پاسخ این مسیحی رو بدین!
تبهای اولیه
با سلام
دوستان یکی از مسیحیان افراطی یک جایی همچین پستی زده...
لطفا در صورت امکان یک پاسخ منطقی به من بدین تا به اون فرد بگم...
با تشکر از شما
پست اون به شرح زیر هست:
تسلیم یا انتخاب ؟
«...پس امروز برای خود انتخاب کنید چه کسی را عبادت خواهید نمود، خواه خدایانی را که پدران شما که آن طرف نهر بودند عبادت نمودند، خواه خدایان آموریان که شما در زمین ایشان ساکنید. و اما من و خانوادۀ من یهوه را عبادت خواهیم نمود.» (یوشع باب ۲۴ آیه ۱۵)
آیاتی که پیش رو داریم کلام «یوشع» است که پس از مرگ موسی رهبری قوم خداوند به وی واگذار شد. تحت رهبری او قوم اسرائیل سرزمین کنعان را به تسخیر درآورد. یوشع در انتهای دورۀ حیاتش تمام قوم را به حضور خداوند جمع کرده و پس از مخاطب ساختن ایشان و یادآوری حوادث گذشته و کمکهای خداوند، با جملات فوق آنها را به چالش میخواند. او قوم را دعوت به انتخاب میکند؛ بین خدایانی که پدرانشان پرستیدند، خدایانی که همسایگان اطرافشان می پرستیدند و یهوه: خدای حقیقی.
ارادۀ خداوند این است که ما او را بطور آگاهانه برگزیده و پیروی نمائیم. زیرا او ما را موجوداتی عقلانی آفریده و به ما قدر تشخیص و انتخاب داده است. هرچند ما نقشی در انتخاب خانواده، محل تولد و یا رنگ پوستمان نداریم اما میتوانیم همسر آینده، دوستان، محل زندگی، کار و تحصیل خود را برگزینیم. شکی نیست که در مورد دین و ایمان نیز خداوند به ما حق انتخاب داده است زیرا باها و بارها در کلامش ما را بسوی خود دعوت میکند. خداوند برای ما حتی دلیل میآورد که چرا بایستی تنها او را پرستش و خدمت کنیم.
وقتی که لشکر اعراب جاهلی به امپراطوری پارس حمله کردند، آنها به کسی حق انتخاب ندادند. به روایت مکتوب تاریخ، دین جاهلی با زور شمشیر تحمیل شد و تنها راه تسلیم بود و گفتن شهادت. بعد از فتح قادسیه هر کودکی که در این خاک بدنیا آمد در گوشش اذان و صلوات خواندند و او مسلمان زاده شد. هیچ انتخابی در کار نبود. گذر زمان چیزی را تغییر نداده، هنوز نیز این سرنوشت هر کودکی است که در این خاک بدنیا بیاید. اگرچه این مطلب حقیقت تلخی است اما دقیقأ گویای وضع شماست اگر به مسیح ایمان نداشته باشید.
اگر باور ندارید از خود سؤال کنید که چه زمانی تصمیم گرفتید مسلمان شوید؟...این تصمیم از قبل برای شما گرفته شده، پیش از آنکه حتی بدنیا بیائید!
اما خوشبختانه اگر در آن دین موروثی بدنیا آمدید، این شانس را داشتهاید تا حقانیت ادعایش را به صورت تجربی در جامعهای که در آن زندگی میکنید و همچنین در منش و زندگی پیروانش از نزدیک مشاهده کنید. انقلاب اسلامی تنها یک برکت واقعی داشت و آن این بود که دین جاهلی را که بطور کامل در جامع پیاده شده، به معرض دید عوام گذاشت تا صحت ادعاهایش را برای خود بررسی کنند. همین نکته باعث شده که هزاران نفر به آن پشت کرده و جویای خداوند زنده و واقعی شوند. این ضربالمثل به واقعیت پیوسته که «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد». امروزه هزاران مسیحی در ایران و سایر نقاط دنیا هست که روزی مسلمان زاده بودند و با اینکه مرتد حساب شده و مجازات مرگ در انتظارشان است اما چنان یقینی به واقعیت ایمانشان دارند که حتی چنین مجازاتی نیز باعث روی گردانی از ایمانشان نمیشود.
شاید شما نیز دچار سرخوردگی شدهاید و بدنبال حقیقت هستید. شاید از خود پرسیده باشید که از کجا معلوم آنچه من بدان باور دارم واقعأ آخرین و بهترین ادیان باشد!
به یاد داشته باشید که شما مسئول تمام تصمیم های زندگیتان هستید. خداوند به شما درک و شعور داده و حق انتخاب دارید. هیچکس نمیتواند این حق را از شما بگیرد. خداوند شما را آزاد آفریده و مایل است او را جویا شده وتنها او را پرستش کنید.
شاید بپرسید که چرا باید دین جاهلی را رها کنم؟ چه فرقی است بین دین جاهلی و میسحیت؟ مگر همۀ ادیان شبیه هم نبوده و در نهایت به یک راه ختم نمیشوند؟
با استناد به کلام خداوند سعی میکنیم تا برایتان دلایلی بیاوریم تا دریابید که تنها و تنها یک راه بسوی خداوند وجود دارد. وظیۀ شماست که بر این شواهد تعمق کرده، صحت و سقمشان را سنجیده و آگاهانه برگزینید. آیا خدایی را انتخاب میکنید که پدرانتان و همسایگانتان عبادت کردند؟
۱- تنها از طریق مسیح است که میتوان خدای واقعی را شناخت.
چون ذات خداوند روحانی و فرای این جهان مادی است، تنها راهی که ممکن است بدان طریق او و صفاتش را بشناسیم از راه مکاشفه است. هر چند خلقت و جهان اطراف ما نشانه از آفریننده و خالقی دارد اما به صرف مطالعه این جهان و جزئیاتش نمیتوانیم پی ببریم که آفریننده آن چه صفاتی دارد و یا چگونه میتوان به او نزدیک شد.
خداوند از راه مکاشفۀ کلامش در کتاب مقدس، ذات و ارادۀ خود را آشکار ساخته و علاوه بر این راه نزدیک شدن به خود را نیز به ما نشان داده است. او خود را خدایی قدوس و پاک معرفی میکند که از گناه بیزار است. آدمی به سبب گناهانش نمیتواند به خداوند نزدیک شود ولذا به میانجی و واسطه ای نیاز دارد. مسیح همان واسطه است. او غایت و نهایت مکاشفات خداوند است؛ کلام که جسم پوشید و در قابل بشری به زمین آمد. لذا نویسندۀ رسالۀ عبرانیان چنین میگوید: «خدا که در زمان گذشته به روشهای متعدد و طریق های مختلف بوسیلۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، در این ایام آخر با ما بوسیلۀ پسر خود سخن گفت...» (رسالۀ عبرانیان باب ۱ آیات ۱-۲)
۲- تنها مسیح است که میتواند شما را از درون و بطور اساسی تغییر بدهد.
حتمأ به تجربه دریافتهاید که دین و مذهب در بهترین حال مردمان را تبدیل به افرادی ریاکار میکند؛ کسانی که فرق خوب و بد را میدانند اما چیزی را که خطاست انجام داده و برایش بهانه تراشی میکنند. کسانی که بسرعت عصبانی شده و جلو خشمشان را نمیگیرند، افرادی که دروغ گفتن عادتشان شده و به قولشان نمیشود اعتماد کرد،افرادی پر از کینه و نفرت و حسادت، کسانی که به مواد مخدر یا تماشای صحنههای شهوانی معتاد شدهاند و بسیاری گناهان دیگر که به شکل رفتاری درآمده است.
مذهب، ترس از زندان و نیروی قضایی قادر نیست جلو چنین گناهانی را بگیرد. ولی کسی که به مسیح ایمان آورد خداوند به او دلی تازه میدهد، کاری که بدان «تحول روحانی» میگویند. بدین نحو خداوند، فرد را از درون تحول میدهد و گویی احکامش را در ضمیر وی نقش میکند در نتیجه او مایل و راغب به انجام ارادۀ خداوند میگردد. ایماندار مسیحی خداوند را دوست داشته و احکامش را حفظ میکند و از شرارت دوری می جوید، نه از روی ترس از جهنم بلکه بدلیل همان تغییر بنیادی که در وی ایجاد شده است. تغییری که همۀ ما بدان نیاز داریم.
جای تعجب نیست که کلام خداوند ایماندار را خلقت تازه میخواند: «پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازه ایست. چیزهای کهنه درگذشت، اینک! همه چیز تازه شده است.» (رسالۀ دوم قرنطیان باب ۵ آیه ۱۷)
۳- تنها مسیح میتواند به شما اطمینان کامل از رستگاری بدهد.
فردی که از گناهانش توبه کرده و به مسیح ایمان بیاورد، بلافاصله و به طور کامل در نظر خداوند پارسا شمرده میشود. مسیح گناهان او را بر دوش کشیده و در نتیجه خداوند از نظر قضایی او را بیگناه می شمارد. رستگاری از راه ایمان به مسیح است و کلام خداوند به روشنی میآموزد که برای دریافتش نیازی به هیچ عمل نیک و شایسته ای نیست. در کلام خداوند این یقین به ایمانداران داده شده که آنها ‹درحال حاضر› رستگار شدهاند هر چند هنوز پایشان به بهشت نرسیده است.
به ایمانداران وعده داده نشده که در روز جزا و بسته به اعمالشان به حسابشان رسیدگی خواهد شد. خیر، خدای واقعی مثل حاجی بازاری قضاوت نمیکند بلکه به ایماندارانش یقین میدهد که آنها هماکنون پارساشمرده شدهاند و دیگر محکومیتی برایشان نیست. این آموزه کلام به ایمانداران آرامش واقعی میبخشد که غیر ممکن است این دنیا و یا هیچ مذهب دیگری آن را ببخشد. ریشه این آرامش در محبت تغییر ناپذیر خداوند به ایمانداران است. آرامش که بویژه بستر مرگ را بدل به اتاق انتظار میکند. در کلام چنین می خوانیم: «زیرا یقین میدانم که نه مرگ و نه حیات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده. و نه بلندی و نه پستی و نه هیچ مخلوق دیگر، قدرت نخواهد داشت که ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیح عیسی است جدا سازد.» (رسالۀ رومیان باب ۸ آیات ۳۸-۳۹)
۴- تنها مسیح میتواند شما را از گناهانتان و عواقبش نجات دهد.
بزرگترین مشکل ما مسئلۀ گناه است. ما نه فقط کارهایی را که خلاف احکام خداوند است انجام میدهیم، بلکه گناه بطور ذاتی در ما ریشه دوانیده و اندیشه و افکار ما را تحت نفوذ خود قرار داده است. ما در ذهن خود از دیگران نفرت داریم، در خیال خود از دیگران انتقام میگیریم، حسادت میورزیم، بدی دیگران را میطلبیم، خودخواه و مغرور هستیم و طومار گناهانمان طولانی است.
خداوند چون پاک و قدوس است هیچ گناهی را به حضورش راه نمیدهد. گناه بایستی مجازات شود و لذا مسیح به زمین آمده و قالب بشری به خود گرفت تا به جای ایمانداران بر صلیب مجازات شود. وی کفارۀ گناهان ایماندارانش را با خون خود پرداخت. او یگانه نجات دهنده و میانجی بین انسان و خداست. تنها در مسیح بخشودگی و آمرزش از گناهان یافت میشود. این حقیقتی است که تمام پیامبران خداوند بدان اشاره میکنند. «و جمیع انبیاء بر او شهادت میدهند که هر که به وی ایمان آورد به اسم او آمرزش گناهان را خواهد یافت» (کتاب اعمال رسولان باب ۱۰ آیه ۴۳)
۵- تنها مسیح است که قادر است با شما همدردی کند.
آیا احساس تنهایی و جدا افتادگی میکنید؟ آیا کسی نیست که شما را درک کند؟ آیا نیاز به کسی دارید تا با شما همدردی کند و معنی غم و رنج و سرخوردگی را بداند و آنرا تجربه کرده باشد؟
همۀ ما در زندگیمان با رنجها و سختیهایی روبرو میشویم که بسیار شخصی اند. به قول آن نویسنده: ‹در زندگی زخمهایی هست که نمیشود آنها را به کسی گفت› زیرا اگر هم بگوئیم فایدهای ندارد و کسی به عمق رنجمان پی نمیبرد. چیزی که از درون ما آزار میدهد و طعم حیات را در کاممان تلخ میسازد، به علاوۀ حس بی پناهی و بی کسی.
در چنین بحران غیرقابل وصفی، تنها مسیح است که میتواند به شما یاری رساند. زیرا او خدای متعال است که وارد قالب بشری شد تا شریک همۀ تجربهها و لحظات تاریک بشری گردد- بدون گناه-. او به تجربه از درد تنهایی، سوء نیت اطرافیان، تهمت و افترا، گرسنگی، خستگی و رنج و دردهای بدنی آگاه است.
او که به زمین آمد تا ما را با خداوند آشتی دهد، در تمامی سختیها و مرارتهای زندگی به سان ما آزموده گشته و به تجربه با آنها آشناست و زمانی که بسویش دست دعا برمیداریم به یاریمان خواهد آمد. «زیرا کاهن اعظمی نداریم که نتواند همدرد ضعفهای ما بشود بلکه در هر چیز مثل ما آزموده شده، بدون گناه.» (رسالۀ عبرانیان باب ۴ آیه ۱۵ )
۶- تنها مسیح است که دوست و حامی شما خواهد بود.
در اندیشۀ پیروان دین جاهلی، ‹خدا› نیرویی مهیب و عظیم و فاقد هر گونه احساسی است. چگونه کسی میتواند عاشق چنین ‹نیروی بدون احساسی› شود؟ مکتب صوفی ها و پیروانش بیهوده سعی کردند تا پاسخی پیدا کنند.
مسیح اما پیروانش را بنده و برده خطاب نمیکند بلکه آنها را دوستان خود میخواند و چون دوست با ایشان رفتار میکند. «دیگر شما را بنده نمیخوانم زیرا که بنده آنچه را که آقایش میکند نمیداند. اما شما را دوست خواندهام زیرا که هرچه از پدر شنیدهام به شما بیان کردم» (انجیل یوحنا باب ۱۵ آیه ۱۵)
خدایی که به ما احساسات را داده خود منشأ عشق، محبت، راستی، وفاداری و نیکی است. دوستی که جان خود را بر روی صلیب برای نجات دوستدارانش فدا کرد. چه دلیل دیگری برای اثبات دوستی اش میخواهید؟
چه دوستی بهتر از خداوند؟ دوستی که در زمان بحران و ناملایمات زندگی به یاریتان بشتابد. او که توان انجام هر کاری را دارد و حل هیچ مشکلی برایش ناممکن نیست. دوستی که دعای ایماندارانش را میشنود و به آن پاسخ می هد. یکی از تجربههای شیرین نوایمانداران مسیحی این است که پاسخ دعاهایشان را از خداوند میگیرند. او بارها و باره در تنگناها به یاریشان آمده و با پاسخ به دعای ایشان دوستی خود را اثبات نموده است.
اگر پدرانتان از روی سادگی، تنبلی و یا ترس سر تسلیم فرود آورده و باورهای موروثی را بدون تحقیق و پرس و جو، به عنوان حقیقت پذیرفتند، اما شما این حق را دارید که خدای زنده و حقیقی را برگزینید. خدای محبت را که حتی به دشمنانش نیز نیکی میکند، خدایی که از مرگ شریران خشنود نمی گردد بلکه میخواهد تا همه نجات یابند. خدایی را انتخاب کنید که به خاطر محبتش به گناهکارن ملکوت جلال را ترک کرده به زمین آمد و تحقیر شده و رنج کشید تا ما رنج نکشیم. خدایی که مجازات ایماندارانش را خود متحمل شد تا آنها تا رستگار شوند.
به مسیح مصلوب بنگرید، آنچه که دستها و پاهای او را بر صلیب نگاه داشت، نه آن میخها بلکه محبت بی کرانش بود. او شما را از بندگی به دوستی و به ملکوت پدرش میخواند؛ به آزادی از گناه و مجازات آن. از باورهای گذشته و گناهانتان توبه کرده بسوی خداوند روی کنید. خدای زنده را انتخاب کنید و اگر با صمیم قلب او را بخوانید، بدون شک شما را خواهد پذیرفت. آنگاه و تنها آن زمان است که درستی همۀ این شواهد را به تجربه درخواهید یافت.
سلام
http://www.askdin.com/thread19649.html
http://www.askdin.com/thread19012.html
همراه با سند هست.مسیحیان خودشون بخونند میدونند.سخنان این دو تاپیک ناشناخته نیست برای مسیحیان.
سلام
این کسانی که اسم خود را مسیحی می گذارند اول باید جواب بدهند که چرا در قرون وسطی مردم و دانشمندانی را که عقاید آنها را بی چون و چرا نمی پذیرفتند به جرم کفر شکنجه و اعدام می کردند.
تک تک این "تنها"ها در متن باید اثبات شوند که از کجا آمده اند. هر کس نمی تواند از راه برسد و از نزد خودش برای عالم قانون تعیین کند.
مسیحیان نزد خودشان هم حتی یک کلام نیستند و اول باید اختلافات خود را حل کنند. در اوایل مسیحیت صدای بعضی از مسیحیان را خفه کردند تا فقط حرف عده ای بر کرسی بنشیند.
ضمنا ما رفتار و سخنان و کارهای پیامبر و بقیه معصومین را به عنوان نماد اسلام قبول داریم، نه کار عمر و ابوبکر و ... .
به نام علی اعلی
سلام و عرض ادب و احترام
و خوشامد گویی به شما دوست بزرگوار
ممنون از اینکه سوالاتتان را با کمال صداقت مطرح می کنین
در جواب این مطلبی که شما نقل کرده اید چندین نکته حائز اهمیت می باشد.
البته همانطور که می دانید پاسخهای رسمی در اینجا از سوی کارشناسان بیان می شود اما با کسب اجازه از اساتید خودم چند نکته را بیان میکنم:
وقتی که لشکر اعراب جاهلی به امپراطوری پارس حمله کردند، آنها به کسی حق انتخاب ندادند. به روایت مکتوب تاریخ، دین جاهلی با زور شمشیر تحمیل شد و تنها راه تسلیم بود و گفتن شهادت. بعد از فتح قادسیه هر کودکی که در این خاک بدنیا آمد در گوشش اذان و صلوات خواندند و او مسلمان زاده شد. هیچ انتخابی در کار نبود. گذر زمان چیزی را تغییر نداده، هنوز نیز این سرنوشت هر کودکی است که در این خاک بدنیا بیاید. اگرچه این مطلب حقیقت تلخی است اما دقیقأ گویای وضع شماست اگر به مسیح ایمان نداشته باشید.
1- اینکه گفته شده : ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شده اند اگر صحیح باشد باید دین ایرانیان و آن مهاجمانی که به ایران حمله کردند یکی باشد
در صورتی که می بینم که حمله به ایران در زمان خلفا اتفاق افتاده است و حال آنکه دین اکثر ایرانیان شیعه و پیرو مکتب اهل بیت و مخالف خلفا می باشد.
پس صحت این گفته محل تامل و تردید است.
2- در تعالیم اسلامی به روی تفکر و تعقل و اندیشه، اهمیت و بهای زیادی داده شده است تا جایی که دهها روایت وارد شده است که یه ساعت تفکر برتر از چندین سال عبادت است یا نظایر آن.
یا حتی با اینکه در مورد فروع دین تقلید جائز و بلکه واجب است در اصول دین تقلید حرام است، بلکه باید خود شخص از روی مطالعه و تحقیق به علم و آگاهی و ایمان برسد.
و این خود بهترین دلیل است که دین موروثی هم مورد قبول اسلام نمی باشد.
به نام خدا.
اینهایی که این بابا نوشته ، جز حرف بی اساس و پایه و بی مدرک نیست. بگید بی زحمت یکیش رو اثبات بکنه.
اگر پدرانتان از روی سادگی، تنبلی و یا ترس سر تسلیم فرود آورده و باورهای موروثی را بدون تحقیق و پرس و جو، به عنوان حقیقت پذیرفتند، اما شما این حق را دارید که خدای زنده و حقیقی را برگزینید. خدای محبت را که حتی به دشمنانش نیز نیکی میکند، خدایی که از مرگ شریران خشنود نمی گردد بلکه میخواهد تا همه نجات یابند. خدایی را انتخاب کنید که به خاطر محبتش به گناهکارن ملکوت جلال را ترک کرده به زمین آمد و تحقیر شده و رنج کشید تا ما رنج نکشیم. خدایی که مجازات ایماندارانش را خود متحمل شد تا آنها تا رستگار شوند.
این خدایی که از آسمون اومد زمین تا بجای ایمانداران به دار بره ، عدالت داره؟ این چه عدالتیه که یکی دیگه کارش رو میکنه یکی دیگه چوبش رو میخوره؟ هرچند که از روی مهربانی باشه؟ و اگر عدالت نداره که این خدا ناقصه. چون یک صفت خوب هست که در این خدا به حد کمال نیست.
این عزیزان مسیحی اگر یکم به تاریح دینشون ، به شورای نیقیه ، به آیین ها و مناسکشون که کپی شده ی مستقیم از آیین های خورشید پرستان هست دقت کنند متوجه میشوند که چه کسانی بدون فکر و اندیشه و از روی تنبلی دینی رو انتخاب کرده اند.
۶- تنها مسیح است که دوست و حامی شما خواهد بود.در اندیشۀ پیروان دین جاهلی، ‹خدا› نیرویی مهیب و عظیم و فاقد هر گونه احساسی است. چگونه کسی میتواند عاشق چنین ‹نیروی بدون احساسی› شود؟ مکتب صوفی ها و پیروانش بیهوده سعی کردند تا پاسخی پیدا کنند.
مسیح اما پیروانش را بنده و برده خطاب نمیکند بلکه آنها را دوستان خود میخواند و چون دوست با ایشان رفتار میکند. «دیگر شما را بنده نمیخوانم زیرا که بنده آنچه را که آقایش میکند نمیداند. اما شما را دوست خواندهام زیرا که هرچه از پدر شنیدهام به شما بیان کردم» (انجیل یوحنا باب ۱۵ آیه ۱۵)
خدایی که به ما احساسات را داده خود منشأ عشق، محبت، راستی، وفاداری و نیکی است. دوستی که جان خود را بر روی صلیب برای نجات دوستدارانش فدا کرد. چه دلیل دیگری برای اثبات دوستی اش میخواهید؟
چه دوستی بهتر از خداوند؟ دوستی که در زمان بحران و ناملایمات زندگی به یاریتان بشتابد. او که توان انجام هر کاری را دارد و حل هیچ مشکلی برایش ناممکن نیست. دوستی که دعای ایماندارانش را میشنود و به آن پاسخ می هد. یکی از تجربههای شیرین نوایمانداران مسیحی این است که پاسخ دعاهایشان را از خداوند میگیرند. او بارها و باره در تنگناها به یاریشان آمده و با پاسخ به دعای ایشان دوستی خود را اثبات نموده است.
اگر در اندیشه اسلامی خدا بی احساس و نا مهربان و ... بود ، پس چرا با صفات رئوف و رحیم و رحمن آمد؟
من از کسی که درد و رنج دیگری را بر دوش میکشد ، آنهم اینگونه ، اول گواهی سلامت عقل میخواهم نه مدرک برای ابراز دوستی.
- تنها مسیح است که قادر است با شما همدردی کند.آیا احساس تنهایی و جدا افتادگی میکنید؟ آیا کسی نیست که شما را درک کند؟ آیا نیاز به کسی دارید تا با شما همدردی کند و معنی غم و رنج و سرخوردگی را بداند و آنرا تجربه کرده باشد؟
همۀ ما در زندگیمان با رنجها و سختیهایی روبرو میشویم که بسیار شخصی اند. به قول آن نویسنده: ‹در زندگی زخمهایی هست که نمیشود آنها را به کسی گفت› زیرا اگر هم بگوئیم فایدهای ندارد و کسی به عمق رنجمان پی نمیبرد. چیزی که از درون ما آزار میدهد و طعم حیات را در کاممان تلخ میسازد، به علاوۀ حس بی پناهی و بی کسی.
در چنین بحران غیرقابل وصفی، تنها مسیح است که میتواند به شما یاری رساند. زیرا او خدای متعال است که وارد قالب بشری شد تا شریک همۀ تجربهها و لحظات تاریک بشری گردد- بدون گناه-. او به تجربه از درد تنهایی، سوء نیت اطرافیان، تهمت و افترا، گرسنگی، خستگی و رنج و دردهای بدنی آگاه است.
او که به زمین آمد تا ما را با خداوند آشتی دهد، در تمامی سختیها و مرارتهای زندگی به سان ما آزموده گشته و به تجربه با آنها آشناست و زمانی که بسویش دست دعا برمیداریم به یاریمان خواهد آمد. «زیرا کاهن اعظمی نداریم که نتواند همدرد ضعفهای ما بشود بلکه در هر چیز مثل ما آزموده شده، بدون گناه.» (رسالۀ عبرانیان باب ۴ آیه ۱۵ )
جوری گفته ، انگار که ما در قران نداریم که :" ای پیامبر ، هنگامی که بندگان من از تو درباره من میپرسند ، به آنها بگو من به آنها نزدیکم. من پاسخ میگویم دعای ، درخواست کننده را ... پس به آنها بگو تنها من را بپرستند" (نقل به مضمون).از این نزدیکتر دیگه کی؟
اینقدر مسیحیت خوبه ، بهشت فروشی واسه چی کردید؟ دکان باز کرده اید که جیب مردم رو خالی کنید؟
حالا خوبه لشگر کشی های اروپایی ها و مسیحی ها به اقصی نقاط عالم برای چپاول منابع اونها و چنگ اندازی به طلا و جواهرات سرزمین های مختلف ، و به بهانه مسیحی کردن و طلب بخشایش برای بومیان اون مناطق ، سندیت تاریخی داره. حالا خوبه هنوز هم آفریقا زخم خورده از چاقوی حمله مسیحی ها هست.
ایرانی ها دین اسلام رو قبول کردند. با اراده و اختیار. ما مدت مدیدی زیر دست امپراطوری روم بودیم. تو دوران سلوکیان. ولی فرهنگ مشرکی اونجا رو نگه نداشتیم. پس معلوم میشه که ما از اسلام خوشمون اومد و حق رو درش دیدیم. معلومه که ما زبان فارسی رو به پهلوی ترجیح دادیم که الان ازش استفاده میکنیم. ما هیچوقت سر تعظیم مقابل هیچکس فرود نیاوردیم و فرود نخواهیم آورد.
آه ، اعصابم خورد شد از دست اینها. چه بیان زیبا ولی پوچ و بی معنایی. من هم منتظرم یکی از کارشناس ها بیاد جواب این رو بده ، دلم خنک بشه.
با آرزوی پیروزی اسلام ، ستایشگر :Gol:
تنها از طریق مسیح است که میتوان خدای واقعی را شناخت.
دینی که خود به طور درست خدا رو نشناخته است چکونه می تواند خدا رو به دیگران بشناساند؟
برای اینکه نسبت به تعالیم این دین شناخت بیشتری پیدا کنید به اینجا مراجعه کنید: http://www.askdin.com/thread16754.html
سلامhttp://www.askdin.com/thread19649.html
http://www.askdin.com/thread19012.html
همراه با سند هست.مسیحیان خودشون بخونند میدونند.سخنان این دو تاپیک ناشناخته نیست برای مسیحیان.
دستتون درد نکنه :hamdel: بله هر دو رو خوندم...
البته من بدلیل اینکه دنبال دلیل منطقی برای پاسخ به اونها میگردم اینجا پست گذاشتم و هرچی در اینجا به ضرر اسلام حرف می زنم و خواهم زد در واقع به نیابت از اونهاست که از طرف شماها جوابشون رو خواهم داد... چون من علمم کم هست... ولی به تعداد زیادی از اونها دسترسی دارم و به همین دلیل به کمک شماها احتیاج دارم... اگر جواب درست بدین در واقع به بیش از حداقل 500 نفر مسیحی فارسی زبان جواب دادین...
در مورد لینک اولتون باید بگم اگر اون متن رو بهشون بفرستم بهم می خندن... چون خودشون هم می دونن... و اون فقط یک خبر هست و کسی رو قانع نمیکنه. من فرض رو بر این می گیرم که اونها این جواب رو خواهند داد:
ما 4 انجیل معتبر داریم که 4 نفر از حواریون عیسی اونها رو در دنیا منتشر کردن... و این انتشار حداقل 500 سال قبل از قرآن و محمد بوده... حالا بعد از اینکه میلیونها نسخه از این انجیلها در سراسر دنیا همه گیر شد و میلیونها نفر رو مسیحی کرد... حالا بدو بدو همون زمانی که قرآن اومده (یعنی توی همون زمانها) یکی رفته همه این میلیونها نسخه رو جمع کرده و با مال خودش عوض کرده؟! این عقلانی هست به نظر شما؟! اونهم میلیونها نسخه در سراسر دنیا که دیگه هیچ کس قادر به جمع کردن اونها نیست! اگر اینطور بود الان هزاران نسخه متناقض در دنیا پیدا می کردید... و اینکه 4 نفر حواریون اصلی مسیح با همدیگه تبانی کردن و با هم دیگه حرف الکی زدن! ولی یک نفر که معلوم نیست از کجا سر در آورده (برنابا) میگه حرف من درسته؟! اونم فقط بخاطر اینکه حرفش مثل قرآن هست و مورد تائید فقط مسلمانها هست؟! از کجا معلوم که محمد اینها رو نساخته باشه؟!
در مورد لینک دومتون: عالی بود دستتون درد نکنه. من یک وبسایت در مورد خداوند به انگلیسی دارم که بیش از 4000 نفر عضو داره که تمامشون امریکایی یا کانادایی یا انگلیسی هستند و هر روز هم داره تعدادشون بیشتر از قبل میشه... همه بلا استثناء مسیحی افراطی هستن... من همیشه هر زمان کلام انجیل یا تورات یا قرآن رو منتشر می کنم حتما این مواردی رو که در لینک تون دادین رو در نظر می گرفتم و می گیرم... بخاطر همین خیلی هاشون خیلی از دست من عصبانی هستند... چون خیلی اصرار دارن که کلامی رو که مربوط به خدا بودن عیسی هست رو هم بزارم و یا کلامی رو که مربوط به دین نبودن مسیحیت هست رو هم بزارم... ولی خدا رو شکر... من هنوز به کفر اونها آلوده نشدم... و من به همشون میگم چه به مسیحی ها و چه به مسلمانها و چه به یهودیها که من فقط برای خدا (خدای واقعی) کار می کنم، نه برای کف زدن شماها...
اگر یک جواب منطقی به اون پست بالا و همینطور در مورد انجیل برنابا داده بشه... من هزاران نفر رو می شناسم که می تونم با این منطقها تغییرشون بدم... حالا علم از شما... انتشار از ما :Mohabbat:
سلاماین کسانی که اسم خود را مسیحی می گذارند اول باید جواب بدهند که چرا در قرون وسطی مردم و دانشمندانی را که عقاید آنها را بی چون و چرا نمی پذیرفتند به جرم کفر شکنجه و اعدام می کردند.
تک تک این "تنها"ها در متن باید اثبات شوند که از کجا آمده اند. هر کس نمی تواند از راه برسد و از نزد خودش برای عالم قانون تعیین کند.
مسیحیان نزد خودشان هم حتی یک کلام نیستند و اول باید اختلافات خود را حل کنند. در اوایل مسیحیت صدای بعضی از مسیحیان را خفه کردند تا فقط حرف عده ای بر کرسی بنشیند.
ضمنا ما رفتار و سخنان و کارهای پیامبر و بقیه معصومین را به عنوان نماد اسلام قبول داریم، نه کار عمر و ابوبکر و ... .
سلام
ممنون از جوابتون :Gol:
من البته این حرفهای رو از قول خودم نمی زنم ولی چون تجربه زندگی در کنار مسیحیان رو دارم میتونم حدس بزنم که اگر من اینو بگم اونا در جواب ممکنه چی بگن، اونها ممکنه اینو به من بگن:
در مورد متن اولتون ممکنه اینو بگن: کسی که مخالفان رو میکشه قضیش جداست و کسی که به حکم کتاب آسمانیش مخالفان رو می کشه قضیش یک چیز دیگست... اگر در طول تاریخ مسیحیان زیادی مخالفان رو کشتند... در واقع کتابشون بهشون نگفته که بکشین! خودشون کشتن، باید برین به اون زمان و از خودشون بپرسید که چرا کشتن! اون قتل و قارتهای گذشته به مسیحیان مربوط نمیشه چون کتاب رسمی اونها فرمان به کشتن مخالفین نداده! کتاب رسمی اونها فرمان به محبت و مهربانی داده، در تمام بندهای کتاب... و همون زمان میلیونها مسیحی هم بودن که صد در صد از متون کتابشون تبعیت می کردند و آدمی نکشتن... ولی مسلمانها رو بخاطر قتل و قارتشون باید سرزنش کرد، چون رسما آدم کشتن... و به دستور کتاب آسمانیشون بوده... به دستور قرآن بوده که مخالفان رو کشتن... پس از نظر رسمیت مسلمانان آدم کش هستند نه مسیحیان... توی یک شرکت 100 نفره... چند نفر از اعضای شرکتش آدم میکشن یا تجاوز می کنن... ولی هیچ قانونی اون شرکت رو مجرم نمی دونه... توی یک شرکت 100 نفرهء دیگه... در اساسنامه اون شرکت رسما درج شده که مخالفان رو بکشید! و چند نفر از اعضای شرکتش آدم میکشن و ... پس اگر بخوایم اسم نام شرکت رو به عنوام متجاوز به مردم منتشر کنیم... باید نام شرکت دوم رو منتشر کنیم...
در مورد متن دومتون ممکنه اینو بگن: خب شما مسلمانها هم که همینین! شیعه هاتون خداد تا فرقه دارن که با هم درگیرین و سنی هاتون هم خداد تا فرقه دارن که با هم درگیرن و این دو هم جداگانه با هم درگیرن!
- خلاصه باید بگم خدمتتون که اینها برای دفاع از هوسهای دنیوی و دفاع از تجمل گراییشون 1000 تا منطق براتون میارن متاسفانه...
و مشکل من اینه...
به نام علی اعلی
سلام و عرض ادب و احترام
و خوشامد گویی به شما دوست بزرگوارممنون از اینکه سوالاتتان را با کمال صداقت مطرح می کنین
در جواب این مطلبی که شما نقل کرده اید چندین نکته حائز اهمیت می باشد.
البته همانطور که می دانید پاسخهای رسمی در اینجا از سوی کارشناسان بیان می شود اما با کسب اجازه از اساتید خودم چند نکته را بیان میکنم:
1-
اینکه گفته شده : ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شده اند اگر صحیح باشد باید دین ایرانیان و آن مهاجمانی که به ایران حمله کردند یکی باشد
در صورتی که می بینم که حمله به ایران در زمان خلفا اتفاق افتاده است و حال آنکه دین اکثر ایرانیان شیعه و پیرو مکتب اهل بیت و مخالف خلفا می باشد.
پس صحت این گفته محل تامل و تردید است.2- در تعالیم اسلامی به روی تفکر و تعقل و اندیشه، اهمیت و بهای زیادی داده شده است تا جایی که دهها روایت وارد شده است که یه ساعت تفکر برتر از چندین سال عبادت است یا نظایر آن.
یا حتی با اینکه در مورد فروع دین تقلید جائز و بلکه واجب است در اوصل دین تقلید حرام است، بلکه باید خود شخص از روی مطالعه و تحقیق به علم و آگاهی و ایمان برسد.و این خود بهترین دلیل است که دین موروثی هم مورد قبول اسلام نمی باشد.
:hamdel: ممنون علی جان کاملا درسته... حالا من تمام اینها رو بصورت یک پایگاه اطلاعاتی در اختیار خودشون می زارم و اگر جوابی دادن (که مطمئنم برای این مورد جوابی نخواهند داشت) حتما اینجا میزارم که لطف کنین اگر زحمتی نیست جواب بدین... یا علی :Sham:
آرمین یک مسیحی ایرانی که در ترکیه زندگی میکنه و یک دختر هم داره این جواب رو به تلاشهای بنده داد:
--------------------
دوست نازنینم درود خدا بر شما.
من هم یه زمانی مسلمان بودم الان حدود 14 سالی هست که به مسیح و راه رستگاری ایمان آورده ام.
ممنونم که سعی بر زیباسازی چهره اسلام رو دارید چهره ای که 1400 ننگ و تاریکی در پی داشته.....
ولی من در پی خدای زنده بوده ام و پیداش کرده ام نیازی به برگشت به عقب ندارم. حقیقت وقتی آشکار میشود دیگر پرسشی نمیماند.
من از مسلمانان و سپاهیان و یا بسیجیان و..... متنفر نیستم . ایمانم بهم شهامت دوست داشتن را داده نه نفرت و دشمنی را...
ولی شادابی و رستگاری در خدای حقیقی را برایتان آرزو میکنم
بدرود تا درودی دیگر
--------------------
به نام خدا.اینهایی که این بابا نوشته ، جز حرف بی اساس و پایه و بی مدرک نیست. بگید بی زحمت یکیش رو اثبات بکنه.
این خدایی که از آسمون اومد زمین تا بجای ایمانداران به دار بره ، عدالت داره؟ این چه عدالتیه که یکی دیگه کارش رو میکنه یکی دیگه چوبش رو میخوره؟ هرچند که از روی مهربانی باشه؟ و اگر عدالت نداره که این خدا ناقصه. چون یک صفت خوب هست که در این خدا به حد کمال نیست.
این عزیزان مسیحی اگر یکم به تاریح دینشون ، به شورای نیقیه ، به آیین ها و مناسکشون که کپی شده ی مستقیم از آیین های خورشید پرستان هست دقت کنند متوجه میشوند که چه کسانی بدون فکر و اندیشه و از روی تنبلی دینی رو انتخاب کرده اند.
اگر در اندیشه اسلامی خدا بی احساس و نا مهربان و ... بود ، پس چرا با صفات رئوف و رحیم و رحمن آمد؟
من از کسی که درد و رنج دیگری را بر دوش میکشد ، آنهم اینگونه ، اول گواهی سلامت عقل میخواهم نه مدرک برای ابراز دوستی.
جوری گفته ، انگار که ما در قران نداریم که :" ای پیامبر ، هنگامی که بندگان من از تو درباره من میپرسند ، به آنها بگو من به آنها نزدیکم. من پاسخ میگویم دعای ، درخواست کننده را ... پس به آنها بگو تنها من را بپرستند" (نقل به مضمون).از این نزدیکتر دیگه کی؟
اینقدر مسیحیت خوبه ، بهشت فروشی واسه چی کردید؟ دکان باز کرده اید که جیب مردم رو خالی کنید؟
حالا خوبه لشگر کشی های اروپایی ها و مسیحی ها به اقصی نقاط عالم برای چپاول منابع اونها و چنگ اندازی به طلا و جواهرات سرزمین های مختلف ، و به بهانه مسیحی کردن و طلب بخشایش برای بومیان اون مناطق ، سندیت تاریخی داره. حالا خوبه هنوز هم آفریقا زخم خورده از چاقوی حمله مسیحی ها هست.
ایرانی ها دین اسلام رو قبول کردند. با اراده و اختیار. ما مدت مدیدی زیر دست امپراطوری روم بودیم. تو دوران سلوکیان. ولی فرهنگ مشرکی اونجا رو نگه نداشتیم. پس معلوم میشه که ما از اسلام خوشمون اومد و حق رو درش دیدیم. معلومه که ما زبان فارسی رو به پهلوی ترجیح دادیم که الان ازش استفاده میکنیم. ما هیچوقت سر تعظیم مقابل هیچکس فرود نیاوردیم و فرود نخواهیم آورد.
آه ، اعصابم خورد شد از دست اینها. چه بیان زیبا ولی پوچ و بی معنایی. من هم منتظرم یکی از کارشناس ها بیاد جواب این رو بده ، دلم خنک بشه.
با آرزوی پیروزی اسلام ، ستایشگر :Gol:
ممنون، من هم همینطور :Ghamgin:
دینی که خود به طور درست خدا رو نشناخته است چکونه می تواند خدا رو به دیگران بشناساند؟
برای اینکه نسبت به تعالیم این دین شناخت بیشتری پیدا کنید به اینجا مراجعه کنید: http://www.askdin.com/thread16754.html
:Gol: ممنون بخاطر زحماتتون... دارم می خونم
:Hedye: در حقیقت هیچ راهی همانند راه اسلام باعث دوری کامل از گناهان نمی شه. و این خودش یک دلیل محکم هست برای اونهایی که چند سالی با مسیحیت زندگی کردن... و سپس مسلمان شدن... من در زندگی هر مسیحی که نگاه می کنم واقعا خندم میگیره... طرف ادعا می کنه که پیرو مسیحیت هست... ولی وقتی در زندگیش می بینی... می بینی که هر غلطی که دلش می خواد انجام میده و بعد هی میاد کلیسا میگه خدایا ببخشید... و بعد دوباره به کارش ادامه می ده... توی پروفایلهای فیس*بوک همشون بلا استثناء (منظورم همشون هست) شوها و فیلمهای رقص زنهای نا محرم و کارهای خلاف عفت به وضوح دیده میشه... و این من رو بسیار عصبانی می کنه... که حداقل به این آیه مهم عمل نکردن:
کسی که ادعا می کند مسیحی است، باید همانند مسیح زندگی کند (نه هر جوری که حال میکنه!) (اول یوحنا / باب 2 آیه 6)
به نام خدا.
تا اونجایی که میدونم ، دین مسیحیت ، تکلیفی نیست. هیچ فریضه ی خاص و مهمی توش نیست. خوب این دین رو همه دوست دارند. همه دوست دارند که فقط به صرف گفتن ایمان ، برن بهشت. برای همین هم ،از اسلام به مسیحیت هجوم میبرند. چون از نماز و روزه و ... راحت میشن.
وقتی تنها شرط پذیرش در پادشاهی خدا ، ایمان به این باشه که شخص دیگری تقاص گناه ها رو پس داده ...
با آرزوی سلامتی ، ستایشگر :Gol:
با سلامدوستان یکی از مسیحیان افراطی یک جایی همچین پستی زده...
لطفا در صورت امکان یک پاسخ منطقی به من بدین تا به اون فرد بگم...
با تشکر از شما
پست اون به شرح زیر هست:
با سلام
دوست گرامی کافی شما به انجمن کلام و عقاید بروید
و بعد سری به آشنایی با ادیان بزنید آنجا تاپیکهای بسیاری آمده که میتوانید از آنها استفاده کنید
احمد بن زیاد همدانىّ- رضى اللَّه عنه- به سند مذکور در متن از صفوان ابن یحیى روایت کرد که گفت: ابو قرّه دوست جاثلیق از من خواست که او را به مجلس حضرت رضا علیه السّلام ببرم. من در این باره اذن طلبیدم و حضرت علیه السلام فرمودند: او را بیاور. چون بر آن بزرگوار وارد شد، فرش زیر پاى آن حضرت را بوسید و گفت: رسم دین ما این است که با اشراف اهل زمان خود چنین رفتار کنیم، خداى شما را بسلامت دارد.
اکنون بفرمایید نظرتان را در باره فرقه اى که ادعائى دارد و فرقه دیگرى از غیر ایشان که خود به عدالت معرّفى شدهاند آنان را در ادّعایشان تصدیق میکنند. حضرت علیه السلام فرمودند: آنان حق ادعا دارند. مرد گفت: فرقه دوم ادعائى دارند، و شاهدى پیدا نمىکنند که آنان را تصدیق کند مگر از خودشان، اینان چه؟ حضرت علیه السلام فرمودند: حق ادعا بر آنها نیست.
مرد گفت: (اینک ما و شما)؛ ما ادّعا میکنیم که عیسى روح الله و کلمه اوست که به مریم القاء نمود، مسلمانان با ما در این ادّعا موافقند و ما را تصدیق مىکنند، ولى مسلمانان مدعى آنند که محمّد پیامبر و فرستاده خدا است و ما در آن ادعا تبعییتشان نمی کنیم. آنچه که ما در آن اجماع داریم بهتر است از آنچه که در آن اختلاف داریم.
حضرت علیه السلام پرسیدند: اسم تو چیست؟ گفت: یوحنّا.
حضرت علیه السلام فرمودند: اى یوحنّا ما به آن عیسى بن مریم و روح الله و کلمه اش ایمان داریم که به محمّد صلى الله علیه و آله ایمان داشته و مژده آمدن او را داده است و خود اقرار کرده باشد که بنده است و پروردگارى دارد، پس اگر آن عیسى که تو به او اقرار دارى این چنین نیست که به محمّد ایمان آورده باشد و اقرار به عبودیّت کرده و خدا را پروردگار خود بداند، ما از چنین عیسائى بیزاریم! پس کجا بر آن اجماع داریم؟*
ابو قرّه برخاست و به صفوان بن یحیى گفت: برخیز! این مجلس ما را بىنیاز نکرد و ما به سود و نفع خود از آن بهره نبردیم.
منبع : عیون أخبار الرضا علیه السلام ج2 ص 230
*[ حضرت رضا علیه السلام در اینجا نکته ای بسیار دقیق و عمیق را بیان فرمودند که این واژه ها نیستند که حجتند؛ بسیاری نام الله یا واژه عیسی و ... را بر زبان می رانند و ادعای اعتقاد به ایشان را دارند لیکن در واقع بت هایی در ذهن خود خلق کرده اند و به آنان اعتقاد دارند پس این تشابه اسمی دلیل بر تشابه اعتقادی نمی باشد. آنچه که مقبول خداوند یکتا می باشد اعتقاد به الله واقعی ، عیسی حقیقی ، محمد واقعی و ... علیهم السلام می باشد. عیسی ای که مسیحیان پولسی به آن معتقدند معجون و مخلوق ذهن انسان ست و غیر قابل فهم، در صورتیکه حضرت عیسی حقیقی علیه السلام را قرآن کریم به زیبایی معرفی می فرماید
اینم یک مسیحی دیگه گفته که من برای شما فرستادم بخونین:
عیسی خودِ خداوند است و ما مسیحیان بت پرست نیستیم... ما هم اعتقاد داریم که خداوند یکی است... نه زاییده شده و نه زاده است و همانندی مانند او وجود ندارد... در واقع باید این مورد رو به این صورت در ذهنتون هضم کنید: هیچ انسانی نمیتواند خدا باشد... ولی خداوند که قادر به انجام همه چیز و همه کار میباشد میتواند در ظاهر انسان به دنیای ما وارد شود... در واقع خداوند در ظاهر انسانی به زمین وارد شد تا ما که بواسطه گناهان و کوچکی بیش از حد خود قادر به ارتباط مستقیم با او و فهم کامل او نیستیم... با این واسطه باعث شود تا ما با گوشهء ناچیزی از مهربانی و قدرت نامحدود او آشنا شویم... هیچ کس قادر به دیدن و درک کامل خداوند نیست... در اسلام محمد به معراج رفت و در آسمان هفتم با خداوند صحبت کرد... در واقع او با خداوند صحبت نکرد... چون خداوند بزرگتر از آنست که وصف شود. در واقع خداوند در آسمان هفتم بشکل انسانی بر محمد ظاهر شد و با صدایی همانند صدای حضرت علی با او صحبت کرد... شما دوست عزیز شاید با دین های اسلام و... آمرزیده شوید... و حتی شاید به بهشت وارد شوید... ولی عیسی خداوند فرمود: من راه و راستی و حیات هستم و اگر عاشق خداوند هستی و میخواهی به ملکوت خداوند وارد شوی تنها راه من هستم... در واقع مسیحیت یک دین نیست... مسیحیت یک رابطه مستقیم با خداوند است... یک مسیحی واقعی مشروب نمیخوره... یک مسیحی واقعی هر کاری دوست داره انجام نمیده و بعد بگه (خدایا ببخشید!) اون تمام تلاشش رو برای دوری از گناه انجام میده و اگر گناهی ناخواسته بوجود بیاد بواسطه عشقش به عیسی مسیح بخشیده خواهد شد... همانطوری که اسلام هم گمراهان زیادی داره... مسیحیت هم گمراهان زیادی داره... یهودیت هم گمراهان زیادی داره... و هرکدام به نوبه خود باعث میشوند که دیگر ادیان نسبت به دین مخالف جبهه گیری کنند... فکر میکنی چرا هرکسی که (مسیحی واقعی) میشه دوست داره دینش رو به همه جا پخش کنه و این دین رو به همه جا فریاد بزنه... میدونی چرا؟ چون وقتی تبدیل به یک مسیحی واقعی میشی دیگه حتی اگر بخوای هم نمیتونی گناه کنی... میدونی چرا؟ چون هدیه خداوند (روح القدس) روح عیسی مسیح در وجود تو خانه کرده و حال اگر هم بخوای نمیتونی گناه کنی... هضم این قضیه برای خیلی ها سخته ولی تا زمانی که دستان مسیح رو نگیری حرف من رو باور نخواهی کرد...
او به زمین آمد و خود را عیسی نامید... او کسی بود که هیچ خونی نریخت... حتی خون گناهکاران! او کسی بود که با مهربانی بیش از حد خود و با مظلومیت بیش از حد خود... به دنیا ثابت کرد که خداوند چقدر میتواند بخشنده و مهربان باشد... او با ریختن خون خود میلیونها انسان را از گناه نجات داد... و عاشق خود کرد... و به زودی مجددا دنیا را از ظلم و گناه پاک خواهد کرد و گناهکاران را خواهد کشت... ولی نه با شمشیر... بلکه با قدرتمندترین صلاح دنیا... یعنی مهربانی...
اینم یک مسیحی دیگه گفته:
ویندوز 98 سریعتر کار ما رو راه می اندازه... ویندوز7 شاید جدیدتر باشه... ولی وقتی با 98 کارم راه می افته... هیچ وقت سراغ ویندوز7 نمی رم! این شماها هستید که ملا زاده یا بسیجی زاده هستید و از بچگی شماها رو (مثلا) درست تربیت کردن... ماها سرنوشتمون با شماها فرق داره... میلیونها جوان مثل ماها در ایران، ظاهرا اگر منافق باشند برای دولت ایران خیلی بهتر از این هست که مسیحی یا یهودی باشند! الان میلیونها نفر در ایران جوانهایی هستند که نه معلوم هست یهودی هستند، نه معلوم هست مسیحی هستن، و نه معلوم هست مسلمان هستن! علاف و بیکار و بدون هدف... می دونین چرا؟ چون دولت شماها نمیزاره که مسیحیت در ایران رشد کنه! چطور پخش کردن اسلام مشکلی نداره! ولی پخش مسیحیت مشکل داره! من دوستهای زیادی رو سراغ دارم که معتاد بودن... و یا مشکلات خیلی بدتری داشتن... که به جهت سادگی و سریع النتیجه بودن مسیحیت به اون رو آوردن... و تبدیل به یک انسان پاک شدن... ولی همونها اگر بخوان مسلمان بشن 1000 تا بایدها و نبایدها جلوی روشون ظاهر میشه و بعد از مدتی میگن بیخیال بابا ما همون معتادی یا قرطی بازی برامون راحت تره... مثلا طرف مسلمان شده... یک روز جناب مکارم شیرازی میگن اگر ریشهاتو بزنی حرام است... و تو توی جهنم میری... و یا جناب قرائتی می فرمایند کسی که عربی بلد نباشه میره توی جهنم! و بعد برای اینکه توی جهنم نرم همه چیز رو میبوسم میزارم کنار... این است اسلام مسخره شما که زائیده تفکرات شیطانی است... و بدتر بجای اینکه در واحد کلان انسانها رو پاک کنه... داره بدتر اونها رو از خدا دور میکنه... اولا که در مسیحیت ما یک خدا داریم... و اون هم خدای یکتاست... و ثانیا به نظر من مهم نیست که تو دو تا خدا داشته باشی یا 3 تا یا 10 تا... مهم اینه که راهی که جلوی روی تو قرار میگیره تو رو هرچه سریعتر به انسانیت و پاک بودن نزدیک کنه... و هدف من هم از مسیحی شدن همین بوده... نه اینکه به قول بعضی ها هر کاری دوست دارم بکنم... من به دلیل عشق به خدا (نه ترس از اون) هیچ گناهی نمیکنم... اگر هم گناهی ناخواسته انجام بدم بخاطر عشقی که به عیسی دارم و اشکی که برای خونش ریختم مسیح فرزند خداوند برای من شفاعت خواهد کرد و گناهان من بخشیده خواهد شد...
پدرم در اومد تایپ کردم... با فونت انگلیسی نوشته بود :moteajeb:
اینم یک مسیحی دیگه گفته:
اشتباه نکنید! مسیح نمرد تا گناهان ما بخشیده بشه... در واقع مسیح مرد تا گناهان ما بخشیده بشه... بله هر دو جمله مثل هم هستند ولی به دقت بیشتر شما نیاز داره... در واقع هدف اصلی از این حرف همون حسین شما هست که از روی مسیح که 600 سال قبل از اسلام بوده copy و paste شده! یعنی ما به واسطه به یاد آوری زجری که مسیحِ خداوند کشید و ظلمی که به اون آدم مهربون شد... (خودمون) از گناه دوری می کنیم... و به واسطه توکلی که به او داریم و وابستگی روحی که به اون پیدا می کنیم... اگر هم گناهی به اشتباه انجام بدیم... عیسی مسیح برای ما وساطت میکنه و ما بخشیده خواهیم شد... یادتون باشه فرق عیسی مسیح با حسین شما این هست که عیسی مسیح هیچ انسانی رو نکشت حتی گناهکاران رو... و با مظلومیت خالص مرد...
اینم یک مسیحی دیگه گفته:
تا بحال به این فکر نکردین که چرا جدیدا اینقدر ترور در کشورهای اسلامی زیاد شده؟ چون وقتی یک انسان رو از روی برداشت دینی خودتون می کشین... حتی اگر بدترین آدم هم باشه... اون آدم فرزند و همسر و برادر و خواهرانی هم داره... که اونو دوست داشتن و بهش عشق می ورزیدن... که به قیمت جان خودشون حاضر هستند شماها رو تیکه تیکه کنن! در واقع هیچ شیطانی در کار نیست... وقتی دستور به قتل یک انسان بدی (حتی یک گناهکار) عاقبتش نا امنی هست... به واسطه همون مطلبی که بالا گفتم... و کینه و نفرت در دنیا زیاد میشه...
این رو هم یکی دیگه گفت:
من از خدا نمی ترسم... چون خداوند هیولا نیست... آنچه که مرا از گناه دور میکند ترس از خداوند نیست... من از گناه دوری میکنم زیرا عاشق واقعی خداوند هستم... زیرا قادر به دیدن اشکهای او هستم و این برای خداوند بسیار با ارزش تر است…
جناب خدواوند نیکوست شما وب سایتتون را بدید ما انگلیسی بلدیم با اینها مکاتبه کنیم
سلام، ممنون :Gol:
وبسایتِ من فقط جنبه نمایشی داره، که فقط میرن نگاه می کنند... من کامنتهای زیرش رو برداشتم... بخاطر اینکه فوش زیاد میزنن زیرش... و اینها رو از طریق ارتباط از طریق ایمیل باهاشون حرف میزنم...
مثل اینجا نیست که زیر یک مطلبی پست بدیم...
اگر یک جواب درست و حسابی به اینها بدین من خودم علاوه بر اینکه توی یک دیتابیسی برای کمک به دیگران بصورت طبقه بندی شده بایگانی می کنم... جواب اونها رو هم میدم که این سودمند تره...
اولا به اونها بفرمایید که توهین و ناسزا به دیگر مکاتب با هیچ مکتبی سر سازگاری ندارد
انجيلي كه عيسي سخن ميگفت و يادداشت ميكردند يقينا نابود شد
شخصي به نام پولس كه از دشمنان مسيح بود پس از مرگ مسيح در لباس مسيحيت در آمد و مثلا عابد و زاهد شد
اناجيل اربعه فعلي و بخشهاي ديگر عهد جديد همه حاصل دست رنج پولس است نه مسيح
پولس خود شيطان است
او با مطرح كردن تثليث شرك را به دين مسيح اورد
با مطرح كردن ديدن عيسي باور نادرست زنده شدن او و بيرون امدن از قبر را بنيان نهاد
تنها انجيلي كه خبر از عروج عيسي ( ونه مرگ او) ميدهد و به صراحت محمد را به عنوان پيغمبر بعدي نام ميبرد و البته تثليث را محكوم ميكند و عيسا را نه پسر خدا بل پيغمبر خدا ميداند انجيل برناباست
كه به دستور كليسا جزو كتب ممنوعه و نادرست ميباشد و خواندن آن كفر است!!!!!!!!!!!
آیاتى كه براى اثبات تحریف انجیل مورد استفاده قرار اشاره مى شود:
پس به سزای پیمان شكستنشان لعنتشان كردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم بطوری كه كلمات را از مواضع خود تحریف می كنند و بخشی از آنچه بدان اندرز داده شده بودند به فراموشی سپردند ، و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه می شوی،مگر شماری اندك كه از ایشان كه خیانتكار نیستند،پس از آنان در گذر و چشم پوشی كن كه خدا نیكوكاران را دوست دارد
(ای مومنان)ایا امید دارید كه (یهودیان ومسحیان) به شما ایمان آورند حال انكه گروهی از انان كلام الهی را می شنیدند و پس از انكه ان را در می یافتند اگاهانه دگر گونش می ساختند
سوره بقره 75
اینان احبار و راهبانشان را مسیح بن مریم را به جای خداوند به خدایی گرفتند.حال انكه فرمانی جز این به انان داده نشده است كه خدای یگانه را بپرستید كه خدایی جز او نیست .منزه است از شریكی كه برای او قائل می
شوند
سوره توبه 31
اگر خداوند در قالب انسان ظاهر شد ایا خدا خودش روهم عبادت میکنه.یا بنده هاش اورا عبادت میکنند.
با سلامدوستان یکی از مسیحیان افراطی یک جایی همچین پستی زده...
لطفا در صورت امکان یک پاسخ منطقی به من بدین تا به اون فرد بگم...
با تشکر از شما
پست اون به شرح زیر هست:
تسلیم یا انتخاب ؟«...پس امروز برای خود انتخاب کنید چه کسی را عبادت خواهید نمود، خواه خدایانی را که پدران شما که آن طرف نهر بودند عبادت نمودند، خواه خدایان آموریان که شما در زمین ایشان ساکنید. و اما من و خانوادۀ من یهوه را عبادت خواهیم نمود.» (یوشع باب ۲۴ آیه ۱۵)
با سلام
دوست گرامی کافی شما به انجمن کلام و عقاید بروید
و بعد سری به آشنایی با ادیان بزنید آنجا تاپیکهای بسیاری آمده که میتوانید از آنها استفاده کنید
اینم یک مسیحی دیگه گفته:اشتباه نکنید! مسیح نمرد تا گناهان ما بخشیده بشه... در واقع مسیح مرد تا گناهان ما بخشیده بشه... بله هر دو جمله مثل هم هستند ولی به دقت بیشتر شما نیاز داره... در واقع هدف اصلی از این حرف همون حسین شما هست که از روی مسیح که 600 سال قبل از اسلام بوده copy و paste شده! یعنی ما به واسطه به یاد آوری زجری که مسیحِ خداوند کشید و ظلمی که به اون آدم مهربون شد... (خودمون) از گناه دوری می کنیم... و به واسطه توکلی که به او داریم و وابستگی روحی که به اون پیدا می کنیم... اگر هم گناهی به اشتباه انجام بدیم... عیسی مسیح برای ما وساطت میکنه و ما بخشیده خواهیم شد... یادتون باشه فرق عیسی مسیح با حسین شما این هست که عیسی مسیح هیچ انسانی رو نکشت حتی گناهکاران رو... و با مظلومیت خالص مرد...
با سلام
دوست گرامی مثل اینکه پستی را که راهنمایی کردیم مورد توجه شما قرار نگرفت !!؟
تمامی این سخنانی که شما به نوعی آورده اید جواب داده شده !
اما عکس اولی که قرار داده اید بیشتر یک تبلیغ است تا یک شبهه !!!
شما اگر میخواهید با مسیحیان مناظره کنید باید نسبت به شناخت ادیانها مطالعه کنید !!
در مورد متن اولتون ممکنه اینو بگن: کسی که مخالفان رو میکشه قضیش جداست و کسی که به حکم کتاب آسمانیش مخالفان رو می کشه قضیش یک چیز دیگست... اگر در طول تاریخ مسیحیان زیادی مخالفان رو کشتند... در واقع کتابشون بهشون نگفته که بکشین! خودشون کشتن، باید برین به اون زمان و از خودشون بپرسید که چرا کشتن! اون قتل و قارتهای گذشته به مسیحیان مربوط نمیشه چون کتاب رسمی اونها فرمان به کشتن مخالفین نداده! کتاب رسمی اونها فرمان به محبت و مهربانی داده، در تمام بندهای کتاب... و همون زمان میلیونها مسیحی هم بودن که صد در صد از متون کتابشون تبعیت می کردند و آدمی نکشتن... ولی مسلمانها رو بخاطر قتل و قارتشون باید سرزنش کرد، چون رسما آدم کشتن... و به دستور کتاب آسمانیشون بوده... به دستور قرآن بوده که مخالفان رو کشتن... پس از نظر رسمیت مسلمانان آدم کش هستند نه مسیحیان... توی یک شرکت 100 نفره... چند نفر از اعضای شرکتش آدم میکشن یا تجاوز می کنن... ولی هیچ قانونی اون شرکت رو مجرم نمی دونه... توی یک شرکت 100 نفرهء دیگه... در اساسنامه اون شرکت رسما درج شده که مخالفان رو بکشید! و چند نفر از اعضای شرکتش آدم میکشن و ... پس اگر بخوایم اسم نام شرکت رو به عنوام متجاوز به مردم منتشر کنیم... باید نام شرکت دوم رو منتشر کنیم... در مورد متن دومتون ممکنه اینو بگن: خب شما مسلمانها هم که همینین! شیعه هاتون خداد تا فرقه دارن که با هم درگیرین و سنی هاتون هم خداد تا فرقه دارن که با هم درگیرن و این دو هم جداگانه با هم درگیرن!
سلام
اول از همه آنکه بخش زیادی از کتاب مقدس حال حاضر کسانی که خود را مسیحی می نامند کلام مستقیم مسیح یا روح القدس نیست. به علاوه ممکن است استراتژی برخورد پیامبری با توجه به شرایط با بقیه فرق داشته باشد. کفار و مشرکین به پیامبر حمله می کردند و خدا به او اجازه دفاع داد. کسی نمی تواند به این مساله خرده بگیرد، چون سخنگوی خدا نیست که برای ما نظری از جانب الله بیاورد و بگوید پیامبر باید کشته می شده و کاری نمی کرده. بعد از پیامبر هم که کودتا شد و اعمال خلفا به ما ربطی ندارد و عمر و ... برای دنیا طلبی و جاه طلبی به خیلی تمدنها حمله کردند و خودشان باید جواب بدهند.
به اضافه باید بروند و کتاب مکاشفات را بخوانند که در آن گفته عیسی می اید و دیگر ان عیسای مهربان نیست و به جای زبانش شمشیری در دهان دارد. خود عیسی هم در آخرالزمان با همین پیروان این گونه اش که حرف او را قبول نکنند مهربان نخواهد بود. در همین کتاب وعده چه بلاهایی که داده نشده. اگر همه چیز با مهربانی و توسری خوردن حل می شد نیازی به نزول این بلاها نبود.
در مورد دوم هم باید گفت ما اگر اختلاف داریم توجیهی برای شما نیست. شما حرفتان را یکی کنید تا ما بررسی کنیم. مثلا من از بعضی شان شنیده ام که کتاب مقدس کلام مستقیم روح القدس است. بعد می روی و می بینی که اصلا خود کتاب هم چنین ادعایی ندارد. یا عده ای می گویند مسیح خود خدا است و عده ای دیگر می گویند چون مسیح صفات خدا را دارد خدا است. ما که بالاخره نفهمیدیم.
یک توصیه به شما: خیلی خودتان را اذیت نکنید. در مستندی از خود خارجی ها دیدم که اینها جماعتی این چنین هستند:
*تا چند قرن بعد از عیسی هیچ جا سخن از فاحشه بودن مریم مجدلیه نبوده و احتمالا بعدها به این دلیل که او اولین فردی بوده که عیسی را پس از رفتن نزد خدا دیده و به دلیل زن بودن به او تهمت زده اند.
*اسپانیایی ها آزتکها را به بهانه مسیحی شدن و برای طلایشان قتل عام کرده اند و موارد بسیار دیگر.
شما یک نگاهی به فیلم استیگماتا بیاندازید تا با چهره واقعی اینها آشنا شوید. اینها را همان جوامعشان خوب شناخته اند که دیگر اجازه ورود هیچ دین الهی به رئوس قدرت را نمی دهند.
"لعنت خدا بر ستمکاران"
با سلام
این نمونه کوچکی از کتاب مقدس مسیحیان
[=b compset]1- خدا از کرده خود پشیمان می شود.[=aga arabesque desktop][=b compset]سموئیل اول باب 15 آیۀ 10
[=b compset]2- خدا پیمان شکن است. [=aga arabesque desktop][=b compset] سموئیل اول باب 2 آیۀ 2
[=b compset]3- خدا نادان است و بدون نشانه در خانه مؤمنین از کافران را تشخیص نمی دهد. سفر خروج باب 12 آیۀ 12
[=b compset]4- خدا با انسانی کشتی می گیرد. [=aga arabesque desktop][=b compset] سفر پیدایش باب 32 آیۀ 24
[=b compset]5- خدا دروغ می گوید و دروغ او را حیوانی چون مار بر ملا می کند [=aga arabesque desktop] سفر پیدایش باب 3 آیۀ 3
[=b compset]6- خدا از آسمان می آید تا بین کلام مردم تفرقه اندازد و آنها را به تشویش اندازد. [=aga arabesque desktop][=b compset] سفر پیدایش باب 11 آیۀ 1
[=b compset]7- خدا چیزی می گوید و بعد آن را به نحو دیگری تغییر می دهد. سفر پیدایش باب 3 آیۀ 6
[=b compset]8- خدا دستور به قتل عام تمام موجودات دارای روح حتی حیوانات می دهد. [=aga arabesque desktop][=b compset]20-18
[=b compset]9- خدا به صورت بشر است.[=aga arabesque desktop][=b compset] 1-26
[=b compset]10- خدا گیسوان دارد.[=aga arabesque desktop][=b compset]دانیال 7-9
[=b compset]11- خدا دو پا دارد.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر خروج 24-10
[=b compset]12- خدا فرشته است و فرشته خداست.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر پیدایش 16-1
[=b compset]13- خدا راه می رود.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر پیدایش 3-8
[=b compset]14- خدا به مکان فرود می آید.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر خروج 19-20
[=b compset]15- خدا مسکن دارد.[=aga arabesque desktop][=b compset]فرامیر 132-13
[=b compset]16- خدا به میان ابر ها فرود می آید و جلوی روی کسی می خرامد.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر خروج 34-5
[=b compset]17- خدا جای کسی را که پنهان شده است را نمی داند.[=aga arabesque desktop][=b compset]سفر پیدایش 3-9
[=b compset]18- خدا بر عملش تأسف می خورد. سفر پیدایش/ 6-6
[=b compset]19- خدا فرشته می شود و فرشته خدا می شود. [=aga arabesque desktop][=b compset] سفر پیدایش 18- 1سفر پیدایش 19-1
[=b compset]20- نادانی خدا بیشتر از نادانی مردم است.[=aga arabesque desktop][=b compset]قرنتیان 1-25
اما دلیل تحریف کتاب مقدس :Sham:
دلایل تحریف کتاب مقدس (۱): گمشدههای عهد قدیم
دلایل تحریف کتاب مقدس (۲) : اسفار بی نام و نشان
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]نسبت شراب خواری و انجام اعمال فسق و فجور به داوود پیامبر: کتاب دوم سموئیل باب 11 آیۀ 2
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]فهرست نسبت های کذبی که در تورات به پیامبران خدا وارد شده است::Sham:
[=Century Gothic]1- فسق و فجور داوود سموئیل 2 باب 11 از آیۀ 2
[=Century Gothic]2- خدا پسران داوود را بر زنان داوود مسلط کرد.سموئیل 2 باب 11 آیۀ 11 و 12
[=Century Gothic]3- فسق لوط با دخترانش[=Century Gothic] سفر پیدایش باب 19 آیۀ 30
[=Century Gothic]4- ارتباط یعقوب پیامبر با یک زن سفر پیدایش باب 19 آیۀ 11
[=Century Gothic]5- دختر یعقوب مورد تجاوز عده ای قرار گرفت سفر پیدایش باب 34 آیۀ 1 و2
[=Century Gothic]6- سلیمان کار مورد نهی خدا را انجام داد و قلبش به بتها متمایل شد و بتکده درست کرد و قلب او از خدا رجوع کرد. کتاب اول پادشاهان باب 11 آیۀ 1
[=Century Gothic]7- خدا خواست موسی را بکشد ولی صفه زن موسی، موسی را اینکه توسط خدا کشته شود نجات داد. سفر خروج باب 4 آیۀ 21 و 24
[=Century Gothic]8- موسی ستمکار است و به قتل کودکان و افتادگان فرمان می دهد و به آتش زدن خانه ها امر می کند.[=Century Gothic] سفر اعداد باب 31 آیۀ 9
[=Century Gothic]9- خدا به اشعیا نبی دستور می دهد که سالهای متمادی بین مردم پای برهنه و لخت راه برود.سفر اشعیا باب 20 آیۀ 2
[=Century Gothic]10- ارمیای نبی باید زنجیر و یوغ بسازد و به گردن خود اندازد[=Century Gothic][=b compset][=Century Gothic]سفر ارمیا باب 27 آیۀ
******** ********* ********
[=Century Gothic] .
[=Century Gothic] افلاطون الهى مى گويد: قله معرفت بسى بلندتر از آن است كه هر پرنده اى به آن پرواز كند و سرادق بصيرت پنهان و پوشيده تر از آن است كه هر سالكى به آن راه يابد:Sham:
[=b compset][=Century Gothic] یا علی ع
با سلام
دوست گرامی مثل اینکه پستی را که راهنمایی کردیم مورد توجه شما قرار نگرفت !!؟
تمامی این سخنانی که شما به نوعی آورده اید جواب داده شده !
اما عکس اولی که قرار داده اید بیشتر یک تبلیغ است تا یک شبهه !!!
شما اگر میخواهید با مسیحیان مناظره کنید باید نسبت به شناخت ادیانها مطالعه کنید !!
رضا جان من فقط می خواستم چیزی رو که به من ارسال کرده بودن کامل ارسال کنم... اگر توی اون عکس متنی نبود هرگز اون عکس رو ارسال نمیکردم... من به اندازه کافی بدلیل تایپ زیاد مشکل انگشت گرفتم... :Ghamgin:
ما که خدا رو میپرستیم اینه روزگارمون اونایی که بنده خدا رو می پرستند میخواهند به کجا برسند؟؟؟:Gig:
من واقعا متعجبم مسیحی ها واسه چی می گویند مسیح پسر خداست و میپرستنش؟!!!:Gig::Gig:
با سلام
اینها نمونه ای کوچک از افتخارات مسیحیان است
تو خود بخوان حدیث مفصل
چهره خدادر عهد عتیق !!؟
پیامبران در تورات چگونه معرفی میشوند ؟
ریشه های تثلیث در ادیان باستانی
اولین دستور قرآن و اولین دستور کتاب مقد
آيا دستاورد عيسي(ع) صرفاً نجات بشر از گناه اوليه بود؟
پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر به عنوان راهگشاي مسيح
اگر كتاب مقدس براساس الهام نوشته شده، چرا مشتمل بر ام
نتیجه آموزه نسل کشی در کتاب مقدس
آیا مسیحیت، دین محبت و دوستی است؟
تصویر دیگری از پیامبران در کتاب مقدس
چرا حواريون عيسي در زمان مصلوب شدنش فرار اختيار كرده و هيچيك به دفاع ا
تاملی در چالش انگیزترین آیه کتاب مقدس(اول سموئیل ۱۳ : ۱)- قسمت دوم
چگونه ممکن است خداوند به بشر فرمان دهد که بت بپرستند؟
ناصره شهری که هرگز نبوده است(۱)
(نقد مسیحیت ) کتابهاي جنگهاي يهوه و ياشَر کجا رفتهاند؟
چه نقدهاي كلي بر دين مسيحيت وارد است؟
درخت و درختکاری در اسلام و مسیحیت(طبیعت در کتاب مقدس)
اختلافات تورات عبرانی با سامری – سفر پیدایش
تاملی در چالش انگیزترین آیه کتاب مقدس(اول سموئیل ۱۳ : ۱)- قسمت اول
دستور عجیب خدا به هوشع و امتثال نمودن هوشع
تصویر پیامبران در قرآن و کتاب مقدس
پولس و علاقه وی به اسطوره های باستانی یهود
اعتقاد به گناه ذاتی و آموزۀ “فداء” در مسیحیت
ارتدكس چگونه و چرا به وجود آمد؟
:hamdel: دست همتون درد نکنه امیدوارم کمکهاتون رو در آینده جبران کنم...
ممنون از همه بخاطر وقتی که گذاشتین...
حالا سر فرصت یکی یکی همه پستهاتون رو با دقت می خونم...
اینقدر اینجا سرم شلوغه که فقط روزی یک تاپیک رو می تونم روش دقت کنم...
صلوات که هیچی امشب حتما براتون دعا می کنم...
موفق و پیروز باشید و منتظر نظر کارشناسان هم هستم اگر قابل بدونن...
یا حق
با سلامنمی دانم ایا با امور اعتقادی و ایمانی و یا تاریخی باید فله ای و کیلوئی برخورد و قضاوت کرد و یا اینکه هر نکته ای را ( چه رسد هر موضوعی را ) که نقد یا ردی بر ان است بیان و بحث کرد - روزانه ده ها ایراد بر مشرک بودن شیعه توسط شبکه های تلویزیونی وهابی بیان میشود و در مقابل شیعه هم علیه اهل سنت که تقریبا همه با ارائه سند است و دهها جلد کتاب در رد ادیان و نقد انها موجود است چه توسط پیروان سایر ادیان و چه منکرین خدا حال باید اینگونه کیلوئی قضاوت کرد یا روش علمی و نقادی را در پیش گرفتاگر ایرادی است با سند مطرح کنید تا یا پاسخ قانع کننده داده شود و یا اینکه پاسخی عقلانی دریافت نشود - طرح کیلوئی موضوعات نه نتیجه دارد و نه جالب است - ایا می خواهید من هم تاپیک های متقابل را ردیف کنم ؟؟ قطعا اینگونه برخورد شبیه فحاشی و یا سنگ پرانی در حین فرار است
با سلام دوستان یکی از مسیحیان افراطی یک جایی همچین پستی زده... لطفا در صورت امکان یک پاسخ منطقی به من بدین تا به اون فرد بگم... با تشکر از شما پست اون به شرح زیر هست:
سلام
این یک ادعا و نقل است و هیچ مبنای عقلی و وحیانی برایش آورده نشده است .
چرا باید کسی آنرا بپذیرد ؟
چرا ؟
چرا ؟
اگر مبنایی بحث کنند جواب می دهیم به فضل الهی
والله الموفق
در مورد متن اولتون ممکنه اینو بگن: کسی که مخالفان رو میکشه قضیش جداست و کسی که به حکم کتاب آسمانیش مخالفان رو می کشه قضیش یک چیز دیگست... اگر در طول تاریخ مسیحیان زیادی مخالفان رو کشتند... در واقع کتابشون بهشون نگفته که بکشین! خودشون کشتن، باید برین به اون زما
آیا کتاب قرآن اینها رو گفته؟!:
حتمأ به تجربه دریافتهاید که دین و مذهب در بهترین حال مردمان را تبدیل به افرادی ریاکار میکند؛ کسانی که فرق خوب و بد را میدانند اما چیزی را که خطاست انجام داده و برایش بهانه تراشی میکنند. کسانی که بسرعت عصبانی شده و جلو خشمشان را نمیگیرند، افرادی که دروغ گفتن عادتشان شده و به قولشان نمیشود اعتماد کرد،افرادی پر از کینه و نفرت و حسادت، کسانی که به مواد مخدر یا تماشای صحنههای شهوانی معتاد شدهاند و بسیاری گناهان دیگر که به شکل رفتاری درآمده است.
[="blue"]اگرچه او در ازل دارای الوهیت بود یعنی چه یعنی ما همزمان دو خدا داشتیم یا او همان خدای یگانه بود و سپس به مقام انسان نزول کرد .
اگر بگویید همزمان دو خدا داشتیم پس یکتا پرست نیستید و اگر بگویید او همان خدای یگانه بود پس چگونه ممکن است خدا به صلیب کشیده شود و بمیرد حال او مرده است یا زنده اگر مرده باشد که مفهوم آن انست که شما دیگر خدائی ندارید و اگر زنده باشد یعنی مرگ او فریبی بیش نبوده است پس خدای شما فریبکار و غیر قابل اعتماد است![/]