فقر

ترس از فقر (چه کار کنیم تا فقیر نشویم)

سلام وارد شده که دو چیز آدمی را هلاک کرده است یکی از اون ها فکر کردن به فقیر شدن در آینده یا ترس از فقر می باشد. من قبلا این ترس رو داشتم اما بعد خوندن این روایت تا حدی سعی کردم این فکر و این ترس رو کم کنم. اما به تازگی یک فردی را فامیلی بسیار پول دار هم داره محتاج شده!  چی کار کنیم فقیر نشیم؟ یکی از راه قناعت و عدم اسراف است اما! که همه اینطوری نیستیم و چرا ترس از فقر بده؟ اصن بده دیگه درسته؟ خصوصا اگر در دوران آخرالزمان و نزدیک ظهور آقا اگر قرار بگیریم گرسنگی و پیدا نشدن شغل را قرار می گیریم البته این از علائم حتمی نیست!

آیا واقعا عدالت خدا بین بندگان رعایت شده؟

انجمن: 

سلام
سوال من اینه که چرا یه بچه ای باید تو یه کشوری بدنیا بیاد و عذاب بکشه بعد یکی دیگه کاملا در رفاه کامل باشه یا چرا بعضیا همه چیزو باهم دارن هم خوشبخت هم پولدار هم خوشگل هم باهوش

حدیث درباره ارتباط مو و ناخن با فقر

سلام من یه حدیثی شنیده بودم که گفته بود اگه مو و ناخن زیر دست و پا باشه موجب فقر میشه طرز بیانش اینطور نبود ولی همینو گفته بود ایا این حدیث درسته وجود داره این حدیث؟ چون من همش موها زیر دستو پامه تو کفشم 10-15 تا مو چسبیده در هم نمیاد هرروز یه عالمه باش راه میرم وقتی موهامو میزنم مثلا ریشو سبیل میزنم یه عالمه موی ریز هست که میریزه زمین یا به ماشین میچسبه بعدن میریزه یا موی سرم رو کوتاه میکنم این همه میریزه تو خونه هم که پره مو هست این حدیث وجود داره و درسته؟ جواب رو به ایمیلم بفرستید

بررسی یک حدیث: زندگی در ذلت

با سلام خدمت اساتید گرامی
.
آیا این حدیث از حضرت امیرالمومنین هست؟

اگر هست در کجا ذکر شده

مردمان از ترس ذلیل شدن در ذلت زندگی می کنند

با تشکر@};-

خداوند چرا نان را نصف نکرد اما ماه را نصف کرد؟

انجمن: 

با سلام و عرض ادب
در حین رصد شبهات دین ستیزان به شبهه ای برخورد کردم؛ شبهه ای در قالب کتیبه یا همان عکس نوشته، در نگاه اول حق را به این کتیبه دادم امّا بعد از کمی تأمّل دریافتم که مغالطه ی بزرگی در این کتیبه صورت گرفته که دور از نظر ذهن تیز بین نیست و انسان در می یابد که چنین کتیبه ای مغالطه ی بزرگ و آشکاری دارد.
در پایین کتیبه عکس یک خانم آفریقایی با لباس های کهنه و پاره بود و بچه ی بسیار لاغر و در شرف مرگ بغلش بود و در بالای کتیبه نوشته بود خدا دریا را نصف کرد(ادعای یهود) خدا مرده را زنده کرد(ادعای مسیحیت) خدا ماه را نصف کرد (ادعای مسلمانان) اگر به جای این کارها نان را نصف می کرد احتمالا جهان از عدالت بیشتری برخوردار بود!
با دیدن این کتیه در صدد شدم پاسخ اجمالی به این شبهه بدهم بلکه ان شاء الله به یاری دوستان بزرگوارم پاسخی در قالب کتیبه هم به این عکس نوشته خواهیم داد.
چند نکته در پاسخ این کتیبه :
خداوند دنیای مادی را به گونه ای خلق فرموده است که خوب و بد، ظلم و عدل و ... به دست خود انسان ها صورت می گیرد. یعنی با توجه به اختیار و آزادی اراده ای که خداوند در نهاد انسان به ودیعه گذاشته، انسان ها در اعمال خود مختار هستند و هر انسانی بر اساس اختیار و اراده خود عمل می کند. خداوند تمامی نعماتش را به صورت یکسان به بندگان بخشیده است اما انسان ها با تقسیم ناعادلانه نعمات الهی موجب فقر و ناداری برخی از انسان ها می شوند. قاره ی آفريقا با وجود منابع و معادن غنی و سرشار طبيعی چرا باید فقیر داشته باشد! معلوم می شود افرادی در این نکته از کرده زمین ظلم و تجاوز کرده اند و همین امر متاسفانه موجب پیدایش فقر گردیده است.
مطلب دیگر اینکه: زنده شدن مردگان، نصف شدن دریا و نصف شدن ماه و ... از جمله معجزات پیامبران الهی بوده اند که به جهت اثبات نبوتشان از پیامبران صادر شده است. قرار نیست دنیا با اعجاز اداره شود بلکه اعجاز فقط برای اثبات نوبت کاربرد دارد.
برای توضیح و تبیین بیشتر عرض می شود:
با تامل و دقت در اختلافات و تفاوت ها می توان دریافت که اصولا این موارد جهات مختلفی دارد:
1- بعضی از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
مشکلات مالی و انواع دردها و رنج ها در بسیاری از خانواده ها ناشی از ظلمی است که در گذشته بر آن ها یا پدران آن ها شده است. اگر ظلم ها نبود، وضع کنونی یک خانواده و خاندان حتی یک جامعه متفاوت بود. خداوند نخواسته ظلم باشد. یا خانواده ای گرفتار فقر و به همین دلیل راهکار برطرف شدن آن ها را هم با ارسال پیامبران ارائه داده، اما چون این راهکار ها به طور کامل به نتیجه نرسیده، چنین اموری هم وجود دارد.
2. خداوند، عالم هستی را بر اساس نظام علت و معلول (اسباب و مسببات) استوار کرده است. هیچ پدیده‏ای بدون علت به وجود نمی‏آید. هر آنچه در عالم هستی محقق می‏شود، ناشی از علت و سبب خاصی است. آتش علت سوزاندن است. پیدایش درخت میوه، معلول قرار گرفتن نهال درون خاک با شرایط و کیفیت خاص و آب و هوای مناسب و غیره است، لازمه‏ نظام علت و معلولی حاکم بر جهان هستی، تحقق پدیده‏ها به دنبال علت آن هاست.
همان طور که آتش علت سوزاندن است و برای انسان منافعی مانند روشن کردن کوره‏های ذوب آهن و یا پختن غذا دارد، اگر آتش به خانه یا بدن انسان برسد، علت و سبب سوزاندن و صدمه دیدن آن ها می‏شود و... ؛ کیفیت زندگی بسیاری از افراد هم در بسیاری از موارد تابع و نتیجه رفتارها و تصمیم گیری های گذشته خود آن ها یا نسل های گذشته شان است همانند بیماری و نقص جسمی برخی افراد که معلول مشکلات و نقائص والدین و مانند آن است .
3- قسمتی دیگر از تفاوت‏ها، طبیعی و لازمه آفرینش انسان است، یعنی هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانی رعایت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سلیقه‏ها یکسان نخواهند بود. مسلما بهره مندی از نعمت هایی مانند مال و ثروت هم رابطه مستقیمی با استعداد و توان کار اقتصادی و مانند آن دارد که این امور در همه افراد یکسان نیست؛ این همان حقیقتی است که از آن به تقدیر روزی خداوند نام برده می شود .
به هر حال ماهیت این تفاوت ها هرچه که باشد خداوند بواسطه همین امور بشر را مورد آزمایش قرار می دهد ؛ اما با توجه به آنچه ذکر شد به طور کلی نمی توان گفت خداوند لزوما می خواهد کسی را به بیماری و فقر امتحان نماید ،بلکه این خود اوست که با کیفیت زندگی خود فقر و بیماری را برای خود به ارمغان می آورد و همین زمینه امتحان شدن او به این امور می شود ؛ پس لزوما این گونه نیست که خداوند نوع و شکل امتحان یک فرد را برای او مقدر نماید بلکه این علل و عوامل گوناگون در زندگی او هستند که نوع آزمون او را رقم می زنند .
اما در هر حال علت تحقق شکل این آزمون الهی هرچه باشد ، به دلیل عدالت مطلق خداوند این اختلاف وضعیت ها و تفاوت هایی که در سختی و آسانی امتحان برای افراد مختلف وجود دارد به نحو عادلانه ای مورد محاسبه قرار می گیرند. در واقع همه این اختلافات به شکلی دقیق و عادلانه در نحوه تکالیف انسان ها و محاسبه اعمال شان در قیامت مورد مراعات قرار می گیرد .
مطمئناً آنان که در دنیا از نعمات بیش تری برخوردار بودند، بیش تر مورد سؤال و درخواست هستند. باید بیش تر پاسخگو باشند. کسانی که آزمون های سخت فقر و بیماری و ... را گذراندند،وضع بسیار بهتر و آسان تری را پیش رو خواهند داشت. خدا را به خاطر این تقدیر شکر خواهند کرد که در برابر سختی کوتاه دنیا سعادت ابدی را نصیب آن ها نموده است. یعنی با وجود این تفاوت شکل آزمون ها، عدالت در تکالیف و مسئولیت ها و آزمایشات و محاسبه اعمال این افراد ملاحظه می گردد.
در واقع این سختی ها و مشکلات در تاثیرات آن در ایمان و عمل افراد چیزی نیست که از منظر خداوند مخفی بماند و مورد توجه قرار نگیرد و توقعی که خداوند از فردی در حال ابتلاء به آزمونی سخت دارد از توقع در قبال فردی برخوردار و مرفه بسیار متفاوت خواهد بود و در نگاه دقیق ، سختی و دشواری و حسرت حقیقی برای کسانی است که در دنیا به نعمت آزموده شده اند نه به فقر و سختی و بیماری ؛ زیرا در روایات متعددی آمده:« در روز قيامت كسانى كه در دنيا با صحّت و عافيت به سر بردند، دوست دارند كه گوشت بدن آن ها را با قیچی در دنيا چيده بودند براى ثواب هایی كه مى‏بينند به اهل بلا مى‏دهند. »( شيخ حسن ديلمى‏، إرشاد القلوب إلى الصواب‏، شريف رضى‏، قم‏، 1412 ق‏، ج 1، ص 42)

برای مطالعه بیشتر ر.ک: سعيدي مهر، محمد، آموزش كلام اسلامي، نشر طه، قم،1377ش، ج1
http://www.pasokhgoo.ir/node/72832

چرا خدا به انسان عقل بزرگتر نداد؟

انجمن: 

با سلام.

عقل انسان کوچک است و نمیتوان به همه مسائل احاطه داشت، و این بدیهی است که اگر عقل و قوه عقل انسان بزرگتر آفریده می شد قدرت تحلیل انسان هم بالاتر می رفت.

اگر عقل انسانها بزرگتر بود حقایق را بهتر می توانستند درک کنند و خدا را بهتر می شناختند.

شاید اگر عقل انسانها بزرگتر بود خیلی ها راه صحیح را بهتر پیدا میکردند

شاید خیلی از اشتباهات انجام نمی شد.

شاید علم بیشتری میتواستند کسب کنند....

مگر ما آفریده نشدیم که خدا را بشناسیم و عبادت کنیم؟ پس چرا خداوند عقل ما را بزرگتر نیافرید؟

مقایسه ای میان دنیا و آخرت یک فرد ثروتمند و یک فرد فقیر

انجمن: 

سلام

چند وقت پیش توی یک برنامه تلویزیونی ، یک پزشک متخصص دعوت کرده بودند که ایشون زندگیش رو در خارج از کشور رها کرده بود و اومده در ایران و بصورت خیریه به درمان بیماران سرطانی نقاط مختلف کشور میپرداخت

مجزی برنامه از ایشون سوال کرد چی شد که اومدی ایران ؟
اقای دکتر جواب داد که با خودم حساب کردم که این چند سال که خارج از کشور بودم و کار کردم تا صد سال دیگه هم اگه زنده باشم ثروت دارم و دیگه به پول نیاز ندارم و برای همین برگشتم به کشورم خدمت کنم
مجری پرسید یعنی اگه اینقدر ثروت نمیداشتی برنمیگشتی ؟ دکتر گفت ، شاید نه..

با خودم فکر میکردم خوب اینکه هنر نیست که کسی شکمش سیر باشه و بعد رایگان بیاد از تخصصش برای خدمت به جامعه استفاده کنه ، شاید خیلی از ماها هم اگه تا به اندازه صد سال دیگه ثروت داشته باشیم خودمون رو وقف خدمت رایگان به مردم کنیم.....

اما سوالی که داشتم اینه که این اقای دکتر با این همه نعمت علم و ثروتی که خداوند بهش داده ، داره خدمات بزرگی هم به مردم میکنه و هفتاد میلیون ایرانی هم دعاگوش هستند....

حالا فرض کنید یک مردی باشه که بقدری فقیر باشه که صورت خودش رو با سیلی سرخ کنه و از پس زندگی خانواده خودش هم برنیاد چه برسه به اثرگذاری مفید برای جامعه...

میخواستم ببینم با توجه به شناختی که شما عزیزان از خداوند دارید قیاس این دو نفر در دیدگاه خداوند چطور هست؟
فردی که دنیا داره خیلی راحت تر میتونه اخرت خودش رو هم بسازه ، ولی فردی که دنیا نداره ، بخاطر بی بهره بودن از دنیا حتی ممکنه به گناه هم کشیده بشه و اخرت خودش رو از دست بده....

یعنی اون پزشک در رفاه هست ، به مردم خدمت هم میکنه ، و کلی منشا اثر خیر هست و احتمالا اخرت خوبی هم خواهد داشت
اما یک فرد فقیر ، نه این دنیا زندگی خوب و در رفاهی میتونه داشته باشه و نسبت به اون پزشک در مشقت بیشتری هست ، به اندازه پزشک اثر گذار نیست ، و با این همه رنجی هم میکشه مشخص نیست بتونه رنج این دنیا رو تحمل کنه و به گناه نیفته و در نهایت بتونه اخرت خودش رو حفظ کنه....

صحبت من سر این نیست که خدا از هر کس به اندازه تکلیفی که بعهده اش هست ، حسابرسی خواهد کرد ، صحبت من سر این هست که وقتی در این دنیا در سطح پایین مادیات باشی ، خیلی کارت سختتر هست که بتونی به تکالیفت برسی تا زمانی که در رفاه باشی....

مثلا دو فرد که با ایمان هستند ، به نظر من قطعا شیطان اونیکه فقیر هست ، براش خیلی راحتتر هست از درگاه خدا ناامیدش کنه تااینکه فردی که ثروتمند هست و غرق در نعمات خداوند.

یعنی یک فرد ثروتمند با ایمان چون در این دنیا رنج و غم مادی نداره ، خیلی مرتب نماز و واجباتش رو انجام میده ، به دیگران خدمت میکنه ، همیشه به خدا امید داره چون غرق در نعمات خداوند هست ، و هم مورد تحسین جامعه هست هم خداوند ، حالا یک فرد که همیشه غم نان داره و خیلی راحت زمینه یاس از رحمت خدا داره ... این فرد خیلی در برابر گناه اسیب پذیر هست ... یعنی یک جاهایی ممکنه نماز نخونه ، گناه کنه و... چون ناامید هست و....

امیدوارم سوالم مفهوم باشه
متشکرم.

من خود با فقر مشکلی ندارم اما ... (ازدواج با دست خالی)

انجمن: 

با سلام
من از نظر مالی در آمد قابل قبولی دارم اما بخاطر وضعیت فعلی خانواده ام مجبورم قسمت عمده ای از در آمدم را در اختیار خانواده بگذارم، تا حدی که باقیمانده از پولم به سختی کفاف مخارج کم خودم رو در ماه تامین میکنه.
حال با این وجود اگر بخوام برای ازدواج اقدام کنم، خانواده ام مخالفتی نمیکنند اما میدانم که برای خریدن یک لباس مناسب برای مراسم ابتدایی به مشکل برمیخورند و این و هزاران مسائله دیگری که به عنوان والدینم برای ازدواج من در ذهن آنها امده و موجب ناراحتی و حزن آنها خواهد شد و حتی شاید مجبور شوند تا بخاطر من پولی قرض بگیرند و این مسئله موجب شرمساری آنها شود.
من در حدود 26 سال سن دارم و بسیار در معرض گناه هستم و با اطلاعات اندکی که دارم تقریبا میدانم هرگونه کوتاهی من در امر ازدواج خود گناهی است بزرگ، با این وجود لحظه ای تحمل در فکر فرو رفتن پدر و مادر خویش را ندارم.
ترجیح من در چند سال گذشته بر این بوده که به امید فضل خداوند صبر کنم.
من خود با فقر خودم مشکلی ندارم و هرگز به خاطر پول ازدواج را عقب ننداخته ام اما حزن و اندوه مادر و پدرم را به هیچ عنوان خریدار نیستم، حتی به قیمت عقاب من به خاطر گناهانی که به موجب عدم ازدواج برای من بوجود آید.

امیدوارم پاسخ مناسبی دریافت کنم،اینکه آیا اشتباه میکنم و اینکه اگر اشتباه میکنم، اشتباه من در چیست؟

برچسب: 

عوامل مؤثر در ایجاد فقر

انجمن: 

بسمه تعالی

«فقر و غنا» از خدای تعالی است و مثل سایر امور به ید قدرت و تحت اراده او جل و علاست: «لا موثر فی الوجود إلا الله و لا حول و لا قوه إلا بالله» لکن عمل و کسب افراد هم در فقر و غنا بی مدخلیت نیست. بعضی اعمال است که مقتضی فقر است و خدای تعالی فقر می دهد، برعکس، برخی اعمال موجب غناست و خدای تعالی غنا می دهد؛ یعنی ممکن است عمل من و شما سبب فقر و غنا باشد، پس در هر حال، خداست که فقر و غنا می دهد. هر عملی که از انسان سر می زند لوازمی دارد که مسلما برگشت به خود او دارد: «إنما هی أعمالکم ترد إلیکم» «هرچه هست عمل تو است که به تو باز می گردد». اجمالا فعل از خدا بودن، منافات با مدخلیت عمل خود شخص ندارد؛ مثلا انسان عملی انجام می دهد که مستلزم نزول بلاست، خداست که بلا می فرستد اما سببش را خود این شخص ایجاد می کند. در قرآن مجید در این باره آیات متعددی است؛ نظیر:
«
.... فبما کسبت أیدیکم»؛ و آنچه از مصیبت که به شما می رسد، به جهت اعمالیست که به دست خود کرده اید و خدا از بسیاری از گناهان در می گذرد. (شوری/ 30)
«
کل امری بما کسب رهین»؛ «هرکس در گرو عمل خودش می باشد (اگر عمل بدی از او سر زد، منتظر نباشد که خیری به او برسد)» (طور/ 21). بعضی از گناهان و مکروهات است که اثر وضعی آن فقر است و در روایات اهل بیت علیهم السلام از باب لطف ذکر گردیده است، اولا ترک مکروه باید کرد؛ چون نهی شده، البته اثر وضعی هم دارد و آن نیامدن فقر است به واسطه ترک آن مکروه خاص.

آیا مخلوق بر خالق حقی دارد !!!

انجمن: 

با سلام ...
پدر و مادری که فرزندی را به دنیا میاورند ... بر آن فرزند حقوقی مترتب میشود ... مانند اسم نیگو و احترام ... روزی ... تربیت و ....

مردی که همسری اختیار میکند ... حقوقی برای آن زن مترتب میشود مانند نفقه ... عشق و ...
سوال من این بود آیا خدا میتواند ( به صرف خلق کردن بنده هاش ) با بنده هاش این کارها رو بکنه ...
آیا حقی به موجب مخلوق شدن بر بنده ها مترتب میشود ...
آیا اصلا بنده های خدا حقی دارند یا نه ...

با تشکر ...


کارشناس بحث : صالح