جمع بندی ان الله غنی و یحب الغنی ...

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ان الله غنی و یحب الغنی ...
سلام ما یک روایتی دارم که میگه ان الله جمیل و یحب الجمال این روایت رو میشه به صفات دیگه خدا هم ربطش داد؟   مثلا: ان الله غنی یحب الغنی (= ثروتمندی) ان الله قوی یحب القوه (= قدرت بدنی) / السلام (=سلامتی) و الی آخر... یعنی اگر روایت اصلی رو بسط بدیم میشه گفت خدا توانگری و توانگران رو دوست داره؟ یا اینکه نه این بسط دادن اشتباست؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
با سلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی و تندرستی برای شما این روایت به شکلهای مختلفی در منابع روایی ذکر شده است: «إن الله عزوجل جميل يحب الجمال ، ويحب أن يرى أثر نعمته على عبده»؛ خداوند متعال زيباست، زيبايى را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت خود را در بنده اش ببيند.(1) «فالبس وتجمل فإن الله جميل يحب الجمال وليكن من حلال»؛ لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ اما بايد از حلال باشد.(2)  «أن الله تبارك وتعالى يحب الجمال والتجمل ، ويبغض البؤس و التباؤس ، وأن الله عزوجل يبغض من الرجال القاذورة ، وأنه إذا أنعم على عبده نعمة أحب أن يرى أثر ذلك النعمة»؛ خداوند تبارك و تعالى زيبايى و آراستگى را دوست دارد و فقر و فقر نمايى را دشمن مى دارد. خداوند عزّ و جلّ از مردان كثيف و بد بو نفرت دارد.(3)
با عنایت به این روایات و سایر احادیث مشابه مشخص می شود که منظور از روایت «إن الله جميل يحب الجمال» این است که خداوند چون خودش زیبا است و منشا زیبایی است، دوست دارد مومنان نیز زیبا باشند و در اجتماع خوش بو  و آراسته و دارای پوشش مناسب باشند. البته تحصیل این زیبایی باید از طریق مشروع باشد و نباید به تکبر و فخرفروشی و اشرافی گری منتهی شود. بنابراین، این روایت درصدد بیان اراده تشریعی خدا است مبنی بر این که خداوند خودش منشا زیبایی است و زیبایی را دوست دارد و در نتیجه، می پسندد مومنان از طریق مشروع و به شکل درست، جلوه زیبایی در اجتماع داشته باشند. اما این بدین معنا نیست که خداوند کسب زیبایی از طریق نامشروع را دوست دارد و یا اظهار زیبایی به شکل نامشروع را دوست دارد.
مطلب بعدی این که نمی توان از این روایت چنین استنباط کرد که در مورد سایر اوصاف خداوند نیز چنین قیاسی جاری است. مثلا می دانیم خداوند متکبر است(4) و این صفت برازنده او است اما برای انسانهای ضعیف و ناچیز این صفت برازنده نیست. بنابراین، نمی توان از این که «ان الله متکبر» نتیجه گرفت که «ان الله یحب الکبر» و نمی توان چنین استنباطی کرد که خداوند دوست دارد مومنان در عرصه اجتماعی اهل کبر و تکبر باشند.  همچنین برخی از اوصاف مخصوص خدا است و در مورد مخلوقاتش صادق نیست. مثلا خداوند بی نیاز و غنی است در حالی که مخلوقاتش نیازمند و فقیر هستند: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»؛  اى مردم شما(همگى) نيازمند به خدائيد؛ تنها خداوند است كه بى ‏نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است.(5). از این رو نمی توان گفت خداوند بی نیاز است و بی نیازی را دوست دارد پس مومنان نیز بهتر است بی نیاز باشند. نیازمندی خصیصه ذاتی انسانها است؛ نیازمندی به خدا، نیازمندی به والدین، نیازمندی به پزشک، نیازمندی به نانوا،  و غیره. هر قدر هم آدمی ثروتمند باشد باز هم نیازمند دیگری است. 
با این حال، با شما موافقیم که می توان این بیان را در مورد بسیاری از صفات خداوند جاری دانست: مثلا خداوند قوی است و قوت را دوست دارد و می پسندد که مومنان نیز اهل قوت و قدرت باشند. به همین جهت، در قرآن آمده «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ»(6) نتیجه آن که نمی توان با نظر ورزیدن به هر یک از اوصاف خدا، و قطع نظر از سایر متون دینی، به استنتاجات مورد نظر شما پرداخت. بسیاری از اوصاف خدا، برازنده او است و اساسا در مورد انسان ممکن نیست و یا اگر ممکن است، برازنده نیست و یا اگر ممکن و برازنده است دارای شرایط و حدود است و باید آن را با همان شرایط و حدود به کار بست.
پی نوشت ها: 1. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403ق، ج10، ص92 2. همان، ج33، ص401 3. همان، ج79، ص303 4. حشر: 23 5. فاطر: 15 6. انفال: 60
جمع بندی پرسش ما یک روایتی دارم که می گوید «ان الله جمیل و یحب الجمال». این روایت را می شود به صفات دیگر خدا هم ربطش داد؟ مثلا: ان الله غنی یحب الغنی (= ثروتمندی) پس: ان الله قوی یحب القوه (= قدرت بدنی) / السلام (=سلامتی) و الی آخر... یعنی اگر روایت اصلی را بسط بدهیم، می شود گفت خدا توانگری و توانگران را دوست دارد؟ یا اینکه این بسط دادن اشتباه است؟ پاسخ این روایت به شکلهای مختلفی در منابع روایی ذکر شده است: «إن الله عزوجل جميل يحب الجمال ، ويحب أن يرى أثر نعمته على عبده»؛ خداوند متعال زيباست، زيبايى را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت خود را در بنده اش ببيند.(1) «فالبس وتجمل فإن الله جميل يحب الجمال وليكن من حلال»؛ لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ اما بايد از حلال باشد.(2)  «أن الله تبارك وتعالى يحب الجمال والتجمل ، ويبغض البؤس و التباؤس ، وأن الله عزوجل يبغض من الرجال القاذورة ، وأنه إذا أنعم على عبده نعمة أحب أن يرى أثر ذلك النعمة»؛ خداوند تبارك و تعالى زيبايى و آراستگى را دوست دارد و فقر و فقر نمايى را دشمن مى دارد. خداوند عزّ و جلّ از مردان كثيف و بد بو نفرت دارد.(3) با عنایت به این روایات و سایر احادیث مشابه مشخص می شود که منظور از روایت «إن الله جميل يحب الجمال» این است که خداوند چون خودش زیبا است و منشا زیبایی است، دوست دارد مومنان نیز زیبا باشند و در اجتماع خوش بو  و آراسته و دارای پوشش مناسب باشند. البته تحصیل این زیبایی باید از طریق مشروع باشد و نباید به تکبر و فخرفروشی و اشرافی گری منتهی شود. بنابراین، این روایت درصدد بیان اراده تشریعی خدا است مبنی بر این که خداوند خودش منشا زیبایی است و زیبایی را دوست دارد و در نتیجه، می پسندد مومنان از طریق مشروع و به شکل درست، جلوه زیبایی در اجتماع داشته باشند. اما این بدین معنا نیست که خداوند کسب زیبایی از طریق نامشروع را دوست دارد و یا اظهار زیبایی به شکل نامشروع را دوست دارد. مطلب بعدی این که نمی توان از این روایت چنین استنباط کرد که در مورد سایر اوصاف خداوند نیز چنین قیاسی جاری است. مثلا می دانیم خداوند متکبر است(4) و این صفت برازنده او است اما برای انسانهای ضعیف و ناچیز این صفت برازنده نیست. بنابراین، نمی توان از این که «ان الله متکبر» نتیجه گرفت که «ان الله یحب الکبر» و نمی توان چنین استنباطی کرد که خداوند دوست دارد مومنان در عرصه اجتماعی اهل کبر و تکبر باشند.  همچنین برخی از اوصاف مخصوص خدا است و در مورد مخلوقاتش صادق نیست. مثلا خداوند بی نیاز و غنی است در حالی که مخلوقاتش نیازمند و فقیر هستند: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»؛  اى مردم شما(همگى) نيازمند به خدائيد؛ تنها خداوند است كه بى ‏نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است.(5). از این رو نمی توان گفت خداوند بی نیاز است و بی نیازی را دوست دارد پس مومنان نیز بهتر است بی نیاز باشند. نیازمندی خصیصه ذاتی انسانها است؛ نیازمندی به خدا، نیازمندی به والدین، نیازمندی به پزشک، نیازمندی به نانوا،  و غیره. هر قدر هم آدمی ثروتمند باشد باز هم نیازمند دیگری است.  با این حال، با شما موافقیم که می توان این بیان را در مورد بسیاری از صفات خداوند جاری دانست: مثلا خداوند قوی است و قوت را دوست دارد و می پسندد که مومنان نیز اهل قوت و قدرت باشند. به همین جهت، در قرآن آمده «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ»(6) نتیجه آن که نمی توان با نظر ورزیدن به هر یک از اوصاف خدا، و قطع نظر از سایر متون دینی، به استنتاجات مورد نظر شما پرداخت. بسیاری از اوصاف خدا، برازنده او است و اساسا در مورد انسان ممکن نیست و یا اگر ممکن است، برازنده نیست و یا اگر ممکن و برازنده است دارای شرایط و حدود است و باید آن را با همان شرایط و حدود به کار بست. پی نوشت ها: 1. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403ق، ج10، ص92 2. همان، ج33، ص401 3. همان، ج79، ص303 4. حشر: 23 5. فاطر: 15 6. انفال: 60
موضوع قفل شده است