۩ اشعار و پیامک های قرآنی (در شان و عظمت قرآن) ۩
تبهای اولیه
[="blue"]قرآن کلام ایزد و پیغام سرمد است / قرآن نشان دهنده هر نیک و هر بد است
هر جا که هست نور هدایت یقین بدان / در سایه محمد و آل محمد(ص) است
[="purple"] حبیب الله چایچیان (متخلص به حسان )[/][/]
[="darkgreen"]کلام خداوند(سوره مزمل آیه 20)
[="darkolivegreen"]فاقرءُو اما تَیسَّرَ مِنَ القُرآن . [/]
[="magenta"]تر جمه : [/]
پس هرچه برایتان میسر و آسان است قرآن بخوانید.[/]
[="blue"]دارد چه بلایی سرمان می آید؟!
کی قسمت خوب داستان می آید؟
قرآن خدا سوخته اما دارد ...
بوی دل صاحب الزمان (عج) می آید[/]
[="purple"]کلام رسول خدا:
اَشرافُ اُمََّتی حَمَلَهُ القرآنِ واَصحابُ اللَّیلِ.
[="blue"]ترجمه : [/]
بزرگان امت من حاملان قرآن و شب زنده دارانند.
(میزان الحکمه ج8 ص78)[/]
[="Blue"]منم قرآن ، كتاب عشق و دانش و تقوى
به حكم آیت عدلم ، ستم گر را كنم رسوا
منم در هر زمان مستضعفان را بهترین سنگر
منم كوبنده بنیاد هر طاغوت عصیان گر[/]
[="blue"]کلام امام علی (ع) به امام حسن مجتبی(ع):
یا بنی .... اَن اَبتَدِئَکَ بِتَعلیمِ کِتابِ اللهِ عَزوَ جَلّ .
[="magenta"]فرزندم در آغاز تربیت تو بر آن شدم که قرآن را به تو بیاموزم .[/]
(نهج البلاغه،نامه31 ، فراز 14 )[/]
[="indigo"]عجب نور و صفایی داره قرآن
عجب بانگ رسایی داره قرآن
مسلمانان چرا قران نخونید
به هر دردی دوایی داره قرآن
اگر افسرده حالی ای دل من
به زنگارت جلایی داره قرآن
[="magenta"]حجت الله کــــریمیان[/] [/]
[="blue"][="purple"]سخن امام خمینی (ره) به فرزندش جناب حجه الاسلام سید احمد خمینی(ره)[/]
[="darkgreen"]در باره اهمیت قرآن و قرائت آن [/]
فرزندم : با قرآن این کتاب بزرگ معرفت آشنا شو اگرچه با قرائت آن ، و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است.
آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب ، محبوب است. اگرچه عاشق و محب مفاد آنرا نداند . و با این انگیزه حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد ما اگر در تمام لحظات عمر شکرانه اینکه قرآن کتاب ماست به سجده برویم از عهده بر نیامده ایم.
(صحیفه نور ج16 صفحه 211)[/]
[="darkgreen"]سخن مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی :
( در باره قرآن و قاری قرآن در مسابقات بیت المللی قرآن )
رسالت ما این است که حجابهای افکنده بر چهره قرآن را کنار زده و آن را از انزوا و غربت خارج سازیم از هنر قاری این است که هرچه معانی قرآن را در ذهن مستمع مجسم کند.[/]
[="purple"]آلبرت انیشتین فیزیکدان :
قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزندهدایت می کند
(قرآن از دیدگاه 114دانشمند جهان مولف علی قلی ص16-کتاب راه تکامل ج6 ص53)[/]
[="purple"]بخوان آیات بس زیبای قرآن
کلام نغز و روح افزای قرآن
سحر گاهان تلاوت کن به اخلاص
سپس اندیشه در معنای قرآن
بخوان این معجزه وانگر بیاندیش
همین بس شاهد گویای قرآن
شفای آنچه درداست و مصائب
بجوی از مکتب والای قرآن
هدایت آفرین است و سعادت
اطاعت گر کنی فتوای قرآن
همی براهل عصیان و منافق
زیان آرد شگفتیهای قرآن
بلی آثار ذات کبریایی
نمودار است درهرجای قرآن
نگنجد فهم اسرارش به افکار
که بی پایان بود دریای قرآن
بخوان تامی توانی علم تفسیر
ولی کوشش نما اجرای قرآن
خدایا رحمتی فرما به ‹‹ ذوقی ››
شود جوینده و دانای قرآن[/]
قرآن به نیزه بود علی گفت ای جهان
قرآن ناطق است کنون در حضورتان
این برگهای مصحف قرآن که بر نی است
در جان من نشانده خداوند آسمان
قرآن منم که آیه تطهیر با من است
قرآن علی است سوره کوثر عدیل آن
در پلک های من شب «والیل» روز شد
«والشمس» از نگاه پر از نور من عیان
تکرار آیههای «هم الغالبون» منم
«یا ایها الذین» گرفتار در زمان
قرآن ناطق است علی تا همیشه ها
قرآن کاغذی است که بر نیزهها روان
آیات نور در تب آن سینه مانده است
نازل شده است حضرت باری به قلبمان
«فاصبرعلی... »تمام سخنهای پوچ و پست
«سبّح بحمد ربِ» خداوند لا مکان
«وَأمُر» به عشق پاک خداوند «و اصطبر »
عبرت بگیر از شب تاریک کافران
قرآن هدایت است به آن سوی« من یشاء»
پرواز می دهد دل و دین را به کهکشان
آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است توامان
قرآن و عترت است دو بال نبی حق
آتش فتاده است دوباره به جان آن
نی زار خاندان علی عین مصحف است
آتش زدند باز بر این حجم نی ستان
تاریخ هم گواه بزرگی است بعد از این
می سوخت مصحف دل مولای عاشقان
زهرا مگر که سوره کوثر نبود؟ بود؟
زهرا مگر نبود شب قدر این جهان؟
زهرا مگر مباهله کفر و دین نبود؟
زهرا مگر که کیست ؟ همان سید زنان
آتش به آیه های وجودش چرا زدند ؟
چون میوزید عطر خوش سورهها از آن
تاریخ گفته است که ای خیل مومنان
قرآن چراغ روشن هر روزهایتان
«دی شیخ گرد شهر همی گشت با چراغ
کز دیو و دد ملولم و انسان...» بمان بمان
وقتی چراغ روشن ما مصحف علی است
وقتی جهان به نور علی هست روشنان
راه درست راه نگاه پیمبر است
حیدر دراین مقام، نبی را نگاهبان
در آتش وجود علی کربلا گداخت
خون حسین شد سپر جان خاکیان
تا دامن سه ساله او در عطش نسوخت
کی می رسد برای ابد کس به دادمان
آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است بی امان
ما زخم خوردگان دل از دست دادهایم
آتش شده است بهر دل ما چو گلسِتان
حالا هزار و چهار صد و چند آتش است
این آتشی که باز رسید از گذشتگان
قرآن درون سینه ما خانه کرده است
آتش بیاورید و بسوزید قلبمان
در سوختن مرام مسلمانیام هنوز
بوی خلیل میدهد این قصه را بخوان
آتش بیاورید که آتش فشان شوم
یک سیل پر گداز ز قلبم شود روان
قرآن نسوخته است و نمیسوزد و هنوز
بانگ « لَهم عذابُ الیم» است بانگمان
اللهُ نور... نورِسموات بر زمین
قرآن کتاب آینه ی نور عاشقان
مصباح در زُجاجه ای از نور و نار هست
قرآن چراغ روشن خورشید پاسبان
لا شرق و غرب، کوکبِ دُرّی است این درخت
طوری است در تجلی شبهای بی شبان
در خانهای که نور هدایت وزیده است
باید گرفت آتش عشق تو در میان
خون می چکد زناخن دجّاله های قرن
تا آنکه در محاصره گیرند انس و جان
قرآن برای مردم جغرافیای خاک
یک پنجره است رو به فراخی آسمان
این پنجره گشوده شود مست میکند
جان تمام خسته دلان را در این زمان
آتش بهانهای است که خاکسترش کنند
غافل از اینکه هُرم عطش میشود عیان
«آتش بگیرتا که بدانی چه می کشم»
در قرن قحط سالی و نامردی جهان
شعر علیرضا قزوه در محکومیت رفتار کشیش آمریکایی با قرآن؛
به کشیشی که خود سوزی کرد در فلوریدا...
اگر خدا بخواهد
ابرهه میسوزد در فلوریدا
و آب میپاشد بر سر آتش
حالا از ونکور تا کشمیر
مردم به خیابان ریختهاند
کشیش بیکششی بودی
آقای جونز!
بدان خیال که سوزد کتاب در آتش
دوباره ابرههای ریخت آب در آتش
کشیش بیکششی بودی که فکر میکردی
آفتاب را میتوان سوزاند
و ذرهبین گرفتی
تا پشت دست خورشید را بسوزانی
خیال کردی قرآن پاک سوختنیست
خیال کردی اگر آفتاب در آتش...
کشیش بیکششی بودی که کبریت کشیدی بر خودت
الا برادر شیخ النجد
کشیش بیکشش! از کوشش تو و ابلیس
تو را نصیب چه شد؟ جز عذاب در آتش
همراه ریش و ریشهی تو
سبیل خندهدار تو هم سوخت
چرا که:
چراغ از آن خدا بود و پف از آن تو،
شد
دعای سوختگان مستجاب در آتش
پیش از تو نیز
برادران حاتم طائی
رفتند و
پاشیدند و
دود شدند
درون چشمهی زمزم چه میکنی استاد!
بهوش باش نپاشی شراب در آتش
کشیش بیکششی هستی
رانده از کلیسا و
مانده از معبد
کتاب کفر به کف داری این نه انجیل است
برو به دشمنی این کتاب در آتش
حمالة الحطب شدهای آقای جونز!
میبینی چه راحت شاعران سبیل تو را دود میدهند
تنها در کتاب رکوردها
احمقترین شدی
تنها دنیا به تو خندید
و شاعری سرود:
نصیب نیست تو را جز همین که هیمه شوی
تو کم ز هیزم خشکی، بخواب در آتش!
بخواب آقای جونز!
پماد سوختگی فردا
از تلآویو خواهد رسید!
شعر علیمحمد مودب درباره قرآنسوزی در آمریکا
خسرو آن فریفته
-شاهپور شاهپور شاهپور شاهپور شاهپور شاه...!-
نامه رسول را که پاره کرد
پشت کاخهای تیسفون شکست
جامهای به قامت قرون درید!
تا چه چاره میکنید؟
آی بندگان برده ای سیاه!
هش که نامه خدای را پاره میکنید!
بیشتر ز هر که تاکنون، شکست میخورید
هش که از درون شکست میخورید!
شعر درباره ی هتک حرمت قرآن کریم شاعر ولایی احمد زارع شیرازی
آه امشب بر دلم داغی فراوان کرده اند
جسم و جان و هستی ام را درب و داغان کرده اند
آتشی افتاده بر جانم که داغش ماندنی است
کوره ای سوزنده را در جان بریان کرده اند
نامسلمانان، که نَه، کفّارِ از حق بی خبر
از خدا برگشته و شمشیر عریان کرده اند
آن توابیّون و شیطان مغزهای دون صفت
هتک حرمت از کلام وحی، قرآن کرده اند
بر کتاب قدسی و قرآن کتاب رهنمای
آتش افکندند و کسب ثروت و نان کرده اند
آن کشیش تندرو، آنان که با او هم رَهند
ریشه ی خود را زدند و ترک ایمان کرده اند
آتش خشم همه ادیان چنین افروختند
نِی فقط توهین به اقشار مسلمان کرده اند
دیر نبوَد لحظه ی برچیدن طومارشان
با همین توفان که برپا آن لعینان کرده اند
مردم دنیا علیه این عمل شوریده اند
با مسلمانان همه اعلام پیمان کرده اند
آن سرانِ مشرک بی مایه ی کاخ سیَه
از چه ساکت مانده اند و چهره پنهان کرده اند
سر به زیر برف مثل کبکِ حیوان می کنند
دید خود را کور و خود را گوی میدان کرده اند
گرچه با ظاهر فریبی زاین عمل ناراضی اند
لیک در باطن حمایت هم فراوان کرده اند
مردمِ دنیا بدانند و بفهمند این خبر
مسلمین حفظ متانت با دل و جان کرده اند
لیک این اتمام حجّت بر تمام دشمنان
بر همان هایی که دنیا را پریشان کرده اند
منتظر باشند، خیلی زود نادم می شوند
مسلمین این بار عزم محو آنان کرده اند
گوش بر حکم ولی امرشان هستند و نیز
با دل و جان گوش بر احکام ایشان کرده اند
بلکه با حکم جهاد مقتدای مسلمین
خویش را آماده بر این عهد و پیمان کرده اند
ای ولی امر، مولا ای مراد مسلمین
اهل دنیا درکِ ایمان مریدان کرده اند
پس بفرما حکم را آماده ی جان دادنیم
پیروانت ترک جان بر خویش آسان کرده اند
دردِ این قرآن در آتش سوختن را مسلمین
با قصاص جان آن اشرار درمان کرده اند.
اشعار مربوط به واقعه اسفناک قرآن سوزی
رباعی از "محمدحسین انصارینژاد" شاعر و روحانی اهل جنوب
شب سیرتی یهود را خوب ببین
عشق است هزار بار مصلوب ببین
موعود تمام سورهها قرآن را
یکباره ورق ورق لگدکوب ببین
***
در همهمه بود رقص شیطان به زمین
با قهقهه بر وحشت انسان به زمین
جبریل سیاهپوش آنجا میخواند:
ای وای! ورق پاره قرآن به زمین
شعری از "امیر عاملی" شاعر و خوشنویس متعهد کشورمان که به همراه مقدمه ای از او
«لعنت بر کسانی که با بی حرمتی به ولی، نایب امام زمان سیدعلی بنای توهین به کتاب مقدس نبی را گذاشتند؛ فتنهگران هشتاد و هشت. زندهباد قرآن.»
تو کشیدهای به آتش، دل عاشقان نه قرآن
ز چنین سیاهکاری، شده رو سفید شیطان
بخدا مسیحیان هم ز چنین جفا ملولند
ز چنین جفا که کردی، توی بیحیا به فرقان
چه غم اینکه آتش تو، بکشد به مصحف حق
به خدا به حق قرآن، که شده است عصر ایمان
تو چه میکشی به آتش، کلمات دین و دل را؟
که خداست صاحب آن و خودش بر آن نگهبان
نه به کاغذ و نه دفتر که کتاب آسمانی
شده حک به جان عاشق، شده حک به قلب انسان
تو پلید و رو سیاهی، که کنی چنین گناهی
که چنان تو گاهگاهی، بکنندمان پریشان
ز چنین سیاه کاری، تو جهان به خشم آری
همهی جهان بماند، چه کنی به خشم ایران؟
برو ای حرامزاده، ز کف آبرو نهاده
همه تف کنند بر تو، ز مسیحی و مسلمان
سروده ای "عبدالمجید فرائی" شاعر اهل شهرری
شیطان بزرگ، کینه به اسلام عیان کرد
با جنگ صلیبی، هدف خویش بیان کرد
از حقد و حسد پر شد و لبریز حقارت
و الله فزون تر ز همه خویش عیان کرد
در ظلمت افکار پلیدش، ز شرارت
طراحی یک نقشه، ز بعد از رمضان کرد
آیات گرانقدر خداوند، زد آتش
خون بر دل مرد و زن عالم همگان کرد
قرآن که ز عیسی و ز موسی بسراید
خورشید صفت، کفر جهان را نگران کرد
حکام زر و زور در این حادثه تلخ
زد ریشه خود آتش و کبریت نهان کرد
اسلام ستیزان سیه روی جهانی
بازیچه صهیون شد و یک خبط کلان کرد
از ارزش قرآن نشود کم، به چنین کار
این فتنه برآشفته همه پیر و جوان کرد
با صاحب قرآن، که خداوند جهان است
طراحی هر فتنه نو را نتوان کرد
درماندگی کفر، ایان است، ببینید
در حلقه جان کندن خود یک جولان کرد
نوری که خدایی است، که خاموش نگردد
خفاش پر و بال تکان داد و گمان کرد
افتاده به گرداب بلا یانکی و صهیون
خود کرد گرفتار و اسیر و خلجان کرد
قلب همگان سوخت چون از این غم
باید که شکایت به ولی عصر و زمان کرد
شعر از "راضیه رجایی" با مطلع «این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟»
این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟
وَ نُنَزَّلُ مِنَ القُرانِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمةٌ للمُؤمِنینَ وَ لا یزیدُ الظّالِمینَ الاّ خَساراً
یحیای پیغمبر را که سر برید!؟
وجود نازنین رحمِة للعالمین را چه کسی آزرد!
فرق علی را کدام دست پلید شکافت!
حسین جگر گوشه رسول الله را کدام حرامزاده لب تشنه شهید کرد!
هشت سال جنگ را بر ما چه کسی تحمیل کرد!
افغانستان و پاکستان و عراق و لبنان و فلسطین و یمن و... را کدامین سایه شوم عجین با خاک و خون کرد!
آیا جز همانها که بیشرمانه و وقیحانه کلام پروردگار را در آتش سوزاندند!
و البته آتش به ریشه خود زدند که:
إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ ذُو انتِقامٍ.
اما
اما
اما
*خدا کند ما ناخواسته آیات قرآن را به آتش نکشیم
آتش زدند امروز قرآن خدا را
هر روز ما سوزاندهایم این آیهها را
این دشمنی از سمت شیطان کی عجیب است؟
اما ببخشد لطف حق ای کاش ما را
بر دوشمان سنگینی حق یتیمان
خوردیم گستاخانه اموال ربا را
ما آیه جلباب را بسیار خواندیم
گم کرد اما شهرمان حجب و حیا را
در خود فرو رفتیم، از خویشان بریدیم
مهمان خود کردیم بغض و کینهها را
چندان گنه کردیم اما توبه هرگز
بردیم بالا دستهای ادعا را
آه ای مسلمان، ای مسلمان، ای مسلمان
از روی آیات خدا بردار پا را!
[=Times New Roman][=Microsoft Sans Serif] 1-شیطان بر آنان مسلط نمی شود
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] [=Times New Roman] إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ [=Times New Roman]
[=Times New Roman] (سوره مبارکه اسراء آیه 65)
[=Times New Roman] امّا(بدان)تو هرگز سلطه اى بربندگان من،نخواهى یافت (وآنها به دام تو گرفتار نمى شوند)!
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] [=Microsoft Sans Serif]2- هیچگاه از رحمت خدا مأیوس و ناامید نمی شوند.
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman] قُلْ يا عِبَادِي الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
[=Times New Roman] (سوره مبارکه زمر آیه 53)
[=Times New Roman] بگو: «اي بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد
[=Times New Roman]
گفتم: خستهام
گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است… یک اشاره کنی تمامه!
گفتم: “انا عبدک الضعیف الذلیل…” اصلا چطور دلت میاد؟
گفتم: دلم گرفته
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله
گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم؛
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش میشد به تو نزدیک بشوم
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی
گفتم: با این همه گناه… آخر چه کاری میتوانم بکنم؟
گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟
گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم! … توبه میکنم
ناخواسته گفتم: “الهی و ربی من لی غیرک” ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟
گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد
گفتم: غیر از تو کسی را ندارم
با خودم گفتم:
بارخدایا! چنان کن که قرآن طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده پیش روی ما بگشاید تا عجایب قرآن و مثلها و قصه های هشدار دهنده آن که کوه های سخت از تحمل آن ناتوانند به دلهای ما راه یابد.
امام زین العابدین حضرت سجاد علیه السلام
صحیفه سجادیه، دعای چهل و دوم
******
برای خانواده خود بهره ای از قرآن قرار دهید تا برای خانواده گشایش حاصل شود، خیر فراوان گردد و اهل خانه در برکت و فزونی باشند.
امام هشتم، امام رضا (ع)
المحجه البیضاء، ج2، ص220
قطعاً ما شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و نفوس و فرزندان میازماییم و تو ای پیامبر! به شکیبایان نوید ده.
وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْ ئَمْوَ َلِ وَ الاْ ئَنفُسِ وَ الثَّمَرَ َتِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِینَ
آیه ۱۵۵ سوره بقره
برای درخواست از خداوند قرآن را واسطه قرار دهید... زیرا قرآن محبوب ترین وسیله جلب رضایت خداوند است.
امام علی (ع) – نهج البلاغه
این عشق هزار و یک معما دارد
این لوح به آسمان بلندا دارد
افسوس که ما نمی دانیم افسوس
تنها همیشه در طاقچه ها جا دارد
یک حرف و صادقانه باید گفت
قرآن چه غربتی میان ما دارد
[/B]
[=Microsoft Sans Serif]توحید نظری:
شناخت خدا با استفاده از نیروی فکر
[=Times New Roman]
أَوَلَمْ یتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ
(سوره مبارکه روم آیه8)
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!
[=Times New Roman]
[/CENTER]
منم سرچشمة ايمان، منم برنامة انسان
سرود عشق و امّيدم فروغ پاك توحيدم
زدودم تيرگيها را، به هر قلبي كه تابيدم
من قرآن، بهارِ خرّمِ گُلهاي پاينده
منم سرچشمة فيّاض و بيپايان و زاينده
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
منم نورافكن رحمت، زسوي آفريننده
منم روشنگر بگذشته و اكنون و آينده
به ظالم آتش خشمم، به عادل بارش جودم
به كام مؤمنان نوشم، به چشم كافران دودم
منم قرآن، نم درمان هر درد و پريشاني
منم سر مشقِ هر خير و صفات نيكِ انساني
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
رود از آبشار عرش رحمان تا شدم نازل
بشُسْتم تيرگي از جان، بِبُردَم گردِ غم از دل
با يك دموكراسي تماشا كن، گلستان محمد را
نگر در آيههاي من، جمال آل احمد را
فرق دشمن بيدين، من آن شمشير خونبارم
منم قرآن، كه ياري چون حسين بن علي دارم
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
بود هر آيهايم، رمزي زلطف و رحمت داور
به ايمان و عمل باشد، مسلمان از همه برتر
منم قرآن، كتاب عشق و دانش و تقوي
به حكم آيتِ عدلم، ستمگر را كنم رسوا
منم در هر زمان، مستضعفان را بهترين سنگر
منم كوبندة بنياد هر طاغوت عصيانگر
به پا خيز اي مسلمان، پرچم توحيد برپا كن
زوحدت قدرت ايمان، عيان بر اهل دنيا كن
سکوتی که با فکر نکردن به مشغله های دنیوی بدست میاد، فرض كن الان مرديم و از اين دنيا رفتيم، بدون ِخوندن ِحتى يك بار معنى تمام سخنان خدا (قرآن) در تمام عمر، یعنی حتی "یک بار"، بيا قبل از اينكه دير بشه، حداقل يك دور سخنان خدا رو بخونيم ببينيم چى گفته روزى يك صفحه فقط "معنى" قرآن باور كن سخت نيست مطمئن باش ضرر نميكنى[/][/]
كلام نغز و روح افزاي قرآن
سحرگاهان تلاوت كن به اخلاص
سپس انديشه در معناي قرآن
بخوان اين معجزه وآنگه بينديش
همين بس شاهد گوياي قرآن
شفاي آنچه درد است و مصائب
بجوي از مكتب والاي قرآن
هدايت آفرين است و سعادت
اطاعت گر كني فتواي قرآن
همي بر اهل عصيان و منافق
زيان آرد شگفتي هاي قرآن
بلي ، آثارذات كبريائي
نمودار است در هر جاي قرآن
نگنجد فهم اسرارش به افكار
كه بي پايان بود درياي قرآن
بخوان تا مي تواني علم تفسير
ولي كوشش نما اجراي قرآن
خدايا رحمتي فرما به "ذوقي "
شود جوينده و داناي قرآن
صفا بخش دل و جان است قرآن
گلي از گلشن فيض الهي
نه تنها گل ، گلستان است قرآن
هر سوره آن طنين عشق است و بهار
هر جا قسم زمين و ليل است و نهار
راهي است فراسوي بشر تا به خدا
قرآن كه آرامش روح است و قرار
هر قطره كز آسمان چكيد باران شده است
هر رود به نام او خروشان شده است
هر آيه سبز و روشنش را خواندم
روحم چه عجيب عجين قرآن شده بود
اي نور و كتاب آسماني، قرآن
اي روح و فروغ زندگاني، قرآن
خواندم ز تو اين بهار را از توحيد
اي هر چه كران ز بيكراني، قرآن
مهديه بصيري
نسیم کوی جـــانــــــــــان است قرآن
شمیم عطر رحمان است قرآن
بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت
چو خورشید فروزان است قرآن
به گلزارش ، خـــــزان راهــــی نـــدارد
بهاران در بهاران است قرآن
صفای بوســـتـان آســــــــــمانـی است
شکوه باغ رضوان است قرآن
رهـــــــــاند آدمــــــی را ،از جهـــــــــالت
فروغ علم و ایمان است قرآن
طـــــــراوت بخــــش روح مؤمنیــن است
به جسم عارفان ، جان است قرآن
به صدق و راستـــــی همتـــــــــــا ندارد
رفیق نیک پیمان است قرآن
نهان در سیــــــنه او ، سٌر عشـق است
کلید گنج عرفان است قرآن
بود معــــجز ، رســـول هاشــــــــــمی را
که در شأنش ثناخوان است قرآن
طبـــــیب درد های بـــــــی دوا اوســـــت
به جان خسته درمان است قرآن
تسـلی بخش دلــــــهای غمین است
چراغ شام حرمان است قرآن
خلــــــــل کـــــــی ره برد بر ساحت او ؟
بنائی سخت بنیان است قرآن
در آن سامان که سامان نیست کس را
پناه هر مسلمان است قرآن