تبیین دقیق آیه «إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمان ودا» چیست؟
تبهای اولیه
بسمه الرحمان
با سلام و عرض ادب
آیه شریفه 96 سوره مریم:"أن الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمان ودا"
یکی از تفاسیر این آیه شریفه، جای گرفتن محبت مؤمنین در دلها است.
امّا قرینه "سیجعل" به نظر این تفسیر را ضعیف می کند و همینطور بغضی که از اهل ایمان در بسیاری
از دلهای آلوده وجود دارد.
در برخی روایات هم دیدم که آن را به ولایت امیر المؤمنین تفسیر فرموده اند،آیا این تفسیر می تواند
بیان شرط درک ولایت حقیقی حضرت و سیر و سلوک در مراتب آن باشد و در واقع بیان التزام عملی
به شریعت برای درک ولایت؟
با تشکر
بسمه الرحمانبا سلام و عرض ادب
آیه شریفه 96 سوره مریم:"أن الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمان ودا"
یکی از تفاسیر این آیه شریفه، جای گرفتن محبت مؤمنین در دلها است.
امّا قرینه "سیجعل" به نظر این تفسیر را ضعیف می کند و همینطور بغضی که از اهل ایمان در بسیاری
از دلهای آلوده وجود دارد.
در برخی روایات هم دیدم که آن را به ولایت امیر المؤمنین تفسیر فرموده اند،آیا این تفسیر می تواند
بیان شرط درک ولایت حقیقی حضرت و سیر و سلوک در مراتب آن باشد و در واقع بیان التزام عملی
به شریعت برای درک ولایت؟
با تشکر
هو الحبوب
با سلام و عرض ادب
استاد گرامی از شرح جامع و عالی شما متشکرم.
یک سؤال دیگر از این آیه:ممکن است وجه دیگر "سیجعل لهم الرحمان ودا" قرار دادن عشق خداوند
در دل خود انسان مؤمن صالح باشد و این عشق نتیجه ی عمل صالح و ایمان او ؟آیا چنین وجهی برای آیه ذکر شده است؟
با سپاس
هو الحبوببا سلام و عرض ادب
استاد گرامی از شرح جامع و عالی شما متشکرم.
یک سؤال دیگر از این آیه:ممکن است وجه دیگر "سیجعل لهم الرحمان ودا" قرار دادن عشق خداوند
در دل خود انسان مؤمن صالح باشد و این عشق نتیجه ی عمل صالح و ایمان او ؟آیا چنین وجهی برای آیه ذکر شده است؟
با سپاس
می توان گفت در بیشتر منابع چنین تبیینی به طور صریح ذکر نشده است و شان نزول آیه شریفه مربوط به همان مباحثی است که بیان شد.با این حساب محبوب شدن در نزد دیگران فرع محبوبیت خدا در دل بنده اش است.و تا عشق خدا در دل بنده اش نباشد، او حتی یک قدم به جلو نخواهد رفت و این تصویری است که در معنای کلی آیه وجود دارد.
هم چنین تا انسان ایمان و عمل صالح نداشته باشد، محبتش در دل ها جلب نخواهد شد و این محبت پاداش عمل نیک اوست.
با این حال قابل انکار نیست که خدای متعال بنده مومن و نیکو کارش را دوست می دارد و این غیر از جلب توجه دیگران نسبت به اوست.پس در چنین وضعی دو موضوع شکل می گیرد، اول این که شخص، با ایمان و عمل صالحش محبوب خدا می شود و خدای متعال علاقه اش را نسبت به چنین بنده ای ابراز می کند همان طور که خودش فرمود: "إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِإيمانِهِمْ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ في جَنَّاتِ النَّعيمِ"(1)كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آن ها را در پرتو ايمان شان هدايت مى كند از زير (قصرهاى) آنها در باغ هاى بهشت، نهرها جارى است.
این هدایت الهی معنایی جز عشق ندارد. خدای متعال بنده با ایمانش را دوست دارد که او را هدایت می کند و به او پاداش بزرگی می دهد.
از طرفی همان طور که به آیه شریفه استشهاد کردید، خدای متعال کاری می کند که مومن نیکوکار نزد دیگران نیز دوست داشتنی و محبوب باشد.
پس گویا بحث عشق خدا به بنده با ایمان و نیکوکارش امری از قبل اثبات شده است و نیازی به بحث ندارد.اما آن چه از مفاد آیه شریفه بر می آید، آیه در صدد تبیین یک پیام از طرف خدای متعال به بندگانش است که اگر دوست دارید قلب دیگران را تسخیر کنید،مومن و نیکوکار باشید.این یک وعده حتمی و حق است.
شخص با ایمان و عمل صالحش عشق و محبت خدا را به خود جلب می کند و خدا نیز در پاسخ به ایمان و عمل صالحش عشق بنده اش را در دل های دیگران قرار می دهد.
در نتیجه ایمان و عمل صالح کلید جلب محبت خدا به بنده اش است وچون وی را دوست می دارد،نزد دیگران محبوبش می کند.
نظر برخی از تفاسیر
در ابتدای پاسخ توضیح دادم که نظر اکثر تفاسیر همان مطالبی بود که بیان شد. با این حال به موضوع مورد نظر پرسشگر در بعضی از تفاسیر اشاره شده است.
نوشته اند:
2.ابو الفتوح رازی حسین بن علی،روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن،مشهد،انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،سال 1408 قمری، ج13، ص 123 با اقتباس و ویرایش
3.طبرسی فضل بن حسن،تفسير جوامع الجامع،تهران ،انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم،سال 1377 خورشیدی،چاپ اول، ج2، ص 411 با ویرایش و اقتباس
4.گروه مترجمان،تفسير هدايت،مشهد،انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،سال 1377 خورشیدی،چاپ اول، ج7، ص 94 با ویرایش و اقتباس
از اين رو رسول خدا صلوات الله علیه به مولای متقیان سلام الله علیه فرمود كه از خدا بخواهد دوستى در قلوب مؤمنان را روزى او گرداند.(4)
هو المحبوب
با سلام و ادب
استاد گرامی این حدیث آخر همان وجهی بود که به دنبال آن می گشتم
دوستی علی ابن ابیطالب علیه السلام در دلها، همان مفهوم ولایت نیست که
به یُمن ایمان و عمل صالحِ خالص در دلها قرار می گیرد؟"سیجعل لهم الرحمان ودا"
مگر در منابع دینی نداریم که بی ولای علی ابن ابیطالب هیچ عملی پذیرفته نیست؟
امام سجاد (عليه السلام) به نقل از رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرموده که آن وجود مقدس (صلي الله عليه و آله) فرموده اند: ... قسم به آن کس که جان محمد (صلي الله عليه و آله) در دست او است اگر بنده ای در روز قیامت عمل هفتاد پیغمبر را بیاورد خداوند از او نپذیرد تا خدا را به ولایت من و اهل بیتم (علیهم السلام) دیدار کند
امام صادق (عليه السلام) هم فرموده است: نخستین چیزی که از بنده به هنگامی که در پیشگاه خدا می ایستد، پرسیده می شود از نمازهای واجب و زکات واجب و روزۀ واجب و حج واجب و از ولایت ما اهل بیت (عليهم السلام) است که اگر اقرار به ولایت ما کرده و بر آن مرده باشد نماز و روزه و زکات و حجش پذیرفته می شود و اگر در پیشگاه خدا جل جلاله بر ولایت ما اقرار نکند خدای عزوجل چیزی از اعمالش را نخواهد پذیرفت.
با تشکر.
با سلام
در بسيارى از كتب حديث و تفسير اهل تسنن علاوه بر شيعه روايات متعددى در شان نزول اين آيه از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده است كه نشان مىدهد نخستين بار اين آيه در مورد على (عليه السلام) نازل گرديده است. از جمله: رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به على (عليه السلام) فرمود: "قل اللهم اجعل لى عندك عهدا، و اجعل لى فى قلوب المؤمنين مودة"، بگو: خداوندا! براى من عهدى نزد خودت قرار ده، و در دلهاى مؤمنان مودّت مرا بيفكن. در اين هنگام، اين آيه نازل گرديد. شايد به همين دليل در روايت صحيح و معتبر از خود امير مؤمنان على (عليه السلام) چنين نقل شده: "لو ضربت خيشوم المؤمن بسيفى هذا على ان يبغضنى ما ابغضنى و لو صببت الدنيا بجماتها على المنافق على ان يحبنى ما احبنى و ذلك انه قضى فانقضى على لسان النبى الامى انه قال لا يبغضك مؤمن و لا يحبك منافق"، اگر با اين شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت، و اگر تمام دنيا (و نعمت هايش) را در كام منافق فرو ريزم كه مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت، زيرا پيامبر (صلي الله عليه و آله) به صورت يك حكم قاطع به من فرموده است: اى على! هيچ مؤمنى تو را دشمن نخواهد داشت و هيچ منافقى محبت تو را در دل نخواهد گرفت. از امام صادق (عليه السلام) مىخوانيم: كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) در آخر نماز خود با صداى بلند به طورى كه مردم مىشنيدند در حق امير مؤمنان على (عليه السلام) چنين دعا مىكرد: "اللهم هب لعلى المودة فى صدور المؤمنين، و الهيبة و العظمة فى صدور المنافقين"، خداوندا! محبت على (عليه السلام) را در دلهاى مؤمنان بيفكن، و همچنين هيبت و عظمت او را در دلهاى منافقان. در اين هنگام آيه 96 و آيه بعد از آن نازل شد.