ترس از ازدواج به خاطر عاشق نشدن
تبهای اولیه
با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام دوستان.
من یه مدت هست که همش با خودم کلنجار میرم که اصلا میتونم الان ازدواج کنم یا نه.
میشه گفت میترسم.
میترسم با کسی ازدواج کنم و بعد یه مدت عاشق یه نفر دیگه شم!!به همین راحتی.
میترسم وفادار نمونم.
البته اینو بگم تا حالا هیچ رابطه ای با کسی نداشتم..
نمیدونم شاید اشکال کار از منه ولی تا حالا نشده ذره ای به خواستگارام علاقه ای داشته باشم.خوب میگن باید دوطرف از هم خوششون بیاد ولی این تاحالا برای من رخ نداده.الانم که دارم این متنو تایپ میکنم دارم به یکی فکر میکنم که خصوصیات اخلاقی و خانواده و کلا ویژگی های نسبتا خوبی داره .ولی میگم همون بحث علاقه است.ازش بدم نمیاد ولی خوشم هم نمیاد!
با خودم فکر میکنم شاید هیچ وقت از کسی خوشم نیاد.یعنی نباید ازدواج کنم؟!
الان موندم که چه جوابی بدم.فعلا گفتم یه بار دیگه هم ببینمش شاید نظرم تغییر کرد.
از خودم میترسم که 2روز دیگه یکیو ببینم و که به مرد ایده الم خیلی نزدیک باشه و بعد حسزت بخورم.از دوستانی که ازدواج کردن مخصوصا کمک میخوام که راهنماییم کنن.
چه قدر امکان داره بعد ازدواج عشق و علاقه بوجود بیاد؟
ایا بدون علاقه ازدواج کردن ریسک نیست؟!.
تا حالا اینقدر جدی به موضوع ازدواج فکر نکرده بودم.ممکنه بعدا خواستگارای بهتر یا بدتری! داشته باشم.
البته مهمترین ملاک من ظاهر و مادیات و حتی ایمان هم نیست.ولی تابهحال پیش نیومده از کسی خوشم بیاد.
مهمترین نگرانیم خودم هستم که میترسم یعد ازدواج با فردی اشنا بشم که سواد،اطلاعات،قدرت درک و فهمش یا حتی تیپ و منشش منو به خودش جذب کنه.
ممنون میشم تجربیاتتونو دراختیارم قرار بدید.
مشخصات ارسالی کاربر:
سن: 23
جنسیت: دختر
وضعیت تاهل و مجرد: مجرد
میزان تحصیلات: لیسانس
وضعیت شغلی: بیکار
سابقه بیماری جسمی: دارم
میزان تقید به عقائد مذهبی:خانواده ی مذهبی هستیم و خودم هم مقید هستم.مادرم از هممون مقیدتره.
سابقه استفاده از مشاور به صورت تلفنی و حضوری هم ندارم.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
اگر تا به حال تجربه خواستگاري جدي نداشته ايد و به مرحله گفتگو و مذاكره و «تحقيقات جامع» براي شناخت كافي نرسيده ايد تا حدودي طبيعي است. چون خود شناخت علاقه زا است
بله بايد علاقه خيلي مهم است.
شما از مرد ايده آل تان صحبت كرديد. بنابراين معياري داريد كه ديگران را از نظر منش، تيپ و اخلاق و اهدافش با آن معيار مي سنجيد. اگر كسي تناسب زيادي با اين معيار داشت گرايش و رغبت و علاقه شما زياد خواهد شود. اما ما به عنوان يك انسان مي توانيم به اميال خود جهت هم بدهيم.
چه طور؟
ببينيد تصور كنيد شما خانه اي ايده آل براي خودتان در ذهن تان ترسيم مي كنيد. و هميشه به آن مسكن فكر مي كنيد. حال اگر «انتظارات» شما با «امكانات مالي و موقعيتي» شما «تنظيم» نباشد تنها چيزي كه براي شما مي ماند حسرت است و افسردگي.
در ازدواج هم همين است وقتي ما به ذهنمان براساس معيارهاي واقعي و «واقع بينانه» جهت بدهيم و انتظاراتمان را براساس امكانات و شرايطمان تنظيم كنيم دنبال همتايي مي گرديم كه با ما همخواني داشته باشد. پس واقع بيني خيلي مهم است. يعني ما بايد با واقع بيني انتظاراتمان را با امكاناتمان تنظيم كنيم. آن وقت درجه شادكامي و رضايت از زندگي ما بالا مي رود. سنخيت داشتن اتحاد و پيوند را قوي مي كند.
براي اين كه علاقه ايجاد شود بايد شناخت و آگاهي افزايش پيدا كند.
بنابراين زود قضاوت نكنيد. اجازه دهيد خواستگار بيايد. بدون سوگيري و تعصب و پيش داروي به او اجازه حضور بدهيد. بعد به گفتگو و بررسي تناسب و كشف همتايي بگرديد. تحقيقات تان را كامل كنيد. اگر باز هم علاقه اي در كار نبود و هيچ جذابيتي براي شما نداشت جواب مثبت ندهيد.
سؤال دوم
اگر علاقه اي باشد از كجا معلوم علاقه به فرد جديد جايگزين نشود؟
اين سؤال خيلي در زندگي مشترك مهم است. اگر زوجي براي اين سؤال پاسخ قانع كننده نيابند زندگي شان در خطر است. چرا كه در زندگي طبيعي ما هر دم از اين باغ بري مي رسد تازه تر از تازه تري مي رسد.
پاسخ اين است كه ما اختيار داريم و با اختيار خودمان تعهد و عقد مقدس ازدواج را امضا مي كنيم و عقلا و شرعا بايد تلاش كنيد برسر تعهد و عقد خود وفا دار باشيم. براي اين كه پيوند مقدس ازدواج سست نشود بايد عوامل تحكيم روابط زناشويي را شناسايي كنيم و انها را در زندگي اجرا كنيم و با شناسايي عوامل آسيب زا براي بينان ازدواج آنها را رفع كنيم و براي رسيدن به مقصود خود از صبر، تحمل و مطالعه و مشورت و استمداد از خداوند و ائمه مدد بگيريم.
تقوا (خودكنترلي)
تعهداتي كه ما با شريك زندگي مي دهيم اگر ضد زنگ وجدان و تقوا نداشته باشد ممكن است زنگ خيانت بخورد و فرسوده شود. تقوا و وجدان دو نيروي كنترل كننده دروني است كه حتي در خلوت و در غياب همسر هم فعال است. افرادي كه وجدان اخلاقي ندارند و خدا در زندگي آنها كم رنگ است يا حضور ندارد و ترسي از حساب و كتاب و معاد ندارند راحت خيانت مي كنند و دل از همسر مي كنند و دل به ديگري حتي نامحرم مي بنند. «جهان بيني توحيدي و باورهاي عميق ديني»، «اخلاق در خانواده» و «احكام خانواده» سبب مي شود كه علاقه بيشتر شود و براي خدا به همسر عشق ورزيد و به خاطر خدا گذشت كرد و تلخي ها را تحمل كرد. تقويت ايمان و عمل صالح نيز به تحكيم پيوند ازدواج قدرت مي بخشد. خداوند به ما وعده داده كه هركس ايمان و عمل صالح داشته باشد مهرش را در دل ديگران مي اندازم و نيز وعده داده كه با ازدواج صحيح بين ما محبت و مودت ايجاد مي شود.
ائمه فرموده اند كه دوستي خود را ابراز كنيد قلب تان نسبت به محبت به هم بيمه شود.
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
- پيش گفتار
- درآمد
- بخش يكم : تشكيل خانواده
- فصل يكم : تشويق به تشكيل خانواده
- فصل دوم : حكمت تشكيل خانواده
- فصل سوم : موانع تشكيل خانواده
- فصل چهارم : آداب ازدواج و تشكيل خانواده
- فصل پنجم : آداب عروسى
- فصل ششم : خانواده نمونه
- ۶ / ۱ ازدواج آسمانى
- ۶ / ۲ اگر على نبود ، همسرِ همسنگى براى فاطمه وجود نداشت
- ۶ / ۳ خواستگارى بانوى بانوان
- ۶ / ۴ مهريه بانوى بانوان
- ۶ / ۵ خطبه عقد ازدواج
- ۶ / ۶ جهيزيّه بانوى بانوان
- ۶ / ۷ وليمه عروسى
- ۶ / ۸ شبِ زَفاف
- ۶ / ۹ خانه و اثاث خانه بانوى بانوان
- ۶ / ۱۰ همكارى زن و شوهر
- ۶ / ۱۱ شيرينىِ زندگى
- ۶ / ۱۲ سختى هاى زندگى
- ۶ / ۱۳ درخواست خدمتكار از پيامبر صلى الله عليه و آله
- ۶ / ۱۴ داستان گردنبند
- بخش دوم : عوامل تحكيم خانواده
- فصل يكم : محبّت و مهربانى و عطوفت
- فصل دوم : خوى هاى والا و كردارهاى نيكو
- ۲ / ۱ خوش رفتارى
- ۲ / ۲ خوش اخلاقى
- ۲ / ۳ خوبْ شوهردارى كردن
- ۲ / ۴ مهربانى
- ۲ / ۵ نيكى كردن
- ۲ / ۶ احترام نهادن
- ۲ / ۷ ملايمت و مدارا
- ۲ / ۸ خدمت به زن
- ۲ / ۹ كمك به شوهر
- ۲ / ۱۰ سلام كردن به اعضاى خانواده
- ۲ / ۱۱ شاد كردن
- ۲ / ۱۲ هديه آوردن در بازگشت از سفر
- ۲ / ۱۳ همنشينى با خانواده و غذا خوردن با آنان
- ۲ / ۱۴ رعايت علاقه خانواده به غذا
- ۲ / ۱۵ شكيبايى زن ، در برابر بداخلاقىِ شوهر
- ۲ / ۱۶ شكيبايى مرد ، در برابر بداخلاقىِ همسر
- ۲ / ۱۷ چشمپوشى
- ۲ / ۱۸ قناعت
- ۲ / ۱۹ خُرسندى
- ۲ / ۲۰ غيرت
- فصل سوم : تربيتِ دينى
- فصل چهارم : پاسداشت حقوق
- فصل پنجم : تلاش براى تأمين نيازهاى اقتصادىِ خانواده
- فصل ششم : پاسخ دادن به غرايز جنسى
- ۶ / ۱ آرايش زن براى شوهرش
- ۶ / ۲ آرايش مرد براى همسرش
- ۶ / ۳ ترغيب به پاسخ دادن به غريزه جنسى
- ۶ / ۴ آمادگى زن براى پاسخگويى به نياز شوهر
- ۶ / ۵ نكوهشِ كوتاهىِ زن در پاسخگويى به نياز شوهر
- ۶ / ۶ نكوهشِ پاسخ ندادن شوهر به نياز همسرش
- ۶ / ۷ نهى از همبستر نشدن با همسر ، بيش از چهار ماه
- ۶ / ۸ آنچه در هنگام آميزش رعايت آن شايسته است
- ۶ / ۹ آنچه در آميزش ، شايسته نيست
- ۶ / ۱۰ موارد آميزش حرام
- فصل هفتم : دعا كردن
- بخش سوم : آسيب هاى تحكيم خانواده
- فصل يكم : آسيب هاى كلى خانواده
- فصل دوم : آسيب هاى خانواده از سوى شوهر
- فصل سوم : آسيب هاى خانواده از سوىِ زن
- ۳ / ۱ آزار دادن شوهر
- ۳ / ۲ عصبانى كردن شوهر
- ۳ / ۳ ناسپاسى
- ۳ / ۴ مكلّف كردن شوهر به آنچه در توان او نيست
- ۳ / ۵ منّت نهادن بر شوهر
- ۳ / ۶ ناسازگارى
- ۳ / ۷ خودآرايى زن براى غير شوهرش
- ۳ / ۸ بُلهَوسى
- ۳ / ۹ خيانت كردن
- تحليلى درباره آسيب هاى خانواده
- منابع و مآخذ
یک مغازه شوهر فروشی در نیو یورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کننددر تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده
شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید
اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است
شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید
شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید
خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم.
او به طبقه اول میرود که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردن دارای شغل ثابت هستند.
مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد طبقه بالا را هم ببیند
اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند
با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به طبقه سوم میره
اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند
نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره طبقه چهارم که آنجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندندخانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره طبقه پنجم که اینجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیدا به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رمانتیک میباشند دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره
طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم
استاد حامی اولین جمله ای که نوشتید اشتباه بود.ایشون نگفتن خواستگاری نداشته اند، نوشته تا حالا شده نسبت به خواستگار هام تمایلی داشته باشم...
و اما خطاب به استارترتاپیک: گفتید ممکنه ازدواج کنم بعد دو روز بعد یکی که به ایده آل هام نزدیک باشه ببینم.خوب خواهر گرامی با ایده آل ترین خواستگاریتون ازدواج کنید که در مقایسه با بقیه بالاتر باشه!
سلام علیکم ب سرکار خانوم استارتر ...
خواهر من چیزی ک مهمه اینه ک این ک ترس نداره شما بعد ازدواج یه کم احتیاج داری ب مبارزه با نفس تازه اگر همچین چیزایی ک میگی باشه ...
چون والا اونجوری ک ما میبینیم کسی بعد ازدواج مخصوصا خانوما عمرا ب جز همسرشون ب کسی دیگه ای ب چشم شوهر نگاه کنن و یه همچین فکرایی ب ذهن شون برسه شما لطف کن از پیش قضاوت نکن خیلییییی بعید میدونم ولی خب بعضیام هستن ولی این برمیگرده ب خود فرد آدمی ک تا حالا با کسی رابطه نداشته تویه همون رابطه اول عاشق میشه میره پی کارش و البته یه نصیحت شما باید اینقدر ایمان ب خودت داشته باشی و وفای ب عهد رو دست کم نگیری اینا همه برمیگرده ب خودت هرکسی باید بعد از عقد در مورد خودش یه سری حریم ها رو نگه داره و یه دینی نسبت ب همسرش رویه دوشش احساس کنه و حتی ب خودش اجازه خیانت ذهنی یا مقایسه همسرش رو هم نده ... اینا با یه مبارزه با نفس کوچیک حل میشه تازه اگه پیش بیاد ک بعید میدونم ...
نکته بعدی شما در حین تایپ داری ب یه بنده خدا و معیاراش فکر میکنی این یعنی نزدیکی دیگه ... فک کردین با یه نظر باید عاشق بشین تا جواب مثبت بدین نخیر همین ک میبینین کیس مورد نظر طوریه ک خوبیاش ب بدیاش میچربه و هی انگاری ازش بدتونم نمیاد دیگه باید برین تویه فاز اساسی تری ک تحقیقات و این چیزاس و اگه خوب بود هم با توکل بله رو بگین ...
خواهر من نترس تویه ذات خانوما دیگه مگه چی باشه ک خیانت جا بگیره وگرنه با لباس سفید میان با کفن سفید (دور از جون رفقا) میرن بیرون. این ترسا فقط واسه اینه ک از زندگی متاهلی شاید اطلاعات کمی داشته باشی وگرنه من متاهل ب همه اینو گفتم ب شمام میگم ازدواج شاخ غول شکستن نیست آی آدم ها ... موفق باشی ...
تو این همه مشکلات وسختی خوشی زده زیر دل عده ای و هوس عشق وعاشقی کردن،یه خواستگار خوب اومده برات خب زنش بشو،شما که الان فکر خیانت زده به سرتون وای به حالی که روزی شوهر کنید وبا دیدن یه مرد دلتون بلرزه ،شما احتمالا دچار اختلال دوقطبی هستین ، این بیماری درمان قطعی داره وبا مشاوره ودارو درمانی بهتر میشین، امیدوارم زندگی خوب وعالی تشکیل بدین درپناه حق
تو این همه مشکلات وسختی خوشی زده زیر دل عده ای و هوس عشق وعاشقی کردن،یه خواستگار خوب اومده برات خب زنش بشو،شما که الان فکر خیانت زده به سرتون وای به حالی که روزی شوهر کنید وبا دیدن یه مرد دلتون بلرزه ،شما احتمالا دچار اختلال دوقطبی هستین ، این بیماری درمان قطعی داره وبا مشاوره ودارو درمانی بهتر میشین، امیدوارم زندگی خوب وعالی تشکیل بدین درپناه حق
بیماری دوقطبی معیار داره ملاک داره
چرا بدون اطلاع برچسب بیمار بودن به این بنده خدا میزنید؟:Narahat:
من که خوندم مطلب رو هیچکدوم از اون ملاکهایی که بلدم رو ایشون نداره
و این همه مشکلات وسختی خوشی زده زیر دل عده ای و هوس عشق وعاشقی کردن
دعا میکنم عاشق بشین اونوقت ببینم باز این حرف رو میزنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواستگار خوب اومده برات خب زنش بشو،شما که الان فکر خیانت زده به سرتون وای به حالی که روزی شوهر کنید وبا دیدن یه مرد دلتون بلرزه
منظور این خانم اینه که چطوری بدون عشق ازدواج کنیم و اگه همچین اتفاقی افتاد و ازدواج کردیم امکان داره بعد ازدواج عاشق بشیم
چه قدر امکان داره بعد ازدواج عشق و علاقه بوجود بیاد؟
ایا بدون علاقه ازدواج کردن ریسک نیست؟!.
چرا خواهر گرامی ریسکه. ریسک بزرگی هم هست که اصلاً به انجامش نمی ارزه. این تا اینجا
اما میخوام نکته ای خدمتتون عرض کنم که شاید مشکل خیلی از ماها باشه و نه فقط شما
مشکل اینه که ما آدما (کشور خودمون رو عرض میکنم به جاهای دیگه کاری ندارم) مدت هاست دچار دو مشکل افراط و تفریط شدیم. یعنی یا از این طرف بوم میفتیم یا از اون طرف. وارد مسائل دیگه نمیشم فقط همین بحث علاقه در ازدواج رو در پست بعد توضیح میدم ، انشاالله که مفید باشه
خوب خواهر گرامی با ایده آل ترین خواستگاریتون ازدواج کنید که در مقایسه با بقیه بالاتر باشه!
چون والا اونجوری ک ما میبینیم کسی بعد ازدواج مخصوصا خانوما عمرا ب جز همسرشون ب کسی دیگه ای ب چشم شوهر نگاه کنن و یه همچین فکرایی ب ذهن شون برسه
اول اینکه هست ، ولی شاید شما ندیدید
دوم اینکه بعضی ها ممکنه عملاً این کار رو نکنن ، اما توی دلشون یه خبر دیگه ست....
آدمی ک تا حالا با کسی رابطه نداشته تویه همون رابطه اول عاشق میشه میره پی کارش
و البته یه نصیحت شما باید اینقدر ایمان ب خودت داشته باشی و وفای ب عهد رو دست کم نگیری
جملهء اول تا حد زیاد ، و جملهء دوم کاملاً درسته
اول و آخر توی ازدواج باید تعهد هم باشه وگرنه همیشه ، چه برای زن و چه بای مرد ، نمونه های که از نظراتی از همسر فعلیشون بهتر باشه پیدا میشه. اما درمورد عاشق شدن کسی که تا حالا با فردی رابطه نداشته ، تا حد زیادی درسته ، اما نیاز به اسبابی داره که اگر ناقص باشه ، ممکنه این فرض به حتم تبدیل نشه
دعا میکنم عاشق بشین اونوقت ببینم باز این حرف رو میزنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میترسم با کسی ازدواج کنم و بعد یه مدت عاشق یه نفر دیگه شم!!به همین راحتی
خب ، شما مرد کامل میشناسید؟ مردی که در هیچ زمینه ای مردی بهتر از اون وجود نداشته باشه؟
ابداً وجود نداره. شما ممکنه مردی رو پیدا کنید که در کل ، امتیاز بالایی داشته باشه ، اما بدون شک اگر دونه دونه خصوصیاتش رو بررسی کنید ، می بینید که در برخی از اونها عالیه ، در برخی خوب ، در برخی ، متوسط و در برخی ضعیفه 2 - اشتباه بزرگ خیلی از آدمها (زن یا مرد) اینه که فکر میکنن عشق و علاقه ، با امتیازات افراد رابطهء مستقیم داره. البته در برخی موارد اینطوره ، اما در برخی موارد کاملاً خلاف اینه. مواردی مثل وفاداری ، خوش اخلاقی ، اهل تلاش بودن و.... مواردی هستن که همه میپسندن و میشه یک شاخصهء کلی براش تعریف کرد که هر چه فرد بیشتر این خصوصیات رو داشته باشه ، گزینهء مناسب تری هم برای ازدواج خواهد بود. اما:
الف) در برخی دیگه از رفتارها و منش ها ، تعریف آدمها از خصوصیات خوب و بد متفاوته. مثلاً شما نمیتونید درمورد شاد بودن یا جدی بودن ، یک تعریف صددرصد جامع ارائه بدید و انسان ها رو طبق اون دسته بندی کنید. چرا که بعضی از خانمها ، مرد شاد رو میپسندن و بعضی دیگه مرد جدی رو. همینطور در مواردی مثل این. مثلاً:
بعضی خانمها از مرد بور خوششون میاد و بعضی از مرد مشکی
بعضی خانمها از مرد با تیپ رسمی خوششون میاد و بعضی از مرد با تیپ اسپرت
بعضی خانمها از مرد اهل سفر خوششون میاد و بعضی از مرد اهل مطالعه و تحقیق
و.............
ب) جدای از موضوع قبل ، دل خیلی این دو دو تا چهار تا ها رو حالیش نمیشه. به شخصه دیدم که خصوصیتی در وجود یک زن که از نظر دیگران بد بوده ، دقیقاً همین خصوصیت باعث شده مردی عاشق این زن بشه (یا برعکس). البته باید کنارش منطق هم وجود داشته باشه که دل زیادی هم شیطنت نکنه :Nishkhand: ولی به هر حال بخشی از عشق و علاقه ، صرفاً یه چیز دلی و شخصیه و قابل تعریف نیست
بنا بر این شما قبل از اینکه معیارها رو طبق اونچه که مردم میگن ، تعریف کنید ، طبق نظر خودتون تعریف کنید. اون موقع خواهید دید که بطور عجیبی ، علاقه ای که بوسیلهء یک مرد متوسط در دل شما ایجاد میشه ، میتونه خیلی بیشتر از ایده آل ترین مردها باشه. انشاالله توی پست بعد ، راهکار حل این مشکل رو خدمتتون ارائه میکنماما راهکار برای شما
1 - شما بجای اینکه تمام خصوصیات رو برای خودتون برجسته کنید و در نتیجه هیچ وقت مرد ایده آل پیدا نکنید ، تعدادی از خصوصیات که برای شما مهمه رو یاد داشت کنید. مثلاً 10 - 15 خصوصیت (یا کمتر و بیشتر). بعد از بین اینها مهمترین ها رو جدا کنید. اینقدر این کار رو انجام بدید تا در نهایت برسید به 5 خصوصیت. مثلاً صداقت ، چشم پاکی و..... اما بیشتر از 5 تا نشه
2 - خصوصیات منفی که خیلی از اونها بدتون میاد رو هم بنویسید و مثل مورد قبل اینقدر اولویت بندی کنید تا نهایتاً برسید به 5 خصوصیت منفی که نمیخواید در همسر آیندتون باشه. مثلاً غیبت کردن ، تنبلی و.... اما باز هم بیشتر از 5 تا نشه
3 - حالا میرسیم به بحث شیرین علاقه :khandeh!:
همونطور که گفتم علاقه صددرصد لازمه ، همونطور هم میگم که لازم نیست حتماً این عشق و علاقه شبیه به فیلم باشه!
فکر نکنید که عشق لزوماً اینه که شما یه مردی رو ببینید بعد دست و پاتون سست بشه و روی زمین بیفتید و ملت بیا آب بزنن صورتتون و..... نه خواهرم این جور احساسات معمولاً (نه همیشه) بیشتر حالت های زودگذر هستن و اکثراً به عدم ازضای جنسی برمیگردن تا عشق! خب پس چه باید کرد؟
من از لفظی که ظاهراً امام خامنه ای فرمودن و به نظرم خیلی خوب فرمودن استفاده میکنم:
باید در اولین نظر به دلت بیفتد
این مهمترین ملاک برای تشخیص علاقه ست ، اینکه در اولین برخورد دل شما یه تکونی بخوره. لطفاً دقت بفرمایید که خصوصیات فعلاً هیچ دخالتی نداره. اولین و مهمترین چیز همین کشش اولیه ست ، اگر این کشش نبود ، خواستگار شما عالی هم بود قبول نکنید. اما اگر این میل رو احساس کردید ، همین کافیه و حالا باید قدم های بعدی رو بردارید
قدم بعدی اینه که این علاقه و کشش رو فعلاً یه کنار بذارید و شروع کنید به بررسی اون 10 مورد که در شمارهء 1 و 2 خدمت شما عرض کردم. اگر این بخش هم حل بود ، شک نکنید که این علاقه روز به روز بیشتر خواهد شد و به جایی میرسه که طاقت یک لحظه دوری همدیگه رو ندارید
4 - به عنوان نکتهء آخر ، مطلب دوستان رو دوباره عرض میکنم که حتی با وجود مواردی که در بالا عرض کردم ، شما هرگز ، هرگز ، هرگز از توسل به تقوا بی نیاز نخواهید بود و مکمل اصلی تمام این راهکارها ایمان قوی شما و حس وفاداری و تهدی هست که در درگاه الهی و نسبت به یک انسان دیگه که دل به شما بسته در خودتون ایجاد میکنید
انشاالله موفق و خوشبخت باشید
یک مغازه شوهر فروشی در نیو یورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کننددر تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده
شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید
اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است
شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید
شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید
خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم.
او به طبقه اول میرود که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردن دارای شغل ثابت هستند.
مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد طبقه بالا را هم ببیند
اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند
با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به طبقه سوم میره
اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند
نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره طبقه چهارم که آنجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندندخانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره طبقه پنجم که اینجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیدا به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رمانتیک میباشند دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره
طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم
proving on that marry with a girl who loves you,not you love whom
به نظرم همیجور که شما این احتمال رو درنظر میگیرید که ممکنه بعدا شخص بهتری رو ببینید که حسرتش رو بخورید، این واقعیت رو هم درنظر بگیرید که هیچ شخصی کامل نیست و اولا ممکنه اون شخص از شما خوشش نیاد، ثانیا حتما او هم ایراداتی داره که اگر بفهمید احتمال داره از چشم شما بیفته!
نباید اینقدر راحت و سطحی قضاوت(که چه عرض کنم، تخیل) کرد!
من خودم یادمه دوران دبیرستان با اتوبوس میرفتیم مدرسه.... سرکوچه ایستگاه بود و بعضی دخترا هم میومدن! یک دختری بود که من از ظاهرش و رفتارش خیلی خوشم میومد و همش توی این فکر بودم که کاش میتونستم با این خانوم دوست بشم و بعدم باهاش ازدواج کنم!! آقا یک روز مادرش با نمیدونم فامیلش بود یا داداشش اومدن و باهم شروع کردن به حرف زدن و ....... اصلا من کلا پشیمون شدم.... دیگه توضیح نمیدم چرا !
به نظر من ریشه ی علاقه باید عقل باشه و خوارک عقل هم آگاهیه! شما باید سعی کنید با خواستگارانی که ازشون بدتون نمیاد بیشتر آشنا بشید و احتمالا خصوصیات دیگه ای دارند که شمارو علاقه مند کنه!
چه بسا بسیاری از ما اول های سال تحصیلی که یک مدرسه یا دانشگاه و درس جدید میرفتیم و کسی رو نمیشناختیم با عده ای آشنا میشدیم و شاید از عده ای اصلا خوشمون نمیومد یا اونهارو اصلا نمیدیدیم....ولی کم کم که گذشت و آشنایی و آگاهیمون نسبت به افراد بیشتر شد، این ترکیب دوستان تغییر کرد
تا حالا 4 بار عاشق شدم هربار هم گفتیم این تنها عشق من وتنها دختر رویاهام هستش ولی یکی دو هفته بعد جدايي گذشت وهيچ آبی تکون نخورد، به هر کس که می پرستین تنها راه خوشبختی 3 چیزهستش توکل بخدا یعنی خدارو واسطه قرار بدین ،پاکدامنی و پولدار بودن
در جواب اوت دوستمون هم اختلال دوقطبی اون چیزی نیست که تو سایت ها باشه چندین کتاب وتحقیق وجود داره
تا حالا 4 بار عاشق شدم هربار هم گفتیم این تنها عشق من وتنها دختر رویاهام هستش ولی یکی دو هفته بعد جدايي گذشت وهيچ آبی تکون نخورد، به هر کس که می پرستین تنها راه خوشبختی 3 چیزهستش توکل بخدا یعنی خدارو واسطه قرار بدین ،پاکدامنی و پولدار بودن
از اون 3 راه با 2 تاش کاملا موافقم سومی برمیگرده به طرف مقابلتون
و درباره ی عاشق شدنتون مطمئنم که عشق نبوده که اگه عشق واقعی بود دو هفته ای تموم نمیشد
در جواب اوت دوستمون هم اختلال دوقطبی اون چیزی نیست که تو سایت ها باشه چندین کتاب وتحقیق وجود داره
داداش من خودم پزشک هستم درسش رو خوندم.شش تا معیار داره که از اینا کدوم یکی از این معیارها رو داره؟
خود بزرگ بینی
کاهش نیاز به خواب
پر حرفی
پرش افکار
افزایش میل به شرکت در فعالیتهای لذت بخش
ولخرجی
من که چیزی از اینا رو در نوشته استارتر تاپیک ندیدم
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم
داستان تاثیزگذاری بود ولی به حال و اوضاع الان من مربوط نمیشه.من اصلا ادم پرتوقعی نیستم!
گفتید ممکنه ازدواج کنم بعد دو روز بعد یکی که به ایده آل هام نزدیک باشه ببینم.خوب خواهر گرامی با ایده آل ترین خواستگاریتون ازدواج کنید که در مقایسه با بقیه بالاتر باشه!
خوب من که درمورد خواستگارای آیندم علم غیب ندارم بدونم بینشون اونی که به ایده الهام نزدیکه وجود داره یا نه که منتظر بمونم!!!
چون والا اونجوری ک ما میبینیم کسی بعد ازدواج مخصوصا خانوما عمرا ب جز همسرشون ب کسی دیگه ای ب چشم شوهر نگاه کنن
راستش هرکسی خودشو بهتر میشناسه.من از خودم میتزسم واقعا چون بعضی خصوصیات مثل سواد و هوش و اظلاعات زیاد یه فرد خیلی روم اثر میذاره.میترسم با چنین کسی دراینده برخورد کنم و حسرت بخورم!
تو این همه مشکلات وسختی خوشی زده زیر دل عده ای و هوس عشق وعاشقی کردن،یه خواستگار خوب اومده برات خب زنش بشو،شما که الان فکر خیانت زده به سرتون وای به حالی که روزی شوهر کنید وبا دیدن یه مرد دلتون بلرزه ،شما احتمالا دچار اختلال دوقطبی هستین
یکی از دلایل اصلی که باعث شد من با اسم جدید عضو شم این بود که از شما تشکر کنم.موجبات خنده مارو فراهم کردین!:khandeh!:
چمیدونم والا.شاید واقعا مریضم!
آدمی ک تا حالا با کسی رابطه نداشته تویه همون رابطه اول عاشق میشه میره پی کارش
رابطه نداشتم ولی عاشق کسی غیر خواستگارام که ممکنه شده باشم!
بنا بر این شما قبل از اینکه معیارها رو طبق اونچه که مردم میگن ، تعریف کنید ، طبق نظر خودتون تعریف کنید. اون موقع خواهید دید که بطور عجیبی ، علاقه ای که بوسیلهء یک مرد متوسط در دل شما ایجاد میشه ، میتونه خیلی بیشتر از ایده آل ترین مردها باشه
دقیقا!
فکر کردین یه دفعه هوس ازدواج کزدم؟!بیشتربه خاطر همون معیارام هست (که البته خیلیهاش با معیارای دخترای دیگه فرق داره) که تا حالا ازدواج نکردم.(فکر میکنم اگه طرفم اون معیارا رو داشته باشه علاقه خودبهخود بوجود میاد)
شما بجای اینکه تمام خصوصیات رو برای خودتون برجسته کنید و در نتیجه هیچ وقت مرد ایده آل پیدا نکنید ، تعدادی از خصوصیات که برای شما مهمه رو یاد داشت کنید. مثلاً 10 - 15 خصوصیت (یا کمتر و بیشتر). بعد از بین اینها مهمترین ها رو جدا کنید. اینقدر این کار رو انجام بدید تا در نهایت برسید به 5 خصوصیت. مثلاً صداقت ، چشم پاکی و..... اما بیشتر از 5 تا نشه
اینکارو انجام دادم(اقای فرهنگ یادمه چنین چیطی رو گفته بودن تو سخنرانیهاشون)
من کلا ادم سخت پسندیم ولی خوب 5تا معیار برا خودم نوشتم.یعنی شاید از این 5تا معیار تا حالا همه خواستگارام 4تاشو داشتن ولی هیچ کی همشو نداشت.خوی من باید تا کی صبر کنم؟!
من کلا ادم سخت پسندیم ولی خوب 5تا معیار برا خودم نوشتم.یعنی شاید از این 5تا معیار تا حالا همه خواستگارام 4تاشو داشتن ولی هیچ کی همشو نداشت.خوی من باید تا کی صبر کنم؟!
الان اولین باره که با خود شما صحبت میکنم. شناختم روی شما بسیار کمه و شما هم کاربر جدید هستید. دنیای مجازی همینطوریش به اندازهء کافی مجهولات داره ، چه برسه به اینکه طرف مقابل کسی باشه که سابقهء گفتگو باهاش رو هم نداشته باشی
راستش من اگر بخوام به دوستی مشورت بدم (در حد و اندازهء خودم و تجربیاتی که داشتم) اول باید خودش رو بشناسم و علاقه ای ندارم نسخهء کلی بپیچم. پس فعلاً فقط یک نکته عرض میکنم. تا الان فکر میکنم شما بیشتر از حد استاندارد نیاز به وجود علاقه در ازدواجتون داشته باشید. فعلاً بیشتر از این چیزی نمیتونم بگم
نگران علاقه نباش، بوجود میاد
البته به طرف مقابل بستگی داره
محبت اون آقا برات علاقه ایجاد میکنه
دوست عزیز، همیشه سعی کن دچار مقایسه نشی
اگر به فرض محال یه آقایی با شرایط ایده آل مطلق وجود داشته باشه قطعا میره سمت ی خانم ایده آل از هر لحاظ!
از بین خاستگارات بهترین از هر نظر رو انتخاب کن و اگر دچار مقایسه شدی، میتونی به خودت بگی فلانی که فرضا از همسر من بهتره جز خاستگارای من نبود
:ok:
من کاملا می فهمم چی می گی .به نظرم بحث دل نشستنه خیلی مهمه.ادم همش تو دلش می گه ازدواج نکنم حسرت ادمی که همیشه دلم می خواست به دلم بشینه. سخته انتخاب .
من کلا ادم سخت پسندیم ولی خوب 5تا معیار برا خودم نوشتم.یعنی شاید از این 5تا معیار تا حالا همه خواستگارام 4تاشو داشتن ولی هیچ کی همشو نداشت.خوی من باید تا کی صبر کنم؟!
بگین معیاراتونو ببینیم چی هستن که هیشکی همشو نداره.اگه ازین معیارها باشه که خیلی 1در میلیون باشه معلومه کسی نداره.مثلا الان از یه پسر 18-19ساله بپرسه معیارای همسره ایندتو بگومیگه:1-خشکلترین دختر دنیا باشه.2-بهترین اندام دنیا را داشته باشه.3-خیلی پولدار باشه4-تک فرزند باشه5-نجیب و سربزیر و حرف گوش کن و عاشقم باشه.اگه معیاراتون تو این مایه هاست از دیده یه خانم.تا شونصد سال دیگه هم ممکنه پیدا نکنید.
یکی از دلایل اصلی که باعث شد من با اسم جدید عضو شم این بود که از شما تشکر کنم.موجبات خنده مارو فراهم کردین!:khandeh!:
چمیدونم والا.شاید واقعا مریضم!
الان خودم یه تحلیل میزنم ببینم از مجردای سایت کی نیومده با ای دی خودش اینجا صلوات بفرسته.تا بفهمم کی هستی:) نصف ای دی های اسک دین fake شده با این کاراتون.
اختلال دوقطبی شامل افسردگی حاد میل جنسی زیاد افکار روانپریشانه جنسی .......وایشون افکار روانپریشانه داره شاید بگید ایشون فقط حساس هستن ولی اینطور نیست
اگه ازین معیارها باشه که خیلی 1در میلیون باشه معلومه کسی نداره
نه اتفاقا.مثلا از لحاظ ظاهر مهمترینش اینه که قدش ازم بلنتر باشه. از لحاظ پولداریم حتی درامد فعلیشم برام مهم نیست.مثلا همین شخصی که دارم جدی روش فکر میکنم از چنتا خواستگار قبلیم وضع مالیش پایینتره.نه من نه برای خوانوادم وضع مالی اهمیت زیادی نداره.
الان خودم یه تحلیل میزنم ببینم از مجردای سایت کی نیومده با ای دی خودش اینجا صلوات بفرسته.تا بفهمم کی هستی:)
:))مهم نیست شما بفهمین من کیم ، مهم اینه که شوهر احتمالی! اینده نفهمه:)
اختلال دوقطبی شامل افسردگی حاد میل جنسی زیاد افکار روانپریشانه جنسی .......وایشون افکار روانپریشانه داره شاید بگید ایشون فقط حساس هستن ولی اینطور نیست
چیکار به بیماری طرف دارین
مشکلش رو حل کنین
ایشون ازآینده میترسه
من دوتا روانپزشک تو نزدیکان دارم، اختلال دوقطبی شامل افسردگی حاد ،میل حنسی زیاد افکار روانپریشانه، افکار جنسی خیلی زیاد خود بزرگ بینی و.... هستش
من نمیدونم شما چه اصراری دارین که مارو اختلالی کنین:دی
من هیچ کدوم از اینا رو ندارم.شما خیالتون راحت!
اختلال دوقطبی شامل افسردگی حاد میل جنسی زیاد افکار روانپریشانه جنسی .......وایشون افکار روانپریشانه داره شاید بگید ایشون فقط حساس هستن ولی اینطور نیست
میل جنسی کم یا زیاد ، به خودی خود هیچ مشکلی نداره و صرفاً یک خصوصیت شخصیه. متاسفانه اینم یکی دیگه از مشکلات ماست که عده ای چون خودشون این میل رو کم دارن فکر میکنن در جای درست نشستن و دیگران در جای غلط و اگر کسی میل شدید داشته باشه این رو یک ایراد تعریف میکنن
خوبه بدونید ما روایاتی داریم که به ما یاد میده چطور میل جنسی رو افزایش بدیم. البته این هم مثل همون روایات سلیقه ای هست که معمولاً گفته نمیشه و فقط روایات مربوط به کنترل میل جنسی هست که شب و روز بیان میشه پس اونچه که مذموم هست استفادهء غلط و درجهت نادرست از میل جنسیه ، نه زیاد بودن میل جنسیدرضمن اینها با فرض درست بودن مطلب شما بود. اما باید عرض کنم شما کلیت مطلب رو درست برداشت کردید ، اما حکم جزئی دادید. شاید این چند نکته کمی موضوع رو روشن تر کنه:
1 - میل به جنس مخالف ، بخشیش میتونه بخاطر میل جنسی بالا باشه ، اما لزوماً اینطور نیست که تمام دلیلش همین باشه 2 - گرایش به جنس مخالف لزوماً به معنای اختلال نیست ، زمانی میشه اسم اختلال روش گذاشت که از چهارچوب خودش خارج بشه 3 - تخیل داشتن و تجسم کردن هم لزوماً به معنای انحراف نیست ، بلکه بیشتر به هوش بالا برمیگرده. البته منظورم هوش هیجانیه ، یعنی eq ، نه iq (موضوع بحث ما نیست)اختلال دوقطبی شامل افسردگی حاد میل جنسی زیاد افکار روانپریشانه جنسی .......وایشون افکار روانپریشانه داره شاید بگید ایشون فقط حساس هستن ولی اینطور نیست
من معیارها رو بر اساس کتاب درسی خودمون بیان کردم مطمئنا معتبرتره تا منابعی که شما از اونجا اینها رو گفتید
من نمیدونم شما چه اصراری دارین که مارو اختلالی کنین:دی
من هیچ کدوم از اینا رو ندارم.شما خیالتون راحت!
تمام این موارد که ایشون گفت سرجمع میشه یه معیار از بیماری که من همین یه معیار هم در صحبتهای شما ندیدم
[="Tahoma"][="DarkGreen"]یک مغازه شوهر فروشی در نیو یورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کننددر تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده
شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید
اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است
شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید
شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید
خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم.
او به طبقه اول میرود که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردن دارای شغل ثابت هستند.
مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد طبقه بالا را هم ببیند
اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند
با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به طبقه سوم میره
اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند
نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره طبقه چهارم که آنجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندندخانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره طبقه پنجم که اینجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیدا به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رمانتیک میباشند دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره
طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم
داستانك زيبايي بود
بله اگر واقع بين نباشيم كلاه سرمان مي رود
از قديم گفته اند صداي دهل از دور خوش است و يا مرغ همسايه غاز است
ما از داشته هاي خود غافليم و تصور مي كنيم كه چيزي كه ديگري دارد بهتر است و از من كم و كسر دارد
بسياري از ماهي گيران ناشي فكر مي كنند ساحل طرف مقابل بيشتر ماهي دارد و از اين ساحل به طرف ساحل ديگر مي روند. همه بچه ها از شخصيتي به عنوان شوخ و شاد ياد مي كردند و بسياري از خانم ها او را به خاطر شوخ طبعي مي ستودند و مي گفت زن اين مجري توانا چه روزگار شادي در كنار اين مرد دارد روزي به مناسبتي خانواده اين مجري هم دعوت بودند فرزند او و خانمش گفتند در منزل با برنامه هاي تلويزوينش خيلي فرق دارد و در منزلش خشك است ( توش ما را كشته بيرونش مردم را:Nishkhand: )
در حالي كه بايد واقع بين باشيم در گزينش ها به تمايلات شخصي اكتفا نكنيم، تجارب افراد را در نظر بگيريم و مشورت كنيم.
استاد حامی اولین جمله ای که نوشتید اشتباه بود.ایشون نگفتن خواستگاری نداشته اند، نوشته تا حالا شده نسبت به خواستگار هام تمایلی داشته باشم...
ممنون از تذكر شما[/]
تو این همه مشکلات وسختی خوشی زده زیر دل عده ای و هوس عشق وعاشقی کردن،یه خواستگار خوب اومده برات خب زنش بشو،شما که الان فکر خیانت زده به سرتون وای به حالی که روزی شوهر کنید وبا دیدن یه مرد دلتون بلرزه ،شما احتمالا دچار اختلال دوقطبی هستین ، این بیماری درمان قطعی داره وبا مشاوره ودارو درمانی بهتر میشین، امیدوارم زندگی خوب وعالی تشکیل بدین درپناه حق
يك روان پزشك و مشاوره باليني با مصاحبه هاي تشخصيص و آزمون هاي باليني به اين راحتي به سختي تشخيص گذاري مي كند
اختلالات نشانه هاي متعددي دارند و چون بسياري از اختلالات با هم همپوشي دارند تشخيص افتراقي آنها هم كار تخصصي است
در كل بچسب نبايد بزينم
خود بزرگ بینی
کاهش نیاز به خواب
پر حرفی
پرش افکار
افزایش میل به شرکت در فعالیتهای لذت بخش
ولخرجی
بله درسته بيمارهاي رواني بايد براساس نشانه هاي باليني تشخيص گذاري شود با يك نشانه نبايد احتمال دارد
اگر فردي مشكلاتي مانند كم خوابي، ميل مفرط به مسائل جنسي، پرش افكار، ولخرجي، احساس انرژي خيلي زياد، توهم و هذيان، و... داشت بايد بررسي شود
احتمال اختلالات سايكوتيك مانند بيماري دو قطبي و اسكيزوفرني و يا اسكيزوافكتيو .و ... در او است
البته براي بررسي باليني حتما ما نبايد به شدت حالمان بد باشد حتي براي مشكل خواب كه از نظر خيلي ها عادي است و مانند نخودچي كشمش داروي خواب مي خورند بايد بررسي باليني شود
مشكلات روان شناختي شديد و ضعيف دارد
ما به عنوان انسان چون بعد ذهني (روان) داريم مانند مشكلات جسمي ممكن است بيمار هم بشويم
بنابراين به جاي احتمال يا نگراني بايد با روان شناس باليني مشورت كنيم
[="Tahoma"][="DarkGreen"] عشق كامل در زندگي زناشويي به تعبير اشتنبرگ ارون تي بك روان شناس مشهور شناختي [h=1]عشق هرگز کافی نیست[/h] نویسنده کتاب حاضر علت اصلی بروز اختلافات زناشویی را سوء تفاهم و خطاهای شناخت (تحریفهای شناختی ) و افکار اتوماتیک می داند.بطور خلاصه این کتاب به منظور ارائه راه حلی سنجیده و استوار برای مشکلات و مسائل زناشویی نوشته شده است و درباره از میان برداشتن انگاره های منفی ذهن و عادات زیان آور ،بهبود ارتباط و کمک به تبیین و اصلاح مسایل همسر بحث کرده است و سرانجام به این مبحث می پردازد که زن و شوهر چگونه می توانند با رفع سوء تفاهمات موجود زندگی زناشویی سعادتمندتری داشته باشند.
يك مثلث است با سه ضلع: تعهد + شور جنسي + صميميت
كتاب خوبي دارد به نام عشق هرگز كافي نيست
عشق با آنکه محرک قدرتمندی برای زوجهاست که یار و یاور هم باشند ، خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند ،برای ادامه زندگی و حفظ زندگی زناشویی کافی نیست و نقشی در ایجاد خصوصیات شخصی و مهارت هایی که لازمه زندگی مشترک موفق است ندارد. لازمه داشتن مناسبات حسنه ،کیفیات و خصوصیات فردی متعهد است که از جمله آنها می توان به تعهد ،حساسیت ،سخاوت ،ملاحظه ،صمیمیت ،وفاداری ،مسئولیت ،اعتماد و اطمینان اشاره کرد. زن و شوهر به همکاری ،مودت و حسن تفاهم و باورهای همگون نیاز دارند . باید انعطاف پذیر ،پذیرنده و بخشنده باشند ،باید خطاهای یکدیگر را تحمل کنند و به خصوصیات هم بها بدهند . تنها در صورت وجود این خصوصیات و تقویت به مرور ایام آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی می رسد.
آرون تی بک ،نویسنده کتاب"عشق هرگز کافی نیست" بیان می کند که :«اغلب زوجها در برخورد با اشخاص ثالث مشکلی ندارند. اما به ندرت کسانی را پیدا می کنیم که با درک لازم و احاطه به مهارت های فنی بتوانند روابط صمیمانه خود را شکوفایی بخشند. اغلب آنها از دانش لازم برای اتخاذ تصمیماتی که خواسته همسرانشان را برآورده سازد بی بهره اند . وقتی زوجی با هم زندگی می کنند و متعهد به حفظ زندگی مشترک هستند ،توقعاتی از هم پیدا می کنند . هر کدام انتظار دارند که از عشق بی قید و شرط ،صمیمیت و وفاداری و حمایت دیگری برخوردار باشند . زن و شوهر ،به طور صریح یا غیر مستقیم ،کلامی و غیر کلامی خود را به رعایت این نیازهای عمیق متعهد کرده اند. هر اقدام زن یا شوهر مفاهیمی مشتق از این امیال و انتظارات دارد.به خاطر شدت احساسات و توقعات و تحت تاثیر وابستگی عمیق و معانی سمبلیک و اغلب دلبخواهی که زن و شوهر برای اعمال یکدیگر در نظر می گیرند،احتمال برداشت سوء تفسیر نادرست رفتارهای آنها از هم زیاد است. وقتی در اثر سوء تفاهم اختلافی بروز می کند ،زن و شوهر به جای توجه به مسئله در مقام سرزنش یکدیگر حرف می زنند . وقتی مشکلات نمایان می شوند و خصومت و سوء تفاهم بالا می گیرد ،زن و شوهر جنبه های مثبت و قوت یکدیگر را از یاد می برند و به تدریج کار به جایی می رسد که اصل زندگی مشترک زیر سوال می رود و گرفتاری اصلی و عامل سوءتفاهم فراموش می شود.رسیدن به تفاهم ،مستلزم کوششی دو جانبه است، بدین معنی که زن و شوهر ،هر دو باید برای آن تلاش کنند. آنچه غالبا نادیده گرفته می شود زمینه ها ی بروز سوء تفاهم و یا رفتار و کنشهای سوء تفاهم برانگیز است.بنابراین برای رسیدن به تفاهم باید زمینه ها و کانونهای بروز سوء تفاهم را از میان برد. مسلما زن و شوهر ،برای رسیدن به تفاهم ،باید صادقانه عمل کنند.»
عشق با آنکه محرک قدرتمندی برای زوجهاست که یار و یاور هم باشند ، خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند ،برای ادامه زندگی و حفظ زندگی زناشویی کافی نیست و نقشی در ایجاد خصوصیات شخصی و مهارت هایی که لازمه زندگی مشترک موفق است ندارد.
این کتاب شامل هجده فصل است و نه فصل نخست به طرح مسایلی اختصاص یافته است که در اغلب ازدواجها وجود دارد:قدرت تفکر منفی ،حرکت از آرمانگرایی به سرخوردگی ،برخورد نظرات متفاوت ،انتظارات و قانون بندیهای سختگیرانه ،مشکلات ارتباطی، اختلاف بر سر تصمیم گیری های مهم و از هم پاشیدگی زندگی مشترک،نقش افکار اتوماتیک در ایجاد عصبانیت ، اختلالات و تعصبات فکری که در بطن مسئله قرار دارند و عنادهایی که زن و شوهر را از هم دور می کند.
در فصل های 10 تا 18 به انواعی از روشهای شناخت درمانی اشاره شده است که زن و شوهر می توانند با توجه به نوع نیازشان از آن استفاده نموده ،به هدفهایی برسندکه از رابطه انتظار دارند. فصل های کمک ،با طرح این سوال که چگونه زوجها می توانند به موانع و ناملایماتی که از بهبود روابط آنها جلوگیری می کند فائق آیند شروع می شود. زندگی زناشویی سعادتمندانه ،تقویت بنیادها ،سازگار کردن روابط زناشویی ،خطاهای شناختی خود را اصلاح کنید،هنر گفتگو، هنر سازگاری ،جلسات حل اختلاف ،تخفیف خشم از عناوین فصل های 10 تا 17 این کتاب است و در نهایت در فصل 18 با عنوان مسائل ویژه خوانندگان می توانند با استفاده از اطلاعات و بینش های بدست آمده در فصول قبل با مسایل ویژه ای نظیر فشارهای روانی ،استرس ،سردی در روابط جنسی ،بی وفایی و تضادهای ناشی از کارکردن همزمان زن و شوهر در بیرون از منزل برخورد متناسب کنند.
برای آنکه به خوانندگان کتاب کمک شده باشد تا با ماهیت اصلی مسایل زناشویی خود پی ببرند ،در پایان و یا در متن اغلب فصول پرسشهایی مطرح شده است.در مرحله درمان خوانندگان می توانند به عنوان یک قدم اساسی در راه شناخت و درمان مشکل ،پاسخ های خود را با پاسخ های پرسشنامه مطابقت دهند.
لازم به ذکر است که این کتاب برای همه زوجها مفید و موثر می باشد، نه تنها برای زوجهایی که در زندگی زناشویی و ارتباط خود دچار مشکل شده اند بلکه برای خوانندگانی که زندگی آنها اشکال بخصوصی ندارد ولی تمایل دارند که بر شادی زندگی خود بیفزایند و همچنین کسانی که در مرحله تصمیم گیری برای ازدواج هستند و می خواهند از راهنمایی های لازم برخوردار شوند نیز بسیار مفید است .
[h=2]مشخصات کتاب[/h] نویسنده :آرون تی بک
مترجم:مهدی قراچه داغی
ناشر:ذهن آویز
منبع سايت تبيان
در جواب اقا رضا که گفتن میل جنسی زیاد بد نیست این رو بگم منظور ما میل جنسی این چیزی نیست که شما تصور میکنین بلکه هم باشه، تصورات جنسی شدید از نشانه های این بیماری هستش خود ارضایی زیاد وتا روزی چند بار از نشانه های بارز اختلال دوقطبی هستش که تو پسرا وبعضا کمتر دخترا دیده میشه
در جواب اقا رضا که گفتن میل جنسی زیاد بد نیست این رو بگم منظور ما میل جنسی این چیزی نیست که شما تصور میکنین بلکه هم باشه، تصورات جنسی شدید از نشانه های این بیماری هستش خود ارضایی زیاد وتا روزی چند بار از نشانه های بارز اختلال دوقطبی هستش که تو پسرا وبعضا کمتر دخترا دیده میشه
حالا چه گیری دادی که بگی این بنده خدا میل جنسی مشکلشه؟
اصلا حرفش چیز دیگه است اگه حرفش اون بود که شما میگی میومد خودش میگفت
یک مغازه شوهر فروشی در نیو یورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کننددر تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده
شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید
اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است
شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید
شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید
خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم.
او به طبقه اول میرود که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردن دارای شغل ثابت هستند.
مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد طبقه بالا را هم ببیند
اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند
با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به طبقه سوم میره
اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند
نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره طبقه چهارم که آنجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندندخانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره طبقه پنجم که اینجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیدا به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رمانتیک میباشند دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره
طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم
سلام و سپاس از مطلبتون
راستش به نظر من این قضیه الان در جامعه ما بیشتر واقعیت داره....
انقد خودشون رو در خیابان ها و جاهای عمومی با زرق و برق و رنگ ظاهر میکنن که نگو..... این یک خیانت هستش به هم جنس های محجبه و ساده
""" با این همه رنگ و غیره چشم مردم سیر نمیشه """" وگر نه خدا برای هر کدوم از مخلوقش جفتی آفریده تا در کنارش به همه چی میرسه
اگر انتخاب عاقلانه و درست باشه ، خداوند بعد ازدواج غیرتی گذاشته که دل سمت کسی نمیره......( اصلا ایمان و تقوا همچین اجازه ای نمیده )
__________________________
خواهر عزیز اگر معیارهایی که دارید رو با خواستگارهاتون بسنجید : و با کسی که اشتراک بیشتر داره + تقواش بیشتر بود ازدواج کنید
به شرطی که : از قیافه فرد بدتون نمیاد
همچنین: در مجلس خواستگاری 3 حالت پیش میاد:
1-از قیافه طرف بدتون میاد-----> که این هیچوقت موجب عشق نمیشه
2-عاشق طرف میشید-----> که این از اول مورد علاقه شماست
3-هیچ احساسی نسبت به قیافه ندارید ----> که اگر بقیه موارد مطابق میل شما باشه ، این عشق بعد ازدواج رو شامل میشه
" گزیده ای از سخنان استاد دهنوی"
[quote=.raha.;666224]3-هیچ احساسی نسبت به قیافه ندارید ----> که اگر بقیه موارد مطابق میل شما باشه ، این عشق بعد ازدواج رو شامل میشه
" گزیده ای از سخنان استاد دهنوی"سلام به شما
ضمن احترام و ادب ، باید عرض کنم آقای دهنوی در سخنانشون ایرادهای زیادی وجود داره (البته نکات خوب هم بسیار دارن)
یکی هم همین نکته که شما فرمودید. در واقع یکی از اشتباهات ایشون که بارها دیدم ، اینه که یک نسخهء واحد رو برای همه می پیچن ، بدون توجه به تفاوت ها و سایر خصوصیات. در یک شرایط استاندارد ، بله ، این مورد که فرمودید عملیه. اما به نظرم برای استارتر تاپیک چندان قابل پیشنهاد نیست
ضمناً موضوع فقط به همین سه گزینه خلاصه نمیشه ، بلکه در حقیقت 5 گزینه ست:
1 - از قیافهء طرف بدتون میاد
2 - کمی تو ذوقتون میزنه
3 - هیچ حسی ایجاد نمیکنه
4 - به نظرتون بدک نیست
5 - خیلی از قیافش خوشتون میاد
پیشنهاد من به این خواهرمون (استارتر) فقط حالت های 4 و 5 هست. البته بدون شک نظر استاد "حامی" ارجح خواهد بود
ایا بدون علاقه ازدواج کردن ریسک نیست؟!
هیچ احساسی نسبت به قیافه ندارید ----> که اگر بقیه موارد مطابق میل شما باشه ، این عشق بعد ازدواج رو شامل میشه
قیافش کاملا معمولیه.حداقل اینه که بدم نیومد!
ولی با قیافه که نمیشه عاشق شد؟!
من مهمترین ملاکم درک وشعور طرف مقابلم هست که نمیدونم از کجا میتونم چنین شخصی رو پیدا کنم.(البته الان شاید اون دوست گرام بگه دچار خودبزرگبینی که یکی از علایم اختلال دوقطبی هس شدم!)
شنهاد من به این خواهرمون (استارتر) فقط حالت های 4 و 5 هست. البته بدون شک نظر استاد "حامی" ارجح خواهد بود
چرا همتون فکر میکنین مهمترین ملاک من قیافس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
ولی با قیافه که نمیشه عاشق شد؟!
من مهمترین ملاکم درک وشعور طرف مقابلم هست
چهره ، تیپ ، گفتار ، رفتار ، اخلاق و...... گاهی یکی از اینها گاهی هم ترکیبی از چند مورد
نظر من این بود که باید به طرف میل پیدا کنید. حالا دلیل این کشش اولیه هر چی که باشه
اینکه ملاک شما درک و شعور طرف مقابل هست به نظرم خیلی ارتباطی به اون کشش که عرض کردم نداره ، فقط میتونه مکمل اخلاقی و درستی برای اون کشش باشه (به نظرم کمی از موضع زمان شروع تاپیک فاصله گرفتید)
چرا همتون فکر میکنین مهمترین ملاک من قیافس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
بحث روی علاقه و میل قلبی بود و اصلاً سؤال شما این بود که اگر بعدها به شخص دیگه ای علاقه پیدا کنم چی میشه. من و سایر دوستان هم سعی کردیم در باب ایجاد علاقه ، نکاتی رو خدمت شما عرض کنیم. همونطور هم که گفتم علاقه میتونه شامل خیلی موارد بشه که یکیش هم ظاهره (معمولاً منظور ماها از قیافه همون کلیات ظاهره که برای خلاصه کردن میگیم قیافه)
بنابراين زود قضاوت نكنيد. اجازه دهيد خواستگار بيايد. بدون سوگيري و تعصب و پيش داروي به او اجازه حضور بدهيد. بعد به گفتگو و بررسي تناسب و كشف همتايي بگرديد. تحقيقات تان را كامل كنيد. اگر باز هم علاقه اي در كار نبود و هيچ جذابيتي براي شما نداشت جواب مثبت ندهيد.
ممنون از توضیحاتتون.
راستش فعلا قرار شد بیان خونمون و مادر و پدرمم هم ببیننش.بعد اگه اونا هم موافق بودن بیشتر با هم اشنا شیم.
نمیدونم!حس میکنم دوست دارم ازش خوشم بیاد!بعد درعین حال نگران اینم که نکنه بعدا که ازش خوشم اومد یه جورایی این خوش اومدن ، تلقینی باشه!
اصلا وفادار موندن خیلی سخته .خیلییییییییی.
به نظرم کمی از موضع زمان شروع تاپیک فاصله گرفتید
درسته من کاملا موافقم که ظاهر و طرز برخورد و حرف زدن تو بوجود اومدن علاقه خیلی نقش داره.ولی خوب اصلا شاید تا اخر هیچکی پیدا نشد که من از لحاظ ظاهر کاملا بپسندمش!
موضع اولیه من مگه چی بوود؟!
قیافش کاملا معمولیه.حداقل اینه که بدم نیومد!
ولی با قیافه که نمیشه عاشق شد؟!
من مهمترین ملاکم درک وشعور طرف مقابلم هست که نمیدونم از کجا میتونم چنین شخصی رو پیدا کنم.(البته الان شاید اون دوست گرام بگه دچار خودبزرگبینی که یکی از علایم اختلال دوقطبی هس شدم!)
خواهر عزیز ملاکتون رو دقیق برای خودتون مشخص کنید.... برای فهمیدن درک و فهم طرف بهتر چند جلسه ای گفتمان داشته باشی
در ضمن یادتون نره اگر جلسه هایی که داشتید خوب پیش رفت حتما مشاوره هم باهم برید
یا علی
اینکه ملاک شما درک و شعور طرف مقابل هست به نظرم خیلی ارتباطی به اون کشش که عرض کردم نداره ، فقط میتونه مکمل اخلاقی و درستی برای اون کشش باشه
چرا اتفاقا.
مثلا تو همین محیطای مجازی خوب ما که قیافه و ظاهر افراد رو نمیبینیم.ولی پیش اومده برای من که شخصی بوده با اینکه سنش از من کمتر بوده ولی اطلاعات فوق العاده ای تو زمینه های مختلف داشت.اظلاعات فلسفی و مدهبیش هم خیلی خوب بود.بینش و درکشم همینطور.خوب ناخواسته ادم به سمت چنین شخصی جذب میشه(االبته الان خیلی وقته ازش خبر ندارم).خوب اگه بعد ازدواج من با یه همچین فردی اشنا بشم چی؟!؟؟اصا اگه تو اطرافیان و نزدیکان با چنین شخصی اشنا شم؟؟؟
.
میدونم الان فکر میکنین خیلی بچم ولی واقعا این دغدغه منه!
موضع اولیه من مگه چی بوود؟!
درسته من کاملا موافقم که ظاهر و طرز برخورد و حرف زدن تو بوجود اومدن علاقه خیلی نقش داره.ولی خوب اصلا شاید تا اخر هیچکی پیدا نشد که من از لحاظ ظاهر کاملا بپسندمش!
1 - افرادی که صرفاً میخوان نیاز جنسیشون رفع بشه. لذا دنبال یک نوع خوشکل از جنس مخالف میگردن که اهل رابطه باشه و باهاش ارتباط پیدا میکنن. در این نوع روابط ، میل جنسی به علاقهء قلبی شدیداً ارجحیت داره
2 - افرادی که میخوان از این میل به عنوان ابزاری (در کنار سایر ابزارها) برای ایجاد عشق و علاقهء قلبی استفاده کنن. شما از این دسته هستید ، درست؟ حالا لطفاً دقت بفرمایید که علم بالا ، دانش و مهارت ، زیبا سخن گفتن و..... که از ملاک های شماست ، همگی جزء سایر ابزارها قرار میگیرن
لذا وقتی بنده به شما عرض کردم که به میل و کشش ابتدایی دقت بفرمایید ، یعنی ببینید آیا کشش جنسی و عاطفی به اون شخص دارید یا خیر. بعد اگر این مورد او.کی بود ، اون وقت باید به کشش های دیگه از جمله اخلاق و رفتار و دانش فکر کنید
اگر نکته ای هست بفرمایید