رهبانيت در آيين مسيحيت
ارسال شده توسط رضا در جمعه, ۱۳۸۹/۰۲/۳۱ - ۲۳:۰۵رهبانيت به معناي كنارهگيري و انزوا از صحنه اجتماع و پرداختن به عبادتها و رياضتهاي طاقتفرسا، در آيين مسيحيت داراي سابقهاي بس طولاني است، به گونهاي كه اين پديده در شكل رسمي خود از قرن سوم ميلادي آغاز شد و تا عصر حاضر ادامه دارد. هدف از اين نوشتار آشنايي با پيشينه اين پديده نابهنجار و فرقههاي منتسب به آن و نيز مناسك برخي از اين فرقههاست. فرقههاي رهباني براي حضور افراد در حلقه خود، شرايط ويژهاي را وضع نمودهاند
چكيده:
رهبانيت به معناي كنارهگيري و انزوا از صحنه اجتماع و پرداختن به عبادتها و رياضتهاي طاقتفرسا، در آيين مسيحيت داراي سابقهاي بس طولاني است، به گونهاي كه اين پديده در شكل رسمي خود از قرن سوم ميلادي آغاز شد و تا عصر حاضر ادامه دارد. هدف از اين نوشتار آشنايي با پيشينه اين پديده نابهنجار و فرقههاي منتسب به آن و نيز مناسك برخي از اين فرقههاست. فرقههاي رهباني براي حضور افراد در حلقه خود، شرايط ويژهاي را وضع نمودهاند و اعمال بسيار سخت و خشني را بر نوآموزان خود تحميل ميكنند. رهبانيت نه تنها موفقيت قابل توجهي به دست نياورد، بلكه بر اثر زيادهروي در رياضت بر نفس، مبتلا به ناهنجاريهاي اجتماعي و حتي اخلاقي نيز شد.
از اينرو، در برههاي از زمان، كليساي مسيحيت نيز به مخالفت با چنين فرقههايي برخاست. دين مبين اسلام با راه يافتن امثال اين فرقهها در جامعه مسلمانان به شدت مخالفت نموده است.
مقدّمه:
اديان الهي كه به منظور هدايت انسان از سوي خداوند متعال و به وسيله پيامبران براي انسان فرستاده شدهاند، همگي داراي برنامهها و اهداف روشن و قابل اجرايي هستند. دوري از اين برنامهها و انتخاب راههايي جز راههاي مورد نظر پيامبران، هميشه در همه اديان وجود داشته و موجب به وجود آمدن انحرافاتي در آن اديان شده است.
رهبانيت و گوشهگيري از صحنه اجتماع از جمله پديدههايي بود كه در ابتدا به منظور تسريع در رسيدن به خدا از سوي برخي افراد جامعه مسيحي بدعتگذاري شده و تاكنون نيز ادامه دارد. دانشمندان مسيحي به طور جسته و گريخته به منشأ شكلگيري و نيز فرقههاي رهبانيت اشاره كردهاند. محققان مسلمان نيز در آثار خود گوشههايي از حقايق موجود راجع به اين فرقهها را تبيين كردهاند.
آشنايي با اين پديده و نتايج به دست آمده از اين انحراف ميتواند در پايبندي متدينان به حقايق ديني خود و عدم گرايش به نحلههاي انحرافي نقش مؤثري داشته باشد. آنچه در اين نوشتار به دنبال آن هستيم، آشنايي با پيشنيه رهبانيت در مسيحيت، فرقههاي رهبانيت، يدگاه انديشمندان مسيحي راجع به راهبان و ديدگاه اسلام در اينباره است.
واژهشناسي رهبانيت:
«رهبانيت» واژهاي عربي است و اغلب لغتنويسان عرب اين واژه را معادل «رهب» به معناي خوف و ترس دانستهاند. خليل فراهيدي در اينباره مينويسد: «رهبت الشيء ارهبه رهبا و رهبة، أي: خفته.»2
عالمان علم لغت، «ترهب» را به معناي تعبّد در صومعه دانسته و «راهب» را كه از ريشه «رهبانيت» و «الرهب» گرفته شده به معناي كسي دانستهاند كه در صومعه به عبادت مشغول است. همچنين اغلب لغتنويسان بر اين نكته اصرار كردهاند كه جمع كلمه «راهب»، كلمه «رهبان» و نه «رهابنه» است.3
در اين ميان، ابوهلال عسكري تفاوتهايي ميان «خوف» و «رهب» بيان كرده است؛ از جمله اينكه «رهب» به معناي استمرار و طولاني بودن خوف است و هر خوفي را نميتوان «رهب» دانست، و به همين دليل است كه راهب را راهب گويند؛ زيرا استمرار در خوف دارد.4
راغب اصفهاني نيز «رهبانيت» را از ريشه «رهب» به معناي ترس همراه با اضطراب ميداند. وي «ترهب» را به معناي تعبد، و رهبانيت را زيادهروي در تحمل تعبد از شدت ترس گرفته و بر خلاف اغلب لغتنويسان، كلمه «رهابنه» را بهترين جمع براي كلمه «راهب» دانسته است.5
علّامه طباطبائي نيز در كلامي مشابه ميفرمايد: «رهبانيت از رهبه است كه همان خشيت ميباشد و به طور عرفي بر انقطاع انسان از مردم براي عبادت خداوند به خاطر خشيت از او اطلاق ميشود.»6
درباره معادلهاي اين واژه در ديگر زبانها ميتوان گفت: واژه آلماني «Moneh» به معناي راهب از كلمه يوناني «موناخوس» (Monaxos) آمده است. اين كلمه در اصل به افرادي اطلاق ميگرديد كه در انزوا و در بيابان به سر ميبردند، اما از قرن چهارم به بعد درباره افرادي به كار برده ميشد كه عزلت اختيار مينمودند، حتي اگر با ديگران دستهجمعي در يك منزل سكنا گزيده باشند. براي چنين مفهومي، يعني راهب صومعهنشين، واژههاي «Coenobite» به انگليسي و «Xoinobion» به يوناني وضع شد و براي مكاني كه عدهاي به طور مشترك در آن زندگي ميكردند ـ كه همان صومعه باشد ـ واژههاي «Coenobium» و «Monasteriu» به كار برده شد. واژه صومعه در زبان آلماني معادل واژه «Kloster» است و واژه لاتيني «cleustrum» نيز به معناي منزل راهبههاي آفريقاي شمالي است كه معمولاً با ديواري محصور و از دنياي خارج جدا و مجزا ميگرديد.
براي يك جماعت كوچكتر واژه لاتيني «cellula» و آلماني «zelle» به كار برده شد كه بعدها به حجره هر يك از اعضا صومعه اطلاق گرديد.
براي مفهوم «راهبه» بيشتر از واژه لاتيني «Monalis» و «Nonna» ـ كه به آلماني«Nonne» است ـ استفاده ميشود كه خود نيز از كلمه «nonnus» گرفته شده است.7
در فرهنگ لغتهاي انگليسي امروزي براي مفهوم راهب، معادل «Monk» و براي كلمه صومعه معادل «Monastery» را قرار دادهاند.