مادر ناتنی

نامحرم بودن با مادر خود

انجمن: 

[="Black"]سلام.خسته نباشید.

بنده در خانواده ای بزرگ شدم که فرزندی نداشتند و من و به فرزند خوندگی قبول کردن.

من و از سه سالگی اوردن (اینطور که مادر واقعیم میگه)

پدر واقعیم و ندیدم.

همه چیز خوب بود.از چند سال پیش میدونستم که فرزند واقعیشون نیستم که چند وقت پیش مستقیما از مادر واقعیم پرسچو کردم و ایشون برام توضیح دادن.
پدر بنده شکاک بود و دلیل جداییش از مادرمم همین بود.
پیش این خانواده ای(ناتنی) که زندگی میکنم زندگی خوبی دارم.
زن و مرد پیر و مسنی هستند و با من اختلاف سنی کمی تا حدودی زیاد دارن.
قبلا رابطه ام باهاشون خوب بود اما از وقتی متوجه شدم که با زن این خانواده محرم نیستم یکم سرد شدیم.
پس نتیجه ای که میشه ا اینجا گرفت اینه که :

بنده با نامحرم تو خونه زندگی میکنم و در مقابل نامحرم باید چشارو بست.
این جلوگیری از گناه باعث شده بنده از اتاقم زیاد بیرون نرم.
حتی بعضی وقتا مادرم ازم درخواستی کرده که مستلزم لمس بوده و من سرباز زدم و ایشون ناراحت شدن.

مشکل اینجاست که این خانواده نمیدونن که من میدونم بچه ناتنی شون هستم.(شایدم بدوننا)

از طرفی گفتنش برا من سخته و این پیشنهاد رو بهم ندید.
از طرف دیگه نه این زن دختری دارند که باهاشون ازدواج کنم و نه امکان ازدواج با مادر این زن وجود داره.
از طریق رضاع هم کاری انجام نشده.

پس 1:
باید جطور رفتار کنم که هم این خانم ناراحت نشه هم خدا؟(نه سیخ بسوزه نه کباب)
2:
عمه ها و خاله ها (ناتنی)معمولا بهم دست میدن و این اذارم میده و بعضی وقتا اجبارانه دست میدم.
چیکار کنم بیخیال دست دادن شن؟
3:برای فرار از گناه چیکار باید بکنم؟
بطور مثال سر سفره غذا تو ماشین و...

(این خانم حجابشون رو اونطور که باید در خونه رعایت نمیکنن)

ممنون میشم جواب بدید.فقط اقا کلی گویی رو بذار کنار.شیک,ساده,مجلسی و خلاصه بگو چیکار باس کنم؟

کاربرام اگه پیشنهادی انتقادی چیزی دارن بدن خوشحال میشم!
در ضمن مادرم ازدواج کردن و یه داش خوشتیپ و دو تا ابجی ناتنی دارم(بیخیال بکارمون نمیاد همینطوری گفتم بدونید :d)

[/]