کلیپ های ویژه دفاع مقدس
تبهای اولیه
در تاریخ هشت ساله دفاع مقدس ملت ایران، مردمان جای جای این مرز پرگهر، لحظهای از دفاع از این آب و خاک کوتاهی نکردند و جان خود را در طبق اخلاص نهاده و عاشقانه و عارفانه، جان خویش را فدای این ملک و ملک کردند.
در میان همه این حماسهسازان هشت سال دفاع مقدس مردم قهرمان آذربایجان همچون دیگر ایرانیان، نقش بسیار پررنگی داشتند؛ نقشی ماندگار که همچون دیگر حماسهپرورهای آنان در تاریخ ایران، همچنان پر تلألو به یادگار مانده است.
از مهمترین برجستگیهای مردم آذربایجان، تداوم و استمرار حس شهادت و فداکاری است که سالها پس از گذشت دوران دفاع مقدس، هنوز در گوشت و خون این مردم دیده میشود.
در سالیان اخیر که پیکر شهدای گمنام وطن برای خاکسپاری به خاک گلگونه ایران انتقال داده میشود، بیش از هر زمان دیگری، میتوان تدوام و استمرار این حس خوب و دوست داشتنی فداکاری و عشق به وطن مردم آذربایجان را دید.
در کلیپی که به تازگی منتشر شده است، این عشق مادر آذری به فرزندان شهید گمنام این وطن به خوبی دیده میشود؛ جایی که این مادر دردمند آذری میگوید:
دور همه شهدا بگردم
جانم فدای بی کسی شما
من خواهر و مادر شما می شوم
نامم زهراست، ولی لیاقت آن را ندارم
قربانتان شوم، از ما قهر نکنید
شما رو پیش حضرت زهرا مهمان میفرستم
مهمانان خستهام آمدهاند
جانم فدای بی کسی شما
به نام خدا
با عرض سلام و درود
وتشکر از حضرتعالی
مرتبط با:
http://www.askdin.com/thread14138.html
و
http://www.askdin.com/thread15304.html
و
مادري که 23 سال است منتظر است تا فرزندش بيايد (7:13)
دانلود
http://www.askdin.com/post150169-136.html
موفق باشید
کلیپ زیبای میکس شده تا به خدا
همراه بانوای پس زمینه زیبا (مداحی سلحشور)
پرکشیدند سمت کرب و بلا....عاشقونه رفتند تا به خدا حالا تو این دیای غریبی ...دل خوشیمونه یاد شهدا
چفیه و سربند و گرمی لبخند و نیمه شب سنگر.....
حتما دانلود کنید خیلی زیباست
[FLV]http://www.askdin.com/attachments/27489d1382724278-2159edec712ef3331affcaf4dd5a5cfc713458.mp4[/FLV]
یک مار در شکار و ساخت فيلمي مستند به کمک فيلمبردار آن ميآيد.
من که نتونستم فیلم و دانلود کنم ولی
ایا مار واقعا عقل و هوش داره ؟:Gig:
از کجا معلومه که برای احترام رزمندگان ایستاده؟:ok:
سلام
اتفاقا من این رو قبول دارم که در جنگ نتنها موجودات بلکه دیگر چیزها هم به رزمنده ها کمک کردن
اول که موجودات درک دارند و میفهمند ولی ما زبان اونها رو نمی فهمیم مثل داستان هایی که حیوانات به معصومین پناه می بردند یا به آنان احترام می کردند
و گذشته از امداد های غیبی در جنگ (مثل کمک ملائک در عملیات آزاد سازی مجنون که قابل اثبات هست) حتی ماه و باد هم به بچه ها تو جبهه کمک می کردند مثلا یک شبی رزمنده ای می بیند که شهید همت به آسمان خیره شده و گریه میکنه ازش که میپرسن میگه دقت ببین باد یاور بچه های ماست اونجایی که لازم هست بچه ها نور داشته باشن ماه از پشت ابر بیرون میاد و اونجا که لازم هست مخفی بشن، ماه میره پشت ابر یا این که خیلی اوقات خمپاره ها و گلوله ها مامور میشدند به شهادت یک رزمنده.یکی از شیمیایی ها میگه شهیدی مارو دور هم جمع میکرد و چایی درست میکرد و میخندید و میگفت بچه ها قدر این لحظات دور هم بودن رو بدونید خدا شاهد بود که بعد از حدود یک ماه یک خمپاره سرگردان دقیق برخورد میکنه به مقر اونها و فقط هم ترکش میخوره به اون شهید بامحبت که وسط نشسته بود و این طور بود که شهدا واقعا کمک و حضور خداوندمتعال را در جبهه ها دیدند.
یاعلی:Gol:
محمد جعفریمنش متولد ۱۳۴۰ است. او در ابتدای جوانی وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میشود و وقتی جنگ تحمیلی آغاز میشود مانند دیگر رزمندگان اسلام دلیرانه در میدان حاضر میشود. خودش میگوید: "بسیجیوار به جبهه رفتم"
خانهاش توی یکی از محلههای قدیمی شهر ورامین است. خانهای که اگرچه غم بیماری پدر را با خود به همراه دارد اما به رنگ مقاومت و ایستادگی است. محمد جعفریمنش متولد 1340 است. او در ابتدای جوانی وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میشود و وقتی جنگ تحمیلی آغاز میشود مانند دیگر رزمندگان اسلام دلیرانه در میدان حاضر میشود. خودش میگوید: "بسیجیوار به جبهه رفتم".
او بعد از جنگ توانست تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در رشته فقه و حقوق ادامه دهد. محمد جعفریمنش حالا نمیتواند راه برود و حتی بهخاطر مشکلات متعدد جسمانی هیچ بیمارستانی حاضر نمیشود برای پروتز چشم او را جراحی کند. و بیش از 7 سال است که دیالیز میشود. چندیست عوارض ناشی از دیالیز به سراغش آمده و بر دردهایش افزوده است. اما دلیرانه با همه مشکلات میجنگد و در این سی سال مجروحیتش مقاومت را در شکل دیگری به تصویر کشیده است. گزارش ویدئویی از یک روز دیالیز جانباز جعفری منش با عنوان "از والفجر4 تا 30 سال مقاومت":