رساله حقوق امام سجاد(ع)----حق معنوى امام جماعت
تبهای اولیه
در بعد قانون شناسى و قانونگذارى نيز ضعف هايى دارد كه اگر با رساله حقوق امام سجاد (ع) مقايسه شود و عنصر زمان و ظرفيت ونيازها نيز ملاحظه گردد، اوجهاى آن رساله و كاستيهاى دست نوشته هاى بشر متمدن اين عصر آشكار خواهد شد[/][="]![/]
[/]در اين تايپك رساله حقوق حضرت سجاد(ع) را دنباله دار به بحث مي گذاريم.
ادامه دارد....
[/]
آگاه باش ! كه خداوند بر تو حقوقى دارد. درباره حركت و سكون و هر جايگاهى كه در آن قدم نهى و براى هر عضوى از اعضاى تحت فرمان تو و هر ابراز و امكاناتى كه آنها را به استخدام در مى آورى[/][="] .[/][/]
گر حقوق الهى ناديده گرفته شود و انسان موجودى غير مسوول و بى هدف و فاقد تكليف به شمار آيد در آن صورت پايبندى وى به ساير حقوق فردى و اجتماعى لغو و بيهوده مى نمايد و هيچ قانون و تكليفى ضمانت اجرا ندارد[/][="].
[/]
[/][=arial][="]خداوند براى نماز، روزه ، انفاق و پرداخت حقوق مالى ، هديه و ساير افعال بر عهده تو حقوق و قوانينى نهاده است[/]
[/][=arial][="]
ادامه دارد...
[/][/]
1 - حق سياستگذاران و سياستمداران و اداره كنندگان نظام اجتماعى .
2 - حق معلمان و سرپرستان علمى و فرهنگى .
[/][="]3- [/][="]حق مولا بر بنده . البته هر مربى و اداره كننده اى خود امام و پيشوايى به شمار مى آيد و حقوقى دارد[/][="].[/]
[/]1 - حق رعايا و افراد جامعه كه به قانون فرمانروا و حاكم گردن مى نهند.
2 - حق نيروهاى تحت تعليم و شاگردان ، زيرا كسى كه چيزى را نمى داند و در مقام دانشجويى بر آمده رعيت فرد عالم به حساب مى آيد.
3 - حق كسانى كه تو اختيار دار آنانى مانند زنان و يا كسانى كه مملوك تواند[/][="].
ادامه دارد...
[/]
مولا و سرپرستى كه اكنون از الطاف او بهره ورى كسى كه به تو احسان كرده آن كه با نداى اذانش تو را به سوى نماز فرا خوانده ،امام جماعت تو، همنشين ، همسايه ، رفيق شريك ، اموال بدهكار، طلبكار، معاشر،
كسى كه عليه تو ادعا دارد، كسى كه تو عليه او ادعا دارى مشورت كننده با تو كسى كه با او مشورت مى كنى نصيحت خواه نصيحت گو.
آنان كه از تو بزرگترند، كسانى كه از تو كوچكترند، كسى كه دست نياز به سوى تو دراز كرده ، آن كس كه به او اظهار نياز مى كنى ، كسى كه با سخن يا رفتار به تو بدى روا داشته و كسى كه دانسته يا ندانسته درباره تو به خشونت رفتار كرده است[/][="] .[/]
[/][/][="]اگر انسان ، خداى خويش را خالصانه پرستش كند، خداوند نيز امور دنيا و آخرت او را كفايت خواهد كرد و آنچه محبوب و مطلوب آدمى است برايش حفظ و تدارك مى كند. [/][/]
و حق زبان ، گوش ، چشم و دست و... را ادا كند آنها را در مسير باطل و پوچ به كار نيندازند و در راستاى استفاده صحيح از اين امكانات خداوند يارى بجويد.[/][/]
[=arial][="]حق زبان و قوانين گفتار [/][/]
آن را از سخنان بيهوده و كم نتيجه و زايان آورى بايد دور داشت . آنچه مشخص مى كند كه كجا بايد سخن گفت و زبان را به كار گرفت عقل است .
جمال انسان عاقل در شيوه گفتار او متجلى است [/]
[/][=arial][="] لا قوة الا بالله العلى العظيم[/][/] و هشدارى است به اين كه براى موفقيت در اين راه بايد از حميت الهى ، بهره گرفت و با استمداد از درگاه او به پيروزى رسيد.
ادامه دارد...
[/]
گوش كانالى است به سوى قلب - مركز ادراك ، تصميم گيرى و تاءثير پذيرى - انسان ، اين كانال را جز بر روى سخنان ارزشى و خير آفرين مگشاى ؛
سخنانى كه يا نتيجه مثبتى براى قلبت به ارمغان آورند و يا اخلاق كريمانه اى را به تو تعليم دهند[/][="].[/][/]
همانا چشم گذرگاه عبرتها و درس آموزيهاست[/][="] .
[/][/]
[="]حق پا، به كارگيرى آن در مسير عزت و دين [/][/]
پا چونان استرى است راهوار كه مى بايست تو را در راه دين و پيروزى در ميدان ارزشها پيش برد و لا قوة الا بالله [/][/]
[/][="]دست ، باز داشتن آن از تجاوز و ناحق [/][/]
كارآيى آن را محدود به واجبات مساز بلكه در ميدان ارزشهاى غير واجب مستحبات - نيز به كارش گير[/][="]![/]
[/]ادامه دارد...
[/]
و اين مهم را از طريق كنترل نگاه عملى سازى ، زيرا چشم بستن از مناظر شهوت انگيز، از مهمترين عوامل مصونيت انسان به شمار مى آيد[/][="].[/][/]
[/][/]
به لطف و رحمت حق ، بيمناك از كجى اعمال خويش و كيفر پروردگار، اميدوار به غفران او و با تضرع به زارى در برابر خدا بايستى و نمازگزارى[/][="] .[/][/]
و در اعماق وجود با او مناجات دارد و آزادى خويش را باز بند گناهانش مى طلبد. ولا قوة الا بالله [/][/]
[/][/]
و اگر با وجود اين حجاب ، اعضاى خويش را از گناه بازدارى و با داشتن روزه ، چشمت نگاه شهوت انگيز كند و قوايت به راه نادرست صرف شود،
چه بسا اين حريم بشكافد و از آن شكاف بيرون افتاده ، آتش مبتلا شوى.
ادامه دارد....
[/][="][/]
سلام علیکم
رساله حقوق امام سجاد علیه السلام قبلا در سایت در این تاپیک قرار داده شده:
اگر به اين حقيقت رسيده باشى ، اين نكته را نيز درك خواهى كرد كه انفاق در نهان ، مطمئنتر از انفاق در عيان است ، سزاست كه انفاقها همواره سرى ميان تو و خدايت باشد[/][="].
[/][="]چه اين كه تظاهر به انفاق و نماياندن آن به خلق ، مثل اين است كه ايشان را مطمئنتر از خدا به حساب آورده اى و ميل دارى آنان نيز گواه شاهد باشند[/][="]![/]
[/][/]
[/][=arial][="]حق قربانى[/][/][=arial][="]
[/][/]
[=arial][="] [/][="]حق قربانى اين است كه با نيت خالص و بدون خودنمايى صورت گيرد. صرفا رضا و رحمت حق مورد نظر باشد و جلب توجه ديگران هدفت نباشد[/][="].[/][/]
[=arial][="] بايد خيرخواهانه نصيحتش كنى و از در لجاجت و ستيز با او وارد نشوى و او و خود را به هلاكت نيفكنى[/][="] .[/][/]
[/]
[/][=arial][="] و چون عصر آن حضرت از دورانهاى تاريك دينى و سياسى به شمار مى آيد، امام پيروان خويش را به نوعى تقيه فرا خوانده است ، هر چند رهنمود آن حضرت داراى جنبه هاى عمومى نيز هست.
زيرا اصولا اگر هميشه بنا به جنگ و معارضه با حكومتها و حاكمان و نظامهاى سياسى باشد، هرگز در جامعه ثبات سياسى شكل نخواهد گرفت و عدم ثبات سياسى بسيارى از امور اجتماعى را نيز متزلزل وناپايدار كرده و جامعه را مواجه با ركود اقتصادى و فرهنگى مى كند[/][="].[/][/]
[/]
[/][=arial][="] در چنين صورتى است كه تكليف فرق كرده و براى حفظ اسلام و صيانت جامعه اسلامى ، جهاد عليه حاكم جائر ضرورت مى يابد[/][="].[/][/]
[/]
مجلس و حضورش را محترم شمارى
و با دقت سخنانش را بشنوى[/][="] .
[/]
[/]
[/]
[/]
[/][="][/]
[="][/]
پس سزاوار است كه از موقعيت فرمانپذيرى آنان سوء استفاده نكرده ، بر ايشان رحم آورى و آنان را مورد حمايت و شكيبايى قرار دهى[/][="] .
[/]
[/][=arial][="]قدرت خويش را با لطف و رحمت به بندگان خدا بياميزى و از اين طريق خداوند را سپاسگزارى . زيرا نعمتها در پرتو شكر است .
پايدارى حكومت و فرمانروايى در سايه راءفت و رحمت و دلسوزى براى خلق ..
ولاقوة الابالله [/]
[/]يعنى ؛ علم بايد در خدمت خلق خدا باشد[/][="].
[/]
[/][=arial][="]پس اگر در ايفاى اين نقش وفادار بودى و گنجينه دار امين و مهربانى به شمار آمدى و حق خدا را درباره بندگانش به نيكى به جاى آوردى ، راه رشد و تكامل در پيش خواهى داشت
وگرنه خائن به خدا و ظالم به خلق خواهى بود و در اين صورت سزاست كه خداوند دانش تو را برگيرد[/]
[/]و بداند كه خداوند، زن را مايه آرامش ، آسايش انس و پاسدارى از زندگى و نظام خانواده قرار داده است . و نبايد از او انتظارى مغادير با اين امور داشت[/][="] .[/]
[/]آن گاه با چنين بينش و نگرشى ، ضرورى است كه هر كدام از آنان نعمت خدا را به شايستگى ارج نهاده ، براى هم انيس و همراهى مهربان و رحيم باشند[/][="].[/]
[/]و جنبه مديريت وى - در امور مباح - تقويت شده است ولى اين تقدم و اولويت هرگز نبايد مورد سوء استفاده قرار گيرد و وسيله بى مهرى به حقوق زن باشد
زيرا زن به هر حال حق رحمت ، انس آرامش و كامجويى دارد
و مرد [/]
[/][=arial][="]است كه اين حقوق را براى او تاءمين كند و نبايد نحوه مديريت و برنامه ريزى او مايه از ميان رفتن حقوق ياد شده زن گردد. [/][/]از شيره وجودش به تو خورانده است ، و اين كارى است كه جز مادر ، كسی در حق ديگرى انجام نداده و نمى دهد[/][="].[/][/]
تنش ظرف وجود تو، دامنش ، آرامشگاه تو و جانش ، سپر بلاى تو است[/][="] .
[/]
[/][=arial][="]سرد و گرم جهان را به خاطر تو به جان خريد و تو بايد در خور چنين فداكارى و محبتى ،
شكرگزار و حق شناس وى باشى !
و البته اين حق شناسى را - با چنين وسعت وژرفايى ! - جز توفيق و كمك خداوند نتوانى ! [/]
اگر او وجود نداشت تو نيز گام به عالم وجود نمى گذاشتى .
پس هرگاه ارزشى در زندگى و وجود خود يافتى ، بدان كه آن نعمت را از پدر دارى .
پس بدين پايه و در خور شاءن او، قدردان و سپاسگزارش باش و لا قوة الا بالله. [/]
[/]و وى را پشتوانه اى امن و مايه عزت و اعتماد به شمار آورى .
و بدانى كه او نيروى تو در برابرمشكلات و ناهنجاريهاست .
پس او را در گناه و معصيت حق و وسيله ظلم به حقوق الهى قرار نده[/][="] .
[/]
[/][=arial][="]او را در اصلاح امور خويش رها مكن و در برابر دشمنان تنها مگذار، ميان او و شياطين مانع شو،
ازنصيحت كردن او دريغ ننما و در مسير خدا همواره به او توجه داشته باش اگر فرمانبر خدا و بنده مطيع فرمانش باش
ولى اگر اهل گناه معصيت بود، فرمان و خواست خدا را بر خواست او مقدم دار.[/]
[/][=arial][="]حق آن كس كه به تو نيكى و احسان كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و مراتب امتنان و قدرشناسى خود را به او بنمايى ،
لطفش را به زبان آرى ، او را در محافل به نيكى يادكنى و در اعماق وجودت برايش خالصانه دعا كنى تا از اين طريق در نهان و عيان يادكنى
و در اعماق وجودت برايش خالصانه دعا كنى تا از اين طريق در نهان و عيان قدرشناسى كرده باشى .
اگر توانستى بايد لطفش را جبران كنى وگرنه مترصد فرصتى مناسب باشى[/]
[/]اما او در كار خويش از سوى خدا هرگز متهم نيست شيوه اش مورد رضاى خداست[/][="] .
[/]
[/][=arial][="]منادى اذان نعمتى است از خدا بر تو، پس با نعمت خدا بر خوردى نيك داشته باش و شاكر باش [/][/]
نماينده ، به درگاه پروردگار است ، از جانب ، سخن مى گويد، برايت دعا مى كند و از جانب تو، واجبات و مستحبات نماز را به جا مى آورد، اگر نقصى در كار او باشد، مقصر اوست نه تو در حالى در كاستيهاى عمل او شريك نيستى[/][="] .
[/]
[/][=arial][="]تو به امام جماعت احسان خاصى نكرده اى اما او خود و نمازش را سپهر تو ساخته و اين لطف ، شايان قدردانى است . و لا قوة الا بالله [/][/]