نظر امام زمان(عج) در مورد کپی رایت
تبهای اولیه
سلام میخواستم بدونم از آقا حدیپی در مورد کپی رایت و رعایت حق کپی هست یا نه؟
در روایات ادای حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و امام علی ع میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد». (محمدی ری شهری، میزان الحكمة، ج 2، ص 480 )
روایات دراین باب در رعایت حقوق دیگران آمده و نیزتحت عنوان مالکیت معنوی در فقه مورد بحث قرارگرفته است.
روایات دراین باب در رعایت حقوق دیگران آمده و نیزتحت عنوان مالکیت معنوی در فقه مورد بحث قرارگرفته است.
الآن این شد جواب اون بنده خدا؟؟؟؟!!!!!
سلام"بعنوان نمونه یک روایت ازاحترام به حقوق دربالا آمد چون روایتی میخواستند دراین باب بدونند، منتهی برای اطلاع بیشتر عنوان وکلید مباحث برای مطالعه بیشتر پرسشگر ذکر گردید که رعایت کپی رایت ذیل چه عناوینی درفقه وروایات آمده است.
از مهمترین حقوقی که انسان باید به آن دقت زیادی داشته باشد، حق الناس است؛ حقّ النّاس شامل تمام حقوقی میشود که انسانها بر یکدیگر دارند و به دو قسم مالی و آبرویی تقسیم میشود.
حقّ النّاس مالی به معنای از بین بردن اموال مردم، تصرّف عدوانی در اموال ایشان، غصب و امثال آن است. حقّ النّاس آبرویی نیز نظیر غیبت، تهمت، شایعه پراکنی و نقل قول بیاساس است که موجب آبروریزی دیگران میشود.
خداوند در مورد آن میفرماید: «یا أیّها الّذین آمنوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ؛ ای كسانی كه ایمان آوردهاید اموال یكدیگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل نخورید»[نساء/26]
در اینجا خداوند میفرماید: هر گونه تصرف در مال دیگران بدون اذن و اجازه او ممنوع است و در صورتی که از صاحب آن، رضایت کسب نشود، فردای قیامت بازخواست دارد.
قرآن کریم قوم یهود را که نکوهش میکند به خاطر همین عمل زشتشان است زیرا میفرماید: «...وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسَِ بِالْباطِلِ... آنان در اموال مردم بدون مجوز و به ناحق تصرف میكردند.[نساء/161]
خداوند متعال در اینجا هر نوع تصرفی که بدون اجازه باشد را در مال دیگران ممنوع کرده است.
همچنین در روایات هم این عمل ناپسند، نکوهش شده است.
امیرمومنان (علیهالسلام) در این مورد میفرماید:
«اَمّا الظّلم الّذی لا یُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی كه بخشوده نمیشود ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میكنند»[1]
آن حضرت در حدیثی دیگر میفرماید:
«جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد»[2]
[h=2]سفارش اسلام به رعایت حق الناس و نهیش از مردم آزاری[/h] همان طور که خانه و زندگی خودمان را تمیز می کنیم باید خانه ی دلمان را هم جلا بدهیم و نظافت بکنیم. خانه ی دل را باید با توبه و استغفار پاک بکنیم؟ و یک مرحله ی توبه هم ادا کردن حق الناس است. حق مالی، حق عرضی، آبرویی نسبت به دیگران، حقوقی را که انسان ضایع کرده، حق پدر و مادر، همسر، اولاد، دوست، فامیل، شاگرد، زیر مجموعه ای که با آن ها کار می کنیم، ادا کردن حقوق دیگران و گذشت از حق خود.
روایتی داریم اگر کسی مۆمنی را اذیت و آزار کند ملعون است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «مَنْ آذَى مُۆْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّه وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَان»[3].کسی که مۆمنی را اذیت و آزار کند پیامبر را اذیت و آزار کرده و کسی که پیامبر را اذیت بکند خدا را آزار داده و کسی که خدا را آزار و اذیت بدهد، در چهار کتاب الهی ملعون است.
انسان باید رنجش و ناراحتی کسی را فراهم نکند، دلی را نشکند. اگر هم دلی را شکست مرحم بگذارد، عذرخواهی کند، حلالیت بطلبد. اگر آبرویی را ریخته، دلی را شکسته، حلالیت و عذرخواهی بکند. مخصوصاً سال نو بهانه ی خوبی است اگر انسان با فامیلی قطع رحم کرده برود صله ی رحم بکند. هنر این نیست که انسان با خوب ها خوبی بکند. هنر این است که با بدها خوبی کند. به قول سعدی می فرماید:
[h=2]نقل یک حکایت تکان دهنده [/h]
حقّالنّاس؛ مالی یا آبرویی؛ بسیار حائز اهمیّت است و روایات فراوانی راجع به آن وجود دارد. اهمیّت و حسّاسیّت حقّالنّاس به قدری است که حتی افکاری که شبهه حقّالنّاس دارد نیز در برزخ انسان را معذّب خواهد کرد. در روایتی آمده است: یک قاضی مقدّس و بسیار عابد از دنیا رفت. او حقّی را ناحق نمیکرده و علاوه بر شهرت به قضاوت عادلانه، مۆمن و متّقی بوده است و از این رو همسرش یقین داشته که وی بهشتی است. وقتی زن جسد شوهر را در لحد قرار داد و پارچه روی صورت او را کنار زد، دید ماری از بینی او بیرون آمد و شروع به کندن و خوردن صورت او کرد. زن از این وضعیت عجیب ترسید. هنگام شب، شوهر خود را درخواب دید و از آنچه رخ داده بود سۆال کرد و گفت: تو که انسان خوبی بودی! پس این مار چه بود؟ قاضی جواب داد: آن به خاطر برادر توست. روزی برادر تو با کسی نزاع داشت. برای حلّ مسأله به نزد من آمدند و من در دل خود دوست داشتم که حق با برادر تو باشد. ـ نه اینکه العیاذبالله ناحقی باشد، بلکه دوست داشته حق با برادر زنش باشد ـ البته نتیجه حکمیّت به نفع برادرت شد و من از این امر خوشحال شدم و با اینکه واقعاً حق با برادر تو بود، اکنون گرفتارم![ الکافی، ج 7، ص 410] همین که قاضی در دل بین دو مسلمان تفاوت قائل شده، عمل او در برزخ مجسّم شده و موجب آزار او گردیده است.پس وقتی که اهمیت حق الناس به این اندازه است، چرا یک عده از ما فقط به فکر جمع کردن مال دنیا هستیم؛ حال از هر راهی که باشد؟ چرا تا خودمان زنده هستیم حقوقی که به گردنمان است را اداء نکنیم؟
پی نوشت ها:
[1]- نهج البلاغه، خطبه 175.
[2]- محمدی ری شهری، میزان الحكمة، ج 2، ص 480.
[3]- مستدرک الوسائل /محدث نوری /9/99/125- باب تحریم ایذاء المومن ...ص:99