.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

تب‌های اولیه

3592 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خداوند می فرمایند :
"یا مطلقا فی وصالنا، ارجع. و یا محلفا علی هجرنا، کفر. انما ابعدنا ابلیس لانه لم یسجد لک، فواعجبا، کیف صالحته و هجرتنا"
اي كسي كه وصال ما را ترك كرده اي، برگرد. و اي كسي كه بر جدايي از ما سوگند خورده اي، سوگند خود را بشكن.ما ابليس را براي اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد پس چگونه است كه او را صالح يافتي و ما را ترك نمودي؟

شبیه یه کلاف کاموای سردرگمم که هزار تا گره خورده

خدا ؟؟

میشه خودت گره های منو باز کنی ؟

خدایا من حواسم به همه هست به جز تو

اما تو حواست همیشه به من هست

بطوری که انگار همین یک بنده را داری

شرمنده ام.....

خدایا رحم کن. دیگه تاب و توان این یکی امتحانت رو ندارم!
یا لطیف، ارحم عبدک الضعیف


چه قد زیباست این گل با پرنده !
گل و بلبل به هم ریبا بخنده !
گلش در ناز وبلبل غرق آواز
کند در عشق
گل پیوسته پرواز

[="Indigo"]سلام

خدایا جون رها کارمو با این دوتا اداره راه بنداز. خسته شدم از پس بهم دیگه پاسم دادن. خدایا یه کاری کن یکیشون کوتاه بیاد و کاره من درست شه.

میبینی که امروز از بس حرص و جوش زدم الان وضعم چی شده:(((([/]

[="Indigo"]وای خدایا خیلی استرس دارم.

میترسم فردا برم این آقا سرم داد بزنه. خدایا سرو کار هیچکی با کارمند بد اخلاق نرسه. خدایا جون رها کارمو درست کن. یه کاری کن فردا اول به حرفام گوش بده بعد آروم بجوابه آخرشم کارمو حل کنه. به جون خودم از بس این راهو رفتم دیگه مردم. خدایا خواهش میکنم.

کاش یکم بیشتر صبر کرده بودم. :geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:

خدایا برا تو که کاری نداره خواهش میکنم فردا به خوبی و خوشی حلش کن. خواهش میکنم:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:[/]

[=Microsoft Sans Serif]

الهی هب لی كمال الانقطاع اليك:Gol:


پروردگارا...!
ببخش مرا آنقدر که حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم . . .

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ! ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …….
ﻭ ﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ،ﺗﮑﯿﻪ ﺟﺰ ﺑﺮﮐﺒﺮﯾﺎ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ ……
ﺍﮔﺮ ﺟﺰ ﺑﺮ ﺗﻮ؛ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﻟﺬﺕﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ُ
ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻦ …….
ﻭﮔﺮ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …….
ﺍﮔﺮ ﺍﺳﻤﯽ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ ،
ﻣﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ .……
ﻭ ﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﯿﮏ ﺭﻭﺯﯼ؛ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯﺷﮑﺮ ﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻡ
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …….
ﺍﮔﺮ ﻟﻐﺰﯾﺪﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﭘﺎﯾﻢ ، ﺑﺒﺨﺸﺎﯾﻢ .
ﻭ ﮔﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﺵ ﺯﯾﺮﻡ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﺎﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …….
ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ
ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ......
ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧﺮ ﺗﻮﯾﯽ ﻋﺸﻖ ﺁﻓﺮﯾﻨﺎ،ﻣﻦ
ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ[/]

الهی

دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد؟

پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟

خدای من ؛ مهربانم
میدونم تو جواب میدی ولی صبر ما کمه ، یه وقتهایی هست که خیلی زود جواب میگیریم ولی بعدش پشیمون میشیم که کاش اینقدر رو این موضوع پافشاری نمی کردیم .
مهربانم ؛ حتما حکمتی در کار است که بعضی مواقع جواب دعامونو نمی گیریم ، ولی من ازت میخوام هر چی که صلاح و مصلحتمون هست همون رو به ما بده .:Gol:

خدایا یادت را زیر تنهاییم ستون کن
که من از آوارگی بی تو بودن میترسم

وقتی هوا ابریه بیشتر عاشقت میشم

خدا ؟؟؟ میشه یکم بیشتر خورشیدو پشت ابر نگهداری لطفن ؟؟

قده خوندن یه یاسین ؟

5 دقه :ok:

خدایا خیلی دلم گرفته
برای اون کودک 3 ساله سوری
خودت میدونی گریه تو وجود من نیست
ولی از دیروز بیشتر از 10 بار گریه کردم

تا حالا اینقدر از مرگ کسی ناراحت نشدم
اونهم کسی که نمیشناسمش
هر بار که عکسشو میبینم نمیتونم جلوی خودمو بگیرم

شاید گریه من برای مرگ اون کودک نیست
شاید برای مرگ انسانیته

تاحالا دیده بودی چیزی اینقدر منو به هم بریزه ؟ منی که همه میگن چقدر سنگ دلی .
دیروز وقتی رفتم خونه فقط بچمو بغل کردم و تورو شکر کردم که بچه من جای اون کودک نبود

کی خبر داره از دل اون پدر که با دستای خودش زن و دوتا بچشو خاک کرد

الانم بغض گلومو گرفته
کمک کن کسی منو تو این حال نبینه:Ghamgin:

به نام خدا

دلهاي آدميان محل تجليات رحماني و وساوس شيطاني است

اگر دست رحمت رحمان از دلي برداشته شد پنجه آلوده شيطان بر آن سيطره خواهد يافت

خداوندا به رحمانيت و رحيميتت دست رحمت و عنايتت را از دل مؤمنين و مؤمنات برندار.


خدایا خوب میدونم که میشنوی...
خوب میدونم جواب میدی...
خدایا ظهور آقا رو نزدیکتر کن،میدونم که می تونی...میدونم که معجزه می کنی...
سلامم رو به داداشم برسون...البته اگه اشکالی نداره...
به امید خودت...

خدای زیبایم
یک صبح زیبای دیگر را با ترنم دلنشین پرندگانت آغاز نمودم. پرندگانی که شکرگزای میکنند و نیایش
شکر برای یکروز زیبای دیگر
شکر برای بوی خوش زندگی
شکر و هزاران شکر برای وجود ارزشمند عزیزانم
شکر برای سلامتی جسم و جان
شکر برای رزق وروزی حلال وبی نیازی
شکر برای قرار گرفتن در راهت
شکر برای تمام نعمتهایت که در‌ اختیارم قرار داده ای
هر چه شکر گویم کم است
بارالها چتر رحمتت رابر سر من همیشه بازنگه دار و لحظه ای مرا به حال خود وامگذار.
آمین یارب العالمین

[="Indigo"]خدای خوبم سلام

چند وقتیه از راه راست منحرف شدم. خودت برم گردون. نمیدونم چم شده. خداجون خودت کمک کن ازت خجالت یکشم ولی نمیدونم چرا هنوز کاره خودمو میکنم:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:[/]

به نام خدا

خدایا مرا عفو کن به خاطر پیمانهایی که بستم و شکستم!

خدایا مرا عفو کن به خاطر لحظاتی که باید نمود تو بودم

و به غفلت سپری کردم.

خدایا مرا ببخش به خاطر هر کلمه ای که باید برای تو می گفتم و برای خویش گفتم.

خدایا گاهی چه راحت یادم می رود که جز وابستگی به تو هویت دیگری ندارم

چقدر آسان فراموش می کنم که همه هستی من فقط ارتباط فقری با توست

خدایا از دست خودم ذله شده ام.

خدا ؟؟؟؟

میشه همین الان من یهویی بمیرم

همین الانا ... الان تصمیمو گرفتم ممکنه 10 دقه بعد پشیمون شم ... پس تا تنور داغه نونو بچسبون

یه مرگ راحت و بی درد و یهویی

قلبم مثلا یهو واسته

دستت درد نکنه

خدایا دلم خیلی گرفته:Ghamgin::hey:
از همه چی خسته شدم.تاب ادامه دادن دیگه ندارم
:crying:

[=Microsoft Sans Serif]خدایا کمکم کن تا بتوانم همه نماز هایم را اول وقت و با حضور قلب بخوانم

[SPOILER][/SPOILER]

آمین یا رب العالمین:Gol:

خدایا منو ببخش و کمکم کن
همیشه به کمکت نیاز دارم

[=arial black]سلام
الان آرومم
دیگه داد نمیزنم دیگه گریه نمیکنم
دیگه التماس نمیکنم
میدونم که خوب میدونی حال این روزام فقط یه معنی داره
من دارم میرسم به مرز بی تفاوتی ...
به مرز دل کندن
اسممو از لیست صبرت حذف کن
دارم کم میارم

حاجت ندادنت ایمانمو نشونه گرفته ...

الهی

هر چه هست رحمت است

و آنچه نیست حکمت

پس از چه غمگین باشم؟

وقتی در رحمت و حکمتت غرقم

و چگونه بگویم نیست؟چون تو هستی

غیر تو چیست تا لایق هستی باشد؟

چون هستی،همه چیز هست

عالم پر است از عطر دلاویز هستیت

چقدر زیباست همه چیز،چقدر زیباست

همه ی لحظات درک بودنت.

[="Indigo"]خدایا سلام

احساس میکنم داری باهام بازی میکنی و میخندی بهم. دیدی امشب چی شد؟؟؟ دیدی چقدر داغون شدم؟؟؟ خودت میدونی من رو غرورم حساسم. صاف دست میذاری رو همین.
خداییش این دیگه خیلی بد بود. حتی با یکی که هیچی هم نداره اینطوری نمیکنن که اینا با من کردن. چقدر دلم میخواد گریه کنم. ولی نمیشه. دور و برم پره آدمه.

خدایا کاش میشد یه دله سیر میزدم طرفو. خیلی حالم بده. هرچی میفکرم به جایی قد نمیده. مدام میاد توو ذهنم که خودم مستقیم بزنم داغونش کنم چون اینها که بهشون گفتم کاری نکردن.
خداییش کارشون زشت بود. ببین خدایا من اون موقه به خودت توکل کردم. سپردم به خودت. برا همین میترسم برا این موردی که پیش اومدی کاری که دلم میخوادو انجام بدم بعد سه سوت بیای حالمو بگیری.

میترسم انجام ندم بعد باز بیای حالمو بگیری. جووون رها از این برزخ بیارم بیرون. خودت میدونی که...........................[/]

فقط خداست كه ...
میشود با دهان بسته صدایش كرد...
میشود با پای شكسته هم به سراغش رفت...
تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمیدارد...
تنهاكسی است كه وقتی همه رفتند میماند...
وقتی همه پشت كردند آغوش میگشاید...
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود...
و تنها سلطانیست كه ...
دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه كردن...!
همیشه و همه جا ...

[=arial black]دلم میخواد
مفاتیح و سجادمو بذارم تو کیفمو راه بیفتم
برم وسط یه بیابون
که هیشکی نباشه
که فقط من باشم و خودت
که گریه کنم
که داد بزنم
که برای آخرین بار سجده کنم و دیگه پا نشم

خدایا
این همه بغض داره خفم میکنه
دیگه بسه
بذار بمیرم ...

خدایا:hey:

رهگذر آسمان;731023 نوشت:
[=arial black]دلم میخواد
مفاتیح و سجادمو بذارم تو کیفمو راه بیفتم
برم وسط یه بیابون
که هیشکی نباشه
که فقط من باشم و خودت
که گریه کنم
که داد بزنم
که برای آخرین بار سجده کنم و دیگه پا نشم

خدایا
این همه بغض داره خفم میکنه
دیگه بسه
بذار بمیرم ...



کاش میشد...
بدون ترسی از جهنم و شوقی برای بهشت...
فقط بخاطر یک لحظه آرامش ، بخاطر خدا
دفتر زندگی رو بست...

الهی

این منیّتم بگیر و آن هویتت در جایش نشان.


[=arial black] خدایا

[=arial black]حتی تنهایی هم، شرمش گرفتهبیاید و کنار دلتنگی هایم بنشیندمی داند این دلِ بی رَمَق پر شده از بی مهری ها ...
می ترسد تاب نیاورم و بِبُرّم از زندگیوهر شب سر به زیرتر و آرامتر می آید

[=comic sans ms]خدایا
وصیت کرده ام بعد از مرگم؛ همراه من
دوتا فنجان چای هم دفن کنند!!
شاید صحبت های من با تو به درازا کشید...
بهرحال دلخوریها کم نیست ازبندگانت ...
همانهایی که بی اجازه واردشدند
خودخواهانه قضاوت کردند
بی مقدمه شکستند
وبی خداحافظی رفتند!

[=book antiqua]راستی خدایا .....
ببخشید هیچی......

دیگر نمیدانم چه بگوییم و چه چیزی را به توصیف بکشانم. انگار تمام کلمات ته گرفتند و چیزی برای گفتن باقی نمانده است.انگار چشمانم را بسته ام و دیگر نظاره گر هیچ چیزی نیستم و گویی کاملا نسبت به اطرافم بی تفاوت شده ام و احساسی برای ابراز نمی بینم.
مثل اینکه سازهایم برای رقصیدن از بین رفته اند.

ممکن است دلیلش این باشد:

زندگی آنطور که بخواهد پیش می رود حتی اگر من نخواهم...

[=arial, helvetica, sans-serif]

صدای هق هق گریه هام ... از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری !

حواست هست خدا؟

هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم .... گفتم باشه منم خدایی دارم...

حواست هست خدا؟

از بچگی تا الان هر وقت زمین خوردم و به سختی پاشدم یه جمله شنیدم "

غصه نخور خدا بزرگه"

حواست هست خدا؟
حواست هست هر روز باهات درد دل میکنم؟

حواست هست غصه هام داره سنگینی میکنه؟

حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه؟

حواست هست نفس کم آوردم؟

الهی

می دانم درست در غروب خورشید ستاره ها طلوع می کنند و این

یعنی هرگز امیدم را برای دیدن زیبایی های زندگی از دست نمی دهم


[=book antiqua]گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفت: عزیز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی. من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره ات نشسته بودم.
[=book antiqua]
[=book antiqua]گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفت: عزیزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست، از این راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهی رسید.
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟ گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی آخر تو بنده من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنها اینگونه شد که صدایم کردی.
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفت: اول بار که گفتی "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من اگر می دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار می کنی همان بار اول شفایت می دادم.
[=book antiqua] [=book antiqua]
[=book antiqua] [=book antiqua]گفتم: مهربانترین خدا! دوست دارمت ...
[=book antiqua] [=book antiqua]گفت: عزیز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...

خدایا به بندگانت بفهمان

ﺍﺷﻚ ﻫﺎ ﻗﻄـﺮﻩ ﻧﻴﺴﺘﻨـﺪ !
ﺑﻠﻜﻪ ﻛﻠﻤـﺎﺗﻰ ﻫﺴﺘﻨـﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﻨـﺪ ....
ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃـﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ :
پیـﺪﺍ ﻧـﻤﻴﻜﻨﻨﺪ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ
ﻛﻪ ﻣﻌﻨــﻰ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤـﺎﺕ ﺭﺍ ﺑــﻔﻬﻤـﺪ ... !!

موسی در مناجاتش به خدا عرضه داشت

یا اِله المحسنین
پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت
یا اِله المطیعین
پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت
یا اِله العابدین
پاسخ آمد : لبیک

عرضه داشت
یا اِللهَ العاصین
پاسخ آمد : لبیک , لبیک ,لبیک

حضرت موسی سوال کرد : چرا در سه مورد اول پاسخ یکبار لبیک بود
اما در مورد آخر سه بار لبیک

خداوند فرمود :
محسنین به احسان خود ,مطیعین به اطاعت خود
و عابدین به عبادت خود امید دارند
اما گنهکاران به جز من به کسی امید ندارند


خدایا پس کی نوبت من میشه؟:Gig::Moshtagh:

Miss Chadoriii;729285 نوشت:
خدا ؟؟؟؟

میشه همین الان من یهویی بمیرم

همین الانا ... الان تصمیمو گرفتم ممکنه 10 دقه بعد پشیمون شم ... پس تا تنور داغه نونو بچسبون

یه مرگ راحت و بی درد و یهویی

قلبم مثلا یهو واسته

دستت درد نکنه

خدا جان

من هنوز پایه ام ها

با تمام وجودم
با تمام وجود پناه میبرم بهت
از شر شیطان رانده شده

بدجوری اذیتم میکنه، اگر صدام رو میشنوی ازت میخوام تو هم اذیتش کنی
طوری که دست از سر من برداره

Miss Chadoriii;731477 نوشت:
خدا جان

من هنوز پایه ام ها


سلام
این چه حرفیه خواهری؟
یه کم هم به فکر من باشین.
همه دل ما رو میشکنن،شما هم؟

خدایا منو چطوری تحمل میکنی؟
خودم حالم از خودم بهم میخوره

خدایا میبینی؟؟؟؟؟

شب میشه..
میری بی سروصدا روتخت دراز میکشی
دلت شکسته از دست کارای خودت
دلت واسه یکی خیلی تنگه
شایدم واسه خودت
دلت میخواد یکی باشه که به حرفات گوش کنه
نمیخواد چیزی بگه
فقط گوش بده,سوال نکنه,نصیحت نکنه,بعد حرفامو بیل نکنه بکوبه تو سرم,مرهم بشه واسه دردم...
گوشیتو بر میداری,چک میکنی که ببینی کسی رو داری بهش اس بدی یانه
میرسی به اسم خیلی ها..
کسایی که یه روزی چقدر باهم فاب بودین..
کسایی که تو اوج دوستی رکب زدن..
کسایی که خیلی واسشون تکیه گاه بودی.همدل وهمراز بودی
اما الان در حدی واسشون نیستی که بخوان وقت بذارن ارومت کنن..
میرسی به اسم کسی که....اشک تو چشمات جمع میشه وپیش خودت میگی:
"ای کاش الان کنارم بودی"
یه آه میکشی
بغضت وتوی گلوت حبس میکنی
نفس کم میاری
لبتو گاز میگیری که نریزه اشکای لعنتی..
نریزه وباز با چشمای تابلو صبح مجبور به تو اتاق موندن یا رفتن به بیرون یا دانشگاه, بی دلیل نشی..
اما تو اوج مبارزه با خودت , اشکات میریزن..
هرچی خودتو محکم میگیری و دلداری میدی
اشکات با سرعت و تداوم بیشتری میریزن..
اونقدر گریه میکنی که با چشم درد خوابت می بره
ولی حتی یه ذره هم سبک نشدی..
اما می خوابی..
کسی هم از این شب با خبر نمیشه..که چی بهت گذشته..
صبح میشه و باز میخندی..
و
دیروزت دوباره تکرار میشه..
خدایا خستم از روزای تکراری..
روزایی که خیلی سخت نفسم میره ومیاد..
برعکس ایام عید که هر روز با زدن خودم به نفهمی و ندیدن غصه ها روزامو با صد بار شکر کردنت گذروندم..
خدا هر چی گرفته تر میشم بیشتر تنهایمو میبینم..
بیشتر دلم میخواد باهات بحرفم
اما یه چیزی,خودت که اخلاقمو میدونی..
کسی که ازم دور بشه یک قدم..کسی که محلم نذاره..
من ده قدم ازش فاصله میگیرم وبجای کم محلی رابطمو قطع میکنم..
نذار حس کنم برای توام بی ارزشم..کم محلی میکنی..
چون اون وقت دیگه هیچی ندارم
و اکسیژن هوات برام حرومه و حکم سمو پیدا میکنه...
:'(
موضوع قفل شده است