به پدرم مشکوک شده ام!

دلم روشنه اگه یه ریزه دیگه تحمل کنی ماجرا ختم بخیر میشه.
حداقل این خیر میتونه برگشتن آرامش به تو خواهر گلم باشه.

برای درددل هم قابل بدونی دوستان اسکدینیت هستن درخدمت.البته بشرطی که به مامان نگی ها:Cheshmak:!

از وقتی شنیدم حرفاتو دارم دعا می کنم خدا همونطور که منو به آرامش رسوند شمارو هم به آرامش برسونه:Gol:

مویدباشی خواهری. یاعلی

عذر میخوام رک میگم!

بنده معتقد هستم اگر هم می خواهند صیغه کنند نباید چنین چیزی بطور پنهانی باشد و هنوز چنین فرهنگ سازی نداریم که بفهمیم متعه یا صیغه نوعی ازدواج است مثل ازدواج دائم و متاسفانه بسیاری از این نوع ازدواج سوء استفاده کردند .
بگذریم حتی اگر قرار باشد این خانم با کسی چیزی را در میان بگذارد اول و اول باید با پدرشون این قضیه را در میان بگذارند (بطور خصوصی )و با خوبی هر چه تمام بگویند که چنین چیزی فهمیدند و نمی دونند باید چکار کنند . یعنی همین چیز ها را (غیر از موارد جاسوسی اگر خدایی نکرده جاسوسی کرده اند) به پدرشان بگویند و مطمئنا پدرشان جواب خوبی به ایشان می دهند. این خانم باید خوش گمان باشند و این طور موارد بین بیشتر زن ها هست که به پدر یا شوهرشون شک می کنند و در آخر هم مشخص می شود که 99 درصد کاملا اشتباه بوده است . این خانم محترم باید بدونند این چیزها واقعا ارزش ناراحتی ندارد چه برسد به اینکه بخواهند غش کنند و بهتر است ایشان زندگی عادی خودشون را انجام بدهند و کاری به کار پدرشان نداشته باشند چون اصولا پدرها با توجه به این دختری که دارند بیش از هر کسی خانواده شون براشون مهم است و ابدا کاری نمی کنند که خانواده یشان ناراحت شوند. بهترین چیز این است که وقتی می بینند پدرشون اینقدر براشون مهم است این را هم بدانند که بیشتر این صفت را از پدر و مادرشون ارث بردند و به طور مقابل، پدر این خانواده هم نسبت به خانواده یشون حساس هستند و این شک های زنان هم طبیعی است و آخرش هم مشخص می شود بیشترشون از روی بدبینی بوده است . پس بهترین کار برای این خانم این است که خوش گمان باشند و کاری به کار پدرشون نداشته باشند و به زندگی عادی خودشون ادامه بدهند.

من یه پیشنهاد دارم
شما این قضیه رو با یکی از ریش سفیدان فامیل به طور پنهانی در میان بذارید و ازش بخواهید با پدرتان در این باره
صحبت کند و یه جورایی قضیه رو بهش بگه و پدرت رو از ادامه این کار منصرف کنه

[="Microsoft Sans Serif"]تنها سودی که این گفت و گو برای شما دارد این است که کمی از بار شما با سخن گفتن سبک‌تر می‌شود.

و گرنه در مورد چاره بیشتر سردرگمی به‌همراه دارد تا روشن‌بینی!

ما نمی‌دانیم کسانی که خود زن هستند چگونه نمی‌دانند که زنان در این رخداد‌ها تا چه اندازه باهوش و تیزبین هستند؟

همان‌گونه که کارشناس فرمودند: این کار، حلال خدایی است و اگر مردی این‌کار را انجام دهد، گناهی بر او نیست!

خدایی که می‌گوید به یکدیگر ستم نکنید، چگونه می‌تواند چنین قانونی را بگذارد که هیچ زنی نمی‌تواند آنرا بپذیرد؟

باز هم می‌گوییم که این سخن خدا در خود قرآن رد شده است:

(نسا / 129): «و هرگز نمی‌توانید میان همسرانتان به داد رفتار کنید، هر چند کوشش فراوان کنید؛ پس خواست خود را (هردم) به هر سو نگردانید تا دیگری را بی‌پناه رها کنید.»

البته نباید چشم‌داشتی از کارشناسان اینجا داشت که سخنی در برابر قانون «اسلامی ایران» بزنند؛ زیرا گفتن همان و ...

در همه‌ی جا این‌چنین رخداد‌هایی هست:

دوست پدر ما (چه دوستایی این ننه بابای ما دارن!)، مردی پولدار است که در ابتدا بسیار زندگی سختی داشتند.

زن او با همه‌ی نداری شوهرش ساخت و مرد نیز تا زمانی که توانگر نشده بود، زندگی خوبی داشتند.

اما زمانی که این مرد توانگری راستین شد، زنی در پای او می‌نشیند و مرد گمراه می‌کند.

او سه پسر و (گمان کنم) چهار دختر داشت دارد

پدر می‌گفت: وقتی که زن و فرزندش به این رخداد پی بردند، مهار خود را از دست دادند و در بیرون در برابر مردم به پدر خود پرخاش کردند که چرا چنین کردی؟

مرد نیز در پاسخ گفت: «حرف مفت نزنید! هر کسی ناراحته، به سلامت؛ خلاف قانون و شرع که نکردم!»

اگر بگوییم زنی که شوهرش زنی دیگری را گرفته باید بیشتر به شوهرش مهر بورزد، سخنی نیست که بتوان به‌آسانی آنرا انجام داد.

زیرا این رخداد سنگین‌ترین زخم برای یک زن است که حتی زنان زیرک را هم از کار می‌اندازد.

پس از آن ماجرا، زن دوست پدر، در برابر آن سخن استوار و منطقی مرد، کوتاه آمد و هرگونه بود زندگی‌اش را در پی گرفت.

دوست پدر ما نیز، پس از یک هفته با زن نخست خود، تنهایی، به مشهد رفتند!

اگر بخواهیم راستگو باشیم، باید ایراد را در دو طرف دید و زن و مرد با یک واسطه - که شما هستید، به یک روانشناس بروند تا این ایراد، ریشه‌یابی شود.

بی‌گمان پدر شما مردی درست‌کار و خداشناس است که فرزندی همچون شما دارد؛ اما باید دانست که مردان در این موضوع «بسیار» سست هستند و سخنان عشوه‌ناک زنان، بر روی هر مردی هنا می‌گذارد که آن زن نیز از همین راه وارد شده است.

حتی موسی(ع) نیز در این مورد خود را استوار نمی‌یابد و به دختر شعیب می‌گوید: «تو از پشت من راه بیا (که نگاه من به بدن تو نیفتد)»

آن زن نیز از این‌چنین راه‌هایی وارد شده است که توان ایستادگی «هر مردی» را ناتوان می‌کند.

امیدواریم که کار و سخنان روانشناسی که می‌خواهید پیش او بروید، هنایی پررنگی را بر روی زندگی شما بگذارد و دوباره زندگی شما را سبز و زیبا کند :Gol:.

:Moteajeb!: واقعا دیگه چی بگیم البته درسته نباید نگران باشن چون هنوز دو زن دیگه مونده ( منظور همون چهار همسر داشتن مرد )

یعنی زندگی زن اول نابود بشه اشکال نداره چون کار ایشون خلاف شرع نیست؟

بسم رب الشهداء
سلام.لطفا یک بار این جمله ای رو که فرمودی بلند با خودت تکرار کن خانم مینو!

[="Tahoma"][="#4169e1"]

بماند!
خلاصه من خیلی کم دیدم از این زن های با سیاست که چنین بحرانی رو با موفقیت کنار گذاشتن(البته تو فیلم چرا به کرات دیدم.)

بهرحال، نظر قطعی دادن وقتی مادر ایشون و میزان سیاستمداریشونو نمیشناسین؛ غیرکارشناسانه اس!
اگه به مادر بگن و همه چی بدتر بشه، شما گردن می گیرین؟ کمکشون می کنین مشکل رو حل کنن؟؟
اینکه دوستان تاکید دارن مشاوره حضوری برن برا همینه که از شرایط خونواده و مادرشون مطمئن بشن و بعد توصیه لازم رو بکنن.

مینوجان، دستت دردنکنه قد یه دوستی هم نمی ارزیم! خب جناب مدیر چت بر اساس قوانین چت، یه حرکتی کردن، چرا به پای بقیه مینویسی؟
خدایی دوست نمیدونی ما رو؟:Ghamgin:[/]

سلام
خانم مینو بنده فقط 3 صفحه اول را خواندم ایا میتوانید بگویید روابط تا کجا پیش رفته است ؟؟

بنده معتقدم اگر روابط در حد ابتدایی است فعلا حرمت ها را نگه دارید .
ایا در بین نزدیکانتان کسی را می شناسید که با پدرتان روابط خیلی خوب و نزدیکی داشته باشد ؟
شاید بتوان از ان فرد به عنوان یک اهرم استفاده کرد .

به این هم فکر کنید شاید ان اهرم شما باشید !
ضمن اینکه این به شخصیت پدرتان هم بستگی دارد .

شما اینجا خیلی کارها میتوانید انجام دهید من جمله سعی کنید محیطی را برای جمع شدن خانوداه فراهم کنید .
میتوانید روابط پدر و مادرتان را بهبود ببخشید .
میتوانید به پدرتان بگویید برای مادرتان هدیه بخرد و به مادرتان نیز همچنین ...
اسباب مسافرت رفتن و تفریحات و گردش خانوادگی را فراهم کنید حتی بیش از گذشته ...
گاهی محیط خانه را برای تنها بودن پدر و مادر خلوت کنید ،بگذارید ساعاتی را با هم باشند .
از مادرتان و فداکاریهایش و خصوصیات خوبش برای پدرتان بگویید .خصوصیات را پرنگ جلوه دهید ...
اگر مهارت داشته باشید سعی کنید بفهمید که پدرتان مشکلش چیست ...

وووو....

از زاويه ديگر

يوم يفر المرء من اخيه و صاحبته و بنيه ...

جداً دلم برا پدرشون سوخت ...
یجورایی مردای اين دوره زمونه ايرونی خصوصا مذهبیاش... بدبختند... (آش نخورده و دهن سوخته و تازه کلی هم حرف پشت سرته، یعنی خانواده ات بهت رحم نمیکنند تا چه رسه به غير)

یه عمر زحمت بکش، کار کن، دختر بزرگ کن ... بعد دخترت رو يه شک (که ميتواند کلا چيز ديگری باشد)، عزت و شرافتت رو در تصوراتش بر باد دهد :Narahat: و گوش تا گوش به فرمان ابليس لعين باشد...

یه مرد، مرده!!! و عمرا اگه يه زن بفهمه مرد رو، اونوقت به خدا حق ميداد آن قوانين را! حال بماند که عمده جبهه گيری خانوما تو يه سايت مذهبی هم در جهت فمنيستهاست!(ضمنا مردها هم عموما در درک زن تعطيلن:Nishkhand:)(حالا با اين تعارض برا مذهبيا معيار اسلامه برا غير مذهبيا هم هر چی دلشون خواست، لذا لطفا غير مذهبيا اينجا ديگه اظهار لطف نکنند، والسلام)

اما یه واقعيت تلخ ديگه که بعينه زياد تو جامعه حاضر ديدم باباها بخاطر پول جيبشون عزيزن،یعنی بابا! منٍ فرزند، اگه تو رو دوست دارم تو رو بخاطر خودم دوست دارم نه خودت!
یه جورایی خودخواهی در صحبتهای مينو خانم، زياد بود و حتی تلويحا اشاره کرد که اگه اون زنه بياد امکانات بابا تقسيم ميشه بر دو!

یه مورد مشابه ديدم که پسرها تصميم گرفته بودن که بابا رو ببرند وازکتومی که یه وقت ميراث خوار درست نکنه، مادر خونه هم در فکر بود که با دارو سيستم بابا رو از کار بندازه! :Moteajeb!:

حضرت علی(ع):
شجاعت، صبر است.

سعی کنید کمی صبور باشید و با آرامش تصمیم بگیرید.
با این بی تابی ها و استرس های خیلی زیادی که تو پیامهاتون خوندم، واقعاً مشکلی حل نمیشه
فقط خودتون رو بیشتر از این داغون میکنید و نمیتونید ناجی باشید...

بزرگوار، این که فرمودین، 3 ساله دعا میکنم اما اجابت نشده...
جایی نگفتن فقط دعا مشکل رو حل میکنه
دعا باید در کنار سعی و تلاش برا رفع مشکل باشه.این همه مدت دست رو دست گذاشتین و هیچ اقدامی نکردین، جز چک کردن و مشکوک شدنای یواشکی؟!

با سلام هشت صفحه مطلب تقریبا خوندم جهت کسب تجربه، هر کدوم از دوستان راحلی دادن! خوب بود
منم نظرمو می گم هر چند بعد سه سال به نظرم دیره واسه هر اقدامی یه مطلب دیگه اینکه شما مطمئن باشید اگه چیزی بین اون خانم و پدرتون بوده باشه، مادرتون خیلی وقته خبر داره، اما چرا به روی خودشون نمی ارن؟ (هر موقع ازدواج کردین و بچه دار شدین می فهمین)
اما نظر من
ابتدا به امر اینکه شما متاسفانه قدرت لازم برای حل این مسئله رو ندارین، دوم اینکه باید بفهمین پدرتون این خانم واسه چی می خواد؟ 1)کمک در راه خدا، 2) ازدواج موقت و ایجاد تنوع در زندگی و یا 3) خدای نکرده طلاق مادرتون و از بین رفتن کانون خانواده (عدم تحمل مادرتون) من فکر می کنم مورد دوم باشه اگه دعوای مادر و پدرتون توی این سه سال افزایش نداشته، اگه مورد دوم هست باید سکوت کنید سکوت ، اگر ماجرا رو به مادرتون یا پدرتون یا هر فرد دیگه ای که پدرتونو می شناسه بگین (قضیه سر باز کنه) دو اتفاق می افته که دو سر باخته 1) یا پدرتون اشتباهشو می پذره و معذرت می خواد که در این صورت ابروش حداقل پیش مادرتون و خانوادش رفته و قبح این کارا براش شکسته و یا کلا حاشا می کند که نتیجه اش بدبینی و درگیری خانوادگی هست، اگر مورد سوم باشه (طلاق مادرتون) شما فقط یه امر رو جلو انداختین، من یکی دو مورد از اطرافیانوم رو دیدم که زن و بچه دارن و زندیگشونو دوست دارن اما یه جوری از مسائل جنسی زندگیشون خسته شدن بعد 20 سال و پنهانی ازدواج موقت می کنن!!:Moteajeb!:

وقتی یک مبارزه رو شروع کردی باید بدونی چجوری باید تموش کنی وگرنه شکست خوردی :Gol:

با سلام

چقدر ما ايرانيا احساسي هستيم !!!! اگر شما در ابتداي عمرتان چنين احساسي برخورد كنيد در مقابل طوفان مشكلات چه ميكنيد ؟! احساسات تا زماني درست است تا در مقابل شرع وخداي متعال قرار نگيرد .

بنظر من در اينگونه موارد مخصوصا كه خانواده مذهبي هستين اولا نبايد جاسوسي كنيد : ولا تجسسوا : چون در هر حال پدر شما مسائل مذهبي را ميداند وهرگز خلاف شرع عمل نخواهد كرد پس نگران نباشيد حتي در آخرين فرضيه ممكن مگر خداي رزاق معيشت شما و آن زن را تامين و تقسيم نميكند چرا نگرانيد ؟!

ثانيا فرض كنيد برادر شما در آستانه اعتياد قرار دارد ، چه برخوردي داريد ؟ پس بايد بطور غير مستقيم و محتاطانه پدرتان را مراقبت كنيد تا خودش تصميم درستي بگيرد چون ممكن است بين مادر وپدرتان مسائل ومشكلاتي وجود داشته باشد كه اگر موقتا حل شود بهتر است تا دائم شود !

مثلا ببينيد پدرتان نقاط ضعف و قدرت و مطلوبش چيست و كجاست ؟ در مرحله بعد بطور غير مستقيم به او بفهمانيد كه شما از كارهايش تا حدودي باخبريد تا از توسعه اين امر منصرف شود

ثالثا بفكر خودتان و زندگي آينده تان باشيد تا آرام شويد كه ممكن است اشتباه برداشت كرده باشيد و هدف پدرتان اين مسائل نباشد .

و توكل علي الله .....

به نظر من به روی خودتون نیارین که میدونین چون قبحات اینکار از بین میره و کم کم عادی میشه بهتره از طریق اون زن غیر مستقیم یه کاری بکنین کهکه از زندگیتون بره بیرون محبت زیاد به پدرتون بکنید برید مسافرت و مطمئن باشین این چیزا ایشالا زود گذره یعنی تجربه ثابت کرده و کم کم ولش میکنه صبور باشید و دعای معراج بخونید ایشالا حل مییشه.

سلام
وقتی شما می روید پیش یک پزشک چند تا دارو می دهد و می گوید اینها را مثلا هر 8 ساعت یک بار بخورید این خیلی عینی و شما هم این کار را می کنید
اینجا به تخصص و تجربه مشاوری کسی کاری نداره به هر حال مجلس بدون ریاست یکی حامی گفت و یکی هم ما میگم کی به کیه؟
به نظرم خیلی باید دقت کنیم
صرفا مطلب به یه چیز نوشتن نیست من خودم بارها به همکاران اجرایی که داشته ام می نوشتم که شما اظهار نظر تخصصی نکنید نکنه کسی حرف شما را که مبنای علمی ندارد تخصصی ببیند و مشکلشان زیادتر شود و خدا رو شکر همان طور عمل کرده اند می کنند
ولی اینجا می بینیم که هرکسی هر چه میلش است را می نویسد و آن را حق هم می داند.
وقتی کسی نداند یه جا میدان مین هست خیلی راحت می دود وسط میدان ولی فردی که می داند آنجا میدان مین است هر قدمش را با احتیاط زیاد بر می دارد مشاوره امری مهم است گاهی یک حرف نسنجیده می تواند مثل جرقه ای به دینامیت باشد
و سازمان روانی فردی یا خانواده ای را به هم بزند
و تعجب می کنم از خانم مینو که هر نظری را مثل نظر کارشناس بهش فکر می کنه و در نظر می گیره
خب اگه واقعا براتون نظر مشاور مهم نبوده چرا مشورت می گیرید می دونید چند نفر در نوبت هستند که حال و روزشون خب نیست و پیام می دهند تو را خدا جوابم را زودتر بدهید؟
نکته بعد مهم مهم این که
واقعا مشاوره اینترنتی تا وقتی که مشاوره حضوری برای شما مقدور است انجام ندهید به خصوص زمانی که آشفته هستید و آرامش ندارید
بنابراین از کاربران محترم نیز درخواست می کنم خیلی سفت و محکم تلاش نکنند نظر پرسشگر را طبق میل و نظرشون تغییر بدهد
خدایا چنان کن که فرجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

[="Tahoma"][="#4169e1"]سلام مینو جان.
گفتی دیروز وقت مشاوره داشتی ؛ اگه میشه بگی نتیجه رو ممنون میشم.

فک کنم منظور آقای حامی بیشتر تذکر به کاربرا بود؛ فضای تاپیک رو من که تازه تو شرایط روحی تو نیستم حس میکردم خیلی پر تنش دارن جلو میبرن و تذکر به جایی بود.

موید باشی خواهری:Gol:[/]

سلام
شما تنها نیستید واقعا همه کاربران مخصوصا خواهران همدلانه با شما هستند خیلی از عبارات طوری بود که گویی مشکل شما عین مشکل خودشونه
در حدیث داریم دوست واقعی دوست دیندار است چون دین ثابت است دوستی او هم ماندگار است.
مخالف نظر دادن کاربران محترم نیستم فقط تأکید کردم که اشاره شود که من نظر خودم را می گویم و تشویق نکنید به چیزی که واقعا کارشناسی نیست.

خانم مینو هم با حوصله نکاتی را نوشتم را بخوانند و با زبان و عبارات خودتون در دفتری بنویسید و تأمل کنید
به یاد داشته باشیم قرآن ما را از تجسس و بدگمانی نهی کرده است
به یاد داشته باشیم حق نداریم آبروی کسی را ببریم
به یاد داشته باشیم آبرو مؤمن از کعبه هم حرمتش بیشتر است.
به یاد داشته باشیم که امر به معروف باید با رعایت سلسله مراتب و شرایطش باشد. بنابراین حرمت را حفظ کنیم تا جایی که می توانیم غیر مستقیم عمل کنیم حتی اجازه ندهیم که آبروی کسی نزد ما که او را ارشاد می کنیم برود (تازه این در صورتی است که ما واقعا "یقین" داشته باشیم او کارش منکر است.
اما چند نکته اختصاصی در مورد خودتان
به نظرم مشاوره را ادامه دهید. شیوه های آرام شدن و تنش زدایی را یاد بگیرید آن وقت خیلی بهتر می توانید تصمیم بگیرید
مراقب باشید هیجانان منفی شما روی نگرش تان اثر نگذارد
موفق باشید