارها عنوان کرده که شیطان دشمن انسانه

و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگويند»، كه شيطان ميانشان را به هم مى‌زند، زيرا شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است. (اسراء: ۵۳)

در حقيقت، شيطان دشمن شماست، شما [نيز] او را دشمن گيريد. [او] فقط دار و دسته خود را مى‌خوانَد تا آنها از ياران آتش باشند. (فاطر: ۶)

بر [شيطان‌] مقرر شده است كه هر كس او را به دوستى گيرد، قطعاً او وى را گمراه مى‌سازد و به عذاب آتشش مى‌كشاند. (حج: ۴)

شيطان به آنان وعده مى‌دهد، و ايشان را در آرزوها مى‌افكند، و جز فريب به آنان وعده نمى‌دهد. (نساء: ۱۲۰)

اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وى دشمن آشكار شماست؟ (یس: ۶۰)

داستان دشمنی شیطان در آیات 71 به بعد سوره ص اومده

در مورد از بین بردنشون نیازمند ورود با دنیاشونید که چنین توانایی رو ندارید، اصلا ساده بگم شما میتونید همه آدم های بد دنیا رو از بین ببرید که حالا بخواید اونها رو از بین ببرید؟ :Cheshmak:

در مورد آمرزش شیطان، هیچ جا شیطان بخشایش نخواسته حتی روایاتی برعکسی داریم که خیلی هم معروفه مثل داستان حضرت موسی. و حداقل من هیچ جا ندیدم حرفی از آمرزش یا بخشایش خواستن شیطان بوده باشه، اگه شما شندید بگذارید ما هم ببینیم

امیدوارم جایی رو خطا نگفته باشم جناب عبدالله بندازنمون بیرون :Nishkhand:

در پناه حق موفق و موید باشید

MNSY;142321 نوشت:
در مورد از بین بردنشون نیازمند ورود با دنیاشونید که چنین توانایی رو ندارید

اینجا رو اشتباه گفتید چون میشه از بینشون برد.

بقیه رو درست فرمودید احسنت و تشکر :Gol:

بله ، خیلی ممنون به خاطر پاسخ شما .
درست است که اگر ما با شیطان دوست ! شویم ، در نتیجه ما هم شبیه او می شویم و آتش جهنم در انتظار ما قرار خواهد گرفت ولی من دقیقا نمی گویم که با او دوست و رفیق بشویم ... مثلا بگزارید یه مثال بزنم
از نظر دین و مذهب و حتی از نظر عقلانی ، لج و لج بازی و کینه و جنگ و دعوا جزو بدترین کار هاست که باعث نابودی می شه ... پس اگر ما دو نفر را ببینیم که دارن با هم دشمنی می کنند باید بریم و آشتیشان بدهیم تا دشمنی ها رو دور بریزند و اگر هم نخواستند که با هم رفت و آمد نداشته باشند مشکلی نیست ، فقط در حد یک احوال پرسی و دیدن هم دیگر در مجالس مهم چند بار در سال !

خب ، شیطان هم با انسان در لج افتاده .
درباره جن ها یک چیزی بگم : جنیان می توانند فکر ما را بخونند یا ما را ببینند پس اونا مارو می بینند که ما بدون در نظر گرفتن خوب و بدشون بهشون لعنت خدا رو می فرستیم ! خوب عصبانی می شوند و ما رو اذیت می کنند ...! به نظر من که نباید همین طوری به جنیان گفت لعنت خدا بر ان ها ....مثلا ما در یک کلاس درسی نشسته ایم که 30 نفر جمعیت داریم بعد از این 30 نفر ، فقط 10 نفر یا حتی بیشتر بچه های شر و درس نخوان نشسته اند که یهو معلم بیاد و بگه که لعنت بر کل کلاس ! خوب به خوباش بر می خوره و این باعث می شه اون خوبا هم بر ما بد بشوند .... که کار درستی می کنند !
این نظر من از جنیان بود

خب بریم سراغ شیطان و دار و دسته اش ..... من نظرم اینه که با شیطان دوست نشویم بلکه کاری کنیم که او مارو دست بکشه ......یا به جنگش بریم و نابودش کنیم یا دشمنی ها رو کنار بگزاریم روابط رو قطع کنیم تا همگی عاقبت به خیر بشیم چون ما انسان ها که تا آخر عمرمان نمی تونیم از شیاطین فرار کنیم و به خدا پناه ببریم ....اینجوری ما از نظر اون شیاطین ترسو به حساب می آییم .... درسته به خدا پناه می بریم و در امان می شویم و به عنوان آدم خوب و خدایی در مقابل وسوسه ها می ایستیم ولی این فقط به خودمان مربوط می شود و کسان دیگر خوبی ای نمی برند از این عکس المل ....

من می گم که اگه شیاطین ما را اذیت می کنند ، ما هم اذیتشان بکنیم .....خب مگر دشمنان آشکار ما نیستند ..... پس نباید فقط از دستشان به خدا پناه برد ...بلکه باید با تکیه بر خدا ، باهاشون جنگید و آغاز جنگ شیاطین و آدمای خوب را ما اغاز کنیم تا امام زمان و حضرت مسیح ظهور کنند و کار را یک سره کنند ..
حالا این نظر منه...ممکنه تخیلی به نظر بیاد ولی هیچ چیز غیر ممکن نیست ....

اگر هم از جنگیدن با شیطان پرهیز می کنیم و تمام اینکار ها را می سپاریم به زمان ظهور که معلوم نیست کی می باشد ، باید حداقل تلاشی برای قطع رابطه کردن با این افراد بشه ..... مثه یه صلح .... دوستی نه .... دوستی ای نباشه که کار های او را بپذیریم ..... ما با خدا هستیم و خدا را قبول داریم و از همین راه با آن ها کنار می آییم ...... البته شک دارم در این رابطه.

من در یک مستند از معرفی شیطان به نام satan دیدم که برای مسیحی ها هست .... نه مسلمانان و یهودیان ......در این مستند کار های بزرگ و بدی که شیطان در حق انسان ها و حضرت عیسی (ع) کرده را نشان می ده و تاریخ جادوگری رو نشون می ده که فکر کنم اگه یادم نرفته باشه اوج جادوگری در قرن ها 14 میلادی تا 16 بوده .

منتظر جواب های شما هستم

بسم الله الرحمن الرحیم

kamran;142335 نوشت:
به نظر من که نباید همین طوری به جنیان گفت لعنت خدا بر ان ها

هیچ کس همه جنها رو لعن نکرده و اگر هم کرده از بی سوادی اش بوده
جنهای مسلمان برادران ما هستند
که سلام و درود خدای یکتا بر انها .

دوستی با دشمن خدا یعنی دشمنی با خدا
و قیاس شما برای جدال دو نفر کاملا غلط می باشد
اگر این جدال بین کفر و ایمان باشد باید کافر را نابود کرد . هیچ رحمی هم در کار نیست.

kamran;142335 نوشت:
من می گم که اگه شیاطین ما را اذیت می کنند ، ما هم اذیتشان بکنیم

هیچ آزاری برای شیاطین بالاتر از پناه بردن ما به خدا نیست و انجام اعمال صالح
کما اینکه استغفار رگ گردن شیطان را می برد و از این دست اذکار و اعمال .

kamran;142335 نوشت:
پس نباید فقط از دستشان به خدا پناه برد

برگی از جای نجنبد جز باذن الله و هیچ چیزی در این عالم لحظه ای تغییر نمی کند جز باذن الله و انسان در مقابل شیطان بدون لطف الهی یعنی مغلوب محض.

kamran;142335 نوشت:
اید با تکیه بر خدا ، باهاشون جنگید و آغاز جنگ شیاطین و آدمای خوب را ما اغاز کنیم

این جنگ از زمان هبوط ادم علیه السلام شروع شده و ادامه هم خواهد داشت تا زمان ظهور که به اوج می رسد.شما هم یکی از رزمنده ها باش بزرگترین جهاد جهاد با نفس است.

kamran;142335 نوشت:
باید حداقل تلاشی برای قطع رابطه کردن با این افراد بشه ..... مثه یه صلح .... دوستی نه .... دوستی ای نباشه که کار های او را بپذیریم ..... ما با خدا هستیم و خدا را قبول داریم و از همین راه با آن ها کنار می آییم ...... البته شک دارم در این رابطه.

ما رابطه ای با شیاطین نداریم انها همسایه های پلید و موذی هستند که ذات پلیدشان جز به بدی به چیزی میل نمی کند و خلاصی از انان ممکن نیست مگر با پناه بردن با خدا ان نفس الاماره بالسوء الا ما رحم ربی

kamran;142335 نوشت:
من در یک مستند از معرفی شیطان

اینها خذعبلاتی بیش نیستند منبع ما برای شناخت این دشمن دیرینه و خطرناک چیزی نیست جز قران و حدیث و هرچه به غیر از اینها باطل و محض است .

والسلام

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

ممنون از جواب شما ، اینکه هیچ آزاری بزرگ تر از پناه به خدا برای شیاطین نیست رو قبول دارم ، خب ما هم فقط همین کار را می کنیم ، می خواستم بدونم کار های دیگه ای هم هست ؟

جنگ شیاطین و آدم ها رو از این لحاظ می گم که شروع اوجش را ما داشته باشیم ، شاید امام زمان و همراهانش منتظر این عمل ما هستند ! و اینکه از یک لحاظ دیگر هم شاید اونا منتظر ما نیستند و اینکه منتظر هرج و مرج زیاد و جنگ و خون ریزی و زیاد شدن انسان ها کفار و بد در حیاط دنیوی ما هستند تا قیام کنند !

در مورد رابطه ، من چیزی رو قبول نمی کنم ، همین که ما به شیاطین و وجودشون اهمیت می دیم و ازشون پرهیز می کنیم و باور داریم که ان ها هم مثل خدا وجود دارند ، خودش یک ارتباطه ....بعدش هم اگر ارتباط را شما از این نظر متوجه شدید که باهاشون ارتباط عملی و گفتاری یه چیزی مثل جن گیری و احضار و جادوگری و ... ، خوب شما اینکار هارو نمی کنید ولی خیلی ها هستند که این کار ها رو می کنند و خیلی ها هم هستند که به این جور چیزا اعتقاد ندارند ولی بدون اینکه خودشون هم بدونند گناه می کنند و این خودش یک ارتباط است ......

در مورد مستند هم بگم که درسته قرآن و حدیث کامل ترین هست ، ولی خوب همین مستند ها هم از حدیث ها و کتاب انجیل که چند تا هست ، اومده ... ولی ممکنه که خیلی هاشون ، چیزای احمقانه ای بیش نباشند .

ببخشید که زیادی روی حرف هام تاکید می کنم .... می خوام جالب تر شه .... مشکلی که نداره ؟

جواب شما را به کمال دادم قبلا تامل بفرمایید

و این را بدانید شیطان خیلی موقعها در لباس دوست ظاهر می شود

**عبدالله**;142327 نوشت:
میشه از بینشون برد.

به نام خدا
با سلام خدمت جناب عبدالله

بجز بوسیله استفاده از خودشون؟

در پناه حق موفق و موید باشید

mnsy;142503 نوشت:
بجز بوسیله استفاده از خودشون؟

بله توضیح مبسوطی دارد که انشاالله عرض خواهم نمود

بسم الله الرحمن الرحیم

یک سری اذکار هستند که شیاطین را نابود می کنند و یک سری اعمال

بالاترین ذکری که معروف هم هست و شیاطین از ان هراس دارند همان ذکر فخیمه بسم الله الرحمن الرحیم است

پس از ان ذکر یا علی که ذکر یا علی صورت شیطان را می خراشد.

سپس صلوات بر محمد و ال محمد که شیاطین را متفرق می کند و اگر مقاومت کنند تکه تکه می شوند از شدت نور این ذکر

سپس آیه الکرسی که خواندن ان باعث انفجار وجود شیاطین می شود اگر فرار نکنند.

سپس ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

سپس استغفار

و بر صدر همه اینها نماز و روزه

و صد البته همه اینها زمانی کارسازند که شخص مقید به واجبات و تارک محرمات باشد والا شیطان او را مسخره می کند وقتی ذکر می گوید.

مادی شدن اجنه و شیاطین در زمان حضرت سلیمان علی نبینا و اله و علیه السلام

[=&quot]آيا تا به حال اين سؤال برايتان مطرح شده است كه به چه دليل نمرود و فرعون پيش از ولادت ابراهيم(ع) و موسي(ع) از ولادت اين رسولان الهي باخبر بوده و كمر همّت به قتل ايشان بسته بودند؟ آيا اين ماجرا جز با حمايت جبهة شيطاني و جز با القاء، وسوسه و ... آنان و استفاده از علوم ماورايي بوده است؟ اگر چنين است، پس ولادت سليمان(ع) و تحقير و تذليل شياطين نيز موضوعي عيان براي جبهة شيطاني بوده است و قتل سليمان(ع) نيز موضوعي جدّي براي ايشان! و عدم تعليم سحر به مردم در زمان داوود(ع) و پيش از آن، جهت قتل داوود(ع) و سليمان(ع)، خود دليلي بر مادّي نبودن شياطين جهت تحقّق آرزويشان پيش از مقطع مادّي شدنشان در زمان سليمان(ع) است.[/]

[=tahoma][=&quot] متابعت بزرگان جامعه از تلاوت شياطين و تعليم سحر و علم نجوم به مردم، توسط شياطين[/][/]
[=tahoma][=&quot]در آية 112 سورة‌بقره دربارة مبتلا شدن جمعي از بزرگان و علماي عصر سليمان نبي(ع) به تعليمات شيطاني سخن به ميان آمده است:[/][/]

[=tahoma][=&quot]«و آنچه را كه شيطان[صفت]ها در سلطنت ‏سليمان خوانده [و درس گرفته] بودند، پيروي كردند و سليمان(ع) كفر نورزيد؛ ليكن آن شيطان[صفت]‌ها به كفر گراييدند كه به مردم سحر مي‏آموختند و [نيز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پيروي كردند] با اينكه آن دو [فرشته] هيچ كس را تعليم [سحر] نمي‏كردند؛ مگر آنكه [قبلاً به او] مي‏گفتند: ما [وسيلة] آزمايشي [براي شما] هستيم. پس زنهار كافر نشوي و[لي] آنها از آن دو [فرشته] چيزهايي مي‏آموختند كه به وسيلة آن ميان مرد و همسرش جدايي بيافكنند؛ هرچند بدون ف?مان خدا نمي‏توانستند به وسيلة آن به احدي زيان برسانند و [خلاصه] چيزي مي‏آموختند كه برايشان زيان داشت و سودي بديشان نمي‏رسانيد و قطعاً [يهوديان] دريافته بودند كه هر كس خريدار اين [متاع] باشد، در آخرت بهره‏اي ندارد. وه! كه چه بد بود آنچه به جان خريدند؛ اگر مي‏دانستند.»[/][/]

[=tahoma][=&quot]در آية مزبور واضح است كه:[/][/]

[=tahoma][=&quot]شياطين در ملك سليمان(ع)، عملي به نام «تلاوت» و عملي به نام «تعليم» انجام مي‌داده‌اند.[/][/]

[=tahoma][=&quot]عدّه‌اي كه همان اوتوالكتاب و بزرگان علمي در زمان سليمان(ع) بودند، به متابعت از تلاوت‌ها و تعليمات شياطين مشغول شدند؛ شياطين دو نوع علم را مستقيماً به مردم تعليم داده‌اند: علم سحر و علوم مطرح شده توسط هاروت و ماروت (علم نجوم).[/][/]

[=tahoma][=&quot]علوم مطروحه، علومي بوده كه موجب آسيب‌هاي جدّي فردي و اجتماعي شده است.[/][/]

[=tahoma][=&quot]شدّت متابعت از شياطين در ملك سليمان(ع) و تأثيرگذاري كافرانة آنان در حدّي بوده است كه خداوند تعمد دارد تا سليمان(ع) را از كفر تبرئه كند، گو اينكه واضح است كه همة افراد جامعه، به تبع فعل شياطين، دچار آسيب شده بودند.[/][/]

[=tahoma][=&quot]گستردگي اين موضوع تا آنجاست كه سليمان(ع) نيز نيازمند تبرئة خدايي است، هم از جهت كمّي (در موضوعات متعدّد) و هم از جهت كيفي (اثرگذار در اعتقاد و ... مردم).[/][/]

[=tahoma][=&quot]با توجّه به آنچه گذشت، حضور و رؤيت مادّي شياطين در ملك سليماني واضح است؛ زيرا سخن نه از «القاء»، بلكه از «تلاوت» و «تعليم» توسط شياطين است و اين جز با حضور مادّي ممكن نخواهد بود.[/][/]

[=tahoma][=&quot]و جالب آنكه حضور مادّي شياطين پس از هبوط آدم(ع) تنها در مقطع سليماني واقع شده است؛ اگر شياطين مي‌توانستند در هر دوره‌اي اين‌گونه فتنه‌گري كنند، خداوند متعال فقط در مقطع سليماني اين نوع اختيارات را برايشان مطرح نمي‌كرد و اين موضوع را از اختيارات عمومي آنها مي‌ناميد![/][/]

[=tahoma][=&quot]آيا تا به حال اين سؤال برايتان مطرح شده است كه به چه دليل نمرود و فرعون پيش از ولادت ابراهيم(ع) و موسي(ع) از ولادت اين رسولان الهي باخبر بوده و كمر همّت به قتل ايشان بسته بودند؟ آيا اين ماجرا جز با حمايت جبهة شيطاني و جز با القاء، وسوسه و ... آنان و استفاده از علوم ماورايي بوده است؟ اگر چنين است، پس ولادت سليمان(ع) و تحقير و تذليل شياطين نيز موضوعي عيان براي جبهة شيطاني بوده است و قتل سليمان(ع) نيز موضوعي جدّي براي ايشان! و عدم تعليم سحر به مردم در زمان داوود(ع) و پيش از آن، جهت قتل داوود(ع) و سليمان(ع)، خود دليلي بر مادّي نبودن شياطين جهت تحقّق آرزويشان پيش از مقطع مادّي شدنشان در زمان سليمان(ع) است.[/][/]

[=tahoma][=&quot]. آيات تسخير اجنّه و شياطين[/] [/]
[=tahoma][=&quot]در آيات سورة ص، خداوند از بنّايي و غوّاصي شياطين سخن مي‌گويد و از غلّ و زنجير بودن برخي از ايشان در زمان سليمان(ع).[/][/]

[=tahoma][=&quot]در آيات سورة‌انبياء، خداوند از غوّاصي و برخي افعال ديگر توسط شياطين براي سليمان(ع) سخن مي‌گويد.[/][/]

[=tahoma][=&quot]در آيات سورة سبأ، خداوند از ساختن عمارات و ابزارهاي متعدّد توسط اجنّه سخن مي‌گويد و از عذابي كه بر نافرمانيشان واقع كرده است.[/][/]

[=tahoma][=&quot]«فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ? وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ ? وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ؛2 پس باد را در اختيار او قرار داديم كه هرجا تصميم مي‏گرفت، به فرمان او نرم و روان مي‏شد؛ و شيطان‌ها را [از] بنّا و غوّاص؛ تا [وحشيان] ديگر را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند، [تحت فرمانش درآورديم].»[/][/]

[=tahoma][=&quot]با تأمّل در اين آيات، پرسش‌هايي جدّي برايمان مطرح مي‌شود؛ از جمله آنكه چرا تنها سليمان(ع) اين موجودات را تسخير مي‌كند؟ مگر پيامبران قبلي قدرت تسخير نداشته‌اند؟‌و اگر چنين بوده است، پس چرا خداوند اين ماجرا را تنها به سليمان(ع) نسبت مي‌دهد؟ آيا ذوالقرنين كه يأجوج و مأجوج را مهار مي‌كند، بقيّة اجنّه را نمي‌تواند به بند كشد؟ و اگر مهار كرده است، چرا خداوند ماجرا را به اسم سليمان(ع) ثبت مي‌كند؟[/][/]

[=tahoma][=&quot]تنها يك پاسخ نسبت به اين موضوع وجود دارد و آن اينكه اجنّه هميشه وجود داشته‌اند؛ امّا اثرگذاري معضل آفرين آنها در زمان سليمان(ع) واقع شده است، در زمان او اين اثرگذاري موجب معضلاتي عظيم شده و نياز است تا سليمان(ع) با تسخير و به كارگيري ايشان، تهديد را به فرصتي مناسب تبديل كند و البتّه آن چيز كه اثرگذاري اجنّه و شياطين را متفاوت با دوره‌هاي قبل و بعد سليمان(ع) مي‌كند، حضور مادّي اجنّه در زمين است و با پذيرش اين منطق،‌بسياري از پرسش‌ها پاسخ داده مي‌شود.[/][/]

[=tahoma][=&quot]ساختن عمارات و ابزارهاي متعدّد توسط اجنّه[/] [/]
[=tahoma][=&quot]در سورة سبأ دربارة خدماتي كه اجنّه به حضرت سليمان(ع) مي‌دادند، آمده است:[/][/]

[=tahoma][=&quot]«و باد را براي سليمان [رام كرديم] كه رفتن آن بامداد يك ماه و آمدنش شبانگاه يك ماه [راه] بود و معدن مس را براي او ذوب [و روان] گردانيديم و برخي از جن به فرمان پروردگارشان پيش او كار مي‏كردند و هر كس از آنها از دستور ما سر برمي‏تافت از عذاب سوزان به او مي‏چشانيديم؛ [آن متخصّصان] براي او هر چه مي‏خواست از نمازخانه‏ها و مجسّمه‏ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه‏ها و ديگ‌هاي چسبيده به زمين مي‏ساختند اي خاندان داوود شكرگزار باشيد و از بندگان من اندكي سپاسگزارند.»3[/][/]

[=tahoma][=&quot]در اين آيات،‌حدّاقل 5 موضوع در ارتباط با اجنّه مطرح شده است:[/][/]

[=tahoma][=&quot]1. جريان چشمه‌هاي مس و به كارگيري اجنّه در اين راستا؛[/][/]

[=tahoma][=&quot]2. ساخت محاريب (محراب‌ها)؛[/][/]

[=tahoma][=&quot]3. ساخت تماثيل؛[/][/]

[=tahoma][=&quot]4. ساخت ظرف‌هايي همچون حوض؛[/][/]

[=tahoma][=&quot]5. ساخت ديگ‌هاي ثابت و بزرگ غيرقابل انتقال.[/][/]

[=tahoma][=&quot]با تأمّل در اين آيات، پرسش‌هايي جدّي براي ما ايجاد مي‌شود از جمله آنكه آيا سليمان(ع) جامعه‌اي وهمي را سامان داده است كه در آن بناهاي عظيم ناگهان ساخته مي‌شود؟ ظروف غذاي عظيم به يك باره شكل مي‌گيرد؟ محاريب به صورت اتّفاقي بنا مي‌شود؟ و ... در حالي كه هيچ اثري از سازندگان آن مطرح نيست؟ كه اگر چنين باشد، چه موضوعي در تربيت رقم خواهد خورد؟ و آيا اين روال، جامعه را به سمت وهم بيشتر حركت خواهد داد يا به سمت هدايت و ارتقاء و كمال؟[/][/]

[=tahoma][=&quot]پاسخ آنكه: جامعة سليماني جامعه‌اي براي جريان تربيت الهي است:[/][/]

[=tahoma][=&quot]«وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَي عَلَي بَنِي إِسْرَآئِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ؛4 و به آن گروهي كه پيوسته تضعيف مي‏شدند [بخش‌هاي] باختر و خاوري سرزمين [فلسطين] را كه در آن بركت قرار داده بوديم، به ميراث عطا كرديم و به پاس آنكه صبر كردند، وعدة نيكوي پروردگارت به فرزندان اسرائيل تحقّق يافت و آنچه را كه فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند، ويران كرديم.»[/][/]

[=tahoma][=&quot]و در جريان تربيت، اين انسان، خليفـه الله است و اشرف مخلوقات كه دشمن آشكار بشر را به خدمت گرفته و آنان را در جهت تأمين منافع الهي به كار مي‌گيرد. در اين ميان، نوع سخن، چگونگي تعامل و نوع تربيت سليماني در پيچيده‌ترين شرايط موجود است كه مي‌تواند ارائه‌گر «مُلك الهي» و نشان دهندة قوّت يك «مَلِك الهي» در ادارة توحيدي يك جامعه باشد.[/][/]

[=&quot]رؤيت لشكر اجنّه[/]
[=&quot]در آيات سورة‌نمل مشخّص است كه سه نوع لشكر براي سليمان(ع) وجود داشته است: لشكرهايي از جن و انس و پرندگان و اين موضوع براي جانداران مختلف هم عيان بوده است.[/]

[=&quot]سخن مورچه از «جنود» سليمان(ع) است و نه «جند» سليمان، مورچه از كجا مطلّع است كه سليمان(ع) لشكري از جنّيان دارد؟ آيا جز اين است كه آنان را همچون لشكر انسان‌ها و پرندگان، در هيبتي مادّي مي‌بيند؟[/]

[=&quot]چنان‌كه در سورة نمل آمده است:[/]

[=&quot]«و براي سليمان سپاهيانش از جن و انس و پرندگان جمع‏آوري شدند و [براي رژه] دسته دسته گرديدند؛ تا آنگاه كه به وادي مورچگان رسيدند، مورچه‏اي [به زبان خويش] گفت: اي مورچگان به خانه‏هايتان داخل شويد، مبادا سليمان و سپاهيانش نديده و ندانسته شما را پايمال كنند.»[/]

[=&quot]سليمان(ع) و ايجاد آزموني دشوار بين انس و جن، جهت تعيين وصي[/]

[=&quot]در ادامه، سورة نمل از آزمون دشوار برگزار شده در ميان جنود حضرت سليمان(ع) اعم از جنّ و انس سخن مي‌گويد؛ مي‌فرمايد:[/]

[=&quot]«كسي كه نزد او دانشي از كتاب [الهي] بود، گفت: من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زني برايت مي‏آورم. پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقرّ ديد، گفت: اين از فضل پروردگار من است تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسي مي‏كنم و هر كس سپاس گزارد، تنها به سود خويش سپاس مي‏گزارد و هر كس ناسپاسي كند، بي‏گمان پروردگارم بي‏نياز و كريم است.»6[/]

[=&quot]در اين آيات از چند موضوع سخن گفته شده است:[/]

[=&quot]صحنه‌اي كه سليمان(ع) مي‌خواهد به تعيين جانشين بپردازد و وصيّ خود را معرفي نمايد. (به حسب روايات) سليمان، به عموم افرادي كه در پيشگاهش بودند، يعني «جنوده من الجنّ و الانس و الطّير» رو كرده و ايشان را به آزموني دشوار، جهت آشكار شدن موقعيّت و توانشان فرا مي‌خواند.[/]

[=&quot]خطاب سليمان(ع) به بزرگان قوم است: «ايّها الملؤا» و از ايشان مي‌خواهد ميزان توان خود را در آوردن تخت بلقيس از فاصله‌اي طولاني (حدود 1000 كيلومتر) مشخّص كنند.[/]

[=&quot]بزرگ از عفاريت طايفة جن، سرعت آوردن تخت بلقيس را به ميزان از جاي برخاستن سليمان(ع) طرح مي‌كند و آصف، سرعت فعل خود را به ميزان چشم برهم‌زدني توسط سليمان(ع).[/]

[=&quot]با توجّه به آنچه گذشت، مرئي بودن اجنّه نزد اهل آن مجلس بزرگ كاملاً عيان است؛ زيرا اوّلاً عرصه، عرصة زورآزمايي دو طايفه است، بي‌شك زورآزمايي دو طايفه‌اي كه يكي از ايشان قابل رؤيت نيست، موضوعي مضحك و تنش‌آفرين است.[/]

[=&quot]و ثانياً اگر اجنّه تنها براي حضرت سليمان(ع) قابل رؤيت باشند، او بايد تنها ايشان را مورد خطاب قرار دهد نه آنكه بزرگان خويش در هر طايفه‌اي را مورد خطاب قرار دهد و ايشان هم پاسخ گويند.[/]

[=&quot]فوت سليمان(ع)‌و باقي ماندن عذاب بر اجنّه تا زمان اطّلاع آنان از فوت وي[/]

[=&quot]ماجراي رحلت حضرت سليمان(ع) نيز بخشي خواندني از اين ماجراي شگفت است:[/]

[=&quot]«پس چون مرگ را بر او مقرّر داشتيم، جز جنبنده‏اي خاكي [=موريانه] كه عصاي او را [به تدريج] مي‏خورد، [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد. پس چون [سليمان] فرو افتاد، براي جنّيان روشن گرديد كه اگر غيب مي‏دانستند در آن عذاب خفّت‏آور [باقي] نمي‏ماندند.»7[/]

[=&quot]در اين آيه، سخن از فوت سليمان(ع) است و عدم اطّلاع اجنّه از آن و به تبع باقي ماندن در عذابي كه سليمان(ع) بر ايشان واقع كرده بود.[/]

[=&quot]به راستي چگونه ممكن است كه عذابي تنها در مقطع سليماني بر اجنّه واقع شود، با فوت او برطرف نشود و تا زمان اطّلاع اجنّه از فوت سليمان(ع) (يك سال پس از فوت) نيز اين عذاب بر اجنّه باقي بماند؟ آيا مي‌توان اين ويژگي‌ها را مختصّ اجنّة غيرمرئي و مادّي دانست؟ اگر چنين است، پس چرا اجنّه نتوانستند تا يك سال پس از فوت سليمان(ع) از عذاب‌ها رهايي پيدا كنند؟ و چرا به محض اطّلاع از فوت سليمان(ع) خود را از عذاب رهاندند؟ آيا جز اين است كه اين عذاب، در حيطة ملك سليماني و به صورت مادّي بوده است و البتّه بر اجنّه‌اي كه در هيئت ?ادّي درآمده‌اند؟[/]

[=&quot]دلايل روايي[/]

[=&quot]1. روايت غليظ شدن شياطين در زمان سليمان(ع):[/]

[=&quot]از هشام بن حكم نقل شده كه زنديقي از امام صادق(ع) پرسيد: آيا سجده براي غير خدا صحيح است؟ امام صادق(ع) فرمودند: «نه» گفت: پس چگونه خداوند ملائكه را دستور داد تا بر آدم سجده كنند؟ فرمودند: «كسي كه به امر و دستور خدا سجده كند، او براي خداست؛ زيرا اطاعت فرمان او را نموده است.» پرسيد: كهانت و جادوگري از كجا به وجود آمد و چگونه خبر از آينده مي‌دهند؟ فرمودند:[/]

[=&quot]«كهانت در جاهليّت بود، هر موقعي كه فاصله‌اي پيدا مي‌شود از عصر پيامبران، كاهن شبيه حاكم و داور ميان مردم بود كه در مسائل و وقايعي كه نمي‌دانستند به او مراجعه مي‌كردند. او نيز جريان‌هايي كه بعد به وجود مي‌آمد، به آنها اطّلاع مي‌داد، اين اطّلاع كاهن از آينده، به چند طريق پيدا مي‌شد:[/]

[=&quot]تيزبيني و تيزهوشي و به سبب خطور و زيركي و آگاهي بر دلش القاء مي‌شد، زيرا آنچه در روي زمين به وجود مي‌آمد، شيطان مطّلع بوده و آن را به كاهن مي‌رسانده و وقايع اطراف و داخل منازل را به او مي‌گفت.[/]

[=&quot]در مورد خبرهاي آسماني، شياطين مي‌رفتند در جاهايي كه چيزي به گوش آنها برسد، در آن زمان كه از استراق سمع ممنوع نبودند و هدف سنگ‌هاي آسماني قرار نمي‌گرفتند. علّت اينكه از آنها جلوگيري به عمل آمد اين بود كه روي زمين از اشخاص، عملي شبيه وحي بروز نيابد و مسئلة تشخيص پيامبر و نبوّت، بر مردم مشكل نشود تا حجّت بر مردم ثابت گردد و اشتباهي به وجود نيايد. شيطان يك كلمه از اخبار آسمان را در مورد حوادثي كه براي مردم پيش مي‌آمد، مي‌شنيد، آن را حفظ مي‌كرد، به زمين مي‌آمد و بر كاهن القا مي‌نمود. از طرف خود كلماتي نيز به آن?مي‌افزود، حق را با باطل مي‌آميخت. آنچه كاهن درست مي‌گفت از اطّلاعاتي بود كه شيطان از آسمان گرفته بود و آنچه اشتباه مي‌كرد از مطالبي بود كه شيطان بر آن افزوده بود. از زماني كه شياطين از استراق سمع ممنوع شدند، ديگر كهانت از ميان رفت. در اين زمان شيطان‌ها به كاهنان وقايعي را كه مردم با يك ديگر گفت‌وگو مي‌كنند و جريان‌هايي كه نقل مي‌كنند، مي‌رسانند. گاهي نيز شياطين به يكديگر وقايعي كه در جاهاي دور اتّفاق افتاده از قبيل سرقت، قتل يا گمشده مي‌گويند، آنها نيز مثل انسان‌ها راستگو و دروغگو هستند.»[/]

[=&quot]پرسيد: چگونه شياطين به آسمان بالا مي‌روند و حال آنكه ايشان مانند مردمند در خلقت و كثافت و اگر چنين نبودند، چگونه براي حضرت سليمان(ع) عمارت‌ها مي‌ساختند و كارهاي دشوار مي‌كردند كه فرزندان آدم از آنها عاجز بودند؟ حضرت فرمود: «ايشان اجسام لطيفه‌اند و غذاي ايشان نسيم است،‌به اين دليل، بي‌نردبان مي‌توانند به آسمان بالا بروند، در حالي كه جسم سنگين نمي‌تواند بالا برود؛ مگر با نردبان يا وسيله‌اي ديگر.»[/]

[=&quot]گفت: اصل سحر از چيست؟ ساحر چگونه قدرت بر آن كارهايي كه مي‌گويند، پيدا كرده است؟ فرمود: «سحر چند نوع است: يك نوع مانند علم طبّ است. همان طوري كه پزشكان براي هر دردي دوايي دارند،‌ساحران نيز براي هر صحّت و آرامشي، بلا و فتنه‌اي دارند و براي هر عافيت و سلامتي،‌بيماري و گرفتاري‌اي و براي هر چيزي حيله‌اي انديشيده‌اند. نوع ديگر، تيزهوشي و سرعت عمل و شعبده‌بازي و سبك‌بالي است. يك نوع هم استفاده از شياطيني است كه با آنها ارتباط دارند. گفت: شياطين چگونه بر سحر اطّلاع يافته‌اند؟ فرمود: از همان راهي كه پزشكان به علم طب اطّلاع يافته‌اند. برخي از اطّلاعات به وسيلة تجربه پيدا شده و برخي علاج و دوا است.»[/]

[=&quot]پرسيد: دربارة‌آن دو ملك به نام هاروت و ماروت كه مردم مي‌گويند: آن دو به اشخاص سحر مي‌آموزند، چه مي‌فرماييد؟ فرمود: «آن دو وسيله‌اي براي آزمايش و امتحان هستند. تسبيح آنها چنين است: هر كس امروز چنين كند، چنان خواهد شد.[/]

[=&quot]اگر به وسيلة فلان چيز معالجه كند، چنان مي‌شود. انواع سحر مي‌آموزد، هرچه مي‌گويند؛ امّا آن دو ملك مي‌گويند: ما براي شما آزمايش هستيم. آنچه زيان‌بخش براي شماست و سودي ندارد، از ما نگيريد.»[/]

[=&quot]گفت: آيا ساحر مي‌تواند به وسيلة سحر، انسان را به صورت سگ و الاغ يا چيز ديگر درآورد؟ فرمود: «او ناتوان‌تر از اينها و عاجزتر است از آنكه تغييري در آفرينش خدا دهد. هر كس تركيب صورتي كه خدا قرار داده تغيير دهد، شريك اوست در آفرينش. خداوند منزّه است از اينكه شريكي داشته باشد.[/]

[=&quot]اگر ساحر چنين قدرتي داشته باشد، بايد بتواند امراض، ناراحتي‌ها، سفيدمويي، فقر و گرسنگي را از خود برطرف نمايد. بزرگترين عمل ساحر سخن‌چيني است كه موجب جدايي دو دوست و علاقه‌مند به يكديگر مي‌شود و سبب خون‌ريزي و خانه خرابي و رسوايي مي‌گردد. سخن‌چين بدترين فرد روي زمين است. نزديك‌ترين سخن ساحران به درستي، آن چيزهايي است كه به منزلة طب است ...»

منیع : سایت راز و رمز
[/]

و اما عزیزان

مشابه انچه در زمان سلیمان نبی علیه السلام اتفاق افتاد در اخر الزمان نیز اتفاق خواهد افتاد و بازهم به قدرت الهی به درک واصل خواهند شد و سیف الله القاطع علیه السلام عدل و داد را در سرتاسر عالم همیشگی خواهد نمود اللهم عجل لولیک الفرج

سلام بر شما

من چند روز نبودم یک سوالی برای من پیش آمده که خیلی مهم هست .

اگر سوال من نیاز به یک تایپیک جدا داشته باشه و جواب دادن به آن گستردگی داشته باشد به من اطلاع دهید تا یک تایپیک بزنم .

سوال دقیق : آیا شیطان می تواند از یک زن انسان ، فرزند داشته باشد و آن بچه پسر یا دختر ، شیطانی باشد و در وجود یک انسان که حتی خودش هم نداند ؟ یعنی اینکه فرزند تاریکی باشد . این نوع اصطلاحات در مذهب مسیحیت زیاد بکار می رود و به خاطر همین نوع اصطلاحات ، من علاقه بیشتری نسبت به دین مسیحیت دارم تا اسلام ، چون دین اسلام خشک است ولی کامل که این نکته مثبت آن است .
آیا شیطان جنسیت مرد دارد یا زن ؟ منظورم خود ابلیس هست ....نه دار و دسته اش
در ضمن چرا ما فرشتگان خدا را مثل فرشتگان برتر او مانند ازرائیل و اسرافیل و میکائیل (مایکل) و... رو از جنس مرد می دانیم ..... یعنی خدا گفته که اینا مرد هستند ؟

خوب سوال های جزئی دیگری هم دارم : بعضی اوقات ما انسان ها در کنار کسانی دیگر قرار می گیریم که نسبتا حس بدی به ما دست می دهد و حس خوبی نسبت به اون انسان دیگر نداریم ! و در یک مقاله ای نوشته بود که به این نوع انسان ها که صفت پلیدی دارند خون آشام ذهن می گویند که این افراد تقریبا می توانند از موج منفی دادن به روح انسان خودشان را تغذیه روحی کنند . منظورم به افراد دیوانه که مرض دارن و هی اذیت می کنند نیست بلکه همانی که گفتم .

آیا این واقعیت داره ؟ آیا اینا می تونند همان شیاطین باشند ؟ (البته من شنیده ام از مسیحیان و مسلمانان که شیاطین نمی توانند به دنیای ما به طور کامل وارد بشوند و اگر هم بشوند در جنس یک قورباغه یا یک چیزی که خیلی سریع از بین میره می آیند)

یک جواب کلی

تمام موارد بالا خرافه محض می باشند

در مورد جنسیت فرشتگان سئوالتان را در انجمن کلام مطرح فرمایید جداگانه
بنده علمی در این زمینه ندارم

درباره حس شما

بسیاری اوقات فردی خوب در کنار شما قرار می گیرد که چون شما انسان بدی هستید نور خوبی او شما را آزار می دهد

و گاهی بالعکس

حال این شمایید که باید ببینید واقعا اینقدر خوب هستید که به مقامات عالیه برسید که سیاهی بدان شما را ازار دهد؟

خون اشام ذهن و این خذعبلات را دور بریزید اینها تعالیم ایین های شیطان پرستی هستند و بسیار هم خطرناکند

بحث ما اینجا صجبت درباره شیطان ملعون و جن است بر اساس روایات و قران و نه بر اساس ذهنیات و خرافات

یا علی

خیلی ممنون از جواب شما ، اما یه مورد رو شما فکر نکنم توجه کردید :
(البته من شنیده ام از مسیحیان و مسلمانان که شیاطین نمی توانند به دنیای ما به طور کامل وارد بشوند و اگر هم بشوند در جنس یک قورباغه یا یک چیزی که خیلی سریع از بین میره می آیند)

این حرف را معلم دینی ما هم به ما زد که استاد دانشگاه هم هست ....آیا این هم خرافه هست ؟

موضوع قفل شده است