بررسی آیات تجسم اعمال

تب‌های اولیه

157 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=times new roman]با سلام

در پست قبلی بیان شد که بر چه اساسی هر عملی دارای چهره ای درونی و ملکوتیست . در ادامه سؤال قبلی این سؤال مطرح می شود که بر چه اساسی چهره ملکوتی اعمال همان پاداش و کیفر اخروی می باشد؟
همانطور که در پاسخ به سؤال قبلی بیان گردید، حجیت ظواهر ادله نقلی اصلیست مورد پذیرش، بر همین اساس می توان پاسخ سؤال دوم را نیز چنین بیان کرد که؛
[=times new roman]آیات و روایات زیادی در متون دینی یعنی قرآن کریم و روایات صادره از اهل بیت عصمت و [=&quot] [=times new roman] طهارت (علیهم السلام) دلالت بر این معنا و مفهوم می نماید که هر آن چه از ثواب و عقاب در عوالم پس از مرگ به انسان می رسد چیزی جز غایت افعال و صور اعمال و آثار ملکات علمی و عملی او نمی باشد. ظاهر این دسته از آیات و روایات بر عینیت جزاء و عمل دلالت داشته و در این دلالت از ظهور اقوایی برخوردار هستند.مثلا آیاتی همچون آیه 30 سوره آل عمران که می فرماید:

[=&quot] «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيدا ....» و آیه 49 کهف «وَوَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً» وآیه 110

سوره بقره [=&quot][=&quot] «وَما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّه‏ . . . » و [=&quot][=&quot][=&quot][=&quot]آیات دیگری که در این زمینه وجود دارد با تعابیر گوناگونی چون، وجدان، حضور، نظر کردن، دیدن و آوردن، یک معنا و حقیقت مورد تأکید قرار گرفته است که همان مشاهده و یافتن عمل باشد. بدیهی است که مشاهده عمل، مشاهده آن به شکل دنیایی یعنی مشاهده یک سری حرکات فیزیکی نخواهد بود. زیرا حضور اعمالی که در آیات فوق بیان گردیده است به عنوان پاداش و کیفر قرار داده شده است نه این که همانند یک فیلم از گذشته انسان، به انسان نشان داده شوند. علاوه بر این که حضور یک عمل به شکل دنیایی خود در نشئه آخرت که عالمی غیر مادی و مجرد است امریست محال. بنابر این مراد از وجدان و مشاهده عمل، مشاهده آن به صورت متناسب با نشئه آخرت خواهد بود، یعنی واقعیت ملکوتی اعمال حضور پیدا کرده و مشاهده می شود نه ظاهر دنیوی آن ها.

ظاهر روایات نیز بر همین مطلب تأکید دارد که به ذکر یک روایت در اینجا بسنده می کنیم

[=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot] قال رسول الله [=&quot](صلی الله علیه و آله و سلم)[=&quot]:"اِنَّما هِی اَعمالُکُم تُرَدُّ اِلَیکُم".
[=&quot]
[=Latha]این روایت به روشنی و صراحت، مسئله عینیت جزاء و عمل را بیان نموده است. روایت فوق[=Latha] را جناب شیخ مفید از امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]به نقل از پیامبر اسلام [=Latha](صلی الله علیه و آله و سلم)[=Latha] چنین نقل می نماید که؛ وقتی از امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]در زمینه افعال عباد سؤال نمودند، حضرت چنین جواب دادند که؛ «کل ما وعد الله و توعد علیه فهو من افعال العباد».[=Latha][=&quot] الحکایات، ص 85[=&quot] ، یعنی هر آن چه را که خدای متعال به بندگان خود وعده داده است و یا به عنوان وعید و رنج و عذاب ذکر نموده است، تمام آن ها از همین افعال و اعمال بندگان می باشند. آن گاه امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]به عنوان تأیید بر مطلب روایت فوق را از پیامبر اسلام[=Latha](صلی الله علیه و آله و سلم)[=Latha] چنین نقل می نمایند؛

[=&quot]"[=&quot]حدثنی ابی عن ابیه عن الحسین علیه السلام، قال: قال رسول الله [=&quot](صلی الله علیه و آله و سلم)، [=&quot]فی بعض کلامه؛ «اِنَّما هِیَ اَعمالُکُم تُرَدُّ اِلَیکُم فَمَن وَجَدَ خَیراً فَلیَحمِدِ الله وَ مَن وَجَدَ غَیرَ ذلک فَلایَلومَنَّ اِلّا نَفسَهُ»" [=&quot]الحکایات، ص 85[=&quot]

بنابر این،[=Latha] تمثل و صورت پذیری اعمال، اخلاق، اعتقادات و نیّات انسان که در روایات بیان گردیده است چیزی جز مسئله تجسم اعمال و عینیت عمل و جزاء نمی باشد. و لذاست که اندیشمندانی چون جناب امام خمینی (ره)[=Latha] [=Latha]بر این مطلب تصریح نموده و آن را موافق با برهان و مشاهدات اهل معنی دانسته و چنین می گویند:
[=&quot]"[=&quot]به حسب روایات کثیره در ابواب متفرقه و ضربی از برهان و مشاهده اصحاب کشف و عیان، از برای هر یک از عبادات مقبوله، صور غیبیه بهیه ای است و تمثال ملکوتی اخروی است که در تمام نشآت غیبیه با انسان همراه و مصاحب است و در همه شدائد از انسان دستگیری می کند، بلکه حقیقت جنت جسمانی صور غیبیه ملکوتیه اعمال است. و مسئله تجسم اعمال از اموری است که باید از واضحات به شمار آورد، و عقل و نقل با هم در آن متوافقند" [=&quot]
[=Latha]بدیهی است که سیّئات انسان نیز از این قائده مستثنی نبوده و آن ها هم دارای صوری ملکوتی خواهند بود. بنابر این، ظهور بسیاری از آیات و روایات در تجسم و تمثل اعمال جوارحی و جوانحی، امریست صریح و روشن به طوری که هر گونه توجیه و تأویلی از آن ها خلاف ظاهر آن ها بوده و تا قرینه قطعیه ای بر خلاف ظاهر یافت نشود، نمی توان از ظهور آن ها دست برداشت و به بیان امام خمینی (ره)؛ ظاهر این گونه روایات مطابق با برهان قوی بوده و به صرف اینکه به عقل ما درست در نمی آید و مطابق با مذهب فلاسفه و حکماست، نباید از ظاهر آن ها دست کشید و چنین امری مستحسن نمی باشد، بلکه بهترین امور ، تسلیم در محضر قدس[=&quot] کبریای حق و اولیای معصومین است.

kalame yar;914792 نوشت:
[=times new roman]با سلام

در پست قبلی بیان شد که بر چه اساسی هر عملی دارای چهره ای درونی و ملکوتیست . در ادامه سؤال قبلی این سؤال مطرح می شود که بر چه اساسی چهره ملکوتی اعمال همان پاداش و کیفر اخروی می باشد؟
همانطور که در پاسخ به سؤال قبلی بیان گردید، حجیت ظواهر ادله نقلی اصلیست مورد پذیرش، بر همین اساس می توان پاسخ سؤال دوم را نیز چنین بیان کرد که؛


[=times new roman]آیات و روایات زیادی در متون دینی یعنی قرآن کریم و روایات صادره از اهل بیت عصمت و [=&quot] [=times new roman] طهارت (علیهم السلام) دلالت بر این معنا و مفهوم می نماید که هر آن چه از ثواب و عقاب در عوالم پس از مرگ به انسان می رسد چیزی جز غایت افعال و صور اعمال و آثار ملکات علمی و عملی او نمی باشد. ظاهر این دسته از آیات و روایات بر عینیت جزاء و عمل دلالت داشته و در این دلالت از ظهور اقوایی برخوردار هستند.مثلا آیاتی همچون آیه 30 سوره آل عمران که می فرماید:

[=&quot] «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيدا ....» و آیه 49 کهف «وَوَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً» وآیه 110

سوره بقره [=&quot][=&quot] «وَما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّه‏ . . . » و [=&quot][=&quot][=&quot][=&quot]آیات دیگری که در این زمینه وجود دارد با تعابیر گوناگونی چون، وجدان، حضور، نظر کردن، دیدن و آوردن، یک معنا و حقیقت مورد تأکید قرار گرفته است که همان مشاهده و یافتن عمل باشد. بدیهی است که مشاهده عمل، مشاهده آن به شکل دنیایی یعنی مشاهده یک سری حرکات فیزیکی نخواهد بود. زیرا حضور اعمالی که در آیات فوق بیان گردیده است به عنوان پاداش و کیفر قرار داده شده است نه این که همانند یک فیلم از گذشته انسان، به انسان نشان داده شوند. علاوه بر این که حضور یک عمل به شکل دنیایی خود در نشئه آخرت که عالمی غیر مادی و مجرد است امریست محال. بنابر این مراد از وجدان و مشاهده عمل، مشاهده آن به صورت متناسب با نشئه آخرت خواهد بود، یعنی واقعیت ملکوتی اعمال حضور پیدا کرده و مشاهده می شود نه ظاهر دنیوی آن ها.

ظاهر روایات نیز بر همین مطلب تأکید دارد که به ذکر یک روایت در اینجا بسنده می کنیم

[=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot][=&quot] قال رسول الله [=&quot](صلی الله علیه و آله و سلم)[=&quot]:"اِنَّما هِی اَعمالُکُم تُرَدُّ اِلَیکُم".
[=&quot]
[=Latha]این روایت به روشنی و صراحت، مسئله عینیت جزاء و عمل را بیان نموده است. روایت فوق[=Latha] را جناب شیخ مفید از امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]به نقل از پیامبر اسلام [=Latha](صلی الله علیه و آله و سلم)[=Latha] چنین نقل می نماید که؛ وقتی از امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]در زمینه افعال عباد سؤال نمودند، حضرت چنین جواب دادند که؛ «کل ما وعد الله و توعد علیه فهو من افعال العباد».[=Latha][=&quot] الحکایات، ص 85[=&quot] ، یعنی هر آن چه را که خدای متعال به بندگان خود وعده داده است و یا به عنوان وعید و رنج و عذاب ذکر نموده است، تمام آن ها از همین افعال و اعمال بندگان می باشند. آن گاه امام صادق [=Latha](علیه السلام) [=Latha]به عنوان تأیید بر مطلب روایت فوق را از پیامبر اسلام[=Latha](صلی الله علیه و آله و سلم)[=Latha] چنین نقل می نمایند؛

[=&quot]"[=&quot]حدثنی ابی عن ابیه عن الحسین علیه السلام، قال: قال رسول الله [=&quot](صلی الله علیه و آله و سلم)، [=&quot]فی بعض کلامه؛ «اِنَّما هِیَ اَعمالُکُم تُرَدُّ اِلَیکُم فَمَن وَجَدَ خَیراً فَلیَحمِدِ الله وَ مَن وَجَدَ غَیرَ ذلک فَلایَلومَنَّ اِلّا نَفسَهُ»" [=&quot]الحکایات، ص 85[=&quot]

بنابر این،[=Latha] تمثل و صورت پذیری اعمال، اخلاق، اعتقادات و نیّات انسان که در روایات بیان گردیده است چیزی جز مسئله تجسم اعمال و عینیت عمل و جزاء نمی باشد. و لذاست که اندیشمندانی چون جناب امام خمینی (ره)[=Latha] [=Latha]بر این مطلب تصریح نموده و آن را موافق با برهان و مشاهدات اهل معنی دانسته و چنین می گویند:
[=&quot]"[=&quot]به حسب روایات کثیره در ابواب متفرقه و ضربی از برهان و مشاهده اصحاب کشف و عیان، از برای هر یک از عبادات مقبوله، صور غیبیه بهیه ای است و تمثال ملکوتی اخروی است که در تمام نشآت غیبیه با انسان همراه و مصاحب است و در همه شدائد از انسان دستگیری می کند، بلکه حقیقت جنت جسمانی صور غیبیه ملکوتیه اعمال است. و مسئله تجسم اعمال از اموری است که باید از واضحات به شمار آورد، و عقل و نقل با هم در آن متوافقند" [=&quot]
[=Latha]بدیهی است که سیّئات انسان نیز از این قائده مستثنی نبوده و آن ها هم دارای صوری ملکوتی خواهند بود. بنابر این، ظهور بسیاری از آیات و روایات در تجسم و تمثل اعمال جوارحی و جوانحی، امریست صریح و روشن به طوری که هر گونه توجیه و تأویلی از آن ها خلاف ظاهر آن ها بوده و تا قرینه قطعیه ای بر خلاف ظاهر یافت نشود، نمی توان از ظهور آن ها دست برداشت و به بیان امام خمینی (ره)؛ ظاهر این گونه روایات مطابق با برهان قوی بوده و به صرف اینکه به عقل ما درست در نمی آید و مطابق با مذهب فلاسفه و حکماست، نباید از ظاهر آن ها دست کشید و چنین امری مستحسن نمی باشد، بلکه بهترین امور ، تسلیم در محضر قدس[=&quot] کبریای حق و اولیای معصومین است.

سلام
آیات و روایاتی که آوردید شاید ظهور در عینیت و جزا داشته باشند..اما نص نیستند
و دلایل عقلی هم داریم که جزا لزوما عمل نیست
بعنوان مثال رحمت خدا به کودکان و مجانین..یا حیوانات..در ازای عمل نیست
یا مثلا جزا برای حاجات نامستجاب دنیا..اینها با این مسله که جزا چیزی جز عمل نیست منافات دارد
اگر این را نپذیریم..در واقع خداوند را در جزا دادن محدود کرده ایم

یاحق

غریبه آشنا;915070 نوشت:
سلام
آیات و روایاتی که آوردید شاید ظهور در عینیت و جزا داشته باشند..اما نص نیستند
و دلایل عقلی هم داریم که جزا لزوما عمل نیست
بعنوان مثال رحمت خدا به کودکان و مجانین..یا حیوانات..در ازای عمل نیست
یا مثلا جزا برای حاجات نامستجاب دنیا..اینها با این مسله که جزا چیزی جز عمل نیست منافات دارد
اگر این را نپذیریم..در واقع خداوند را در جزا دادن محدود کرده ایم

یاحق

با سلام و عرض ادب و احترام

[=Latha]آیاتی که به عنوان نمونه بیان گردید و ده هاآیه دیگر در این زمینه به صراحت و با ظاهری بس قوی که جای هیچ توجیه و تأویلی را بر نمی تابد، دلالت بر عینیت جزاء و عمل داشته و آن را تثبیت می نماید. تا جایی که برخی از مفسرین بر این عقیده و باورند که اگر در قرآن کریم جز آیه 22 از سوره مبارکه «ق»آیه دیگری در زمینه تجسّم و حضور اعمال در روز قیامت نبود، همین آیه شریفه کفایت کرده و برای ما محرز می گردیدکه جزاء نفس عمل بوده و تعابیر قرآن همه حمل بر حقیقت شده و جای هیچ گونه مجاز در تعبیر وجود نخواهد داشت. سخن زیر بعینه کلامی از جناب علامه طباطبایی می باشد:
[=&quot]"[=Latha]ولعمری لو لم یکن فی کتاب الله تعالی الّا قوله؛ «لَقَدْ كُنْتَ في‏ [=&quot]غَفْلَةٍ[=Latha] مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» لکان فیه [=&quot]کفایة[=Latha]، اذ [=&quot]الغفلة[=Latha] لا تکون الّا عن معلوم حاضر، و کشف الغطاء لایستقیم الّا عن مغطی موجود، فلو لم یکن مایشاهده الانسان یوم [=&quot]القیامة[=Latha] موجوداً حاضراً من قبل، لما کان یصح ان یقال للانسان انّ هذه امور کانت [=&quot]مغفولة [=Latha]لک، [=&quot]مستورة[=Latha] عنک فهی الیوم مکشوف عنها الغطاء، [=&quot]مزالة[=Latha] منها [=&quot]الغفلة[=Latha]. و لعمری انک لو سألت نفسک ان تهدیک الی بیان یفی بهذه المعانی [=&quot]حقیقة[=Latha] من غیر مجاز، لما اجابتک الّا بنفس هذه البیانات و الاوصاف الّتی نزله بها القرآن الکریم".[=&quot][1] [=Latha]غفلت، زمانی معنا و مفهوم پیدا می نماید که ما از یک حقیقت معلوم و حاضر، غافل شده باشیم، در نتیجه آن چه ما در قیامت مشاهده نموده و آن را حاضر می بینیم، اگر هم اکنون موجود و حاضر نباشد، کشف غطاء و رفع غفلت از آن صحیح نخواهد بود، [=Latha]بنابر این بر اساس ظهوری که از آیه شریفه 22 سوره مبارکه «ق» استفاده می گردد، باطن و حقیقت اعمال، هم اکنون وجود داشته و دارای وجودی ملکوتی و اخروی می باشند، لکن انسان به واسطه حجب و اشتغالات گوناگون مادی از آن ها غفلت داشته و توان ادراک آن ها را پیدا ننموده است، و لذاست که به محض قطع علاقه از جمیع اشتغالات دنیوی، چشم باطنی او تیزبین و قوی گردیده و قادر به ادراک حقائق اشیاء و صور ملکوتی اعتقادات، اخلاق و اعمال خود می گردد،[=&quot][2]حقائقی که وجود آن ها متحد با وجود نفس هستند. به عبارت دیگر؛ انسان اگر محجوب و مشغول نباشد، لذت و یا درد همه آن چه را که در دنیا به آن ها معتقد یا متخلّق است و یا آن ها را انجام می دهد، ادراک می کند.[=&quot][3] [=Latha]با نگاه به مجموعه آیاتی که ظهور در عینیت جزاء و عمل داشته، مفاد آن ها را می شود به عنوان نتیجه حاصله از این آیات، چنین بیان نمود که؛ [=Latha]1- اعمال انسان همواره ملازم و همدم او بوده و هرگز از او جدائی نخواهند داشت. [=Latha]2- انسان در عالم دیگر تمامی اعمال خود را در نزد خود حاضر دیده و آن ها را می یابد. [=Latha]3- در سرای آخرت، تمام اعمال و مکتسبات انسانی بی کم و کاست به او بازگردانیده میشود. [=Latha]4- پاداش و کیفر انسان در آخرت، همان اعمال و مکتسبات اوست. [=Latha]بنابراین بر اساس بسیاری از آیات قرآن کریم، جزاء نفس عمل بوده و بهشتیان و جهنمیان با صور اخرویه عقائد، اخلاق و اعمال خود محشور بوده و به واسطه آنها متنعم و یا معذب می باشند،[=&quot][4]با این تفاوت که چون اهل بهشت مورد عنایت ویژه الهی قرار می گیرند، علاوه بر ظهور باطن اعمال صالحه، اخلاق، اعتقادات و نیات خود، از تفضلات الهی نیز بهره مند خواهند شد.


[/HR] [=&quot][=&quot][1] - المیزان ، ج 1 ، صص 91 [=&quot]– 92 [=&quot]

[=&quot][=&quot][2]- نک، تفسیر ابن عربی، ج 1، ص[=&quot] 101 [=&quot]

[=&quot][=&quot][3]- تسنیم، ج 2، ص 486 [=&quot]

[=&quot][=&quot][4]- نک، نعلیقات تبریزی بر تفسیر المحیط الاعظم، ج 3، صص 462 الی 465[=&quot] [=&quot]

kalame yar;915081 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام [=Latha]آیاتی که به عنوان نمونه بیان گردید و ده هاآیه دیگر در این زمینه به صراحت و با ظاهری بس قوی که جای هیچ توجیه و تأویلی را بر نمی تابد، دلالت بر عینیت جزاء و عمل داشته و آن را تثبیت می نماید. تا جایی که برخی از مفسرین بر این عقیده و باورند که اگر در قرآن کریم جز آیه 22 از سوره مبارکه «ق»آیه دیگری در زمینه تجسّم و حضور اعمال در روز قیامت نبود، همین آیه شریفه کفایت کرده و برای ما محرز می گردیدکه جزاء نفس عمل بوده و تعابیر قرآن همه حمل بر حقیقت شده و جای هیچ گونه مجاز در تعبیر وجود نخواهد داشت. سخن زیر بعینه کلامی از جناب علامه طباطبایی می باشد: [=&quot]"[=Latha]ولعمری لو لم یکن فی کتاب الله تعالی الّا قوله؛ «لَقَدْ كُنْتَ في‏ [=&quot]غَفْلَةٍ[=Latha] مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» لکان فیه [=&quot]کفایة[=Latha]، اذ [=&quot]الغفلة[=Latha] لا تکون الّا عن معلوم حاضر، و کشف الغطاء لایستقیم الّا عن مغطی موجود، فلو لم یکن مایشاهده الانسان یوم [=&quot]القیامة[=Latha] موجوداً حاضراً من قبل، لما کان یصح ان یقال للانسان انّ هذه امور کانت [=&quot]مغفولة [=Latha]لک، [=&quot]مستورة[=Latha] عنک فهی الیوم مکشوف عنها الغطاء، [=&quot]مزالة[=Latha] منها [=&quot]الغفلة[=Latha]. و لعمری انک لو سألت نفسک ان تهدیک الی بیان یفی بهذه المعانی [=&quot]حقیقة[=Latha] من غیر مجاز، لما اجابتک الّا بنفس هذه البیانات و الاوصاف الّتی نزله بها القرآن الکریم".[=&quot][1] [=Latha]غفلت، زمانی معنا و مفهوم پیدا می نماید که ما از یک حقیقت معلوم و حاضر، غافل شده باشیم، در نتیجه آن چه ما در قیامت مشاهده نموده و آن را حاضر می بینیم، اگر هم اکنون موجود و حاضر نباشد، کشف غطاء و رفع غفلت از آن صحیح نخواهد بود، [=Latha]بنابر این بر اساس ظهوری که از آیه شریفه 22 سوره مبارکه «ق» استفاده می گردد، باطن و حقیقت اعمال، هم اکنون وجود داشته و دارای وجودی ملکوتی و اخروی می باشند، لکن انسان به واسطه حجب و اشتغالات گوناگون مادی از آن ها غفلت داشته و توان ادراک آن ها را پیدا ننموده است، و لذاست که به محض قطع علاقه از جمیع اشتغالات دنیوی، چشم باطنی او تیزبین و قوی گردیده و قادر به ادراک حقائق اشیاء و صور ملکوتی اعتقادات، اخلاق و اعمال خود می گردد،[=&quot][2]حقائقی که وجود آن ها متحد با وجود نفس هستند. به عبارت دیگر؛ انسان اگر محجوب و مشغول نباشد، لذت و یا درد همه آن چه را که در دنیا به آن ها معتقد یا متخلّق است و یا آن ها را انجام می دهد، ادراک می کند.[=&quot][3] [=Latha]با نگاه به مجموعه آیاتی که ظهور در عینیت جزاء و عمل داشته، مفاد آن ها را می شود به عنوان نتیجه حاصله از این آیات، چنین بیان نمود که؛ [=Latha]1- اعمال انسان همواره ملازم و همدم او بوده و هرگز از او جدائی نخواهند داشت. [=Latha]2- انسان در عالم دیگر تمامی اعمال خود را در نزد خود حاضر دیده و آن ها را می یابد. [=Latha]3- در سرای آخرت، تمام اعمال و مکتسبات انسانی بی کم و کاست به او بازگردانیده میشود. [=Latha]4- پاداش و کیفر انسان در آخرت، همان اعمال و مکتسبات اوست. [=Latha]بنابراین بر اساس بسیاری از آیات قرآن کریم، جزاء نفس عمل بوده و بهشتیان و جهنمیان با صور اخرویه عقائد، اخلاق و اعمال خود محشور بوده و به واسطه آنها متنعم و یا معذب می باشند،[=&quot][4]با این تفاوت که چون اهل بهشت مورد عنایت ویژه الهی قرار می گیرند، علاوه بر ظهور باطن اعمال صالحه، اخلاق، اعتقادات و نیات خود، از تفضلات الهی نیز بهره مند خواهند شد.
[/HR] [=&quot][=&quot][1] - المیزان ، ج 1 ، صص 91 [=&quot]– 92 [=&quot] [=&quot][=&quot][2]- نک، تفسیر ابن عربی، ج 1، ص[=&quot] 101 [=&quot] [=&quot][=&quot][3]- تسنیم، ج 2، ص 486 [=&quot] [=&quot][=&quot][4]- نک، نعلیقات تبریزی بر تفسیر المحیط الاعظم، ج 3، صص 462 الی 465[=&quot] [=&quot]

سلام

اتفاقا آیه 22 سوره ق حتی ظهور هم در عینیت جزا و عمل نداردو فقط صحبت از غفلت از قیامت است
ضمن اینکه از نظر عقلی هم در پست قبل چندتا مثال براتون زدم که بیانگر این بود جزا لزوما عمل نیست...که پاسخی هم نفرمودید.

غریبه آشنا;915108 نوشت:
سلام

اتفاقا آیه 22 سوره ق حتی ظهور هم در عینیت جزا و عمل نداردو فقط صحبت از غفلت از قیامت است

با سلام

جان سخن اینجاست که ظهوری معنایی دارد، توجه به معنای غفلت ما را به این حقیقت آگاه می گرداند که آن چه مغفول ماست هم اکنون وجود دارد و ما از او غافلیم و لذاست که با کشف غطاء این حقیقت که همان باطن و چهره ملکوتی عمل است نمایان می گردد

غریبه آشنا;915108 نوشت:
ضمن اینکه از نظر عقلی هم در پست قبل چندتا مثال براتون زدم که بیانگر این بود جزا لزوما عمل نیست...که پاسخی هم نفرمودید


آن دلائل عقلی که دلالت بر عدم عینیت جزاء و عمل دارد کدامند؟

[="Arial Black"][="Blue"]سلام
بین سوال و جواب به دلیل مشغله و غفلت از این تاپیک فاصله زیادی افتاده! اما در عین حال وجوب اخلاقی پاسخ به برادر مومن همچنان باقی است...

غریبه آشنا;914407 نوشت:
سوال این است که بر چه اساسی هر عملی یک چهره درونی دارد و اون چهره درونی پاداش و جزاست؟
آیا رفتار حیوانات ، کودکان و مجانین هم چهره باطنی دارد؟

باطن داشتن اعمال با توجه به آیاتی که در ابتدای این تاپیک مطرح شده مانند ایه دهم سوره نساء و دیگر آیات، به راحتی قابل اثبات است.
اما اینکه آیا این باطن همان پاداش و جزاست یا نه؟ اگر خاطر شریف شما باشد، قبلا هم بحثی در این مورد داشتیم.
مفسرین متاخر جزای خیر را منحصر در تجسم اعمال نمی دانند، بلکه جزای خیر اخروی را مجموعی از عمل انسان به همراه الطاف مضاعف الهی بیان می کنند.
اما اینکه آیا رفتار حیوان، کودک یا دیوانه می تواند نقضی برای باطن داشتن اعمال باشد نیز قابل قبول نیست، زیرا ظاهر عمل به تنهایی و بدون نیت عامل تاثیر ندارد. به عبارتی فعل به همراه نیت فاعل موثر خواهد بود. اتفاقا در روایتی تاثیر نیت اینطور بیان شده:
شخصی از امام کاظم(علیه السلام) سوال کرد که آیا فرشته ها از نیت ها هم خبر دارند؟ امام(علیه السلام) فرمود : بله. شخص پرسید که فرشتگان چطور از اعمال خوب و بد ما آگاه می شوند؟ امام(علیه السلام) فرمود: زمانی که انسان نیت کار خیری را می کند نفس او بوی عطر و خوش دارد و وقتی که انسان نیت کار شر را می کند نفس او بوی بد دارد.
بنابراین شکل ظاهری عمل در مثلا حیوان یا دیوانه با شخص عاقل مختار یکسان نیست و حتی در انسانهای مختار نیز ممکن است عمل واحد دارای درجات متفاوتی به حسب نیت افراد داشته باشد، همانطور که ضربة على‏ يوم‏ الخندق أفضل من عبادة الثقلين‏.

غریبه آشنا;914407 نوشت:
مسله بعدی اینکه به نظر من جزا عین عمل نیست

در این بحث باید مراد از عینیت روشن شود.
اگر قبول کردیم که عمل انسان دارای باطنی است و این باطن با حدوث عمل محقق شده و همواره با انسان است، از طرفی این باطن چون چهره دیگر همان عمل است، پس عین آنست. (البته در این بحث رابطه طولی اعمال مطرح است) بنابراین منظور از عینیت، یکی بودن باطن عمل با ظاهر آنست که ظاهر آنرا انسان در این دنیا انجام داده و باطنش همواره همراه او بوده و در آخرت انسان این باطن را خواهد دید.
[/]