جمع بندی تردید در انتخاب بین دو دختر

تب‌های اولیه

76 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

امروز باهاش خدافظی کردم واسه همیشه :Ghamgin: الان گوشیشو خاموش کرده! فکر میکردم خدافظی باهاش راحته. اما الان فکر میکنم که در چه حالی می تونه باشه پژمرده میشم :Ghamgin: به من گفت منطقی برخورد میکنم بهم اطمینان داد. اما می دونم خیلی ناراحته Sad
باید چیکار کنم. درست برخورد کردم؟! آیا اولش سخته؟ لعنت ...

این ما دختر ها هستیم که اجازه ی سو استفاده رو برای پسرها میدیم. پسرها هیچ وت مثل دخترها نیستن و مثل دخترها به جنس مخالف فکر نمی کنند. مقصر خودماییم که با دیدنه این همه اتفاق بازم اجازه میدیم دیگران به راحتی وارد حریم شخصیمون بشن و بدون صرف هیچ هزینه ای بهشون اعتماد می کنیم. پسرس که حتی حداقل دختر رو به خانوادش معرفی نکرده و با کمال پر رویی از خود ما درخواست سو استفاده میکنه. اصل قضیه مقصر خود دختر ها هستن که از احساسات پسرها استفاده میکنند. و این پسرها هستند که به خاطر نیازشون کارهایی رو انجام میدن.

just God;657438 نوشت:
یعنی به جرات میگم اگه 90 درصد اقایون جامعه مثل این آقا باشن که البته هستن

just God;657438 نوشت:
من خودم دخترم همجنسامو میشناسم و دوستانی داشتم که پسری شروع کرده باهاشون به پیام دادن اما بعد از یه
مدت که اون دختر وابسته میشه پسر میره سمت یکی دیگه!

just God;657438 نوشت:
طراف من پر از پسرهای به اصطلاح اوپن مایند و بی خدا هستن که اصلا مقوله ی ازدواج رو نمیفهمن و 24 ساعته تو لاینو وایبرو غیره با انواع واقسام دخترا هستن و نیازشون رفع میشه

سلام خواهر گرامی (و سلام به سایر کاربران عزیز)

فکر میکنم نظرات شما نه برای کوبیدن مردها ، که صرفاً بخاطر دل پر خودتون باشه و احتمالاً بدی که از یک پسر دیدین
فرض میکنم شما هم خواهر خودم هستید و برادرانه مطلبی رو خدمتتون عرض میکنم

به جملاتی که از شما نقل قول کردم دقت بفرمایید
شما فرمودید من همجنسهای خودم رو خوب میشناسم
و از طرفی فرمودید که یک پسر

با انواع و اقسام دخترها رابطه داره

این انواع و اقسام دخترها ، آیا همون همجنسهای شما نیستند؟

پس در واقع شما همجنسهای خودتون رو نشناختید ، بلکه دارید اونها رو به چشم خودتون می بینید
چون خودتون خوب هستید فکر می کنید بقیه هم همینطور هستن و از طرفی چون دختر هستید این دیدگاه رو درمورد خانمها دارید
اتفاقاً ما پسرها هم همینطور هستیم. یعنی بدی های دخترها رو می بینیم اما بدی های پسرها رو چون همجنس ما هستن نمی بینیم و برای همین فکر میکنیم که پسرها خیلی خوب هستن و دخترها خیلی بد

درحالیکه هر دو دیدگاه اشتباست و به هیچ عنوان نمیشه حکم کلی داد که پسرها بیشتر بدی میکنن یا دخترها
برای درک بهتر فقط کافیه هر کدوم از ما (زن یا مرد) ، چند روز ، فقط چند روز زندگی رو از دید دیگری ببینیم

آقای قفس واقعا براتون متاسفم...

شما که از دختری که ۷ ماه باهاش رابطه برقرار کردین و بعد رابطتون قطع شد برا چی بلافاصله به فکر یه ارتباط دیگه بودین؟؟؟؟

حالا از قیافه دختر دوم خوشتون اومده چرا نرفتین بهش بگین؟؟ برا چی بخاطر چند واحد درسی با احساسات یه دختر دیگه بازی کردین؟؟؟

شما اذیت کردن رو چجوری معنی میکنین ؟؟؟ واقعا خودخواهی هم حدی داره! خونوادتون بخاطر اینکه معیارهای شما رو میدونن و باز بهتون

احازه میدن با این خانم رابطه داشته باشید خیلی مقصرن! لطفا اول خودتونو بشناسید ببینین از ازدواج چی میخواین بعد سرتونو بالا کنید دختر

مردم نگاه کنید.خدا انصافتون بده!

*آبی بیکران*;657961 نوشت:
من حاضرم توی این سایت نظر سنجی کنیم و ببینید واقعا چند درصد اقایون ظاهر در اولویت اول انتخابشون نیست!

فکر نمیکردم خانم آبی بیکران هم چنین عقایدی داشته باشن!
انتظار دیگه ای از ایشون داشتم. بگذریم....

خیلی عجیبه که خانمها (و برخی از آقایون) درحالی صحبت از بی اهمیتی ظاهر میکنن که اگر طعم آبگوشت رو دوست نداشته باشن نمیخورن یا اگر از رنگ لباسی خوششون نیاد اون رو نمیخرن ، اون وقت در کمال تعجب به ازدواج که میرسه ظاهر رو بسیار کم اهمیت جلوه میدن!

البته دلیلش رو بنده میدونم و با صراحت میگم. انشاالله دوستان بجای جبهه گیری کمی فکر کنن

دلیلش اینه که اینطور به ما گفته شده و اینطور یاد گرفتیم که آدم مؤمن آدمیه که فقط از ذکر و دعا حرف بزنه و کلاً ظاهر براش یه چیز بی معنا باشه. اینطو یاد گرفتیم که اگر کسی زیبایی براش مهم باشه یعنی دنیا پرسته

اما این اعتقاد غلط در حالی به ذهن ما خورانده شده ، که:
یکی از نعمت های خدا به حضرت یوسف(ع) دادن زیبایی چهره بوده
خود ما مذهبی ها از زیبایی چهرهء حضرت عباس(ع) حرف میزنیم و به جملهء
"قمر بنی هاشم" افتخار میکنیم
همچنین امام علی(ع) سفارش میکنن که زن چشم درشت بگیرید!
(عجب! یعنی امام علی(ع) زبانم لال دنیا پرست و هوسران بوند؟!!)

خیر ، ایشان همون مرد بزرگ و با ارزش هستند که می شناسیم ، فقط چون اشتباه یاد گرفتیم ، فکر میکنیم که حرف ایشون هم اشتباست

(یاد گرفتیم که پرتقال سفیده ، پس اگر ببینیم کسی میگه پرتقال نارنجیه تعجب می کنیم و فکر میکنیم اونه که داره اشتباه میکنه!)

1 - خواهر گرامی و سایر خواهرانی که همین ایراد رو میگیرن ، مگه برای شما خانمها اولین و مهمترین اولویت در خصوصیات یک مرد داشتن شغل نیست؟ پس ما هم باید نتیجه بگیریم که شما زنها ما مردها رو فقط و فقط برای پول میخواین؟! آیا این نتیجه گیری درسته؟ منصفانه ست؟

2 - شما خانمها واقعاً به زیبایی اهمیت نمیدین؟
آیا زیبایی چهرهء یک مرد اصلاً برای خانمها مهم نیست؟
آیا قد بلند بودن مرد رو بارها و بارها از زبان خانمها نشنیدیم؟ اینکه مرد قد بلند چقدر جذابه؟
آیا پسرهای بدنساز با پسرهای معمولی تو چشم خانمها یک جور هستن؟


آیا این زنها نبودند که از زیبایی یوسف(ع) دست خودشون رو بریدند؟ (جالب اینکه اکثر اون زن ها شوهر داشتند!)

[SPOILER]متاسفانه نمیشه اینجا خیلی از مطالب رو باز کرد. فقط یه نکته سر بسته عرض میکنم:
یک بار گفتم باز هم میگم ، حاضرم هر خانمی که ادعا میکنه زنها دنبال دو مورد
زیبایی و رابطهء جنسی نیستند یا چندان تمایلی به این دو مورد ندارن ، آدرس بدم و اون خانم یک نماینده از طرف خودشون بفرستن تا فقط در عرض یک هفته و با دلایل زنده و حاضر ، عقیدهء اون خانم رو کاملاً در این دو مورد تغییر بدم[/SPOILER]

یاس...;657765 نوشت:
اعصابمو خورد میکنید!
وقتی اون تو ذهنتونه بیخود میکنید بااین یکی رابطه دارید!چقد پسرا خودخواهن!

بله خب....
پسرها هستن که همزمان چندتا خواستگار دارن و به هیچکدوم هم جواب نمیدن تا سر فرصت یکی رو انتخاب کنن :Gig:

[SPOILER]خدایا.....
یعنی میشه یه تاپیک در مورد ازدواج و زن و مرد زده بشه که خانمها اونجا رو به بحث و جدل نکشن؟!!

خدا:
نه فرزندم..... امکانش نیست![/SPOILER]

Reza-D;658871 نوشت:
همزمان چندتا خواستگار دارن و به هیچکدوم هم جواب نمیدن تا سر فرصت یکی رو انتخاب کنن

جناب جاده خاکی رفتین!

دخترا اگه چند تا خواستگار همزمان هم داشته باشند نمیان باهاشون رابطه رقرار کنن در حدی که بگن چی بپوش چی نپوش..چطور رفتار کن و......
رابطه عاطفی ایجاد نمیکنند...نمیرن ی عالمه با هرکدوم پیاده روی کنن!!!
در حالی که این جناب قفس دقیقا همینکارو کرده!!
دیدید خودخواهید!!

یاس...;658873 نوشت:
دخترا اگه چند تا خواستگار همزمان هم داشته باشند نمیان باهاشون رابطه رقرار کنن در حدی که بگن چی بپوش چی نپوش..چطور رفتار کن و......
رابطه عاطفی ایجاد نمیکنند...نمیرن ی عالمه با هرکدوم پیاده روی کنن!!!
در حالی که این جناب قفس دقیقا همینکارو کرده!!

بنده هم کار این آقا رو تایید نکردم. ولی لطفاً به جملهء خودتون دقت کنید:
چرا وقتی یکی تو ذهنتونه........

شما موقعی که یک خواستگار براتون میاد یعنی اون خواستگار توی ذهنتونه و وقتی چند تا خواستگار همزمان توی ذهن یک خانم باشه یعنی اون خانم همه رو توی آب نمک خوابونده

و یک سؤال (خدا رو در نظر بگیرید بعد پاسخ بدید):
اگر یه خانم(از جمله خود شما) بفهمه که خواستگارش همزمان خواستگاری دختر دیگه ای رفته ، عکس العملش چیه؟
چطوریه که خانمها حق دارن از بین چند نفر انتخاب کنن ولی آقایون نه؟

داستان روی مثال شما اینه:

من با کسی نامزد کنم یا نه! با یکی از خواستگارام رابطه داشته باشم و دیگری تو ذهنم باشه....بله حرفتون درسته این بده

ولی در حقیقت اینطور نیست.....دخترا وقتی با کسی هستند دیگه ب کسی فکر نمکینن چون نامردیه....
اما رفیق شما اینطوری نکرده با یکی رابطه داره در حالی که دیگری تو ذهنشه!

یاس...;658877 نوشت:
من با کسی نامزد کنم یا نه! با یکی از خواستگارام رابطه داشته باشم و دیگری تو ذهنم باشه....بله حرفتون درسته این بده
خیر ، همین که دو نفر رو دست توی حنا نگهداریم بسیار بده (اونی که شما فرمودید بدتره اما از بدی مطلب بنده چیزی کم نمیکنه))

یاس...;658877 نوشت:
اما رفیق شما اینطوری نکرده با یکی رابطه داره در حالی که دیگری تو ذهنشه!
رفیق من؟!!! :moteajeb:

یاس...;658877 نوشت:
دخترا وقتی با کسی هستند دیگه ب کسی فکر نمکینن چون نامردیه....
خواهر محترم لطفاً پست شماره 54 رو بخونید

در حرف همه میتونن ادعا کنن که بهترین هستن. هم شما خانمها و هم ما آقایون

ضمناً سؤال بنده رو پاسخ ندادید

Reza-D;658876 نوشت:
چطوریه که خانمها حق دارن از بین چند نفر انتخاب کنن ولی آقایون نه؟

ی بار گفتم

انتخاب با رابطه فرق داره

این آقا داره با احساسات این خانوم بازی میکنه.....انتخاب کنه....اما دیگه با گزینه ای ک شااااااااااااااید انتخاب بشه بازی نکنه


Reza-D;658859 نوشت:
سلام خواهر گرامی (و سلام به سایر کاربران عزیز)</p>
<p>فکر میکنم نظرات شما نه برای کوبیدن مردها ، که صرفاً بخاطر دل پر خودتون باشه و احتمالاً بدی که از یک پسر دیدین
فرض میکنم شما هم خواهر خودم هستید و برادرانه مطلبی رو خدمتتون عرض میکنم</p>
<p>به جملاتی که از شما نقل قول کردم دقت بفرمایید
شما فرمودید من همجنسهای خودم رو خوب میشناسم
و از طرفی فرمودید که یک پسر با انواع و اقسام دخترها رابطه داره</p>
<p>این انواع و اقسام دخترها ، آیا همون همجنسهای شما نیستند؟</p>
<p>پس در واقع شما همجنسهای خودتون رو نشناختید ، بلکه دارید اونها رو به چشم خودتون می بینید
چون خودتون خوب هستید فکر می کنید بقیه هم همینطور هستن و از طرفی چون دختر هستید این دیدگاه رو درمورد خانمها دارید
اتفاقاً ما پسرها هم همینطور هستیم. یعنی بدی های دخترها رو می بینیم اما بدی های پسرها رو چون همجنس ما هستن نمی بینیم و برای همین فکر میکنیم که پسرها خیلی خوب هستن و دخترها خیلی بد</p>
<p>درحالیکه هر دو دیدگاه اشتباست و به هیچ عنوان نمیشه حکم کلی داد که پسرها بیشتر بدی میکنن یا دخترها
برای درک بهتر فقط کافیه هر کدوم از ما (زن یا مرد) ، چند روز ، فقط چند روز زندگی رو از دید دیگری ببینیم

سلام .. تو تاپیک ها هر کسی نظر خودش رو می ده و میره ..و نظرات محترمه و با توجه به شناخت فرد از جامعش هست
مگه نظر دیگران کوبیدن غیر همجنس خودشونه ؟ من اینجا با هدف تخریب اقایون یا خانومها نظر نمی ذارم ...با توجه به شناختم نظر میدم.حالا این شناخت می تونه ندرست باشه یا درست ...و چون از دید خودم شناختم درسته ..اینجا نظرمو گفتم
2- اینکه با خوندن نظرات من ، به من بگین دل خودم پر بوده و احیانا تجربه داشتم اشتباهه ..چون اینجوری کمتر کسی دست به نظردادن می زنه ! من طبق تجربه ی دوستانم نوشتم . و با چشم دیدم ..
و خیلی زشته که بگین احتمالا بدی از پسری دیدم این صحبت درست نیست اونم زمانی که منو نمیشناسین ...

3-اینکه گفتم با انواع واقسام دخترها در ارتباطه ،،،، بله در ارتباطه ..اما همون انواع و اقسام دخترا فقط با همین یه آقا هستن و فقط به همین یه اقا دل بستن !! فرضو بذارین رو آقایی که با 4 تا دختر به بهانه ازدواج در ارتباطه و اون 4 دختر پایبند اصول اخلاقی فقط با همون اقا هستن و دل بستن ....! (لازمه بگم من اینجا از ف .ا .ح.ش.ه ها و خیابونی ها حرف نمی زنم که اونا معلوم الحالن .)
در اینکه هر دو گروه یعنی دخترها و پسرها هم خو داریم هم بد ، شکی نیست ...
اما جامعه ی ما مرد سالاره ...
اصولا خانوما با کسی ازدواج می کنند که بهش علاقه ای نداشتن ..چرا ؟ چون اجازه ی خاستگاری از فرد مورد علاقشونو ندارن ..
اما اقایون می تونن به خاستگاری دختر مورد علاقشون برن
اگه ازدواج برای دخترا سخته ..برای اینه که دست یه دختر نیست کی بیاد خاستگاریش! و شاید هیچ مردی با خصوصیات مثبت برای اون خانوم نره که الان اینجوری شده و بیشتر دخترا مجرد هستن و کم کم خاستگاری هم ندارن
اما پسرا اینطور نیستن قبل از خاستگاری ..دختری رو انتخاب می کنند که ویزگی هاشو می پسندن ...اینکه اون پسر رد میشه دیگه مربوط به رفتارای خودشه ..اصولا پسرایی که جواب رد میشنون برای اینه که سمت دخترایی از طبقه ی بالاتر از خودشون میرن ..وگرنه اگه برن سمت هم سطح یا کمی پایین تر از خودشون جواب رد نمی شنون

و دیگه اینکه کدوم انتخاب ! آیا دختری وجود داره که بدونه اینکه براش خاستگار بیاد بتونه با فرد مورد نظرش ازدواج کنه ؟! نه امکان نداره !
پس این پسره که میتونه سن ازدواجشو خودش تعیین کنه اما دختر نمی دونه کی و چه وقت ! فقط از 18 سالگی همه منتظرن تا یه ادم خوب بیاد خاستگاریش .
من اقایونی رو میشناسم که پشت هم به سمت دکترا رفتن ..و برنامه ی ازدواجشونو گذاشتن بعد از دکترا ..اما ایا خانوما تا اون سن خاستگار دارن ؟اگه امار بگیرن خانومایی که تو دانشگاها استاد هستن و شغلای خوبی دارن درصد بالاییشون مجردن ..مثله اساتید من

و اینکه من مخالف خاستگاری خانوم از اقا هستم اما اینا همه حقایقه ...

فکر نمی کنم خوب باشه مسیر تاپیک اینجوری منحرف بشه چون من نظرمو دادم رفتم اما هی کش دار شد و مجبور شدم پاسخ گو باشم ...موفق باشید

just God;658909 نوشت:
فکر نمی کنم خوب باشه مسیر تاپیک اینجوری منحرف بشه

مسیر تاپیک از همون ابتدا منحرف شد و با یه نگاه ساده میشه فهمید چه افرادی باعث این موضوع شدن....

من هم با اینکه برای تک تک جملات شما و سایر خانمها پاسخ دارم ، اما دیگه ادامه نمیدم

فقط دو نکته

اول - بحث ما درمورد خلاف های زن و مرد بود ، نه خواستگاری!

دوم - منظور من خدایی نکرده رابطه داشتن شما با پسری نبود. هدفم این بود که بگم از صحبت شما برمیاد که دنبال کوبیدن نباشید
با این حال اگر حرف من باعث رنجش شما شد من از شما عذرخواهی میکنم



یاعلی(ع)

سلام
ببخشید شما اشتباه متوجه شدید. دل من در زمان ارتباط با این خانم پیش کسه دیگه ای گیر نبود و حالا هم نیست. فقط آلزایمر ندارم و افراد در ذهنم هستن. تشکر من زیر پست خانما بخاطر این بود که با قسمتی از جوابشون موافق هستم.
من این ارتباط رو خودسرانه قطع نکردم و از یک روحانی برجسته مشورت گرفتم. روحانی که نمیشه از خیلی از فضایلش اینجا گفت.
این آقای به من گفت : اگر از قیافش خوشت نیومده به هیچ وجه رابطه رو ادامه نده.
هر چقدر من بیشتر از خوبی هاش و مهربونی هاش گفتم این جمله رو محکم تر شنیدم: "به هیچ وجه رابطه رو ادامه نده"
اونروز داغون شدم.از قطع رابطه پشیمون شدم. اما دل رو به دریا زدم یک زنگ به شاگرد این روحانی زدم و گفتم استادت اینطور میگه من چیکار کنم. شاگرد ایشون از داستان زندگی خودش گفت:
وقتی می خواست ازدواج کنه، استادش ازش پرسید آیا دختر مورد نظرت زیباترین دختر دنیاست؟ اگر نیست ازدواج صلاح نیست.
من از عذاب وجدانم می گفتم و اون به من دلداری میداد و گفت این عذاب وجدان کار شیطانه چون این ارتباط صد در صد به صلاح نیست. شیطان از طریق نماز هم انسان رو از خدا دور میکنه مثلا سر نماز می گه الان رکعت دوم بودی یا سوم!! که همون وسواسه. دلت برای اون خانم نسوزه چون برای خدا داری این ارتباطو قطع می کنی. درد قطع رابطه مانند درد درمان بیماری هست.
نمیدونم جاش هست جمله ای رو که به من گفت اینجا بگم؟ جملش مودبانست اما خیلی خوب منظور رو میرسونه. من که با اون حالم نزدیک بود پای تلفن خندم بگیره!

قفس;659057 نوشت:
این آقای به من گفت : اگر از قیافش خوشت نیومده به هیچ وجه رابطه رو ادامه نده.
هر چقدر من بیشتر از خوبی هاش و مهربونی هاش گفتم این جمله رو محکم تر شنیدم: "به هیچ وجه رابطه رو ادامه نده"
ایشون کاملاً درست گفته
(از نظر من زیبایی برای همه مهمه ولی خب بعضی ها اصرار دارن که برای ما مهم نیست ، من هم به نظرشون احترام میذارم)
اگر زیبایی برای شما مهمه ، حتماً حتماً حتماً کسی رو انتخاب کنید که چهرش رو می پسندید

قفس;659057 نوشت:
خودش گفت:
وقتی می خواست ازدواج کنه، استادش ازش پرسید آیا دختر مورد نظرت زیباترین دختر دنیاست؟ اگر نیست ازدواج صلاح نیست
نمیدونم منظور این استاد دقیقاً همونیه که در ذهن من هست یا خیر ، اما اگر درست متوجه شده باشم ، منظور استاد زیباترین از نظر خود شخصه نه از نظر کل دنیا!!

اصلاً زیباترین دختر جهان یعنی چی؟

درسته که زیبایی یک سری آیتم های کلی داره که تقریباً همه بهش اعتقاد دارن ، اما باز هم زیبایی و بخصوص جذابیت چهره ها کاملاً از نظر افراد مختلف متفاوته. ممکنه چهره ای از نظر من بسیار زیبا باشه اما از نظر شما زشت باشه ، یا برعکس

پس دنبال کسی باشید که از نظر شما زیباست ، نه از نظر مردم!

حاجی هر دو رو انتخاب کن

mehrant;657870 نوشت:
برای رسیدن به هدف مثل پزشکی بله سختیهایی هست که باید تحمل کرد ولی خودش آیا سخت و پر از مشکل و دردسر و بدبختیه؟
الان میگن میشه راحت و آسان ازدواج کرد با کمترین دردسر و فلان.همش تاکید میشه روی خرج کردن کم هزینه و مهریه پایین و جهیزیه معمول که ازدواج آسون بشه. بعد یهو بگن اگه ازدواج کرده بی نهایت سخت و پر از مشکله، خوب آدم وقتی اینجوری بخوادباشه که خیلی بده.
در همین مثال پزشکی اگه میگفتن پزشک شدن خیلی راحت و آسونه ولی وقتی پزشک بشی دیگه بدبخت میشی دیگه خوشی نداری همش سختیه آیا میرفتم پزشکی؟
الانم هی میگن راحت میشه ازدواج کرد بعد بگید ازدواج که کردی کلی مشکل سرت میریزه و زندگی ات سخت میشه و غیره خوب مگه آدم مریضه که بره این همه مشکل برای خودش بوجود بیاره؟

1- بنده نگفتم ازدواج کنید بدبخت میشین . گفتم زندگی مشترک مشکلات زیادی دارد دلیلشم گفتم بخاطر بار مسئولیت و نیم من شدن من است
2- بنده دیده ام که کسانیکه ازدواج نمیکنن در آینده با مشکلات بیشتری مواجه میشن
3- با ازدواج انسان خوشبخت یا بدبخت میشود . بستگی به انتخاب دارد . اگر انتخاب بد کند بدبخت میشود . از طرفی هم نمیشود بی خیال انتخاب بشیم چون در آینده مشکلات پیدا میکنیم . بنابراین باید توکل بر خدا کرد و با نیت درست و همچنین دقت عمل انتخاب کرد و زندگی تشکیل داد .

همچین بعضی ها اینجا زیبایی زیبایی میکنن که دو وجه به ذهن میرسه
از این همه بحث درباره زیبایی دو وجه به ذهن میرسه
1- یا ازدواج نکردن و یک سری تصورات در ذهنشان است و از شرایط بعد ازدواج آگاهی ندارند
2- یا ازدواج کرده اند اما چشم چرانند
خانم هایی هم که از مردها مثال میزنن این مردها رو مثال میزنن

بپاخیزیم;659624 نوشت:
همچین بعضی ها اینجا زیبایی زیبایی میکنن که دو وجه به ذهن میرسه
از این همه بحث درباره زیبایی دو وجه به ذهن میرسه
1- یا ازدواج نکردن و یک سری تصورات در ذهنشان است و از شرایط بعد ازدواج آگاهی ندارند
2- یا ازدواج کرده اند اما چشم چرانند
خانم هایی هم که از مردها مثال میزنن این مردها رو مثال میزنن

بپاخیزیم;657861 نوشت:
آقای دکتر مهران از شما این حرف بعیده
مگه شما اعتقاد نداری که هر چی بگی باید جوابشو بدی؟

ضمناً لطفاً نقل قول بفرمایید تا طرف مقابل متوجه بشه و اگر توضیحی داشت بتونه ارائه کنه

و یک سؤال. آیا پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام صادق(ع) که درمورد زیبایی زن حرف میزنن ، زبانم لال چشم چران بودند؟!

[="Black"]

بپاخیزیم;659624 نوشت:
همچین بعضی ها اینجا زیبایی زیبایی میکنن که دو وجه به ذهن میرسه

زیبایی زن یکی از ملاک های دینی می باشد و روایات در این زمینه خیلی بیشتر از اونیه که بشه اینجا ذکر کرد
و مطابق فطرت مرد هم می باشد که خداوند در قرآن اینقدر از حور بهشتی و ... سخن می گوید و بر خصوصیات ظاهری تاکید می کند که
وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ (و نزد آنها زنانی زیبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمی‌ورزند.گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخم‌مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)! )
اگر اینقدر این مسائل مهم نبود نه در قرآن اینقدر تاکید می شد و نه در روایات.
حتی خود معصومین هم زمانی که می خواستند ازدواج کنند زیبایی زن یکی از ملاک های آنها بوده چنانچه روایت داریم پیامبر هر زمان که می خواست ازدواج کند زنی را می فرستاد تا زنی که می خواهد با او ازدواج کند را ببیند.[/]

Reza-D;659676 نوشت:
و یک سؤال. آیا پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام صادق(ع) که درمورد زیبایی زن حرف میزنن ، زبانم لال چشم چران بودند؟!

رحمت;659709 نوشت:
زیبایی زن یکی از ملاک های دینی می باشد و روایات در این زمینه خیلی بیشتر از اونیه که بشه اینجا ذکر کرد
و مطابق فطرت مرد هم می باشد که خداوند در قرآن اینقدر از حور بهشتی و ... سخن می گوید و بر خصوصیات ظاهری تاکید می کند که

رحمت;659709 نوشت:
حتی خود معصومین هم زمانی که می خواستند ازدواج کنند زیبایی زن یکی از ملاک های آنها بوده چنانچه روایت داریم پیامبر هر زمان که می خواست ازدواج کند زنی را می فرستاد تا زنی که می خواهد با او ازدواج کند را ببیند.

سلام
خوب روایات معتبرش را بیارید بنده هم بدانم .
آنچه که بنده در دین میدانم هست اینست که مرد زن را ببیند و بپسندد یا اینکه کسی را میفرستادند زن را بیند . خوب مرد اگر زن را نبیند و بعد از ازدواج بخاطر قیافه نپسندد تکلیف چیه ؟ راهکار خیلی ساده است گفتن که مرد زن را ببیند تا مثل بقیه چیزها که میداند ( مثلا شناخت پدر مادر خانواده و .... ) بداند زن چه شکلیه .
شکل زن هم یکی از پارامترها است که مرد باید بپسندد همانطور که شکل مرد را هم زن باید بپسندد .

بپاخیزیم;659743 نوشت:
سلام
خوب روایات معتبرش را بیارید بنده هم بدانم .
آنچه که بنده در دین میدانم هست اینست که مرد زن را ببیند و بپسندد

سلام
خب داداش مگه من چيزي غير از اين گفتم؟
به پست شماره
66 كه خطاب به جناب "قفس" نوشتم توجه بفرماييد (بخشيش رو مجدد براتون نقل قول ميكنم):
Reza-D;659065 نوشت:
اگر زیبایی برای شما مهمه ، حتماً حتماً حتماً کسی رو انتخاب کنید که چهرش رو می پسندید

Reza-D;659065 نوشت:
نمیدونم منظور این استاد دقیقاً همونیه که در ذهن من هست یا خیر ، اما اگر درست متوجه شده باشم ، منظور استاد زیباترین از نظر خود شخصه نه از نظر کل دنیا!!

Reza-D;659065 نوشت:
درسته که زیبایی یک سری آیتم های کلی داره که تقریباً همه بهش اعتقاد دارن ، اما باز هم زیبایی و بخصوص جذابیت چهره ها کاملاً از نظر افراد مختلف متفاوته. ممکنه چهره ای از نظر من بسیار زیبا باشه اما از نظر شما زشت باشه ، یا برعکس
پس دنبال کسی باشید که از نظر شما زیباست ، نه از نظر مردم!
اين از اين مطلب

اما درمورد روايات (اكثراً از كتاب حليه المتقين - بررسي سندي با كارشناس محترم):

حضرت اميرالمؤمنين(ع):
بخواه زن گندم گون فراخ چشم سياه چشم بزرگ سرين ميانه بالا پس اگر نخواهيش بيا مهرش را از من بگير

امام رضا(ع):
از سعادت آدمى است كه زن سفيدى داشته باشد

حضرت صادق(ع):
چون خواهيد زنى را خواستگارى كنيد از مويش بپرسيد چنانچه از رويش ميپرسيد كه نصف حسن مو است

پيامبر(ص):
در خواستگاری نگاه كن به استخوان لگن یا قوزك پا.... (اين روايت ادامه داره كه نميشه بنويسم :Nishkhand:)

نكتهء مهم:
اين روايات به اين معنا نيست كه زن رو فقط بايد براي زيبايي گرفت. حتي رواياتي داريم كه ميگه اگر زن رو فقط براي زيبايي بگيري عاقبت خوش نمي بيني. بلكه اين ها آيتم هايي هستن كه مرد بتونه دركنار ساير خصوصيات مهم مثل اخلاق ، رفتار ، سطح فهم و آگاهي ، دانش ، نجابت و..... كه بايد در وجود زن باشه ، زيبايي رو هم در نظر بگيره و صد البته اين ها آيتم هاي كلي هستن و نهايتاً خود زن و مرد هستن كه بايد هديگه رو بپسندن

[="Black"]

بپاخیزیم;659743 نوشت:
خوب روایات معتبرش را بیارید بنده هم بدانم .

سلام.
تاپیک بزنید تا کارشناس جواب شما را بدهند و روایات را بیاورند روایات حتی خصوصیات جسمانی خاصی را مطرح کرده که اگر من بخواهم اینجا روایت را قرار دهم باید اول تا آخر روایت را سانسور کنم.
در ضمن اصلا ما آیه قرآن هم در تایید سخنان خودمان ذکر کردیم که وقتی خداوند تاکید بر خصوصیات ظاهری حوری العین می کند یعنی ویژگی مهمی برای مرد است.[/]

عنوان: به خاطر شکستی که در زندگی خورده ام دیگر امیدم به خدا از بین رفته است.

سوال:
سلام
حدوداً یکسال پیش از یک دختر بازی خوردم و بعد از آن سعی کردم روحیه ام را بازسازی کنم و بارها سعی کردم رابطه ام را با خدا درست کنم؛ اما وقتی یاد آن لحظات و افسردگی هام می افتم بازم در فکر می روم. این دختر رو دوست ندارم و اگر هم من را بخواهد، من نمی خواهمش؛ اما تلخ ترین روزهای زندگیم من را همین دختر رقم زد. روزهایی که خودم را تنها و حتی بدون خدا می دیدم. روزهایی که نمازهایم قضا نمی شد. هر شب واقعه هر روز 7 بار نادعلی و هر شب دعای توسل و نذر و مسجد رفتن و کمک مالی به فقرا و ... یادم است یک کتاب خواندم درباره زندگی یکی از عرفا و آنقدر جوگیر شدم (واقعا جو بود) هر قسمتی از هر چه که در می آوردم را کمک می کردم. اما هر روز بدتر از دیروز و ناامیدتر می شدم. دیگر ناامیدیم خیلی زیاد شد تا جایی که دیگر امیدم از خدا رفت. بعد از آن هم آن دختر را ول کردم و از محل کارم با دعوا بیرون آمدم. همه این ماجراها 7 ماه طول کشید و روز و شب من را تشکیل می داد.
حالا یکسال از آن قضایا می گذرد و من بلاهایی عجیبی سرم آمده. هر کاری می کنم (هرکاری) رابطه ام با خدا صاف نمی شود؛ مخصوصا وقتی کلیپ های سربریدن و شکستن دست و پای مردم عراق و سوریه را می بینم می گویم خدا کجاست؟ با خودم می گویم خدا به آنها کمک نمی کند؛ آن وقت به من کمک می کند؟! لطفا کمکم کنید تا از این ناامیدی رها شوم؟

پاسخ:
سلام
مشکل شما این است که نقش و جایگاه واقعی خدا در این عالم را نمی دانید و با فلسفه آفرینش آشنا نیستید. در نظام عالم هستی اصلا بنا بر این نیست که خدا به طور قهری و جبری چیزی را بر کسی تحمیل کند؛ چون اگر اینگونه باشد هدف از آفرینش انسان ها زیر سوال می رود. خدا انسان را در معرض امتحان قرار داده تا هر کسی به خواست و اراده خودش برای رسیدن به کمال نهایی تلاش کند. قانون عالم طبیعیت مبتنی بر نظام اسباب و مسببات است؛ یعنی هر چیزی علتی دارد و ناشی از همان علت است. مردن و کشته شدن به علت وجود یک کشنده است و قانون طبیعت این است وقتی تیر به قلب کسی خورد، او کشته می شود. اگر بنا باشد خدا مانع این قانون شود، دیگر امتحان و پاداش و عقوب معنا نداشت.
بنابراین در مورد نقش خدا در اتفاقاتی که برای شما یا هر فرد دیگری می افتد باید عرض کنم اگر بنا بود خداوند مانع اتفاقاتی شود که به طور طبیعی رخ می دهد، زندگی انسان ها بی معنا می شد. امام صادق علیه السلام می فرمایند: أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ.(1) ابا دارد خداوند از اینکه اشیاء را به غیر اسبایش جاری کند. لذا وقتی شما مقدمات یک اتفاق را فراهم کنی یا حتی فرد دیگری مقدمات یک اتفاق را برای شما فراهم کند، آن اتفاق خواهد افتاد؛ مگر اینکه سبب آن زائل شود. البته این مسئله نیز هیچ منافاتی با رحمت و مغفرت خداوند متعال ندارد و هیچ حقی از کسی ضایع نمی شود. به عنوان مثال در مواردی که فرد نسبت به اتفاقی که برایش می افتد هیچ گونه اراده و اختیاری ندارد؛ مثل معلولی که در معلولیت خود نقشی نداشته، خیلی کم پیش می آید که خداوند متعال معلولیت فرد را اصلاح کند؛ بلکه غالبا جبران این نقص و کمبود را با دادن نقاط قوت دیگری مثل هوش بالا در این دنیا و یا با دادن ثواب در قیامت جبران می کند.
در مورد اتفاقاتی که برای شما رخ داده هم همینطور است. اگر علت بروز این اتفاقات خود شما باشی که در این صورت حق اعتراض نداری. مثلا اگر عشق و علاقه ای که نتیجه اش شکست شده، با اشتباه خود شما مبنی بر برقراری رابطه با نامحرم صورت گرفته، در این صورت نباید به کسی معترض باشی؛ چون این سختی های نتیجه کاری بوده که خود شما شروع کردی. مثل این است که شما خودت را از ساختمان چند طبقه پرت کنی پایین. طبیعی است که به شما آسیب می رسد و کسی غیر از خودتان مقصر نیست. با این حال ممکن است این شکست علت های دیگری داشته و عاملش خود شما نبودی که در این صورت باز هم نباید به خدا شکایت کنی؛ چون همانطور که عرض شد، این اتفاق نتیجه قانون اسباب و مسببات است مثل خوردن اتفاقی چاقو به قلب یک فرد و در نتیجه مردن او؛ منتها به دلیل اینکه فرد در این اتفاق مقصر نبوده، خداوند کریم، در مقابل آن پاداش خوبی در نظر خواهد گرفت.
بنابراین برای اینکه به خدا نزدیک شوید باید این تفکر نادرست را در ذهن خود اصلاح کنید و به رحمت و مغفرت خدا امیدوار باشید
که او بخشنده مهربان است.

پی نوشت
(1) صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری، منشورات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق، یکم، ج1، ص6، ح1.

عنوان: با دختری آشنا شدم که باطنش عالی است؛ اما ظاهرش به دلم نمی نشیند. چه کنم؟

سوال:
سلام
من قبلا یک بار از یک دختری بازی خوردم و شکست سختی را متحمل شدم. حالا فقط دوست دارم یا مجرد بمانم و یا اگر ازدواج کنم با خانمی زیبا ازدواج کنم؛ چونکه از دو چیز می ترسم: اول اینکه اگر با خانمی که زیبا نباشه ازدواج کنم ممکن است نارضایتی در دلم بماند و به او ظلم کنم و دوم اینکه می ترسم خودم شکنجه بشوم. به همین خاطر الان بین دو انتخاب گیر کرده ام:
یک مورد چند وقت قبل از طریق مادرم به من معرفی شد که کارآموز پدرم در آموزشگاه رانندگی بود. این دختر 18 سالش بود و خیلی خوشگل بود و تا یک مراحلی هم با مادرم پیش رفتیم؛ منتها چون به دلیل شرایط من پدرم و مادر آن دختر مردد بودند، دیگر پیگیر نشدیم. حالا حسرت می خورم به اراده آدم هایی که 40 بار خواستگاری می روند تا فرد مورد نظرشان را پیدا کنند و من همچنین عرضه ای ندارم.
مورد دیگر توسط خواهرم به من معرفی شد. او من را به یکی از دوستانش که در کتابخانه است معرفی کرد که پیشش ریاضی بخوانم. خواهرم می گفت خوشگل است و از خیلی ها قشنگتر است. خلاصه ارتباط شکل گرفت؛ من با دیدن آن دختر اصلا از قیافه اش خوشم نیامد؛ حتی یک درصد. اما دیگه دیر شده بود و ما باید درس می خواندیم. او 7 ماه از من بزرگتر است. چیزی که باعث شده من امیدوار باشم، تعریف های بی حد و اندازه خواهرم از اوست. می گفت خیلی درس خوان، پرتلاش، با اخلاق و مذهبیه است و در این مدت هم من خلاف این را ندیدم. ایشان دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد است و دکتری هم شرکت کرده.
حالا من مانده ام چه کنم. از طرفی با خودم می گویم من که با آن دختر اولی که زیبا بود رابطه نداشتم؛ از کجا بدانم او هم اخلاقش همینطوری نبوده!؟ این است که من را اذیت می کند؛ یعنی هیچکدام صد در صد رد نشدند. اولی را نشناختم (ای کاش رابطه داشتم باهاش) و دومی باطن خوبی دارد و فوق العاده است اما ظاهرش را نپسندیدم.
حالا خیلی ارتباطم با این دختر صمیمی شده. همین دو روز پیش بود که به من پیام داد که من با تمام وجود از تو خوشم آمده!... راستش من باعث شدم ارتباطمان به این سمت کشیده شود و کارهای احمقانه ام و حرفایم این ماجرا را اینطوری کرد. حالا هم که ریاضیات عمومی 2 و دیفرانسل و مهندسی و... به من یاد می دهد و نمی توانم ولش کنم؛ چون همه ریاضی ها را به امید او با هم برداشتم و می ترسم با رها کردنش این ترم فاجعه شود!

پاسخ:
سلام
اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنم این است که ازدواج از طریق رابطه اصلا روش خوبی نیست؛ یعنی شما نباید برای شناخت طرف مقابل وارد رابطه با او شوی و بعد از مدتی تصمیم بگیری که با او ازدواج کنی یا نه؛ زیرا این کار علاوه بر اینکه کوله بار گناه شما را سنگین کرده و شخصیت اجتماعی شما را لکه دار می کند، باعث وابستگی های پی در پی از طرف شما و طرف مقابل می شود؛ چنانچه همین الان یک مورد آن را نسبت به دوست خواهرتان تجربه کرده اید. اگر این وابستگی ها به هر دلیلی به ازدواج ختم نشود، هر دو طرف ضربه روحی بدی را باید متحمل شوید. لذا برای جلوگیری از این آفات بهتر است از روش های معمول استفاده کرده و به طور رسمی اقدام کنید و شناخت را به بعد از خواستگاری و زیر نظر خانواده ها موکول کنید. مزیت این کار این است که اولا شخصیت شما حفظ می شود ثانیا احتمال به گناه افتادن شما کم می شود ثالثا طرف مقابل به شما اعتماد می کند و از همان اول روی شما حساب دیگری باز می کند رابعا وقتی خواستگاری رسمی باشد، خانواده ها راحت تر موافقت می کنند؛ در حالی که اگر از راه دوستی باشد، احتمال مخالفت خانواده ها تشدید می شود خامسا شناختی که از طریق دوستی به دست می آید معمولا تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار می گیرد و خیلی قابل اعتماد نیست سادسا ...
لذا در مورد آن دختری هم که می گویید خیلی خوشگل بود و به خاطر تردید پدرت و مادر او اقدام نکردید و می گویید ای کاش با او رابطه داشتم و می شناختمش، باید گفت چنین نگاهی نادرست است؛ چون اگر با او رابطه هم برقرار می کردی و اخلاقش را هم می پسندیدی، باز هم ضمانتی برای رسیدن به او وجود نداشت؛ چون ممکن بود خانواده ها مخالفت کنند؛ بلکه راهش این بود که همان موقع پیگیر می شدی و از طریق خواستگاری او را می شناختی. البته الان هم می توانی از پدر یا مادرت بخواهی مسئله را پیگیری کنند و رسما از او خواستگاری کنند. البته شاید یکم دیر شده باشد؛ ولی اگر بر فرض ازدواج هم کرده باشد یا حتی جواب رد بدهند، خوبیش این است که شما تلاشت را برای رسیدن به او کردی و دائم خودت را به خاطر هیچ گونه اقدامی سرزنش نخواهی کرد و حسرت نمی خوری.


اما در مورد ملاک زیبایی باید عرض کنم: ظاهر پرستی در صورتی است که شما فقط به ظاهر توجه کنی و به بقیه ملاک ها و معیارها هیچ توجهی نداشته باشید؛ وگرنه اینکه فردی برای ازدواج با دختری باید از ظاهر و قیافه طرف خوشش بیاید، یک امر کاملا طبیعی و معقول است. برای همین اگر کسی پیدا شود که همه ملاک ها را داشته باشد، ولی ظاهرش مورد پسند شما نباشد، این ازدواج توصیه نمی شود؛ چون ریسک دارد و ممکن است در آینده هم علاقه ای ایجاد نشود.
منتها نکته ای که این وسط نباید فراموش شود این است که پسند ظاهر با گشتن به دنبال بهترین ظاهر فرق می کند. یک موقع هست که شما می روی خواستگاری و در نگاه اول از طرف خوشت می آید یا خوشت نمی آید و طبق آن تصمیم می گیری؛ این بد نیست. اما یک موقع هست شما دائم این دختر را با آن دختر مقایسه می کنی و می گردی تا خوشگلترینش را انتخاب کنی؛ این بد است. لذا اولین قدم این است که شما خودت را بررسی کنی ببینی اگر اهل نگاه به این و آنی و دائم دخترها را با هم مقایسه می کنی، باید یک فکر اساسی برای این مشکل بکنی؛ چون در این صورت حتی اگر با زیباترین دختر هم ازدواج کنی، بعد از ازدواج باز با دیدن دخترهای دیگر فیلت یاد هندوستان می کند. اما اگر دیدی اینطور نیست و صرفا از قیافه دختر مورد نظر خوشت نیامده، هیچ ایرادی ندارد که رابطه را تمام کنی و به فکر ازدواج با فرد دیگری باشی.
لذا در مورد دختر فعلی هم اگر از ظاهرش خوشت نیامده و نمی توانی او را به عنوان همسر آینده ات بپذیری، هر چه زودتر باید رابطه را تمام کنی تا ایشان هم بیشتر از این ضربه نبیند. برای درست هم می توانی یک نفر جایگزین پیدا کنی. لذا پیگیرِ پیدا کردن فردی برای تدریس ریاضی باش و اگر توانستی چنین فردی را پیدا کنی، هر چه زودتر رابطه را کلا قطع کن. اگر هم نتوانستی در این مدت باقی مانده کسی را پیدا کنی، رابطه را به حداقل برسان و فقط در حد رابطه درسی با ایشان در ارتباط باش. علاوه بر این سعی کن سنگین برخورد کنی و به نحوی به ایشان بفهمانی که قصد ازدواج با ایشان را ندارید تا امیدی به این ارتباط نداشته باشد و بعد از تمام شدن تدریس هم رابطه را کلا قطع کن.

موضوع قفل شده است