اعدام مرتد

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

وایسلی گوجا;269039 نوشت:
کلا این قضیه یک قانون نانوشته در سایت در اومده، سوال پرسیدن درباره حکم ارتداد محلی از اعراب نداره و یا پاسخی داده نمیشه (مثل این تاپیک و تاپیک دیگه) یا تاپیک جدید حذف میشه.

این امتناء شدید در پاسخ دادن به این سوالات به نظر من فقط یک دلیل داره و من شخصا فرض کردم پاسخی برای این شبهات در اینجا وجود نداره.

اولاً: حکم اعدام مربوط به برخى از اقسام است و مرتد کسى است که پس از پذیرش اسلام از آن خارج گردد در حالى که از نظر منطقى مرحله تحقیق پیش از پذیرش است. حکم مرتد در رابطه با کسى است که از روى عناد و مبارزه با حقّ، اعلام کفر نماید؛ ولى اگر کسى گرفتار شبهه فکرى شود، تلازمى با اعلام کفر ندارد. بنابراین به او مهلت داده مى‏شود تا با بررسى‏هاى دقیق، به نتیجه برسد و راه حق را برگزیند. این مسأله، خود نشانگر آن است که شارع مقدس، چنان به حقانیت دین خود و انطباق آن با موازین عقلى، اعتماد دارد که اساسا دعوت خود را با آزادى تعقل، تحقیق و اندیشه قرین ساخته است.
ثانیا: این که کسى پس از تحقیقات جامع و بررسى‏هاى بایسته به این نتیجه برسد که مثلا مسیحیت یا فلان دین دیگر از اسلام برتر است فرض درستى نیست؛ زیرا هر چند انسان جایزالخطاست ولى جامعیت اسلام در برابر دیگر ادیان چنان درخشنده است که هر کاوشگرى را در برابر عظمت خود خاضع مى‏گرداند و تاکنون احدى از نظر عقلى و منطقى حکم به برترى مکتبى در برابر اسلام ننموده است و همین که اسلام کرارا به بررسى و تحقیق و تعقل فرا مى‏خواند نشان مى‏دهد که آورنده این دین مقدس اطمینان کامل داشته که عقل سلیم همواره بر حقانیت آن حکم مى‏راند.

مسئله ديگر

به نظر پارهاي از انديشمندان، انكار مستند به شبهه، موضوع حكم ارتداد نيست. آيت الله سبحاني در اين باره مينويسد:
نظر محققان اين است كه انكاري كه مستند به شبهه باشد، موجب قتل نميگردد. زيرا در احاديث اسلامي موضوع حكم «جحد» و «انكار» است.
اين حالات در صورتي صادق است كه انسان با علم و آگاهي، روي اغراض غلط دست به انكار بزند، نه از روي اغواي ديگران و شبهة دشمنان.[9]
[9] . جعفر سبحاني: پرسش‎ها و پاسخ‎ها، ص 259 .

دليل اصلي ارتداد در آيه زير آمده است. قرآن كریم به این نكته اشاره دارد و داستان عملكرد گروهی را بیان می‌كند كه به عنوان یك توطئه حساب شده ابتدا اظهار اسلام كردند سپس با این ادعا كه چیز قابل ملاحظه‌ای در اسلام نیافتند از‌ان عدول كردند در صورتی كه هدف اصلی آنان این بود كه بدین وسیله تزلزل در ایمان مؤمنان ایجاد كنند.
و جمعی از اهل كتاب یهود گفتند: بروید و در ظاهر به آن‌چه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز كافر شوید و بازگردید شاید آن‌ها مؤمنان از آیین خود باز گردند زیرا شما را اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می‌دانند و این اقدام شما كافی است كه آن‌ها را متزلزل سازد.[13]

از این دو قسمت از عهد قدیم و عهد جدید، به دست می آید که حکم ارتداد در دین یهود و مسیح مانند اسلام، مرگ است.
در این جا به اختصار به ذکر دو منبع از کتاب مقدس عهد قدیم و جدید بسنده می کنیم:
«اگر برادرت یا پسر مادرت یا پسر و یا دختر تو یا زن هم آغوش تو و یا رفیق تو که مثل جان تو است، تو را اغوا نموده، بگوید که برویم تا خدایان غیری که تو و آبای تو ندانستید، عبادت نماییم... او را قبول مکن و او را گوش مده و چشم تو بر او رحمت ننماید و او را متحمل مشو و وی را پنهان مدار. البته او را به قتل رسان. اولاً دست تو به قتلش دراز شود و بعد دست تمامی قوم و او را با سنگ سنگسار نما تا بمیرد؛ به سبب این که جویای این بود که تو را از خداوند خدای تو که تو را از زمین مصر از خانه بندگی بیرون آورد، براند تا تمامی اسرائیلیان بشنوند و بترسند و بار دیگر چنین امر شنیع را در میان ما مرتکب نشوند...». (4)
«اگر کسی دانسته گناه بکند و گناهش هم این باشد که مسیح را که نجات دهنده او است، رد کند، آن هم بعد از این که با خبر شده که مسیح آمده است تا گناهان او را ببخشد، این گناه با خون مسیح پاک نمی شود و دیگر راه فراری از شر چنین گناهی نیست. بلی، راه دیگری جز این که انتظار مجازات وحشتناکی باشد که از خشم و غضب شدید خدا به او می رسد، همان خشم و غضبی است که تمام دشمنان خدا را می سوزاند و هلاک می کند. کسی که قوانین موسی را می شکست، اگر دو یا سه نفر به گناه او شهادت می دادند، آن شخص... جا به جا کشته می شد. حالا فکر می کنید چه مجازات وحشتناک تری در انتظار کسانی است که فرزند خدا را زیر پا لگدمال کرده اند و خون او را که برای رفع گناهان شان ریخته شد، دست کم گرفته و ناپاک به حساب آورده اند، و روح پاک خدا که درهای رحمت خدا را به روی عزیزان خدا باز می کند، بد گفته و بی حرمتی کرده اند؟!». (5)
4. سفر توریة مثنی، فصل 13، (مشتمل بر 18 آیه)، کتاب المقدس، ترجمه ولیم گلن، دار السلطنه لندن، 1856میلادی.
5. نامه ای به مسیحیان یهودی نژاد عبرانیان، بند 10، جمله 26-32. (انجیل عیسی مسیح، ترجمه تفسیری عهد جدید، سازمان ترجمه تفسیری کتاب مقدس، تهران، 1357،ص 305-306).

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

لا اله الا الله
محمد رسول الله
علی ولی الله

با سلام خدمت عزیزان. همینطور که هرچن روز یه بار تاپیکای این سایت رو مرور میکنم به این بخش رسیدم که با وجود جواب ساده به این مبحث هنوز شبهه بهش وارده. بهرحال این شبهه کوچیکی نیست حتی در مصر هم این روزا پس از گذشت چندسال از یک فتوی درین رابطه داغ ترین مباحث هست. مفتی دکتر علی جمعه بزرگترین مفتی مصر فتوی به این داده که هیچ مرتدی نباید اعدام بشه!!! که همین امر باعث شده تا بحال 400 مسلمان علنا به ادیان دیگر پیوسته اند(نعوذ بالله). علی جمعه تو یکی از نماز جمعه های چنوخ پیشام سلفی/وهابی هارو سگهای آتیش جهنم خونده بود(در این مورد دمش گرم ولی فتوی ایشان کاملا عین خریت بود) و خلاصه اهل سنت بخودشونم رحم نمیکنن(!) بهرحال بر رد فتوی ایشون سلفی ها کتاب نوشتن و میز رایزنی های دینی برپا کردنو ازین جور چیزا. بریم سراغ اصل مطلب که کتابیست بر رد این فتوی بنام "حکم مربوط به ارتداد در اسلام" از شیخ ربیع بن هادی المدخلی. خب قسمتی ازین کتاب جواب این حرف هستش(اگر چه من با نظر کلی اهل سنت و اهل سلف کاملا مخالفم ولی خب خداوند مارو از تشاور با کسی که محروم نکرده...) ایناهاش:

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//15931/1_aaa.JPG" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//15931/medium/1_aaa.JPG" alt="" class="bb-image" /></a>)

"واقعیت اینست کسی که در منطقه ای اسلامی مرتکب ارتداد میشود مجازات وی همانند مجازات شورشی هاییست که برعلیه سیاست آن کشور اقدام کرده اند. در اسلام بین دین و سیاست جدایی وجود ندارد بنابرین هر شورشی مرتبط با دین شورشی سیاسی تلقی می گردد. علاوه براین ارتداد باعث درهم ریختگی اجتماعی/سیاسی درون یک جامعه اسلامی میگردد."

و درجای دیگر این کتاب:
"این مجازات(مرگ) ربطی به اندیشه و انتخاب شخصی یک فرد ندارد که بگوییم چون مسیحیت را انتخاب کرده(نعوذ بالله) باید اعدام گردد. این مجازات بعلت اینفرکشن و تخلف وی در یک جامعه ی اسلامیست."

ديندار;269474 نوشت:
اولاً: حکم اعدام مربوط به برخى از اقسام است و مرتد کسى است که پس از پذیرش اسلام از آن خارج گردد در حالى که از نظر منطقى مرحله تحقیق پیش از پذیرش است. حکم مرتد در رابطه با کسى است که از روى عناد و مبارزه با حقّ، اعلام کفر نماید؛ ولى اگر کسى گرفتار شبهه فکرى شود، تلازمى با اعلام کفر ندارد. بنابراین به او مهلت داده مى‏شود تا با بررسى‏هاى دقیق، به نتیجه برسد و راه حق را برگزیند. این مسأله، خود نشانگر آن است که شارع مقدس، چنان به حقانیت دین خود و انطباق آن با موازین عقلى، اعتماد دارد که اساسا دعوت خود را با آزادى تعقل، تحقیق و اندیشه قرین ساخته است.
ثانیا: این که کسى پس از تحقیقات جامع و بررسى‏هاى بایسته به این نتیجه برسد که مثلا مسیحیت یا فلان دین دیگر از اسلام برتر است فرض درستى نیست؛ زیرا هر چند انسان جایزالخطاست ولى جامعیت اسلام در برابر دیگر ادیان چنان درخشنده است که هر کاوشگرى را در برابر عظمت خود خاضع مى‏گرداند و تاکنون احدى از نظر عقلى و منطقى حکم به برترى مکتبى در برابر اسلام ننموده است و همین که اسلام کرارا به بررسى و تحقیق و تعقل فرا مى‏خواند نشان مى‏دهد که آورنده این دین مقدس اطمینان کامل داشته که عقل سلیم همواره بر حقانیت آن حکم مى‏راند.

مسئله ديگر

به نظر پارهاي از انديشمندان، انكار مستند به شبهه، موضوع حكم ارتداد نيست. آيت الله سبحاني در اين باره مينويسد:
نظر محققان اين است كه انكاري كه مستند به شبهه باشد، موجب قتل نميگردد. زيرا در احاديث اسلامي موضوع حكم «جحد» و «انكار» است.
اين حالات در صورتي صادق است كه انسان با علم و آگاهي، روي اغراض غلط دست به انكار بزند، نه از روي اغواي ديگران و شبهة دشمنان.[9]
[9] . جعفر سبحاني: پرسش‎ها و پاسخ‎ها، ص 259 .

دليل اصلي ارتداد در آيه زير آمده است. قرآن كریم به این نكته اشاره دارد و داستان عملكرد گروهی را بیان می‌كند كه به عنوان یك توطئه حساب شده ابتدا اظهار اسلام كردند سپس با این ادعا كه چیز قابل ملاحظه‌ای در اسلام نیافتند از‌ان عدول كردند در صورتی كه هدف اصلی آنان این بود كه بدین وسیله تزلزل در ایمان مؤمنان ایجاد كنند.
و جمعی از اهل كتاب یهود گفتند: بروید و در ظاهر به آن‌چه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز كافر شوید و بازگردید شاید آن‌ها مؤمنان از آیین خود باز گردند زیرا شما را اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می‌دانند و این اقدام شما كافی است كه آن‌ها را متزلزل سازد.[13]

از این دو قسمت از عهد قدیم و عهد جدید، به دست می آید که حکم ارتداد در دین یهود و مسیح مانند اسلام، مرگ است.
در این جا به اختصار به ذکر دو منبع از کتاب مقدس عهد قدیم و جدید بسنده می کنیم:
«اگر برادرت یا پسر مادرت یا پسر و یا دختر تو یا زن هم آغوش تو و یا رفیق تو که مثل جان تو است، تو را اغوا نموده، بگوید که برویم تا خدایان غیری که تو و آبای تو ندانستید، عبادت نماییم... او را قبول مکن و او را گوش مده و چشم تو بر او رحمت ننماید و او را متحمل مشو و وی را پنهان مدار. البته او را به قتل رسان. اولاً دست تو به قتلش دراز شود و بعد دست تمامی قوم و او را با سنگ سنگسار نما تا بمیرد؛ به سبب این که جویای این بود که تو را از خداوند خدای تو که تو را از زمین مصر از خانه بندگی بیرون آورد، براند تا تمامی اسرائیلیان بشنوند و بترسند و بار دیگر چنین امر شنیع را در میان ما مرتکب نشوند...». (4)
«اگر کسی دانسته گناه بکند و گناهش هم این باشد که مسیح را که نجات دهنده او است، رد کند، آن هم بعد از این که با خبر شده که مسیح آمده است تا گناهان او را ببخشد، این گناه با خون مسیح پاک نمی شود و دیگر راه فراری از شر چنین گناهی نیست. بلی، راه دیگری جز این که انتظار مجازات وحشتناکی باشد که از خشم و غضب شدید خدا به او می رسد، همان خشم و غضبی است که تمام دشمنان خدا را می سوزاند و هلاک می کند. کسی که قوانین موسی را می شکست، اگر دو یا سه نفر به گناه او شهادت می دادند، آن شخص... جا به جا کشته می شد. حالا فکر می کنید چه مجازات وحشتناک تری در انتظار کسانی است که فرزند خدا را زیر پا لگدمال کرده اند و خون او را که برای رفع گناهان شان ریخته شد، دست کم گرفته و ناپاک به حساب آورده اند، و روح پاک خدا که درهای رحمت خدا را به روی عزیزان خدا باز می کند، بد گفته و بی حرمتی کرده اند؟!». (5)
4. سفر توریة مثنی، فصل 13، (مشتمل بر 18 آیه)، کتاب المقدس، ترجمه ولیم گلن، دار السلطنه لندن، 1856میلادی.
5. نامه ای به مسیحیان یهودی نژاد عبرانیان، بند 10، جمله 26-32. (انجیل عیسی مسیح، ترجمه تفسیری عهد جدید، سازمان ترجمه تفسیری کتاب مقدس، تهران، 1357،ص 305-306).


خود منطق شما بازی با کلمات و جملات هستش..راستی راه حق چیست؟ راه باطل چیست؟ ممکنه از نظر کسی که اصلا اسلام رو همینجوری مثل خیلی از مردم قبول کرده راه حق نظرش با شما یکی نباشه ممکنه شبهه که شما میگین رو راه حق بدونه و اصلا از اصل دین به نتیجه نرسیده باشه اونوقت شما بهش میگین مرتد و باید اعدام بشه پس بهتره که از اول اصلا همچین دینی رو قبول نکنه که بعدش هم جلادانه و بیرحمانه اعدام نشه

نقل قول:
مفتی دکتر علی جمعه بزرگترین مفتی مصر فتوی به این داده که هیچ مرتدی نباید اعدام بشه!!! که همین امر باعث شده تا بحال 400 مسلمان علنا به ادیان دیگر پیوسته اند
یعنی چهارصد تا منافق وجود داشته توی جامعه که فقط اسماً مسلمون بودند و در عمل...
این که این مشخص شده، خوبه یا بد؟
نقل قول:
"واقعیت اینست کسی که در منطقه ای اسلامی مرتکب ارتداد میشود مجازات وی همانند مجازات شورشی هاییست که برعلیه سیاست آن کشور اقدام کرده اند. در اسلام بین دین و سیاست جدایی وجود ندارد بنابرین هر شورشی مرتبط با دین شورشی سیاسی تلقی می گردد. علاوه براین ارتداد باعث درهم ریختگی اجتماعی/سیاسی درون یک جامعه اسلامی میگردد."
اولا : اگر اینطوریه پس فقط باید توی جامعه ای(به قول شما منطقه ای) باشه که حکومت دینی هست. که برای کسی مثل شاهین نجفی که خارج از ایران ترانه خوند و از ایران حکم کشتنش صادر شد اینطوری نبود
دوما : اون کسی که ناخواسته توی یک حکومت اسلامی به دنیا اومده و پدر یا مادر مسلمون داره باید تا آخر عمرش مسلمون بمونه؟(میدونم میشه دین عوض کرد به شرطی که صدات هم درنیاد اما این خیلی نامردیه که توی کشور خودت نتونی بگی من از اسلام به فلان دین گرویدم و ....)
در صورتی که توی هر کشور آزاد حق اعتراض وجود داره(که به شورش علیه سیاست تشبیه می کنید).به بالاترین مقامات و سیاست ها میشه اعتراض کرد که البته اگر از چهارچوب خودش خارج بشه و بخواد امنیت کشور یا دیگر افراد جامعه رو با خراب کردن اموال و .. به خطر بندازه با پلیس و اخطار و درگیری مواجه میشه.(چیزی که توی آمریکا و اروپا شاهدش بودیم)
سوما : همه جا مجازات شورش علیه حکومت،اعدام (به صورت مطلق و همیشه)
نیست.ممکنه مثلا چند ده سال زندان باشه.یا حتی زمان جنگ آمریکا و ویتنام، معترضان آمریکایی به جنگ، یه سری مورد تعقیب بودند(به هر حال علیه سیاست اصلی کشور در اون زمان شورش کرده بودند و اعتراض) و در دوره های بعدی ریاست جمهوری و پس از حنگ بخشیده شدند.(چیزی که عمرا واسه حکم ارتداد اتفاق بیفته به جز با غلط کردم مرتد که حتی برای کسی مثل "سلمان رشدی" ، امام خمینی گفت که اگر عذرخواهی هم بکنه فایده نداره
چهارم : مثلا کشور هایی مثل ترکیه،اندونزی،مالزی که سکولار هستند و دین از سیاست جدا،مسلمون و اسلامی نیستند؟ اونجا شورش دینی و سیاسی یکی نیست؟

نقل قول:
"این مجازات(مرگ) ربطی به اندیشه و انتخاب شخصی یک فرد ندارد که بگوییم چون مسیحیت را انتخاب کرده(نعوذ بالله) باید اعدام گردد. این مجازات بعلت اینفرکشن و تخلف وی در یک جامعه ی اسلامیست."
منظورتون از "این مجازات بعلت اینفرکشن و تخلف وی در یک جامعه ی اسلامیست" همون "فریادی در خفقان جامعه ست"؟ هرکی بخواد غیر مسلمونی تبلیغ کنه رو بزنید بکشید.
اینطور که شما میگید که این بدتر از صدتا حکومت نظامی هست که چون اکثریت مسلمون هستند و حکومت اسلامی،پس غلط می کنه کسی ازاکثریت بره به اقلیت و صداش دربیاد

دوست گرامی چقدر با معنی منافق آشنایی دارید که میفرمایید ایشون منافق بودن؟!

اولا: شاهین نجفی متعلق به چه حکومتیست؟ اگر از کسی بپرسی شاهین نجفی ملعون کجایی هست. میگن آلمان؟ خیر مسلما میگن واسه جمهوری اسلامی هست. پس...
دوما: زمین خدا وسیع هست. کسی جلوشو نگرفته. ضمنا چیزی بعنوان "کشور خودت" یا باصطلاح "وطن" وجود نداره و این حدومرزها نیز قانونهای انسان در آوردی یا man-made هستن که ارزش خواصی ندارن مثه قوانین چراغ راهنمایی...
سوما: سکولارترین جامعه ی دنیا امریکاست که مبارزه علنی با حکومت حکم اعدام داره.
چهارما: جامعه اسلامی جامعه ای اسلامیست زبطی نداره که چهارنفر توسوریه و ترکیه بگن این کشورها لاییک و سکولار هست. بحث ما منطقه بود نه کشور. منظور از جامعه اسلامی کل امت یک ملیاردونیمی مسلمون هستش مرزها بی خاصیتند.

بکشید تا دین را تماما مال خدا کنید...(مبارکه بقره آیه شریفه 193)

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

فدایی ولایت;269425 نوشت:
واقعا یراتون متاسفم که در مورد دینتون هنوز توجیح نشید!!!!!!

بهتره بجای تاسف شمایی که توجیح شدید بنده رو هم توجیح بفرمایید
ممنون میشم
ديندار;269474 نوشت:
اولاً: حکم اعدام مربوط به برخى از اقسام است و مرتد کسى است که پس از پذیرش اسلام از آن خارج گردد در حالى که از نظر منطقى مرحله تحقیق پیش از پذیرش است. حکم مرتد در رابطه با کسى است که از روى عناد و مبارزه با حقّ، اعلام کفر نماید؛ ولى اگر کسى گرفتار شبهه فکرى شود، تلازمى با اعلام کفر ندارد. بنابراین به او مهلت داده مى‏شود تا با بررسى‏هاى دقیق، به نتیجه برسد و راه حق را برگزیند.

اولاً که بچه ای که از پدر و مادر مسلمان به دنیا میاد طبیعتاً نمیتونه با تحقیق دین اسلام رو انتخاب کنه که بعداً بخواد از اون خارج بشه
ثانیاً اصلاً در مورد عناد و مبارزه که بحثی نداریم
من میگم یک نفر تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده که مثلاً یهودیت دین برتر هست و از اونجایی که علاقه داره دوستان و خانواده و اطرافیانش هم راه درست رو انتخاب کنند یهودیت رو به اونها هم تبلیغ میکنه و چون تبلیغ میکنه اعدام میشه
سوال من اینه که چرا همچین کسی اعدام میشه در حالیکه ما خودمون به کشورهای دیگه مبلغ میفرستیم ؟
ديندار;269474 نوشت:
این مسأله، خود نشانگر آن است که شارع مقدس، چنان به حقانیت دین خود و انطباق آن با موازین عقلى، اعتماد دارد که اساسا دعوت خود را با آزادى تعقل، تحقیق و اندیشه قرین ساخته است.

کدوم آزادی تعقل ؟
یک دعوت اجباری که تعقل نمیشه
یک مسلمان راجب دینش تعقل میکنه اگر اون رو دین برتر دید که هیچی اما اگر ندید اعدام میشه
آزادی تعقل کجاست ؟
ديندار;269474 نوشت:
این که کسى پس از تحقیقات جامع و بررسى‏هاى بایسته به این نتیجه برسد که مثلا مسیحیت یا فلان دین دیگر از اسلام برتر است فرض درستى نیست؛

شما این حرف رو از کجا میارید ؟
از نظر من در این دنیا فقط و فقط دو چیز قطعی هست خدا و مرگ
شما از کجا این قاطعیت رو میارید که فرض اینکه دین دیگری نسبت به دین اسلام برتر بود فرض درستی نیست ؟
ديندار;269474 نوشت:
دليل اصلي ارتداد در آيه زير آمده است. قرآن كریم به این نكته اشاره دارد و داستان عملكرد گروهی را بیان می‌كند كه به عنوان یك توطئه حساب شده ابتدا اظهار اسلام كردند سپس با این ادعا كه چیز قابل ملاحظه‌ای در اسلام نیافتند از‌ان عدول كردند در صورتی كه هدف اصلی آنان این بود كه بدین وسیله تزلزل در ایمان مؤمنان ایجاد كنند.

فقط همین یک آیه ؟
خب حالا اگر کسی برای سعادت خودش و اطرافیانش تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که دین برتر غیر از اسلام هست و قصد عناد و دشمنی هم نداشتند چی ؟
چرا اون فرد دشمن شناخته میشه در حالیکه برای سعادت اطرافیانش تلاش میکنه ؟
ديندار;269474 نوشت:
«اگر برادرت یا پسر مادرت یا پسر و یا دختر تو یا زن هم آغوش تو و یا رفیق تو که مثل جان تو است، تو را اغوا نموده، بگوید که برویم تا خدایان غیری که تو و آبای تو ندانستید، عبادت نماییم... او را قبول مکن و او را گوش مده و چشم تو بر او رحمت ننماید و او را متحمل مشو و وی را پنهان مدار. البته او را به قتل رسان.

منظور ما از دین برتر ادیان الهی هست که خدا رو پرستش میکنند نه غیر خدا رو
ديندار;269474 نوشت:
«اگر کسی دانسته گناه بکند و گناهش هم این باشد که مسیح را که نجات دهنده او است، رد کند، آن هم بعد از این که با خبر شده که مسیح آمده است تا گناهان او را ببخشد، این گناه با خون مسیح پاک نمی شود و دیگر راه فراری از شر چنین گناهی نیست. بلی، راه دیگری جز این که انتظار مجازات وحشتناکی باشد که از خشم و غضب شدید خدا به او می رسد، همان خشم و غضبی است که تمام دشمنان خدا را می سوزاند و هلاک می کند. کسی که قوانین موسی را می شکست، اگر دو یا سه نفر به گناه او شهادت می دادند، آن شخص... جا به جا کشته می شد. حالا فکر می کنید چه مجازات وحشتناک تری در انتظار کسانی است که فرزند خدا را زیر پا لگدمال کرده اند و خون او را که برای رفع گناهان شان ریخته شد، دست کم گرفته و ناپاک به حساب آورده اند، و روح پاک خدا که درهای رحمت خدا را به روی عزیزان خدا باز می کند، بد گفته و بی حرمتی کرده اند؟!».

پس اینهمه غیر مسلمان در کشورهای دیگه که به دین اسلام میگروند و مسلمان میشن همشون اعدام میشن ؟
قبول دارم که خیلی بهشون سخت میگیرن ولی اعدام نمیکنند
بر عکس چیزی که ما داریم
[/]

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

قدس شریف;269542 نوشت:

که با وجود جواب ساده به این مبحث هنوز شبهه بهش وارده.

که متاسفانه هنوز هیچ کدام از کارشناسان به این جواب ساده نرسیدند که ما رو هم از این شبهه خارج کنند
قدس شریف;269542 نوشت:
همین امر باعث شده تا بحال 400 مسلمان علنا به ادیان دیگر پیوسته اند(نعوذ بالله).

اگر اسلام همینی هست که ما داریم در جامعه میبینیم اگر تو ایران همچین قانونی گذاشته بشه 40 میلیون نفر دینشون رو عوض میکنند
قدس شریف;269542 نوشت:
در اسلام بین دین و سیاست جدایی وجود ندارد بنابرین هر شورشی مرتبط با دین شورشی سیاسی تلقی می گردد. علاوه براین ارتداد باعث درهم ریختگی اجتماعی/سیاسی درون یک جامعه اسلامی میگردد."

متاسفانه بنده سابقه سیاهی در زمینه پست های سیاسی دارم لطفاً این تاپیک رو دیگه قفل نکنید
چندین بار هم راجب همین موضوع تاپیک زدم که مثل همین تاپیک کسی جواب نداد و قفل شد
واقعاً سیاست و دیانت جدایی ندارند ؟
اینهمه دغل بازی و دروغ و دزدی که تو سیاست هست در دین هم هست ؟ دین میگه این کارها رو بکنید ؟
به شما قول شرف میدم این دولت که عوض بشه خیلی از همین سیاسیون خیلی گردن کلفت پای میز محاکمه میرن
همین الان در این تاپیک داریم دین رو نقد میکنیم ، تاپیک های بسیار زیادی در مورد شبهات قرآن در این سایت هست ، جالب اینجاست که تاپیک در رد وجود خدا هم داریم ولی مگه کسی جرات داره مثلاً بگه رئیس جمهور زبونم لال فلان جا اشتباه کرد
ما خدا رو نقد میکنیم ولی ارسال پست سیاسی ممنوع هست
دیانت ما عین سیاست ما نیست ، دیانت ما بخش کوچکی از سیاست ماست
دیانت ابزار سیاست هست
تا بخوای به چیزی نقد کنی بدتر از کلیسا هزار تا آیه و روایت میارن که اصلاً انتقاد حرام است
ربطی به این تاپیک نداشت
مطمئن هم هستم که این ثسمتها حذف خواهد شد ولی خواستم بدونید که سیاست از دیانت جداست
بی بی;270566 نوشت:

بکشید تا دین را تماما مال خدا کنید...(مبارکه بقره آیه شریفه 193)

مشکل اصلی اینجاست که ما خودمون رو مومن میدونیم و کل عالم رو کافر
مگه کسی که مسیحی هست دینی غیر از دین خدا داره که بخواییم تماماً مال خدا کنیم
مگه داریم در مورد بودا صحبت میکنیم که بگیم آره اینا کافر هستن بکشیدشون
ما اگر نیمی از اعتقادی که مسیحیان به ظهور حضرت عیسی و آغاز هزاره خوشبختی دارن رو داشتیم قبل از اینکه من و شما به دنیا بیاییم حضرت ظهور کرده بودن
اونا خیلی از ما به دینشون معتقد ترند[/]

با سلام و درود بر تمامي عزيزاني كه در اين مبحث شركت فرمودند
از همه دوستان خواهشمندم براي تنوير افكار در اين باب به نظرات كارشناسان كه در صفحات قبل وجود دارد مراجعه فرمايند
با توجه به جواب كافي و غني ايي كه از طرف كارشناسان در صفحات قبل ارائه داده شده است اين تايپيك تا تصميم گيري مديريت محترم تدوين مبني بر ادامه يا جمع بندي بحث قفل مي باشد
وفقكم الله في الدارين

موضوع قفل شده است