خوب بابا این درست که حضرت زهرا(س) فرموده که زن خوب اونیه که نه مردی اونو ببینه و نه اون مردی رو ببینه
ولی خوب بالاخره توی این دنیای کثیف باید یه کسی یه جوری شما رو بشناسه تا بتونه پا پیش بزاره
خو شما تو همین سایت نگا کن
ببین چقد دختر خوب هس که راضی نمیشن برن پیش واسطه ها یه جوری خودشونو بشناسونن
خو آخه از آسمون که خواسگار نمیاد
باس بشناسنتون یا نه؟
گمونم انتظار دارین که مثل اینای که آخوندا تو منبراشون میگن واس همتون جور بشه
بعدشم نمیشه و سنتون بالا میره
والااااااااااااا
میفهمین چقد دختر خوب گفتن ولی خو سنشون بم نمیخورده؟
من دنبال آدمیم که هم کفوم باشه
ببخشیدا آسمون نخواستیم ولی خداییش طرز آشناییهاتون (مردمان پست کوه ق )خیلی جالبه !
مثلا قبلا از پشت پرده بود
بعد شد دختر تو روی خانواده ی خواستگار نشسته و برادر چای میبرد!
بعد یواش یواش دختره چایی برد ،گفتن رسمه! اسمش رو گذاشتن رسومات مطلقه
بعد دید چادرش دستو پاگیره با مانتو چایی اورد که یه وقت نریزه روی پای خواستگار و خانواده گرامی
بعد خیلی ها هم (از مردمان پشت کوه ق) رفتن دوتایی توی اتاق چون حرف واسه زدن نداشتن با خواستگار خیلی آشنا و صمیمیشون عکس یادگاری گرفتن و دلقک بازی درآوردن ! شد خاطره
بعد اسمش رو گذاشتن تجدد و up to date بودن
بعد باز هم مردمانی از پشت کوه ق با خواستگارشان مدتی بیرون رفتن تا یه وقت گل و شیرینیشون حروم نشود اول بشناسن بعد برن خواستگاری
بعدها هم پیشرفته شدن تلفنی خواستگاری کردن پول کرایه و بنزین ندن
در نهایت اینترنتی (بسته شبانه داشتن ..)خواستگاری نمودند تا پول تلفن و قبض هم ندن !
در ازدواج دو نفر باید با هم به خدا برسند ...نه اینکه بهم برسند...این نیت باعث می شه تمام مشکلات بر طرف بشه ...این شعار نیست ...حق است. و هرکس به پیوستن به خدا آرزو دارد باید عمل صالح انجام دهد.
من هرگز دنبال یک مرد به قول شما رویایی و کامل نبودم!!! من حتی هیچگاه به مستحبات طرفم کار نداشتم ،ملاک اخلاق ،انجام واجبات و ترک محرمات و ولایتمدای خیلی ملاک زیادی است؟! بنده این چهارتا ملاکم بوده است! اینکه نمیخواهم مراسم بگیریم،مهریه کم باشد،ماهواره در خانه ام نباشد، مطیع رهبری باشیم ،اینکه بتوانیم فرزندان صالحی تربیت کنیم خیلی رویایی است؟!! اگر واقعا اینها رویایی است بله حق باشماست چون بنده قلبا دنبال چنین رویایی بوده ام و هستم و خواهم بود !(ان شاءالله)
هییییییییی روزگار
کی میفهمه اینا رو
منم رفتم خواسگاری یه دختری که خیلی مقید بود
پوشیه میزد و اینا
ولی خو ولایتمداریش می لنگید
پشت رفتاراش هم عقیده محکمی نبود
ببخشیدا آسمون نخواستیم ولی خداییش طرز آشناییهاتون (مردمان پست کوه ق )خیلی جالبه !
مثلا قبلا از پشت پرده بود
بعد شد دختر تو روی خانواده ی خواستگار نشسته و برادر چای میبرد!
بعد یواش یواش دختره چایی برد ،گفتن رسمه! اسمش رو گذاشتن رسومات مطلقه
بعد دید چادرش دستو پاگیره با مانتو چایی اورد که یه وقت نریزه روی پای خواستگار و خانواده گرامی
بعد خیلی ها هم (از مردمان پشت کوه ق) رفتن دوتایی توی اتاق چون حرف واسه زدن نداشتن با خواستگار خیلی آشنا و صمیمیشون عکس یادگاری گرفتن و دلقک بازی درآوردن ! شد خاطره
بعد اسمش رو گذاشتن تجدد و up to date بودن
بعد باز هم مردمانی از پشت کوه ق با خواستگارشان مدتی بیرون رفتن تا یه وقت گل و شیرینیشون حروم نشود اول بشناسن بعد برن خواستگاری
بعدها هم پیشرفته شدن تلفنی خواستگاری کردن پول کرایه و بنزین ندن
در نهایت اینترنتی (بسته شبانه داشتن ..)خواستگاری نمودند تا پول تلفن و قبض هم ندن !
عاقبت بخیری جووونا صلوات:Sham:
آره رسم و رسومات چرت و پرت زیاد شده
ولی خو زمونه هم فرق کرده
آدما خراب زیاد شدن یکیشم خودم
مردا قبلا زن نمی دیدن واس همین زنشون واسشون خیلی هم خوشگل بود ولی خو الان اصن نمیشه سرتو بیاری بالا
اصن یه وضعیه
حالا تو این اوضاع باس یه جوری هم طرفو بشناسی
نمیشه ندیده نشناخته ورداری بری سر زندگی
بعد بفهمی خانم دم به دیقه طلا میخواد ال میخواد بل میخواد
بعد بفهمی خانم فقط تو خواسگاری حجابش درس درمون بوده
یا آقا سیگاری یا نههههههه معتاده
یا آقا اهل دختربازیه
بالاخره صحبت و تحقیق لازمه
خودم یه جا رفتم خواسگاری
اصن طرفو نیگاه نکردم
بعدا خونه گفتن چرا نگاه نکردی و این حرفا
یکی رو هم پیدا کردیم
هر کار کردیم که یه واسطه ای پیدا بشه یا ازش یه شماره ای چیزی بگیریم واس اقدام رسمی اصن راه نمیداد
نمیدونم چی کار باس می کردم که نکردم
بعدشم ورمیدارن میگن خواسگار نیست یا همکفو نیس و دیگه و دیگه
ازدواج رسم نیکی هست ...من به همه جوان ها و دوستان اینجا عرض می کنم یک کتابی است به اسم جوشکاری 1 و 2 در اونجا به تمامی سوالات خودتان می رسین...ان را پرینت بگیرین و هرشب 10صفحه ان را بخونید. بعد راضی بودین برای بنده حتما دعا نمایید ...
[="Black"]همه رو که نمیشه رد کرد به این دلیل من وقتی این تاپیکو خوندم دیدم تمام خواستگارام همین سوالو پرسیدن بجز یه دونشون که واقعا عجیب بود !
هر کس ما رو ندیده باشه میگه این دیگه طبیعی شده براشون
وااااااااااااااااااااااااااااا یعنی چی ؟؟؟ خب یک جلسه تشریف بیارند برای پسند ،به نظر من تلفنی جسارته ![/]
یه چی بگم
این کارای که خانوما در حق هم میکنن هیچ بنی بشری نمیتونه در حق اونا بکنه
این قرتیای تو خیابون که مثل چی رژه میرنو و دل و دین مردمو میبرنو باعث میشن پسرا ظاهر بین بشنو و زندگی ها از هم بپاشه همجنس خودتونن دیگه
اینایی که میان فاحشه و صیغه و زن دوم میشن همجنس خودتونن دیگه
اینایی که میبینن شوهرشون توانایی و عدالت داره و نمیزارن که بره دست یه بنده خدایی رو بگیره همجنس خودتونن دیگه
اینایی که بدون نیاز اساسی ورمیدارن حتی با حقوق کمتر میرن سر شغلای خوبو از اونور پسره شغلی گیرش نمیاد که بره سر زندگیش همجنس خودتونن دیگه
اینایی که حیای بیجا دارنو اصن هیچ رقمی راضی نمیشن کاری کنن که بقیه بشناسنشون و دیگه و دیگه همجنس خودتونن دیگه
اینم بگم
منظورم از اینایی که صیغه و زن دوم میشن خانومایی هس که بی توجه به روحیات زن اول اینکارو میکنن یا حتی بعضیاتون اصن میاین که یه زندگی رو خراب کنین
وگرنه اونایی که میبینن زن اول راضیه و صیغه و زن دوم میشن و قصد خراب کردن زندگی قبلیم ندارن که کار بدی نمیکنن
یه چی هم به پسرا بگم
بخشی از بیحیایی خانوما برمیگرده به بی غیرتی ما که الان زیاد شده
به طرف میگی آقاجون ریشتو از ته نزن و آهنگ زن گوش نده و فلان و فلان
آدمو بیرگ میکنه جواب میده ال و بل
خو بفرما ببین چند درصد این قرتیای تو خیابون مرداشون ریششونو از ته زدن
از اون طرف چند درصد مردایی که ریششونو گذاشتن زناشون باحجاب و گلن
طرف عینهو سیب زمینی بیرگ بیرگ ورداشته زنشو آورده تو خیابون نشون میده
نمیخوام بگم هرکی ریش گذاشت زنش باحیاس و هرکی نذاش زنش بی حیا ولی خو اکثریت همینه
طرف اندازه یه ارزن جنم نداره به ناموسش بگه حجابتو درس کن
نتیجش میشه اینکه خودمون همش تحت فشاریم
انصافا اوضاع خیلی درب و داغون شده
چند تا بیارم واستون که هر روز دارن سرکه میخورن
گوشت نمی خورن آجیل نمی خورن
غذا کم میخورن روزه میگیرن
تا سر این بدمصب شهوتو ببرن
می فهمین همین هر روز هر روز سرکه خوردن و خیلی چیزا نخوردن چه بلایی سر آدم میاره؟
خب شما میگید اذیت میکرده
بعدش...وقتی زندگی زندگی نباشه مهریه بالا خیلی بد هم هست...هر دو حرصشو میخورن ولی نمیتونن جدا بشن...این ماندن فایده ای نداره...طلاق عاطفی پیش میاد
خودم یه جا رفتم خواسگاری
اصن طرفو نیگاه نکردم
بعدا خونه گفتن چرا نگاه نکردی و این حرفا
یکی رو هم پیدا کردیم
هر کار کردیم که یه واسطه ای پیدا بشه یا ازش یه شماره ای چیزی بگیریم واس اقدام رسمی اصن راه نمیداد
نمیدونم چی کار باس می کردم که نکردم
بعدشم ورمیدارن میگن خواسگار نیست یا همکفو نیس و دیگه و دیگه
این دخترای خوبی که حیای بیجا دارنو خودشونو به واسطه ها نمی شناسونن
این دخترای خوبی که به بهونه های مزخرف راضی نمیشن یه واسطه ای معرفی کنن یا یه شماره خونه ای بدن که اقدام رسمی بشه
و دیگه و دیگه
فردا خودشون جواب خدا رو بدن
این همه هم نگن خواسگار نیس و سنمون بالا رفت و فلان و بهمان
والااااااااااااا
به ضرب و زور باس یکیو پیدا کنی که فکر کنی بت میخوره بعد طرف ندیده و نشناخته بهونه بنی اسرائیلی بگیره و اصن نزاره جلو بری
خو اینجا تقصیرکار کیه؟
ایشالا فردا که زن گرفتم یکی از کارام همینو میزارم که دخترا بفهمن و حواسشون باشه با بعضی کاراشون خواسگاراشونو نرونن
والاااااااااااا
خو انصاف بدین تو یه جا مث دانشگاه یه واسطه چجوری باس همه رو بشناسه که هر کی رو به همکفوش معرفی کنه؟
ازدواج رسم نیکی هست ...من به همه جوان ها و دوستان اینجا عرض می کنم یک کتابی است به اسم جوشکاری 1 و 2 در اونجا به تمامی سوالات خودتان می رسین...ان را پرینت بگیرین و هرشب 10صفحه ان را بخونید. بعد راضی بودین برای بنده حتما دعا نمایید ...
به نظر من نباید بزاریم طبیعی بشه!! مگه مغازست؟؟!!
باید سریع رد بشه و دلیلش هم غیر مستقیم بگیم بهشون تا درس عبرتی بشه برای آیندگان!!!!!
البته ممکنه نتایج خوبی هم نداشته باشه....
ما ی بار ی جا زنگ زدیم مامان دختره قد و قواره منو میپرسید :khandeh!:
ببخشید این قضیه واقعا برام سواله. چجوری باید رفتار کنیم که خوب باشه؟
من خودم زمانی که برادرم دنبال همسر بود هروقت میرفت خونه یکی از دخترا و جوابش نه بود خیلی ناراحت میشدم. یکی رو میگفت سفیده و یکی قدش کوتاه بود و .. واقعا هم خوشگل نبودن.
اما این قضیه ناراحتم میکرد میگفتم میرین خونشون بعد قبولشون نمیکنین ممکنه ناراحت بشن.
حالا برا خودم سواله خب چیکار باید کرد؟ طبیعیه که نمیشه چشمامونو ببندیم هرکی شد قبول کنیم. اینکه انتظار داشته باشیم ظاهر اصلا مهم نباشه غیر منطقیه.
اما نمیدونم خب حالا چیکار باید کرد؟ اگه مثلا مادر و خواهر آدم برن اول ببینن که اگه نپسندیدن دیگه اصن قضیه ادامه پیدا نکنه این بهتره؟ یا اینکه خود پسره همون اول بره اگه نپسندید بگه نه؟ یا اینکه بیرون قرار بذارن همو ببینن؟ تلفنی همون اول قد و قواره و کلیاتو بپرسیم؟ چه روشی پیشنهاد میکنین ؟
این قضیه برا خودم واقعا معضلیه. از اینکه برم بخاطر ظاهر نپسندم واقعا ناراحت میشم( میترسم طرفم ناراحت شده باشه)
حرفش آسونه
مگه همجنسای شما میزارن؟
همه جوره و از همه رقم ورمیدارن میان تو خیابون
نه میشه پایینو نگاه کنی نه وسطو نه بالارو
یکی از رفیقام که عضو همین سایتم هس روزی 4-7 کیلومتر پیاده روی تند میکنه
بعد میگه یه وقتایی که سرم زیره حواسم نیس میرم تو شاخو برگ درختا
این دخترای خوبی که حیای بیجا دارنو خودشونو به واسطه ها نمی شناسونن
این دخترای خوبی که به بهونه های مزخرف راضی نمیشن یه واسطه ای معرفی کنن یا یه شماره خونه ای بدن که اقدام رسمی بشه
و دیگه و دیگه
فردا خودشون جواب خدا رو بدن
آقای کمالگرا واقعا بعضی ها قصد ازدواج ندارند و خواستگارو ندیده رد میکنن تو محیط بیرون هم حلقه میپوشن ،واقعا قصد ازدواج ندارند باور کنید.یعنی خدا ؟؟؟ یعنی چی؟؟؟
ما ی بار ی جا زنگ زدیم مامان دختره قد و قواره منو میپرسید :khandeh!:
ببخشید این قضیه واقعا برام سواله. چجوری باید رفتار کنیم که خوب باشه؟
من خودم زمانی که برادرم دنبال همسر بود هروقت میرفت خونه یکی از دخترا و جوابش نه بود خیلی ناراحت میشدم. یکی رو میگفت سفیده و یکی قدش کوتاه بود و .. واقعا هم خوشگل نبودن.
اما این قضیه ناراحتم میکرد میگفتم میرین خونشون بعد قبولشون نمیکنین ممکنه ناراحت بشن.
حالا برا خودم سواله خب چیکار باید کرد؟ طبیعیه که نمیشه چشمامونو ببندیم هرکی شد قبول کنیم. اینکه انتظار داشته باشیم ظاهر اصلا مهم نباشه غیر منطقیه.
اما نمیدونم خب حالا چیکار باید کرد؟ اگه مثلا مادر و خواهر آدم برن اول ببینن که اگه نپسندیدن دیگه اصن قضیه ادامه پیدا نکنه این بهتره؟ یا اینکه خود پسره همون اول بره اگه نپسندید بگه نه؟ یا اینکه بیرون قرار بذارن همو ببینن؟ تلفنی همون اول قد و قواره و کلیاتو بپرسیم؟ چه روشی پیشنهاد میکنین ؟
این قضیه برا خودم واقعا معضلیه. از اینکه برم بخاطر ظاهر نپسندم واقعا ناراحت میشم( میترسم طرفم ناراحت شده باشه)
داداش من که میخواسم اصن طرفو نبینم
یعنی اول باش بحرفم بعد اگه دیدم عقیدش همونیه که میخوام یه نیگاه هم بکنم که یه وقت قیافه بنده خدا سوهان روحم نباشه که بعدا خودشم از این بی توجهی من عذاب بکشه
ولی با بقیه حرفیدم و فهمیدم که باس تو جلسه خواسگاری موقع حرف زدن طرفو ببینم
اومدیمو عقیده طرفو قبول داشتم ولی ظاهرشو نتونستم قبول کنم
اگه همه حرفارو زده باشم و بعد قیافه رو ببینم و نخوام که طرف خیلی ضربه میخوره که فقط واس قیافش رد شده
بهتره همون موقع حرف زدن ببینمش که اگه ظاهرشو نخواسم با بقیه حرفا یه جوری سروته قضیه رو هم بیارم
داداش من که میخواسم اصن طرفو نبینم
یعنی اول باش بحرفم بعد اگه دیدم عقیدش همونیه که میخوام یه نیگاه هم بکنم که یه وقت قیافه بنده خدا سوهان روحم نباشه که بعدا خودشم از این بی توجهی من عذاب بکشه
ولی با بقیه حرفیدم و فهمیدم که باس تو جلسه خواسگاری موقع حرف زدن طرفو ببینم
اومدیمو عقیده طرفو قبول داشتم ولی ظاهرشو نتونستم قبول کنم
اگه همه حرفارو زده باشم و بعد قیافه رو ببینم و نخوام که طرف خیلی ضربه میخوره که فقط واس قیافش رد شده
بهتره همون موقع حرف زدن ببینمش که اگه ظاهرشو نخواسم با بقیه حرفا یه جوری سروته قضیه رو هم بیارم
راست گفتن. فهمیدن اینکه از ظاهر طرف خوشت میاد یا نه یه نگاهه، فهمیدن عقیده ش ممکنه چند ماه طول بکشه!
اونوقت نمیشه که چندین جلسه صحبت کنی همه چی اوکی شد بعد آخرش ی نگا بندازی بگی ای بابا از ظاهرت خوشم نیومد
چرا شما پسرا اول مادراتونو میفرستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید ایشون نپسندن( همه هم آرزوی حور و پری دارن واسه گل پسرشون) ولی شما بپسندین.....یا حتی برعکس بپسندن قرار بذارن شما بیاید نپسندین!!
هردوش ظلم به دختر....نکنید!!!
خوشتون میاد اول پدر ما هم شما رو ملاقات کنند و ردتون کنند بدون اینکه نظر مارو بدونن؟
آقای کمالگرا واقعا بعضی ها قصد ازدواج ندارند و خواستگارو ندیده رد میکنن تو محیط بیرون هم حلقه میپوشن ،واقعا قصد ازدواج ندارند باور کنید.یعنی خدا ؟؟؟ یعنی چی؟؟؟
آخه بعضیا میخوان که برن سر زندگی ولی خو مثلا میگن من دلم نمیخواد اینجوری خواسگار داشته باشم
میگن اینجوری خوب نیس
جیزززه و بده و نمی دونم چی چی
بابا یکی نیس بگه بابات خوب مادرت خوب
خو ما که نخواسیم باهات بحرفیم که
انگار حالا مام دیگه کامل پسندیدیمو و همه چی تمومه
نه بابا
یه واسطه یا آشنایی خواسیم که بتونیم با اون بحرفیم و بقیه قضایا
چرا شما پسرا اول مادراتونو میفرستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید ایشون نپسندن( همه هم آرزوی حور و پری دارن واسه گل پسرشون) ولی شما بپسندین.....یا حتی برعکس بپسندن قرار بذارن شما بیاید نپسندین!!
هردوش ظلم به دختر....نکنید!!!
خوشتون میاد اول پدر ما هم شما رو ملاقات کنند و ردتون کنند بدون اینکه نظر مارو بدونن؟
آب دختر و مادرشوهر اگه همون اولا تو یه جوب نره
صد سالم تو یه جوب نمیره
دختر کمی تغییر کرد
مادر چی که عمری ازش گذشته؟
البت الحمدلله خونه ما اینطوریا نیسن
نه اونا گیر میدن نه من حساسم
سلام علیکم
باتشکر از سوال خوب شما
اگر اجازه دهید از این سوال شما استفاده کنم و سوالی که مدتها در ذهنم است را بپرسم
شاید این سوال را تاپیک کردم چون خیلی مایلم پاسخ آقایان را بشنوم
همه آقایان بصری هستند درسته؟ این یک موضوع کاملا طبیعی است درسته؟
سوال:
1- خانمهایی که تدین دارند اما ملاکهای ظاهری را ندارند(منظورم زشت نیست تقریبا معمولی ،اما زیبا نیستند) آیاباید تا آخر عمر مجرد بمانند؟
2- اگر آقا پسرخیلی متدینی رفت خواستگاری دخترخانمی ،تمام ملاکها را داشت ، اما ملاکهای ظاهری را نداشت و به خاطر ملاک ظاهری (فقط) دختر خانم را انتخاب نکرد خداوند صد درصد راضی است( این خیلی برام سوال شده ،یعنی واقعا صد رصد خداوند راضی است که فقط به خاطر ملاکهای ظاهری رد شود؟ سوالم حقیقی است نه استفهامی )
3- آقایان متدینی را دیدم که پیش آمده با خامی که متدین بوده اما ملاکهای ظاهری نداشته ازدواج کردند و واقعا عاشق همسرشان هستند،برایم سوال شده مگر ایشان آقا نیستند؟ مگر بصری نیستند؟ پس چگونه به مشکل برنمیخورند؟
سلام علیکم
باتشکر از سوال خوب شما
اگر اجازه دهید از این سوال شما استفاده کنم و سوالی که مدتها در ذهنم است را بپرسم
شاید این سوال را تاپیک کردم چون خیلی مایلم پاسخ آقایان را بشنوم
همه آقایان بصری هستند درسته؟ این یک موضوع کاملا طبیعی است درسته؟
سوال:
1- خانمهایی که تدین دارند اما ملاکهای ظاهری را ندارند(منظورم زشت نیست تقریبا معمولی ،اما زیبا نیستند) آیاباید تا آخر عمر مجرد بمانند؟
2- اگر آقا پسرخیلی متدینی رفت خواستگاری دخترخانمی ،تمام ملاکها را داشت ، اما ملاکهای ظاهری را نداشت و به خاطر ملاک ظاهری (فقط) دختر خانم را انتخاب نکرد خداوند صد درصد راضی است( این خیلی برام سوال شده ،یعنی واقعا صد رصد خداوند راضی است که فقط به خاطر ملاکهای ظاهری رد شود؟ سوالم حقیقی است نه استفهامی )
3- آقایان متدینی را دیدم که پیش آمده با خامی که متدین بوده اما ملاکهای ظاهری نداشته ازدواج کردند و واقعا عاشق همسرشان هستند،برایم سوال شده مگر ایشان آقا نیستند؟ مگر بصری نیستند؟ پس چگونه به مشکل برنمیخورند؟
التماس دعا
یازهرا(س)
السلام علیکم و رحمة الله
درصورت ملاک قرار ندادن ""ایمان"" به عنوان معیار اصلی و در واقع مهم ترین و حیاتی ترین معیار ازدواج....
هیچ ملاکی بهتر از "طول دماغ" نمی تواند جزء معیارهای اصلی ازدواج باشد!
------------
اگرچه مؤمنان واقعی(نه شعاری) معمولا چهره ی مؤمنات را بیشتر می پسندند...حتی اگر در نظر سایرین، زشت باشد...
اینکه همه اش روانشناسها میگن
ظاهر برای مردها خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهمه و اینا! یک نسخه ی عام برای تمام مردهاست...نه برای مؤمنین!
اگر برای خانم ها تنها درآمد و شغل و پولداری و تعداد بالای سکه های مهریه ملاک باشه مسلما همکفو مردانی هستند که ظاهر برای اونا اینقدر اهمیت داره
مردان این چنینی، استدلالشون اینه که "من که قراره صد و ده تا سکه بدم خب حق دارم خوشگلترینشو انتخاب کنم دیگه!!!"
ما ی بار ی جا زنگ زدیم مامان دختره قد و قواره منو میپرسید :khandeh!:
ببخشید این قضیه واقعا برام سواله. چجوری باید رفتار کنیم که خوب باشه؟
من خودم زمانی که برادرم دنبال همسر بود هروقت میرفت خونه یکی از دخترا و جوابش نه بود خیلی ناراحت میشدم. یکی رو میگفت سفیده و یکی قدش کوتاه بود و .. واقعا هم خوشگل نبودن.
اما این قضیه ناراحتم میکرد میگفتم میرین خونشون بعد قبولشون نمیکنین ممکنه ناراحت بشن.
حالا برا خودم سواله خب چیکار باید کرد؟ طبیعیه که نمیشه چشمامونو ببندیم هرکی شد قبول کنیم. اینکه انتظار داشته باشیم ظاهر اصلا مهم نباشه غیر منطقیه.
اما نمیدونم خب حالا چیکار باید کرد؟ اگه مثلا مادر و خواهر آدم برن اول ببینن که اگه نپسندیدن دیگه اصن قضیه ادامه پیدا نکنه این بهتره؟ یا اینکه خود پسره همون اول بره اگه نپسندید بگه نه؟ یا اینکه بیرون قرار بذارن همو ببینن؟ تلفنی همون اول قد و قواره و کلیاتو بپرسیم؟ چه روشی پیشنهاد میکنین ؟
این قضیه برا خودم واقعا معضلیه. از اینکه برم بخاطر ظاهر نپسندم واقعا ناراحت میشم( میترسم طرفم ناراحت شده باشه)
.
.
.
. « سال ۷۷، خانمی به خانه ی ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود: دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه ی تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند که اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود:« ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم». آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.ـبعد از صحبت با من قرار بر این شد که آن ها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم این که اگر آن ها نپسندیدند، لطمه ای به دختر ما نخورد.
عد از صحبت با من قرار بر این شد که آن ها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم این که اگر آن ها نپسندیدند، لطمه ای به دختر ما نخورد.
انقدر اعتماد به نفس دارم که از این چیزا ناراحت نشم، کلا من از هیچ موردی که خواستگار بره خبری ازش نشه ناراحت نمیشم.
اصلا مهم نیست، حالا اعتماد به نفس کاذبه یا نه نمی دونم، ولی همیشه مشکل رو اینجوری نگاه می کنم که اونا فهمیدن پسرشون به درد من نمی خوره، و چه بهتر که دیگه با پسر تشریف نیوردن دوباره کلی پول میوه شیرینی بدیم:Nishkhand:
[SPOILER]البته این رو فراموش نکنید که در حقیقت 90% دخترا از این قضیه ناراحت میشن و هرگز نزارید بفهمن مشکل اصلی این هست. چیزای دیگه رو بهانه کنید
و چه بهتر که بعد اینکه مادرتون تشریف بردن و جوابتون منفی بود حتما مادر محترم زنگ بزنن و یه علتی رو بگن تا دل دختر نشکنه[/SPOILER]
آقای کمالگرا واقعا بعضی ها قصد ازدواج ندارند و خواستگارو ندیده رد میکنن تو محیط بیرون هم حلقه میپوشن ،واقعا قصد ازدواج ندارند باور کنید.یعنی خدا ؟؟؟ یعنی چی؟؟؟
یی از دخترایی که مادرم زنگ زد دختر حوزوی بود مادرش گوشیا برداشت گفت چرا مزاحم شدین و دختر من هیچ وقت قصد ازدواج نداره
باور کن دو روز بود از تعجب خشکم زده بود
سلام خواهر بزرگوار
از کجای مطالب حقیر برداشت نمودید که من ازدواج نمیکنم و این ازدواج نکردن را عشق بازی با خداوند عزیز میدانم!!! بنده بالای صد درصد معتقدم برای رسیدن به تکامل اصلی و حرکت در این مسیر به ازدواج نیاز است و بسیار با ازواج موافقم و به نظر من اگر انسان حتی یک روز هم زود تر ازدواج کند همان یک روز را در مسیر پیش رو جلو تراست!
بنده گفتم با توجه به اینکه من در ازدواج اصلا امور مادی مد نظرم نبود و از طرفی مواردی بودند که آنها رد کردند نه من(به خاطر ملاکهای ظاهری و در مواردی بعدها که سنم بالاتر رفت به خاطر سن) پس یعنی فعلا رضای خداوند در این است و من به انچه خداوند راضی است راضیم و این عشق بازی با خداوند است ،نه ازدواج نکردن!! انسان چه مجردی چه متاهلی میتواند با خداوند عشق بازی کند در صورتی که بتوانیم به آنچه رضای الهی است عمل کنیم(ان شاءالله)
من هرگز دنبال یک مرد به قول شما رویایی و کامل نبودم!!! من حتی هیچگاه به مستحبات طرفم کار نداشتم ،ملاک اخلاق ،انجام واجبات و ترک محرمات و ولایتمدای خیلی ملاک زیادی است؟! بنده این چهارتا ملاکم بوده است! اینکه نمیخواهم مراسم بگیریم،مهریه کم باشد،ماهواره در خانه ام نباشد، مطیع رهبری باشیم ،اینکه بتوانیم فرزندان صالحی تربیت کنیم خیلی رویایی است؟!! اگر واقعا اینها رویایی است بله حق باشماست چون بنده قلبا دنبال چنین رویایی بوده ام و هستم و خواهم بود !(ان شاءالله)
خداوند مرا ببخشد اگر سرسوزنی از صحبتهایم اینگونه برداشت شده که بالاتر از دیگران باشم،چون یک صدم ثانیه هم چنین چیزی به ذهنم خطور نکرد و همیشه مطمئنم از همه بندگان خداوند روسیاه ترم
الَهِي قَلْبِي مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِي مَعْيُوبٌ وَ عَقْلِي مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِي غَالِبٌ وَ طَاعَتِي قَلِيلٌ وَ مَعْصِيَتِي كَثِيرٌ وَ لِسَانِي مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حِيلَتِي يَا سَتَّارَ الْعُيُوبِ
یاحق
قابل توجه دختران به این خانوم میگن دختر خوب وذهبی
چهار شرطشون معنوی نه مثل شماها مادی
همه رو که نمیشه رد کرد به این دلیل من وقتی این تاپیکو خوندم دیدم تمام خواستگارام همین سوالو پرسیدن بجز یه دونشون که واقعا عجیب بود !
هر کس ما رو ندیده باشه میگه این دیگه طبیعی شده براشون
وااااااااااااااااااااااااااااا یعنی چی ؟؟؟ خب یک جلسه تشریف بیارند برای پسند ،به نظر من تلفنی جسارته !
سلام
به نظرم باید طبق زمان زندگی کرد.به سیره ائمه هم که نگاه میکنیم همه امام ها مثل هم زندگی نکردن و رفاه زندگی هر کدوم با دیگری بسته به شرایط مردم زمانشون و روابطشون متفاوت بوده.
پس باید قدری هم طبق معیارها مثل جریان آب حرکت کنیم.منظورم همون خوشتیپی و باوقاری و اسلامی بودن در کناره همه.
تو این حالت خاستگار کم که نیست زیاد هم هست.
ببخشید ازکجای سیره ائمه درآوردید که باید طبق جریان آب حرکت کنیم؟
ببخشیدا آسمون نخواستیم ولی خداییش طرز آشناییهاتون (مردمان پست کوه ق )خیلی جالبه !
مثلا قبلا از پشت پرده بود
بعد شد دختر تو روی خانواده ی خواستگار نشسته و برادر چای میبرد!
بعد یواش یواش دختره چایی برد ،گفتن رسمه! اسمش رو گذاشتن رسومات مطلقه
بعد دید چادرش دستو پاگیره با مانتو چایی اورد که یه وقت نریزه روی پای خواستگار و خانواده گرامی
بعد خیلی ها هم (از مردمان پشت کوه ق) رفتن دوتایی توی اتاق
ببخشیدا
منظورتون چیه؟؟
الان تو این قسمت از حرفاتون که من نقل و قول کردم، مشکلی می بینید،
یعنی مثلا این کارا اشکالی داره؟؟؟
در چه صورت مىتوانم به چهره، گردن و موهاى دخترى كه قصد ازدواج با او را دارم، نگاه كنم؟
[=arial]همه مراجع (به جز آيت اللّه صافى): نگاه به دختر مورد نظر با شرايط ذيل جايز است:
1. به قصد لذت و ريبه نباشد [هر چند بداند با نگاه لذت قهرى پيدا مىشود]
2. براى آگاهى از وضع جسمانى دختر باشد (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه او جايز نيست).
3. مانعى از ازدواج در ميان نباشد (براى مثال دختر شوهر نداشته باشد).
4. احتمال بدهد دختر او را رد نمىكند.
مرد تا چه اندازه میتواند به بدن زن ، هنگام خواستگاری نگاه کند؟
ایات عطام
امام ، خامنه ای وفاضل:می تواند به بدن دختر نگاه کند ،هر چند احتیا ط مستحب ان است که تنها به دست و صورت وپاها ،مو ومقداری از بدن (مانند گردن وبالای سینه) اکتفا کند
بهجت، تبریزی،سیستانی ومکارم:تنها می تواند به دستو صورت ، پاها، مو ومقداریاز بدن (مانند گردن بالای سینه) دختر نگاه کند.
صافی:بنابر احتیاط واجب تنها به صورت ودستها تا مچ اکتفا کند.
نوری : می تواند به صورت ودستها ،پاها ،مو و مقداری از بدن(مانند گردن وبالای سینه) دختر نگاه کند واگر نتواند از خصوصیات سایر بدن ،از روی لباس اگاهی یابد،نگاه به تمام بدن جایز است .
صبوره زهراء;644361 نوشت:
در نهایت اینترنتی (بسته شبانه داشتن ..)خواستگاری نمودند تا پول تلفن و قبض هم ندن !
اجاز ه خواستگاری ایا دختر وپسر عاقل بالغ ،می توانند بدون اطلاع خانواده برای ازدواج با هم صحبت کنند وسپس خانواده را مطلع سازند؟ همه مراجع: خواستگاری وگفت وگوی پیش از عقد ،اگر مفسده نداشته باشد وبدون قصد لذت وترس افتادن در گناه باشد ،اشکال ندارد.1
می گم با این فتاوایی که مراجع دادند، شما خانوم ها سکته ناقص رو حتما خواهید زد. :ok:
یی از دخترایی که مادرم زنگ زد دختر حوزوی بود مادرش گوشیا برداشت گفت چرا مزاحم شدین و دختر من هیچ وقت قصد ازدواج نداره
باور کن دو روز بود از تعجب خشکم زده بود
الان دیگه آشنا شدید ،نه اینکه تا ابد قصد ازدواج نداشته باشند تا زمانی که بدونند برای یک زندگی مشترک حداقل ها رو دارند[/]
اما نمیدونم خب حالا چیکار باید کرد؟ اگه مثلا مادر و خواهر آدم برن اول ببینن که اگه نپسندیدن دیگه اصن قضیه ادامه پیدا نکنه این بهتره؟ یا اینکه خود پسره همون اول بره اگه نپسندید بگه نه؟ یا اینکه بیرون قرار بذارن همو ببینن؟ تلفنی همون اول قد و قواره و کلیاتو بپرسیم؟ چه روشی پیشنهاد میکنین ؟
این روشی که اول مادر و خواهر برن برای دیدن اصلا روش خوبی نیست.اصلا...چون شما مهمید و باید بپسندین...
باز میشه همون قضیه مغازه وجنس و کالا ...:ok:
اول میتونید بیرون قرار بزارید....این بستگی به عرف و فرهنگ خانوادگی طرف داره چون این روشو هر کسی نمیپسنده و البته حق هم دارند...
یا میتونید خودتون غیر مستقیم ببینید....این وسط واسطه ها میتونن موثر باشن
ببینید اگه دختر و خانوادش عاقل باشن و احساسی هم نباشن ناراحت شدن خیلی بی معنیه
این حق هر مرد و زنیه که ظاهر طرفشون براشون خوشایند و مورد پسند باشه
فقط سعی کنید غیر مستقیم و با سیاست بگید که به طرف برنخوره...
همین وگرنه اصلا ناراحتی نداره...
بسم الله الرحمن الرحیم
حدود یک ماهی است که مادرم 5 جا تماس گرفته برای خواستگاری
فقط یکی از اونها اجازه دادن برم خواستگاری که درتوی جلسه خواستگاری
گفتند مهریه دخترما بخاطر رقابت با دخترعموهاش کمتر از500سکه نمیتونه باشه
اون 4 چهارمورد دیگه هم گفتند شغل موقت شما ضمانت خوشبختی دختر ما رو نمیکنه وگوشیاقطع کردن حالا من از دخترها میپرسم واقعا مقصرکیست؟
اگه من پسر بیکار باشم شما دخترها میگین پسرا تنبلند حالا هم که رفتم سرکارموقتی میگن آبرومند نیست و ضمانت دختر ما را نمیکنه به نظر شما دخترا من حق ندارم که دیگه نخام برم خواستگاری و دیگه هیچ جوونی جرایت نکنه بره خواستگاری؟؟؟
به نظر من مشکل دخترا نبود خواستگار نیست مشکل همش سر پول
كارشناس محترم نظر شما چيست؟ مشكل از من است يا دختران يا ... ؟
سلام خدمت شما برادر گرامي
صميمانه از حسن اعتمادتان به اين مركز متشكرم
هر پديده اي علل مختلفي مي تواند داشته باشد. در اين مشكل شما هم ممكن است عوامل مختلفي دخيل باشد البته چون شما شرايط خودتان را واقف هستيد مي توانيد بررسي كنيد كدام يك در مورد شما صادق است:
الف: سرطان تجمل و اسراف و چشم و هم چمشي و عدم قناعت: همين طور كه بدن انسان ممكن است گرفتار بيماري بدخيم سرطان شود، جامعه نيز ممكن است گرفتار بيماري بدخيم سرطان شود، اسراف، تجمل گرايي، چشم و هم چشمي و انتظارات بيش از امكانات از خطرناك ترين سرطان هاي جوامع محسوب مي شوند. متأسفانه افراد جامعه در بسياري از موارد ناخواسته در معرض سيل تشريفات كمرشكن قرار مي گيرند و بسياري از مسؤولان و رسانه هاي مختلف ديداري، نوشتاري و ديداري شنيداري و شنيداري به اين مشكلات دامن مي زنند. چند مسؤول مانند رهبري داريم كه در صدر حكومت باشد و از تشريفات و تجمل گرايي به دور باشد؟!
چند فيلم و سريال با بودجه بيت المال و مردم مستضعف ساخته مي شود كه ذهن جوانان را درگير تجمل گرايي نكند و انتظارات بالا را در آنها ندمد؟!
سريال هايي كه 50-60 قسمت هستند و هر شبي افكار خانواده ها و به خصوص جوانان را مديريت مي كند و دانسته يا نادانسته سبك زندگي تشريفاتي و پرتكلف را ترويج و تبليغ مي كنند زياد اند و اين امور مشكلات زيادي سر راه مقدمات ازدواج، جهيزيه و مسكن و ماشين و شغل جوانان ايجاد مي كند.
مشكلات دو سويه
براثر تشريفات و رسومات زائد و غلط خانواده عروس و داماد گويي به جاي جشن پيوند مقدس ازدواج در پي تداركات ضربه محكم به طرف مقابل هستند و هيچ كدام حاضر نيستند براي زندگي آرام وارد مذاكره شوند و يا از واسطه هاي امين و متدين و با تجربه مدد بگيرند.
پسران دنبال دختراني هستند كه دارايي زيبايي وصف نشدني، مال پدري عالي و جهيزيه اي كامل باشد.
دختران دنبال پسراني هستند كه شغل رسمي آن هم با درآمد بالا، ماشين خوب، مسكن و مدرك بالا باشند.
يعني دقيقا چيزهايي كه در ازدواج الان براي اغلب جوانان و خانواده هاي محترم مطرح نيست ملاك هاي اساسي ازدواج يعني دينداري و اخلاق است.[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اعتراضي مشابه
به عنوان مشاور خدمت شما پرسشگر محترم عرض كنم كه دختران زيادي هم هستند كه مانند شما اعتراضي مشابه دارند. يعني مي گويند پسراني به خواستگاري ما مي آيند ولي وقتي مي بينند پدرم شغل خوبي ندارد يا مستأجر هستيم يا امكان داشتن جهيزيه كامل و گرانقيمت نداريم مي روند و پشت سرشان را نگاه نمي كنند.
بنابراين افراد هم عقيده و هم كفو بايد بيشتر بگردند تا همتاي خود را بيابند. اين كه در برخي از خواستگاري ها به دليل مشكلات مالي يا انتظارات بالا ما را نپذيرفته اند اگر دقت كنيد جاي سجده شكر دارد. براي اين كه تصور كنيد ازدواج مي كرديد و از فردا اين بهانه گيري ها و انتظارات بالا شروع مي شد. آن وقت به جاي ماه عسل بايد ماه خاك بر سري و سياه بختي داشته باشيم.
افراد متدين نيز بايد واسطه شوند تا افراد هم كفو را به همديگر معرفي كنند.
البته بايد دقت كنيم كه در برخي از مناطق شهرها، برخي اصناف، برخي اقوام و...تجملات و اشرافي گري بيشتر است بنابراين بايد از همان اول لقمه اندازه دهانمان برداريم.
دوستان لطف كردند برخي از مصاديقي را بيان كردند كه بزرگان نيز براي براي ازدواج خواستگاري هاي زيادي رفته بودند بنابراين براي رسيدن به خواسته خود بايد رنج ها راه را تحمل كنيد
چون رنج بي گنج ميسر نمي شود[HL]
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
[/HL]
وقتي گوهر نابي را به زحمت به دست آوريم به راحتي نيز از دست نمي دهيم[/]
[HL]يك نمونه ازدواج ساده آسماني[/HL]
يك ماه قبل براي يكي از خويشاوندان نزديكم در اصفهان مستأجري آمد. منزل ايشان دو طبقه است و هر طبقه دو اتاق بيشتر ندارند. يعني خيلي بزرگ هم نيست. مستأجر خيلي دغدغه داشت بداند كه آيا منزلي كه مي خواهد اجاره كند موكت دارد يا نه. بالاخره صاحب خانه گفت آن را موكت مي كنم.
يك عروس و داماد بسيار جوان (حدود 20- 22 ساله) منزل را اجاره كردند دختر دانشجو است و پسر هنوز كار حتي موقتي هم پيدا نكرده است. كل اثاثيه اين دو نفر شامل يك تخت دونفره چند پتو و چند بالش، يك يخچال مخصوص مسافرخانه ها( بسيار كوچك) ، كمي ظروف آشپزخانه بود.
اين دو با حداقل رفاهيات، باقناعت زندگي خود را از صفر نمي گويم چون ناشكري است از مثبت 5 شروع كردند. چون قانع هستند راضي و شاكر هم هستند. پدر خانواده زير بال آنها را از دور دارد. پسر هر روز دنبال شغلي است و همسرش او را تشويق مي كند كه دنبال كار رسمي و با حقوق بالا نباش چون ممكن است گيرت نياييد يا به اين زودي گيرت نياييد برو شغلي انتخاب كن كه الان بي كار نباشي هرچند درآمد خوبي نداشته باشد. در ضمن آن بگرد دنبال كار بهتر.
آفرين بر اين دو جوان فهميده
اگر حضرت ابراهيم در قرآن به عنوان جوان يا مي شود بيشتر به بعد جوانمردي او نظر شده است همان گونه كه اصحاب كهف نيز به عنوان جوانمرد از انها يا شده با اين كه همه از نظر سني جوان نبودند.
بنابراين بايد جوانمرد بود و بت تشريفات را ابراهيم وار شكست.
[HL]تحليل ازدواج بالا[/HL]
برخي از اقوام كه اين زندگي را ديدند وارد تحليل هايي شدند. گروهي تشويق كردند و افراد زيادتري آن را بد دانستند. گروه اخير مي گويند اين چه ازدواج است؟! بدون امكانات زندگي لذتي ندارد.
سخنان اين بزرگواران من را ياد حرف پسرعمويم مي اندازد به دوستانش مي گفت: طوري ازدواج كنيد كه سن تون اون قدر بالا نره كه فرزندتون در كودكي براي كارهاي مهمش به خاك و روح پاك تو قسم بخوره و بگه به ارواح خاك بابام!
خب يك چرتكه بيندازيم:
ازدواج ازدواج كنيم با تشريفات كم و يكي يكي وسائل زندگي را بخريم لذت بخش تر است يا يك دفعه همه چيز برايمان مهيا باشد ( ضرب المثلي مي گويد براي هر تازه اي لذتي است)
اگر همسر ما ماشين و منزل و كار خوبي داشته باشد و ما وارد زندگي او شويم كه با خوندل آنها را فراهم آورده ما با اين مقدار راضي نخواهيم بود و دنبال ارتقا ماشين و مسكن و شغل و..خواهيم بود.
اگر همسر ما با جهيزيه اي عالي وارد شود و براي به دست آوردن آن زحمت نكشيده باشيم قدر آن را نخواهيم داشت يا ممكن است زودخراب كنيم يا اين كه هميشه دنبال مدل هاي جديدتر باشيم.
اگر زود و بدون تشريفات زياد ازدواج كنيم و در سن جواني و نشاط فرزند داشته باشيم بهتر است يا اين كه شبانه روز زحمت بكشيم و پس انداز كنيم و گل ايام زندگي را از دست بدهيم و وقتي حوصله و نشاط كمي داريم ازدواج كنيم و بچه دار شويم؟ فرزند ما تا چند سالگي از نعمت والدين بهره مند خواهد بود؟
افرادي كه ده - پانزده سال دير ازدواج مي كنند از نظر جنسي و عاطفي چه قدر در فشار و استرس هستند؟ آيا ارزش وسائل زندگي داشتن بيشتر است يا ارزش همتايي جنسي - عاطفي؟
اين كه زود ازدواج كنيم و گناه نكنيم بهتر است يا ديرازدواج كنيم و به احتمال زياد گناه كنيم و حسرت زندگي ديگران را بخوريم و در مهماني ها تنها باشيم و...
اين كه زود با حداقل امكاناتي كه داريم ازدواج كنيم و به وعده خداوند ايمان داشته باشيم كه از فقر نترسيد من بي نيازتان مي كنم بهتر است يا دير ازدواج كنيم و كاري به وعده خداوند نداشته باشيم و رزق و رفاه و آرامش را از پول و زيبايي و ديگران توقع داشته باشيم.
راستي آيا اين زوج جوان تا ده سال آينده از نظر رفاهي پيشرفت نخواهند كرد؟ نكند سرمان كلاه برود دير ازدواج كنيم به اميد رفاهيات بيشتر نه آرامش اين زوج داشته باشيم و در آن سن بالا نه آسايش انها را؟( در كج خلوتي بنشينيم و تأملي كنيم) [1]
کاربر مهمان خوش آمدید
ببخشیدا آسمون نخواستیم ولی خداییش طرز آشناییهاتون (مردمان پست کوه ق )خیلی جالبه !
مثلا قبلا از پشت پرده بود
بعد شد دختر تو روی خانواده ی خواستگار نشسته و برادر چای میبرد!
بعد یواش یواش دختره چایی برد ،گفتن رسمه! اسمش رو گذاشتن رسومات مطلقه
بعد دید چادرش دستو پاگیره با مانتو چایی اورد که یه وقت نریزه روی پای خواستگار و خانواده گرامی
بعد خیلی ها هم (از مردمان پشت کوه ق) رفتن دوتایی توی اتاق چون حرف واسه زدن نداشتن با خواستگار خیلی آشنا و صمیمیشون عکس یادگاری گرفتن و دلقک بازی درآوردن ! شد خاطره
بعد اسمش رو گذاشتن تجدد و up to date بودن
بعد باز هم مردمانی از پشت کوه ق با خواستگارشان مدتی بیرون رفتن تا یه وقت گل و شیرینیشون حروم نشود اول بشناسن بعد برن خواستگاری
بعدها هم پیشرفته شدن تلفنی خواستگاری کردن پول کرایه و بنزین ندن
در نهایت اینترنتی (بسته شبانه داشتن ..)خواستگاری نمودند تا پول تلفن و قبض هم ندن !
عاقبت بخیری جووونا صلوات:Sham:
هییییییییی روزگار
کی میفهمه اینا رو
منم رفتم خواسگاری یه دختری که خیلی مقید بود
پوشیه میزد و اینا
ولی خو ولایتمداریش می لنگید
پشت رفتاراش هم عقیده محکمی نبود
آره رسم و رسومات چرت و پرت زیاد شده
ولی خو زمونه هم فرق کرده
آدما خراب زیاد شدن یکیشم خودم
مردا قبلا زن نمی دیدن واس همین زنشون واسشون خیلی هم خوشگل بود ولی خو الان اصن نمیشه سرتو بیاری بالا
اصن یه وضعیه
حالا تو این اوضاع باس یه جوری هم طرفو بشناسی
نمیشه ندیده نشناخته ورداری بری سر زندگی
بعد بفهمی خانم دم به دیقه طلا میخواد ال میخواد بل میخواد
بعد بفهمی خانم فقط تو خواسگاری حجابش درس درمون بوده
یا آقا سیگاری یا نههههههه معتاده
یا آقا اهل دختربازیه
بالاخره صحبت و تحقیق لازمه
خودم یه جا رفتم خواسگاری
اصن طرفو نیگاه نکردم
بعدا خونه گفتن چرا نگاه نکردی و این حرفا
یکی رو هم پیدا کردیم
هر کار کردیم که یه واسطه ای پیدا بشه یا ازش یه شماره ای چیزی بگیریم واس اقدام رسمی اصن راه نمیداد
نمیدونم چی کار باس می کردم که نکردم
بعدشم ورمیدارن میگن خواسگار نیست یا همکفو نیس و دیگه و دیگه
لینک دانلود کتاب :
http://hosseinalemi.blogfa.com/post/482[="Black"]همه رو که نمیشه رد کرد به این دلیل من وقتی این تاپیکو خوندم دیدم تمام خواستگارام همین سوالو پرسیدن بجز یه دونشون که واقعا عجیب بود !
هر کس ما رو ندیده باشه میگه این دیگه طبیعی شده براشون
وااااااااااااااااااااااااااااا یعنی چی ؟؟؟ خب یک جلسه تشریف بیارند برای پسند ،به نظر من تلفنی جسارته ![/]
اینم بگم
منظورم از اینایی که صیغه و زن دوم میشن خانومایی هس که بی توجه به روحیات زن اول اینکارو میکنن یا حتی بعضیاتون اصن میاین که یه زندگی رو خراب کنین
وگرنه اونایی که میبینن زن اول راضیه و صیغه و زن دوم میشن و قصد خراب کردن زندگی قبلیم ندارن که کار بدی نمیکنن
یه چی هم به پسرا بگم
بخشی از بیحیایی خانوما برمیگرده به بی غیرتی ما که الان زیاد شده
به طرف میگی آقاجون ریشتو از ته نزن و آهنگ زن گوش نده و فلان و فلان
آدمو بیرگ میکنه جواب میده ال و بل
خو بفرما ببین چند درصد این قرتیای تو خیابون مرداشون ریششونو از ته زدن
از اون طرف چند درصد مردایی که ریششونو گذاشتن زناشون باحجاب و گلن
طرف عینهو سیب زمینی بیرگ بیرگ ورداشته زنشو آورده تو خیابون نشون میده
نمیخوام بگم هرکی ریش گذاشت زنش باحیاس و هرکی نذاش زنش بی حیا ولی خو اکثریت همینه
طرف اندازه یه ارزن جنم نداره به ناموسش بگه حجابتو درس کن
نتیجش میشه اینکه خودمون همش تحت فشاریم
انصافا اوضاع خیلی درب و داغون شده
چند تا بیارم واستون که هر روز دارن سرکه میخورن
گوشت نمی خورن آجیل نمی خورن
غذا کم میخورن روزه میگیرن
تا سر این بدمصب شهوتو ببرن
می فهمین همین هر روز هر روز سرکه خوردن و خیلی چیزا نخوردن چه بلایی سر آدم میاره؟
خب شما میگید اذیت میکرده
بعدش...وقتی زندگی زندگی نباشه مهریه بالا خیلی بد هم هست...هر دو حرصشو میخورن ولی نمیتونن جدا بشن...این ماندن فایده ای نداره...طلاق عاطفی پیش میاد
دلم سوزید!!!
بابا فکر کنترل بشه کافیه
جواب نمیده؟!
این دخترای خوبی که حیای بیجا دارنو خودشونو به واسطه ها نمی شناسونن
این دخترای خوبی که به بهونه های مزخرف راضی نمیشن یه واسطه ای معرفی کنن یا یه شماره خونه ای بدن که اقدام رسمی بشه
و دیگه و دیگه
فردا خودشون جواب خدا رو بدن
این همه هم نگن خواسگار نیس و سنمون بالا رفت و فلان و بهمان
والااااااااااااا
به ضرب و زور باس یکیو پیدا کنی که فکر کنی بت میخوره بعد طرف ندیده و نشناخته بهونه بنی اسرائیلی بگیره و اصن نزاره جلو بری
خو اینجا تقصیرکار کیه؟
ایشالا فردا که زن گرفتم یکی از کارام همینو میزارم که دخترا بفهمن و حواسشون باشه با بعضی کاراشون خواسگاراشونو نرونن
والاااااااااااا
خو انصاف بدین تو یه جا مث دانشگاه یه واسطه چجوری باس همه رو بشناسه که هر کی رو به همکفوش معرفی کنه؟
[="Tahoma"][="Navy"] *داریوش*;644381 نوشت:
سلام
با تشکر از جناب داریوش از معرفی این کتاب
علاقمندان به دریافت این کتاب میتونن به کتابخونه سایت هم مراجعه کنند
جوشکاری 1
جوشکاری 2
ما ی بار ی جا زنگ زدیم مامان دختره قد و قواره منو میپرسید :khandeh!:
ببخشید این قضیه واقعا برام سواله. چجوری باید رفتار کنیم که خوب باشه؟
من خودم زمانی که برادرم دنبال همسر بود هروقت میرفت خونه یکی از دخترا و جوابش نه بود خیلی ناراحت میشدم. یکی رو میگفت سفیده و یکی قدش کوتاه بود و .. واقعا هم خوشگل نبودن.
اما این قضیه ناراحتم میکرد میگفتم میرین خونشون بعد قبولشون نمیکنین ممکنه ناراحت بشن.
حالا برا خودم سواله خب چیکار باید کرد؟ طبیعیه که نمیشه چشمامونو ببندیم هرکی شد قبول کنیم. اینکه انتظار داشته باشیم ظاهر اصلا مهم نباشه غیر منطقیه.
اما نمیدونم خب حالا چیکار باید کرد؟ اگه مثلا مادر و خواهر آدم برن اول ببینن که اگه نپسندیدن دیگه اصن قضیه ادامه پیدا نکنه این بهتره؟ یا اینکه خود پسره همون اول بره اگه نپسندید بگه نه؟ یا اینکه بیرون قرار بذارن همو ببینن؟ تلفنی همون اول قد و قواره و کلیاتو بپرسیم؟ چه روشی پیشنهاد میکنین ؟
این قضیه برا خودم واقعا معضلیه. از اینکه برم بخاطر ظاهر نپسندم واقعا ناراحت میشم( میترسم طرفم ناراحت شده باشه)
حرفش آسونه
مگه همجنسای شما میزارن؟
همه جوره و از همه رقم ورمیدارن میان تو خیابون
نه میشه پایینو نگاه کنی نه وسطو نه بالارو
یکی از رفیقام که عضو همین سایتم هس روزی 4-7 کیلومتر پیاده روی تند میکنه
بعد میگه یه وقتایی که سرم زیره حواسم نیس میرم تو شاخو برگ درختا
این خوبه...............الکی پانشن بیان خونه
آقای کمالگرا واقعا بعضی ها قصد ازدواج ندارند و خواستگارو ندیده رد میکنن تو محیط بیرون هم حلقه میپوشن ،واقعا قصد ازدواج ندارند باور کنید.یعنی خدا ؟؟؟ یعنی چی؟؟؟
ی سوال دیگه. اگه بفهمین خواستگار بخاطر ظاهرتون قبول نکرده ناراحت میشین؟
داداش من که میخواسم اصن طرفو نبینم
یعنی اول باش بحرفم بعد اگه دیدم عقیدش همونیه که میخوام یه نیگاه هم بکنم که یه وقت قیافه بنده خدا سوهان روحم نباشه که بعدا خودشم از این بی توجهی من عذاب بکشه
ولی با بقیه حرفیدم و فهمیدم که باس تو جلسه خواسگاری موقع حرف زدن طرفو ببینم
اومدیمو عقیده طرفو قبول داشتم ولی ظاهرشو نتونستم قبول کنم
اگه همه حرفارو زده باشم و بعد قیافه رو ببینم و نخوام که طرف خیلی ضربه میخوره که فقط واس قیافش رد شده
بهتره همون موقع حرف زدن ببینمش که اگه ظاهرشو نخواسم با بقیه حرفا یه جوری سروته قضیه رو هم بیارم
خیلی جالب بود واقعا همین طور هست
[="Black"] salam1990;644421 نوشت:
نه برای چی ناراحت بشیم مساله یک عمر زندگیه باید تنها جایی که رک بود ازدواجه و اصلا نیازی به ترحم و دلسوزی نداره[/]
بله!
اما خب حق دارن...
میدونین
ی جور ضایع شدن پیش خانواده اس...وگرنه من به شخصه با این مساله مشکل ندارم....خب بالاخره حق داره...
شمام نظرتون اینه که تو خواستگاری خود پسره باشه و اگه نپسندید نپسندید؟ روشهای دیگه بهتر نیس؟ مثلا اول مادر پسر ببینه یا ..
راست گفتن. فهمیدن اینکه از ظاهر طرف خوشت میاد یا نه یه نگاهه، فهمیدن عقیده ش ممکنه چند ماه طول بکشه!
اونوقت نمیشه که چندین جلسه صحبت کنی همه چی اوکی شد بعد آخرش ی نگا بندازی بگی ای بابا از ظاهرت خوشم نیومد
چرا شما پسرا اول مادراتونو میفرستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید ایشون نپسندن( همه هم آرزوی حور و پری دارن واسه گل پسرشون) ولی شما بپسندین.....یا حتی برعکس بپسندن قرار بذارن شما بیاید نپسندین!!
هردوش ظلم به دختر....نکنید!!!
خوشتون میاد اول پدر ما هم شما رو ملاقات کنند و ردتون کنند بدون اینکه نظر مارو بدونن؟
آخه بعضیا میخوان که برن سر زندگی ولی خو مثلا میگن من دلم نمیخواد اینجوری خواسگار داشته باشم
میگن اینجوری خوب نیس
جیزززه و بده و نمی دونم چی چی
بابا یکی نیس بگه بابات خوب مادرت خوب
خو ما که نخواسیم باهات بحرفیم که
انگار حالا مام دیگه کامل پسندیدیمو و همه چی تمومه
نه بابا
یه واسطه یا آشنایی خواسیم که بتونیم با اون بحرفیم و بقیه قضایا
منو باش فکر میکردم اول مادرمو بفرستم بهتره. دختر خانوم کمتر ناراحت میشه
آب دختر و مادرشوهر اگه همون اولا تو یه جوب نره
صد سالم تو یه جوب نمیره
دختر کمی تغییر کرد
مادر چی که عمری ازش گذشته؟
البت الحمدلله خونه ما اینطوریا نیسن
نه اونا گیر میدن نه من حساسم
واسه اینکار وقت هست
من ک نمیگم تا اخر قضیه نباشن..ولی پسر بپسنده بعد مادرشو برداره بیاد......
سلام علیکم
باتشکر از سوال خوب شما
اگر اجازه دهید از این سوال شما استفاده کنم و سوالی که مدتها در ذهنم است را بپرسم
شاید این سوال را تاپیک کردم چون خیلی مایلم پاسخ آقایان را بشنوم
همه آقایان بصری هستند درسته؟ این یک موضوع کاملا طبیعی است درسته؟
سوال:
1- خانمهایی که تدین دارند اما ملاکهای ظاهری را ندارند(منظورم زشت نیست تقریبا معمولی ،اما زیبا نیستند) آیاباید تا آخر عمر مجرد بمانند؟
2- اگر آقا پسرخیلی متدینی رفت خواستگاری دخترخانمی ،تمام ملاکها را داشت ، اما ملاکهای ظاهری را نداشت و به خاطر ملاک ظاهری (فقط) دختر خانم را انتخاب نکرد خداوند صد درصد راضی است( این خیلی برام سوال شده ،یعنی واقعا صد رصد خداوند راضی است که فقط به خاطر ملاکهای ظاهری رد شود؟ سوالم حقیقی است نه استفهامی )
3- آقایان متدینی را دیدم که پیش آمده با خامی که متدین بوده اما ملاکهای ظاهری نداشته ازدواج کردند و واقعا عاشق همسرشان هستند،برایم سوال شده مگر ایشان آقا نیستند؟ مگر بصری نیستند؟ پس چگونه به مشکل برنمیخورند؟
التماس دعا
یازهرا(س)
[="Black"] salam1990;644428 نوشت:
بستگی به خانواده ها داره که رسمشون چی باشه ،رسم و رسوم خانواده به خانواده فرق داره[/]
[="Black"] کمالگرا;644433 نوشت:
من منظورم این بود بعضی دخترخانما با وجود عالی بودنشان قصد ازدواج ندارند وقتی قصد ازدواج نداشته باشند هیچ واسطه ای را هم قبول نمی کنند.[/]
السلام علیکم و رحمة الله
درصورت ملاک قرار ندادن ""ایمان"" به عنوان معیار اصلی و در واقع مهم ترین و حیاتی ترین معیار ازدواج....
هیچ ملاکی بهتر از "طول دماغ" نمی تواند جزء معیارهای اصلی ازدواج باشد!
------------
اگرچه مؤمنان واقعی(نه شعاری) معمولا چهره ی مؤمنات را بیشتر می پسندند...حتی اگر در نظر سایرین، زشت باشد...
اینکه همه اش روانشناسها میگن
ظاهر برای مردها خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهمه و اینا! یک نسخه ی عام برای تمام مردهاست...نه برای مؤمنین!
اگر برای خانم ها تنها درآمد و شغل و پولداری و تعداد بالای سکه های مهریه ملاک باشه مسلما همکفو مردانی هستند که ظاهر برای اونا اینقدر اهمیت داره
مردان این چنینی، استدلالشون اینه که "من که قراره صد و ده تا سکه بدم خب حق دارم خوشگلترینشو انتخاب کنم دیگه!!!"
.
.
.
.
« سال ۷۷، خانمی به خانه ی ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود: دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه ی تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند که اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود:« ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم». آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.ـبعد از صحبت با من قرار بر این شد که آن ها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم این که اگر آن ها نپسندیدند، لطمه ای به دختر ما نخورد.
منبع
بنده این رو چند سال پیش خوندم
این بهترین راه هستش که خانواده دختر اگر رضایت به اومدن خواستگار داشتند، کاری کنند که اول آقا پسر و خانواده ایشون دختر رو ببینن
من اینجا عضو شدم که یک تاپیکی رو بزنم
انشاءالله منم اینطوری راهنمایی کنید
التماس دعا.... :Gol:
خوبه ولی همیشه عملی نیست
با اجازه منم جواب میدم
نه هرگز
انقدر اعتماد به نفس دارم که از این چیزا ناراحت نشم، کلا من از هیچ موردی که خواستگار بره خبری ازش نشه ناراحت نمیشم.
اصلا مهم نیست، حالا اعتماد به نفس کاذبه یا نه نمی دونم، ولی همیشه مشکل رو اینجوری نگاه می کنم که اونا فهمیدن پسرشون به درد من نمی خوره، و چه بهتر که دیگه با پسر تشریف نیوردن دوباره کلی پول میوه شیرینی بدیم:Nishkhand:
[SPOILER]البته این رو فراموش نکنید که در حقیقت 90% دخترا از این قضیه ناراحت میشن و هرگز نزارید بفهمن مشکل اصلی این هست. چیزای دیگه رو بهانه کنید
و چه بهتر که بعد اینکه مادرتون تشریف بردن و جوابتون منفی بود حتما مادر محترم زنگ بزنن و یه علتی رو بگن تا دل دختر نشکنه[/SPOILER]
بله
در صورتی که خانواده دختر زیاد منطقی و اهمیت این کار رو ندونن(که دخترخانم رو قبل از فهمیدن موضوع پسر ببینه)
یی از دخترایی که مادرم زنگ زد دختر حوزوی بود مادرش گوشیا برداشت گفت چرا مزاحم شدین و دختر من هیچ وقت قصد ازدواج نداره
باور کن دو روز بود از تعجب خشکم زده بود
قابل توجه دختران به این خانوم میگن دختر خوب وذهبی
چهار شرطشون معنوی نه مثل شماها مادی
پس ازدواج این دوره زمونه بسیار سخت
همون یک جلسه بیایند برای پسند هم جسارته.
ببخشید ازکجای سیره ائمه درآوردید که باید طبق جریان آب حرکت کنیم؟
ببخشیدا
منظورتون چیه؟؟
الان تو این قسمت از حرفاتون که من نقل و قول کردم، مشکلی می بینید،
یعنی مثلا این کارا اشکالی داره؟؟؟
در چه صورت مىتوانم به چهره، گردن و موهاى دخترى كه قصد ازدواج با او را دارم، نگاه كنم؟
[=arial]همه مراجع (به جز آيت اللّه صافى): نگاه به دختر مورد نظر با شرايط ذيل جايز است:
1. به قصد لذت و ريبه نباشد [هر چند بداند با نگاه لذت قهرى پيدا مىشود]
2. براى آگاهى از وضع جسمانى دختر باشد (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه او جايز نيست).
3. مانعى از ازدواج در ميان نباشد (براى مثال دختر شوهر نداشته باشد).
4. احتمال بدهد دختر او را رد نمىكند.
نوری : می تواند به صورت ودستها ،پاها ،مو و مقداری از بدن(مانند گردن وبالای سینه) دختر نگاه کند واگر نتواند از خصوصیات سایر بدن ،از روی لباس اگاهی یابد،نگاه به تمام بدن جایز است .
اجاز ه خواستگاری
ایا دختر وپسر عاقل بالغ ،می توانند بدون اطلاع خانواده برای ازدواج با هم صحبت کنند وسپس خانواده را مطلع سازند؟
همه مراجع : خواستگاری وگفت وگوی پیش از عقد ،اگر مفسده نداشته باشد وبدون قصد لذت وترس افتادن در گناه باشد ،اشکال ندارد.1
می گم با این فتاوایی که مراجع دادند، شما خانوم ها سکته ناقص رو حتما خواهید زد. :ok:
سلام
ما چه دختر بخوایم بدیم و چه دختر بخوایم بگیریم با مهریه ی کم این کار رو می کنیم البته من قدرت پرداخت همین 5 سکه رو هم ندارم!!
[="Black"] ابوالبرکات;644532 نوشت:
البته نطره بنده هست، اگر تلفنی مشخصات بپرسندجسارته[/]
[="Black"] pzahra;644508 نوشت:
الان دیگه آشنا شدید ،نه اینکه تا ابد قصد ازدواج نداشته باشند تا زمانی که بدونند برای یک زندگی مشترک حداقل ها رو دارند[/]
این روشی که اول مادر و خواهر برن برای دیدن اصلا روش خوبی نیست.اصلا...چون شما مهمید و باید بپسندین...
باز میشه همون قضیه مغازه وجنس و کالا ...:ok:
اول میتونید بیرون قرار بزارید....این بستگی به عرف و فرهنگ خانوادگی طرف داره چون این روشو هر کسی نمیپسنده و البته حق هم دارند...
یا میتونید خودتون غیر مستقیم ببینید....این وسط واسطه ها میتونن موثر باشن
ببینید اگه دختر و خانوادش عاقل باشن و احساسی هم نباشن ناراحت شدن خیلی بی معنیه
این حق هر مرد و زنیه که ظاهر طرفشون براشون خوشایند و مورد پسند باشه
فقط سعی کنید غیر مستقیم و با سیاست بگید که به طرف برنخوره...
همین وگرنه اصلا ناراحتی نداره...
[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام
خب دوستان زياد كاري به دغدغه پرسشگر تاپيك ندارند و به گفتگوهاي خود مشغول اند[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] pzahra;641937 نوشت:
سلام خدمت شما برادر گرامي
صميمانه از حسن اعتمادتان به اين مركز متشكرم
هر پديده اي علل مختلفي مي تواند داشته باشد. در اين مشكل شما هم ممكن است عوامل مختلفي دخيل باشد البته چون شما شرايط خودتان را واقف هستيد مي توانيد بررسي كنيد كدام يك در مورد شما صادق است:
الف: سرطان تجمل و اسراف و چشم و هم چمشي و عدم قناعت: همين طور كه بدن انسان ممكن است گرفتار بيماري بدخيم سرطان شود، جامعه نيز ممكن است گرفتار بيماري بدخيم سرطان شود، اسراف، تجمل گرايي، چشم و هم چشمي و انتظارات بيش از امكانات از خطرناك ترين سرطان هاي جوامع محسوب مي شوند. متأسفانه افراد جامعه در بسياري از موارد ناخواسته در معرض سيل تشريفات كمرشكن قرار مي گيرند و بسياري از مسؤولان و رسانه هاي مختلف ديداري، نوشتاري و ديداري شنيداري و شنيداري به اين مشكلات دامن مي زنند. چند مسؤول مانند رهبري داريم كه در صدر حكومت باشد و از تشريفات و تجمل گرايي به دور باشد؟!
چند فيلم و سريال با بودجه بيت المال و مردم مستضعف ساخته مي شود كه ذهن جوانان را درگير تجمل گرايي نكند و انتظارات بالا را در آنها ندمد؟!
سريال هايي كه 50-60 قسمت هستند و هر شبي افكار خانواده ها و به خصوص جوانان را مديريت مي كند و دانسته يا نادانسته سبك زندگي تشريفاتي و پرتكلف را ترويج و تبليغ مي كنند زياد اند
و اين امور مشكلات زيادي سر راه مقدمات ازدواج، جهيزيه و مسكن و ماشين و شغل جوانان ايجاد مي كند.
مشكلات دو سويه
براثر تشريفات و رسومات زائد و غلط خانواده عروس و داماد گويي به جاي جشن پيوند مقدس ازدواج در پي تداركات ضربه محكم به طرف مقابل هستند و هيچ كدام حاضر نيستند براي زندگي آرام وارد مذاكره شوند و يا از واسطه هاي امين و متدين و با تجربه مدد بگيرند.
پسران دنبال دختراني هستند كه دارايي زيبايي وصف نشدني، مال پدري عالي و جهيزيه اي كامل باشد.
دختران دنبال پسراني هستند كه شغل رسمي آن هم با درآمد بالا، ماشين خوب، مسكن و مدرك بالا باشند.
يعني دقيقا چيزهايي كه در ازدواج الان براي اغلب جوانان و خانواده هاي محترم مطرح نيست ملاك هاي اساسي ازدواج يعني دينداري و اخلاق است.[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اعتراضي مشابه
به عنوان مشاور خدمت شما پرسشگر محترم عرض كنم كه دختران زيادي هم هستند كه مانند شما اعتراضي مشابه دارند. يعني مي گويند پسراني به خواستگاري ما مي آيند ولي وقتي مي بينند پدرم شغل خوبي ندارد يا مستأجر هستيم يا امكان داشتن جهيزيه كامل و گرانقيمت نداريم مي روند و پشت سرشان را نگاه نمي كنند.
بنابراين افراد هم عقيده و هم كفو بايد بيشتر بگردند تا همتاي خود را بيابند. اين كه در برخي از خواستگاري ها به دليل مشكلات مالي يا انتظارات بالا ما را نپذيرفته اند اگر دقت كنيد جاي سجده شكر دارد. براي اين كه تصور كنيد ازدواج مي كرديد و از فردا اين بهانه گيري ها و انتظارات بالا شروع مي شد. آن وقت به جاي ماه عسل بايد ماه خاك بر سري و سياه بختي داشته باشيم.
افراد متدين نيز بايد واسطه شوند تا افراد هم كفو را به همديگر معرفي كنند.
البته بايد دقت كنيم كه در برخي از مناطق شهرها، برخي اصناف، برخي اقوام و...تجملات و اشرافي گري بيشتر است بنابراين بايد از همان اول لقمه اندازه دهانمان برداريم.
دوستان لطف كردند برخي از مصاديقي را بيان كردند كه بزرگان نيز براي براي ازدواج خواستگاري هاي زيادي رفته بودند بنابراين براي رسيدن به خواسته خود بايد رنج ها راه را تحمل كنيد
چون رنج بي گنج ميسر نمي شود[HL]
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
[/HL]
وقتي گوهر نابي را به زحمت به دست آوريم به راحتي نيز از دست نمي دهيم[/]
[HL]يك نمونه ازدواج ساده آسماني[/HL]
يك ماه قبل براي يكي از خويشاوندان نزديكم در اصفهان مستأجري آمد. منزل ايشان دو طبقه است و هر طبقه دو اتاق بيشتر ندارند. يعني خيلي بزرگ هم نيست. مستأجر خيلي دغدغه داشت بداند كه آيا منزلي كه مي خواهد اجاره كند موكت دارد يا نه. بالاخره صاحب خانه گفت آن را موكت مي كنم.
يك عروس و داماد بسيار جوان (حدود 20- 22 ساله) منزل را اجاره كردند دختر دانشجو است و پسر هنوز كار حتي موقتي هم پيدا نكرده است. كل اثاثيه اين دو نفر شامل يك تخت دونفره چند پتو و چند بالش، يك يخچال مخصوص مسافرخانه ها( بسيار كوچك) ، كمي ظروف آشپزخانه بود.
اين دو با حداقل رفاهيات، باقناعت زندگي خود را از صفر نمي گويم چون ناشكري است از مثبت 5 شروع كردند. چون قانع هستند راضي و شاكر هم هستند. پدر خانواده زير بال آنها را از دور دارد. پسر هر روز دنبال شغلي است و همسرش او را تشويق مي كند كه دنبال كار رسمي و با حقوق بالا نباش چون ممكن است گيرت نياييد يا به اين زودي گيرت نياييد برو شغلي انتخاب كن كه الان بي كار نباشي هرچند درآمد خوبي نداشته باشد. در ضمن آن بگرد دنبال كار بهتر.
آفرين بر اين دو جوان فهميده
اگر حضرت ابراهيم در قرآن به عنوان جوان يا مي شود بيشتر به بعد جوانمردي او نظر شده است همان گونه كه اصحاب كهف نيز به عنوان جوانمرد از انها يا شده با اين كه همه از نظر سني جوان نبودند.
بنابراين بايد جوانمرد بود و بت تشريفات را ابراهيم وار شكست.
[HL]تحليل ازدواج بالا[/HL]
برخي از اقوام كه اين زندگي را ديدند وارد تحليل هايي شدند. گروهي تشويق كردند و افراد زيادتري آن را بد دانستند. گروه اخير مي گويند اين چه ازدواج است؟! بدون امكانات زندگي لذتي ندارد.
سخنان اين بزرگواران من را ياد حرف پسرعمويم مي اندازد به دوستانش مي گفت: طوري ازدواج كنيد كه سن تون اون قدر بالا نره كه فرزندتون در كودكي براي كارهاي مهمش به خاك و روح پاك تو قسم بخوره و بگه به ارواح خاك بابام!
خب يك چرتكه بيندازيم:
ازدواج ازدواج كنيم با تشريفات كم و يكي يكي وسائل زندگي را بخريم لذت بخش تر است يا يك دفعه همه چيز برايمان مهيا باشد ( ضرب المثلي مي گويد براي هر تازه اي لذتي است)
اگر همسر ما ماشين و منزل و كار خوبي داشته باشد و ما وارد زندگي او شويم كه با خوندل آنها را فراهم آورده ما با اين مقدار راضي نخواهيم بود و دنبال ارتقا ماشين و مسكن و شغل و..خواهيم بود.
اگر همسر ما با جهيزيه اي عالي وارد شود و براي به دست آوردن آن زحمت نكشيده باشيم قدر آن را نخواهيم داشت يا ممكن است زودخراب كنيم يا اين كه هميشه دنبال مدل هاي جديدتر باشيم.
اگر زود و بدون تشريفات زياد ازدواج كنيم و در سن جواني و نشاط فرزند داشته باشيم بهتر است يا اين كه شبانه روز زحمت بكشيم و پس انداز كنيم و گل ايام زندگي را از دست بدهيم و وقتي حوصله و نشاط كمي داريم ازدواج كنيم و بچه دار شويم؟ فرزند ما تا چند سالگي از نعمت والدين بهره مند خواهد بود؟
افرادي كه ده - پانزده سال دير ازدواج مي كنند از نظر جنسي و عاطفي چه قدر در فشار و استرس هستند؟ آيا ارزش وسائل زندگي داشتن بيشتر است يا ارزش همتايي جنسي - عاطفي؟
اين كه زود ازدواج كنيم و گناه نكنيم بهتر است يا ديرازدواج كنيم و به احتمال زياد گناه كنيم و حسرت زندگي ديگران را بخوريم و در مهماني ها تنها باشيم و...
اين كه زود با حداقل امكاناتي كه داريم ازدواج كنيم و به وعده خداوند ايمان داشته باشيم كه از فقر نترسيد من بي نيازتان مي كنم بهتر است يا دير ازدواج كنيم و كاري به وعده خداوند نداشته باشيم و رزق و رفاه و آرامش را از پول و زيبايي و ديگران توقع داشته باشيم.
راستي آيا اين زوج جوان تا ده سال آينده از نظر رفاهي پيشرفت نخواهند كرد؟ نكند سرمان كلاه برود دير ازدواج كنيم به اميد رفاهيات بيشتر نه آرامش اين زوج داشته باشيم و در آن سن بالا نه آسايش انها را؟( در كج خلوتي بنشينيم و تأملي كنيم) [1]
ماهنامه خانه خوبان، شماره 77، موسسه امام خميني