جمع بندی فقر زدایی وظیفه حکومت یا مردم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فقر زدایی وظیفه حکومت یا مردم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

وضعیت بد معیشت بعضی از مردم به قدری ناراحتم میکنه که مدام فکرم مشغول میشود که چه کسی مقصر است و چگونه میشود فقر زدایی کرد..
یک لحظه خودتان را جای افراد زیر بگذارید:
-پدری که 6 ماه است حقوق نگرفته و میدادند سرتاپای یخچال خالی است،پشت در کلید را با تردید داخل قفل میکند..اندکی مکث میکند..به خودش قدرت میدهد و در را باز میکند...
صدا ی در همسر و بچه هایش را به پشت در میکشاند،اولین نگاه ها به دستش می افتد...و همچنان خالی....متنفر است از این سوال..هنوز حقوق نگرفتی؟..اما چاره ای نیست..باید جواب دهد...نه...بعد هم مطابق عادت دستشویی میرود و آبی به صورتش میزند ...دلش میخواهد همانجا بماند..اما چاره ای نیست،بیرون می آید..صدایش میزنند،بابا بیا شام....طاقت سفره ی پر از خالی را ندارد ،لذا سیر است....
-مادری فرزندش را شیر میدهد...وقتی تلاش ناموفق نوزادش را برای آمدن شیر میبیند،اشکی آرام از گوشه ی چشمانش سرازیر میشود..
-پسر بچه ای فردا قرار است اردو برود..همه ی بچه های کلاس ثبت نام کردند..فقط او مانده..
-دندانش مدت ها ست درد میکند...درد دندان بی قرارش کرده..دلش میخواهد برود دندانش را درست کند،اما دختر طاقت ندارد خرد شدن پدرش از کلمه ی ندارم را بشنود...
فقر تلخ است،هر چقدر قناعت شیرین است،فقر تلخ است...بعضی چیزها تقوا نمیشناسد...مثل درد دندان و بی پولی..مثل شکم خالی..مثل بدهکاری ..
مقصر کیست؟حکومت و نظام؟یا مردم؟بررسی میکنیم،اساتید و دوستان هم نظراتشان را بیان کنند.
-حکومت:
آنچه بنده از مطالعه بعضی از منابع متوجه شدم این است که حکومت بیشتر نقش بستر سازی دارد،یعنی:
وظیفه ی حکومت است که از کم فروشی و احتکار جلوگیری کند..
وظیفه ی حکومت است که کالای بازار را تامین کند و قیمت کالای بازار را کنترل کند..
وظیفه ی حکومت است که از اختلاس و زد و بند در جامعه صیانت کند و مانع از فساد و دزدی مال مردم بشود
وظیفه ی حکومت است که حقوق افراد جامعه را سر وقت بدهد و مانع از ظلم صاحبان کار به کارگران و نیرو ها شود..
ممکن است با خواندن مطالب بالا یکباره توپ را به زمین حکومت بیندازیم و بگوییم ،حکومت در هیچ کدام از موارد موفق نبوده،لذا ریشه ی فقر را باید در حکومت جستجو کرد..این تحلیلی است که در کف جامعه وجود دارد..
اما بعد از خواندن مطالب بالا بهتر است بررسی کنیم ببینیم حکومت را چه کسانی انتخاب میکنند...در جامعه ی ما اگر بخواهد موارد و ضعف های بالا جبران و رفع شود باید سه قوه ی اصلی کشور یعنی دولت و مجلس و قوه ی قضاییه دست به دست هم داده و مشکلات را مرتفع نمایند..
حال سوال پیش می آید که این قوا را چه کسی انتخاب میکند...با یک حساب سر انگشتی میشود فهمید که انتخاب غلط ماست که باعث بروز مشکلات در سطح جامعه میشود..وقتی مبنای رای دادن عده ای در مجلس میشود قومیت گرایی و تیپ و قیافه و یک خانم بخاطر نوع حجاب و آرایشش صدها هزار رای می اورد..یا وقتی ملاک رای دادن عده ای میشود چند سانت عقب تر رفتن روسری هایشان..یا عده ای وعده های پرداخت حقوق به موقع ...چه توقعی است از این که حکومت کارش را درست انجام دهد...واقعا این سوال را از خودمان بپرسیم،موقع رای دادن به یک کاندید چند درصد از ما به فکر فقرا هستیم...همین ها که فریاد میزنند بر سر حکومت،اکثرشان یا رای نمیدهند ،یا با ملاک آزادی آزادی رای میدهند..
قصد نداشتم وارد این فاز شوم ،اما ناچارا باید توضیحاتی را عرض میکردم..
صرفنظر از توضیحاتی که در مورد حکومت مطرح شد،بیایید اصلا فکر کنیم حکومتی وجود ندارد....یا اصلا حکومت طاغوت است..حکومت ظلم و جور است....در این شرایط وظیفه مردم برای فقر زدایی چیست؟
-مردم:
حق این است که تکالیفی که مردم در برخورد با فقرا دارند و نقشی که میتوانند در فقر زدایی داشته باشند به مراتب پر رنگ تر از حکومت هاست....برای نمونه به تعدادی از ان دستورات اشاره میکنم ..
-صدقه
-انفاق
-زکات
-ایثار
-مراقبت حال همسایه ی گرسنه
-قرض الحسنه
اگر موارد بالا را هر فردی در حد توان خودش به نحو احسن انجام دهد و از ضرب المثل های بی محتوایی مثل چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است استفاده نکند،مطمینا فقر از جامعه خواهد رفت...
در ادامه اگر عمری بود توضیحاتی نسبت به دستورات فردی اسلام منهای حکومت مطرح خواهم کرد..
دوستان و اساتید بزرگوار لطفا با محوریت این سوال :نقش مردم در فقر زدایی تا چه میزانی است؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

تنهاترین سردار;905839 نوشت:
دوستان و اساتید بزرگوار لطفا با محوریت این سوال :نقش مردم در فقر زدایی تا چه میزانی است؟

سلام وعرض ادب
حکومت در قبال مردم وظایفی دارد ومردم هم نسبت به یکدیگر حقوق وتکالیفی دارند. حکومت اسلامی در واقع وظیفه اش خدمت به مردم است. این خدمت چه در زمینه بستر سازی لازم برای تحقق ارزشهای دینی وچه رفاه مردم لازم است. اگر امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: « إِنَّ اللهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ، کَیْلاَ یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ؛ خداوند بر پیشوایان عدالت واجب کرده که خود را همسطح با مردم مستضعف قرار دهند، تا تنگدستی فقیران به آنان فشار نیاورد» (خطبه 209)
برای این است که رهبران ومسئولان جامعه درد مردم را درک کنند. متاسفانه یکی از مشکلات دنیای امروز نظام سرمایه داری است که؛ روی همه بالاخص تحصیل کردگانی که مدیریت جامعه را در هر برهه ای با انتخاب مردم در دست دارند تاثیر گذاشته است. کشور ما هم از این مساله مستثنی نیست. وقتی وزراء ما خود میلیاردر هستند از کجا می خواهند درد مردم وگرسنگی آنها را درک کنند؟
یا نماینده مجلسی که به طمع قدرت ونه خدمت حاضر است میلیونها خرج کند به مجلس وارد شود در حالی که کل حقوق چهارساله او به اندازه هزینه تبلغیاتش نیست. مشخص است درد مردم ندارد.
مسئولان ما بالاخص در دو دهه اخیر امتحان خوبی پس نداده اند(منظور مسئولان عالی رتبه وتصمیم ساز اجرایی وتقنینی است)، وبیشتر از کار برای مردم به فکر جیب خود بوده اند. مسئولی که دغدغه اش بجای مردم حزبش باشد چه انتظاری از او هست؟ چون قوام او هم با قوام حزبش است باید برای باقی ماندن آن تلاش کند ونه رفع گرسنگی وفقر مردم. البته مسئول خوب هم کم نداریم؛ ولی به مراکز تصمیم ساز زیاد دسترسی ندارند.
اگر مسئولان ما یک بار نهج البلاغه را می خواندند وبه برخی فرازهای آن عمل می کردند الان خبری از فقر وتبعیض طبقانی نبود. از جمله آنحضرت می فرماید:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً، وَلَکُمْ عَلَیَّ حٌقٌّ، فَأَمَّاحَقُّکُم عَلَیَّ فَاالنَّصِیْحَهُ لَکُمْ، وَتَوْفِیْرِفَیئِکُمْ عَلَیْکُم، وَتَعْلِیْمُکُم کَیْلاتَجْهَلُوا، وَتَأدِیْبُکُمْ کَیْمَاتَعْلَمُوا». ای مردم، مرا برشما حقی و شما را بر من حقی واجب شده است، حق شما بر من (حاکم) آن است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم، (حاکم باید در راستای مصلحت و خیرخواهی مردم قدم بردارد) و بیت المال را بین شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید.(خطبه 34، نهج البلاغه صبحی صالح)
امام علی (ع) در این فرمایش خود به چهارحق اساسی وکلیدی که عبارت است از: 1 حاکم نسبت به مردم، 2 تنظیم مسایل اقتصادی، 3 تعلیم وآموزش عمومی، 4 تربیت وپرورش مردم، اشاره می کنند.
اگر مسئولان ونخبگان مردم را با حقوق خود آشنا می کردند، هر مسئولی جرات گرفتن حقوق نجومی نمی کرد. اگر مسئولان خیرخواه بوده واقتصاد اسلامی را درک وپیاده می کردند. خیلی از فقرها از بین می رفت. متاسفانه وقتی مشکلات مورد اشاره را در یک کفه ترازو قرار می دهیم، حقوقهای نجومی، اختلاس، تقسیم ذخیره صنودق فرهنگیان برای سی نفر وسایر فسادهای اقتصادی موجود را در یک کفه دیگر قرار دهیم. به این نتیجه می رسیم ما بیشتر از آنکه مشکل اقتصادی ومنابع ثروت در کشور داشته باشیم، مشکل فساد وتبعیض در تقسیم بیت المال داریم. زمانی هم که مسئولان عالی رتبه این فسادها را قانونی جلوه می دهند نمکی است که به زخم مردم می پاشند.
به هر حال بنده مردم را زیاد مقصر نمی دانم، چون با تمام این شرایط مردم همیشه پای نظام بوده اند ولی این میلیادرها اگر اتفاقی بیفتد سریع فرار می کنند. مردم هر نوع گرایش را از دولت اصلاحات گرفته تا اصولگرا را امتحان کرده اند، واز بحثهای سیاسی واقعا خسته شده اند. ولی متاسفانه مسئولان ما همراه با مردم نیستند ودر یک فضا وعالم دیگری زندگی می کنند.
راه چاره این است که آگاهی مردم بالا برود واز مسئولان خود مطالبه داشته باشند تا؛ هر کسی طمع مسئولیت نداشته باشد. بلکه عشق خدمت داشته باشد. یک راه دیگر این است که نسلی که تربیت می شود وقدرت را در آینده در دست خواهد داشت اسلامی وخوب تربیت شوند واین وظیفه والدین وآموزش وپرورش ونخبگان جامعه است.
البته دقت در انتخاب نماینده وسایر مسئولان مثل رئیس جمهور هم مهم است. کسی می تواند مردم را درک کند که خود فقر کشیده باشد، وبا مردم باشد نه اینکه از پشت میز دفترش ویا سخنرانس های عمومی مردم را ببینید.

بی تفاوتی مردم
مشکلی که برای مسئولان ذکر شد، بصورت کلی در مردم هم وجود دارد، وآن نفوذ فکر سرمایه داری ومنفعت گرایی فردی بجای تعاون وکمک وهمیاری است. علت اصلی این مشکل هم فاصله گرفتن از تعالیم اسلامی، رسانه، روش تحصیلی فعلی که برگرفته از فکر سکولار است می باشد.
متاسفانه در جامعه فعلی همسایه خانه بغل دستی خودش را نمی شناسند، واز احوال هم خبر ندارند. فامیل از هم خبر ندارد. عدم اطلاع از یکدیگر در حالی است، که در فرهنگ اسلامی انسان باید از چهل همسایه خود از چهار طرف آگاهی داشته باشد. وکمرنگ شدن صله رحم باعث شده فاصله ها زیاد شود.
نفوذ فکر سرمایه داری باعث شده در مواردی هم که خبر هست تعاون وکمک کم باشد. هر چند اینها بمعنای نبود روحیه کمک به همنوع نیست، بلکه شرایط موجود ایده آل نیست. یکی از اسباب این مساله هم این است که؛ خیلی ها فکر می کنند همه چیز وظیفه حکومت است در حالی که چنین نیست بلکه؛ مردم هم نسبت به هم وظایفی دارند.
ریخت وپاشهای موجود در مجالس فعلی که برخی اوقات مستندهایی هم نشان داده می شود نشان می دهد فاصله گرفتن از آداب اسلامی وبومی کشور موجب شده است که هزازان تن مواد غذایی دور ریخته شود با این بهانه که پول خودم است در حالی که امکان دارد در بغل دستی کسی بی شام خوابیده باشد. میلیونها جوانی که بخاطر نبود پول امکان ازدواج ندارند وخیلی از اینها در آتش شهوت می سوزند، بخاطر بی تفاوتی به شرایط دیگران ونبود فکر کمک به فقرا از جانب ثروتمندان. حال مسئولان، نخبگان و ثروتمندان بی درد برای خدا چه جوابی آماده کرده اند نمی دانم. ولی آنچه وظیفه ماست این است که مثل اینها نباشیم.
به نظر بنده علت اصلی همه این مشکلات فاصله گرفتن از آداب ورسوم دینی وملی خودمان است. بجای اینکه نقاط غلط را حذف کنیم کلا در ورطه دیگری افتاده ایم که خط دهی آن با ماهواره ورسانه است وبا کمال تاسف تلویزیون خود ما هم در دو دهه اخیر مروج سرمایه داری وسبک زندگی غربی بجای سبک زندگی اسلامی بوده است. علی رغم هشدارهای متعددی که رهبری داده اند.

فقر زدایی وظیفه حکومت یا مردم؟

سوال
با توجه به فشار فقر موجود در میان مردم، فقر زدایی وظیفه حکومت است یا مردم؟

جواب
در مقابل فقراء مردم ومسئولان هر دو وظیفه دارند. سیستم اقتصادی اسلام بر پایه عدالت است. یعنی در عین عدم نفی مالکیت خصوصی، احکام واجب مالی ومستحبی قرر داده شده است برای رفع نیاز کسانی که به هر دلیلی توان کار ندارند. مثل کسانی که بی سرپرست هستند، یا دچار نقص عضو بوده ونمی توانند کار کنند.

وظیفه مردم
از جمله حقوق واجبی که برای رفع مشکلات مالی قرار داده شده است. خمس وزکات است. خمس برای حل نیازهای مالی حکومت اسلامی و سادادت فقیر که توسط حاکم سلامی مراجع تقلید به مصرف می رسد.
وَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ‏ وَ الْمَحْرُومِ،[1] و در اموالشان براى سائل و محروم حقّى [معيّن‏] بود.
در این آیات شریفه اشاره دارد که در اموال متقین برای گدایان ومحرومان حق مشخصی وجود دارد. این حق همان خمس وزکات واجبی است که باید بر اساس احکام آنها بپردازند.
در حدود 28 آیه قرآنی امر یا تشویق به پرداخت زکات شده است. والبته آیات در مورد زکات بیشتر از اینهاست.
پرداخت خمس وزکات طبق احکام آن که در رساله های عملیه تمام مراجع بیان شده است بر هر کسی که مشمول آن شود واجب است.
علاوه بر اینها به مساله انفاق وکمکهای انسان دوستانه به فقراء خیلی اشاره شده است. از جمله:

انفاق
الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُون‏،[2] آنان كه به غيب ايمان مى‏ آورند، و نماز را بر پا مى‏دارند، و از آنچه به ايشان روزى داده ‏ايم انفاق مى ‏كنند.
انقاق طبق این آیه شریفه از جمله صفات پرهیزگاران است.
نه تنها خداوند به این کمک توصیه کرده است، بلکه آنرا نه تنها موجب کم شدن مال نمی داند بلکه باعث ازدیاد وبرکت مال هم می شود.
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ‏ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏،[3] مَثَل [صدقاتِ‏] كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مى ‏كنند همانند دانه ‏اى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه‏اى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر كس كه بخواهد [آن را] چند برابر مى‏ كند، و خداوند گشايشگر داناست.
ودر آیات دیگری احکام وآداب انفاق را هم بیان کرده است، از جمله؛ عدم منت گذاشتن به کسی که به و انفاق کرده است.[4] انفاق از چیزی که آنرا دوست دارند،[5] نه از اموال بنجول وکهنه ای که ارزش آنچنانی ندارد.
اینهمه توصیه به انفاق وکمک به مستمندان نشانگر نقش اقتصاد در زندگی انسان ودین اوست. لذا چه بهتر که این انفاق از جانب اهل تقوا باشد که برای خود آنها ورونق دین هم بی فایده نخواهد بود.

قرض الحسنه
مساله دیگر قرض الحسنه است. ومی تواند در گره گشایی انسانها خیلی ثمر داشته باشد. در واقع قرض الحسنه سرمایه دادن به کسی برای شروع کاری است که با سود آن بدهی شما را می دهد ود رعوض خود نیز صاحب حرفه ای برای امرار معاش می شود.
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ‏ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ،[6] كيست آن كس كه به [بندگانِ‏] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟ و خداست كه [در معيشت بندگان‏] تنگى و گشايش پديد مى ‏آورد؛ و به سوى او بازگردانده مى‏ شويد.
چقدر عجیب است که خداوند متعال قرض الحسنه را قرض به خداوند متعال می داند. ودر حدیث هم داریم که قرض دادن بهتر از انفاق کردن است. ویکی از علتهای آن بیان شد.
در مقابل قرض الحسنه؛ «ربا» آنقدر تقبیح شده است که در آیه 282 سوره مبارکه بقره آنرا جنگ با خدا اعلام کرده است. البته جای تاسف دارد که ما امروز در برخی کشورهای غربی سود را از وام ها برداشته اند که خود موجب رونق تولید وسرمایه گذاری می شود ولی در کشور ما سود کلانی بر وام ها گرفته می شود.

وظیفه مسئولان
مسئولان باید تلاش کنند با وضع قونین عادلانه اقتصادی واجرای آن عدالت اجتماعی را ایجاد کنند. اگر بانکداری ربوی، و رانت خواری برداشته شود؛ خیلی از مشکلات اقتصادی مردم هم حل خواهد شد.
در شرایط فعلی وظیفه مسئولان به مراتب بیشتر از مردم است. چون برای رفع فقر از جامعه وایجاد عدالت اجتماعی این مسئولان هستند که باید با ساماندهی ومدیریت صحیح این انفاقها که کم هم نیست ورساندن آن به مستحقان علاوه بر اعتماد سازی موجب ریشه کنی فقر از جامعه شوند.
متاسفانه خیلی از مسئولان ما نه تنها قدمی بر نمی دارند بلکه چون خودشان رانت خواری می کنند ودراین سودها شریک هستند که اخیرا وزیر اقتصاد هم به آن اشاره ای داشتند موجب ازدیاد این مشکلات می شوند.

نتیجه
با توجه به اینکه مردم ما احساسی وعاطفی هستند وبرنامه ماه عسل در جمع آوری 10 میلیارد تومان کمک برای زندانیان در چند روز در ماه مبارک رمضان هم این را بخوبی نشان داد. اگر مسئولان اعتماد سازی کنند ودر مدیریت این کمک ها درست عمل کنند، مردم روحیه انفاق دارند.


[/HR][1] . ذاریات/19

[2] . بقره/3

[3] . بقره/ 261

[4] . همان/262

[5] . آل عمران/92

[6] . بقره/245

موضوع قفل شده است