سلام و احترام
من این دوگانه انگاری که می فرمایید را قبول ندارم، مسئولین جنگیدند...، مسئولین سازندگی کردند....، مسئولین ...؛ بلکه مردم جنگیدند...، مردم سازندگی کردند...، مردم آباد کردند؛ مردم این حکومت را انتخاب کردند، و مردم همچنان از اصل آن حمایت می کنند...
چشم بستن بر روی کاستی ها و نقائص، و ممنوع کردن انتقادات ابه بهانه لطمه ندیدن انقلاب حماقت محض است!! من نمیدانم کارشناسی که می فرمایید در رادیو معارف چه گفته یا شما چه برداشتی از سخن ایشان داشته اید، اما ما هرگز مردم را به سکوت فرا نخوانده ایم، بلکه انتقاد باید باشد، من خودم هم منتقدم، اما به سیاست ها ، نه به اصل انقلاب!
ما تخریب، تضعیف و مانند آن را روا نمیدانیم نه انتقاد را! چرا که اصل انقلاب مشکلی ندارد، آنچه که موجب انحراف شده است ذاتیِ این نظام نیست تا از آن جدایی ناپذیر باشد. مراجع تقلید هم هرگز سکوت نکرده اند، من نمیدانم شما اخبارتان را از کجا می گیرید، اما کمی تحت عنوان انتقادات مراجع تحقیق کنید. به عنوان مثال سخنان آیت الله نوری همدانی را شنیده اید: «هرچه قدر رهبر انقلاب می گویند، کشور مشکل دارد، گرانی هست، کار نیست، راه علاج مشکلات اقتصادی، اقتصاد مقاومتی است، اما دولت و مسئولین گوش نمی کنند»و در دیدار با رئیس سازمان پدافند غیر عامل هم فرمودند: «ما هرچه میگوییم منتشر نمیشود و صدا و سیما توجهی ندارد»
نکته دیگر این که ما مردممان را مردمی عقده ای، محتکر، گرانفروش، و بی رحم توصیف کنیم قطعا اشتباه بوده و بازی کردن در پازل دشمن است!! من شدیدا با این نوع تفکرات مخالفم پرا که برای آنها نقش تلقینی قائل هستم! خود این تلقینات به حرکت مردم ما جهت دهی می کند. واقعا قضیه برعکس است، اکثریت مردم ما مهربان، اهل کمک، اهل رحم و مروّت و جوانمردی هستند، متاسفانه فقط از محتکرین و گرانفروشان در اخبار می گویند چرا که آنها رفتاری خلاف اصل مرتکب شده اند؛ اما ما باید حواسمان جمع باشد، چرا کمک های عظیم مردمی به کمیته امداد، یا جشن عاطفه ها و جشن نیکوکاری و خیریه ها و کمک به آزاد سازی زندانیان و خیّرینی که مدرسه و مسجد می سازند و هزاران مصداق دیگر را نمی بینیم؟
در مورد بند اول، من نگفتم که مردم هیچکاره بودند، بلکه سیاستمداران طوری با مردم رفتار کردند که مردم هیچکاره به نظر میرسند. همه کار را مردم کردند ولی اینها به نام خودشون تموم کرده و می کنند. اون آقای ولایتی که میاد میگه لنگ ببندید و نون خشک بخورید! آیا خودش قبلا این کارو کرده؟ خیر. آیا خواهد کرد ؟خیر. اما مردم بیچاره ایران چنانچه مجبور بشند خواهند کرد. سالها بعد همین آقایون میان میگن که بله ما!!!! در اوضاع بد اقتصادی لنگ بستیم و نون خشک خوردیم و دم نزدیم و ملت همیشه قهرمانیم.
در مورد بند دوم! از این حماقتهای محض خیلی ها کرده و می کنند، خیلی بالاتر از من و شما. خودتون رو گول نزنید، میدونید من چی میگم. با بچه که طرف نیستید و نیستیم. ببینید آقای مسلم، در مملکت ما جا انداخته اند که اعتراض به سیاستها یعنی اعتراض به اصل انقلاب ، چرا؟! چون مثلا به چی میخوای اعتراض کنی که نشانه ایی از اصل انقلاب توش نباشه؟ به صدا و سیمای مزخرفی که باید در این 40 سال فرهنگسازی میکرد اعتراض کنیم، انگار به رهبر و در نتیجه اصل انقلاب اعتراض کرده ایم. به فسادهای بنیاد شهید به فسادهای کمیته امداد اعتراض کنیم به رهبر و اصل انقلاب اعتراض کرده ایم. به فسادهای فراوان قوه قضاییه اعتراض کنیم، به اصل نظام اعتراض کرده ایم. به ربای بانکی اعتراض کنیم، به قوه مجریه و در نتیجه اصل نظام اعتراض کرده ایم. در این کشور مهره و پستها و قوانین طوری چیده شده که به هر جا اعتراض کنی ، به اصل نظام اعتراض کرده ایی.
در مورد بند سوم،اول که باید بدونید که برخی انتقادها الزاما تخریب را در پی دارند. وقتی فرد بی لیاقتی سر کار است، من نمیتونم نازش کنم و بگم ببین تو اینجای کارت مشکل داره عزییییزم! خیر. کشور 40 ساله در حال جنگ با تمام دنیاست، بی تعارف هر کس بی عرضه و بی لیاقته باید سریع تکلیفش معلوم بشه یا اصلاح بشه یا حذف بشه. والا من نامه امیر المومنین به مالک رو میخونم تنم می لرزه. مالک هنوز کاری نکرده لحن امیر المومنین اینه، دیگه کاری بکنه چی میشه. یا به قول آقای ازغدی، عثمان ابن حنیف کارگزار منصوب خود امیرالمومنین وقتی هنوز نرفته و سر سفره اغنیا ننشسته، چنان مورد عتاب قرار گرفته که 1400 ساله هر کس نهج البلاغه میخونه آبروی او میره.
می گم چی میشد امام خمینی هم 60 سال قیل همینجوری انقلابشون رو شروع میکردن، در مجالس خصوصی، یا عمومی خاص، آرووم بدون داد و بیداد میگفتند که ای علمای اسلام ، اسلام در خطر است. مطمئنم اون صدای هق هق جمعیت هم نبود، اعلامیه های بعدی هم نبود و ... کلا انقلاب شیرین تر و ناز تری داشتیم.
در مورد بند چهارم هیچی نمیگم. فقط براتون متاسفم که دارید خورشید وسط آسمون رو نادیده میگیرید. شخص بنده با مخالفت شما ، نظرم تغییر نمیکنه چون با چشم خودم دارم میبینم که چه خبره. اتفاقا من 4 ساله اخبار تلویزیون رو نگاه نمیکنم. اما میرم مغازه سر کوچه و رب گوجه تاریخ تولید پارسال رو که روش زده 8 تومن ، 15 تومن میخرم. میبینید ، من تحقیقاتم میدانی تر از شماست.
باعث تاسفه که ب داشتن خیریه در کشور افتخار میکنید و بیشتر متاسف میشم که نمیدونید چه پولشویی های عظیم و فسادهای مالی در پشت نام اینها انجام میشه. به آزادی زندانی اشاره میکنید و قوانین مسخره و چپاولگرانه بیمه ها و نهادها رو که باعث زندانی شدن افراد میشه رو نمیبینید. هلند چند تا خیریه داره؟ چند تا زندان داره ؟ چند تا زندانی داره ؟ چند تا مرجع تقلید داره؟ چند تا شبکه تلویزیونی داره ؟
راستی ، سال 42 تا 57، امام خمینی رادیو در اختیار داشت؟ تلویزیون در اختیار داشت؟ روزنامه در اختیار داشت؟ رکیک ترین مقالات و توهینها به ایشان در رسانه ها میشد. پس چطور شد که ملت ایران صدای او را شنیدند، به مبارزه دعوت شدند، زجر به زندان افتادن و شکنجه و تبعید رو پذیرفتند؟ بعضی ها حتی صورت امام رو هم ندیده بودند، اصلا بی سواد بودند، در دورافتاده ترین شهرهای ایران بودند. چطوری جمهوری اسلامی 98 درصد رای آورد؟ مراجع باید ماهواره و روزنامه و تلویزیون و همه چی در اختیار داشته باشند تا شاید اصلاحی صورت بگیرد؟ ما رو مسخره کردید جناب مسلم؟؟؟ یعنی من باید باور کنم که این همه آیات عظام، در این برهه پر از تکنولوژی و امکانات تک و تنها و بی یاور اند و کسی حرف آنها را نمی شنود؟ ؟؟ من باور کنم؟؟ به شعور خودم توهین کنم؟؟؟؟
جا انداخته اند که اعتراض به سیاستها یعنی اعتراض به اصل انقلاب
صائب تبریزی;1016847 نوشت:
فسادهای بنیاد شهید به فسادهای کمیته امداد اعتراض کنیم به رهبر و اصل انقلاب اعتراض کرده ایم. به فسادهای فراوان قوه قضاییه
صائب تبریزی;1016847 نوشت:
برخی انتقادها الزاما تخریب را در پی دارند
صائب تبریزی;1016847 نوشت:
براتون متاسفم که دارید خورشید وسط آسمون رو نادیده میگیرید
صائب تبریزی;1016847 نوشت:
نمیدونید چه پولشویی های عظیم و فسادهای مالی در پشت نام اینها انجام میشه
صائب تبریزی;1016853 نوشت:
ما رو مسخره کردید جناب مسلم؟
صائب تبریزی;1016847 نوشت:
خودتون رو گول نزنید
با سلام و احترام جناب صائب تبریزی
من علی رغم اینکه خودم منتقد بسیای از رفتارها و سیاست های حکومت در ابعاد مختلف هستم، آنچه شما می فرمایید را قبول ندارم، و پاسخ بنده به بند بند این سخنانی که طوفانی بیان کرده اید تاپیک را به سمت و سوی دیگری خواهد برد؛ من از شما می پرسم که از همان موضوع تاپیک سخن بگویید، در این شرایط باید چه کرد؟ تکلیف ما را چه می دانید؟ بزنیم انقلاب را ساقط کنیم؟ نقد کنیم؟ در انتخاب مسئولین بیشتر دقت کنیم؟ عرصه را رها کنیم؟ راهکارتان چیست در این شرایط؟
بنده کاملا با نظر شما موافقم و پیرو این نظر معتقم دین باید از سیاست جدا بشه تا
هم دین اسیب نبینه و هم سیاست چون این دومقوله ی کاملا جدا از هم هست
یعنی اینکه کار را باید به مختصص ان کار داد ...
خب ببینید خدا شناس بود و مسلمان بودن خوب هست
ولی انچه در متن کشور و اداره اش به ان نیاز هست کاردان بودن ...متخصص بودن ....مسولیت پذیر بودن هست
نه مسلمان بودن !
مسلمان بودن خوبههه ولی کافیییی نــــــــیـــــــســـــــــت!!
با سلام و احترام
خوب ابتدا که تعبیر جدائی دین از سیاست را گفتید ، من موافق نبودم اما با توضیحاتی که دادید متوجه منظورتان شدم.
[SPOILER]من منظورم از جدایی دین از سیاست این هست که
اداره کشور بصورت معقول انجام بگیره نه بر اساس عقاید شخصی
عقل و دین هیچوقت در تضاد و تقابل هم نیستند ولی ما از دین چیزی به غیر از عقلانیت رو برداشت کردیم
چیزی شبیه به تعصب و عقاید ناکارامد مثل همین مسلمان بودن به جای متخصص بودن (ان هم در جایی که
اولویت کاردان بودن هست(یعنی در مملکت)
بنده حتی معتقدم که رعایت حق الناس اولویت داره بر رعایت حق الله چون در شریعت داریم که نمازی که در جای غصبی باشد باطل هست. [/SPOILER]
[SPOILER]منکه میدونم الان میاید میگید برای این اعداد و ارقامتون سند هم داری؟ مطالعه میدانی کردی؟ آمارت جایی چاپ شده که بشه بهش استدلال کرد؟ قانون ما کاملترین قانون است و ......[/SPOILER]
متاسفانه کارشناس محترم چیزهای بدیهی رو قبول نمی کنند و ادعا دارند کاملترین قوانین رو داریم و باهاش شدیم جزو فاسدترین و متورم ترین کشورهای جهان!
هر چی هم توضیح بدیم ، توجیه می آورند!
همانطور که عرض کردم مگر اینکه خدا از آسمان نازل شود تا بلکه ایشان قبول کنند ....
با سلام و احترام جناب صائب تبریزی
من علی رغم اینکه خودم منتقد بسیای از رفتارها و سیاست های دولت هستم، آنچه شما می فرمایید را قبول ندارم، و پاسخ بنده به بند بند این سخنانی که طوفانی بیان کرده اید تاپیک را به سمت و سوی دیگری خواهد برد؛ من از شما می پرسم که از همان موضوع تاپیک سخن بگویید، در این شرایط باید چه کرد؟ تکلیف ما را چه می دانید؟ بزنیم انقلاب را ساقط کنیم؟ نقد کنیم؟ در انتخاب مسئولین بیشتر دقت کنیم؟ عرصه را رها کنیم؟ راهکارتان چیست در این شرایط؟
به نظرم باید پاسخ بدید و تاپیک هم به سوی بدی! نمیره. اول باید کسی توجیه بشه و بعد احساس تکلیف کنه و بعد کاری انجام بده.
صراحتا میگم: 1- اعتصاب و تحریم بخشی و سراسری. اگر از گاودارهای فرانسه کمتر نباشیم که در اعتراض به قیمت پایین شیر، شیرهاشون رو کف خیابونهای پاریس ریختند، اگر از مردم آمریکا کمتر نباشیم که برای نجات اپل ورشکسته ، فقط اپل خریدند و گوشی های دیگه رو تحریم کردند . مخصوصا اعتصاب معلمان بسیار کارساز هست.
اما توجه کنید که به دلیل بذر بزدلی که در دل مردم کاشته شده ، امکان نداره که صاحبان اصناف چنین همکاری رو بکنند.
2- رای ندادن در انتخابات آتی مجلس. ممکنه کسی بگه که اگر مشارکت ما کم باشه آبروی ما در سطح بین الملل میره و این قبیل چیزها. در حالی که آبروی ما هم اکنون داره به شیوه های مختلف میره و فساد مالی که ما داریم خیلی از کشورهای اروپایی ندارن. رای ندادن بهترین شیوه برای بیان اینه که شما ها بی لیاقت هستید. اونوقت دست و پاشون رو جمع میکنند.
3- ورودگسترده ، بی واسطه و مستقیم، شجاعانه و مدبرانه مراجع تقلید.
باید بزور صدا و سیما رو مجبور کنن که ازشون تمکین کنه باید بزور حوزه ها مجبور کنند که ازشون تمکین کنن. در خواست تجمع بدن. خودشون رسما در بین مردم حاضر بشن. جلسات و درسهاشون رو یک هفته تا یکماه یا تا اطلاع ثانوی در اعتراض به این وضع تعطیل کنن. خودشون مستقیم وارد عمل بشن نه اینکه طلبه ها رو بفرستند که پلاکارد بنویسن و پرچم آتش بزنن و شعار بدن. بطور گستره مدام صحبتهای خشمگینانه و آمرانه شون از سیما پخش بشه. فتوا به تحریم موقتی برخی اجناس بدن. فتوا به شفاف سازی در رسیدگی به اعتراضات و شکایات مردم بدن. برای حل مشکلات راه حل های مستقیم و عملی ارائه کنن. تیم تشکیل بدن. دولت و قوا رو مجبور به توضیح دادن عملکرد بکنن. توبیخ های شدید بکنن.
اقای مسلم. من میخواستم مبلغی پول به خیریه کمک کنم. خدا رو شاهد میگیرم که به حداقل 5 دفتر مرجع تقلید معروف زنگ زدم گفتم این پولها رو بدم به کمیته امداد؟ بهزیستی؟ جمعیت امام علی؟ خیریه رعد و .... ؟
اونها گفتند که اگر خودتون میتونید مستقیم برسونید به دست فقیری که میدونید فقیره. وگرنه ندید به این موسسات و ما هیچ کدوم از این مراکز رو تایید نمیکنیم یا رد نمیکنیم و خودتون میدونید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کمیته امداد چند ساله تاسیس شده؟ هنوز هم مرجع تقلید بهش شک داره !!! دیگه از این واضح تر؟؟؟؟ از این مسخره تر؟؟؟؟؟ الان تقصیر کیه؟ مرجع تقلیدی که اگر به شفافیت مالی بزرگترین نهادی که صدقه های مستحب و واجب مردم رو جمع میکنه شک داره، پس چرا اعلام نمیکنه؟ چرا دستور ورود مستقیم برای بررسی کمیته امداد رو نمیده؟ چرا دستور صریح برای بی اعتبار بودنش نمیده؟ مقصضر کمیته امداده که چرا نتونسته اعتماد مراجع رو جلب کنه؟ چون دزدی درش زیاده؟ چون نتونسته شفافیت مالی خودشو نشون بده؟ مقصر منم که میخوام صدقه بدم و بعدش باید حیروون و ویلوون توی شهر بگردم ببینم کی بهش واقعا تعلق میگیره و بگذارم کف دستش؟؟؟؟
متاسفانه کارشناس محترم چیزهای بدیهی رو قبول نمی کنند و ادعا دارند کاملترین قوانین رو داریم و باهاش شدیم جزو فاسدترین و متورم ترین کشورهای جهان!
هر چی هم توضیح بدیم ، توجیه می آورند!
همانطور که عرض کردم مگر اینکه خدا از آسمان نازل شود تا بلکه ایشان قبول کنند ....
دعا کنید خداوند کارشناس مذکور را هدایت کند، اما بنده بدون تعصب همچنان قوانین و ساختار کلی نظام جمهوری اسلامی را بهترین میدانم، اگر اشتباه می کنم و بنده را با دلیل و برهان قابل هدایت نمی دانید، دعا کنید خداوند بنده حقیر را هدایت کند
من نمی توانم آنچه را که می فرمایید بپذیرم و این از بابت تعصب نیست، نمی دانم چرا لحن شما اینگونه القاء می کند! من از شما برادر عزیزم، و سایر مخاطبین میخواهم بی طرفانه در این دو سخن بنده دقت کرده و سپس قضاوت کنند:
مسلم;1016831 نوشت:
من ضرورت ساختاری را که می فرمایید منکر نیستم، اما سخن در این است که کدام بر دیگری مقدم است؟ بنده جدّا معتقدم تا مسئولین درست نشوند آن ساختارهای مطلوب پدید نمی آید...
آیا اگر کارخانه ایران خودرو و سایپا را به مسئولین تویوتا بسپاریم ساختارها را زیر و روز نخواهند کرد؟ و اگر کارخانه تویوتا را به مدیران ایران خودرو سایپا بسپاریم چه خواهد شد؟ آیا ساختارهای شرکت تویوتا موجب اصلاح این مسئولین خواهد شد یا بالعکس، ساختارهای آنها هم به هم می ریزد و هرچه فک و فامیل دارند مسئولیت های مهم تویوتا را بر عهده خواهند گرفت؟
مسلم;1016237 نوشت:
خواهش می کنم چند دقیقه ای چشمانتان را ببندید و تصور کنید دنیا ژاپن یا آلمان را کاملا تحریم کرده است، هشت سال مانع ورود کوچکترین تسلیحاتی به این کشورها شده، در حالی که توان ساخت تسلیحات را هم هنوز ندارند، و سپس با تمام توان به آنها حمله نظامی شود، بیش از 570 بار مورد حمله شیمیایی قرار بگیرند و سازمان های بین المللی حاضر نشوند آغازکنندگان جنگ را به عنوان متجاوز اعلام کنند! 40 سال به گونه ای تحریم کمر شکن شوند که پولشان را فقط با چمدان خارج کنند، کشتی هایشان را بیمه نکنند! و از طرف دیگر از گروهک های تروریستی مختلف در داخل آنها حمایت کنند!
شبکه عظیم رسانه ای که علیه هیچ کشور دیگری وجود ندارد علیه آنها به راه بیندازند، و با تمام توان از اپوزیسیون آنها حمایت های مادی و معنوی کنند! بودجه های عظیمی که امروز از جانب کشورهای حوزه خلیج فارس خرج فروپاشی ایران میشود، خرج فروپاشی آنها شود و...
از هر طریقی سعی در تخریب فرهنگ آنها کنند، از طریق رسانه های مختلف ماهواره ای به زبان بومی آنها تا حمایت از هر چیزی که به این فرهنگ آسیب می زند، امروز 70 درصد از تریاک جهان در ایران کشف میشود! حالا همه اینها را در حق ژاپن یا آلمان تصور کنید، شما را به خدا آیا در این صورت وضع ژاپن و آلمان بدتر از ایران نبود؟ خدا را گواه می گیرم که وضعشان از ایران بدتر بود، بلکه دچار فروپاشی شده بودند.
به نظرم باید پاسخ بدید و تاپیک هم به سوی بدی! نمیره.
بنده هم عرض نکردم به جای بدی میره!!! عرض کردم موضوع اصلی از دست می رود!
صائب تبریزی;1016867 نوشت:
1- اعتصاب و تحریم بخشی و سراسری...
2- رای ندادن در انتخابات آتی مجلس...
3- ورودگسترده ، بی واسطه و مستقیم، شجاعانه و مدبرانه مراجع تقلید.
راهکار دوم که منطقی نیست! توضیح اینکه: مسئولین ما دو دسته هستند، یک دسته دنیاطلب که فقط به فکر منفعت خویش و برداشتن سهمشان از سفره انقلاب هستند وبه قولی تشنه قدرت هستند، و دسته دوم واقعا دلسوز انقلاب و دلسوز مردم و تشنه خدمت. دسته دوم که دارند تلاششان را می کنند لازم نیست چنین اخطاری به آنها داده شود، و دسته اول هم که وابستگی به بقای این انقلاب ندارند، آنها راحت تابعیت خودشان را از کشورهای اروپایی گرفته اند و چه آرای مردم بشود 80 درصد و چه 50 درصد برای ایشان فرقی نمی کند که با تحریم مشارکت بخواهیم آنها را وادار به حرکت کنیم!!
راهکار اول هم با حفظ شرائط خوب است، اینکه مردم جنسی را که گران میشود نخرند، این راهکار خوبی هست تا هم احتکار کنندگان، هم گران فروشان و هم دلالان که منفعتشان در گرو این امر است از ترس از دست دادن منفعت رفتار خویش را تعدیل کنند.
راهکار سوم مراتب دارد، قضاوت در خصوص آنچه که می فرمایید به این سادگی نیست، باید نگرشی کلان داشت، ما هم دشمنان خارجی داریم و هم مشکلات داخلی! رسانه های تشنه بیگانه مثل کفتار منتظر شکاف و تنش درونی هستند تا آن را بُلد کرده و نهایت بهره وری از آن را داشته باشند! بنابراین وقتی به صورت کلی و با توجه به تمام شرایط می خواهیم قضاوت کنیم نتیجه این خواهد شد که تا جایی که حمایت از مردم و انتقاد از کم کاری ها و فریاد زدن ها باشد مشکلی نیست و اتفاقا سازنده است، اما اگر امر فراتر از این رفت قطعا آسیب زاست و ممکن است کار به جاهایی ختم شد که نشود آن را جمع کرد.
الان شما ببینید یک تجمع در فیضیه شکل گرفت که از میان صدها طلبه یک طلبه پلکاردی را با یک شعر خا برافراشته بود، ببینید چه غائله ای درست شد! تمام آن تجمع تحت الشعاع یک پلاکارد قرار گرفت! این فقط یک پلاکارد بود، شما حوادث دیگری را تصور کنید.
بنده بر خلاف شما مهمترین راه اصلاح را یکی اصلاح از خود، و دیگری اصلاح انتخاب می دانم. چون اصلا فلسفه جمهوری همین است، حیات سیاسی مسئولین یک جمهوری به دست مردم است، مسئولینی که کار نمی کنند را باید پای صندوق های رأی تنبیه کرد، نه در کوچه و خیابان و تجمع!
اما بنده بدون تعصب همچنان قوانین و ساختار کلی نظام جمهوری اسلامی را بهترین میدانم@};-
شما خودتان جواب خودتان را داده اید در اینجا :
مسلم;1016450 نوشت:
[=113]
روشن است که وقتی نام قوانین می آورید مطلق است، و شامل قانون اساسی و قوانین رده پایین تر میشود@};-
اما جایی که به نفعتان باشد و تعصب دارید، از توجیه بالا برای دیگران استفاده میکنید
اما وقتی نوبت به خودتان می رسد یادتان می رود قبلا از این توجیه علیه چه کسی بهره بردید..
طبق استدلال خودتان ، شما قوانین رد پایین را هم برترین قوانین می دانید...
جالب است می گویید تعصب ندارید و دنبال دلیل هستید
ما چند بار دلیل آوردیم اما شما آنرا نادیده گرفتید
فقط دوست دارید از کلامی نقل قول بگیرید که اشتیاهتان برملا نشود.
حتی کلام خودتان را نیز ویرایش می کنید مثلا همین کلمه '' کلی.'' را قبلا استفاده نکردید
اما من باب پرده پوشی دست به ویرایش می زنید اما در صفحه اول همه چیز مشخص است...
پاسخ سوالتان داده نمی شود تا زمانی که این شیوه را ترک کنید...
این گفته جناب مسلم
نقل قول:
ساختار و قوانین جمهوری اسلامی برترین ساختار و قوانین در دنیاست، فقط کمی وجدان کاری می خواهد و شایسته سالاری
با سلام
برادر عزیر ،
جهل در مقابل عقل همان تقوا است.
و جهل در مقابل علم ، همان نادانی و ناکارامدی است.
به تعبیر عامیانه اش
تعهد و تخصص
اما این تعهد نه به معنای سطی اش میشود همان تقوا و عقل در مقابل جنود جهل
جنود و سپاهیان عقل 72 تا است
و جنود جهل نیز72 تا است
و در اصول کافی هم ذکر شده است...
اما کشور را نباید بر پایه اینها اصلاح کرد چون با تقوا به این معنا غیر واقعی است...
مشکل کشور ما با علم در مقابل جهل حل میشود
نه با تقوا...
سلام،
تقوا میگوید اگر علم نداری مسؤولیتش را به عهده نگیر ...
شما انگار فقط دنبال مچ گرفتن هستید ... مگرنه این را چند پست قبل از قول مرحوم شهید چمران گفته بودم ...
بیت المعمور;1016785 نوشت:
مثال ساده بزنم
علم می گوید نقدینگی موجب تورم میشود...
حالا ما قانونی نداشته باشیم که جلوی نقدینگی را بگیرد.
چه اتفاقی می افتد؟
شما باید با چراغ در گرد شهر بگردید به دنبال رئیس جمهوری که از نقدینگی استفاده نکند و تقوا داشته باشد و عقلش بر جهلش پیروز باشد...
اما من عاقل هستم قانونی میگذارم که جاهلان نتوانند سوء استفاده کنند و نقدینگی ایجادکنند....
باشه برادر عاقل من، ما که به زعم شما جاهل هستیم، ولی شما که عاقل هستید هر چی خواستید قانون بگذارید، اگر کسی قانونتان را اجرا نکرد ببینیم بعدش چه میکنید ... حالا من جاهل و شما هم عاقلی که دیگر نمیخواهید یا نمیتوانید به زور مرا از جهلم بیرون آورید ...
بیت المعمور;1016785 نوشت:
اگر میخواهید پیرو جنود عقل باشید، فریب جهل و جنودش رانخورید
او میخواهد مسیر را برای جاهلان باز بگذارد تا قوانین نتوانند جلوی جاهلان را بگیرند
بله عقل چیزی است که شما بفرمایید و جهل چیزی است که طرف مقابل شما گرفتارش هست ... عینک بدبینی و خودبرتربینی را برداشته بودید میدیدید که ما هم نگفتیم افراد بدون علم عهدهدار کاری شوند که تخصصش را ندارند ... با خودتان هم دعوا دارید ظاهراً شما ...
بیت المعمور;1016786 نوشت:
صدق یعنی واقع نگر باشید
به جای اینکه مدام از قانون دفاع کنید و بگویید مسئول جاهل است ( جهل در برابر عقل )
کمی پا روی نفسمان بگذاریم و از خودمان بپرسیم
چرا نمیتوان با قانون درست، مسئولان جاهل( جهل در مقابل عقل ) را رام کرد؟
من چی کارهام که از قانون دفاع کنم ... خوبه خودم هم گفتم که قانون بد هم داریم (بگذریم که در پست اول خودم در این تاپیک بحث قانونگذار را مطرح کردم که به نفع خودشان قانون مینویسند و بحث حقوقهای نجومیبگیر را مطرح کردم) ... اما همان قانون درست شما را کسی باید اجرا بکند یا نه؟ اگر نکرد یک قانون دیگر میگذارید؟ اگر همان را هم اجرا نکردند باز یک قانون دیگر مینویسید؟ آن قدر قانون بنویسید که صبح دولتتان بدمد ... والّا ...
بیت المعمور;1016786 نوشت:
چرا شیطان به شما اجازه نمیدهد از این راه استفاده کنید؟
چرا شیطان آدرس غلط می دهد؟
چرا نمیخواهیم قبول کنیم مسیرمان اشتباه است؟
دلیل کار شیطان را از خودش بپرسید، من ان شاء الله خیلی باهاش میونهی خوبی ندارم ... اگر شما بگذارید و پایم را در یک جدال غیراحسن من عاقل و هدایتشده و توی جاهل و گمراه باز نکنید ...
بیت المعمور;1016786 نوشت:
الان هم عده ای تصور میکنند رئیس جمهور عزل شود مشکلات ما حل میشود..
به همان یک عده اعتراض کنید، چه ربطی به من دارد؟
بیت المعمور;1016788 نوشت:
قوانین شامل اصل قوانین و قوانین نظارتی هم میشود
پس قوانین نظارتی غیر از نظارت ضعیف در عمل است..
گاهی اوقات یک قانون می گذاریم بعد برای جلو گیری از فسادی که از جانب همین قانون پدید می آید ، امثال شما می گویند مشکل در نظارت است....
نه برادر عزیز مشکل در قانون است.... اگر قانون درست بود، فسادی نبود تا نظارتی لازم باشد... یا آن قدر کم بود که نظارت کم کیفیت هم کافی بود....
سبحان الله از این حرف شما ... پس میتوان قانونی گذاشت که خیلی نیاز به متولّی نداشته باشد ... جالب است، میتوانید یک نظریه بدهید در باب اتوپیای جدیدی که بتواند بدون ناظر و مدّعیالعموم اداره شود ... فقط یک گروه بنشینند قانونهای خوب و طلایی بنویسند ... شاید اگر قوانین تابع شهوات جسمی باشد تا حدودی بتوان بدون ناظر جامعه را اداره کرد، مثل قوانین جنگل، یا مثل مافیا که خودشان قانون خودشان را دارند و مشکلاتشان را با هم حل میکنند، همدیگر را تنبیه میکنند و غیره، نیازی هم به دولت مرکزی و نظارتهایش ندارند (گرچه همانها هم نظارتهای خودشان را دارند) ...
[/HR]باید قانون خوب داشت، اجرا کنندهی قوی داشت، ناظر دقیق و متعهد داشت ... هر کدام را نداشته باشیم بقیه ولمعطل هستند ...
در غرب به خدا جوابگو نیستند، ولی سیستم تا حدودی شفاف هست و همه هم در اجرای قوانین نسبت به دیگران (اگرچه نه نسبت به خودشان) کاملاً بیرحم هستند و هی نمیگویند ما نان و نمک خوردهایم و امثال آن، تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتّیٰ هستند ... در اینجا همه مدام دلشان به رحم میآید، این مادر مریض دارد، اون دیگری برادر زادهی فلانی است که تازه ازدواج کرده است ... فلانی زمان جنگ جان من را نجات داد ... دیگری آن موقع که گرفتار بودم کارم را راه انداخت و خیلی مرام داشت ... سیستم هم که شفاف نیست ... نیتها هم که خیلیهایشان ظاهراً انساندوستانه (در مورد خواص)، همه هم که خداپرست (مثل اینکه مهران مدیری به شوخی میگفت طرف میرود چند میلیارد اختلاس میکند بعد عذاب وجدان دارد ۲۰ تا گوسفند قربانی میکند میدهد به مردم فقیر دیگر وجدانش هم راحت میشود) ... اینجا یک نفر فقط باید خداترس و باوجدان باشد که بتواند کارش را درست انجام بدهد ... (چنین کسانی را دیدهام، همان موقع که دیدم هم تعجب کردم که چقدر آدم میتواند خوب باشد، هم مؤمن و متواضع و با تقوا، هم دانشمند و کاربلد و متخصص) ... حالا یک نفر اگر سواد نداشت و مسؤولیتی را پذیرفت باز هم خداترس و با وجدان نیست، مثلاً شاید جو زده باشد که یکهو دیشب پای سخنرانی گفتهاند که چرا مؤمنین وارد عرصهها نمیشوند که کارها درست پیش برود و ایشان هم ناگهان احساس مسؤولیت کردهاند و چند میلیارد خرج میکند تا وارد مسؤولیتی شود که عرضه و سوادش را ندارد ... شاید هم استخاره کردهاند و خوب آمده ...
سپاه جبههی حق همیشه شیشهخرده زیاد دارد ... اگر نداشت که نمیگفتند لَتَغَربَلَنَّ، هرآینه غربال خواهید شد ... ادعا زیاده ولی خدا به تدریج نشان میدهد که چقدر از این مدعیان راستگو بودهاند ...
تقوا میگوید اگر علم نداری مسؤولیتش را به عهده نگیر ...
شما انگار فقط دنبال مچ گرفتن هستید ... مگرنه این را چند پست قبل از قول مرحوم شهید چمران گفته بودم ...، ...
بله شما گفتید کسی که تقوا دارد مسئولیت جایی که علمش را ندارد به عهده نمی گیرد
پس کسی نخواسته مچ شما را بگیرد.
حرف من ساده است
آیا مسئولان غربی تقوا دارند؟
خیر
حرف ما دقیقا در مورد هدفگذاری ها و اولویت ها است....
شما راه حل نجات را در تقوا می بینید و ما در کارامدی...
و کشورهای دیگر دنبال کارامدی هستند نه تقوا...
کسی هم نگفته است قانون، بدون مسئول اجرا میشود
لطفا به شعور ما توهین نکنید
آیا قانون کشورهای غربی بدون مسئول اجرا میشود؟
خیر
آیا تقوا نداشتن مسئولان غربی باعث شده که تورمشان 40 سال افسار گسیخته بماند..؟
خیر
پس مشکل از تقوا نیست مشکل از قانون است مشکل از کارامدی است...
عینک بدبینی و خودبرتربینی را برداشته بودید میدیدید که ما هم نگفتیم افراد بدون علم عهدهدار کاری شوند که تخصصش را ندارند .
بله شما نگفتید افراد بدون علم عهده دار کاری شوند که تخصصش را ندارند....پس نه بد ببنی در کار است و نه خودبرتر بینی...
اما ببینید چه گفتید :
نقل قول:
از شما میپذیرم که مشکل ما ناکارآمدی و جهل است، ولی جسارتاً جهلی که در مقابل عقل است و نه جهلی که در مقابل علم باشد ... و این جهلی است که اصل کل شرور از آن است ...
به نظرم باید این را بپذیرید که شما تعاریف خاص خودتان را دارید و کلمات را از معانی عرفی و محاوره خارج می کنید... لا اقل بنده این مشکل را در خیلی از گفتگوها بین شما و دیگران دیده ام...
جهل در مقابل عقل در یک کلمه همان تقوا است
و جهل در مقابل علم در یک کلمه یعنی نادانی و ناکارامدی
شما میخواهید با فیلتر تقوا، جلوی ناکارامد ها را بگیرید
چون مدعی هستید انسان باتقوا مسئولیت جایی که تخصصش را ندارد به عهده نمی گیرد
اما من می گویم این فیلتر شما واقع گرایانه نیست کشور را نمیتوان بر اساس این روش اصلاح کرد....
آیا کشورهای دیگر مبنایشان این است؟
خیر
بماند که ملاک حال فعلی افراد است ....
پس مشکل در همان جهل در مقابل علم است همان ناکارامدی است...
جناب بیت المعمور عرض کردم شما دعا بفرمایید اگر بنده تعصب دارم خدا هدایتم کند، و اگر شما دارید بدبینانه نگاه می کنید، خداوند شما را هدایت کند، یک بار دیگر مطلب بنده و اشکالتان را بخوانید:
بیت المعمور;1016888 نوشت:
شما خودتان جواب خودتان را داده اید در اینجا :
براستی این دو کلام بنده که نقل قول گرفته اید چه تعارض و تناقضی دارند؟ شما این قید «کلی» را اگر نمی بینید بنده چه تقصیری دارم؟ آن را به فونت قرمز در آورده و بُلد می کنم شاید بیشت دقت بفرمایید:
مسلم;1016876 نوشت:
بنده بدون تعصب همچنان قوانین و ساختار کلی نظام جمهوری اسلامی را بهترین میدانم
مسلم;1016450 نوشت:
روشن است که وقتی نام قوانین می آورید مطلق است، و شامل قانون اساسی و قوانین رده پایین تر میشود
بیت المعمور;1016888 نوشت:
حتی کلام خودتان را نیز ویرایش می کنید مثلا همین کلمه '' کلی.'' را قبلا استفاده نکردید
اما من باب پرده پوشی دست به ویرایش می زنید اما در صفحه اول همه چیز مشخص است...
این هم از باب توهّم شماست، بنده خدا را هم گواه و شاهد بین خودمان می گیرم که این قید «کلی» را بعدا اضافه نکردم. منکه به خودم شکی ندارم.
من نمیدانم این همه هوچی گری برای چیست؟ چند بار با بی خیالی از کنار شما عبور کردم، اما شما برای فرار از این اشکال واضح که «قوانین» را مطلق می آورید اما «قوانین خُرد» را اراده می کنید به جلو حمله می کنید! به جای پذیرش اشتباهتان دنبال مچ گیری هستید، اتفاقا شیوه خوبی است و گاهی هم خیلی خوب جواب میدهد!!
اما اینکه بنده در پست های ابتدایی خودم قید «کلی» را نیاوردم:
مسلم;1016337 نوشت:
ساختار و قوانین جمهوری اسلامی برترین ساختار و قوانین در دنیاست
وضوح آن را بر عهده فهم خواننده گذاشتم؛ هر کسی می فهمد همه جا قانون خوب و بد وجود دارد، اما وقتی قوانین یک کشور به صورت مطلق توصیف میشوند، به قوانین اساسی و کلی نزدیک تر هستند و همین برای مردم تداعی میشود، مثلا من اگر بگویم کشور آلمان بهترین قوانین را دارد ذهن مخاطب اول سراغ قوانین اساسی آن خواهد رفت، بنابراین میشود قوانین اساسی را بدون قید اساسی توصیف کرد، اما برای توصیف «قوانین خرد» قطعا قید «خُرد و جزئی» لازم است.
بیت المعمور;1016888 نوشت:
پاسخ سوالتان داده نمی شود تا زمانی که این شیوه را ترک کنید...
قبلا هم عرض کردم اصراری بر پاسخگویی شما ندارم، شفاف بگویم پرسش بنده برای گرفتن اقرار از شماست، وگرنه پاسخ که بر من پوشیده نیست!
یا حق
3- ورودگسترده ، بی واسطه و مستقیم، شجاعانه و مدبرانه مراجع تقلید.
باید بزور صدا و سیما رو مجبور کنن که ازشون تمکین کنه باید بزور حوزه ها مجبور کنند که ازشون تمکین کنن. در خواست تجمع بدن. خودشون رسما در بین مردم حاضر بشن. جلسات و درسهاشون رو یک هفته تا یکماه یا تا اطلاع ثانوی در اعتراض به این وضع تعطیل کنن. خودشون مستقیم وارد عمل بشن نه اینکه طلبه ها رو بفرستند که پلاکارد بنویسن و پرچم آتش بزنن و شعار بدن. بطور گستره مدام صحبتهای خشمگینانه و آمرانه شون از سیما پخش بشه. فتوا به تحریم موقتی برخی اجناس بدن. فتوا به شفاف سازی در رسیدگی به اعتراضات و شکایات مردم بدن. برای حل مشکلات راه حل های مستقیم و عملی ارائه کنن. تیم تشکیل بدن. دولت و قوا رو مجبور به توضیح دادن عملکرد بکنن. توبیخ های شدید بکنن.
مسلم;1016879 نوشت:
راهکار سوم مراتب دارد، قضاوت در خصوص آنچه که می فرمایید به این سادگی نیست، باید نگرشی کلان داشت، ما هم دشمنان خارجی داریم و هم مشکلات داخلی! رسانه های تشنه بیگانه مثل کفتار منتظر شکاف و تنش درونی هستند تا آن را بُلد کرده و نهایت بهره وری از آن را داشته باشند! بنابراین وقتی به صورت کلی و با توجه به تمام شرایط می خواهیم قضاوت کنیم نتیجه این خواهد شد که تا جایی که حمایت از مردم و انتقاد از کم کاری ها و فریاد زدن ها باشد مشکلی نیست و اتفاقا سازنده است، اما اگر امر فراتر از این رفت قطعا آسیب زاست و ممکن است کار به جاهایی ختم شد که نشود آن را جمع کرد.
الان شما ببینید یک تجمع در فیضیه شکل گرفت که از میان صدها طلبه یک طلبه پلکاردی را با یک شعر خا برافراشته بود، ببینید چه غائله ای درست شد! تمام آن تجمع تحت الشعاع یک پلاکارد قرار گرفت! این فقط یک پلاکارد بود، شما حوادث دیگری را تصور کنید.
با عرض پوزش از جناب مسلم، پاسخی که به راهکار جناب صائب تبریزی دادید قانعکننده نیست.
واقعاً چرا این اتفاق صورت نمیگیره؟
دیگه باید چقدر بیشتر در این قهقرا فرو بریم تا مراجع محترم تقلید اقدامی انجام بدهند؟
برای سیستم ربوی بانکها فقط اعلام میکنند که «حرام هست؛ نکنید»
همین؟
خب این حرف رو که من هم میتونم بزنم، چه فرقی بین ماست پس.
با حرف که درست نمیشه برادر من.
کل جامعه تحت فشار هستند.
فشار برای بعضیها بسیار قابل تحمل هست، برای همین توصیه به صبر میکنند و نوید گشایش میدهند.
اما برای عدهی کثیری آب از سر گذشته است.
بعد شما میفرمایید مراجع نباید اقدامی کنند چون ممکنه رسانههای بیگانه از آن بهرهوری داشته باشند؟
خب داشته باشند!
هر چه بشود، از این بدتر که نمیشود.
با سلام
بله شما درست می گویید
با اینکه در پست ابتدایی قید کلی نیاوردید اما از قرائن میتوان فهمید که مقصودتان قوانین و ساختار کلی است.
بنده هم در پست ابتدائی عرض کردم مشکل ما در قوانین است اما به خاطر قرائن موجود، مقصودم قوانینی غیر از قانون اساسی بود. هم در کلام بنده قرینه بر اشکال در قوانین خرد بود و هم به کلام رهبری استناد کردم و هم تصریح کردم . آیا ممکن است رهبری مقصودشان قانون اساسی باشد؟ خیر
اما با این وجود شما قبول نکردید. و اصرار بر مچ گیری داشتید ، چیزی که الان به شدت نسبت به آن معترضید ( این کار را کردم شاید متوجه شوید که بنده دوست ندارم کسی مرا به چیزی متهم کند که مقصودم نبوده است )
به پست شماره 21 مراجعه کنید....
نقل قول:
وقتی ما می گوییم مشکل از قوانین است
هیچ عاقلی برای این گزاره ها، سور کلی نمی دهد
هیچ عاقلی نمی گوید مقصود تو این است که
همه قوانین مشکل دارد
همه متوجه میشوند مقصود ما این بوده است که برخی قوانین مشکل داشته اند نه همه...
حالا می ماند این بحث که مقصود ما کدام قوانین است؟
اینجا باید به قرائن کلام توجه کرد.
مثلا وقتی من می گوییم چرخ اقتصاد یا تورم
یا وقتی به کلام رهبری استناد می کنم
یعنی مقصودم چنین قوانینی است نه قانون اساسی..
حالا ممکن است شما توجیه کنید که نه تو قصدت قانون اساسی بود یا من نفهمیدم مقصودت چه بوده؟ پس امکان دارد قانون اساسی مشکل داشته باشد...
در این صورت بنده به شما خواهم گفت خود قانون اساسی ، برای اصلاح خودش راه را باز گذاشته است و قانون اساسی ما بن بستی ندارد که نتوان از آن استفاده کرد. قطعا اگر محرز شود اشکال در قانون اساسی است باید آن را اصلاح کرد...
فشار برای بعضیها بسیار قابل تحمل هست، برای همین توصیه به صبر میکنند و نوید گشایش میدهند.
اما برای عدهی کثیری آب از سر گذشته است.
بعد شما میفرمایید مراجع نباید اقدامی کنند چون ممکنه رسانههای بیگانه از آن بهرهوری داشته باشند؟
خب داشته باشند!
هر چه بشود، از این بدتر که نمیشود.
با سلام و احترام
برادرم جناب میرغلامی عزیز باور کنید نفس ما هم از جای گرم در نمی آید، طلبه ها زیر بار بیشترین فشار اقتصادی هستند، و البته در کنار آن فشارهای دیگر را هم باید تحمل کنند که گاهی مشکلات به پای آنها نوشته میشود که صرفا خانه و کاشانه شان را رها کرده اند و برای چند سالی مشغول تحصیل علوم دینی شده اند اما باید تمام مشکلات کشور را جواب دهند!! باور کنید ما هم با تمام این مشکلات درگیر هستیم، اما باید منطقی شرایط را دید، نباید اجازه بدهیم فشار اقتصادی و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن مانه تشخیص راهکار درست شود.
اگر مراجع دستور تجمع، یا مانند آن را بدهند هرگونه حاشیه ای که در آن ایجاد شود به پای ایشان نوشته میشود، و شما هم میدانید که برخی منتظ هستند که اجتماعی شکل بگیرد تا مدیریت آن را بر عهده بگیرند. تشخیص راه درست در ین راستا به این سادگی نیست! اما این مسلّم است که مهمترین راهکار اصلاح در هر حکومت جمهوری که مسئولینش به دست مردم انتخاب میشوند انتخابات است.
مراجع آنچه به مصلحت است را با تمام توان انجام میدهند، در دیدارهایشان با مسئولین، در دیدارهای عمومی، در درس خارجشان، گاهی حتی با لحن تند از مشکلات گلایه کرده و مسئولین را به رفع آنها سفارش می کنند، اما مجازات اینکه من فلان نماینده را برای شهرم انتخاب کنم که زیباتر حرف میزند و بعد میرود در مجلس دنبال رانت و بده بستان است هیچ مطالبه گری جدّی نسبت به حقوق مردم نمیکند تا نکند کسی بدش بیاید، خب این را چرا باید مراحع متحمل بشوند؟ چرا سوء انتخاب های ما را باید مراجع جمع کنند؟
برادرم جناب میرغلامی عزیز باور کنید نفس ما هم از جای گرم در نمی آید، طلبه ها زیر بار بیشترین فشار اقتصادی هستند، و البته در کنار آن فشارهای دیگر را هم باید تحمل کنند که گاهی مشکلات به پای آنها نوشته میشود که صرفا خانه و کاشانه شان را رها کرده اند و برای چند سالی مشغول تحصیل علوم دینی شده اند اما باید تمام مشکلات کشور را جواب دهند!! باور کنید ما هم با تمام این مشکلات درگیر هستیم، اما باید منطقی شرایط را دید، نباید اجازه بدهیم فشار اقتصادی و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن مانه تشخیص راهکار درست شود.
اگر مراجع دستور تجمع، یا مانند آن را بدهند هرگونه حاشیه ای که در آن ایجاد شود به پای ایشان نوشته میشود، و شما هم میدانید که برخی منتظ هستند که اجتماعی شکل بگیرد تا مدیریت آن را بر عهده بگیرند. تشخیص راه درست در ین راستا به این سادگی نیست! اما این مسلّم است که مهمترین راهکار اصلاح در هر حکومت جمهوری که مسئولینش به دست مردم انتخاب میشوند انتخابات است.
مراجع آنچه به مصلحت است را با تمام توان انجام میدهند، در دیدارهایشان با مسئولین، در دیدارهای عمومی، در درس خارجشان، گاهی حتی با لحن تند از مشکلات گلایه کرده و مسئولین را به رفع آنها سفارش می کنند، اما مجازات اینکه من فلان نماینده را برای شهرم انتخاب کنم که زیباتر حرف میزند و بعد میرود در مجلس دنبال رانت و بده بستان است هیچ مطالبه گری جدّی نسبت به حقوق مردم نمیکند تا نکند کسی بدش بیاید، خب این را چرا باید مراحع متحمل بشوند؟ چرا سوء انتخاب های ما را باید مراجع جمع کنند؟
سلام
من ابداً منظورم این نیست که شما متوجه شرایط سخت جامعه نیستید یا اینکه خودتون در رفاه هستید و از حال بقیه بیخبر.
اینکه شما رو مخاطبم قرار دادم به خاطر این هست که حتماً اطلاعات بیشتری نسبت به من دارید و احتمالاً بتونید جوابی به من بدید که من رو قانع کنه.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
من مراجع رو مسئول بروز نابسامانیهایی که وجود داره نمیدونم اما معتقدم دسترویدست گذاشتنشون نه به مصلحت مردم هست و نه نظام.
مردم اکثراً انتخابهاشون از روی آگاهی نیست!
فقط چون موافق یک حزب خاص هستند یا اینکه از حزب خاصی بدشون میاد، حاضرن بدترین انتخابها رو داشته باشند اما احساس رضایت کنند.
خودم شاهد بودم که چطور فلهای به لیست امیدی رأی میدادن که نه اعضای لیست رو میشناختن و نه از تخصصشون اطلاعی داشتند، فقط رأی میدادن که اصولگرا برنده نشه!
اصولگراها هم بههمین ترتیب.
خب مراجع چه انتظاری از این مردم دارن؟
منتظر نشستن تا همهچی نابود بشه بعد بیان بگن: «به جهنم، میخواستین نکنین!» ؟
اسلام کی به خطر میافته تا مراجع اقدامی بکنند؟
هنوز به خطر نیافتاده؟
تذکر دادنشون به مسئولین و با لحن تند گلایهکردنشون چه نتیجهای دربرداشته که همچنان مصرانه بر این روش پیش میرن؟
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
مردم چهل ساله دارن رأی میدن.
بر حسب آمار و احتمالات هم که حساب کنیم، حداقل یکمرتبه محض رضای خدا هم که شده، باید مسئولین درستی انتخاب میشدند.
ولی هر بار یکی بدتر از قبلی مسئول میشه!
خب بهتر نیست کلاً دیگه انتخاباتی برگزار نشه تا بیشتر از این به فنا نرفتیم؟!
اشکال کار فقط از انتخاب مردم نیست.
هیچ گاه نه من و نه هیچ عاقلی نگفته قانون بدون مجری.، اجرا میشود...
سلام
بدون مجری که کارش را درست انجام بدهد چه؟
قانون درست با مجری نادرست میتواند به نتیجهی مطلوب برسد؟
اگر بفرمایید کاربلد بودن برای درست بودن مجری کفایت میکند تا وقتی سیستم نظارتی نداشته باشیم درست نیست، چون تضمینی نیست که کسی که کارش را بلد است حتماً مطابق با علمش درست هم کارش را انجام بدهد ... ربات که نیست، آدم است، طمع دارد، شهوات دارد، حرص دارد، حسادت دارد، ترس دارد ...
اگر میخواهید بدون نظارت کارش را درست انجام بدهد یعنی علاوه بر کاربلد بودن باید تقوا هم داشته باشد ... اگر تقوا برایتان شرط نیست باید سیستم نظارتی قوی داشته باشید ... اگر سیستم نظارتی فقط بخواهد از جنس قانون باشد باز همین مباحث مطرح میشود که این قانون را چه کسی باید رعایت کند و قص الی آخر ... پس دست آخر باید یک سری آدم کاربلد اما همچنین با تقوا باشند که بدون آنکه بر کارشان کسی نظارت کنند خودشان کارشان را درست انجام بدهند ...
مگراینکه کلاً از سیستم غرب کپی شود که وقتی تقوای از خدا نیست لااقل تقوای از رقیبان و تقوای از مردم باشد ... در این سیستم باید در اجرای قوانین برای دیگران (نه لزوماً برای خود و در خلوت خود) کاملاً بیرحم بود، و در این غرب وحشی وحشی وحشی، هر کسی آن وقت کلاه خودش را سعی میکند سفت بگیرد که باد حوادث آن را با خود نبرد، چون با یک اشتباه شاید تمام زحماتش بر باد برود ... اینطوری میشود بدون تقوای از خدا هم مسألهی بستار (Closure) در نظارت بر اجرای قانون را بست ... من هیچ راه دیگری به ذهنم نمیرسد ...
یا تقوا و یا چنان جوّی که البته با توجه به فرهنگ ایرانی بعید میدانم بتوان چنان جوّی را بر سیاست و اقتصاد و امثال آن پیاده کرد، مطلوبمان هم نیست که پیاده شود، پس فقط میماند تقوای از خدا و شفافیت مسائل (در کنار قوانین خوب) ...
یا باید این نیاز تأمین شود و یا اینکه کشور همینطور میماند که هست، صد تا دولت دیگر هم که عوض شوند اتفاقی نمیافتد، چون این سیکل یک سیکل معیوب است ... همین است که قوانین ۱۰ سال پیش مجلس هنوز رعایت نشده است و نمایندگان برای خودشان روی اصلاح قانون بحث میکنند ... مثل آن سه نفری که یک نفر چاله میکند، یک نفر کابل میگذاشت، یک نفر چاله را پر میکرد، یک روی آن کسی که کابل میگذاشت نیامده بود آن دو نفر دیگر همچنان وظیفهشناسانه داشتند چاله میکندند و پر میکردند ...
بیت المعمور;1016903 نوشت:
همانطور که غربی های بی تقوا می توانند
ما هم می توانیم
آنها دین ندارند ولی برای راهکارهای دین بدل گذاشتهاند ... اصولاً همه چیز دین در عملکرد دنیویاش بدل دارد ... از مرتاضهای هندی میتوان انتظار شبیه به کرامتهای اولیاء خدا را هم کشید، ولی این کجا و آن کجا ... آنها به جای تقوای از خدا تقوای غیرخدا را دارند که از نظر ما درست نیست، آنها دقیقاً مصداق اتخشون الناس هستند، ما به دنبال این هستیم که الله احق ان تخشوه ... رسیدن به نتیجه از هر روشی برای ما مطلوب نیست، هدف وسیله را توجیه نمیکند ... داریم شبیه به کلاغی میشویم که آمد راه رفتن کبک را تقلید کند راه رفتن خودش را هم یادش رفت ... ما نسخهی خودمان را لازم داریم و نه نسخهی دیگران را ...
پاسخ تفصیلی به شما تاپیک را از مسیر خویش دور خواهد ساخت، اما بدانید قطعا آنگونه که شما می فرمایید نیست.
ساختار و قوانین جمهوری اسلامی برترین ساختار و قوانین در دنیاست، فقط کمی وجدان کاری می خواهد و شایسته سالاری
امروز شما می بینید میانگین ساعت کاری مفید در ایران زیر یک ساعت بیان میشود!! در حالی که مثلا در ژاپن برخی بر اثر شدت کار می میرند!(پدیده ای به نام «کاروشی»)
رابطه بازی، باند بازی، فامیل بازی، رانت، رأی دادن ها تعصبی، و مانند آن است که پدر ما را در آورده است، وگرنه هر کجا یک مسئولی از رده خرد گرفته تا کلان، هر کجا یک مسئولی خوب کار کرده است تاثیر آن محسوس و ملموس بوده است.
من ایرانی ها رو آدم های خوبی میدونم ، سیستم های غلط و اشتباه باعث میشن آدمها تغییر کنند .
مشخصا تمام سیستم های ایران اسلامی غلط و اشتباه هستند . همشون .
1. شما برین در درون کلیسا وقتی میخوان در مورد به صلیب کشیدن عیسی مسیح صحبت کنن قبلش تمام بچه های خردسال رو از صحن کلیسا بیرون میبرن تا مجنون نشن , ولی در ایران اسلامی جلوی بچه 4 ساله گوسفند سر میبرن و روضه علی اکبر میخونن
2. شما بخواین سوار اتوبوس در لندن بشین پنج نوع بلیطمیتونین بخرین تا رعایت عدالت در حقتون شده باشه که راننده ازتون میپرسه در کدوم ایستگاه پیاده میشین و ...
3. سیستم مهریه مزخرف ترین سیستم دنیاست ;
4. سیستم امر به معروف اشتباه ترین دستور دنیاست
5. سیستم بانکداری اسلامی مرخرف ترین سیستم دنیاست
6. سیستم شورای نگهبانی که نمیتونه بین این همه ایرانی مدیر و مدبر این کاندیده ها رو برای ریاست جمهوری در میاره مزخرف ترین سیستم دنیاست
7. صبح تا شب تلویزیون همه کانال هاش امتحان دینی میگیره مزخرف ترین سیستم دنیاست
بر اساس سیستم ها آدمها تغییر میکنند
مشگل از آدمها نیست ایرانی ها بد نیستن بهترین آدمهای دنیان که با این سیستم های مزخرف همچنان گوشت هم دیگه رونمیخورن
قانون درست با مجری نادرست میتواند به نتیجهی مطلوب برسد؟
هر دو باید درست باشد.
اما مشکل کشور ما در قانون است نه در مجریان قانون...
آنها از حیث تعهد و تخصص توسط مراجع ذی صلاح مثل شوراری نگهبان احراز صلاحیت میشوند...
حتی اگر اولیای الهی را بر کرسی مسئولیتها در ایران بگذارید، مشکلات کشور حل نمیشود....
اگر قوانین ما درست باشد با مسیحی و یهودی و کلیمی هم میتوان ایران را آباد کرد....
این دو راهی که گذاشتید، اشتباه است....
نه لازم است '' کلا از سیستم غرب کپی شود''
نه لازم است تقوا افزایش یابد...
فقط کافی است قبول کنیم مشکل کشور ما از قوانین است...
این یک مثال است : وقتی ماشینی به شخصی می سپاریم و کار نمی کند
نباید مدام یقه راننده را بگیریم و پرتش کنیم بیرون و دنبال یک راننده دیگر بگردیم. اینکه مدام دنبال راننده بگردیم اشتباه است.
بلکه باید ببینیم مشکل در کجای این ماشین است و آن را اصلاح کنیم.
باید نگاهمان را تغییر دهیم...
این کار بی رحمی نیست، این غرب وحشی نیست...
نباید بگذاریم تعصبات دینی و سیاسی ما را از واقعیت مشکلات غافل کند...
اسلام کی به خطر میافته تا مراجع اقدامی بکنند؟ هنوز به خطر نیافتاده؟
تذکر دادنشون به مسئولین و با لحن تند گلایهکردنشون چه نتیجهای دربرداشته که همچنان مصرانه بر این روش پیش میرن؟
ببینید بحث بین بد و بدتر است، باید دید ورود عملی مراجع به اعتراضات در حالی که وظیفه اجرایی ندارند، آیا کار را بدتر می کند یا بهتر؟!
آیا موجب میشود اسلام از خطر نجات پیدا کند یا بیشتر به خطر بیفتد؟ جان سخن اینجاست.
مشخصا تمام سیستم های ایران اسلامی غلط و اشتباه هستند . همشون .
1. شما برین در درون کلیسا وقتی میخوان در مورد به صلیب کشیدن عیسی مسیح صحبت کنن قبلش تمام بچه های خردسال رو از صحن کلیسا بیرون میبرن تا مجنون نشن , ولی در ایران اسلامی جلوی بچه 4 ساله گوسفند سر میبرن و روضه علی اکبر میخونن
2. شما بخواین سوار اتوبوس در لندن بشین پنج نوع بلیطمیتونین بخرین تا رعایت عدالت در حقتون شده باشه که راننده ازتون میپرسه در کدوم ایستگاه پیاده میشین و ...
3. سیستم مهریه مزخرف ترین سیستم دنیاست ;
4. سیستم امر به معروف اشتباه ترین دستور دنیاست
5. سیستم بانکداری اسلامی مرخرف ترین سیستم دنیاست
6. سیستم شورای نگهبانی که نمیتونه بین این همه ایرانی مدیر و مدبر این کاندیده ها رو برای ریاست جمهوری در میاره مزخرف ترین سیستم دنیاست
7. صبح تا شب تلویزیون همه کانال هاش امتحان دینی میگیره مزخرف ترین سیستم دنیاست
سرکار خانم اینطور کلی گویی و مزخرف دانستن رفتارها که دردی را دوا نمیکند، اینکه گوسفند را جلو بچه میکشند چه ربطی به ساختار دارد؟! اینکه بلیت مترو تهران با مترو لندن فرق می کند چه ربطی به ساختار ایران دارد؟! پاسخ به اینکه مهریه و امر به معروف و نهی از منکر و شورای نگهبان و مانند آن را مزخرف دانسته اید هم هم مجال خود را می طلبد.
من اگر در مقابل بخواهم آنچه فرمودید عیوب ساختاری غرب را بگویم از بی بند و باری جنسی و همجنس بازی و سگ و گربه بازی تا فروپاشی خانواده و خوی استعمارگری ، و حمایت از قاتلین کودکان یمن و داعش صفتانی که خود را پشت داعش پنهان کرده اند و...، این ساختارها معیوب نیست؟ اگر بخواهم بگویم طوماری به مراتب مفصل تر از آنچه فرموده اید خواهد شد.
آنچه غرب را به لحاظ تکنولوژی و مدیریت اجتماعی و مانند آن از ما جلوتر انداخته، نه بلیت مترو لندن است، نه روضه علی اکبر نخواندنشان، و نه مهریه نگرفتن و امر به معروف نکردنشان!! آنچه که غرب را پیش انداخته استعمار سایر کشورها و بهره گیری از ذخائر آنها، و در کنار آن توجه ویژه به علم و فناوری!!
عمده این نگرش های ما در خصوص ایران و غرب نشأت گرفته از ضعف اعتماد به نفس است، مرغ همسایه را غاز دیدن است؛ وگرنه بزرگان غرب و مستشرقینی چون گوستاولوبون ها هم میدانند بین اسلام و مسیحیت تفاوتهای چشمگیری وجود دارد، تنها کسی میتواند در قضاوتی عجیب کاستی های مسیحیت را نادیده گرفته و آن را بالاتر از اسلام بداند که نسبت به غرب احساس ضعف اعتماد به نفس داشته باشد. همچنین در مورد ساختارهای بین ایران و غرب!!
ما برای نقد ساختارهایی که دیگران در ایران ایجاد کرده اند باید یک سوزن هم به خودمان بزنیم!غرب اگر پیشرفت کرده به خاطر وجدان کاری، وجدیت در کار توسط دانشمندان و متخصصینش بوده است، ما برای ایران چه کرده ایم؟ چرا همیشه ما طلبکار هستیم؟ یک بار هم ببینیم ما برای پیشرفت این مملکت چه کرده ایم؟ جز اینکه بر سر خودمان بزنیم و خودمان را تحقیر کنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس ملی مان را خدشه دار کنیم گامی برداشته ایم؟
تعهد و تقوا امری تشکیکی و ذومراتب است.
و مسئولان ما دارای سطحی از تقوا و تعهد هستند که توسط مراجع قانونی مثل شوراری نگهبان نظارت استصوابی میشوند....
سلام برادر،
بله تقوا امری تشکیکی است، اما دلیلی که برای کفایت تقوای ایشان آوردید محل تردید است ... وظیفهی شورای نگهبان هم چنان تشخیصی نیست ...
بیت المعمور;1017017 نوشت:
حتی با مسئولان کافر هم می توانید ایران را از این وضعیت نجات دهید چرا؟
زیرا مشکل از افراد نبوده بلکه مشکل از قانون بوده است...
شما همهاش همین را میگویید ... ولی این چه وضع استدلالی است؟ ... اینکه یک سؤال بپرسید و بعد در جواب چیزی که سر درست بودنش مناقشه باشد را بیاورید چجور استدلالی است؟ ... بیشتر شبیه به این است که دارید تلقین میکنید ...
بله قوانین هم مشکل دارند ... ولی من میگویم با درست کردن فقط قوانین و با همین رویهای که در پیش گرفته شده چیزی درست نمیشود، یعنی با اینکه قبول دارم قوانین خوب نیستند ولی باز هم با فقط اصلاح آنها وضع درست نمیشود ... اگر اصلاً قوانین غرب را که فکر میکنید خوب هستند (چون کافران دارند به زعم شما بر آن اساس درست کار میکنند و به نتیجه میرسند) کپی کنیم و عیناً در ایران تصویب کنیم با این افرادی که مسؤول هستند کار به جایی نمیرسد ... در سیستم فرهنگی کاری ما اگر هم قوانین را عیناً کپی کنید اینجا و بعد همان مسؤولان آن طرف را هم بعد از حل کردن در فرهنگ کاری ما بیاورید اینجا میبینید که باز هم چیزی درست نمیشود ... این میشود مشکل ساختاری ... ما چندان روحیهی قانونمداری نداریم ... وقتی قرآن هشدار میدهد که نکند از روی دلرحمی حد زدن بر گناهکار را ترک کنید، وقتی میگوید که شما به کافران علاقه دارید ولی ایشان از شما بیزار هستند و اگر بر شما دست بیابند به شما رحم نمیکنند، اینجا روحیهی متفاوتی را نشان میدهد که باید با تقوای خدا و خودسازی کنترلش کرد ... آن کافرانی که قساوت قلب دارند مثل این مؤمنانی که رقّت قلب دارند نیستند، بخاطر همین با آن سیستم خودشان میتوانند کار کنند، اینجا نمیشود، پلیس هم که باشد بخواهد جریمه کند طرف آنقدر التماس میکند که پلیس کوتاه میآید یا کمتر جریمه میکند، بخاطر جان بچهی معلولش، بخاطر اینکه پسر همسایهی قدیمیاشان است، بخاطر هزار و یک دلیل دیگر ... اینجا باید تقوا داشت تا بتوان قانونمدار بود ... چون قانونمداری و اجرای درست قوانین یعنی سلب اختیار از خود، یعنی تسلیم شدن، و این تسلیم شدن نیازمند پروا کردن است، یا از خدا و یا از غیرخدا، مگرنه هر کسی فقط بندهی خودش هست و تا چنان پروایی نباشد جز از خودش فرمان نمیبرد ...
بیت المعمور;1017017 نوشت:
شما تصور کردید قوانین درست هستند و مشکل از نظارت است و چون آدم ها تقوا ندارند فساد ایجاد میشود...
چون آدم باتقوا هم در مسؤولیتهایی دیدهام راحت میگویم خیلی از این مشکلها بخاطر کمی تقواست، دیدهام که چطور مراقب بیتالمال هستند و نگران هدر نرفتن منابع و منافع کشور هستند که میگویم بخاطر کمی تقواست، بخاطر غفلت است، بخاطر کمکاری است که در نوبهی خودش یک نوع خیانت است ... چون خوب تفهیم نیستند، چون برای زنده نگه داشتن قلبهایشان اهل ذکر نیستند، چون بصیرت کافی را ندارند، چون در مواجههی با دشمنان در چرت هستند اگر در خواب عمیق نباشند، چون عادت کردهاند شعار بدهند، سمینار بگذارند، رزومهی کاری پرکنند که چقدر جلسه گذاشتهاند و امثال آن ولی نتیجهی عملی دیگر برایشان آنقدر مهم نباشد ... چون و هزار و یک چون دیگر ...
اما قبول دارم که قوانین اشتباه هم کم نداریم ... بخصوص قوانینی که همین افراد کمتقوا به نفع خودشان گذاشته و میگذارند ... یک مدت زیادی برای نمایندگان مجلس حقوق مادامالعمر و مثلاً سالی یک ماشین یا همچینچیزی تصویب میکردند، یک بار حقوق نجومی را تصویب کردند و سیر هم که از حال گرسنه خبر ندارد، یک بار خیلی قانونی از اختیاراتشان استفاده میکنند و اخلالگران ارز را اجیر میکنند (قوهی قضائیه ایشان را میگرفت و دولت میگفت آزادشان کنند) تا با دلار و ارز و امثال آن بازی کنند تا کمبود بودجههایشان را درست کنند، تا مردم جواب ندانمکاری ایشان را بدهند و ... تبعیض و رانت و ... را هم که خودشان در مناظرات ریاست جمهوری به رخ همدیگر میکشیدند ...
قوانین اشتباه کسانی که تقوایشان کم باشد را وسوسه میکند که بیش از پیش قوانین را دور بزنند و راه فرار پیدا کنند و امثال آن، اما ما داریم در مورد کسانی صحبت میکنیم که کلی از قوانین کشور را تا کنون اصلاً اجرا نکردهاند، یا امثال آن ...
بیت المعمور;1017018 نوشت:
اما مشکل کشور ما در قانون است نه در مجریان قانون...
آنها از حیث تعهد و تخصص توسط مراجع ذی صلاح مثل شوراری نگهبان احراز صلاحیت میشوند...
حتی اگر اولیای الهی را بر کرسی مسئولیتها در ایران بگذارید، مشکلات کشور حل نمیشود....
اگر قوانین ما درست باشد با مسیحی و یهودی و کلیمی هم میتوان ایران را آباد کرد....
من از شما فقط تلقین میبینم که فقط حرفتان را تکرار میکنید، مگرنه دلیلی از شما نمیبینم که چطور با قانون درست میتوان اجرای درست قوانین درست را هم تضمین کرد ... به این روش استدلال میگویند hand waving، چیزی شبیه به اینکه به من اعتماد کنید من دارم حرف خوبی میزنم، به همین دلیل حرفم را بپذیرید ... و اگر دارید لابلای صحبتهایتان دلیل هم میآورید من یارای دیدن آن را ندارم، لطفاً همان دلایل را صریحاً بفرمایید، با تکرار اینکه اگر قانون درست شود یهود و نصارا و کافر هم میتوانند مشکلات کشور را حل کنند نمیتوانید مخالفتان را قانع کنید ...
بیت المعمور;1017021 نوشت:
این دو راهی که گذاشتید، اشتباه است....
نه لازم است '' کلا از سیستم غرب کپی شود''
نه لازم است تقوا افزایش یابد...
فقط کافی است قبول کنیم مشکل کشور ما از قوانین است...
لطفاً نقد علمی کنید، شما میفرمایید که حرف من غلط است بعد به جای نقد اینکه چرا غلط است فقط صورت ادعای خودتان را تکرار میکنید ...
بیت المعمور;1017021 نوشت:
این یک مثال است : وقتی ماشینی به شخصی می سپاریم و کار نمی کند
نباید مدام یقه راننده را بگیریم و پرتش کنیم بیرون و دنبال یک راننده دیگر بگردیم. اینکه مدام دنبال راننده بگردیم اشتباه است.
بلکه باید ببینیم مشکل در کجای این ماشین است و آن را اصلاح کنیم.
جسارتاً فرض خراب بودن ماشین و بیتقصیر بودن راننده را دارید به ما تحمیل میکنید، ما سر همین فرضیات است که با شما اختلاف داریم ... مگرنه اگر بدانیم مشکل از چیست همه همان را بیان میکنیم ...
بیت المعمور;1017021 نوشت:
نباید بگذاریم تعصبات دینی و سیاسی ما را از واقعیت مشکلات غافل کند...
..من از شما فقط تلقین میبینم که فقط حرفتان را تکرار میکنید،
:vamonde:
گر چه استدلال آوردم
اما در این صفحات متوجه شدم همین که بتوانم مقصودم را به شما و کارشناس برسانم، کار بزرگی انجام دادم.
وقتی به شما میگویم مشکل از قوانین است و شما تصور می کنید من قانون بدون مجری میخواهم و سبحان الله گویان میشوید!
انتظار نداشته باشید استدلال بنده را متوجه شوید
[SPOILER]
مثلا وقتی قرینه کلام بگوید مقصودم قانون اساسی نیست و به کلام رهبری استناد میکنم که مقصودم قانون اساسی نیست و تصریح میکنم که مقصودم قانون اساسی نیست اما کارشناس علاقه شدیدی دارند که قبول نکنند و بر این اتهام اصرار بورزند...
[/SPOILER]
خوشبختانه کاربرانی در اینجا بودند که متوجه حرف من شوند...
سلام جناب مسلم ...
اینکه شما میگید فرم بلیط گرفتن در لندن چه ربطی به ساختار وسیستم سازی داره به نظره من بیشتر به این بر میکرده که اساسا تفکر سیستماتیک من و شما نسبت به هم فرق داره
وقتی میخوان برای اتوبوس رانی یک سیستم تعریف کنند ابتدا ذینفعان مساله تعیین میشن
1. کاربران که همون مسافرها میشن
2. شرکت سرویس دهنده که باید منافعش تعمین بشه
و ...
بعد از اون میبینید که چه استانداردهایی رو باید در این سیستم سازی رعایت کنند
مثلا باید بشه رفتار غلط یک راننده روگزارش داد
مثلا باید بشه پیش بینی کرد دقیقا اتوبوس چه زمانی در ایستگاه هست
مثلا باید بشه خرید الکترونیکی انجام داد
مثلا باید در گوگل مپ بتونی بفهمی برای طی یک مسیر میتونی از چه اتوبوس هایی استفاده کرد
مثلا تمام اتوبوس ها بتونن به مترو ها ختم بشن
و ....
بلیط متروی ایران با لندن فرق داره
کسی که یک ایستگاه سوار میشه با کسی که بیست ایستگاه سوار میشه نباید هزینه یکسان پرداخت کنند
کسی که روزی ده بار از اتوبوس استفاده میکنه با کسی که یک بار استفاده میکنن با هم فرق دارند
کسی که بلیطش رو قبلا رزرو میکنه با کسی که یهویی بلیط میخره و اتوبوس رانی لندن رومجبور میکنه مدیریت بحران بکنه هزینه های متفاوتی رو پرداخت میکنن
باید خانومها و آقایان مسن بتونن با ویلچر برقی وارد اتوبوس بشن پس باید هم ایستگاهها و هم اتوبوس ها به فرم خاصی ساخته بشن
اینکه شما میگید فرم بلیط گرفتن در لندن چه ربطی به ساختار وسیستم سازی داره به نظره من بیشتر به این بر میکرده که اساسا تفکر سیستماتیک من و شما نسبت به هم فرق داره
سرکار خانم من هم با آنچه که شما می فرمایید مخالف نیستم، سیستم حمل و نقل عمومی هر چقدر که هدفمند تر، عادلانه تر، گسترده تر، و با امکانات بیشتری برای معلولین و سالمندان باشد بهتر است. من در این حرفی ندارم، نتیجه گیری سخن شما که ساختار کلان یک نظام را می خواهید به خاطر مترو آن زیر سوال ببرید مخالف هستم، چرا که:
اولا: شما مترو ایران را که از جوان ترین متروهاست با قدیمی ترین و با سابقه ترین مترو جهان مقایسه می کنید!! این مقایسه منطقی نیست!! نباید مطلب شما به گونه ای القاء کند که انگار تمام اروپا،بلکه تمام جهان چنین مترویی دارند اما ایران ندارد!
ثانیا: من که منکر سوء مدیریت ها نیستم! عرض بده این است که سوء مدیریت هر کسی را د حیطه مدیریتش باید دید! اینکه ما مثلا مشکلات متروی ایران را به مشکلات نظام گره بزنیم صحیح نیست! بالاخره ساختار اینگونه است که شورای شهر توسط مردم انتخاب می شوند(بدون نیاز به تأیید صلاحیت خبرگان)، و سپس شهردار را انتخاب می کنند وشهردار هم مدیر مترو را...؛ می بینید که کاری به جز این ساختار نمیشود انجام داد. این سیستم، سیستم منطقی ای است، منتهی مسئولی که در هر عرصه ای روی کار می آید باید مدیر توانمند انتخاب کرده، و مدیر انتخاب شده باید وجدان کاری داشته باشد
من از شما فقط تلقین میبینم که فقط حرفتان را تکرار میکنید، مگرنه دلیلی از شما نمیبینم که چطور با قانون درست میتوان اجرای درست قوانین درست را هم تضمین کرد ... به این روش استدلال میگویند hand waving، چیزی شبیه به اینکه به من اعتماد کنید من دارم حرف خوبی میزنم، به همین دلیل حرفم را بپذیرید ... و اگر دارید لابلای صحبتهایتان دلیل هم میآورید من یارای دیدن آن را ندارم، لطفاً همان دلایل را صریحاً بفرمایید، با تکرار اینکه اگر قانون درست شود یهود و نصارا و کافر هم میتوانند مشکلات کشور را حل کنند نمیتوانید مخالفتان را قانع کنید ...
بیت المعمور;1017097 نوشت:
وقتی به شما میگویم مشکل از قوانین است و شما تصور می کنید من قانون بدون مجری میخواهم و سبحان الله گویان میشوید!
انتظار نداشته باشید استدلال بنده را متوجه شوید
اشتباهم را میپذیرم ... وقتی میگفتیم مجری قانون باید درست باشد و شما میگفتید که با همین مجریهای بد هم اگر فقط قوانین درست شوند کفایت میکند، ما هم گفتیم پس مجری برای شما اهمیتی ندارد، در حالی که ظاهراً منظور شما این بوده که مجریهای قانون به اندازهی کافی خوب هستند ... ما گفتیم قانون خوب اگر خوب اجرا نشود کمکی نمیکند، شما گفتید که چرا کمک میکند ...
خوب حالا دلیلتان را بفرمایید ...
اینکه هی میگید شماها جاهل هستید و تعصب دارید و شیطان نمیگذارد حرف من را بفهمید و امثال آن، اصلاً میگذارد بحث شما علمی باشد؟ (مگراینکه بگویید من دارم دلایل فطری میآورم که بحثش متفاوت میشود، ولی اینجا موضوع ما یک موضوع فطری نیست که برایش دلیل فطری بیاورید)
بیت المعمور;1017097 نوشت:
خوشبختانه کاربرانی در اینجا بودند که متوجه حرف من شوند...
تا دلیلی از شما ندیده باشم فقط وقتی میتوانم بپذیرم که دیگران با شما موافق باشند که از اول هم با شما موافق بودهاند ... یعنی مخالف نبودهاند و با دلیل شما موافق شما شده باشند، بلکه از اول با شما موافق بودهاند یا لااقل فضای ذهنیاشان به فضای ذهنی شما نزدیک بوده است ... پس اینکه یک عده با شما موافق باشند هم دلیل نمیشود که حرف شما علمی بوده است ... روی اینکه هوا خوب است هم میتوان موافقان زیادی داشت ... [/HR]حرف من این است:
باء;1017012 نوشت:
اگر بفرمایید کاربلد بودن برای درست بودن مجری کفایت میکند تا وقتی سیستم نظارتی نداشته باشیم درست نیست، چون تضمینی نیست که کسی که کارش را بلد است حتماً مطابق با علمش درست هم کارش را انجام بدهد ... ربات که نیست، آدم است، طمع دارد، شهوات دارد، حرص دارد، حسادت دارد، ترس دارد ...
اگر میخواهید بدون نظارت کارش را درست انجام بدهد یعنی علاوه بر کاربلد بودن باید تقوا هم داشته باشد ... اگر تقوا برایتان شرط نیست باید سیستم نظارتی قوی داشته باشید ... اگر سیستم نظارتی فقط بخواهد از جنس قانون باشد باز همین مباحث مطرح میشود که این قانون را چه کسی باید رعایت کند و قص الی آخر ... پس دست آخر باید یک سری آدم کاربلد اما همچنین با تقوا باشند که بدون آنکه بر کارشان کسی نظارت کنند خودشان کارشان را درست انجام بدهند ...
مگراینکه کلاً از سیستم غرب کپی شود که وقتی تقوای از خدا نیست لااقل تقوای از رقیبان و تقوای از مردم باشد ... در این سیستم باید در اجرای قوانین برای دیگران (نه لزوماً برای خود و در خلوت خود) کاملاً بیرحم بود، و در این غرب وحشی وحشی وحشی، هر کسی آن وقت کلاه خودش را سعی میکند سفت بگیرد که باد حوادث آن را با خود نبرد، چون با یک اشتباه شاید تمام زحماتش بر باد برود ... اینطوری میشود بدون تقوای از خدا هم مسألهی بستار (Closure) در نظارت بر اجرای قانون را بست ... من هیچ راه دیگری به ذهنم نمیرسد ...
یا تقوا و یا چنان جوّی که البته با توجه به فرهنگ ایرانی بعید میدانم بتوان چنان جوّی را بر سیاست و اقتصاد و امثال آن پیاده کرد، مطلوبمان هم نیست که پیاده شود، پس فقط میماند تقوای از خدا و شفافیت مسائل (در کنار قوانین خوب) ...
شما گفتید که حرف من غلط است و حصری ندارد که فقط یا اینطوری باشد و یا آنطور ... خوب راه سوم خودتان چیست و چطور مشکلی که گفتم در این راه سوم پیش نمیآید؟
قانون خوب با مجریهایی که تقوای خدایشان کم است، و یا احتمال سوء استفاده از قوانین یا جوابگو بودنشان (به مردم و وجدان خودشان) در مورد ایشان میرود، در راه پیشنهادی شما چطور به نتیجهی عملی میرسانید ... پیشنهادتان چیست ... بسمالله
به نظر من هم قانون خوب و درست حتی اگر مجریان اون کارامد نباشن خیلی خیلی مفید هست
شما اگرچه در ظاهر می گویید قانون خوب مقدم بر مسئول خوب است اما در عمل سخن ما را تأیید می فرمایید که مسئول خوب است که ساختار سازی، قانون سازی و فرهنگ سازی می کند:
فرشته برمیگردد;1017163 نوشت:
این شخص میاد و تصمیم میگیره از...
به مرور زمان این سیستم در درون کشور نهادینه میشه
به نظر من هم قانون خوب و درست حتی اگر مجریان اون کارامد نباشن خیلی خیلی مفید هست .
فرض کنین یک نخبه میره وزیر آموزش و پرورش میشه و یه روز بعد از ظهر برای خستگی در کردن میره درون پارک
میبینه که نوجوانان زیادی با دوچرخه درون پارک بازی میکنند و پیرمردها و پیر زن ها از ترس اینکه دوچرخه ها باهاشون برخورد نکنه نمیرن پارک
یا اینکه میبینه در درون آپارتمانش نوجوانی هست که شعور نداره و با صدای بلند داد میزنه و با قدم های محکم پله ها رو طی میکنه
این شخص میاد و تصمیم میگیره از کلاس اول تا پنجم کتابی با عنوان با کلاس و فهمیده باشیم به محتوای درسی اضافه کنه
معلم ها ممکن هست این کتاب رو خوب درس ندن
نوجوانها ممکن هست نسبت به مساله بی تفاوت باشند
ولی به مرور زمان این سیستم در درون کشور نهادینه میشه و فرهنگ جامعه بالاتر میره و توجه ها به این محتوای آموزشی هم بیشتر میشه
سلام،
مثالتان حرف شما را توضیح نمیدهد ... بحث سر قانون است نه آموزش و فرهنگسازی ...
اگر آن معلمهای نه چندان خوب قرار باشد به جای آموزش دادن یک قانون را اجرا کنند، آن وقت است که معلوم میشود سالم بودن چقدر مهم است ... قانون اگر برای یک نفر اجرا شود و خیلی هم سختگیرانه اجرا شود و برای یک نفر دیگر زیرسبیلی رد شود، و هزار و یک اگر دیگر ... اینجا بحث سر قانون است، خیلیها سر دور زدن قوانی دکّان درست میکنند و رانت مطرح میشود و تبعیض و انواع ظلمی که شکل میگیرد ... آموزش خوب داده شود یا نشود چقدر با مسألهی مورد مناقشه در اینجا شبیه است که شما چنین مثالی را مطرح میکنید؟
من ابداً منظورم این نیست که شما متوجه شرایط سخت جامعه نیستید یا اینکه خودتون در رفاه هستید و از حال بقیه بیخبر.
اینکه شما رو مخاطبم قرار دادم به خاطر این هست که حتماً اطلاعات بیشتری نسبت به من دارید و احتمالاً بتونید جوابی به من بدید که من رو قانع کنه.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
من مراجع رو مسئول بروز نابسامانیهایی که وجود داره نمیدونم اما معتقدم دسترویدست گذاشتنشون نه به مصلحت مردم هست و
خب مراجع چه انتظاری از این مردم دارن؟
منتظر نشستن تا همهچی نابود بشه بعد بیان بگن: «به جهنم، میخواستین نکنین!» ؟
اسلام کی به خطر میافته تا مراجع اقدامی بکنند؟
هنوز به خطر نیافتاده.
مراجع خودشان بخشی از مشکل هستند در این مملکت
اینکه زنها به استادیوم نمی روند
اینکه حجاب اختیاری نیست
اینکه اسلام به دستورات فقهی تنزل پیدا کرده
و بعضی موارد دیگر ناشی از تفکرات مراجع و نهادهای نظارتی دیگر هست
مشکل مملکت یکی دوتا که نیست
ولی همه مشکلات به هم ربط دارند. یعنی موضوعات سیاسی فرهنگی اقتصادی به همدیگر مرتبط هستند
مثلا اینکه مدام روی تکیه بر توان داخلی تاکید میشود مشخص هست در دنیایی امروز با وجود نیاز به تبادل با دنیای خارج صرف تکیه بر توان داخلی فایده ای ندارد. یعنی اول بایست به یک توازن رسید و نااطمینانی ناشی از تنش های سیاسی را از بین ببرد آنگاه روی توان داخلی تکیه کرد.
۴۰ سال پیش عده ای تحت تاثیر انقلاب از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و ما هنوز تبعات ان را میدهیم
مقامات نظام مثل رهبری من نمیدونم دلیل این کینه توزی و پافشاری روی عدم ارتباط با آمریکا چیست
در حالی که آمریکا و روسیه و یا آمریکا و چین بزرگترین دشمنان هم هستند ولی با هم مذاکره و ارتباط دارند
البته سیاست رهبری در خصوص حمایت از سوریه بنظرم خوب بود و اینکه قدرت ایران در خارج مرزها افزایش یابد
روحانی روشنفکر و با سواد هست ولی برای رئیس جمهوری خوب نیست میتواند رهبر خوبی برای آینده باشد اگر بگذارد
رئیس جمهور باید یک فعال اقتصادی که عملکرد و کارنامه خوبی داشته باشد. مثل ترامپ حرام لقمه بی شرف که اقتصاد آمریکا مانند یه شرکت خودش می بینه و دنبال ماکزیمم کردن سود هست. که الان بایست امیدوار بود و دعا کرد دیگر رای نیاورد و یک دموکرات بالا بیاید
به بسیاری از سخنانتان اشکال دارم خصوصا این دو جمله:
prosperity;1017181 نوشت:
۴۰ سال پیش عده ای تحت تاثیر انقلاب از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و ما هنوز تبعات ان را میدهیم
prosperity;1017179 نوشت:
مراجع خودشان بخشی از مشکل هستند در این مملکت
اما با توجه به اینکه موضوع تاپیک چیز دیگری است و ورود به اشکلات شما تاپیک را از مسیرش دور می سازد وارد بیان نقدها نمیشوم، موضوع تاپیک بیان مشکلات نیست آنچنان که شما فرموده اید:
prosperity;1017181 نوشت:
مشکل مملکت یکی دوتا که نیست
موضوع این است که در برابر این مشکلات تکلیف چیست؟ چرا برخی که اصلح هستند برای اداره امور وارد گود نمیشوند.
برخی دوستان میگویند تا ساختار اصلاح نشود نمیشود کاری کرد، و برخی دوستان از جمله بنده هم معتقدیم اصلاح مسئولین بر ساختارها مقدم است، چرا که مسئولین ساختارها را می سازند، و ساختارهای کلی و قانون اساسی هم این طرفیت را ایجاد کرده است تا مسئولین دلسوز دست به تحوّل بزنند.
موضوع این است که در برابر این مشکلات تکلیف چیست؟ چرا برخی که اصلح هستند برای اداره امور وارد گود نمیشوند.
برخی دوستان میگویند تا ساختار اصلاح نشود نمیشود کاری کرد، و برخی دوستان از جمله بنده هم معتقدیم اصلاح مسئولین بر ساختارها مقدم است، چرا که مسئولین ساختارها را می سازند، و ساختارهای کلی و قانون اساسی هم این طرفیت را ایجاد کرده است تا مسئولین دلسوز دست به تحوّل بزنند.
قانون اساسی ما در همین شرایط هم ظرفیت دارد ولی به آن هم عمل نشده. در این ۴۰ سال غیر از اوایل انقلاب کی اجازه داده شد مردم بیایند از طریق رفراندوم نظر بدهند و تصمیم بگیرند؟؟
در مورد اصلاح ساختارها و قوانین یا مسئولین بنظرم اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند و بایست انجام بشود و بطور همزمان پیش بروند. در اینجا بنظر نمیشود حکم کلی داد و بستگی به سطح قوانین و موضوع و حیطه مورد بحث دارد.
بعضی قوانین در کشور هستند به این سادگی قابل اصلاح نیستن و نیاز به زمان دارد و یا افراد و گروههایی پر نفوذ ذینفع تندرو یا ...مانع هستند
موضوع این است که در برابر این مشکلات تکلیف چیست؟ چرا برخی که اصلح هستند برای اداره امور وارد گود نمیشوند.
برخی دوستان میگویند تا ساختار اصلاح نشود نمیشود کاری کرد، و برخی دوستان از جمله بنده هم معتقدیم اصلاح مسئولین بر ساختارها مقدم است، چرا که مسئولین ساختارها را می سازند، و ساختارهای کلی و قانون اساسی هم این طرفیت را ایجاد کرده است تا مسئولین دلسوز دست به تحوّل بزنند.
صادق ترین مصداق این مساله شورای نگهبان هست . که عملا هیچ کاره هست و تنها داره کاری میکنه که پادشاه بودن رهبر دیده نشه .
از نظر من شورای نگهبان فقط پول میگیره و در نهایت میبینه که کدوم کاندیده ها نظرشون به نظره رهبری نزدیک تر هست و رهبر نظرش کدوم کاندیده ها است و اونها رو پیروز میکنه همین .
این مساله هم دقیقا مساله اینه که اول مرغ بوده یا تخم مرغ که قطعا جوابش اینه که اول مرغ بوده
ما نیاز به ساختار درست داریم معمولا حاکمیت زیر ساختار درست نمیره و مردم باید حاکمین رو مجبور کنن
صادق ترین مصداق این مساله شورای نگهبان هست . که عملا هیچ کاره هست و تنها داره کاری میکنه که پادشاه بودن رهبر دیده نشه .
از نظر من شورای نگهبان فقط پول میگیره و در نهایت میبینه که کدوم کاندیده ها نظرشون به نظره رهبری نزدیک تر هست و رهبر نظرش کدوم کاندیده ها است و اونها رو پیروز میکنه همین .
سرکار خانم مثل روز روشن است که شما بی طرفانه به این مسائل نگاه نکرده و تحت تأثیر یک سری علل بیرونی هستید، که البته بارها در پیام های شما به این مطلب اشاره داشته و دارم. وگرنه کسی که کوچکترین تحلیلی از ماجرا داشته باشد می تواند با نگاه به سلایق مختلف و گاهی متناقض کسانی که تأیید صلاحیت شده اند در یابد که چنین مسئله ای صحت ندارد. به عنوان نمونه شما فقط رویکردهای متناقض دولت هفتم و هشتم، با دولت نهم و دهم، و دولت یازدهم و دوازدهم در خصوص انرژی هسته ای را ببینید، کار به درستی و غلط بودن آن ندارم، این فقط نشان میدهد اینطور نیست که کسی که نزدیک به رهبر باشد تأیید صلاحیت شده و انتخاب وشد!!
اینها توهّماتی است که کوچکترین شواهدی آن را تأیید نمی کند، و صرفا کسی آنها را باور می کند که قدرت تحلیلش چیزی در حدّ مدیر آمدنیوز و امثال ان باشد!!
علاوه بر اینکه ما در انتخابات شوراها که شورای نگهبان دخالتی ندارد باز هم می بینیم که عموما همین جناح ها رأی می آورند نه اشخاص مستقل!!! یعنی مردم به این سمت و سو گرایش دارند، پس انداختن تقصیرها به گردن خبرگان در حقیقت فرار از مسئولیت است! و همچنین می بینیم که متاسفانه اختلاس و فساد در همین شورای شهرها که مورد تایید صلاحیت خبرگان قرار نمیگیرند بیشتر است و مرتب از این طرف و آن طرف خبر میرسد که برخی اعضای شورای فلان شهر و فلان شهر بازداشت شده اند!!
در هر صورت همانطور که قبلا هم برادرانه شما را نصیحت کرده ام باز هم از شما می خواهم در منابعی که از آنها خبر می گیرید تجدید نظر کرده، و اگر قدرت تحلیل سیاسی ندارید به این عرصه ورود نکنید تا روز قیامت در برابرر خداوند پاسخی داشته باشید!
ببینید بحث بین بد و بدتر است، باید دید ورود عملی مراجع به اعتراضات در حالی که وظیفه اجرایی ندارند، آیا کار را بدتر می کند یا بهتر؟!
آیا موجب میشود اسلام از خطر نجات پیدا کند یا بیشتر به خطر بیفتد؟ جان سخن اینجاست.
نمیشود قوانین سختگیرانهتری در برابر کسانی که مسئولیتی برعهده دارند وضع شود؟
فرضاً اگر جرمی اتفاق بیافتد که مجازاتش y باشد، برای مسئولین y×100 باشد. (نه مثل الان که متأسفانه y/100 هست)
و قاطعانه اجرا شود.
قوانین عجیب و غریب کرهی شمالی رو در نظر بگیرید.
چپ بری، اعدام! ..... راست بری، اعدام!
کلاً دست به اعدامشون بد نیست.
حالا داخل ایران نه برای مردممون، اما برای مسئولین میشود کرهی شمالی رو اجرایی کرد.
یعنی اگر مسئولی خطایی کرد، با مجازاتی بسیار شدیدتر از عرف روبرو بشود.
در این صورت دیگه فرقی نمیکند که مسئول باتقوا باشد یا خیر.
چون شخص باتقوا از ترس خدا کمکاری نمیکند و شخص بیتقوا از ترس اعدام.
=-=-=-=-=-=-=-=-=
البته این موضوع قابلیت اجرایی نداره.
چون نصف مملکت اعدام میشن با این وضعیت!
ادعا میکنیم بهترین دین رو داریم. بهترین ایدئولوژی، بهترین ارزش ها، بهترین آرمان ها، بهترین انقلاب، بهترین قوانین، بهترین رهبری، بهترین جوانان و نیروهای پاکار و انقلابی، در کنارش بیشترین منابع خدادادی ،استراتژیک ترین نقطه ی جغرافیایی ،غنی ترین فرهنگ و چه و چه و چه...
بعد وقتی با تمام این اوصاف از چیزی شکایت میشه جواب چیه؟
مقصر خود مردمند .... (به انضمام اون دسته ی خاص از مسئولین!!)
باشه، مقصر ما ... اما یه سوال:
اگر این برترین ها نتونسته مردم رو درست تربیت کنه. پس چی قراره این کار رو انجام بده؟ چطور کشورهایی که مردمش از این بهترین ها بی بهره اند، یه جاهایی به مراتب عملکرد بهتری از ما دارند.
این مصداق تعبیر سید جمالالدین اسدآبادی نیست؟
اینکه مدام یه مقصری باشه که همه چی رو گردنش بندازیم، (از انتخاب غلط مردم تا دسیسه های خارجی) روش درستی نیست. بنده منکر تاثیر عوامل مختلف نیستم، اما نمیفهمم چرا همیشه دیگران مقصرند؟
هر فرد و هر مجموعه ای در اوضاع حال حاضر سهمی داره، چه مثبت و چه منفی. همه یه سهمی دارن. وقتی میگم همه، منظورم دقیقا همه ست. (چون برخلاف بعضی از دوستان، بنده به شدت نسبت دسته بندی کردن ملت و مسئولین به خوب و بد آلرژی دارم. از قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی و نظارتی و امنیتی و آموزشی و فرهنگی و دینی و کل نظام گرفته تا اقوام مختلف و مردم بسیار متفاوت از هم با افکار بعضا متضاد، همه تحت یک کلمه به نام "ایران" دور هم جمع میشیم و قابل تفکیک هم نیستیم.)
مشکل از جایی شروع میشه که عده ای بخش مثبت همه چی رو میچسبونن به خودشون و بخش منفیش رو میندازن گردن بقیه. مشکل بزرگتر اینکه به خیالشون دارن روشنگری میکنن. امر به معروف و نهی از منکر میکنن.
خیلی آدم باید دلش خوش باشه که انتظار داشته باشه همچین رفتاری مورد پذیرش اون بقیه قرار بگیره.
درس اخلاق نمیخوام بدم، اما حتی اگه به فرض هم شخصی یا مجموعه ای پیدا شد که هیچ تاثیر منفی در شرایط حال حاضر ایران نداشته باشه ( که محاله همچین چیزی ) اصرار بر این بی تقصیری منجر به روشنگری سایرین نمیشه که برعکس آتش لجبازی رو شعله ور تر میکنه.
هیچکی در گفتار ادعای عصمت نمیکنه، اما وقتی پای پیدا کردن مقصر میرسه، همه معصوم میشن و بقیه میشن خطاکار.
بر خلاف ادعای همیشگی برخی از دوستان بر قائل نبودن عصمت (من جمله دوستانی که مثلا قراره پیش برنده مباحث باشن)، اما به واقع مدل بحث کردنتون کاملا خلافش رو نشون میده.
بر خلاف ادعاتون بر عدم جنگ و جدل با افکار مختلف و قرار دادن همفکری و هم نظری به عنوان هدف اصلی، مدل صحبت کردنتون اصلا بوی همفکری نمیده.
انگار یکسری جواب از قبل آماده شده هست که هر سوالی رو پاسخ میده. هر سوالی. حالا چه کسی تضمین درستی این جواب ها رو داده که برخی انقدر روش پافشاری میکنن رو دیگه نمیدونم.
چه در اسک دین و چه هر جای دیگه ای، کمتر دیدم بحثی شکل بگیره که شرکت کننده هاش قصد افزایش دانش و آگاهیشون رو داشته باشن. چه پرسشگر و چه پاسخگو، همه از قبل به زعم خودشون همه چی رو میدونن. همه اومدن رو کم کنی. هر چند خلافش ادعا بشه. برای همینه که یکم بحث که میکنی، آمپر یه سریا میزنه بالا.
شما پاسخگویان اسک دین هم با کمال احترام، خیلی مبتدیانه عمل میکنید.
شما به سوال پرسشگر پاسخ نمیدید، بلکه صرفا دارید بلند بلند فکر میکنید و افکار خودتون رو با خودتون مرور میکنید. به پرسشگر پاسخ نمیدید، به خودتون پاسخ میدید.
داستان ستاره پرستی و خورشید پرستی ابراهیم (ع) واسه اینکه شبا برای بچه هامون بخونیم تا خوابشون ببره که نیست. برای یاد گرفتنه.
تازه اون ابراهیم معصوم بود، مطمئن بود که مو لا درز یکتاپرستیش نمیره. ما کجای کاریم که حاضر نیستیم قدمی از دنیای خودمون بزاریم بیرون ببینم اصلا دنیای بقیه چه شکلیه. فقط بلدیم از پشت دیوارهای بسته افکار خودمون بقیه رو ارشاد کنیم. (قبلا راجع به دنیاهای متفاوت گفتم، بیشتر واردش نمیشم)
...........................................
قانون صحیح حرف اول و آخر رو در اوضاع و احوال یک مملکت میزنه.
ابتدا نیاز به قانون گذاران فهمیده و درستکاری هست که قوانین کارامد وضع کنن تا بعد به واسطه ی اون قانون، پیشرفت اتفاق بیفته. اما ما یه قانون گذار داریم برای وقتی که هنوز قانونی نیست، و یه مجری قانون برای وقتی که قانون تنظیم شد. قانون که درست تنظیم بشه، خودش اتومات نخاله ها رو حذف میکنه و اجازه نمیده افراد مشکل دارن به عنوان مجری قانون به قدرت برسن. قانون که درست باشه، اون دسته از مسئولینی که حذف نشدن و به قدرت رسیدن رو هم ملزم میکنه بهترین عملکرد ممکن رو داشته باشن، والا اونا هم حذف میشن.
پس نیاز به یکسری اصلح داریم که خوب قانون گذاری کنن، بعد خود قانون برای اجراش اصلح ها انتخاب میکنه و بقیه رو حذف میکنه.
اما اون اصلح های اولی کجان؟ چرا نیستند؟ از آسمون باید نازل شن یا از زیر زمین در بیان؟ کشورهایی که با وضع یکسری قوانین خیلی ساده، نظم خوبی به ساز و کارها دادن، این قانون گذاران اصلح رو از کجا گیر آوردن. در حالی که از داشتن اون بهترین هایی که عرض کردم هم بی بهرن؟
مشکل اصلی ما این نیست که ما چهار آدم درست حسابی نداریم که در راس قوا و دستگاه ها بذاریم تا بلکه اوضاع مملکت درست شه.
مشکل اصلی اینه که افرادی که میتونن با تغییر روششون، اثر گذاری مثبت بر هدایت جامعه به سمت تربیت و پرورش صالحان بذارن، این کار رو نمیکنن.
وقتی دو نفر با هم دعواشون میشه، اونی که دعوا رو شروع کرده مقصره، اونی که میتونست از دعوا جلوگیره کنه، اما نکرد هم مقصره. در واقع نفر دوم میتونست موثر باشه. اما ترجیح داد مقصر بشه.
شما از یک نفوذی، یه خائن، یک نادان، یک بی شرف و یک دزد چه انتظاری دارید؟ دزد، دزدی میکنه دیگه. مقصر هم هست. اما اونی که میتونست از دزدی جلوگیری کنه، ولی نکرد هم مقصره.
حالا کی میتونه از این دزدی جلوگیری کنه ولی نمیکنه؟ کی ترجیح میده به جای تاثیر مثبت، خودش رو قاطی مقصرین کنه؟ به تفصیل در تاپیک های قبلی درباره ش بحث های بی حاصل داشتیم.
فقط یه مثال میزنم. حالا دیگه هر کی هر برداشتی کرد، به برداشتش احترام میذارم.
دوستانی که برای رهبری گریبان چاک میدن، به موضع ایشان بعد از برجام دقت کنن. همه میدونیم که چطور قبل از مذاکرات همه ی هشدارهای لازم رو دادن، یعنی اون کاری که از دستشون برمیومد انجام دادن، اما با این حال بعد نتایج فاجعه آمیزش، قبول مسئولیت کردن:
نقل قول:
[="]"[/][="]در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم[/][="]..."
[/]
اتفاقا این کار رو زمانی انجام دادن که دشمن هم روی انداختن همه ی تقصیر ها به گردن رهبری مانور رسانه ای شدیدی میداد. یعنی رهبر برخلاف هشدار همیشگی سوء استفاده دشمن عمل کردن.
البته در مقام رهبر و بزرگ یک جامعه باید هم اینکار رو میکردن، اما در کل این قاعده شامل تمام افراد و مجموعه ها هم میشه.
اینها صرفا دریافت های من از تجربه ی کوتاه زندگیمه. ادعایی بر حتما صحیح بودنش ندارم.
به نظر من این گونه حرف ها به درد کشور ما نمیخوره ؛
در سیستم سازی مهمترین مساله تشخیص ذینفعان هست و در قدم بعد تاثیر دادن استانداردهایی جهت سیستم سازی
فرض کنین که میخواین برای همون اتوبوس رانی یه سیستم درست کنین
ذینفغانش
1. کسانی که از اتوبوس استفاده میکنند
2. کسانی که استفاده نمیکنند
3. شرکتی که این خدمات رو ارایه میکنه
هست
وقتی کسی میخواد سیستمی رو ایجاد کنه در قدم بعدی باید بیاد و استانداردهایی که میخواد در این سیستم اثر گذار باشن رو مشخص کنه
1. اینکه رعایت عدالت بشه از هر جهت
2. اینکه مثلا رعایت محیط زیست بشه
3. اینکه سرعت دسترسی بالا باشه
و ...
مهمترین مشگل در کشور ما اینه که اصلا ذینفعان معلوم نیستن
سوریه و عراق و ....
سهم خواهی هر کدونشون مشخص نیست
هدف کشور مشخص نیست
استانداردهایی که باید اثر گذار باشن مشخص نیستن
به نظر من بهترین روش دز شرایط کنونی همون پادشاهی هست . در این کشور نمیشه مدیریت سیستماتیک تعریف کرد
خدا به شما جزای خیر دهد
این بار تقریبا با بیشتر کلام شما از جمله آنچه که نقل قول گرفته ام موافق هستم@};-
ممنون جناب مسلم کارشناس محترم
ولی جواب سوالم نگرفتم. عرض کردم با وجود اینکه در قانون اساسی رفراندوم در نظر گرفته شده ولی در طول این ۴۰ سال غیر یک الی دو مورد اوایل انقلاب و بعد از جنگ دیگر به ارای عمومی و نظر سنجی رجوع نمی شود!!
در همین شرایط فعلی در مورد موضوع fatf که مورد اختلاف هست و البته به قول پرزیدنت روحانی در حالی که دولت و مجلس موافق هستند و رهبری مخالفتی نکرده جمعی ۱۰ الی ۲۰ نفره میخواهند سرنوشت یک ملت را تغییر دهند !!
در مورد شورای نگهبان هم که دوستان اشاره کردند بنده نیز موافقم. در اصل وجود شورا با شما موافق هستم ولی شورا نبایست سلیقه ای عمل کند و اینکه دست به تحول بزند مثلا در مورد انتخابات ریاست جمهوری آیا ما در کشور قحط الرجال داریم که هر بار جمعی ۵ یا ۶ نفره در نهایت تایید میشوند که برخی از آنها برای گرم کردن تنور انتخابات و به نوعی سیاه لشکر هستند. اینکه حتما بایدرجل سیاسی باشد و سیاسی بازی را از همین جا رسمیت میدهند
در انتخابات آمریکا شما می بینید احزاب در ابتدا در درون خودشان و در سطح ایالتی کاندید معرفی میکنند و انها با هم رقابت میکنند و مردم کاندیدای بهتر را انتخاب میکنند و به این صورت امکان انتخاب نیروهای قویتر کارآمدتر فراهم می شود.
جناب کارشناس
شما که با مراجع در ارتباط هستید بفرمائید خیلی از موضوعات در کشور ما در مرز بحرانی هستند و لااقل در مسائلی که به آنها مربوط هست مثل همین مسئله حجاب ، ورود زنان به استادیوم و ... با امعان نظر بیشتر بررسی کنند. پیشنهاد میشود در یک سری شهرها مانند مناطق آزاد حجاب اختیاری تا هر کسی دوست دارد برود انجا زندگی کند . پیشنهاد دهید حضور زنان در ورزشگاهها و .. بتدریج باعث فرهنگ سازی و افزایش فرهنگ عمومی میشود. حداقل با این آزادی ها اجازه داده میشود راههای تنفس اجتماع باز شود
بفرمائید جدا کردن نتیجه ای به همراه ندارد
البته بحران ها و مشکلات دیگری هم هستند که جای بحث آنها در این تاپیک نیست و مربوط به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ... هستند و اینها خارج از حیطه حوزه و مراجع هستند
مهمترین مشگل در کشور ما اینه که اصلا ذینفعان معلوم نیستن
سوریه و عراق و ....
سهم خواهی هر کدونشون مشخص نیست
هدف کشور مشخص نیست
استانداردهایی که باید اثر گذار باشن مشخص نیستن
از نظر ما همه اینها روشن است، شما آگاهی تان را در خصوص اسلام و معنای امت اسلامی گسترش دهید
فرشته برمیگردد;1017251 نوشت:
به نظر من بهترین روش دز شرایط کنونی همون پادشاهی هست
علی رغم احترامی که برای شما قائل هستم، و علی رغم اینکه به تخصص شما در مهندسی اذعان دارم، اما این سخنان عجیب شما، نشان از یک سطح پایین در تحلیل سیاسی دارد!!!
آخر در این زمانه چه کسی طرفدار نظام پادشاهی است که نه تنها هیچ تلازمی با رشد و پیشرفت ندارد، بلکه قطعا به سقوط ازاد منجر شده و دیگر نمیشود کشور را از آنها پس گرفت!!!
الان واقعا شما معتقدید مثلا مملکت را بدهیم به رضا ربع پهلوی که در خانه تمرین سان دیدن می کند، همه چیز درست میشود؟!!! یا للعجب!
در حالی که چه به لحاظ محبت وطن، چه به لحاظ غیرت بر این خاک، چه به لحاظ علم و دانش، چه به لحاظ آگاهی های تاریخی و جغرافیای سیاسی، چه به لحاظ ساده زیستی، چه به لحاظ دلسوزی نسبت به مردم، و چه در سایر عرصه ها اگر نگوییم آیت الله خامنه ای برترین هستند، قطعا جزء برترین ها هستند.
مشکل از جایی شروع میشه که عده ای بخش مثبت همه چی رو میچسبونن به خودشون و بخش منفیش رو میندازن گردن بقیه
قطعا چنین رویکردی صحیح نیست، و ما هم در صدد دفاع اصلا جامعه را دو یا چند حزبی و مثبت و منفی نکرده ایم که خودمان را به بخش مثبت بچسبانیم، ما فقط می گوییم هم مسئول خوب داریم و هم مسئول بد، از هر دو جناح، از هر جنسیت، در هر شهری، و در هر قوه ای هم مسئول خوب داریم و هم بد! خودمان هم که هنوز مسئول نیستیم و به هیچ حزب و جناحی نمی چسبانیم، حداقل بنده این را میدانم که وابسته به هیچ کسی و هیچ چیزی چه حقیقی و چه حقوقی نیستم مگر اسلام!! کسی مخالف اسلام عمل کند از هر حزب و جناحی که باشد منتقد او خواهم شد، و هر کسی که وجدان کاری داشته باشد و دلسوز مردم باشد و خوب عمل کند از هر جناحی باشد طرفدار او هستم.
من از کسانی نیستم که اگر جناح مخالف خواهان ورود زنان به استادیوم شود دلسوز اسلام میشوند، اما وقتی که در دوره حاکمیت خودشان بحث ورود زنان به استادیوم پیش می آید آن را لازمه رشد و ترقی می دانند. من واقعا حالم از این مواضع دوگانه برخی سیاسیون از هر دو طرف به هم میخورد!
momi14;1017223 نوشت:
شما پاسخگویان اسک دین هم با کمال احترام، خیلی مبتدیانه عمل میکنید.
شما به سوال پرسشگر پاسخ نمیدید، بلکه صرفا دارید بلند بلند فکر میکنید و افکار خودتون رو با خودتون مرور میکنید. به پرسشگر پاسخ نمیدید، به خودتون پاسخ میدید.
داستان ستاره پرستی و خورشید پرستی ابراهیم (ع) واسه اینکه شبا برای بچه هامون بخونیم تا خوابشون ببره که نیست. برای یاد گرفتنه
ببینید عملکرد ابراهیم(ع) صرف یک تاکتیک بود؛ وگرنه ابراهیم(ع) در دلش ذره ای نسبت به حقانیت اعتقاد توحیدی اش، و همچنین به بطلان اعتقاد بت پرستان تردید نداشت، اگر منظورتان این است که ما در ظاهر با پرسشگر همراه شویم واقعا گاهی بنده چنین میکنم، اما اگر منظورتان این است که بخشی از امور اشتباه را واقعا معتقد شده و بپذیریم ابراهیم هم این کار را نکرد، رهبری هم در آنچه که اشاره کرده اید چنین نکردند:
momi14;1017223 نوشت:
دوستانی که برای رهبری گریبان چاک میدن، به موضع ایشان بعد از برجام دقت کنن. همه میدونیم که چطور قبل از مذاکرات همه ی هشدارهای لازم رو دادن، یعنی اون کاری که از دستشون برمیومد انجام دادن، اما با این حال بعد نتایج فاجعه آمیزش، قبول مسئولیت کردن:
"در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم..."
اتفاقا این کار رو زمانی انجام دادن که دشمن هم روی انداختن همه ی تقصیر ها به گردن رهبری مانور رسانه ای شدیدی میداد. یعنی
رهبری واقعا تعارف نکردند که بخواهند به اشتباه تقصیر دیگران را بر عهده بگیرند و با مخاطب در اشتباهش همراه شوند! اما آنچه که ایشان خود را مقصر می داند این است که چرا دولت را از یک اشتباه بزرگتر بازنداشت! یعنی رهبری مرتکب اشتباه نشدند، ایشان از ابتدا هم اشتباه بودن آن را گوشزد می کرد اما اینکه تمکین در برابر رأی مردم و نظر مردم مهم تر است یا خسارت ناشی از نتیجه نداشتن برجام، ایشان گزینه اول را اهم دانستند، اما امروز برایشان آشکار شد که دومی مهمتر بوده است.
بنابراین اشتباه از سوی دیگران بوده است، ایشان خود را در برابر تمکین در برابر این اشتباه مقصر می داند، این در حقیقت بیشتر به دولت برمی گردد، مثل پدری که به خاطر اصرار فرزندش که البته بالغ و عاقل است به او اجازه کاری را می دهد اما بعد به او میگوید کاش به تو اجازه نمیدادم، این بیشتر باید آن فرزند را بیدار کند!! تا متوجه خسارتی که با رفتار خود زده است بشود.
روشن است که ورود رهبری به این سخنان پس از چند سال از برجام به خاطر اعتراض به ادامه دادن آن است، به خاطر بیدار کردن مخاطب است، نه اینکه صرفا بخواهد عقده گشایی کرده و گذشته را نبش قبر کند!
momi14;1017223 نوشت:
هر فرد و هر مجموعه ای در اوضاع حال حاضر سهمی داره، چه مثبت و چه منفی. همه یه سهمی دارن. وقتی میگم همه، منظورم دقیقا همه ست. (چون برخلاف بعضی از دوستان، بنده به شدت نسبت دسته بندی کردن ملت و مسئولین به خوب و بد آلرژی دارم. از قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی و نظارتی و امنیتی و آموزشی و فرهنگی و دینی و کل نظام گرفته تا اقوام مختلف و مردم بسیار متفاوت از هم با افکار بعضا متضاد، همه تحت یک کلمه به نام "ایران" دور هم جمع میشیم و قابل تفکیک هم نیستیم.)
تمام حرف ما این است که به لحاظ منطقی هیچ تلازمی وجود ندارد که اگر یک شرکت دچار مشکلات شد همه کارمندان آن مقصر باشند! خب به چه دلیل؟ اگر 50 درصد افراد با جدیت کار کنند و 50 درصد درجا بزنند خب طبیعتا آن شرکت با مشکلات روبرو میشود اما نمیشود گفت همه مقصر هستند.
باور کنید ما تعصبی روی هیچ فرد ا جناح یا قوه ای نداریم، ما فقط دنبال این هستیم که تر و خشک با هم نسوزند!! از هر کسی در حیطه مسئولیتش توقع داشته باشیم
در مورد بند اول، من نگفتم که مردم هیچکاره بودند، بلکه سیاستمداران طوری با مردم رفتار کردند که مردم هیچکاره به نظر میرسند. همه کار را مردم کردند ولی اینها به نام خودشون تموم کرده و می کنند. اون آقای ولایتی که میاد میگه لنگ ببندید و نون خشک بخورید! آیا خودش قبلا این کارو کرده؟ خیر. آیا خواهد کرد ؟خیر. اما مردم بیچاره ایران چنانچه مجبور بشند خواهند کرد. سالها بعد همین آقایون میان میگن که بله ما!!!! در اوضاع بد اقتصادی لنگ بستیم و نون خشک خوردیم و دم نزدیم و ملت همیشه قهرمانیم.
در مورد بند دوم! از این حماقتهای محض خیلی ها کرده و می کنند، خیلی بالاتر از من و شما. خودتون رو گول نزنید، میدونید من چی میگم. با بچه که طرف نیستید و نیستیم. ببینید آقای مسلم، در مملکت ما جا انداخته اند که اعتراض به سیاستها یعنی اعتراض به اصل انقلاب ، چرا؟! چون مثلا به چی میخوای اعتراض کنی که نشانه ایی از اصل انقلاب توش نباشه؟ به صدا و سیمای مزخرفی که باید در این 40 سال فرهنگسازی میکرد اعتراض کنیم، انگار به رهبر و در نتیجه اصل انقلاب اعتراض کرده ایم. به فسادهای بنیاد شهید به فسادهای کمیته امداد اعتراض کنیم به رهبر و اصل انقلاب اعتراض کرده ایم. به فسادهای فراوان قوه قضاییه اعتراض کنیم، به اصل نظام اعتراض کرده ایم. به ربای بانکی اعتراض کنیم، به قوه مجریه و در نتیجه اصل نظام اعتراض کرده ایم. در این کشور مهره و پستها و قوانین طوری چیده شده که به هر جا اعتراض کنی ، به اصل نظام اعتراض کرده ایی.
در مورد بند سوم،اول که باید بدونید که برخی انتقادها الزاما تخریب را در پی دارند. وقتی فرد بی لیاقتی سر کار است، من نمیتونم نازش کنم و بگم ببین تو اینجای کارت مشکل داره عزییییزم! خیر. کشور 40 ساله در حال جنگ با تمام دنیاست، بی تعارف هر کس بی عرضه و بی لیاقته باید سریع تکلیفش معلوم بشه یا اصلاح بشه یا حذف بشه. والا من نامه امیر المومنین به مالک رو میخونم تنم می لرزه. مالک هنوز کاری نکرده لحن امیر المومنین اینه، دیگه کاری بکنه چی میشه. یا به قول آقای ازغدی، عثمان ابن حنیف کارگزار منصوب خود امیرالمومنین وقتی هنوز نرفته و سر سفره اغنیا ننشسته، چنان مورد عتاب قرار گرفته که 1400 ساله هر کس نهج البلاغه میخونه آبروی او میره.
می گم چی میشد امام خمینی هم 60 سال قیل همینجوری انقلابشون رو شروع میکردن، در مجالس خصوصی، یا عمومی خاص، آرووم بدون داد و بیداد میگفتند که ای علمای اسلام ، اسلام در خطر است. مطمئنم اون صدای هق هق جمعیت هم نبود، اعلامیه های بعدی هم نبود و ... کلا انقلاب شیرین تر و ناز تری داشتیم.
در مورد بند چهارم هیچی نمیگم. فقط براتون متاسفم که دارید خورشید وسط آسمون رو نادیده میگیرید. شخص بنده با مخالفت شما ، نظرم تغییر نمیکنه چون با چشم خودم دارم میبینم که چه خبره. اتفاقا من 4 ساله اخبار تلویزیون رو نگاه نمیکنم. اما میرم مغازه سر کوچه و رب گوجه تاریخ تولید پارسال رو که روش زده 8 تومن ، 15 تومن میخرم. میبینید ، من تحقیقاتم میدانی تر از شماست.
باعث تاسفه که ب داشتن خیریه در کشور افتخار میکنید و بیشتر متاسف میشم که نمیدونید چه پولشویی های عظیم و فسادهای مالی در پشت نام اینها انجام میشه. به آزادی زندانی اشاره میکنید و قوانین مسخره و چپاولگرانه بیمه ها و نهادها رو که باعث زندانی شدن افراد میشه رو نمیبینید. هلند چند تا خیریه داره؟ چند تا زندان داره ؟ چند تا زندانی داره ؟ چند تا مرجع تقلید داره؟ چند تا شبکه تلویزیونی داره ؟
راستی ، سال 42 تا 57، امام خمینی رادیو در اختیار داشت؟ تلویزیون در اختیار داشت؟ روزنامه در اختیار داشت؟ رکیک ترین مقالات و توهینها به ایشان در رسانه ها میشد. پس چطور شد که ملت ایران صدای او را شنیدند، به مبارزه دعوت شدند، زجر به زندان افتادن و شکنجه و تبعید رو پذیرفتند؟ بعضی ها حتی صورت امام رو هم ندیده بودند، اصلا بی سواد بودند، در دورافتاده ترین شهرهای ایران بودند. چطوری جمهوری اسلامی 98 درصد رای آورد؟ مراجع باید ماهواره و روزنامه و تلویزیون و همه چی در اختیار داشته باشند تا شاید اصلاحی صورت بگیرد؟ ما رو مسخره کردید جناب مسلم؟؟؟ یعنی من باید باور کنم که این همه آیات عظام، در این برهه پر از تکنولوژی و امکانات تک و تنها و بی یاور اند و کسی حرف آنها را نمی شنود؟ ؟؟ من باور کنم؟؟ به شعور خودم توهین کنم؟؟؟؟
با سلام و احترام جناب صائب تبریزی
من علی رغم اینکه خودم منتقد بسیای از رفتارها و سیاست های حکومت در ابعاد مختلف هستم، آنچه شما می فرمایید را قبول ندارم، و پاسخ بنده به بند بند این سخنانی که طوفانی بیان کرده اید تاپیک را به سمت و سوی دیگری خواهد برد؛ من از شما می پرسم که از همان موضوع تاپیک سخن بگویید، در این شرایط باید چه کرد؟ تکلیف ما را چه می دانید؟ بزنیم انقلاب را ساقط کنیم؟ نقد کنیم؟ در انتخاب مسئولین بیشتر دقت کنیم؟ عرصه را رها کنیم؟ راهکارتان چیست در این شرایط؟
با سلام و احترام
خوب ابتدا که تعبیر جدائی دین از سیاست را گفتید ، من موافق نبودم اما با توضیحاتی که دادید متوجه منظورتان شدم.
[SPOILER]من منظورم از جدایی دین از سیاست این هست که
اداره کشور بصورت معقول انجام بگیره نه بر اساس عقاید شخصی
عقل و دین هیچوقت در تضاد و تقابل هم نیستند ولی ما از دین چیزی به غیر از عقلانیت رو برداشت کردیم
چیزی شبیه به تعصب و عقاید ناکارامد مثل همین مسلمان بودن به جای متخصص بودن (ان هم در جایی که
اولویت کاردان بودن هست(یعنی در مملکت)
بنده حتی معتقدم که رعایت حق الناس اولویت داره بر رعایت حق الله چون در شریعت داریم که نمازی که در جای غصبی باشد باطل هست. [/SPOILER]
[SPOILER]منکه میدونم الان میاید میگید برای این اعداد و ارقامتون سند هم داری؟ مطالعه میدانی کردی؟ آمارت جایی چاپ شده که بشه بهش استدلال کرد؟ قانون ما کاملترین قانون است و ......[/SPOILER]
متاسفانه کارشناس محترم چیزهای بدیهی رو قبول نمی کنند و ادعا دارند کاملترین قوانین رو داریم و باهاش شدیم جزو فاسدترین و متورم ترین کشورهای جهان!
هر چی هم توضیح بدیم ، توجیه می آورند!
همانطور که عرض کردم مگر اینکه خدا از آسمان نازل شود تا بلکه ایشان قبول کنند ....
به نظرم باید پاسخ بدید و تاپیک هم به سوی بدی! نمیره. اول باید کسی توجیه بشه و بعد احساس تکلیف کنه و بعد کاری انجام بده.
صراحتا میگم: 1- اعتصاب و تحریم بخشی و سراسری. اگر از گاودارهای فرانسه کمتر نباشیم که در اعتراض به قیمت پایین شیر، شیرهاشون رو کف خیابونهای پاریس ریختند، اگر از مردم آمریکا کمتر نباشیم که برای نجات اپل ورشکسته ، فقط اپل خریدند و گوشی های دیگه رو تحریم کردند . مخصوصا اعتصاب معلمان بسیار کارساز هست.
اما توجه کنید که به دلیل بذر بزدلی که در دل مردم کاشته شده ، امکان نداره که صاحبان اصناف چنین همکاری رو بکنند.
2- رای ندادن در انتخابات آتی مجلس. ممکنه کسی بگه که اگر مشارکت ما کم باشه آبروی ما در سطح بین الملل میره و این قبیل چیزها. در حالی که آبروی ما هم اکنون داره به شیوه های مختلف میره و فساد مالی که ما داریم خیلی از کشورهای اروپایی ندارن. رای ندادن بهترین شیوه برای بیان اینه که شما ها بی لیاقت هستید. اونوقت دست و پاشون رو جمع میکنند.
3- ورودگسترده ، بی واسطه و مستقیم، شجاعانه و مدبرانه مراجع تقلید.
باید بزور صدا و سیما رو مجبور کنن که ازشون تمکین کنه باید بزور حوزه ها مجبور کنند که ازشون تمکین کنن. در خواست تجمع بدن. خودشون رسما در بین مردم حاضر بشن. جلسات و درسهاشون رو یک هفته تا یکماه یا تا اطلاع ثانوی در اعتراض به این وضع تعطیل کنن. خودشون مستقیم وارد عمل بشن نه اینکه طلبه ها رو بفرستند که پلاکارد بنویسن و پرچم آتش بزنن و شعار بدن. بطور گستره مدام صحبتهای خشمگینانه و آمرانه شون از سیما پخش بشه. فتوا به تحریم موقتی برخی اجناس بدن. فتوا به شفاف سازی در رسیدگی به اعتراضات و شکایات مردم بدن. برای حل مشکلات راه حل های مستقیم و عملی ارائه کنن. تیم تشکیل بدن. دولت و قوا رو مجبور به توضیح دادن عملکرد بکنن. توبیخ های شدید بکنن.
توی دهن این بی خاصیتها بزنن.
اقای مسلم. من میخواستم مبلغی پول به خیریه کمک کنم. خدا رو شاهد میگیرم که به حداقل 5 دفتر مرجع تقلید معروف زنگ زدم گفتم این پولها رو بدم به کمیته امداد؟ بهزیستی؟ جمعیت امام علی؟ خیریه رعد و .... ؟
اونها گفتند که اگر خودتون میتونید مستقیم برسونید به دست فقیری که میدونید فقیره. وگرنه ندید به این موسسات و ما هیچ کدوم از این مراکز رو تایید نمیکنیم یا رد نمیکنیم و خودتون میدونید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کمیته امداد چند ساله تاسیس شده؟ هنوز هم مرجع تقلید بهش شک داره !!! دیگه از این واضح تر؟؟؟؟ از این مسخره تر؟؟؟؟؟ الان تقصیر کیه؟ مرجع تقلیدی که اگر به شفافیت مالی بزرگترین نهادی که صدقه های مستحب و واجب مردم رو جمع میکنه شک داره، پس چرا اعلام نمیکنه؟ چرا دستور ورود مستقیم برای بررسی کمیته امداد رو نمیده؟ چرا دستور صریح برای بی اعتبار بودنش نمیده؟ مقصضر کمیته امداده که چرا نتونسته اعتماد مراجع رو جلب کنه؟ چون دزدی درش زیاده؟ چون نتونسته شفافیت مالی خودشو نشون بده؟ مقصر منم که میخوام صدقه بدم و بعدش باید حیروون و ویلوون توی شهر بگردم ببینم کی بهش واقعا تعلق میگیره و بگذارم کف دستش؟؟؟؟
دعا کنید خداوند کارشناس مذکور را هدایت کند، اما بنده بدون تعصب همچنان قوانین و ساختار کلی نظام جمهوری اسلامی را بهترین میدانم، اگر اشتباه می کنم و بنده را با دلیل و برهان قابل هدایت نمی دانید، دعا کنید خداوند بنده حقیر را هدایت کند
من نمی توانم آنچه را که می فرمایید بپذیرم و این از بابت تعصب نیست، نمی دانم چرا لحن شما اینگونه القاء می کند! من از شما برادر عزیزم، و سایر مخاطبین میخواهم بی طرفانه در این دو سخن بنده دقت کرده و سپس قضاوت کنند:
محتاج دعای دوستان@};-
بنده هم عرض نکردم به جای بدی میره!!! عرض کردم موضوع اصلی از دست می رود!
راهکار دوم که منطقی نیست! توضیح اینکه: مسئولین ما دو دسته هستند، یک دسته دنیاطلب که فقط به فکر منفعت خویش و برداشتن سهمشان از سفره انقلاب هستند وبه قولی تشنه قدرت هستند، و دسته دوم واقعا دلسوز انقلاب و دلسوز مردم و تشنه خدمت. دسته دوم که دارند تلاششان را می کنند لازم نیست چنین اخطاری به آنها داده شود، و دسته اول هم که وابستگی به بقای این انقلاب ندارند، آنها راحت تابعیت خودشان را از کشورهای اروپایی گرفته اند و چه آرای مردم بشود 80 درصد و چه 50 درصد برای ایشان فرقی نمی کند که با تحریم مشارکت بخواهیم آنها را وادار به حرکت کنیم!!
راهکار اول هم با حفظ شرائط خوب است، اینکه مردم جنسی را که گران میشود نخرند، این راهکار خوبی هست تا هم احتکار کنندگان، هم گران فروشان و هم دلالان که منفعتشان در گرو این امر است از ترس از دست دادن منفعت رفتار خویش را تعدیل کنند.
راهکار سوم مراتب دارد، قضاوت در خصوص آنچه که می فرمایید به این سادگی نیست، باید نگرشی کلان داشت، ما هم دشمنان خارجی داریم و هم مشکلات داخلی! رسانه های تشنه بیگانه مثل کفتار منتظر شکاف و تنش درونی هستند تا آن را بُلد کرده و نهایت بهره وری از آن را داشته باشند! بنابراین وقتی به صورت کلی و با توجه به تمام شرایط می خواهیم قضاوت کنیم نتیجه این خواهد شد که تا جایی که حمایت از مردم و انتقاد از کم کاری ها و فریاد زدن ها باشد مشکلی نیست و اتفاقا سازنده است، اما اگر امر فراتر از این رفت قطعا آسیب زاست و ممکن است کار به جاهایی ختم شد که نشود آن را جمع کرد.
الان شما ببینید یک تجمع در فیضیه شکل گرفت که از میان صدها طلبه یک طلبه پلکاردی را با یک شعر خا برافراشته بود، ببینید چه غائله ای درست شد! تمام آن تجمع تحت الشعاع یک پلاکارد قرار گرفت! این فقط یک پلاکارد بود، شما حوادث دیگری را تصور کنید.
بنده بر خلاف شما مهمترین راه اصلاح را یکی اصلاح از خود، و دیگری اصلاح انتخاب می دانم. چون اصلا فلسفه جمهوری همین است، حیات سیاسی مسئولین یک جمهوری به دست مردم است، مسئولینی که کار نمی کنند را باید پای صندوق های رأی تنبیه کرد، نه در کوچه و خیابان و تجمع!
شما خودتان جواب خودتان را داده اید در اینجا :
اما جایی که به نفعتان باشد و تعصب دارید، از توجیه بالا برای دیگران استفاده میکنید
اما وقتی نوبت به خودتان می رسد یادتان می رود قبلا از این توجیه علیه چه کسی بهره بردید..
طبق استدلال خودتان ، شما قوانین رد پایین را هم برترین قوانین می دانید...
جالب است می گویید تعصب ندارید و دنبال دلیل هستید
ما چند بار دلیل آوردیم اما شما آنرا نادیده گرفتید
فقط دوست دارید از کلامی نقل قول بگیرید که اشتیاهتان برملا نشود.
حتی کلام خودتان را نیز ویرایش می کنید مثلا همین کلمه '' کلی.'' را قبلا استفاده نکردید
اما من باب پرده پوشی دست به ویرایش می زنید اما در صفحه اول همه چیز مشخص است...
پاسخ سوالتان داده نمی شود تا زمانی که این شیوه را ترک کنید...
این گفته جناب مسلم
این هم کلام رهبری :
سلام،
تقوا میگوید اگر علم نداری مسؤولیتش را به عهده نگیر ...
شما انگار فقط دنبال مچ گرفتن هستید ... مگرنه این را چند پست قبل از قول مرحوم شهید چمران گفته بودم ...
باشه برادر عاقل من، ما که به زعم شما جاهل هستیم، ولی شما که عاقل هستید هر چی خواستید قانون بگذارید، اگر کسی قانونتان را اجرا نکرد ببینیم بعدش چه میکنید ... حالا من جاهل و شما هم عاقلی که دیگر نمیخواهید یا نمیتوانید به زور مرا از جهلم بیرون آورید ...
بله عقل چیزی است که شما بفرمایید و جهل چیزی است که طرف مقابل شما گرفتارش هست ... عینک بدبینی و خودبرتربینی را برداشته بودید میدیدید که ما هم نگفتیم افراد بدون علم عهدهدار کاری شوند که تخصصش را ندارند ... با خودتان هم دعوا دارید ظاهراً شما ...
من چی کارهام که از قانون دفاع کنم ... خوبه خودم هم گفتم که قانون بد هم داریم (بگذریم که در پست اول خودم در این تاپیک بحث قانونگذار را مطرح کردم که به نفع خودشان قانون مینویسند و بحث حقوقهای نجومیبگیر را مطرح کردم) ... اما همان قانون درست شما را کسی باید اجرا بکند یا نه؟ اگر نکرد یک قانون دیگر میگذارید؟ اگر همان را هم اجرا نکردند باز یک قانون دیگر مینویسید؟ آن قدر قانون بنویسید که صبح دولتتان بدمد ... والّا ...
دلیل کار شیطان را از خودش بپرسید، من ان شاء الله خیلی باهاش میونهی خوبی ندارم ... اگر شما بگذارید و پایم را در یک جدال غیراحسن من عاقل و هدایتشده و توی جاهل و گمراه باز نکنید ...
به همان یک عده اعتراض کنید، چه ربطی به من دارد؟
سبحان الله از این حرف شما ... پس میتوان قانونی گذاشت که خیلی نیاز به متولّی نداشته باشد ... جالب است، میتوانید یک نظریه بدهید در باب اتوپیای جدیدی که بتواند بدون ناظر و مدّعیالعموم اداره شود ... فقط یک گروه بنشینند قانونهای خوب و طلایی بنویسند ... شاید اگر قوانین تابع شهوات جسمی باشد تا حدودی بتوان بدون ناظر جامعه را اداره کرد، مثل قوانین جنگل، یا مثل مافیا که خودشان قانون خودشان را دارند و مشکلاتشان را با هم حل میکنند، همدیگر را تنبیه میکنند و غیره، نیازی هم به دولت مرکزی و نظارتهایش ندارند (گرچه همانها هم نظارتهای خودشان را دارند) ...
[/HR]باید قانون خوب داشت، اجرا کنندهی قوی داشت، ناظر دقیق و متعهد داشت ... هر کدام را نداشته باشیم بقیه ولمعطل هستند ...
در غرب به خدا جوابگو نیستند، ولی سیستم تا حدودی شفاف هست و همه هم در اجرای قوانین نسبت به دیگران (اگرچه نه نسبت به خودشان) کاملاً بیرحم هستند و هی نمیگویند ما نان و نمک خوردهایم و امثال آن، تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتّیٰ هستند ... در اینجا همه مدام دلشان به رحم میآید، این مادر مریض دارد، اون دیگری برادر زادهی فلانی است که تازه ازدواج کرده است ... فلانی زمان جنگ جان من را نجات داد ... دیگری آن موقع که گرفتار بودم کارم را راه انداخت و خیلی مرام داشت ... سیستم هم که شفاف نیست ... نیتها هم که خیلیهایشان ظاهراً انساندوستانه (در مورد خواص)، همه هم که خداپرست (مثل اینکه مهران مدیری به شوخی میگفت طرف میرود چند میلیارد اختلاس میکند بعد عذاب وجدان دارد ۲۰ تا گوسفند قربانی میکند میدهد به مردم فقیر دیگر وجدانش هم راحت میشود) ... اینجا یک نفر فقط باید خداترس و باوجدان باشد که بتواند کارش را درست انجام بدهد ... (چنین کسانی را دیدهام، همان موقع که دیدم هم تعجب کردم که چقدر آدم میتواند خوب باشد، هم مؤمن و متواضع و با تقوا، هم دانشمند و کاربلد و متخصص) ... حالا یک نفر اگر سواد نداشت و مسؤولیتی را پذیرفت باز هم خداترس و با وجدان نیست، مثلاً شاید جو زده باشد که یکهو دیشب پای سخنرانی گفتهاند که چرا مؤمنین وارد عرصهها نمیشوند که کارها درست پیش برود و ایشان هم ناگهان احساس مسؤولیت کردهاند و چند میلیارد خرج میکند تا وارد مسؤولیتی شود که عرضه و سوادش را ندارد ... شاید هم استخاره کردهاند و خوب آمده ...
سپاه جبههی حق همیشه شیشهخرده زیاد دارد ... اگر نداشت که نمیگفتند لَتَغَربَلَنَّ، هرآینه غربال خواهید شد ... ادعا زیاده ولی خدا به تدریج نشان میدهد که چقدر از این مدعیان راستگو بودهاند ...
با سلام
بله شما گفتید کسی که تقوا دارد مسئولیت جایی که علمش را ندارد به عهده نمی گیرد
پس کسی نخواسته مچ شما را بگیرد.
حرف من ساده است
آیا مسئولان غربی تقوا دارند؟
خیر
حرف ما دقیقا در مورد هدفگذاری ها و اولویت ها است....
شما راه حل نجات را در تقوا می بینید و ما در کارامدی...
و کشورهای دیگر دنبال کارامدی هستند نه تقوا...
کسی هم نگفته است قانون، بدون مسئول اجرا میشود
لطفا به شعور ما توهین نکنید
آیا قانون کشورهای غربی بدون مسئول اجرا میشود؟
خیر
آیا تقوا نداشتن مسئولان غربی باعث شده که تورمشان 40 سال افسار گسیخته بماند..؟
خیر
پس مشکل از تقوا نیست مشکل از قانون است مشکل از کارامدی است...
هیچ گاه نه من و نه هیچ عاقلی نگفته قانون بدون مجری.، اجرا میشود...
حرف ما این بود با همین مسئولین و با همین سطح از تقوا میتوان ایران را از فساد نجات داد
فقط کافی است قوانینی را اصلاح و وضع کنید...
همانطور که غربی های بی تقوا می توانند
ما هم می توانیم
فقط باید قبول کنیم که مشکل ما در قوانین است نه در تقوای مسئولین
بله شما نگفتید افراد بدون علم عهده دار کاری شوند که تخصصش را ندارند....پس نه بد ببنی در کار است و نه خودبرتر بینی...
اما ببینید چه گفتید :
به نظرم باید این را بپذیرید که شما تعاریف خاص خودتان را دارید و کلمات را از معانی عرفی و محاوره خارج می کنید... لا اقل بنده این مشکل را در خیلی از گفتگوها بین شما و دیگران دیده ام...
جهل در مقابل عقل در یک کلمه همان تقوا است
و جهل در مقابل علم در یک کلمه یعنی نادانی و ناکارامدی
شما میخواهید با فیلتر تقوا، جلوی ناکارامد ها را بگیرید
چون مدعی هستید انسان باتقوا مسئولیت جایی که تخصصش را ندارد به عهده نمی گیرد
اما من می گویم این فیلتر شما واقع گرایانه نیست کشور را نمیتوان بر اساس این روش اصلاح کرد....
آیا کشورهای دیگر مبنایشان این است؟
خیر
بماند که ملاک حال فعلی افراد است ....
پس مشکل در همان جهل در مقابل علم است همان ناکارامدی است...
با چنین برداشتی حق می دهم الله اکبر هم بگویید.....
به این مغالطه در منطق می گویند مغالطه پهلوان پنبه....
بیخیال بابا برید به زندگی تون برسید با اینجا حرف زدن چیزی درست نمیشه. باز به نظرم وضع کشورمون و جهان از این هم بدتر خواهد شد.
جناب بیت المعمور عرض کردم شما دعا بفرمایید اگر بنده تعصب دارم خدا هدایتم کند، و اگر شما دارید بدبینانه نگاه می کنید، خداوند شما را هدایت کند، یک بار دیگر مطلب بنده و اشکالتان را بخوانید:
براستی این دو کلام بنده که نقل قول گرفته اید چه تعارض و تناقضی دارند؟ شما این قید «کلی» را اگر نمی بینید بنده چه تقصیری دارم؟ آن را به فونت قرمز در آورده و بُلد می کنم شاید بیشت دقت بفرمایید:
این هم از باب توهّم شماست، بنده خدا را هم گواه و شاهد بین خودمان می گیرم که این قید «کلی» را بعدا اضافه نکردم. منکه به خودم شکی ندارم.
من نمیدانم این همه هوچی گری برای چیست؟ چند بار با بی خیالی از کنار شما عبور کردم، اما شما برای فرار از این اشکال واضح که «قوانین» را مطلق می آورید اما «قوانین خُرد» را اراده می کنید به جلو حمله می کنید! به جای پذیرش اشتباهتان دنبال مچ گیری هستید، اتفاقا شیوه خوبی است و گاهی هم خیلی خوب جواب میدهد!!
اما اینکه بنده در پست های ابتدایی خودم قید «کلی» را نیاوردم:
وضوح آن را بر عهده فهم خواننده گذاشتم؛ هر کسی می فهمد همه جا قانون خوب و بد وجود دارد، اما وقتی قوانین یک کشور به صورت مطلق توصیف میشوند، به قوانین اساسی و کلی نزدیک تر هستند و همین برای مردم تداعی میشود، مثلا من اگر بگویم کشور آلمان بهترین قوانین را دارد ذهن مخاطب اول سراغ قوانین اساسی آن خواهد رفت، بنابراین میشود قوانین اساسی را بدون قید اساسی توصیف کرد، اما برای توصیف «قوانین خرد» قطعا قید «خُرد و جزئی» لازم است.
قبلا هم عرض کردم اصراری بر پاسخگویی شما ندارم، شفاف بگویم پرسش بنده برای گرفتن اقرار از شماست، وگرنه پاسخ که بر من پوشیده نیست!
یا حق
[="Tahoma"]
با عرض پوزش از جناب مسلم، پاسخی که به راهکار جناب صائب تبریزی دادید قانعکننده نیست.
واقعاً چرا این اتفاق صورت نمیگیره؟
دیگه باید چقدر بیشتر در این قهقرا فرو بریم تا مراجع محترم تقلید اقدامی انجام بدهند؟
برای سیستم ربوی بانکها فقط اعلام میکنند که «حرام هست؛ نکنید»
همین؟
خب این حرف رو که من هم میتونم بزنم، چه فرقی بین ماست پس.
با حرف که درست نمیشه برادر من.
کل جامعه تحت فشار هستند.
فشار برای بعضیها بسیار قابل تحمل هست، برای همین توصیه به صبر میکنند و نوید گشایش میدهند.
اما برای عدهی کثیری آب از سر گذشته است.
بعد شما میفرمایید مراجع نباید اقدامی کنند چون ممکنه رسانههای بیگانه از آن بهرهوری داشته باشند؟
خب داشته باشند!
هر چه بشود، از این بدتر که نمیشود.
با سلام
بله شما درست می گویید
با اینکه در پست ابتدایی قید کلی نیاوردید اما از قرائن میتوان فهمید که مقصودتان قوانین و ساختار کلی است.
بنده هم در پست ابتدائی عرض کردم مشکل ما در قوانین است اما به خاطر قرائن موجود، مقصودم قوانینی غیر از قانون اساسی بود. هم در کلام بنده قرینه بر اشکال در قوانین خرد بود و هم به کلام رهبری استناد کردم و هم تصریح کردم . آیا ممکن است رهبری مقصودشان قانون اساسی باشد؟ خیر
اما با این وجود شما قبول نکردید. و اصرار بر مچ گیری داشتید ، چیزی که الان به شدت نسبت به آن معترضید ( این کار را کردم شاید متوجه شوید که بنده دوست ندارم کسی مرا به چیزی متهم کند که مقصودم نبوده است )
به پست شماره 21 مراجعه کنید....
با سلام و احترام
برادرم جناب میرغلامی عزیز باور کنید نفس ما هم از جای گرم در نمی آید، طلبه ها زیر بار بیشترین فشار اقتصادی هستند، و البته در کنار آن فشارهای دیگر را هم باید تحمل کنند که گاهی مشکلات به پای آنها نوشته میشود که صرفا خانه و کاشانه شان را رها کرده اند و برای چند سالی مشغول تحصیل علوم دینی شده اند اما باید تمام مشکلات کشور را جواب دهند!! باور کنید ما هم با تمام این مشکلات درگیر هستیم، اما باید منطقی شرایط را دید، نباید اجازه بدهیم فشار اقتصادی و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن مانه تشخیص راهکار درست شود.
اگر مراجع دستور تجمع، یا مانند آن را بدهند هرگونه حاشیه ای که در آن ایجاد شود به پای ایشان نوشته میشود، و شما هم میدانید که برخی منتظ هستند که اجتماعی شکل بگیرد تا مدیریت آن را بر عهده بگیرند. تشخیص راه درست در ین راستا به این سادگی نیست! اما این مسلّم است که مهمترین راهکار اصلاح در هر حکومت جمهوری که مسئولینش به دست مردم انتخاب میشوند انتخابات است.
مراجع آنچه به مصلحت است را با تمام توان انجام میدهند، در دیدارهایشان با مسئولین، در دیدارهای عمومی، در درس خارجشان، گاهی حتی با لحن تند از مشکلات گلایه کرده و مسئولین را به رفع آنها سفارش می کنند، اما مجازات اینکه من فلان نماینده را برای شهرم انتخاب کنم که زیباتر حرف میزند و بعد میرود در مجلس دنبال رانت و بده بستان است هیچ مطالبه گری جدّی نسبت به حقوق مردم نمیکند تا نکند کسی بدش بیاید، خب این را چرا باید مراحع متحمل بشوند؟ چرا سوء انتخاب های ما را باید مراجع جمع کنند؟
[="Tahoma"]
سلام
من ابداً منظورم این نیست که شما متوجه شرایط سخت جامعه نیستید یا اینکه خودتون در رفاه هستید و از حال بقیه بیخبر.
اینکه شما رو مخاطبم قرار دادم به خاطر این هست که حتماً اطلاعات بیشتری نسبت به من دارید و احتمالاً بتونید جوابی به من بدید که من رو قانع کنه.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
من مراجع رو مسئول بروز نابسامانیهایی که وجود داره نمیدونم اما معتقدم دسترویدست گذاشتنشون نه به مصلحت مردم هست و نه نظام.
مردم اکثراً انتخابهاشون از روی آگاهی نیست!
فقط چون موافق یک حزب خاص هستند یا اینکه از حزب خاصی بدشون میاد، حاضرن بدترین انتخابها رو داشته باشند اما احساس رضایت کنند.
خودم شاهد بودم که چطور فلهای به لیست امیدی رأی میدادن که نه اعضای لیست رو میشناختن و نه از تخصصشون اطلاعی داشتند، فقط رأی میدادن که اصولگرا برنده نشه!
اصولگراها هم بههمین ترتیب.
خب مراجع چه انتظاری از این مردم دارن؟
منتظر نشستن تا همهچی نابود بشه بعد بیان بگن: «به جهنم، میخواستین نکنین!» ؟
اسلام کی به خطر میافته تا مراجع اقدامی بکنند؟
هنوز به خطر نیافتاده؟
تذکر دادنشون به مسئولین و با لحن تند گلایهکردنشون چه نتیجهای دربرداشته که همچنان مصرانه بر این روش پیش میرن؟
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
مردم چهل ساله دارن رأی میدن.
بر حسب آمار و احتمالات هم که حساب کنیم، حداقل یکمرتبه محض رضای خدا هم که شده، باید مسئولین درستی انتخاب میشدند.
ولی هر بار یکی بدتر از قبلی مسئول میشه!
خب بهتر نیست کلاً دیگه انتخاباتی برگزار نشه تا بیشتر از این به فنا نرفتیم؟!
اشکال کار فقط از انتخاب مردم نیست.
سلام
بدون مجری که کارش را درست انجام بدهد چه؟
قانون درست با مجری نادرست میتواند به نتیجهی مطلوب برسد؟
اگر بفرمایید کاربلد بودن برای درست بودن مجری کفایت میکند تا وقتی سیستم نظارتی نداشته باشیم درست نیست، چون تضمینی نیست که کسی که کارش را بلد است حتماً مطابق با علمش درست هم کارش را انجام بدهد ... ربات که نیست، آدم است، طمع دارد، شهوات دارد، حرص دارد، حسادت دارد، ترس دارد ...
اگر میخواهید بدون نظارت کارش را درست انجام بدهد یعنی علاوه بر کاربلد بودن باید تقوا هم داشته باشد ... اگر تقوا برایتان شرط نیست باید سیستم نظارتی قوی داشته باشید ... اگر سیستم نظارتی فقط بخواهد از جنس قانون باشد باز همین مباحث مطرح میشود که این قانون را چه کسی باید رعایت کند و قص الی آخر ... پس دست آخر باید یک سری آدم کاربلد اما همچنین با تقوا باشند که بدون آنکه بر کارشان کسی نظارت کنند خودشان کارشان را درست انجام بدهند ...
مگراینکه کلاً از سیستم غرب کپی شود که وقتی تقوای از خدا نیست لااقل تقوای از رقیبان و تقوای از مردم باشد ... در این سیستم باید در اجرای قوانین برای دیگران (نه لزوماً برای خود و در خلوت خود) کاملاً بیرحم بود، و در این غرب وحشی وحشی وحشی، هر کسی آن وقت کلاه خودش را سعی میکند سفت بگیرد که باد حوادث آن را با خود نبرد، چون با یک اشتباه شاید تمام زحماتش بر باد برود ... اینطوری میشود بدون تقوای از خدا هم مسألهی بستار (Closure) در نظارت بر اجرای قانون را بست ... من هیچ راه دیگری به ذهنم نمیرسد ...
یا تقوا و یا چنان جوّی که البته با توجه به فرهنگ ایرانی بعید میدانم بتوان چنان جوّی را بر سیاست و اقتصاد و امثال آن پیاده کرد، مطلوبمان هم نیست که پیاده شود، پس فقط میماند تقوای از خدا و شفافیت مسائل (در کنار قوانین خوب) ...
یا باید این نیاز تأمین شود و یا اینکه کشور همینطور میماند که هست، صد تا دولت دیگر هم که عوض شوند اتفاقی نمیافتد، چون این سیکل یک سیکل معیوب است ... همین است که قوانین ۱۰ سال پیش مجلس هنوز رعایت نشده است و نمایندگان برای خودشان روی اصلاح قانون بحث میکنند ... مثل آن سه نفری که یک نفر چاله میکند، یک نفر کابل میگذاشت، یک نفر چاله را پر میکرد، یک روی آن کسی که کابل میگذاشت نیامده بود آن دو نفر دیگر همچنان وظیفهشناسانه داشتند چاله میکندند و پر میکردند ...
آنها دین ندارند ولی برای راهکارهای دین بدل گذاشتهاند ... اصولاً همه چیز دین در عملکرد دنیویاش بدل دارد ... از مرتاضهای هندی میتوان انتظار شبیه به کرامتهای اولیاء خدا را هم کشید، ولی این کجا و آن کجا ... آنها به جای تقوای از خدا تقوای غیرخدا را دارند که از نظر ما درست نیست، آنها دقیقاً مصداق اتخشون الناس هستند، ما به دنبال این هستیم که الله احق ان تخشوه ... رسیدن به نتیجه از هر روشی برای ما مطلوب نیست، هدف وسیله را توجیه نمیکند ... داریم شبیه به کلاغی میشویم که آمد راه رفتن کبک را تقلید کند راه رفتن خودش را هم یادش رفت ... ما نسخهی خودمان را لازم داریم و نه نسخهی دیگران را ...
من ایرانی ها رو آدم های خوبی میدونم ، سیستم های غلط و اشتباه باعث میشن آدمها تغییر کنند .
مشخصا تمام سیستم های ایران اسلامی غلط و اشتباه هستند . همشون .
1. شما برین در درون کلیسا وقتی میخوان در مورد به صلیب کشیدن عیسی مسیح صحبت کنن قبلش تمام بچه های خردسال رو از صحن کلیسا بیرون میبرن تا مجنون نشن , ولی در ایران اسلامی جلوی بچه 4 ساله گوسفند سر میبرن و روضه علی اکبر میخونن
2. شما بخواین سوار اتوبوس در لندن بشین پنج نوع بلیطمیتونین بخرین تا رعایت عدالت در حقتون شده باشه که راننده ازتون میپرسه در کدوم ایستگاه پیاده میشین و ...
3. سیستم مهریه مزخرف ترین سیستم دنیاست ;
4. سیستم امر به معروف اشتباه ترین دستور دنیاست
5. سیستم بانکداری اسلامی مرخرف ترین سیستم دنیاست
6. سیستم شورای نگهبانی که نمیتونه بین این همه ایرانی مدیر و مدبر این کاندیده ها رو برای ریاست جمهوری در میاره مزخرف ترین سیستم دنیاست
7. صبح تا شب تلویزیون همه کانال هاش امتحان دینی میگیره مزخرف ترین سیستم دنیاست
بر اساس سیستم ها آدمها تغییر میکنند
مشگل از آدمها نیست ایرانی ها بد نیستن بهترین آدمهای دنیان که با این سیستم های مزخرف همچنان گوشت هم دیگه رونمیخورن
با سلام
ابتدا خواهشمندم مطالبی که برایتان می نویسم را با آرامش و با دقت بخوانید تا سوء برداشت پست قبلی تکرار نشود.
پاسخ سوال شما هم در پست قبلی و هم قبلتر داده شده است.
تعهد و تقوا امری تشکیکی و ذومراتب است.
و مسئولان ما دارای سطحی از تقوا و تعهد هستند که توسط مراجع قانونی مثل شوراری نگهبان نظارت استصوابی میشوند....
اما با این حال عرض کردم مشکل ما قانون است و لازم نیست روی افراد تمرکز کنید....
حتی با مسئولان کافر هم می توانید ایران را از این وضعیت نجات دهید چرا؟
زیرا مشکل از افراد نبوده بلکه مشکل از قانون بوده است...
قوانینی که بنده می گویم اعم از قوانین نظارتی و غیر نظارتی است.....
شما تصور کردید قوانین درست هستند و مشکل از نظارت است و چون آدم ها تقوا ندارند فساد ایجاد میشود...
اما من می گویم قوانین درست نیست و مشکل ایجاد میشود و نظارت جواب نمی دهد.
هر دو باید درست باشد.
اما مشکل کشور ما در قانون است نه در مجریان قانون...
آنها از حیث تعهد و تخصص توسط مراجع ذی صلاح مثل شوراری نگهبان احراز صلاحیت میشوند...
حتی اگر اولیای الهی را بر کرسی مسئولیتها در ایران بگذارید، مشکلات کشور حل نمیشود....
اگر قوانین ما درست باشد با مسیحی و یهودی و کلیمی هم میتوان ایران را آباد کرد....
این دو راهی که گذاشتید، اشتباه است....
نه لازم است '' کلا از سیستم غرب کپی شود''
نه لازم است تقوا افزایش یابد...
فقط کافی است قبول کنیم مشکل کشور ما از قوانین است...
این یک مثال است : وقتی ماشینی به شخصی می سپاریم و کار نمی کند
نباید مدام یقه راننده را بگیریم و پرتش کنیم بیرون و دنبال یک راننده دیگر بگردیم. اینکه مدام دنبال راننده بگردیم اشتباه است.
بلکه باید ببینیم مشکل در کجای این ماشین است و آن را اصلاح کنیم.
باید نگاهمان را تغییر دهیم...
این کار بی رحمی نیست، این غرب وحشی نیست...
نباید بگذاریم تعصبات دینی و سیاسی ما را از واقعیت مشکلات غافل کند...
ببینید بحث بین بد و بدتر است، باید دید ورود عملی مراجع به اعتراضات در حالی که وظیفه اجرایی ندارند، آیا کار را بدتر می کند یا بهتر؟!
آیا موجب میشود اسلام از خطر نجات پیدا کند یا بیشتر به خطر بیفتد؟ جان سخن اینجاست.
با سلام و احترام
سرکار خانم اینطور کلی گویی و مزخرف دانستن رفتارها که دردی را دوا نمیکند، اینکه گوسفند را جلو بچه میکشند چه ربطی به ساختار دارد؟! اینکه بلیت مترو تهران با مترو لندن فرق می کند چه ربطی به ساختار ایران دارد؟! پاسخ به اینکه مهریه و امر به معروف و نهی از منکر و شورای نگهبان و مانند آن را مزخرف دانسته اید هم هم مجال خود را می طلبد.
من اگر در مقابل بخواهم آنچه فرمودید عیوب ساختاری غرب را بگویم از بی بند و باری جنسی و همجنس بازی و سگ و گربه بازی تا فروپاشی خانواده و خوی استعمارگری ، و حمایت از قاتلین کودکان یمن و داعش صفتانی که خود را پشت داعش پنهان کرده اند و...، این ساختارها معیوب نیست؟ اگر بخواهم بگویم طوماری به مراتب مفصل تر از آنچه فرموده اید خواهد شد.
آنچه غرب را به لحاظ تکنولوژی و مدیریت اجتماعی و مانند آن از ما جلوتر انداخته، نه بلیت مترو لندن است، نه روضه علی اکبر نخواندنشان، و نه مهریه نگرفتن و امر به معروف نکردنشان!! آنچه که غرب را پیش انداخته استعمار سایر کشورها و بهره گیری از ذخائر آنها، و در کنار آن توجه ویژه به علم و فناوری!!
عمده این نگرش های ما در خصوص ایران و غرب نشأت گرفته از ضعف اعتماد به نفس است، مرغ همسایه را غاز دیدن است؛ وگرنه بزرگان غرب و مستشرقینی چون گوستاولوبون ها هم میدانند بین اسلام و مسیحیت تفاوتهای چشمگیری وجود دارد، تنها کسی میتواند در قضاوتی عجیب کاستی های مسیحیت را نادیده گرفته و آن را بالاتر از اسلام بداند که نسبت به غرب احساس ضعف اعتماد به نفس داشته باشد. همچنین در مورد ساختارهای بین ایران و غرب!!
ما برای نقد ساختارهایی که دیگران در ایران ایجاد کرده اند باید یک سوزن هم به خودمان بزنیم!غرب اگر پیشرفت کرده به خاطر وجدان کاری، وجدیت در کار توسط دانشمندان و متخصصینش بوده است، ما برای ایران چه کرده ایم؟ چرا همیشه ما طلبکار هستیم؟ یک بار هم ببینیم ما برای پیشرفت این مملکت چه کرده ایم؟ جز اینکه بر سر خودمان بزنیم و خودمان را تحقیر کنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس ملی مان را خدشه دار کنیم گامی برداشته ایم؟
سلام برادر،
بله تقوا امری تشکیکی است، اما دلیلی که برای کفایت تقوای ایشان آوردید محل تردید است ... وظیفهی شورای نگهبان هم چنان تشخیصی نیست ...
شما همهاش همین را میگویید ... ولی این چه وضع استدلالی است؟ ... اینکه یک سؤال بپرسید و بعد در جواب چیزی که سر درست بودنش مناقشه باشد را بیاورید چجور استدلالی است؟ ... بیشتر شبیه به این است که دارید تلقین میکنید ...
بله قوانین هم مشکل دارند ... ولی من میگویم با درست کردن فقط قوانین و با همین رویهای که در پیش گرفته شده چیزی درست نمیشود، یعنی با اینکه قبول دارم قوانین خوب نیستند ولی باز هم با فقط اصلاح آنها وضع درست نمیشود ... اگر اصلاً قوانین غرب را که فکر میکنید خوب هستند (چون کافران دارند به زعم شما بر آن اساس درست کار میکنند و به نتیجه میرسند) کپی کنیم و عیناً در ایران تصویب کنیم با این افرادی که مسؤول هستند کار به جایی نمیرسد ... در سیستم فرهنگی کاری ما اگر هم قوانین را عیناً کپی کنید اینجا و بعد همان مسؤولان آن طرف را هم بعد از حل کردن در فرهنگ کاری ما بیاورید اینجا میبینید که باز هم چیزی درست نمیشود ... این میشود مشکل ساختاری ... ما چندان روحیهی قانونمداری نداریم ... وقتی قرآن هشدار میدهد که نکند از روی دلرحمی حد زدن بر گناهکار را ترک کنید، وقتی میگوید که شما به کافران علاقه دارید ولی ایشان از شما بیزار هستند و اگر بر شما دست بیابند به شما رحم نمیکنند، اینجا روحیهی متفاوتی را نشان میدهد که باید با تقوای خدا و خودسازی کنترلش کرد ... آن کافرانی که قساوت قلب دارند مثل این مؤمنانی که رقّت قلب دارند نیستند، بخاطر همین با آن سیستم خودشان میتوانند کار کنند، اینجا نمیشود، پلیس هم که باشد بخواهد جریمه کند طرف آنقدر التماس میکند که پلیس کوتاه میآید یا کمتر جریمه میکند، بخاطر جان بچهی معلولش، بخاطر اینکه پسر همسایهی قدیمیاشان است، بخاطر هزار و یک دلیل دیگر ... اینجا باید تقوا داشت تا بتوان قانونمدار بود ... چون قانونمداری و اجرای درست قوانین یعنی سلب اختیار از خود، یعنی تسلیم شدن، و این تسلیم شدن نیازمند پروا کردن است، یا از خدا و یا از غیرخدا، مگرنه هر کسی فقط بندهی خودش هست و تا چنان پروایی نباشد جز از خودش فرمان نمیبرد ...
چون آدم باتقوا هم در مسؤولیتهایی دیدهام راحت میگویم خیلی از این مشکلها بخاطر کمی تقواست، دیدهام که چطور مراقب بیتالمال هستند و نگران هدر نرفتن منابع و منافع کشور هستند که میگویم بخاطر کمی تقواست، بخاطر غفلت است، بخاطر کمکاری است که در نوبهی خودش یک نوع خیانت است ... چون خوب تفهیم نیستند، چون برای زنده نگه داشتن قلبهایشان اهل ذکر نیستند، چون بصیرت کافی را ندارند، چون در مواجههی با دشمنان در چرت هستند اگر در خواب عمیق نباشند، چون عادت کردهاند شعار بدهند، سمینار بگذارند، رزومهی کاری پرکنند که چقدر جلسه گذاشتهاند و امثال آن ولی نتیجهی عملی دیگر برایشان آنقدر مهم نباشد ... چون و هزار و یک چون دیگر ...
اما قبول دارم که قوانین اشتباه هم کم نداریم ... بخصوص قوانینی که همین افراد کمتقوا به نفع خودشان گذاشته و میگذارند ... یک مدت زیادی برای نمایندگان مجلس حقوق مادامالعمر و مثلاً سالی یک ماشین یا همچینچیزی تصویب میکردند، یک بار حقوق نجومی را تصویب کردند و سیر هم که از حال گرسنه خبر ندارد، یک بار خیلی قانونی از اختیاراتشان استفاده میکنند و اخلالگران ارز را اجیر میکنند (قوهی قضائیه ایشان را میگرفت و دولت میگفت آزادشان کنند) تا با دلار و ارز و امثال آن بازی کنند تا کمبود بودجههایشان را درست کنند، تا مردم جواب ندانمکاری ایشان را بدهند و ... تبعیض و رانت و ... را هم که خودشان در مناظرات ریاست جمهوری به رخ همدیگر میکشیدند ...
قوانین اشتباه کسانی که تقوایشان کم باشد را وسوسه میکند که بیش از پیش قوانین را دور بزنند و راه فرار پیدا کنند و امثال آن، اما ما داریم در مورد کسانی صحبت میکنیم که کلی از قوانین کشور را تا کنون اصلاً اجرا نکردهاند، یا امثال آن ...
من از شما فقط تلقین میبینم که فقط حرفتان را تکرار میکنید، مگرنه دلیلی از شما نمیبینم که چطور با قانون درست میتوان اجرای درست قوانین درست را هم تضمین کرد ... به این روش استدلال میگویند hand waving، چیزی شبیه به اینکه به من اعتماد کنید من دارم حرف خوبی میزنم، به همین دلیل حرفم را بپذیرید ... و اگر دارید لابلای صحبتهایتان دلیل هم میآورید من یارای دیدن آن را ندارم، لطفاً همان دلایل را صریحاً بفرمایید، با تکرار اینکه اگر قانون درست شود یهود و نصارا و کافر هم میتوانند مشکلات کشور را حل کنند نمیتوانید مخالفتان را قانع کنید ...
لطفاً نقد علمی کنید، شما میفرمایید که حرف من غلط است بعد به جای نقد اینکه چرا غلط است فقط صورت ادعای خودتان را تکرار میکنید ...
جسارتاً فرض خراب بودن ماشین و بیتقصیر بودن راننده را دارید به ما تحمیل میکنید، ما سر همین فرضیات است که با شما اختلاف داریم ... مگرنه اگر بدانیم مشکل از چیست همه همان را بیان میکنیم ...
:vamonde:
با سلام
گر چه استدلال آوردم
اما در این صفحات متوجه شدم همین که بتوانم مقصودم را به شما و کارشناس برسانم، کار بزرگی انجام دادم.
وقتی به شما میگویم مشکل از قوانین است و شما تصور می کنید من قانون بدون مجری میخواهم و سبحان الله گویان میشوید!
انتظار نداشته باشید استدلال بنده را متوجه شوید
[SPOILER]
مثلا وقتی قرینه کلام بگوید مقصودم قانون اساسی نیست و به کلام رهبری استناد میکنم که مقصودم قانون اساسی نیست و تصریح میکنم که مقصودم قانون اساسی نیست اما کارشناس علاقه شدیدی دارند که قبول نکنند و بر این اتهام اصرار بورزند...
[/SPOILER]
خوشبختانه کاربرانی در اینجا بودند که متوجه حرف من شوند...
سلام جناب مسلم ...
اینکه شما میگید فرم بلیط گرفتن در لندن چه ربطی به ساختار وسیستم سازی داره به نظره من بیشتر به این بر میکرده که اساسا تفکر سیستماتیک من و شما نسبت به هم فرق داره
وقتی میخوان برای اتوبوس رانی یک سیستم تعریف کنند ابتدا ذینفعان مساله تعیین میشن
1. کاربران که همون مسافرها میشن
2. شرکت سرویس دهنده که باید منافعش تعمین بشه
و ...
بعد از اون میبینید که چه استانداردهایی رو باید در این سیستم سازی رعایت کنند
مثلا باید بشه رفتار غلط یک راننده روگزارش داد
مثلا باید بشه پیش بینی کرد دقیقا اتوبوس چه زمانی در ایستگاه هست
مثلا باید بشه خرید الکترونیکی انجام داد
مثلا باید در گوگل مپ بتونی بفهمی برای طی یک مسیر میتونی از چه اتوبوس هایی استفاده کرد
مثلا تمام اتوبوس ها بتونن به مترو ها ختم بشن
و ....
بلیط متروی ایران با لندن فرق داره
کسی که یک ایستگاه سوار میشه با کسی که بیست ایستگاه سوار میشه نباید هزینه یکسان پرداخت کنند
کسی که روزی ده بار از اتوبوس استفاده میکنه با کسی که یک بار استفاده میکنن با هم فرق دارند
کسی که بلیطش رو قبلا رزرو میکنه با کسی که یهویی بلیط میخره و اتوبوس رانی لندن رومجبور میکنه مدیریت بحران بکنه هزینه های متفاوتی رو پرداخت میکنن
باید خانومها و آقایان مسن بتونن با ویلچر برقی وارد اتوبوس بشن پس باید هم ایستگاهها و هم اتوبوس ها به فرم خاصی ساخته بشن
و ...
با سلام و احترام
سرکار خانم من هم با آنچه که شما می فرمایید مخالف نیستم، سیستم حمل و نقل عمومی هر چقدر که هدفمند تر، عادلانه تر، گسترده تر، و با امکانات بیشتری برای معلولین و سالمندان باشد بهتر است. من در این حرفی ندارم، نتیجه گیری سخن شما که ساختار کلان یک نظام را می خواهید به خاطر مترو آن زیر سوال ببرید مخالف هستم، چرا که:
اولا: شما مترو ایران را که از جوان ترین متروهاست با قدیمی ترین و با سابقه ترین مترو جهان مقایسه می کنید!! این مقایسه منطقی نیست!! نباید مطلب شما به گونه ای القاء کند که انگار تمام اروپا،بلکه تمام جهان چنین مترویی دارند اما ایران ندارد!
ثانیا: من که منکر سوء مدیریت ها نیستم! عرض بده این است که سوء مدیریت هر کسی را د حیطه مدیریتش باید دید! اینکه ما مثلا مشکلات متروی ایران را به مشکلات نظام گره بزنیم صحیح نیست! بالاخره ساختار اینگونه است که شورای شهر توسط مردم انتخاب می شوند(بدون نیاز به تأیید صلاحیت خبرگان)، و سپس شهردار را انتخاب می کنند وشهردار هم مدیر مترو را...؛ می بینید که کاری به جز این ساختار نمیشود انجام داد. این سیستم، سیستم منطقی ای است، منتهی مسئولی که در هر عرصه ای روی کار می آید باید مدیر توانمند انتخاب کرده، و مدیر انتخاب شده باید وجدان کاری داشته باشد
سلام،
بیت المعمور;1017097 نوشت:
باء;1017093 نوشت:
بیت المعمور;1017097 نوشت:
بیت المعمور;1017097 نوشت:
باء;1017012 نوشت:
جواب:
اشتباهم را میپذیرم ... وقتی میگفتیم مجری قانون باید درست باشد و شما میگفتید که با همین مجریهای بد هم اگر فقط قوانین درست شوند کفایت میکند، ما هم گفتیم پس مجری برای شما اهمیتی ندارد، در حالی که ظاهراً منظور شما این بوده که مجریهای قانون به اندازهی کافی خوب هستند ... ما گفتیم قانون خوب اگر خوب اجرا نشود کمکی نمیکند، شما گفتید که چرا کمک میکند ...
خوب حالا دلیلتان را بفرمایید ...
اینکه هی میگید شماها جاهل هستید و تعصب دارید و شیطان نمیگذارد حرف من را بفهمید و امثال آن، اصلاً میگذارد بحث شما علمی باشد؟ (مگراینکه بگویید من دارم دلایل فطری میآورم که بحثش متفاوت میشود، ولی اینجا موضوع ما یک موضوع فطری نیست که برایش دلیل فطری بیاورید)
تا دلیلی از شما ندیده باشم فقط وقتی میتوانم بپذیرم که دیگران با شما موافق باشند که از اول هم با شما موافق بودهاند ... یعنی مخالف نبودهاند و با دلیل شما موافق شما شده باشند، بلکه از اول با شما موافق بودهاند یا لااقل فضای ذهنیاشان به فضای ذهنی شما نزدیک بوده است ... پس اینکه یک عده با شما موافق باشند هم دلیل نمیشود که حرف شما علمی بوده است ... روی اینکه هوا خوب است هم میتوان موافقان زیادی داشت ...
[/HR]حرف من این است:
شما گفتید که حرف من غلط است و حصری ندارد که فقط یا اینطوری باشد و یا آنطور ... خوب راه سوم خودتان چیست و چطور مشکلی که گفتم در این راه سوم پیش نمیآید؟
قانون خوب با مجریهایی که تقوای خدایشان کم است، و یا احتمال سوء استفاده از قوانین یا جوابگو بودنشان (به مردم و وجدان خودشان) در مورد ایشان میرود، در راه پیشنهادی شما چطور به نتیجهی عملی میرسانید ... پیشنهادتان چیست ... بسمالله
به نظر من هم قانون خوب و درست حتی اگر مجریان اون کارامد نباشن خیلی خیلی مفید هست .
فرض کنین یک نخبه میره وزیر آموزش و پرورش میشه و یه روز بعد از ظهر برای خستگی در کردن میره درون پارک
میبینه که نوجوانان زیادی با دوچرخه درون پارک بازی میکنند و پیرمردها و پیر زن ها از ترس اینکه دوچرخه ها باهاشون برخورد نکنه نمیرن پارک
یا اینکه میبینه در درون آپارتمانش نوجوانی هست که شعور نداره و با صدای بلند داد میزنه و با قدم های محکم پله ها رو طی میکنه
این شخص میاد و تصمیم میگیره از کلاس اول تا پنجم کتابی با عنوان با کلاس و فهمیده باشیم به محتوای درسی اضافه کنه
معلم ها ممکن هست این کتاب رو خوب درس ندن
نوجوانها ممکن هست نسبت به مساله بی تفاوت باشند
ولی به مرور زمان این سیستم در درون کشور نهادینه میشه و فرهنگ جامعه بالاتر میره و توجه ها به این محتوای آموزشی هم بیشتر میشه
شما اگرچه در ظاهر می گویید قانون خوب مقدم بر مسئول خوب است اما در عمل سخن ما را تأیید می فرمایید که مسئول خوب است که ساختار سازی، قانون سازی و فرهنگ سازی می کند:
سلام،
مثالتان حرف شما را توضیح نمیدهد ... بحث سر قانون است نه آموزش و فرهنگسازی ...
اگر آن معلمهای نه چندان خوب قرار باشد به جای آموزش دادن یک قانون را اجرا کنند، آن وقت است که معلوم میشود سالم بودن چقدر مهم است ... قانون اگر برای یک نفر اجرا شود و خیلی هم سختگیرانه اجرا شود و برای یک نفر دیگر زیرسبیلی رد شود، و هزار و یک اگر دیگر ... اینجا بحث سر قانون است، خیلیها سر دور زدن قوانی دکّان درست میکنند و رانت مطرح میشود و تبعیض و انواع ظلمی که شکل میگیرد ... آموزش خوب داده شود یا نشود چقدر با مسألهی مورد مناقشه در اینجا شبیه است که شما چنین مثالی را مطرح میکنید؟
مراجع خودشان بخشی از مشکل هستند در این مملکت
اینکه زنها به استادیوم نمی روند
اینکه حجاب اختیاری نیست
اینکه اسلام به دستورات فقهی تنزل پیدا کرده
و بعضی موارد دیگر ناشی از تفکرات مراجع و نهادهای نظارتی دیگر هست
مشکل مملکت یکی دوتا که نیست
ولی همه مشکلات به هم ربط دارند. یعنی موضوعات سیاسی فرهنگی اقتصادی به همدیگر مرتبط هستند
مثلا اینکه مدام روی تکیه بر توان داخلی تاکید میشود مشخص هست در دنیایی امروز با وجود نیاز به تبادل با دنیای خارج صرف تکیه بر توان داخلی فایده ای ندارد. یعنی اول بایست به یک توازن رسید و نااطمینانی ناشی از تنش های سیاسی را از بین ببرد آنگاه روی توان داخلی تکیه کرد.
۴۰ سال پیش عده ای تحت تاثیر انقلاب از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و ما هنوز تبعات ان را میدهیم
مقامات نظام مثل رهبری من نمیدونم دلیل این کینه توزی و پافشاری روی عدم ارتباط با آمریکا چیست
در حالی که آمریکا و روسیه و یا آمریکا و چین بزرگترین دشمنان هم هستند ولی با هم مذاکره و ارتباط دارند
البته سیاست رهبری در خصوص حمایت از سوریه بنظرم خوب بود و اینکه قدرت ایران در خارج مرزها افزایش یابد
روحانی روشنفکر و با سواد هست ولی برای رئیس جمهوری خوب نیست میتواند رهبر خوبی برای آینده باشد اگر بگذارد
رئیس جمهور باید یک فعال اقتصادی که عملکرد و کارنامه خوبی داشته باشد. مثل ترامپ حرام لقمه بی شرف که اقتصاد آمریکا مانند یه شرکت خودش می بینه و دنبال ماکزیمم کردن سود هست. که الان بایست امیدوار بود و دعا کرد دیگر رای نیاورد و یک دموکرات بالا بیاید
به بسیاری از سخنانتان اشکال دارم خصوصا این دو جمله:
اما با توجه به اینکه موضوع تاپیک چیز دیگری است و ورود به اشکلات شما تاپیک را از مسیرش دور می سازد وارد بیان نقدها نمیشوم، موضوع تاپیک بیان مشکلات نیست آنچنان که شما فرموده اید:
موضوع این است که در برابر این مشکلات تکلیف چیست؟ چرا برخی که اصلح هستند برای اداره امور وارد گود نمیشوند.
برخی دوستان میگویند تا ساختار اصلاح نشود نمیشود کاری کرد، و برخی دوستان از جمله بنده هم معتقدیم اصلاح مسئولین بر ساختارها مقدم است، چرا که مسئولین ساختارها را می سازند، و ساختارهای کلی و قانون اساسی هم این طرفیت را ایجاد کرده است تا مسئولین دلسوز دست به تحوّل بزنند.
موضوع این است که در برابر این مشکلات تکلیف چیست؟ چرا برخی که اصلح هستند برای اداره امور وارد گود نمیشوند.
برخی دوستان میگویند تا ساختار اصلاح نشود نمیشود کاری کرد، و برخی دوستان از جمله بنده هم معتقدیم اصلاح مسئولین بر ساختارها مقدم است، چرا که مسئولین ساختارها را می سازند، و ساختارهای کلی و قانون اساسی هم این طرفیت را ایجاد کرده است تا مسئولین دلسوز دست به تحوّل بزنند.
قانون اساسی ما در همین شرایط هم ظرفیت دارد ولی به آن هم عمل نشده. در این ۴۰ سال غیر از اوایل انقلاب کی اجازه داده شد مردم بیایند از طریق رفراندوم نظر بدهند و تصمیم بگیرند؟؟
در مورد اصلاح ساختارها و قوانین یا مسئولین بنظرم اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند و بایست انجام بشود و بطور همزمان پیش بروند. در اینجا بنظر نمیشود حکم کلی داد و بستگی به سطح قوانین و موضوع و حیطه مورد بحث دارد.
بعضی قوانین در کشور هستند به این سادگی قابل اصلاح نیستن و نیاز به زمان دارد و یا افراد و گروههایی پر نفوذ ذینفع تندرو یا ...مانع هستند
خدا به شما جزای خیر دهد
این بار تقریبا با بیشتر کلام شما از جمله آنچه که نقل قول گرفته ام موافق هستم@};-
صادق ترین مصداق این مساله شورای نگهبان هست . که عملا هیچ کاره هست و تنها داره کاری میکنه که پادشاه بودن رهبر دیده نشه .
از نظر من شورای نگهبان فقط پول میگیره و در نهایت میبینه که کدوم کاندیده ها نظرشون به نظره رهبری نزدیک تر هست و رهبر نظرش کدوم کاندیده ها است و اونها رو پیروز میکنه همین .
این مساله هم دقیقا مساله اینه که اول مرغ بوده یا تخم مرغ که قطعا جوابش اینه که اول مرغ بوده
ما نیاز به ساختار درست داریم معمولا حاکمیت زیر ساختار درست نمیره و مردم باید حاکمین رو مجبور کنن
مثله ماجرای مجلس و به توپ بسته شدن مجلس و ....
سرکار خانم مثل روز روشن است که شما بی طرفانه به این مسائل نگاه نکرده و تحت تأثیر یک سری علل بیرونی هستید، که البته بارها در پیام های شما به این مطلب اشاره داشته و دارم. وگرنه کسی که کوچکترین تحلیلی از ماجرا داشته باشد می تواند با نگاه به سلایق مختلف و گاهی متناقض کسانی که تأیید صلاحیت شده اند در یابد که چنین مسئله ای صحت ندارد. به عنوان نمونه شما فقط رویکردهای متناقض دولت هفتم و هشتم، با دولت نهم و دهم، و دولت یازدهم و دوازدهم در خصوص انرژی هسته ای را ببینید، کار به درستی و غلط بودن آن ندارم، این فقط نشان میدهد اینطور نیست که کسی که نزدیک به رهبر باشد تأیید صلاحیت شده و انتخاب وشد!!
اینها توهّماتی است که کوچکترین شواهدی آن را تأیید نمی کند، و صرفا کسی آنها را باور می کند که قدرت تحلیلش چیزی در حدّ مدیر آمدنیوز و امثال ان باشد!!
علاوه بر اینکه ما در انتخابات شوراها که شورای نگهبان دخالتی ندارد باز هم می بینیم که عموما همین جناح ها رأی می آورند نه اشخاص مستقل!!! یعنی مردم به این سمت و سو گرایش دارند، پس انداختن تقصیرها به گردن خبرگان در حقیقت فرار از مسئولیت است! و همچنین می بینیم که متاسفانه اختلاس و فساد در همین شورای شهرها که مورد تایید صلاحیت خبرگان قرار نمیگیرند بیشتر است و مرتب از این طرف و آن طرف خبر میرسد که برخی اعضای شورای فلان شهر و فلان شهر بازداشت شده اند!!
در هر صورت همانطور که قبلا هم برادرانه شما را نصیحت کرده ام باز هم از شما می خواهم در منابعی که از آنها خبر می گیرید تجدید نظر کرده، و اگر قدرت تحلیل سیاسی ندارید به این عرصه ورود نکنید تا روز قیامت در برابرر خداوند پاسخی داشته باشید!
یا حق
[="Tahoma"]
نمیشود قوانین سختگیرانهتری در برابر کسانی که مسئولیتی برعهده دارند وضع شود؟
فرضاً اگر جرمی اتفاق بیافتد که مجازاتش y باشد، برای مسئولین y×100 باشد. (نه مثل الان که متأسفانه y/100 هست)
و قاطعانه اجرا شود.
قوانین عجیب و غریب کرهی شمالی رو در نظر بگیرید.
چپ بری، اعدام! ..... راست بری، اعدام!
کلاً دست به اعدامشون بد نیست.
حالا داخل ایران نه برای مردممون، اما برای مسئولین میشود کرهی شمالی رو اجرایی کرد.
یعنی اگر مسئولی خطایی کرد، با مجازاتی بسیار شدیدتر از عرف روبرو بشود.
در این صورت دیگه فرقی نمیکند که مسئول باتقوا باشد یا خیر.
چون شخص باتقوا از ترس خدا کمکاری نمیکند و شخص بیتقوا از ترس اعدام.
=-=-=-=-=-=-=-=-=
البته این موضوع قابلیت اجرایی نداره.
چون نصف مملکت اعدام میشن با این وضعیت!
سلام.
ادعا میکنیم بهترین دین رو داریم. بهترین ایدئولوژی، بهترین ارزش ها، بهترین آرمان ها، بهترین انقلاب، بهترین قوانین، بهترین رهبری، بهترین جوانان و نیروهای پاکار و انقلابی، در کنارش بیشترین منابع خدادادی ،استراتژیک ترین نقطه ی جغرافیایی ،غنی ترین فرهنگ و چه و چه و چه...
بعد وقتی با تمام این اوصاف از چیزی شکایت میشه جواب چیه؟
مقصر خود مردمند .... (به انضمام اون دسته ی خاص از مسئولین!!)
باشه، مقصر ما ... اما یه سوال:
اگر این برترین ها نتونسته مردم رو درست تربیت کنه. پس چی قراره این کار رو انجام بده؟ چطور کشورهایی که مردمش از این بهترین ها بی بهره اند، یه جاهایی به مراتب عملکرد بهتری از ما دارند.
این مصداق تعبیر سید جمالالدین اسدآبادی نیست؟
اینکه مدام یه مقصری باشه که همه چی رو گردنش بندازیم، (از انتخاب غلط مردم تا دسیسه های خارجی) روش درستی نیست. بنده منکر تاثیر عوامل مختلف نیستم، اما نمیفهمم چرا همیشه دیگران مقصرند؟
هر فرد و هر مجموعه ای در اوضاع حال حاضر سهمی داره، چه مثبت و چه منفی. همه یه سهمی دارن. وقتی میگم همه، منظورم دقیقا همه ست. (چون برخلاف بعضی از دوستان، بنده به شدت نسبت دسته بندی کردن ملت و مسئولین به خوب و بد آلرژی دارم. از قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی و نظارتی و امنیتی و آموزشی و فرهنگی و دینی و کل نظام گرفته تا اقوام مختلف و مردم بسیار متفاوت از هم با افکار بعضا متضاد، همه تحت یک کلمه به نام "ایران" دور هم جمع میشیم و قابل تفکیک هم نیستیم.)
مشکل از جایی شروع میشه که عده ای بخش مثبت همه چی رو میچسبونن به خودشون و بخش منفیش رو میندازن گردن بقیه. مشکل بزرگتر اینکه به خیالشون دارن روشنگری میکنن. امر به معروف و نهی از منکر میکنن.
خیلی آدم باید دلش خوش باشه که انتظار داشته باشه همچین رفتاری مورد پذیرش اون بقیه قرار بگیره.
درس اخلاق نمیخوام بدم، اما حتی اگه به فرض هم شخصی یا مجموعه ای پیدا شد که هیچ تاثیر منفی در شرایط حال حاضر ایران نداشته باشه ( که محاله همچین چیزی ) اصرار بر این بی تقصیری منجر به روشنگری سایرین نمیشه که برعکس آتش لجبازی رو شعله ور تر میکنه.
هیچکی در گفتار ادعای عصمت نمیکنه، اما وقتی پای پیدا کردن مقصر میرسه، همه معصوم میشن و بقیه میشن خطاکار.
بر خلاف ادعای همیشگی برخی از دوستان بر قائل نبودن عصمت (من جمله دوستانی که مثلا قراره پیش برنده مباحث باشن)، اما به واقع مدل بحث کردنتون کاملا خلافش رو نشون میده.
بر خلاف ادعاتون بر عدم جنگ و جدل با افکار مختلف و قرار دادن همفکری و هم نظری به عنوان هدف اصلی، مدل صحبت کردنتون اصلا بوی همفکری نمیده.
انگار یکسری جواب از قبل آماده شده هست که هر سوالی رو پاسخ میده. هر سوالی. حالا چه کسی تضمین درستی این جواب ها رو داده که برخی انقدر روش پافشاری میکنن رو دیگه نمیدونم.
چه در اسک دین و چه هر جای دیگه ای، کمتر دیدم بحثی شکل بگیره که شرکت کننده هاش قصد افزایش دانش و آگاهیشون رو داشته باشن. چه پرسشگر و چه پاسخگو، همه از قبل به زعم خودشون همه چی رو میدونن. همه اومدن رو کم کنی. هر چند خلافش ادعا بشه. برای همینه که یکم بحث که میکنی، آمپر یه سریا میزنه بالا.
شما پاسخگویان اسک دین هم با کمال احترام، خیلی مبتدیانه عمل میکنید.
شما به سوال پرسشگر پاسخ نمیدید، بلکه صرفا دارید بلند بلند فکر میکنید و افکار خودتون رو با خودتون مرور میکنید. به پرسشگر پاسخ نمیدید، به خودتون پاسخ میدید.
داستان ستاره پرستی و خورشید پرستی ابراهیم (ع) واسه اینکه شبا برای بچه هامون بخونیم تا خوابشون ببره که نیست. برای یاد گرفتنه.
تازه اون ابراهیم معصوم بود، مطمئن بود که مو لا درز یکتاپرستیش نمیره. ما کجای کاریم که حاضر نیستیم قدمی از دنیای خودمون بزاریم بیرون ببینم اصلا دنیای بقیه چه شکلیه. فقط بلدیم از پشت دیوارهای بسته افکار خودمون بقیه رو ارشاد کنیم. (قبلا راجع به دنیاهای متفاوت گفتم، بیشتر واردش نمیشم)
...........................................
قانون صحیح حرف اول و آخر رو در اوضاع و احوال یک مملکت میزنه.
ابتدا نیاز به قانون گذاران فهمیده و درستکاری هست که قوانین کارامد وضع کنن تا بعد به واسطه ی اون قانون، پیشرفت اتفاق بیفته. اما ما یه قانون گذار داریم برای وقتی که هنوز قانونی نیست، و یه مجری قانون برای وقتی که قانون تنظیم شد. قانون که درست تنظیم بشه، خودش اتومات نخاله ها رو حذف میکنه و اجازه نمیده افراد مشکل دارن به عنوان مجری قانون به قدرت برسن. قانون که درست باشه، اون دسته از مسئولینی که حذف نشدن و به قدرت رسیدن رو هم ملزم میکنه بهترین عملکرد ممکن رو داشته باشن، والا اونا هم حذف میشن.
پس نیاز به یکسری اصلح داریم که خوب قانون گذاری کنن، بعد خود قانون برای اجراش اصلح ها انتخاب میکنه و بقیه رو حذف میکنه.
اما اون اصلح های اولی کجان؟ چرا نیستند؟ از آسمون باید نازل شن یا از زیر زمین در بیان؟ کشورهایی که با وضع یکسری قوانین خیلی ساده، نظم خوبی به ساز و کارها دادن، این قانون گذاران اصلح رو از کجا گیر آوردن. در حالی که از داشتن اون بهترین هایی که عرض کردم هم بی بهرن؟
مشکل اصلی ما این نیست که ما چهار آدم درست حسابی نداریم که در راس قوا و دستگاه ها بذاریم تا بلکه اوضاع مملکت درست شه.
مشکل اصلی اینه که افرادی که میتونن با تغییر روششون، اثر گذاری مثبت بر هدایت جامعه به سمت تربیت و پرورش صالحان بذارن، این کار رو نمیکنن.
وقتی دو نفر با هم دعواشون میشه، اونی که دعوا رو شروع کرده مقصره، اونی که میتونست از دعوا جلوگیره کنه، اما نکرد هم مقصره. در واقع نفر دوم میتونست موثر باشه. اما ترجیح داد مقصر بشه.
شما از یک نفوذی، یه خائن، یک نادان، یک بی شرف و یک دزد چه انتظاری دارید؟ دزد، دزدی میکنه دیگه. مقصر هم هست. اما اونی که میتونست از دزدی جلوگیری کنه، ولی نکرد هم مقصره.
حالا کی میتونه از این دزدی جلوگیری کنه ولی نمیکنه؟ کی ترجیح میده به جای تاثیر مثبت، خودش رو قاطی مقصرین کنه؟ به تفصیل در تاپیک های قبلی درباره ش بحث های بی حاصل داشتیم.
فقط یه مثال میزنم. حالا دیگه هر کی هر برداشتی کرد، به برداشتش احترام میذارم.
دوستانی که برای رهبری گریبان چاک میدن، به موضع ایشان بعد از برجام دقت کنن. همه میدونیم که چطور قبل از مذاکرات همه ی هشدارهای لازم رو دادن، یعنی اون کاری که از دستشون برمیومد انجام دادن، اما با این حال بعد نتایج فاجعه آمیزش، قبول مسئولیت کردن:
[/]
اتفاقا این کار رو زمانی انجام دادن که دشمن هم روی انداختن همه ی تقصیر ها به گردن رهبری مانور رسانه ای شدیدی میداد. یعنی رهبر برخلاف هشدار همیشگی سوء استفاده دشمن عمل کردن.
البته در مقام رهبر و بزرگ یک جامعه باید هم اینکار رو میکردن، اما در کل این قاعده شامل تمام افراد و مجموعه ها هم میشه.
اینها صرفا دریافت های من از تجربه ی کوتاه زندگیمه. ادعایی بر حتما صحیح بودنش ندارم.
به نظر من این گونه حرف ها به درد کشور ما نمیخوره ؛
در سیستم سازی مهمترین مساله تشخیص ذینفعان هست و در قدم بعد تاثیر دادن استانداردهایی جهت سیستم سازی
فرض کنین که میخواین برای همون اتوبوس رانی یه سیستم درست کنین
ذینفغانش
1. کسانی که از اتوبوس استفاده میکنند
2. کسانی که استفاده نمیکنند
3. شرکتی که این خدمات رو ارایه میکنه
هست
وقتی کسی میخواد سیستمی رو ایجاد کنه در قدم بعدی باید بیاد و استانداردهایی که میخواد در این سیستم اثر گذار باشن رو مشخص کنه
1. اینکه رعایت عدالت بشه از هر جهت
2. اینکه مثلا رعایت محیط زیست بشه
3. اینکه سرعت دسترسی بالا باشه
و ...
مهمترین مشگل در کشور ما اینه که اصلا ذینفعان معلوم نیستن
سوریه و عراق و ....
سهم خواهی هر کدونشون مشخص نیست
هدف کشور مشخص نیست
استانداردهایی که باید اثر گذار باشن مشخص نیستن
به نظر من بهترین روش دز شرایط کنونی همون پادشاهی هست . در این کشور نمیشه مدیریت سیستماتیک تعریف کرد
[="Times New Roman"][="Black"] مسلم;1017209 نوشت:
سلام
حین دیدن مستند ایستگاه پایانی دروغ جایی که از شدت خنده داشت نفسم بند میومد
اونجا بود که گوینده گفت: مدیر آمد نیوز می خواهد به هر قیمتی دیده شود. برای او بدنامی بهتر از گمنامی است =))=))
با دیدن این مستند خیلی حقایق برای من آشکار شد
اینکه چقدر کشور پیشرفته و درجه یکی هستیم و برترین قدرت اطلاعاتی دنیا رو در اختیار داریم
صادقانه اعتراف میکنم که من سرویس های اطلاعاتی دشمن رو خیلی قوی تر از این می دونستم که روی این اسکولها سرمایه گذاری کنند
ولی با دیدن این مستند فهمیدم چقدر احمق هستند
من اگر جای مدیر آمد نیوز بودم بعد از پخش شدن این مستند میرفتم سرمو میکردم توی گونی فلفل نفس عمیق میکشیدم =))[/]
ممنون جناب مسلم کارشناس محترم
ولی جواب سوالم نگرفتم. عرض کردم با وجود اینکه در قانون اساسی رفراندوم در نظر گرفته شده ولی در طول این ۴۰ سال غیر یک الی دو مورد اوایل انقلاب و بعد از جنگ دیگر به ارای عمومی و نظر سنجی رجوع نمی شود!!
در همین شرایط فعلی در مورد موضوع fatf که مورد اختلاف هست و البته به قول پرزیدنت روحانی در حالی که دولت و مجلس موافق هستند و رهبری مخالفتی نکرده جمعی ۱۰ الی ۲۰ نفره میخواهند سرنوشت یک ملت را تغییر دهند !!
در مورد شورای نگهبان هم که دوستان اشاره کردند بنده نیز موافقم. در اصل وجود شورا با شما موافق هستم ولی شورا نبایست سلیقه ای عمل کند و اینکه دست به تحول بزند مثلا در مورد انتخابات ریاست جمهوری آیا ما در کشور قحط الرجال داریم که هر بار جمعی ۵ یا ۶ نفره در نهایت تایید میشوند که برخی از آنها برای گرم کردن تنور انتخابات و به نوعی سیاه لشکر هستند. اینکه حتما بایدرجل سیاسی باشد و سیاسی بازی را از همین جا رسمیت میدهند
در انتخابات آمریکا شما می بینید احزاب در ابتدا در درون خودشان و در سطح ایالتی کاندید معرفی میکنند و انها با هم رقابت میکنند و مردم کاندیدای بهتر را انتخاب میکنند و به این صورت امکان انتخاب نیروهای قویتر کارآمدتر فراهم می شود.
جناب کارشناس
شما که با مراجع در ارتباط هستید بفرمائید خیلی از موضوعات در کشور ما در مرز بحرانی هستند و لااقل در مسائلی که به آنها مربوط هست مثل همین مسئله حجاب ، ورود زنان به استادیوم و ... با امعان نظر بیشتر بررسی کنند. پیشنهاد میشود در یک سری شهرها مانند مناطق آزاد حجاب اختیاری تا هر کسی دوست دارد برود انجا زندگی کند . پیشنهاد دهید حضور زنان در ورزشگاهها و .. بتدریج باعث فرهنگ سازی و افزایش فرهنگ عمومی میشود. حداقل با این آزادی ها اجازه داده میشود راههای تنفس اجتماع باز شود
بفرمائید جدا کردن نتیجه ای به همراه ندارد
البته بحران ها و مشکلات دیگری هم هستند که جای بحث آنها در این تاپیک نیست و مربوط به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ... هستند و اینها خارج از حیطه حوزه و مراجع هستند
از نظر ما همه اینها روشن است، شما آگاهی تان را در خصوص اسلام و معنای امت اسلامی گسترش دهید
علی رغم احترامی که برای شما قائل هستم، و علی رغم اینکه به تخصص شما در مهندسی اذعان دارم، اما این سخنان عجیب شما، نشان از یک سطح پایین در تحلیل سیاسی دارد!!!
آخر در این زمانه چه کسی طرفدار نظام پادشاهی است که نه تنها هیچ تلازمی با رشد و پیشرفت ندارد، بلکه قطعا به سقوط ازاد منجر شده و دیگر نمیشود کشور را از آنها پس گرفت!!!
الان واقعا شما معتقدید مثلا مملکت را بدهیم به رضا ربع پهلوی که در خانه تمرین سان دیدن می کند، همه چیز درست میشود؟!!! یا للعجب!
در حالی که چه به لحاظ محبت وطن، چه به لحاظ غیرت بر این خاک، چه به لحاظ علم و دانش، چه به لحاظ آگاهی های تاریخی و جغرافیای سیاسی، چه به لحاظ ساده زیستی، چه به لحاظ دلسوزی نسبت به مردم، و چه در سایر عرصه ها اگر نگوییم آیت الله خامنه ای برترین هستند، قطعا جزء برترین ها هستند.
قطعا چنین رویکردی صحیح نیست، و ما هم در صدد دفاع اصلا جامعه را دو یا چند حزبی و مثبت و منفی نکرده ایم که خودمان را به بخش مثبت بچسبانیم، ما فقط می گوییم هم مسئول خوب داریم و هم مسئول بد، از هر دو جناح، از هر جنسیت، در هر شهری، و در هر قوه ای هم مسئول خوب داریم و هم بد! خودمان هم که هنوز مسئول نیستیم و به هیچ حزب و جناحی نمی چسبانیم، حداقل بنده این را میدانم که وابسته به هیچ کسی و هیچ چیزی چه حقیقی و چه حقوقی نیستم مگر اسلام!!
کسی مخالف اسلام عمل کند از هر حزب و جناحی که باشد منتقد او خواهم شد، و هر کسی که وجدان کاری داشته باشد و دلسوز مردم باشد و خوب عمل کند از هر جناحی باشد طرفدار او هستم.
من از کسانی نیستم که اگر جناح مخالف خواهان ورود زنان به استادیوم شود دلسوز اسلام میشوند، اما وقتی که در دوره حاکمیت خودشان بحث ورود زنان به استادیوم پیش می آید آن را لازمه رشد و ترقی می دانند. من واقعا حالم از این مواضع دوگانه برخی سیاسیون از هر دو طرف به هم میخورد!
ببینید عملکرد ابراهیم(ع) صرف یک تاکتیک بود؛ وگرنه ابراهیم(ع) در دلش ذره ای نسبت به حقانیت اعتقاد توحیدی اش، و همچنین به بطلان اعتقاد بت پرستان تردید نداشت، اگر منظورتان این است که ما در ظاهر با پرسشگر همراه شویم واقعا گاهی بنده چنین میکنم، اما اگر منظورتان این است که بخشی از امور اشتباه را واقعا معتقد شده و بپذیریم ابراهیم هم این کار را نکرد، رهبری هم در آنچه که اشاره کرده اید چنین نکردند:
رهبری واقعا تعارف نکردند که بخواهند به اشتباه تقصیر دیگران را بر عهده بگیرند و با مخاطب در اشتباهش همراه شوند! اما آنچه که ایشان خود را مقصر می داند این است که چرا دولت را از یک اشتباه بزرگتر بازنداشت! یعنی رهبری مرتکب اشتباه نشدند، ایشان از ابتدا هم اشتباه بودن آن را گوشزد می کرد اما اینکه تمکین در برابر رأی مردم و نظر مردم مهم تر است یا خسارت ناشی از نتیجه نداشتن برجام، ایشان گزینه اول را اهم دانستند، اما امروز برایشان آشکار شد که دومی مهمتر بوده است.
بنابراین اشتباه از سوی دیگران بوده است، ایشان خود را در برابر تمکین در برابر این اشتباه مقصر می داند، این در حقیقت بیشتر به دولت برمی گردد، مثل پدری که به خاطر اصرار فرزندش که البته بالغ و عاقل است به او اجازه کاری را می دهد اما بعد به او میگوید کاش به تو اجازه نمیدادم، این بیشتر باید آن فرزند را بیدار کند!! تا متوجه خسارتی که با رفتار خود زده است بشود.
روشن است که ورود رهبری به این سخنان پس از چند سال از برجام به خاطر اعتراض به ادامه دادن آن است، به خاطر بیدار کردن مخاطب است، نه اینکه صرفا بخواهد عقده گشایی کرده و گذشته را نبش قبر کند!
تمام حرف ما این است که به لحاظ منطقی هیچ تلازمی وجود ندارد که اگر یک شرکت دچار مشکلات شد همه کارمندان آن مقصر باشند! خب به چه دلیل؟ اگر 50 درصد افراد با جدیت کار کنند و 50 درصد درجا بزنند خب طبیعتا آن شرکت با مشکلات روبرو میشود اما نمیشود گفت همه مقصر هستند.
باور کنید ما تعصبی روی هیچ فرد ا جناح یا قوه ای نداریم، ما فقط دنبال این هستیم که تر و خشک با هم نسوزند!! از هر کسی در حیطه مسئولیتش توقع داشته باشیم