علم ترتیب تاریخ ( Chronology)
ارسال شده توسط محمدرضا مهدی در شنبه, ۱۳۸۹/۰۲/۱۸ - ۱۰:۳۴انجمن:
با سلام.
علم ترتيب تاريخ
Chronology
باستان شناسان وتاريخ نگاران جديد قادرنيستند که تاريخی دقيق برای اتفاقات تاريخ بشری رابرای ما تشريح نمايند چراکه وقايع وکتيبهها آنچنان پراکنده است که با نظريههای مختلف ونامطمئن مواجه میشوند. اگربه تاريخ آشور يا بابل و مصرمراجعه کنيم متوجه میشويم شرح وقايع درهزاره دوم و سوم پيش ازميلاد آنچنان بی ثبات ومشکوک میباشد که نمیتوان به آنها اعتماد نمود.
جالب اينجاست که عهد عتيق (تورات) تاريخ را به صورتی ترسيم نموده که میتوان تاريخهای گذشته را به صورتی دقيق ترسيم نمود. مثلا 479 سال از زمان خروج بنی اسرائيل از مصر تا ساختمان دوباره معبد در اورشليم در زمان حضرت سليمان اول پادشاهان باب 6 آيه 1
و واقع شد در سال چهارصد و هشتاد از خروج بنی اسرائيل از زمين مصر در ماه زيو که ماه دوم از سال چهارم سلطنت سليمان بر اسرائيل بود که بنای خانه خداوند را شروع کرد.
برای شمارش اين نوع تواريخ میبايد يک تاريخ ثابتی را در نظر گرفت و بر مبنای آن تاريخ محاسبات خود را انجام دهيم. يکی از اين نوع تواريخ که هم در تورات و هم تاريخ باستانشناسی معمولی مورد تائيد میباشد سال 29 CE است که نشان دهنده پانزدهمين سال سلطنت تيبريوس قيصر می باشد که پس از فوت اکوستس به حکومت رسيد. مرگ اگوستس در روز 17Augسال 14 CE بر مبنای تقويم گرگوری اتفاق افتاده است. بنابر اين 29 CE برابر خواهد بود 15 C.E + 14 C.E = 29 C.E با زمانی که يحيي فرزند اليزابت در اورشليم به تعميد توبه به جهت آمرزش گناهان موعظه میکرد. (انجيل لوقا باب 1 تا 3 و 21 باب 23 آيات 1 تا 36) تاريخ ديگری را که میتوان به عنوان مبداء مورد استفاده قرار داد سال BC539 است که اين تاريخ حمايت میشود با يک سری وقايع تاريخی و آن سالی است که کوروش پادشاه هخامنشی حکومت بابل را منقرض نمود.
اين تاريخ تائيد میشود توسط يک سری تاريخ نگاران مانند ديودورس Diodurus، افريکانوس Africanus ، ايسوبيوس Eusobius و بطلميوس Ptolomys و همچنين کتيبههايي که از آن تاريخ به جا مانده است.[1]
پس از فتح بابل توسط کوروش فرمان آزادی قوم بنی اسرائيل از اسارت و برگشت آنها از تبعيد صورت پذيرفت و اين حکم میبايست در زمستان سال BCE 538تا بهار BCE537 صورت گرفته باشد و در اين مدت چهارماه هم وقت کافی به تمام بنی اسرائيل داده میشود که خود را برای سفر به اورشليم آماده کنند. چرا که آنها در ماه هفتم بود که به اورشليم رسيدند. حدود اکتبر از سال BCE 537. عزرا باب 3 آيه 1
و چون ماه هفتم رسيدبنی اسرائيل در شهرهای خود مقيم بودند و تمامی قوم مثل يک مرد در اورشليم جمع شدند.
و در دومين سال پس از برگشت از تبعيد بود که پی ريزی معبد (خانه خدا) در اورشليم گذاشته میشود BCE 536 . )عزرا باب 3 آيه 8(
و در ماه دوم از سال دوم بعد از رسيدن ايشان به خانه خدا در اورشليم ....
اين بازسازی تمام نمیشود تا ششمين سال سلطنت داريوش اول (عزرا باب 6 آيات 14 و 15)
14- و مشايخ يهود به بنا نمودن مشغول شدند و برحسب نبوّت حجی نبی و زکريا با اين عدّو کار را پيش بردند برحسب حکم خدای اسرائيل و فرمان کورش و داريوش و ارتحشيستا پادشاهان فارس آن را بنا نموده به انجام رسانيدند.
15- و اين خانه در روز سوم ماه آزار در سال ششم داريوش پادشاه تمام شد.
کورش در همان نخستين سال سلطنت خود در بابل فرمانی مبنی بر آزادی يهوديان از اسارت و بازگشت به موطن و تجديد بنای معبد خود در بيتالمقدس را صادر نمود و همچنين دستور داد ظروف زرين و سيمين معبد اورشليم را که در ميان خزاين پادشاهی يافت شده بود به يهوديانی که در بابل در تبعيد بسر میبردند بازگرداند و فرمانی که وی در نخستين پادشاهی خود به عنوان پادشاه بابل صادر کرد از فصول درخشان تاريخ بشر است.
اينک، استفاده از اين تاريخ ق.م 537 بازگشت قوم بنی اسرائيل از تبعيد را به عنوان مبداء قرار میدهيم و وقايع تاريخی تورات را بازخوانی مینماييم.
جالب اينجاست که عهد عتيق (تورات) تاريخ را به صورتی ترسيم نموده که میتوان تاريخهای گذشته را به صورتی دقيق ترسيم نمود. مثلا 479 سال از زمان خروج بنی اسرائيل از مصر تا ساختمان دوباره معبد در اورشليم در زمان حضرت سليمان اول پادشاهان باب 6 آيه 1
و واقع شد در سال چهارصد و هشتاد از خروج بنی اسرائيل از زمين مصر در ماه زيو که ماه دوم از سال چهارم سلطنت سليمان بر اسرائيل بود که بنای خانه خداوند را شروع کرد.
برای شمارش اين نوع تواريخ میبايد يک تاريخ ثابتی را در نظر گرفت و بر مبنای آن تاريخ محاسبات خود را انجام دهيم. يکی از اين نوع تواريخ که هم در تورات و هم تاريخ باستانشناسی معمولی مورد تائيد میباشد سال 29 CE است که نشان دهنده پانزدهمين سال سلطنت تيبريوس قيصر می باشد که پس از فوت اکوستس به حکومت رسيد. مرگ اگوستس در روز 17Augسال 14 CE بر مبنای تقويم گرگوری اتفاق افتاده است. بنابر اين 29 CE برابر خواهد بود 15 C.E + 14 C.E = 29 C.E با زمانی که يحيي فرزند اليزابت در اورشليم به تعميد توبه به جهت آمرزش گناهان موعظه میکرد. (انجيل لوقا باب 1 تا 3 و 21 باب 23 آيات 1 تا 36) تاريخ ديگری را که میتوان به عنوان مبداء مورد استفاده قرار داد سال BC539 است که اين تاريخ حمايت میشود با يک سری وقايع تاريخی و آن سالی است که کوروش پادشاه هخامنشی حکومت بابل را منقرض نمود.
اين تاريخ تائيد میشود توسط يک سری تاريخ نگاران مانند ديودورس Diodurus، افريکانوس Africanus ، ايسوبيوس Eusobius و بطلميوس Ptolomys و همچنين کتيبههايي که از آن تاريخ به جا مانده است.[1]
پس از فتح بابل توسط کوروش فرمان آزادی قوم بنی اسرائيل از اسارت و برگشت آنها از تبعيد صورت پذيرفت و اين حکم میبايست در زمستان سال BCE 538تا بهار BCE537 صورت گرفته باشد و در اين مدت چهارماه هم وقت کافی به تمام بنی اسرائيل داده میشود که خود را برای سفر به اورشليم آماده کنند. چرا که آنها در ماه هفتم بود که به اورشليم رسيدند. حدود اکتبر از سال BCE 537. عزرا باب 3 آيه 1
و چون ماه هفتم رسيدبنی اسرائيل در شهرهای خود مقيم بودند و تمامی قوم مثل يک مرد در اورشليم جمع شدند.
و در دومين سال پس از برگشت از تبعيد بود که پی ريزی معبد (خانه خدا) در اورشليم گذاشته میشود BCE 536 . )عزرا باب 3 آيه 8(
و در ماه دوم از سال دوم بعد از رسيدن ايشان به خانه خدا در اورشليم ....
اين بازسازی تمام نمیشود تا ششمين سال سلطنت داريوش اول (عزرا باب 6 آيات 14 و 15)
14- و مشايخ يهود به بنا نمودن مشغول شدند و برحسب نبوّت حجی نبی و زکريا با اين عدّو کار را پيش بردند برحسب حکم خدای اسرائيل و فرمان کورش و داريوش و ارتحشيستا پادشاهان فارس آن را بنا نموده به انجام رسانيدند.
15- و اين خانه در روز سوم ماه آزار در سال ششم داريوش پادشاه تمام شد.
کورش در همان نخستين سال سلطنت خود در بابل فرمانی مبنی بر آزادی يهوديان از اسارت و بازگشت به موطن و تجديد بنای معبد خود در بيتالمقدس را صادر نمود و همچنين دستور داد ظروف زرين و سيمين معبد اورشليم را که در ميان خزاين پادشاهی يافت شده بود به يهوديانی که در بابل در تبعيد بسر میبردند بازگرداند و فرمانی که وی در نخستين پادشاهی خود به عنوان پادشاه بابل صادر کرد از فصول درخشان تاريخ بشر است.
اينک، استفاده از اين تاريخ ق.م 537 بازگشت قوم بنی اسرائيل از تبعيد را به عنوان مبداء قرار میدهيم و وقايع تاريخی تورات را بازخوانی مینماييم.
با تشکر:م- مهدی
برچسب: