دیوانه، موجی، معتاد، چنگ،

یه اتفاق برام افتاد، بخونید، عبرت بگیرید و قضاوت کنید

با سلام
آقا چشتون روز بد نبینه، داشتم توی کوچه راه میرفتم یه نفر داشت از کنارم رد میشد، تا به من رسید یه دفعه یه دادی زد و با مشت زد به صورتم.
سریع خودمو عقب کشیدم، فهمیدم طرف حالت طبیعی نداره گفتم شاید یه داد بزنم فرار کنه، دیدم نه. تا به خودم بیام دیدم دوباره اومد طرفم و شروع کرد مشت زدن و چنگ انداختن. خلاصه منم چند تا مشت حواله کردم. ( کیفم هم دستم بود موبایلم وسط کوچه متلاشی شد، لبتابم هم از توش افتاد بیرون. اما خدا رو شکر سالمه) بعد دیدم اینطوری نمیشه، هلش دادم به طرف دیوار و دستاشو محکم نگه داشته بودم تا بهم آسیبی نزنه، بعد بلند داد میزدم کمک.
خلاصه چند نفر دور برمونو گرفتن ما رو از هم جدا کردن. هر چقدر بهشون میگم یه نفر زنگ بزنه به پلیس. همه وایسادن ، تماشا میکنن. آخرشم گفتم بابا یه نفر مسلمون پیدا نمیشه با موبایلش به پلیس زنگ بزنه؟ جالبه اون وسط یه نفر میگفت آقا برای چی زنگ بزنیم؟ گفتم بابا این طرف دیوونه است منو زده صورتم زخم شده، زنگ بزنید پلیس بیاد ببرتش. گفت خوب آقا دیوونه است دیگه تقصیری نداره که حالا شانس آوردی چاقو نزده. (حالا اگه تو کوچه دو نفر میرقصیدن سی نفر زنگ میزدن به پلیس، اما جون آدمیزاد مثل اینکه هیچ ارزشی نداره)

خودمم موبایلم از کار افتاده بود نمیتونستم زنگ بزنم. دیدم نه مثل اینکه از این جماعت بل هم اضل نمیشه انتظاری داشت. خلاصه مردم وسایلمو جمع کردن و راهی مقصد شدم. حتی بعضی ها تصمیم گرفتن زنگ بزنن اما یه نفر اونجا بود که منصرفشون کرد. امیدوارم خدا لعنتش کنه، ایشالله سر خودش یه روز بیاد.
من از اون کسی که منو زخمی کرده شکایتی ندارم چون دیوونه است و معتاد و تکلیفی نداره. اما نباید توی خیابون همینطوری رهاش کنند. اما هیچ کس حاضر نشد به پلیس زنگ بزنه، تا لااقل پلیس تحویل بهزیستی بده.
اگر چه پلیس هم قدرت چندانی نداره، اگه داشت تا الان عقرب سیاهو اعدام میکردن. اما لااقل یه دیوونه رو میتونه تحویل بهزیستی بده.
هر چه بود گذشت و خدا رو شکر به خیر گذشت. امیدوارم شما شاهد این صحنه ها نباشید.
خدا آدمو محتاج مردم نکنه، واقعا مردم خیلی بیعاطفه و بی مسئولیت شدن. اگه صحنه تصادف بود حالا میگفتیم به خاطر ترس از گرفتاری کمک نمیکنن. اما تو این حادثه چی ازشون کم میشد به پلیس زنگ میزدن؟

اگه شما هم خاطرات مشابهی که برای خود یا بستگانتان اتفاق افتاده بنویسید.

از ماست که بر ماست.