لطفا خدا رو برا من اثبات کنید...

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

manmehdiam;93473 نوشت:
با عرض سلام و ادب
به نظرم در اين مورد مطالب بيشتري در خود اين سايت هم ميتوانيد بيابيد اما فکر کردم اگر چند جمله به شکل گزاره بيان کنم شايد بهتر از اظهار نظر و انشاي هر گونه دليلي باشد.
در ارتباط با مفهوم خدا و ادله اثبات آن مواردي قابل تامل است
بهتر است ابتدا دقيقاً براي خودتان مشخص کنيد منظورتان از «خدا» چيست؟ توجه کنيد دست کم تمامي اديان و مذاهب قائل به وجود خدا هستند ولي نکته بسيار بسيار مهم اين است که خداي هر يک از اين اديان با هم ديگر متفاوت و اغلب آنها تعاريف مختلفي از مفهوم خدا دارند.
شايد نقطه اشتراک اغلب آنها مفهوم آفريدگار باشد که توجه به اين نکته نيز بسيار مهم است.
به طور کلي به نظر ميرسد در اغلب اديان اصفاتي را براي آفريدگار و خالق قائل شده اند که بدين ترتيب خداي آن دين مشخص گرديده است.
به نظر ميرسد اکثر ادله عقلي در نهايت توفيق قائل به وجود آفريدگار است و توانايي چنداني در اثبات صفات آفريدگار ندارد

پس قبول دارید که خدای ادیان یکی نیس. و جالب تر اینکه خدا و افریدگار باهم فرق دارن! اگه خدا افریدگار نیس ، پی چکارس؟ اگه افریدگار خدا نیس ، پس خدا کیه؟!
پس از نظر شما ادله عقلی ناتوان از شناخت خداست. و ما ناتوان از شناخت عقلی.وای بر خدایی که موجودی خلق کنه ولی بهش توانایی شناخت خودشو نده...

اگه تو وجودت خلائی احساس کردی که هیچ چیز پرش نمیکرد به وجود خدا پی میبری ..........

عرض سلام و ادب

valentine_18h;93545 نوشت:
پس قبول دارید که خدای ادیان یکی نیس. و جالب تر اینکه خدا و افریدگار باهم فرق دارن! اگه خدا افریدگار نیس ، پی چکارس؟ اگه افریدگار خدا نیس ، پس خدا کیه؟! پس از نظر شما ادله عقلی ناتوان از شناخت خداست. و ما ناتوان از شناخت عقلی.وای بر خدایی که موجودی خلق کنه ولی بهش توانایی شناخت خودشو نده..

بدون شرح!

مرسی از پاسخ های کاملتون!!!:Gig:

[=&quot]عرض سلام و ادب
[/]
[=&quot]
[/]
[=&quot]هنگامي که از ادله عقلي سخن گفته ميشود، به اين نکته توجه فرماييد که نظريات و دستاوردهاي عقلي در بين عقل جمعي بشريت مشترک است. در يک زمان مشخص در باب گزاره[/][=&quot][/][=&quot]هاي عقلي اتفاق نظر وجود دارد[/].
[=&quot]گزاره 2+2=8 يک گزاره غلط از لحاظ عقلي است که انسانها در آن اتفاق نظر دارند[/] .
[=&quot]تمام انسانها معتقد به قانون اول و دوم و سوم نيوتون در فيزيک هستند. تمام انسانها به يک شکل معتقد به نظريات انيشتين و ....هستند و اين مشخصه استدلال عقلاني است. از لحاظ عقلي نتايج گزاره[/][=&quot][/][=&quot]هاي عقلاني از نظر هم[/][=&quot]ه انسانها يکسان است[/] .
[=&quot]اگر هر يک از اديان مدعي باشد که اثبات وجود خداي آن دين (مثلا الله را يا يهوه را يا ...) از لحاظ عقلاني و با برهانهاي خرد جمعي صورت گرفته و ميگيرد، نبايد حاصل براهين اين همه تفاوت داشته باشد ( از يهوه تا الله بسيار راه است[/]!)
[=&quot]به نظر ميرسد ضرورت وجود يک آفرديگار خالق نهايت دستيابي تعقل باشد. و البته مغلطه اي که از نظرها دور ميماند ، تفاوت مفهوم اين آفريدگار خالق با خدايي است که در اديان آسماني ويژگيهايي به آن افزوده ميشود. مثلا خدا دستور ميدهد که جهاد کنيد در راهش! يا از جهنم ميترساند يا وعده بهشت ميدهد يا ....مثلا خداي يهودي هاي اسرائيلي آنها را قوم برتر و برگزيده عالم ميداند و همينطوري مفتي اين افتخار را بديشان ميبخشد و مصيبتها و جنگها و قتلها و غارت ها و تجاوزها رنگ تقدس به خود ميگيرد و چرا که هزينه مخالفت با اين خداي خوب و مهربان! و اهل حال دادن غليظ به پيروان خودش! معمولا کمتر از مرگ نيست! مگر کسي جرات مخالفت با خدا را دارد ؟[/]

بسم رب الاعلی


المثتغاث بک یا صاحب زمان

با سلام خدمت همه دوستان
سال نو بر شما مبارک باد
آقای ابوالقاسم بنده هم دو سال پیش چنین حسی (انکار کردن) را که شما دارید داشتم .اما با یاری خداوند از پایه،باخواندن کتاب شروع به درست کردن عقاید کردم.
بنده چهار پیشنهاد در مورد کسانی که در بحث های اعتقادی شرکت می کنند دارم:
1-اعتقاد درستی را که از پیش داشته اید رها نکنید و زود خود را نبازید.
2-در هر بحثی شرکت نکنید و کم کم شروع کنید.
3-اگر دیدید بحثی را متوجه نمی شوید (در آن لحظه ای که عقاید را تحلیل می کنید)،یک روز به مغز خود استراحت دهید.زیرا گاهی اوقات مغزهنگ می کند واین خود باعث می شود که هر چیزی را که تحلیل می کنید متوجه آن مطلب نشوید.
4- با خواندن کتاب های درست و غیر فلسفی خود را ارتقاء دهید.
در آخر اینکه این ریزش دینی که در دل شما رخ داده است به دلیل این است که شما در باره دینی که از پدرتان به شما ارث رسیده،اطلاعی نداشته اید.اتفاقاً این حس در شما خوب است وبا اطلاعات درست آن را درست کنید.در قرآن هم آمده که دین خود را با تحقیق بدست آورید.
یا علی
انشاءا... ادامه پست در آینده:Gol:

بسم رب الاعلی



المثتغاث بک یا صاحب الزمان


با سلام خدمت همه دوستان بزرگوار
هنوز افرادی هستند که می گویند:خلقت و نظام هستی تصادفی پدید آمده است ونه مخلوقات را خالقی است،نه نظام رانظام دهنده ای!خلاصه گفتارشان این است:
این همه موجود بی شمار و احصانشدنی(غیر قابل شمردن)در مجموعه هستی،اتفاقی پدید آمده وخالقی وجود ندارد. یعنی ذرات و عناصر گوناگون در اندازه ها و موقعیت ها ی خاص،تصادفی در کنار یکدیگرقرار گرفته اند،تصادفی به مقدار لازم و متناسب با همممزوج شده،تصادفی در جو مناسب و ملایم طبع خود قرار گرفته،تصادفی با دیگر عناصر ترکیب شده و یکدیگر را تکمیل کرده اند،تصادفی در مدارهای شایسته دور و نزدیک هم جا سازی شده وتصادفی به یک مجموعه بی شمار و بی کران منظم و حیات آفرین تبدیل شده اند.تصادف دقیق و حساب شده!در اندازه های لازم وشایسته! تا آنجا که عناصر اصلی حیات مانند:اکسیژن و هیدروژن و... پدیدار،و مایه های زیست و زیستن آماده و مهیا گردیده است!!!
برای روشن شدن بیشتر موضوع،و برای آنکه ریشه این مغالطه کاری ها وپرده پوشی ها از بن زده شود،به یاری خدای متعال،مثال زیر را می آوریم:
ادامه پست در آینده
یا حسن:Gol::Mohabbat:

بسم رب الاعلی[=Times New Roman]


المثتغاث بک یا صاحب الزمان[=Times New Roman]

با سلام خدمت همه دوستان بزرگوار
شما اگر ده عدد توپ کوچک یک اندازه را بگیرید و از یک تا ده شماره گذاری نمایید،سپس آنها را در کیسه بریزید وآن را شدیداً تکان دهید تا کاملاً در هم شده و از ترتیب شماره خارج شوند ، پس از آن تصمیم بگیرید بر همان ردیف یک تا ده، آنها را از کیسه بیرون آوریدبیرون آورید،احتمال بیرون آوردن توپ شماره یک ،احتمالی از یک تا ده می باشد ، یعنی ممکن است در مرحله اول بیرون بیاید، ،یا دوم ،و یا درمرحله آخر که دهمین وآخرین است.حال اگر بخواهید شماره های یک و دو را بدنبال هم بیرون آورید، نسبت احتمال به یک تا صد می رسد، یعنی هم ممکن است در مرحله اول با هم بیرون بیایند،وهم ممکن است شما مجبور باشید یکصد بار این عمل را تکرار کنید تا موفق گردید.اما اگر خواستید شماره های یک و دو وسه را به ترتیب دنبال هم آورید،نسبت احتمال در اینجا یک تا هزار می گردد. یعنی ممکن است شما مجبور باشید یک هزار مرتبه این کار را تکرار نمائید.در مرحله بعد،بیرون آوردن شماره های یک ودو وسه وچهار که نسبت اوج می گیرد و به رقم یک تا ده هزار می رسد.یعنی ممکن است مجبور شوید ده هزار بار تکرار کنید تا خواسته شما تحقق یابد، و همین طور پیش بروید تا جایی که بخواهید همه آن ده عدد توپ شماره گذاری شده را به ترتیب شماره های یک تا ده بیرون آورید که نسبت احتمال به یک تا ده ها میلیون می رسد(1).این یک روش علم پذیرفته شده روشن!
حال ،اگر دیدگاه علمی چنین است که برای بیرون آوردن تصادفی تنها ده عدد متوالی از یک کیسه ، با نظم مورد نظر و ترتیب شماره ، این همه تکرار لازم می آید،دید علمی درباره چنین نظامی که امروزه آن را مشاهده می کنیم چه خواهد بود؟!نظم و نظامی که نه تنها مجموعه موجوداتش بیشمار و غیر قابل احصایند(احصا=شمارش)،بلکه موجودات درون یک موجودش نیز با دید علمی تیزبین و ابزار شناخته شده امروزین ،در شمار واحصا نیاید!حال،آیا هیچ ذی شعوری را می رسد که بگوید:این ها همه تصادفی به وجود آمده اند،و برای هر یک از آن ها اتفاقاً جزء مناسب آن پدید آمده،و از روی تصادف در کنار جزء دیگر جای گرفته و همینطور ،جزئی در کنار جزء دیگر،و بخشی در مسیر بخش آخر ،ردیف و همگن ودمساز آمده،و این نظم متحیّرالعقول شگفتی آفرین ایجاد گردیده است؟!!
پاورقی:
1-علم به ایمان دعوت می کند.تألیف:[=Times New Roman][=Calibri]A.cressy Morrisonد
ادامه دارد.... رد
یا حسین:Mohabbat::Gol:

عرض سلام و ادب

دوست عزيزم به گفته خودتان خوب دقت کنيد:

kindmother4;97084 نوشت:
آیا هیچ ذی شعوری را می رسد که بگوید:این ها همه تصادفی به وجود آمده اند،و برای هر یک از آن ها اتفاقاً جزء مناسب آن پدید آمده،و از روی تصادف در کنار جزء دیگر جای گرفته و همینطور ،جزئی در کنار جزء دیگر،و بخشی در مسیر بخش آخر ،ردیف و همگن ودمساز آمده،و این نظم متحیّرالعقول شگفتی آفرین ایجاد گردیده است؟!!


با اين گفته شما! پس هيچ ذي شعوري چنين مساله بديهي را با آن منطقي که شما گفتيد انکار نميکند. مثل آن است که کسي بگويد 2+2=8 درست است! هيچ ذي شعوري حرف اين بابا را قبول نخواهد کرد، مگرنه؟
بنابراين اگر تعداد اندکي انسانهاي مجنون و لايعقل و عقب مانده ذهني را کنار بگذاريم به عنوان مثال براي زمان حال ، هم اکنون حدود 6 ميليارد انسان ذيشعور در اين کره خاکي زندگي ميکنند و ميانديشند. به نظر شما چند نفر از اين 6ميليارد انسان ديدگاهشان درباره خدا با شما يکسان است؟ از اين تعداد حدود دو ميليارد مسيحي يک و نيم ميليارد بي دين، يک و نيم ميليارد مسلمان يک ميليارد هم بودايي و هندو هستند؟! خداي اسلام متعلق به 20درصد جمعيت دنياست (فعلا مذاهب بماند!) به کدام يک از اين جمعيت ها ميتوان گفت که بيشعورند؟!
دوست عزيز! اديان ابراهيمي يا اسماني 50درصد جمعيت دنيا را تشکيل ميدهند، پس حداقل 3 ميليارد انسان ذيشعور به خداي آسماني اعتقاد ندارند. منظور عرايض حقير صحت و سقم اعتقاد اين سه ميليارد انسان نيست، هدفم آن است که دوست عزيزم. بيشتر بينديشيم، مسئله به آن سادگي که ميفرماييد نيست.
ضمناً خواندن اين مقاله را به دوستان خوب توصيه ميکنم:

http://www.hawzah.net/per/magazine/at/001/AT00106.asp

manmehdiam;97131 نوشت:
عرض سلام و ادب
دوست عزيز! اديان ابراهيمي يا اسماني 50درصد جمعيت دنيا را تشکيل ميدهند، پس حداقل 3 ميليارد انسان ذيشعور به خداي آسماني اعتقاد ندارند. منظور عرايض حقير صحت و سقم اعتقاد اين سه ميليارد انسان نيست، هدفم آن است که دوست عزيزم. بيشتر بينديشيم، مسئله به آن سادگي که ميفرماييد نيست.
ضمناً خواندن اين مقاله را به دوستان خوب توصيه ميکنم:

http://www.hawzah.net/per/magazine/at/001/AT00106.asp


با سلام و ادب:Gol:

دوست عزیز

داشتن عقل و شعور برای انسان شرط لازم هست اما شرط کافی نیست، مهم استفاده از این نعمت خدادادی در مسیر شناخت حقیقت خود و عالم هستی است.

اگر انسان در ظاهر و باطن خود و هستی نیندیشد که چه بوده و چه هست؟ و اینکه خود و این بیکران هستی، بدون هدف و غایت آفریده شده و یا هدف و غایتی را دنبال می کند نمی تواند از قوه به فعلیت درآید.

اگر منکران خداوند بعنوان خالق هستی بخش و لاادری گرایان نتوانند با اینهمه نشانه و آیت به حقایق پیدا و پنهان هستی پی ببرند گو اینکه از شعورشان بهره ای نبرده اند و چه تفاوتی دارند با کسی که عقل و شعور ندارد.

پس مهم درک و فهم حقیقت است نه اینکه صرفاً چیزهایی را ببینند و یا بشنوند.

حقیقت دین یکی از صدها حقیقت هستی است و حقانیت و استواری یکی از ادیان الهی گواه دیگری است بر بهره مندی صحیح از این موهبت الهی یعنی عقل و شعور.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است