تغییرات کوچیک ...مثل ارایشگاه رفتن
حسنی رو که یادتونه
موی بلند ..ناخون دراز ..نه قلقلی نه فلفلی هیچکی باهاش رفیق نبود ؟؟
وقتی رفت ارایشگاه و یه ذره به قیافه اش سر و سامون داد باعث پیشرفتش شد
اینم یه نوع تغییر کوچیکه که تاثرات زیادی داره
سلام
دانشگاهه داریم؟!
ما تو کلاس 15 نفریم البته یکیشو خدا رحمت کنه 16 تا بودیم.
دوسوم کلاس معدل بالای 18 هستن بقیه بالای 17. بهترین گروه ارشد رشته مون رو داریم تو تاریخ دانشگامون.:khandeh!:
امروز امتحان داشتیم استاده دیشب زنگ زده میگه چون از کلاستون خوشم نمیاد دوتا راه حل بهتون میدم.:gun:
ازتون امتحان میگیرم ولی انقد سخت سوال میدم کسی نتونه بالای 15 بشه یا پروژه بدین نمره تون رو از 17 حساب میکنم!:Moteajeb!:
یعنی من جای هم کلاسیم بودم قطع میکردم شماره ی روانشناس برا استاده سند میکردم!
نمیدونم اینا چطوری تو همچین دانشگاه هایی هیئت علمی میشن!
متاسفم واقعا
[SPOILER]میگید ربطش به موضوع چیه؟ ربطش اینه استادمون نخواسته یه تغییر کوچیک تو خودش بده و همچنان روانی مونده:khaneh:
[/SPOILER]
سلام استاد لطفا با این خانوم در نیفتید
گروه ویژه تجسس هنوز جنازه ی آخرین نفری که با ایشون در افتاد رو پیدا نکردن
از ما گفتن بود
تمام..[/]
[=times new roman][=arial]و من گریخته ام؛ [=times new roman][=arial]و در پی من صیادها؛ [=times new roman][=arial]و فرا رویم دام ها؛ [=times new roman][=arial]یا ضامن آهو؛ [=times new roman][=arial]من یقین دارم دستان تو تنها سهم آهو نیست ...:Sham:
سلام
دانشگاهه داریم؟!
ما تو کلاس 15 نفریم البته یکیشو خدا رحمت کنه 16 تا بودیم.
دوسوم کلاس معدل بالای 18 هستن بقیه بالای 17. بهترین گروه ارشد رشته مون رو داریم تو تاریخ دانشگامون.
امروز امتحان داشتیم استاده دیشب زنگ زده میگه چون از کلاستون خوشم نمیاد دوتا راه حل بهتون میدم.
ازتون امتحان میگیرم ولی انقد سخت سوال میدم کسی نتونه بالای 15 بشه یا پروژه بدین نمره تون رو از 17 حساب میکنم!
یعنی من جای هم کلاسیم بودم قطع میکردم شماره ی روانشناس برا استاده سند میکردم!
نمیدونم اینا چطوری تو همچین دانشگاه هایی هیئت علمی میشن!
متاسفم واقعا
بازخوبه یه استاداینطوری دارین!ماهرترم دوسه تاعادی بودبرامون ازاین نمونه ها:Ghamgin::Moteajeb!:
اصلا همه دل ها پر بود
منتظر یه اشاره بودن تا لب به گلایه باز کنن
بحث یه چیز دیگه بود
همین درس که میگید
اگه فقط روزی .1ساعت درس بخونید ...مطمئنن وضعتون از اینی که هست بهتر میشه[/]
سلام
عرض ادب و احترام
امروز این ویدو را دیدم جالب بود
چگونه با تغییرات کوچیک به موفقیتهای بزرگ برسیم
نظر شما چیه؟
آیا میشه با تغییرات کوچیک به موفقیت های بزرگ رسید؟
آیا تا حالا برای شما موردی اتفاق افتاده؟
شما چه تغییراتی را برای بهتر شدن پیشنهاد می دهید؟
موضوع بحث همین هست که جناب مهدی فرمودند
روزی یه ساعت خیلی نیست
با همین تغییر های کوچیک اتفاق های بهتر تو زندگی رخ میده[/]
سلام آقا ابوالفضل
داشتم گوش میکردم ، پر زدم و پر زدم و پر زدم تا به یه نقطه اوجی رسیدم ، بعدش یه دفعه ای لپ تاپ شارژش تموم شد خاموش شد !!!
گند زد تو هر چی پرواز و پر زدن و نقطه اوج ، هیچی دیگه از همون بالا افتادم الان دو سه جای پرم شکسته ...
سلام آقا ابوالفضل
داشتم گوش میکردم ، پر زدم و پر زدم و پر زدم تا به یه نقطه اوجی رسیدم ، بعدش یه دفعه ای لپ تاپ شارژش تموم شد خاموش شد !!!
گند زد تو هر چی پرواز و پر زدن و نقطه اوج ، هیچی دیگه از همون بالا افتادم الان دو سه جای پرم شکسته ...
سلام علیکم
اشکالی نداره !!
شکست رمز پیروزی هست ....
جهد کن بری اون بالا بالا ها لانه کنی و دیگه نیوفتی ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
[SPOILER]لطفا اول در زده و بعدا وارد شوید [SPOILER]بابا شکست رمز پیروزی هست چیه !!! الله اکبر!! خواستیم یه کار خیر کنیم شر شد :_loool:[/SPOILER][/SPOILER]
منبع شکلکاhttp://babol2011.blogfa.com
ماجرای بعضی ازماها وامتحانات
درطول ترم[SPOILER][/SPOILER]
وقتی پایان ترم فرامیرسه بازبه همین منوال......
تااینکه همه درسامیمونه شب امتحان[SPOILER][/SPOILER]
شب امتحان ونوشیدنیاش[SPOILER][/SPOILER]
ووقتی که میام یه نیم ساعت بخوابم[SPOILER][/SPOILER]
ایستگاه شادی [=B Mitra]شباهت ازدواج كردن و سربازي رفتن
آيا تا كنون با خود انديشيده ايد كه به چه دليل خدمت مقدس سربازي اجباريست ؟!
چرا از قديم و نديم گفته اند كه تا خدمت نروي مرد نمي شوي ؟!
چرا اكثر مردان موفق ، عامل اصلي اين موفقيت شان را ۲ سال خدمت سربازي ميدانند ؟!
چرا ۹/۹۹درصد خانواده هاي دختر دار حاضر نيستند به پسري كه هنوز خدمت نرفته دختر بدهند ؟!
و چرا اكثر پسرهايي كه قبل از سربازي رفتن زن ميگيرند در آينده با مشكلاتي مواجه مي شوند؟!
هدف از طرح اين سوالات ، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد!پاسخ تمام سوالات فوق در يك جمله خلاصه مي شود و آن اين است كه ( خدمت سربازي يك دوران آموزشي و تمريني است جهت آشنايي هر چه بيشتر و بهتر آقايان مجرد با زندگي زناشويي ! )بله ،درست شنيديد . شباهت هاي انكار ناپذير ميان خدمت سربازي و زندگي زناشويي آنقدر زياداست كه از ديرباز ، در اكثر كشور هاي دنيا خدمت سربازي اجباري را قرار دادند تاتمام افراد ذكور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشيد ! منظورم قبل ازمتاهل شدن بود ) براي ۲ سال طعم زندگي مشترك را بچشند تا در ۱۰۰ سال آينده ، زياداحساس رنج و عذاب نكنند!
[=B Mitra]شباهتهاي خدمت سربازي و زندگي زناشويي ۱- چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي ، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر ، كچلت خواهند كرد ! البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون : استرس شديد ، سوء تغذيه ، كندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ رويسر و ... صورت مي گيرد ! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو ، جنس ريشه مو ، عوامل ارثي و ... متفاوت است ولي به هر حال به قول معروف : دير و زود داره ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!
۲- شباهت بعدي در زمينه داشتن فرمانده و به عبارتي ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان و يا منزل مسكوني مشترك ( خانه بخت ) ، هر مردي يك فرمانبردار بي چون و چرا محسوب مي شود كه اگر طالب جان و سلامتي جسمي و روحيش مي باشد ، بايد تمام فرامين فرمانده و يا همسر خودرا بر روي تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطي ازدستورات فرمانده و همسر ، پاسخي جز گلوله، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازي ) وافتادن توي سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توي چرخ گوشت، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بيرون ، گشنگي و تشنگي كشيدن و ... ( در زندگي زناشويي ) نخواهد داشت!
۳- شباهت سوم در اين نكته اقتصادي خلاصه مي شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل ، ميزان پولي كه در آخر برج به دست او خواهد رسيد ، فقط به ميزاني است كه كفاف بر طرف كردن نيازهاي اساسي او را بدهد و چيزي جهت پس انداز كردن ويا خرج كردن در زمينه هايي غير از نيازهاي اساسي نخواهد ماند و در اين ميان، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بريزند ، فرقي به حال فرمانده ياهمسرش نخواهد كرد و بالطبع تاثيري در جهت افزايش مستمري آنان نخواهد داشت ، به عبارت بهتر، در هر دو جا يكي بايد كار كنه تا اون يكي حال كنه!
۴- از ديگرشباهتهاي موجود ميان اين دو قشر آسيب پذير جامعه ، شباهت در آرزو كردن است ! بدين معنا كه هر پسري پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگي در خانه پدري را مي‌فهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو ميكند كه اي كاش هنوز هم دركنار پدر و مادرش به‌سر مي‌برد و ايضا خودش را نيز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهاي شيرين را ندانسته است ! چرا كه در پادگان و خانه مشترك ديگر كسي غذاي مفت به او نمي‌دهد ، لباس‌هايش را نمي‌شويد و اتو نمي‌زند، كسي نازش را نمي‌كشد و ... وفقط خود اوست كه مسئول انجام تمام كارهاي شخصي‌اش و نيز كارهاي چند نفر ديگر ميباشد!
۵- ازديگر شباهت‌ها مي‌توان به اين نكته اشاره كرد كه اكثر سربازي رفته‌ها و اكثر مردان متاهل متفق القول هستند كه در اين ايام، هر روز به اندازه يكسال براي آنها مي‌گذرد و ثانيه ها حكم ساعت را پيدامي‌كنند كه به احتمال زياد دليل آن، مواردي مشابه موارد فوق مي باشد!
۶- و در نهايت اينكه چند ماه پس از آن‌كه كارت پايان خدمت يا قباله ازدواج را دريافت كرديد ، صداي خواندن اين شعر معروف درگوشتان خواهد پيچيد كه : ( گول خوردي آي گول خوردي ! )زيرا آن موقع است كه تازه دوزاريتان جا مي‌افتد كه با اين كارت و قباله نه كاري به آدم مي‌دهند و نه و اما ازدواج و نه خيلي از چيزهاي ديگر كه شما را به بهانه آنها در اين راه وارد كرده بودند ، پس متوجه خواهيد شد كه تنها مورد استفاده اي كه براي شما خواهند داشت اين است كه مي توانيد از آنها براي امانت دادن به كلوپ جهت كرايه فيلم استفاده نماييد!
هدف از طرح اين سوالات ، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد!
سلام علیکم
جناب مهدی خندل حلا یا خنده ی حلال!
حالا نمیدونم دقیقا جناب حامی تو چه حال و هوایی بودن این متن و نوشتن احتمالا حاج خانومشون یه حالی ازشون گرفتن.:khaneh:
اگه زن گرفتن سربازی رفتنه و انقد مصیبت پشت سرشه و آقایون زحمتشون میشه خدای نکرده ،دیگه 10 بار خواستگاری رفتن و واسطه فرستادن و زاغ سیاه چوب زدن طرف و تعقیب و گریز و
سرخ و سیاه و کبود و بنفش و نارنجی شدن و اوووووووووووووه همه ی ضایع بازی های همه ی پسرا واسه چیه؟!:Cheshmak:
زن گرفتن هم اجباری نیست مثل سربازی!
میتونید زن نگیرید و با خیال راحت بدون هیچ سرهنگی بالاسرتون زندگی کنید!:khandeh!:
نبینم دیگه ازین متنا تو کلبه!:read:
سربازی خیلیم خوبه. افتخار کنید برای کشورتون آمادگی نظامی پیدا میکنید.
همین
5) مههههههههههه مهههههههههه مههههه
.
.
.
.
.
افرین همینجوری ادامه بده که یه بز حسابی بشی
به نیت پنج تن پنج تا گذاشتم
اگه بهت برخورد دیگه نخون یا به قول معلم دینی مون اگه ناراحت شدی پاشو برو بیرون :دی
شوخی کردم بچه ها اگه کسی ناراحت شد از مطالبم حلالم کنه قصدم خنده و شادی بود
مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمی کنه؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست. هوا خیلی سرد بود، ولی نمی خواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود! گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگر بگم، دعوام نمی کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه های مدرسه مون با دمپایی میاد؛ امروز سرما خورده بود؛ دیدم کلاه برای اون واجب تره.
من خیلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خیلى نگرانم.
سالها پیش ما در این زمینه كار كردیم، اقدام كردیم،
جمع كردیم كسانى را دُور هم بنشینند.
من میبینم كار درستى در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.
این خطرناك است. اسم فارسى را با خطّ لاتین مینویسند! خب چرا؟
چه كسى میخواهد از این استفاده كند؟
آن كسى كه زبانش فارسى است یا آن كسى كه زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتین!
روى كیف بچّه‌هاى دبستانى چه لزومى دارد كه یك تعبیر فرنگى نوشته بشود؟
روى اسباب بازى‌ها همین‌جور؛
من واقعاً حیرت میكنم. این جزو چیزهایى است كه شما خیلى درباره‌اش مسئولیّت دارید.
البتّه من مثالهایى در ذهن دارم براى این استعمال زبان فارسى كه نمیخواهم دیگر حالا آنها را عرض كنم؛
نام شركت، نام محصول، نام مغازه!
و از این قبیل همین‌طور مكرّر تعبیرات فرنگى و بخصوص انگلیسى؛
۱- چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي ، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر ، كچلت خواهند كرد ! البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون : استرس شديد ، سوء تغذيه ، كندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ رويسر و ... صورت مي گيرد ! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو ، جنس ريشه مو ، عوامل ارثي و ... متفاوت است ولي به هر حال به قول معروف : دير و زود داره ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!
یا بسم الله
مطمئنیددددددد تیمارستانو توصیف نکردید؟؟؟؟؟
تصور کنید یه لحظهههه
کندن مو به صورت لاخ لاخخخخخخخ:Narahat:
توی اون جور خونه ها باید یه روان پریشم دم دستی باشه:khandeh!:[/]
مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمی کنه؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست.
هوا خیلی سرد بود، ولی نمی خواست ما را توی خرج بیندازد.
دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود!
گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگر بگم، دعوام نمی کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟
گفت: یکی از بچه های مدرسه مون با دمپایی میاد؛ امروز سرما خورده بود؛ دیدم کلاه برای اون واجب تره.
حالا اگه ماها باشیم انقدر ادا اصول در میاریمممممممم
حتی اگه سردمون نباشهههههه
انقدر اذیت می کنیممممم واقعااا اینا لایق بودناااااا خوش به حالشون:Ghamgin::Ghamgin:[/]
[="]ای رفیق روزهای گرم و سرد[="]!![="] [="]سادگیهایم، به سویم باز گرد؛؛[="]
[="]یادش بخیر سادگی و یکرنگی کودکانه که هیچوقت برنمی گردد[="]....!
:nini::ok:
[="Times New Roman"][="Black"]توی این هوای سرد تنها موضوعی که میچسبه اینه بشینیم دست جمعی غیبت دایی حسن رو بکنیم تا سر و کله اش پیدا نشده..:khandeh!::khaneh::Gol::Gol:[/]
[="Times New Roman"][="Black"]بنده یکی از بزرگترین افتخاراتم توی زندگی
اینه که هیچ افتخاری کسب نکردم
و همیشه یه لکه ی ننگ روی پیشونیه خانواده ام بودم..[/]
[=arial, helvetica, sans-serif]ميرزاى تبريزى(قدس سره) از هر لحظه براى ذكر و ارتباط با پروردگار استفاده
[=arial, helvetica, sans-serif]كردند و دائم الذكر بودند. مجالس ايشان خالى از صحبت در مورد ديگران بود [=arial, helvetica, sans-serif]ايشان ابتدا كه سوار ماشين ميشدند، قرآن تلاوت مي كردند و بعد از فراغت از [=arial, helvetica, sans-serif]قرآن، مشغول ذكر ميشدند، و هيچ گاه وقت خود را به صحبت در موارد دنيا نمى [=arial, helvetica, sans-serif] گذراندند؛ حتى در ترددى كه بين شهر داشتند، از وقت خود جهت ارتباط معنوى و [=arial, helvetica, sans-serif] كسب اجر و ثواب بهره ميبردند و ديده نشد مرحوم ميرزا(قدس سره) در وقتى كه [=arial, helvetica, sans-serif]تردّد ميكند بى ذكر باشد. گاهى هم به اطرافيان تذكر ميدادند كه خدا را ياد كرده و [=arial, helvetica, sans-serif]توسل كنيد. اگر از ذكر فارغ مي شدند، قضايايى را ذكر ميكردند كه باعث تنبّه [=arial, helvetica, sans-serif]انسان ميشد. در كنار مرحوم ميرزا(ره) بودن خود يك درس بود. همه حركات و [=arial, helvetica, sans-serif]سكنات مرحوم ميرزا ایشان ارائه طريق بود، كسى كه ميخواست خود را بيابد و [=arial, helvetica, sans-serif]معنويت را لمس كند كافى بود لحظاتى در كنار آن فقيه راحل(قدس سره) باشد و [=arial, helvetica, sans-serif]همين امر موجب شده بود طلاّب جوان شيفته آن مرجع شوند و آرزو ميكردند و لو [=arial, helvetica, sans-serif] يك لحظه، در كنار آن استاد واقعى، سجاياى اخلاقى و كرامات انسانى بنشينند و از [=arial, helvetica, sans-serif] معنويات او استفاده كرده و نظاره گر صورت نورانى اش باشند.
[=arial, helvetica, sans-serif]خداوند متعال در توصيف علماء راستين فرموده است:«إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ
[=arial, helvetica, sans-serif] الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ» عالم به معناى واقعى كسى است كه در مسير تهذيب و تزكيه نفس، به مقاتله با اعوان شيطان پردازد.
کاربر مهمان خوش آمدید
حسنی رو که یادتونه
موی بلند ..ناخون دراز ..نه قلقلی نه فلفلی هیچکی باهاش رفیق نبود ؟؟
وقتی رفت ارایشگاه و یه ذره به قیافه اش سر و سامون داد باعث پیشرفتش شد
اینم یه نوع تغییر کوچیکه که تاثرات زیادی داره
[="Times New Roman"][="Black"] سیده رقیه;456620 نوشت: 
لطفا با این خانوم در نیفتید 
[/]
سلام استاد
گروه ویژه تجسس هنوز جنازه ی آخرین نفری که با ایشون در افتاد رو پیدا نکردن
از ما گفتن بود
تمام..
[=times new roman][=arial]و در پی من صیادها؛
[=times new roman][=arial]و فرا رویم دام ها؛
[=times new roman][=arial]یا ضامن آهو؛
[=times new roman][=arial]من یقین دارم دستان تو تنها سهم آهو نیست ...:Sham:
بازخوبه یه استاداینطوری دارین!ماهرترم دوسه تاعادی بودبرامون ازاین نمونه ها:Ghamgin::Moteajeb!:
فکر نکنم مصیبت هیشکدومتون مثه مصیبت کلاس ما باشه :ok:
دبیر نابغه میاد میگه دفعه بعدی باید همتون نمرتون از میانگین کلاس بالاتر باشه :Moteajeb!:
الان چند ساله هرچقدرم گروهی امتحان میدیم بازم بعضیا نمرشون از میانگین کمتر میشه :khandeh!:
:crying::crying:بحث کلاس پیشکششون من نمیدونم چرامن معدلم بالابوداستادابامن لج بودن بعضیا:Ghamgin:بازخداکمکم میکرددرساروپاس میشدم
الا بذکر الله تطمئن القلوب
یه موزیک ارامبخش میذارم
چند لحظه ای خودتون رو از دنیا دور کنید ...
حس کنید در یه فضای بیکران ارامش پر میزنید
ـــــــــ
ــــ
با دو حجم متفاوت :
[b]content[/b]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] پری دخت;456683 نوشت:
اللهم عجل لولی الفرج
سلام
جملتون به نظر دارای تناقض بود
معدلتون بالا بود اما پاس کردن درس ها؟
با هم جمع میشه عایا؟[/]
[="Tahoma"][="Black"] پری دخت;456683 نوشت:
dead man;456671 نوشت:
اصلا همه دل ها پر بود
منتظر یه اشاره بودن تا لب به گلایه باز کنن
بحث یه چیز دیگه بود
همین درس که میگید
اگه فقط روزی .1ساعت درس بخونید ...مطمئنن وضعتون از اینی که هست بهتر میشه[/]
وه ........... یه سااااااااااعت ؟؟؟؟؟؟؟ :Moteajeb!: چه خبره بابا رحم کنید ، اصن مگه میشه ؟ :Gig:
راستی موضوع چی چی بودش ؟؟؟؟ :khandeh!:
چراقابل جمع نباشه!معدل بالااعم ازپاس کردنه .:ok:
[="Tahoma"][="Black"] مهدی;456421 نوشت:
موضوع بحث همین هست که جناب مهدی فرمودند
روزی یه ساعت خیلی نیست
با همین تغییر های کوچیک اتفاق های بهتر تو زندگی رخ میده[/]
خواهر یه دفه بگو خودکشی کنین دیگه:jangjoo:
من و رقیه تا حرف کنکور نشه درس نمیخونیم:ok:
[=Century Gothic] ابوالفضل;456689 نوشت:
سلام آقا ابوالفضل
داشتم گوش میکردم ، پر زدم و پر زدم و پر زدم تا به یه نقطه اوجی رسیدم ، بعدش یه دفعه ای لپ تاپ شارژش تموم شد خاموش شد !!!
گند زد تو هر چی پرواز و پر زدن و نقطه اوج ، هیچی دیگه از همون بالا افتادم الان دو سه جای پرم شکسته ...
[="Century Gothic"][="Indigo"]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] یامین;456728 نوشت:
اللهم عجل لولک الفرج
سلام
بالا چی؟
دوستان شبکه اجتماعی تبیان صفحه دارید؟
راضی هستید؟[/]
سلام علیکم
اشکالی نداره !!
شکست رمز پیروزی هست ....
جهد کن بری اون بالا بالا ها لانه کنی و دیگه نیوفتی ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
[SPOILER]لطفا اول در زده و بعدا وارد شوید [SPOILER]بابا شکست رمز پیروزی هست چیه !!! الله اکبر!! خواستیم یه کار خیر کنیم شر شد :_loool:[/SPOILER][/SPOILER]
[="Century Gothic"][="Indigo"] رستگاران;456763 نوشت:
من ندارم ولی مطمئنا از اسک دین بهتر نیست ... :ok:[/]
منبع شکلکاhttp://babol2011.blogfa.com
[/SPOILER]
[/SPOILER]
ماجرای بعضی ازماها وامتحانات
درطول ترم[SPOILER]
وقتی پایان ترم فرامیرسه بازبه همین منوال......
تااینکه همه درسامیمونه شب امتحان[SPOILER]
شب امتحان ونوشیدنیاش[SPOILER]
[/SPOILER]
ووقتی که میام یه نیم ساعت بخوابم[SPOILER]
[/SPOILER]
ودرنهایت صبح سرجلسه[SPOILER]
[/SPOILER]
[="Tahoma"][="Indigo"]یکم خندل حلا با استاد حامی
برگرفته از نرم افزار نیش ها و نوش ها
[=B Mitra]
ایستگاه شادی [=B Mitra]شباهت ازدواج كردن و سربازي رفتن
آيا تا كنون با خود انديشيده ايد كه به چه دليل خدمت مقدس سربازي اجباريست ؟!
چرا از قديم و نديم گفته اند كه تا خدمت نروي مرد نمي شوي ؟!
چرا اكثر مردان موفق ، عامل اصلي اين موفقيت شان را ۲ سال خدمت سربازي ميدانند ؟!
چرا ۹/۹۹درصد خانواده هاي دختر دار حاضر نيستند به پسري كه هنوز خدمت نرفته دختر بدهند ؟!
و چرا اكثر پسرهايي كه قبل از سربازي رفتن زن ميگيرند در آينده با مشكلاتي مواجه مي شوند؟!
هدف از طرح اين سوالات ، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد!پاسخ تمام سوالات فوق در يك جمله خلاصه مي شود و آن اين است كه ( خدمت سربازي يك دوران آموزشي و تمريني است جهت آشنايي هر چه بيشتر و بهتر آقايان مجرد با زندگي زناشويي ! )بله ،درست شنيديد . شباهت هاي انكار ناپذير ميان خدمت سربازي و زندگي زناشويي آنقدر زياداست كه از ديرباز ، در اكثر كشور هاي دنيا خدمت سربازي اجباري را قرار دادند تاتمام افراد ذكور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشيد ! منظورم قبل ازمتاهل شدن بود ) براي ۲ سال طعم زندگي مشترك را بچشند تا در ۱۰۰ سال آينده ، زياداحساس رنج و عذاب نكنند!
[=B Mitra]شباهتهاي خدمت سربازي و زندگي زناشويي
۱- چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي ، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر ، كچلت خواهند كرد ! البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون : استرس شديد ، سوء تغذيه ، كندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ رويسر و ... صورت مي گيرد ! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو ، جنس ريشه مو ، عوامل ارثي و ... متفاوت است ولي به هر حال به قول معروف : دير و زود داره ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!
۲- شباهت بعدي در زمينه داشتن فرمانده و به عبارتي ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان و يا منزل مسكوني مشترك ( خانه بخت ) ، هر مردي يك فرمانبردار بي چون و چرا محسوب مي شود كه اگر طالب جان و سلامتي جسمي و روحيش مي باشد ، بايد تمام فرامين فرمانده و يا همسر خودرا بر روي تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطي ازدستورات فرمانده و همسر ، پاسخي جز گلوله، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازي ) وافتادن توي سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توي چرخ گوشت، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بيرون ، گشنگي و تشنگي كشيدن و ... ( در زندگي زناشويي ) نخواهد داشت!
۳- شباهت سوم در اين نكته اقتصادي خلاصه مي شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل ، ميزان پولي كه در آخر برج به دست او خواهد رسيد ، فقط به ميزاني است كه كفاف بر طرف كردن نيازهاي اساسي او را بدهد و چيزي جهت پس انداز كردن ويا خرج كردن در زمينه هايي غير از نيازهاي اساسي نخواهد ماند و در اين ميان، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بريزند ، فرقي به حال فرمانده ياهمسرش نخواهد كرد و بالطبع تاثيري در جهت افزايش مستمري آنان نخواهد داشت ، به عبارت بهتر، در هر دو جا يكي بايد كار كنه تا اون يكي حال كنه!
۴- از ديگرشباهتهاي موجود ميان اين دو قشر آسيب پذير جامعه ، شباهت در آرزو كردن است ! بدين معنا كه هر پسري پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگي در خانه پدري را مي‌فهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو ميكند كه اي كاش هنوز هم دركنار پدر و مادرش به‌سر مي‌برد و ايضا خودش را نيز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهاي شيرين را ندانسته است ! چرا كه در پادگان و خانه مشترك ديگر كسي غذاي مفت به او نمي‌دهد ، لباس‌هايش را نمي‌شويد و اتو نمي‌زند، كسي نازش را نمي‌كشد و ... وفقط خود اوست كه مسئول انجام تمام كارهاي شخصي‌اش و نيز كارهاي چند نفر ديگر ميباشد!
۵- ازديگر شباهت‌ها مي‌توان به اين نكته اشاره كرد كه اكثر سربازي رفته‌ها و اكثر مردان متاهل متفق القول هستند كه در اين ايام، هر روز به اندازه يكسال براي آنها مي‌گذرد و ثانيه ها حكم ساعت را پيدامي‌كنند كه به احتمال زياد دليل آن، مواردي مشابه موارد فوق مي باشد!
۶- و در نهايت اينكه چند ماه پس از آن‌كه كارت پايان خدمت يا قباله ازدواج را دريافت كرديد ، صداي خواندن اين شعر معروف درگوشتان خواهد پيچيد كه : ( گول خوردي آي گول خوردي ! )زيرا آن موقع است كه تازه دوزاريتان جا مي‌افتد كه با اين كارت و قباله نه كاري به آدم مي‌دهند و نه و اما ازدواج و نه خيلي از چيزهاي ديگر كه شما را به بهانه آنها در اين راه وارد كرده بودند ، پس متوجه خواهيد شد كه تنها مورد استفاده اي كه براي شما خواهند داشت اين است كه مي توانيد از آنها براي امانت دادن به كلوپ جهت كرايه فيلم استفاده نماييد!
[="Tahoma"][="DarkGreen"] آقا امیر;456769 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج
هر کدومشون مزیت هایی دارند
و ضعف هایی
مهدی جون اگر می تونید یکاری کنید ما بتونیم مطالب سایت رو تو پیجمون بگذاریم
خودتم اگر صفحه داری بهم پخ کن[/]
سلام علیکم
جناب مهدی خندل حلا یا خنده ی حلال!
حالا نمیدونم دقیقا جناب حامی تو چه حال و هوایی بودن این متن و نوشتن احتمالا حاج خانومشون یه حالی ازشون گرفتن.:khaneh:
اگه زن گرفتن سربازی رفتنه و انقد مصیبت پشت سرشه و آقایون زحمتشون میشه خدای نکرده ،دیگه 10 بار خواستگاری رفتن و واسطه فرستادن و زاغ سیاه چوب زدن طرف و تعقیب و گریز و
سرخ و سیاه و کبود و بنفش و نارنجی شدن و اوووووووووووووه همه ی ضایع بازی های همه ی پسرا واسه چیه؟!:Cheshmak:
زن گرفتن هم اجباری نیست مثل سربازی!
میتونید زن نگیرید و با خیال راحت بدون هیچ سرهنگی بالاسرتون زندگی کنید!:khandeh!:
نبینم دیگه ازین متنا تو کلبه!:read:
سربازی خیلیم خوبه. افتخار کنید برای کشورتون آمادگی نظامی پیدا میکنید.
همین
:khaneh:
مثل باور محال بودن کاری
کافی فکر محال بودنش رو رها کنید
سلام به همگی آقا من عاشق شاد کردن دل شیعه مولا علی (ع) هستم
1)
& -&&&&&
اگه گفتی اینا چی هستن ؟
زحمت نکش اونا خانواده اردک ها هستن
اونم توئی که تنهایی، جوجه اردک زشت !!!!
2)
( ' ' )
)(
)(
)(
)(
)(
کاری نداشتم فقط میخواستم کرم بریزم!
3) 5روش آدم شدن:
.........
........
.........
.........
........
کنجکاو نشو، تو آدم بشو نیستی!
4)
توآدم بیکاری هستی درصورتیکه
1.عضو فیسبوک باشی
2.موبایل داشته باشی
4.وقتتوواسه خوندن این مطلب تلف میکنی
5.نفهمیدی تواین مطلب شماره 3 وجودنداره؟؟
7.الان چک کردی ببینی شماره 3 هست یا نه؟
8.شماره 6 کجاست؟
9.الان داری لبخندمیزنی
10.شماره 1 کجاست؟
11.هه هه هه رفتی چک کنی ببینی شماره 1 هست!
حالا خداییش فکرنمیکنی آدم بیکاری هستی؟؟؟
5) مههههههههههه مهههههههههه مههههه
.
.
.
.
.
افرین همینجوری ادامه بده که یه بز حسابی بشی
به نیت پنج تن پنج تا گذاشتم
اگه بهت برخورد دیگه نخون یا به قول معلم دینی مون اگه ناراحت شدی پاشو برو بیرون :دی
شوخی کردم بچه ها اگه کسی ناراحت شد از مطالبم حلالم کنه قصدم خنده و شادی بود
بسم الله
شهدا چطور زندگی میکردن؟
مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمی کنه؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست.
هوا خیلی سرد بود، ولی نمی خواست ما را توی خرج بیندازد.
دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود!
گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگر بگم، دعوام نمی کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟
گفت: یکی از بچه های مدرسه مون با دمپایی میاد؛ امروز سرما خورده بود؛ دیدم کلاه برای اون واجب تره.
سالها پیش ما در این زمینه كار كردیم، اقدام كردیم،
جمع كردیم كسانى را دُور هم بنشینند.
من میبینم كار درستى در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.
این خطرناك است.
اسم فارسى را با خطّ لاتین مینویسند! خب چرا؟
چه كسى میخواهد از این استفاده كند؟
آن كسى كه زبانش فارسى است یا آن كسى كه زبانش خارجى است؟
اسم فارسى با حروف لاتین!
روى كیف بچّه‌هاى دبستانى چه لزومى دارد كه یك تعبیر فرنگى نوشته بشود؟
روى اسباب بازى‌ها همین‌جور؛
من واقعاً حیرت میكنم.
این جزو چیزهایى است كه شما خیلى درباره‌اش مسئولیّت دارید.
البتّه من مثالهایى در ذهن دارم براى این استعمال زبان فارسى كه نمیخواهم دیگر حالا آنها را عرض كنم؛
نام شركت، نام محصول، نام مغازه!
و از این قبیل همین‌طور مكرّر تعبیرات فرنگى و بخصوص انگلیسى؛
من از این احساس خطر میكنم!
[=Times New Roman]این دو عکس هم واسه اینکه با دل شاد بخوابید..:khandeh!::khandeh!::Gol:
[SPOILER]
بعد بگید مسعود پسر بدیه..:khandeh!:
[/SPOILER]
[SPOILER]
[/SPOILER]
[="Tahoma"][="Indigo"] مهر...;456716 نوشت:
من روزی 14 ساعت درس میخونم:ok:
:khandeh!::khandeh!:[/]
[="Tahoma"][="Indigo"] مهدی;456785 نوشت:
یا بسم الله
مطمئنیددددددد تیمارستانو توصیف نکردید؟؟؟؟؟
تصور کنید یه لحظهههه
کندن مو به صورت لاخ لاخخخخخخخ:Narahat:
توی اون جور خونه ها باید یه روان پریشم دم دستی باشه:khandeh!:[/]
[="Tahoma"][="Indigo"] ابوالفضل;456875 نوشت:
حالا اگه ماها باشیم انقدر ادا اصول در میاریمممممممم
حتی اگه سردمون نباشهههههه
انقدر اذیت می کنیممممم واقعااا اینا لایق بودناااااا خوش به حالشون:Ghamgin::Ghamgin:[/]
شــب بـخـیـــر
:Gol:
بعله حق دارید . بالاخره هر خانمی حق داره از کج سلیقگی شوهرش انتقاد کنه .
[="Times New Roman"][="Black"][h=2]توی این دنیا هیچ لذتی بالاتر از این نیست که یه بچه کوچولو بیاد دستاشو بگیره سمتت که یعنی بغلم کن..
[/h][/]
[="Tahoma"][="Indigo"]
سلام
عرض ادب و احترام
با توجه به تصویر شما امروز یه موضوع بدید
[="Century Gothic"][="Indigo"] مهدی;457047 نوشت:
من بدون توجه به تصویر یه موضوع بدم ؟!؟
خیلی دلم گرفته ...
موضوع درباره امام رضا (ع) و خاطرات سفر به مشهد و چیزهایی که مربوط به امام رضا (ع) هست !!![/]
سلام
1.برای اینکه مثل دوران کودکی دلتون شاد باشه چیکار میکنید؟
2.تا حالا شده دلتون برای بازی های کودکی پر بزنه؟
3.خاطره شیرینی از اب بازی دوران کودکی به یاد دارید؟
4.شیرینی دوران کودکی در چی بود؟
سلام
گاهي معصوميت كودكي رو غبطه مي خورم
ای خوشا آن عهد و دوران صفای کودکی
شادمان بودن میان کوچه های کودکی
کوچه های خاکی و خاک در کوی وفا
ای به قربان همان خاک وفای کودکی
کودکی بازیچه ای بیش از خیال من نبود
چون پرستو می پریدم در هوای کودکی
ریگ و شن ملموس پای کوچک من گشته بود
لمس می شد لحظه ها در زیر پای کودکی
کودکی دوران پرواز کبوترهای شوق
می پریدم شادمان تا انتهای کودکی
ای خوشا فواره ی رنگین کمان ذهن من
چتر آبی می شکوفد در فضای کودکی
[="]پا به پای کودکیهایم بیا؛؛[="]
[="]کفش هایت را به پا کن تا به تا؛؛[="]
[="]قاه قاه خنده ات را ساز کن؛؛[="]
[="]باز هم با خنده ات اعجاز کن؛؛[="]
[="]پا بکوب و لج کن و راضی نشو؛؛[="]
[="]با کسی جز عشق همبازی نشو؛؛[="]
[="]بچه های کوچه را هم کن خبر؛؛[="]
[="]عاقلی را یک شب از یادت ببر؛؛[="]
[="]خاله بازی کن به رسم کودکی؛؛[="]
[="]با همان چادر نماز پولکی؛؛[="]
[="]طعم چای و قوری گلدارمان؛؛[="]
[="]لحظه های ناب بی تکرارمان؛؛[="]
[="]مادری از جنس باران داشتیم،،[="]
[="]در کنارش خواب آسان داشتیم؛؛[="]
[="]یا پدر اسطوره ی دنیای ما؛؛[="]
[="]قهرمان باور زیبای ما؛؛[="]
[="]قصه های هرشب مادر بزرگ؛؛[="]
[="]ماجرای بزبزقندی و گرگ؛؛[="]
[="]غصه هر گز فرصت جولان نداشت؛؛[="]
[="]خنده های کودکی پایان نداشت؛؛[="]
[="]
[="]هرکسی رنگ خودش بی شیله بود؛؛[="]
[="]ثروت هر بچه قدری تیله بود؛؛[="]
[="]ای شریک نان و گردو پنیر[="]!![="]
[="]همکلاسی، باز دستم را بگیر[="]!![="]
[="]مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست؛؛[="]
[="]آن دل نازت برایم تنگ نیست؟؟[="]
[="]حال ما را از کسی پرسیده ای؟؟[="]
[="]مثل ما بال و پرت را چیده ای؟؟[="]
[="]حسرت پرواز داری در قفس؟؟[="]
[="]می کشی مشکل در این دنیا نفس؟؟[="]
[="]سادگی هایت برایت تنگ نیست؟؟[="]
[="]رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست؟؟[="]
[="]رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟؟[="]
[="]آسمان باورت مهتابی است؟؟[="]
[="]هر کجایی شعر باران را بخوان؛؛[="]
[="]ساده باش و باز هم کودک بمان؛؛[="]
[="]باز باران با ترانه ،گریه کن[="]!![="]
[="]کودکی تو،کودکانه گریه کن[="]!![="]
[="]ای رفیق روزهای گرم و سرد[="]!![="]
[="]سادگیهایم، به سویم باز گرد؛؛[="]
[="]یادش بخیر سادگی و یکرنگی کودکانه که هیچوقت برنمی گردد[="]....!
:nini::ok:
[="Times New Roman"][="Black"]توی این هوای سرد تنها موضوعی که میچسبه اینه بشینیم دست جمعی غیبت دایی حسن رو بکنیم تا سر و کله اش پیدا نشده..:khandeh!::khaneh::Gol::Gol:[/]
گاهی دوباره با کمال تعجب در عین بزرگی باز کودک میشوم :khandeh!:
من زیاد اهل بازی و اینا نبودم ... اما گاها اره
فکر کنم یه بار اب بازی کردم مریض شدم :Gig:
زمان کودکی شیرینیش این بود که فقط در زمان حال زندگی میکردیم
دغدغه فکری نداشتیم
سلام
نگران نباشید.اون آدم انتقاد پذیریه.
درضمن این عکسه یه نکته داشت که متاسفانه نگرفتید
:_loool:
اینو توی کلبه سبز هم گذاشتم؛فک کنم جالب باشه :
پسرم بیا پای تخته به چند تا سوال جواب بده
+ : بفرمایید بپرسید خانم معلم
- : جانداران به چند گروه تقسیم میشن ؟
+ : چهار گروه خانم معلم
- : به نظرم اشتباه جواب دادی ولی حالا بشمار ببینم
+ : گیاهان ، حیوانات ، انسانها و بچه ها
- : بچه ها مگه انسان نیستن ؟
+ : حق با شماست خانم معلم پس میشن سه گروه
- : خیلی خوب دوباره بشمار
+ : گیاهان ، حیوانات و بچه ها
- : پس انسانها چی شدن ؟
+ : اونایی که قلباشون پر از عشق و محبت بود تو گروه بچه ها موندن بقیه هم رفتن به گروه حیوانات خانم معلم ...
[="Times New Roman"][="Black"]بنده یکی از بزرگترین افتخاراتم توی زندگی
[/]
اینه که هیچ افتخاری کسب نکردم
و همیشه یه لکه ی ننگ روی پیشونیه خانواده ام بودم..
[=arial, helvetica, sans-serif]ميرزاى تبريزى(قدس سره) از هر لحظه براى ذكر و ارتباط با پروردگار استفاده
[=arial, helvetica, sans-serif]كردند و دائم الذكر بودند. مجالس ايشان خالى از صحبت در مورد ديگران بود
[=arial, helvetica, sans-serif]ايشان ابتدا كه سوار ماشين ميشدند، قرآن تلاوت مي كردند و بعد از فراغت از
[=arial, helvetica, sans-serif]قرآن، مشغول ذكر ميشدند، و هيچ گاه وقت خود را به صحبت در موارد دنيا نمى
[=arial, helvetica, sans-serif] گذراندند؛ حتى در ترددى كه بين شهر داشتند، از وقت خود جهت ارتباط معنوى و
[=arial, helvetica, sans-serif] كسب اجر و ثواب بهره ميبردند و ديده نشد مرحوم ميرزا(قدس سره) در وقتى كه
[=arial, helvetica, sans-serif]تردّد ميكند بى ذكر باشد. گاهى هم به اطرافيان تذكر ميدادند كه خدا را ياد كرده و
[=arial, helvetica, sans-serif]توسل كنيد. اگر از ذكر فارغ مي شدند، قضايايى را ذكر ميكردند كه باعث تنبّه
[=arial, helvetica, sans-serif]انسان ميشد. در كنار مرحوم ميرزا(ره) بودن خود يك درس بود. همه حركات و
[=arial, helvetica, sans-serif]سكنات مرحوم ميرزا ایشان ارائه طريق بود، كسى كه ميخواست خود را بيابد و
[=arial, helvetica, sans-serif]معنويت را لمس كند كافى بود لحظاتى در كنار آن فقيه راحل(قدس سره) باشد و
[=arial, helvetica, sans-serif]همين امر موجب شده بود طلاّب جوان شيفته آن مرجع شوند و آرزو ميكردند و لو
[=arial, helvetica, sans-serif] يك لحظه، در كنار آن استاد واقعى، سجاياى اخلاقى و كرامات انسانى بنشينند و از
[=arial, helvetica, sans-serif] معنويات او استفاده كرده و نظاره گر صورت نورانى اش باشند.
[=arial, helvetica, sans-serif]خداوند متعال در توصيف علماء راستين فرموده است:« إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ
[=arial, helvetica, sans-serif] الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ» عالم به معناى واقعى كسى است كه در مسير تهذيب و تزكيه نفس، به مقاتله با اعوان شيطان پردازد.
تو چه موقعیت هایی از زندگیت، حاضری دلتو بزنی به دریا؟؟؟
دوستای خوبم این فرشته های کوچولو رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
[="Tahoma"][="DarkGreen"] مهدی;457047 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله
فرزند بیشتر زندگی شاد تر:khandeh!:[/]