جمع بندی کیفیت معراج پیامبر اکرم (ص) چگونه بوده؟
تبهای اولیه
با سلام وعرض ادب
کیفیت معراج پیامبر چگونه بوده ؟
آیا بخشی از معراج روحانی نبوده ؟یا نه ،تماما جسمانی وروحانی بوده؟
با تشکر
با سلام وعرض ادبکیفیت معراج پیامبر چگونه بوده ؟
آیا بخشی از معراج روحانی نبوده ؟یا نه ،تماما جسمانی وروحانی بوده؟
با تشکر
درباره کیفیت معراج رسول گرامی چند نظریه وجود دارد:
1. معراج در تمام مراحل روحانی بوده است .
3. سیر پیامبر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی جسمانی و از آن جا به بالا روحانی بوده است.
4. سیر حضرت در تمام مراحل جسمانی بوده و همه جا را با تن و روان سیر نموده است.
بررسی اقوال:
ظاهرا عده ای که نتوانسته اند سیر و معراج را به صورت جسمانی هضم کنند ،کوشیده اند این حقیقت را به نحوی برای افکار عمومی قابل هضم نمایند و از ناباوری آن بکاهند . از این رو آن را روحانی شمرده اند اما این تفسیر، با ظهور آیات قرآن درباره معراج سازگار نیست. خداوند در سوره اسرا میفرماید:
«سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله؛
منزه است خدایی که شبانگاه بنده خود را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که اطراف آن را برکت داده ایم، برد».(1)
از آن جا که متبادر از لفظ «عبد» شخصیت خارجی است که از تن و روان ترکیب یافته است(2) تحقق لااقل قسمتی از معراج [سیر از مکه تا قدس] به صورت جسمانی روشن است .در کنار این آیه روایات بسیار صریحی درباره جسمانی بودن معراج وجود دارد که راه را بر تفاسیر دیگر میبندد(3).
اما نظریه دوم و سوم:
ظاهر آیه اول سوره اسراء، نیز روایات متعدد، بر اثبات جسمانی بودن مرحله اول معراج ، یعنی سیر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی دلالت دارد .پس جسمانی بودن این مقدار از معراج را میتوان قطعی دانست اما سخن در باره مراحل بعدی معراج است که آیا جسمانی بوده و یا به نحو روحانی تحقق یافته است؟
در این باره گر چه دانشمندان و محققان اسلامی با توجه به ظهور روایات و نیز برداشت چنین معنایی از آیات سوره نجم (که بیانگر مراحل بعدی سیر پیامبر است) جسمانی بودن سایر مراحل معراج پیامبر را پذیرفته اند(4) ، در عین حال با توجه به برخی روایات و نیز بعضی تفاسیر از آیات سوره نجم نمیتوان نظریه روحانی بودن سایر مراحل معراج را مردود دانست ،بلکه به جهاتی موجه تر به نظر می رسد.
به همین خاطر برخی از دانشمندان این نظریه را پذیرفته و علامه طباطبایی این تفسیر را جایز شمرده و آن را محتمل میدانند .
البته قائلان به این نظریه تصریح کرده اند که گر چه مرحله دوم جسمانی نبوده، ولی قطعا در بیداری کامل بوده و خواب و رؤیا نبوده است .(5).
آیت اللّه جوادی آملی مینویسند:
«رسول اکرم همچون دیگران، دارای جسم و روح بود و با این دو عروج کرد. رسول گرامی در تمام حالات عروج و اسرا دارای بدن بود، چه این که تمام شئون آن در بیداری بود، اما سیر بدن و انتقال آن، خواه در اسرا و خواه در معراج، از عالم طبیعت تعدّی نکرد و هرگز به ماورای طبیعت راه نیافت، زیرا لازمه آن یا مجرّد شدن موجود مادی است یا مادّی شدن موجود مجرد و هر کدام از این دو فرض، باطل میباشد زیرا محذور جمع نقیضین را به همراه دارد،»(6)
این تفسیر یعنی غیر جسمانی بودن مرحله دوم، زیرا مرحله دوم سیر به کرات دیگر جهان مادی نبوده تا سیر جسمانی ممکن باشد بلکه سیر در عوالم غیر مادی و عرش و جبروت و ... بوده و سیر جسمانی در آن عوالم غبر مادی ممکن نیست.
علامه طباطبایی هم دربارة معراج پیامبر می گوید:
«ظاهر آیه و روایات، پوشیده به قراینی است که آیه را دارای ظهور نسبت به آن جزئیات میکند؛ ظهوری که به هیچ وجه قابل رد نیست. با در نظر داشتن آن قراین، از آیه و روایات استفاده میشود، که آن جناب، با روح و جسدش از مسجد الحرام تا مسجد اقصی رفت، امّا عروجش به آسمانها از ظاهر آیات سوره نجم،،،و صریح روایات بسیار بر میآید که عروج واقع شده و به هیچ وجه نمیتوان آن را انکار نمود،
ممکن است بگوییم که عروج، با روح مقدسش بود، لیکن نه آن طور که قائلین به معراج روحانی معتقدند، که به صورت رؤیای صادقه باشد، چه اگر صرف رؤیا بود، دیگر جا نداشت آیات قرآنی این قدر در باره آن اهمیت دهد و سخن بگوید، و در مقام اثبات کرامت در باره آن جناب برآید،،،؛ بلکه مقصود از روحانی بودن ، این است که روح مقدس آن جناب، به ماورای عالم مادی یعنی جایی که ملائکه منزل دارند، و اَعمال بندگان بدان جا منتهی و تقدیر از آن جا صادر میشود، عروج نمود.
آیات کبرای پروردگارش را مشاهده، حقایق اشیأ و نتایج اعمال برایش مجسم شد، ارواح انبیای عظام را ملاقات و با آنان گفت و گو کرد، ملائکه را دید، و با آنان صحبت نمود . آیات الهی دید که جز با عبارات «عرش» ، «حجب » و«سراقات» تعبیر آنها ممکن نیست».(7)
پی نوشتها:
1- اسراء (17) آیه 1.
2- سبحانی، منشور جاوید، ج 6، ص 178.
3- بحارالانوار، ج 18، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
4- همان، ج 18، ص 288.
5- طباطبایی، المیزان، ج 13، ص 32، مطبوعاتی اسماعیلیان
6- تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت اللّه جوادی آملی، ج 9، ص 71 و 87، مرکز نشر اسرأ .
7- تفسیر المیزان، ترجمة موسوی همدانی، ج 13، ص 40، انتشارات جامعه مدرسین،
آیت اللّه جوادی آملی مینویسند:
«رسول اکرم همچون دیگران، دارای جسم و روح بود و با این دو عروج کرد. رسول گرامی در تمام حالات عروج و اسرا دارای بدن بود، چه این که تمام شئون آن در بیداری بود، اما سیر بدن و انتقال آن، خواه در اسرا و خواه در معراج، از عالم طبیعت تعدّی نکرد و هرگز به ماورای طبیعت راه نیافت، زیرا لازمه آن یا مجرّد شدن موجود مادی است یا مادّی شدن موجود مجرد و هر کدام از این دو فرض، باطل میباشد زیرا محذور جمع نقیضین را به همراه دارد،»(6)
این تفسیر یعنی غیر جسمانی بودن مرحله دوم، زیرا مرحله دوم سیر به کرات دیگر جهان مادی نبوده تا سیر جسمانی ممکن باشد بلکه سیر در عوالم غیر مادی و عرش و جبروت و ... بوده و سیر جسمانی در آن عوالم غبر مادی ممکن نیست.
با سلام وعرض ادب وتشکر@};-
استاد گرامی آیت الله جعفر سبحانی میفرمایند که معراج پیامبر ،تماما "جسمانی ،روحانی "بوده
آیا مقصود ایشون ،همین نظریه آیت الله جوادی آملی ست یا نه ایشون ،نظریه ای خلاف نظریه ی
آیت الله جوادی آملی دارند.
با سلام وعرض ادب وتشکر@};-استاد گرامی آیت الله جعفر سبحانی میفرمایند که معراج پیامبر ،تماما "جسمانی ،روحانی "بوده
آیا مقصود ایشون ،همین نظریه آیت الله جوادی آملی ست یا نه ایشون ،نظریه ای خلاف نظریه ی
آیت الله جوادی آملی دارند.
باسلام وتشکر .
متن کلام استاد آملی را با دیدگاه استاد سبحانی با هم مقایسه نمایید نتیجه مشخص خواهد شد .
باسلام وتشکر .
متن کلام استاد آملی را با دیدگاه استاد سبحانی با هم مقایسه نمایید نتیجه مشخص خواهد شد
استاد گرامی چیزی که من متوجه شدم نظر آیت الله سبحانی خلاف نظر آیت الله جوادی آملی ست .
واسه ی همین از شما استاد بزرگوار پرسیدم تا مطمئن بشم.
استاد گرامی چیزی که من متوجه شدم نظر آیت الله سبحانی خلاف نظر آیت الله جوادی آملی ست .واسه ی همین از شما استاد بزرگوار پرسیدم تا مطمئن بشم.
با سلام وتشکر .
خواستم خود جناب عالی با دقت در مقایسه سخنان آن دو این تفاوت را کشف نمایید .
این خود نکته ی مفید برای تقویت قدرت تفکر است .
وگرنه تفاوت را باز گو می نمودم .
حال باید گفت بلی تفاوت نظر در تبیین مسله بین آن دو اندیشور وجود ارد .
حال خود شما این نکته را تحلیل فرمایبد .
با سلام وتشکر .
خواستم خود جناب عالی با دقت در مقایسه سخنان آن دو این تفاوت را کشف نمایید .
این خود نکته ی مفید برای تقویت قدرت تفکر است .
وگرنه تفاوت را باز گو می نمودم .
حال باید گفت بلی تفاوت نظر در تبیین مسله بین آن دو اندیشور وجود ارد .
حال خود شما این نکته را تحلیل فرمایبد .
با سلام وعرض ادب مجدد
استادگرامی شما خیلی بزرگوارید !@};-
استاد گرامی به نظرمن ،نظریه هردو بزرگوار رو نه میشه کاملا تایید کرد ونه میشه رد کرد
اگر نظر آیت الله جوادی آملی رو بخوایم کاملا تایید کنیم میبینیم با چند روایت نقل شده در تضاد ه چرا که حتما وجود جسم
الزامیه !
اگر هم بخوایم نظر آیت الله جعفر سبحانی رو تایید کنیم خب باز با یه سری از روایات در تضاد هست
چرا که ایشون خودشون میفرمایند معاد همگانیه وجسمانی (عنصری)!ولی روایت هست که پیامبر اکرم (ص)
با افراد بهشتی وجهنمی دیدار و گفتگو داشته که این گفتگو به نظر روحانی بوده وبهشت وجهنم برزخی !
خب پس اگه بگیم جهنم وبهشت عنصری رو پیغمبر(ص)با دیده مبارکش دیده و افراد ی رو در اون مکان دیده
پس قضیه معاد همگانی زیر سوال میره .اگرم بخوایم بهشت وجهنم برزخی ومثالی رو بپذیریم پس نمیشه گفت
معراج پیغمبر(ص) تماما جسمانی بوده!
اگر نظر آیت الله جوادی آملی رو بخوایم کاملا تایید کنیم میبینیم با چند روایت نقل شده در تضاد ه چرا که حتما وجود جسمالزامیه !
اگر هم بخوایم نظر آیت الله جعفر سبحانی رو تایید کنیم خب باز با یه سری از روایات در تضاد هست
چرا که ایشون خودشون میفرمایند معاد همگانیه وجسمانی (عنصری)!ولی روایت هست که پیامبر اکرم (ص)
با افراد بهشتی وجهنمی دیدار و گفتگو داشته که این گفتگو به نظر روحانی بوده وبهشت وجهنم برزخی !
خب پس اگه بگیم جهنم وبهشت عنصری رو پیغمبر(ص)با دیده مبارکش دیده و افراد ی رو در اون مکان دیده
پس قضیه معاد همگانی زیر سوال میره .اگرم بخوایم بهشت وجهنم برزخی ومثالی رو بپذیریم پس نمیشه گفت
معراج پیغمبر(ص) تماما جسمانی بوده!
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که معاد همگان جسمانی است ولی عنصری نیست .
ولی درباب معراج اگر در تبیین استاد آملی دقت نمایید ایشان بین روایات ومبانی عقلی و وحیانی جمع نموده است .
ودر مجموع رویکرد قابل دفاع از مسله ارایه داد ه است .
ولی درباب معراج اگر در تبیین استاد آملی دقت نمایید ایشان بین روایات ومبانی عقلی و وحیانی جمع نموده است .
ودر مجموع رویکرد قابل دفاع از مسله ارایه داد ه است .
با سلام وعرض ادب مجدد
استاد گرامی خب پس اینکه پیغمبر اکرم (ص)میفرمایند من بوی بهشت رو از وجود حضرت فاطمه (س)استشمام میکنم چی؟
مگه نمیگن نطفه ی حضرت فاطمه زهرا (س)از میوه ی بهشتیه ؟
مگه نمیگن پیامبر اکرم (ص) در سدرالمنتهی میوه ی بهشتی تناول کردندو....
خب پس اینجا نمیتونیم بگیم عروج پیامبر اکرم (ص) روحانی بوده!
سلام
به نظر می آید میتوان قبول کرد معراج پیامبر (ص) جسمانی -روحانی بوده.یعنی از سیر مسجدالحرام تا مسجد اقصا جسمانی و پس از آن با مرکبی که رسول خدا بر آن سوار بود به همراه جبرئیل تا کرات و کهکشانها علم مادی سیر کردند و عظمت عالم طبیعت و ناسوت رو دیدند و پس از آن سیر پیامبر (ص) روحانی بود یعنی سیر در باطن تمام اجزای عالم طبیعت یعنی زمین و کرات و کهکشانها که عالم ملکوت و جبروت تا عرش باشد رو درنوردیدند.
با سلام وعرض ادب مجدداستاد گرامی خب پس اینکه پیغمبر اکرم (ص)میفرمایند من بوی بهشت رو از وجود حضرت فاطمه (س)استشمام میکنم چی؟
مگه نمیگن نطفه ی حضرت فاطمه زهرا (س)از میوه ی بهشتیه ؟
مگه نمیگن پیامبر اکرم (ص) در سدرالمنتهی میوه ی بهشتی تناول کردندو....
خب پس اینجا نمیتونیم بگیم عروج پیامبر اکرم (ص) روحانی بوده!
باسلام وتشکر .
نور فاطمه از میوه بهشتی است ولی در سفر معراج این کار رخ نداد بلکه طبق روایات در وقت دیگری نور فاطمه به صورت سیب متمثل شد
وجبرئیل آن را تناول نمود واز آن نطفه زهرایی منعقد شد .
در این باره درکتاب : شناخت عارفانه فاطمه زهرا نکته های ذکر شده ص 35
خلاصه این که در این باره روایات مختلف است .
از این گذشته دلیلی ندارد که آن سیب جسمانی باشد بخصوص این که در همان روایت معراج طبق نقل سلمان سخن از تمثل نور فاطمه به صورت سیب است ونه سیب جسمانی .
نور فاطمه از میوه بهشتی است ولی در سفر معراج این کار رخ نداد بلکه طبق روایات در وقت دیگری نور فاطمه به صورت سیب متمثل شد
وجبرئیل آن را آورد و رسول الله تناول نمود واز آن نطفه زهرایی بوجود و نطفه او منعقد شد .
در این باره درکتاب : شناخت عارفانه فاطمه زهرا نکته های ذکر شده ص 35
خلاصه این که در این باره روایات مختلف است .
از این گذشته دلیلی ندارد که آن سیب جسمانی باشد بخصوص این که در همان روایت معراج طبق نقل سلمان سخن از تمثل نور فاطمه به صورت سیب است ونه سیب جسمانی .
با سلام وعرض ادب
استاد گرامی پس با این حساب دیگه نقدی بر تفسیر "معراج "آیت الله جوادی آملی نمیشه گرفت .
بسیار ممنون ومتشکرم.@};-@};-@};-
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55624
سوال
کیفیت معراج پیامبر اکرم (ص) چگونه بوده؟
پاسخ :
درباره کیفیت معراج رسول گرامی چند نظریه وجود دارد:
1. معراج در تمام مراحل روحانی بوده است .
3. سیر پیامبر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی جسمانی و از آن جا به بالا روحانی بوده است.
4. سیر حضرت در تمام مراحل جسمانی بوده و همه جا را با تن و روان سیر نموده است.
بررسی اقوال:
ظاهرا عده ای که نتوانسته اند سیر و معراج را به صورت جسمانی هضم کنند ،کوشیده اند این حقیقت را به نحوی برای افکار عمومی قابل هضم نمایند و از ناباوری آن بکاهند . از این رو آن را روحانی شمرده اند اما این تفسیر، با ظهور آیات قرآن درباره معراج سازگار نیست. خداوند در سوره اسرا میفرماید:
«سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله؛
منزه است خدایی که شبانگاه بنده خود را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که اطراف آن را برکت داده ایم، برد».(1)
از آن جا که متبادر از لفظ «عبد» شخصیت خارجی است که از تن و روان ترکیب یافته است(2) تحقق لااقل قسمتی از معراج [سیر از مکه تا قدس] به صورت جسمانی روشن است .در کنار این آیه روایات بسیار صریحی درباره جسمانی بودن معراج وجود دارد که راه را بر تفاسیر دیگر میبندد(3).
اما نظریه دوم و سوم:
ظاهر آیه اول سوره اسراء، نیز روایات متعدد، بر اثبات جسمانی بودن مرحله اول معراج ، یعنی سیر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی دلالت دارد .پس جسمانی بودن این مقدار از معراج را میتوان قطعی دانست اما سخن در باره مراحل بعدی معراج است که آیا جسمانی بوده و یا به نحو روحانی تحقق یافته است؟
در این باره گر چه دانشمندان و محققان اسلامی با توجه به ظهور روایات و نیز برداشت چنین معنایی از آیات سوره نجم (که بیانگر مراحل بعدی سیر پیامبر است) جسمانی بودن سایر مراحل معراج پیامبر را پذیرفته اند(4) ، در عین حال با توجه به برخی روایات و نیز بعضی تفاسیر از آیات سوره نجم نمیتوان نظریه روحانی بودن سایر مراحل معراج را مردود دانست ،بلکه به جهاتی موجه تر به نظر می رسد.
به همین خاطر برخی از دانشمندان این نظریه را پذیرفته و علامه طباطبایی این تفسیر را جایز شمرده و آن را محتمل میدانند .
البته قائلان به این نظریه تصریح کرده اند که گر چه مرحله دوم جسمانی نبوده، ولی قطعا در بیداری کامل بوده و خواب و رؤیا نبوده است .(5).
آیت اللّه جوادی آملی مینویسند:
«رسول اکرم همچون دیگران، دارای جسم و روح بود و با این دو عروج کرد. رسول گرامی در تمام حالات عروج و اسرا دارای بدن بود، چه این که تمام شئون آن در بیداری بود، اما سیر بدن و انتقال آن، خواه در اسرا و خواه در معراج، از عالم طبیعت تعدّی نکرد و هرگز به ماورای طبیعت راه نیافت، زیرا لازمه آن یا مجرّد شدن موجود مادی است یا مادّی شدن موجود مجرد و هر کدام از این دو فرض، باطل میباشد زیرا محذور جمع نقیضین را به همراه دارد،»(6)
این تفسیر یعنی غیر جسمانی بودن مرحله دوم، زیرا مرحله دوم سیر به کرات دیگر جهان مادی نبوده تا سیر جسمانی ممکن باشد بلکه سیر در عوالم غیر مادی و عرش و جبروت و ... بوده و سیر جسمانی در آن عوالم غبر مادی ممکن نیست.
علامه طباطبایی هم دربارة معراج پیامبر می گوید:
«ظاهر آیه و روایات، پوشیده به قراینی است که آیه را دارای ظهور نسبت به آن جزئیات میکند؛ ظهوری که به هیچ وجه قابل رد نیست. با در نظر داشتن آن قراین، از آیه و روایات استفاده میشود، که آن جناب، با روح و جسدش از مسجد الحرام تا مسجد اقصی رفت، امّا عروجش به آسمانها از ظاهر آیات سوره نجم،،،و صریح روایات بسیار بر میآید که عروج واقع شده و به هیچ وجه نمیتوان آن را انکار نمود،
ممکن است بگوییم که عروج، با روح مقدسش بود، لیکن نه آن طور که قائلین به معراج روحانی معتقدند، که به صورت رؤیای صادقه باشد، چه اگر صرف رؤیا بود، دیگر جا نداشت آیات قرآنی این قدر در باره آن اهمیت دهد و سخن بگوید، و در مقام اثبات کرامت در باره آن جناب برآید،،،؛ بلکه مقصود از روحانی بودن ، این است که روح مقدس آن جناب، به ماورای عالم مادی یعنی جایی که ملائکه منزل دارند، و اَعمال بندگان بدان جا منتهی و تقدیر از آن جا صادر میشود، عروج نمود.
آیات کبرای پروردگارش را مشاهده، حقایق اشیأ و نتایج اعمال برایش مجسم شد، ارواح انبیای عظام را ملاقات و با آنان گفت و گو کرد، ملائکه را دید، و با آنان صحبت نمود . آیات الهی دید که جز با عبارات «عرش» ، «حجب » و«سراقات» تعبیر آنها ممکن نیست».(7)
پی نوشتها:
1- اسراء (17) آیه 1.
2- سبحانی، منشور جاوید، ج 6، ص 178.
3- بحارالانوار، ج 18، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
4- همان، ج 18، ص 288.
5- طباطبایی، المیزان، ج 13، ص 32، مطبوعاتی اسماعیلیان
6- تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت اللّه جوادی آملی، ج 9، ص 71 و 87، مرکز نشر اسرأ .
7- تفسیر المیزان، ترجمة موسوی همدانی، ج 13، ص 40، انتشارات جامعه مدرسین،