آیا فردی که با دلیل عقلی و نه از روی عناد وجود خدا را رد کند کافر است؟

تب‌های اولیه

201 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Im_Masoud.Freeman;592248 نوشت:
فکر میکنم همه توانایی یادگیری دارند و فقط سرعتش فرق می کند ، مثلا یکی دفعه اول متوجه میشه ، یکی بعد از ده بار متوجه میشه ، ولی بالاخره متوجه میشه..

با تجربه ای که دارم این نظر رو رد می کنم و موافق نیستم
حالا یا من اشتباه می کنم یا شما :Gig:
مثلا همین نظرات نسبیت که حتی بسیاری از دانشمندان اولیه حتی در درک اون مشکل داشتند و هرگز نتوانستند ان را درک کنند

الهه خشم;592332 نوشت:
همين كسانند كه گمراهى را به [بهاى] هدايت‏خريدند در نتيجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نياورد و هدايت‏يافته نبودند (۱۶) أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿۱۶﴾
مثل آنان همچون مثل كسانى است كه آتشى افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايى داد خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايى كه نمى‏بينند رهايشان كرد (۱۷) مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾
كرند لالند كورند بنابراين به راه نمى‏آيند (۱۸) صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ ﴿۱۸﴾
يا چون [كسانى كه در معرض] رگبارى از آسمان كه در آن تاريكيها و رعد و برقى است [قرار گرفته‏اند] از [نهيب] آذرخش [و] بيم مرگ سر انگشتان خود را در گوشهايشان نهند ولى خدا بر كافران احاطه دارد (۱۹) أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ﴿۱۹﴾
نزديك است كه برق چشمانشان را بربايد هر گاه كه بر آنان روشنى بخشد در آن گام زنند و چون راهشان را تاريك كند [بر جاى خود] بايستند و اگر خدا مى‏خواست‏شنوايى و بينايى‏شان را برمى‏گرفت كه خدا بر همه چيز تواناست (۲۰)

سلام خانم الهه خشم

منظورتان از اوردن این ایات چیست ؟ و استنباط خوود شما از این ایات چیست ؟

[="Times New Roman"][="Black"]

نگارا;592334 نوشت:
با تجربه ای که دارم این نظر رو رد می کنم و موافق نیستم
حالا یا من اشتباه می کنم یا شما :Gig:
مثلا همین نظرات نسبیت که حتی بسیاری از دانشمندان اولیه حتی در درک اون مشکل داشتند و هرگز نتوانستند ان را درک کنند

من معمولا خیلی خیلی کم به مسائل اعتقادی ورود می کنم ، چون اکثر اوقات چیز خوبی از توش در نمیاد و فقط وقت آدم الکی تلف میشه و هیچ نتیجه ای هم نداره..
.
اما در مورد صحبت شما باید بگم مسائل دینی به سختی مسائل نسبیت نیستند ، و اکثر انسان ها با چند بار مطالعه می توانند آن را درک کنند..
.
همونطور که دوستان دیگری گفتند خداوند از هرکسی یه توقعی داره ، شاید از خیلی ها نماز نخواد ، روزه نخواد..درک نخواد..
.
مثلا من زنی رو میشناسم توی اقوام که حدودا هفتاد سالشه ، توی روستا بزرگ شده ، بی سواده بی سواد ، همش توی روستا بوده..
.
بدون چادر نماز می خونه ، بعد از قنوت میره سجده ، هر چند رکعت که بخواد می خونه..فقطم صلوات بلده بفرسته..تمام نمازش صلوات فرستادنه..
.
هیچکسم هیچ ایرادی ازش نمی گیره..همشم میگه قربون خدا برم..فدای خدا بشم..
.
گاهی نماز خوندنشو می بینم ، به خودم میگم ببین این با همین سوادی که داره با چه عشقی به خدای خودش ابراز ارادت می کنه ولی تو.......
.
و واقعا من فکر میکنم که نماز اون خیلی از نمازهایی که من گاهی می خونم قابل قبول تره..
.
شاید خدا از اون بیش از این نمی خواد..آدم زمانی باید پاسخگو باشه که راهش باشه ، امکان مطالعه باشه ، به ذهنشم خطور میکنه ، قدرت درکش رو هم داره ، اما میگه ولش کن..[/]

حکایتی است شناخت حضرت حق در بین ما آدمیان. هرکس با نگاهی او را می بیند. یکی با عقل می جوید او را یکی با چشم و یکی با دل و همه چون صیقل دهند روح را، روشن کنند دل را بینند او را و باور خواهند داشت که خدا یکی است و همه راه مقصود پیموده اند. اما در طی طریق، هر کس تصویر و تصوری دارد در خیال خود از او که حقیقت مطلق است.

مولانا این پیر جان آگاه بلخ در قالب داستانی بسیار لطیف و شیرین این اختلاف نظر را بازگو کرده است. داستان از این قرار است که در هندوستان فیلی آورده اند و در خانه ای تاریک نگاه داشته اند و مردم که تا به حال فیل ندیده اند در تاریکی خانه دست بر او می کشند و هر کس به تصور خود تصویری از فیل در ذهن می سازد. مثلا آنکس که دست به خرطوم می کشد فیل را به شکل ناودان می بیند. کسی دیگر دست بر گوش فیل در تاریکی می کشد و او را چون بادبزن مجسم می کند. دیگری چون دست بر پای فیل می ساید، او را چون ستونی محکم می بیند. تماشاچی دیگر دست بر کمر فیل می کشد و چون تاریک است می گوید فیل مانند تخت است. حال آنکه همه راه را به بیراهه می برند و اگر شمعی در آنجا می درخشید، و نور راهنمایی بود، شکل حقیقی فیل نمایان می شد و اختلاف نظر همه برطرف می شد و هیچکس راه به افسانه نمی برد.
فقط با علم نمیتوان به وجود خدارسید
علم این فرد چقدر کامله
جواب سوال پست ۹۴ رو کسی نمیخواد بده!

باء;592262 نوشت:
اگر منظورتان از «ایا می‌تواند» بررسی امکانی این مسأله است بله، اگر منظورتان بررسی عملی است بستگی به سنجش شرایط زیادی دارد، اگر هم در یک نگاه آماری پاسخ عمل‌گرایانه می‌خواهید پاسخم خیر است، اما نگاه آماری به متوسط‌ها می‌پردازد و نه به جزئیات، اگر کشاورزی با مسأله‌ی فلسفی برخورد کند و درگیر حلش شود و برود از یک نفر سؤال بپرسد و با جوابی که می‌گیرد برایش پنج سؤال دیگر مطرح شود و برای رفع آنها یک کتاب بخواند و بعد کلاً درگیر صد تا مسأله‌ی جدید شود که تابحال رویشان فکر هم نکرده بوده است چنین کسی بعید نیست اگر دغدغه‌مند باشد کارش را رها کند و برود فلسفه بخواند. حقیر هم منکر آن نشدم که کسی که می‌رود فلسفه می‌خواند با اشکالی در فلسفه برنخواهد خورد، اگر پاسخم را با دقت بیشتری بخوانید می‌بینید که نوشته‌ام اگر با اشکالی برخورد کرد آن را بپرسد تا پاسخ بگیرد،

سلام

اگر با دید واقع گرایانه نگاه کنید ان چوپان اگر هم زن و بچه نداشته باشد و کارش را ول کند و بخواهد برود فلسفه بخواند
باز عملی غیر ممکن است چون قبول شدن در دانشگاه و هزار مساله مالی دیگر می خواهد تازه اگر بنده خدا دغدغه نان
زن و بچه هم نداشته باشد پس عملا غیر ممکن است

باء;592262 نوشت:
حالا شما می‌فرمایید ممکن است کسی دنبال این قضایا برود ولی به علت هوش پایین یا دغدغه‌ی کم یا تعقل کم یا غیره پیش از رسیدن به پاسخ‌های کامل با پاسخ‌هایی ناقص قانع شود؟

احسنت کل بحث درباره این موضوع است که از همان ابتدا جناب کارشناس گفتند در این صورت این فرد معذور است
و یا به عبارتی کافر نیست

باء;592262 نوشت:
خوب ما هم حرفی نداریم از همان ابتدا گفته شد که «لا یکلف الله نفساً الا وسعها»، کافیست که وقتی به پاسخش رسید دیگر کوچکترین شک و شبهه‌ای در جهت عکس باور فعلی خود برایش پیش نیاید که اگر بیاید و به دنبال حلش نباشد دیگر در جهل خود مقصر خواهد بود

به نظر می رسد این فرد در این صورت گرفتار دور شود
البته نظر خود حقیر از همان ابتدا که این سوال را پرسیدم چون اعتقاد به عدالت خدا دارم این بود که در این صورت فرد
مقصر نیست و تلاشش را کرده ولی چون می خواستم درستی این نظر را کارشناسی تایید کند سوال را مطرح کردم
که ایشان و دوستان دیگر هم بر صحت ان اشاره کردند

موفق باشید

Im_Masoud.Freeman;592345 نوشت:
من معمولا خیلی خیلی کم به مسائل اعتقادی ورود می کنم ، چون اکثر اوقات چیز خوبی از توش در نمیاد و فقط وقت آدم الکی تلف میشه و هیچ نتیجه ای هم نداره..
.
اما در مورد صحبت شما باید بگم مسائل دینی به سختی مسائل نسبیت نیستند ، و اکثر انسان ها با چند بار مطالعه می توانند آن را درک کنند..
.
همونطور که دوستان دیگری گفتند خداوند از هرکسی یه توقعی داره ، شاید از خیلی ها نماز نخواد ، روزه نخواد..درک نخواد..
.
مثلا من زنی رو میشناسم توی اقوام که حدودا هفتاد سالشه ، توی روستا بزرگ شده ، بی سواده بی سواد ، همش توی روستا بوده..
.
بدون چادر نماز می خونه ، بعد از قنوت میره سجده ، هر چند رکعت که بخواد می خونه..فقطم صلوات بلده بفرسته..تمام نمازش صلوات فرستادنه..
.
هیچکسم هیچ ایرادی ازش نمی گیره..همشم میگه قربون خدا برم..فدای خدا بشم..
.
گاهی نماز خوندنشو می بینم ، به خودم میگم ببین این با همین سوادی که داره با چه عشقی به خدای خودش ابراز ارادت می کنه ولی تو.......
.
و واقعا من فکر میکنم که نماز اون خیلی از نمازهایی که من گاهی می خونم قابل قبول تره..
.
شاید خدا از اون بیش از این نمی خواد..آدم زمانی باید پاسخگو باشه که راهش باشه ، امکان مطالعه باشه ، به ذهنشم خطور میکنه ، قدرت درکش رو هم داره ، اما میگه ولش کن..

یاد اون شعر زیبای مولوی افتادم :ok:

دید موسی یک شبانی را به راه ....... کوهمی گفت ای خدا و ای اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت ........ چارقت دوزم کنم شانه سرت
وقت خواب اید بروبم جایکت.......چارقت دوزم کنم شانه سرت
ای فدای تو همه بزهای من ...... ای فدایت هی هی و هیهای من
.......

نگارا;590770 نوشت:
سلام

اگر فردی با تحقیق و تفکر فراوان بالاخره نتواند وجود خدا را بپذیرد و منکر خدا شود
البته نه از روی عناد و بد طینتی از روی تحقیق و تفکر

سرنوشت چنین انسانی چیست ؟ ایا کافر است و عذاب می شود ؟

موفق باشید

سلام
ببخشد که دیر آمدم .
به نظر این حقیر و برابر آنچه حتی در قرآن هم آمده ، هیچ کس را به خاطر ندانستن مسئله و عدم توجیه درست به آن مؤاخذه نمی کنند .
قرآن میفرماید : هیچ قومی را بدون آنکه پیامبری بسویش ارسال شده باشد مورد محاکمه و عذاب قرار نمی دهیم .
اینجا عنوان پیامبر به کسی یا کسانی اطلاق میشود که حقیقت اسلام یا حقیقت وجود خداوند را بتواند به آنان که نمی دانند بقبولاند .
حالا باید دانست آنکه بقول شما وجود خداوند را انکار می کند و دلائل علمی دارد از دریافت پاسخ به دانسته های علمی خود عاجز بوده یا نه ؟آیا میتوانسته از مستندات اثبات وجود خداوند بهره ببرد ؟
اگر واقعاً نتوانسته بین دانسته های علمی اش و اسناد و مدارک دال بر وجود خداوند تعادل برقرار سازد هرگز گناهکار نیست .
اما واقعیت چیز دیگر است .
فرض کنید همه بگویند امروز خورشید در آسمان است . یک نفر بیاید بگوید برابر دانستنیهای علمی من الآن شب است و خورشیدی که می بینید فقط یک خیال است .
در این مقوله دیگر نباید به فردی که چنین ادعایی دارد حق داد بلکه باید به عقل او شک و حتی به نداشتن عقل او اذعان نمود .
امروز هر کس به اینکه دنیا و افلاک و هر آنچه هست صاحبی دارد و او دارای قدرتی بسیار لایزال است ، شک ندارد .
امروز بر سر اینکه کدام طیف بهتر خدا را معرفی می کند دعواست .
مسیحیت ، شیعه ، یهود ، اهل تسنن ، تکفیری ها و یا .....
خلاصه دوره ی نبودن خدا به سر رفته الآن موقع این است که این خدا از طرف کدام طائفه درست معرفی شود .
تازه این را بدان که فعلاً نه تنها دوره ی اثبات خدا نیست بلکه موضوع اثبات موعودی است که خدا به آن وعده داده .و هر قومی فعلاً داعیه آنست تا بگوید فلان شخصیت از ما قرار است ظهور نماید و موعود منظور است .
دیگر برهه ی اثبات وجود خدا به دلیل آنکه تقریباً همه ی انسانها دستهاشان بطرف خداوندی نجات دهنده است به سر رسیده و ارائه کنندگان این نوع پردازشها دیگر خود را مشغول آن نمی کنند .
این شبهه شما فکر کنم کمی کهنه و قدیمی است .

با سلام
دوستان سؤال تاپیک این بوده که اگر کسی با نتایج عقلی!!!! به عدم وجود خداوند پی ببرد حکمش چیست؟
:Lflasher: تاپیک را از موضوع کلی به حاشیه نکشانید. هر چیزی سر جای خودش.

اولا مرحبا به کسانیکه دغدغه خداشناسی دارند، اصلا این خدایی که با ایمان و بی ایمان ازش دم میزنن چجوریه؟ قیاسی؟ کیفی؟ اخر اخرش اصلا هست؟

ولی دوستان توجه داشته باشید راه رسیدن به این سؤالات و شبهات خیلی هموار نیست که من ادمیزاد دل به دریا بزنم از هر مسیری به نقد بپردازم و رای صادر کنم.

این همه احوال گردون به عقل سلیم یا ناسلیم،وسواسی،افسرده یا هر چی ثابت کرده نبودن خدا (به فرض اینکه از راههای درست به این نتیجه رسیده باشی)چه فایده ای داره که بهش حکم میدی؟

حالا هم که انکار میکنی بازم به فرض خدایی نیست تو که به عدم رسیدی به پوچی رسیدی دیگه نتیجه چه فرقی میکنه که باهات چکار کنن؟؟

اگر با دلایل محکم رسیدی که خدا نیست اگر نه از روی عناد و جو کفه ترازوی عدم خدا سنگینتر از وجود خدا شده،پس دیگه حکم چی میخوای؟

عقل سلیم و ناسلیم و راه درست و غلط به این نتیجه رسوندت،با فطرتت میخوای چکار کنی؟!


یادت باشه یکی از کساییکه در جواب الست بربکم گفتن بله خود خود شما بودی

نگارا;592333 نوشت:
البته من با این نظر جناب استوار موافق هستم که اگر علت پدیده ای را ندونیم نمی تونیم خدا را جایگزین اون علت کنیم
کلا این امر منطقی نیست

ما نمیگیم بیایم خدارو جایگزین چیزی کنیم که نمیدونیم...بلکه میگیم خدا همون قدرت بینهایتیه که باعث این ها شده...وقتی تصمیم گرفته جهان رو خلق کنه باعث به هم زدن تعادل اون ذرات شده و وقتی خواسته انسان رو خلق کنه باعث به وجود آمدن شرایط حیات روی کره زمین شده تا انسان بتونه روش به وجود بیاد و زندگی کنه...من معتقدم همه این وقایع توی قرآن هست اما چون ما هنوز کل این وقایع رو درک نکردیم و به غیر از تعداد معدودی نتونستیم قرآن رو خوب بفهمیم نمیتونیم اینهارو از توی قرآن استخراج کنیم...بعضی از جنبه های علم که توی قرآن مورد بررسی قرار گرفترو کشف کردیم اما خیلیاشو هنوز نتونستیم کشف کنیم...قرآن یه کتاب خیلی ساده نیست, کتابیه که از ما میخواد در جهان و در قرآن تفکرکنیم و این کار رو به نفع خودمون میدونه...قطعا یکی از دلایل تاکید قرآن بر تفکر همین پیرفت های علمی ماست...

با سلام خدمت دوستان گرامی

دو مسئله باید مورد توجه دوستان باشد:

- همان طور که پیش از این عرض شد، موضوع اصلی ما حکم فردی است که به چنین نتیجه ای رسیده است. اگرچه ما معتقدیم که چنین نتیجه ای صحیح نیست ولی فرض در مورد فردی است که به چنین نتیجه ای رسیده است. بنابراین بحث هایی که در مورد چند و چون این دلایل مطرح می شوند، به سوال اصلی مربوط نیستند. دوستان علاقه مند می توانند در تاپیکی مجزا، به این بحث بپردازند که چه دلیلی بر نفی وجود خداوند وجود دارد؟ و آیا این دلایل می توانند مدعای خود را ثابت کنند یا خیر؟

- مسئله دیگر این است که همه ما باید نسبت به افراد دیگر، در کمال احترام و بدون نیت خوانی، برخورد کنیم و لازم نیست مسائل شخصی افراد دیگر را موضوع گفتگو در این سایت کنیم.

موفق باشید

نگارا;590770 نوشت:
سلام اگر فردی با تحقیق و تفکر فراوان بالاخره نتواند وجود خدا را بپذیرد ومنکر خدا شود البته نه از روی عناد و بد طینتی از روی تحقیق و تفکر سرنوشت چنین انسانی چیست ؟ ایا کافر است و عذاب می شود ؟موفق باشید

عقل چیست?http://www.askdin.com/thread2904.html

کافر کیست?http://www.pasokhgoo.ir/node/39487

http://www.hawzah.net/fa/book/bookview/45246/19628

رئوف;592552 نوشت:
با سلام خدمت دوستان گرامی

- همان طور که پیش از این عرض شد، موضوع اصلی ما حکم فردی است که به چنین نتیجه ای رسیده است. اگرچه ما معتقدیم که چنین نتیجه ای صحیح نیست ولی فرض در مورد فردی است که به چنین نتیجه ای رسیده است.

موفق باشید

رئوف;592552 نوشت:

- مسئله دیگر این است که همه ما باید نسبت به افراد دیگر، در کمال احترام و بدون نیت خوانی، برخورد کنیم و لازم نیست مسائل شخصی افراد دیگر را موضوع گفتگو در این سایت کنیم.

موفق باشید


باسلام
لطفا کارشناس پاسخ دهد. باتشکر
ایا این فرض محال میتواند حجتی برای این شود که اگر به وجود خدا نرسیدی مشکلی نیست شاید شامل این گروه هستی !!!!!!

مرید الحسین (ع);592435 نوشت:
این شبهه شما فکر کنم کمی کهنه و قدیمی است .

سلام

بزرگوار این شبهه نیست بلکه سوال علمی دینی است
شما فکر کنم فرق بین شبهه و سوال علمی رو قاطی کردین یا یادتون رفته :khandeh!:

techies;592454 نوشت:
ما نمیگیم بیایم خدارو جایگزین چیزی کنیم که نمیدونیم...بلکه میگیم خدا همون قدرت بینهایتیه که باعث این ها شده...وقتی تصمیم گرفته جهان رو خلق کنه باعث به هم زدن تعادل اون ذرات شده و وقتی خواسته انسان رو خلق کنه باعث به وجود آمدن شرایط حیات روی کره زمین شده تا انسان بتونه روش به وجود بیاد و زندگی کنه...من معتقدم همه این وقایع توی قرآن هست اما چون ما هنوز کل این وقایع رو درک نکردیم و به غیر از تعداد معدودی نتونستیم قرآن رو خوب بفهمیم نمیتونیم اینهارو از توی قرآن استخراج کنیم...بعضی از جنبه های علم که توی قرآن مورد بررسی قرار گرفترو کشف کردیم اما خیلیاشو هنوز نتونستیم کشف کنیم...قرآن یه کتاب خیلی ساده نیست, کتابیه که از ما میخواد در جهان و در قرآن تفکرکنیم و این کار رو به نفع خودمون میدونه...قطعا یکی از دلایل تاکید قرآن بر تفکر همین پیرفت های علمی ماست...

استدلال شما بر این اساس استوار است که خداوند را عامل مستقیم یک فرایند فیزیکی می دانید
به نظر من برای اینکه پی به صحت این نظر خودتون ببرید
باید دنبال جواب این سوال کلی باشید
که ایا خداوند می تواند علت مستقیم یک فرایند فیزیکی باشد ؟

کسی که با عقل و منطق و هزار راه رفته به این نتیجه رسیده که خدایی نیست اصلا عقل نداره....چون هیچ دلیلی برای رد وجود خدا هیچ مخلوقی بخود ندیده.....پس هرچه راه رفته بیراه رفته و اصلا راه عقل و منطق نبوده چون محال انسان عقل داشته باشه و بوجود خدا نرسه...

نگارا;592711 نوشت:
استدلال شما بر این اساس استوار است که خداوند را عامل مستقیم یک فرایند فیزیکی می دانید
به نظر من برای اینکه پی به صحت این نظر خودتون ببرید
باید دنبال جواب این سوال کلی باشید
که ایا خداوند می تواند علت مستقیم یک فرایند فیزیکی باشد ؟

با سلام
برداشت شما از صحبت های ایشان کاملاً اشتباه است .
فقط فیزیک میتواند علت مستقیم یک فرآیند فیزیکی باشد ، اما تمامی علوم در احاطه خداوند است ، نه تنها علوم بلکه تمام هستی تحت کنترل اوست ، اگر خدا بخواهد فیزیک را تغییر میدهد .
چگونه مریم مقدس که دختری باکره بود ، صاحب فرزند شد . در اینجا خداوند علت مستقیم یک فرآیند فیزیکی نبوده ، بلکه فیزیک را این بار دگرگون کرده . همانطور که پیش از آن دریا را برای نجات بنی اسرائیل شکافت ، همه ذرات عالم گوش به فرمان خداوند هستند ، اگر به تیز ترین و برنده ترین چاقو فرمان دهد که نبر ، آن چاقو کند میشود ، آتش به اراده او سرد میشود .

خداوند نیازی به علم و دانش ندارد که بخواهد علت مستقیمی باشد برای آن .
احاطه خداوند بر جهان هستی ماورای علم و دانشی است که ما از آن صحبت میکنیم .

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

.:: مختار ::.;592741 نوشت:

...
اما تمامی علوم در احاطه خداوند است ، نه تنها علوم بلکه تمام هستی تحت کنترل اوست ، اگر خدا بخواهد فیزیک را تغییر میدهد .
...
همه ذرات عالم گوش به فرمان خداوند هستند ، اگر به تیز ترین و برنده ترین چاقو فرمان دهد که نبر ، آن چاقو کند میشود ، آتش به اراده او سرد میشود .
...
احاطه خداوند بر جهان هستی ماورای علم و دانشی است که ما از آن صحبت میکنیم .

برادر گرامی، گزاره‌های فوق برای من و شمائی که به وجود خداوند اعتقاد داریم معتبر است.
اما با توجه به موضوع تاپیک، قبلاً هم عرض کردیم که با استدلال مبتنی بر علوم تجربی نمیتوان وجود خدا را اثبات کرد.

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

techies;592454 نوشت:
ما نمیگیم بیایم خدارو جایگزین چیزی کنیم که نمیدونیم...بلکه میگیم خدا همون قدرت بینهایتیه که باعث این ها شده...وقتی تصمیم گرفته جهان رو خلق کنه باعث به هم زدن تعادل اون ذرات شده و وقتی خواسته انسان رو خلق کنه باعث به وجود آمدن شرایط حیات روی کره زمین شده تا انسان بتونه روش به وجود بیاد و زندگی کنه...

گزاره‌های فوق را چگونه اثبات می‌کنید؟ از طریق علوم تجربی؟

استوار;592769 نوشت:
برادر گرامی، گزاره‌های فوق برای من و شمائی که به وجود خداوند اعتقاد داریم معتبر است.
اما با توجه به موضوع تاپیک، قبلاً هم عرض کردیم که با استدلال مبتنی بر علوم تجربی نمیتوان وجود خدا را اثبات کرد.

اتفاقاً من قبلاً هم به این موضوع اشاره کرده بودم که اگر بشر توان این را داشت که به واسطه علم و دانش ، وجود خدا را اثبات کند ، هرگز خداوند پیامبران را برای هدایت انسانها مأمور نمیکرد . به نظر من این تاپیک نباید بیشتر از این باز بماند ، وجود خدا قبلاً توسط معجزاتش اثبات شده .
آنهایی که وجود خدا را انکار میکنند ، حالا با هر دلیل و منطقی ، حتماً تاریخ رو هم انکار میکنند .

موضوع این بوده : [h=1]آیا فردی که با دلیل عقلی و نه از روی عناد وجود خدا را رد کند کافر است؟[/h]کلاً هر کس وجود خدا را انکار کند کافر هست ، اما همه کافرها مثل هم نیستند و افکار و توجیهاتشان متفاوت است ، اما به هر حال کافر هستند .

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

.:: مختار ::.;592817 نوشت:
اتفاقاً من قبلاً هم به این موضوع اشاره کرده بودم که اگر بشر توان این را داشت که به واسطه علم و دانش ، وجود خدا را اثبات کند ، هرگز خداوند پیامبران را برای هدایت انسانها مأمور نمیکرد .

حق با شماست. بنده قبلاً موفق به خواندن مطلبتان نشده بودم.

.:: مختار ::.;592817 نوشت:
به نظر من این تاپیک نباید بیشتر از این باز بماند ، وجود خدا قبلاً توسط معجزاتش اثبات شده .

معجزه میتواند مؤید صدقِ ادعای نبوت باشد. اما مثبِت وجود خداوند نیست.
اصول توحید و نبوت باید ابتدا توسط عقل پذیرفته شوند.

.:: مختار ::.;592817 نوشت:
کلاً هر کس وجود خدا را انکار کند کافر هست

کافر کسی است که حقیقتی را بپوشاند و آنرا انکار نماید. در این تعریف، عناد و لجاجت مشهود است.
لذا اگر کسی یافت شود که نه از سر عناد (فرض موضوع تاپیک) بلکه از طریق استدلال عقلی وجود خدا را رد کند، آنگاه او کافر نیست.

استوار;592837 نوشت:

اصول توحید و نبوت باید ابتدا توسط عقل پذیرفته شوند.

سلام ...
جناب استوار شما چگونه میخواهین توسط عقل توحید را اثبات کنین ... منظورم عقل محض هست ...

فرض کنین یک انسان داشته باشیم که هیچ علمی نسبت به علوم تجربی نداشته باشد ... مثلا :

1- حس بینایی نداشته باشد ( نتواند دنیا را ببیند )
2- حس شنوایی نداشته باشد ( نتواند چیزی بشنود )
3- حس لامسه نداشته باشد ( نتواند بودن یا نبودن چیزی رو با قدرت لامسه خود درک کند )
و ...

خوب این عقل با چه داده هایی میخواد کار کنه ... داده هایی که عقل میخواد بر اساسه اونها پی به وجود یا عدم خدا ببره از کجا حاصل میشن ؟؟؟ آیا قبول دارین که یافته ها و علوم تجربی هستند که باعث رشد عقل شده اند ؟؟؟ خوب اگر آن تمرینهایی که عقل هر شخص بر اساس یافته های تجربی انجام میدهد را از عقل بگیریم که از آن عقل چیزی باقی نمیماند ....

استوار;592837 نوشت:
کافر کسی است که حقیقتی را بپوشاند و آنرا انکار نماید. در این تعریف، عناد و لجاجت مشهود است.
لذا اگر کسی یافت شود که نه از سر عناد (فرض موضوع تاپیک) بلکه از طریق استدلال عقلی وجود خدا را رد کند، آنگاه او کافر نیست.

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی کافر کسی است که آگاهانه منکر خداوند شود و خداوند که علیم بذات الصدور است خود به صدق و کذب چنین ادعاهایی آگاهست.

.امین.;592844 نوشت:
با سلام و عرض ادب

برادر گرامی کافر کسی است که آگاهانه منکر خداوند شود و خداوند که علیم بذات الصدور است خود به صدق و کذب چنین ادعاهایی آگاهست.

جناب امین شما هم به وجود خدا شک داری ... فقط در درون این مباحث بعضی ها راستگو هستند و برخی دروغگو ... بعضی ها متعصب هستند و بعضی ها غیر متعصب ...

اگر شما شک نداشتی که خدا وجود داره... از فرصتت استفاده میکردی و تا 10 روزه دیگه خودت رو میرسوندی به عراق و جلویه داعشی ها وای میستادی و شهید میشدی ... و تا ابد ( تا زمانی که قیامت فرا برسد ) زنده میموندی و در اون دنیا هم با انبیا محشور میشدی و هیچ کس هم توان رسیدن و دیدن درجه شما رو نداشت ...

یه دانشمند آمریکایی با اینکه احتمال این رو میده اگر با سفینه بره فضا ممکن هست برنگرده ... باز هم این کار رو میکنه ... باز هم سواره سفینه میشه و به علم اطمینان میکنه ... ولی ایمان شما !!! چنین اجازه ای رو بهت نمیده ...

نگارا;592708 نوشت:
سلام

بزرگوار این شبهه نیست بلکه سوال علمی دینی است
شما فکر کنم فرق بین شبهه و سوال علمی رو قاطی کردین یا یادتون رفته :khandeh!:


علیک السلام
اتفاقاً من از باب علم و آنهم علم نوین عرض کردم .
به نظر میاد شما نسبت به اخبار علمی پیرامونتان بی خبرید .
کی گفته سئوال علمی در خصوص مسائل خداشناسی و دین داری شبهه نیست ؟
مگر میشود یک مجهول دینی که بخواهند به طرق علمی بررسی کنند یک شبهه بحساب نیاید ؟
شبهه یعنی آنچه در خصوص موضوعی به یقین نرسند و موارد زیادی در کنار علم الیقین مانع از یقین شود .
پس من باب اثبات وجود خداوند باید بدانی که انگشت شمارند اگر هنوز در آن مسئله در گل مانده اند . به همین خاطر عرض کردن ایده تان کهنه است .
در ضمن من هیچوقت کسی را استهزاء نمی کنم هر چند نادان تر از همه باشد .:ok:

الهه خشم;592843 نوشت:
سلام ...
جناب استوار شما چگونه میخواهین توسط عقل توحید را اثبات کنین ... منظورم عقل محض هست ...

فرض کنین یک انسان داشته باشیم که هیچ علمی نسبت به علوم تجربی نداشته باشد ... مثلا :

1- حس بینایی نداشته باشد ( نتواند دنیا را ببیند )
2- حس شنوایی نداشته باشد ( نتواند چیزی بشنود )
3- حس لامسه نداشته باشد ( نتواند بودن یا نبودن چیزی رو با قدرت لامسه خود درک کند )
و ...

خوب این عقل با چه داده هایی میخواد کار کنه ... داده هایی که عقل میخواد بر اساسه اونها پی به وجود یا عدم خدا ببره از کجا حاصل میشن ؟؟؟ آیا قبول دارین که یافته ها و علوم تجربی هستند که باعث رشد عقل شده اند ؟؟؟ خوب اگر آن تمرینهایی که عقل هر شخص بر اساس یافته های تجربی انجام میدهد را از عقل بگیریم که از آن عقل چیزی باقی نمیماند ....


سلام
با عرض معذرت من هم چیزی اضاف کنم .
اگر کسی محضاً از روی عقل بپذیرد وجود خداوند را ، و در بین راه ( طول زندگی ) به دلائلی از جانب قوه ی عقلانی دچار مشکل شد ، پس
باید کافر شود . و اگر توسط پزشک علاج یافت ، باید دوباره تلاش کند خدا را در یابد !!!
بنابر این علوم تجربی میتوانند اسرار نهفته گیتی را بیشتر بشناسانند .
تازه آنکه کافر است ممکن است از جهت بار علمی بسیار دانا باشد .
پس با وجود این تناقض آشکار باید گفت :
چیزی که باعث میشود کسی به خداوند نزدیک شود و محبوب اولیائش شود :
آن لطف خداوند و سعادتی است که با هیچ فرمول علمی قابل دانستن نیست . آن ماوراء الطبیعه است . و آنهم اقرار همه ی دانشمندان است .

استوار;592837 نوشت:
کافر کسی است که حقیقتی را بپوشاند و آنرا انکار نماید. در این تعریف، عناد و لجاجت مشهود است.

سلام
ما یک تعریف فقهی از کفر داریم و یک تعریف کلامی و این تعریفی که شما ارایه دادید شبیه تعریف کلامی آن است
در فقه
هر کس خدا، یکتایی خدا، نبوت، معاد یا فرعی اعتقادی را که ضروری دین بوده و منجر به انکار مبدأ یا معاد گردد، را معتقد نباشد یا منکر باشد، کافر است.
توضیح المسائل مراجع،، ج 1، ص76.
استوار;592837 نوشت:
لذا اگر کسی یافت شود که نه از سر عناد (فرض موضوع تاپیک) بلکه از طریق استدلال عقلی وجود خدا را رد کند، آنگاه او کافر نیست.

با توجه به تعریف مذکور اگر شخصی با استدلال عقلی (که چنین استدلای هم وجود ندارد) منکر خدا شود از نظر فقهی کافر بوده و نجس می باشد.

[="Navy"]

الهه خشم;592845 نوشت:
اگر شما شک نداشتی که خدا وجود داره... از فرصتت استفاده میکردی و تا 10 روزه دیگه خودت رو میرسوندی به عراق و جلویه داعشی ها وای میستادی و شهید میشدی ... و تا ابد ( تا زمانی که قیامت فرا برسد ) زنده میموندی و در اون دنیا هم با انبیا محشور میشدی و هیچ کس هم توان رسیدن و دیدن درجه شما رو نداشت ...

سلام
اگر مقام معظم رهبری فتوای جهاد بدهند قطعا خواهیم رفت.[/]

الهه خشم;592845 نوشت:
جناب امین شما هم به وجود خدا شک داری ... فقط در درون این مباحث بعضی ها راستگو هستند و برخی دروغگو ... بعضی ها متعصب هستند و بعضی ها غیر متعصب ...

سرکار خانم نمیدانم شما چطور به خودت اجازه میدی که رودروی دیگران به ایشان تهمت دروغگویی بزنی.
شمایی که میایید در اینجا بحثهایی را مطرح میکنید نباید انتظار داشته باشید همه شما را بستایند و تاییدتان کنند و اگر چنین نبودند با محاسبات ناقص خود در ذهنتان از ایشان همان شخصیتی را از بسازید که باب میلتان است ...

الهه خشم;592845 نوشت:
اگر شما شک نداشتی که خدا وجود داره... از فرصتت استفاده میکردی و تا 10 روزه دیگه خودت رو میرسوندی به عراق و جلویه داعشی ها وای میستادی و شهید میشدی ...

اگر تا بحال نمیدانستید بهتره از این به بعد بدانید که من همان اندازه به وجود خدا اطمینان دارم که به وجود خودم و دنیای اطرافم اطمینان دارم. اگر پذیرفتنش برایتان مشکل است باید بگویم برای من هم پذیرفتن اینکه این جهان سراسر نقص و نیاز بتواند قائم به ذات باشد اما خالق آن نتواند قائم به ذات باشد، مشکل است...

الهه خشم;592845 نوشت:
و تا ابد ( تا زمانی که قیامت فرا برسد ) زنده میموندی و در اون دنیا هم با انبیا محشور میشدی و هیچ کس هم توان رسیدن و دیدن درجه شما رو نداشت ...

یادم نمی اید در جایی اشتیاق خودم را به بهشت رفتن اعلام کرده باشم. شما از درون دیگران خبر داری که میدانی هرکسی به چه چیزی اشتیاق دارد؟

الهه خشم;592845 نوشت:
یه دانشمند آمریکایی با اینکه احتمال این رو میده اگر با سفینه بره فضا ممکن هست برنگرده ... باز هم این کار رو میکنه ... باز هم سواره سفینه میشه و به علم اطمینان میکنه ... ولی ایمان شما !!! چنین اجازه ای رو بهت نمیده ...

ایمان داشتن چه ارتباطی به بی برنامگی و سرخود دست زدن به کاری داره خانم؟ مگر رهبرمان فرمان جهاد داده که شما چنین حرفی میزنید؟

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

الهه خشم;592843 نوشت:
آیا قبول دارین که یافته ها و علوم تجربی هستند که باعث رشد عقل شده اند ؟؟؟

در معنای مطلق و صرف، خیر.
عوامل گوناگونی در رشد عقل مؤثرند،
از جمله: تفکر (و الفکر جلاﺀ العقول)
از جمله: عدم پیروی از هوای نفس و دوری از تعصب و لجاجت که باعث افزایش درجات آزادی در پروسه اندیشیدن می‌شود.
از جمله: علم و دانش. علم و دانشی که قدرت درک مغز و معنای مفاهیم و گذر از ظواهر را به انسان بدهد. (تلک الأمثال نضربها للناس وما یعقلها إلاّ العالمون)

الهه خشم;592843 نوشت:
شما چگونه میخواهین توسط عقل توحید را اثبات کنین ... منظورم عقل محض هست ...

از طریق اصول اساسی فلسفه صدرائی : اصالت وجود و وحدت وجود. (برهان صدیقین)

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

ملاصدرا;592873 نوشت:

ما یک تعریف فقهی از کفر داریم و یک تعریف کلامی و این تعریفی که شما ارایه دادید شبیه تعریف کلامی آن است
در فقه هر کس خدا، یکتایی خدا، نبوت، معاد یا فرعی اعتقادی را که ضروری دین بوده و منجر به انکار مبدأ یا معاد گردد، را معتقد نباشد یا منکر باشد، کافر است.
توضیح المسائل مراجع،، ج 1، ص76.
با توجه به تعریف مذکور اگر شخصی با استدلال عقلی (که چنین استدلای هم وجود ندارد) منکر خدا شود از نظر فقهی کافر بوده و نجس می باشد.

ضمن تشکر از شما برادر گرامی و دوست عزیز :Gol:

هر چند ما بر این عقیده هستیم که فرض موضوع تاپیک امری محال است، اما فرض شده شخصی وجود دارد که از طریق برهان عقلی به عدم وجود خدا پی برده است.
لذا بنده فکر میکنم حکم فقهی که در مورد کافر بیان کردید شامل وی نشود.
علت آن اینست که توحید باید از طریق عقل پذیرفته شود. و در فرض تاپیک، آن شخص از طریق عقل به بیخدائی رسیده. پس طبیعتاً کافر نیست.

[="Navy"]

استوار;592897 نوشت:
هر چند ما بر این عقیده هستیم که فرض موضوع تاپیک امری محال است، اما فرض شده شخصی وجود دارد که از طریق برهان عقلی به عدم وجود خدا پی برده است.
لذا بنده فکر میکنم حکم فقهی که در مورد کافر بیان کردید شامل وی نشود.
علت آن اینست که توحید باید از طریق عقل پذیرفته شود. و در فرض تاپیک، آن شخص از طریق عقل به بیخدائی رسیده. پس طبیعتاً کافر نیست.

سلام و تشکر
نظر ما هم بر همان است که فرض تاپیک محال است
اما همانطور که می دانید این مسئله فقهی است و مسائل فقهی تعبدی هستند مثلا نوزادی که پدر و مادر و جد او کافر است او هم در حکم کافر می باشد و نجس می باشد در حالی که این بچه یا بهتر است بگویم نوزاد اصلا عقل ندارد که بخواهد تشخیص دهد خداوند وجود دارد یا ندارد (اصلا امکان تشخیص را دارا نیست اما نجس است)
[=Times New Roman](مسأله 108)[=Times New Roman] [=Times New Roman]اگر پدر و مادر و جدّ[=Times New Roman] [=Times New Roman]بچّهٔ نابالغ كافر باشند[=Times New Roman] [=Times New Roman]آن بچه هم نجس است[=Times New Roman] [=Times New Roman]و اگر يكي از اينها مسلمان باشد بچه پاك است
در مورد آن شخص هم بر فرض با دلیل عقلی منکر خدا شد همین منکر بودنش باعث کافر بودن فقهی او می باشد و حکم فقهی کافر بر او مترتب می باشد.(در فرض فتوای مراجع قیدی که این منکر بودن را منحصر به انکار از روی عناد کند وجود ندارد و از اطلاق لفظ منکر بودن نظر ما برداشت می شود)

مرید الحسین (ع);592854 نوشت:
علیک السلام
اتفاقاً من از باب علم و آنهم علم نوین عرض کردم .
به نظر میاد شما نسبت به اخبار علمی پیرامونتان بی خبرید .
کی گفته سئوال علمی در خصوص مسائل خداشناسی و دین داری شبهه نیست ؟
مگر میشود یک مجهول دینی که بخواهند به طرق علمی بررسی کنند یک شبهه بحساب نیاید ؟
شبهه یعنی آنچه در خصوص موضوعی به یقین نرسند و موارد زیادی در کنار علم الیقین مانع از یقین شود .
پس من باب اثبات وجود خداوند باید بدانی که انگشت شمارند اگر هنوز در آن مسئله در گل مانده اند . به همین خاطر عرض کردن ایده تان کهنه است .
در ضمن من هیچوقت کسی را استهزاء نمی کنم هر چند نادان تر از همه باشد

سلام علیکم

هرچند این بحث من و شما درباره تعریف شبهه انحراف از تاپیک است
ولی حقیر فکر کردم شما برداشتتان از سوال تاپیک این است که استارتر می خواسته در
موضوع وجود خدا شک ایجاد کنه تا به عدم وجود خدا برسه
در حالی که منظور استارتر این نبوده و صرفا همان سوال تاپیک و اینکه چنین شخصی از نظر اسلام تکلیفش چیست ؟ می باشد ؟

نمی دونم چرا فکر کردید من قصد مسخره کردن دارم
بزرگوار من هرگز اجازه اینکه کسی را مسخره کنم به خودم نمی دهم و خودم را از همه بی سواد تر در این تاپیک می دانم
من با گذاشتن ان شکلک می خواستم قصد خودم را که شوخی بود نشان دهم

انشالله سوئ تفاهم برطرف شده باشد

موفق باشید :Gol::Gol::Gol:

ملاصدرا;592873 نوشت:
سلام
ما یک تعریف فقهی از کفر داریم و یک تعریف کلامی و این تعریفی که شما ارایه دادید شبیه تعریف کلامی آن است
در فقه
هر کس خدا، یکتایی خدا، نبوت، معاد یا فرعی اعتقادی را که ضروری دین بوده و منجر به انکار مبدأ یا معاد گردد، را معتقد نباشد یا منکر باشد، کافر است.
توضیح المسائل مراجع،، ج 1، ص76.

سلام

مهم نیست که فقه اسم چنین فردی را کافر بگذارد یا نه
مهم این است که نظر اسلام و قران در این باره چیست که همانطور که جناب کارشناس در ابتدای تاپیک گفتند
این شخص در پیشگاه خداوند معذور است طبق ایات

ملاصدرا;592873 نوشت:

سلام
ما یک تعریف فقهی از کفر داریم و یک تعریف کلامی و این تعریفی که شما ارایه دادید شبیه تعریف کلامی آن است
در فقه
هر کس خدا، یکتایی خدا، نبوت، معاد یا فرعی اعتقادی را که ضروری دین بوده و منجر به انکار مبدأ یا معاد گردد، را معتقد نباشد یا منکر باشد، کافر است.
توضیح المسائل مراجع،، ج 1، ص76.

با توجه به تعریف مذکور اگر شخصی با استدلال عقلی (که چنین استدلای هم وجود ندارد) منکر خدا شود از نظر فقهی کافر بوده و نجس می باشد.

در این صورت اگه فرضا در جایی هیچ وقت پیامبری برشون نازل نشده باشه و هیچ وقت از ادیان الهی چیزی نشنیده باشن، همگی کافرن!؟ این با عدل الهی منطبقه!!؟
من یه تعریف ساده که از کافر پیدا کردم اینه: شخصیست که حقیقت الهی را میبیند ولی آن را انکار میکند!

در این صورت که اگه فرضا شما خدا رو درست نشناخته باشید(خدایی که در ذهن دارید با واقعیت فرق کنه!) و برای کس دیگه ای راز و نیاز کرده باشین، کافرین!؟

الهه خشم;592845 نوشت:
اگر شما شک نداشتی که خدا وجود داره... از فرصتت استفاده میکردی و تا 10 روزه دیگه خودت رو میرسوندی به عراق و جلویه داعشی ها وای میستادی و شهید میشدی ... و تا ابد ( تا زمانی که قیامت فرا برسد ) زنده میموندی و در اون دنیا هم با انبیا محشور میشدی و هیچ کس هم توان رسیدن و دیدن درجه شما رو نداشت ...

شهادت در راه خدا آرزوی من است ، من برای شنیدن حکم جهاد از زبان رهبرم لحظه شماری میکنم ، با شنیدن هر خبری از جنایتهای این جماعت که بویی از انسانیت نبرده اند .... بگذریم ، من به شخصه خانواده ام را از مصمم بودن خودم در راه شهادت با خبر کرده ام و فقط انتظار میکشم تا زمانش فرا برسد .

ملاصدرا;592877 نوشت:

سلام
اگر مقام معظم رهبری فتوای جهاد بدهند قطعا خواهیم رفت.

یه پیامبر و 12تا امام اومدن که بگن "ای مردم، با ظالم بجنگین" حالا شما منتظر فتوایید!؟ اگه مثلا رهبرمون میگفت برین با کشورای فلک زده ی آفریقایی بجنگین تا کشورمون گسترش پیدا کنه، اینجا از فتوا پیروی میکردید!!؟تو مقیاس بزرگتر اگه به فرض محال اسلام میگفت که به ظالما کمک کنید همینکارو میکردید!!؟

[="Navy"]

نگارا;592951 نوشت:
سلام

مهم نیست که فقه اسم چنین فردی را کافر بگذارد یا نه
مهم این است که نظر اسلام و قران در این باره چیست که همانطور که جناب کارشناس در ابتدای تاپیک گفتند
این شخص در پیشگاه خداوند معذور است طبق ایات


سلام
فقه جدای از اسلام و قرآن نیست بلکه ماخوذ از قرآن است وعلم و دانش بدست آوردن احکام شرعی فرعی بوسیله روش‌های معینی از منابع فقه که همان کتاب و سنت و عقل و اجماع می باشد است.
این شخص (که اصلا وجود خارجی ندارد و با استفاده از آیات و روایات ثابت کردیم چنین مطلبی محال است) یعنی کسی نیست که با دلیل عقلی به یقین برسد که خدا وجود ندارد و همین که یقین به وجود نمی آید یعنی آن شخص از ظن پیروی کرده است پس مواخذه می شود به دلیل پیروی از ظن.(مگر آنکه آن شخص عقلی نداشته باشد که اصلا مورد بحث ما نیست یعنی بگوییم انسان دیوانه ای کافر است،آیا عذاب می شود؟ که می گوییم دیوانه چون عقل ندارد مسئولیت هم ندارد)
اگر کسی خلاف این مطلب را ادعا دارد می گوییم هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین.[/]

[="Navy"]

Masood11;592976 نوشت:
در این صورت اگه فرضا در جایی هیچ وقت پیامبری برشون نازل نشده باشه و هیچ وقت از ادیان الهی چیزی نشنیده باشن، همگی کافرن!؟ این با عدل الهی منطبقه!!؟
من یه تعریف ساده که از کافر پیدا کردم اینه: شخصیست که حقیقت الهی را میبیند ولی آن را انکار میکند!
در این صورت که اگه فرضا شما خدا رو درست نشناخته باشید(خدایی که در ذهن دارید با واقعیت فرق کنه!) و برای کس دیگه ای راز و نیاز کرده باشین، کافرین!؟

سلام
اینکه تعریفی شما پیدا کرده اید بسیار خوب است اما چون بنده تایع ثقلین هستم اگر لطف کنید از آیات و روایات معتبره این تعریف خودتان را بیان کنید ممنون می شوم هر چند که مراجع پیش از شما این کار را کرده اند و همان تعریفی که ارائه شد ماخوذ از آیات و روایات می باشد اما به هر حال اشکالی ندارد که شما هم برای بنده منبع تعریفتان را از منابع فقهی بیاورید.
در مورد فرض سوال شما به نظر نمی آید با آیات قرآن همخوانی داشته باشد:
وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿الرعد: ٧﴾
البته اگر بر اشخاصی و قومی هم رسولی فرستاده نشده باشد شخص معذور است و خداوند او را عذاب نخواهد کرد
وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿الإسراء: ١٥﴾
اما این رسول اعم از رسول ظاهری یا باطنی (=عقل) است.
و در قیامت هم بسیاری می گویند اگر گوش شنوا داشتیم [HL]یا[/HL] از عقل پیروی کرده بودیم اهل دوزخ نبودیم
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿الملك: ١٠﴾[/]

[="Navy"]

Masood11;593001 نوشت:
یه پیامبر و 12تا امام اومدن که بگن "ای مردم، با ظالم بجنگین" حالا شما منتظر فتوایید!؟ اگه مثلا رهبرمون میگفت برین با کشورای فلک زده ی آفریقایی بجنگین تا کشورمون گسترش پیدا کنه، اینجا از فتوا پیروی میکردید!!؟تو مقیاس بزرگتر اگه به فرض محال اسلام میگفت که به ظالما کمک کنید همینکارو میکردید!!؟

سلام
مبارزه با ظلم تا زمانی که نیازی به جهاد با سیف نداشته باشد به عنوان وظیفه عمومی از باب نهی از منکر وجود دارد اما قیام مسلحانه علیه ظلم طبق روایات واصله از معصومین باید با اذن خاص باشد که فعلا این اذن خاص برای بنده چه از ناحیه امام و چه از ناحیه نواب عام آن حضرت وجود ندارد و هر زمان که این اذن داده شود ان شاء الله علیه ظلم مبارزه مسلحانه خواهیم نمود.[/]

[="Tahoma"]

الهه خشم;592845 نوشت:
جناب امین شما هم به وجود خدا شک داری ... فقط در درون این مباحث بعضی ها راستگو هستند و برخی دروغگو ... بعضی ها متعصب هستند و بعضی ها غیر متعصب ...

اگر شما شک نداشتی که خدا وجود داره... از فرصتت استفاده میکردی و تا 10 روزه دیگه خودت رو میرسوندی به عراق و جلویه داعشی ها وای میستادی و شهید میشدی ... و تا ابد ( تا زمانی که قیامت فرا برسد ) زنده میموندی و در اون دنیا هم با انبیا محشور میشدی و هیچ کس هم توان رسیدن و دیدن درجه شما رو نداشت ...

یه دانشمند آمریکایی با اینکه احتمال این رو میده اگر با سفینه بره فضا ممکن هست برنگرده ... باز هم این کار رو میکنه ... باز هم سواره سفینه میشه و به علم اطمینان میکنه ... ولی ایمان شما !!! چنین اجازه ای رو بهت نمیده ...


سلام علیکم
بنده متوجه ارتباط مطالب شما با تاپیک نشدم :Gig:

نقل قول:
البته اگر بر اشخاصی و قومی هم رسولی فرستاده نشده باشد شخص معذور است و خداوند او را عذاب نخواهد کرد

خب این تقریبا مصداق همون فرد مورد بحث هست! مثلا فرض میکنیم که فردی یهودی یا مسیحی بعد از دستکاری دینشون و قبل از پیامبر اسلام مرده باشه! یعنی این فرد در دین دروغیی بوده که تقریبا به این معنیه که خدای واقعیو نمیپرستیده! حالا این فرد کافره!؟ شخصی که الانم این شبهه واسش پیش میاد حکمش مثل همونه، چون منبع کاملی برای رفع شبهش نداره!

ملاصدرا;593017 نوشت:

سلام
مبارزه با ظلم تا زمانی که نیازی به جهاد با سیف نداشته باشد به عنوان وظیفه عمومی از باب نهی از منکر وجود دارد اما قیام مسلحانه علیه ظلم طبق روایات واصله از معصومین باید با اذن خاص باشد که فعلا این اذن خاص برای بنده چه از ناحیه امام و چه از ناحیه نواب عام آن حضرت وجود ندارد و هر زمان که این اذن داده شود ان شاء الله علیه ظلم مبارزه مسلحانه خواهیم نمود.

تو مثال دومم اگه دقت کنید جواب جامعتره! اولین رهبر ما در سرمونه! اگه اذن اون نباشه بقیه نمیتونن کاری کنن!
فرضا مظلومی از همه درخواست کمک میکنه، اینجا باید با اذن کمک کنیم!؟ البته قبول دارم که از نظر سیاسی نیاز به اجازه داریم!(ولی نه واسه حرکت انفرادی بلکه دسته جمعی!)

Masood11;593053 نوشت:

فرضا مظلومی از همه درخواست کمک میکنه، اینجا باید با اذن کمک کنیم!؟


ببخشد این که فرمودد سئوال است یا اینکه اعتقاد دارید باید بدون اذن جهاد شخصاً اقدام شود ؟
منظور چه مظلومی ؟ آنکه در کنار ماست ؟ مانند دوست و همسایه یا همشهری ؟
اینها با کسی یا کسانی که در محدوده ی مملکت نیستند تفاوت دارد .
حتماً برای یاری رساندن آنان که خارج از مرزهای ما هستند باید با اذن رهبری باشد .
البته انسان میتواند به آن سرزمینها سفر کند و با تشخیص خود یا به فتوای علمای آنجا مبارزه کند .امتحان کنید شاید رهبری حکم انفرادی هم بدهد .

مرید الحسین (ع);593180 نوشت:
ببخشد این که فرمودد سئوال است یا اینکه اعتقاد دارید باید بدون اذن جهاد شخصاً اقدام شود ؟
منظور چه مظلومی ؟ آنکه در کنار ماست ؟ مانند دوست و همسایه یا همشهری ؟
اینها با کسی یا کسانی که در محدوده ی مملکت نیستند تفاوت دارد .
حتماً برای یاری رساندن آنان که خارج از مرزهای ما هستند باید با اذن رهبری باشد .
البته انسان میتواند به آن سرزمینها سفر کند و با تشخیص خود یا به فتوای علمای آنجا مبارزه کند .امتحان کنید شاید رهبری حکم انفرادی هم بدهد .

اذن برای جهاد دسته جمعی لازمه نه انفرادی! به عنوان مثال تو سریال مختار، اون همه جنگ کرد بدون اذن ولی وقتی خواست با یه لشکر قیام کنه اذن خواست! هر فرد اختیار جون خودشو داره و میتونه هر کاری دوست داره باهاش بکنه! ولی جون بقیه بازی نیست!
البته فتوای انفرادی که گفتینم طبق حرفام قطعا میدن!

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

ملاصدرا;592919 نوشت:

نظر ما هم بر همان است که فرض تاپیک محال است
اما همانطور که می دانید این مسئله فقهی است و مسائل فقهی تعبدی هستند مثلا نوزادی که پدر و مادر و جد او کافر است او هم در حکم کافر می باشد و نجس می باشد در حالی که این بچه یا بهتر است بگویم نوزاد اصلا عقل ندارد که بخواهد تشخیص دهد خداوند وجود دارد یا ندارد (اصلا امکان تشخیص را دارا نیست اما نجس است)
[=Times New Roman](مسأله 108)[=Times New Roman]اگر پدر و مادر و جدّ[=Times New Roman]بچّهٔ نابالغ كافر باشند[=Times New Roman]آن بچه هم نجس است[=Times New Roman]و اگر يكي از اينها مسلمان باشد بچه پاك است
در مورد آن شخص هم بر فرض با دلیل عقلی منکر خدا شد همین منکر بودنش باعث کافر بودن فقهی او می باشد و حکم فقهی کافر بر او مترتب می باشد.(در فرض فتوای مراجع قیدی که این منکر بودن را منحصر به انکار از روی عناد کند وجود ندارد و از اطلاق لفظ منکر بودن نظر ما برداشت می شود)[=Times New Roman]

با سپاسی دوباره از شما دوست عزیز،
نظر حقیر بر اینست که چون مسئله مفروض تاپیک بعید و محال است، لذا دلیلی ندارد در حکم فقهی مربوطه قیدی برای این فرض آورده شود.

با توجه به پاسخ جناب رئوف در ذیل، احتمالاً ایشان همین مسئله را در حکم فقهی مد نظر داشته‌اند که بیان کردند: «معذور خواهد بود»

رئوف;591003 نوشت:
اگر فردی بدور از عوامل غیر معرفتی (مانند مسائلی که در فوق بیان شد) با بررسی علمی کافی و پیگیری از علماء و مطالعه دقیق کتب مختلفی که در این زمینه وجود دارد، به نتیجه ذکر شده برسد، با توجه به مطالبی که در متون دینی وجود دارد، معذور خواهد بود. اما حاصل شدن این شرایط با وجود آیات و دلایل مختلف، بعید به نظر می رسد که فرد به چنین نتیجه ای برسد و معمولا نتایجی که در این زمینه به دست می آید، بدون مطالعه و بررسی کافی است.

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

.امین.;592844 نوشت:
برادر گرامی کافر کسی است که آگاهانه منکر خداوند شود

نظر حقیر نیز منطبق بر تعریف فوق است. به همین جهت گفتم اگر واقعاً شخصی یافت شود که بتواند با دلایل عقلی وجود خدا را رد کند، کافر نیست.
هر چند همه ما این فرض را محال می‌دانیم.

علــی;593035 نوشت:

سلام علیکم
بنده متوجه ارتباط مطالب شما با تاپیک نشدم :Gig:

خوب جناب علی بزارین براتون توضیح بدم ...
کسی که واقعا واقعا واقعا به خدا اعتقاد داره و اعتقاد داره دین اسلام از سمته خداست و بهترین دین هست ... به وعده الهی مبنی بر اینکه شهدا زنده هستند و بالاترین درجه در قیامت مختص انبیاء و شهدا هست اطمینان میکند و برای شهادت لحظه شماری میکند . همکنون در درون عراق جنگی بر پاست ... جنگی که یک طرف اون کفر محض و طرف دیگر اون حق محض هست . ( کمتر جنگی پیدا میشه که با چنین وضوحی حق و کفر در درونش مشخص شده باشه ) بنابراین چنین شخصی فرصت رو غنیمت میشماره و از فرصتش استفاده میکنه و در راه خدا جهاد میکنه ...

نمیدونم شما شهید چمران رو میشناسید یا نه ...خوب در زمان ایشون هیچ حکم جهادی با اسرائیل داده نشد ولی ایشون به لبنان رفتند و تفنگ به دست گرفتند و با اسرائلی ها جنگیدند . یا چرا راه دور بریم ... در همین سایت خانومی بودند به نام "حاج رسولیها " ایشون پزشک بودند ... رفتند به سوریه و برای مریض های اونجا کار طبابت میکردند و در نهایت هم شهید شدند ...

به هر حال ...
این مسائلی که مطرح کردین از نظر من دلیل نیستند ...حکم جهاد هم یک اعلان عمومی هست که در اختیار حاکم جامعه اسلامی هست و میتونه توسط اون لشگری رو جلویه کفار تجهییز کنه ... ولی اگر شما ظلمی رو ببینین و به مقابله با ظلم برخیزین و در این راه جونتون رو از دست بدین شهید محسوب میشین ... شما اینجوری فکر نمیکنین ؟؟؟

[=Times New Roman]

Masood11;593206 نوشت:
اذن برای جهاد دسته جمعی لازمه نه انفرادی! به عنوان مثال تو سریال مختار، اون همه جنگ کرد بدون اذن ولی وقتی خواست با یه لشکر قیام کنه اذن خواست! هر فرد اختیار جون خودشو داره و میتونه هر کاری دوست داره باهاش بکنه! ولی جون بقیه بازی نیست!
البته فتوای انفرادی که گفتینم طبق حرفام قطعا میدن!

قرار نیست هرکس مسلمونه برای اثبات مسلمانیش بیاد پیش شما و امثال شما تست ایمان بده..:Gig:
.
اگر میخواید بدونید کی واقعا به چی اعتقاد داره..برید پستهای زیر رو با هم مقایسه کنید ، من که خودم واقعا دل و روده ام در اومد اینقدر خندیدم..:Nishkhand:
.
پست 89 این تاپیک رو

http://www.askdin.com/thread34663.html

با پست 69 این تاپیک مقایسه کنید

http://www.askdin.com/thread33632.html

---------------------------------------
این دو تا تاپیک رو هم کامل ببینید

http://www.askdin.com/thread32223.html

http://www.askdin.com/thread32654.html
---------------------------------------
.
چقدر دین و آیین عوض می کنند..
.
حداقل کسی که به چیزی شک داره ، تا مطمئن نشده ایمان نمیاره ، نه اینکه شیفتی دین عوض کنند ، یه بار نرم افزار قرآنی یه بار....:Gig:
.
ظاهرا صلوات های زیر پستی که افراد مذهبی میزارن آدمو جوگیر میکنه..:Gig:
.
.
.

و چه زیبایند انسانهایی که شبیه حرفهایشان هستند..:Gig:

Im_Masoud.Freeman;593262 نوشت:
[=Times New Roman]

قرار نیست هرکس مسلمونه برای اثبات مسلمانیش بیاد پیش شما و امثال شما تست ایمان بده..:Gig:
.
اگر میخواید بدونید کی واقعا به چی اعتقاد داره..برید پستهای زیر رو با هم مقایسه کنید ، من که خودم واقعا دل و روده ام در اومد اینقدر خندیدم..:Nishkhand:
.
پست 89 این تاپیک رو

http://www.askdin.com/thread34663.html

با پست 69 این تاپیک مقایسه کنید

http://www.askdin.com/thread33632.html

---------------------------------------
این دو تا تاپیک رو هم کامل ببینید

http://www.askdin.com/thread32223.html

http://www.askdin.com/thread32654.html
---------------------------------------
.
چقدر دین و آیین عوض می کنند..
.
حداقل کسی که به چیزی شک داره ، تا مطمئن نشده ایمان نمیاره ، نه اینکه شیفتی دین عوض کنند ، یه بار نرم افزار قرآنی یه بار....:Gig:
.
ظاهرا صلوات های زیر پستی که افراد مذهبی میزارن آدمو جوگیر میکنه..:Gig:
.
.
.

و چه زیبایند انسانهایی که شبیه حرفهایشان هستند..:Gig:

لازم نیست کسی تست بده! لازمه بهونه نیاره!
سکه که در مقابل آدم هیچی نیست 2تا رو داره!! آدم که دیگه حداقل 30 40تا رو نداشته باشه بحث برانگیزه!!!

درباره جمله آخرت... اصلا نیستند!!

width: 100%

[TD="class: QuranArabic"]ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾[/TD]
[TD="class: QuranFarsi"][/TD]
[TD="class: QuranFarsi"]اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، به خداوند و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاده است ايمان بياوريد و هركس به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش و روز بازپسين، كفر بورزد، به گمراهى دور و درازى افتاده است‏.

پس عدم ایمان به خدا فقط مخصوص کافرین نیست ... بعضی از ایمان دارها هم باید ایمان بیارن ...[/TD]

[="Times New Roman"][="Black"]

Masood11;593278 نوشت:
لازم نیست کسی تست بده! لازمه بهونه نیاره!
سکه که در مقابل آدم هیچی نیست 2تا رو داره!! آدم که دیگه حداقل 30 40تا رو نداشته باشه بحث برانگیزه!!!

درباره جمله آخرت... اصلا نیستند!!

بهانه ای وجود نداره ، هرکس در حد توانش به آنچه خدا گفته عمل میکنه ، حالا اینکه شما و امثال شما نمی پسندید دیگه مشکل خودتونه..
.
اینکه بخوای ایمان دیگران رو زیر سوال ببری و خودت رو به طرز مرموزی در گروه افرادی که ایمانشون رو با عملشون ثابت می کنند ، قرار بدی یک حرکت کاملا ناجوانمردانه و از فرپلی به دور هست..
.
نمی دونم چطور به این نتیجه رسیدی که آدمی که چند رو نداشته باشه حتما یه مشکلی داره که دو رو نیست..:Gig:
.
در مورد جمله ی آخرم ، اتفاقا هستند..:Gig:[/]

سلام علیکم و رحمه الله
ببخشید بنده هم نظر میدم.

الهه خشم;593240 نوشت:
کسی که واقعا واقعا واقعا به خدا اعتقاد داره و اعتقاد داره دین اسلام از سمته خداست و بهترین دین هست ... به وعده الهی مبنی بر اینکه شهدا زنده هستند و بالاترین درجه در قیامت مختص انبیاء و شهدا هست اطمینان میکند و برای شهادت لحظه شماری میکند .

لزومی ندارد که هر کسی که به خدا اعتقاد دارد واقعا واقعا واقعا اعتقاد داشته باشد ! اگرچه اگر چنین باشد خیلی خوب و عالی است.
خداوند متعال در همان ابتدای سوره بقره اوصاف متقین را بیان می کند.
بنام خداوند بخشنده مهربان
الم (از رموز قرآن است). (۱)
این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است. (۲)
آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند. (۳)
و آنان که ایمان آرند به آن‌چه به تو و آن‌چه به (پیغمبران) پیش از تو فرستاده شده و آن‌ها خود به عالم آخرت یقین دارند. (۴)
آنان از لطف پروردگار خویش به راه راستند و آن‌ها به حقیقت، رستگاران عالمند. (۵)
-----------------
در این خصوص به داستان حضرت ابراهیم که از پیامبران اولوالعزم است می توان اشاره کرد که برای اطمینان قلب از خدا خواست که زنده شدن مردگان را به اونشان دهد و ...داستان پرنده ها و ....(یعنی آن حضرت به خدا ایمان داشتند و حتی پیغمبر هم بودند ولی برای اینکه اطمینان قلبی (واقعا واقعا واقعا یقین بیارن) از خدا در خواست معجزه کردند)
در کل فکر کنم که این قضاوت صحیحی باشه که مردم را به دو دسته تقسیم کنیم که یا به خدا ایمان دارند و شهید شده اند و یا به خدا شک دارند و زنده هستند!
الهه خشم;593240 نوشت:
نمیدونم شما شهید چمران رو میشناسید یا نه ...خوب در زمان ایشون هیچ حکم جهادی با اسرائیل داده نشد ولی ایشون به لبنان رفتند و تفنگ به دست گرفتند و با اسرائلی ها جنگیدند .

سرکار الهه اگر یادتون باشه ایشان قبل از انقلاب به لبنان رفتند و با آمدن امام خمینی به ایران ایشان هم هنوز جنگ ایران شروع نشده بود به ایران برگشتند و بعد از آغاز جنگ ایران با عراق به جبهه رفته و شهید شدند.

الهه خشم;593240 نوشت:
حکم جهاد هم یک اعلان عمومی هست که در اختیار حاکم جامعه اسلامی هست و میتونه توسط اون لشگری رو جلویه کفار تجهییز کنه ... ولی اگر شما ظلمی رو ببینین و به مقابله با ظلم برخیزین و در این راه جونتون رو از دست بدین شهید محسوب میشین ... شما اینجوری فکر نمیکنین ؟؟؟

کاملا درسته.
موضوع قفل شده است