.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

تب‌های اولیه

3592 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خدایا...
امشب دلم خیلی گرفته..
دلم هوای جمکران داره..
خسته ام..
دیگه توان ادامه دادن ندارم...
تا الانم دستامو تو دستای گرمو مهربونت نگه داشتی...
از این به بعدم بزار دستام تو دستات باشه و راهمو ادامه بدم
کمک کن زمین نخورم...
ببین...ببین چقد قلبم از دلتنگی سنگین شده...
.
.
یه کاری کن اروم بشم
خدایا صبر هرچیزیو بهمون بده..
خودت همه چیو درستش کن..همونطور که تا الان تا جایی پیشرفته که حتی فکرشم نمیکردم....با اتفاقای خوب خوشحالمون کن
الهی امین

[=arial]می خواستم بابت هر گناهی شمعی روشن کنم،

سوختنش را ببینم و جهنم را یادآور شوم،

اما گناهانم آنقدر زیاد بودند که ترسیدم دنیا را به آتش بکشم!

خدایا بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم،

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم،

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم،

بابت هر دلی که شکستم.

[=arial]منو ببخش خدا.....


[=b titr]صدا زد ای خدای جهانیان : جواب شنید[=b titr]: [=b titr] بله[=b titr]
صدا زد ای خدای نیکوکاران جواب شنید
[=b titr]: [=b titr] بله[=b titr]
صدا زد ای خدای اطاعت کنندگان جواب شنید:
[=b titr] بله
[=b titr]این بار صدا زد ای خدای گنهکاران [=b titr]جواب شنید: [=b titr] بله بله بله
[=b titr]با تعجب گفت : خدایا تورا خدای جهانیان ، [=b titr]خدای نیکوکاران ،خدای اطاعت کنندگان [=b titr]خواندم یک بار فرمودی[=b titr] بله
[=b titr]ولی تورا خدای گنهکاران [=b titr]خواندم سه بار گفتی [=b titr] بله
[=b titr]حکمتش چیست ؟
[=b titr]جواب آمد مطیعان به اطاعت خود[=b titr]نیکو کاران به نیکو کاری خود[=b titr] وعارفان به معرفت خود اعتماد دارند[=b titr]
گنهکاران که جز به فضل من پناهی ندارند
[=b titr]
اگر از درگاه من ناامید گردند
به درگاه چه کسی پناهنده شوند .

مهربان خدایم...
تو را برای آنچه از نعماتت از آسمانت بر زمین دلم میباری ، شکر...
تو را برای تمام شاخه های امیدی که در باغچه های تنهایی دلم رویاندی، شکر...
تو برای آنکه لحظه ای تنهایم رها نکردی ، شکر....

نسیمت مرا به دیار دلتنگیها هدایت کرد و
نم نم بارانت نوید وصال را برایم به ارمغان آورد...

دستان نوازشگرت را لحظه ای از من نگیر و این دستان سرد و
خاموش دلم را آنی رها مکن...
امیدم در این بازار ناامیدیها تنها به توست و آنچه در این تنهایی ها
چراغ اتاق دلم را روشن نگه داشته است
تنها ذکر و نام تو است..

من برای رسیدن به توست که این چنین بی تابم

راهیم کن به سوی خویش که جز در آغوش تو آرام نگیرم ،

راه را یافته ام حقیقت را چشیده ام

و خوب می دانم بی خواست تو ، نتوانم رسیدن

مرا دریاب !

نظ

حبیب الله;16760 نوشت:
-: الو! سلام

-: سلام عليكم! بفرماييد.

-: ببخشيد با خدا كار داشتم، مي خواستم با خودشون صحبت كنم.

-: خودم هستم، باز چي شده بنده من؟

-: اِ… چه حافظه اي ماشا الله. چه زود منو شناختيد.

-: من هيچ كس و فراموش نميكنم. هيچكس.

-: ببخشيد خدا جونم! كارم يه خورده طول مي كشه وقت دارين؟

-: بگو! همه حرفات رو مي شنوم.

-: خدا جونم؟!

-: بگو جانم!

-: يه خواهش دارم.

-: بگو عزيزم.

-: ببين خدا! مي دوني! مي خوام بدونم وقتي باهات حرف مي زنم و درد دل مي كنم صدامو مي شنوي يا نه.

اصلا مي خوام هر وقت دعا مي كنم، دعامو بشنوي. به حرفم گوش بدي.

مي دوني! همينكه بدونم يكي حرفم رو مي شنوه برام كافيه.

-: من كه بارها گفتم ادعوني استجب لكم.

تو هر دفعه منو صدا كني جوابت رو ميدم.

هر موقع منو صدا كني ميام و پاي درد دلت مي شينم و باهات حرف مي زنم. اما وقتي اينقدر اين گوش تو هر صدايي و هر سخني رو شنيده و سنگين شده كه صداي منو نمي شنوه، تقصير من نيست.

-: واقعا حرفام رو مي شنوي؟!

-: واقعا حرفات رو مي شنوم.

-: ببين خدا! تو از همه چيز با خبري. همه چيز رو مي دوني، مگه نه؟

-: بله!

-: از حاجتم، از نامه نا نوشتم، از حرف نگفتم، از وضع دنيام، از آخرتم، از ظاهرم، از چيزي كه تو دل دارم، … از همش خبر داري؟

-: آره همش رو مي دونم

-: هق هق گريه هام رو مي بيني؟

وقتي از بيچارگي و درموندگيم پيشت شكايت مي كنم، حرفام رو مي شنوي؟

وقتي از همه جا درمونده مي شم و طرف تو ميام، مي فهمي كه ميام؟

صداي در زدنام رو مي شنوي؟

-: بله بنده ام. مي بينم. مي شنوم. مي فهمم. مگه نشنيدي ان الله بصير بالعباد. مگه نشنيدي ان الله سميع الدعاء

-: مي دونم. اما من…

-: هر جا كه بري بازم بنده مني. اما از بس كه باور نمي كني كه همشو مي بينم و مي شنوم اينقدر دل منو مي شكوني.

-: الهي بميرم!

-: بارها شده گفتم نرو. نفهميدي. رفتي. هي دنبالت اومدم. به ملائك گفتم مبادا چيزي بنويسينا صبر كنيد تا لحظه اخر. بر مي گرده. بنده ام اون عمل رو انجام نمي ده.بنده ام اون حرف رو نمي زنه. بنده ام اون…

هر چي ملائك گفتن بار الها! اين بنده سابقه داره. دفعه اولش نيست. اما گفتم: نه شايد اين دفعه عوض شده باشه. صبر كنيد. چيزي ننويسيد.
و اونا هم با من منتظر نشستن تا ببينن تو عوض شدي.

هي صدات زدم. گفتم: بنده ام نرو. اما تو رفتي. گفتم: بنده ام نزن. اما تو زدي. گفتم: بنده ام نكن. اما تو كردي. اخر سر منو پيش ملائك سر افكنده كردي. ملائك گفتن: بار الها! بازم بنده ات عوض نشد
-: شرمنده ام.

-: هر دفعه همين حرف رو مي زني. هر دفعه هم مي بخشمت. هر دفعه هم به روم سيلي مي زني.

-: شرمندتم. با وجود همه محبتي كه بهم داري سرم زيره. با اينكه خيلي بدم اما تو خيلي خوبي.

به جون خودم مي دونم كه اگه يكي از اين نعمتهايي رو كه بهم دادي بخاطر اين همه كفر و ناشكريايي كه مي كنم ازم بگيري، كسي نمي تونه اون رو دوباره بهم بده.

به جون خودم مي دونم اگر عزتي رو كه تو چشم مردم بهم دادي و خوب مي دونم كه لايق اين عزت نيستم، اگه ثانيه اي از من بگيري تو همون يك ثانيه كسي ديگه حاضر نيست بهم نگاه كنه. چه برسه به اينكه من رو به عنوان دوست، همراز و حتي فرزند قبول كنه.

اگه بگيري كي مي تونه اون عزت رو به من بر گردونه؟! مي دونم كه جز خودت هيچ كس.

خدا جونم! از روز برام روشن تره كه جز تو پناهي ندارم. هر جا برم، به هر راهي برم، به هر جا و مقامي برسم. باز اخر راه كه رسيدم و دستم رو خالي ديدم تو رو صدا مي كنم.

خيلي مي ترسم يه روزي پيمونه گناه من سر بره و خشمت بگيره.

خيلي مي ترسم كه بگي به اين بنده هر چي فرصت دادم آدم نشده.

خيلي مي ترسم از لحظه اي كه بخواي از من رو برگردوني.

خدا جونم! مي دونم اينقدر نافرماني و سركشي كردم كه لياقت مهر تو رو ندارم.

اما…

اما بخشش صفتيه كه فقط در خور شان و مقام توست.

-: دلمو مي شكني. غم رو دلم مياري. غصه دارم مي كني. بعد مي گي غلط كردم؟!

مي دوني! هر بار كه مياي دلم نمياد دست رد تو سينت بزارم؟!

چشماي اشك بارونت رو كه مي بينم از خودم خجالت مي كشم كه در رو بروت باز نكنم. هر دفعه با روي گشاده در رو باز مي كنم و به استقبالت ميام به اميد اينكه ايندفعه، ديگه رو درست مي شي

اما تو مياي نمك مي خوري و نمك دون مي شكني

-: مي دونم كه با مدبر قرار دادن نفسم به خودم ستم كردم. اما خدايا! واي بر من اگر تو مرا نيامرزي. خدايا! تو زندگيم اين همه به من نيكي كردي من چطور مي تونم باور كنم كه لحظه مرگ منو تنها بزراي و خوبي خودت رو از من دريغ كني.

الهي اعتذاري اليك اعتذار من لم يستغن عن قبول عذره

فاقبل عذري يا اكرم من اعتذر اليه المسيئون

الهي لاترد حاجتي

و لا تخيب طمعي

و لا تقطع منك رجايي و املي


وااااااااااااااااااااااااااقعا ممنونم از این تاپیک تون. معرکه بود،اینقدر گریه کردم،
خیلی عالی بود.خدا خیرتون بده،دلم واسه خدا سوخت،،''چقدر خدا غریبه''

قربون خدا برم که. اگه قهر. کنه نهایته قهرش بین 2 اذانه...اذانه بعدی صدام میکنه!!!

اگر بجای. هر دعایی که کردم یک. قدم برمیداشتم الان در کنار خدا بودم...!!!

یا باید تورا دوست داشت
یا تو را باید دوست داشت
شرط سومی ندارد احوالات من!!
ای غفار الذنوب

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

[=arial]خداوندا مرا را ببخش ...

[=arial]خداوندا مرا را ببخش که مسلمان نبودم و خودم را مسلمان معرفی کردم
[=arial]خداوندا مرا ببخش که با عملکردم نه تنها بی دینی را به تو رهنمون نشدم
[=arial]بله چنان بد عمل کردم که چندین ضعیف الایمان را نیز از اسلام و ایمان به تو فراری دادم
[=arial]خداوندا مرا ببخش که خود را خرج اسلام نکردم
[=arial]خداوندا ما را ببخش ... ما اسلام را خرج خود کردیم
[=arial]خداوندا مرا ببخش که آخرت و رضایت تو را به دنیا و تعلقاتش فروختم ...
[=arial]به دنیایی که هزار داماد اختیار کرده و تمامشان را کشته ...

[=arial]خداوندا مرا ببخش ...

از من به تو حرفی نیست فقط.....

خدایا التماس دعا....

خداجونم سلام......خیلی دلم گرفته کمکم کن درسته اعتراف میکنم گناه دارم.پروندم سیاه است.....اما بازم دلم هواتو کرده خدا......دوست دارم بیام پیشت بیام یه جای تنها که خودت باشی و خودم خدا دستم و بگیر تو قیامت شفاعتم کن....الانم کمکم کن که به این دنیای فانی دل نبندم.......کمکم کن با تقوا و با حیا و با ایمان باشم..........خدا دستمو بگیر خواهش میکنم......دلم میخواد فریاد بزنم فقط بگم خدا........شزمنده خداجونم که وقتی مشکلی پیش میاد اسمتو با تموم وجود صدا میکنم.....شرمنده که ساعت هایی برای وقت گذرانی میروم اما وقت نماز اول میگم بعدا میخونم..شرمنده که غیبت کردم ، نمازهامو باخلوص نیت نخوندم فکرم هزار جاست .......فقط شرمنده خداجونم شرمنده

سلام.خدا خیلی حرف باهات دارم ببخشید که چیزی بهت میگفتم وناراحتت میکردم اما توبازجوابمودادی.ممنون به خاطر اون چیزهایی که بهم دادی و من یادم رفت بگم خدایا رو شکر.خیلی مهربونی خدا خیلی ومنوببخش که قدر خوبی هاتو ندونستم.خدایا رو شکر

خدای بزرگ و مهربان این سه دعای مرا اجابت کن تا خسر دنیا و الآخره نشوم اول یک ایمان محکمتر و قویتر که درهیچ لحظه ای متزلزل نشود دوم بخشش گناهانم و هدایت به راه راست و سوم شفا به جسم و روحم خدایا میدانم که گناهکارم ولیاقت هیچکدام را ندارم اما به لطف وکرم بی منتهای تو امید دارم خدایا فردا در پیشگاهت روسیاه و شرمنده نباشم خدایا عاقبت به خیرم گردان خدایا عمریست دستم را گرفته ای رهایم مکن آمین یا رب العالمین

[="Indigo"]

خدایا پیشم باش فقط.... هرلحظه و هر کجا...

:Doaa:

[/]

خدایا جاهایی دستم رو گرفتی که میتونستی مچم رو بگیری

پروردگار مهربانم خداي بي نهايت و بي نهايت دوست داشتني ام. کي زندان دنيا تمام خواهد شد و کي تو را خواهم ديد. خدايا فارغ از همه مشکلات زندگي دنيايم, فارغ از همه ي کمبود و نياز هاي مسخره ي دنيوي ... در کنار همه ي لذت هاي مسخره ي دنيا ... تو کجايي تا شوم من چاکرت... چارقت دوزم کنم شانه سرت... کجايي.... پروردگارا تو رو دوست دارم و احساس هميشگي دوري ات هميشه ته وجودم هست گم شده ي هميشگي وجودم... تو بودي که به تحمل نکردي موسي نبي از مادرش دور باشد, با اينکه لازم نبود ماجراي موسي را طوري چرخوندي تا مادر موسي در دوري موسي به سر نبرد فَرَدَدْنَاهُ إِلَي أُمِّهِ کَي تَقَرَّ عَينُهَا وَلَا تَحْزَنَ مگر تو نيستي که از مادر هم هم مهربان تري , اين همه دوري تاکي و چرا؟ به من رحم کن, به بيچاره اي که چاره اش را در کنار تو بودن يافته, در تو را داشتن , به من رحم کن به کسی که هوای نفسش به او حمله میکند تا در هوای تو نباشد , هوایی ام کن

[="Arial Black"][="Navy"]خدایا مرا از نفس خودم رهایی بخش[/]

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
من اورا
تو را
کسی را دوست دارم
چشم به را کسی بودم
چشم به راه شما
که شاید با آمدنتان
زندگی را روشن کنید

خدایا چه صبری داری و چه فضل و کرم و بخششی!
پس از اینهمه گناهی که دیگر خود را مستوجب عذاب می دانستم به ناگاه به زیارت امام رضا (ع) خواندیم تا مرا پاک کنی و آرامم کنی!
چه خدایی داریم!؟...
آدم از زیادی کرمش شرمنده اش می شود...

[="Indigo"]

اللهم َ أرنی ِ الطَّلعَهَ الَّرشیدَه و َ الغُرَّهَ الحَمیدَه وَاکحُل ناظِری بِنَظرَه مِنّی إلَیه....

:Doaa:

[/]

خدایا شرمسارم از خواسته ام و اکنون حال توبه ای دارم بس بزرگ!
از تو خواستم که گناهانم را در روز قیامت به پیش خلق آشکار نکنی.
از خلق بگریزم، تو را چه کنم؟
افسوس،
افسوس که خلق را دیدم و تو را ندیدم در لحظه های پر شوق گناه!
ای کاش ذره ای شرم از خلق را از تو داشتم تا اینچنین خلق را بزرگ و تو را کوچک نمی دیدم!

عرض سلام و ادب و احترام
تشکر از همه کسانی که در این موضوع ، پست گذاشته و می گذارند
یکی از دوستان در باب اینکه هر چه دعا کردم به در بسته خوردم متاسفانه با نا امیدی صحبتهائی کرد که موضوع منحرف شد
در باب عدم اجابت پروردگار بخوانید
[=times new roman,times]قرآن گفته است «ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»(غافر/60) اگر شما دعا كنید من بى جواب نمى‏ گذارم.
حالا نگویید آقا چرا ما دعا كردیم و مستجاب نشد. چون خدا، 1- قدرت دارد. 2- حكمت دارد. گاهى خدا از قدرتش استفاده نمى‏كند بخاطر اینكه حكیمانه نیست. بگذار یك مثال بچه ‏گانه بزنم. گرچه شما نوجوان هستید. آقا من قدرت دارم یقه ‏ام را پاره كنم یا نه؟ حالا آیا پاره كنم؟ مى‏گویى قدرت دارى اما این كار حكیمانه نیست. خدا بر انجام خیلى كارها قدرت دارد اما حكیمانه نیست. اگر ما بخواهیم همه كارهایمان را با دعا حل كنیم. خدایا چنین كن! خدایا چنان كن! خوب خدا كارگر ما كه نیست. خدا قدرت دارد چنین كند اما گاهى حكیمانه نیست. مثلاً خدا قدرت دارد شاه را همان روز نابود مى‏كرد. اما حكمت مى‏گوید: حالا صبر كن «وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً»(كهف/59) براى هلاكت شاه موعدى قرار داده‏ایم. پس همینطور كه هلاكت طاغوت موعدى دارد. استجابت دعا هم موعدى دارد. شاید شما سه شنبه دعا مى‏كنى اما اگر سه شنبه عملى شود، این كار حكیمانه نباشد. مگر مادر هر زمان بچه‏اش غذا خواست به او غذا مى‏دهد؟ استجابت دعا هم زمان دارد. همینطور نمى‏شود آدم به هرچه رسید، بخورد؟ خب چه دارویى بخورد؟ چه موقع بخورد؟ كجا بخورد؟ قبل از غذا بخورد؟ دربین غذا بخورد؟ بعد از غذا بخورد؟ قاشق چایخوری یا مربا خورى باشد یا قاشق غذا خورى یا ملاقه؟ در آب گرم باشد؟ در آب سرد باشد؟ صبح باشد؟ دو قرص را با هم بخورد؟ قرص و شربت بخورد؟ با آمپول باشد یا بى آمپول؟
دعا موثر است اما چند شرط دارد، مانند دارو خوردن كه شرایطى دارد. استجابت دعا هم شرایطى دارد. اگر بنا باشد بگوییم خدایا ما چنین خواستیم ولى تو كه نكردى، مثل این است كه آدم مریض شود و عطسه كند و بگوید ما كه خوب نشدیم، خوب بی ‌دارو كه خوب نمى‏شود. سرما خوردگى دارو دارد. اما شرایطى هم دارد. مصرف دارو زیر نظر پزشك، مصرف، مقدار، ساعت، زمان، مكان، اینها هم همینطور است.
پس با چه كسى رابطه برقرار كنیم؟ با خدا! چرا؟ چون باید با كسى رابطه بر قرار كنیم كه او خواهان رابطه با ما باشد. اگر مى‏دانى كه سفیر بفرستى، او را بیرون مى‏كنند و نمى‏خواهد با تو رابطه داشته باشد تو هم نباید با او رابطه داشته باشی. با كسى رفیق شو كه او بخواهد. خودش گفته است «فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏»(بقره/186) بیایید با خودم رفیق شوید. علاقه‏ مند است كه ما نزدش برویم. ما را بى جواب نمى ‏گذارد. گفته است، دعا كن، مستجاب مى‏كنم.
حدیث داریم كه گاهى بشر دعا مى‏كند. خدا كسی را كه دعا مى‏كند، دوستش دارد. مى‏خواهد دعایش را مستجاب كند اما مى‏بیند به صلاحش نیست. به او نمى‏دهد و روز قیامت به او مى‏گوید اى بشر، در دنیا دعا كردى ولى صلاح تو نبود كه من مستجاب كنم. اینجا به عوض ندادن در دنیا به تو مى‏دهم. به قدرى خدا به او لطف مى‏كند كه انسان مى‏گوید اى كاش هیچ دعاى من در دنیا مستجاب نمى‏شد.
بیشتر

« مدت زیادى میان آدم هاى بزرگ زندگى کرده ام و آنها را از نزدیک دیده ام، اما چیز زیادى از آنها یاد نگرفتم».

[="RoyalBlue"]الهی و ربی من لی غیرک! الهی ظلمت نفسی فاغفرلی[/]

[=arial black]هفت شماره را میگیرم ...


[=arial black](ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل
[=arial black]... بــــــــــــــــــــوق ...
[=arial black]شماره مورد نظر در شبکه زندگی انسانها موجود نمی باشد،
[=arial black]لطفا" مجددا " شماره گیری نفرمایید !
[=arial black]هفت شماره دیگر !
[=arial black](دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما )
[=arial black]... بــــــــــــــــــــوق ...
[=arial black]مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد !

[=arial black] .

[=arial black] .



[=arial black]باز هم هفت شماره دیگر !
[=arial black](خدا ، پروردگار ، حق ، رب ، خالق ، معبود ، یکتا)
[=arial black]... بــــــــــــــــــــوق... بــــــــــــــــــــوق ...
[=arial black]... لطفا" پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید !
[=arial black]... بــــــــــــــــــــوق ...
[=arial black]سلام ... خدای من !
[=arial black]اگر پیغاممو دریافت کردین، لطفا" تماس بگیرید، فقط یکبار !
[=arial black]من خسته شدم از بس شماره گرفتم و هیچکس، هیچ جوابی نداد !
[=arial black]شماره تماس من :
[=arial black](غرور ، نفرت ، حسادت ، حقارت ، حماقت ، حرص ، طمع)
[=arial black]منتظر تماس شما هستم . انسان !
این است آیین ما انسانها"به امید تغییرات هستیم"


پيامي از سوي خدا به بنده هایش


مي دانم هر از گاهي دلت تنگ مي شود. همان دل بزرگي كه جاي من در آن است، آن قدر تنگ مي

شود كه حتي يادت مي رود من آنجايم. دلتنگي هايت را از خودت بپرس و نگران هيچ چيز نباش! هنوز

من هستم. هنوز خدايت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است! اما من نمي خواهم تو همان

باشي! تو بايد در هر زمان بهترين باشي. نگران شكستن دلت نباش! مي داني؟ شيشه براي اين

شيشه است چون قرار است بشكند ولی جنسش عوض نمي شود ... و مي داني كه من شكست

ناپذير هستم ... و تو مرا داري ...براي هميشه! چون هر وقت گريه مي كني دستان مهربانم چشمانت را

مي نوازد ... چون هر گاه تنها شدي، تازه مرا يافته اي ... چون هرگاه بغضت نگذاشت صداي لرزان و

استوارت را بشنوم، صداي خرد شدن ديوار بين خودم و تو را شنيده ام! درست است مرا فراموش كردي،

اما من حتي سر انگشتانت را از ياد نبردم! دلم نمي خواهد غمت را ببينم ... مي خواهم شاد باشي ...

اين را من مي خواهم ... تو هم مي تواني اين را بخواهي. خشنودي مرا. من گفتم : وجعلنا نومكم

سباتا (ما خواب را مايه آرامش شما قرار داديم) و من هر شب كه مي خوابي روحت را نگاه مي دارم تا

تازه شود ... نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را مي فشارد. شب ها كه خوابت نمي برد فكر مي كني

تنهايي ؟ اما، نه من هم دل به دلت بيدارم! فقط كافيست خوب گوش بسپاري! و بشنوي ندايي كه تو را

فرا مي خواند به زيستن!

پروردگارت ... با عشق !


[=B Roya]"با من باش تا با تمامی خدایی ام با تــــو باشم"


[=B Roya]

[=B Roya] حدیث قدسی

دلم خییییییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییییییییی گرفته ست :dar:

خدایا
یک دنیا دلم گرفته کمکم کن

مریض هایی رو دارم میبینم که از ته دل ، ته قلب و کوله باری از اشک ، تو رو خوندند اما جواب نگرفتند
اگر واقعا هستی ، اگر واقعا از رگ گردن بهشون نزدیکتری ، نعمت سلامتی رو از هیچ کس ، حتی از اون که تورو قبول نداره ، نگیر

[=courier new]من غیر تو شکسته‌بندی نمی‌یابم برای شکستگی‌ام
[=georgia]یا جابر العَظم الکسیر
[=georgia]
ای شکسته‌بندِ استخوانِ شکسته!

خدایا:
[=georgia]بدج ـــــــــور شکستـــهـ استــــ دلـمــــ

همه می‌روند. همه پشت می‌کنند، همه نامهربان می‌شوند ...امّــا ...

تو برای من کافی بودی. تو برای من کافی هستی...

یا کافیَ مَن استَکفاه ...


ای آن‌که درون آدم‌ها را حتی اگر سکوت کرده باشند، می‌دانی...
و یعلم ضمیرَ الصّامتین ...!!؟

گرفته راه گلویم ...

سکوت اجباری ...
.
.
.
ألا بِذکر اللّه تطمئنُّ الْقُلوب …
دل پریشانان عالم را ... دل آرامی ز توست …

با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا ، خودم کمرم را شکسته ام

نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته ام

من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام

دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام

دنیا شکست خورده تر از من ندیده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شکسته ام

آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام

راهم بده به باغهای شجرهای طیبه
من توبه کرده ام ، تبرم را شکسته ام

حالا ببین که به غیر از گدا شدن
در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام

خدایا …
دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت....
نزدیـــک!
بی خطــــر!
بخشــــنده!!
بی منّــــــــت!!!

[=microsoft sans serif]من می گوییم : کسی دوستم ندارد

خداوند می گوید : من تورا دوست دارم


[=microsoft sans serif]من می گوییم : احساس تنهایی می کنم

خداوند می گوید : من هرگز تو را تنها نخواهم گذاشت



[=microsoft sans serif]من می گوییم : نمی توانم خودم را ببخشم

خداوند می گوید : من تورا می بخشم



[=microsoft sans serif]من می گوییم : خیلی خسته شدم

خداوند می گوید : ذکر نام من به تو آرامش می دهد



[=microsoft sans serif]من می گوییم : توان ادامه دادن ندارم

خداوند می گوید
: رحمت من شامل حالت است



[=microsoft sans serif]من می گوییم : نمی توانم مشکلاتم راحل کنم

خداوند می گوید :من گامهای تو را هدایت خواهم کرد




[=microsoft sans serif]من می گوییم : نمی توانم این کار را انجام دهم

خداوند می گوید : با توکل به من هر کاری را می توانی انجام دهی



[=microsoft sans serif]من می گوییم : غیر ممکن است

خداوند می گوید : همه چیز ممکن است



[=microsoft sans serif]من می گوییم : به اندازه کافی باهوش نیستم

خداوند می گوید : من به تو عقل داده ام



[=microsoft sans serif]من می گوییم : می ترسم

خداوند می گوید : من تورا ترسو نیافریدم



[=microsoft sans serif]من می گوییم : نگران و نا امید هستم

خداوند می گوید : تمام نگرانی هایت را به من واگذار کن و به رحمت من امیدوار باش



[=microsoft sans serif]من می گوییم : به اندازه کافی ایمان ندارم

خداوند می گوید : فقط کافی است به جایگاهت در جهان هستی فکر کنی و به اطرافت بنگری …



[=microsoft sans serif]مرا خواهی دید که به تو می نگرم ….



[=microsoft sans serif]خدایا به خاطر همه عنایاتی که به من داری ازت ممنونم.

من باشم و تو!
هیچ کسی هم مزاحم نباشد؛
خودم و خودت...
اسمش را هم میگذارم نماز
هر روز پنج بار بیا. زود به زود دلتنگت میشوم.
من همیشه هستم
تو اما...
بگذریم
از این به بعد
بنده ی خوبی باش؛
باشد؟!!!

خدایا

حس می کنم
اوج دوری ام از تو
در نمازست!

حتی وقت گناه
بیشتر حست می کنم!

چیزی شبیه سفره عقد بود و
عاقد گفت حاضری تو را
به بندگی خدا در بیاورم؟
و من هنوز مشغول چیدن گناه!

خدایا:

تمام بدنم درد می کند
انگار از چشمت افتاده ام!

نه عشق
نه معرفت
نه هیچ کدام
درد مرا دوا نکرد!
خدایا مرا
در اغوشت بستری کن
دردلاعلاجم را
خودت فقط دوایی
ان هم بدون
هیچ واسطه و سببی!
فقط خود خود خودت

تکرار توبه گفت مرا
آدم بشو نیستی شما!


این قدر
که گناه را
تحویل گرفتم
اگر خدا را هم!
شاید مرا
صاحب کتاب می کرد!


یقین یعنی نترسیم!

و از عمق و اندازه ترس هایم
به اندازه یقینم رسیده ام.
آه خدای مظلوم!


خدایا
حتی نمی دانم
از تو خودت را بخواهم
یا خودم را؟بعد در این اوضاع عجز بی انتها
که حتی می‌لنگم در بدیهیات
از من استدلال طلب می کنی و برهان؟


موضوع قفل شده است