نسخ شدن برده داری در اسلام؟!!!! حکم فقهی برده داری در زمان کنونی؟!

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

آیت الله مصباح یزدی (مد ظله العالی) در رابطه با منسوخ نشدن برده داری این چنین استدلال می نمایند:

«هر انسانی اصالتا آزاد است و بردگی معنی نداره مخصوصا برده گی هایی که بر اساس نژاد رنگ پوست ، زبان و ... صورت گرفته.
این به عنوان یک اصل صحیح است و مورد قبول اسلامه و مطالبی در این باره در فرهنگ اسلامی فراوان داریم ولی به این معنی نیست که بردگی در هیچ شرایطی مقبول نباشد؛ همانطور که میگیم هر انسانی حق حیات دارد ولی به عنوان مجازات گاهی اعدام باید بشود به هیچ انسانی نباید توهین کرد و اون رو کتک زد اما گاهی به عنوان مجازات باید شلاق زد .
در این زمینه هم می گوییم هیچ انسانی ذاتا برده نیست ولی گاهی ممکن است در یک شرایط محدودی و شرایط خاصی بردگی به عنوان مجازات پذیرفته بشه».

شریعت عقلانی;398082 نوشت:
خواهش می کنم نظر خود را در زمیه برده داری فی نفسه اعلام کنید. آیا برده داری فی نفسه فرهنگ غلطی هست یا خیر؟ در واقع اگر فرهنگ صحیحی است پس یک کشور اسلامی باید تلاش کند که آن را رایج نماید. اگر هم فرهنگ غلطی است یک کشور اسلامی اصلا نباید بگذارد این مسئله رایج شود.

طبق استدلال آیت الله مصباح برده داری اگر مجازات باشد(در موارد محدود و شرایط خاص) فی نفسه ایرادی ندارد ، اما اگر بر اساس نژاد ، پوست و ... باشد بسیار مذموم است ؛ ممکن است در زمان ظهور حضرت ولی عصر سلام الله علیه ایشان دستور جهاد بدهند باید منتظر ماند . «اللهم عجل لولیک الفرج»

حامد;398886 نوشت:
شما جای همه پیشگویی می کنید و بجای فقهاء حکم صادر می فرمایید !!!!!!!!!!!!

با سلام.
نمی دانستم باید در مقابل فقها چشم و گوش و عقلمان را کنار بگذاریم و کورکورانه از اجتهادشان تقلید کنیم. اگر مطالب بنده را درست می خواندید عرض شد باید شیوه اجتهاد فقها عوض شود. با این اجتهاد نظر خداوند در امور مبتلا به امروز اعمال نخواهد شد. فقه هم علمی است بشری و اکتسابی و البته خطاپذیر. ما هم این علم خطاپذیر را به صورت عقلانی نقد کردیم. اگر نقدی بر مطالب بنده هست بفرمایید. وگرنه ما را به نظر فقها حواله ندهید.
dinshenasii;398961 نوشت:
هرچند همین عقلگرایی در قرون متاخر با جنایت هایی که در جنگ جهانی دوم شد که در تاریخ بشر بی سابقه بود. از کجا معلوم هیتلر دیگری ظهور نکند که بگوئیم بشر هرگز به آن سطح فرهنگی نخواهد رسید که دوباره برده داری راه بیفتد.

با سلام خدمت شما دوست گرامی.
عرض بنده در مورد ممالک اسلامی بود. عرض شد اگر فرهنگ برده داری فرهنگی غلط است به هیچ عنوان در یک کشور اسلامی رایج نمی شود. کشوری که در ؟آن برده داری رایج شود دیگر اسلامی نیست. لذا الزامی هم برای رعایت احکام برده داری ندارد.
البته این بحثی فرعی است. بحث اصلی همان شیوه اجتهاد است که باید عوض شود. یعنی اگر بر فرض محال رایج شدن امر برده داری را در دنیای امروزی بپذیریم باز هم در احکام باید تجدید نظر شود.
و من الله توفیق

هادی;399080 نوشت:
اولا باید بدونیم هدف از برده داری در اسلام چیزی جز به کمال رساندن انسان ها و آشنایی کفار با تعالیم و فرهنگ غنی اسلام نبود و اینکه اسلام کفاره برخی گناهان را آزادی برده قرار داده بدین معنی نیست که برده ای را خریده و بلافاصله آزاد کند بله اگر برده ای مسلمان شده و با فرهنگ غنی اسلام آشنا شده خریدن و آزاد کردنش مانعی ندارد اما برده ای که هنوز با تعالیم اسلامی آشنا نشده است حق آزاد کردن آن را ندارد ، از این منظر معلوم می شود هدف اسلام از برده داری مقدس بوده فلذا احکام بسیاری در این رابطه صادر گردیده تا کفار از خدا بی خبر (که با مسلمین سرجنگ داشتند) آموزش های لازم را ببینند و بعد از اینکه تربیت اسلامی صورت گرفت آن ها را آزاد کنند .

با سلام خدمت کارشناس محترم.
تا اینجا کاملا با شما موافقم. هدف از امر برده داری آموزش اسرا تحت تعالیم اسلام بود. عرض بنده هم تماما همین است. باید هدف اصلی را شناخت و در هر عصری متناسب با فرهنگ و استعداد همان عصر در این راه قدم برداشت. در واقع احکام برده داری در اسلام متناسب با ظرفیت و استعداد اعراب آن زمان بود. باید ظرفیت ها شناخته شود و بعد حکم جدید صادر گردد. برای اثبات این مسئله بنده با ذکر آیه ای مثالی زدم در مورد حکم آمیزش در ماه رمضان. با این توضیح که حکم آمیزش در ماه رمضان ابتدا مطلقا حرام بود. ولی چون اعراب میل به آمیزش بالایی داشتند نمی توانستند خود را کنترل نمایند و مرتکب گناه می شدند. خداوند هم در قالب آیه ای این حکم را به نفع سلیقه و میل اعراب تقلیل داد و حرمت آمیزش در شب های ماه رمضان برداشته شد.
مظابق با همین مسئله احکام برده داری هم به همین شکل صادر گردید. همان طور که می دانید در احکام برده داری احکامی هم در مورد آمیزش مردان مسلمان با کنیزانشان هست که دقیقا به همین مسئله مربوط است. شاید این حکم در آن زمان کاملا عقلانی و منطقی به نظر می رسید. ولی به نظر شما برای رسیدن به همان هدفی که شما در بالا ذکر کردید ( آموزش اسرا تحت تعالیم اسلام ) راه حل های بهتری وجود ندارد که متوسل به برده داری شویم. به قول یکی از دوستان چه کسی حاضر است اسرای کافر را در خانه خود به عنوان برده نگهداری کند؟ آیا ظرفیت های جهان امروزی این مسئله را می پذیرد؟
هادی;399080 نوشت:
فرض کنید الآن جنگی فی مابین ایران و اسرائیل صورت گرفت ؛ و رزمندگان اسلام سربازان اسرایلی را به اسارت گرفتند با توجه به پیشینه بسیار بد اسرائیل که کودکان بی گناه مسلمان را با وضع فجیع به شهادت می رسانند و سال های متمادی است هر چه در توان دارند بر علیه ممالک اسلامی بالاخص ایران اسلامی می شورند و با حربه های سیاسی ، فرهنگی در صدد براندازی نظام اسلامی هستند و به خون مسلمین تشنه اند شما خودتان اگر با این انسان های حیوان صفت ربرو بشوید چگونه برخورد می کنید؟ نه اینکه اگر غیرت دینی داشته باشید به خون آن ها تشنه اید ؟
اما شارع مقدس رئوف و مهربان است و حتی حاضر نیست انسان های حیوان صفتی همانند سران اسرائیل و امثالهم بدون آشنایی با دین اسلام و معارف حقه اش مزه تلخ مرگ رو بچشند لذا دستور داد این چنین انسان هایی رو با معارف حقه الهی آشنا کنید بلکه طعم خوش انسانیت رو چشیدند . لذا ممکن است چنین امری دوباره در کشور اسلامی رایج بشود .

بنده غیرت دینی دارم. ولی با فرض تحت اختیار گرفتن اسرای اسرائیلی به خون آنها تشنه نیستم. چراکه ممکن است آنها تحت تاثیر تبلیغات گسترده غرب و صهیونیسم بر علیه اسلام قرار گرفته باشند و یا بالاجبار پا در این جنگ گذاشته باشند. لذا به اعتقاد بنده تعصبی که منجر به قتل اسرای اسرائیلی شود تعصبی بیجاست. همان طور که خودتان هم هدف را به خوبی تشریح کردید بنده هم با تکیه بر عقلانیت و استفاده از حداکثر امکانات روز سعی می کنم اگر اختیاری داشتم آنها را با تعالیم اسلام آشنا گردانم که این هدف با برده گرفتن آنها محقق نخواهد شد.
همان طور که در بالا عرض شد راه حل های بسیار کارآمدی برای چشاندن طعم انسانیت به اسرای کافر حربی وجود دارد.

شریعت عقلانی;399115 نوشت:
با سلام.
نمی دانستم باید در مقابل فقها چشم و گوش و عقلمان را کنار بگذاریم و کورکورانه از اجتهادشان تقلید کنیم. اگر مطالب بنده را درست می خواندید عرض شد باید شیوه اجتهاد فقها عوض شود. با این اجتهاد نظر خداوند در امور مبتلا به امروز اعمال نخواهد شد. فقه هم علمی است بشری و اکتسابی و البته خطاپذیر. ما هم این علم خطاپذیر را به صورت عقلانی نقد کردیم. اگر نقدی بر مطالب بنده هست بفرمایید. وگرنه ما را به نظر فقها حواله ندهید.

سلام
میشه لطف کنید در مورد رکعات نماز یا نحوه روزه گرفتن در تابستان گرم و شرجی وووو هم عقلانی نظر بدهید تا از قید فقها رها شویم
بنده دلیل عقلی از شما در رد برده داری ندیدم
فقط یادم هست که تاکید کردم برده داری یک نحو خاص از نگهداری اسرای جنگی بوده است
و حکمی که این امر مجاز را نسخ کند نیامده است
شما هم بر مبانی حرف بزنید تا پذیرفته شود
والله الموفق

هادی;399081 نوشت:
اما اگر این حقیقت برای ما روشن شود برده ای که منظور نظر اسلام است و هیچ دلیلی بر نسخ شدن برده داری نداریم همین انسان های محارب و طغیان گر حیوان صفت هستند نه افراد بدبخت فلک زده که دلمان به حال آن ها بسوزد .

دلایل نسخ احکام برده داری را در بالا ذکر کردم. بهترین دلیل همان صدور احکام توسط خداوند متناسب با سلیقه و ظرفیت اعراب همان زمان بود.
حاشیه :
در ضمن دیدتان را نسبت به اسرایی که در جنگ گرفته می شوند تغییر دهید. اگر معتقدید که اینها حیوان های طغیانگر و محاربی هستند دیگر تعلیم آنها فایده ای ندارد. در واقع کسی را که خواب است را می شود بیدار کرد. ولی کسی که خودش را به خواب زده را نمی شود بیدار کرد.همانطور که خودتان هم اشاره کردید برخی از عراقی ها که به جنگ ایران آمدند شیعیانی بودند که صدام بالاجبار آنها را وادار به حضور در جنگ کرد. لذا بسیار محتمل است که اسرای اسرائیلی مورد اشاره شما هم ذاتا انسانهای طغیانگر حیوان صفت نباشند.

هادی;399098 نوشت:
در این زمینه هم می گوییم هیچ انسانی ذاتا برده نیست ولی گاهی ممکن است در یک شرایط محدودی و شرایط خاصی بردگی به عنوان مجازات پذیرفته بشه

مجازات باید متناسب با جرم باشد.
جرم : منحرف بودن عقیده و جنگ با اسلام
مجازات : بردگی
جرم : همسر اسیر جنگی بودن
مجازات : آمیزش با ارباب
اصولا روی هدفی که اسلام بوسیله صدور احکام برده داری می خواسته به آن برسد نمی توان مجازات گذاشت. چگونه هدایت یک فرد به سمت تعالیم اسلام اسمش مجازات می شود؟! همان چشاندن طعم انسانیت که ابتدا گفتید خیلی بهتر بود. منتها در روش این کار باید اصلاحاتی صورت بگیرد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;399159 نوشت:
دلایل نسخ احکام برده داری را در بالا ذکر کردم. بهترین دلیل همان صدور احکام توسط خداوند متناسب با سلیقه و ظرفیت اعراب همان زمان بود.

سلام
جناب هادی پاسخ می دهند ان شاء اله
ولی گفتم تا گرم است بچسبانیم
اولا چنین دلیلی برای نسخ احکام اسلامی شناخته نشده است
ثانیا اگر این مبنای نسخ حکم برده داری باشد هیچ دلیلی ندارد بر همین مبنا تمام احکام دیگر اسلام را منسوخ ندانیم
درست است ؟ چون هرکسی میتواند برای رد حکمی از احکام اسلام این دلیل را بیاورد هیچ ترجیحی هم بین افراد وجود ندارد
والله الموفق

حامد;399139 نوشت:
میشه لطف کنید در مورد رکعات نماز یا نحوه روزه گرفتن در تابستان گرم و شرجی وووو هم عقلانی نظر بدهید تا از قید فقها رها شویم

با سلام.
بنده فقیه نیستم. حکم هم صادر نمی کنم. صرفا دارم نحوه اجتهاد فقها را نقد می کنم. فقها هم مانند عالمان و دانشمندان سایر علوم هستند که بشر به آنها نیازمند است. که البته در عین نیاز ما آنها هم به نقدهای ما نیاز دارند. در ضمن احکام برده داری که ریشه اجتماعی دارند و به حقوق انسان های دیگر گره می خورد را با حکم نماز که حکمی شخصی است مقایسه کردن علمی نیست. ولی در نقد نظر فقها درهمین مورد نماز هم که گفتید می توان به این مسئله اشاره کرد که فقها می گویند اگر در نمازت حضور قلب نداشتی ولی الفاظ را با کلمات عربی غلیظ تلاوت کردی نمازت قبول است. ولی به اعتقاد بنده نمازی که در آن حضور قلب نباشد تاثیری در انسان ندارد و صرفا یک خم و راست شدن بیشتر نیست. احکام خداوند و البته عبد صالحش در مورد نماز به قول خودتان صرفا منضبط نمودن عبادات ما بود. اصل مهمتر همان حضور قلب است که باعث قرب الهی می شود. منتها فقهای ما اصل را فراموش کرده و به مردم بیشتر فروعات را تعلیم می دهند.
حامد;399139 نوشت:
بنده دلیل عقلی از شما در رد برده داری ندیدم

اینکه می گوییم احکام برده داری متناسب با ظرفیت همان زمان صادر گردیده است عقلانی نیست.
برای اثبات آن هم دلایلی نقلی و عقلی هم آوردیم. همان حکم عدم حرمت آمیزش در شب های ماه رمضان که ابتدا حرام بود. این یعنی خود خداوند دارد به بنده خود یاد می دهد که چگونه با مسایل مبتلا به خود روبرو شود. کدام نوع تعلیم و آموزش الهی بالاتر است : اینکه یک سری حکم در یک سری زمینه های خاص بدهد یا اینکه نحوه صدور حکم در تمام زمینه ها را به بشر یاد بدهد. خداوند با برداشتن حکم حرمت آمیزش در شب های ماه رمضان به بشر فهماند که دین خدا بسیار ساده است و در حد توان خود انسانها و متناسب با ظرفیت و استعداد آنها. لذا چون این ظرفیت و استعداد بشر در حال تغییر است احکام هم باید تغییر کند. با همان فرمول هایی که فقها و مجتهدید باید آنها را استخراج کنند و از دخالت در موارد جزیی اجتناب ورزند. فرمول احکام الهی در مسئله برده داری قرار دادن اسرا در فضای دینی بود که به قول جناب کارشناس طعم انسانیت را بچشند. فقها هم باید به همین قاعده کلی بسنده کنند و از ورود به مسایل تخصصی تر اجتناب ورزند. اینکه در عصر امروز چگونه می توان اسرا را با فضای دینی آشنا کرد و آنها را به سمت انسانیت الهی سوق داد روش های فرهنگی و تبلیغی و آموزشی خاص خود را دارد که باید بوسیله اهل فن ارایه گردد.
حامد;399139 نوشت:
فقط یادم هست که تاکید کردم برده داری یک نحو خاص از نگهداری اسرای جنگی بوده است

اسرای جنگی؟! چگونه زنان که غیرنظامیان هستند اسرای جنگی به حساب می آیند؟ در ضمن این نحوه خاص نگهداری امروزه کارایی ندارد و مخصوص همان عصر و زمان است. درعصر جدید باید متناسب با همین عصر و استعدادها وتوانایی های بشر امروز اسرا را نگهداری کرد. حتی بر فرض محال هم اگر برده داری رایج گردد احکام آن باید متناسب با ظرفیت بشر امروز صادر گردد.

شریعت عقلانی;399175 نوشت:
فقها می گویند اگر در نمازت حضور قلب نداشتی ولی الفاظ را با کلمات عربی غلیظ تلاوت کردی نمازت قبول است

سلام
مناط شما در نسخ این حکم قابل تعمیم به همه احکام هست
ضمنا توجه بفرمایید که فقها میگویند صحیح است نه قبول ، مساله قبول جداست

شریعت عقلانی;399175 نوشت:
لذا چون این ظرفیت و استعداد بشر در حال تغییر است احکام هم باید تغییر کند. با همان فرمول هایی که فقها و مجتهدید باید آنها را استخراج کنند و از دخالت در موارد جزیی اجتناب ورزند. فرمول احکام الهی در مسئله برده داری قرار دادن اسرا در فضای دینی بود که به قول جناب کارشناس طعم انسانیت را بچشند. فقها هم باید به همین قاعده کلی بسنده کنند و از ورود به مسایل تخصصی تر اجتناب ورزند. اینکه در عصر امروز چگونه می توان اسرا را با فضای دینی آشنا کرد و آنها را به سمت انسانیت الهی سوق داد روش های فرهنگی و تبلیغی و آموزشی خاص خود را دارد که باید بوسیله اهل فن ارایه گردد.

ابزار شما برای ورود به جزئیاتی که فقها را از ان منع می فرمایید خیلی ضعیف تر است
چون هم کلی اند هم ظنی
در مقابل اینگونه استنباطات دهها دلیل دینی منع کننده داریم
یکیش اینه : ان الحکم الا لله

شریعت عقلانی;399175 نوشت:
اسرای جنگی؟! چگونه زنان که غیرنظامیان هستند اسرای جنگی به حساب می آیند؟ در ضمن این نحوه خاص نگهداری امروزه کارایی ندارد و مخصوص همان عصر و زمان است. درعصر جدید باید متناسب با همین عصر و استعدادها وتوانایی های بشر امروز اسرا را نگهداری کرد. حتی بر فرض محال هم اگر برده داری رایج گردد احکام آن باید متناسب با ظرفیت بشر امروز صادر گردد.

این موضوع د حوزه اجتهاد مجتهدان است
والله الموفق

شریعت عقلانی;399175 نوشت:
ولی در نقد نظر فقها درهمین مورد نماز هم که گفتید می توان به این مسئله اشاره کرد که فقها می گویند اگر در نمازت حضور قلب نداشتی ولی الفاظ را با کلمات عربی غلیظ تلاوت کردی نمازت قبول است. ولی به اعتقاد بنده نمازی که در آن حضور قلب نباشد تاثیری در انسان ندارد و صرفا یک خم و راست شدن بیشتر نیست. احکام خداوند و البته عبد صالحش در مورد نماز به قول خودتان صرفا منضبط نمودن عبادات ما بود. اصل مهمتر همان حضور قلب است که باعث قرب الهی می شود.

اگه بخوایم فقه رو با عقل بسنجیم این اشکالات هم هست. توجه به معانی نماز مستحب است به بیان شما میتوان گفت چرا واجب نیست. گوشت خر مکروه است ولی میتوان گفت چرا حرام نیست (در حالیکه با برخورد پلیس و مضرات انگلی آن ممنوع(حرام) موکد جلوه میکند تا در زمره مکروهات باشد)
میگویند ممکن است وجوهی باشد که ما از آن بیخبر باشیم و این موضوع بعیدی نیست کما این که نتایج تحقیقات علمی هم تغییر میکنند. به نظر باید اگر عقاید را پذیرفت در حوزه فقه جدل نکرد چون خود فقها هم میگویند ما دلیل احکام را نمیدانیم و احکام تقلیدی و به واسطه پذیرفتن عقلانی عقاید است.

dinshenasii;399203 نوشت:
اگه بخوایم فقه رو با عقل بسنجیم این اشکالات هم هست. توجه به معانی نماز مستحب است به بیان شما میتوان گفت چرا واجب نیست. گوشت خر مکروه است ولی میتوان گفت چرا حرام نیست (در حالیکه با برخورد پلیس و مضرات انگلی آن ممنوع(حرام) موکد جلوه میکند تا در زمره مکروهات باشد)
میگویند ممکن است وجوهی باشد که ما از آن بیخبر باشیم و این موضوع بعیدی نیست کما این که نتایج تحقیقات علمی هم تغییر میکنند. به نظر باید اگر عقاید را پذیرفت در حوزه فقه جدل نکرد چون خود فقها هم میگویند ما دلیل احکام را نمیدانیم و احکام تقلیدی و به واسطه پذیرفتن عقلانی عقاید است.

با سلام خدمت شما دوست گرامی مباحثی که فرمودید جای بحث زیادی دارد که در حوصله این تاپیک نیست. ان شاء الله اگر عمری بود موضوعی در این زمینه ایجاد خواهم کرد تا به بحث و بررسی بیشتر بپردازیم.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;399159 نوشت:
اصولا روی هدفی که اسلام بوسیله صدور احکام برده داری می خواسته به آن برسد نمی توان مجازات گذاشت. چگونه هدایت یک فرد به سمت تعالیم اسلام اسمش مجازات می شود؟!

سلام علیکم

خداوند سبحان عذاب برزخی را برای گناهان انسان مجازات قرار داده در حالی که می دانیم عذاب برزخی برای بسیاری از انسان ها تزکیه و تطهیر است و این مجازات موجب کمال برزخی ها می شود ، لذا می بینید یک عمل می تواند هم مجازات برای فرد باشد و هم رشد و ترقی برای وی .
به بردگی گرفتن کفار حربی هم می تواند هم با هدف مجازات و هم با هدف تعلیم و تربیت اسلامی باشد .
جناب شریعت عقلانی ؛ بهتر است بحث از فقاهت و اجتهاد و طریقه اجتهاد را در تاپیک دیگری ادامه بدهیم ، تداخل چند موضوع در یک تاپیک موجب سردرگمی و در نتیجه بی فایده شدن مباحث خواهد شد ، اگر با مطلبی که در ذیل عرض خواهد شد موافق باشید بحث را به پایان ببریم و ...

علامه طباطبایی می فرماید:
اسلام هیچ راهى براى برده‏سازى افراد را جایز نمى‏داند؛ جز آنکه شخص کافر در جنگ علیه اسلام و مسلمین به اسارت درآمده باشد. از طرف دیگر این مسئله هم تابع شرایط زمان و مکان و با صلاحدید پیشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسیران جنگى را مصلحت ندانست، مى‏تواند وجهى به عنوان فدیه بگیرد و آزادشان کند و یا آنان را مورد عفو قرار دهد.(المیزان، ج ۶ و زین العابدین قربانى، اسلام و حقوق بشر)

بسیاری از علماء بزرگ بر این عقیده اند که احکام برده داری نسخ نشده و حق هم همین است چون هیچ اثری از نسخ شدن برده و برده داری در متون دینی یافت نمی شود ، لذا بنده هم نمی گویم که الآن به اسرائیل حمله کنیم و آنان را به بردگی بگیریم چون در عصر حاضر همچنانکه خود شما نیز اشاره کردید چنین چیزی ممکن پذیر نیست . اما این سخن بدین معنی نیست که ما احکام وارد شده در آیات را منسوخ بدانیم اگر چه در عصر حاضر برده داری سالبه به انتفاع موضوع است اما خبر از آینده نداریم ممکن است در زمان آینده شرایط زمان تغییر کرده و پیشوای مسلمین (ولی فقیه یا حضرت ولی عصر در زمان ظهور) مصلحت را در این دیدند .

به نظر من در این تاپیک ای موضوع که آیا آیات برده داری نسخ شده یا خیر به جواب رسید. ولی در صورت بحث بر روی اصل برده داری در دین یا ظالمانه بودن برخی احکام آن مربوط به موضوع این تاپیک نمیشود.

هادی;400277 نوشت:
بسیاری از علماء بزرگ بر این عقیده اند که احکام برده داری نسخ نشده و حق هم همین است چون هیچ اثری از نسخ شدن برده و برده داری در متون دینی یافت نمی شود ، لذا بنده هم نمی گویم که الآن به اسرائیل حمله کنیم و آنان را به بردگی بگیریم چون در عصر حاضر همچنانکه خود شما نیز اشاره کردید چنین چیزی ممکن پذیر نیست . اما این سخن بدین معنی نیست که ما احکام وارد شده در آیات را منسوخ بدانیم اگر چه در عصر حاضر برده داری سالبه به انتفاع موضوع است اما خبر از آینده نداریم ممکن است در زمان آینده شرایط زمان تغییر کرده و پیشوای مسلمین (ولی فقیه یا حضرت ولی عصر در زمان ظهور) مصلحت را در این دیدند .

با سلام خدمت شما کارشناس محترم.
از این که با صبوری به مباحثه ادامه می دهید و به پاسخ گویی می پردازید کمال تشکر را دارم.
قبول. بنده هم فرض را بر این می گیرم که ممکن است در آثنده برده داری رایج گردد. یا مصلحت در این باشد. ولی :
1. معلوم نیست دقیقا با همان شرایط و فرهنگ اعراب جاهلیت رایج گردد. چرا که فرهنگ ها در حال تغییر است. اگر قرار است برده داری رایج گردد صد در صد و یقینا با اسلوب و آداب عصر خود رایج می گردد نه با آن اداب زمان جاهلیت اعراب عربستان.
2. نگته دوم اینکه شرفیت ها و استعداد ها و ابزارهای بشری هم در حال تغییر و البته توسعه است. لذا اگر برده داری رایج شد و ما خواستیم حکم صادر کنیم مسلما باید بر اساس استعداد و ظرفیت بشر همان روز حکم صادر کنیم. چرا که ممکن است هدف اسلام چیزی بسیار فراتر از آن احکام بود ولی ظرفیت های محدود جامعه بشری احکام اسلام را هم دچار محدودیت کرد.
3. خود خوب می دانید که برای کفاره بسیار از احکام آزاد کردن برده قرار داده شده است. آیا از این نمی توان نتیجه گرفت که نفس برده داری مورد رضایت اسلام نبوده و اسلام با صدور احکامی در صدد منسوخ شدن برده داری بوده است.
4. شاهد این مسئله هم این است که برده داری توسط اسلام رایج نگردید بلکه توسط فرهنگ های غلط و انحرافی بشر رایج شد. این خود گواه بر این است که غیر ممکن است برده داری در کشوری اسلامی رایج شود. چرا که اسلامی دینی است که با صدور احکامی در صدد حذف این فرهنگ بوده است.
5. درست است که ما سندی بر نسخ برده داری در اسلام نداریم. ولی به اعتقاد شما مگر ما برای نسخ احکام به سند نیاز داریم؟ برده داری فرهنگی بوده که در زمان ظهور اسلام در جامعه عربستان حاکم بوده است. اسلام از این ابزار برای اهداقفی استفاده کرد. چرا باید فرهنگ غلطی را که خود در شکل گیری آن نقشی نداشته نسخ کند. این سخن بمانند این است که بگوییم چون مثلا در زمان حکومت حضرت علی (ع) از چرتکه برای محاسبات بیت المال استفاده می شد و سندی هم دال بر نسخ استفاده از چرتکه نداریم پس امروزه هم باید از چرتکه استفاده کنیم. یا اینکه چون در زمان پیغمبر از الاغ و شتر برای رفت و آمد استفاده می شد و سندی دال بر نسخ استفاده از الاغ و شتر نداریم پس امروزه هم باید از آن استفاده کرد. این نتیجه نگاه غیرابزاری به ابزارهای موجود در جامعه عربستان آن زمان است.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400318 نوشت:
3. خود خوب می دانید که برای کفاره بسیار از احکام آزاد کردن برده قرار داده شده است. آیا از این نمی توان نتیجه گرفت که نفس برده داری مورد رضایت اسلام نبوده و اسلام با صدور احکامی در صدد منسوخ شدن برده داری بوده است.

کفاره یک نوع جریمه است همان طور که فرد جریمه مالی میشود برده هم مال است. آزادکردن برده در اسلام استحباب دارد ولی موضوع کفاره یا استحباب آزاد کردن برده، نشان دهنده قصد منسوخ کردن آن نیست.

شریعت عقلانی;400318 نوشت:
4. شاهد این مسئله هم این است که برده داری توسط اسلام رایج نگردید بلکه توسط فرهنگ های غلط و انحرافی بشر رایج شد. این خود گواه بر این است که غیر ممکن است برده داری در کشوری اسلامی رایج شود. چرا که اسلامی دینی است که با صدور احکامی در صدد حذف این فرهنگ بوده است.

تا جایی که شنیده ام اسلام موسس و به وجود آورده هیچ چیزی نبوده است بلکه فرهنگ صحیح اعراب را امضا میکرده در پاسخ به این که پس نقش الهی بودن اینها چه میشود؟ شنیده ام که اینها از شریعت ابراهیم بوده که در بین اعراب با سنتهای دیگر مخلوط شده بوده و پیامبر آنها را جداسازی کرده است.

شریعت عقلانی;400318 نوشت:
5. درست است که ما سندی بر نسخ برده داری در اسلام نداریم. ولی به اعتقاد شما مگر ما برای نسخ احکام به سند نیاز داریم؟ برده داری فرهنگی بوده که در زمان ظهور اسلام در جامعه عربستان حاکم بوده است. اسلام از این ابزار برای اهداقفی استفاده کرد. چرا باید فرهنگ غلطی را که خود در شکل گیری آن نقشی نداشته نسخ کند. این سخن بمانند این است که بگوییم چون مثلا در زمان حکومت حضرت علی (ع) از چرتکه برای محاسبات بیت المال استفاده می شد و سندی هم دال بر نسخ استفاده از چرتکه نداریم پس امروزه هم باید از چرتکه استفاده کنیم. یا اینکه چون در زمان پیغمبر از الاغ و شتر برای رفت و آمد استفاده می شد و سندی دال بر نسخ استفاده از الاغ و شتر نداریم پس امروزه هم باید از آن استفاده کرد. این نتیجه نگاه غیرابزاری به ابزارهای موجود در جامعه عربستان آن زمان است.

باید ببینیم آیا این موارد موضوعیت داشته اند یا خیر، اگر موردی موضوعیت داشته باشد یعنی خودش مستقلا مورد حکم شرعی قرار گرفته باشد تا قیام قیامت تغییر نمیکند هر چند تکنولوژی یا فرهنگ تغییر کند مثلا قمار حرام است اما این که چه چیزی مصداق قمار است در زمان ها مختلف میتواند تغییر کند در زمان ما بعضی مراجع تشخیص داده اند که از آلت قمار بودن خارج شده و گویا در نظر مراجع شطرنج به خودی خود حرام نبوده یعنی موضوع نبوده بلکه به خاطر مصداق بودن قمار حرام بوده. مثلا شما فرض کنید مراجع تقلید بیان بگن فلان نوع ماهی حلال گوشته ولی ما در روایات به اون ماهی اشاره ای نشده بلکه به خاطر فلس داشتنش مراجع گفتن حلاله حالا اگه مراجع بعدا اومدن گفتن اون ماهی حرامه دلیل این نیست که حکم شرعی رو تغییر دادن به خاطر اینه که فهمیدن فلس نداره. در واقع اینها مصداقه و موضوع که میتونه در عرف های مختلف متفاوت بشه. ولی اگه چیزی خودش مورد حکم شرعی واقع شده باشه هیچ وقت تغییر نمیکنه.

نمیتوان عدم نسخ برده داری رو به ضعف دین نسبت داد چند دلیل: یکی این که اگه فرضا در زمان پیامبر بعضی دوستان گفتن نمیتونن زندان بسازن یا شرایطش نبوده در 250 سال بعدش که ائمه حضور داشتن هم نمیتونستن با دونستن قصد پیامبر این موضوع رو تحریم کنن اگه در جامعه سنی اون موقع سخنشون برد نداشته میتونستن که شیعیان رو منع کنن و تحریم کنن.
2- در زمان پیامبر هم اگر خدا میخواست میشد همچنانکه ما در احکام اسلام داریم که اگر برده ها زودتر از صاحبشون اسلام بیارن آزاد میشن. لذا وقتی کشور دیگه ای فتح میشه اگه برده ها زودتر از مالکشون ایمان بیارن طبق احکام اسلام آزاد میشن یا این که مالک برای این که این اتفاق نیفته خودش در اسلام پیشدستی کنه. پس اسلام میتونسته به برده های ممالک دیگه نوید آزادی رو بده (در صورت ایمانشون)

dinshenasii;400326 نوشت:
کفاره یک نوع جریمه است همان طور که فرد جریمه مالی میشود برده هم مال است. آزادکردن برده در اسلام استحباب دارد ولی موضوع کفاره یا استحباب آزاد کردن برده، نشان دهنده قصد منسوخ کردن آن نیست.

با سلام.
این لینک ها را بخوانید و نظر شهید مطهری را هم در مورد اسلام و برده داری مطالعه بفرمایید تا متوجه شوید که اسلام قطعا با نگرشی که به برده داری داشت قصد منسوخ کردن آن را داشت.
http://www.wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%AA%D9%82
http://ahlebayt.porsemani.ir/content/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%8A-3
http://www.hawzah.net/fa/question/questionview/10933
dinshenasii;400326 نوشت:
تا جایی که شنیده ام اسلام موسس و به وجود آورده هیچ چیزی نبوده است بلکه فرهنگ صحیح اعراب را امضا میکرده در پاسخ به این که پس نقش الهی بودن اینها چه میشود؟ شنیده ام که اینها از شریعت ابراهیم بوده که در بین اعراب با سنتهای دیگر مخلوط شده بوده و پیامبر آنها را جداسازی کرده است.

دقیقا. ولی اینطور که شما در بالاتر فرمودید ظاهرا چون دلیلی بر نسخ برده داری نداریم و اسلام هم این فرهنگ را امضا کرده پس صحیح است. پس برده داری فی نفسه امر بدی نیست چه بسا ابزار خوبی است برای اهداف سلام. حال چرا سعی نمی کنیم دوباره آن را ترویج دهیم؟ اگر سنت خوبی است چه باک از جامعه جهانی! شهید مطهری برای توجیه احکام برده داری در اسلام گفته اند که برده داری خوش را بر اسلام تحمیل کرد. این یعنی چی؟ یعنی اینکه برده داری را اسلام نمی خواست و به آن تحمیل شد. غیر از این است؟
ببینید برخی فرهنگ ها بوده که اسلام براحتی می توانست با آنها برخورد کند و آنها را ملغی نماید. مانند بت پرستی و یا زنده به گور کردن دختران یا .... با الغای این فرهنگ ها هیچ اتفاقی نمی افتاد. ولی به نظر شما اینها با مسئله برده داری یکسان است؟ مسلما خیر. با الغای برده داری ضربه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بزرگی بر جامعه تحمیل می شد که جبران ناپذیر بود. یکی از لینک ها نظرات جامعه شناسان غربی را در این مورد به خوبی بیان کرده است. برای نمونه :
براى مثال در ولسينى چون غلامان آزاد شده حق رأى دادن در انتخابات را پيدا كرده بودند، حائز اكثريت گرديده، قانونى وضع كردند كه به موجب آن، هر كس از افراد آزاد عروسى كند، يكى از غلامان آزاد شده بايد در شب اول عروسى با دختر تازه عروس بخوابد و شب دوم او را تسليم داماد كند! بنابراين آزاد كردن غلامان، بايد تدريجى و همراه با فرهنگ سازى‏هاى لازم و مناسب باشد. براى مثال قانون گذار ممكن است اجازه دهد، غلامان از عوايد كارهايشان خود را از ارباب خويش خريدارى نموده، و يا دوره غلامى را محدود كنند.» (منتسكيو، روح القوانين، ص 428، تهران: امير كبير، چاپ هفتم، 1355)
dinshenasii;400326 نوشت:
اید ببینیم آیا این موارد موضوعیت داشته اند یا خیر، اگر موردی موضوعیت داشته باشد یعنی خودش مستقلا مورد حکم شرعی قرار گرفته باشد تا قیام قیامت تغییر نمیکند هر چند تکنولوژی یا فرهنگ تغییر کند مثلا قمار حرام است اما این که چه چیزی مصداق قمار است در زمان ها مختلف میتواند تغییر کند در زمان ما بعضی مراجع تشخیص داده اند که از آلت قمار بودن خارج شده و گویا در نظر مراجع شطرنج به خودی خود حرام نبوده یعنی موضوع نبوده بلکه به خاطر مصداق بودن قمار حرام بوده.

به شدت با این نظر شما مخالفم. در این زمینه همانطور که قول داده بودن تاپیکی ایجاد کردم.
http://www.askdin.com/thread31438.html
ولی برای شروع اگر حدیثی سراغ دارید که شطرنج را صرفا بدلیل آلت قمار بودن آن حرام اعلام کرده باشد بیاورید. بنده خود حدیثی را خواندم که شرنج باز و شطرنج فروش و .... را به شدت لعن کرده و با او به مثابه زناکار قلمداد کرده بود. اشاره ای هم به آلت قمار بودن آن نکرده بود. اتفاقا موضوع خوبی را اشاره کردید. فقها می گویند عقل انسان قادر به کشف کامل مصالح و مفاسد احکام نیست. اگر هم دلیلی بر حرمت چیزی یافت این دلیل یکی از دلایل است و نمی تواند به حرمت یا حلیت امور به طور کامل پی ببرد. لذا اگر در شرع گفته شراب حرام است صرفا به خاطر مست کنندگی آن نبوده بلکه دلایل دیگری هم داشته که از چشم بشر پنهان است. همین طور است گوشت خوک و ... . لذا اگر شما شراب خوردید به قدری که مست نشوید باز هم آن مقدار کم شراب هم حرام است. در واقع این مدعا که می فرمایید تمام علت و سبب حرمت شطرنج آلت قمار بودن آن است را باید اثبات کنید. من می توانم ادعا کنم مصالح و مفاسد دیگری در شطرنج وجود داشته که از عقل بشر پنهان مانده است. در واقع حکم حلیت شطرنج که اولین بار از سوی امام خمینی (ره) صادر گشت تناقضی در فقه شیعه است.
ان شاء الله توضیحات تکمیلی در این باب را در همان تاپیک پیگیری می کنیم.
dinshenasii;400326 نوشت:
مثلا شما فرض کنید مراجع تقلید بیان بگن فلان نوع ماهی حلال گوشته ولی ما در روایات به اون ماهی اشاره ای نشده بلکه به خاطر فلس داشتنش مراجع گفتن حلاله حالا اگه مراجع بعدا اومدن گفتن اون ماهی حرامه دلیل این نیست که حکم شرعی رو تغییر دادن به خاطر اینه که فهمیدن فلس نداره. در واقع اینها مصداقه و موضوع که میتونه در عرف های مختلف متفاوت بشه. ولی اگه چیزی خودش مورد حکم شرعی واقع شده باشه هیچ وقت تغییر نمیکنه.

سوالی از شما دارم :
فکر می کنید تمام مواد غذایی که بشر مورد استفاده قرار می دهد را می توان بر موضوعی در اسلام منطبق ساخت؟ مثلا چرا نوشابه های گازدار حرام نیست؟ یا سیگار حرام نیست؟ اگر عقل بشر قادر به کشف مصالح و مفاسد احکام نیست پس چگونه ضرر داشتن و یا نداشتن این گونه مواد را که در گذشته نبوده می تواند کشف کند؟ شاید پاسخ شما همان قاعده معروف و البته کلیشه ای لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام اشاره کنید. لازم به ذکر است که این قاعده عقلی است نه شرعی. تمام دنیا هم از آن استفاده می کنند. حتی بی دینان و بی خدایان. در ضمن اگر مبنا این قاعده باشد می توان از آن برای حرمت یا حلیت شراب یا گوشت خوک هم استفاده کرد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400514 نوشت:
به شدت با این نظر شما مخالفم. در این زمینه همانطور که قول داده بودن تاپیکی ایجاد کردم.
چرا عقل انسان نمی تواند به مصالح و مفاسد احکام دین پی ببرد؟
ولی برای شروع اگر حدیثی سراغ دارید که شطرنج را صرفا بدلیل آلت قمار بودن آن حرام اعلام کرده باشد بیاورید. بنده خود حدیثی را خواندم که شرنج باز و شطرنج فروش و .... را به شدت لعن کرده و با او به مثابه زناکار قلمداد کرده بود. اشاره ای هم به آلت قمار بودن آن نکرده بود. اتفاقا موضوع خوبی را اشاره کردید. فقها می گویند عقل انسان قادر به کشف کامل مصالح و مفاسد احکام نیست. اگر هم دلیلی بر حرمت چیزی یافت این دلیل یکی از دلایل است و نمی تواند به حرمت یا حلیت امور به طور کامل پی ببرد. لذا اگر در شرع گفته شراب حرام است صرفا به خاطر مست کنندگی آن نبوده بلکه دلایل دیگری هم داشته که از چشم بشر پنهان است. همین طور است گوشت خوک و ... . لذا اگر شما شراب خوردید به قدری که مست نشوید باز هم آن مقدار کم شراب هم حرام است. در واقع این مدعا که می فرمایید تمام علت و سبب حرمت شطرنج آلت قمار بودن آن است را باید اثبات کنید. من می توانم ادعا کنم مصالح و مفاسد دیگری در شطرنج وجود داشته که از عقل بشر پنهان مانده است. در واقع حکم حلیت شطرنج که اولین بار از سوی امام خمینی (ره) صادر گشت تناقضی در فقه شیعه است.

من در یه مقاله دیده بودم که هیچ مرجعی قائل به موضوعیت شطرنج نبوده(متاسفانه لینک یا عنوان مقاله رو یادم نمیاد)
شاید جایگاه آقای سیستانی و خوئی رو بشناسید این استفتاها رو نگاه کنید:(همراه با لینک)
سؤال :

اگر بازى با شطرنج به عنوان يك علم ، هنر و يك ورزش فكرى انجام شود و مسلما هيچگونه قمار يا شرط بندى هم در كار نباشد آيا اشكالى وجود دارد ؟
جواب :

بازى با شطرنج جايز نيست بلى اگر احراز شود در هيچ كجا بازى با برد و باخت مالى با آن معمولا انجام نمى شود بازى با آن جايز خواهد بود ولى ظاهرا اين فرض محقق نيست .

http://www.sistani.org/index.php?p=827020&id=945&page=2&perpage=10

آیا از جواب فوق موضوعیت شطرنج برداشت میشود یا مصداق بودن ان؟
سؤال :

آيا بازى كردن با شطرنج بدون برد و باخت با توجه به اينكه در عرف به عنوان آلت قمار استفاده نمى شود؛ جايز است؟ در رابطه با تخته نرد چطور؟
جواب :

شطرنج هنوز هم در دنيا به عنوان قمار مطرح است و بازى با آن حرام است و همچنين تخته نرد و و اما پاسور اگر در شهر شما معمولاً وسيله قمار باشد به احتياط واجب جايز نيست.
http://www.sistani.org/index.php?p=614984&id=819

شریعت عقلانی;400514 نوشت:
این لینک ها را بخوانید و نظر شهید مطهری را هم در مورد اسلام و برده داری مطالعه بفرمایید تا متوجه شوید که اسلام قطعا با نگرشی که به برده داری داشت قصد منسوخ کردن آن را داشت.
http://www.wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%AA%D9%82
http://ahlebayt.porsemani.ir/content...%D8%B1%D9%8A-3
http://www.hawzah.net/fa/question/questionview/10933

مطالب لینکها را مرور کردم چیزی که معنی نسخ بدهد نیافتم.

شریعت عقلانی;400514 نوشت:
اینطور که شما در بالاتر فرمودید ظاهرا چون دلیلی بر نسخ برده داری نداریم و اسلام هم این فرهنگ را امضا کرده پس صحیح است. پس برده داری فی نفسه امر بدی نیست چه بسا ابزار خوبی است برای اهداف سلام. حال چرا سعی نمی کنیم دوباره آن را ترویج دهیم؟ اگر سنت خوبی است چه باک از جامعه جهانی

من در مورد صحیح بودن یا نبودن قضاوت نکردم. موضوع در مورد عدم نسخ بود.
اما در عدم رواج آن‏، حکومت بعضا بسیاری از واجبات یا مسائل مهمتر شرعی را نتوانسته اجرا کند به علاوه که شاید برای این موضوع وجوبی نداشته باشد. و البته چنین چیزهایی در حوزه عمل یک ملت ضعیف نیست اگر از قدرتمندان جهان باشیم جای چنین سوالی است. برده گیری در مواردی مثل جنگ های هجومی به ایران و روم بوده

dinshenasii;400515 نوشت:
من در یه مقاله دیده بودم که هیچ مرجعی قائل به موضوعیت شطرنج نبوده(متاسفانه لینک یا عنوان مقاله رو یادم نمیاد)
شاید جایگاه آقای سیستانی و خوئی رو بشناسید این استفتاها رو نگاه کنید:(همراه با لینک)
سؤال :

اگر بازى با شطرنج به عنوان يك علم ، هنر و يك ورزش فكرى انجام شود و مسلما هيچگونه قمار يا شرط بندى هم در كار نباشد آيا اشكالى وجود دارد ؟
جواب :

بازى با شطرنج جايز نيست بلى اگر احراز شود در هيچ كجا بازى با برد و باخت مالى با آن معمولا انجام نمى شود بازى با آن جايز خواهد بود ولى ظاهرا اين فرض محقق نيست .

http://www.sistani.org/index.php?p=8...e=2&perpage=10

آیا از جواب فوق موضوعیت شطرنج برداشت میشود یا مصداق بودن ان؟
سؤال :

آيا بازى كردن با شطرنج بدون برد و باخت با توجه به اينكه در عرف به عنوان آلت قمار استفاده نمى شود؛ جايز است؟ در رابطه با تخته نرد چطور؟
جواب :

شطرنج هنوز هم در دنيا به عنوان قمار مطرح است و بازى با آن حرام است و همچنين تخته نرد و و اما پاسور اگر در شهر شما معمولاً وسيله قمار باشد به احتياط واجب جايز نيست.
http://www.sistani.org/index.php?p=614984&id=819


با سلام.
البته بنده از شما فتوا نخواستم.چه اینکه در این زمینه اختلاف بین مراجع وجود دارد. بنده از شما حدیث خواستم. اگر حدیثی دارید که حرمت شطرنج را در آلت قمار بودن آن انحصار کرده باشد بیاورید. از تمام این فتواها اینگونه برداشت می شود که مراجع ادعا کرده اند به تمام مصالح و مفاسد حکم حرمت شطرنج پی برده اند که همانا آلت قمار بودن آن است. اگر اینگونه باشد پس می توان به تمام مصالح و مفاسد تمام احکام پی برد. اینطور نیست؟ بفرمایید مراجع از کجا چنین حکمی می دهند؟ منبع و سندشان از دادن این فتواها چیست؟ ( کتاب - سنت - عقل - اجماع )
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400659 نوشت:
با سلام.
البته بنده از شما فتوا نخواستم.چه اینکه در این زمینه اختلاف بین مراجع وجود دارد. بنده از شما حدیث خواستم. اگر حدیثی دارید که حرمت شطرنج را در آلت قمار بودن آن انحصار کرده باشد بیاورید. از تمام این فتواها اینگونه برداشت می شود که مراجع ادعا کرده اند به تمام مصالح و مفاسد حکم حرمت شطرنج پی برده اند که همانا آلت قمار بودن آن است. اگر اینگونه باشد پس می توان به تمام مصالح و مفاسد تمام احکام پی برد. اینطور نیست؟ بفرمایید مراجع از کجا چنین حکمی می دهند؟ منبع و سندشان از دادن این فتواها چیست؟ ( کتاب - سنت - عقل - اجماع )
و من الله توفیق

مستندش رو نمیدونم. (میتونید از خود دفتر آقای سیستانی استفتا کنید) ولی من نظر آقای سیستانی رو به عنوان یک نظر یا فتوا نگذاشتم. تمام کسانی که میگن شطرنج حرومه جایگاه ایشون رو میدونند. نمیدونم چطوری توضیح بدم که با محیط انجمن بخونه ولی داستان اینه که اگه کسی معتقد باشه شطرنج حرومه تصور نمیکنه نظرات ایشون مثل نظرات سایر مراجع برای تایید فتوای امام خمینی در مورد شطرنج بوده.

dinshenasii;400517 نوشت:
مطالب لینکها را مرور کردم چیزی که معنی نسخ بدهد نیافتم.

شاید سوء تفاهمی بوجود آمده است. بنده منظورم نسخ برده داری بود. نه نسخ احکام آن. دلیل بنده برای نسخ احکام آن همان ظرفیت جامعه آن زمان بوده است. در واقع این احکام بر اساس استعداد ها و ابزارهای موجود صادر شده است.
منظور این بود که اسلام با برده داری فی نفسه مخالف است و احکام بسیاری را هم در جهت آزادی آنان صادر کرده است. کلیت احکام اسلام در جهت نسخ برده داری است تا در جهت رواج آن. در واقع بنده می خواهم این نتیجه را بگیرم که برده داری فی نفسه از منظر مبانی اسلام فرهنگی غلط است. اگر چنین فرهنگی در جامعه نمی بود به هیچ عنوان اسرای جنگی که سپاه اسلام در اختیار می گرفت برده نمی شدند و برای نگهداری آنان به شیوه دیگری عمل می شد.
در تمام لینک های ارجاعی به همین مسئله اشاره شده است. کلام شهید مطهری هم مبنی بر این که برده داری بر اسلام تحمیل شد اشاره به همین مسئله دارد.
و من الله توفیق

dinshenasii;400669 نوشت:
مستندش رو نمیدونم.

مستندش اینجاست.
http://www.fatemie.blogfa.com/post-15.aspx
در تمام این احادیث شطرنج حرام اعلام شده است. هیچ دلیلی هم بر مصداق بودن آن وجود ندارد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400675 نوشت:
در تمام این احادیث شطرنج حرام اعلام شده است. هیچ دلیلی هم بر مصداق بودن آن وجود ندارد.

من و شما مرجع نیستیم ولی آقای سیستانی که در تصور عامه بزرگ ترین مخالف شطرنج هستند و پیشوای این وبلاگ هائی که لینکشونو گذاشتید شطرنج رو مصداق قمار میدونند نه این که به خاطر خودش حرام باشه. متن استفتاشونم گذاشتم اگه از حالت قمار خارج بشه بازی باهاش اشکالی نداره ولی به نظر ایشون چنین اتفاقی نیفتاده و رعایت نظرشونم برای مقلدینشون لازمه.

حتمادلائلی دارند که آن را مصداق دانسته اند پای منافع یا مصالح روز که نیست که بگیم هیچ دلیلی ندارد. وقتی سنگسار و قطع ید و هزار و یک احکام دیگه درست ابلاغ میشه چرا باید اینو بدون وجود احادیث یا قرائن اصول فقه بگن حلاله؟ خیلی موضوع مهمی بوده که تحریف بشه؟
در همون احادیثی که گذاشتید موسیقی هم به طور کامل نوشته شده ولی با احادیث دیگه و سایر دلایل اصول فقهی که جمع زدن شده این که اگه مطرب نباشد و فلان نباشد و ... حلال است.
در یه حدیث که چیزی میاد میتونه در احادیث دیگه یا سایر منابع فقهی براش توضیحی بیاد که اون موضوع رو روشن کنه.
من گفتم اگر برای چیزی حکم شرعی صادر شود( نه حدیث) تا قیام قیامت تغییر نمیکنه شما برای این موضوع باید ثابت کنید که همه مراجعی که در قدیم گفتن شطرنج حرومه به خاطر خود خودش میگفتن نه به خاطر مصداق قمار بودنش.

dinshenasii;400696 نوشت:
من و شما مرجع نیستیم ولی آقای سیستانی که در تصور عامه بزرگ ترین مخالف شطرنج هستند و پیشوای این وبلاگ هائی که لینکشونو گذاشتید شطرنج رو مصداق قمار میدونند

با سلام.
من و شما متکلم هم نیستیم. فیلسوف هم نیستیم. عارف و عالم اخلاق هم نیستیم. علم حدیث و رجال هم نداریم. خیلی چیزهای دیگر هم نیستیم. خوب پس به مدیران سایت پیشنهاد کنیم سایت را تعطیل کنند و هر کس برود سراغ کار و زندگی خودش!!!!
این سخن شما مصداق بارز خروج از بحث است. اگر جوابی ندارید بفرمایید ندارم. نه اینکه بگیم حتما اونا یه چیزی می دونستند که اینطوری گفتند! اگرقرار بر این بود پس هیچ چیزی را نباید نقد کرد. چون عالمانشان یه چیزی می دونستند که گفتند!
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400886 نوشت:
با سلام.
من و شما متکلم هم نیستیم. فیلسوف هم نیستیم. عارف و عالم اخلاق هم نیستیم. علم حدیث و رجال هم نداریم. خیلی چیزهای دیگر هم نیستیم. خوب پس به مدیران سایت پیشنهاد کنیم سایت را تعطیل کنند و هر کس برود سراغ کار و زندگی خودش!!!!
این سخن شما مصداق بارز خروج از بحث است. اگر جوابی ندارید بفرمایید ندارم. نه اینکه بگیم حتما اونا یه چیزی می دونستند که اینطوری گفتند! اگرقرار بر این بود پس هیچ چیزی را نباید نقد کرد. چون عالمانشان یه چیزی می دونستند که گفتند!

من متعصب نیستم لذا نظری رو میگم که بیشتر به ذهنم میاد. همون طور که توضیح دادم احادیث یا قرائن فقهی مبین این موضع رو نمیدونم ولی به طور منطقی به نظر میرسد چنین دلائلی باشد. چرا؟ استدلال من نظر آقای سیستانی است(این موضوع استناد به رای یک عالم یا مرجع تقلید نیست اهمیت خاصی داره چون راس مخالفین شطرنج ایشونند) مثل این که شما در مورد برده داری از من چیزی بپرسی اگه بگین مطهری چنین گفته کسی ممکنه بگه چرا به رای یک عالم استناد میکنید دلیل بیارین. ولی وقتی بیای به نظر بزرگ ترین مخالف برده داری استناد کنی که فلان موضوع برده داری اشکالی نداشته و این موضوع هم دروغ بستن به اون فرد نباشه چرا قابل قبول و منطقی نباشه؟ (در ضمن میتونید استفتا کنید تا دلایل ایشون رو بدونید) اگه دلیل قابل قبولی ندیدید خب من و بقیه نظرمون تغییر میکنه.من قبلا میشنیدم که امام خمینی در این زمینه کار درستی نکرده و ... ولی وقتی نظر آقای سیستانی رو دیدم نظرم تغییر کرد. اگه شما دلایل بهتری پیدا کردید من باز هم نظرم تغییر پیدا میکنه.
------------------------------------
سؤال :

اگر بازى با شطرنج به عنوان يك علم ، هنر و يك ورزش فكرى انجام شود و مسلما هيچگونه قمار يا شرط بندى هم در كار نباشد آيا اشكالى وجود دارد ؟
جواب :

بازى با شطرنج جايز نيست بلى اگر احراز شود در هيچ كجا بازى با برد و باخت مالى با آن معمولا انجام نمى شود بازى با آن جايز خواهد بود ولى ظاهرا اين فرض محقق نيست .

http://www.sistani.org/index.php?p=8...e=2&perpage=10

آیا از جواب فوق موضوعیت شطرنج برداشت میشود یا مصداق بودن ان؟
-------------------------------------

به نظر من تاپیک مناسبی برای این بحث انتخاب نشده و همین طور موضوع مناسبی. نسخ برده داری مثال مناسبی نیست چون برای من این موضوع منطقی نیست اگه بپذیریم اسلام از این موضوع ا فرهنگ عرفش تاثیر پذیرفته اون وقت به عدم کمال اسلام برمیگرده که متوجه بعضی خوبی ها و بدی ها نبوده و اون وقت خوبی هایی داریم که در دین نیست یا بدی هایی که در دین تقبیح نشده. در واقع بر خلاف نظر فقها فقه کامل نیست.
اما مثالی که در زمینه حکم آمیزش در شب های ماه رمضان زدید به نظر بسیار جالب و کاراست.
مثال را تغییر دهید و در تاپیک دیگه ای (که موضوع تاپیک هم مرتبط میشه) بحث رو شروع کنید در همان تاپیک چرا عقل دلیل احکام را درک نمیکند که باز کردید و بحثی مهم و کاربردی هست.

dinshenasii;401055 نوشت:
من متعصب نیستم لذا نظری رو میگم که بیشتر به ذهنم میاد. همون طور که توضیح دادم احادیث یا قرائن فقهی مبین این موضع رو نمیدونم ولی به طور منطقی به نظر میرسد چنین دلائلی باشد. چرا؟ استدلال من نظر آقای سیستانی است(این موضوع استناد به رای یک عالم یا مرجع تقلید نیست اهمیت خاصی داره چون راس مخالفین شطرنج ایشونند) مثل این که شما در مورد برده داری از من چیزی بپرسی اگه بگین مطهری چنین گفته کسی ممکنه بگه چرا به رای یک عالم استناد میکنید دلیل بیارین. ولی وقتی بیای به نظر بزرگ ترین مخالف برده داری استناد کنی که فلان موضوع برده داری اشکالی نداشته و این موضوع هم دروغ بستن به اون فرد نباشه چرا قابل قبول و منطقی نباشه؟ (در ضمن میتونید استفتا کنید تا دلایل ایشون رو بدونید) اگه دلیل قابل قبولی ندیدید خب من و بقیه نظرمون تغییر میکنه.من قبلا میشنیدم که امام خمینی در این زمینه کار درستی نکرده و ... ولی وقتی نظر آقای سیستانی رو دیدم نظرم تغییر کرد. اگه شما دلایل بهتری پیدا کردید من باز هم نظرم تغییر پیدا میکنه.

با سلام خدمت شما دوست گرامی.
اینطور که بنده از مطالعه پست های شما دستگیرم شده بنده هم معتقدم شما اصلا انسان متعصبی نیستید. اگر لحن پست قبلی بنده کمی تند بود معذرت می خوام. حقیقتش بنده قبلا از طریق یکی دو مرجع این مسئله رو پیگیری کردم. حتی تو همین سایت هم با کارشناسان بحث کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم. پاسخ آنها دقیقا بمانند پاسخ شما بود که اونها فقیه هستند و ما نیستیم و در این سایت هم جای بحث فقهی نیست!! متاسفانه فقیهان ما برای فتواهایشان پاسخگویی مناسبی ندارند. ما پیش یک دکتر متخصص هم که می رویم اگر راجع به نسخه اش از او سوال کنیم سعی می کند به زبان ساده و قابل فهم برای ما توضیح دهد. ولی مراجع گویی نمی خواهند پاسخ دهند که چرا چنین فتواهایی می دهند. چه عیبی داشت در کنار رساله های توضیح المسایل کتبی هم در مورد دلیل فتواهایشان و اسناد آنها می نوشتند تا مردم آگاهی بیشتری نسبت به احکام دینشان پیدا کنند.
در مورد استناد بنده به نظر آقای مطهری اگر دقت کرده باشید پست های ابتدایی بنده صرفا عقلانی بود و اگر هم استنادی به سخن آقای مطهری کردم استناد تعبدی نبود بلکه مویدی بر مطالب قبلی بنده بود. اینکه برده داری فرهنگ غلطی است کاملا معلوم است. نیاز به تاید جناب آقای مطهری ندارد. ولی چون احساس کردم طرف مقابلم حرف ایشان را قبول دارد سعی کردم از این طریق وارد شوم.
به هر حال بنده هم با شما موافقم که این مباحث در ظرفیت تاپیک نیست. ان شاء الله بزودی در آن تاپیک مذکور و تاپیک های دیگر این مباحث را دنبال می کنیم.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;400318 نوشت:
شاهد این مسئله هم این است که برده داری توسط اسلام رایج نگردید بلکه توسط فرهنگ های غلط و انحرافی بشر رایج شد. این خود گواه بر این است که غیر ممکن است برده داری در کشوری اسلامی رایج شود. چرا که اسلامی دینی است که با صدور احکامی در صدد حذف این فرهنگ بوده است.
5. درست است که ما سندی بر نسخ برده داری در اسلام نداریم. ولی به اعتقاد شما مگر ما برای نسخ احکام به سند نیاز داریم؟ برده داری فرهنگی بوده که در زمان ظهور اسلام در جامعه عربستان حاکم بوده است. اسلام از این ابزار برای اهداقفی استفاده کرد.

سلام بر برادر عزیز شریعت عقلانی

همانطور که حضرت عالی نیز مستحضر هستید ؛قبل از ظهور اسلام صورت های مختلف ازدواج در عرب جاهلیت مرسوم بود به طوری که گاهی یک زن چند شوهر داشت و یا دو مرد همسران خود را تعویض می کردند و ... ، دین مقدس اسلام ظهور کرد و تمامی صورت های ازدواج را صراحتا لغو و حرام اعلام کرد و تنها ازدواج عقدی را تا چهار زن به رسمیت شناخت« وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فىِ الْيَتَامَى‏ فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‏ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَالِكَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُوا» (نساء آیه 3) و اگر بترسيد كه مبادا درباره يتيمان (ازدواج با دختران يتيم) مراعات عدل نكنيد پس آن كس از زنان را به نكاح خود درآريد كه شما را نيكو (و مناسب با عدالت) است: دو يا سه يا چهار (نه بيشتر) و اگر بترسيد كه (چون زنان متعدّد گيريد) راه عدالت نپيموده و به آنها ستم مى‏كنيد پس تنها يك زن اختيار كنيد و يا چنانچه كنيزى داريد به آن اكتفاء كنيد، كه اين نزديكتر به عدالت و ترك ستمكارى است‏.

با توجه به این مسئله (و چند مسئله دیگر مانند حرمت تدریجی شراب و ...) معلوم می شود رویه شارع مقدس بر این بوده که اگر کاری را حرام می دانست و با آن مخالف بود ؛ صراحتا (در برخی موارد به تدریج) حرمت آن را بیان می فرمود، همانطور که شرب خمر و ... را صراحتا حرام اعلام کرد . ولی در مورد برده داری هیچ تصریحی بر حرمت آن نداریم همچنان که هیچ دلیلی بر نسخ هم نداریم .

چند همسری قبل از ظهور اسلام نیز رواج داشته، ولی بعضی از منتقدان به اسلام، چند همسری را یکی از پیامدهای منفی اسلام دانسته اند و به مخالفت با آن برخاسته اند، همین الآن نیز چند همسری در دیدگاه مردم بالاخص بانوان مذموم است در صورتی که شرع مقدس اسلام چند همسری را(با شرایط خاصش) امضاء کرده است.

اگر چه در اسلام (با توجه به روایات) اصل در تک همسری است اما گاهی اقتضا می کند که برخی چند همسر اختیار بکنند ؛ به نظر بنده برده داری نیز موضوعی شبیه به این مسئله هست؛ بنده قصد دفاع از برده داری ندارم، اما باید بر خود بقبولانیم که اصل در دین اسلام آزادی است اما گاهی ضرورت ایجاب می کند این آزادی از برخی از انسان ها سلب شود .

بر این باورم همانطور که برخی از اعمال عرب جاهلیت ، در زمان رسول خدا (صل الله علیه آله) حرام گردید اگر برده داری هم حرام بود بر شارع مقدس لازم و واجب بود که حرمت برده داری را به انسان ها اعلام کند ؛ با توجه به اینکه هیچ سندی بر نسخ و حرمت برده داری نداریم ، نمی توانیم بدون اینکه دلیلی از قرآن و روایات داشته باشیم حکمی را صادر کنیم .

همانگونه که خود نیز اشاره فرمودید اسلام در صدد محدود کردن برده داری بود اما هیچ گاه برده داری را از ریشه نفی نکرد ، بله انسان آزاد است و حق آزادی دارد اما گاهی ضرورت ایجاب می کند این آزادی (به مدت محدودی) از وی گرفته شود، باز هم عرض می کنم برده داری در زمان حاضر جایگاهی ندارد اما ممکن است زمانی فرا برسد که با صلاحدید ولی فقیه و یا با صلاحدید خود حضرت (عج) این امر دوباره رواج پیدا کند و ممکن هم هست رواج پیدا نکند ... (والله العالم)

البته این موضوع از منظر بزرگان اختلافی است ؛ برخی با توجه به استنباط خود ممکن است برده داری را جایز ندانند ، اما برخی بزرگان من جمله حضرت آیت الله مصباح یزدی (دامت برکاته) بر این عقیده اند که ممکن است در زمان ظهور با صلاحدید امام زمان (علیه السلام) دوباره این امر محقق گردد.

مسئله دیگر اینکه برای استنباط احکام شرعی علاوه بر اینکه مجتهدین از ادله اربعه (کتاب ،سنت ، اجماع،عقل) استفاده می کنند ، رسیدن به مقام اجتهاد و قدرت پیدا کردن بر استنباط احکام الهی، لازمه اش تسلط بر علوم فراوانی است که سال ها طول می کشد تا مقدمات اجتهاد فراهم شود .اگر حضرت عالی به این مقام نائل آمدید و قدرت استنباط دارید خوشا به سعادتتان اما اگر قدرت اجتهاد ندارید به فرمایشات خود با شک و تردید نگاه بکنید .
بنده هم مجتهد نیستم و قدرت بر استنباط هم ندارم ، لذا موظف هستم طبق امر ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط عمل کنم . ممکن است عمل خاصی در نظر من مذموم جلوه کند اما در واقع و حقیقت امر این عمل دارای مصالحی باشد که بنده بی خبرم .

هادی;403684 نوشت:
گر چه در اسلام (با توجه به روایات) اصل در تک همسری است اما گاهی اقتضا می کند که برخی چند همسر اختیار بکنند ؛ به نظر بنده برده داری نیز موضوعی شبیه به این مسئله هست؛ بنده قصد دفاع از برده داری ندارم، اما باید بر خود بقبولانیم که اصل در دین اسلام آزادی است اما گاهی ضرورت ایجاب می کند این آزادی از برخی از انسان ها سلب شود .


با سلام

اگه منظور از برده داری همون چند همسری آقایان بوده پس لطف کنید بگید منظور از حدیث زیر چی بوده

از امام باقر (ع) از قول خداوند «والمحصنات من النساء الاماملكت ايمانكم (نساء 24) پرسيدم. فرمود،هو ان يأمر الرجل عبده و تحته امته، فيقول له: اعتزل امرأتك و لاتقربها، ثم يحبسها عنه حتي تحيض ثم يمسها، فاذا حاضت بعد مسه اياه ردها عليه بغيرنكاح.

مالك به برده متأهل امر مي كند كه از همسرش دوري گزيند و با او نزديكي نكند، سپس زن را حبس مي كند تا حيض ببيند، (پس از پاك شدن) با او مواقعه مي كند و بعد از حيض بعدي زن را بدون ازدواج به شوهرش بازمي گرداند.

هادی;403684 نوشت:
اگر چه در اسلام (با توجه به روایات) اصل در تک همسری است اما گاهی اقتضا می کند که برخی چند همسر اختیار بکنند ؛ به نظر بنده برده داری نیز موضوعی شبیه به این مسئله هست؛ بنده قصد دفاع از برده داری ندارم، اما باید بر خود بقبولانیم که اصل در دین اسلام آزادی است اما گاهی ضرورت ایجاب می کند این آزادی از برخی از انسان ها سلب شود .

عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی

بدون شک دراینجا اصالت بر تک همسری , یک اصالت عرفی نمی تواند باشد و شما هم اشاره فرمودید در اسلام اصل بر تک همسری است و در روایات چنین آمده . اگر ممکن است در پاسخ و جمع بندی به این روایات هم اشاره بفرمائید .

یاحق

موضوع قفل شده است