جمع بندی ارتباط میان تغییر نام و کم شدن یا انجام ندادن گناه
تبهای اولیه
سلام
وقتتون بخیر
آیا میان تغییر نام و کم شدن گناه و یا انجام ندادن گناه ارتباطی وجود دارد؟
یکی از دوستان نزدیک بنده در رابطه با اثرات مهم اسم شخص در زندگی، و کار و حتی گناه و ... با من صحبت کردند، من به خدا و تلاش و دعا اعتقاد دارم ولی واقعا از یه جایی به بعد ، دیگه کاسه ی صبر ادم لبریز میشه و شایدم دنبال یک میانبر برای هدفهاش می گرده...
ببینید من در رابطه با تغییر نام مطالعه کردم و نه معتقد هستم به این موضوع و نه رد می کنم این مبحث رو چون اصلا علمی نسبت بهش ندارم،
ولی حتی اصلا منبع موثق و درستی رو هم پیدا نمی کنم که متوجه بشم ایا علاوه بر تلاش انسان و دعا ،و خواست خدا ... باز هم ما به نیاتی که داریم نمی تونیم برسیم از طریق تغییر نام میشه به یکسری از نیات مهم دست پیدا کرد
ایا نتیجه ای هم داره تغییر نام؟؟؟
معذرت می خوام سایتتون خیلی شلوغ و مبهمه ادم گرگیجه میگیره البته سردرکم میشه ....یه فکری به حالش کنید...
سپاس
آیا میان تغییر نام و کم شدن گناه و یا انجام ندادن گناه ارتباطی وجود دارد؟
یکی از دوستان نزدیک بنده در رابطه با اثرات مهم اسم شخص در زندگی، و کار و حتی گناه و ... با من صحبت کردند، من به خدا و تلاش و دعا اعتقاد دارم ولی واقعا از یه جایی به بعد ، دیگه کاسه ی صبر ادم لبریز میشه و شایدم دنبال یک میانبر برای هدفهاش می گرده...
ببینید من در رابطه با تغییر نام مطالعه کردم و نه معتقد هستم به این موضوع و نه رد می کنم این مبحث رو چون اصلا علمی نسبت بهش ندارم،
ولی حتی اصلا منبع موثق و درستی رو هم پیدا نمی کنم که متوجه بشم ایا علاوه بر تلاش انسان و دعا ،و خواست خدا ... باز هم ما به نیاتی که داریم نمی تونیم برسیم از طریق تغییر نام میشه به یکسری از نیات مهم دست پیدا کرد
ایا نتیجه ای هم داره تغییر نام؟؟؟
سلام علیکم
قبل از هر چیز چون ظاهرا تازه وارد به این سایت میباشید بجاست این حضور سبزتان را در این فضای علمی - دینی گرامی داشته، خیر مقدمی به شما عرض گردد.
اما در ارتباط با سؤال مطرح شده، میتوان از دو جنبه به آن پرداخت: یکی جنبهی دینی و دیگری جنبهی عقلی.
منظور از جنبهی دینی آن است که ببینیم آیا در احادیثی که از ناحیه معصومین علیهم السلام وارد شده، نسبت به نوع نامگذاری اشخاص سفارشاتی شده است یا خیر؟
مقصود از جنبه عقلی آن است که پاسخ مسئله را با قرار دادن تجربیات و دانشهای بشری در خدمت عقل بشر به عنوان حجت درونی، پیدا کنیم.
دست بر قضا، احادیثی که در مورد کیفیت و چگونگی نامگذاری فرزندان ورود کردهاند کم نبوده، در قالبهای متعدد به ما در مورد دقت در نامگذاریها سفارش فرمودهاند.
از جمله آنها این حدیث علوی نورانی است: «وَ حَقُّ الوَلَدِ عَلَى الوالِدِ أن يُحَسِّنَ اِسمَهُ وَ يُحَسِّنَ اَدَبَهُ، و يُعَلِّمَهُ القُرآنَ» (نهجالبلاغة؛ حکمت 399) «حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن به او بياموزد».
در برخی احادیث، حتی به مصادیق خاصی (مانند اسماء انبیاء و نام عبدالله و عبدالرحمن) تصریح شده است.
یکی از وجوهی که میتواند پرده از حکمت این سفارشات دینی و وحیانی بردارد آن است که انتخاب «نام»های افراد یک جامعه، نشانگر سوگیریها و باورمندیهای آن جامعه نسبت به تفکرات و اعتقادات و ایدئولوژی آنان است. میتوان گفت، چگونگی نامگذاری، نشاندهندهی پایبندی فاعلِ نامگذاری به شعائری است که در پشت این نام قابل جستجو است.
و یا میتوان میزان رعایت ادب و یا به عکس، بیاعتنایی به بزرگان و محترمهای جامعه را در آینهی نامگذاریهای آن جامعه رصد کرد. برای نمونه برخی احادیث گویای این معنایند که اگر کسی برای حداقل یکی از فرزندان متعدد خویش نام «محمد» را اختیار نکند، به وجود مقدس پیامبر صلی الله جفا نموده است.
علاوه بر این تبیینهای زمینی که قابل شناخت عقل بشری است، با راهنمایی و دلالت برخی احادیث میتوان از باب ایمان به غیب بر این باور بود که وجود برخی نامها موجبات نزول رحمت خاص و ویژه پروردگار را به دنبال خواهد داشت؛ همان چیزی که در زبان بیشتر مردم به «تبرک و تیمن» یاد شده است. حال به چه کیفیتی این نامهای مقدس برای شخص یا حتی منطقهی جغرافیایی خاص موجبات خیر و سعادت را فراهم میکند را کاری نداریم و شاید اساسا بگوییم فهم این مطلب از عهده عقل بشری خارج است.
از همین جا مطلب را به سمت جنبهی دوم از پاسخ یعنی جنبه عقلانی منحرف میکنم.
عقل انسانی نیز تا حدودی میتواند درک کند که نام و نشان یک شخص به نحو زمینهسازی و علت معدّ، در کنترل و سوق دادن شخص به سوی بار معنایی این نام و نشان (چه مثبت و چه منفی) مؤثر است. البته همانطور که دقت فرمودید، این تأثیر، به نحو علت تامه نبوده، بلکه تنها زمینهساز برای آن است؛ زیرا چه بسا شخص دارای نام نیک باشد اما در اثر پیروی از هوای نفس، گوی سبقت از جنایتکاران ربوده باشد و در قهقرای تباهی سقوط کرده باشد (مثل صدام حسین) از طرفی کسانی هم هستند که در نامهایشان نشانی از مذهب و مسلک الهی دیده نمیشود اما در عمل و باطن، دنبالهرو نابِ صراط مستقیم انبیاء و اولیاء میباشند (موارد آن در تاریخ فراوان است). پس زور و قدرت این نامگذاری تنها در حد زمینهسازی برای سوق دادن شخص به سمت صلاح و هدایت میباشد و بیش از آن نیست. البته در مورد برخی منافع دیگر که بر این چارچوب نمیچرخد، مطلب به قوت خویش باقی است و نام زیبا اثر وضعی خود را داشته و نام زشت هم اثر وضعی خود را خواهد داشت.
نتیجهای که میتوان در خصوص این دو محور از پاسخ گرفت این است که این دو محور (پاسخ به لحاظ بیانات حدیثی و پاسخ به لحاظ ارشادات عقلی) در حقیقت دو روی یک سکه بوده، از دو زاویه، یک مقصود را دنبال میکنند به عبارت دیگر میتوان پی برد در حقیقت سفارش عمده روایات، ارشاد به حکم عقل و ارشاد به آثار وضعی نامگذاری نیکو و حسَن میباشد.