مشکلات زناشوئی

چگونه با شوهرم كه ترياك مصرف مي كند برخورد كنم؟

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب

سوال یکی از کاربران را با توجه به اهمیت موضوع

و اینکه بنا به دلایلی امکان اینکه با آیدی خودشون مطرح بشه نبود

در اینجا نقل می کنم:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

با عرض خسته نباشید و خداقوت سوالمو شروع می کنم.
من یه خانم 23 ساله هستم در حال تحصیل. یک سال و نیمه که ازدواج کردیم.
اولین قدم نیتم در ازدواج: بعداز روایات زیادی که در مورد ازدواج داریم .چون پسر خوبی بود. ترس از به گناه افتادن.
اویل زندگی خوب و بدش بخاطر سختی بودنش و آشنا نبودن بایک جنس مخالف وتوکل به خداو صبر گذشت.

باور می کنید نمی تونم سوالمو از کجا شروع کنم. دارم دیوونه میشم.

شوهرم 24 سال ونیمه. تک پسر با 6 خواهر. دیپلم ، تو شرکت کار می کنه. از وقتی رفتم تو زندگیش پریشون شدم . درسته چون خیلی بخاطرنبودنش مادرو پدرش حرف خوردن. چون با سختی بدستش اورده بودن خیلی بهش بها دادن. هر حرفی اون بزنه همونه. یک ماه که صیغه بودیم خیلی وقتا واسه نماز صبح بیدارم می کرد. دروغاشو اون موقع حس کردم.

بعداز عقد خود سربودنشو . لجباز بودنشو...
بعداز عروسی بدقول بودن و نماز نخوندن. دل شکستن.
این چیزهارو نوشتم تا یه شمه ای از زندگیم بدستتون بیاد.

ولی سوالم!

یه شب که امتحان داشتم .زودتر خوابیدم که نیمه شب بیداربشم . یه بویی احساس کردم بو واسم آشنا بود درسته بو تریاک.

هیچی نگفتم صبر کردم بعد دوباره فرداکه از سرکار اومد من رفتم داروخانه برگشتنی همون بو احساس کردم. خوابیدیم صبح زود که می خواست بره سرکار تا بیدارشدم دوباره احساس کردم کشیده. تو این دو شب رابطه ای نداشتیم. با توکل در جریان گذاشتن بحث با یه مشاوره تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم.

وقتی اومد خونه باهاش حرف زدم خندید و آروم گفت تو که گفتی بو تریاکو نمی شناسی(یادمه یکی دوبار ازم پرسیده بود، منم فکر می کردم نمی شناسم،اما از دور بوشو گاهی احساس می کردم).

به هر حال بحث رو شروع کردم و گفت و گفت بعد انگیزشو از این کار بخاطر اینکه رابطه مون طول بکشه. اون شب کشید جلوی چشمام(البته آقای مشاور فرمودند اجازه بده یه کم جلوت بکشه فقط همین بعدشم بگو با اجازه مشاور ه چنین کاری کردم).

منم اجازه دادم و اصرار کرد باید تو هم بکشی من بی عقل و حیفه نون باهاش کشیدم .بعدش رفتیم مهمونی و بعد...

دوباره چندروز بعد تکرار شد دوباره به اجبار کشیدم . باهاش یه کم دعوا کردم قسمش دادم که نکنه. گذشتو یه شب مهمون خواهرش بودیم از بیرون که اومدم احساس کردم هیچی نگفتم. موند تا فردا که منو فرستاد خونه مامانم گفت شب بمون.

وقتی فرداش از خونه مامانم اومدم چنان بوی می اومد که سرم پراز درد شد.روز 29 اسفند91. قبل از اینکه برم خونه مادر شوهرم یه یادداشت کوچولو یه پیامی از بدقولی و دل شکستن گذاشتم خونه.

اون شب من خونه مادر شوهرم بودم ایشونم شرکت تا ساعت 10 شب اضافه کاری داشتند. ساعت 11 شب زنگ زدم گفتم کجایی گفت خونمون الان میام ولی خیلی حالش بد بود . از بیرون که اومد مثل همیشه رفتم جلو در بهش خسته نباشد گفتم.

بردم تو اتاقو یاداشتو انداخت جلومو کلی قر زد منم بهش گفتم چرا؟ چرا؟ اون موقع که می کشیدی می گفتی واسه کمرمه که سفت بشه. دیگه حالا چرا؟

گفت اگه تو هم جایه من بودی همین کارو می کردی من از5 صبح پای دستگاهم تا 10 شب توان نداشتم. مجبور بودم واسه کارم کشیدم . نمی دونم چرا این حرفو زدم رو چه مصلحتی نمی دونم. بهش گفتم بابام رسوندم اومده خونه گفته این بو چیه گفتم هیچی بو تریاکه دیشب که من خونه شما بودم دوستشو اورده خونه بابام بهم گفته اگه شوهرت می کشه بیا بریم خونه خودمون.
با بابام هماهنگ کردم بابام باهاش حرف زد گفته بود دیگه دوستامو نمیارم.
بهم قول داد دیگه نمی کشه من هم باور کردم. قسم خورد

دیشب روز14 رفتم دندانپزشکی دندان پر کردم. از سرکار که اومد چون درد داشتم با اینکه پروفن خورده بودم. گفت یه کم تریاک دارم بیا بکشش خواهش کردم نه عادت می کنیم . اما آمادش کرد و مجبورم کرد بکشم. حالادردش افتاده. اونم کشید زیاد .

می دونید وقتی می کشه خیلی خوب میشه .نماز می خونه. مهربون میشه. صبور میشه وبا محبت میشه.
ازتون خواهش می کنم کمکم کنید. از چه راهی وارد شم که گرفتار این مرض نشیم. گفته از سرکار بیام دوباره باهم می کشیم. الان اون یه ذره دست منه. تهیه کردنش واسش کاری نداره.

من چون مدرکم بالاتره نمی خوام فکر کنه معلمشم، خیلی از دست کاراش کشیدم.ولی تاحدودی خوب برخورد کردم از بعضیاشونم جواب خوب گرفتم. از لحاظ جنسی هم فوق العاده گرمه ؛خیلی هم واسش مهمه اصلاً تا حالا نتونستم از این طریق مطیع نباشم . هروقتو هر جا که باشه
لطف کنید در مورد این هم بفرماید که چطوری باید ناز کنم و از رابطه زناشویی برای درمان او استفاده کنم متاسفانه این جاهم لنگ می زنم.

با تشکر از لطف شما

خواهش می کنم جوابموکامل بدبد.

اجرکم عندالله