جمع بندی چرا خداوند قرآن را به گونه ای نازل نکرد که اختلافی در آن پیش نیاید؟
تبهای اولیه
سلام
این چند وقته که برام مسئله شده که چرا خدا قرآن را جوری نازل نکرد که اختلافی پیش نیاد؟
و هر کسی نتونه تفسیر به رأی کنه و فرقه های انحرافی مثل وهابیت هم به وجود نیاد؟چرا؟:Moteajeb!:
سلام
این چند وقته که برام مسئله شده که چرا خدا قرآن را جوری نازل نکرد که اختلافی پیش نیاد؟
و هر کسی نتونه تفسیر به رأی کنه و فرقه های انحرافی مثل وهابیت هم به وجود نیاد؟چرا؟:Moteajeb!:
بسم الله الرحمن الرحیم:
سلام پرسش گر محترم
در ابتدا لازم است دو نکته را بدانیم.
1.نکته اول این که قرآن اگر چه کلام الهی است، اما لازم بود آیات آن برای فهم بشری که در دنیا زندگی می کند،در قالب الفاظی باشد که حتی یک شخص عوام بتواند با حداقل فهم عرفی چیزی از آن را درک کند. با این حساب چون این آیات در قالب الفاظ در آمد، پس به ظاهر نمی توانست از تبدیل،تحریف، یا تفاسیر به رای در امان باشد.زیرا خدای متعال در کتابش وعده داده است که کلامش را از هر گونه تغییر و تبدیل و تحریفی در امان نگاه می دارد.اکنون بعد از گذشت چهارده قرن از نزول آیات الهی،می بینیم قرآن امروز، همان قرآنی است که خدای متعال توسط جبرییل بر پیامبر نازل کرد.این وعده الهی است: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ"(1)
ما قرآن را نازل كرديم و ما به طور قطع نگهدار آنيم.
خدای متعال در آیه ای دیگر فرمود "أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيرا"ً (2)
آيا درباره قرآن نمىانديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى يافتند.
این آیه شریفه شاهدی بر اعجاز کتاب الهی است که قرآن از تحریف مصون مانده است و اگر از طرف غیر خدا بود تا به حال چیزی از متن اصلی باقی نمی ماند.
در بعضی از تفاسیر نوشته اند:
در پی نكوهش هايى كه در آيات قبل از منافقان شد، در اين جا به آن ها و همه كسانى كه در حقانيت قرآن مجيد شك و ترديد دارند اشاره كرده مىفرمايد: آيا آن ها در باره وضع خاص اين قرآن انديشه نمىكنند و نتايج آن را بررسى نمى نمايند اين قرآن اگر از ناحيه غير خدا نازل شده بود حتما تناقض ها و اختلاف هاى فراوانى در آن مى يافتند، اكنون كه در آن هيچ گونه اختلاف و تناقض نيست، بايد بدانند كه از طرف خداوند نازل شده است....(3)
2.نکته دوم:و اما در باره نکته دوم که به تفاوت فهم های حتی متضاد از آیات الهی می پردازد باید گفت این اختلاف ها به علت های مختلفی مرتبط شده است که از جمله مهم ترین آن ها فهم نادرست و ظاهری از آیات محکم و متشابه قرآن است.
خدای متعال کتابش را این گونه تنظیم و بیان کرده است آنان که از متشابه پیروی می کنند، قلب های منحرفی دارند و صد البته دنیا محل انحراف و شیطان بیدار است. "هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب"(4)
او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات "محكم" [صريح و روشن] است كه اساس اين كتاب مىباشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مىگردد.) و قسمتى از آن، "متشابه" است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مىگردد.] اما آن ها كه در قلوب شان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه کنند) و تفسير (نادرستى) براى آن مىطلبند در حالى كه تفسير آن ها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند. (آن ها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مىگويند: ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست. و جز صاحبان عقل، متذكر نمىشوند (و اين حقيقت را درك نمی کنند.)
پس این ما هستیم که می بایست با دقت های تفسیری خود محکم را از متشابه تشخیص و حقیقت را آشکار کنیم.پس متاسفانه مشکل از ما است نه از کتاب خدا.
نوشته اند:
در قرآن كريم تحريفي صورت نگرفته و آيات آن بدون هيچ گونه كم و يا زياد به دست ما رسيده است ; "لآ يَأْتِيه ِ الْبَـَطِـل ُ مِن بَيْن ِ يَدَيْه ِ وَ لاَ مِن ْ خَلْفِه ِي تَنزِيل ٌ مِّن ْ حَكِيم ٍ حَمِيد"(5) از پيش روي آن و از پشت سرش باطل به سويش نمي آيد، وحي اي است از حكيم ستوده
از طرفي آيات قرآن كريم ، به محكمات و متشابهات تقسيم مي شوند. محكمات، آياتي هستند كه مفهوم آن به قدري روشن است كه جاي گفتگو و بحث در معناي آن ها نيست مانند آيه "قُل ْ هُوَ اللَّه ُ أَحَد" و واژه "متشابه " در اصل به معناي چيزي است كه قسمت هاي مختلف آن ، شبيه يك ديگر باشند، به همين دلیل به جمله ها و كلماتي كه معناي آن ها پيچيده باشد و گاهي احتمال هاي مختلف درباره آن ها داده مي شود، متشابه مي گويند. پس منظور از آيات متشابهات،آياتي است كه معاني آن در آغاز نظر پيچيده است و احتمال هاي متعدد در آن مي رود و با توجه به محكمات و روايات معتبر، تفسير آن ها روشن مي شود. شوند.(6)
بنابراين، ممكن است يكي از علل به وجود آمدن اختلاف و وجود فرق هاي متعدد، فهم غير صحيح از متشابهات باشد.علاوه وجود تضارب آراء خود موجب پویایی و شکوفایی تحقیقات مربوط به تفاسیر قرآنی می شود که مورد تایید دین است اما در این بین وجود افکار شیطانی و تعصبات جاهلانه باعث شکاف میان مسلمانان و حتی بروز فتنه های عمیقی شده است که نمونه های اولیه آن در خوارج و نمونه های امروزی آن در افکار تند فرقه ضاله وهابیت و نیز گروهک های تکفیری که نسل همان خوارج اند، دیده می شود.
با این حال علت ها و عوامل ديگري نيز وجود داشته و دارد كه به مرور زمان در ميان مسلمانان باعث پديد آمدن فرقه ها و مذاهب مختلف شده است که پایه و اساس آن فهم های گاهی متضاد از قرآن و روایات است.پس لازم است به کتاب های تاریخی و کلامی که در باره علل تشکیل فرقه های گوناگون اسلامی با آراء و عقاید مختلف خصوصا در باره فهم کتاب الله نوشته شده است، مراجعه شود.
اما این که چرا خدای متعال کتابی نازل نکرد که دارای یک متن با یک فهم همگانی باشه، این یعنی تغییر در طبیعت انسانی و نیز دست بردن در شعور و درک بشری که منافات با زندگی طبیعی این دنیا دارد و بنای خدای متعال بر این نیست که آن در آن چه سنت و اراده اش بر نحوه اداره عالم شکل گرفته، دست برد و به شکل غیر طبیعی بر گرداند.
به همین دلیل جهان آخرت را آفرید که نتیجه تمام تبدیل ها و تغییرها در آن دیده شود و علاوه، انسان ها پس از مدتی زندگی عاقلانه از این دنیا کوچ کنند و در قیامت شاهد اعمال شان باشند.به طور حتم آنان که در پی حقیقت بودند، اهل نجات اند.نکته آخر این که بحث در این باره فراوان و آثار بسیار نوشته اما در این جا فقط به نکته ای محوری اشاره شده است.
پی نوشت ها:
1. سوره حجر،آیه 9
2. سوره نساء، آیه 82
3.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج4، ص 28
4. سوره آل عمران، آیه 7
5. سوره فصلت،آیه 42
6.تفسیر نمونه پیشین، ج 2، از ص 320 به بعد
با سلام
خدای متعال در قرانش هم تذکر داده بود که از دستورات رسول که مبین آیات است تمرد نکنند وگرنه به فتنه واختلاف وهلاکت می افتند .
و رسول الله هم برای سعادت بشر تا قیامت 12 امام را معرفی کردند که در هر زمان بهترین ومناسب ترین احکام را از قران استخراج کنند وهادی هر قومی هم در زمانش موجود باشد : ولکل قوم هاد ....
متاسفانه شد آنچه که نمی بایست بشود و.....
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
این چند وقته که برام مسئله شده که چرا خدا قرآن را جوری نازل نکرد که اختلافی پیش نیاد؟
و هر کسی نتونه تفسیر به رأی کنه و فرقه های انحرافی مثل وهابیت هم به وجود نیاد؟چرا؟
سلام
اول اینکه قرآن کریم بیانگر مراتب حقایق و مدارج مقامات انسانیه است و این خود در عین لزوم می تواند عامل سوء استفاده و تفسیر به رای باشد
دوم اینکه تفسیر به رای به فهم مخاطبین مربوط است و افهام در مراتب مختلفی اند لذا چه بسا امری برای کسی نص و برای دیگر ظاهر باشد
سوم اینکه حتی ارائه مفهوم خلاف نص هم ممکن است وقتی که تفسیر به رای باغرض تغییر معانی و تعالیم قرآن صورت گیرد
چهارم اینکه خدای هادی ، مضل هم هست و کسانی که در قدم اول با چشمان باز مخالفت کردند در قدم دوم اضلال الهی به آنها مدد می رساند
یا علیم[/]
به نام خدا
سلام / بهتر نبود بجای این که از طریق روایات و ائمه تفسیر متشابهات گفته بشه خود خدا مثل آیه های محکم ، محکم میگفت ؟؟
اصلا چه دلیلی بر این هست که آیات متشابه نازل بشه که بعدا نتیجه عکس میده گاهی .
نکته آخر این که بحث در این باره فراوان و آثار بسیار نوشته اما در این جا فقط به نکته ای محوری اشاره شده است.
همین طور که گفتید بحث درباره این قضیه بسیار هست میشه کتب رو معرفی کنید ؟؟
سلام
این چند وقته که برام مسئله شده که چرا خدا قرآن را جوری نازل نکرد که اختلافی پیش نیاد؟
و هر کسی نتونه تفسیر به رأی کنه و فرقه های انحرافی مثل وهابیت هم به وجود نیاد؟چرا؟:Moteajeb!:
اگه خدا قرآنو یه طوری نازل میکرد که همه با خوندن مست میشدنو نا خود آگاه به اسلام رو می آوردن که دیگه فرقی بین کسی که با علم و تحقیق به اسلام رسیده و کسی که مست و شیدا شده(بدون تفکر به اسلام رسیده) نبود...
میدونید شاید یکی از حکمتای خدا این بوده که بین مومنان واقعی و غیر واقعی با همین کار فرق بذاره...بین کسایی که در قرآن تفکر میکنن و کسایی که بدون تفکر در قرآن هرکاری میخوان به اسم اسلام میکنن (مثل داعش) تفاوتی قائل بشه...از یه بعدی اینا زمینه ظهور آقا رو هم محیا میکنن...
سلام
این چند وقته که برام مسئله شده که چرا خدا قرآن را جوری نازل نکرد که اختلافی پیش نیاد؟
و هر کسی نتونه تفسیر به رأی کنه و فرقه های انحرافی مثل وهابیت هم به وجود نیاد؟چرا؟:Moteajeb!:
سلام..چرا خداوند اصلا آدم ها رو طوری خلق نکرد که گناه نکنند؟؟ جواب این سوال چیه؟؟؟
بزرگوار فک می کنید اونایی که خودشون رو زدن به نادونی و پیرو ابن تیمیه شدن حقیقت رو نمیدونن؟؟ فک کردید وهابیها حق رو نمی دونن؟؟ خدا رو الاغ سوار فرض می کنن هر چی هم بهشون میگیم خدا منزه است از این چیزها فایده ای نداره که نداره،،،،، اکثر وهابیها می دونن حق کجاست و مشکل در عدم فهم قرآن ندارن خودشونم خوب میدونن حق کجاست،، منتهی براشون منافعی داره که نمی خوان از فرقه ضاله شون دست بکشن،، منافع دنیوی خیــــــــــــــــلی عالـــــــــــــی داره براشون:ok: ، خودشون رو میزنن به نادونی
به نام خدا
سلام / بهتر نبود بجای این که از طریق روایات و ائمه تفسیر متشابهات گفته بشه خود خدا مثل آیه های محکم ، محکم میگفت ؟؟
اصلا چه دلیلی بر این هست که آیات متشابه نازل بشه که بعدا نتیجه عکس میده گاهی .همین طور که گفتید بحث درباره این قضیه بسیار هست میشه کتب رو معرفی کنید ؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
در یکی از تفاسیراین پرسش مطرح شده است:با اينكه قرآن نور و روشنايى و سخن حق و آشكار است و براى هدايت عموم مردم آمده، چرا آيات متشابه دارد؟ چرا محتواى بعضى از آيات آن پيچيده است كه موجب سوء استفاده فتنه انگيزها شود؟
اين موضوع بسيار با اهميتى است كه شايان دقت است، به طور كلى ممكن است جهات ذيل، فلسفه وجود آيات متشابه در قرآن باشد:
الف) الفاظ و عباراتى كه در گفتگوهاى انسانها به كار مىرود تنها براى نيازمندي هاى روزمره به وجود آمده، و به همين دليل، به محض اينكه از دايره زندگى
محدود مادى بشر خارج مىشويم و مثلا سخن در باره آفريدگار كه نامحدود از هر جهت است به ميان مىآيد، به روشنى مىبينيم كه الفاظ ما قالب آن معانى نيست و ناچاريم كلماتى را به كار بريم كه از جهات مختلفى نارسايى دارد، همين نارساييهاى كلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است، آيات" يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ" (1) يا" الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى"(2)يا" إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ" (3) كه تفسير هر كدام در جاى خود خواهد آمد، از اين نمونه است و نيز تعبيراتى همچون" سميع" و" بصير" همه از این قبيل مىباشد كه با مراجعه به آيات محكم، تفسير آن ها به خوبى روشن مىشود.
ب) بسيارى از حقايق مربوط به جهان ديگر، يا جهان ما وراى طبيعت است كه از افق فكر ما دور است و ما به حكم محدود بودن در زندان زمان و مكان، قادر به درك عمق آنها نيستيم، اين نارسايى افكار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب ديگرى براى تشابه قسمتى از آيات است، مانند بعضى از آيات مربوط به قيامت و امثال آن.
و اين درست به آن مىماند كه كسى بخواهد براى كودكى كه در عالم جنين زندگى مىكند، مسایل اين جهان را تشريح كند، اگر سخنى نگويد، كوتاهى كرده و اگر هم بگويد ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا كند. زيرا شنونده در آن شرايط، توانايى و استعداد بيشتر از اين را ندارد.
ج) يكى ديگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به كار انداختن افكار و انديشهها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فكرى در مردم است، و اين درست به مسایل فكرى پيچيدهاى مىماند كه براى تقويت افكار انديشمندان، طرح مىشودتا بيشتر به تفكر و انديشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند.
د) نكته ديگرى كه در ذكر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهل بيت سلام الله علیهم اجمعین آن را تاييد مىكند، اين است كه وجود اين گونه آيات در قرآن، نياز شديد مردم را به پيشوايان الهى و پيامبر صلوات الله علیه و اوصياى او روشن مى کند و سبب مىشود كه مردم به حكم نياز علمى به سراغ آن ها بروند و رهبرى آنها را عملا به رسميت بشناسند و از علوم ديگر و راهنمايي هاى مختلف آنان نيز استفاده كنند، و اين درست به آن مىماند كه در پارهاى از كتب درسى، شرح بعضى از مسایل به عهده معلم و استاد گذارده مىشود، تا شاگردان، رابطه خود را با استاد قطع نكنند و بر اثر اين نياز، در همه چيز از افكار او الهام بگيرند و در واقع قرآن، مصداق وصيت معروف پيامبر ص است كه فرمود:
""انى تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و اهل بيتى و انهما لن يتفرقا حتى يردا على الحوض دو چيز گران مايه را در ميان شما به يادگار مىگذارم: كتاب خدا و خاندانم و اين دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در قيامت در كنار كوثر به من برسند
ه) مساله آزمايش افراد و شناخته شده فتنه انگيزان از مؤمنان راستين نيز فلسفه ديگرى است كه در آيه به آن اشاره شده است.(4)
و اما کتاب هایی که در این باره بحث کرده اند به غیر از مجموعه تفاسیر،مطالعه کتاب هایی نظیر تاریخ قرآن آقای سید محمد باقر حجتی و کتاب تمهید فی علوم القرآن آقای هادی معرفت و کتاب قرآن شناسی آقای مصباح یزدی سود مند است.
پی نوشت ها:
1. سوره فتح، آيه 10
2.سوره طه،آیه 5
3.سوره قیامت،آیه2
4.آیت الله مکارم شیرازی ناصر،تفسیر نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول،جلد دوم،ص 436 با ویرایش اندک
چرا قرآن طوری نازل نشد که موجب اختلاف میان مسلمانان نشود؟
پاسخ :
در جمع بندی به چند نکته اشاره می شود:
1.قرآن کلام خدا است، اما در قالب الفاظ بشری و با فهمی عمومی. زیرا اگر جز این بود کسی از قرآن چیزی نمی دانست علاوه به عنوان کتابی نا شناخته معرفی می شد.طبیعی است که اگر چه خدای متعال بر حفظ قرآن از تحریف و تبدیل وعده داده است، اما این وعده بر حفظ الفاظ و کلمات قرآن در قالب زمان نزول است نه این که وعده بر منع افراد از تفاسیر متعدد و حتی متناقضی شود که از ذهن ها و برداشت های مختلف به دست می آید.
زیرا وقتی آیات الهی عامه فهم شد که دلیل اصلی آن تعلیم و هدایت عامه بشر است؛ پس نمی توان گریزی از ابراز عقاید مختلف ناشی از تفاوت فهم آیات داشت.
2.قرآن دارای آیات محکم و متشابه است که می بایست متشابه آن با محکم تفسیر شود و البته این تفسیر فقط از عهده اولیای خاص الهی و در پی آنان علمای ربانی بر می آید. متاسفانه مشکل جامعه اسلامی از همین جا شروع می شود که عده ای جاهل اما عالم نما سعی می کنند با تعصبی جاهلانه، برداشتی کاملا غلط ازآیات داشته باشند تا آن را به عموم جامعه عرضه کنند.
3.حفظ ظاهر و محتوای آیات الهی به همین شکل بر مجرای سنت حاکم بر نظام هستی قرار دارد .
حکمت الهی بر این موضوع قرار گرفته است که قرآن به همین سبک و سیاق نازل شود تا مردم خود را در فهم آیات بیازمایند و حق را از باطل تشخیص وعلم و آگاهی اشان را افزایش دهند.
4.نکته مهم تر این که:
همان طور که به اشاره بیان شد، برداشت های اختلافی از بعضی از آیات به علت های مختلفی مرتبط شده است. از جمله مهم ترین آن ها، فهم نادرست و ظاهری از آیات محکم و متشابه قرآن است.
خدای متعال کتابش را این گونه تنظیم و بیان کرده است: آنان که از متشابه پیروی می کنند، قلب های منحرفی دارند و صد البته دنیا محل انحراف و شیطان در کمین است. "
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب"(1)او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات "محكم" [صريح و روشن] است كه اساس اين كتاب مىباشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اين ها، برطرف مى شود.) و قسمتى از آن، "متشابه" است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آن ها آشكار مىگردد.] اما آن ها كه در قلوب شان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه کنند) و تفسير (نادرستى) براى آن مىطلبند در حالى كه تفسير آن ها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند. (آن ها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مىگويند: ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست. و جز صاحبان عقل، متذكر نمىشوند (و اين حقيقت را درك نمی کنند.)
پس این ما هستیم که می بایست با دقت های تفسیری خود، محکم را از متشابه تشخیص دهیم تا به حقیقت برسیم.
البته قرآن می توانست کتابی باشد که همه مردم یک برداشت از آن داشته باشند تا موجب اختلاف نشود. در این صورت قرآن چون کتابی داستانی یا تاریخی می شد و خواننده آن، مسیر خاصی را دنبال می کرد.
اما قرآن هرگز این گونه نیست. تفکر در آیات و سوره های قرآن، نکات اعجاب بر انگیزی را به ما متذکر می شود که فقط در قالب همین الفاظ و کلمات قرار می گیرد.
در ضمن باید دید قرآن با سبک وسیاق فعلی از سوی چه کسانی بهانه اختلاف شده است که با توجه به تجربیات در طول زمان،فقط عده ای اندک از جاهلان متعصب با تفاسیری نا درست از ظواهر برخی از آیات، باعث تفرقه ملت های مسلمان شدند و بالاتر، مردم را تکفیر کردند و منازعات فاجعه باری مرتکب شدند و امروزه هم می شوند.اما اکثر مردم و علمای بزرگ مسلمان، کتاب خدا را بهترین راهنمای هدایت و وحدت می دانند.
5.علاوه بر همه این مسایل، به روایتی متواتر از رسول خدا (صلوات الله علیه) به دست ما رسیده است توجه کنیم که فرمود:
"
يعنى اى مردم، من دو چيز را بين شما مي گذارم اگر به آن دو چيز چنگ زنيد،برای همیشه گمراه نخواهيد شد و آن دو چيز، قرآن و اهل بيت من است.
قرآن و عترت در کنار هم، راهنمای انسان اند.و البته اهل بیت (سلام الله علیهم) بهترین مفسران قرآن می باشند.
بنا بر این،با وجود چنین راهنمایانی راه هدایت هرگز از بین نخواهد رفت.
پی نوشت ها:
1- سوره آل عمران،آیه 7
2-علامه حلی،کتاب الفین،ترجمه جعفر وجدانی،تهران،انتشارات سعدی و محمودی،ص 733