ابن ابی الحدید، اهل سنت منصف
تبهای اولیه
[="blue"]فخر الدین ابوحامد عبدالحمید معروف به (ابن ابی الحدید) ادیب، متکلم، مورخ، شاعر، فقیه شافعی ودر عقاید معتزلی و از علمای قرن هفتم هجری است . او در ذیحجه سال ۵۸۶ در مدائن متولد شد.
ابن ابی الحدید را اگر چه معتزلی می خوانند و برخی نظرات وی درباره ی قضایای تاریخی صدر اسلام همچون ماجراها ی مربوط به آزار حضرت فاطمه سلام الله علیها که منجر به شهادت ایشان شد دور از انصاف و حقیقت است ، ولی شرح وی بر نهج البلاغه که مهمترین اثر وی نیز هستٰ مشحون از مدایح و توصیفات کم نظیری است که عظمت شخصیت حضرت علی علیه السلام و خصوصیات بی نظیر او را در جنبه های مختلف نشان می دهد. اظهار ارادت و مدح وی نسبت به حضرت به حدی بود که ابن کثیر او را شیعه ی غالی خوانده است![/]
[="blue"]وی در مقدمه ی شرح بر نهج البلاغهٰ چنین توصیفاتی را برای آن حضرت بیان می کند:
اما از نظر جود و سخاوت، حال علی (ع) در آن آشکار است. روزه میگرفت و با آنکه از گرسنگی سست میشد، باز خوراک و توشهی خود را ایثار میفرمود و آیات نهم و دهم سورهی هفتاد و ششم (انسان) دربارهی او نازل شده است که میفرماید: “و خوراک را با آنکه دوست دارندش به درویش و یتیم و اسیر میخورانند، جز این نیست که میخورانیم شما را برای رضای خدا و از شما پاداش و سپاسگزاری نمیخواهیم.” و مفسران روایت کردهاند که علی (ع) جز چهار درهم بیش نداشت. درهمی را در شب و درهمی را در روز و درهمی را پوشیده و درهمی را آشکارا صدقه داد و دربارهی او آیهی دویست و هفتاد وچهارم سورهی دوم (بقره) نازل شد که می فرماید: “آنان که اموال خود را در شب و روز و پوشیده و آشکار انفاق میکنند”.[/]
[="#0000ff"]شعبی هنگامی که از او یاد میکند میگوید: او از همگان سخیتر بود و سجیهیی داشت که خداوند آن را دوست میدارد و آن سخاوت و بخشندگی است و هیچگاه بر سایل و مستمند کلمهی “نه” نگفت. معاویه بن ابی سفیان که دشمن سرسخت اوست و دربارهی بستن عیب و ننگ بر او سخت کوشش میکرد، هنگامی که محفن بن ابی محفن ضبی دربارهی علی (ع) به او گفت که از پیش بخیل ترین مردم آمدهام، گفت: ای وای تو، چگونه می گویی او بخیل ترین مردم است و حال آنکه اگر خانهای از زر و خانهای از کاه داشته باشد، زر را پیش از کاه می بخشد و هزینه میکند.
اما در مورد بردباری و گذشت، او پرگذشت ترین مردم از خطا بود و بخشنده ترین مردم در بخشش کسانی که نسبت به او بدی میکردند. درستی این سخن ما را در جنگ جمل آشکار ساخت که چون بر مروان بن حکم، که از همگان نسبت به او دشمنتر و کینهتوزتر بود، پیروز شد گذشت فرمود.
اما جهاد در راه خدا، نزد دوست و دشمن، علی (ع) معلوم است که او سرور همه مجاهدان است و آیا برای کسی دیگر از مردم در قبال جهاد علی (ع) جهادی مطرح است؟
اما در مورد فصاحت، آن حضرت امام همهی فصیحان و سرور همهی بلیغان است و دربارهی سخن او گفته شده است: فروتر از سخن خالق و فراتر از سخن همهی خلق است. مردم، آیین سخنوری و نگارش را از او فراگرفته و آموختهاند.
اما در خوش خلقی و گشاده رویی و نغزگویی و لبخند زدن، علی (ع) در این مورد ضرب المثل است
اما در مورد زهد در این جهان و بی رغبتی به آن، علی (ع) سرور همهی پارسایان و نمودار همهی ابدال است. همگان راه به سوی او دارند و نزد او زانو بر زمین می زنند. او هرگز از خوراکی سیر نخورد و از همه مردم در خوراک و پوشش خشن تر بود.
اما در مورد عبادت باید گفت که او عابدترین مردم است و از همگان بیشتر نمازگزار و روزهگیر بوده است.
اما در مورد رأی و تدبیر، او از استوارترین مردم در رأی و صحیحترین ایشان در تدبیر است.
اما در مورد سیاست و تنبیه کردن، دارای سیاستی سخت بود و در راه خدا بسیار خشن بود،
و من چه بگویم دربارهی مردی که پدرش ابوطالب، سید بطحاء و شیخ قریش و سالار مکه است. گفتهاند بسیار کم اتفاق میافتد که فقیری سالار و سرور شود و ابوطالب با آنکه فقیر بود به سروری و سیادت رسید و قریش او را “شیخ ” مینامیدند.
و من چه بگویم در مورد مردی که از همهی مردم بر هدایت پیشی گرفت و به خدای ایمان آورد و او را پرستید و عبادت کرد، در حالی که همگان سنگ می پرستیدند و منکر خدا بودند. هیچ کس بر توحید و یگانهپرستی بر او سبقت نگرفته است مگر آن کس که بر هر خیری از همگان گوی سبقت در ربوده و او محمد رسول خداست که خدای بر او و خاندانش درود فرستاده است.
می بینیم که ویٰ حضرت علی علی السلام را در سخاوتٰ، گذشت و بردباری، مجاهده،فصاحت،خوش خْلقی،
زهد، عبادت، رای و تدبیر و بالاخره ویِگی های خاص خانوادگی ، با عبارات مفصل و توصیفات فراوانٰ که نقل آن ها در این مجال ممکن نیست، سرآمد مردم و بی نظیر می داند.
شرح نهج البلاغه ی وی، علاوه بر این که از جهات تاریخی، اجتماعی، اخلاقی و ادبی خوب است. یعنی هم لغت را خوب و دقیق معنا میکند و هم از ابعاد مختلف، آن را شرح میدهد ، مباحث ارزنده ای را که راهگشای تحقیق در تاریخ و آداب و سنتهای اجتماعی است ، ضمن شرح خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار آورده است که در خور کمال توجه و دستمایه تحقیق بی طرفانه است .[/]
[="Blue"]البته از یک بعد، ضعیف است و آن جهت این است که در مسائلی که سنی و شیعه با یکدیگر مرز دارند قدری کم لطفی کرده است، ولی باید گفت انصافا از بقیهی اهل سنت منصفانهتر و با تعصب کمتری برخورد کرده است.
زندگی ابن ابی الحدید دارای فراز و نشیب های زیادی بوده است که شاید مهمترین آن هاٰ اسارت بدست مغولان درسال ۶۴۲ در حمله به بغداد باشد که به واسطه وساطت بعضی از بزرگان این شهر از جمله خواجه نصیرالدین طوسی و علمای بغداد، آزاد شد.
وی باردیگر در حمله هلاکوخان به بغداد در ۶۵۵ ق محکوم به قتل شد ولی با وساطت بزرگان نجات یافت اما سال ۶۵۶ ق او در سن ۷۰ سالگی در بغداد از دنیا رفت.
برای حسن ختام به این نکته اشاره می کنم که ابن ابی الحدید ضمن شرح خطبه پنجاه و یکم نهج البلاغه در مبحثی مفصل که شصت و سه صفحه و به راستی رساله مفصلی است ، شرح احوال دلاور مردان بزرگی را که از ستم پذیری و زبونی خودداری کرده اند ، آورده است و در آغاز آن مبحث با حسن مطلعی بسیار مناسب و پسندیده و مطابق با حق چنین می نویسد :
سرور و سالار این افراد که مساله حمیت و آزادگی و مرگ زیر سایه شمشیر را به همگان آموخت و جانبازی را بر پستی و زبونی برگزید ، ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی طالب است که درود بر او و بر پدرش باد ، با آنکه بر او ویارانش امان عرضه شد ولی به خواری و زبونی تن در نداد و چون می دانست که ابن زیاد بر فرض که او را نکشد به گونه ای او را خوار و زبون خواهد ساخت ، مرگ را بر زبونی ترجیح تمام نهاد و چنان سرمشق شد که چون یاران مصعب بن زبیر گریختند و او تنها با تنی چند از یاران خود بر جای ماند و پایداری کرد ، این بیت را خواند : فان الالی بالطف من آل هاشم تاسوا فسنوا للکرام التاسیا
آن پیشگامان خاندان هاشم در کربلا چنان سرمشق شدند که برای همه آزادگان پایداری را سرمشق قراردادند.[/]
منبع