امامت در قرآن
تبهای اولیه
از آياتى كه به اتفاق شيعه و اهل سنت در شأن اميرمؤمنان على، عليهالسلام، نازل شده آيه 55 سوره مائده است كه به »آيه ولايت« مشهور شده است؛ در اين آيه مىخوانيم: إنّما وليّكم اللّه و رسوله و الّذين امنوا الّذين يقيمون الصّلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون. جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و مؤمنانى كه نماز مىخوانند و همچنان كه در ركوعند انفاق مىكنند. در تفسير »مجمعالبيان« در شأن نزول اين آيه روايتى نقل شده كه شنيدنى است؛ ابوذر غفارى روزى تعدادى از مردم را كه به همراه جمعى از ياران رسول خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، در كنار زمزم نشسته بودند، خطاب قرار داده و مىگويد: اى مردم! هر كس كه مرا مىشناسد كه مىشناسد، و هركس كه نمىشناسد من خودم را به او معرفى مىكنم؛ من جندب بن جناده بدرى، ابوذر غفارى هستم، من با اين دو [گوشم] شنيدم - كر شوم اگر چنين نباشد - و با اين دو [چشمم] ديدم - كور شوم اگر چنين نباشد - كه رسول خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، مىفرمود: »على [عليهالسلام] رهبر و پيشواى نيكان و كشنده كافران است. هر كس او را يارى كند يارى مىشود و هركس او را خوار و بى پناه كند خوار و بى پناه مىشود.« بدانيد روزى از روزها نماز ظهر را با رسول خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، در مسجد مىخواندم، مستمندى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى كمك كرد، اما كسى چيزى به او نداد، او دست را به آسمان بلند كرد و گفت: خدايا! تو شاهد باش كه من در مسجد رسول خدا تقاضاى كمك كردم ولى كسى چيزى به من نداد. در همين حال على، عليهالسلام، كه در حال ركوع بود با انگشت كوچك دست راست خود، كه انگشترى در آن بود، به او اشاره كرد. مرد مستمند نزديك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد. پيامبر اسلام، صلّىاللَّهعليهوآله، كه در حال نماز بود اين ماجرا را مشاهده كرد؛ هنگامى كه از نماز فارغ شد. سر به سوى آسمان بلند كرد و چنين گفت: »اى پروردگار من! سينه مرا گشاده گردان و كار مرا آسان ساز و گره از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند و ياورى از خاندان من براى من قرار داده، برادرم هارون را. پشت مرا بدو محكم كن و در كار من شريكش گردان« پس قرآن ناطق را
1 بر او فرستادى كه »تو را به برادرت قويدست خواهيم كرد و برايتان حجتى قرار مىدهيم. به سبب نشانههايى كه شما را دادهايم، به شما دست نخواهند يافت.« بار خدايا! م2 محمد، پيامبر تو و برگزيده تو هستم، سينه مرا براى من گشاده گردان، كار مرا آسان ساز و ياورى از خاندانم، على را، براى من قرار داده و پشت مرا بدو محكم كن!« ابوذر مىگويد: »پيامبر خدا هنوز سخنش را به پايان نبرده بود كه جبرئيل از سوى خدا بر او نازل شد و گفت: »اى محمد! بخوان!« گفت: »چه بخوانم؟« گفت: »بخوان: جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و مؤمنانى كه نماز مىخوانند و همچنان كه در ركوعند انفاق مىكنند«3.
پىنوشتها:
1. سوره طه (20)، آيه 25-32.
2. سوره قصص (28)، آيه 35.
3. الطبرسى، ابوعلى الفضل بن الحسن، مجمعالبيان فى تفسير القرآن، ج3، ص347-346؛ همچنين ر.ك: احقاق الحق، ج2: ص410-399؛ الشوكانى، فتح القدير، ج2 ص50؛ المتقى الهندى، كنزالعمّال
از آياتى كه تفکر در مورد آن بسیار شیرین است آیه شریفه 119سوره توبه میباشد : یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین. ای کسانی که ایمان اورده اید تقوای اللهی داشته باشید و با صادقان باشید. حال به بررسی بعضی از نکات پیرامون این آیه میپردازم :
- مومنین با تقوا ملزم به پیروی از صادقان شده اند
- صادقی که از طرف الله وصف شده با توجه به احاطه خداوند متعال به باطن اشخاص 100% راستگو بوده و به عبارتی این صادقین حتما معصوم هستند.
- قرآن کریم نمی پسندد که از غیر معصوم پیروی کنیم. ( و لا تتبع سبیل المفسدین).1
- این آیه دلالت بر وجود معصوم در هر زمانی دارد و اگر چنین نباشد انسانها امر به کاری غیر ممکن شده اند.
پىنوشت:
1.آیه 142 سوره اعراف