عشق، حکمت

عشق و حکمت

سلام دوستان
موضوع عشق را در چهار تابلوی زیبا پی گرفته ایم:
قالب نخست در تاپیک: http://www.askdin.com/thread20639.html
قالب دوم در تاپیک: http://www.askdin.com/thread21290.html
قالب سوم در همین تاپیک.
قالب چهارم در تاپیک: http://www.askdin.com/thread21490.html
عشق و حكمت (قسمت اول)
جملات­ انديش­مندان در موضوع عشق(بخش اول)

ارد: :Gol:
نمازِ عشق، ترتيبي ندارد چرا که با نخستين سر بر خاک گذاردن، ديگر برخواستني نيست.
هيچ گاه عشق به هم­دم را، پاينده مپندار و از روزي که دل مي­بندي، اين نيرو را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت، نشکني و اگر شکستي باز هم ناميد نشو! چرا که آرامِ جانِ ديگري در راه است (توضيح: اين سخن، هرزگي عشق مجازي را به خوبي تبيين مي­كند).
اسكات پك: :Gol:
اگر طالب زندگي سالم و بالند­ه­اي مي­باشيم، بايد به حقيقت عشق بورزيم.
عشق يعني تصميم به توسعه خود به ديگري، در جهت ارتقاي رشد دوّمي.
افلاطون: :Gol:
اگر با دلت چيزي يا کسي رو دوست داري، زياد آن را جدي نگير! چون ارزشي ندارد؛ چون کارِ دل، دوست داشتن است؛ مثل کار چشم که ديدن است. امّا اگر يك روز با عقلت کسي رو دوست داشتي، اگر عقلت عاشق شد، بدان که داري چيزي را تجربه مي­کني که اسمش عشق واقعي است.
عشق بلايي است كه همه خواستارش هستند. عشق تنها دردي است که بيمار از آن لذّت مي­برد. من نمي­دانم «عشق چيست؟»؛ همين قدر مي­دانم كه آن جنون الهي است كه صاحبش نه ممدوح است و نه مذموم. (توضيح: جنون الهي اختصاص به عشق حقيقي دارد و اين چنين عشقي مدح را به دنبال دارد؛ هم­چنان كه عشق مجازي مذمّت را در پي خواهد داشت. پس عشق يا ممدوح است يا مذموم).
براي مردمانِ بي­عشق دنيا، گورستاني وسيع است.
آلبرت انيشتين: :Gol:
در سقوطِ افرادِ در چاهِ عشق، قانون جاذبه تقصيري ندارد.
عشق مانند ساعت شني، همان طور که قلب را پر مي­کند، مغز را خالي مي­نمايد.
جبران خليل جبران: :Gol:
چون عاشقي آمد، سزاوار نباشد اين گفتار که: «خدا در قلب من است». شايسته­تر آن که گفته آيد: «من در قلب خداوندم». (توضيح: در عشق حقيقي، قبل از اين عاشق به معشوقعشق بورزد، معشوق به عاشقعشق ورزيده است).
شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آميزيد و پيوسته بار وظيفه­اي را بي­رغبت به دوش مي­کشيد، زنهار دست از کار بشوييد و بر آستان معبدي نشينيد و از آنان که به شادي، تلاش کنند، صدقه بستانيد. زيرا آن­که بي­ميل، خميري در تنور نهد، نان تلخي واستاند؛ که انسان را تنها، «نيمه سير» کند، و آن­که انگور به اکراه فشارد، شراب را عصاره­اي مسموم سازد، و آن­ که حتّي به زيبايي آواز فرشتگان نغمه ساز کند، چون به آواز خويش عشق نمي­ورزد، تنها مي­تواند گوش انساني را بر صداي روز و نجواي شب ببندد.
عشق، هنگامي که شما را مي­پرورد، شاخ و برگ فاسد شده را حرس مي­کند.
کار، تجسّم عشق است.
عشق را به جز تجلّي خود آرماني نباشد.
حجازي: :Gol:
طبيعت، معشوق بي آزار و مهربان كساني است كه از معشوقان ديگر سرخورده­اند.
هركسي عشق را در ديگران جنون مي­داند؛ حال آن­كه خود، هميشه عاشق به چيزي است.
دکتر علي شريعتي: :Gol:
انسان، با غرور مي­تازد، با دروغ مي­بازد و با عشق مي­ميرد. (توضيح: منظور اين است كه با وابستگي به جهان ماده مي­ميرد).
عشق تملّك معشوق است.
شكسپير: :Gol:
انديشه­ها، رؤياها، آه­ها، آرزوها، اشك­ها، از ملازمات جدايي ناپذير عشق مي­­باشد.
عشق غالباً يك نوع عذاب است؛ امّا محروم بودن از آن مرگ است.
من از خوش­بختي­­­هاي جهان بهره­­مند گرديده­ام؛ زيرا در زندگي عاشق شده­ام.
هنگامي كه فقر از در وارد شود، عشق از پنجره فرار خواهد كرد. (توضيح: در سخنان بشري هميشه تناقض وجود دارد. به سخناني كه از ويليام شكسپير نقل شد فكر كنيد. آيا اشك و آه دايم، با خود خوش­بختي مي­آورد؟! آيا عشقي كه در بستر رفاه، تنها شانس بقا دارد مي­تواند براي فرد خوش­بختي بياورد؟!).
گابريل گارسيا: :Gol:
اگر كسي تو را آن طور كه مي­خواهي دوست ندارد، به اين معني نيست كه تو را با تمام وجودش دوست ندارد.
اين كه عشقت را به كسي بدهي، تضميني بر اين نيست كه او هم همين كار را بكند.
بدترين شكل دل­تنگي براي كسي است كه در كنار او باشي و بداني كه هرگز به او نخواهي رسيد.
در عرض يك دقيقه مي­شود يك نفر را خرد كرد؛ در يك ساعت مي­شود كسي را دوست داشت و در يك روز مي­شود عاشق شد؛ ولي يك عمر طول خواهد كشيد تا كسي را فراموش كرد.
دقايقي در زندگي هستند كه دلت براي كسي آن قدر تنگ مي­شود كه مي­خواهي او را از رؤيايت بيرون بكشي و در دنياي واقعي بغلش كني.
دوستت دارم نه به خاطر شخصيّت تو، بل­كه به خاطر شخصيّتي كه من در هنگام «با تو بودن» پيدا مي­كنم.
عشق با يك لب­خند شروع مي­شود، با يك بوسه رشد پيدا مي­كند و با اشك تمام مي­شود.
ممكن است در تمام دنيا يكي باشي؛ ولي براي يكي تمام دنيا هستي.
ميکل آنژ: :Gol:
عشق، آدمي را به کمال مي­رساند.
عشق شهپري است كه خدا به انسان داده است تا با آن به نزد او بپرد.
ولتر: :Gol:
پيوند عشق حقيقي، حتّي با مرگ گسيخته نمي­شود، چه رسد به دوري.
سرزميني در جهان نيست که عشق، از عاشقان شاعر نسازد.
عشق وسيله ايست كه تمام سردرد­­هاي كوچك را به يك سردرد بزرگ تبديل مي­كند.
ناپلئون: :Gol:
در عشق پيروز كسي است كه پاي به فرار مي­نهد.
شجاعت مانند عشق، از اميد تغذيه مي­كند.
عشق بايد شادي بخش باشد نه رنج آور.
ازدواج هميشه به عشق پايان داده است.
نيچه: :Gol:
عشق خطري است در کمين تنهاترين کس.
زمستانِ بدون بهار، قلب عاشق شکست خورده است.
تنها دو راه براي رهايي از هر رنجي است، هر كدام را مي­خواهي انتخاب كن: يا مرگي سريع و يا عشقي طولاني.
مترلينگ: :Gol:
وقتي موضوع عشق در كار است، پاي عقل مي­لنگد.
نهالي شاداب­تر از عشق در دل نمي­رويد.

برچسب: