حسد چیست ؟ فرق حسد و غبطه چیست ؟(اثر حسادت در اراده خدا ! )

تب‌های اولیه

55 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اما انواع و شرح حسادت که سخن علامه مجلسی در اصول کافی را می آوریم :
حال انسان نسبت به دشمنانش سه جور میتواند باشد : اول اینکه طبعا ناراحتی و گرفتاری دشمنانت را دوست داری ولی از این حالت بدت بیاید و بر خود خشمگین شوی . شکی نیست که این حالت مورد عفو است چون بیش از این از اختیارت بیرون است. دوم اینکه گرفتاری دشمن را دوست داری و زمانی که او ناراحت است با زبان یا اعضا اظهار شادمانی یا خوشحالی میکنی که این همان حسد حرام است. سوم حد وسط این دو است یعنی گرفتاری دشمنت را دوست داری اما با زبان یا اعضا اظهار خوشحالی نمیکنی و حسادت باطنی خودت را نمایان نمیکنی ، این قسم مورد اختلاف فقهاء است . یعنی بعضی از فقهاء گفته اند : این قسم به مقدار ضعف و قوت آن محبت قلبی، از گناه خالی نیست.
اینجا یه سوالی مطرح میشود که مگر ما حدیث نداریم که اگر مومنی قصد گناه کند تا وقتی که آن را به جا نیاورده، چیزی بر او نیست و گناهی برایش نوشته نمیشود ؟ پس حسود هم تا وقتی کاری نکند نباید گناهی داشته باشد . جواب این مطلب این است که این روایات درباره گناهانی است که از اعضا و جوارح سر میزند و تا وقتی انجام نداده گناهی نکرده است اما گناهانی مانند عجب، حسد و غیره که جای آنها قلب است تماما از مورد روایات عفو خارج است.
فرق حسادت با غبطه : در حسادت انسان از نعمتی که به دیگری رسیده خشمگین میشود و آرزوی سلب نعمت از او را دارد . اما در غبطه خوردن انسان آرزو میکند که مانند فلان شخص دارا شود بدون اینکه از به نعمت رسیدن شخص دیگر بدش بیاید .
در اینجا بهتر است انواع غبطه را که علامه مجلسی فرموده بنویسیم : 1- غبطه واجب : و آن غبطه خوردن برای واجبات است . مثلا دوستش به حج رفته و او مسامحه کرده است. بنابراین باید آرزو کند که کاش مثل او اداء واجب کرده بود. و اگر دوست ندارد مانند آن شخص واجب الهی را بجا بیاورد معلوم میشود که راضی به ترک آن واجب است و این خود حرام است ( به دلیل وجوب توبه و پشیمانی از ترک واجب و فعل حرام ) 2- غبطه ی مستحبات : غبطه خوردن در مستحبات است مانند کسی که به حال رفیقش که موفق به زیارتی شده، غبطه میخورد. 3- غبطه مکروه : مانند غبطه خوردن به کسی که از او مکروهی سر زده است . 4- غبطه حرام : مثل غبطه خوردن از حال کسی که مال حرام یا منصب حرامی به او رسیده است . 5- غبطه در مباحات : این غبطه مباح است

ناگفته نماند که غبطه ی چیزی که حرام است هرچند خود حرام است ولی تا عملی انجام نداده این گناه از اهل ایمان مورد عفو است. چنانچه روایاتی در این باره وارد شده است .
راه علمی و عملی حسادت : راه علمی آن تفکر درباره ی مفاسد حسادت است و دنیا را مذمت کند و آن را فانی بداند . و مطالبی از این قبیل که میتوانید به کتب مربوطه مراجعه کنید . اما در راه عملی این گناه از کتاب گناهان کبیره خارج میشویم و دستورالعملی که حجت الاسلام والمسلمین جاودان ( استاد اخلاق تهران ) فرمودند بیان میکنیم : اولاً دستور مبارزه با حسادت را در چهل حدیث حضرت امام(ره) بخوانید. و برای آن کسی که مورد حسادت شماست خیلی جدی دعا کنید و پشت سر از او تعریف کنید. اگر لازم است او را کمک کنید. بالخصوص دعا کردن او بسیار مؤثر است انشاء الله.
خب خوشحالیم که الحمدلله توانستیم گناه حسادت را بطور کامل ( آنچه در کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب آمده و کمی بیشتر ) بیان کنیم .

در پایان لازم بذکر است مواردی که حرام یا بدون مشکل اعلام کردیم، با استناد به کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب بوده است و واقعا نمیدانم که ایا مرجعی دیگر آن را حرام دانسته یا نه و بالعکس . لذا از دوستان خواهش میکنیم برای اطمینان بیشتر از دفتر مرجع خود نیز استفتا کنند.

1- تأمل و تفکر در آثار و عوارض تلخ حسد.

2- تواضع، خیرخواهی و به دیگران خدمت کنی و از رسیدن خیر به دیگران شاد شوی و از موفقیت‌های و خوبی‌های دیگران همیشه صحبت کنی.

3- به یاد بیاورید که خداوند نعمت‌های زیادی به او(خود فرد حسود) داده به یاد افرادی که مشکلات بیشتری دارد بیفتد که من در مقایسه با آنان نعمت‌های زیادی دارم.

4- با پیروی از دستورات دین و آموزه‌های معصومین(علیهم السلام) عقل و خرد خود را ورزیده و قوی کند. تأمل در بی ثباتی دنیا و به یاد مرگ بودن و انسان بداند و غافل نباشد که دیری نمی‌پاید که حسود و حاسد در خاک پوسیده و فاسد می‌شوند و یاد و نامی‌از آنها باقی نمی‌ماند.

5- تبدیل کردن حسد به غبطه بدانیم که شکست دیگری هیچ کمکی به ما نمی‌کند و چه بسا مشکلاتی نیز به بار می‌آورد. لذا به جای تخریب دیگران به تقویت خود بپردازیم.

6- نسبت به دیگران خوش بین باشیم. سوء ظن داشتن به دیگران باعث حسادت می‌شود. حسود پس از ریاکاری، عوام فریبی و ... به تخریب چهره مردم می‌پردازد. و این عمل بر ضد خوش بینی است.

7- دعا و تضرع برای پیراستن نفس از آلودگی ها(از جمله حسد) و مداومت به این در خواست.

8- به خود تلقین کردن که من خوب شده ام و من دیگر چنین نیستم از حسد نفرت دارم.

9- تأمل در بی ثباتی دنیا و به یاد مرگ بودن و انسان بداند و غافل نباشد که دیری نمی‌پاید که حسود و حاسد در خاک پوسیده و فاسد می‌شوند و یاد و نامی‌از آنها باقی نمی‌ماند .

10- حسادت بر کسی باعث ضرر دین و دنیای حسود می‌شود و به محسود ضرری نمی‌رسد و حتی اگر حسود عملی انجام دهد نیکی‌هایش برای محسود نوشته می‌شود.

حسد و حسادت
پرسش: حسد چيست ؟

پاسخ: آرزوی زوال نعمت از کسی است که سزاوار داشتن آن نعمت است ، چه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد . شخص حسود علاوه بر آرزوی قلبی چه بسا کوشش در زوال آن نعمت می کند .
حسد رذیله اخلاقی ای است که از کینه حاصل می شود و کینه نیز از نتائج غضب است . به عبارت دیگر حسد شاخه ای از درخت غضب می باشد . مقابل حسد خیرخواهی است.

پرسش: فرق حسد با غبطه در چيست؟
پاسخ: هرگاه كسى اطلاع پيدا كرد كه خداى تعالى به ديگرى نعمتى تازه مرحمت فرموده، حال او يكى از دو قسم زير خواهد بود:
قسم اول :
از رسيدن نعمت به آن شخص ناراحت است و آرزو دارد آن نعمت از او گرفته شود كه اين حال را(حسد) مى گويند، پس حسد، دشمن داشتنرسيدن نعمت است به ديگرى و دوست داشتن زوال نعمت از اوست .
قسم دوم :
آن است كه كراهت ندارد از رسيدن نعمت به ديگرى ودوست ندارد زوال نعمت او را، بلكه دوست دارد كه مثل آن نعمت را خودش دارا شود بدوناينكه از ديگرى گرفته شود و اين حال را(غبطه)مى نامند.
از امام صادق (عليه السّلام )مروى است :انّ المؤ من يغبط ولا يحسد والمنافق يحسد ولا يغبط.(1)
مؤ من غبطه مى خوردولى حسد نمى ورزد و منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد.
اما حسد چند مرتبه دارد
مرتبه اول اينكه :
دوست بدارد زوال نعمت ديگرى راهر چند زوال نعمت از ديگرى براى او نفعى نداشته باشد و اين بدترين مراتب حسد است .
دوم اينكه:
دوست دارد زوال نعمت ديگرى را به جهت آنكه آن نعمت به او برسد مثلاينكه كسى خانه يا زن جميله اى دارد و ديگرى مايل باشد كه از دست او خارج شود تا بهدست او برسد و در خباثت اين مرتبه از حسد و حرمت آن نيز شكى نيست ؛ چنانكه خداىتعالى مى فرمايد:
وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللّهُبِهِ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ.(2)
و آرزو نكنيدچيزى را كه خداوند تفضيل و برترى داده به آن، بعضى از شماها را بر بعضى دیگر.
سوم اينكه :
ميل نفس او به مثلآنچه ديگرى دارد باشد نه به خود آن چيز، اما چون از رسيدن به آن عاجز باشد ميلداشته باشد كه از دست او نيز برود تا با يكديگر مساوى باشند و اگر قادر باشد كه آننعمت را از دست او بيرون ببرد سعى مى نمايد تا بيرون نمايد.
چهارم اينكه :
مثل سوم باشد ليكن اگر متمكن شود از اينكهآن نعمت را از دست او بيرون كند سعى نمى نمايد، دين و عقل او مانع مى شود از اينكهچنين كارى كند بلكه بر نفس خود خشمناك مى شود. و صاحب اين مرتبه را اميد نجات هست وميل نفسانى او چون مورد بغض و خشم اوست و از خودش و حالش بدش ‍ مى آيد مورد عفوخداوند خواهد بود.
پرسش: منشاء حسد از چيست؟
پاسخ: منشأ حسد از دو چیز است :
یکی عداوت و حقد ، مثل آن که با کسی به جهت جلب نفعی یا دفع ضرری که از او توقع داشتی و نکرد یا به تو ضرری زد ، دشمن شدی ، لازمه ی دشمنی حسد است .
و یکی از حبّ ریاست و این محتاج به سابقه ندارد . خود علتّ تامّی است زیرا که ریاست با شرکت نمی سازد .
در هر جهت که ریاست داری می خواهی در آن جهت همسر نداشته باشی ، پس اسم هر کس برده شود قلباّ منقبض شوی و حسد بری .
و امّا حبّ حیات حسد نیاورد و غبطه آورد . زیرا که غرض نفس از جهت این حبّ آن است که اسباب عیشش مهیا باشد و از برای سایر خلق هم اگر باشد . و لکن از حبّ حیات ، زود عداوت خیزد و از عداوت ، حسد .(3)

(1)- الکافی، ج2، ص 308.
(2)- نساء، 23.
(3)- اقتباس از کتاب کاشف الاسرار عارف و عالم ربّانی ملا نظر علی طالقانی رحمة الله علیه

موضوع قفل شده است