توسعه‌

*توسعه‌ آراء سیاسی- کلامی شیعه در عصر عباسی *

سلام

تشیع در دو قرن اول عصر عباسیان بدرستی بررسی نشده است.
این امر تا حدی معلول آن است که موضوع حقیق بسیار دشوار است. بسیاری از رویدادهای واقعی «زیرزمینی» بوده اند و داستانهای مختلف چندی شایع شده اند که هیچیک از آنها الزاما درست نیستند.
در این زمینه، هم روایات اهل تسنن وجود دارد و هم روایات اهل تشیع. گرایش روایات اهل تسنن این است که همه چیز را در تاریکی و ابهام نگه دارد؛ ولی گزارشهای شیعی، به مورخ امروزی، شاید از روایات سنیان نیز کمتر کمک کند.
در بین شیعه این تمایل شدید، که در بین فرق دیگر اسلامی نیز بی سابقه نیست، وجود دارد که در واقع وقتی از سیاست معاصر گفتگو می کنند چنین به نظر آید که بحث از تارخی گذشته در میان است. از قرار معلوم، بحثهای بی پایان در مورد وقایع سال (11هـ) هنگام رحلت پیامبر (ص) یا در (35هـ) هنگام رسیدن علی (ع) به خلافت وجود دارد، ولی آنچه مرود علاقه بحث کنندگان است اصولی سیاسی است که در (قرن دوم و سوم هجری) می بایست از آنها پیروی می شد.
به دلایلی، تنها با حدس و گمان می توان گفت این شکلی بود که بحثهای سیاسی در زمان عباسیان به خود گرفته بود. آنچه بیشتر موجب پیچیدگی مسائل شد اینکه نویسندگان کتب ملل و نحل ارزش ظاهری بسیاری از این ادعاهای مربوط به گذشته را گرفته با الگویی تاریخی که در وجود امامان یا پیشوایان متمرکز بود مطابقت دادند.
از این امر، چنین احساسی پدید می آید که یک نهت واحد بزرگ تشیع در نقاط گوناگون به دسته های جداگانه ای تجزیه شده است، در صورتی که درست آن است که نهضتهای محلی متعددی بی ارتباط با همدیگر وجود داشته و مولفین ملل و نحل آنها را به هم مربوط ساخته اند. بدین سان، معلوم می شود که چرا در گشودن کلاف تو در توی جزئیات فراوان، پیشرفت کمی حاصل گردیده است.

الف. امامان شیعه و فعالیت سیاسی
مهمترین نمونه بعضی از خصوصیات مذکور، مربوط است به قبول دوازده امام در شاخه امامیه از شیعه. نویسندگان شیعه و حتی ملل و نحل نگاران سنی این احساس را در ما پدید می آورند که این امامان در طی حیات خود مورد قبول گروه وسیعی از پیروان خویش، و در واقع قسم اعظم نهضت تشیع بوده اند.
با این همه، مداقه در روایات شیعه درباره امامان روشن می سازد که چنین نبوده است. امام جعفر صادق (ع) (وفات: 765م. / 148هـ) ظاهرا پیش از سقوط امویان، گاه به سیاست پرداخته با این امید که تغییری در حکومت پدید آورد؛ با این همه، پس از استقرار خلافت عباسی، امام جعفر صادق (ص) متوجه خطرات و فتنه های آشکار فعالیت سیاسی گردید و از آن خودداری کرد و فرزندش، امام موسی (ع)، نیز همین راه را اختیار کرد. لیکن پسر دیگرش، اسماعیل، فعالیت سیاسی را دنبال کرد و به ادغام چند نهضت انقلابی زیرزمینی پرداخت که نتایج آن عنقریب بررسی خواهد شد.