شهيدي که به جهنم رفت!!!
تبهای اولیه
شهيدي که به جهنم رفت!!!
آنچه میخوانید گزیدهای از درس اخلاق آیت الله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عجاللهتعالي فرجه الشريف) است که در مسجد حوزه علمیه یاد شده، واقع در حکیمیه پیرامون مقام والدین و ضرورت نکوداشت جایگاه آنها، ایراد شده است.
در روایات اسلامی در رابطه با موضوع نیکی کردن این طور آمده است: «لِکُلِّ بِرٍّ بِرٍّ» یعنی برای هر نیکی در عالم، نیکی برتری وجود دارد؛ جهاد و شهادت فی سبیلالله مافوق تمام نیکیهاست و آن قدر باب مهمی است که خداوند فرمود: «فَتَحَلّی لِخاصَّةِ أولیائه» به این معنا که خداوند باب شهادت را فقط برای بندگان خاص خودش باز کرده است.
شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین (ع) و حتی وجود مقدس صاحبالزمان (ع) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که قسّیسّین حضرت حق، محضر امام زمان (ع) را درک میکنند در رکاب ایشان به شهادت میرسند.
در روایت شریفی به نقل از پیامبر اسلام (ص) آمده است که روزی حضرت موسیبنعمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسی (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسی (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدایا مگر وعده نکردهای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت میرود و همه گناهانش آمرزیده میشود، خدا به حضرت موسی (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمیکنم، حتی با شهادت؛ بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهداء نوشته میشود که عاق والدین نباشد.
روایتی از امام زینالعابدین (ع) درکتاب رساله حقوق نقل شده است که ایشان فرمودند: «وَ اَمّا حَقُّ اَبیکَ فَتَعْلَمَ اَنَّهُ اَصْلُکَ وَ اَنَّکَ فَرْعُهُ وَ اَنَّکَ لَوْلاهُ لَمْ تَکُنْ، فَمَهْما رَاَیْتَ فی نَفْسِکَ مِمّا تُعْجِبُکَ فاعلمان اَباکَ اَصْلُ النِّعْمَهِ عَلَیْکَ فیهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلی قَدْرِ ذلِکَ» « و امّا حقّ پدرت را باید بدانی که او اصل و ریشه توست و تو شاخه او هستی، و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر زمانی در خود چیزی دیدی که خوشت آمد بدان که از پدرت داری، زیرا اصل و اساس نعمت و خوشی تو، پدرت است، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شکر کن».
در قرآن کریم این طور آمده است که هر خوبی که به انسان میرسد از ناحیه خداوند متعال است اما هر عمل زشتی که به انسان میرسد نتیجه اعمال خودش است و اصل تمام خصلتهای نیک در انسان از پدرش و به واسطه اوست بنابراین بر خدا و پدرت شکرگزاری کن و هیچ قوه و نیرویی جز از ناحیه خداوند نیست.
به سبب اذیت کردن پدر و مادر، آن نعمتی که از ناحیه خداوند به پدر تفویض شده است تبدیل به نقمت میشود و اگر کسی خونش ریخته شود، به هدر رفته و جهنمی است، بنابراین اگر نعمت با لطف کردن به «ربّ صغیر» یعنی پدر و مادر توأم و همراه شد آن موقع معنی نعمت را به خود میگیرد.
روایتی از پیامبر اکرم (ص) در کتابهای اصول کافی و بحارالانوار ج 74 نقل شده است که به انسانها یادآوری میکنند و میفرمایند: عقوق دارای مراتبی است و فوق تمام عقوق این است که انسان باعث شود که پدر و مادرش به وسیله او بمیرند؛ بنابراین انسان با خواندن هزار رکعت نماز مستحبی به جایی نمیرسد، اما راه توبه در صورتی که توبه حقیقی باشد باز است .
* یکی از راههای رسیدن به قرب الهی، اطاعت محض از فرامین الهی است
یکی دیگر از راههای رسیدن به قرب الهی، اطاعت محض از فرامین الهی است اما سؤالی در اینجا مطرح میشود که چرا اولیای الهی بر این باورند که مسائل الهی تعبدی است؟ در جواب این سؤال باید گفت که اموری که خداوند برای انسانها برنامهریزی کرده است فوق عقل بشری است و عقل بشری نمیتواند آنها را درک کند، بنابرین گوش دادن به اوامر پدر و مادر، انسان را به اوج میرساند.
انجام دادن دو عمل نیک، شهید سید احمد پلارک را به این مقام رفیع رساند، یکی از آنها این بود که روزی سید احمد پلارک با ماجرایی برخورد که نتیجه آن انجام دادن گناهی بزرگ بود اما از آن چشمپوشی کرد، در نتیجه او را به اوج رساند یعنی لحظهای، محکم و قوی به نفس اماره و شهوتش نه گفت و اوج گرفت.
دیگر اینکه سید احمد پلارک به مادرش گفته بود جبهه رفتن من باید با رضایت قلبی تو باشد بنابراین خداوند پردههایی را از جلوی چشمانش کنار زد و باعث شد تا حقایق را درک کند؛ امام خمینی (ره) فرمودند: بعضی از شهداء یک روزه ره صد ساله فهمیدند و رفتند.
اگر انسان عاق والدین شده باشد، میتواند تکبر را کنارگذاشته و به وسیله خضوع و خشوع دل پدر و مادرش را به دست آورد پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: منظور از خضوع و خشوع این است که در مقابل آنها بیادب ننشینی و مؤدب باشی و صدایت را نسبت به صدای پدر و مادر بالاتر نبری.
از مرحوم شیخ غلامالحسین اشرفی (ره) نقل شده است که روزی در زمان کودکی پای منبر شیخ فضلالله محلاتی (ره) نشسته بودم که فرمودند: کسی که میخواهد به اوج مقامات الهی برسد صدایش را از صدای پدر و مادرش پایینتر بیاورد و از آن زمان به بعد به این دستور عمل کردم در حالیکه پدر و مادرم به من میخندیدند که چرا صدایم را نازک میکنم.
بوسیدن دست و پای پدر و مادر کبر و غرور را پایین میآورد؛ آیتالله مکارم شیرازی نقل میکنند که هر وقت به شیراز میرفتم دست و پای پدر و مادرم را میبوسیدم و در ادامه گفتند هیهات اگر انسان فکر کند که تنهایی به جایی میرسد.
مرحوم ملامحسن فیض کاشانی نقل میکنند که اگر سجده به غیر از خدا واجب میشد، یقینا بر پدر و مادرم سجده میکردم؛ بنابراین اگر آن طوری که نباید با پدر و مادر برخورد کرد برخورد شود، فرزندانش بدتر از آن را با او برخورد میکنند و بهتر این است که قبل از اینکه پدر و مادر چیزی را از ما طلب کنند، آن کار را به رایشان انجام بدهیم.
کسانی که پدر و مادرشان را از دست داده و از دار دنیا رفتهاند و از طرفی عاق آنها نیز شدهاند، میتوانند برای انجام هر عمل مستحبی که قصد انجام آن را دارند، پدر و مادرشان را نیز در ثواب آن اعمال شریک کنند البته غیر از اعمال واجب و خوب است که هر جمعه قبل از طلوع آفتاب بر سر مزارشان بروند تا مشکلشان برطرف بشود و روزانه حداقل 110 مرتبه برای آنها استغفار کند، بنابراین هیچ موقع نباید پدر و مادر فراموش شوند و همان طور که پروردگار رب عظیم برای انسانها حیّ ابدی است، ربّ صغیر نیز باید برای انسانها حیّ ابدی باشند.
منبع : رهبران شيعه
به نام خدا
با تشکر از گل لیلای عزیز
من قبلا این مطلب را در اینترنت دیده بودم
ولی مرجع (شهیدی) اینکه شخص خاص باشه پیدا نکردم
شما به مطلب خاصی یا شخص خاص رسیدید؟
التماس دعا
با سلام به تمامي اسك ديني هاي بزرگوار:Gol:
شهادت اوج بندگی انسان است
اگر شهادت اوج بندگي انسان است پس اين چه اوجيه كه كلام خدا رو مبني بر نيكي به والدين انجام نمي ده؟؟؟
بنده نمي تونم اين قضيه رو درك كنم
كه كسي به خونوادش آزار برسونه، بعد شهيد بشه!!!
چطور ممكنه؟
بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهداء نوشته میشود که عاق والدین نباشد.
به نام خدا با تشکر از گل لیلای عزیز من قبلا این مطلب را در اینترنت دیده بودم ولی مرجع (شهیدی) اینکه شخص خاص باشه پیدا نکردم شما به مطلب خاصی یا شخص خاص رسیدید؟ التماس دعا
با سلام و تشکر
قاعدتا چون اين داستان مربوط به شهيدي است که دوست حضرت موسي(ع) بوده است ، نام خاصي ملاحظه نکرده ام.
اما اصل اين روايت که با وجود مقام شامخ و با عظمت شهيدان که کسي به گرد پاي آنان نمي رسد ، عاق والدين در اولويت قرار گرفته است، جاي دقت و تامل زيادي براي کساني است که مورد اين عقوبت الهي قرار دارند.
يا علي:Gol:
[="Blue"][="Blue"]با تشکر
یاد داستان [="#ff0000"]شهید حمار[/] افتادم
نمی دانم در کدام کتاب از کتابهای وزین شهید بزرگوار آیة الله دستغیب خواندم
یه جستجویی در گوگل کردم به این مطلب رسیدم[/]
[="DarkGreen"] از تمام نيات ما خدا آگاه است ميداند سر مارا ظاهر مارا باطن مارا جهاد هم همين است شما ببينيد جنگيدن در ميدان جنگ را کمش را کار نداريم آقا جبهه بودي چند ماه 6ماه دو سال کسي يک روز جبهه رفته است يکي يک سال اما اين جبهه رفتن يک روز براي خدا ويک سال براي ريا داريم پيغمبر خدا آمدند فرمودند: اين کيست نماز نمي خوانم بر او گفتند اين [="Red"]شهيد حمار[/] است در لشگر مقابل يک الاغ تيز رويي بود اين عاشق الاغ شد گفت من ميروم طرف را مي کشم تا مالک الاغ شوم اتفاقا آمدو عکس شد و صاحب الاغ او را کشت قتالي که براي خدا باشد نمازي که براي خدا باشد انفاقي که براي خدا با شد لله باشد [/]
منبع
خداوند آخر وعاقبت همه ما را ختم به خبر بگرداند
الهی آمین[/]
با عرض سلام در واقع کسی رو که به مقام ابراهیم رسیده باشه میگن به مقام شهادت رسیده نه هر کسی رو که کشته شده باشه
با عرض سلام در واقع کسی رو که به مقام ابراهیم رسیده باشه میگن به مقام شهادت رسیده نه هر کسی رو که کشته شده باشه
[="blue"]سلام به ذوست گرامی
ضمن عرض سلام و خوش آمدگویی
میشه بیشتر برامون توضیح دهید؟
التماس دعا[/]
ببینید مرحله اگاهی داریم خود اگاهی داریم و خدا اگاهی. مثلا خدا به ابراهیم ملکوت اسمانها و زمین را نشان داد بعد از اون ابراهیم تبر گرفت دستش و شروع کرد به شکستن بتها به این مرحله میگن خدا اگاهی یعنی یک شخص رو خدا از سوی خودش اگاه میکنه زمانی که ابراهیم رو به اتش انداختند و سالم از اتش بیرون اومد در اون مرحله ابراهیم به مقام شهادت رسید.در واقع پیامبران نمونه هایی هستند که یک انسان میتونه به اون درجه برسه. ببخشید اگه نتونستم بهتر توضیح بدم
بسمه تعالی
آنچه میخوانید گزیدهای از درس اخلاق آیت الله قرهی*، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عجاللهتعالیفرجهالشریف) است که در مسجد حوزه علمیه یاد شده، واقع در حکیمیه پیرامون مقام والدین و ضرورت نکوداشت جایگاه آنها، ایراد شده است.
در روایات اسلامی در رابطه با موضوع نیکی کردن این طور آمده است: «لِکُلِّ بِرٍّ بِرٍّ» یعنی برای هر نیکی در عالم، نیکی برتری وجود دارد؛ جهاد و شهادت فی سبیلالله مافوق تمام نیکیهاست و آن قدر باب مهمی است که خداوند فرمود: «فَتَحَلّی لِخاصَّةِ أولیائه» به این معنا که خداوند باب شهادت را فقط برای بندگان خاص خودش باز کرده است. شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین (ع) و حتی وجود مقدس صاحبالزمان (ع) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که خصیصین حضرت حق، محضر امام زمان (ع) را درک میکنند در رکاب ایشان به شهادت میرسند.
در روایت شریفی به نقل از پیامبر اسلام (ص) آمده است که روزی حضرت موسیبنعمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسی (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسی (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدایا مگر وعده نکردهای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت میرود و همه گناهانش آمرزیده میشود، خدا به حضرت موسی (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمیکنم، حتی با شهادت؛ بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهداء نوشته میشود که عاق والدین نباشد.
روایتی از امام زینالعابدین (ع) درکتاب رساله حقوق نقل شده است که ایشان فرمودند: «وَ اَمّا حَقُّ اَبیکَ فَتَعْلَمَ اَنَّهُ اَصْلُکَ وَ اَنَّکَ فَرْعُهُ وَ اَنَّکَ لَوْلاهُ لَمْ تَکُنْ، فَمَهْما رَاَیْتَ فی نَفْسِکَ مِمّا تُعْجِبُکَ فاعلمان اَباکَ اَصْلُ النِّعْمَهِ عَلَیْکَ فیهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلی قَدْرِ ذلِکَ» « و امّا حقّ پدرت را باید بدانی که او اصل و ریشه توست و تو شاخه او هستی، و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر زمانی در خود چیزی دیدی که خوشت آمد بدان که از پدرت داری، زیرا اصل و اساس نعمت و خوشی تو، پدرت است، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شکر کن».
در قرآن کریم این طور آمده است که هر خوبی که به انسان میرسد از ناحیه خداوند متعال است اما هر عمل زشتی که به انسان میرسد نتیجه اعمال خودش است و اصل تمام خصلتهای نیک در انسان از پدرش و به واسطه اوست بنابراین بر خدا و پدرت شکرگزاری کن و هیچ قوه و نیرویی جز از ناحیه خداوند نیست.
به سبب اذیت کردن پدر و مادر، آن نعمتی که از ناحیه خداوند به پدر تفویض شده است تبدیل به نقمت میشود و اگر کسی خونش ریخته شود، به هدر رفته و جهنمی است، بنابراین اگر نعمت با لطف کردن به «ربّ صغیر» یعنی پدر و مادر توأم و همراه شد آن موقع معنی نعمت را به خود میگیرد.
روایتی از پیامبر اکرم (ص) در کتابهای اصول کافی و بحارالانوار ج 74 نقل شده است که به انسانها یادآوری میکنند و میفرمایند: عقوق دارای مراتبی است و فوق تمام عقوق این است که انسان باعث شود که پدر و مادرش به وسیله او بمیرند؛ بنابراین انسان با خواندن هزار رکعت نماز مستحبی به جایی نمیرسد، اما راه توبه در صورتی که توبه حقیقی باشد باز است .
نمی دانم در کدام کتاب از کتابهای وزین شهید بزرگوار آیة الله دستغیب خواندم
مرحوم شهید دستغیب این داستان را از کتاب جامع السعادات مرحوم نراقی(ج3،ص83) نقل نموده است.مصدر جامع السعادات؛ کتاب احیاء علوم الدین غزالی است:
وكذلك جاء في الخبر إن رجلا قتل في سبيل الله وكان يدعى قتيل الحمار لأنه قاتل رجلا ليأخذ سلبه وحماره فقتل على ذلك فأضيف إلى نيته وفي حديث عبادة عن النبى صلى الله عليه وسلم (من غزا وهو لا ينوى إلا عقالا فله ما نوى).
در اینکه این خبر مسند است یا مرسل؛ عراقی در کتاب تخریج احادیث احیاء العلوم گفته به شکل مسند نقل نشده و مرسلا در بعضی از کتب سنن نقل شده است:
حديث " إن رجلا قتل في سبيل الله فكان يدعى قتيل الحمار "
** لم أجد له أصلا في الموصولات ، وإنما رواه أبو إسحاق الفراوي في السنن من وجه مرسل .