borhan

خدا هست ؟

راه‌های اثبات خدا

براهین و راه‌های اثبات وجود خدا بسیار زیادند تا جایی که میرزا مهدی آشتیانی نقل می‌کند فخر رازی تعداد این براهین را به هزار برهان رسانده است.[1]
در یک دسته‌بندی کلی شهید مطهری این براهین را به سه قسم تقسیم کرده است:
1- براهین فطرت یا براهین انفسی (راه دل و حسّ خداجویی)
در این راه، انسان به وسیله شهود بی‌واسطه، خدا را درک می‌کند و در واقع، وجود خدا برای انسان بدیهی است. فطرت خداجویی و خداشناسی و خداپرستی در عمق وجود انسان قرار دارد و آیاتی از قرآن بر این حقیقت دلالت دارند. از جمله:

"فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا" (روم/30)
"روی خود را به سوی دین پاک خدای بازگردان، همان فطرت خداپرستی که خداوند همه انسان‌ها را بر آن آفریده است."

نام "راه" شاید نسبت به "برهان" بر این طریقه ترجیح داشته باشد زیرا راه فطرت، برهان فلسفی نیست. البته می‌توانیم به وسیله براهین فلسفی وجود فطرت را در انسان اثبات کنیم.

2- براهین خداشناسی از راه آثار یا خلقت خدا
این نوع برهان، خود از راه‌های گوناگونی قابل تقریر است. برخی از این تقریرها عبارتند از:
الف) از طریق حدوث عالم و مخلوقات
ب) از طریق وجود نظم و تشکیلات فوق‌العاده جهان خلقت
ج) از طریق توجه به غایات و اهداف موجودات
در این نوع براهین، نوعی استدلال وجود دارد که خدا را به وسیله آیات و نشانه‌ها، اثبات می‌کند. در حقیقت همان آیات و نشانه‌ها واسطه اثبات وجود خدا قرار می‌گیرند.

3- براهین فلسفی خداشناسی
این راه عقلی و فلسفی محض و از طریق وجود و موجود به طور کلی طی می‌شود. در این راه هم اگرچه نوعی استدلال وجود دارد و خدا با واسطه اثبات می‌شود لکن آنچه واسطه قرار می‌گیرد آیات و نشانه‌ها نیستند (چنان‌که در براهین نوع دوم بود) بلکه واسطه‌ها، یک سلسله اصول عقلی (بدیهی یا نظری) هستند.[2]
براهین فلسفی نیز خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:
1- براهینی که از طریق غیر خدا، وجود خدا را اثبات می‌کنند مانند براهینی که تکیه بر ابطال دور و تسلسل دارند.
2- براهینی که از طریق غیرخدا وجود را اثبات نمی‌کنند بلکه با تکیه بر اصل هستی خدا را اثبات می‌کنند که از آنها به "براهین صدیقین" یاد می‌شود.[3]
اگر بخواهیم تقسیم فوق‌ را به نحو حصر عقلی بیان کنیم به گونه‌ای که شامل همه انواع براهین از جمله براهین وجود نیز شود چنین می‌گوئیم:
براهین اثبات وجود خدا به دو دسته تقسیم می‌شوند:
1- براهینی که مستقیماً به وجود خدا نمی‌پردازند بلکه به اثبات وجود فطرت خدا‌جویی می‌پردازند و این نکته را متذکر می‌شوند كه خدا از استدلال بی‌نیاز است (براهین فطري)
2- براهینی که مستقیماً به اثبات وجود خدا می‌پردازند که این نوع براهين خود به دو قسم تقسیم می‌شود:
1- براهيني كه از صرف تعريف و مفهوم خدا، وجود خدا را اثبات مي­كنند و براي اثبات وجود خدا بر هیچ شی‌ای در خارج تکیه نمی‌کنند. (براهین وجودی)
3- براهینی که بر وجود شیء یا اشیائی در خارج از ذهن تکیه می‌کنند و با وجود آن خدا را اثبات می‌کنند که خود دو دسته‌اند:
الف) براهینی که خدا را با تکیه بر وجود چیزی غیر از وجود خدا، اثبات می‌کنند به طوری که اگر آن شیء انکار شود براهین قادر به اثبات وجود خدا نیستند مانند براهین حدوث و امکان یا براهینی که به واسطه بطلان دور و تسلسل، وجود خدا را اثبات می‌کنند.
ب) براهینی که وجود خدا را اثبات می‌کنند اما نه با تکیه بر وجود غیر او بلکه فقط با تکیه بر اصل واقعیت وجود خدا را اثبات می‌کنند. به طوری که اگر همه چیز (غیر از خدا) انکار شود باز هم وجود خدا اثبات می‌شود. که این دسته را "براهین صدیقین" می‌نامند.[4]

نمودار این تقسیم عقلی بدین شکل می‌باشد:


براهین اثبات وجود خدا:
1- مستقیماً به اثبات وجود خدا نمی‌پردازند (براهین فطرت) (بلکه به اثبات وجود فطری خدایی می‌‌پردازند)
2- مستقیماً به اثبات وجود خدا می‌پردازند:
الف) بر وجود شیء‌ خارجی تکیه نمی‌کنند بلکه از مفهوم و تعریف خدا، خدا را اثبات می‌کنند (براهین وجودی)
ب) بر وجود شی‌ای در خارج تکیه می‌کنند:
- با تکیه بر چیزی غیر از خدا، خدا را اثبات می‌کنند (مانند براهینی که با تکیه بر حدوث یا ابطال دور و تسلسل خدا را اثبات می‌کنند)
- وجود خدا را با خود خدا اثبات می‌کنند (براهین صدیقین)




[1] . میرزا مهدی آشتیانی، تعلیفه بر شرح منظومه حکمت سبزواری، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی، ص 503.

[2] . مطهری، مرتضی؛ شرح منظومه مجموعه آثار، ج 5، ص 486 – 480.

[3] .برای رجوع به برخی براهین فلسفی و به ویژه براهین صدیقین ر.ک: ابن سینا، اشارات، نشر البلاغه، ج 3، ص 20، المشارع و المطارحات، شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج1، ص 387 و ملاصدرا، اسفار، چ بیروت، ج 6، ص 26 و مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 7، ص 63 – 61 و جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن؛ ص 196 – 130.

[4] . عبودیت، عبدالرسول، اثبات وجود خدا به روش اصل موضوعی، قم، مؤسسه امام خمینی، ص 42 – 41.

برهانی از خودم

سلام علیکم
من سالها در مورد خداشناسی تفکر کرده ام در این باره به برهانی به نظر جدید رسیدم که شاید تصور آن کمی مشکل باشد ولی کسی که آن را بفهمد دیگر هیچ گونه مشکلی در مورد خداشناسی ندارد
شرح برهان:
طبق این برهان ما هر چیزی که در اطراف خود می بینیم دارای تعریف خاص به خود است به طور مثال بر چوب تعریفی وجود دارد که چوب ماده ای سخت و... است و اینکه تعریفی برای آن وجود دارد نشان دهنده این است که دارای یک تعریف کننده است و اگر این تعریف کننده نباشد این تعریف از بین می رود و این چیز نیز از بین می رود و این برهان همه چیز را در برگرفته و هیچ نقطه شک و خللی ندارد از اعضایی که این موضوع را می خوانند می خواهم اگر شکی در این برهان دارند آن را بنویسند واگر کسی خلاف یا رد آن را می داند بنویسد چون این برهان را در هیچ کجا ندیده ام و هر کس این برهان را فهمیده لطفا در پست خود تایید را بنویسد
:Ealam: