آیا در آیه 124 بقره "لاینال عهدی الظالمین" شامل حضرت آدم (ع) هم می شود؟!
تبهای اولیه
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر استاد گرامی و کاربران محترم
از محضرتان سوالی داشتم
خداوند عزیز در آیه 35 سوره بقره خطاب به حضرت آدم(ع) میفرماید
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمينَ
و در آیه 124 سوره بقره خطاب به حضرت ابراهیم(ع) میفرماید
وَ إِذِ ابْتَلي إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ
حال سوال بنده این است
1- کلمه "ظالمین" در این دو آیه به چه معناست؟!
2- با توجه به این دو آیه و با توجه به اینکه حضرت آدم (ع) بابیانرَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا... به ظلم به نفس خود اعتراف میکنند آیا حضرت آم (ع) هم شامل لا ینال عهدی الظالمین که در آیه 124 آمده میشوند؟!
از اینکه حقیر را در رسیدن به پاسخ این سوال یاری بفرمایید سپاسگزار خواهم بود
خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگراند
یازهرا(س)
[=arial]
با سلام و ادب
در آیه 35 بقره که آمده «فتكونا من الظالمین»، كلمه ظالمین اسم فاعل از ظلم است، نه ظلمت، كه بعضى از مفسرین احتمالش را دادهاند، چون خود آدم و همسرش در آیه «ربنا ظلمنا انفسنا، و ان لم تغفر لنا و ترحمنا...»، اعتراف به ظلم خود كردهاند.
چیزی كه هست خدایتعالى این تعبیر را در سوره طه مبدّل به تعبیر شقاوت كرده در اینجا فرموده «فتكونا من الظالمین» و در آنجا فرموده «فلا یخرجنكما من الجنة فتشقى» و شقاء بمعناى تعب و سختی است، همچنانكه خود قرآن آن را تفسیر نموده و تفصیل داده به اینكه «ان لك الا تجوع فیها و لا تعرى و انك لا تظما فیها و لا تضحى...» كه ترجمهاش گذشت. از اینجا به خوبى روشن مىگردد كه وبال ظلم نامبرده همان واقع شدن در تعب زندگى در دنیا، از گرسنگى و تشنگى و عریانى و خستگى بوده و بنابراین ظلم آدم و همسرش، ظلم به نفس خود بوده، نه نافرمانى خدا، چون اصطلاحاً وقتى این كلمه گفته میشود، معصیت و نافرمانى و ظلم به خداى سبحان به ذهن مىرسد. (و مراد از ظالمین در لا ینال عهدی الظالمین کسانی هستند که با نافرمانی خداوند صفت عدالتشان به ظلم تبدیل میشود و از شایستگی مقام نبوت ساقط میگردند.)
توضیح بیشتر اینکه نهى خداوند از نزدیك شدن به درخت نهى از شادى و خیرخواهانه بوده نه یك نهى مولوى. در نتیجه این نیز روشن مىگردد كه پس نهى نامبرده یعنى (نزدیك این درخت مشوید) نهى تنزیهى و ارشادى و خلاصه خیرخواهانه بوده و نه نهى مولوى كه تا نافرمانیش عذاب داشته باشد. (مثل اینكه شما به فرزند خود بگوئى پابرهنه راه مرو، چون ممكن است میخ پاى تو را سوراخ كند) مخالفت چنین نهیى را معصیت نمیگویند. پس آدم و همسرش بنفس خود ظلم كردند و خود را از بهشت محروم ساختند، نه اینكه نافرمانى خدا را كرده و باصطلاح گناهى مرتكب شده باشند
از این هم كه بگذریم، اگر نهى خدا، تكلیفى و مولوى بود، باید بعد از آنكه مرتكبش توبه كرد و توبهاش قبول هم شد، كیفرش نیز برداشته شود و ما مىبینیم در مورد آدم این كیفر برداشته نشد؛ چون توبه كردند و توبهشان هم قبول شد ولى به بهشت برنگشتند و وضعى را كه در آنجا داشتند بدست نیاوردند و اگر نهى و تكلیف خدا ارشادى نبود، باید غیر از اثر وضعى و تكوینى، اثر دیگرى شرعى نداشته باشد، چون توبه اثر شرعى گناه را از بین مىبرد و باید در مورد آدم و همسرش نیز اثر شرعى گناه را از بین مىبرد و دوباره به بهشت برمىگشتند و مقام قرب را بدست مىآوردند، ولى نیاوردند. پس مىفهمیم كه نهى خدا مولوى نبوده، تنها ارشاد آدم و خیرخواهى او بوده است.(1)
ظلم به نفس به نحو تخلف با اوامر ارشادی خداوند باعث صدق عنوان ظالم در مقابل عادل نیست تا با آیه «لا ینال عهدی الضالمین» تناقض داشته باشد. این امر در حقیقت ترک اولایی بوده است که با عصمت آن حضرت تنافی نداشته و شایستگی حضرت آدم را برای احراز مقام نبوت و خلافت خدا در زمین زیر سؤال نمیبرد.
[=arial]ترجمه تفسیر المیزان، جلد 1، صفحه 201
ظلم به نفس به نحو تخلف با اوامر ارشادی خداوند باعث صدق عنوان ظالم در مقابل عادل نیست تا با آیه «لا ینال عهدی الضالمین» تناقض داشته باشد. این امر در حقیقت ترک اولایی بوده است که با عصمت آن حضرت تنافی نداشته و شایستگی حضرت آدم را برای احراز مقام نبوت و خلافت خدا در زمین زیر سؤال نمیبرد.
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما استاد گرامی و با تشکر و سپاس از پاسخی که بیان فرمودید
خداوند که در این آیه مشخص نکرده چه ظلمی منظور است! به صورت مطلق فرموه است،شاید همان ظلم به نفس حضرت آدم ( ولو اینکه نهی ارشادی باشد) را هم شامل شود،حال میخواستم بدانم بر اساس چه قراینی میفرمایید معنای ظلم در "لا ینال عهدی الظالمین" به صورت مطلق نیست و ترک اولی را هم شامل نمیشود؟
خب از طرفی بله فرمایش شما صحیح است این ترک اولی منافاتی با مقام نوبت ایشان ندارد اما با مقام امامت (عهدی) که بالاتر از مقام نبوت است چطور؟ آیا با آن نیز تنافی ندارد؟
یازهرا(س)
[=arial]خداوند که در این آیه مشخص نکرده چه ظلمی منظور است! به صورت مطلق فرموه است،شاید همان ظلم به نفس حضرت آدم ( ولو اینکه نهی ارشادی باشد) را هم شامل شود
«الظالمین» در آیۀ 35 سورۀ بقره به معنای ستم است، به دلیل تعبیر خود آدم(ع) در مقام توبه است «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا ... ». و مظلوم در جمله «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ». خود آدم و حوا هستند و ظلم در این جمله، ظلم به نفس است، نه ظلم به خداوند یا دیگران، چون آنچه در ارتکاب نواهی ارشاد یا در ترک اوامر ارشادی مطرح است، ضرر و خسارتی است که نصیب خود شخص می شود؛ چنان که اگر شخص بیمار به امر یا نهی ارشادی پزشک اعتنا نکند، به خود ضرر زده و ستم کرده است.
حال میخواستم بدانم بر اساس چه قراینی میفرمایید معنای ظلم در "لا ینال عهدی الظالمین" به صورت مطلق نیست و ترک اولی را هم شامل نمیشود؟
بنده چنین عرض نکردم و اتفاقا بر عکس منظورم بود. یعنی اطلاق دارد ،بدین معنا که عهد خداوند به ظالم نمی رسد؛ خواه همچنان این ظالم کنونی بر ظلم خود اصرار ورزد و خواه از آن توبه کند. مرحوم طبرسی(ره) هم با توجه به این اطلاق می فرماید: این آیه در همان زمان که این شخص مشرک و کافر و ظالم بود دربارۀ وی صادق بود و چون عهد خداوند به ظالم نمی رسد؛ پس عهد الهی به این شخص نمی رسد؛ هر چند احوال او دگرگون گردد، نه اینکه معیار خصوص حال فعلی او در حال توبه باشد. این دلییل لفظی که در حال تلبس به مبدأ او را شامل شد، اطلاق دارد و معنای آیه این است: این شخص که اکنون مشرک، کافر و ظالم است عهد امامت به او نمی رسد؛ خواه بعداً توبه کند یا نکند.
(آیه مطلق است و مقیّد به زمانی دون زمانی نشده پس واجب است که حمل شود بر همۀ اوقات؛ بنابراین ظالم به امامت نمی رسد، هر چند بعد از ظلم توبه کند).
خب از طرفی بله فرمایش شما صحیح است این ترک اولی منافاتی با مقام نوبت ایشان ندارد اما با مقام امامت (عهدی) که بالاتر از مقام نبوت است چطور؟ آیا با آن نیز تنافی ندارد؟
جواب این سوال رو در این لینک ببینید:
http://www.soalcity.ir/node/2021