سوالاتی در مورد خواستگاری

تب‌های اولیه

89 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام مجدد

نقل قول:
اگر بنده جناب قضاوت رو نقد کردم به هیچ عنوان به ایشون مظنون نشدم . :labkhand:
همین جا از یه سوتفاهم پیشگیری کنم . عزیز دلم منم همچین منظوری نداشتم در پست قبلیم نظر و دید کلیت جامعه مذهبی مدنظرم بود. بعنوان مثال جناب اشکان در پستی اشاره داشتن اگر خانمی خارج از حیطه خانواده با اقایی اجازه خواستگاری غیر مستقیم بده یعنی حتما مشکل داره!!!
اینجا دو احتمال وجود داره یا میتونه مشکل داشته باشه یا نداشته باشه . البته بنده هم باز طبق نظر شخصیم که حاصل عقاید شخصیم هست موافق خواستگاری مستقیم نیستم و معتقدم اقا حتی الامکان از واسطه معتمد استفاده کنه. ا
حقیقت اینه خیلی سخت گیری بیش از حد هم خوب نیست . البته موضع خودم رو مشخص کنم که موافق هر رابطه ای تحت عنوان اشنایی نیستم که تنها چیزی که ازش بدست نمیاد شناخته.

نظر بنده این بود که میشه با قضیه خواستگاری و اشکالش منعطف تر اما در چارچوب عقل و شرع برخورد کرد.
یه سوال بجا و خوبی هم دوستمون سرکار ماه بانو پرسیدن در مورد عدم حمایت خانواده در جایی که پسری خودش مستقلا پیشنهادی به خانم مورد نظرش بده
حقیقتا سوال خوبیه
نظر بنده اینه اصلا خواستگاری نباید تا وقتی در موضع اطمینان نیست از جانب اقا یا خانوادش صورت بگیره یعنی تا وقتی خانواده از خواستار دختری بودن و پسری از حمایت خانوادش مطمئن نیستن حق نداره ذهن خانمی رو درگیر کنه.
نکته اخر هم اینکه واقعا اینجا نمیشه فردی فرد دیگه رو در این مسائل قانع کنه چون تفاوت ها طبیعیه تا وقتی در حدود شرعی و عقلی باشه.
صحبت اخرم جناب قضاوت !

نقل قول:
فقط نمیدونم این نسبت ها رو بنده کی و کجا دادم ؟؟؟!!!

فکر کنم منظور بنده رو متوجه نشدین و ضمن اینکه برداشت نهایت منفی از نوشته های بنده داشتید :ok:

دوست گرامی سرکار ماه بانوی عزیز قطعا قصد از دین خارج خواندن کسی رو ندارن فقط از جایگاه یه خانم بسیار پایبند نظر خودشون رو بیان می کنن که نکات قابل تاملی هم درش نهفته هست هر چند کمی اختلاف نظر دارم در مواردی با ایشون
بحث اروم تر و منطقی تر ادامه داده بشه به نتیایج بهتری میشه رسید

بی دل;88371 نوشت:
با سلام مجدد

همین جا از یه سوتفاهم پیشگیری کنم . عزیز دلم منم همچین منظوری نداشتم در پست قبلیم نظر و دید کلیت جامعه مذهبی مدنظرم بود. بعنوان مثال جناب اشکان در پستی اشاره داشتن اگر خانمی خارج از حیطه خانواده با اقایی اجازه خواستگاری غیر مستقیم بده یعنی حتما مشکل داره!!!
اینجا دو احتمال وجود داره یا میتونه مشکل داشته باشه یا نداشته باشه . البته بنده هم باز طبق نظر شخصیم که حاصل عقاید شخصیم هست موافق خواستگاری مستقیم نیستم و معتقدم اقا حتی الامکان از واسطه معتمد استفاده کنه. ا
حقیقت اینه خیلی سخت گیری بیش از حد هم خوب نیست . البته موضع خودم رو مشخص کنم که موافق هر رابطه ای تحت عنوان اشنایی نیستم که تنها چیزی که ازش بدست نمیاد شناخته.

با سلام خدمت سرکار بی دل عزیز :hamdel:
من متوجه منظورتون شدم که دید کلی جامعه رو عرض کردین

بله من هم با موردی که شما در مورد حرف جناب اشکان اشاره کردین مخالفم و در پست 38 همین تاپیک اشاره ای کردم به این مضمون :

نقل قول:
به نظر بنده به طور کلی خیلی مناسب نیست که مستقیماً از خود دختر پرسیده بشه ، مگر در مواردی نادر و خاص


که این موارد واقعا کم و نادر هست و نظر اصلی بنده بر این نوع خواستگاری نیست ولی به هیچ عنوان کسی رو که چنین عقیده ای داشته باشه متهم نکردم .

ممنونم از نظرات تون
موفق و سربلند باشید :Gol:

سلام و درود:Gol:

فکر کنم وقت آن رسیده که کارشناسان محترم سایت در این مورد نظرات و دیدگاه تخصصیشون رو ارائه بدهند تا به جمع بندی و درک درست و روشنی از این موضوع برسیم:ok:


یا علی

باعرض سلام خدمت تمامی کاربران ، کارشناسان و مدیران
بنده به نظرم برای جمع و جور کردن این تاپیک نکات زیر مفید باشه :
1- ارتباط مستقیم پسر با دختر باعث وابستگی است نه شناخت و پسر و دختر در دوران وابستگی چیزهایی رو نادیده و یا بی اهمیت تلقی می کنند که بعد از گذشت مدتی از زندگی این موضوعات باعث ناسازگاری آنها می شود پس وابستگی پشمان کننده است.
2- ما باید یاد بگیریم همانطور که چیزهایی را در زندگی به دست می آوریم چیزهایی را از دست می دهیم
3- قبل از اطمینان به وجود احساس مشترک و همخوانی شخصیتی سرمایه گذاری روی فرد مورد علاقه نکنیم
4- توان نه گفتن و نه شنیدن که جز مهارت های جرأت ورزی است را یاد بگیریم
5- به خواسته و رضایت و یا عدم رضایت طرف مقابل احترام بگذاریم و خود خواه نباشیم .
6- واسطه های امین و کاربلد با تجربه برای ایجاد پل ارتباطی انتخاب کنیم.
7- در مورد شنیدن های مکرر و غیر عادی واژه نه ریشه یابی روان شناختی کنیم شاید مهارت های ارتباطی مناسبی نداریم و یا در معرفی کردن خودمان به طرف مقابل توانایی لازم را نداریم.
موفق باشید.

با سلام
قضاوت عزيز پسر اين رسم ادبت ما رو کشته............
بنده مي گويم نفس اين نوع خواستگاري مشکل دارد. بله اگه دختر خانم تک و تنها باشند، ميشه فرض کرد که شما از خود ايشان مثلا در ضمن يک دعوت به صرف شام خواستگاري کنيد.
.........
اما علت اينکه نفس اين نوع حرکت مشکل دارد اين است که به بهانه ازدواج خواهي نخواهي احساسي و حداقل يک مشغوليت ذهني ايجاد مي شود. و چون رسمي نيست(يعني پدر و مادر آگاه نيستند) روابط مخفيانه و با ترس انجام ميگيره!
............
اون چيزي که شما مي گوييد(تبعات جواب منفي در حضور همه) مفسده نيست تا ما بخواهيم با ا
ين نوع خواستگاري دفع مفسده کنيم.واتفاقا اگر جواب از سوي بزرگترها منفي باشد، اين نوع خواستگاري بيشتر مفسده به بار مي اورد... چون شما احساس خود را بروز داديد.. يه خورده تامل کنيد...
..............
نکته سر همين جزئيات است.. طبق ادعاي خودتان اگر هم دختر فرهيخته بگويد.. با پدرم يا خانواده ام تماس بگيريد.تازه ميرسيد به خانه اول ان هم تماس و درخواست اجازه براي امر خير...
حالا آمديم شما گفتيد من مي خواهم با شما ازدواج کنم...(لا محاله قبلش حرف هاي ديگري رد و بدل ميشه) و او گفت چرا؟ و اينکه مگه من چه خصوصيتي دارم و...(شروع يک ...بفهم ديگه بابا..)
حالا نمکي بيار دل شکسته بار کن...
.........
جناب قضاوت عزيز.. قربون اون دل رنجور و نازکت برم...منظورم شماي نوعي بود.. عزيزم نه شخص شخيص شما.
باز هم اگر بيان بنده ناقص بوده و چنين معنايي رو به شماي مخاطب القاء کرده ؛ پوزش مي خواهم!
و دليل اينکه به جاي خانم ها خوب پاسخ مي دهم اينه که رشته بنده حقوق است...
و ديدم و پرونده هاي زيادي رو در خصوص کلاهبرداري از اين موجودات پر احساس رو خوندم.

salam, mojodate nazanine ,,, shod por ehsas ta mikhastam beporsam ina kian shoma virayesh
kardin hala in mojodate por ehsas kian?

سلام و درود:Gol:

guest;88872 نوشت:
salam, mojodate nazanine ,,, shod por ehsas ta mikhastam beporsam ina kian shoma virayesh
kardin hala in mojodate por ehsas kian?

فکر کنم مقصود جناب اشکان از پراحساس و نازنین !! خانم ها بودند:Cheshmak:

البته نوع تقریرشون فک کنم به دل بعضیا نشینه و نچسبه و در کل نپسندند :khandeh!:

سلام و درود بر برو بچه های ِ :Gol:

امیدوارم حال همگیتون از بنده بهتر باشه:Nishkhand::ok:

ashkan62;88844 نوشت:

قضاوت عزيز پسر اين رسم ادبت ما رو کشته............

ای کاش به جای کشتن بیدارتون می کرد:khaneh:

رسم سختی نیست :Cheshmak: اکثر بچه های سایت آشنا هستند و واقفند بر این رسم:Nishkhand:

ashkan62;88844 نوشت:
بنده مي گويم نفس اين نوع خواستگاري مشکل دارد.

راستش نمی دونم این فتوا با این نوع کلام مربوط به کدام مرجعه ولی از نظر مرجع حقیر این نوع خواستگاری اشکالی نداره:Cheshmak:

ashkan62;88844 نوشت:
بله اگه دختر خانم تک و تنها باشند، ميشه فرض کرد که شما از خود ايشان مثلا در ضمن يک دعوت به صرف شام خواستگاري کنيد.

عجب لوکیشنی (صحنه نمایش) طراحی کردید:Khandidan!: دقیقاً مثل فیلم ....:Cheshmak:

بزرگوار بنده توضیح دادم در چه حد و حدودی این کار انجام بگیره!! چنانکه انجام می گیره:Narahat az:

جاده خاکی ممنوع:Khandidan!: جاده در دست تعمیر است :Nishkhand:

ashkan62;88844 نوشت:
اما علت اينکه نفس اين نوع حرکت مشکل دارد اين است که به بهانه ازدواج خواهي نخواهي احساسي و حداقل يک مشغوليت ذهني ايجاد مي شود. و چون رسمي نيست(يعني پدر و مادر آگاه نيستند) روابط مخفيانه و با ترس انجام ميگيره!
............

مشخصه که پست های قبلی رو مطالعه نفرمودید !! البته به گفته ی خودتون :Cheshmak:شاید به دلیل کشته شدن توسط رسم ادب بنده بوده:Khandidan!:

بزرگوار در پست های قبلی اشاره شد !! قرار نیست روابط مخفیانه ای شکل بگیره:Narahat az:

ashkan62;88844 نوشت:

اون چيزي که شما مي گوييد(تبعات جواب منفي در حضور همه) مفسده نيست تا ما بخواهيم با اين نوع خواستگاري دفع مفسده کنيم.واتفاقا اگر جواب از سوي بزرگترها منفي باشد، اين نوع خواستگاري بيشتر مفسده به بار مي اورد... چون شما احساس خود را بروز داديد.. يه خورده تامل کنيد...
..............

این ها هم بهشون پرداخته شده در پست های قبلی !!!

ashkan62;88844 نوشت:

نکته سر همين جزئيات است.. طبق ادعاي خودتان اگر هم دختر فرهيخته بگويد.. با پدرم يا خانواده ام تماس بگيريد.تازه ميرسيد به خانه اول ان هم تماس و درخواست اجازه براي امر خير...

حالا آمديم شما گفتيد من مي خواهم با شما ازدواج کنم...(لا محاله قبلش حرف هاي ديگري رد و بدل ميشه) و او گفت چرا؟ و اينکه مگه من چه خصوصيتي دارم و...(شروع يک ...بفهم ديگه بابا..)
حالا نمکي بيار دل شکسته بار کن...
.........

اگر نفرموده بودید که رشته ی حقوق هستید فکر می کردم فیلمنامه نویس هستید آخه دیالوگ های خوشگلی می نویسید:Khandidan!:

در پست های قبل به این موضوع پرداخته شد که قرار نیست این همه دیالوگ داشته باشیم:ok:


ashkan62;88844 نوشت:

جناب قضاوت عزيز.. قربون اون دل رنجور و نازکت برم...منظورم شماي نوعي بود.. عزيزم نه شخص شخيص شما.

آیا کسی بین دوستان هست که اگر واژه ی نفهم رو بهش نسبت بدهند ناراحت نشود!! :Ghamgin:

پس به جای عیب گذاشتن بر روی دل این و اون و نازک و رنجور خواندن نزاکت ادبی داشته باشید!!!!!:ok::Narahat az:



ashkan62;88844 نوشت:
و ديدم و پرونده هاي زيادي رو در خصوص کلاهبرداري از اين موجودات پر احساس رو خوندم.

دوست بنده هم سمتی در دادگاه داره ! و بنده هم پرونده های زیادی از هردوطرف دیدم منظورم از هر دو طرف دسته بندی هستش که شما اختراع کردید و بنیان گذارش هستید :
موجودات پر احساس (خانم ها ) و موجودات ....احساس (آقایون) :Khandidan!: :Khandidan!: :Khandidan!:

دیروز خبری رو خدمت بچه های سایت عرض کردم همراه با لینک با این مضمون «15 سال از زنم کتک می خوردم» منبعش هم سایت تابناک بود!! البته توی سایت نذاشتم و توی مسنجر برای دوستانی که در لیستم بودند ارسال کردم!!

این خبر دسته بندی شما رو یه کم می بره زیر جواب !!! ببخشید زیر سئوال:Khandidan!:

شاد و سلامت باشید:Gol:

یا علی

با سلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.:kharej:

خانوم ها، آقایان؛ اصولا در این ساعت شب لاگ این شدم تا این مطلب رو به استحظار برسانم؛ این مطلب در رابطه با نحوه آشنایی دختر و پسر از کتاب بهشت خانواده است :

درس هشتادم: خواستگارى: گفگوى پسر با دختر
باتوجه به آنچه در درسهاى گذشته گفته شد، اكنون پسر و دخترى خود را با شرايط اسلامى وفق داده و مى خواهند وارد مذاكره شوند. گاهى گفته مى شود: چه مانعى دارد كه پسر و دختر صيغه عقد موقتى ميان خود اجرا كنند و مثلا مدت يك ماه با يكديگر در رفت و آمد باشند تا به خصوصيات روحى و اخلاقى يكديگر واقف شوند و اگر توافق حاصل شد، عقد موقت را به دائم تبديل كنند.
البته چنين كارى از نظر احكام اوليه اسلام مانعى ندارد، ولى اگر دختر مثلا احتمال دهد پسرى كه به خواستگارى او آمده و چنين پيشنهادى مى كند، بازيگر و شياد است و مى خواهد در مدت يك ماه با دختر معاشقه و ملامسه اى داشته باشد و پس از اطفاى شهوت و ارضاى غريزه خويش، بهانه اى بگيرد و بگويد اختلاقت با من سازگار نيست، چه بايد كرد؟ بنابراين، تا دختر صداقت و صراحت پسر را باور كند، نبايد پيشنهادش را پذيرد.
پيشنهاد مناسبى كه به نطر مى رسد اين است كه اين پسر و دختر تا مدتى محدود، بدون اجازه صيغه عقد و ارتباط محرمانه و نزديك، در مسير مطالعه يكى از كتبى كه در زمينه روابط زن و شوهر و حقوق و وظايف اسلامى آنها نوشته شده است قرار داشته باشند. مثلا جلد اول همين كتاب و حتى قسمتهاى قسمتهاى معينى از آن را كه روابط و حقوق و وظايف كلى زن و شوهر را بيان مى كند، هر دو نفر مطالعه كنند و يا اگر سواد ندارند، شخص ديگرى براى آنه بخواند و ايشان گوش دهند و در آخر به مذاكره بنشينند و عقيده خود را نسبت به آن بيان كنند.
با اين روش، اولا از طرز تفكر و خصوصيات اخلاقى يكديگر اطلاع حاصل مى كنند و ثانيا ضمن مذاكره، از يكديگر قول پيمانهايى مى گيرند و مقدارى را هم كه شرعا و قانونا ممكن باشد، ضمن عقد لازمى در قباله قيد مى كنند. مثلا ضمن مذاكرات پسر و دختر پرسشهايى مطرح مى كنند و از نحوه پاسخى كه مى شنوند، به روحيه و اخلاق يكريگر واقف مى شوند. ما در اينجا شانزده پرسش از جانب پسر و چهارده پرسش از جانب دختر را مطرح مى كنيم تا براى پرسشهاى ديگر آنها نمونه اى باشد، علاوه بر آنكه اين سى پرسش شامل تمام حقوق و وظايف زن و شوهر است و هر دختر و پسر مسلمانى قبل از ازدواج بايد آنهارا بداند.

کسانی را هم میشناسم که از این روش در حال نتیجه گیر هستند:khandeh!:، پس نگویید عملی نیست.

کلا بگویید نظرتون با همچین روشی چیست؟
دکمه صلوات رو هم که بعد صلوات فرستادن فشار بدید و برام دعا کنید، کلی بهم حال دادید؛ به هر حال اولین پستمه دیگه

سلام
دختر 25 ساله ای هستم و خواستگار های جور واجور زیاد دارم ولی تا حالا تعداد کمی از اونها مورد پسند من و خانواده بوده ولی من به خاطر تردید وترس زیاد همون ها رو هم از دست میدم چون دختر خیلی حساس وعاطفی هستم بیشتر از هر چیز دنبال یک شریک روحی هستم به این خاطر میترسم طرف منو درک نکنه یا اون اتظارات عاطفی رو براورده نکنه. خواهش میکنم راهنماییم کنید چطور بفهمم طرف از این بابت چطوریه؟؟ چه سوالهایی مطرح کنم؟؟
(در ضمن خانواده ایی مذهبی هستیم و ایمان واخلاق و اصالت جزء ملاکهای اولیه ام هست واین ملاک که مطرح کردم در مرتبه بعد بررسی میکنم که کم میارم) ممنونم...

hush dragon;135662 نوشت:

سلام، ببخشید.می خواستم از برادرا و خواهرای گرامی خواهش کنم کمکم کنن.
مدتیه که به دختر عموم علاقه دارم . هر دو از خانواده مذهبی هستیم و خجالت می کشم این موضوع رو به کسی بگم. جز خودم و خدا کسی از این علاقه با خبر نیست. از وقتی که به اون علاقه مند شدم (نزدیک به 3سال) بیش از یکی دو بار باهاش حرف نزدم اونم در حد یک جمله مثلا "دختر عمو فلان یکارت داره". همیشه هم سعی کردم نگاهمو ازش بدزدم.
اه،دیگه نمی دونم چکار کنم. نمی دونم که اون بهم علاقه داره یانه؟موندم چکار کنم.
کمکم کنین ...

با سلام و احترام

شما كه در تاپيك زير پست 20 براي همين مشكلي كه از جانب خودتون مطرح كردين به جناب حميد رضا راهكارهاي مختلفي دادين!!! :

چطور می‌شه علاقه ی دختری که قصد ازدواج باهاش داریم قبل از ابرازفهميد؟

.

سلام دوستان خوبم
من 25 سالمه خیلی علاقه دارم ازدواج کنم اما تا به این سن حتی یک خواستگار هم نداشتم
با اینکه خانواده خیلی خوب و در حد معمول مذهبی دارم, خودم هم میگن دختر خوب و سالمی ام از نظر ظاهر هم متوسطم, نه زشتم نه زیبا اما هیچ کس تا حالا برای ازدواج سراغم نیومده
همه دوستام و اطرافیان هم سن و سالم ازدواج کردن اما من هنوز مجردم
نمیدونم چیکار کنم. کسی میتونه کمکم کنه؟

سلام بر شما دوست عزيز :Gol:

hasti_khanum;142166 نوشت:
من 25 سالمه خیلی علاقه دارم ازدواج کنم اما تا به این سن حتی یک خواستگار هم نداشتم

[="Teal"]سنتون زيادم نيست نگران نباشيد تعداد خواستگار مهم نيست گاهي براي كسي تعداد زيادي خواستگار مياد و هيچ كدومشون مناسب نيستن و گاهي هم يه خواستگار براي فردي مياد ولي فرد مناسبيه و با هم خوشبخت ميشن :ok:[/]

[="Teal"]عوامل گوناگوني ممكنه نقش داشته باشه كه باعث بشه خواستگار كم باشه عواملي چون عدم رفت و آمدهاي مناسب خانوادگي با ديگران (نميدونم از اين جهت خانواده شما چه ويژگي دارن ) گاهي كنار كشيدن خود دختر از فعاليت هاي مناسب اجتماعي و مذهبي و .. نشون ندادن قابليت ها و توانايي ها و ...[/]

سعي كنيد با فكر زياد به اينكه خواستگاري براتون نيومده خودتونو اذيت نكنيد چون ممكنه باعث ايجاد اضطراب و كاهش اعتماد به نفستون بشه و ممكنه حتي به دليل اين تفكرات وقتي خواستگارم بياد دقت كافي در تحقيق نكنيد و بعدها براتون مشكلاتي به وجود بياره .

[="Teal"]هنرهاي خودتونو در معرض نمايش بزاريد , در فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي مناسب شركت كنيد [/]

hasti_khanum;142166 نوشت:
همه دوستام و اطرافیان هم سن و سالم ازدواج کردن اما من هنوز مجردم

مهم اينه كه نتيجه ازدواج چي باشه چند سال دير يا زود ازدواج كردن اهميتي نداره البته دنبال راهكار بودن كار درستيه ولي اگه فكراي منفي زياد تو ذهنتون باشه در عرصه عمل ممكن نتونيد خوب عمل كنيد .

[="Teal"]مطالب اين لينكو مطالعه كنيد حتما به دردتون ميخوره . [/]

راهکارهای خواستگار یابی ویژه افراد کم خواستگار---- ازدواج مجردا

hasti_khanum;142166 نوشت:
اما تا به این سن حتی یک خواستگار هم نداشتم

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
دوست گرامی به سایت اسک دین خوش امدید
تایپیک زیر هم می تواند کمکتان کند
راهکار موقت برای خانم هایی که خواستگار ندارند

سلام خدمت کارشناسان محترم می شه همه پست های منو تو این موضوع پاک کنین. ممنون می شم

hush dragon;162368 نوشت:
سلام خدمت کارشناسان محترم می شه همه پست های منو تو این موضوع پاک کنین. ممنون می شم

سلام دوست بزرگوار
خودتون از قسمت ویرایش میتونید پستتون را حذف کنید.

مسیحا;162480 نوشت:

سلام دوست بزرگوار
خودتون از قسمت ویرایش میتونید پستتون را حذف کنید.

با سلام و احترام

كاربران گرامي به مدت يك هفته ميتونن پست شون رو ويرايش يا حذف كنند.
اما جناب hush dragon درخواست كرده بودند تمام پست هايي كه قبلا در اين تاپيك زدند حذف بشه كه انجام شد.

با تشكر :Gol:

سلام
سری به خواستگاری من آمده.سه ماه با حضور خانواده ها خواستگاری رفته و با هم رفت و آمد داشته اند.به مدت یک ماه و نیم است این خواستگاری بهم خورده اما دختر خانم باز به آقا پسر پیام میدهد آقا پسر بدون اینکه پیام را بخواند آن را پاک میکند.دلیل پسر اینکه برادران دختر دخالت میکردند و دختر از اونها تأثیر میگرفته.با این دلیل و ادامه دادن پیام دختر به پسر توی زندگی آینده من تأثیر داره؟ جواب من به آقا پسر چی باشه؟ ممنون از پاسخگوییتون

سلام ببخشید دوست خوبم به نظرم یکم سوالتون گنگه میشه بیشتر توضیح بدید؟ اون آقا پسر رفته خواستگاری یه دختر خانوم دیگه که خواستگاری بهم خورده یا نه خواستگاری شما بهم خورده؟؟

مهسان;236210 نوشت:
سلام ببخشید دوست خوبم به نظرم یکم سوالتون گنگه میشه بیشتر توضیح بدید؟ اون آقا پسر رفته خواستگاری یه دختر خانوم دیگه که خواستگاری بهم خورده یا نه خواستگاری شما بهم خورده؟؟

سلام
بله خواستگاری دختر قبلی بهم خورده
واون دختر بهش اس میده ولی آقا پسره میگه که من پاکش میکنم و نمیخونم

:Gig::Gig::Gig:
شرایط سختیه/ای کاش کارشناسا راهنمایی کنند

xxyz;236223 نوشت:
سلام
بله خواستگاری دختر قبلی بهم خورده
واون دختر بهش اس میده ولی آقا پسره میگه که من پاکش میکنم و نمیخونم

سلام
به پسر بگین خیلی محکم و رسمی به دختر بگه داره ازدواج میکنه و دیگه پیام نده که در این صورت شمارشو عوض میکنه... و اگه بازم پیاما ادامه داشت حتما خطشو عوض کنه
شاید برای پسر سخت باشه ولی این عوض کردن خط در صورت عدم قطع ارتباط از سوی اون دختر لازمه

xxyz;236107 نوشت:
سلام
سری به خواستگاری من آمده.سه ماه با حضور خانواده ها خواستگاری رفته و با هم رفت و آمد داشته اند.به مدت یک ماه و نیم است این خواستگاری بهم خورده اما دختر خانم باز به آقا پسر پیام میدهد آقا پسر بدون اینکه پیام را بخواند آن را پاک میکند.دلیل پسر اینکه برادران دختر دخالت میکردند و دختر از اونها تأثیر میگرفته.با این دلیل و ادامه دادن پیام دختر به پسر توی زندگی آینده من تأثیر داره؟ جواب من به آقا پسر چی باشه؟ ممنون از پاسخگوییتون

سلام
به نظرم اگه خود آقا پسر کاملا قاطعانه به اون دختر خانم بگه قصد ازدواج با کس دیگه ای رو داره و قضیه اش با ایشون تموم شده مطمئنا اون خانم دست برمیداره .
فکر میکنم از طریق همون اس ام اس باشه بهتره اگه ادامه پیدا کرد ، میتونه به اون خانم بگه که این وضعیت رو برای خانواده اش یا برادرانش توضیح خواهد داد .
انشاءلله خوشبخت بشین.

بسمه تعالی

اول این مساله رو با خانواده در میان بذارید چون مساله خیلی حساسه

دوم راجع به پسره بیشتر تحقیق کنید ، رابطه با چه افرادی داره

سوم درباره رابطه اش با دختری که پیام میده

مواظب باشید

انشاءالله که مشکلت حل بشه:hamdel:

سلام

دختری هستم22 ساله.امسال متاسفانه سه مساله خواستگاری برام پیش اومد و این سه مورد باعث زدگی من از مردان شده.

میدونم دارم اشتباه میکنم ولی متاسفانه افکار بد رهام نمیکنن.بذارید براتون توضیح بدم»در خواستگاری اول که خوب به دلیل تفاوت زیاد سن و اینکه اصلا از لحاظ ظاهری به هم نمیخوردیم مجبور شدم طرف مقابلم رو رد کنم البته دلایل دیگه ای هم داشت مثلا اینکه اون آقا پسر برگشتن گفتن که مادرشون بسیار پیر و مریضه و از بین تمام فرزندان خانواده تنها ایشون هستن که باید بغل دست پدر و مادرشان باشند و به انان خدمت کند که من به دلیل خاطره بدی که در این مورد در زندگی پدر و مادرم داشتم و حق مادرم به خاطر این مساله پایمال شده نتوانستم با این مساله کنار بیام.
2.خواستگاری دوم آقا پسری بودن که شدیدا خشک مقدس بودن.البته شاید نشه اسم خشک مقدس رو به ایشون داد بلکه بدتر.وقتی صحبت میکردن من احساس میکردم که یک آدم فضایی داره صحبت میکنه.عملا ایشون نه از لحاظ مالی در رتبه خوبی بودن و نه از لحاظ اخلاقی و سایر موارد ولی بسیار پررو بودن و ادعا داشتن.و در همان جلسه معارفه داشتن میگفتن که حرف هم حرف ایشونه که من در همان لحظه داشتم به منتفی بودن این ازدواج میکردم.
3.و بدترین خواستگاری که آخرین خواستگاری بود این بود که آقا پسر سوم ظاهرا از لحاظ همه چی کامل بودن.و هیچ مشکلی دیده نمی شد.و اتفاقا من بسیار خوشم آمده بود.ایشان معرفی شده بودند و تا آن موقع همدیگر رو ندیده بودیم.ولی وقتی این جلسه تمام شد دیگر خبری از ایشان نشد و من ان موقع بدترین روزها رو سپری کردم.ببینید من دختری کاملا مذهبی هستم و توقعاتی که از ازدواج داشتم با خیلی از دختران حاضر فرق میکرد و همیشه سعی دارم خدا را در کارهایم در نظر داشته باشم و رضایت او را بجویم.
و با زنگ نزدن ایشان من تنها اشکالی که میتوانستم بگیرم به خاطر ظاهر بود.البته ظاهر ایشان خیلی سرتر از من نبود و خوب من هم ظاهری عادی دارم و خدا را شکر هیچ نقصی در ظاهر خود ندارم.ولی از بابت این مساله مطمئن بودم که تنها اشکال همین اشکال بود که حتما ایشون به دنبال دختری بسیار زیبا بودند.خود ایشان کسی نودن که اگر جایی میرفتند به خاطر شرایط خوبی که داشتند پذیرفته میشدند.
حال من بین دو راهی گیر کرده ام.از طرفی دیگر حاضر نیستم خواستگار اینگونه به خانه ما بیاید و بلا نسبت انگار که به مغازه ای رفته که حالا بخواهد جنس را بپسندد یا نپسندد و از طرف دیگر از یه سری ازدواجهای مدرن حاضر خوشم نمی آید و ان را خداپسندانه نمیدانم.خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید؟البته زدگی حاضر من از اقایون رو هم در نظر بگیرید چون فکر میکنم تنها چیزی که برایشان خیلی مهم است همان ظاهر بسیار زیباست:Gig:

اصلا مشکلی نیست یه جمله ای هست که می گه خلایق هر چه لایق
انشالله از اون بهتر نصیبتون بشود شما با خوب کسی معامله کردین پس نگران نباشید

سلام
خانم tavvab ان شاالله كه خدا تو همه مراحل زندگيتون ياور و همراهتون باشه
اينطور كه شما ميگيد خواستگار اول و دوم مورد پسند شما نبوده اما خواستگار سوم رو مورد مناسبي در نظر گرفتيد، اما ايشون بعد از خواستگاري ديگه خبري ازشون نشده.خواهرم شما فكر ميكني كه مشكل از شماست! چرا يه لحظه فكر نمي كني كه مشكل از خوستگار شما باشه؟؟؟شايد خواستگار مناسب شما نبوده و خدا به كمكتون اومده و شر اون رو از شما دور كرده! ببينيد بعضي از مردها از دختر هايي خوششون مياد كه خيلي امروزي ميگردن(بدون چادر، با ارايش كامل، عطر و ادكلن هاي خيلي خوشبو و ...).خيلي بگو و بخند داشته باشن و يه جورايي مرزي بين محرم و نامحرم رو زير پا بزارن.دختر هايي كه به قول اونا خوشگل و شيك باشن .
اما همچين ادمايي به دنبال عفت نيستن به دنبال حجاب نيستن دنبال دختري هستن كه با ارايش غليظش اون خواستگار و جوون رو فريب ميده .
هيچ وقت نبايد به خاطر همچين ادمهايي ارزشهامون رو كنار بزاريم و به خودمون سر كوفت بزنيم كه چرا اين جور آدمها مارو انتخاب نكردن و به ما بي توجه هستن.
ارزش وجودي خودتون رو با همچين آدمهايي(آدمهاي زده ارزش)نسنجيد.كه بخوايد ببينيد اين طور آدمها شما رو قبول دارن يا نه؟
تو اين زمونه نميشه كسي رو خوب شناخت
پس خيلي دقيق در مورد خواستگاراتون تحقيق كنيد.در ضمن هر انساني هم كم و كاستي داره.قطعا خواستگار بي عيب نيست.كسي رو انتخاب كنيد كه عيبش رو بشه اصلاح كرد.عيبش به آخرتش آسيب نزنه.

نمي دونم چقدر تونستم كمكتون كنم ولي قسدم فقط كمك بود بس.
شاد باشيد

vahid.q;244041 نوشت:
اصلا مشکلی نیست یه جمله ای هست که می گه خلایق هر چه لایق انشالله از اون بهتر نصیبتون بشود شما با خوب کسی معامله کردین پس نگران نباشید

بله برای اقایون خیلی راحته حرف زدن البته ببخشید
قبول کنید تو این زمونه دخترهای مذهبی بیشتر عذاب میکشن از یه طرف نبود خواستگار مناسب و از طرف دیگه فشار خانواده و حرف و حدیثهای اطرافیان(مخصوصا اگه خانواده باهات همفکر نباشن)
خانم تواب عزیز واقعا میفهمم چی دارین میگین از نظر من هم تو ازدواجهای سنتی دختر خانم پشت ویترینه یه روز مادر میان یه روز خواهر میان پسندیده شدی اقا پسر میاد پسندیده شدی بعدا صحبت میکنن یکم هم که از دین حرف میزنی برچسب خشکه مقدس میخوری و تموم مگه عروسی با گناه نخواستن خشکه مقدسیه؟؟
عزیز توکل بر خدا کنه همین

بسمه تعالی

سلام علیکم خواهر عزیز یه ضرب المثل داریم که میگه کبوتر با کبوتر , باز با باز.

امیدتون به خدا باشه ماشاءالله شما هنوز جوونید ، از خدا و معصومین بخواهید کمکتون کنند .


انشاءالله مشکل حل میشه.
یاعلی:Gol:

tavvab;244012 نوشت:
سلام

دختری هستم22 ساله.امسال متاسفانه سه مساله خواستگاری برام پیش اومد و این سه مورد باعث زدگی من از مردان شده.

میدونم دارم اشتباه میکنم ولی متاسفانه افکار بد رهام نمیکنن.بذارید براتون توضیح بدم»در خواستگاری اول که خوب به دلیل تفاوت زیاد سن و اینکه اصلا از لحاظ ظاهری به هم نمیخوردیم مجبور شدم طرف مقابلم رو رد کنم البته دلایل دیگه ای هم داشت مثلا اینکه اون آقا پسر برگشتن گفتن که مادرشون بسیار پیر و مریضه و از بین تمام فرزندان خانواده تنها ایشون هستن که باید بغل دست پدر و مادرشان باشند و به انان خدمت کند که من به دلیل خاطره بدی که در این مورد در زندگی پدر و مادرم داشتم و حق مادرم به خاطر این مساله پایمال شده نتوانستم با این مساله کنار بیام.
2.خواستگاری دوم آقا پسری بودن که شدیدا خشک مقدس بودن.البته شاید نشه اسم خشک مقدس رو به ایشون داد بلکه بدتر.وقتی صحبت میکردن من احساس میکردم که یک آدم فضایی داره صحبت میکنه.عملا ایشون نه از لحاظ مالی در رتبه خوبی بودن و نه از لحاظ اخلاقی و سایر موارد ولی بسیار پررو بودن و ادعا داشتن.و در همان جلسه معارفه داشتن میگفتن که حرف هم حرف ایشونه که من در همان لحظه داشتم به منتفی بودن این ازدواج میکردم.
3.و بدترین خواستگاری که آخرین خواستگاری بود این بود که آقا پسر سوم ظاهرا از لحاظ همه چی کامل بودن.و هیچ مشکلی دیده نمی شد.و اتفاقا من بسیار خوشم آمده بود.ایشان معرفی شده بودند و تا آن موقع همدیگر رو ندیده بودیم.ولی وقتی این جلسه تمام شد دیگر خبری از ایشان نشد و من ان موقع بدترین روزها رو سپری کردم.ببینید من دختری کاملا مذهبی هستم و توقعاتی که از ازدواج داشتم با خیلی از دختران حاضر فرق میکرد و همیشه سعی دارم خدا را در کارهایم در نظر داشته باشم و رضایت او را بجویم.
و با زنگ نزدن ایشان من تنها اشکالی که میتوانستم بگیرم به خاطر ظاهر بود.البته ظاهر ایشان خیلی سرتر از من نبود و خوب من هم ظاهری عادی دارم و خدا را شکر هیچ نقصی در ظاهر خود ندارم.ولی از بابت این مساله مطمئن بودم که تنها اشکال همین اشکال بود که حتما ایشون به دنبال دختری بسیار زیبا بودند.خود ایشان کسی نودن که اگر جایی میرفتند به خاطر شرایط خوبی که داشتند پذیرفته میشدند.
حال من بین دو راهی گیر کرده ام.از طرفی دیگر حاضر نیستم خواستگار اینگونه به خانه ما بیاید و بلا نسبت انگار که به مغازه ای رفته که حالا بخواهد جنس را بپسندد یا نپسندد و از طرف دیگر از یه سری ازدواجهای مدرن حاضر خوشم نمی آید و ان را خداپسندانه نمیدانم.خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید؟البته زدگی حاضر من از اقایون رو هم در نظر بگیرید چون فکر میکنم تنها چیزی که برایشان خیلی مهم است همان ظاهر بسیار زیباست:gig:

سلام دوست عزیزم
من هم با مشکل شما روبرو هستم، خواستگاری به من معرفی شد به خواستگاری اومدن با اطلاع خانواده ها به صورت تلفنی و اس ام اس در تماس بودیم ایشون به گفته خودشون هم به خودم هم به رابط ما گفته بود کاملا خوش اومده و مشکلی نداره ولی بعد از 40 روز ایشون گفتن رفتن مشاوره ازدواج و شرایط ازدواج رو ندارن با تاکید بر اینکه ایرادی از من نیست
و تازه شرایط معقول ایشون مثل کم کردن کار بیرون از منزل و زندگی در یکی از طبقات خانه پری ایشون و حتی انتقالی به محل کار ایشون رو هم با توافق خانواده ها و خودمون پذیرفتم ولی واقعا نفهمیدم چی شد و بدتر از همه جوری به منگفته شد که انگار من خواستگاری ایشون رفتم و هنوز بعد از چند ماه حالم خوب نیست و از نظر روحی داغونم
ولی باز توکلمو قطع نکردم وگفتم راضی هستم به رضای خدا

در ضمن دوست خوبم شما از من کوچکتر هستید و فرصتهای بیشتری دارید

xxyz;236223 نوشت:
سلام
بله خواستگاری دختر قبلی بهم خورده
واون دختر بهش اس میده ولی آقا پسره میگه که من پاکش میکنم و نمیخونم

این رفتار برای یه مرد بسیار زننده س

اگه این پسر آقا ! با دختر دیگه ای قرار ازدواج گذاشته ، خب به اون خانم در کمال احترام و ادب بگه .

اگه از اون دختر خانم خوشش نمیاد ، بازم در کمال ادب و احترام بگه

اگه اینا نیست ، بسیار نشون دهنده ی بی جنبگی و غرور بیجاس که جواب نمیده . مگه قایم موشک بازیه ؟

مث بچه ی آدم بره خونه ی دختر باهاش صحبت کنه و اگه دختر اینقدر از اون خوشش اومده و اونم از دختر خوشش میاد ، خب باهاش ازدواج کنه .

مرد باید جنتلمن ( = مودب و خوش رفتار با خانم ها ) باشه . قهر کردن و جواب ندادن در شان یه مرد نیست و این کارها بیشتر برازنده ی جنس لطیفه نه یه مرد !

tavvab;244012 نوشت:

حال من بین دو راهی گیر کرده ام.از طرفی دیگر حاضر نیستم خواستگار اینگونه به خانه ما بیاید و بلا نسبت انگار که به مغازه ای رفته که حالا بخواهد جنس را بپسندد یا نپسندد و از طرف دیگر از یه سری ازدواجهای مدرن حاضر خوشم نمی آید و ان را خداپسندانه نمیدانم.خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید؟البته زدگی حاضر من از اقایون رو هم در نظر بگیرید چون فکر میکنم تنها چیزی که برایشان خیلی مهم است همان ظاهر بسیار زیباست:gig:

دختر جان ( ببخشید من سنم به اندازه ی پدر شماس که این جوری خطاب می کنم )

این سیستمیه که در دین و مذهب تون تعریف شده . حالا که دست و پا گیر خودتون شده احساس نارضایتی می کنین ؟! خب یه نفر اومده خواستگاری تون و شما اونو پسندیدین و اون شما رو نپسندیده . ببخشین ، به افرادی که اومدن و شما اونا رو نپسندیدین هم حق می دین همین طور از شما ناراحت باشن ؟! برای آدمای دیگه م حق قائل باشین که در زندگی شون به دلخواه خودشون حرکت کنن . شاید واقعا برای یه نفر زیبایی زن مهم ترین اصل باشه . شاید برای یه نفر دیگه م نباشه . همون طور که خودتون یه سری ملاک ها رو برای خودتون حاکم کردین ، اجازه بدین دیگران م بر اساس ملاکای خودشون زندگی و رفتار کنن . اتفاقا روانپزشک ها میگن تقریبا تنها مشکلی که در زندگی مشترک اصلا قابل حل نیست ، عدم تمایل یا نفرت زوج از قیافه و ظاهر همدیگه س . این چیزیه که همیشه زنده خواهد موند .

صد البته این سیستم فکری شما ، روش جالبی نیست . کی دوست داره مث یه کالا تو مغازه ( خونه ) باشه تا ببینه کی می پسنده بیاد بخردش ؟؟!! نتیجه ی این روش ِ قرون وسطایی همین میشه که خیلی از دخترای خوب اونقدر تو خونه می مونن که بالاخره به یه آدمی با شرایط نامناسب رضایت میدن و همین طور دیدگاه های غیر اصولی و نادرست در ذهن دختر و پسر شکل می گیره که با حقوق اولیه ی انسانی شون در تضاده . مثلا شما از این که یه نفر شما رو نپسندیده ناراحت میشین .

خودتونو از این چاله ی فکری بکشید بیرون . زن یه انسانه ، حق زندگی ، حق انتخاب کردن ، حق دیده شدن ، و حق دیدن داره . شما زندگی خودتونو دارین . قرار نیست کسی شما رو بپسنده . برین دنبال زندگی تون . کار کنین ، سفر برین ، تفریح کنین ... ذهن تون رو این قدر روی این مساله متمرکز نکنین . زندگی جنبه های دیگه ای هم داره دختر خانم . امیدوارم در مسیر زندگی تون ، کسی قرار بگیره که هم شما از اون خوشتون بیاد ، هم اون از شما و یه ازدواج عاشقانه ( نه مصلحت اندیشانه ) در انتظارتون باشه .

خانم tavvabسلام
خواهر خودم مثل شما بود اما یه فرقی داشت اینکه ایشان چندین خاستگار داشتن اما با یک نفر ازدواج کرد که جبهه رفته بود وخلاصه آدم بسیار پاک و خوبی بود اما چه فایده خواهرم با اینکه الان دوتا بچه داره و زندگی بسیار خوبی داره اما شوهرش نه نماز میخونه نه روزه میگیره با اینکه اینقدر کتابهای فقهی خونده که در حد یه طلبه پایه 10 سواد داره..آخرتش صفر....خواهر دینی خودم برو خدارو شکر که این آدم ها باهات ازدواج نکردن..ان الله مع الصابرین

نقل قول:
سلام
پسری به خواستگاری من آمده.سه ماه با حضور خانواده ها خواستگاری رفته و با هم رفت و آمد داشته اند.به مدت یک ماه و نیم است این خواستگاری بهم خورده اما دختر خانم باز به آقا پسر پیام میدهد آقا پسر بدون اینکه پیام را بخواند آن را پاک میکند.دلیل پسر اینکه برادران دختر دخالت میکردند و دختر از اونها تأثیر میگرفته.با این دلیل و ادامه دادن پیام دختر به پسر توی زندگی آینده من تأثیر داره؟ جواب من به آقا پسر چی باشه؟ ممنون از پاسخگوییتون

سلام دوست خوبم..اجازه هست چندتانظربدهم؟...

مثل اينكه اين آقا قبل اينكه خواستگاري شمابياد به خواستگاري ختري رفته كه سه ماه براي رسيدن به اون

تلاش ميكرده اما به مدت يه ماه نيمه كه به هم خورده واون پسرديگه علاقه ايي به اون دخترنداره..

واما اون دختر دراين مدت كه اون پسراومده خواستگاري شما باز داره پيام ميده...

ميشه به اين سوالات پاسخ بديد تا وارد جزئيات شويم:

:1:اون پسرچطور باشما بعد از به هم خوردن خواستگاري قبلي آشناشد؟

:2:الان دوطرف هردو جواب مثبت داده ايد؟

:3:اگرميشه بيشتر توضيح بديد چرا خواستگاري قبلي به هم خورد؟

:4:در مورد اون آقا،آشناست؟ و بهش آشنايي كامل داريد و خانواده با اصل و نسبي دارند؟وخانواده شماكامل اونهارو ميشناسند؟

:5:مگر برادران اون دختر چه ميگفتند كه اين آقا با اونها مخالف بوده وازتاثيرپذيري دخترازبرادرانش ناراضي بوده؟وعلت اصلي كش مكش خواستگاري قبلي چي بوده؟خواهش ميكنم دراين مورد به بزرگترتان بسپاريد دنبال كننددرمورد مسائل مربوط به خواستگاري قبلي..

خواهش ميكنم به اين سوالات پاسخ بديد...اما درمورد خصوصيات اون آقا..

اگر ازخصوصيت تاثيرپذيري دخترازبرادرانش براي اون آقا زننده بوده نشان ميده اين آقا فردي خودمحور هست...واين براي خيلي ازتصميم گيري ها اون رو تحت شعاع قرارميده..

نوع عشقش بايد دروهله اول خودخواهانه باشه...دروهله بعدي ممكنه فداكارانه بشه...

بهش پيشنهاد بديد اگرنميخواد اذيت بشه خطش رو عوض كنه چون باز اون دختردرگيره وفكرميكنه اين آقا پيام هاروميخونه..والبته اين آقا ازخواستگاري

قبلي شكست خورده واين شكست باعث ميشه به مرهم نياز داشته باشه..اگر دوستش داريدوبرايتان مهمه وآدم خوبي هست سعي كنيد نقش مرهم رو خيلي خوب بازي كنيد.....

راستي دختر قبلي فاميلشونه؟

[="Teal"]

xxyz;236107 نوشت:
سلام سری به خواستگاری من آمده.سه ماه با حضور خانواده ها خواستگاری رفته و با هم رفت و آمد داشته اند.به مدت یک ماه و نیم است این خواستگاری بهم خورده اما دختر خانم باز به آقا پسر پیام میدهد آقا پسر بدون اینکه پیام را بخواند آن را پاک میکند.دلیل پسر اینکه برادران دختر دخالت میکردند و دختر از اونها تأثیر میگرفته.با این دلیل و ادامه دادن پیام دختر به پسر توی زندگی آینده من تأثیر داره؟ جواب من به آقا پسر چی باشه؟ ممنون از پاسخگوییتون

مهسان;236287 نوشت:
شرایط سختیه/ای کاش کارشناسا راهنمایی کنند

واقعا عجب شرایط سختیه!!!!
مرد حسابی کجاش سخته ! خرجش 5هزارتومنه و یک سیم کارت جدید! یعنی خراب شدن یک زندگی ارزش یک سیم کارت عوض کردن رو نداره؟ یاللعجب....!!!!!![/]

سلام!!!
اون آقا پسر بهتره برای خودش هم که شده شماره موبایلش را زود عوض کند.این دختری که من می بینم ول کن نیست ها!تا آبروی طرف را نبرد ول کن نیست.

موضوع قفل شده است