mdd

بسم الله الرحمن الرحیم
پسر 25 ساله ای هستم که کاری ندارم و اراده ندارم تصمیمی رو که می گیرم عملی کنم برای نمونه میگم چند ماهه که میخوام بیام و مشکلمو اینجا مطرح کنم ولی موفق نمیشم، نمی تونم، نمی دونم چی بنویسم. کارها برام مشکل شده، تو کارهای ساده و روزمره ی خودم درموندم مثلا حموم و غسل کردنم نزدیک دو ساعت گاهی هم بیشتر طول میکشه. مسواک زدنم ده پونزده دقیقه طول می کشه درحالیکه مال بقیه پنج دقیقه هم طول نمی کشه. کلا در کارها کند هستم.

بزرگترین کاری که تو زندگیم می کنم اینه که نماز میخونم. توی خونه اسیرم و نمی تونم جایی برم. دو سال پیش رفتم پیش روانپزشک و علائممو به دکتر گفتم. گفتم که خیلی نگران از دست دادن خونوادمم برای همین همش براشون دعا می کنم. گفتم که حموم رفتن اونقدر برام سخت و دشواره که یکسال میشه که حموم نرفتم (البته سرمو تو تشت می شستم) دکتر MDD ، OCD تشخیص داد، دارو داد و هنوز هم دارم داروهاشو مصرف می کنم.

الان شش ماهی میشه ازدواج کردم. به خانمم گفتم که میرم سر کار ولی تا الان نرفتم اینجوری پیش بره باز هم نمی تونم. راستی تا یادم نرفته بگم که تو رابطه زناشوییم هم مشکل دارم، به این شکل که اونقدر که از نجس شدن و غسل کردن ترس دارم که به انزال نمی رسم یا شاید خودم به نوعی خودمو کنترل میکنم تا به انزال نرسم و همین خاطر لذتی نمی برم منتها سعی می کنم که همسرم از رابطه زناشویی لذت ببره.

اینم بگم از کودکیتا همین چند سال پیش که پدر و مادرم برای جدایی از هم در دادگاه شکایت کردند (اما بخواست خدا این اتفاق نیفتاد) پدر و مادرم بشدت و مدام با هم دعوا داشتند. کودکی خوبی نداشتم ولی الان که خدا بینشون رو اصلاح کرده الحمدلله خیلی فرق کرده و خوبه.

همسرم که بیست سالشهوقتی می بینه که من اینطوریم ازم نا امیده و قشنگ می فهمم که دوستم نداره:Ghamgin: تورو خدا بگید من چطور می تونم زندگیمو تغییر بدم چطور می تونم از دست وسواس راحت بشم. چطور می تونم همسرمو که خیلی دوستش دارم خوشحال کنم؟
(نوشتن همین مطلب چند ساعت طول کشید)