دامداری

کشاورزی، بهترین کارها و حلال ترین شغل ها


یکی از آفات زندگی ماشینی، دوری از طبیعت و محجور ماندن مشاغلی است که با طبیعت سر و کار دارد. یکی از شریف ترین این مشاغل _که الحمدلله هنوز هم قداست و عزت ذاتی خود را به همراه دارد_ کشاورزی است. به کشاورز و کشاورزی در اسلام اهمیت فراوانی داده شده است. در کنار کشاورزی، به باغداری و درخت کاری و دامپروری هم توجه ویژه ای شده است.

متاسفانه در دوره ای که فوتبالیست بودن و بازیگر شدن و پشت میز نشستن، به عنوان هنر و شأن اجتماعی قلمداد می شود، کشاورز زحمتکش و باغدار آبرومند و دامپرور پرتلاش، از ارج و شأن خاصی در اجتماع بهره مند نیست. جامعه ای که کشاورز و باغدار و دامپرورش از قشر ضعیف و محروم باشند، چنین جامعه ای قطعا و حتما درجا خواهد زد و با چالش ها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم خواهد کرد! یک شاخص مهم توسعه هر کشور، توسعه در زمینه کشاورزی و باغداری و دامپروری است که سراسر جنبه تولیدی دارد و برای عموم افراد جامعه مفید است. خودکفایی و استقلال یک کشور، در گرو رشد کشاورزی و دامپروری و باغداری، و حمایت ویژه از این مشاغل پرارج است.

برای اینکه گوشه ای از اهمیت این مشاغل مهم را از نگاه دین نشان دهیم، از باب تبرک، چند روایت گویا و رسا در این موضوعات را نقل می نماییم؛ به امید روزی که معرفی کشاورز نمونه به یک سمینار ساده محدود نشود، و این مشاغل در متن جامعه، هم از جهت اجتماعی و فرهنگی دارای شأن و منزلت ویژه خود باشند، و هم از جهت قانونی و مالی مورد حمایت و توجه ویژه مسؤولین قرار گیرند؛ ان شاء الله.

****************


کشاورزی، بهترین کارها و حلال ترین شغل ها است

الإمام الباقر «ع» ممّا رواه عن أبيه الإمام السّجّاد: خير الأعمال زرع يزرعه، فيأكل منه البرّ و الفاجر... و يأكل منه السّباع و الطّير(1)

امام باقر «ع» به نقل از پدرش امام سجّاد «ع»: بهترین كارها کشاورزی است، كه نيكوكار و بدكار از [محصول] آن مى‏ خورند... و حیوانات درنده و پرندگان [نیز] از آن بهره مى‏ برند

الإمام الصّادق «ع»: ازرعوا و اغرسوا، و اللّه ما عمل النّاس عملا أحلّ و أطيب منه (2)
امام صادق «ع»: زراعت كنيد و درخت بكاريد، به خداى سوگند كه مردمان هيچ كارى حلال تر و پاكيزه ‏تر از آن ندارند

يزيد بن هارون الواسطىّ قال: سألت جعفر بن محمّد «ع» عن الفلّاحين؟ قال: هم الزّارعون، كنوز اللَّه في أرضه؛ و ما في الأعمال شي‏ء أحبّ إلى اللَّه من الزّراعة (3)
راوی مى‏ گويد: از جعفر بن محمّد [امام صادق] «ع» در باره كشاورزان پرسيدم، فرمود: كشاورزان گنج هاى خدا بر روى زمين اند؛ در میان كارها، هيچ چيز نزد خدا محبوب تر از زراعت نيست

الإمام الصّادق «ع»: إنّ اللَّه عزّ و جلّ أحبّ لأنبيائه «ع» من الأعمال، الحرث و الرّعي (4)
امام صادق «ع»: خداى عز و جل، براى پيامبرانش، از ميان كارها، زراعت و چوپانى را بيشتر دوست داشت

درخت کاری وظیفه است

الإمام الصّادق «ع»: خلق له (للانسان) الشّجر، فكلّف غرسها و سقيها و القيام عليها (5)
امام صادق «ع»: درخت براى او (=انسان) آفريده شده است، و او مكلّف است كه آن را در زمين بنشاند و آب دهد و به آن رسيدگى كند

کشاورزی و درخت کاری، صدقه جاریه است

النّبيّ «ص»: ما من مسلم يغرس غرسا أو يزرع زرعا، فيأكل منه إنسان أو طير أو بهيمة، إلّا كانت له به صدقة (6)
پيامبر «ص»: هيچ مسلمانى نيست كه درختى را در زمين بنشاند يا زراعتى را كشت كند، و انسان يا پرنده يا چرنده ‏اى از آن بخورد، مگر اينكه براى او صدقه ‏اى محسوب می شود

النّبيّ «ص»: من غرس غرسا فأثمر، أعطاه اللَّه من الأجر قدر ما يخرج من الثّمر (7)
پيامبر «ص»: هر كس درختى بنشاند و به بار بنشيند، خدا به اندازه‏ اى كه ميوه از آن فراهم آيد به او پاداش مى‏ دهد

درختان نخلی که امام علی (علیه السلام) می کاشتند

الإمام على «ع»؛ إنّه كان يعمل بيده و يجاهد في سبيل اللَّه... و لقد كان يرى و معه القطار من الإبل و عليه النّوى، فيقال: ما هذا يا أبا الحسن؟ فيقول: نخل إن شاء اللَّه، فيغرسها فما يغادر منه واحدة (8)
امام على «ع»؛ او با دستان خود كار مى‏ كرد و در راه خدا جهاد مى‏ کرد... او را مى‏ ديدند كه با تعدادی شتر با بار هسته خرما، در حركت است، و چون به او مى‏ گفتند: يا أبا الحسن! اينها چيست؟ مى‏ فرمود: درخت خرماست، ان شاء اللَّه؛ پس آنها را مى‏ كاشت و حتى يكى از هسته‏ ها را هم دور نمى‏ انداخت

از رحمت خدا به دور است...!

الإمام الصّادق «ع»- عن أبيه: كان أمير المؤمنين «ع» يقول: من وجد ماء و ترابا ثمّ افتقر، فأبعده اللَّه (9)
امام صادق «ع» به نقل از پدرشان از امير المؤمنين «ع» نقل می کند که مى‏ فرمود: هر كس آب و خاكى در اختيار داشته باشد و [كشت و كارى نكند و] فقير بماند، خدا او را از رحمت خود دور سازد.*

پی نوشت
----------------
1- الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏5، ص 509
2- همان
3- همان/ص 511
4- همان
5- همان/ ص 513
6- همان/ ص 507
7- همان
8- همان/ ص 508
9- همان/ ص 512