جمع بندی اسلام در روسيه
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض سلام و ادب
اسلام چگونه به روسيه وارد شد؟
و اسلام و مسلمانان تا به امروز چه دوره ها و چه تحولاتي را در روسيه پشت سر گذاشته اند؟
وبرخورد حكومت ها و پادشاهان روسي تا به امروز در قبال مسلمانان چگونه بوده است؟
همينطور كليساي ارتدكس روسيه با مسلمانان چه برخوردي داشته و دارد؟
تركيب مذهبي مسلمانان روسيه در بدو ورود تا به حال چه صورت هاي داشته است؟
اسلام چگونه به روسيه وارد شد؟
اسلام در روسيه سابقه 1400 ساله دارد. به نوشته كتاب «مساجد روسيه» به قلم «مراد مرتاضين» كه توسط شورای مفتیهای روسيه انتشار يافته است، اسلام 1400 سال پيش وارد روسيه شد. مسلمانان روسيه سال 2000، يكهزار و چهارصدمين سالگرد انتشار اسلام در اين كشور را جشن گرفتند.
اكتشافات باستانشناسی در منطقه دربند داغستان، ورود اسلام به اين منطقه روسيه در قرن هفتم ميلادی به وسيله اعراب را اثبات میكند. قوم بلغار كه در منطقه ولگا ساكن بوده نخستين قوم مسلمان روسيه به شمار میرود. در قرون متمادی اسلام از منطقه داغستان به نقاط ديگر منطقه قفقاز شمالی، ولگا و منطقه مركزی روسيه گسترش يافت. بيشتر ساكنان جمهوریهای تاتارستان، باشقيرستان در منطقه ولگای داغستان چچن، اينگوش، كاباردينو بالكاريا، كارچايوو چركس و آدگی را مسلمانان تشكيل میدهند.
چند ميليون مسلمان نيز در مناطق مركزی ازجمله مسكو، سنت پترزبورگ و پنزا بسر میبرند. در روسيه نزديك به 40 قوم مسلمان وجود دارد كه پرجمعيتترين آنها تاتارها هستند كه پس از روسها دومين قوم بزرگ روسيه هستند و جمعيت آنها طبق سرشماری سال 2002 روسيه پنج ميليون و 540 هزار نفر بود. اكثر مسلمانان روسيه از اهل تسنن و پيرو مذهب حنفی هستند. (1)
برخی گفته اند ورود اسلام به صورت گسترده به روسیه به قرن هشتم قمری بازمیگردد و نتیجه آن هماکنون جمعیت حدود 25 میلیونی مسلمانان در روسیه فعلی است(2)
1. به نقل از سایت http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=11379
2. به نقل از سایتhttp://jamejamonline.ir/online/1522935140802624853
حضور اسلام در روسیه پس از سال ۱۵۵۲ میلادی گسترش یافت. فتوحات روسیه در سده ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال ناحیه قفقاز سبب شد بسیاری از مسلمانان داغستان، چچن، اینگوش و استانهای دیگر به روسیه بپیوندند. فتح چرکس و آبخاز باعث شد مردم این نواحی به مکانهای دیگر مهاجرت کنند. پس از تصرف ناحیه شمالی قفقاز از سوی امپراتوری روسیه و فتح شمال قفقاز ایالتهای مستقل آسیای میانه و آذربایجان نیز که مسلماننشین بودند به روسیه پیوستند. قرآن برای اولینبار سال ۱۸۰۱ در روسیه چاپ و منتشر شد.(1)
پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، وضع مسلمانان روسیه به طور کلی تغییر یافت. با استقرار دولت سوسیالیستی در شوروی، مبارزه قاطعانهای با دین شروع شد. در سراسر کشور مدارس دینی تعطیل شد و اصل تربیت غیردینیکردن کودکان، اساس برنامههای آموزشی مدارس را تشکیل داد. در زمان حاکمیت کمونیستها اسلام نیز مانند ادیان دیگر سرکوب شد تا جایی که بسیاری از مساجد مانند بسیاری از کلیساها بسته شد. برای نمونه مسجد ماراکانی در قازان تنها مسجدی بود که فعالیت میکرد. اکتبر ۱۹۱۷ در شوروی تعداد ۳۰ هزار مسجد وجود داشت که در ۱۹۴۸ به ۴۱۶ کاهش یافت. بعدها به مرور زمان و با تضعیف قدرت شوروی بخصوص در داخل، فعالیت دینی مسلمانان نیز افزایش یافت، بهگونهای که سال ۱۹۶۸ با وجود این که تنها ۳۱۱ مسجد ثبت شده بود، هزاران مسجد بدون آن که ثبت شوند، فعالیت میکردند. رواج ایدئولوژی کمونیستی رفته رفته مردم را به این باور رساند که حذف دین از زندگی نهتنها کمکی به آنها نمیکند، بلکه کاستیهای فراوانی بر جای میگذارد.(2)
1. به نقل از سایتhttp://jamejamonline.ir/online/1522935140802624853
2. همان
[="Tahoma"][="Black"]تاریخچه مختصر ورود اسلام به روسیه و بررسی وضعیت مسلمانان این کشور
در فدراسیون روسیه، جمعیتی بالغ بر 150 میلیون نفر زندگی میکنند که حدود 83 درصد آنها روس هستند. 17 درصد بقیه را اقوامی چون تاتارها(4درصد)، اوکراینیها(3درصد)، چواووشها(1درصد) و اقوام ديگر تشکیل میدهند. بیش از سه، چهارم مردم روسیه مسیحی و پیرو کلیسای ارتودکس هستند. بعد از مسیحیت، اسلام، یهودیت و بودیسم بیشترین پیروان را در روسیه دارد. بنا بر آمارهای دولتی، جمعیت مسلمانان این کشور 15 میلیون نفر است ولی بر طبق آمار شورای مفتیان روسیه، جمعیت مسلمانان آن به 23 میلیون نفر میرسد. بیشتر مسلمانان روسیه در مناطق ولگای مرکزی و قفقاز شمالی زندگی میکنند و تنها در شهر مسکو یک میلیون مسلمان ساکن هستند. نرخ بیسوادی در این کشور تقریباً صفر است. مردمان این کشور به شدت اهل مطالعه هستند. به دلیل جمعیت بالای مسلمانان روسیه و این که مردمان این همسایه شمالی تشنه دانستن و فهم حقیقت هستند، وضعیت اسلام و مسلمانان آن برای جمهوری اسلامی بسیار مهم تلقی میشود.
ورود اسلام و مسلمانان
به روسیه تاریخ دقیق ورود اسلام به روسیه مشخص نیست، اما بنابر منابع موجود به نظر میآید اسلام از طریق منطقه قفقاز و به وسیله تجار مسلمان ایرانی در قرن دوم هجری قمری به روسیه وارد شده است. با تسلط مغولها بر خاک روسیه در سال 1237 میلادی شرایط برای رشد اسلام در این کشور فراهم شد زیرا مغولهای تازه مسلمانی که برای کشورگشایی به روسیه رفته بودند کمکم با سکونت در خاک روسیه، زمینه را برای گسترش اسلام در این سرزمین فراهم کردند. حتی در سال 1445 برابر با 824 شمسی و دوره تیموریان در ایران یکی از شاهزادگان مغول به نام «شاهزاده قاسم» دولتی را در کنار رود ولگا تشکیل داد و به این ترتیب با مهاجرت مسلمانان به اطراف رود ولگا، ساخت مساجد و شهرکهای اسلامی در آنجا آغاز شد. حکومت مغولها بر روسیه در حدود یک قرن و نیم ادامه پیدا کرد تا این که تعدادی از شاهزادگان روسی اسلاو مبارزات خود را برای استقلال کشورشان از دست مغولها آغاز کردند. مبارزاتی که بعد از سه دهه، به پیروزی «ایوان سوم» بر مغولها انجامید و به این شکل بخش وسیعی از خاک روسیه از سلطه مغولها خارج شد و ایوان سوم با انتخاب مسکو به عنوان پایتخت روسیه، حکومت را در دست گرفت. او به دین مسیحیت اهمیت بسیاری میداد و مشروعیت خود را از کلیسای ارتودکس میدانست. بعد از ایوان سوم، ایوان چهارم معروف به «ایوان مخوف» در سال 1530 حکومت را از آن خود کرد. او فردی بسیار خشن و خونریز بود و بعد از مرگ او در سال 1584 هرج و مرج سراسر خاک روسیه را گرفت؛ هرج و مرجی که تا 28 سال بعد ادامه پیدا کرد. در نهایت با روی کار آمدن خاندان «رومانوف»- تزارها- در سال 1612 برابر با 991 شمسی حکومتی یکپارچه در سرتاسر خاک روسیه شکل گرفت و مردم این کشور تا حدودی روی آرامش و امنیت را دیدند.
وقتی شرایط زندگی برای مسلمانان سخت شد
به دلیل تعصب شدیدی که تزارها روی مذهب ارتودکس داشتند، شرایط زندگی و آزادیهای مذهبی برای مسلمانان سخت شد. به ویژه بعد از این که پادشاهان تزار به فکر کشورگشایی و رسیدن به آبهای آزاد افتادند، تصرف مناطق مسلماننشین، خراب کردن مساجد و کشتار و آوارگی مسلمانان را آغاز كردند. پس از آن، حمله به خاک ایران و اشغال بخشهای مختلفی از آن و سپس تحمیل دو معاهده ننگین گلستان و ترکمانچای به دولت ایران باعث شد تعداد زیادی از مناطق مسلماننشین ایران به خاک روسها اضافه شود. پس از آن، تزارها برای کنترل مسلمانان و عدم شورش آنها ابتدا سختگیریهای زیادی کردند، اما با آغاز شورش مسلمانان پووشره و سیبری در سالهای 1773 تا 1775 تزارها مجبور شدند برای عدم سرایت این شورشها به سایر مناطق مسلماننشین، تا حدودی به مسلمانان آزادی مذهبی بدهند. به ویژه در سال 1789 تزاریس کاترین دوم از پادشاهان تزاری که پیرو مذهب پروتستان بود به مسلمانان اجازه ساخت مسجد داد و حتی ساخت مدارس علمیه و آباد شدن محلههای مسلماننشین در شهرهای مختلف روسیه آغاز شد. همزمان با خودکامه شدن پادشاهان تزاری و شدت گرفتن ظلم و ستم آنها بر مردم روسیه و از جمله مسلمانان در دهههای بعد، دوباره شرایط زندگی برای مسلمانان این کشور سخت شد. تا این که با وقوع انقلاب اکتبر 1917 در روسیه و روی کار آمدن کمونیستها وضعیت مسلمانان روسیه به بدترین شکل خود رسید. تعطیلی مدارس مذهبی، مساجد و مراکز دینی آغاز شد و... جمهوری اسلامی ایران و حکومت کمونیستی شوروی کمونیستها بیش از 70 سال در روسیه حکومت کردند؛ حکومتی همراه با سرکوب، کشتار و سختگیری بر موحدین. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به دلیل محور بودن شعار «نه شرقی و نه غربی» روابط ایران و شوروی تنها در حد داشتن سفارتخانه در دو کشور ادامه داشت، اما با فروپاشی حکومت کمونیستی شوروی در سال 1991 برابر با 1370 منطقه مسلماننشین قفقاز به دو قسمت تقسیم شد. در بخش قفقاز جنوبی جمهوریهای آذربایجان، گرجستان و ارمنستان به استقلال رسیدند و قفقاز شمالی جزء خاک روسیه باقی ماند. کمی بعد مسئله «چچن» در منطقه قفقاز شمالی به یکی از اصلیترین عوامل تنشزای میان مسلمانان روسیه و حکومت این کشور تبدیل شد. جمهوری خودمختار «چچن اینگوش» در دامنههای شمالی کوههای قفقاز وجود دارد و منطقهای کاملاً مسلماننشین محسوب میشود. این ناحیه تا سالها تحت قیمومیت روسیه قرار داشت و مسلمانان آن هم مانند سایر مسلمانان در سالهای طولانی به ویژه در زمان حکومت کمونیستی شوروی سابق تحت فشار و آزار قرار داشتند.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شروع فعالیت مبلغان وهابی وابسته به عربستان سعودی در آن منطقه، مسلمانان این منطقه هم فعالیتهای استقلالطلبانه خود را آغاز کردند. تا در نهایت در سال 1992 این منطقه اعلام خودمختاری کرد ولی روسیه این خودمختاری را به رسمیت نشناخت. به این ترتیب جنگ میان استقلالطلبان چچنی با ارتش روسیه آغاز شد. جنگی که به ایجاد بیثباتی و ناآرامی در مناطق داغستان و اینگوش منجر شد. اوج این جنگها در سال 2000 اتفاق افتاد که بالاخره به چیرگی روسیه بر کل منطقه چچن و اینگوش انجامید. به دلیل نفوذ تفکر وهابیت و فعالیت مبلغان عربستانی متأسفانه عملیات انتخاری در میان استقلالطلبان چچنی بسیار پررنگ بود و به دلیل انجام اینگونه عملیاتها که به کشته شدن نظامیان روسی و گاهی کشته شدن غیرنظامیان منجر میشد، مسئله چچن همچنان از عوامل اصلی تنشزا میان مسلمانان روسیه و حکومت است.
روابط ایران با روسیه بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی در ابتدا روابط میان جمهوری اسلامی ایران و دولتمردان روسی، به دلیل بدگمانی حاکمان این کشور به ایران تا حدودی با تنش همراه بود، اما وقتی دولتمردان روسیه با گذشت زمان رفتار ایران را با دولتهای عربستان، پاکستان و یا حتی ترکیه مقایسه کردند و برعکس کشورهای مذکور عدم دخالت ایران در بحران اول و دوم چچن را مشاهده کردند تا حدودی اعتمادشان به دولت تهران بیشتر شد. به ویژه پس از پیروزی طالبان در سال 1375 در افغانستان، دو کشور ایران و روسیه با حمایت از ائتلاف شمال –گروههای مجاهد به رهبری احمد شاه مسعود- به مواضع مشترکی درباره گروه رادیکال طالبان رسیدند. علاوه بر آن مسئله قاچاق مواد مخدر از افغانستان برای هر دو کشور ایران و روسیه تهدیدی اساسی تلقی میشد که باعث امضاي موافقتنامهای در زمینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر میان تهران و مسکو به برسد شد. در مجموع این حوادث و مسائلی چون زیادهخواهی آمریکا در عرصه بینالملل و دفاع از منافع مشترک سیاسی در برابر آمریکا سبب شد که به تدریج روابط ایران و روسیه به هم نزدیکتر شود.
فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی ایران برای مسلمانان روسیه
در حال حاضر مسلمانان روسیه سه مرکز اصلی دینی در خاک این کشور دارند. اول «مرکز دینی مسلمانان باشقیرستان». مُفتی اعظم این مرکز طلعت تاجالدین است. وی دانشآموخته الازهر مصر است و مواضعش همسو با کرملین است. دوم «اداره مرکزی مسلمانان منطقه تاتارستان». مفتی اعظم این مرکز عثمان اسحاقاف است. وی همچنین رئیس دانشگاه اسلامی روسیه هم هست. سوم «اداره دینی مسلمانان مسکو» است. مفتی اعظم این مرکز راویل عینالدین است. وی همچنین امام جمعه مسجد جامع مسکو و رهبر شورای مفتیان روسیه است. با انتصاب دکتر ابوذر ابراهیمیترکمان به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو-در دولت سابق- به دلیل تحصیلات حوزوی او، فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی برای مسلمانان روسی رشد قابل توجهی پیدا کرد. از جمله این فعالیتها میتوان به برقراری ارتباط منظم و مداوم میان فعالین مذهبی ایران و شورای مُفتیان روسیه، برگزاری چند دوره آموزش مذهبی با همکاری جامعه المصطفی برای امامان جمعه شهرهای مختلف روسیه و برپایی کلاسهای آموزش علوم اسلامی در مسجد پارک پیروزی شهر مسکو اشاره کرد. همچنین آیتالله العظمی حسین نوری همدانی در 29 آبان ماه 1390 سفری به مسکو داشت و در طی اقامت پنج روزه خود در این شهر، ضمن دیدار با مفتیهای بزرگ این شهر، جلسات متعددی را با طلاب علوم دینی روس و جوانان مسلمان مسکو داشت. ایشان در این جلسات به پرسشهای دینی، معرفتی، فقهی و حتی سیاسی مسلمانان مسکو پاسخ داد به طوریکه صحبتها و پاسخهای ایشان مورد توجه خبرنگار «راشاتودی» قرار گرفت و گزارش جالبی از این جلسات در روزنامه مذکور به چاپ رسید.
در نهایت میتوان گفت به دلیل رشد روزافزون گرایش به اسلام از سوی بخش دانشگاهی و جوانان روسی، نیاز به برقراری ارتباط بیشتر میان جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان روسیه ضروری به نظر میرسد. همچنین ترجمه کتب ایرانی به روسی، تبلیغ و پاسخگویی به شبهات موجود در فضای فکری غیرمسلمانان درباره اسلام، بسیار قابل توجه و پراهمیت است.
منبع:http://www.jannatefakkeh.com[/]
[=Helvetica Neue]با سلام
گسترش اسلام از قرن ۷، در محدوده کنونی داغستان و در جریان جنگهای میان اعراب و حکومت خزر آغاز شد. در همین دوره اولین اعراب در منطقه دربند اسکان یافتند.
بیش از ۲۰ قوم مسلمان در روسیه زندگی میکنند. بیشتر مسلمانان در کرانه رود ولگا، نزدیک به اورال و همچنین قفقاز شمالی زندگی میکنند. اکثریت مسلمانان سنی مذهب هستند. تاتارها و چچنیهای سنی مذهب هستند. آمار رسمی از تعداد مسلمانان روسیه در دست نیست، اما با این حال، جمعیت مسلمانان این کشور از ۳ تا ۳۰ میلیون برآورد شده است.
[=inherit]نقشه ادیان و مذاهب روسیه
[=inherit]ترکیب مذهبی
[=Helvetica Neue]تاتارها، باشقیرها، قزاقها، قرهچایها، بالکاریها، آستیهای مسلمان، حدود یک سوم آذربایجانیها و اقوام آسیای میانه (غیر از تاجیکهای پامیر) پیرو [=inherit]مذهب حنفی هستند. چچنیها، اینگوشها و اکثر اقوام داغستان پیرو [=inherit]مذهب شافعی هستند. ۶۶% و ۳۰% مسلمانان روسیه به ترتیب به این گروههای مذهبی تعلق دارند. در میان پیروان مذاهب حنفی و شافعی همچنین پیروان [=inherit]مذهب حنبلی و وهابیت نیز پیدا میشوند.
[=Helvetica Neue]در میان مسلمانان داغستان، چچن و اینگوشتیا طریقتهای [=inherit]صوفی [=inherit]نقشبندیه، [=inherit]قادریه و [=inherit]شاذلیه رواج دارند. در بین مسلمانان مسکو، سن پترزبورگ، قازان و شهرهای دیگر، پیروان طریقتهای غیر سنتی پیدا میشوند که طریقت نعمت اللهی بیشتر از همه شهرت یافته است.
[=Helvetica Neue]دو سوم آذربایجانیهای روسیه، شیعه اثناعشری هستند. آنها ۳% مسلمانان روسیه را تشکیل میدهند. برخی از تاجیکهای پامیر، شیعیان اسماعیلی هستند.
جمعیتهای ثبت شده مسلمانان شیعه در مسکو، آستراخان، ماخاچقلعه ودربند فعالیت میکنند.
[=inherit]مراکز اسلامی
- دانشگاه اسلامی روسیه؛ در ۱۹۸۸ میلادی در قازان تاتارستان بنیانگذاری شدهاست.
- مسجد یادبود شهدا در مسکو، این مسجد در ۱۹۹۷ میلادی گشایش یافت. بر دیوار مسجد لوحی نصب شده است که روی آن به زبان روسی نوشته شده:
- مسجد قل شریف در قازان؛ از مساجد اصلی و بزرگ قرون وسطی در قازان تاتارستان قرار داد. این مسجد مرکز آموزش مذهبی و گسترش علوم در قسمت مرکزی روسیه در سده ۱۶ میلادی بوده است. در ۱۵۵۲ توسط روسها تخریب شد، اما در ۲۱ فوریه ۱۹۹۶ به درخواست مینتیمر شایمیف رئیس جمهور تاتارستان بازسازی آن آغاز شد و در ژوئیه ۲۰۰۵ افتتاح شد. نماز جمعه در این مسجد اقامه میشود.
با سلام
ظهور اسلام در روسیه با گسترش مسیحیت در این کشور همزمان بود و این دین برای نخستین بار در نیمه دوم قرن هفتم میلادی به شمال قفقاز که امروزه کشورهای مشترک المنافع و روسیه نامیده میشوند راه یافت و مردم آن به اسلام گرویدند.
توسعه طلبی روسیه در مناطقی که اکثریت ساکنان آن مسلمانان بودند، از قرن شانزدهم آغاز شد و تا پایان قرن نوزدهم میلادی ادامه یافت و نتیجه آن ورود ۱۸ میلیون مسلمان از منطقه های دریاچه ولگا، کریمه، آسیای مرکزی و قفقاز به امپراطوری روس بود.
بر همین اساس، با رشد چشمگیر جمعیت مسلمانان دولت مجبور شد برای همگرایی آنها با ساختار دولت ارتدوکس راهی بیابد و کاترین دوم یا کاترین کبیر ۲۲ سپتامبر سال ۱۷۸۸ میلادی اولین طرح قانونی تنظیم کننده امور دینی مسلمانان در قلمروی امپراطوری را تهیه کرد و بر طبق آن شورایی متشکل از تاتارهای قازان با ریاست یک مفتی به منظور نظارت بر تعیین ائمه مساجد و امتحان نامزدهایی برای به عهده گرفتن پست های دینی در شهر اوفای این کشور تأسیس شد.
بررسی وضعیت مسلمین در دوران اتحاد جماهیر شوروی نشان می دهد هیچ گفتگویی میان مذاهب و دولت نبود و حتی برای انجام مناسک دینی تشویقی صورت نمی گرفت بلکه برعکس هر کسی که به انجام مناسک خود می پرداخت مورد تعقیب و پیگرد قرار می گرفت.
اما اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم در روسیه را می توان دوران دینی و بیداری اسلامی نامید.
امپراطوری روسیه در آغاز قرن بیستم نزدیک به ۱۲ هزار مسجد ساخت که در نیمه دهه هشتاد تنها ۳۴۳ باب مسجد که بیشتر آن در منطقه آسیای مرکزی بود، باقی مانده بود.
با آغاز دوره پروتریکا در سال ۱۹۸۵ عملیات بازسازی مساجد قدیمی و ساخت مساجد جدید آغاز شد و تا سال ۲۰۰۰ میلادی به طور رسمی چهار هزار و ۷۵۰ باب مسجد به ثبت رسیده اند ولی تعداد این مساجد باید بیشتر باشد زیرا تعداد مساجد در داغستان بین یک هزار و ۶۰۰ تا سه هزار باب است. همچنین در قفقاز شمالی نیز در هر نقطه ای یک یا چند مسجد وجود دارد.
تاتارستان طی ده سال اخیر تعداد مساجد آن از مرز هزار فراتر رفته است. در روسیه پنج باب مسجد وجود دارد و بر اساس ارزیابی کارشناسان روسی حداقل هفت هزار باب مسجد در روسیه به چشم می خورد.
دین اسلام در این سرزمین به همبستگی قومی میان ملت های روسیه، باشقیر، چچن، اینگوش، کاباردنیا، داغستان و سایر ملت ها و حفظ هویت ملی آنها کمک کرده است و امروز مسلمانان روسیه متعلق به ۴۰ قومیت هستند و بزرگ ترین آن تاتارها با بیش از پنج میلیون جمعیت پس از روس ها جایگاه دوم این کشور را تشکیل می دهند.
مسلمانان سه سازمان اسلامی دارند یکی شورای مفتیان روسیه است که مرکز آن در مسکو قرار دارد و ریاست آن را مفتی راوی عین الدین به عهده دارد و بیش از یک هزار و ۵۰۰ گروه مذهبی با آن ارتباط دارند. دیگری اداره دینی مرکزی مسلمانان است که مرکز آن در شهر اوفا است و ریاست آن را مفتی طلعت تاج الدین بر عهده دارد و نزدیک به ۵۰۰ گروه مذهبی با آن مرتبط هستند و مرکز هماهنگی مسلمانان شمال قفقاز که به ریاست مفتی به کاراچایو واچر کیسیا و اسماعیل بردیف اداره می شود و نزدیک به ۸۰۰ گروه مذهبی ارتباط دارند، سومین سازمان اسلامی روسیه است.
همچنین در روسیه سال ۲۰۰۵ میلادی جنبش اجتماعی اسلامی الحق به ثبت رسید و جنبش میراث اسلامی نیز هم اکنون مراحل ثبت را می گذراند. این جنبش های اجتماعی به منظور رفع مشکلات موجود در امت اسلامی تأسیس شده است.
دین مبین اسلام از نظر تعداد پیروان دومین مذهب در روسیه به شمار می آید و در حالی که تعداد دقیقی از تعداد مسلمانان در دست نیست ولی بر اساس نظرهای کارشناسان در این سه دهه تعداد مسلمانان باید به ۳۰ تا ۴۰ میلیون رسیده باشد و بیشتر مسلمانان روسیه اهل تسنن هستند و قفقاز شمالی شافعیان و سایر منطقه ها حنفیان زندگی می کنند.
[="Tahoma"][="Black"]از نظر تاریخی حضور مسلمانان در روسیه چنانچه روسیه مرکزی را در نظر بگیریم، به دوران بلغارها یعنی سده نهم میلادی باز می گردد. البته روایت دیگری از ورود اسلام به روسیه متعلق به نگاهی فراتر از جهت سرزمینی و شامل قفقاز شمالی است که هم اکنون نیز در چارچوب روسیه قرار دارد، که این رویکرد تاریخ ورود اسلام به روسیه را همان قرن اول هجری یا هفتم میلادی می داند و به ورود اسلام به داغستان و شهر دربند در این تاریخ اشاره می کند. بر همین اساس در روسیه در دهه نود و بعد از زوال شوروی یکبار توسط اداره دینی باشقیرستان هزار سالگی ورود اسلام به روسیه و بار دیگر توسط شورای مفتیان روسیه هزار و چهارصدمین سال اسلام در روسیه با اشاره به شهر دربند و مسجد ابومسلم جشن گرفته شد.
در خصوص ورود و پذیرش اسلام در روسیه در گزارشات و سفرنامه های جهانگردان مطالب گوناگونی نوشته شده است. یکی از این موارد همزمانی ورود اسلام و مسیحیت به روسیه مرکزی است که جالب است. از نوشته های تاریخ نگاران روس بر می آید که در سال ۹۸۶ میلادی و پس از اینکه بلغارها مسلمان شدند سفرای آنها به ولادیمیر (پادشاه کییف ۹۰۸-۱۰۱۵) پیشنهاد پذیرش اسلام را دادند و وی نیز به پرس و جو درباره اسلام پرداخت؛ زیرا به دنبال گزینش دینی واحد برای سرزمینش بود. اما به دلیل برخی نواهی در اسلام از جمله منع شراب وی ترجیح داد مسیحیت را برگزیند و با مسیحی شدن کی یف در سال ۹۸۸ روند گسترش مسیحیت در میان اسلاوها و همجواری دو دین اسلام و مسیحیت در این سرزمین پهناور آغاز شد.
در فرن هجدهم میلادی و در دوره حکومت کاترین کبیر مسلمانان و ادارات دینی آنان وضعیت رسمی یافتند و مساجدی بنا کردند. در دوره شوروی در نیمه دهه ۱۹۲۰ دولت جدید شوروی رفتار خود را نسبت به اسلام تغییر داد و و شروع به دخالت در زندگی مسلمانان نمود. در سال ۱۹۲۵ اتحادیه «بیخدایان مبارز» برای مبارزه با دین ایجاد شد و در مناطق مسلمان نشین نیز دفاتر نمایندگی با عناوین «الله سیزلار»، «خداسیزلار» و «دین سیزلار» ایجاد کرد.
در دوره استالین و در سال های ۱۹۳۸- ۱۹۲۸ فشارها بر مسلمانان بیشتر شد و بعد از مدتی «مسجد جامع» تنها مسجدی بود که در بخش اروپایی روسیه فعالیت داشت. در طول جنگ جهانی دوم و به دلایل سیاسی، سختگیری های مذهبی از جانب استالین تا حدودی کاهش یافت و اسلام نیز همانند سایر ادیان، دورهای از فراغت را تجربه کرد. در این سال ها مساجد اجازه بازگشایی یافتند و تلاش شد از عقاید مذهبی در راستای پیشبرد جنگ بر ضد آلمان استفاده شود. بر اثر این نیازها، اسلام در سال ۱۹۴۲ دارای تشکیلات رسمی اداری شد که تقریبا از انجمن روحانی محمدیان که در دوره زمامداری کاترین در اوفا تاسیس شد الهام گرفته بود. این تشکیلات ۴ دایره روحانی داشت: آسیای مرکزی و قزاقستان در تاشکند، روسیه اروپایی و سیبری در اوفا، قفقاز شمالی و داغستان در ماخاچ قلعه و قفقاز در باکو. اما با پایان جنگ و در دهه ۱۹۶۰ بار دیگر وظیفه ساختن جامعه شوروی و ایجاد انسان شوروی که با وقوع جنگ جهانی دوم متوقف شده بود مورد توجه قرار گرفت؛ مبارزه با اسلام آغاز شد و بسیاری از مساجد مجددا تعطیل شدند.
آخرین آمار مربوط به سال ۲۰۰۲ می باشد که جمعیت مسلمانان را ۱۰% کل جمعیت نردیک به ۱۴۰ میلیونی روسیه عنوان کرده است، اما برخی این میزان را تا ۲۰-۲۵% می دانند و دلیل آن را میزان بالای زاد و ولد در میان مسلمانان، مهاجرت از مناطق آسیای مرکزی و آذربایجان، عدم مصرف مشروبات الکلی و کم بودن میزان مرگ و میر و عوامل دیگر در این خصوص دانسته اند.
ا توجه به منطقه زندگی، معیارهای فرهنگی، قومی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان نیز متفاوت است. مثلاً در مناطق شمالی عمدتاً مسلمانان بومی روسیه و در مناطق جنوبی نظیر شمال قفقاز مسلمانان غیر بومی زندگی می کنند که در دوره روسیه تزاری به این کشور ملحق شده اند. بر اثر این تفاوت های ماهیتی، تاریخی و قومی شاهد مذاهب و فرقه های گوناگون اسلام نظیر شیعی، سنی (عمدتاً حنفی و شافعی) یا طریقت های گوناگون در مناطق مسلمان نشین روسیه هستیم. تعداد سنی ها از شیعه ها بیشتر است و شیعیان را معمولا آذری ها و تالیش ها تشکیل می دهند. اکثریت جمعیت مسلمانان مسکو را نیز تاتارها تشکیل می دهند و بعد از این گروه، بیشتر مسلمانان این شهر و سن پطرزبورگ آذری شیعه هستند. چچن ها، تاجیک ها و ازبک ها نیز سایر اقوام مسلمان مسکو را تشکیل می دهند. ۹۰ درصد از مسلمانان روسیه ترک هستند و ۹۰ درصد ترک های روسیه مسلمان هستند. بنابراین در ساختارهای هویتی مسلمانان روسیه ساختار قومی آنها بسیار مهم است. از نظر مذهب؛ مسلمانان آسیای مرکزی ساکن در روسیه حنفی مذهب و مسلمانان داغستان، چچن و اینگوش شافعی هستند.
بخش هايي از مقاله دكتر سنايي سفير ايران در روسيه به نقل از قفقاز نيوز[/]
بزرگترين مسجد اروپا در مسكو
ايرنا: «ولاديمير پوتين» رييس جمهوري روسيه در آيين گشايش مسجد جامع مسكو با تاكيد بر اهميت نقش مسلمانان در جامعه چند مذهبي اين كشور، گفت: فرموده قرآن براي سبقت گرفتن در كار نيك، آموزهاي براي همه ما است.
رييس جمهوري روسيه در اين مراسم كه امروز (چهارشنبه) در آستانه عيد سعيد قربان و پس از تلاوت آياتي از كلام الله مجيد برگزار شد، افزود: دين مبين اسلام طي قرن ها در روسيه گسترش يافته و جامعه مسلمانان سهم بسيار ارزشمندي در ايجاد فرهنگ سازش عمومي داشته و دارد.
وي با بيان اينكه اسلام اصيل بخش مهمي از جامعه روسيه كنوني را تشكيل مي دهد، گفت: مسلمانان و دين اسلام مروج نيكي و محبت بين افراد جامعه است.
پوتين همچنين اضافه كرد: در دو دهه گذشته شمار مساجد در روسيه دو برابر شده و مسجدهاي بسيار زيبايي به عنوان نماد دين اسلام در مناطق مختلف ساخته شده و به بهره برداري رسيده است.
وي با بيان اينكه روسيه از سال 2005 عضو ناظر سازمان همكاري اسلامي شده است و در نشست هاي اين سازمان حضور فعال دارد، گفت: نقش جامعه در تربيت افراد بسيار مهم است و اكنون جوانان مسلمان بايد براساس تاكيدات اسلام اصيل تربيت شوند و از هرگونه رابطه با افراط گرايان خودداري كنند.
رييس جمهوري روسيه همچنين با اشاره به اوضاع خاورميانه اظهار كرد: شاهديم كه چه وقايع تاسف باري در منطقه رخ مي دهد و گروههاي تروريستي بويژه داعش در صدد ضربه زدن به دين بزرگ اسلام هستند در حاليكه باورهاي تروريستي اين گروه دروغ پردازي عليه اسلام و تحريف اين دين مبين است و مي خواهند در روسيه نيز مزدور بگيرند كه روحانيون مسلمان با تلاش بسيار مانع اين اقدام شده اند كه من از خانواده روحانيون قرباني اين اقدامات نيز سپاسگزار هستم.
مسجد جامع جديد مسكو به عنوان بزرگ ترين عبادتگاه مسلمانان در اروپا پس از 10 سال عمليات ساختماني، روز چهارشنبه در يك مراسم بين المللي با حضور شخصيت هاي مذهبي و سياسي روسيه و كشورهاي مختلف از جمله جمهوري اسلامي ايران، ميزبان نمازگزاران شد.
اين مسجد شش طبقه به عنوان بزرگترين مساجد اروپا هفت مناره و گنبد دارد كه ارتفاع مناره هاي آن به 72 متر مي رسد. مناره ها و گنبد 46 متري مسجد جامع مسكو از بسياري نقاط شهر قابل ديدن است.
بر اساس اطلاعات شوراي مفتي هاي روسيه، حدود 170 ميليون دلار براي احداث مسجد جامع مسكو هزينه شده است كه از كمك هاي مردمي تامين شده است.
مسجد قبلي در اين مكان كه سال 1904 توسط يك بازرگان تاتاري به نام «صالح يرزين» ساخته شده بود، در طول 70 سال حكومت اتحاد شوروي سابق به رغم بسته يا تخريب شدن بسياري از مساجد و كليساها، تعطيل نشد و تنها مسجد پايتخت بود.
بر اساس آمار، در مسكو بيش از سه ميليون مسلمان زندگي مي كنند كه بخش مهمي از جامعه مذهبي 20 ميليون نفري روسيه متشكل از مذاهب مختلف هستند. يكي از ويژگي هاي جامعه اسلامي اين كشور وحدت و يكپارچگي است.
مساجد شهر مسكو شامل مسجد تاريخي، مسجد شيعيان، مسجد پارك پيروزي و مسجد ايرانيان به نام خاتم الانبياء (ص) هستند.
در حال حاضر حدود هفت هزار باب مسجد در روسيه وجود دارد و تعداد مساجد در اين كشور با توجه به رشد سريع جمعيت مسلمانان در حال افزايش است و جامعه اسلامي مسكو افزايش دو برابري تعداد مساجد را در دستور كار خود قرار داده است.
روسيه در دو دهه اخير نگاه ديگري به مسلمانان دارد به گفته ي شيخ الاسلام در دوران رياست جمهوري ولاديمير پوتين 7500 مسجد بنا شده است.
در زير تصاوير تعدادي از مساجد زيباي روسيه را مي بينيم.
جمال عبدالناصر از مصر، سوکارنو از اندونزی، قذافی از لیبی،رئيس جمهور ایران،عبدالله گل از ترکیه، ماهاتیر محمد از مالزی از جمله افراد مشهوري هستند كه از مسجد جامع مسكو ديدار كرده اند.زمانی که در مسجد ما روز القدس برگزار شد، محمود عباس رئیس کشور فلسطین و خالد مشعل رهبر حماس نیز در آنجا نماز به جا آوردند.
وهابيت در روسيه
مقدمه
در مورد تاریخ ظهور اسلام در روسیه نمیتوان تاریخ دقیقی تعیین کرد، اما طبق شواهد تاریخی اولین مسلمانان، زمانی در روسیه حضور داشتند که دولت روسیه به معنای امروزی وجود نداشت، و مسلمانان به عنوان قبایل بادیه نشین در اطراف رودخانه دون و مناطق نزدیک به قفقاز مستقر بودند.
در زمان اتحاد شوروی ائمه جماعت و روحانیون مساجد مراسم ضروری دینی را علیرغم وجود تمام سختگیریها اجرا میکردند و همه این مسائل باعث شد دین اسلام در قلب مردم زنده بماند. از اواسط دهه 80 میلادی که بر خورد حکومت با دین تغییر کرد اصلاحاتی که به فروپاشی نظام کمونیستی منجر شد به افراد متدین آزادی بیشتری داد تا به امور مذهبی خود بپردازند. مسئله تعقیب و تحقیق در مورد افراد بخاطر اعتقادات مذهبی بسیار کمرنگ شد و مردم توانستند بدون ترس به مساجد بروند و پایبندی خود را به مذهبشان آشکار کنند و این عمل باعث طرد آنان از جامعه نشود. دولتمردان روسیه با توجه به تاریخ هفتاد ساله اتحاد شوروی به اهمیت آزادی دینی در کشور واقف هستند و دینداران جامعه را نه تنها تهدید نمیپندارند، بلکه بر نقش بیبدیل آنها در ایجاد وحدت ملی روسیه تاکید دارند و به همین علت امروز عرصه را برای مسلمانان بازگذاشتهاند.
اما در سالهای اخیر جریان «وهابیت»، مردم مسلمان روسیه را به صورت جدی تهدید مینماید، طی سالهای اخیر ایدههای این فرقه توسط مبلغین در کشورهای مختلف اشاعه داده شده است. در مناطق مرکزی فدراسیون روسیه روحانیون توانستند با استقرار این گروهها مبارزه کنند اما در مناطقی مانند چچن و داغستان این گروهها موفق شدند برای خود پایگاههایی برقرار کنند.
عقاید متعصبانه این گروهها باعث بروز اختلافاتی بین آنها و دیگر مسلمانان شد که بی سابقه بود و تا این زمان مسلمانان از هر گرایش دینی در کنار هم مانند برادر زندگی میکردند. در حال حاضر وهابیت که فرقهای مستبد است و از سالها پیش عملیاتهای تندی را در منطقه قفقاز روسیه و جمهوریهای داغستان و چچن انجام میداد، تهدیدی بسیار مهم برای جامعه مسلمانان و مشکل عمومی همه شهروندان روسیه به شمار میآید.
عربستان سعودی و شرکای غربی آن سرمایهگذاریهای هنگفتی برای ترویج وهابیگری در این مناطق مینمایند. گسترش دامنه فعالیت وهابیون به تاتارستان و شبه جزیره کریمه موضوع جدیدی است که زنگ خطر را برای مقامهای روس به صدا در آورد.
مبنای مطالعه در این نوشتار پاسخ به این سوال است، که اهداف اصلی وهابیون در کشور روسیه به عنوان کشوری که به طور رسمی خود را از نظر دینی سکولار معرفی نموده است، چیست؟ بنابراین، تلاش میشود تا جریان وهابیت در روسیه، اهداف و انگیزههای آن برای گسترش این فرقه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
ریچارد شولتز[1]، بر اساس تعریفی که برای سطح و نوع منازعات مطرح میکند، منازعات قومی و مذهبی را در چارچوب منازعات کم شدت مورد بررسی قرار می دهد، اما در این میان، یک موضوع بسیار حائز اهمیت وجود دارد و آن مسئله هویت، مذهب و وجود شکافهای قومی است، که زمینههای مساعدی برای رشد افراط گرایی دینی به وجود میآورد. افراطگرایی دینی زمینه ساز انواع مناقشات، ناامنیها، بیثباتی در داخل کشورها، ایجاد مذهب هراسی و مانع رشد اجتماعی و پیشرفت خواهد بود، بنابراین، خود عامل جدی در تهدیدات امنیتی به شمار میآید.
جنبش وهابیت که از جریان عقلگریز دوره اسلامی نشأت میگیرد و عمدتا در تفکر اهل حدیث، حنبلیگری و اشعریگری ریشهدارد، و بر اساس این بنمایهها هرگونه امر جدید را نفی میکند، یکی از مصادیق عینی افراطگرایی دینی در جهان است.
در دهه 70 قرن بیست، بسط و توسعه وهابیت که جنبشی دولتی و مربوط به داخل سرزمین عربستان است در سراسر دنیا یکی از عوامل مهم سیاست خارجی عربستان سعودی گردید.
جنبش وهابیت در واقع ادامه یک جریان از درون جنبش سلفیه است. جنبش سلفیه در حدود اوایل قرن هفتم توسط «ابن تیمیه» شکل گرفت و یک عکسالعمل در برابر گسترش فرقهگرایی در جهان اسلام به شمار میآمد. این مکتب در عربستان متولد شد و ابتدا توسط عثمانیها و دیگران مورد سرکوب قرار گرفت، اما چون با آل سعود گره خورد، دوباره احیا شد و در پی تسلط آل سعود بر عربستان و کسب منابع مالی، مکتب وهابیت یک ایدئولوژی حکومتی تبدیل گردید و در بیشتر کشورهای آسیای مرکزی، فلسطین و جنوب خلیج فارس بسط یافت. وهابیگری با سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی عربستان در مقطع بعد از جنگ جهانی اول پیوند میخورد، و حداقل 6 هزار موسسه مذهبی با هدف تبلیغ آموزههای وهابیت و اعزام مبلغان به منظور تربیت پیروانی برای وهابیت در سراسر جهان و منجمله روسیه تشکیل میشود. علاوه بر فعالیت خود وهابییون در روسیه، ادبیات این فرقه از طریق زائران روس که برای انجام مراسم حج به کشور عربستان سفر میکردند، توسعه پیدا نمود. به عنوان مثال، در یکی از جزوات آموزشی که به زبان روسی نوشته شده و به این زائران اهدا گردیده، آمده است: «…مسلمانانی را که در نمازهای جماعت پنجگانه شرکت نمیکنند، بکشید… گذشته از این موارد، به سبب تکنولوژی کنونی در دنیای اینترنت سایتها و مقالات گستردهای را میتوان دید که به صورت جدی تبلیغات گستردهای را برای توسعه وهابیت انجام میدهند و با سادهترین جستجوی اینترنتی قابل حصول است.
«عمر آل سیفی» یکی از مفتیان وهابی در روسیه که برای توسعه وهابیت میان چچنها تلاشهای بسیاری نموده است، تا جایی که چندین سال پیش از سوی «ایمن الظواهری»[2] زمانی که وی فرد دوم القاعده بود مورد ستایش و حمایت جدی واقع شد. وی مفتی گروه «مجاهدین قفقاز» است و در این منطقه موسسه «الهدی»[3] را که در آن تبلیغات جدی وهابیت صورت میگیرد، تاسیس نمود، مقالات، رسالهها و کتب بسیاری در این مرکز به چاپ رسیده است. عمر آل سیفی با حمایت عربستان سعودی در منطقه چچن یک روزنامه، یک رادیو و یک شبکه تلویزیونی راه اندازی کرده که با جدیت مشغول شستشوی مغزی مردم و بهویژه جوانان این منطقه هستند. وی دادگاهی تحت عنوان «دادگاه عالی شریعت»[4] برای تشکیلات درون کشوری «ایچکری»[5] تشکیل داد و خود در ریاست آن را بر عهده گرفت، و از این دادگاه برای انجام اعمال غیر انسانی و دستیابی به اهداف شوم وهابیت علیه مردم و دولت استفاده میکرد. آموزش اندیشههای وهابیت برای اردوگاههای «مجاهدین»، «القاعده» در افغانستان و «جدایی طلبان» چچن در قفقاز روسیه در نظر گرفته شده بود. بیش از 500 هزار نفر از شهروندان روسیه در دانشگاههای اسلامی و همچنین دانشگاههای دیگر عربستان سعودی آموزش دیدهاند، که این دانشآموختگان گروه دیگری از وهابیون هستند که بعدها در کشور روسیه به عنوان تهدید جدی برای امنیت این کشور به حساب آمدند. به همین دلیل هم امروز مسئولین کشور روسیه تمایل ندارند تا جوانان این کشور به تحصیل در کشورهای اسلامی بپردازند، و استدلال آنان این است که دانشجویان روس در این کشورها تفکرات رادیکالی، انقلاب و شورش را برای کشور ارمغان میآورند.
در طول گسترش وهابیت در روسیه تعارضات چشمگیری میان اسلام سنتی و وهابیت شکل گرفت، از یک طرف سبب بروز درگیری میان آنان گردید و از طرف دیگر وهابیت کم کم اسلام سنتی را در درون خود پنهان نمود و بر آن احاطه پیدا کرد.
مفهوم اسلام سنتی که برای اولین بار توسط «طلعت تاجالدین» در سال 1990 مطرح کردید زمینهساز ورود انواع شاخههای اسلام رادیکالی گردید که بعدا مشکلات فراوانی را برای روسیه به همراه داشت. رفته رفته گرایش «مسلمانان سنتی»[6]به وهابیت بیشتر شد، نفوذ دکترین وهابیت و همچنین دکترین سیاسی آن، شعارها، آداب و رسوم آن در میان مسلمانان و به ویژه جوانان افزایش یافت.یعنی وهابیت میان مردم روسیه از درون ادیان سنتی و بیشتر از میان حنفیها و شافعیهای ساکن در این کشور شکل گرفت. اینک مسلمانان حقیقی روسیه، خوانشی تحت عنوان «اسلام سنتی» را به هیچ وجه قبول ندارند و معتقدند که اسلام تنها یک مفهوم همیشگی و قدیمی به نام «اسلام» دارد و انواع دیگر آن کذب است. اسلام سنتی با مفاهیم اصلی اسلام که قرنها در میان مسلمانان روسیه حاکم بوده است، تفاوتهای عمده دارد و اکنون حامیان «گفتگو با وهابیت» از همین مفهوم اسلام سنتی برای پیشبرد آموزههای خود استفاده میکنند.
اسلامیست؛ انگیزه پیدایش نهضت وهابی
شاید اندکی مشکل باشد تا به صورت دقیق گفت فرقه وهابیت در روسیه از چه زمانی حضور داشتند. مقامات کشور روسیه حتی در سالهای ۱۹۵۰ از وجود گروههای وهابی در مناطقی مثل داغستان خبر داشتند. رادیکالهای اسلامی تا سال 1991 در جمهوریهای شوروی سابق زندگی میکردند و کمیته امنیت ملی نیز آنها را به دقت زیر نظر داشت.
حقایقی که به صورت شفاهی و در برخی موارد هم به صورت روایتهای مکتوب وجود دارد، حاکی از آن است که افسران امنیتی شوروی خود حوزههای را مخصوص فعالیت «وهابیت» تاسیس نموده بودند تا از آن طریق امکان فهم دیدگاه حقیقی مسلمانان به دست آید و آنها را از بروز مخالفتهای احتمالی مطلع سازد. این گروهها در سال۱۹۸9با صدایبلند اعلام
موجودیت کردند،ودر آن زمان وهابیهای آسیای مرکزی و داغستان موفق به برکناری
مفتیهای مناطق خود شدند. این اقدام در شمال قفقاز موجب تجزیه اداره روحانیت
مسلمانان شمال قفقاز و تشکیل ادارات قومی روحانیت شد.
در دوران اتحاد شوروی شاید بتوان گفت که گروههای افراطیگری تهدیدی برای این کشور به شمار نمیآمدند، اما اکنون وضعیت تغییر کرده است و «حرف و عمل» رادیکالهای اسلامی در روسیه نهتنها بر شرایط منطقه اثر میگذارد، بلکه میان آنها و فعالان جهانی اسلامیسم پیوند ایجاد مینماید.
یکی از سناریوهایی که در سال 1994 توسط یوگنی پریماکف نخست وزیر سابق روسیه ارائه گردید: پیشبینی وی پیرامون افزایش «خطر اسلام» برای روسیه بود. طراحان این سناریو بر اساس دورنمای وقایعی از قبیل نفوذ و افزایش اسلامیسم در تاجیکستان که درگیر جنگ داخلی بود، در افغانستان که قدرت جنبش طالبان به طور ناگهانی افزایش یافت و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، آن را مطرح نمودند. جنگ چچن در سال 1994 قفقاز شمالی را بیثبات کرد و همزمان طالبان در کابل قدرت را در دست گرفت. افغانستان تبدیل به مرکز بینالمللی اسلامیسم شد، و تبدیل به مکانی مناسب برای افراطیون از سراسر آسیای مرکزی و قفقاز گردید. یک «هلال بیثبات»[7] تشکیل گردید که از یک سو از منطقه قفقاز آغاز میشد و از سوی دیگر تا سینکیانگ چین ادامه مییافت، عصبانیت از این مسئله تمام مسلمانان جهان منجمله مسلمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را دربرگرفت.
با نگاهی گستردهتر، آشکار است که ایالات متحده آمریکا سالهای زیادی سعی در ایجاد سدی دفاعی در مرزهای جنوبی اتحاد شوروی داشت. با توجه به خصلت سرکش و تهاجمی افراط گرایی، طراحان این سیاستهای ستیزه جویانه در آمریکا، سودای برانگیختن مسلمانان جمهوریهای آسیای مرکزی اتحاد شوروی و از درون فروپاشاندن آن را نیز در سر میپروراندند. در همین زمان بود که تهدید اسلامیسم در درون مرزهای روسیه متولد شده بود و جنگ میان اسلام داخلی و خارجی تا حد زیادی در قفقاز شمالی و با مقیاس کمتری در اطراف رودخانه ولگا و در اورال جنوبی و برخی مناطق دیگر شکل گرفته بود.
در خاک روسیه هم در گذشته و هم اکنون سازمانهای مختلف با ایدئولوژی سیاسی هرچند در مقیاسهای کوچک وجود دارد، مثل سازمان «رستگاری»[8]، «جماعت احیای میراث جامعه اسلامی»[9]، «الحرمین»[10]، «الخیریه»[11]، «قطر»[12]، و گروهکهایی مانند «حزب الاتحریر»، «القاعده» و «الاخوان المسلمین». در این سالها روسیه نه تنها اقدام به تعیین نگرش خود نسبت به عامل اسلامی در نوع افراطی آن نمود، بلکه به چگونگی استفاده از آن در سیاست خارجی خود اندیشید.
فقدان یک دستگاه تنظیم کننده روابط بین مومنان و افکار ناهمگون در جوامع مسلمانان روسیه، موجب ایجاد تنوع و برداشتهای مختلف از موازین اسلامی شده است. در قفقاز شمالی و دیگر جوامع مسلماننشین روسیه اسلام صوفی رایج است که خصوصیات محلی خاص خود را دارد، آنها مردمانی آرام، اهل مدارا و محبت هستند. جنبش نوسازی تحت عنوان وهابیسم که به اصطلاح برای ایجاد اصلاح در دین اسلام ظهور کرده بودند، مردم این منطقه را از نظر روحی مناسب برای نفوذ در میان عقاید آنها یافتند.
جنبش وهابیتدر روسیه به دنبال چیست؟
از مطالب قبلی این نتیجه حاصل گردید که اخیرا وهابیت به عنوان یک نیروی سیاسی-مذهبی جدید از عربستان و با حمایت ایالات متحده و انگلیس سربرآورده است و اهداف خود را در کشورهای مختلف توسعه میدهد. اما نکته قابل بحث در این میان آن است که فرقه وهابیت در روسیه به عنوان یک کشور سکولار چه اهدافی میتواند داشته باشد که آنها را مایل به توسعه و حضور در این کشور نموده است. برای بررسی این موضوع با استناد به شواهد و قرائن موجود چند سناریو[13] مطرح میگردد:
– سناریوی اول: ایجاد اسلام هراسی در میان شهروندان روسیه و تخریب جامعه مسلمانان این کشور
طبق آخرین سرشماری در فدراسیون روسیه شمار مسلمانان این کشور30 میلیون نفر اعلام شده است، که بیشتر این مسلمانان شامل تاتار- باشقیرها و ساکنان قفقاز شمالی هستند. البته در دیگر مناطق و استانهای فدراسیون روسیه نیز جمعیت مسلمانان به صورت متمرکزحضور دارد و در مناطقی مثل حاشیه ولگا، اورال جنوبی و سیبری ساکن هستند. در برخی شهرها که مسکو و سنپیترزبورگ از مهمترین آنها به شمار میآید نیز میتوان به صورت غیر متمرکز شاهد حضور مسلمانان بود.
بیشتر مردم روسیه مسیحی ارتدوکس هستند و نسبت آنها به کل جمعیت روسیه 80 درصد است، که در سال 2012 این نسبت 6 درصد کاهش یافته است. از طرفی نسبت تعداد مسلمانان این کشور از ۳ درصد در سال ۲۰۰۹ میلادی به ۷ درصد در سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است که گویای افزایش شمار مسلمانان در روسیه است. رشد شمار مسلمانان روسیه اینک نه برای دولت، بلکه برای آمریکا تبدیل به یک دغدغه شده است و در این رابطه پژوهشهای بسیاری انجام دادهاند. آمریکا این دغدغه خود را تحت عنوان «نگرانی از به هم خوردن تعادل منطقهای» اعلام نموده است و به روسیه اخطار داده است که رشد بیش از اندازه مسلمانان این کشور در آینده تعادل و امنیت منطقهای را بر هم خواهد زد. آمریکا پیشبینی نموده است که نسبت 14 درصدی مسلمانان روسیه تا سال 2030 به 19 درصد افزایش خواهد یافت.
اما دولت روسیه حضور مسلمانان را به هیچ وجه تهدید به حساب نمیآورد، چراکه حضور این اقوام در این کشور پیشینه تاریخی دارد و آنها با مسلمانان قرنهاست که زندگی کردهاند. آنچه که برای دولت روسیه تهدید و خطر به حساب میآید وجود سازمانهای افراطی و فرقههای رادیکالی اسلام است. به نظر میرسد یکی از مهمترین اهداف وهابیت در روسیه این است که شمار تمام جمعیت مسلمان فدراسیون روسیه را به رقمی بین 20 تا 30 میلیون که شمار قابل قبول برای غرب است کاهش دهد و در همین تعداد باقی بماند و افزایش نیابد.
وهابیون سعودی و حامیان غربی آنها تلاش میکنند تا تمایل به اسلام به حداقل میزان خود کاهش یابد. آنها تلاش میکنند تا با انجام عملیاتهای تروریستی و ایجاد رعب و وحشت موجی از اسلام هراسی را در میان مردم روسیه ایجاد نمایند و از طرفی با برپایی جنگ و نا امنی در اطراف روسیه مسلمانان سنتی این کشور را منزوی نمایند، یا آنها را وادار به مهاجرت نموده تا شمار مسلمانان در این مناطق کاهش یابد.
– سناریوی دوم: ایجاد بی اعتمادی در مردم نسبت به دولت با نا امن کردن کشور که به تدریج باعث ضعف دولت خواهد شد.
حامیان غربی وهابیت و در راس آنها ایالات متحده روسیه را تهدیدی برای منافع اقتصادی و ژئوپلتیک خود به شمار میآورند و حضور روسیه به عنوان کشوری سکولار و پیشرفته از نظر اجتماعی مانعی بر سر دستیابی به اهداف آنها است. از زمان پایان یافتن جنگ سرد آمریکا بسیار تلاش نموده است تا روسیه را یک بخشی به دام بیاندازد و آنرا درگیر نماید، پس چه موضوعی مناسبتر از مسلمانان روسیه و چه جایی بهتر ازقفقاز میتوانستنند بیابند. زمانیکه اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید مقامات کمونیست خطر ظهور رژیم کنترل نشده با استفاده از سلاح هستهای را به وجود آوردند که این برای غرب یک تهدید به شمار میآمد. ترکیبی از گسترش زرادخانههای شوروی و افزایش نفرت نسبت به «میلیارد طلایی»[14]ممکن بود که تهدید جدی برای منافع حیاتی غرب باشد. بنابراین، برای یافتن راه حل به منظور خنثی کردن این تهدید جلسات مستمری را در شهرکهای عربنشین لندن تشکیل دادند و تصمیم بر آن شد تا گروههای کارشناسی انگلیسی برای کنترل فرآیند در مناطق تحت نفوذ شوروی سابق و خود روسیه تشکیل گردد. بلافاصله مشخص شد که در بلند مدت از پتانسیلهای ناتو در این منطقه نمیتوان استفاده نمود، و این نتیجه حاصل شد که از خود سازمانهای پساشوروی در خاک روسیه استفاده شود.
شایعترین قدرت غیر کمونیست بعد از فروپاشی اتحاد شوروی با به رسمیت شناختن اسلام حاصل گردید، بنابراین کنترل و نظارت بر اسلامی شدن مناطق روسیه ضروری گشت. به همین منظور باید سیاستی را اتخاذ میکردند تا مناطق اسلامی و امامان جمعه در مناطق مسلمان نشین روسیه به ظاهر مستقل باشند در در باطن در اختیار غرب و اهداف آنان قرار گیرند. شکل گرفتن جماعت وهابی که در راس آنها امامان جماعت که به اصطلاح به آنها «امیر» گفته میشود، نتیجه این سیاست غربیها در روسیه بود. ترور مفتی تاتارستان و معاون سابق وی در تابستان 2012 افزون بر اینکه واکنشهای عمومی گستردهای را در روسیه برانگیخت، عامل نگرانی کارشناسان و مقامهای روس از تشدید فعالیتهای وهابیت و موج جدیدی از نا امنی و مشکلاتی را که گریبان دولت را میگیرد، شد. گروههای وهابی سعی میکنند تا دولت مرکزی را مقصر این جریانات نشان دهند، به همین دلیل نگرانی اصلی اکنون این است که هرگونه اقدام قاطع از طرف دولت برای مقابله با تهدید امنیتی در مناطق مسلماننشین سبب واکنش تند در میان گروهی از مسلمانان گردد.
– سناریوی سوم: شیعه ستیزی و مسئله رقابت با نفوذ رو به گسترش جمهوری اسلامی در منطقه اورال-ولگا در دوره پس از فروپاشی شوروی
تعداد جمعیت شیعیان روسیه تقریبا کم و متعلق به تاتها در جمهوری داغستان، اهالی روستای لزگین و جوامع آذربایجانیها در داغستان است. البته به عبارت دقیقتر باید گفت که بیشتر جمعیت شیعیان در روسیه متعلق به آذریها است و خود به تنهایی 85% از کل جمعیت شیعیان را تشکیل میدهند.
سابقه حضور آنها در جمهوری داغستان به سال 1996 زمانی که «عیسی عسکرف»[15] یکی از چهرههای مذهبی شهر ماسال در آذربایجان به روسیه عزیمت میکند باز میگردد. «فریز عسکروف» پسر «عیسی عسکرف» که 11 سال در شهر قم به کسب علوم دینی پرداخته بود به عنوان رهبر شیعیان داغستان برگزیده میشود.
در میان مردم روسیه زمانیکه که سخن از آذریهای شیعه به میان میآید، همزمان اذهان عمومی به سمت وهابیت به عنوان دشمن آنها نیز کشیده میشود. در میان جمعیت آذربایجانیهای منطقه داغستان شاهد هیچ یک از پیروان حزب «التحریر و سلفیون» نخواهیم بود، چرا که رهبران شیعه به شدت از رشد این افکار در میان مردم جلوگیری میکنند. اگرچه وهابیون برای نفوذ در میان شیعیان کشور آذربایجان تلاشهایی را به عمل آوردهاند، اما با تلاش رهبر شیعیان روسیه و آموزش مفاهیم صحیح اسلام هنوز راه نفوذی در میان شیعیان فدراسیون روسیه نیافتهاند. اما علیرغم تمام این تلاشها این نگرانی برای رهبران شیعیان تاتارستان وجود دارد که وهابیون جامعه آذریها را تحت کنترل خود در بیاورند.
«فریز عسکروف» در سال 2011 کتابی به رشته تحریر درآورد تحت عنوان «شکاف فرقه»[16] که این کتاب به طور خاص به وهابیت پرداخته بود، به گفته نویسنده، وی بعد از چاپ این کتاب به دفعات از سوی وهابیون مورد تهدید قرار گرفته است. رهبر شیعیان روسیه از مقامات این کشور به منظور جلوگیری از نفوذ وهابیون در میان آذریها کمک خواسته است، عسکروف بر این باور است که شیعیان تنها دژ مقاومت در برابر وهابیت هستند که نباید این عامل مقاومت را از دست داد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، عربستان برای رواج تفکر وهابیگری در فضای پساشوروی تلاشهای بسیاری نمود. عربستان به عنوان مرکز جهان اسلام و داعیهدار خلافت اسلامی، هموار کوشیده است از نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور تجمع امت اسلامی جلوگیری کند. دراین راستا، رقابت با نفوذ ایران در مناطق مسلمان نشین فدراسیون روسیه یکی از راهکارهای سعودیها به شمار میآید. اما این سوال مطرح میگردد، که آیا تبلیغ و گسترش حضور وهابیون در جمهوریهای مسلمان نشین روسیه به منظور جلوگیری از نفوذ ایران در این منطقه است؟ آیا اساسا نفوذ ایران در جمهوریهای مسلمان نشین روسیه تا این اندازه است که رقابت دیگر قدرتها را فراخواند؟
موسسه مطالعات استراتژیک روسیه[17] از سال 2011 تا اکنون سه نشست تخصصی پیرامون افزایش نفوذ ترکیه، عربستان سعودی و ایران در منطقه ولگا تشکیل داده است. نفوذ ایرانیان در تاتارستان تنها محدود به مکانیسمهای صرفا دیپلماتیک است، و از نظر عقاید مذهبی و ترویج تفکرات شیعه چندان موفق نبودهاند، و به طور سنتی فعالیت مذهبی ایران را تبلیغ شیعهگرایی افراطی میدانند. هرگاه ایرانیان تمایل به فعالیتهای مذهبی داشتهاند، به نوعی ممانعت وجود داشته است، چراکه بیشتر مسلمانان تاتارستان سنی هستند و اساسا تمایلی به ایجاد همکاری مذهبی نزدیک با ایرانیان ندارند. «رییس سلیمانف» مدیر مرکز مطالعات قومی و مذهبی تاتارستان، بر این عقیده است که وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بر مسلمانان ولگا تاثیر غیر مستقیم داشته است. جمهوری تاتارستان در حال حاضر حتی حضور 500 دانشجوی ایرانی در این منطقه را نامطلوب ارزیابی مینماید. در سالهای 1990 چند دانشجوی پزشکی اهل لبنان زمینهساز آشنایی جوانان تاتار با «القاعده» شدند، به همین دلیل حضور 500 دانشجوی ایرانی شیعه در کازان را یک خطر بزرگ قلمداد میکنند.
بر اساس نتایج حاصل از پژوهشهای موسسه مطالعات استراتژیک روسیه میتوان گفت، در حال حاضر نفوذ کشورهای ترکیه، عربستان سعودی، کویت و قطر در مناطق مسلماننشین روسیه بهویژه جمهوری داغستان بسیار بیشتر از کشور ایران است، و از طریق این کشورها وهابیت فرصت اشاعه تفکرات خود را یافته است.
بنابراین سناریوی اول؛ یعنی ایجاد اسلام هراسی و تخریب جامعه مسلمانان روسیه و همچنین سناریوی دوم؛ بی اعتماد نمودن مردم نسبت به دولت و تضعیف تدریجی دولت مرکزی در روسیه از احتمال بیشتری برخوردار است. اگرچه سناریوی سوم نیز میتواند یکی از اهداف وهابیون در روسیه باشد، اما حداقل میتوان گفت که در حال حاضر هدف اصلی به شمار نمیآید و شاید در آینده مورد پیگیری قرار گیرد.
[="Tahoma"][="Black"]طرح وهابیت در روسیه
استراتژی وهابیت در اشغال تدریجی سرزمینها و جدانمودن بخشهای کوچک از مناطق مختلف است. کشورهای خیلی کمی هستند که به طور کامل متصرف شدهاند، و در بیشتر کشورها به کمک جنبشهای جدایی طلب یک بخشی از آن سرزمین را اشغال نمودهاند. استراتژی وهابیت در خاک روسیه نیز به ترتیب زیر است: 1- ابتدا در یک کشور یا منطقهای مشخص عناصر اجیر شده وهابیت حضور پیدا میکنند، در این مرحله هیچ تبلیغاتی انجام نمیشود و تنها نظارهگر شرایط پیرامون هستند. کمکهای مالی بدون قید و شرط فراوان به مردم و بهویژه به سازمانهای اسلامی مینمایند و سعی میکنند تا به افراد اثرگذار جامعه یا به عنوان مثال به افرادی که شانس آن را دارند در آینده تبدیل به رهبر مذهبی یا سیاسی این منطقه شوند، نزدیک میگردند. به تدریج این افراد را با آموزههای خود آشنا مینمایند، و بهویژه در اوقات حج به حاجیان و مخصوصا امامان جماعت یا افرادی که احتمالا در آینده امام جماعت خواهند بود پیشنهاد گرویدن به وهابیت را میدهند. نکته مهم در آن است که تنها مسلمانان هدف وهابیون نیستند، بلکه مسیحیان نیز در برابر این پیشنهادات قرار میگیرند، و اغلب مسیحیانی که برای مدتی به خارج از کشور سفر میکنند تجربه برخورد با این وهابیون را خواهند داشت. اعتقاد بر آن است که اغلب بعد از فراهم کردن مقدمات و آمادهسازی ذهن و نشان دادن ثروت عظیم کاندیدهای مورد نظر نمیتوانند جواب رد دهند. 2- این امامان جماعت آینده تلاش مینمایند تا در ساختار مذهبی و سنتی منطقه جایگاه مناسبی را کسب نمایند. اما هنوز تبلیغات علنی و باز انجام نمیشود، تنها تاکید بر آن است که به طیف گستردهای از طرفداران بورس تحصیلی در خارج از کشور داده میشود. 3- به تدریج یک جماعت کوچکی از این پیروان ایجاد میگردد. این جماعت در اردوگاههای وهابیون که در خارج از کشور روسیه قرار دارد تحت آموزش قرار میگیرند و امامان جماعت مورد موعظه بسیار از سوی وهابیون قرار میگیرند.[18] 4- در محل اقامت این جماعت بر اساس ساختارهای سنتی جنبشهای جداییطلب آغاز به اقدامات شورشی و تحریک مردم مینمایند. جماعت مورد نظر به پشتیبانی از شورشیان درآمده و حتی واحدهای نظامی خود را آماده به مبارزه مینمایند. موفقیتهای نظامی جماعت وهابی باعث میگردد تا جوانان بیشتری جذب آنها شوند، در نتیجه تعداد آنها افزایش مییابد و اردوگاه آموزشهای مقدماتی در داخل کشور تشکیل میشود و سپس برای تحصیلات و آموزشهای تکمیلی به خارج از کشور اعزام میشوند. 5- گروهای وهابی از هیچ اقدامی برای تحریک و دامن زدن بر مناقشات فروگزار نخواهند بود و در نتیجه بحرانهای موجود، تضعیف ساختار سنتی و بافت قدیمی منطقه را به همراه خواهد داشت و از طرفی جماعت وهابی قدرت مییابند. در نهایت؛ وهابیون در همان منطقه اردوگاههای تکمیل آموزشهای خود را تاسیس میکنند. 6- در این مرحله قدرت برتر و واقعی منطقه به امیر یا امام جماعت اصلی جماعت پیروان وهابیون انتقال مییابد. سپس آنها تلاش میکند از منظر ساختار سنتی منطقه و حتی سطح کشور به اقدامات و رسالت خود مشروعیت ببخشند. 7- در صورت انحلال و یا حتی تضعیف روحیه نیروهای دولتی تخریب آنها درکنار ساختار سنتی منطقه خیلی راحتتر صورت میپذیرد و با تکیه بر نیروهای جدایی طلب با قدرت بیشتری نسبت به تخریب ساختار قدرت اقدام مینمایند. اگر به صورت سریع و ضربتی بر نیروهای دولتی غلبه نکنند، در نتیجه یک جنگ چریکی طولانی مدت و البته با همان نتیجه قبلی به راه خواهد افتاد. اما اگر چنین تاکتیکی به اندازه کافی موثر نبود، وهابیون از حمایت نیروهای ناتو بهرهمند خواهند شد، البته رشوههایی که در این میان از طرف سلفیون برای انجام برخی عملیاتها عاید وهابیون میشود را نیز نباید فراموش کرد. 8- در نهایت نیز بسیج تمام نیروها برای توسعه وهابیت در مناطق اطراف انجام میگیرد. اگرچه ممکن است که این طرح همیشه موفقیتآمیز نباشد، و به عنوان نمونه میتوان به مورد چچن اشاره نمود که وهابیون عملا در فاز پنجم متوقف شدهاند و برای پیروزی مجبور هستند که روند عملیاتی این مرحله دوباره تکرار نمایند.
حیات وهابیت در روسیه و عملکرد دولت در برابر گسترش آنها
طبق گزارشات سازمان امنیت فدرال روسیه، افکار اسلام افراطی و در راس آن وهابیت نهتنها در منطقه قفقاز شمالی بلکه در مناطق کرانه ولگا، اورال و سیبری رو به گسترش است. زمانی عدهای از نظامیان از خاک چچن بیرون رانده شدند و به مناطق مجاور گریختند و خود را تقویت نمودند و حالا برای ادامه حملات در خاک چچن آماده هستند. بدیهی است که مبارزه با وهابیت باید در سراسر روسیه و با قاطعیت هر چه بیشتر اجرا شود. مقامات رسمی این کشور باید اراده محکمی از خود نشان دهند و ایدئولوژی وهابیت را به عنوان ایدئولوژی تروریستی ممنوع اعلام کنند، تعریف دقیق حقوقی وهابیت به عنوان ایدئولوژی تروریستی برای روسیه با توجه به شواهد و اسناد موجود کار دشواری به شمار نمیآید. مبارزه با افراط دینی شاید در واقع کار بسیار مشکلی باشد، اما چاره دیگری نیز برای دولت مرکزی روسیه وجود ندارد. یعنی یا وهابییون روسیه باید نابود شوند یا اینکه وهابیون خود دیر یا زود مخالفان خود را از بین خواهند برد. روسیه از دهه 90 به بعد و همزمان با قانون «اصلاحات[19]» که توسط گورباچف مطرح شد، شاهد وقوع عملیاتهای تروریستی متفاوتی بود که هر کدام منسوب به گروه خاصی از جامعه، مانند افراطیون ملی، مذهبی و یا مافیای روسی بوند. به این منظور قوانین متعددی برای مبارزه با تروریستها وضع گردیده است.
در زیر به مهمترین قانون که دقیقا در ارتباط با تروریسم و افراطگرایی است، اشاره میشود:
«قانون فدرال پیرامون مقابله با افراطیون»-25 ژوئن سال 2002- شماره اف3-114
ماده1- تعریف فعالیت افراطی(افراط گرایی)؛ – فعالیت انجمنهای مذهبی و اجتماعی، یا هر سازمانی که اجرای عملیات با اهداف: تغییر اجباری در سیستمهای مبتنی بر قانون اساسی و تمامیت فدراسیون روسیه، تضعیف امنیت کشور، ایجاد تشنج و غصب قدرت، ایجاد تشکلهای مسلح غیر قانونی و فعالیتهای تروریستی را سازماندهی مینمایند. – ایجاد و تحریک نفرت نژادی، قومی و مذهبی – تحقیر کرامت ملی – ایجاد خشونت، شورش و خرابکاری در اجتماع – حقارت شهروندان به خاطر حس نفرت ایدئولوژیک، هویت دینی، قومی یا زبانی – زمینه سازی برای حضور و توسعه افکار بیگانه یا نیروهای خارجی در خاک روسیه دیوان عالی کشور روسیه از تاریخ 14 فوریه 2003 تاکنون 17 سازمان تروریستی و افراطی بینالمللی را شناسایی کرده است که فعالیت آنها در خاک روسیه ممنوع میباشد. در این میان فعالترین آنها شامل گروههای زیر است: – حزب التحریر الاسلامی – جنبش اسلامی ترکستان – جماعت اسلامی – القاعده – طالبان”، “طیبه”، “تبلیغ – جامعه اصلاحات اجتماعی – شورای عالی نظامی اتحادیه نیروهای مجاهدین قفقاز سازمان امنیت فدرال روسیه، گزارشی در زمینه مطالعه تیپشناسی اقدامات تروریستی در فدراسیون روسیه منتشر نموده بود که طی آن شش تیپ ترور در خاک روسیه را معرفی گشت. این شش تیپ شامل: ناسیونالیستی، افراط گرایان چپ، افراط گرایان راست، ترورهایی با پشتیبانی دولت، مذهبی و آنارشیستی هستند. تروریستهای مذهبی که برای اعمال اهداف خود اقدام به خشونت مینمایند، آنها اغلب به فرقههای مذهبی کوچک و یا حتی ادیان بزرگ مذهبی تعلق دارند. این تیپ نسبت به مابقی بسیار توسعه یافتهتر و همچنین دینامیکتر هستند. در روسیه اقدامات تروریستی وهابیون و اسلامگرایان افراطی در گروه ترورهای مذهبی قرار دارد.باید گفت بسیاری از گروههای وهابی، تروریسم را مؤثرترین وسیله رسیدن به اهداف تعیین شده محسوب میکنند. بعد از جنگ دوم چچن و اعمال عملیاتهای تروریستی در مسکو و بیش از همه در مناطق مختلف مسلمان نشین روسیه، توجه سرویسهای ویژه مسکو را به وهابیون جلب نمود و زمینه گریختن آنها به شبه جزیره «کریمه» مهیا شد. رییس پلیس سابق شبه جزیره کریمه ژنرال گنادی موسکال[20] اعلام نموده است که از سال 2009 در این منطقه وهابیون و افراط گرایان متعلق به حزب «التحریر» شناسایی شدهاند. آنها برای خود پناهگاه مخفی ساختهاند، اسلحه و مهمات تهیه و جمعآوری میکنند، خود را برای اقدامات جهادی در خاک روسیه آماده کرده و علاوه بر آن در صفوف حامیان خود را افزایش میدهند. به صورت کلی میتوان گفت: که از یک سو، شاهد جدایی طلبان چچنی هستیم که تفکرات وهابیت در میان آنان بعد از جنگ اول با روسیه قدرت یافت، آنها خواهان استقلال هستند و به طرق مختلف به مخالفت در برابر دولت مرکزی میپردازند. جدایی طلبان چچن به پیروی از عقاید «سعید بوریاتسکی[21]» یکی از رهبران معروف و محبوب گروه «امارات اسلامی قفقاز» که در جریان یک عملیات تروریستی در مارس 2010 در جمهوری اینگوشتیا[22] کشته شد، معتقد به جهاد و مبارزه با دولت روسیه و تاسیس خلافت اسلامی در قفقاز هستند. پیروان سعید بوریاتسکی در بین گروههای مختلف تندور به فکر انتقام خون وی هستند و از مروجان اصلی مبارزه طلبی علیه دولت روسیه به شمار میآیند.[23] اما نکته حائز اهمیت در این میان آنکه، تشدید اوضاع شمال قفقاز در بدترین حالت نیز هرگز باعث جدایی این منطقه از فدراسیون روسیه نخواهد شد و این سناریو وهابیون جدایی طلب چچنی بیش از حد خوشبینانه است. وهابییون خود را پیرو دین جهانی اعلام میکنند، و نهتنها قفقاز بلکه تمام جهان را میخواهند به همین علت حضور خود را در سراسر روسیه گسترش میدهند. از سوی دیگر، شاهد تلاش غرب و بهویژه ایالات متحده برای انتقال تروریسم به مناطق مسلمان نشین روسیه و ایجاد بیثباتی در این کشور هستیم. طی چند سال اخیر بعد از تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه و تغییر سیاست آمریکا بسمت بکارگیری نیروهای وهابی و القاعده در معادلات سوریه، فرصتی پیدا شد تا آمریکا با ایجاد شرایط و ترکیب منابع ناامنی جدید، بحران را به سمت فدراسیون روسیه انتقال دهد، و با انگیزهای مذهبی موج جدید ناامنی در قفقاز شمالی و دیگر مناطق مسلماننشین را در دستور کار خود قرار دهد. جریان خشونت طلب وهابی به دنبال محیط جدید در چارچوب منافع ژئوپلتیکی غرب است و این مسئله بعد از ناامیدی غرب در استقلال طلبی فوری نیروهای چچنی در روسیه حاصل شده است. غرب نیاز دارد تا با کنترل مواضع روسیه در خاورمیانه و خصوصا از بستر جدید در سوریه پیوند سازی جریان وهابی با چچنی را بیشتر کند تا روسیه را درگیر تحولات ژئوپلتیکی درون روسیه بنماید. در این میان عربستان به عنوان سردمدار اصلی وهابیت که اتفاقا در مورد بحرین تذکر روسیه را نیز شاهد بوده، غرب را مورد حمایت جدی قرار میدهد. علاوه بر آن، عربستان نیز نسبت به این امر که در کشور پهناوری مثل روسیه یک قدرت پنهانی را در دست داشته باشد، بی میل نیست. در باب عملکرد روسیه به منظور مبارزه جدی علیه وهابیت و اعمال تروریستی آنها هنوز چشمانداز روشنی وجود ندارد. اینطور که به نظر میرسد، روسیه تا زمانی نامشخص درگیر این جنگ فرسایشی باشد که عوامل مختلف داخلی و خارجی بسیاری در گرم نگهداشتن آن تاثیر دارند. رییس سلیمانف در مقالهای به این مطلب اشاره نموده بود: «…که دولت مرکزی روسیه برای مبارزه با وهابیت لازم است که عملکرد جدی از خود نشان دهد، چرا که آنها در پی متزلزل کردن پایههای اصلی حکومت در فدراسیون روسیه هستند. اگر دولت مرکزی یکی از سران اصلی گروه وهابیون را دستگیر نماید و مجازات سنگینی نیز برای آن در نظر بگیرد، به صورت کامل روحیه دیگر اعضا تضعیف خواهد شد.» رهبر مسلمانان تاتارستان اعلام نموده است که مناطق مسلمان نشین روسیه درصدد هستند تا با اراده مصمم سیاسی یک مبارزه موثر و منظم به منظور مبارزه با وهابیت را آغاز نمایند. برای این امر ابتدا باید مبارزه ایدئولوژیک خود را آغاز نمایند ( که البته ظاهرا این امر صورت گرفته است) و بعد از آن مبارزات سیاسی خود را در پیش خواهند گرفت. رییس سازمان امنیت فدرال روسیه «الکساندر بورتنیکف[24]» وهابیت را یک ایدئولوژی هلاکتبار خواند، چراکه به این نتیجه رسیدهاند برخورد عدمی با این جریان کافی نیست و باید ابتدا در زمینههای نرم افزاری فعال شد. در شرایط کنونی جامعه روسیه که خود را یک جامعه دموکرات اعلام نموده است، شیوههای مؤثری جهت مبارزه با گسترش وهابیت وجود ندارند. جماعتهای وهابی به برکت ساختار شبکهای و تطبیق ظاهر خود با مسلمانان عادی در برابر نهادهای انتظامی فعلا چندان آسیبپذیر نیستند. ولی ضربات پیشگیرانه به گروههای وهابیون و تبلیغات پیوسته علیه آنها میتواند جلوی توسعه این جنبش را بگیرد.
نتیجهگیری
آنچه از مطالعه و بررسی جریان وهابیت در روسیه حاصل شد: حضور وهابیت به عنوان یک نیروی سیاسی- مذهبی با حمایت غرب، ایالات متحده و عربستان سعودی با هدف تضعیف اعتبار دولت مرکزی نزد مردم این کشور، گرفتار نمودن نهادهای دولتی در بخشی از خاک روسیه، ایجاد اسلام هراسی و تشکیل قدرتی پنهانی در خاک فدراسیون روسیه است. درباره اقدامات عملیاتی نهادهای امنیتی روسیه برای مقابله با وهابیت در روسیه باید گفت: مقامات فدرال فعلاً در جنگ با افراطیها و وهابیون چندان ابتکار عمل نداشتهاند، شبه نظامیان وهابی هر روز به سوژههای مورد نظر خود که از مردم عادی گرفته تا روحانیون مسلمانان و شخصیتهای سیاسی اجتماعی آسیب وارد میکنند. طی دو سال گذشته بهویژه بعد از تحولات در کشورهای اسلامی عربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا روند فعالیت گروههای افراطی و وهابی که در سراسر روسیه بهویژه قفقاز و ولگا و اورال گسترش یافته است و دیگر نمیتوان گفت که حوزه فعالیت آنها در این مناطق است بلکه میتوان شاهد حضور آنها را در سراسر روسیه و حتی در شبه جزیره کریمه بود. روسها به این مهم پیبردهاند که برای مبارزه با وهابیت در خاک کشورشان باید از تجربه کشورهای اسلامی که خطر نیروهای غیرقانونی اسلامیستی را درک کردهاند، استفاده نمایند. علیرغم اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران در روسیه به دفعات اعلام کردهاند که عامل شیعه میتواند یکی از مستحکمترین عوامل ایستادگی در برابر تهدید وهابیت باشد، اما نشانه و تمایل جدی همکاری روسیه با ایران و دیگر شیعیان جهان به منظور حل این مسئله دیده نشده است. [1]-Richard schultz [2]- ایمن الظواهری اکنون رییس القاعده است. [3]-Аль-Худа/ “Al-Huda [4]-Верховный шариатский суд/ Supreme Shariat Court [5]- Ичкерии/Ichkeria، پیشینه تشکیلات درون کشوری «ایچکیری» در قفقاز و همچنین درون حکومت طالبان در افغانستان به سال 1990 باز میگردد،. روسیه و آمریکا در آن دوران دست به عملیات نظامی زدند و زیرساخت های تروریستی در چچن و افغانستان را نابود ساختند. اما ایچکری های قفقاز به جنگلهای این منطقه پناه بردند و تشکیلات خود را در آنجا سازمان دادند. اکنون آنها در قالب اشباح نامرئی، بسیار خطرناک تر از قبل ظاهر شدهاند، و دست به اقدامات تروریستی در چچن ودیگر مناطق روسیه میزنند. [6]-Традиционных мусульман/Traditional Muslims [7] – Полумесяц нестабильности/ Crescent of instability [8]-МИОС/MIOS [9]-Джамаат Ихья ат-Турас аль-ислямий/Jamaat al-Ihya Turas Al-Islam [10]-Аль-Харамейн/Al-Haramain [11]- АльХайрийя/alHayriyya [12]- Катар/Qatar [13]- سناریو به معنای طرح کلی وضعیت طبیعی و یا مورد انتظار حوادث است. به صورت تخصصیتر سناریو را میتوان داستانی توصیفی از بدیلهای موجه و موجود که به بخش خاصی از آینده نظر دارد، دانست. [14]- «میلیارد طلایی»- (golden billion- золотому миллиарду) اصطلاحی است که از سوی کشورهای جهان سوم نسبت به جمعیت کشورهای توسعه یافته که استاندارد نسبتا بالایی از زندگی را دارند، شکل گرفته است. در این گروه میتوان به کشورهای ایالات متحده، کانادا، استرالیا، اتحادیه اروپا و ژاپن اشاره کرد. [15]- Иса Аскеров/Isa Askerov [16]-Секта раскола/The sect split [17]- Российский институт стратегических исследований/RussianInstituteforStrategicStudies [18]- طبق گزارشاتی که در روسیه منتشر شده است تعداد بسیار زیادی از این اردوگاهها در کشورهای فیلیپین و مالزی قرار دارند. [19]-Проистройка [20] [21]-Саид Бурятский/Saeed Buryatskiy [22]-республика ингушетия/Republic Ingushetia
[23]- محبوبیت و معروفیت سعید بوریاتسکی فراتز از مرزهای روسیه است و نوشتهها و سخنرانیهای وی در بین گروههای اسلامگرا کشورهای آسیای مرکزی به خصوص در قزاقستان مورد استفاده قرار میگیرد. علیرغم اینکه نزدیک به سه سال از کشته شدن وی گذشته است هنوز یاد و خاطره او در بین مسلمانان وهابی و تندرو زنده میباشد و تبدیل به اسطورهای برای آنها گردیده است. سیدیهای سخنرانیهای وی بین افراطگرایان مسلمان دست به دست می شود و از او بعنوان ارنست چگوارای قفقاز یاد میشود.
[24]-Александр Бортников/Alexandr Burtnikov
منبع:مركز بين المللي مطالعات صلح[/]
سلام.
موضوع اختلاف دولت روسیه با چچن ها چیه ؟
با سلام
در هر زمانی که حکومت روسیه با بلاتکلیفی داخلی روبرو میشد، آتش شورش چچن بهعنوان صفتی مشخص، شعلهور میگشت. شورشهای چچن در دوران جنگ روسیه – ترکیه (۱۸۷۸ – ۱۸۷۷)، انقلاب سال ۱۹۰۵ روسیه، انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه، جنگ داخلی روسیه و اشتراکیسازی بالا گرفتند. در زمان حاکمیت شوروی و در اواخر دهه ۱۹۳۰، چچن با اینگوشیتیا متحد شده و جمهموری خود مختار چچن و اینگوش را تشکیل دادند.اگرچه چچن مجدد در دهه ۱۹۴۰ به تقابل با روسیه پرداخت، ولی نتیجه آن تبعید مردم چچن به قزاقستان شوروی و سیبری در زمان جنگ جهانی دوم بود.
استدلال استالین و برخی دیگر آن بود که این عمل به منظور جلوگیری مردم چچن از کمک به آلمان، در زمان جنگ جهانی دوم لازم، بودهاست. اگرچه جبهه آلمان هیچگاه به مرزهای چچن نرسید، یک حرکت پارتیزان فعال تهدید به تجمیع قدرت دفاعی شوروی در قفقاز نمود. (والنتین پیکول نویسنده شاخص در نوشتار تاریخی خود با نام بربروسا اینگونه ادعا مینماید که در سال ۱۹۴۲ و در حالی که شهر گروزنی خود را برای محاصره آماده مینمود، کلیه هواپیماهای بمبافکن پایگاه جبهه قفقاز به جای رویاروئی با آلمان محاصره استالینگراد اجباراً جهت سرکوب شورشیان چچن اعزام گشتند. همچنین پرتاب محمولههای سری آلمان در چچن و استراق سمع تبادلات رادیوئی آلمان با شورشیان چچن امری عادی بحساب میآمد. پس از سال ۱۹۵۶ و در طی دوران زدودن استالین گرائی تحت حکومت نیکیتا خروشچف، به مردم چچن اجازه برگشت به سرزمین خود داده شد.سیاستهای روسیه گرائی در چچن پس از سال ۱۹۵۶ و از طریق تخصص در زبان روسی که در بسیاری از زمینههای زندگی و پیشرفت در سیستم شوروی امری لازم بحساب میآمد، ادامه یافت. با فرو پاشی قریبالوقوع اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰، یک تحرک مستقل که در ابتدا با نام گنگره ملی چچن شناخته شد، شکل گرفت. این تحرک با مخالفت بسیار شدید بوریس یلتسین رئیس فدراسیون روسیه مواجه شد. دلایل او برای این مخالفت عبارت بودند از: چچن از هویت مستقلی در داخل اتحاد جماهیر شوروی برخوردار نیست -؛ هویتی که بالتیک، آسیای مرکزی و دیگر ایالات قفقازی از آن برخوردار بودند -؛ بلکه جزئی از جمهوری سوسیالیست فدرال جماهیر شوروی بوده و بر طبق قانون اساسی شوروی این کشور حق انتزاع ندارد؛ در صورت اعطای چنین حقی به چچن، امکان پیوستن سایر گروههای نژادی داخل روسیه، مانند تاتارها به چچنیها و درخواست انتزاع از فدراسیون روسیه متصور خواهد گردید؛ و چچن از لحاظ موقعیت استراتژیک بر ساختارهای نفتی مسلط بوده و از اینرو امکان در مخاطره قرار دادن اقتصاد کشور و کنترل آن بر منابع نفتی را دارا میباشد.
آغاز شرقشناسی در روسیه سال 1804م است که در آن با تصویب نظامنامهای، تدریس زبانهای شرقی در دانشگاههای روس مدنظر قرار گرفت. روسیه پیش از این تاریخ کار چشمگیری ــ چه دربارة شرقشناسی و چه دربارة اسلامشناسی ــ انجام نداده بود.
براساس مصوبۀ یادشده چند استاد برای تدریس زبان عربی، فارسی و ترکی دعوت شدند که بنیانگذاران شرقشناسی در روسیه هستند. از میان این استاد میتوان از بولدیرف درمسکو، سنکووسکی در پطرزبرگ، کاظمبیک در قازان و پترزبرگ و ... نام برد. شرقشناسان بزرگ روسیه در قرن نوزدهم شاگردان بیواسطه یا با واسطه اینها هستند.
سال 1855م آغاز حرکت جدیتر شرقشناسی روسیه است؛ زیرا در آن سال دانشکده زبانهای شرقی در دانشگاه پترزبرگ تأسیس و متصدی بررسیهای عربی گردید. منبع اصلی شرقشناسی و اسلامشناسی روسیه، کتابخانۀ شاه عباس کبیر در اردبیل بود که پس از حمله با همة کتابهای خطیاش به سن پترزبرگ منتقل شد.
شرقشناسی با گرایش ایرانشناسی توسط روسیه در قرن نوزدهم مدیون، بلارامبرگ، بارون، نایب سفارت روس در ایران در سال 1840م بود که پس از مسافرت به ولایات ایران، لرستان و عربستان، کتاب دوجلدی به زبان انگلیسی نوشت و در جنگ هرات شرکت کرد.
خانیکف پس از بارون در قسمت تعیین سرحدات بین ایران و ترکیه سفری به کردستان کرد و نقشة آذربایجان را تهیه نمود و در جنگ کریمه به روس متمایل بود. او سپس مدیر شعبة زبانهای شرقی وزارتخارجۀ روسیه شد. خانیکف در سال 1858م در رأس یک هیئت علمی خاورشناسی به خراسان و ولایات مجاور اعزام شد و کتابهایی مانند «بخارا» را نوشت.
در ايران نيز علاقه مندان در سالهاي اخير روسيه شناسي و زبان روسي را تدريس مي كنند.
اين لينك فيلمي است از روس هاي ايران شناس:
http://s4.picofile.com/file/8183280668/nf00000565_1.flv.html
بر طبق قانون اساسی شوروی این کشور حق انتزاع ندارد
ممنون . پس استقلال طلبی چچنیها و موقعیت استراتژیک نفتی ان عامل اصلی اختلافه ؟
ممنون . پس استقلال طلبی چچنیها و موقعیت استراتژیک نفتی ان عامل اصلی اختلافه ؟
با سلام
ممنون . پس استقلال طلبی چچنیها و موقعیت استراتژیک نفتی ان عامل اصلی اختلافه ؟
با سلام
چچني ها از قرن 18 كه روس ها سعي بر تسلط بر اين منطقه داشتند در حال مبارزه با روسها بودند اين مبارزات در قرن 19 و 20 هم ادامه يافت و منجر به جنگ و خشونت هاي زيادي شد و رهبراني از چچني ها ازجمله غازی محمد، شیخ شامل، کوشا حاجی، علی بیک حاجی، عبدالرحمان، اورون حاجی و سایرین توسط روسها كشته شدند. به همين دلايل چچني ها بغض تاريخي از روس ها دارند. و همواره خواهان استقلال از روسيه و شوروي سابق بوده اند.
البته با توجه به اينكه در دو جمهوري مسلمان نشين داغستان و تاتارستان آرامش نسبي برقرار است،به نظر ميرسه گرايش هاي افراطي برخي چچني ها و اقدامات ضد امنيتي و تحريكات خارجي از جانب عربستان و ترويج وهابيت است كه باعث بر هم خوردن آرامش در سالهاي اخير شده است.
روسيه هم به هر قيمتي چچن را حفظ ميكند زيرا در صورت استقلال خود مختار چچن،جمهوري هاي داغستان ، تاتارستان ، اینگوش ، اوستیای شمالی، آدیکه، قره چای، چرکس، کاباردین و بالکار، کلموک و غیره هم خواهان استقلال مي شوند.
سكوت جمهوري اسلامي و مسلمانان بسياري از كشورها در قبال سركوب چچن مي تواند نشانه اي از افراطي بودن برخي چچني ها باشد.
[="Tahoma"][="Black"][="]طريقت صوفيه درروسيه
طریقت صوفیه از قرن نوزدهم در این مناطق رواج یافت،به ویژه طریقت نقشبندی منسوب به بهاءالدین نقشبندی.
[="]رهبران و تاریخچه
[="]جنبشهای صوفیان به این صورت بوده است که هر امامی، رهبری جنبش علیه قوای روسیه را بر عهده میگرفته است و پس از شکست یا مرگ، امام دیگری جانشین وی میشده است.[="] [="]نخستین جنبش صوفیان به رهبری یکی از امامان نقشبندی بهنام شیخ منصور شکل گرفت. وی، تکالیف دینی را با علائق ملی درآمیخت و بعدها ادعای نبوت و دریافت الهام از جانب خداوند کرد، هرچند در پایان عمر آن را انکار کرد. وی با پیروزیهای نظامی متعدد در برابر روسیه در چچن و داغستان از اعتبار و شهرت خوبی برخوردار شد، ولی در نهایت در یکی از جبههها بهنام قبارطه بهدلیل عدم همراهی مردم آن سامان شکست خورد و به قلعهای پناه برد و پس از دستگیری به سنپترزبورگ برده شد و گفته میشود بهدلیل بیماری درگذشت. [="]
[="]شیخ محمد افندی یراقلری[="] از دیگر رهبران صوفیان در مبارزه با روسها بود که از کاریزمای خاصی برخوردار بوده است و جنبش او با نام «مریدیه جنبش» از مهمترین جنبشهای صوفیان بوده است. گفته میشود وی مریدان فراوانی داشته است و روسها با دقت تحولات جنبش مریدگرایی را دنبال میکردند. با افزایش فشار روسیه، مسلمانان چچن از حمایت وی امتناع کردند و با مرگ قاضی محمد، این مرحله از قیام پایان یافت. پس از وی حمزه بیک جانشین شیخ محمد افندی شد و نه در میان صوفیه از شهرت و اعتبار لازم برخوردار بود و هم نه در میدان نبرد موفقیتی به دست آورد. پس از وی شیخ شامل بهدلیل مشکلات پیشرو به مذاکره با روسها متمایل شد، اما پس از عدم حصول نتایج مورد نظر به گزینه مقاومت روی آورد و پس از تثبیت قدرت خود در چچن، متوجه داغستان شد و هرچند عمر پیروزیهای وی بسیار کوتاه بود[1]، اما گفته میشود که در سال 1845 جنبش نقشبندی در قدرتمندترین شرایط قرار داشت. پس از پایان جنگ کریمه که میان روسیه و عثمانی بههمراه متحدان اروپایی، ارتش روسیه با محاصره و حمله به قلعههای امام شامل، توانستند وی و خانوادهاش را دستگیر کنند و به دربار امپراتور روس بفرستند. در نهایت هم با گروگان گذاشتن همسر خود اجازه حضور در مراسم حج را دریافت کرد و در مدینه درگذشت. با مرگ وی تقریبا جنبش نقشبندی خاتمه یافت، زیرا پس از اشغال داغستان بهوسیله روسها، اقدامات علنی نقشبندیها به فعالیتهای زیرزمینی تبدیل شد و رهبران آن یا به سیبری تبعید شدند و یا گریختند.[2][="]
[/HR][="]
[="][1][="]. 1840: تصرف چچن، 1859: سقوط جنبش و دستگیری[="]
[="][2][="]. محمدرضا حاتمی و مرتضی بحرانی، همان، ج:5، صص: 46 - 50[="]
[="]
[="]منبع[="]: politicalknowledge.blog.ir[="][/]
الكساندر دوگين در ايران
براي مشاهده بهتر فيلم مي توانيد به اين لينك هم مراجعه كنيد.
[FLV]http://hw7.asset.aparat.com/aparat-video/f836e1b2296a36945b160a40f68658143863042-270p__54215.mp4[/FLV]
تركيب مذهبي مسلمانان روسيه در بدو ورود تا به حال چه صورت هاي داشته است؟
بدو ورود اسلام به روسیه مذهب آنان مشخص نیست اما بنا بر برخی اقوال امروزه تاتارها، باشقیرها، قزاقها، قرهچایها، بالکاریها، آستیهای مسلمان، حدود یک سوم آذربایجانیها و اقوام آسیای میانه (غیر از تاجیکهای پامیر) پیرو مذهب حنفی هستند. چچنیها، اینگوشها و اکثر اقوام داغستان پیرو مذهب شافعی هستند. ۶۶% و ۳۰% مسلمانان روسیه به ترتیب به این گروههای مذهبی تعلق دارند. در میان پیروان مذاهب حنفی و شافعی همچنین پیروان مذهب حنفی و وهابیت نیز پیدا میشوند.در میان مسلمانان داغستان، چچن و اینگوشتیا طریقتهای صوفیه نقشبندیه، قادریه، شاذلیه رواج دارند. در بین مسلمانان مسکو، سن پترزبورگ، قازان و شهرهای دیگر، پیروان طریقتهای غیر سنتی پیدا میشوند که طریقت نعمت اللهی بیشتر از همه شهرت یافته است.
دو سوم آذربایجانیهای روسیه، شیعه اثنی عشری هستند. آنها ۳% مسلمانان روسیه را تشکیل میدهند. برخی از تاجیکهای پامیر، شیعیان اسماعیلی هستند. جمعیتهای ثبت شده مسلمانان شیعه در مسکو، آستراخان، ماخاچقلعه و دربند فعالیت میکنند(1)
1.بنیاد مطالعات اسلامی روسیه؛ اسلام در روسیه به نقل از سایت ویکی شیعه مدخل روسیه
پرسش:
اسلام چگونه به روسيه وارد شد و تا کنون چه تحولاتی داشته است؟ برخورد حاکمان و کلیسای ارتدکس با مسلمانان چگونه بوده و ترکیب مذهبی مسلمان تا به حال چه صورت هایی داشته است؟
پاسخ:
اسلام در روسيه سابقه 1400 ساله دارد. به نوشته كتاب «مساجد روسيه» به قلم «مراد مرتاضين» كه توسط شورای مفتیهای روسيه انتشار يافته است، اسلام 1400 سال پيش وارد روسيه شد. مسلمانان روسيه سال 2000، يكهزار و چهارصدمين سالگرد انتشار اسلام در اين كشور را جشن گرفتند.
اكتشافات باستانشناسی در منطقه دربند داغستان، ورود اسلام به اين منطقه روسيه در قرن هفتم ميلادی به وسيله اعراب را اثبات میكند. قوم بلغار كه در منطقه ولگا ساكن بوده نخستين قوم مسلمان روسيه به شمار میرود. در قرون متمادی اسلام از منطقه داغستان به نقاط ديگر منطقه قفقاز شمالی، ولگا و منطقه مركزی روسيه گسترش يافت. بيشتر ساكنان جمهوریهای تاتارستان، باشقيرستان در منطقه ولگای داغستان چچن، اينگوش، كاباردينو بالكاريا، كارچايوو چركس و آدگی را مسلمانان تشكيل میدهند.
چند ميليون مسلمان نيز در مناطق مركزی از جمله مسكو، سنت پترزبورگ و پنزا بسر میبرند. در روسيه نزديك به 40 قوم مسلمان وجود دارد كه پرجمعيتترين آنها تاتارها هستند كه پس از روسها دومين قوم بزرگ روسيه هستند و جمعيت آنها طبق سرشماری سال 2002 روسيه پنج ميليون و 540 هزار نفر بود. اكثر مسلمانان روسيه از اهل تسنن و پيرو مذهب حنفی هستند. (1)
برخی گفته اند ورود اسلام به صورت گسترده به روسیه به قرن هشتم قمری بازمیگردد و نتیجه آن هماکنون جمعیت حدود 25 میلیونی مسلمانان در روسیه فعلی است(2) اما برخی دیگری می گویند گسترش اسلام از قرن ۷، در محدوده کنونی داغستان و در جریان جنگهای میان اعراب و حکومت خزر آغاز شد. در همین دوره اولین اعراب در منطقه در بند اسکان یافتند. بیش از ۲۰ قوم مسلمان در روسیه زندگی میکنند. بیشتر مسلمانان در کرانه رود ولگا، نزدیک به اورال و همچنین قفقاز شمالی زندگی میکنند. اکثریت مسلمانان سنی مذهب هستند. تاتارها و چچنیهای سنی مذهب هستند. آمار رسمی از تعداد مسلمانان روسیه در دست نیست، اما با این حال، جمعیت مسلمانان این کشور از ۳ تا ۳۰ میلیون برآورد شده است(3)
حضور اسلام در روسیه پس از سال ۱۵۵۲ میلادی گسترش یافت. فتوحات روسیه در سده ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال ناحیه قفقاز سبب شد بسیاری از مسلمانان داغستان، چچن، اینگوش و استانهای دیگر به روسیه بپیوندند. فتح چرکس و آبخاز باعث شد مردم این نواحی به مکانهای دیگر مهاجرت کنند. پس از تصرف ناحیه شمالی قفقاز از سوی امپراتوری روسیه و فتح شمال قفقاز ایالتهای مستقل آسیای میانه و آذربایجان نیز که مسلماننشین بودند به روسیه پیوستند. قرآن برای اولینبار سال ۱۸۰۱ در روسیه چاپ و منتشر شد.(4)
پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، وضع مسلمانان روسیه به طور کلی تغییر یافت. با استقرار دولت سوسیالیستی در شوروی، مبارزه قاطعانهای با دین شروع شد. در سراسر کشور مدارس دینی تعطیل شد و اصل تربیت غیردینیکردن کودکان، اساس برنامههای آموزشی مدارس را تشکیل داد. در زمان حاکمیت کمونیستها اسلام نیز مانند ادیان دیگر سرکوب شد تا جایی که بسیاری از مساجد مانند بسیاری از کلیساها بسته شد. برای نمونه مسجد ماراکانی در قازان تنها مسجدی بود که فعالیت میکرد. اکتبر ۱۹۱۷ در شوروی تعداد ۳۰ هزار مسجد وجود داشت که در ۱۹۴۸ به ۴۱۶ کاهش یافت. بعدها به مرور زمان و با تضعیف قدرت شوروی بخصوص در داخل، فعالیت دینی مسلمانان نیز افزایش یافت، بهگونهای که سال ۱۹۶۸ با وجود این که تنها ۳۱۱ مسجد ثبت شده بود، هزاران مسجد بدون آن که ثبت شوند، فعالیت میکردند. رواج ایدئولوژی کمونیستی رفته رفته مردم را به این باور رساند که حذف دین از زندگی نهتنها کمکی به آنها نمیکند، بلکه کاستیهای فراوانی بر جای میگذارد.(5)
اما در مورد ترکیب مذهبی باید گفت که این ترکیب از صدر اسلام تا سالهای گذشته به خوبی مشخص نیست اما امروزه بنا بر برخی از اقوال تاتارها، باشقیرها، قزاقها، قرهچایها، بالکاریها، آستیهای مسلمان، حدود یک سوم آذربایجانیها و اقوام آسیای میانه (غیر از تاجیکهای پامیر) پیرو مذهب حنفی هستند. چچنیها، اینگوشها و اکثر اقوام داغستان پیرو مذهب شافعی هستند. ۶۶% و ۳۰% مسلمانان روسیه به ترتیب به این گروههای مذهبی تعلق دارند. در میان پیروان مذاهب حنفی و شافعی همچنین پیروان مذهب حنفی و وهابیت نیز پیدا میشوند.
در میان مسلمانان داغستان، چچن و اینگوشتیا طریقتهای صوفی نقشبندیه، قادریه و شاذلیه رواج دارند. در بین مسلمانان مسکو، سن پترزبورگ، قازان و شهرهای دیگر، پیروان طریقتهای غیر سنتی پیدا میشوند که طریقت نعمت اللهی بیشتر از همه شهرت یافته است.
دو سوم آذربایجانیهای روسیه، شیعه اثنا عشری هستند. آنها ۳% مسلمانان روسیه را تشکیل میدهند. برخی از تاجیکهای پامیر، شیعیان اسماعیلیه هستند. جمعیتهای ثبت شده مسلمانان شیعه در مسکو، آستراخان، ماخاچقلعه و دربند فعالیت میکنند.(6)
منابع:
1. به نقل از سایت http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=11379
2. به نقل از سایتhttp://jamejamonline.ir/online/1522935140802624853
3.شیرین هانتر و دیگران، اسلام در روسیه، ترجمه: کولایی، الهه و دیگران، نشر نی، تهران، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۰.
4.به نقل از سایتhttp://jamejamonline.ir/online/1522935140802624853
5. همان
6. سایت ویکی شیعه، مدخل روسیه