***** کلاس اخلاق *****
تبهای اولیه
انسان تشنه محبّت و احترام و تکریم است . اگر به مردم محبت کنید، خوش اخلاق و دارای حُسن معاشرت باشید و شخصیت آنها را مورد احترام و تکریم قرار دهید، چیزی جز محبّت درو نخواهید کرد. دوست دارید مردم چگونه با شما رفتار کنند، همان گونه با مردم رفتار کنید. علی (ع)می فرماید: نفس خویش را بین مردم وخود میزان قرار بده ، آن را برای مردم دوست بدار که برای خود دوست داری و برای دیگران به چیزی بی میل باش که نسبت به خود بیمیلی.(1) سجایای اخلاقی و صفات انسانی ، رمز کامیابی و موفقیت و بهترین وسیله سازگاری با اجتماع است .
حُسن خلق میتواند آدمی را در نظر مردم ، عزیز و محبوب نماید و موجبات آسایش مادی و معنویش را فراهم آورد. روزی پیامبر اکرم (ص)سوار بر مرکبی بود و میخواست از جنگلی بگذرد. مردی رکاب حضرت راگرفت و گفت : عملی را به من بیاموز. حضرت فرمود: آن گونه که دوست داری مردم با تو رفتار نمایند، با مردم رفتارکن و آن چه را که برای خود مایل نیستی ، برای مردم نیز مایل نباش.(2)
حضرت روزی به عموها و عموزادگان خویش فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب ! شما نمیتوانید با ثروت وسرمایههای خود محیط وسیع و پرمهری رابه وجود آورید که همه مردم را در بر گیرد و به این وسیله دلهای آنان را به سوی خود متوجه سازید. پس با چهره گشاده با آنان برخورد نمایید و به این وسیله محبّت شان را به سوی خود جلب کنید».(3).
علی (ع)می فرماید: «من تألّف الناس احبّوه؛(4) کسی که در معاشرت با مردم از در محبّت و دوستی وارد شود مردم دوستدار وی خواهند شد».
امام باقر(ع)فرمود: «گشاده رویی در برخوردهای اجتماعی ، مایه جلب محبت مردم و نزدیکی به خداوند است ، باچهره عبوس و رخسار گرفته با مردم رو به رو شدن موجب جلب دشمنی آنها و دوری از رحمت پروردگار است».(5)
گشاده رویی و خوش اخلاقی ، هدیه الهی است که خداوند به بندگان خود عطا فرمود. خداوند در بیان صفات پسندیده و برگزیده پیامبر(ص)می فرماید: «انّک لعلی خلق عظیم؛(6) تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری».
امام صادق (ع)می فرماید: «خوش اخلاقی دو گونه است : برخی به صورت فطری و ذاتی خوش اخلاق هستند، به گونه ای که گشاده رویی جزء طبیعت آنها میشود ولی در عده ای دیگر، اکتسابی و بسته به نیت و اراده آنها است».
اسحق بن عمار از اصحاب امام صادق (ع) میگوید: از حضرت پرسیدم: کدام یک نسبت به دیگری برتری دارد؟فرمود: «صفت فطری با سرشت آدمی ترکیب شده و صاحبش به طور طبیعیت نمیتواند به غیر آن موصوف باشد، ولی اخلاق اکتسابی از راه مجاهدت و بردباری به دست آمده است و هر صفت پسندیده ای که با کوشش و صبر به دست آید، بر صفت طبیعی برتری دارد.(7)
میزان علاقه مردم به ما، به میزان محبّت و دلسوزی و خدمتی بستگی دارد که ما نسبت به آنها روا میداریم .اگرچه ممکن است به خاطر وضع و جو کاذب اجتماعی و فرهنگی ، مدتی مردم در غفلت قرار گیرند و خادم را ازخائن تشخیص ندهند، ولی قدر ناشناسی دوام و ثبات ندارد.
محبّت و مهربانی اگر با انگیزه خدایی نباشد، دوام و بقا ندارد، چرا که هر کسی برای هدفی با کسی دوست میشودو طبعاً طرف مقابل به دلیلی دوستی را میپذیرد و وقتی به اهداف نرسیدند و توقعاتشان برآورده نشد، دلزدگی پیدامی شود و گاهی دوست جالب تری از راه میرسد و طرف مقابل رها میشود. قرآن کریم عامل گرایش و علاقه مردم به پیامبر(ص)را نرم خویی و مهربانی و دلسوزی حضرت معرفی میکند و میفرماید: «ای پیامبر! به برکت رحمت الهی در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر تندخو و سنگ دل بودی ، از اطراف تو پراکنده میشدند».(8)
از این آیه استفاده میشود ابتدا باید اسباب جلب رحمت الهی را فراهم ساخت . نور رحمت الهی وقتی ذهن وقلب و وجود آدمی را روشن ساخت و او را در برابر فرامین الهی خاضع و خاشع نمود و عبد و تسلیم محض حضرت حق گشت ، محبوب خدا میشود و خدا دوستدار او میگردد. کسی که محبوب خدا گردد، خداوند محبت او را در دل هر مؤمنی ایجاد میکند؛ یعنی محبوب انسانهای شریف و ملائکةالله میگردد و مورد علاقه و مطاع همه تسبیح گویانِ خدا، در دل دریاها و آفاق آسمانها و گستره زمین میشود.
امام صادق (ع)می فرماید: «کسی که میخواهد با نداشتن قوم و خویش ، عزیز و محترم باشد و با نداشتن ثروت ،غنی و بی نیاز گردد، و با نداشتن مقام شامخ اجتماعی ، دارای ابهت و عظمت باشد، باید خویشتن را از ذلت گناه وناپاکی ، به عزّت اطاعت الهی منتقل نماید».(9)
پینوشتها:
1. محمد تقی فلسفی، در مکتب اهل بیت، ج 1، ص 57.
2. همان .
3. همان ، ج 2 ص 131.
4. همان ، ص 130.
5. همان ، ص 136.
6. قلم (68) آیه 4.
7. محمد تقی فلسفی ، در مکتب اهل بیت ، ج 2، ص 132.
8. آل عمران (3) آیه 159.
9. گفتار فلسفی ، ج 2، ص 113.
جوانان دردوست گزینی همانند هر انتخابی، نیازمند معیارها وملاک های روشن وقاطعی می باشند . برخی از میزانهای "دوست یابی" جوانان عبارتند از :
1. راز داری ـ همان گونه که خداوند حافظ اسرار آدمی است، دوستان نیز باید ا زخصیصة رازداری برای یکدیگر برخوردار باشند. یکی ازنویسندگان چنین می نویسد : "ما حق داریم اسرار خودمان را باهمه کس بگوییم ولی اسرار دیگران امانتی است که به دست ما سپرده اند، نباید درامانت آنها خیانت کنیم
2. یکرنگی ـ دوستانی که ظاهر وباطنشان یکی است، می توانند اعتماد جوانان را جلب نمایند. درحقیقت این ویژگی درافرادی تبلور می یابد که از شخصیت سالم ورشیدی برخوردارند احساس حقارت نفس نمی کنند.
3. پایداری درسختی ها ـ ازنشانه های جوانمردی ومروت، این است که دوستان درپیشامدها وتنگناها، یکدیگر را تنها نگذارند وچه بسا دردشواریهای زندگی بیش از راحت وآسایش، باید درکناریکدیگر بایستند ومرارتها را میان خود تقسیم کنند. فضیلت واخلاق ـ جوانان، برآینیة شخصیت دوستانند، به این مفهوم که صفات عالی انسانی آنها به راحتی به یکدیگرمنتقل می شود انتخاب دوستانی که از معنویت وفضایل انسانی برخوردارند، موجب بسط وتعالی شخصیت جوانان می شود.
پیامبر گرامی اسلام"ص" از حضرت عیسی بن مریم"ع" حدیثی نقل می فرماید که مضمون آن چنین است : (باکسانی دوستی نمایید که دیدن آنها شما را به یاد خدا بیاندازد، گفتارشان برعلم ودانش شما بیفزاید و کردارشان شما را مشتاق آخرت نماید.)
امّا از دوستی با چه اشخاصی باید اجتناب نمود:
از دوستی با افرادی که ویژگیهای زیر را دارند باید پرهیز نمود:
1- افراد سخن چین و نمّام.
2- افراد پست و تن پرور و آسوده خواه
3- افراد دروغگو
4- افرادی که به احکام و مقررات دینی پایبند نیستند
5- کسانی که تندخو و بد اخلاق میباشند
6- افراد ترسو
7- افراد بخیل و خسیس
8- افرادی که متهم شناخته شده و حیثیت اجتماعی مطلوب ندارند
9- افرادی که از ستمگری و عدم رعایت حقوق دیگران ابای ندارند
10- نادان، کم ظرفیت و پر توقع و...
در پایان به چند راهکار در کیفیت دوستی اشاره میکنیم:
دو دوست صمیمی باید از عمق جان نسبت به یکدیگر همدرد و خیرخواه باشند و یک لحظه یک رنگی و صفا را فراموش نکنند و در تمام حالات از حقوق دوستی و رفاقت دفاع کنند و بر لغزشها و خطاهای پیش آمده و غیر مترقبه صبر کرد. و بردباری نشان دهند و بر ناملایمات خنده کنند و از یکدیگر توقع و انتظار نداشته باشند و دوستی را زمینه رسیدن به امیال و خواهشهای شخصی خود قرار ندهند و از مجادله با یکدیگر پرهیز کنند و در برابر یکدیگر متواضع و فروتن باشند به حرف همدیگر گوش دهند و از سرزنش و مذمت یکدیگر پرهیز نمایند و بلکه خیرخواه و ناصح همدیگر باشند در حق یکدیگر دعا کنند و سرّ هم را بپوشانند با دادن هدیه - در حد توان - و کلمات محبتآمیز اظهار دوستی کنند و در شاد نمودن یکدیگر بکوشند - البته به شکلی که مرتکب گناه نشوند.
همانگونه که عرض نمودیم شرح بیشتر سؤال شما را با مطالعه کتب زیر برآورده میسازیم که امیدواریم مفید واقع شود.
1- دوستی در قرآن و حدیث، نوشته آقای ری شهری
2- دوستی و دوستان، نوشته آقای سید هادی مدرس، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، از انتشارات آستان قدس رضوی، 1376
3- آئین دوستی (دوست یابی) نوشته دیل کارنگی، انتشارات پیمان 1378
4- آئین دوستی در اسلام، نوشته آقای بابازاده
توجه: بیان این نکته ضروری است که آنچه به عنوان ویژگیهای دوست خوب بیان شد مطلق و صد در صد نیست چه اینکه انسانها کم و بیش دارای نواقصی نیز هستند کما اینکه خود ما وقتی به کارنامه زندگی خود نگاهی میافکنیم آنرا بی نقص و عیب نمیبینیم لذا همه ویژگیهایی که گفته شد به این معناست که به طور نسبی دوست خوب باید این خصوصیات را داشته باشد و جهت کلّی زندگی او نیز به سمت و سوی این ویژگیها و جنبه های مثبت باشد.
احساس نیاز، به داشتن دوست همدم و همدل و هم سخن صمیمی، ندایی است برخواسته از اعماق وجود انسان و فریادی است جوشیده از فطرت وسرشت آدمی.
پیش از بیان آیین دوست یابی و چه کنیم تا در قلب دیگران جای گیریم و دوستان بیشتری بیابیم، تذکر یک نکته را مفید میدانیم.
علی(ع)میفرماید: "بدانید ریا،اگر چه اندک باشد، شرک به خدا است و (اما) دوستی و همنشینی با هوس گرایان، باعث فراموشی خانه ایمان است"(1)
چه تعابیر زیبا، رسا و هشدار دهندهای ! اگر ریا و خود نمایی، شرک و دوگانه پرستی است، دوستی با افراد لا ابالی و هوس گرا، از شرک و دوگانه پرستی بدتر است، زیرا در شرک، باز خدایی مطرح است، اما همنشین و دوست آلوده به گناه و تابع هوای نفس، آن قدر انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، گویا خانه ایمان به کلی تعطیل میگردد و ایمان به فراموش خانه سپرده میشود .
چنین هشداری را باید از امیرمؤمنان (ع) جدی گرفت تا مایه افسوس و حسرت بی ثمر نگردد. قرآن از قول برخی افراد در قیامت نقل میکند که از شدت ناراحتی در حالی که دستان خویش را به دندان میگزند، میگویند: "وای بر من، ای کاش فلانی را دوست نمیگرفتم. و با فلانی دوست نمیشدم ! دوستی با او مرا به چنین سرنوشتی دچار ساخت".(2)
ممکن است برخی خود را فریب دهند و خیال کنند دیگران یا محیط و اجتماع نمی توانند در آنان تأثیر بگذارد و در اراده یا ایمان آنها خللی وارد کنند . اینگونه تخیلات مصداق روشن خودفریبی است. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید : از دوستی با افراد فاسد بپرهیز، زیرا طبیعت و خلق و خوی شما به طور ناخود آگاه ناپاکی و زشتیها را از فرد فاسد میدزدد، در حالی که تو از آن بی خبری".(3)
پینوشتها:
1. فیض الاسلام، نهجالبلاغه، ج 20، ص 147 .
2. فرقان (25) آیه 28 .
3. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، 20، ص 147
آیین دوست یابی:
در روایات به راه های دوست یابی اشاره شده ست :
1 - خوش اخلاقی: خوش رویی، چهره گشاده داشتن باعث کسب محبت و دوستی و نزدیک شدن افراد به یکدیگر میگردد.
علی (ع) میفرماید : «کسی که خوش اخلاق باشد، دوستان او زیاد میشوند و افراد زیادی به او نزدیک میگردند».(1)
امام باقر(ع) میفرماید : «خوش رویی وسیلهای است برای به دست آوردن محبت دیگران و راهی است برای نزدیک شدن به خدا"،(2) و بر عکس ترشرویی و چهره عبوس داشتن سبب نفرت مردم و دوری از خدا میگردد .
انسان تشنه محبّت و احترام است. اگر به مردم محبت کنید، خوش اخلاق و دارای حُسن معاشرت باشید و شخصیت آن ها را مورد احترام قرار دهید، چیزی جز محبّت درو نخواهید کرد. دوست دارید مردم با شما چگونه رفتار کنند، همان گونه با مردم رفتار کنید.
امام باقر(ع) فرمود: : «گشاده رویی در برخوردهای اجتماعی، مایة جلب محبت مردم و نزدیکی به خداوند است، باچهرة عبوس و رخسار گرفته با مردم رو به رو شدن موجب جلب دشمنی آن ها و دوری از رحمت پروردگار است».(3)
پینوشتها:
1. فیض الاسلام، نهجالبلاغه، ج 20، ص 147 .
2. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، 20، ص 147
3- همان
در روایات به راه های دوست یابی اشاره شده ست :
2 - مدارا کردن با مردم: با مردم خوب کنار آمدن و با رفاقت و دوستی و محبت آمیز با آنان برخورد کردن و روحیه عفو و گذشت داشتن.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ** با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
3 - تواضع و فروتنی: تواضع و فروتنی هم دوستان را زیاد میکند وهم عامل تداوم دوستی است . علی(ع) فرمود:
«ثمره التواضع، المحبه؛ میوه تواضع و فروتنی، محبت و دوستی است».
آدم مغرور، خودخواه و متکبر، هرگز نمیتواند در قلب مردم جای گیرد، اگر چه ممکن است قدرتمند باشد و مردم از ترس او در حضورش تعظیم کنند، اما پشت سرش حرفها میزنند.
حضرت(ع)در حدیثی سه عامل ذکر شده برای دوست یابی را جمع کرده و فرمود: «سه چیز است که باعث جلب محبت و دوستی میگردد: خوش اخلاقی، خوشرفتاری و مدارا کردن با مردم و تواضع وفروتنی».
در بیان دیگری دین داری و پایبندی به دستورها و تعالیم دینی و سخاوت و بخشش داشتن را سبب جلب محبت دیگران معرفی نموده است.
از بیان حضرت می توان دو نکته را فهمید:
1لف- رعایت مقررات دینی و به اصطلاح آراسته شدن به اخلاق و تعالیم دینی باعث افزایش دوستان میگردد.
ب- مردم انسان متواضع و سخاوتمند را اگر چه اعتقادات درستی نداشته باشد، دوست خواهند داشت .
3-هدیه دادن وبخشش :پیامبر اکرم(ص) فرمود: «با هدیه فرستادن، دوستی و برادری را میان خود هموار و محقق سازید و کینه ها را بزدایید»
4- انصاف : یکی از عواملی که با عث افزایش دوستان می گردد، انصاف است، علی(ع) میفرماید : «الانصاف یألف القلوب؛ انصاف دلها را با هم مهربان و مألوف میسازد» و بی انصافی رشته الفت و دوستی را قطع میکند .
داشتن روح راستی و صداقت، رحم و مروت، مساوات و مواسات، از ویژگیهای شخص با انصاف است. چنین انسانی در قلب مردم جای میگیرد.
5-کنار گذاشتن خجالت وکم رویی :مشکل اصلی شما، خجالت وکمرویی و عدم اعتماد به نفس است.
کم رویی در طول دوران رشد به تدریج پدیدار شده است. از این رو درمان آن نیز به تدریج باید حاصل شود. برای کم رویی یک درمان فوری وجود ندارد و با دارو نیز برطرف نمی شود. اساس درمان در حوزه شناخت و نگرش فرد است.
بسمه اللطیف
-کنار گذاشتن خجالت وکم رویی :مشکل اصلی شما، خجالت وکمرویی و عدم اعتماد به نفس است.
عرض سلام و ادب
چه کسی استاد گرامی؟
بسمه اللطیفعرض سلام و ادب
چه کسی استاد گرامی؟
باسلام .
ناظر به مخاطب حدیث است
در هنگام گرفتاري و نياز
بهترين زمان ارزيابي دوست خوب, هنگام مشکلات و گرفتاريهاست. در اين چنين مواقعي دوستان حقيقي و وفادار و دلسوز از افراد دوست نما مشخص مي شوند. امام علي عليه اسلام در حکمت 208 مي فرمايند : در کشاکش روزگار افراد با ارزش و دوستان خوب شناخته مي شوند .
در هنگام خشم و ناراحتي
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايند : اگر کسي سه مرتبه بر تو خشم گرفت – يعني تو موجبات عصبانيت و ناراحتي او را فراهم کردي و او خشمگين شد – اما سخن زشتي نگفت, او شايسته ي رفاقت است.
( امالي شيخ صدوق, ص 532, ح 7
از دست رفتن قدرت
برخي از افراد به نام دوستي و به طمع پست و مقام و مال شخص, گرد او را مي گيرند. امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايند : در هنگام از دست رفتن قدرت است که دوست از دشمن, شناخته مي شود.
( ميزان الحکمة / ح 10323 )
هنگام سفر
يکي از بهترين راههاي شناخت افراد, سفر کردن با آنها است. در سفر بسياري از رفتارهاي ناپيداي انسان, آشکار ميشود. فراز و نشيبهاي سفر, عکس العملهاي درست يا نادرست انسان را در برابر مشکلات, نمايان مي کند و از طرفي ارتباط شبانه روزي که در سفر ايجاد مي شود, بهترين زمان براي شناخت اخلاق و روحيات دوست است. امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايند : هيچ کس را به دوستي مشناس, مگر آنکه در سه چيز او را بيازمايي : او را به خشم آوري و ببيني که آيا اين خشم او را از حق به باطل مي کشاند؛ در درهم و درينار و در سفر با او.
داشتن ايمان و پرهيز کاري
دوست خوب بايد در همه ي امور, خدا و رضايت خدا را مد نظر داشته باشد. رسول خدا ( صلي الله عليه و اله ) مي فرمايند :
خير اخوانک من اعانک علي طاعة الله و صدک عن معاصيه و امرک برضاه بهترين برادرانت کسي است که تو را به پيروي از خدا ياري کند, از نافرماني او باز دارد و به خشنود ساختن او فرمان دهد
باسمه الکریم
امام على علیه السلام :
[=Traditional Arabic] اِقبَل عُذرَ أخيكَ، فَإِن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِس لَهُ عُذرا؛
عُذر برادرت را بپذير، و اگر عذرى ندارد، برايش عذر بتراش .
تحف العقول : ص 112
- اخلاق، بخشی از دین است که به فضایل و رذایل اعمال انسان میپردازد. اخلاق به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است. اخلاق به خُلقهای خوب و بد و اخلاق اجتماعی و فردی را تقسیم میشود. قرآن هدف بعثت پیامبر (ص) را اصلاح اخلاق انسانها معرفی کرده است و در روایات از مهمترین صفات نیک اخلاقی، با عنوان مکارم الأخلاق یاد شده است.
- مصباح يزدى، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۱۹، ۲۰؛ معلمی، فلسفه اخلاق، ص۱۳و۱۴.
- مکارم شیرازی،اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.
- موسوی بجنوردی، «بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق(۱)و(۲)»، ص۱۲۸۵.
اخلاق به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است. این واژه، هم خویهای نيكو و پسنديده مانند جوانمردی و دليری را شامل میشود و هم خویهای زشت و ناپسند همچون فرومايگی و بزدلی را؛[۱] همچنین اخلاق فردی چون صبر و شجاعت و اخلاق اجتماعی مثل تواضع و ایثار را دربرمیگیرد.[۲] اخلاق اسلامی به بخشی از آموزههای دین اسلام گفته میشود که از فضایل و رذایل اعمال انسان سخن میگوید.[۳]
ابوعلی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد.
روزی به مجلس درس ابو علی بن مسكویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با كمال غرور گردویی را به جلوی ابن مسكویه افكند و گفت مساحت سطح این را تعیین كن.
ابن مسكویه جزوه هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (كتاب طهاره الاعراق)، به جلو ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم، تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.
قبل از هر چیز بیان این نکته لازم است که از دید ما جلسه ی اخلاقی و اصلاً تزکیه ی نفس و تهذیب اخلاق به هیچ روی یک مسأله ی لوکس و یک کالای تزیینی نیست بلکه آنقدر این مسأله مهم است که اولین عهده دار آن رسول گرامی اسلام – صلی الله علیه و آله – می باشند.
از سوی دیگر ، این مسأله با ابدیت و سعادت آدمی به طور مورد تأکیدی گره خورده است چنانچه خداوند متعال فرموده است: «قد افلح من زکیها» براستی رستگار شد آنکس که نفس خود را تزکیه نمود (1) لذاست که آنچه تقدیمخوانندگان محترم می شود مطالبی جدی و به اعتباری شاید ناراحت کننده بوده باشد.
اصلاً خوب است اولین ویژگی درس اخلاق را از همین مطلب الهام بگیریم : آیا مثلاً کلاس اخلاق را می توان به دور هم نشستن و خواندن شعری از اشعار عرفانی و در پی آن به وجود آمدن حالتی خوش و احیاناً روان شدن اشک از دیدگان تعریف کرد؟ آیا معنویت نفس آدمی و پالایش آن به این جلسات و یا این روش ها امکان پذیر است؟
البته این جلسات به خودی خود اشکال شرعی شاید نداشته باشد ولی دیگر کلاس اخلاق نیست. غرض ما آنست که کلاس اخلاق باید از مطالب جدی عالم و نفس آدمی صحبت کند و توجه نفس آدمی را به خداوند متعال و آخرت معطوف بدارد.
رذیلت های موجود در نفس را در نظر آدمی همانگونه که قبیح و زشت هستند جلوه دهد و آدمی را تشویق به زدودن آنها کند و در ترک گناهان احتمالی مۆثر باشد.
این سخن امیرالمۆمنین را به دقت ملاحظه کنید: والشقی من انخذع لمواه و غروره (2) و بدبخت آن کسی است که گول هوس و فریب کاری نفس خود را خورده است.
در جای دیگری می فرمایند: والحرص و الکبرو الحسد دواع الی التقحم فی الذنوب (3) حرص و کبر و حسد انگیزه هایی برای فرو رفتن در ذنوب هستند. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که رأس کل خطیئة حب الدنیا (4) یعنی آغاز هر خطایی دوستداری دنیاست.
چنانچه از آن حضرت نقل است که فرمودند: ان سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخل العسل (5) براستی بدی اخلاق عمل را نابود می کند همانسان که سرکه عسل را.
ویژگی اول یک کلاس اخلاق مناسب این است که در آن باید به صورت جدی مطالب واقعی درباره ی تهذیب نفس و واقعیات عالم مطرح بشود و این مسائل اصل مطالب را تشکیل بدهید .
پی نوشت ها:
1- سوره الشمس آیه /9
2- نهج البلاغه خطبه 86
3- همان، حکمت 371
4- اصول کافی، 2/315
5- همان ص321