جمع بندی آثار گناهان و معاصی در قرآن، حدیث و دعا چيست؟
تبهای اولیه
با سلام
ما ميدانيم كه اگر كار گناه كنيم كار هاي خوبي كه قبلا كردهايم ازبين ميرود
حال ميخواستم برام توضيح بدين كه آيا با يك گناه در زندگي چه كوچك و بزرگ باشد انجام دهيم آيا تمام كارهاي خوبي كه انجام دادهايم(نماز روزه و غيره ...) ازبين ميرود و بايد از صفر شروع كرد يا نه
____________________________________
امام علي (ع )
ميوه خرد مدارا كردن با مردم است
آثار گناه در قرآن
[=Times New Roman]از منظر قرآن کریم گناه هم آثار فردی دارد و هم آثار اجتماعی، یکی از آثار فردی گناه در قرآن کریم این است که خداوند در سوره حشر می فرماید: و [=Times New Roman]همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند؛ پس (خدا) خودشان را از یادشان میبرد، فقط آنان نافرمانبردارند[=Times New Roman][1]. این آیه، میگوید که فراموش کردن خدا، سبب خودفراموشی میشود. فراموشی خدا، سبب میشود که انسان در لذات مادی و شهوات حیوانی فرو رود و هدف آفرینش را فراموش کند و هویّت انسانی خویش را فراموش کند؛ چون ارزشها و استعدادها و لیاقتهای ذاتی خود را که خدا در وجود او نهاده و از بقیه مخلوقات ممتازش ساخته، به دست فراموشی میسپارد.
[=Times New Roman]و یکی از آثار اجتماعی که خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده این است که می فرماید: [=Traditional Arabic]«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»[=Times New Roman][2][=Times New Roman] «فساد، در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام دادهاند، آشکار شده است. خدا میخواهد نتیجه بعضی اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوی حق) بازگردند.»
[=Times New Roman]از آیات فوق معلوم می شود که گناهان انسان هم شامل آثار فردی می شود و هم شامل آثار اجتماعی که برای اطلاع شما لینکی را در پایان ارائه نموده به امید اینکه مقبول واقع گردد. انشاالله.
گناه و برخی آثار آن (2)
[=Times New Roman][1] . [=Times New Roman]حشر، آیه 19
[=Times New Roman][2] . روم، آیه41
منبع: پایگاه حوزه، شماره 14154
پاسخ :
يكي از قوانين عامّ عالم طبيعت قانون علّت و معلول يا اثر و مؤثر و يا به عبارت ديگر قانون كُنش و واكُنش است. و اين قانون به معناي اين است كه هر پديدهاي در عالم علّتي دارد و امكان ندارد چيزي بدون علّت و بدون مأثر آفريده شده باشد و تمام اتّفاقاتي كه در جهان افتاده و ميافتد از قانون فوق مستثني نيست و آثار معاصي و توبه هم در حيطة اين قانون طبيعي قرار ميگيرد. يعني توبه و معصيت هم بايد آثار و تبعاتي داشته باشد و اين آثار گاهي در دنيا ظاهر ميشود و گاهي در آخرت.
معناي لغوي و اصطلاحي گناه و معصيت:
گناه در لغت به معناي خطا، جرم، غلط، جفا و ظلم آمده.[1] و معصيت به معناي گناه كردن و نافرماني آمده است.[2]
و در لغت عرب از آن به ذنب و اثم و معصيت تعبير شده است و معنايي كه در هر دوي آنها صادق و بلكه جامع همه معاني است نافرماني و انجام عملي برخلاف قانون و يا سرپيچي از قانون است يا به گفته بعضي هر كاري كه انجام آن ناروا باشد و يا مطابق تعريف برخي، گناه در پيش اهل شرع عبارت است از اين كه مكلّف، مرتكب امر نامشروع گردد.[3] و در اصطلاح ديني به معناي معصيت و نافرماني حق تعالي است.[4]
آثار گناه و معصيت:
گناه و معصيت اثرات زيانباري بر روح و روان و زندگي دنيوي و اخروي انسان دارد كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
گناه، دل را ويران ميكند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ دلي كه تنها مجراي ارتباط مستقيم با حضرت حق است؛ دلي كه كانون معنويت و پايگاه رشد و تقويت ايمان انسان است. گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشههاي درخت ايمان را ميسوزاند. [="]امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: هيچ بنده مؤمنی نيست مگر اين كه در قلبش نقطه سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطه سياهي در قلبش نمودار ميگردد و باعث تباهي دل ميشود».[5] [/]
...ادامه
گناه اعمال انسان را نابود ميكند و عاقبت او را گرفتار قهر آتش ميسازد. ملا احمد نراقي ميفرمايد: «معاصي و گناهان منجر به سلب ايمان و سوء خاتمه و آن نيز سبب خلود در آتش ميگردد. نسبت معاصي و گناهان به ايمان، مثل نسبت غذاهاي مسموم و مضر و يا طعامهاي زهر آلود است به بدن انسان... آثار معاصي اندك اندك در نفس بر روي هم مينشيند، تا مزاج نفس را فاسد گردانند و اهل ايمان را زايل سازند و روح را به هلاكت اندازند».[6]
يكي از مضرات گناه و آثار آن، حبس كردن و محروم كردن انسان از روزي خداوند است. گناهان در زندگي ما انسانها اثرات منفي زيادي به جاي ميگذارد. بسيارند كساني كه براي زياد كردن روزي و به دست آوردن پول و ثروت به گناه آلوده ميشوند و يا كسب و كارشان را آميخته به گناه و حرام ميكنند و در آخر الامر به فقر مبتلا ميشوند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «انّ الرجل ليذنب الذنب فيدرأ عنه الرزق؛ همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب ميشود با آن گناه رزق و روزي از او دفع ميگردد».[7]
...ادامه
يكي ديگر از آثار گناه و زيانهاي آن، محروم شدن از نماز شب است. نماز شب با آن همه فضيلتش، از كف ميرود. گناهان مانع انجام اين عبادت سترگ و سراسر اخلاص و عاشقي ميشوند.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «انّ العبد ليذنب الذنب فيمنع به من قيام الليل»؛ هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم ميشود.»[8]
يكي از زيانهاي گناه، اين است كه از لذت مناجات با خداوند، انسان محروم ميشود. محروم شدن از مناجات خداوند، تنها بلايي است كه خداوند به واسطة گناهان دامنگير انسان ميكند. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در مناجاتش ميفرمايد: «اللهم احملنا في سفن نجاتك و متعنا بلذيذ مناجاتك؛ خداوندا ما را در كشتيهاي نجاتت حمل كن و از لذّت مناجاتت ما را بهرهمند فرما».
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بندهاي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم ميسازم.»[9]
...ادامه
يكي ديگر از تبعات گناه اين است كه باعث حبس انسان در قيامت ميشود. بعضي از انسانها مرتكب گناه ميشوند و كسي هم آنها را نميبيند و آنها خيال ميكنند كه راحتند و تا به حال گرفتار قانون و عدالت نيامدهاند و به خاطر اين خوشحال و گاهي احساس غرور ميكنند. غافل از اين كه خداوند شاهد و ناظر افعال و اعمالشان است و در قيامت، همين شاهد، حاكم هم خواهد بود. و شايد انسان در دنيا صد سال گناه كند، ولي يكبار هم حبس نشود، امّا در قيامت عكس اين قيامت جاري است و به خاطر يك گناه گاهي انسان صد سال حبس ميشود.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «اعلموا انّ العبد ليحبس علي ذنبٍ مِن ذُنوبهِ مأة عام و انّهُ لينظر الي ازدواجهِ في الجنّةِ يَتَنَعُمَنَّ؛ بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس ميكنند در حالي كه او به حوراني نگاه ميكند كه در بهشت براي او آماده شدهاند و به نماز و نعمت مشغولند (و او حسرت ميخورد).»[10]
خلاصه اين كه بايد مواظب بود و با انجام معصيت دنيا و آخرت خود را تباه و نابود نساخت و باعث هلاكت و ذلّت خود نگرديد.
منبع براي مطالعه بيشتر
1. عليرضا حسني، توبه در قرآن و سنت، نشر رايزن، 1378.
2. دكتر عباس طاهر، گناه از نگاه قرآن، آستان قدس رضوي،1377.
3. زين العابدين دست داده، دريچهاي به سوي آسمان، مجتمع فرهنگي هنري مصلي نژاد، 1377.
4. ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371.
قال الصادق ـ عليه السّلام ـ :
قلب حرم خداست و در حرم خدا، كسي غير از خدا نبايد ساكن شود.
(نهجالبلاغه ـ حكمت 281)
________________________________________
[1] . دكتر محمد معين، فرهنگ معين، چ پنجم، ج سوم، ص 3395.
[2] . همان، ص 4233.
[3] . علي اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، چ سيروس، ج 25، ص 63، مادة ذنب.
[4] . زين العابدين دست داده، دريچهاي به آسمان، مجمع فرهنگي هنري شهيد عبدالرضا مصلي نژاد، 1377، ص 9.
[5] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273.
[6] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 677 ـ 678.
[7] . مجلسي، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 73، ص 358.
[8] . همان، ص 377.
[9] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 673.
[="][10] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273[/]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در ضمن گفتارى فرمودند:«فاِنّ المَعاصى تَستَولى الضَّلال على صاحِبها حتّى تُوقِعُه رَدّ ولایَة وصىِّ رسول اللّه و دفع نبوة نبى اللّه و لا تزال بذلک حتّى توقعه فى ردّ توحید اللّه و الالحاد فى دین اللّه، همانا گناهان گمراهى را بر گنهکار مسلط مى نماید تا آنجا که او را به رد ولایت و امامت وصى رسول خدا و انکار نبوت پیامبر و به همین منوال انکار یکتایى خدا و الحاد و کفر در دین خدا، آلوده مى گرداند» (بحار ، ج 73 ، ص 360).
اگر اثر سوختگی رو ببينيم و دقت كنيم با اين حال سوی آتش دست دراز می كنيم؟ :Moteajeb!:
اگر خودمون رو به خواب بزنيم يا دقت نكنيم چطور؟ :Gig:
لعن الله من لعن والده.
خدا لعنت کند کسی را که بر پدر خویش لعنت کند
عقوق والدین به هر طریقی که باشد و ایذای پدرومادر به هر شیوه ای که انجام پذیرد، از معاصی و گناهان کبیره است؛ علی الخصوص که از طریق شتم و ناسزاگفتن باشد؛ به طوری که در روایات از سبّ و ناسزاگفتن بر پدر و مادر (گرچه به طریق غیرمستقیم) نهی گردیده و سب کردن بر پدر و مادر دیگران، آنجا که موجب شود مخاطب نیز والدین گوینده را سبّ و شتم نماید، سبّ مستقیم تلقّی شده است.
معصیت وگناهان بر دو نوع عمده تقسیم میگردند:
۱ ـ گناهانی که تنها موجب انحراف خود مرتکب شونده گناه میگردند.مانند میگساری و قطع رابطه با خدا از راه بی اعتنایی به وظایف مقرره شخصی مانند عبادات (نماز و روزه) و غیره. سقوطی که این نوع گناهان بدنبال خود دارند، معلول انحرافی است که شخص گنهکار در نتیجه مخالفت با دستورات الهی مبتلا شده است. در حقیقت ظلم به خویشتن کرده سد راه تکامل خویشتن گشته است.
مثلاً میگساری او موجب فرسوده شدن سلولهای مغزیش گشته، خود را از درک عالی و فهم مفید و حافظه ذخیره کنندهً اطلاعات و هشیاریهایی محروم میسازد که حیات انسانی بدون آنها، نه تنها با جمادات تفاوتی نمیکند، بلکه تبدیل به یک پدیده مضر میگردد که همه موجودیت ادمی را ببازی میگیرد. اینگونه گناهان شخصی رابطه انسان را با واقعیات دگرگون نموده، مسیر حیات شخصی را سنگلاخ و بیمقصد مینمایند.
۲ ـ گناهانی است که باضافة انحراف شخصی و نفی مقصد از مسیر حیات، تعدی و ظلم به دیگران نیز میباشد. مانند تعدی به حقوق انسانها، بازی با حیات انسانها، هدف دیدن خویشتن و وسیله قرار دادن دیگران:بدون تردید سقوطی که در نتیجه این گناهان به وجود میآید سختتر و وقیحتر از سقوطی است که بدنبال گناهان شخصی به وجود میآید. لذا در منابع اسلامی اکیداً به این مسئله تذکر داده شده است که ظلم به دیگران و تعدی بر حقوق آنان، قابل اغماض و عفو نیست، مگر اینکه آن تعدی جبران گردد.
سطحی نگرانی که موضوع گناه را جدی نمیگیرند. نه تنها از پیشرفت تکاملی انسانها جلوگیری مینمایند، بلکه بنیاد قوانین حیات اجتماعی را هم میسوزانند، زیرا وقتی که پدیدهای بعنوان گناه را منکر شویم، ارزشی برای قوانین حیات اجتماعی هم نمیماند که انسانها برای تطبیق رفتار خود بر آنها خود به خود تحریک شوند. لذا راه دیگری برای ضرورت احترام به آن قوانین و عمل به آنها جز جلب پاداش و دفع کیفر یا زندگی زنبور عسلی نمیماند. با این وضع است که اصل تنازع در بقا قدرت میگیرد و با دادن این شعار که «قوانین تارهای عنکبوتند که تنها نا توانان مانند مگس در آن گرفتار میشوند» دست به فعالیت میزند و به ریش هر چه افلاطون و بوسوئه و کانت و دکارت و سقراط و مولوی و تولستوی و کنفوتسه و سایر حکما و عشاق انسانیت است، میخندد.
گمان نمیرود که هیچ عامل ویرانگری مانند منتفی ساختن گناه، بتواند هدف زندگی انسانها و اصول انسانیت را که صدای آن از در و دیوار شرق و غرب در طول تاریخ بلند است، به تباهی بکشاند. اگر تا کنون نشنیدهاید، هماکنون بعنوان جدیترین شعار هدف زندگی و اصول انسانیت بشنوید:
گر نه این روز دراز دهـر را فرداسـتی ج روزگار و چرخ و انجم سر بسر بازیستی
منبع : پایگاه اطلاع رسانی استاد شیخ حسین انصاریان
[="blue"]بِسم اللّه الرَّحمنِ الرَّحيم
[="navy"]با تشکر از استاد عرفان گرامی بابت موضوع و تاپیک زیباشون[/]
دو باغ را كنار هم در نظر بگيريد كه از نظر آب و هوا و نوع گياهان و درختان يكسانند. باغبان يكى از آنها به آفات و آسيب هايى كه باغ را تهديد مى كند توجه دارد، قهرا آن باغ از طراوت و شادابى و ميوه و گل و شكوفه برخوردار است ، ولى باغبان ديگر به آفات و آسيب ها يا توّجه ندارد و يا بى خبر است ، در نتيجه باغى پژمرده و ميوه هايى كرم خورده خواهد داشت .
انسان نيز چنين است ، كه اگر توجه به آفات روحى و جسمى خود نكند، عنصرى وازده و خطرناك خواهد شد، ولى اگر با توجه و دقت مراقب خود باشد، فردى وارسته و شايسته خواهد گرديد.
آفات و آسيب ها در مورد انسان ، همان عيوب و گناهان است كه تمام انبيا و كتاب هاى آسمانى ، بشر را از آلودگى به آن ، بر حذر داشته اند، و با هشدارها و تاكيدات خود انسان ها را به پاكى و اجتناب از گناه ، دعوت نموده اند.
اميرمؤ منان على عليه السلام در سخنى مى فرمايند:
[="purple"]آفَةُ النَّفسِ اَلوَلَه بالدّنيا[/](1)
آفت روحِ (پاك ) انسان ، حرص و دلبستگى به دنيا است .
و امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
[="purple"]آفَة الدّين الحَسدُ و العُجبُ و الفَخر[/](2)
آفت دين ، حسادت وخود پسندى و تكبراست .
______
1- غرر الحكم ، ج 1 ص 305309.
2- كافى ، ج 2 ص 307.[/]
[="darkgreen"]برگرفته از کتاب گناه شناسی استاد قرائتی[/]
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در دعا و اجابت :
یردّ الدعاء - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب ردّ دعا می شوند .
تحبس الدعاء- خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب حبس دعا می شوند .
یمنع الدعاء - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب منع دعا می شوند .
حرمان الاجابة - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب محرومیت از اجابت می شوند .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در طبیعت :
تمسک غیث السّماء - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب می شود آسمان باران را از ما دریغ کند .
یحبس قطر السماء - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که موجب می شود آسمان قطره ی باران را حبس نماید . کنایه از این که گناه مانع نزول حتی یک قطره ی باران از آسمان می گردد .
ادامه دارد ....
فکر کنم یکی از اثراتی که گناه بر روی قلب انسان میذاره اگر که گناه کبیره باشه و بر اون اصرار بورزیم باعث قصاوت قلبمون بشه:Ghamgin:
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در نعمت ها :
تغیر النعم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب دگرگونی نعمت ها می شود .
یزیل النعم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب از بین رفتن نعمت ها می شود .
فی الاصرار علیه زوال نعمتک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که اصرار کردن بر آن ها موجب زوال و از بین رفتن نعمت ها می شود .
کدّر علیّ نعمتک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب به ریختن و گل آلود شدن نعمت ها می شود . کنایه از این که نعمت می رسد اما گل آلود و خسته کننده و با ذلت و درد سر .
ادامه دارد ....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در گسترش ظلم و بی عدالتی :
تظلم الهواء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب تیره و تار شدن هوا می شود . کنایه از این که معصیت خداوند موجب گسترش ظلم و بی عدالتی می شود به گونه ای که نفس کشیدن در چنین فضایی سخت می گردد پس بر ماست که با پرهیز از گناه و فرمانبرداری از دستورات الهی به ایجاد و انتشار عدالت و نیز مبارزه ی با ظلم که خواسته ی شیطان برون و درون است کمک کنیم . لذا در روایات حضرات معصومین فرموده اند :
العدل حیاة الاحکام - عدل حیات و زنده بودن احکام خداست .
ادامه دارد ....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در ارزاق :1
یمنع الرزق - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب منع رزق می شود .
قطع الرزق - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب قطع و ریشه کنی رزق می شود
یحبس الرزق - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب حبس و نگه داشته شدن رزق می شود .
یقلّ الرزق - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب قلّت و کمی رزق می شود .
یطمع فی طلب الرزق من عند غیرک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب می شود از غیر تو طلب رزق بکنم . رجوع تحقیر آمیز و ذلت خیز به سوی انسان های پست و مستکبر از مصادیق گناه و معصیت و طلب رزق و روزی از غیر خداوند تبارک و تعالی می باشد که عزت و شخصیت و حیثیت حقیقی انسان را زیر سئوال می برد .
پی نوشت :
1 - رزق یعنی آن چه که مایه ی حیات جسم و روح است .
ادامه دارد ....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در دشمن یاری و غلبه ی دشمن (قسمت اول ):
تدیل الاعداء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب غلبه ی دشمنان می شود . این غلبه از همه جهات متصور است :
غلبه ی فرهنگی و اعتقادی
غلبه ی سیاسی و حکومتی
غلبه ی اقتصادی
و انواع دیگر که با گناه و معصیت این امکان به دشمنان خدا و مؤمنین داده می شود که بر اهل ایمان تسلط پیدا نمایند . پس بیاییم با خود داری از انواع گناه آرزوی دشمن را در غلبه بر ما و خانواده و اجتماع مسلمانان ، بر دل آنان بگذاریم .
نصرت به عدوّاَ من اعدائک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که به سبب انجام آن ها دشمنی از دشمنان خدا را یاری دهم . پس گناه یعنی یاری دشمن .
ادامه دارد ....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در دشمن یاری و غلبه ی دشمن (قسمت دوم ):
یشمت الاعداء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب شماتت و شادی دشمنان می شود . پس گناه ما موجب شادمانی دشمن و سرکوفت و خرده گیری آنان بر اهل ایمان است پس بیاییم با پرهیز از معصیت پروردگار بهانه را از دشمنان خدا گرفته و شادی آنان را به یأس و نا امیدی بدل کنیم .
تجهّمت فیه ولیّاَ من اولیائک مساعدةَ فیه لاعدائک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب می شود من بر دوستی از دوستان تو اخم و ترش روئی نمایم که در آن کارمساعدت و یاری دشمنان تو باشد . پس بیاییم با اخلاق نیکو و لبخند محبت آمیز نسبت به اهل ایمان و دوستان خداوند تبارک و تعالی دست از یاری شیطان و دشمنان خدا بر داریم .
رصدنی فیه اعدائی لهتکی - خدایا پناه می برم از آن گناهانی که دشمنان آن را رصد می کند تا مرا هتک کنند . پس بدانیم که دشمنان اعمال و گفتار ما را رصد می کنند برای هتک عرض و بردن آبروی ما ، با رعایت تقوا رصد دشمن را بی نتیجه و ابتر کنیم .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه و معصیت در آخرت :
یورث سواد الوجوه یوم تبیضّ وجوه اولیائک و تسودّ وجوه اعدائک ، اذا اقبل بعضهم علی بعض یتلاومون فقیل لهم « لا تختصموا لدیّ و قد قدّمت الیکم بالوعید » 1 .
خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب روسیاهی است آن روزی که دوستان تو روسفید و دشمنانت روسیاهند ، زمانی که بعضی از آن گناهکاران با بعض دیگر رو برو می شوند هم دیگر را ملامت می کنند ، پس بر آن ها گفته می شود « در نزد من جدال و مخاصمه نکنید که به تحقیق من پیشتر به شما هشدار داده ام ( و اتمام حجت کرده ام ) » .
پی نوشت :
1 - سوره ی ق آیه ی 28 .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در امید زدایی :
تقطع الرجاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که امید را قطع و ریشه کن می کند .
انفساخ الرجاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که امید را سست می کند .
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام
لَمّا سُئلَ عن قَومٍ يَعمَلُونَ بالمَعاصِي ويَقولونَ : نَرجُو ، فلا يَزالُونَ كذلكَ حتّى يَأتِيَهُمُ الموتُ ؟: هؤلاءِ قَومٌ يَتَرَجَّحُونَ في الأمانِيِّ كَذَبوا لَيسُوا بِراجِينَ ، إنّ مَن رَجا شَيئا طَلَبَهُ ومَن خافَ مِن شيءٍ هَربَ مِنهُ .1
امام صادق عليهالسلام
- هنگامىكهبه ايشان عرض شد : عدّهاى هستند كه گناه مىكنند و مىگويند ما (به رحمت خدا) اميدواريم و پيوسته در همين حالند تا مرگشان در رسد- : اينها مردمانى هستند كه در آرزوها و خيالات خود غرقند . دروغ مىگويند ، آنها اميدوار نيستند ؛ زيرا هركه به چيزى اميد داشته باشد در طلب آن مىكوشد و هركه از چيزى بترسد از آن مىگريزد .
پی نوشت :
1 - الكافي : 2 / 68 / 5 منتخب ميزان الحكمة : 230
ادامه دارد ...
[=microsoft sans serif]اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در ایجاد بلا :1
یحلّ البلاء - خدایا پناه می برم به تو از گناهانی که به یک باره بلا را فرود می آورد .
تنزل البلاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که بلا را تدریجاَ فرود می آورد .
یوجب البلاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که بلا را واجب می گرداند .
تواتر البلاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب فرود پی در پی بلا می شود .2
پی نوشت :
1 - [=times new roman]بلاء در لغت به معنای غم و اندوه – مصیبت – بیچارگی – غم زدگی – آزمایش بر نعمت - آزمایش به محنت و سختی که لاغر کننده جسم است .
2 - در موضوع بلا به این تاپیک رجوع بفرمایید :http://www.askdin.com/showthread.php?t=400
[=microsoft sans serif] ادامه دارد ....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در انحراف و انحطاط :
یدعوا الی الغیّ - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که دعوت می کند به سوی گمراهی .
یدعو الی الکفر - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که دعوت می کند به سوی کفر .
سلک بی سبیل الغیّ لولا رشدک - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که داخل می کند مرا در راه گمراهی اگر راه راست تو نبود .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در انتقام و عذاب :
یحلّ النقم( یحلّ بی نقمتک ) - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب فرود عقوبت به یکباره می شود . ( عقوبت ناگهانی )
نقم و انتقام به معنای عقوبت است چنان که خداوند متعال در مورد فرعون و قومش می فرماید :
« فنتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیمّ » . 1
بر اثر کردار بدشان آن ها را عقوبت کردیم و به دریا غرقشان کردیم .
« انا من المجرمین منتقمون » .2
ما از گناهگاران انتقام گیرندگانیم .
تنزل النقم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب فرود تدریجی عذاب می شود . ( عقوبت تدریجی )
یوجب النقم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که عقوبت و عذاب را واجب می کند .
یعجّل النقم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب تعجیل عقوبت می شود .
پی نوشت :
1 - سوره ی اعراف آیه ی 136 .
2 - سوره ی سجده آیه ی 22 .
ادامه دارد ..
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در همّ و غمّ :
ورود الهموم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب ورود هموم می شود .
تضاعف الغموم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب افزونی غم ها می شود .
سئوال : همّ و غمّ چیست ؟ و چه فرقی با هم دارند ؟
این که هم و غم یک چیز ( ترادف ) یا دو چیز ( تغایر ) می باشد اختلاف است آن ها که فرق قائل شده اند هم و غم را به این معانی زیر می دانند :
هموم جمع همّ و نوعی اندوه است که سه خصوصیت برای آن ذکر شده است :
1 - نوعی از اندوه که انسان قادر بر ازاله و بر طرف کردن آن است . مانند : افلاس و تنگ دستی .
2 - اندوه قبل از نزول مکروه و به جهت امری در آینده است.
3 - اندوهی که سببش معلوم است .
غموم جمع غمّ و نوعی اندوه است که سه خصوصیت برای آن ذکر شده است :
1 - آن چیزی است که انسان قادر بر ازاله و بر طرف کردن آن نیست مانند : موت فرزند .
2 - اندوه بعد از نزول مکروه و به جهت امری در گذشته است .
3 - اندوهی که سببش معلوم نیست .
فرازی از دعای 54 صحیفه ی سجادیه در رفع هم و غم :
« یا فارج الهمّ و کاشف الغمّ ، یا رحمان الدنیا و الآخرة و رحیمهما ، صل علی محمد و آل محمد ، و افرج همّی و اکشف غمّی »
ای بر طرف کننده ی هم و از بین برنده ی غم ، ای بخشنده در دنیا و آخرت و مهربان در آن دو . بر محمد و آلش رحمت فرست و اندوه مرا بر طرف کن و غمم را بزدا .
الهی آمین
ادامه دارد .....
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در نابودی و مرض :
یعجل الفناء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب تعجیل در تباهی و نابودی می شوند .
یورث الفناء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب تباهی و نابودی می شوند .
یورث الاسقام و الفناء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب بیماری ها و نابودی می شوند .
معانی فناء :
نیستی - تباهی - ناپایداری - مرگ - پایان - اتمام - افشاء .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در عصمت و عفت :
تهتک العصم - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که موجب هتک عصمت می شود . هر گناهی پرده ای از عصمت انسان را دریده و عصمت او را لکه دار می کند .1
تکشف الغطاء - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که پوشش را بر می دارد . کنایه از این که گناه عفت و حیا را از انسان بر داشته ، او را بی حیا و بی عفت می کند .
پی نوشت :
1 - هتک معانی وسیعی دارد از جمله : معنای بدنام کردن - رسوا کردن - افشا کردن .
ادامه دارد ...
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در عمر انسان :
یدنی الآجال - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که اجل ها را نزدیک می کند . کنایه از این که گناه زمان حیات و عمر انسان را کاهش می دهد .
یبتر الاعمار - خدایا پناه می برم به تو از آن گناهانی که عمر ها را کوتاه و ابتر می کند . این ابتر شدن عمر به وسیله گناه می تواند به دو معنا باشد :
اول : کوتاه شدن عمر از حیث زمانی .
دوم : این که عمر انسان هیچ خیرو برکتی ندارد ، نه برای خود و نه برای دیگران و انسان گنه کار دیگر تولید نور نمی کند بلکه تولیدات او تنها شر و نار می شود .
ادامه دارد ..
اللهم استغفرک لکل ذنب ...
اللهم اغفر لی الذنوب التی ....
اللهم انی اعوذ بک من کل ذنب ....
آثار گناه در حبط عمل :
یحبط العمل : خدایا پناه میبرم به تو از آن گناهانی که موجب حبط عمل می شود .
«حبط» به معنای باطل کردن، هدر دادن و فاسد نمودن است.
«حبط عمل» یعنی باطل شدن عمل و از خاصیت و تاثیر افتادنش . اعمال نیکوی انسان ممکن است به دلیل عواملی همچون شرک یا گناهان دیگر، تباه و ضایع شوند و ثواب و پاداششان از بین برود .
قال الله تعالی :
« و الَّذِينَ كَذّبُوا بـَايَاتِنَا وَ لِقَآءِ الآخِرَةِ حَبطَتْ أَعْمَـالُهُمْ .. » . 1
و كسانى كه آيات ما و لقاى رستاخيز را تكذيب (و انكار) كنند اعمالشان نابود میگردد .
تمثیل برای تقریب ذهن :
اگر مقدارى خاكستر را در روز طوفانى در مقابل باد قرار دهيم گرچه واقعا از بين نمىرود و معدوم نمیگردد ولى طورى پراكنده مىشود كه هرگز بدست نمیآيد . حبط به این حالت ماند .
عوامل مهم دخیل در حبط عمل :
1 - کفر و شرک، ارتداد .
2 - بیحرمتی به پیامبر اسلام از قبیل بلند نمودن صدا در برابر آن حضرت .
3 - منت و آزار بعد از دادن صدقه .
4 - مخالفت با رسول خدا و باز داشتن دیگران از مسیر حق .
5 - عدم پذیرش ولایت امیرالمؤمنین و اولاد معصومش سلام الله علیهم اجمعین .
6 - ترک عمدی نماز .
7 - تکذیب آیات الهی .
8 - نفاق در دین .
و سایر رذائل و کبائری مانند : تکبر، ریا، زنا، غیبت، تهمت، غضب، حسادت ....... .
پی نوشت :
1 - سوره ی اعراف آیه ی 147 .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا افسردگیام زیاد شده؟ چرا قوای عقلی و حافظهام ضعیف شده؟ چرا رزق و روزیام با مشکل مواجه شده ؟ اصلا چرا تلاشهایم به نتیجه نمیرسد؟ چرا علیرغم تمنّای زیادی که دارم، در مسائل معنوی پیشرفت نمیکنم و احساس خوش معنویت و آرامش به من دست نمیدهد؟ چرا؟
وقتی این سؤالات و صدها سؤال دیگر از این قبیل را بررسی و علتیابی میکنیم، به یک پاسخ میرسیم و آن هم گناه است. آری همه این مشکلاتی که ذکر شد نتیجه و آثار گناه است.
اگر متوجه بشویم که علت همه مشکلات ما ناشی از ارتکاب گناه است تصمیم ما برای ترک گناهان دوچندان میشود. لذا این مقاله در صدد است که در چند شماره به بخشی از آثار زیانبار و مهلک گناهان بپردازد، به امید اینکه جامعه ما از لوث گناهان پاک شود.
آثار فردی گناه
1-کاهش قوای عقلى
از پیامبر خدا نقل شده که به ابن مسعود سفارش می کند :
از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدیدتر است .1
انسانی که قوای عقلی او رو به ضعف بگذارد، هر خیری از او دور میشود و آمادگی هر اشتباه و خطایی را پیدا میکند. چرا که فرمودند: فقط با عقل است که هر خیری به دست میآید.2
2- از بین رفتن محفوظات
ابن مسعود از پیامبر «صلوات الله علیه و آله» نقل میکند :
از گناهان بپرهیز چرا که گناهان از بین برنده خیرات هستند. وقتی بنده گناه میکند، به واسطه انجام آن، علمی را که یاد گرفته بود فراموش میکند.3
اگر بنا باشد انسان زحمت تحصیل علم را بکشد اما معلوماتش باقی نماند، پس زحمت او بینتیجه است و همیشه در جهالت باقی خواهد ماند.
-3 قساوت قلب
البته آدمی با دلی نرم و رقیق به دنیا میآید و خود اوست که باعث قساوت قلب خود میشود. از جمله اینکه مرتکب گناه میشود و گناه باعث قساوت قلب آدمی میشود.
چنان که در سوره مطففین میخوانیم:
«کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانوا یَکْسِبُونَ 4 »ُ
چنین نیست که آنان مى پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگارى بر دلهایشان نشسته است!
و در روایات آمده است :
هرگاه بنده گناهی انجام دهد نقطه سیاهی در دل او پیدا میشود. اگر توبه کرد پاک میشود و اگر به گناه خود ادامه داد، آن نقطه سیاه زیادتر میشود تا اینکه همه قلب را میگیرد و در این موقع است که دیگر او رستگار نمیگردد.5
انسانی که دچار قساوت قلب گردد نه تنها با خالق خود مشکل پیدا میکند، بلکه در ارتباطات خانوادگی و اجتماعی خود نیز دچار مشکل میشود. انسانی که دل او سخت شده، نمیتواند از احساسات لطیف و پاک برخوردار باشد و در نتیجه زندگی سرد و خشنی خواهد داشت.
در این باره در تفسیر نمونه میخوانیم:
نه تنها در آیات این سوره از تأثیر گناه، در تاریکساختن دل سخن گفته شده، که در بسیارى دیگر از آیات قرآن مجید نیز این معنى به طور مکرر، و با صراحت مورد توجه قرار گرفته است.
در یک جا مى فرماید: « کَذلِکَ یَطْبَعُ الله عَلى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ»
( این گونه خداوند بر قلب هر متکبر طغیانگرى مهر مى نهد.) (سوره غافر آیه 53)
و در جاى دیگر درباره گروهى از گنهکاران لجوج و عنود مى فرماید:
«خَتَمَاللهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» (خداوند بر دلهاى آنان مهر نهاده، و همچنین بر گوشهاى آنان، و بر چشمهایشان پرده اى فرو افتاده، و براى آنان عذاب بزرگى است.) (سوره بقره آیه7)
و در آیه 46 سوره حج مى خوانیم: « فَإنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ» (چشمهاى ظاهر نابینا نمى شود، بلکه دلهایى که در سینه ها جاى دارد نابینا مى گردد.)
آرى بدترین اثر گناه و ادامه آن، تاریک ساختن قلب، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. گناهان از اعضاء و جوارح، سرازیر قلب مى شوند، و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل مى سازند. اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمى دهد، و مرتکب اشتباهات عجیبى مى شود که همه را حیران مى کند و با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش مى زند و سرمایه خوشبختى خویش را به باد فنا مى دهد.
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) مى خوانیم:
کثرة الذنوب مفسدة للقلب.
( گناهان زیاد قلب انسان را فاسد مى کند.)
و در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم.
ان العبد اذا اذنب ذنبا نکتت فى قلبه نکتة سوداء، فان تاب و نزع و استغفر صقل قلبه، و ان عاد زادت حتى تعلو قلبه، فذلک الرین الذى ذکر اللَّه فى القرآن: « کَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانوا یَکْسِبُونَ.» ُ
(هنگامى که بنده گناه کند نقطه سیاهى در قلب او پیدا مى شود، اگر توبه کند و از گناه دست بردارد و استغفار نماید، قلب او صیقل مى یابد و اگر باز هم به گناه برگردد سیاهى افزون مى شود، تا تمام قلبش را فرا گیرد، این همان زنگارى است که در آیه (کَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانوا یَکْسِبُونَ) به آن اشاره شده.)ُ
همین معنى از امام باقر (علیهالسلام) در اصول کافى با مختصر تفاوتى نقل شده است.
و نیز در همان کتاب از رسول خدا (صلی اللهعلیه وآله) چنین نقل شده که فرمود:
«تذاکروا و تلاقوا و تحدثوا فان الحدیث جلاء للقلوب ان القلوب لترین کما یرین السیف، و جلاؤه الحدیث.»
(مذاکره کنید و یکدیگر را ملاقات نمایید و احادیث (پیشوایان دین) را نقل کنید که حدیث، مایه جلاى دلها است، دلها زنگار مى گیرد، همانگونه که شمشیر، زنگار مى گیرد، و صیقل آن حدیث است.)
از نظر اصول روانشناسى نیز این معنى ثابت شده که اعمال آدمى همواره بازتابى در روح او دارد، و تدریجاً روح را به شکل خود در مى آورد، حتى در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤثر است.
این نکته نیز قابل توجه است که انسان با ادامه گناه، لحظه به لحظه، در تاریکى روحى بیشترى فرو مى رود، و به جایى مى رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه مى کند، و گاه به گناهش افتخار مى کند! در این مرحله راههاى بازگشت به روى او بسته مى شود، و تمام پلها پشت سرش ویران مى گردد و این خطرناکترین حالتى است که ممکن است براى یک انسان پیش آید.6
4- زوال نعمتها
یکی از آثار مهمی که گناهان در زندگی هر فرد یا اجتماعی میگذارد از بین رفتن نعمتهایی است که خداوند به آنان عطا فرموده است.آری پایداری بسیاری از نعمتهای الهی مشروط به انجام ندادن گناه و اطاعت او است.
چنان که در قرآن کریم میخوانیم:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانوا یَکْسِبُونَ (سوره اعراف آیه96)ُ
(و اگر اهل آبادى ها ایمان مى آوردند و پارسایى مى کردند، حتماً برکاتى از آسمان و زمین بر آنان مى گشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب مى کردند، گرفتارشان کردیم.)
امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید:
و ایم اللَّه! ما کان قوم قط فى غض نعمة من عیش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها، لان اللَّه لیس بظلام للعبید
(به خدا سوگند هیچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانى که مرتکب شدند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد.)
سپس افزود:
و لو ان الناس حین تنزل بهم النقم، و تزول عنهم النعم، فزعوا الى ربهم بصدق من نیاتهم، و وله من قلوبهم، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد
(هر گاه مردم موقعى که بلاها نازل مى شود، و نعمتهاى الهى از آنان سلب مى گردد، با صدق نیت رو به درگاه خدا آورند، و با قلبهایى آکنده از عشق و محبت به خدا از او درخواست حل مشکل کنند، خداوند آنچه را از دستشان رفته به آنان باز مى گرداند، و هر گونه فسادى را براى آنان اصلاح مى کند.)
و از این بیان رابطه گناهان با سلب نعمتها به خوبى آشکار مى شود. 7
- نزول بلاها
بدون شک هر امری که در عالم اتفاق می افتد بدون علت نیست. از آن جمله بلاها و مشکلاتی است که بر سر راه افراد یا جوامع نهاده میشود و بدانها گرفتار میشوند. اگر انسانها در مدار بندگی خداوند قدم بر میداشتند از بسیاری از بلاها و مشکلات در امان بودند و همواره در حفظ و حراست خداوند به سر میبردند. اما بر اثر انجام گناه و معصیت الهی مستحق نزول بلا میشوند.
در سوره شوری می خوانیم:
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ (سوره شوری آیه03)
(و هر مصیبتى به شما رسد پس به سبب دستاورد شماست! و بسیارى (از خطاهاى شما) را مى بخشد.)
در ذیل همین آیه در تفسیر المیزان می خوانیم:
مصائب و ناملایماتى که متوجه جامعه شما مى شود، همه به سبب گناهانى است که مرتکب مى شوید، و خدا از بسیارى از آن گناهان درمى گذرد و شما را به جرم آن نمى گیرد. پس آیه شریفه در معناى این آیات است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»8 (سوره روم آیه41) «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا.»9(سوره اعراف آیه96) «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»10(سوره رعد آیه11) و آیات دیگرى که همه دلالت دارد بر اینکه بین اعمال آدمى و نظام عالم ارتباطى خاص برقرار است. به طورى که اگر جوامع بشرى عقاید و اعمال خود را بر طبق آنچه فطرت اقتضا دارد وفق دهند، خیرات به سویشان سرازیر و درهاى برکات به رویشان باز مى شود، و اگر در این دو مرحله به فساد بگرایند، زمین و آسمان هم تباه مى شود، و زندگیشان را تباه مى کند.
این، آن حقیقتى است که سنت الهى اقتضاى آن را دارد، مگر آنکه باز هم پاى سنت دیگری به میان آید، همان سنت که گفتیم حاکم بر سنت رزق است، یعنى سنت امتحان و استدراج و املاء که در این صورت وضع، صورتى دیگر به خود مى گیرد، (و به جاى چشاندن نمونه اى از آثار سوء اعمالشان، نعمت را به سویشان سرازیر مى کند، تا به طور کلى با فساد خو بگیرند، و سراسر جهان براى نابودیشان یک جهت شده، عوامل و اسبابش براى منقرض ساختن آنان بسیج شوند)، هم چنان که فرموده: «ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ».11
از امیر المومنین (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
مؤمن در جسم یا مال یا فرزندان یا مرتبطین خود دچار بلا و گرفتاری میشود چرا که خداوند فرمود: و هر مصیبتى به شما رسد پس به سبب دستاورد شماست و بسیارى (از خطاهاى شما) را مى بخشد.12
نکته :
1- در روایات اهل بیت (علیهم السلام) بیان شده که هر گناه بلای خاصی را در پی خواهد داشت و اثر هر گناه را بیان کردهاند . به عنوان مثال در مورد زنا فرمودهاند که هرگاه زنا در جامعه زیاد و علنی شود موجب زیاد شدن زلزله میشود.13
2- در روایات آمده که هرچه انسانها گناهان جدیدتری را انجام دهند باعث میشود بلاهای جدیدتری بر سر آنان ببارد.14
پینوشت ها:
1. بحار، ج 74، ص 501.
2. مستدرک وسایل، ج11، ص209.
3. بحار،ج70، ص 773 .
4. سوره مطففین، آیه14.
5. الکافی ، ج2 ،ص271 ؛ وسائل الشیعة، ج 02،ص 791؛ تفسیر نمونه، ج 26، ص 662.
6. تفسیر نمونه، ج 26، ص 266.
7. تفسیر نمونه، ج20، ص 310؛ همچنین رجوع کنید : ترجمه تفسیر المیزان،ج8، ص247.
8. اگر فساد در خشکی و دریا پیدا شود، به سبب گناهانی است که مردم میکنند، و پیدا شدن آن برای این است که خداوند نمونهای از آثار شوم اعمالشان را به ایشان بچشاند، شاید برگردند.
9. و اگر مردم شهرها ایمان میآوردند و تقوی پیشه میکردند، ما برکتهایی از آسمان و زمین به رویشان میگشودیم، اما به جای ایمان و تقوی تکذیب کردند.
01. خدا نعمتهای هیچ قومی را دگرگون نمیسازد، تا آنکه خودشان وضع خود را دگرگون کنند و رفتار خود را تغییر دهند.
11. ترجمه تفسیر المیزان، ج18، ص 86.
21. بحار، ج75،ص52.
31. تهذیب الأحکام، ج3،ص 741.
41. الکافى، ج 2، ص 572 .
منبع سایت حوزه --سید حبیب حسینی
در قرآن با واژههای گوناگونی از گناه یاد شده است: ذنب، اثم، سیئه، معصیت، خطیئه، جرم، منکر، فاحشه، شر و….
گناهان در یک تقسیم بندی به صغیره و کبیره تقسیم میشوند و میتوان آن را به بدنی و غیر بدنی نیز تقسیم کرد؛ البته هر نافرمانی و گناهی که در مقابل فردی بزرگ صورت گیرد، بزرگ است. یعنی گناه (اگر چه کوچک باشد) چون نافرمانی از خداوند محسوب می شود، بزرگ است. لیکن منافات ندارد برخی از گناهان نسبت به بعضی دیگر بزرگ و کوچک باشند.
خداوند در یک جا از قول گناهکاران بیان میدارد:«… و یقولون یا ویلنا مالِ هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الاّ احصاها؛باو میگویند:ای وای بر ما! این چه نامهای است که هیچ[کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز این که همه را به حساب آورده است». (سوره کهف، ایه 49)
روایات بسیاری نیز این تقسیم بندی را بیان داشتهاند و فرمودهاند:انجام دهنده گناهان کبیره به دوزخ میرود.1
گناهان بدنی و جسمی، گناهانی هستند که انسان با یکی از اعضای بدن آن را انجام میدهد. مثل: غیبت، زنا ، دزدی، فحاشی و… و گناهان غیر بدنی آنهایی هستند که آدمی در دل و ضمیر خود آنها را انجام میدهد. مثل: حسد، کینه، بخل و….
تعدادی از علما و اساتید اخلاق گناهان کبیره را تا چهل مورد برشمردهاند.2 لیکن در بعضی موارد و مواقع گناهان صغیره به گناهان کبیره تبدیل می شود و گناه انسان سنگینتر میشود و حکم همان گناهان کبیره را دارد.مثلاً: اصرار بر گناه صغیره،کوچک شمردن گناه،تظاهر به گناه،خشنودی از گناه و مغرور شدن به ستر الهی.
بـر دلـت زنـگار بـر زنـگاره جمع شد تا دور شد ز اسراره
آثار گناه
1. مانع معرفت است:
یکی از موانع معرفت، گناه است که بر عقل و فطرت تأثیر گذاشته و باعث انحراف از حق و ظرافتهای خلقت میگردد.«و لکن قَسَت قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون؛ ولی دلهایشان سخت شده و شیطان آنچه را انجام میدادند برایشان آراسته است».(سوره انعام، ایه 43)
و امام صادق (ع) میفرماید:«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکتةسوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابداً؛ هنگامی که انسان گناه میکند، نکته سیاهی در قلب او پیدا میشود، اگر توبه کند محو میگردد و اگر بر گناه بیفزاید زیادتر میشود تا تمام قلبش را فرا گیرد و بعد از آن هرگز روی رستگاری را نخواهد دید».3
صد جوال زر بیاری ای غــنی حـق بگوید دل بیار ای منـحنی
ننگرم در تـو در آن دل بـنـگرم تحفه او را آور ای جـان بر درم
2. مانع استجابت دعاست:
با کدامین روی چون دل مردهای رو بـه سوی آســمانهـا کـــردهای
ایـن دعـاهـا را اجـابت بایـدت غـم خـوری چون که اجابت نایـدت
یکی از عوامل مهمی که باعث میگردد ارتباط بنده با خدا قطع گردد و توفیق دعا خواندن واستجابت از او گرفته شود، انجام دادن گناه است. در دعای کمیل میخوانیم:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که از دعا جلوگیری میکنند ».
هر که را پاک باشد ز اعتدال آن دعایش میرود تا ذوالجلال
و باز حضرت علی (ع) میفرماید:«المعصیة تمنع الاجابة؛ گناه از اجابت دعا جلوگیری می کند .
امام سجاد (ع) از بعضی از گناهان اسم میبرندکه آنها مانع استجابت دعا میشوند:
بد دلی و بد طینتی و نفاق با برادران ایمانی و باور نداشتن به اجابت دعا و تأخیر نمازهای واجب تا آنکه وقت آنها بگذرد و نیکی نکردن و صدقه ندادن و بد زبانی و فحاشی کردن و رنجاندن پدر و مادرو… از جمله گناهانی میدانند که مانع اجابت دعا میشوند».5
3. مانع آرامش خاطر است:
آدمی بدنبال سعادت است، هر چیزی که آسایش و آرامش او را بهم بزند، مانع کسب سعادت می شود. آرامش و آسایش خاطر تنها در سایه ایمان به خدا و توجه به او و بیتوجهی به دنیا بدست میاید. انسان وقتی گناهی مرتکب میشود، وجدان اخلاقی او را مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و با ضربات پیگیر خود بر روح و فطرت، آرامش روحی را از صاحب آن میگیرد که قرآن نام آن را«نفس لوّامه» میگذارد. پشیمانی و ندامت که از تلاش و کوشش همین نفس حاصل میشود، آرامش خاطر را از گنهکار میگیرد.
هین مراقب باش گر دل بایدت کز پی هر فعل چیـزی زایـدت
ور از ایـن افـزون ترا همّت بود از مـراقـب کـار بــالاتــر رود
حضرت علی(ع) میفرماید:«و من لم یعدل نفسه عن الشّهوات خاض فی الحسرات و سبح فیها؛ کسی که خود را از شهوات سرزنش نکند در دریای حسرت و اندوه در افتد و در آنها دست و پا زند».6
و همچنین آن حضرت میفرماید:«و کم من شهوة ساعة قداورثت حزناً طویلاً؛ چه بسا یک ساعت لذت مایه اندوه و غصه دراز مدت میگردد».7
4. مانع شرم و حیاست:
اگر غرایز طغیان کند، پرده شرم و حیا دریده میشود و انسان بدون شرم و حیا و بیباک از رسوایی و تنفر عمومی، به موجودی خطرناک تبدیل میشود.فضائل اخلاقی کنترل کننده انسان و دور کننده او از گناه است، فرد گناهکار با انجام پی در پی گناه، فضائل را یک به یک از دست میدهد و به شخص بیشخصیت و لا ابالی تبدیل میگردد. حضرت علی(ع) در دعای کمیل می فرماید:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم؛ خدایا! بیامرز گناهانی که پردهها را میدرد».
لطف حـق با تـو مـداراها کـند چون که از حد بگذرد رسوا کند
امام سجاد (ع) در حدیثی گناهانی که پرده دری میکنند را اینگونه برشمارد:
«الذنوب التی تهتک العصم:شرب الخمر…؛ شراب خواری، قماربازی، گفتن سخنان لغو و بیهود برای خنداندن دیگران، گفتن عیب دیگران و همنشینی با مردم بدنام و… از گناهانی است که پرده دری میکنند».8
5. مانع طول عمر میشود:
اگر چه مرگ در اختیار انسان نیست، لیکن اعمال ما در طولانی شدن یا کوتاه شدن عمر ما دخالت دارند؛ یعنی اعمال و رفتار ما در زندگی ما تأثیر میگذارند.
حضرت علی (ع) میفرماید:
«اعوذ باللّه من الذنوب الّتی تعجّل الفناء؛ از گناهانی که در نابودی شتاب میکنند به خدا پناه میبرم».9
بعضی کارها از قبیل: قطع رحم، قسم دروغ، سخنان دروغ، آزردن پدر و مادر و… عمر را کوتاه و کارهایی از قبیل: صدقه پنهانی، نیکی به پدر و مادر و صله رحم و… عمر را طولانی میکنند.
6. باعث تغییر نعمت میشود:
حضرت علی (ع) در دعای کمیل میفرماید:
«اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تغیر النعم؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که باعث تغییر نعمتها میشوند».
یکی از حقایقی که ایات قرآن از آنها پرده برداشته، ارتباط میان اعمال ما و حوادث و اتفاقاتی است که در خارج رخ میدهد. اگر ملتی به گناه آلوده شود، خداوند نعمتها را یا به نقمت تبدیل میکند و یا آنها را از آن ملت میگیرد. ایات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ گرفتن نعمت را به گناه بندگان نسبت میدهند، خداوند میفرماید:«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین کانوا من قبلهم کانو هم اشد منهم قوة و اثاراً فی الارض فأخذهم اللّه بذنوبهم ؛ ایا در زمین گردش نمیکنید تا بنگرید که چگونه بود سرانجام کسانی که پیش از ایشان بودند و نیرو و آثارشان در زمین بیش از اینها بود و خدا آنها را به گناهانشان برگرفت».(سوره مؤمن، ایه 21)
و امام صادق (ع) می فرماید:«و ما انعم اللّه علی عبد نعمة فسلبها ایاه حتی یذنب ذنباً یستحق بذلک السَّلب؛ خداوند نعمتی به بندهای نداده تا از او بگیرد،جز آنکه گناهی انجام دهد که به سبب آن، نعمت از او گرفته شود».10
سرگذشت قومهای؛ نوح، عاد، ثمود، لوط و… خواندنی و پند آموز است.
گناه آثار دیگری از جمله؛ تسلط اشرار، قساوت قلب، قطع روزی، محرومیت از نماز شب و… دارد.
حضرت علی(ع) می فرماید:«ما جفت الدموع الاّ لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالکثرة الذنوب؛ اشک چشمها نخشکید مگر به خاطر قساوت دلها و دلها سخت نشد، مگر بخاطر گناهان».11
نکته آخر این که رفتار و گفتار و نیات انسان دارای پیامدی است که یا در این دنیا و یا در جهان آخرت دامنگیر انسان میشود.
گر مراقب باشی و بیدار تو بینی هر دم پاسخ کردار خود
گرفتاریهایی که دراین دنیا دامنگیر انسان می شوند یا مکافات عمل هستند و یا برای امتحان، برای تعدادی پایه ترقی و تکامل است و برای گروهی تخفیف کیفر اخروی،صورت اخیر لطفی است از طرف خداوند برای گناهکاران تا از مجازات اخروی آنها کاسته شود و ممکن است در این دنیا پاک گردند و به سرای باقی سفر کنند.
چون مراقب باشی و گیری رسن حـاجتـت نبـود قیـامـت آمـدن
هر که رمزی رابدانـد او صحیح حاجتش نبود که گویندش صریح
ایـن بــلا از کــودنی آمــد تو ر کـه نکردی فهــم رمـز نکتــه را
مهم این نیست که بررسی کنیم که این گناه،زمینه فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و یا روانی داشته است، زیرا همه فرزندان حضرت آدم هستیم و همه انسانها غیر از چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ گناه میکنند، مهم پشیمان بودن و توبه کردن است.«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید»
سلام پرسیده بودید اگر انسان گناه کوچک یا بزرگ انجام بده همه کارهاش و اعمالش ازبین میره
فکر کن! اگر اینطور باشه چه خدایی داریما :Gig:
همه کس رو به یک چوب میزنه مثلا کسی که قتل انجام داه مساویه با کسی که دروغ کوچک گفته
نه!!!!!!!!!!!
خدای ما مدیر و مدبره :hamdel:
میدونستی هر ضربه ای به انسان بخوره مثلا اگر سرسوزن به دست انسان بخوره یه گناه صغیره اش بخشیدهمیشه
پس چه خدایم خوب است و چه بد بنده منم
عاجز و بی دل و شرمنده منم ....
انسان هر وقت موفق به توبه شود همان زمان را غنیمت شمرده و به انجام توبه ای که از پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) به ما رسیده است مبادرت کند.
تعریف توبه:
توبه در لغت به معنای «أقلَعَ»، «از جا کندن» است.
انواع توبه:
اگر گفته شود: «تابَ اللهُ عَلَیهِم»در این صورت واژه «تابَ» با حرف «عَلَی» تعدیه شده، پس توبه از بالا به پائین است. ولی اگر گفته می شود: «تَابَ العَبدُ، إلیَ اللهِ» این جا واژه «تاب» با حرف «إلی» آمده، یعنی توبه از پائین به بالا است. واقعیت این است که خدا بیش از ما توبه می کند. هر توبه بنده بین دو توبه او قرار دارد.
توبه در قرآن:
«ثم تاب الله علیهم»، پس تنها خداوند به آن ها رو کرد.
«فإن الله یتوب علیه»، پس البته خداوند به او رو کرد.
«لقد تاب الله علی النبی»، البته خداوند بر پیامبر نظر افکند.
«و تُب علینا»، و به ما رو کن!
«و الله یرید أن یَتُوبَ علیکم» و خداوند اراده فرموده که به شما رو کند.
«إنّما التوبه علی الله للَّذِین یعملون السوء بجهاله ثم یتُوبُون مِن قریب فاولئک یتوب الله علیهم» تنهای تنها توبه و بازگشت خداوند به کسانی است که بر مبنای نادانی کار زشتی کرده و پس از آن به زودی توبه کرده اند. پس خداوند به سوی آن ها رو کرده است.
جناب علامه مصطفوی (ره) گوید: «المراد من التّوبه الأولی توبة الله علی عباده، و ظرف (علی الله) مستقرّ متعلِّق بمقدّر، ای إنّ توبته تعالی مستقرّه و ثانیه علی ذمّته فی خصوص مَن یعمل سوءا» مراد از توبه أولی توبه خداوند بر بندگان است. و این جا در عبارت (علی الله) که ظرف است این متعلق به عبارت تقدیر یافته «مستقر» است. آن وقت معنا این می شود: البته توبه و بازگشت خداوند متعال استقرار یافته است. و اما توبه دومین بر ذمه خداوند است در باره کسی که عمل زشت به جای آورده است.
زمان توبه:
پرسش:
آيا با يك گناه در زندگي چه كوچك و بزرگ، تمام كارهاي خوبي كه انجام دادهايم(نماز روزه و غيره ...) ازبين مي رود و بايد از صفر شروع كرد يا نه؟
پاسخ:
اینکه هر گناهی که انسان انجام دهد باعث شود تمام کارهای نیک او از بین برود به طور کلی و مطلق صحیح نیست ،بلکه با توجه به آیات و روایاتی که در مورد مساله ای به نام احباط و حبط عمل ( به این معنا که ثواب اعمال پيشين بر اثر گناهان از بين برود )داریم،باید عرض کنم بعضی از گناهان این گونه اند مثلا:
1 - کفر و شرک
الف. «مَنْ یَکْفُرْ بِالْإیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ(1) هر کس به ایمان (دین اسلام) کافر شود عمل او تباه شده و در آخرت از زیان کاران خواهد بود.»
ب. «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدینَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُون (2) مشرکان را شایسته نیست که مسجدهاى خدا را آباد کنند در حالى که بر کفر خودشان شاهد هستند، آن گروه اعمالشان تباه شده و آنها در آتش ماندگارند.»
در این دو آیه به صراحت شرک و کفر را موجب تباه شدن اعمال مشرکین و کفار می داند.
2- نفاق
«وَ یَقُولُ الَّذینَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرین (3) آنها که ایمان آورده اند مى گویند: آیا این (منافقان) همان ها هستند که با نهایت تأکید سوگند یاد کردند که با شما هستند؟!(چرا کارشان به این جا رسید؟!) (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زیان کار شدند.»
3 -تکذیب آیات خداوند و روز قیامت
«وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کانُوا یَعْمَلُون (4) و کسانى که آیات، و دیدار رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد، آیا جز آن چه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟»
4- کافر شدن به ولایت علی(علیه السلام)
ابی حمزه می گوید از امام باقر (علیه السلام) از تفسیر سخن خداوند، «وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِین (5) پرسیدم؟حضرت فرمود: تفسیر باطنی این آیه کافر شدن به ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) است، چرا که مراد از ایمان، حصرت علی (علیه السلام) می باشد.»
پس حبط اعمال مربوط به بخشی از گناهان است. البته هر گناهی اثر تکوینی خاص خود را دارد که به بخشی از آن اشاره می شود:
1-تباهي دل
2-باعث محروم شدن از روزي و رزق
3-محروم شدن از نماز شب
4-سلب لذت عبادت
5-باعث زنداني شدن در قيامت
6-مانع اجابت دعا
7-مانع نزول باران
8-باعث از بین رفتن نعمت ها
9-باعث غلبه دشمن
10باعث سست شدن امید
11-روسیاهی در قیامت
12-باعث نزول بلا و نقمت
13-ایجاد عقوبت
14-باعث ورود هم و غم بر انسان
15-باعث هتک عصمت
16-باعث نزدیک شدن مرگ و کوتاه شدن عمر
17-قساوت قلب
18-مانع آرامش خاطر
پی نوشت:
1.مائدة/ 5.
2.توبة/17.
3.مائدة/53.
4.اعراف147.
5.مجلسی،محمد باقر،بحار الأنوار،ج 35،ص369 بیروت، دار احیاء التراث العربی.