جمع بندی برگزاری سالگرد ارتحال يا شهادت دختر نبي اسلام (ص) توسط ائمه علیهم السلام
تبهای اولیه
786
557
سوال بنده اين هست كه آيا اميرالمومنين ( ع ) و حسنين ( ع ) و طبعا" ساير ائمه ، براي مادر سادات شيعي ، سالگرد ارتحال يا شهادت برگزار ميكردند يا خير؟ (حتي بصورت شخصي و يكنفره )
سوال بنده اين هست كه آيا اميرالمومنين ( ع ) و حسنين ( ع ) و طبعا" ساير ائمه ، براي مادر سادات شيعي ، سالگرد ارتحال يا شهادت برگزار ميكردند يا خير؟ (حتي بصورت شخصي و يكنفره )
در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها وسایر ائمه علیهم السلام باید شرایط آن روز را در نظر بگیریم، در بیشتر زمان حضور حتی برای امام حسین علیه السلام نیز گرفتن مراسم امکان پذیر نبود زیرا خفقان اجازه چنین کاری نمی داد تا چه رسد مراسم عزا برای دیگر ائمه و معصومین علیهم السلام
آنچه در آن برهه برای ائمه شیعه مورد تاکید بود گرفتن مراسم عزا برای امام حسین علیه السلام بود زیرا تمام تلاش بر این بود که این حماسه از یاد و خاطره ها محو نشود لذا تا فرصتی پیش می آمد و زمینه ای فراهم می شد به این امر توصیه و اقدام میشود
نباید فراموش کنیم که حکومت بنی امیه و بنی عباس به هیچ وجه اجازه نمی دادند تا عزای حضرت زهرا سلام الله علیها بر قرار شود چون برقراری عزا برای حضرت زهرا سلام الله علیها مساوی بود با عدم مشروعیت آنان
تنها کاری که می شد در آن زمان انجام داد بیان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بود
سلام
همانطور كه در پست قبلي هم عرض كردم و كارشناس محترم به اون توجهي نكردند اين بود كه اگر شرايط سياسي خفقان فراوان داشته و الخ .... به هر حال هر كسي در خلوت خود و بين وابستگان و معتمدان كارها و جملاتي را رد و بدل مينمودند كه موارد مشابه هم زياد دارد كه از بحث سالگرد حضرت زهرا (س ) خيلي خطرناكتر بوده است
از آن گذشته اگر بر فرض محال نظريه كارشناس محترم كه قابل رد است را بپذيريم ، بفرمائيد در چند سال خلافت اميرالمومنين ، آيا اين سالگرد گرفته ميشده است يا نه؟ و اگر گرفته ميشده است ، به چه نحو و در چه تاريخي؟
نا گفته نباشه كه اينگونه سوالات بطور طبيعي با غلظت اين مراسم در سالهاي اخير مرتبط هست
سلامهمانطور كه در پست قبلي هم عرض كردم و كارشناس محترم به اون توجهي نكردند اين بود كه اگر شرايط سياسي خفقان فراوان داشته و الخ .... به هر حال هر كسي در خلوت خود و بين وابستگان و معتمدان كارها و جملاتي را رد و بدل مينمودند كه موارد مشابه هم زياد دارد كه از بحث سالگرد حضرت زهرا (س ) خيلي خطرناكتر بوده است
لطف می فرمائید چند نمونه مثال بزنید
بحث شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در زمان خلفای ثلاثه و اموی و حتی عباسی مستقیم با مشروعیت و عدم مشروعیت دستگاه خلیفه مرتبط بود لذا از هر چیزی برای خلفا خطرناک تر بود.
به هر حال هر كسي در خلوت خود و بين وابستگان و معتمدان كارها و جملاتي را رد و بدل مينمودند
بله گاهی بصورت خصوصی گزارشاتی هست که عزادای شخصی بوده است مثلا خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» نقل کرده اند که امام صادق(ع) در عزای مادرشان فاطمه زهرا(س) چنان میگریستند که محاسنشان از اشک چشمان مبارکشان تر میشد.(1)
1.خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲
از آن گذشته اگر بر فرض محال نظريه كارشناس محترم كه قابل رد است را بپذيريم
نه ، بفرمائید رد کنید بحث می کنیم
بفرمائيد در چند سال خلافت اميرالمومنين ، آيا اين سالگرد گرفته ميشده است يا نه؟ و اگر گرفته ميشده است ، به چه نحو و در چه تاريخي؟
شرایطی که در زمان حضرت علی علیه السلام حاکم بود نیز اجازه چنین کاری به ایشان نمی داد شاید جریان نماز تراویح را شنیده باشید
در زمان زمامداری امام علی علیه السلام در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(1) منصوب کند، تا در شبهای ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول صلی الله علیه واله وسلم است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است. آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
خبر به گوش حضرت علی علیه السلام رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش حسن مجتبی علیه السلام را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را میخواهند نابود کنند.(2)
با وجودی که امام علی علیه السلام مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر صلی الله علیه واله وسلم چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خوانده شود،مردم حاضر نشدند از سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی علیه السلام باشند.
این تازه کوفه است که به اصطلاح همه در لشکر حضرت علی علیه السلام بودند. یکی از دلایل بر نگرداندن فدک نیز همین بود، مردم کوفه حضرت علی علیه السلام را بر عثمان ترجیج می داندند ولی برای عمر و ابابکر مقام ویژه ای قائل بودند، آیا با این شرایط که در نماز تراویح هم حرف حضرت را قبول نمی کردند چون عمر گفته بود، شرایط اجازه مراسم برای حضرت زهرا سلام الله علیها را داشت که مستقیما شخص خلیفه دوم در معرض اتهام و جرم بود؟
1- نماز تراویح نمازی است که اهل سنت به عنوان نماز مستحبی در شبهای ماه رمضان به صورت جماعت به جا میآورند و هر شب یک جزء قرآن را در آن می خوانند و این شیوه و سنتی است که از عمر، خلیفة دوم بر جای مانده است.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج۱۲، ص ۲۸۲.
نا گفته نباشه كه اينگونه سوالات بطور طبيعي با غلظت اين مراسم در سالهاي اخير مرتبط هست
بله علما نیز با این غلظتی که می فرمائید موافق نیستند اما این به معنای انکار اصل نباید باشد اگر غلظت افراط است انکار اصل نیز تفریط می باشد
شما به این فرمایشات حضرت آیه الله العظمی شبیری زنجانی توجه بفرمائید جواب شبهه تان مرتفع می شود
آیت الله شبیری زنجانی نسبت به ترویج دهههای پیاپی عزاداری هشدار دادند و گفتند:
افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد. از آنجا که جامعه نمیتواند نسبت به همه عزاداریهای پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میآورد.
این مرجع عالیقدر عصر روز چهارشنبه (۲۱/۱۲/۹۲) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبههای حوزه علمیه قم که در دفتر ایشان حضور داشتند، ترویج دهههای پیاپی عزاداری را زمینهساز رویگردانی جامعه از عزای اهلبیت(علیهمالسلام) دانستند و گفتند:
همینطور پشت سر هم دهه درستکردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد. افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد.
ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عدهای امروزه با افراط در عزاداریها، زمینه هتک حرمت را فراهم میکنند فرمودند:
این افراد در این زمینه مسئولند. آیا واقعا کسی که مدعی محب اهلبیت(علیهمالسلام) بودن است موظف به چنین کارهایی است؟!
این فقیه وارسته با تاکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص میدهد و مسألهای شرعی نیست، خاطرنشان کردند: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداریها وجود ندارد.
از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهلبیت(علیهمالسلام) خلاف شرع است، اما اینکه چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.
ایشان افزودند: عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت میشود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص میکند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.
امروزه برخی از منبریها و بعضی از مداحهای بیتقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج میکنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟
لطف می فرمائید چند نمونه مثال بزنید
بحث شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در زمان خلفای ثلاثه و اموی و حتی عباسی مستقیم با مشروعیت و عدم مشروعیت دستگاه خلیفه مرتبط بود لذا از هر چیزی برای خلفا خطرناک تر بود.
سرور گرامي شما مدعي خفقان و امثالهم مربوط به اين موضوع هستيد و بايد سند ارائه كنيد ، ما كه سوال كننده هستيم
بله گاهی بصورت خصوصی گزارشاتی هست که عزادای شخصی بوده است مثلا خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» نقل کرده اند که امام صادق(ع) در عزای مادرشان فاطمه زهرا(س) چنان میگریستند که محاسنشان از اشک چشمان مبارکشان تر میشد.(1)1.خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲
اين عزا در سالروز وفات بوده يا فقط بخاطر يادآوري مصائب؟
ائمه قبل چطور؟
نه ، بفرمائید رد کنید بحث می کنیم
قبل از اينكه به همه ادله برسيم
همين بس كه شما فقط يك حدس و گمان ذهني و شخصي را بعنوان سند عنوان نموديد
اسناد خود را ارائه بفرمائيد تا قبول شود يا با ترديد در آن بحث شود
شرایطی که در زمان حضرت علی علیه السلام حاکم بود نیز اجازه چنین کاری به ایشان نمی داد شاید جریان نماز تراویح را شنیده باشید
در زمان زمامداری امام علی علیه السلام در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(1) منصوب کند، تا در شبهای ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول صلی الله علیه واله وسلم است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است. آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
خبر به گوش حضرت علی علیه السلام رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش حسن مجتبی علیه السلام را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را میخواهند نابود کنند.(2)
با وجودی که امام علی علیه السلام مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر صلی الله علیه واله وسلم چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خوانده شود،مردم حاضر نشدند از سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی علیه السلام باشند.
این تازه کوفه است که به اصطلاح همه در لشکر حضرت علی علیه السلام بودند. یکی از دلایل بر نگرداندن فدک نیز همین بود، مردم کوفه حضرت علی علیه السلام را بر عثمان ترجیج می داندند ولی برای عمر و ابابکر مقام ویژه ای قائل بودند، آیا با این شرایط که در نماز تراویح هم حرف حضرت را قبول نمی کردند چون عمر گفته بود، شرایط اجازه مراسم برای حضرت زهرا سلام الله علیها را داشت که مستقیما شخص خلیفه دوم در معرض اتهام و جرم بود؟1- نماز تراویح نمازی است که اهل سنت به عنوان نماز مستحبی در شبهای ماه رمضان به صورت جماعت به جا میآورند و هر شب یک جزء قرآن را در آن می خوانند و این شیوه و سنتی است که از عمر، خلیفة دوم بر جای مانده است.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج۱۲، ص ۲۸۲.
اولا" موضوع نماز به جريان عزاداري متفاوت هست
دوما" صرف موضوع نماز ميتوان نتيجه گرفت كه در مورد عزا هم عكس العمل همين بوده؟ يا اين فقط يك احتمال از طرف حضرتعاليست؟
بله علما نیز با این غلظتی که می فرمائید موافق نیستند اما این به معنای انکار اصل نباید باشد اگر غلظت افراط است انکار اصل نیز تفریط می باشد
شما به این فرمایشات حضرت آیه الله العظمی شبیری زنجانی توجه بفرمائید جواب شبهه تان مرتفع می شودآیت الله شبیری زنجانی نسبت به ترویج دهههای پیاپی عزاداری هشدار دادند و گفتند:
این مرجع عالیقدر عصر روز چهارشنبه (۲۱/۱۲/۹۲) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبههای حوزه علمیه قم که در دفتر ایشان حضور داشتند، ترویج دهههای پیاپی عزاداری را زمینهساز رویگردانی جامعه از عزای اهلبیت(علیهمالسلام) دانستند و گفتند:
افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد. از آنجا که جامعه نمیتواند نسبت به همه عزاداریهای پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میآورد.
همینطور پشت سر هم دهه درستکردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد. افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد.
ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عدهای امروزه با افراط در عزاداریها، زمینه هتک حرمت را فراهم میکنند فرمودند:
این افراد در این زمینه مسئولند. آیا واقعا کسی که مدعی محب اهلبیت(علیهمالسلام) بودن است موظف به چنین کارهایی است؟!
این فقیه وارسته با تاکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص میدهد و مسألهای شرعی نیست، خاطرنشان کردند: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداریها وجود ندارد.
از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهلبیت(علیهمالسلام) خلاف شرع است، اما اینکه چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.
ایشان افزودند: عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت میشود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص میکند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.
امروزه برخی از منبریها و بعضی از مداحهای بیتقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج میکنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟
در مقابل حرف حساب تسليمم
اما وقتي بعضي از مراجع ديگر نظري متفاوت باايشان دارند ( مثل مرجعي كه همچنان قمه زدن را نتنها مستحب بلكع نزديك به واجب اعلام ميكند ) خوب تفاوت نظرات و پويايي فقه اجاز انتخاب رو از عوام ميگيره
اين عزا در سالروز وفات بوده يا فقط بخاطر يادآوري مصائب؟
ائمه قبل چطور؟
سلام علیکم،
میشود لطفاً تفاوت آنها را بیان کنید؟ در سالروز وفات یا شهادت به چه دلیل دیگری بجز یادآوری مصائب عزاداری میشود؟
مثلاً در خبر آمده که حضرت امام این زمان علیهالسلام فرمودهاند که از وقتی از مصائب مادرشان مطلع شدند دیگر هرگز نخندیدند (اگر خبر صحت داشته باشد که البته به این معنی هم نخواهد بود که اصلاً حضرت از بعد ار آن لبخند هم نزده باشند)، یا اینکه از سنتهای ایشان هست که هر صبح و غروب برای جدشان گریه کنند یا باز داریم که کل یوم عاشوراء یا اینکه امام سجاد علیهالسلام هر وقت که مثلاً آب میدیدند گریه میکردند و ... و ... . به نظر شما تفاوت ماهوی و اصولی بین این عزادار بودنها و عزاداری در یک روز خاص از سال در چیست؟
یا علی علیهالسلام
به هر حال هر كسي در خلوت خود و بين وابستگان و معتمدان كارها و جملاتي را رد و بدل مينمودند كه موارد مشابه هم زياد دارد كه از بحث سالگرد حضرت زهرا (س ) خيلي خطرناكتر بوده است
سرور گرامي شما مدعي خفقان و امثالهم مربوط به اين موضوع هستيد و بايد سند ارائه كنيد ، ما كه سوال كننده هستيم
در قسمت اول شما فرموده اید (که موارد مشابه هم زیاد دارد که از بحث سالگرد حضرت زهرا (س) خیلی خطرناکتر است) بنده بر این فرمایش سند خواستم
قبل از اينكه به همه ادله برسيم
همين بس كه شما فقط يك حدس و گمان ذهني و شخصي را بعنوان سند عنوان نموديد
حدس و گمان نیست آدرس دادم خدمتتان
اولا" موضوع نماز به جريان عزاداري متفاوت هست
دوما" صرف موضوع نماز ميتوان نتيجه گرفت كه در مورد عزا هم عكس العمل همين بوده؟ يا اين فقط يك احتمال از طرف حضرتعاليست؟
از موضوع نماز و موضوعات مشابه می توان نتیجه گرفت که شرایط چگونه بوده است، چرا حضرت فدک را پس نگرفتند، چرا در کوفه در خطبه ای متعدد جریان سقیفه را رد نکردند در یک خطبه آنهم آخرش فرمودند شقشقیه ، چرا ، جواب تمام این چراها را شرایط زمان می دهد
اما وقتي بعضي از مراجع ديگر نظري متفاوت باايشان دارند ( مثل مرجعي كه همچنان قمه زدن را نتنها مستحب بلكع نزديك به واجب اعلام ميكند ) خوب تفاوت نظرات و پويايي فقه اجاز انتخاب رو از عوام ميگيره
فتوا نیست ، این بحث عقلی است ، ایشان هم فتوا نداده اند که گرفته ده های متعدد حرام است یا دهه محسنیه گرفتن حرام است یک توصیه است که ایشان فرموده اند ادله آن راه بیان کرده اند
حرف این است کار به افراط ( دهه های متعدد) و تفریط ( انکار عزادای از اصل) نکشد
[=arial]بی اطلاعی خود بزرگترین مصیبت است
سال 352بود که ال بویه (ره) بغداد را رسما تعطیل کردند برای غدیر وعاشورا و.....
ابن کثیر در بدایه بسیار ناراحته از این مطلب
البته چون ابن کثیر است ازش توقع نیست
توقع از کسانی است که ابن واحدند یا خیال می کنند که ابن واحدند واز این قصه نا راحتند
ذهبی می نویسد در جلسه روافض شرکت کردم شخصی بالای منبر بود وموعظه و....می کرد در بین منبرش بارها از مردم سوال می کرد " آی مردم می دونید کی حضرت زهراء را کشت ؟ وبعد از مکثی می گفت "علی کشت ...ومردم گریه می کردند و.......
واینچنین شیعه ومحبین حفظ کردند وبه ماهای بی توجه رسوندند
و.........................................
اما وقتي بعضي از مراجع ديگر نظري متفاوت باايشان دارند ( مثل مرجعي كه همچنان قمه زدن را نتنها مستحب بلكع نزديك به واجب اعلام ميكند ) خوب تفاوت نظرات و پويايي فقه اجاز انتخاب رو از عوام ميگيرهدر مقابل حرف حساب تسليمم
سلام بر برادر عزیزم
میزان همدردی کردن با اهل بیت علیهمالسلام به ظرفیت افراد بستگی دارد ... این یک اصل است که شیعیان باید تلاش کنند هر چه بیشتر در خوشیهای ایشان خوش و در عزاهای ایشان عزادار باشند ... این یعنی همسو شدن با ایشان ... این زمینهی حبّ و بغض و تولی و تبری است که روح دین است
در شعری که امام رضا علیهالسلام به ابیات آن شاعر دلسوخته اضافه کردند اینطور آمده بود که و قبری است به طوس که وای از غم جانکاهش تا زمانی که قائم قیام کند و آن غمها را بزداید ... حالا اگر کسی هر روز بخاطر غم جانکاهی که امام رضا علیهالسلام دارند عزادار غربتشان باشد آیا افراط است؟ خیر! اگر مراعات ظرفیت خودش را بکند خیر! یا امام زمان علیهالسلام که هر صبج و شام بر امام حسین علیهالسلام گریه میکنند و یا اینکه کل یوم عاشورا است و وارد شده که هر روز زیارت عاشورا بخوانید (در حکایت سید رشتی که در مفاتیح هم هست امر امام زمان علیهالسلام است) حالا اگر کسی هر روز عزادار امام حسین علیهالسلام باشد و نه فقط در دههی اول محرم و چند روز دیگر از محرم و صفر آیا چنین کسی افراطی است؟ باز هم خیر اگر مراعات ظرفیت خودش را بکند و آنچنان خود را به سختی نیاندازد که از اصل دینداری و عزاداری بیفتد ...
حرف آن عالم بزرگوار هم در اصل عزاداری نیست، بلکه دربارهی عرف عزاداری است ... عرف عزاداری یعنی عزاداری که عموم مؤمنین جامعه انجام میدهند ... عموم مؤمنین جامعه که همه یک ظرفیت و بنیه برای تحمل غم و ماتم ندارند ... پس باید حد را نگاه داشت ... کلام آن عالم بزرگوار را از این دید نگاه کنید مگر نه شاید خود ایشان هر روز عزادار اهل بیت علیهمالسلام باشند ... در واقع دین ما دین عزاداری نیست ولی ما در دورهای از دهر به دنیا آمدهایم که حدود ۱۴۰۰ سال است که اهل بیت علیهمالسلام در ماتم و اندوه هستند ... احتمالاً بعد از ظهور که انتقام محقق بشود با توجه به اینکه فرج و گشایش کار مؤمنین در قیام حضرت قائم علیهالسلام است دیگر دورهی غم و اندوه به این شدت و گستردگی به سر بیاید تا بعد خدا چه بخواهد ...
بنابراین شما و ما هر کدام باید سعی کنیم تا میتوانیم با اهل بیت علیهمالسلام همدل شویم و در این دوره این همدلی به صورت عزادار بودن برای مصائب ایشان است ... دیگر گرفتن دهه و اینها مطلب اضافهای است که بحث خودش را دارد ...
اینکه استاد هم فرمودند هیچ فقیهی در مورد حرمت عزادار بودن از حدّی بیشتر حکم نمیدهد از همین جهت است ... فقط توصیه میشود که مراعات کنید تا عموم مؤمنین هم ظرفیت این مقدار عزاداری را داشته باشند ...
یا علی علیهالسلام
حرف آن عالم بزرگوار هم در اصل عزاداری نیست، بلکه دربارهی عرف عزاداری است ... عرف عزاداری یعنی عزاداری که عموم مؤمنین جامعه انجام میدهند ... عموم مؤمنین جامعه که همه یک ظرفیت و بنیه برای تحمل غم و ماتم ندارند ... پس باید حد را نگاه داشت ... کلام آن عالم بزرگوار را از این دید نگاه کنید مگر نه شاید خود ایشان هر روز عزادار اهل بیت علیهمالسلام باشند ... در واقع دین ما دین عزاداری نیست ولی ما در دورهای از دهر به دنیا آمدهایم که حدود ۱۴۰۰ سال است که اهل بیت علیهمالسلام در ماتم و اندوه هستند ... احتمالاً بعد از ظهور که انتقام محقق بشود با توجه به اینکه فرج و گشایش کار مؤمنین در قیام حضرت قائم علیهالسلام است دیگر دورهی غم و اندوه به این شدت و گستردگی به سر بیاید تا بعد خدا چه بخواهد ...
بنابراین شما و ما هر کدام باید سعی کنیم تا میتوانیم با اهل بیت علیهمالسلام همدل شویم و در این دوره این همدلی به صورت عزادار بودن برای مصائب ایشان است ... دیگر گرفتن دهه و اینها مطلب اضافهای است که بحث خودش را دارد ...
اینکه استاد هم فرمودند هیچ فقیهی در مورد حرمت عزادار بودن از حدّی بیشتر حکم نمیدهد از همین جهت است ... فقط توصیه میشود که مراعات کنید تا عموم مؤمنین هم ظرفیت این مقدار عزاداری را داشته باشند ...
یا علی علیهالسلام
فرمایش شما کاملا صحیح است ، عرض بنده نیز در مورد تحمیل این عزاداری بیش از حد به جامعه است، بعضی از هیئات در طول سال بیش از ده دهه مجلس عزاداری می گیرند، و توقع دارند جامعه نیز از آنان تبعیت کند، این پذیرفتنی نیست و
آیه الله شبیری زنجانی شب اول هر ماه در دفترشان یک ساعت به ظهر روز پنجشنبه هر هفته در دفترشان مجلس روضه برقرار می کنند، فرمایش ایشان در این باره است که این جریان نباید عرف شود تا جامعه توان کشش آن را نداشته باشد چون توان همه در این باره یکسان نیست
سلام علیکم،
میشود لطفاً تفاوت آنها را بیان کنید؟ در سالروز وفات یا شهادت به چه دلیل دیگری بجز یادآوری مصائب عزاداری میشود؟
مثلاً در خبر آمده که حضرت امام این زمان علیهالسلام فرمودهاند که از وقتی از مصائب مادرشان مطلع شدند دیگر هرگز نخندیدند (اگر خبر صحت داشته باشد که البته به این معنی هم نخواهد بود که اصلاً حضرت از بعد ار آن لبخند هم نزده باشند)، یا اینکه از سنتهای ایشان هست که هر صبح و غروب برای جدشان گریه کنند یا باز داریم که کل یوم عاشوراء یا اینکه امام سجاد علیهالسلام هر وقت که مثلاً آب میدیدند گریه میکردند و ... و ... . به نظر شما تفاوت ماهوی و اصولی بین این عزادار بودنها و عزاداری در یک روز خاص از سال در چیست؟
یا علی علیهالسلام
سلام
شما خودتان فرق اين دو را فرمودين
هروقت با اينكه در يك تاريخ مشخص اقدام به عزاداري يا تالم كنه قطعا" متفاوته
در قسمت اول شما فرموده اید (که موارد مشابه هم زیاد دارد که از بحث سالگرد حضرت زهرا (س) خیلی خطرناکتر است) بنده بر این فرمایش سند خواستم
بله متوجه منظورتون الآن شدم
اطاعت بنده هم حتما" مواردي رو اشاره ميكنم
اما براي اينكه طول عرض بحث زياد نشه الآن منتظز اسناد شما ميمونم
حدس و گمان نیست آدرس دادم خدمتتاناز موضوع نماز و موضوعات مشابه می توان نتیجه گرفت که شرایط چگونه بوده است، چرا حضرت فدک را پس نگرفتند، چرا در کوفه در خطبه ای متعدد جریان سقیفه را رد نکردند در یک خطبه آنهم آخرش فرمودند شقشقیه ، چرا ، جواب تمام این چراها را شرایط زمان می دهد
ميتوان نتيجه گرفت ميتوان نتيجه هم نگرفت
فدك را پس نگرفت چون هنوز هم روي آن بحث است و جامعه اسلامي به يك اتفاق نظر در موردش نرسيده اند و همينطور سقيفه
اميرالمومنين ( ع ) آشوب ساز تر از آن كه برگرداندن بيت المال بود را عنوان نمود و پايش ايستاد تا به شهادت رسيد ، آنوقت شما از چيزهاي ساده اي مثل جريان فدك بعنوان يك موضوع خطرساز نام ميبريد؟
فتوا نیست ، این بحث عقلی است ، ایشان هم فتوا نداده اند که گرفته ده های متعدد حرام است یا دهه محسنیه گرفتن حرام است یک توصیه است که ایشان فرموده اند ادله آن راه بیان کرده اند
حرف این است کار به افراط ( دهه های متعدد) و تفریط ( انکار عزادای از اصل) نکشد
در مورد ايشون هيچ بحثي ندارم
اما فكر نميكنيد موضوع به اين مهمي كه به انكار خواهد انجاميد ، بيشتر از توصيه به فتوا نياز دارد؟ من احساس كردم ايشون با درايت علمي خودشون فتوا داده اند كه شما ميفرمائيد خير ، فقط توصيه بوده
جريان داره ميشه مثل شعار اتحاد شيعه و سني كه به يكي از نمايندگان محترم مجلس ميگفتم اگر اينقدر اتحاد و اتحاد ميكنيد ، چرا لعن خلفا رو جرم نميكنيد تا ريشه نفاق امت اسلام برچيده شود و توپ در زمين طرف مقابل باشد
خوب از 10سال قبل تا الآن منتظر جواب اين دوستم هستم
سلام بر برادر عزیزم
میزان همدردی کردن با اهل بیت علیهمالسلام به ظرفیت افراد بستگی دارد ... این یک اصل است که شیعیان باید تلاش کنند هر چه بیشتر در خوشیهای ایشان خوش و در عزاهای ایشان عزادار باشند ... این یعنی همسو شدن با ایشان ... این زمینهی حبّ و بغض و تولی و تبری است که روح دین است
در شعری که امام رضا علیهالسلام به ابیات آن شاعر دلسوخته اضافه کردند اینطور آمده بود که و قبری است به طوس که وای از غم جانکاهش تا زمانی که قائم قیام کند و آن غمها را بزداید ... حالا اگر کسی هر روز بخاطر غم جانکاهی که امام رضا علیهالسلام دارند عزادار غربتشان باشد آیا افراط است؟ خیر! اگر مراعات ظرفیت خودش را بکند خیر! یا امام زمان علیهالسلام که هر صبج و شام بر امام حسین علیهالسلام گریه میکنند و یا اینکه کل یوم عاشورا است و وارد شده که هر روز زیارت عاشورا بخوانید (در حکایت سید رشتی که در مفاتیح هم هست امر امام زمان علیهالسلام است) حالا اگر کسی هر روز عزادار امام حسین علیهالسلام باشد و نه فقط در دههی اول محرم و چند روز دیگر از محرم و صفر آیا چنین کسی افراطی است؟ باز هم خیر اگر مراعات ظرفیت خودش را بکند و آنچنان خود را به سختی نیاندازد که از اصل دینداری و عزاداری بیفتد ...
حرف آن عالم بزرگوار هم در اصل عزاداری نیست، بلکه دربارهی عرف عزاداری است ... عرف عزاداری یعنی عزاداری که عموم مؤمنین جامعه انجام میدهند ... عموم مؤمنین جامعه که همه یک ظرفیت و بنیه برای تحمل غم و ماتم ندارند ... پس باید حد را نگاه داشت ... کلام آن عالم بزرگوار را از این دید نگاه کنید مگر نه شاید خود ایشان هر روز عزادار اهل بیت علیهمالسلام باشند ... در واقع دین ما دین عزاداری نیست ولی ما در دورهای از دهر به دنیا آمدهایم که حدود ۱۴۰۰ سال است که اهل بیت علیهمالسلام در ماتم و اندوه هستند ... احتمالاً بعد از ظهور که انتقام محقق بشود با توجه به اینکه فرج و گشایش کار مؤمنین در قیام حضرت قائم علیهالسلام است دیگر دورهی غم و اندوه به این شدت و گستردگی به سر بیاید تا بعد خدا چه بخواهد ...
بنابراین شما و ما هر کدام باید سعی کنیم تا میتوانیم با اهل بیت علیهمالسلام همدل شویم و در این دوره این همدلی به صورت عزادار بودن برای مصائب ایشان است ... دیگر گرفتن دهه و اینها مطلب اضافهای است که بحث خودش را دارد ...
اینکه استاد هم فرمودند هیچ فقیهی در مورد حرمت عزادار بودن از حدّی بیشتر حکم نمیدهد از همین جهت است ... فقط توصیه میشود که مراعات کنید تا عموم مؤمنین هم ظرفیت این مقدار عزاداری را داشته باشند ...
یا علی علیهالسلام
سلام
مطلب شيوا و خواندني بود
اما سرورم ، تحميل اعتقاد و عمومي كردن سليقه يك قشر كه قلت و كثرتش فقط حدسي است ، نوعي بي عدالتي است
فرمایش شما کاملا صحیح است ، عرض بنده نیز در مورد تحمیل این عزاداری بیش از حد به جامعه است، بعضی از هیئات در طول سال بیش از ده دهه مجلس عزاداری می گیرند، و توقع دارند جامعه نیز از آنان تبعیت کند، این پذیرفتنی نیست و
آیه الله شبیری زنجانی شب اول هر ماه در دفترشان یک ساعت به ظهر روز پنجشنبه هر هفته در دفترشان مجلس روضه برقرار می کنند، فرمایش ایشان در این باره است که این جریان نباید عرف شود تا جامعه توان کشش آن را نداشته باشد چون توان همه در این باره یکسان نیست
و همچنان در مقابل حرف حق تسليمم
شما خودتان فرق اين دو را فرمودين هروقت با اينكه در يك تاريخ مشخص اقدام به عزاداري يا تالم كنه قطعا" متفاوتهسلام
سلام علیکم برادر،
حقیر فرقی را گفتم ولی از شما فرق ماهوی آن دو را خواستم ... مثلاً اگر حقیر از شما بپرسم که چه چیزی در سالگرد هست که در ماهگرد و در هفتهگرد و در روزگرد نیست شما چه جوابی دارید که بدهید؟
یا علی علیهالسلام
سلام
...
اما سرورم ، تحميل اعتقاد و عمومي كردن سليقه يك قشر كه قلت و كثرتش فقط حدسي است ، نوعي بي عدالتي است
سلام علیکم و رحمة الله
منظورتان از حدسی بودن قلت و کثرت را متوجه نشدم ... در مورد بیعدالتی بودن عرف کردن کاری که بهتر است عرف نشود هم اطمینان ندارم خصوصاً که مسألهای مانند ایجاد عرفیات معمولاً کار یکی دو نفر نیست ...
به نظر حقیر ایدهآل این است که همه به نهایت همدلی با اهل بیت علیهمالسلام برسند و این کار نیاز به یک برنامهریزی فرهنگی-اعتقادی قوی و تدریجی در طول سالیان و دههها دارد ... خیلیها فکر میکنند دارند همین کارهای فرهنگی-اعتقادی را انجام میدهند و متوجه نیستند که دارند فشار بیش از حدّ به برخی دیگر میآورند چه آنکه افراد تنها تحت تأثیر تعالیم ایشان نیستند و مسائل دیگری هم در فرهنگ و اعتقادات و نگاه ایدئولوژیک ایشان مؤثر است ... در اینجاست که کسانی که خواصّ جامعه هستند وقتی خطر را احساس میکنند به مشغولین به این کارهای فرهنگی-اعتقادی تذکر میدهند که مراقب باشید از قضا سرکنگبین صفرا نیفزاید. آن مشغولین هم که هدفشان مشخص است گوش میدهند و نیازی به فتوا ندارند، چون کسی که به دنبال نوکری کردن برای مولای خودش هست این هم برایش مهم است که خرابکاری نکند
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم برادر،
حقیر فرقی را گفتم ولی از شما فرق ماهوی آن دو را خواستم ... مثلاً اگر حقیر از شما بپرسم که چه چیزی در سالگرد هست که در ماهگرد و در هفتهگرد و در روزگرد نیست شما چه جوابی دارید که بدهید؟
یا علی علیهالسلام
سلام عزيز
شما سروري
حالا بيشتر متوجه سوال شما شدم كمي اطلاعات بنده رو عفو بفرمائيد
در جواب شما عرض ميكنم كه در همه اين موارد يك موضوع مشترك است و آن داغ از دست دادن يك عزيز است كه شامل زماني خاصي نميشود
ولي ايا چيزي به اسم سالگرد و ماهگرد و هفته گرد و روزگردي وجود داشته يا نه ؟ يا از ابداعات بعد از ائمه ( ع ) است؟
سلام علیکم و رحمة الله
منظورتان از حدسی بودن قلت و کثرت را متوجه نشدم ... در مورد بیعدالتی بودن عرف کردن کاری که بهتر است عرف نشود هم اطمینان ندارم خصوصاً که مسألهای مانند ایجاد عرفیات معمولاً کار یکی دو نفر نیست ...
به نظر حقیر ایدهآل این است که همه به نهایت همدلی با اهل بیت علیهمالسلام برسند و این کار نیاز به یک برنامهریزی فرهنگی-اعتقادی قوی و تدریجی در طول سالیان و دههها دارد ... خیلیها فکر میکنند دارند همین کارهای فرهنگی-اعتقادی را انجام میدهند و متوجه نیستند که دارند فشار بیش از حدّ به برخی دیگر میآورند چه آنکه افراد تنها تحت تأثیر تعالیم ایشان نیستند و مسائل دیگری هم در فرهنگ و اعتقادات و نگاه ایدئولوژیک ایشان مؤثر است ... در اینجاست که کسانی که خواصّ جامعه هستند وقتی خطر را احساس میکنند به مشغولین به این کارهای فرهنگی-اعتقادی تذکر میدهند که مراقب باشید از قضا سرکنگبین صفرا نیفزاید. آن مشغولین هم که هدفشان مشخص است گوش میدهند و نیازی به فتوا ندارند، چون کسی که به دنبال نوکری کردن برای مولای خودش هست این هم برایش مهم است که خرابکاری نکند
یا علی علیهالسلام
سلام بر شما
و همچنان در مقابل حرف حساب سر تعظيم فرود ميآورم
ولي 2 ضميمه
1- منظورم از قلت و كثرت اين بود كه گاهي بجاي همه ميگوئيم همه ارادتمند اهل بيت هستند ، در صورتيكه اين يك حدس است و نه آماري گرفته شده و نه رفراندمي برگزار شده پس بعضي از دوستان كه پيام خصوصي ( در ايميل بنده ) فرستادند كه همه ايران ارادتمند حضرت زهرا هستند به اين استدلال توجه كنند و نصايح بزرگاني چون آيت الله زنجاني رو بجان بخرند
2-فقط سوالم اين هست ( كه البته تاپيك جداگانه اي ميطلبد ) چرا نوكري ؟ چرا شاگردي نباشد؟ معصومين نوكر ميطلبند يا شاگرد ؟ احساس ميكنم در اينجا غلبه فرهنگ هند و شرق دور اثر نامطلوبي بر مذهب ما داشته
شما سروريسلام عزيز
حالا بيشتر متوجه سوال شما شدم كمي اطلاعات بنده رو عفو بفرمائيد
در جواب شما عرض ميكنم كه در همه اين موارد يك موضوع مشترك است و آن داغ از دست دادن يك عزيز است كه شامل زماني خاصي نميشود
ولي ايا چيزي به اسم سالگرد و ماهگرد و هفته گرد و روزگردي وجود داشته يا نه ؟ يا از ابداعات بعد از ائمه ( ع ) است؟
سلام علیکم برادر و رحمة الله و برکاته،
تعریف روز و هفته و ماه و سال مطابق تعالیم خود اهل بیت علیهمالسلام هست و ظاهراً دوری بودن آنها متناسب با خلقت آسمانها و زمین و در نتیجه حقیقی است (یعنی اعتباری نیست) ... پس به زعم شخصی حقیر و صرفاً از جهت همفکری اینطور به نظرم رسید که به خودی خود فرقی میان روزگرد و هفتهگرد و ماهگرد و سالگرد نیست و همهی آنها میتوانند درست باشند و اگر سالگرد عرف شده است از همان جهت ساده ساختن عرفیات است ... البته اینکه عموم مسائل شرعی ما مانند شب قدر و عید فطر و عید قربان هم سالیانه هستند میتواند همین مطلب را نشان دهد، ولی در عین حال اینکه مثلاً یکی از چهار عید اصلی شیعیان عید جمعه است که هر هفته تکرار میشود و اینکه نماز اصلش یک رکعت است ولی هر روز در زمانهای مشابه انجام میشود نشان میدهد که دوری بودن روزها و هفتهها هم حالی از وجه نیست ... اما آنجا که بحث واجبات است طبیعی است که خداوند آنرا حداقل صورت عرف مؤمنین قرار داده است که کمتر از آن مجاز نیست ... مثل اینکه اگر کسی بگوید فقط نماز صبحها را میخوانم پذیرفته نیست ... باقی اینکه عرف تا چقدر پیش برود بستگی به ظرفیت مردم دارد و معرفت ایشان و دوری ایشان از غفلت ... مثلاً شاید در زمان جنگ که مرگ در یک قدمی است دلها آنقدر متوجه خدا باشد که برخی از دعاها و زیارتها و عزاداریها و غیره را بشود علیالدوام داشت و جوّ عمومی هم پذیرای آن باشد، گرچه همانجا هم باید مراقب تازهواردها بود چون آنها عادت به این فضا ندارند ... اینکه کل یوم عاشورا احتمالاً عرف کسانی است که ظرفیت زیادی برای عزاداری دارند ... ولی این عرف باید عرف همان دسته از خواص هم باقی بماند و در نتیجه باید این عزاداریها جنبهی خصوصی داشته باشد و نه عمومی ...
در پناه خدا باشید
یا علی علیهالسلام
سلام بر شما
...
1- منظورم از قلت و كثرت اين بود كه گاهي بجاي همه ميگوئيم همه ارادتمند اهل بيت هستند ، در صورتيكه اين يك حدس است و نه آماري گرفته شده و نه رفراندمي برگزار شده پس بعضي از دوستان كه پيام خصوصي ( در ايميل بنده ) فرستادند كه همه ايران ارادتمند حضرت زهرا هستند به اين استدلال توجه كنند و نصايح بزرگاني چون آيت الله زنجاني رو بجان بخرند
سلام علیکم برادر و رحمة الله
بله حق با شماست ... آنها که چنان ایمیلهایی میزنند این حرف را بر مبنای جامعهی آماری محدود اطراف خودشان میزنند، در واقع عموم مردم همینطور هستند و مذهبیهای مردم هم همینطور هستند ... قبلاً که شهرها و آبادیها کوچکتر بودند این رویکرد مشکلی هم ایجاد نمیکرد و راحت میشد گفت که فلان شهر یا آبادی متدین هستند و مثلاً عزاداریهایشان قوی یا سبک است و خلاصه جوّی خیلی دینی دارند یا خیر ... اما الآن که تعداد افراد حاضر در شهرهای بزرگ خیلی خیلی زیاد هست و هر کسی تنها با دستهای از مردم آن ارتباط دارد بسته به اینکه این دسته را چطور بین آن مردم انتخاب کرده باشد نگاهش میتواند تغییر کند ...
مثلاً یک نفر که صبح تا شب در مسجد است و دوستانش هممسجدیهایش هستند و کارش هم رفتن به مثلاً سر کار و مسجد و خانه هست و جای خاصی نمیرود احتمالاً فقط آدمهای مذهبی را میبیند و افراد غیرمذهبی به نظرش در اقلیتی شدید هستند ... برعکس کسانی که گذرشان به مسجد نمیافتد و تنها با افرادی مانند خودشان دمخور هستند گمان میکنند که اگر مثلاً رفراندوم انجام شود ۹۹٪ مردم رأی به نبود اسلام و جمهوری اسلامی میدهند ... به همین دلیل تشخیص عرف جامعه دیگر کار سادهای نیست، حق با شماست، این یعنی رعایت کردن عرف جامعه برای کسانی که مخاطبان عام دارند مثل صدا و سیما کار سختی است، اما حتی تشخیص عرف متدینین برای اینکه برای ایشان در مساجد برنامهریزی شود هم کار سادهای نیست ... به همین خاطر است که یک مسجد میروید میبینید هر چهارشنبه از بعد از نماز مغرب تا ۱۱ شب بعد از درس اخلاق عزاداری سنگین دارند و مطالبی را میگویند که در برخی مساجد دیگر در دههی اول محرم هم نه آنقدر عزاداری میشود و نه آنقدر مصیبتها باز میشوند ... بعضی جاها در مساجد روایات سنگین میخوانند و برخی جاها مسائل را خیلی ساده بیان میکنند با این نگاه که اگر کمی مطالب باز شوند مردم ممکن است هنگ کنند ... بر همین اساس هم برخی افراد انتخاب میکنند که مثلاً برای سخنرانی یا برای عزاداری کدام مسجد بروند یا کدام مسجد بیشتر بروند و کجا کمتر بروند ...
این هم از ابتلائات بزرگ شدن شهرها در حدّ شهر-کشور است ... در همین تهران جمعیت بیش از جمعیت بسیاری از کشورهاست!
2-فقط سوالم اين هست ( كه البته تاپيك جداگانه اي ميطلبد ) چرا نوكري ؟ چرا شاگردي نباشد؟ معصومين نوكر ميطلبند يا شاگرد ؟ احساس ميكنم در اينجا غلبه فرهنگ هند و شرق دور اثر نامطلوبي بر مذهب ما داشته
این هم مراتب دارد، حق با شماست، با توجه به عرفی که با ایشان زندگی میکنیم باید کلمات را انتخاب کنیم ... در عرف جامعهی ما کلمهی نوکر و ارباب پذیرفته شده نیست و میگویند باید عزت نفس داشت، ولی هستند عرفهای متدینین که این کلمات را میپسندند و آنرا مبطل عزت خود نمیدانند که خود را نوکر حلقهبهگوش اهل بیت علیهمالسلام بدانند. حقیر هم ابتدا شنیدن این مطالب برایم سنگین بود ولی بعد دیدم خالی از وجه هم نیستند ... البته دلیل قرآنی هم دارد، وقتی که بدانیم ایشان بر ما ولایت دارند و ولایت در قرآن تعریف شده است که ایشان بر ما از خود ما اولیتر هستند ... این اولیتر بودن بر ما نسبت به خود ما به نوعی همان ارتباط مولا و عبد است ... این ارتباط با یک قید اضافه برای فرند نسبت به والدینش هم هست ... اینکه نوکری کردن برای والدین نباید جایی به ایستادن جلوی خدا و خلفای خدا منجر شود
در پناه خدا باشید :Gol:
یا علی علیهالسلام
حالا بعد از اين توضيحات مبسوط لطفا" يكي از دوستان محبت كنه و جواب سوال بنده رو بصورت يك متن متمركز و پالايش شده و بدون تعصب ارائه كنه
سلام علیکم برادر و رحمة الله
بله حق با شماست ... آنها که چنان ایمیلهایی میزنند این حرف را بر مبنای جامعهی آماری محدود اطراف خودشان میزنند، در واقع عموم مردم همینطور هستند و مذهبیهای مردم هم همینطور هستند ... قبلاً که شهرها و آبادیها کوچکتر بودند این رویکرد مشکلی هم ایجاد نمیکرد و راحت میشد گفت که فلان شهر یا آبادی متدین هستند و مثلاً عزاداریهایشان قوی یا سبک است و خلاصه جوّی خیلی دینی دارند یا خیر ... اما الآن که تعداد افراد حاضر در شهرهای بزرگ خیلی خیلی زیاد هست و هر کسی تنها با دستهای از مردم آن ارتباط دارد بسته به اینکه این دسته را چطور بین آن مردم انتخاب کرده باشد نگاهش میتواند تغییر کند ...
مثلاً یک نفر که صبح تا شب در مسجد است و دوستانش هممسجدیهایش هستند و کارش هم رفتن به مثلاً سر کار و مسجد و خانه هست و جای خاصی نمیرود احتمالاً فقط آدمهای مذهبی را میبیند و افراد غیرمذهبی به نظرش در اقلیتی شدید هستند ... برعکس کسانی که گذرشان به مسجد نمیافتد و تنها با افرادی مانند خودشان دمخور هستند گمان میکنند که اگر مثلاً رفراندوم انجام شود ۹۹٪ مردم رأی به نبود اسلام و جمهوری اسلامی میدهند ... به همین دلیل تشخیص عرف جامعه دیگر کار سادهای نیست، حق با شماست، این یعنی رعایت کردن عرف جامعه برای کسانی که مخاطبان عام دارند مثل صدا و سیما کار سختی است، اما حتی تشخیص عرف متدینین برای اینکه برای ایشان در مساجد برنامهریزی شود هم کار سادهای نیست ... به همین خاطر است که یک مسجد میروید میبینید هر چهارشنبه از بعد از نماز مغرب تا ۱۱ شب بعد از درس اخلاق عزاداری سنگین دارند و مطالبی را میگویند که در برخی مساجد دیگر در دههی اول محرم هم نه آنقدر عزاداری میشود و نه آنقدر مصیبتها باز میشوند ... بعضی جاها در مساجد روایات سنگین میخوانند و برخی جاها مسائل را خیلی ساده بیان میکنند با این نگاه که اگر کمی مطالب باز شوند مردم ممکن است هنگ کنند ... بر همین اساس هم برخی افراد انتخاب میکنند که مثلاً برای سخنرانی یا برای عزاداری کدام مسجد بروند یا کدام مسجد بیشتر بروند و کجا کمتر بروند ...
این هم از ابتلائات بزرگ شدن شهرها در حدّ شهر-کشور است ... در همین تهران جمعیت بیش از جمعیت بسیاری از کشورهاست!این هم مراتب دارد، حق با شماست، با توجه به عرفی که با ایشان زندگی میکنیم باید کلمات را انتخاب کنیم ... در عرف جامعهی ما کلمهی نوکر و ارباب پذیرفته شده نیست و میگویند باید عزت نفس داشت، ولی هستند عرفهای متدینین که این کلمات را میپسندند و آنرا مبطل عزت خود نمیدانند که خود را نوکر حلقهبهگوش اهل بیت علیهمالسلام بدانند. حقیر هم ابتدا شنیدن این مطالب برایم سنگین بود ولی بعد دیدم خالی از وجه هم نیستند ... البته دلیل قرآنی هم دارد، وقتی که بدانیم ایشان بر ما ولایت دارند و ولایت در قرآن تعریف شده است که ایشان بر ما از خود ما اولیتر هستند ... این اولیتر بودن بر ما نسبت به خود ما به نوعی همان ارتباط مولا و عبد است ... این ارتباط با یک قید اضافه برای فرند نسبت به والدینش هم هست ... اینکه نوکری کردن برای والدین نباید جایی به ایستادن جلوی خدا و خلفای خدا منجر شود
در پناه خدا باشید :Gol:
یا علی علیهالسلام
بسيار متين و شيوا و بدور از تعصب ، راهنمايي كرديد
با سپاس و آرزوي توفيق براي شما
استعلامي هم از سايت اسلام كوئست كردم كه پاسخي مشابه جواب ساير دوستان به شرح ذيل داده شد
class: cms_table | |
---|---|
[TD="colspan: 2 | align: right"]سلام[/TD] |
[TD="colspan: 2 | align: right"] آقای محترم پرسش شما با مضمون ذیل پاسخ داده شد.[/TD] |
[TD="colspan: 2 | align: right"] آیا امیرالمومنین ع و حسنین ع و طبعا سایر ائمه ، برای مادر سادات شیعی ، سالگرد ارتحال یا شهادت برگزار میکردند یا خیر؟ حتی بصورت شخصی و یکنفره[/TD] |
[TD="colspan: 2 | align: right"] پاسخ اجمالی[/TD] |
[TD="colspan: 2"] آنچه در زمینه برپایی مجالس عزا برای امامان(ع) میتوان گفت؛ این است که در منابع روایی و حدیثی شیعه، در زمینۀ اقامه عزا و سوگواری برای امام حسین(ع)، جایگاه ویژهای در نظر گرفته شده است. اما در ارتباط با دیگر امامان، روایت و سند تاریخی وجود ندارد که در روز شهادت امامی، عزای عمومی در جامعۀ اسلامی اعلام شود، تا چه رسد به اربعین. اما اگر مراسم عزایی برای امامی برگزار میشود، شاید بتوان آنرا از باب تعظیم شعائر مطلوب دانست، به شرط آنکه: | |
الف. این عزاداریها تا اندازهای پررنگ نباشد که عزاداری امام حسین(ع) که روایات فراوانی، تاکید ویژه بر آن نمودهاند، به تدریج کم رنگ شده و مانند یکی از دیگر عزاداریهای مشابه به شمار آید. | |
ب. همچنین نباید آنگونه رفتار شود که با تاسیس دههها و اربعینهای جدیدی که در روایات، هیچ اشاره و تاکیدی بر آن نشده است، به تدریج افراد معتقد به مذهب را در طول سال، همواره سیاه پوش، عزادار و در محدودیت نشان داده و به دنبال آن، این تفکر را در جامعه القا نمود که مذهبی شدن مترادف با صرف نظر از هرگونه شادی و خوشحالی است. | |
[/TD] | |
[TD="width: 70%"][/TD] | |
[TD="width: 30%"] --------------------------------------------------------[/TD] | |
[TD="colspan: 2 | align: right"] پاسخ تفضیلی[/TD] |
[TD="colspan: 2"] آنچه در زمینه برپایی مجالس عزا برای امامان(ع) میتوان گفت؛ این است که در منابع روایی و حدیثی شیعه، در زمینۀ اقامه عزا و سوگواری برای امام حسین(ع)، جایگاه ویژهای در نظر گرفته شده است. به گونهای که امامان بعد از آن حضرت، ده روز اول محرم را در حال حزن و اندوه به سر میبردند و در منازل خود به یاد امام حسین و یارانش به سوگ مینشستند[1] و شعرا در سوگ سیدالشهدا و یارانش شعر میسرودند.[2] اما در ارتباط با دیگر امامان، هیچ روایت و سند تاریخی وجود ندارد که روز شهادت امامی، به عنوان عزای عمومی اعلام شود، تا چه رسد به اربعین. | |
در همین راستا در روایتی تصریح شده است که در زمان امام صادق(ع)، شیعیان تنها ایام سالگرد شهادت امام حسین(ع) را عزای عمومی میدانستند و چنین عزایی را حتی در مورد شهادت پیامبر اکرم(ص)، امیر المؤمنین(ع)، فاطمۀ زهرا(س) و امام حسن(ع) نداشتند.[3] | |
به هرحال، اگر مراسم عزایی برای امامی برگزار میشود، شاید بتوان آنرا از باب تعظیم شعائر مطلوب دانست، اما واقعیت این است که جز در مورد عزای امام حسین(ع) روایت خاصی در برپایی مراسم عزا وجود ندارد، مگر آنچه تنها در یک مورد از وصیت امام باقر(ع) برای اقامۀ عزاداری برای ایشان در منطقۀ منی، آن هم تنها به مدت ده سال وارد شده است[4] که آن هم به دلیل محدودیت زمانی و مکانی اعلام شده در روایت، نمیتواند به صورت عمومی مورد استناد قرار گیرد. | |
آنچه را که در این مقال میتوان گفت؛ این است که شاید دلیل خاصی در این همه تاکید برای عزای امام حسین وجود داشته باشد، و آن استثنایی بودن قیام عاشورا و ایثار و از خود گذشتگی امام حسین(ع) و یارانش بوده است. برپا نکردن مجلس عزا در سیره ائمه، برای دیگر امامان، و حتی شخص پیامبر اسلام(ص) و حضرت زهرا(س)، حفظ برجستگی نهضت عاشورا و عادی نشدن آن در کنار دیگر عزاداریها است. براستی، اگر قرار باشد برای هر حادثۀ اندوهناک، و نیز هفتم و چهلم آن حوادث مجلس عزا و روضه برگزار نمود، دهههای عزاداری به مناسبت هر شهادت - حتی شهادت غیر امام - ایجاد کرد و ...، با توجه به تعدد و فراوانی این مناسبتها، آیا استثنایی بودن عاشورا و دهۀ محرم کمرنگ نخواهد شد؟! و آیا در طول سال فرصتی نیز باقی خواهد ماند که آنرا به عنوان ایام عزا به شمار نیاورد؟! | |
البته، برخی با استناد به روایات کلی که شیعیان هنگام حزن و اندوه پیشوایان خویش اندوهناک هستند،[5] تلاش نمودهاند تا تمام سالگردها و دههها را توجیه کنند، ولی بر اندیشمندان دینی مخفی نیست که چنین روایاتی نمیتوانند توجیهگر ایجاد زمانهای نوین خاصی برای عزاداری -غیر از دهۀ محرم- باشند. | |
البته، شیعیانی که ارتباط معنوی و علاقۀ درونی ویژهای به پیشوایان خود دارند، حتی در مراسم شور و شعف نیز با یادآوری مصیبتهای وارده بر اهل بیت(ع) اندوهناک میشوند. | |
داود بن کثیر رقى میگوید خدمت امام صادق(ع) بودم، آب خواست و چون نوشید گریست و چشمش غرق اشک شد. سپس فرمود: اى داود خدا قاتل حسین(ع) را لعنت کند، چه اندازه یاد حسین زندگى را ناگوار میکند، من آب سردى ننوشم مگر آنکه یاد حسین کنم. بندهاى نیست که آب نوشد و یاد حسین کند و قاتلش را لعنت کند، مگر آنکه خدا صد هزار حسنه برایش بنویسد، صد هزار گناه وی را پاک کند، صد هزار درجه مامقش بالا بَرد، و گویا صد هزار بنده آزاد کرده و روز قیامت با رخسار درخشان محشور گردد.[6] | |
همانگونه که امیر المؤمنین علی(ع) هنگام خاک سپاری همسرشان زهرای مظلومه(س) خطاب به پیامبر(ص) عرضه داشتند: «اَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَد»[7] اندوه من ابدی و بیپایان خواهد بود، این پیروان نیز همواره دلسوختۀ این مصائب هستند، اما این بدان معنا نیست که تمام سال را ایام فاطمیه قلمداد کرده و با ایجاد برخی محدودیتها، بدعتی در دین به وجود آورند. | |
به هر حال، بدون آنکه بدعتی در اعلام لزوم عزاداری در زمانی خاص ایجاد کنیم، بسیار مطلوب است که در هر فرصت ممکن، مصیبتهای اهل بیت(ع) را به یاد آورده و مانع فراموشی آنها در گذر تاریخ شویم، اما باید به دو نکته توجه کنیم: | |
الف. این عزاداریها تا اندازهای پررنگ نباشد که عزاداری امام حسین(ع) که روایات فراوانی، تاکید ویژه بر آن نمودهاند، به تدریج کمرنگ شده و مانند یکی از دیگر عزاداریهای مشابه به شمار آید. | |
ب. همچنین نباید آنگونه رفتار شود که با تاسیس دههها و اربعینهای جدیدی که در روایات، هیچ اشاره و تاکیدی بر آن نشده است، به تدریج افراد معتقد به مذهب را در طول سال، همواره سیاه پوش، عزادار و در محدودیت نشان داده و به دنبال آن، این تفکر را در جامعه القا نمود که مذهبی شدن مترادف با صرف نظر از هرگونه شادی و خوشحالی است. | |
[/HR] [1]. شیخ صدوق، الامالی، ص 128، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق. | |
[2]. ر. ک: ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبدالحسین، ص 104- 106، باب الثالث، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، 1356ش؛ امالی، ص 128. | |
[3]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 225، انتشارات مکتبه الداوری، قم، بی تا. | |
[4]. کلینی، کافی، ج 5، ص 117، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ش. | |
[5]. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 634، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، 1403 ق. | |
[6]. الامالی، ص 142. | |
[7]. نهج البلاغه، ص 320، انتشارات دار الهجره، قم، بی تا. | |
[/TD] | |
پرسش:
آيا اميرالمومنين( ع ) و حسنين( ع ) وطبعا" ساير ائمه ،براي حضرت زهرا(سلام الله عليها) ،سالگرد شهادت برگزار ميكردند يا خير؟
پاسخ:
در مورد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) وسایر ائمه (علیهم السلام)باید شرایط آن روز را در نظر بگیریم، در بیشتر زمان حضورائمه، حتی برای امام حسین (علیه السلام) نیز گرفتن مراسم امکان پذیر نبود زیرا خفقان اجازه چنین کاری نمی داد تا چه رسد مراسم عزا برای دیگر معصومین(علیهم السلام) مخصوصا حضرت زهرا(سلام الله علیها)كه برگزاري مراسم شهادت ايشان مساوي بود با تخطئه كار خلفاي اوليه
آنچه در آن برهه برای ائمه شیعه مورد تاکید بود گرفتن مراسم عزا برای امام حسین (علیه السلام)بود(1) زیرا تمام تلاش بر این بود که این حماسه از یاد و خاطره ها محو نشود لذا تا فرصتی پیش می آمد و زمینه ای فراهم می شد به این امر توصیه و اقدام میشود. يعني در آن شرايط به حداقل اكتفا مي كردند و حداقل همان زنده نگه داشتن ياد عاشورا بود.
از طرفي نباید فراموش کنیم که حکومت بنی امیه و بنی عباس به هیچ وجه اجازه نمی دادند تا عزای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر قرار شود چون برقراری عزا برای حضرت زهرا (سلام الله علیها)مساوی بود با عدم مشروعیت آنان. زيرا هنگامي كه مشروعيت خلفاي نخستين زير سوال رفت خلفاي بعدي نيز به طريق اولي مشروعيت خود را از دست خواهند داد.
لذا نبايد انتظار داشته باشيم كه مراسم شهادت براي حضرت زهرا(سلام الله علیها) از طرف ائمه معصومين گرفته شود تنها کاری که می شد در آن زمان انجام داد بیان شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)بود
بله در برخي از گزارشها آمده كه گاهی بصورت خصوصی عزادای مي شده است. مثلا خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» نقل کرده اند که امام صادق(علیه السلام) در عزای مادرشان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) چنان میگریستند که محاسنشان از اشک چشمان مبارکشان تر میشد.(2)
شايد اين سوال مطرح شود در زمان خلافت حضرت علي(علیه السلام) كه خفقان نبود چرا ايشان مراسمي را در سالگرد شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) برگزار نكردند؟
بايد گفت: شرایطی که در زمان حضرت علی(علیه السلام) حاکم بود نیز اجازه چنین کاری را به ایشان نمی داد شاید جریان نماز تراویح را شنیده باشید
در زمان زمامداری امام علی (علیه السلام) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح» منصوب کند، تا در شبهای ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول (صلی الله علیه واله وسلم)است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است. آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
خبر به گوش حضرت علی (علیه السلام)رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش حسن مجتبی (علیه السلام) را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را میخواهند نابود کنند.(3)
با وجودی که امام علی (علیه السلام) مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خوانده شود،مردم حاضر نشدند از سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی (علیه السلام) باشند.
این تازه کوفه است که به اصطلاح همه در لشکر حضرت علی (علیه السلام) بودند. .یکی از دلایل بر نگرداندن فدک نیز همین بود، مردم کوفه حضرت علی(علیه السلام) را بر عثمان ترجیح می دادند ولی برای عمر و ابابکر مقام ویژه ای قائل بودند، آیا با این شرایط که در نماز تراویح هم حرف حضرت را قبول نمی کردند چون عمر گفته بود، شرایط اجازه مراسم برای حضرت زهرا (سلام الله علیها)را داشت که مستقیما شخص خلیفه دوم در معرض اتهام و جرم بود؟
لذا اگر چه در زمان حضور ائمه (عليهم السلام) به دلايلي اكتفا به برقراري عزاي امام حسين (علیه السلام) مي شده اما در جائيكه شرايط اجازه داد همانند زمان ما مي توان به عنوان تعظيم شعائر براي ساير معصومين(عليهم السلام) نيز مجلس عزا برگزار كرد. اين گفته را حديث زير نيز تقويت مي كند آنجا كه مي فرمايد: شیعیان هنگام حزن و اندوه پیشوایان خویش اندوهناک هستند،(4)
البته بايد توجه داشت كه در برگزاري مراسم كار به افراط نكشد و دهه سازي هاي پي درپي از ارزش عزاداري ماه محرم كم نكند در اين زمينه فرمايش آيه الله العظمي شبيري زنجاني خواندني است. ايشان روز چهارشنبه (۲۱/۱۲/۹۲) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبههای حوزه علمیه قم که در دفتر ایشان حضور داشتند، ترویج دهههای پیاپی عزاداری را زمینهساز رویگردانی جامعه از عزای اهلبیت(علیهمالسلام) دانستند و گفتند:
همینطور پشت سر هم دهه درستکردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد. افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد.
ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عدهای امروزه با افراط در عزاداریها، زمینه هتک حرمت را فراهم میکنند فرمودند:
این افراد در این زمینه مسئولند. آیا واقعا کسی که مدعی محب اهلبیت(علیهمالسلام) بودن است موظف به چنین کارهایی است؟!
این فقیه وارسته با تاکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص میدهد و مسألهای شرعی نیست، خاطرنشان کردند: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداریها وجود ندارد.
از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهلبیت(علیهمالسلام) خلاف شرع است، اما اینکه چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.
ایشان افزودند: عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت میشود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص میکند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.
امروزه برخی از منبریها و بعضی از مداحهای بیتقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج میکنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟
كليدواژه: مراسم عزاداري، فاطمه زهرا، سيره حضرت علي و حسنين عليهم السلام،
منابع:
1. شیخ صدوق، الامالی، ص 128، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
2. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص۴۴۲
3. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج۱۲، ص ۲۸۲.
4. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 634، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، 1403 ق.